«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 93
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان.امیدوارم حال همگی خوب باشه.
اول از همه باید بگم حس گناه شادی»پیشرفت»تکامل»خوش شانسی و … رو از ادم میگیره و به نحوی میتونه زندگی یه فردو نابود کنه.اما کسی که احساس گناه نداره شاده»با اعتماد بنفسه»همواره رو به جلو حرکت میکنه و … .
من به دو صورت احساس گناه رو بررسی میکنم:یکی به صورت کلی و دیگری به صورت جزیی.
اول میخوام به بررسی کلی بپردازم:شاید خیلی از ما جمله ی معروف “انسان جایزالخطاست” رو شنیدیم ولی با این وجود همیشه از خودمون انتظار داریم که بدون خطا و اشتباه کارهامون رو به نحو احسن انجام بدیم»خب مسلما چنین چیزی ممکن نیست.من پیشنهاد میکنم بیاید این سد رو در خودتون بشکنید و به خودتون بگید»اشکالی نداره من از اشتباهاتم درس میگیرم و دیگه اونو تکرار نمیکنم و اون اشتباه رو با عواملی که باعث انجام اون اشتباه شدن رو تو یه دفتر مینویسم تا دوباره اون کارو انجام ندم و از این کار باید خوشحال بود»میدونید چرا؟چون به تکامل بیشتر ما کمک میکنه و وقتی ادم واسه جبران گذشته ی خودش قدم برمیداره درواقع کمک میکنه که اینده ی بهتری داشته باشه.پس بررسی کلی در یه جمله اینو به ما میگه که به اشتباهاتمون به دید تجربه نگاه کنیم.
حالا اگه بخوایم جزیی تر وارد موضوع بشیم و کلا ریشه ی احساس گناه رو در وجودمون نابود کنیم باید با توجه به کارمون دست به اقداماتی بزنیم.اقداماتی که باعث جبران گذشته ی کارامون میشن.اقداماتی که باعث میشن بتونیم خودمون رو ببخشیم و یا دیگران مارو ببخشن.من چندتا مثال میارم براتون:مثلا فردی که از کشتن یه حیوان(مثلا کبوتر) به صورت عمدی احساس گناه میکنه و میخواد احساس گناه رو درخودش از بین ببره باید ابتدا با خودش کنار بیاد»یعنی به خودش بگه: من یه انسانم و مثل همه انسان های دیگه مرتکب اشتباهاتی میشم و این هم یکی از اون اشتباهاتمه» اما از الان تصمیم میگیرم که دیگه هیچ وقت این اشتباه رو انجام ندم و ازخدا طلب بخشش میکنم و اونو تو دفترش بنویسه.بعد مطابق دستور اسلام مبلغی رو بخاطر کارش ببخشه و باز اگه دلش اروم نشد تو حیات خونش یه لانه کبوتر درست کنه یا هرروز مقداری غذا تو حیاط براشون بریزه.با این کارا به نحوی میتونه گذشته خودش رو جبران کرده و اون حس بد رو از بین ببره.
یا فردی که در جمعی شخصیت فردی رو خورد میکنه و بعدا احساس گناه میکنه باید اول با خودش کنار بیاد و بگه درسته من مرتکب اشتباه شدم ولی دیگه نمیخوام این اشتباه رو تکرار کنم و از خدا طلب بخشش کنه و تو دفترش این موضوع رو بنویسه.بعد بره اون فردو ببینه و ازش معذرت خواهی کنه و یه کادو بهش بده و بهش بگه من اشتباه کردم»منو ببخش و جلوی افرادی که این کارو انجام داده بود از اون فرد بخواد که ببخشتش.بعد این کار دیگه نباید احساس ناراحتی داشته باشه و به اون کارش به دید تجربه نگاه کنه.
