«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 91
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای بخشنده مهربان.
باید پزیرفت که گناه انجام شده عملی زشت بوده هر چند با حس لذت وحس شهوت بوده البته، ولی باید از ان درس گرفته و پشیمان باشیم از ته دل و ب زشت بودن ان عمل که همره با لذت بوده پی ببریم و توبه کنیم وسعی کنیم با اعمال و کردار بهتر این احساس بد را با عمل خوب بهتر کنیم ودر حس جبران ان در حد توان باشیم.در واقع حس و حال خود را مثل قبل از گناه کنیم که در ان موقع مرتکب گناه نشده بودیم.
با سلام
موضوعی که استاد عزیز در مورد آن سؤال طرح نمودند می توانم با تمام وجود درک نمایم برای همین خواستم پاسخ دهم. چون در طول زندگی ام به طرق مختلف و برای کوچکترین چیزها احساس گناه داشتم از کوچکترین رنجش پدر و مادر تا قضا شدن دو رکعت نماز وتمام چیزهای کوچکی که استاد هم مثال زدنندو غیره …. . اما هیچگاه نمیدانستم چطور باید عمل کنم و تا چند سال پیش نمی دانستم که یکی از موانعی که بر سر راه زندگی ام است همین احساس گناه است تا اینکه در روز بخشش دوره های استاد عزیز یاد گرفتم چطور نه تنها دیگران بلکه خودم را نیز ببخشم وقتی استاد گفتند اصلاً فرض کنیم بدترین گناه را انجام داده اید ، حالا تا کی می خواهید با این حس زندگی کنید و این بار را با خود بکشید و بقیه زندگیتان را هم به همین شیوه ادامه دهید ؟ پس از آن شاید اتفاقاتی برایم رخ داد حتی بزرگتر از اتفاقات گذشته اما به لطف خداون قدرتمند ، هر چند سخت بود اما توانستم با درست فکر کردن در مورد آن اتفاق نگذارم آن احساس طولانی شود و آثارمخربی روی زندگی ام بگذارد من کارهایی که فکر میکنم می شود در چنین شرایطی انجام داد ابتدا آرام گرفتن و صحبت کردن با خدای خود است . من اعتقاد دارم وقتی خدای واقعی را شناختیم و اهداف بزرگی در زندگی داشتیم و با ندای درونمان ارتباط برقرار نمودیم دیگر حتی با احساس گناهی که از اتفاقی که افتاده و اصلاً دوست نداشتیم کنار بیاییم و وقتی در مسیر صحیح قرار داشته باشیم میتوانیم نسبت به آن اتفاق حس مثبتی داشته باشیم و به قول معروف نیمه پر لیوان را ببینیم . هر چند در ابتدا ممکن است بسیار سخت باشد اما بسته به بزرگ و کوچک بودن آن اتفاق و کم یا زیاد بودن احساس گناه چند ساعت و یا چند روز بیشتر طول نکشد نه اینکه کل زندگیمان را مختل کند و آثار آن باعث شود آینده مان را هم خراب کنیم.یکی از کارهای بسیار مهمی که به نظر من میتوان انجام داد فکر نکردن به آن موضوع و اینکه تمرکز خود را از روی آن برداریم چون هر چه به چیزی که در ما احساس گناه کرده است بیشتر فکر کنیم بیشتر به آن انرژی میدهیم و دیگر اینکه اصلاً نسبت به کسی که اگر باعث این حس شده است احساس کینه و یا انتقام نداشته باشیم و تنها به او فکر نکنیم و رهایش کنیم و این را بدانیم که اگر در مسیر درست قرارداشته باشیم حتماً در همین اتفاقی که بسیار از نظرمان بد است درسی نهفته است که به ما در ادامه مسیر کمک می کند و گاهی اوقات هم بعدها به این نتیجه میرسیم که اگر این اتفق نما افتاد و یا این تجربه را کسب نمی کردیم در مسیرمان بیراهه میرفتیم و نتایج بدتری بدست می آوردیم. در نهایت می توانم بگویم همه مطالبی که استاد میفرمایند به همان فرمولی برمیگردد که همیشه به آن اشاره می کنند و آن فکر می کنم شناخت خدای حقیقی است که با آن در تمام جنبه های زندگی هدایت میشویم ، نشانه ها از راه میرسند و چیزهایی که باید دریافت می نماییم. “با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هر چه خواهی کن”
با سپاس از استاد عزیز و گرامی و گروه تحقیقاتی
باسلام،سوال دوم اعتماد بنفس
1-اینکه خودش را ببخشد وبدونه که لازمه انسان بودن این است که اشتباه هم بکنه و بعنوان یک تجربه ان را بپذیرد
2- اینکه با ذکر جملات تاکیدی و دیر شدن از فظای احساس گناه خودش را ارام کند وبا عزم راسخ وشتابنده گام بردارد به سمت پیشرفت وجبران ،
3-حرف وعکس العمل اطرافیان را قبول کنه وفقط بدرخشد ونگران حرف مردم هم نباشه
4-به هرطریق ممکن خودش را از فرکانس احساس گناه دیر کنه وفقط در فرکانس شکر گز اری ومثبت وشادابی وبا انگیزه باشد
سلام بر استاد عباس منش و تک تک عزیزان گروه تحقیقاتی عباس منش و تک تک دوستان گرامی
چه ایده ای برای برطرف کردن احساس گناه فردی که خطاهای بسیار بزرگ مرتکب شده است دارید؟
احساس گناه دقیقا نقطه مقابل احساس ارزشمندبودن هست.
