«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 366
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
من چند سالی هست که روی خودباوری خودم کار میکنم هر بار به لایه های عمیق تری میرسم و قطعا این مسیر تا آخر عمر ادامه داره. یادش بخیر منم یه دوره ای به خاطر باورهای مذهبی یه سری احساس گناه داشتم ولی الان خیلی کمتر شده.
الان تو مبحث عزت نفس بیشتر شاید مسئله ترس از موفقیت داشته باشم و خیلی دوست دارم که روز به روز بیشتر پا روی این ترسم بذارم و بتونم پله های موفقیت رو یکی یکی طی بکنم.
سلام به استاد عزیزم وهمه ی دوستان هم فرکانسیم راستش مدت یک ماهونیم بود که به حرفهای گهربار استاد عزیزم گوش ندادمو اینجانیومدم ونتیجشم دیدم موندن در احساس بد ودرپی اون اتفاقات بد بیشتر.خوشحالم که از امروزمتعهدانه قراره بازم توی این مسیرباشم خوشحالم که میدونم که هییییییچ کسی در زندگی من قدرتی نداره واین منم که دارم اتفاقات هرلحظه ی زندگیمو با باورهام میسازم واین امیدذو دارم که شرایط نادلخواه الانو چون خودم ساختم پس میتونم تغییرش بدم .قدرت تنها در دستان خودمه وبس.هیچ کسی به من نمیتونه ظلم بکنه بلکه این خودمنم که با ترس های وباورهای نادرستم به خودم ظلم میکنم وشرایط نادلخواه موجود رو تحمل میکنم که نشانه ی بی ایمانیه خودمه.خوشحالم که از امروز بازم به اینجا اومدم تا یادم بمونه که عادله خودت وتنها خودت خالق زندگی خودت هستی وتا تو کاری واسه خودت نکنی هیییییچ کاری از کسی برنمیاد.خدارو سپاسگزارم که بازم منو به اینجاهدایت کرد.
سپاسگذارم از لطف همتون … سپاس از خدا و استاد عزیز . من امروز روز اول که این دوره رو تمرین میکنم ، فعلا سردر گمم … ولی یه جرقه کوچیک بخوره حس میکنم راه میوفتم … فعلا حس خوب کاملا در من ایجاد نشده … ازخدا سپاسگذارم ک خودش هدایتم میکنه
سلام به استاد عباس منش بزرگوار و خانم شایسته عزیزو تمام دوستان سایت
چقدر این فایل آرامش بخشه و مثل آب رو آتیش میمونه و قشنگ نظر آدم رو در مورد احساس گناه و خداوند عوض میکنه و قشنگ میتونه جلوی خیلی از ترمز های بیخودی ذهن رو بگیره و مثل تعریف جامع عزت نفس در دوره عزت نفس که فرمودین: ما در بغل خداوند هستیم و خدا مارو هدایت میکنه به سمت بهترین ها و چقدر زیبا که وقتی در مدار درست هستی اشتباه نمیکنی و خداوند ما روهدایت میکنه .
امروز این قانون زیبا رودوباره از شما شنیدم ( احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد)
و این نکته کلیدی و موفق کننده در زندگی همه ما استفاده میشه که احساس خود ارزشی مهم ترین داستان اعتماد به نفسه و احساس گناه احساس خودارزشی رو از بین میبره واین سم برای موفق نشدنه.