در یه جمله بهای کارشو اونقدر بده که دلش اروم شه اما یادت نره که اصلا لازم نیست که یه کوه رو بکنی تا حس گناه از بین بره» بلکه با کمی فکر کردن و خلاقیت میتونی این کارو براحتی انجام بدی.
پس نذارید که فکر احساس گناه ذهن شمارو درگیر کنه و سعی کنید خیلی منطقی با موضوع برخورد کنید و باورهای غلط مثل این جمله که من دیگه نمیتونم خودمو ببخشم یا کار من قابل جبران نیست رو در خوتون از بین ببرید و یادتون باشه یکی از صفات خدا غفاره.یعنی خیلی بخشندست و خیلی خوشحال میشه اگه ببینه که بنده هاش از اشتباهاتشون درس میگیرن و سعی میکنن دیگه اون اشتباهات رو تکرار نکنن» پس نباید اون باورهای غلط رو داشته باشیم و امیدوارم باورهاتونو اصلاح کنید.
امیدوارم شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
احساس گناه ما میتواند به دو دلیل باشد :اول احساس گناه در زمینه موفقیت و روابط اجتماعی و … و دوم مربوط به احکامات دینی
دلیل اول احساس گناه میتواند به خاطر کارهایی باشد که می توانستیم برای رشد و موفقیت خود انجام دهیم ولی انجام ندادیم و یا کاری که نباید انجام میدادیم ولی انجام دادیم یا میتواند از ترس از قبول واقع نشدن توسط اطرافیان یا تردید نسبت به انجام کاری و یا…. باشد برای رهایی از این نوع احساس گناه میتوان چنین عمل کرد:
1- باید بدانیم که احساس گناه ما به خاطر چه چیزی است و از چه چیزی نشات میگیرد و از خودمان بپرسیم چرا اجازه داده ایم که احساس گناه وارد زندگیمان شود؟
2- احساس گناه معمولاً با احساس پشیمانی از کارهایی که در گذشته می توانستیم بکنیم می آید، پس باید بفهمیم که ما قادر به تغییر زمان نیستیم. اگر نمی توانیم به زمان گذشته برگردیم، پس چرا باید همه زندگیمان را صرف افسوس خوردن به گذشته تلف کنیم؟ باید ببینیم در حال حاضر و با وضعیت کنونی چه کاری از دستمان برمی آید؟
3- برای از بین بردن این احساس گناه چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟ از چه روشهایی میتوانیم آنرا برطرف کنیم؟ آنها را یادداشت کنیم
4- وقتی لیستی از کارهایی که می توانیم انجام دهیم را نوشتیم آنها را بر اساس درجه اهمیت اولویت بندی کنیم. چه کاری باعث می شود بیشتر از هر چیز این درد ناشی از احساس گناهمان از بین برود؟
5- برای انجام کارها برنامه ریزی کنیم و با صبر وحوصله و ایمان به خدا آنها را عملی کنیم
دلیل دوم احساس گناه ممکن است مربوط به احکامات دینی و حق هایی باشد که باید ادا کنیم و برای رهایی از این احساس گناه اول باید سه دسته از این نوع گناه ها رو بشناسیم و ببینیم که ایا اون گناه حق الله بوده – حق الناس بوده و یا حق النفس بوده است .
1- حق الله آن دسته از امور و تکالیفی هستند که فقط مربوط به خود انسان و خدای خود است و پای هیچ کس دیگر در میان نباشد. مانند انجام عبادات واجبی که خدا دستور داده مانن نماز روزه زکات و… و یا اجتناب از نجاسات و محرماتی که خدا آن ها را نهی کرده مثل خوردن چیزهای حرام و یا دروغ گفتن و یا ریا و …
و اگر کسی از گذشتۀ خویش واقعا پشیمان شود و اظهار ندامت بکند می تواند برای رهایی از گناه توبه و تصمیم به جبران و ترک گناه کند و خدای رحمان و رحیم در قران فرموده اند که توبه افراد واقعا پشیمان را میپذیرد و از حقّ خود میگذرد و او را میبخشاید انسان به خاطر چنین لطفی به راحتی میتواند از عذاب وجدان این نوع گناه رهایی یابد.