احساس گناه دقیقا نقطه مقابل احساس آزادی و عشق ورزیدن هست.
احساس گناه دقیقا نقطه مقابل احساس آرامش هست.
اول باید بدانیم که داشتن احساس گناه چه پیامدها و اثراتی در شخص به وجود می آورد.
چون احساس گناه منشا تمامی اتفاقات بد و ناگوار در زندگی می باشد و بزرگترین مانع در رسیدن به آرامش و خوشبختی و سلامتی و موفقیت رو دارد.
احساس گناه باعث احساس افسردگی شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس بی لیاقت بودن شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس حقیر بودن شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس نگرانی شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس خجالت شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس ترس شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس بدبختی و بی عرضه بودن شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس ضعف میشود.
احساس گناه باعث عذاب وجدان شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس عدم گذشت و بخشش شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس کمبود داشتن شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس شرمندگی شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس خیانت و بد بودن شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس بی شخصیتی و بی هویتی شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس تنفر بودن از خود شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس پوچی و نا امیدی شخص میشود.
احساس گناه باعث احساس بی توجهی شخص میشود.
و شخصی که احساس گناه در خودش داره باعث میشه که دست به هر کار بد و زشتی بزنه و کارهای بدش رو با شدت بیشتر ادامه بده.
و احساس گناه باعث به وجود آمدن تمامی احساس های بد ، آن هم با تمامی شدت میشود که در همه جنبه و زمینه و لحظات زندگی باعث تمامی اتفاقات خیلی بد میشود چون وقتی شخص دائما به احساس گناه فکر میکند و به احساس گناه توجه میکند دقیقا در همان لحظه دارد احساس گناه رو درخواست میکند و مقدار بسیار زیادی از آن را به سوی خودش در همان لحظه جذب میکند و باز هم این ادامه پیدا میکند و بیشتر و بیشتر میشود تا جایی که شخص راه و چاره ای جز مرگ و خودکشی پیدا نمیکند و یا اینکه این کارهای بد و زشت و بیشتر و بیشتر انجام میدهد و هر لحظه به داخل باتلاق بیشتر کشیده میشود و در آخر به بدترین شکل خودش رو نابود میکند و از بین می برد ، در حالی که در تمامی این لحظات راه بهتری هم بود که شخص به آن راه فکر نکرد و انتخاب نکرد و تصمیم نگرفت تا وضعیت رو بهتر بکند.
چون در هر شرایط و وضعیتی راه بهتری از اون اتفاق بد و اون لحظه بد و پیشامد بد به وجود آمده هست که احساس آدم رو کمی بهتر میکند و باز اگر شخص بخواهد دوباره میتواند احساس بهتری از چند لحظه قبل رو در خودش به وجود بیاره و به این شکل تا خودش رو به بهترین احساس برساند.
و یک مطلب مهم که هر احساسی که در انسان به وجود میاد نمیشه گفت که صرفا این احساس بد هست ، اگر اون احساس رو درست میدریت نکنیم و همین طوری در اون احساس بد بمونیم و نخواهیم که اون احساس بد رو تبدیل به احساس خوب کنیم در این صورت اثرات بد اون احساس بد ما رو ضعیف تر و ناراحت تر و باعث بروز شرایط بدتر میشه (احساس گناه هم همین طوری هست)
هر حس بدی برامون پیش اومد باید منشاء اون احساس رو پیدا کنیم و سریع اون احساس رو تبدیل کنیم به احساس خوب وکارهایی که نیازه انجام بدیم تا به احساس خوب برسیم رو باید زودتر انجام بدیم.
یادمون باشه بدتر از احساس بد ، موندن در اون احساس بد هست.
چون بهترین اتفاقات و یا بهترین احساسات یا بهترین موفقیت ها که در یک لحظه به وجود نمی آید ، بلکه به مرور و کم کم به وجود می آید ، مثل بالا رفتن از پله هست و یا رفتن و رسیدن به یک مقصد مشخص که با اولین قدم ها شروع میشود.