در پناه حق
امان از این احساس گناه، چه کارها که با آدم نمی کنه😔
سلام به همگی عزیزانی که اینجا جمعن و میخوان که راه درست زندگی کردن و یاد بگیرن و انجام بدن
این اولین فایل روز شمار زندگیه منه که اومدم ردپا بزارم
چند روزی هست که احساس گناه دارم، احساسی که دیگران در من ایجاد کردن و من سعی دارم که کنترلش کنم ،که البته گاهی هم از دستم خارج میشه
چند روزه که اطرافیانم با داشتن توقع بیجا و درخواست کاری که از توان من خارج بود ،باعث ایجاد حس گناه در من شدن،
امروز هدایت شدم به این فایل زیبا و من باید مرتب به خودم بگم که من نمیتونم ذره ای تغییر در زندگی دیگران حتی عزیزانم داشته باشم ،چه مثبت چه منفی و تنها می تونم تمرکزم رو روی تغییر در زندگی خودم بزارم و این با بالا بردن عزت نفسم امکان پذیره ، باید به خودم هر لحظه یاد اوری کنم که سحر اول خودت در اولویت هستی ،باید بیشتر روی نکات مثبت و منفی خودت کار کنی و سعی کنی قانون رو در زندگی عمل کنی نه فقط شنونده یا گوینده خوبی باشی، وقتی که عمل کنی درسته( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است) باید هر ثانیه به خودم یاداور شم که غصه عزیزان رو خوردن هیچ تاثیری برای اونا نداره، اگه میتونم کاری انجام بدم ،اگرنه پس غصه خوردن فایده ایی نداره، ،باید یادم باشه که هرکسی نتیجه فرکانس های خودش رو در زندگی دریافت میکنه و تا خودش نخواد من نمیتونم تغییری در زندگیش ایجاد کنم ،پس بهتره که لیزری روی خودم کار کنم ، یادم باشه که من با اشتباه کردن رشد میکنم (البته به شرط اینکه تکرار نکنم) و با هر اشتباه خودم رو دچار عذاب وجدان نکنم و درسش رو بگیرم و عبور کنم ، باید به خودم بگم که تمریناتم رو به صورت مستمر انجام بدم تا شخصیتم تغییر کنه و در ادامه نتایج زندگیم تغییر کنه ،چون این یک قانون الهیه که احساس خوب=اتفاقات خوب و قانون خدای مهربان هیچگاه تغییر نخواهد کرد
خدایااااااا سپاسگزارم که مرا هدایت کردی تا بدونم که قوانین زیبای تو چطوری عمل میکنه
پروردگارا سپاسگزارم بایت اینکه قوانینی به این منظمی و دقیقی داری
خدایااا سپاسگزارم که استاد عباسمنش رو که دستی از دستان خودت است رو سر راه من قرار دادی
ودر اخر از خدای خودم میخوام که همچنان حامی و هدایتگر من در این مسیر باشه تا بتونم سربلند بیرون بیام تا بتونم جهان رو برای خودم و دیگران جای قشنگتری کنم
خدایاشکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
واقعا احساس گناه یک ترمزه شاید حرکت کنی اما چون احساس گناه داری به بالاتر نمیرسی
من همیشه این کارو انجام میدم
که خداوند بخشنده و مهربان هست البته برای کسی بخشندگی داره که در مدار درست خودش قرار بده نه اینکه یک شخص بره دزدی چاقو کشی هزاران کار دیگه بکنه بعدش همش بگه خدا میبخشه و هر دفعه بگه خداوند بخشنده و مهربان هست من یادمه چه روزهایی احساس گناه داشتم که خدا میزنه و خیلی میترسیدم الان به جایی رسیدیم که خداروشکر عاشق خداوند شدم چون خودمو در مسیر درست قرار دادم
یک انسان وقتی شاد باشه احساس سپاس گزاری رابطه خوبی با خودش خداوند داشته باشه دنبال حاشیه نباشه کاری به زندگی دیگران نداشته باشه
حسادت کینه نفرت خشم کفر نکنه قضاوت نکنه وقتی ازاینا به دور باشی
وقتی میدونی تو خالق زندگی خودتی و تو هستی که زندگی خودتو با افکار و باورهات میسازی خودتو از حاشیه دور میکنی و هماهنگ میشی با خداوند و همیشه شادی حالت خوبه و خداوند تورو به مسیر درست هدایت میکنه
خداروشکر
دوباره اومدم این چند فصل رو از اول شروع کنم
سلام
من با نوشتن اتفاقاتی که اذیتم میکرد،ترسهایی که داشتم ،با خدای خودم حرف زدم واونا رو دور ریختم یه حس خیلی خوب وسبکی بهم دست داد که نگو و نپرس .مثلا می نوشتم که فلان فرد تو جمع به من توهین کرد ومن خجالت کشیدم، الآن میبخشم ورهاش میکنم وبعد حس میکردم یک گونی از بار روی دوشم کم شد.یا من همیشه ازفلانی نفرت داشتم چون درباره ی اون بد شنیده بودم در حالیکه آدم خوبیه وخودمو میبخشیدم وبرای اون شخص دعای خیر میکردم
.من لقب شیخ از پدرم گرفته بودم چون خیلی نماز و قرآن میخوندم وخیلی آرایش میکردم ،همه میگفتن نمازت درست نیست منم نماز رو گذاشتم کنار ،همیشه بهم احساس گناه میدادن که تو جهنّمی هستی وتوبه کن ونمازتو بخون .من دنبال فلسفه ی درست نماز بودم واین کورکورانه قرائت کردن قرآن و خوندن نماز راضیم نمیکرد و احساس گناه هم بیشتر وبیشتر می شد .تا اینکه با مفهوم سپاسگزاری آشنا شدم که حس خیلی خیلی خیلی خوبی بهم میده…
من اینا رو به لطف اللّه از زبان استاد عباس منش شنیدم و دقیقا جوابهای سوُالاتم رو گرفتم وحالا میفهمم که حال خوب درون قطب نمای شماست که استاد میگه یعنی چه .