2- حق الناس حقوقی است که افراد در مقابل سایر افراد جامعه بر گردن دارند که میشه به دو دسته کلی: حق الناس مادی و حق لناس معنوی تقسیم کردبر مبنای اعتقادات اسلام حق الناس از حق الله مهم تر است .
برای رهایی از احساس گناه حق الناس باید انسانى که حقى را از کسى ضایع کرده، به یکى از صورتهاى زیر جبران کند
الف. گناه مادی:
اگر امر مادی بوده مثل این که چیزی را از کسى غصب کرده، یا چیزی را سرقت نموده، یا در معامله کم فروشى کرده، یا پول زیادترى گرفته است، در صورتى که طرف را مىشناسد، رضایتش را حاصل کند.
اگر صاحبش را نمىشناسد از طرف او به فقرا صدقه بدهد.
اگر صاحبش فوت کرده به ورثه او رجوع نماید و از آنها رضایت بطلبد
اگر فعلاً قدرت مالى ندارد، هر وقت قدرت مالى پیدا کرد در اولین فرصت حق مردم را بدهد.
ب. گناه معنوی:
اما اگر حقى که از دیگران ضایع کرده، جنبه آبرویی و عرضى داشته است (مثلاً غیبت کسى را کرده یا تهمت زده است) در صورت امکان باید رضایت آن شخص را حاصل کند
3- حق النفس: مقصود از حق نفس، رعایت امور مربوط به جسم و روح باشد؛ بدین معنا که همان گونه که اهتمام به حقوق خداوند و مردم ضروری است، اموری که به سلامت جسمی و روحی انسان کمک می نماید، نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا در مسیر بندگی خداوند موفق بود، و ادای حق نفس با حفاظت از نفس و پیشگیری از اموری که به سلامت او ضرر می رساند، تحقق می یابد
باسلام وخسته نباشید.همه مادرزندگی مرتکب گناههای کوچک وبزرگی می شویم ولی بایدهمواره به رحمت وبخشش خداوندامیدوارباشیم وباتوبه به درگاه خداوند،دیگرآن گناه راتکرارنکنیم.جبران برخی ازگناهان مشکلتراست مثل حق الناس که حتمابایدرضایت طرف مقابل جلب شود،چه درمسائل مالی وچه غیرمالی.به طورکلی می توان گفت که خداوندارحم الراحمین است وبخشش ورحمت اوغیرقابل توصیف.
باسلام وخسته نباشید.همه مادرزندگی مرتکب گناههای کوچک وبزرگی می شویم ولی بایدهمواره به رحمت وبخشش خداوندامیدوارباشیم وباتوبه به درگاه خداوند،دیگرآن گناه راتکرارنکنیم.جبران برخی ازگناهان مشکلتراست مثل حق الناس که حتمابایدرضایت طرف مقابل جلب شود،چه درمسائل مالی وچه غیرمالی.به طورکلی می توان گفت که خداوندارحم الراحمین است وبخشش ورحمت اوغیرقابل توصیف.
با سلام
چنین فردی اگر در ابتدا به بزرگی و بخشندگی خدا توجه کندقطعا احساس آرامش خواهد داشت.او با نزدیکتر شدن به خدا و قرار گرفتن در مدار مثبت و بخشیدن خودش وسایر کسانیکه در حقش ظلم کرده اند و سپاسگذاری از خدا بخاطر اینکه خدا وجدان بیداری در درونش نهاده است.سبکتر می شود.(چون کسی که احساس گناه زیادی دارد قطعا وجدان بسیار آگاهی دارد.)
نهایتا اینکه خودش را بسپارد به خدا و از او بخواهد که مسیر رانشانش دهد و دستش را بگیرد.همچنین با توجه به الهامات درونی مسیر برایش مشخص خواهد شد.