و برای رسیدن به این منظور و خواسته یا احساس قدم اول این هست که شخص واقعا بخواهد قدم بردارد و تصمیم خودش رو بگیرد که احساس خودش رو بهتر بکنه و بعد به چیزهایی فکر کنه و توجه کنه که در شخص احساس بهتری نسبت به قبل ایجا میکنه و یا با پرسیدن سوالات خوب که بتونه احساس بهتری در خودش به وجود بیاره ، چون بهترین راه برای کنترل تمرکز سوال پرسیدن است.
و مهمتر اینکه باید سوالات خوبی از خودش بپرسه و بنویسه بعد بهش فکر کنه و 5 جواب خوب براش پیدا کنه و بنویسه و دست به عمل بزنه.
مثلا از خودش بپرسه :
من الان چطور میتونم احساسم رو بهتر کنم؟
من الان چطور میتونم فلانی رو ببخشم تا احساس بهتری داشته باشم؟
من چطور می تونم از فلانی معذرت خواهی کنم تا احساس بهتری داشته باشم؟
الان می توانست چطور حالم بهتر باشه؟
چه چیزی می توانست الان بیشترین شادی رو در زندگی برایم به ارمغان آورد؟
من چطور میتونم با اطرافیان و دوستانم ارتباط بهتری برقرار کنم؟
چه کاری باید انجام دهم تا اوضاع به شکلی که میخواهم درآید؟
چه کاری را دیگر نمیخواهم انجام بدهم تا اوضاع به شکل دلخواهم درآید؟
الان در زندگیم چه چیزهایی دارم که بابت آنها از خدا سپاسگزاری کنم؟
چه چیزهایی در زندگیمون وجود داره که ما رو شاد میکنه؟
چه چیزی می تواند هم اکنون احساسم رو خوب کنه؟
همین الان با چه کارهایی میتوانم اوضاع رو به شکلی که دوست دارم و بهم آرامش میده دربیاورم؟
دوستان همیشه و همیشه سوالات کلیدی و مثبتی از خودمون بپرسیم به جای اینکه سوالات منفی و آزار دهنده از خودمون بپرسیم و مطمئن باشیم که راه حلش در درون خودمون هست ، نیاز نیست جای دیگری برویم. بهترین پاسخ ها در درون خودمون هست ، فقط کافیه چند دقیقه ای فکر کنیم و جوابها رو بنویسیم.
و زمانی که بدانیم چطور سوالات نیرو بخش بپرسیم ، میتوانیم نه تنها به خودمون بلکه به دیگران نیز کمک کنیم
و تا زمانی که ریشه مسائل و مشکلات مون رو پیدا نکنیم نمیتونیم راه حل آنها رو پیدا کنیم و آنها رو درست کنیم
و مهمترین و کلیدی ترین احساسی که باعث رسیدن به موفقیت و خوشبختی در تمامی زمینه های زندگی هر انسانی میشود احساس قدرتمند احساس آرامش و ارزشمند بودن می باشد ، که هر چقدر این احساسات در هر انسانی قوی تر باشه به همون اندازه در زندگی به موفقیت و آرامش و به تمامی خواسته هایی که دارد با کیفیتی متناسب با احساسی که دارد و همچنین در زمان کم یا بیشتر با همان احساسی که دارد.
دوستان یادمون باشه تا زمانی که به آرامش درونی نرسیم به همون اندازه دیرتر به خواسته هامون میرسیم.
دوستان خیلی خیلی مهم هست که به اتفاقات از چه دیدگاهی و چطوری نگاه کنیم. این نوع دیدگاه ماست که دقیقا مشخص میکنه اون اتفاق آیا برایمان خوب هست یا بد.
و مطمئن باشید هیچ اتفاق بدی در کار نیست ، هر اتفاقی یک درس و یک تجربه ای برایمان دارد که باعث پیشرفت مون میشود و اگر با این دیدگاه به زندگی و اتفاقاتش نگاه کنیم هر لحظه زندگی برایمان بهترین لحظات میشود.
دوستان یادمون باشد هر احساسی دقیقا همون احساس رو برامون بوجود میاره چه خوب باشه چه بد ، و با آگاهی از این نکته دیگر نمیتوانیم که احساسات بدی رو در خودمون بوجود بیاریم.
ما در هر لحظه در حال خلق زندگی خودمون هستیم ، ما هر لحظه خالق اتفاقاتی هستیم که برامون به وجود میاد و مسئول تمامی آن اتفاقات هستیم.
دوستان دو نوع طرز نگاه در مواجه با اتفاقات در انسان به وجود میاد ، نگاه و برداشت بد ، نگاه و برداشت خوب ، که میتونیم هر کدام رو انتخاب کنیم و بپذیریم و هر کدام رو که انتخاب کنیم دقیقا همون اتفاق برامون رقم میخوره.