سلام این اولین کامنت من توی این دانشگاهِ زیبا به نام سایت عباسمنش هس
اینو میذارم که ردپایی باشه برام وقتی که به آنچه که الان توی دلم میخوام و فکر میکنم باهاش فاصله دارم رسیدم به خودم آفرین بگم که از این روز مصمم شروع کردم برا تغییر خودم و زندگیم
تمام دوره های استاد رو توی کانال رایگان گذاشتن
اما من با خودم عهد بستم که عرضه و اراده و نیت جدی خودم برا تغییر صحیح خودم رو نشون بدم و از فایلای رایگان سایت که واقعا حس میکنم توی یه دانشگاهِ فوق العاده ام شروع کنم و با نتایجی که میگیرم و پولی که خودم آگاهانه خلق میکنم تک تک دوره ها رو بخرم
خیلی حس آرامش و اطمینان دارم الان که اینجام
چون من چندساله استاد و سایت رو میشناسم اما هردفعه یکم کار کردم و بعد ول کردم
من با اساتید و دوره های دیگه کار کردم
و فکر میکنم اونا پیش زمینه ای بوده برا تغییر مدار من که الان ارزش این سایت و استاد رو بدونم
خوشحال ترینم برای خودم
و با خودم عهد میبندم که از طریق همین سایت به بهشتی که به خودم قولش رو دادم میرسم
و ردپاهام رو جا میذارم تا خودم تکاملم رو ببینم
خدایا شکرت
ممنون از استادِ جان و عشق زیباشون مریم بانو❤🌱
۲۹ فروردین ۱۴۰۱
۱۶:۳۳
کرمان
بنام جان جهان
سلام خدمت استاد و خانوم شایسته ی عزیز و همراهان خانواده ی عباسمنش
من اولین باره که روز شمار تحول رو شروع کردم و روز اولمه.برای گذاشتن ردپا کمی از تجربیات خودم میگم تا تکامل خودم رو طی کنم و پیش برم.
مهم ترین نکته ای همون ابتدای فایل استاد فرمودن و من به شدت مدتها باهاش دست و پنجه نرم میکردم همین موضوع بود هر چیزی رو به سادگی قبول نکنیم.درموردش فکر و تعقل کنیم و تازه در مورد هرچیزی هم فکر نکنیم.یعنی حتی برای فکر کردنمون هم یه چارچوبی قائل بشیم از این جهت که ببینم آیا اون فکری که میکنیم مارو به نتیجه میرسونه یا اینکه هرروز باعث میشه شک و تردید ما نسبت به همه چی بیشتر و بیشتر بشه.من جز اون دسته از افرادی بودم که تقریبا ۶یا۷ماه پیش درگیر مسائل ماورایی و بیداری و خیلی مسائل دیگه که مربوط به این موضات میشه شدم وبه زمین و زمان شک کردم.حتی به وجود خدا دیگه دنیا برام پوچ و بی معنی بود.دنیارو تاریک میدیدم جهان انگار برام داشت به سمت نابودی میرفت.به شدت تو قلبم احساس سنگینی میکردم و هیچ امیدی حتی یه نقطه ی کور سویی امیدواری نمیدیدم که بخوام بهش چنگ بزنم و به قول استاد کم مونده بود که کارم به تیمارستان بکشه.تا اینکه خداوند بزرگ به من نظر کرد من خیلی ناامیدانه این قضیه رو با برادرم مطرح کردم که بلکم بتونه یه راهی بهم نشون بده چون من در مورد این مسائل با هیچ کس حتی همسرم صحبت نکرده بودم و کارم داشت به جنون میکشید.ولی خدا کمکم کرد به وسیله ی برادرم.یه حرفایی بهم زد که تهش این بود که از این داستانا بکشم بیرون وگرنه نابود میشم.نمیتونستم حرفاشو بپذیرم خیلی برام سخت شده بود اون روزا انگار مسائل ماورایی تو عمق وجود من نفوذ کرده بود و نمیتونستم خودمو بیرون بکشم.