با تشکر از اینکه به صحبتهای بنده توجه فرمودید.
استاد عزیز من چند ماه است که با شما آشنا شده ام .فایل های شما در زندگی من آرامش ایجاد کرده است.ارادت مخلصانه منو بپذیرید.
با سلام خدمت استاد گرانقدر و بقیه دوستان
به نظر من یادآوری کردن کارهای مثبت و مفید شخص با عث می شه که خطای گذشته در افکار شخص کمرنگتر بشه و همچنین اشاره و یادآوری تواناییهای حاضر شخص که چقدر وجودش می تونه مثبت باشه برای خود و اطرافیانش خیلی کمک می کنه تا شخص گذشته بد رو ببخشه و به اینده فکر کنه .
با تشکر
با سلام باورهایی که باید ایجاد شود-من گذشته ام نیستم-همه مرا به خاطر اشتباهاتم می بخشند ومن نیز همه را می بخشم-خداوند رحمان وغفور است واز تمام اشتباهات بشر می گذرد البته با توبه-من خیلی قوی هستم-همه چیز به نفع من است.برای ایجاد باورهای جدید وقدرتمند کننده این باورها راضبط کرده وبه مدت چند ماه روز وشب در گوشتان باشد.
چند راهکار1-با سوال مناسب به جواب مناسب برسیم (مثلا اگر یک اشتباهی مثلا قتل یک انسان مرتکب شده ایم وعذاب وجدان داریم از خود بپرسیم بهترین راه حل ممکن چیست؟وبعد جوابهایی مثل این جوابها که خود را تحویل قانون داده واز خداوند وخانواده مقتول تقاضای بخشش کرده وخود نیز خودمان را ببخشیم).2-می توان ویژگی های افراد با اعتماد به نفس بالا را که در همین صفحه موجود است مطالعه کرده وسعی کنیم آن ها را در خود ایجاد کنیم .همانطور که احساس گناه اعتماد به نفس را می کشد اعتماد به نفس بالا نیز احساس گناه را از بین می برد.3-را هکار دیگر اینست که کاری نکنیم که بعدا احساس گناه به وجود بیاید مثلا دروغ نگوییم غیبت نکنیم تهمت نزنیم درست رانندگی کنیم آبروی کسی را نریزیم و…4-خود را عاشق خود بکنیم -برای این کار انجام تمرین زیر مفید است.هر روز صبح جلوی آینه بایستید وبا خنده جملات زیر را به خود بگویید .همه مرا دوست دارند ومن بسیار زیبا ودوست داشتنی هستم-من بسیار قوی هستم-من انسان خوشبخت وسالمی هستم -من خودم را به خاطر تمام خوبی هایم دوست دارم-همه چیز به نفع من است.5-با مدام صحبت کردن در مورد اهداف وخواسته ها وتوجه به آنها احساس گناه را از خود دور کنیم 6- سعی کنیم نظر دیگران را اینقدر برای خود مهم نکنید که تا اینکه یکی از دست ما کمی ناراحت شد خود را خفه کنیم 7-برویم وازآن فرد عذر خواهی کنیم یا خود یا مردم یا خدا یکی از اینهاست که در حقش مرتکب اشتباه شدیم.از آن فرد با تمام وجود عذر خواهی کرده وسعی کنیم جبران کنیم.
حتی چند تا از پیامبران الهی نیز اشتبا هات بسیار بزرگی در گذشته خود مرتکب شده بودند مثل فلوس پیامبر که قبلا جلاد بوده وافراد زیادی را به قتل رسانده ویا حتی پیامبری قرآنی مثل حضرت موسی هم در گذشته یک نفر را به قتل می رساند.پس مطمئن باشید که می توانید به زندگی بر گردید و انسانی بسیار موفق شوید.حرفم را با یک سخن از بزرگی به پایان می رسانم؛گذشته رفته وآینده هنوز نیامده است پس شما فقط حال را دارید از آن لذت ببرید.