دوستان اگه خودمون رو باور کنیم ، دیگران نیز ما رو باور خواهند کرد ، در حالی که ما به باور دیگران نیازی نداریم.
اگه ما خودمون رو دوست داشته باشیم دیگران نیز ما رو دوست خواهند داشت ، در حالی که ما به دوست داشتن دیگران نیازی نداریم.
دوستان دنیا قوانین غیر قابل تغییری داره که ما هم میتونیم موفقترین فرد دنیا باشیم و یا برعکس ، در هر دو حالت انتخاب با خودمون هست.
دوستان یادمان باشد در هر موقعیتی می توانیم روی چیزی تمرکز کنیم که حالمون رو بهتر بکنه یا به چیزی فکر کنیم که حالمون رو بدتر کنه و به دنبال هر چه باشیم همان را خواهیم یافت ، اصلا شک نکنید.
احساس گناه زمانی در ما بوجود میاد که ما در گذشته گناه ها ، بدی ها ، اشتباهات ، کوتاهی ها ، رنجش ها و آزار و اذیت هایی در مورد دیگران و یا خودمون انجام داده ایم که میتواند شدت و اثرات این موارد کم تا خیلی زیاد باشد و حتی در بعضی موارد حتی جبران ناپذیر باشد.
و زمانی ما میتوانیم این احساس گناه رو در خودمون از بین ببریم و یا بصورت درست بخوام بگم جایگزین کنیم با احساس آرامش و یا ارزشمند بودن و یا هر احساس خوب دیگه که اول بخواهیم دیگه اون اشتباهات رو انجام ندیم و دوم اینکه واقعا خودمون رو ببخشیم و توبه کنیم و بخواهیم تا همه اون مواردی که در ما احساس گناه کرده رو جبران کنیم با هر روشی و هر کاری که شده ، شاید لازم باشه تو این راه (رسیدن با آرامش) خیلی سختی هم بکشیم و یا تاوان بدیم ، باید قبول کنیم که این تاوان و یا جبران رو بدیم.
خدا در قرآن میفرماید هر قدر هم که گناه بندگانم بزرگ باشد من توبه بندگانم رو قبول میکنم و آنها رو میبخشم.
و معنی توبه یعنی بازگشت هست ، و این بازگشت 3 مرحله داره.
مرحله اول بازگشت خدا به بنده : که خدا به بنده خود لطف و عنایت و توجه داره و به طرف بنده بازگشته و در اصل به یاد بنده آورده که بنده برگرده و توبه کنه. (همان احساس ندامت و پشیمانی واقعی و قلبی از گناه و خطایی که مرتکب شده و دیگه اصلا اون گناه و خطا رو انجام نمیده ، هر گناهی میخواد باشه ، کوچک یا بزرگ)
مرحله دوم بازگشت بنده به طرف خداست : که در این مرحله بنده به طرف خدا رجوع میکنه و متوجه خدا میشه و درخواست توبه میکنه
مرحله سوم دوباره بازگشت خدا به سمت بنده هست : که در این مرحله خدا درخواست توبه بنده اش رو قبول میکنه و اونو میبخشه.
البته برای قبول توبه بنده شرایطی هست که خدا در قرآن فرموده است
و خدا در قرآن می فرماید که برای اینکه توبه بنده رو قبول بکنه در بعضی از اعمال و کارها باید جبران بکنه و آنچه که انجام نداده باید به جا بیاره و یا باید کارهایی انجام بدهد که عوض اون خطاهای قبلی باشه.
مثلا نماز که نخوانده یا روزه ای که نگرفته باید عوضش رو انجام بدهد و به جا بیاورد.
یا اگه دینی و بدهی برگردن داره باید بره از طرف وقت بخواد تا اونو بپردازه.
اگه کسی رو رنجیده باید ازش حلالیت بطلبه.
اگه کسی رو حقی رو پایمال کرده باید جبران کنه و عوش رو بپردازه.
اگه آبرویی رو برده باید بره از شخص حلالیت بخواد.
در هر یک از این موارد اگه واقعا عذری داشت که اصلا نتوانست اون رو انجام بده و یا اصلا امکانش نبود اگه از خدا طلب بخشش کنه خدا اونو میبخشه.
مثلا اگه آبروی کسی رو برده و یا حق کسی رو پایمال کرده اگه بره پیش فرد و بخواد که حلالش کنه و طرف بگه که اصلا حلالت نمیکنم هر کاری هم اگه انجام بده حلالش نمیکنه در این صورت بیاد و از خدا بخواد تا خدا اونو ببخشه و خدا هم میبخشه ولی باید در حق طرف احسان و نیکی کنه تا جبران بشه ، خدا هم از دل طرف درمیاره و همچنین اگه طرف مقابل در قید حیات نبود همین کار رو بکنه.