روزها و هفته ها زمان برد تا یه نقطه ی امیدی در من پیدا شد.و شروع کردم به بیرون رفتن و ارتباط برقرار کردن چون تا قبل اون خودمو تو خونه حبس کرده بودم به خاطر باورهایی که داشتم.روزها گذشت و گذشت تا من دوباره تونستم به روال عادی زندگیم برگردم و تو همین روزها بود که با فایلهای استاد اشنا شدم و هروز و هرروز فایلها رو گوش میدادم از تلگرام.البته اونموقع نمیدونستم که اجازه دار نیست تا اینکه فهمیدم فقط از طریق سایت میتونم فایلهارو داشته باشم.ولی موضوعی که تا به امروز منو درگیر کرده بود بحث عذاب وجدان بود.با اینکه مسائلی مثل بیداری که الان خیلی مطرحه و مسائل ماورایی باعث شد من روز به روز به پوچی و فرو رفتن به باتلاق برسم ولی ته ذهنم احساس گناه میکردم که از اون مسیر اومدم بیرون.چون کسایی که ادعا میکنن تو این مسیر یعنی بیداری استادن ادعا دارن که فقط اونان که به خدا دست پیدا کردن و بقیه ی مردم جز نابودشدگانند. همیشه این برام مسئله بود که من با این احساس گناه چیکار کنم اگر که برگردم به اون مسیر که نابود میشم اگر که برنگردم پس خدارو چجوری پیدا کنم.همیشه یه صدایی تو گوشم نجوا میکرد که خدا دیگه منو رهام کرده دیگه منو دوسم نداره .فقط یک راه وجود داشت که من به خدا برسم و اونم همون مسیری بود که من ازش خودمو کشیدم بیرون.تا اینکه امروز این فایل استاد رو گوش دادم که انگار آبی بود روی آتیش دل من که حتی برای فکر کردن هم چارچوب داشته باش.اگر که این فکر کردن داره نتیجه میده داره احساس خوب بهت میده که فبها ادامه بده اگر که نه نتیجه که نمیده که هیچ باعث میشه به زمین و زمان شک کنی بزارش کنار.و این حجت رو برای من تموم کرد.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.که همیشه حواست بهم بوده و هست و بادستهات کمکم میکنی.من تو زندگیم مشکلات زیاد داشتم ولی قسم میخورم هیچ کدوم مثل این منو میخ زمین نکرده بود برام آخر دنیا بود.بدبختیش این بود که حتی با خودکشی هم نمیشد خلاص شد چون باور این دسته از افراد این بود که دوباره به زمین برمیگردی و هیچ راه فراری نیست.خداوند دلم چطور شکرت کنم که شکرت رو به جا آورده باشم.ازت ممنونم استاد توانمند و خداشناس من.تو به من زندگی دوباره دادی یه خدای دوباره دادی یه من دوباره دادی.خدایا شکرت شکرت شکرت.درمورد تک تک مسائلی که استاد تو این فایل گفتن حرف برا گفتن دارم ولی این مسئله اینقدر بزرگ بود که این دیدگاهم رو اختصاص میدم به همین یه مسئله و در مورد بقیه ی مسائل قطعا در دیدگاههای دیگه نظرم رو میگم.من همیشه دنبال این علامت سوال بزرگ تو ذهنم بودم که آیا مسیر بیداری که الان خیلی مطرحه و تو دنیا میشناسنش درسته یا اینکه نه.و هیچ جا جوابی نگرفتم.با نتایجی که خودم تو این مدت بهش رسیده بودم مطمئن بودم که مسیر اشتباهیه به خیلی از دلایل که اینجا نمی گنجه بگم ولی حرف استاد مهر تاییدی شد به تمام این دلایلی که خودم پیداش کرده بودم.