وچند آیه از قرآن کریم
وهرکس بدی کند یا به خود ستم وا داردآنگاه از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده مهربان می یابد.نساء110
به راستی رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.اعراف 56
ای پیامبر از سوی من بگو ای بندگانی که بر خود اسراف کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید وبه راستی خداوند همه گناهان را می بخشد.بی گمان اوست آمرزنده مهربان.زمر 53
خیلی خوشحالم که اسمم بین اون نفرات برتر بوده! ایندفعه سعی میکنم بهتر جواب بدم!
خوب اولا بگم من همه مشکلاتی که استاد فرمودند داشتم! ولی با یک دیدگاه ها و تفکراتی تونستم اون هارو کنار بزنم!
این چیزایی که میخوام بگم خودم بهشون دسترسی پیدا کردم و در قالب شرح حال خودم براتون بیان میکنم
خوب سال 92 بود که من یک رابطه عاطفی رو به شدید ترین وضع ممکن از دست داده بودم و در حالِ ترک قرص هایِ اعصابی بودم که بخاطر فراموش کردن درد اون کات کردن مصرف میکردم! در این زمان فشار گناه هایِ قبلی من و گناهِ رابطه شدیدا منو آزار میداد و حتی منو تا مرز خود کشی بیرون برد!
ولی من تصمیم گرفتم و تونستم اوضاع رو 180 درجه به نفع خودم تغیر بدم!
اول در مورد ادم ها! خوب من به آدم های زیادی بدی کرده بودم و احساس گناه میکردم ولی تونستم با داشتن رفتار خوب نه تنها با اون آدم ها بلکه با همه آدم ها احساس ارزشمندی به خودم ببخشم! هر کمکی از دستم بر میومد برای آدم هایی که بهشون بدی کرده بودم یا همه آدم ها انجام میدادم و رفتارم رو خیلی باهاشون بهتر میکردم! این به من احساس ارزشمندی میداد! آدمی که تا دیروز من حس میکردم بهش مدیونم چون بهش بدی کردم امروز با رفتار های خوبی که باهاش داشتم یه جورایی بار اون گناهو از روی دوش خودم مینداختم! پس در مورد انسان ها میتونم بگم که { با داشتن رفتار خیلی خوب با انسان هایی که بهشون بدی کردیم یا حتی نکردیم میتونیم حس گناه رو تا حد زیادی از خودمون دور کنیم و تا حد زیادی جبران مافات کنیم! دوستان اگر به کسی بدی کردید به او و به همه انسان ها تا جایی که میتونید خوبی کنید! هر کار خیر و خوبی که انجام میدید یک گناه از ذهنتون پاک میشه}البته این به معنی وقف خود نیست
خوب اگه به مراحل توبه دقت کنید جبران حق الناس جلوتر از جبران حق الله هست! پس من اول تصمیم گرفتم حق آدم هارو جبران کنم! حق آدم هارو تا حد زیادی با خوبی کردن بهشون جبران کردم!
حالا میخواستم بدهی خودم رو به خدا بپردازم! در این راه سعی کردم قدم هام رو طوری بردارم که خداوند دوست داره! و عملا هر کاری که میکردم رضایت خدا و درستی اون رو مورد سنجش قرار میدادم! نشستم و برای خودم برنامه چیدم که تا میتونم کار خوب انجام بدم! کارهای خوبی که هم اثار گناه های قبلیم رو از من بشوره و هم رضایت خدارو واسم اوکی بکنه!
به کارهایی فکر کردم که میتونم در جهت رضایت خداوند انجام بدم و کارهایی که از دست من بر میومد آموزش رایگان بود! حالا نمیخوام وارد ریز جزئیات مسائل زندگی شم که کارهای کوچیکی هم برای رضایت خدا انجام میدادم ولی میخوام بزرگاشو بگم!