خلاصه باید جبران کنه تا واقعا از درون به آرامش برسه و مهمترین مساله اینه که باید از همین الان شروع بکنه این کارها رو تا احساس گناه رو تبدیل به احساس آرامش کنه و یادش باشه اتفاقاتی که در گذشته افتاده نمیشه عوضش کرد و یا تغییرش داد ، چون اون موقع در اکثر اشتباهاتش نمیدونسته که اشتباهه و نا آگاهانه بود.
آنچنان خدا رو بخوانید که باور داشته باشید که غیر از خدا یاری کننده ای ندارید و آنچنان از خدا طلب بخشش و مغفرت کنید که غیر از خدا هیچ بخشاینده ای نیست و آنچنان توبه کنید که دیگر هیچ وقت توبه خود را نشکنید و حتی به فکر خطا کردن هم نیفتید ، در این صورت است که با تمامی ایمان درخواست کرده اید و در این لحظه است که آدم دقیقا احساس سبکی و آرامش رو در درون خودش حس میکنه و این زمانی هست که خداوند خواسته بنده رو اجابت کرده و اونو بخشیده.
و حفظ حال توبه و عدم بازگشت خیلی مهم هست. (که توبه نصوح میگویند)
و اینو بدونیم که بخشیدن (خود و دیگران) و توبه کردن و طلب بخشش برای خود و دیگران و تصمیم بر جبران و عدم انجام خطاها و اشتباهات گذشته قدم اول در خودسازی و ایمان و رسیدن به آرامش است.
و تا زمانی که شخص این احساس گناه رو در خودش داشته باشه (به هر اندازه که باشه) به هیچ موفقیتی نمیرسه.
و اینکه کسی که میخواد احساس گناه رو از بین ببره ، همین الان با تمامی وجود و ایمان توبه کنه و از خدا طلب بخشش کنه و مواردی که لازمه و نیاز هست جبران کنه رو جبران کنه و بخواد که دیگه خطا و بدی نکنه و با این حال باور داشته باشه که خدا منو بخشیده.
خداوند در هر لحظه منتظر بازگشت بنده هاش به طرفش هستند ، چون خدا همه چی رو برای خوبی آفریده و همه چی وقتی بهتر هستن که خوب باشن.
و یک راهکار اساسی و خیلی مهم که احساس گناه رو از خودمون برطرف کنیم اینه که ما حتما و حتما اولش باید خودمون رو از ته قلبمون ببخشیم و اشتباهات خودمون رو بپذیرم و ببخشیم و عهد ببندیم که دیگه اشتباه نکنیم و همه افرادی که به ما بدی کرده اند و در حقمون ظلم کردن رو ببخشیم با تمامی وجودمون (یعنی اصلا زره ای کینه ازشون به دل نگیریم) و در مرحله دوم اگر به دیگران بدی کردیم و هر اشتباه و گناه و خطایی کردیم (هر چی که باشه) واقعا پشیمان باشیم و با تمامی وجودمون توبه کنیم و بریم ازشون حلالیت بخواهیم و مواردی که نیاز دارن رو جبران کنیم با هر شدتی که باشه.
و نکته کلیدی اینجاست که اگه بتونیم خودمون و دیگران رو از ته قلبمون ببخشیم و حتی براشون هم آرزوی موفقیت و خوشبختی کنیم ، افرادی هم که بهشون بدی کردیم به سرعت ما رو میبخشن.
همه دنیا ، همه جهان ، همه کائنات به سمت تکامل و پیشرفت حرکت میکنند و یکی از هدف های خلقت هم رسیدن به تکامل و رسیدن به خداست و همه این ها در سایه خوب بودن و در مسیر صحیح قرار داشتن اتفاق میفته ، همه مطالبی که همه آیات قرآن گفته شده ، اینه که مسیر درست و صحیح که باعث میشه هر روز به خدا نزدیکتر بشیم و تکامل پیدا کنیم رو میگن.
رسیدن به خدا یعنی احساس ارزشمندبودن یعنی احساس آرامش یعنی احساس عشق.
شاید در این مسیر دچار لغزش هم بشیم ، ولی اگه نگاه مون به مسیر باشه ، اگه ایمان داشته باشیم سریع خودمون رو در مسیر قرار میدیم ، و اون لغزش های ما هم نتیجه شناخت ناکافی ، نتیجه نا آگاهی ، نتیجه سست شدن ایمان ، نتیجه گوش نکردن به ندای درونمون ، نتیجه احساس بدمون ، نتیجه فاصله گرفتن از صفات خوبمون ، نتیجه دور شدن از خدا و …
یادمون باشه همه چی قابل تغییره و قابلیت بهتر شدن رو داره و این بستگی به احساس و انتخاب فقط خودمون داره.