بازم ممنونم ازهمه ی کسانی که این محیط رو فراهم کردن تا با فراق خیال حرفامون رو بزنیم و در جهت پیشرفت به همدیگه کمک کنیم چون همه ی ما پاره ای از خداونیدم.امیدوارم که این تجربه من به درد کسانی بخوره که مثل من دچار این مسائل شدن.خدا یارو نگهدارتون.🙏🏻🙏🏻
[ روزشمار تحول زندگی من ..🌙.. 001 ]
• ما باید سعی کنیم به چیز های خوب فکر کنیم. افکاری که بیهوده هستن رو کنار بگذاریم و به چیزی فکر کنیم که به ما حس خوبی میده:
-⁉️ چطور میتونم احساس بهتری داشته باشم؟
+✔ باید اتفاقات خوب و تک تک پیشرفت هایی که میکنمو مدام به یاد بیارم و بنویسمشون تا حس خوبی بگیرم و اینطوری عزت نفسم بالا میره. از اونجایی که آدمی هستم که فعلا هنوز عزت نفس بالایی ندارم این میتونه کمکم کنه.
-⁉️ چطور انگیزه مو برای ادامه دادن و رسیدن به هدفم حفظ کنم؟
+✔ شروع من برای طی کردن مسیر هدفم اخیرا شروع شد. وقتی که هیچ امیدی نداشتم و فکر نمیکردم که بتونم موفق شم، حالم خیلی بد بود اما اون موقع یه آیه از قرآن خوندم که میگفت : 《ا لیس الله بکاف عبده؟》 و این آیه به قدری روی من تاثیر گذشت که داشتم دیوانه میشدم. حس کردم که باید از جام بلند شم و فقط شروع کنم. تصمیم گرفتم که بلاخره دنبال اهدافم برم و هر وقت حس میکنم انگیزم داره کم میشه این آیه رو با خودم تکرار میکنم. دلیل نادیده گرفتن هدفم تا به الان این بود که میترسیدم بهش نرسم و از خودم انتظار زیادی داشتم. میگفتم یا باید حتما بهش برسم یا هیچ تلاشی نمیکنم. و این باعث میشد هیچ تلاشی نکنم. اما الان “انتظارمو از رو خودم برداشتم و گذاشتم روی تنها فرمانروای جهان هستی” و قراره خودم فقط همه ی تلاشمو بکنم تا وقتی که بهش برسم. الان درک کردم که تنها چیزی که برای رسیدن به خواسته هام نیاز دارم همون نیروی پاک حاکم بر جهانه و همین برای موفقیت من کافیه.
-⁉️ چطور زندگی کنم که وقتی به هدف ۳ماهه ام رسیدم، در پایان با خودم بگم که: ” دختر! تو عالی بودی، هم به هدفت رسیدی هم خودتو ساختی و رو باورات کار کردی و هم الان حالت بهتره!” و چطور از بدی ها اعراض کنم؟
+✔ راستش چیزی که همیشه باعث میشه حواسم از کارام پرت بشه اینه که مدام تو گوشی میچرخیدم و حواشی رو دنبال میکردم. و خب حواشی هم همیشه شامل اتفاقات بد هستن. اما اخیرا من تلگرام و اینستاگراممو پاک کردم تا بهتر بتونم رو کارم تمرکز کنم و مانع وارد شدن ورودی های منفی به ذهنم بشم.
• از اینکه زمان زیادی از زندگیمو پای چیزای بیهوده هدر دادم عذاب وجدان شدیدی داشتم. هیچ وقت نمیتونستم کنار بزارمشون اما الان که دارم سعی میکنم حس خیلی بهتری دارم. اشکال نداره اگه خیلی تا الان اشتباهات بزرگ کردم، مهم اینه که دارم تلاشمو میکنم که بهتر بشم. از همه ی اونا درس میگیرم و بعنوان تضاد های زندگیم ازشون کمک میگیرم تا پیشرفت کنم و با تجربه ای که بدست آوردم خودمو تبدیل به یه ورژن بهتر از الانِ خودم میکنم. راستی امروز برای اولین بار تو زندگیم یه برنامه روزانه ریختم و بهش عمل کردم. انقدر که تا الان بی برنامه بودم این تغییر خیلی به چشم میاد و بخاطرش حس خوبی دارم و از خودم راضیم!
و….این نشانه الهی رو همیشه به یاد خواهم داشت که:
《ما شمارو امتحان میکنیم با گرسنگی، تشنگی و از دست دادن مال. پس بشارت بده به صابرین، کسانی که صبر میکنند نه با تحمل بلکه با ایمان؛ وقتی مصیبتی به آنها وارد میشود میگویند: “ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم”؛ و آنها هدایت شده هستند…》