میدونستم یکی از خواسته هایِ خدا پیشرفت بنده هاشه! من در این راه قدم برداشتم به دادن آموزش رایگان در زمینه تحصیلی و تدریس رایگان! و بچه هایی که بضاعت مالی لازم برای پرداخت هزینه آموزش برای کنکور یا دانشگاه رو نداشتند ساپورت کردم و محتوای آموزشی اون هارو تا حد امکانم بر آورده کردم! خوشبختانه کار من موفقیت آمیز بود و حتی یک از فایل هام که راجع به یک مبحث درسی بود بیشتر از 40.000 بار دانلود شد! حس فوق العاده ارزشمندی به من دست داد! این کارایی که انجام میدادم نه تنها خیلی هارو خوشحال میکرد! خدارو هم خیلی خوشحال میکرد! پس من داشتم با یه تیر دو نشون میزدم! هم داشتم احساس ارزشمند بودنو اعتماد به نفس رو کسب میکردم و هم داشتم گناهامو فراموش میکردم! هر روز خیلی از آدم ها به من پیام میرسوندن که کارم عالی و خوبه و با کار های من خیلی از مشکلاتشونو تونستن از بین ببرن! حس فوق العاده ای بود!
روز به روز کارمو گسترش میدادم تا بدین جایی که امروز هستم و از امروز به بعد هم سعی دارم نه تنها مشکلات بچه های کشورم بلکه تمام مردم جهان رو بررسی کنم و محتوای آموزشی به زبان انگلیسی تولید بکنم!
تا بدین جا تونستم احساس گناهانم رو با خوبی کردن به انسان هایی که بدی کرده بودم بهشون+انجام کارهای خوب برای رضایت خدا و جلب احساس رضایت!
خوب در این فرایند من تبدیل به آدم خیلی محکمی شدم! و نه تنها دو ویژگی احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس و نداشتن گناه رو از بین بردم بلکه یک آدمی شده بودم که برای رسیدن به هدف های بزرگش بی صبرانه تلاش میکرد!
من اونقدر محکم شده بودم و هستم که در حالِ حاضر حتی پول لازم برای درمان چند بیمارو رو که دارم رو ندارم پرداخت بکنم و شاید بعضی مواقع با درد کار میکنم! ولی برام مهم نیست و من مطمئنم به جایی میرسم در عرض 4 یا حداکثر 5 سال دیگه که بتونم بیشتر از تعداد بیماریهام بیمارستان تاسیس کنم! و باز هم احساس ارزشمندی بیشتری کسب بکنم!
{جـــمع بندی}
برای کاهش احساس گناهان در قبال افراد میتونیم به اون ها خدمت و خوبی بکنیم! صرفا عذر خواهی کلامی {تازه اگه رومون بشه} ارزشی نداره! شما سعی کنید با همه آدم ها خوب باشید و خوبی بکنید! اون موقع هست که احساس گناهِ شما نسبت به افراد پاک میشه!
در مورد گناهانی که در قبال خداوند انجام دادید اونقدر خوبی بکنید که گناهانتون از بین بره و شما احساس یک بنده ارزشمند رو پیدا بکنید! مطمئنا هر خوبی که شما در جهان هستی انجام میدید یک بدی رو از ذهن شما پاک میکنه!
اگه شما به طور مثال پشت سر یکی از دوستاتون حرف زدید یا بهش تهمت زدید یا یه کار بدی در قبالش انجام دادید شاید روتون نشه برید بهش بگید و عذاب وجدان خفتون بکنه! ولی مثلا اگه یک بار لب تاپ دوستتون خراب شد از دستتون بر میاد برید و رایگان درستش بکنید! اینطوری شما احساس ارزشمندی پیدا میکنید هیچ! احساس گناهتون هم تا حد زیادی از بین میره!