یک نکته مهم دیگه که ما رو از احساس گناه نگه میدارد اینه که وقتی هر کاری میخواهیم انجام بدیم و یا هر حرفی میخواهیم بزنیم تمامی عواقب آنرا در آینده هم درنظر بگیریم و خودمون رو بعد از انجام دادن آن عمل ببینیم اگه در ما احساس خوبی به وجود آورد و ما رو به آرامش رسوند انجام بدیم وگرنه اصلا نباید حتی یک ثانیه هم به اون فعل فکر هم بکنیم.
چطور برای رسیدن به خواسته هامون تجسم میکنیم و خودمون رو میبینیم که به خواسته هامون رسیدیم و بهمون احساس لذت و خوبی میده و هر کاری میتونیم این تجسم و انجام بدیم تا واقعا ببینیم اون کار رو باید انجام بدیم یا انجام ندیم.
از همین جایگاه و لحظه ای که هستیم شروع کنیم ، خودمون رو باور کنیم و به خدا ایمان داشته باشیم و قدم اول رو با اراده و محکم برداریم ، همین الان ، منتظر هیچ کس و هیچ فرصتی نباشیم. (فرصت ها رو خودمون خلق میکنیم)
بخواهیم تا اجابت شود
توبه کنیم تا بخشیده شویم
در بزنیم تا در را باز کنند.
در مسیری که گام برمیداریم به عقب نگاه نکنیم
باید گام هایمان را با اراده و محکم برداریم
باید شجاعت داشته باشیم
باید از نو شروع کنیم و خودمون رو از نو بسازیم ، آنچنان که گویی تازه بدنیا آمدیم.
دنیایی بسازیم که واقعا دوستش داریم.
دوستان اینو باور کنیم که یک روز در دنیایی که به ما داده شده ، دیگر زندگی نخواهیم کرد.
دوستان باید وقتی از این دنیا رفتیم هیچ رویایی را تحقق نیافته نگذاشته باشیم.
دوستان وقتی این زمین رو ترک میکنیم نباید هیچ فرصتی رو بی استفاده گذاشته باشیم و به هر چیزی که می توانیم برسیم دست یابیم.
ما قرار هست در دنیای رویایی مان زندگی کنیم.
با تمامی وجودم تک تک تون رو دوس دارم و افتخار میکنم که دوستانی مثل شما دارم.
همیشه شاد و سلامت و سعادتمند و خوشبخت و خوشحال و موفق و ثروتمند و سربلند باشید.
سلام
من هم معتقدم هر جا یک احساس غلط یا یک باور غلط در انسان بوجود می آید باید با سوال در مورد آن پایه و اساس آن باور را خراب کنیم. تنها راه بیرون کردن باورهای غلط این است که از خود بپرسیم آیا در مورد این موضوع درست فکر میکنم؟ و برای تغییر از حال بد به حال خوب باید اندیشید اکنون که زنده ام و فرصت دارم چه کاری برای این تغییر مبارک باید انجام دهم.
با آرزوی موفقیت و شادکامی برای شما
نظرات تک تک دوستان رو که میخونم واقعا انرژی میگیرم
واقعا نکات خیلی عالی رو نوشته اند
معلومه که واقعا به سوال استاد عباس منش فکر کرده اند شاید ساعت ها و نظرات خودشون رو نوشته اند
و حتی بسیاری از دوستان تجربیات شخصی خودشون رو مورد این سوال نوشته اند.
واقعا که لذت میبرم و دوست دارم چندین بار نظرات دوستان رو بخونم
خیلی خیلی از استاد عباس منش ممنونم باعث شدن که این چنین جمعی تشکیل بشه.
خیلی از دوستان میتونن جواب خیلی از سوالات و مسائل شون رو از بین نوشته ها و نظرات عزیزان پیدا کنن و به کار ببندند.
باز خیلی ممنونم از تک تک دوستان و سروران بزرگوار
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم بابت این نعمتی که بهم داده و باعث شده با این دوستان مثبت و پر انرژی و فوق العاده و صمیمی آشنا بشم.
با نام و یاد خداوند مهربان
با سلام و درود فراوان خدمت شما استاد گرامی و دوستان عزیز
کسی که گناه بسیار بزرگی میکنه مطمئنا” بعدش احساس گناه بهش دست میده و از درون شروع به شکسته شدن میکنه و کم کمک اعتماد به نفس خودشو از دست میده و چون انسانی که اعتماد به نفس نداره هیچ باوری از خودش جز یک انسان بد و خطاکار و ..و نداره پس هیچ سعی ای در جبران خطاش نمیکنه و چون نمیتونه جبرانش کنه یا شروع به انجام دوباره سه باره و و و میکنه و یا میزنه خودشو بدبخت میکنه حالا این فرد چرا این کارو کرد؟ کار از کجا خراب شد؟ معلومه بعد اون خطا اعتماد به نفسش نسبت به خودش رفته رفته از دست داد و به این روز افتاد پس اون شخص اول باید اعتماد به نفسش رو دوباره به دست بیاره و بعد از اون به عنوان یک انسان متشخص و زیبا قدرتمندانه از خودش و خدا معذرت خواهی بکنه و اینطوری خودشو راحت کنه و همیشه یادش باشه که گناه مهم نیت توبه کردن مهمه و به قول دولتمند آنی: روزی می رسد که هر خطا، اشتباه و مشکل بهگلبرگی زیبا در زندگی ات بدل خواهد شد پس نگران نباش و با اراده و قدرتمندانه از خودت و خدا معذزت بخواه.
با سلام
برآن آید که دگر آن مورد را تکرار ننماید
احساس گناه را کنار گذارد و به اصلاح مورد بپردازد
پروردگار توبه پذیر است
حالا که او مارا می بخشد ما نیز خود را ببخشیم.
و خوب زندگی کنیم تا پروردگار را خوشحال کنیم.
سلامت و سعادتمند باشید.
مهدی گرجی
07اردیبهشت94
با عرض سلام و خدا قوت خدمت همه زحمت کشان سایت مخصوصا استاد عزیز و گرامی…
خدا رو شاکرم که فرصت شد تا اظهار نظر کنم …
بنظر بنده مهمترین کاری که میتونه به فرد گناهکار کمک کنه اینه که فرد خودشو باید ببخشه…
دوم این که از خداوند رحمان و رحیم بخواد که اونو ببخشه و مطمئن باشه که خداوند اونو میبخشه…
این کار باعث میشه که یک آرامش درونی در اون بوجود بیاد…
” صد بار اگه توبه شکستی باز آی ”
و باید روی این قسمت باورش کار کنه که خداوند حتما اونو می بخشه … چون اکثر ما از بچگی بهمون گفتن که اگه کوچکترین گناهی کنی مورد عذاب الهی قرار میگیری و…
باید بدونه که خداوند همیشه همراه اونه و توبشو میپذیره … بدون هیچ شرایط خاص و سختی … خیلی راحت توبشو می پذیره …
و مهمه که از رحمت الهی نا امید نشه …
همچنین لازمه که کسانی رو که قبلا اذیت کرده راضی و خشنود کنه و این کار به طرز معجزه آسایی بهش کمک میکنه و آرامش میده…
اگر هم بقیه او را اذیت کرده بودند لازمه که اون ها رو هم ببخشه…
پس باید خودشو ببخشه … بقیه رو هم ببخشه … بقیه رو از خودش راضی کنه اگه اذیتشون کرده … و مهمه که باور داشته باشه خدا اونو میبخشه
سلام.
استاد من منتظر راهکار هستم.راهکار
چیکار کنیم؟
به نام خدا
به نظر من یک فردی که اعتماد به نفس بالایی داره دارای ویژگی های زیر هست:
1-اولین مورد این هست که از بس خودش رو باور داره به خودش جرات می ده تو مسابقه ی آقای عباس منش شرکت کنه و صد در صد ایمان داشته باشه که برنده می شه.
2-عاشق تجربه جدید هست . مثلا(“عاشق کارهای جدیدی هست که تا به حال تو عمرش انجام نداده.
مثلا عاشق امتحان کردن غذاهایی هست که تا به حال نخورده و یا عاشق مسافرت هست مسافرتی که تا به حال به اون شهر یا روستا یا کشور پا نزاشته باشه . اما کسی که اعتماد به نفس پایین داره رفتن به شهر دیگه رو شهر غربت می شماره چون اعتماد به نفس نداره این احساس رو داره”)
3-به پیشرفت های هرچند کوچکش افتخار فراوان می کنه مثلا(” حتی اگر جایی از موفقیت او صحبت کند محکم می گوید بله من توانستم این کار را انجام دهم و از خود شروع به تعریف کردن می کند
اما بلعکس فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد شروع به شکست نفسی میک ند و می گوید نه بابا این موفقیت من شانسی بود.حالا دری به تخته خورد و من این موفقیت رو هم از سر شانس بود”)
4-نیازی به اثبات چیزی نداره. مثلا(” هنگامی که به یک معتاد که دارای اعتماد به نفس پایینی بر خوردار هست بگیم (معتاد)شروع به فحش دادن میک نه و داد و بی داد میکنه و می گه اهای فلان فلان شده معتاد خودتی من که معتاد نیستم……
اما بلعکس این موضوع کسی که دارای مدرک دکترا باشه و دارای اعتماد به نفس بالا باشه و یک شخصی به او بگوید من که می دانم تو مدرک دکترا نداری تو یک ادمی هستی که دیپلم رو به زور گرفتی . و شروع به این حرف ها کنه ان شخص ثالث بدون این که از هم بپاشه و داد و بی داد کنه به او می گه که شما راست می گی و راه خودشو می ره و نه دعوا و نه درگیری پیش میاره.”)
5-فردی که اعتماد به نفس بالا داره زمانی که شکست عشقی می خوره از هم فرو نمی پاشه بلکه از اون شکست درس می گیره . مثلا(“ما یک همسایه ای داشتیم که 2سال با دختری دوست بود اما سر اخر دختره با کس دیگه ازدواج کرد و این پسر همسایه ما از هم فرو پاشید و خودش رو از ساختمان پایین انداخت ولی شکر از خدا زنده ماند ولی پاهاش شکستند.که ین نشا دهنده کمبود اعتماد به نفس او بود”)
6- در هنگام غم و غصه و ناراحتی به آسانی کنار می آید . مثلا(“اگه یه فردی عزیزی رو از دست بده می تونه 2 تا برداشت داشته باشه . اولیش اینه که تا سال ها براش گریه کنه تا جیگرش پودر بشه و یا اینکه خوشحال باشه و بگه خدایا شکرت که این امانتو بهم دادی و ازم گرفتی”)
7- کسی که اعتماد به نفس داشته باشه در هنگام مواجه شدن با مشکلاتی با دیگران مشورت می خواد.
8- خیلی راحت می تونه خواسته ها و نیاز هاش رو به خانواده. دوستاش . و همکاراش بگه و از اون ها درخواست کنه.
9- از تنهایی وحشت و ترسی نداره و مدتی رو برای تنها ماندن به اختیار خود انتخاب می کنه .
10-به راحتی می تونه از ادمهایی که متنفره جدا بشه و ادم هایی رو که دوست داره و ازش خوشش اومده با یک رابطه دوستانه به دست بیاره.
11-ترسی از دیگران نداره.
12-مدتی برای تفریح و استراحت به خودش اختصاص می ده چون می دونه با استراحت کردن نیروی بیشتری برای شروع کارهایی روزمره پیدا میک نه.
13- احساس گناه رو در وجود خودش می کشه و می دونه که خدا دوسش داره و خطاهایی اونو بخشیده.
14- مسولیت پذیری بالا داره.
15- مورد دیگر اینه که به میل خودش به هم نوع خودش کمک میکنه بدون اینکه بعد ها از اون طرف توقع داشته باشه.
16-به میل خو.د سعی در کسب موفقیت های کاری جدید می زنه.
17-عاشق تنهایی هست.عاشق کارهای جدید چون به نیرو و توانایی درونی خودش ایمان داره.
18-مستقلانه عمل میکنه . مثلا(“درمورد مال خودش ثروت خودش وقت خودش مستقلانه دست به عمل می زنه”).
19-از دیگران کمک می خواد و خجالتی رو کنار می زاره.
20-از اشتباهات گذشته سکوی پرتاب می سازه.و از شکستش پلی برای پیشرفت می سازد و خود را ملامت و سرزنش نمی کنه که چرا شکست خوردم بلکه درس می گیره.
21-از انتقاد دیگران هراسی نداره بلکه از اون انتقاد ها استقبال می کنه .
22- زمانی که به اعتماد به نفس بسیار بالایی دست پیدا کنه یک عشقی از درون پیدا می کنه و اون عشق رو به دیگران هدیه میک نه.
23- خجالتی نیست .مثلا(“می تونه احساسات و عواطف خودش رو به خوبی نشون بده مثلا در زمانی که گریه اش گرفته می تونه با خیال راحت گریه کنه و یا زمانی که خند اش گرفته خنده میکنه
24- و اخرین مورد به نظر خودم که خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهم هست این هست که خودش رو همونطوری که خدا خلق کرده دوست داره. که این به نظرم بزرگترین خصلت کسی هست که اعتماد به نفس بالایی داره.
ماشاهد افرادی هستیم که با عمل دماغ خود و یا با پوشیدن لباس های تنگ و نا جور و یا بلند کردن موهای خود و یا گذاشتن سیبیل بزرگ سعی در جلب توجه کردن دیگران نسبت به خود دارند که این نشان دهنده عدم اعتماد به نفس هست.
در پایان خدا رو شکر می کنم که تو این مسابقه برنده ام کرد خدایا میلیارد ها بار تورا شکر میکنم.
با سپاس فراوان از گروه تحقیقاتی و همچنین اقای عباس منش عزیز.
خدا نگهدار.