مثال دیگه! اگه شما به طور مثال یک بار توی دعوا زدید یکی رو دماغشو شکوندید! عذاب وجدان دارید دیگه! شاید شما نتونید اون شخصو پیدا کنید از دلش در بیارید! ولی دفعه دیگه اگه شما جلوی یک دعوا رو بگیرید مطمئنا احساس گناه شما از بین میره!
در پایان از شما میخوام اگه دوست دارید احساس ارزشمند بودن داشته باشید هر روز در جهت بهبود زندگی خودتون و بهبود زندگی افراد کشورتون و جهان در حالِ حرکت باشید! اگر یک توانایی خاص دارید میتونید حداقل اون رو توی اینترنت با جهان به اشتراک بگذارید و احساس ارزشمندی فوق العاده ای کسب کنید!
مرسی از استاد که مطالعه کردید صحبت هامو
موفق باشید
سلام دوست عزیز
واقعا عالی بود و من نهایت استفاده را از مطالب شما دوست عزیز بردم، اما با یک نکته از اهداف شما موافق نیستم و اون ساختن چندین بیمارستان بود. دوست عزیز به نظر من ساختن بیمارستان های بیشتر و توجه به اون طبق قانون جذب بیمار و بیماریها رو افزایش میدهد و این نتیجه اصلا با حس خیرخواهانه شما در یک مسیر نمیباشد، بعنوان برادر کوچکتر به شما پیشنهاد میدم در فکر راهکارهایی برای افزایش آگاهی مردم از بیماریها و اینکه اصلا به بیماری توجه نکنند، باشید.
افزایش آگاهی مردم از روشهایی که بیماریها را بدون نیاز به دکتر و بیمارستان و دارو از خود دور نمایند.
با سپاس از شما برادر عزیزم
سلام خدمت استاد و همکاران گرامی
کسانی ک چنین احساسی دارند ابتدا باید از فکر کردن و یاد آوری کردن گناه بپرهیزند.بعد به جای افکار منفی به افکار ، افکار مثبت و مفید رو جایگزین کنن . و در آخر اگر احساس گناه و شرمندگی دوباره دست یافتند باید فکر خود را مشغول کاری دیگر کنند هر چند این کار ساده باشد . مثل ورزش و مطالعه و گغتگو با دیگران و هزاران کار مفید دیگر
با سلام خدمت دوستان عزیز لطفا چند دقیقه وقت بزارین و نظرتون رو بگید منون میشم
بنظر بنده همانگونه که احساسات منفی رو از خودمون درو میکنیم که با تمرینهای خاص خودش انجام میشه باید این عذاب وجدانها که به نوعی همان احساسات منفی هستند را از خود دور کنیم در ابتدا باید خدا رو طوری دیگر بشناسیم همانطور که بزرگان دین و عالمان و عارفان شناختند و گفتند بزرگترین گناه نا امیدی است . و موارد بسیار زیاد از کسانی که زندگی آنها جهنمی تر از همه ما بود و بهشتی شدند و بعد در دومین قدم باید تمامی احساس گناه هایی داریم را به طور مجزا شناسایی کنیم و در ذهنمون و در واقعیتمون اون ها رو جبران کنیم و قابل حل کنیم ( مثلا اگر نماز نمیخوندیم شروع کنیم کم کم به نماز با روزی 2 رکعت باور کنیم که میشه همه چی رو به بهترین نحو جبران کرد همانطور که تاریخ به ما نشون میده که جبران کردند آنها که امیدوار بودند و خدا را شناختند و فهمیدند که کمیت ها مهم نیستند و کیفیت ها مهمند) من با همین روش با کمک خدا بیشترین احساسات گناهم رو شناسایی و قابل حل کردم ( و در مواردی که لازم بود از بقیه کمک گرفتم ) و امیدوارم این نوشته کمکی هر چند کوچک به خودم و دوستانم کرده باشد . ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید :)