«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 96
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام
در درجه اول بایست ایمان بیاوریم و باور به اینکه سرمایه عمر هدیه بی بدیل خداوند مهربان هست که همه آن نبایستی با گناهان ما مسموم گردد اگر گناهی می کنیم بدنبال درمان برویم از طریق توبه یا جبران یا به طرق دگری که عقل سلیم بما بگوید دیگرتاوان گناه را پرداخته ایم و شروع دوباره را تجربه کنیم برای بقیه عمر.
شاید علت اینکه عمر خود را با گناه تباه می کنیم و با تفکر و افسوس و با اشک در خلوت، به خود آزاری در بقیه عمر مشغول می شویم این باشد که ندایی نهانی در درون بما اعلام می کندو نهیب درون است که می گوید بجای افسوس و تخریب خویش برخیز و آستینها را بالا بزن و بدنبال روشهای توصیه شده جبران گناه برو و دیگر آنکه مگر خالقی توبه پذیر نداریم مگر ساختن آینده و جبران مافات دستمان نیست؟ بیاییدتوکل کنیم به قدرت مطلق هستی که مهربان است و بشدت توبه پذیر سپس خالصانه دررا ه جبران گناه قدم برداریم که فقط در این صورت به آرامش درون و صلح با وجدان خود خواهیم رسید.
باسلام خیلی ساده عرض کنم….به نظر من اگر ما هر کار ناشایسته ای انجام دهیم تنها پناه همیشگی خداست……..خواجه عبدالله انصاری میگوید: شخص گناه کاری دست توبه به امید اجابت نزد الله دراز میکند…بار اول الله قبول نکند بار دوم طلب کند باز قبول نکند بار سوم با تضرع والتماس بخواهد الله به ملائکه گوید:من از بنده ی خود شرمسارم گناهان اورا میبخشم واجابتش میکنم….کرم بین ولطف پروردگار گنه بنده کرده او شرمسار ….اگرخطا حق الناس است حلالیت بتلبد و اگر حق الله است توبه کند…و این را همیشه ما باید در یاد داشته باشیم که اشتباه اجتناب نا پذیر است و کسی اگر اشتباه در کارها نکند از تغییر و کار های جدید میترسد و به نظرمن بعضی از دوستان عرض میکنند که انسان جایز الخطا است درست نیست انسان ممکن الخطا است. چون امکان دارد که همه اشتباه کنن واگه خطا جایز بود توبه وپشیمانی از آن دیگر لازم نبود وهمه بهانه ای داشتند برای خطا (اینکه مابرای تغییر و کارهای جدید این خطا هارا انجام دادیم وچون خطا جایز است پشیمانی از آن لازم نیست).ودر آخر امید به الله و رحمتش به نظر من بزرگترین چیزی است که از احساس گناه بزرگ جلو گیری میکند .اینکه خداوند بزگ وبخشنده است و نعمتهایش را بدون چشم داشت در اختیار همه قرار داده و در رحمت وبخشش فرقی بین فقیر وغنی یا گناه کار و مومن نمی گذارد(البته الله بیشتر دوست دارد که گناه کاران به طرفش بیایند و آن هارا اگر در کارشان صادق باشد خیلی راحت تر از دیگران می پذیرد ومیبخشد)خواندن سوره هایی مثل سوره توبه البته با معنی و توجه وتفکر خیلی خیلی موثر است.
به نظر مهم تر از هرچیز اینه که ما دیدگاهمون را نسبت به خداوند تغییر دهیم ، بخشنده بودن و آمرزنده بودن خدارا باور کنیم ،باور کنیم که خداوند از آن چیزی که فکرش را میکنیم به ما نزدیکتر است ، باور کنیم که خداوند به توبه های ما گوش میده و گناهان و اشتباهات گذشته ما را میبخشه , این دیدگاه باعث میشه که رابطه ی خوب و دوستانه ای با خدا داشته باشیم .
اشتباهاتی که مرتکب شده ایم را بپذیریم و خودمان را ببخشیم ، و به جای سرزنش کردن خودمان باید از اشتباهات گذشته درس بگیریم ، در واقع اشتباهات ما این توانایی را دارند که ما را به یک آدم بهتر و قوی تر تبدیل کنند .
و در آخر اینکه به هیچ وجه به اشتباهات و گناهان گذشته فکر نکنیم ، روی آنها تمرکز نکنیم ونگران آنها نباشیم چون با توجه به اشتباه قدم اول را برای تکرار دوباره آن بر میداریم پس بهتر است به جای فکر کردن به اشتباهاتمان به زیبایی هی زندگی ، به سلامتی ، به خاطرات خوبمان ، به موفقیت ها و به دستاورد هایمان توجه کنیم و به خاطر آنها از خداوند سپاسگذار باشیم
با سلام و احترام
پیشنهاد من در رابطه با موضوع بالا به این افراد ،تقویت نقاط مثبت فرد در همان زمینه یا زمینه های مشابه میتونه باشه .به طور مثال فردی که در یک سانحه رانندگی ناخواسته آسیب جسمی به فرد یاافرادی وارد میکنه یا حتی باعث فوت فرد یا عده ای در آن سانحه میشه ،میتونه با آموزش دیدن دوره های امداد و نجات در سوانح و به عنوان یک امدادگر داوطلب موفق در امور امداد و نجات به امر خدمت رسانی داوطلبانه در کنار حرفه اصلی خود بپردازد.با اطمینان میشه اعلام کرد این فرد یک امدادگر فعال و دلسوز در بحث کمک رسانی در حوادث و سوانح خواهد بود.
باتشکرو آرزوی موفقیت
پیروز و سربلند باشد
از مسیله ای کاملا متاسف هستم …. حتماااااااا بخوانید …….
.
دوستان عزیز شما که اینقدر اطلاعات خوب دارید چرا در بخش عقل کل به سوالاتی که مطرح میشود جوابی نمیدهید؟؟؟؟ چون جایزه ندارد؟؟؟؟
خواهش میکنم کمی هم به فکر معنویات باشید و به دیگران کمک کنید….
.
در عرض یک روز بیش از 200 پاسخ در این صفحه داده شد….. اما در بخش های مختلف عقل کل
.
میتوانیدمشاهده کنید که بسیاری از سوالات بی پاسخ اند و در هر روز نهایتا یک پاسخ یا دو پاسخ به
.
سوالات داده میشود …
.
لطفا کمی به رفتارتان فکر کنید و اینقدر به فکر جایزه نباشید………..
سلام من می خواهم ازآقای عباس منش تشکرکنم بابت سوالات سازنده ای که مطرح می کنندوهمچنین ازاعضای سایت سپاسگزارم که نظرات و ایده های جالب وتاثیرگذاری راارسال می کنند چون خیلی آموزنده بودوبسیاراستفاده کردم.
به نام خدا
سلام
من خودم ازاین روش استفاده کردم و به دیگران هم پیشنهاد دادم و موفق بودم.
البته چیز خاصی نیست. هممون بلدیم ولی باید توجه قلبی داشته باشیم.
این روش سه مرحله داره:
اول: اینکه ایمان و باور داشته باشیم و به خودمون اثبات کنیم که خداوند توبه پذیره (به عنوان مثال میتونیم خودمون رو با حر hor مقایسه کنیم-کسی که در مقابل امام حسین(ع) ایستاد،راه و حتی آب رو برروی ایشونٰٰٔ ولشکرشون و حتی خانوادشون بست ولی وقتی اومد در حضور امام(ع)ایشون فرمودند:حر سرتو بالا بگیر و حر بخشیده شد. یعنی اینکه امام حسین(ع) که مهربان و بخشندست حر را بااین گناه و اشتباه و خطای عظیمی که انجام داد بخشید،چه برسه به ماکه چه بسا گناهی کوچکتر انجام داده باشیم و از خداوند که ارحم الراحمین است در خواست بخشش و بازگشت کرده باشیم)
دوم: به خداوند خوش بین باشیم(مطمئنا هرجور که در مورد خداوند فکر کنیم،خداوند هم همونطور با ما برخورد خواهند کرد. پس بهتره که به خداوند خوش بین باشیم<طبق قانون آفرینش>)
سوم: حواسمون جمع باشه و توجه داشته باشیم به موقعیتهایی که خداوند سر راهمون قرار میده تا ما توبه کنیم.(اگه خوب به این قسمت توجه کنیم اتفاق جالب و شگفت انگیزی میفته.اگه این قسمت رو خوب درک کنیم میبینیم که خداوند اینقدر مهربونه که اصطلاحا خودش دنبالمون میدوه که ما رو به سمت خودش برگردونه. اگه خوب این قسمت رو بفهمیم میبینیم که در این مرحله انسان اعتماد به نفس فوق العاده ای پیدا میکنه،انرژی زیادی دریافت میکنه،بینشش نسبت به خداوند و حتی جهان آفرینش تغییر میکنه،با درک این قسمت انسان ناخودآگاه اون دو مرحله قبلی رو حس میکنه،اعتقادش قوی تر میشه،ایمانش قوی تر میشه،و شاد میشه. بعد از اینکه انسان خطا یا اشتباه و یا گناهی رو انجام میده باید خوب گوش و چشم و دلشو باز کنه تا ببینه این موقعیتها چه جوری سر راهش قرار میگیره،مثلا: یه سفر زیارتی براش پیش میاد که موقعیت توبه رو براش فراهم میکنه حتما این سفر نباید مکه یا کربلا یا زیارت یه امام معصوم باشه حتی میتونه امامزاده شهر خودتون باشه،یا میتونه زیارت قبور شهدا باشه، یا میتونه حضور در نماز جماعت بعد از مدتها دوری از مسجد باشه،میتونه یه ماه خاص مثل ماه رجب،شعبان یا رمضان باشه،میتونه شب خاصی مثل شب قدر،لیلة الرغائب یا حتی پنج شنبه شبها باشه،میتونه دعای خاصی باشه،میتونه دیدن یه انسان خوب و مومن باشه که با دیدنش شما حسرت مثل اون بودن رو بخوری و به یاد گناهت بیفتیو توبه کنی،میتونه یه لحظه حال خوب داشتن باشه که انسان رو به یاد خدا بندازه و خیلی چیزهای دیگه که شاید به چشم ما بی اهمیت و خیلی خیلی ساده باشن، ولی همونها فرصتی باشن که خداوند بر سر راه ما قرار داده برای توبه کردن،بخشیده شدن و حس خوب داشتن و خوب موندن)
الان چند لحظه وقت بذاریم و فکرکنیم – مطمئنم که برای هممون پیش اومده ولی بهش توجه نکردیم و از کنارش به راحتی گذشتیم.
خداوند بعد از گناهمون ما رو تشویق میکنه به برگشتن و در نزد خداوند عزیز شدن
مثل کودکی که به خاطر اشتباهش تنبیه میشه ولی بعد از اون مادر اونو در آغوش میگیره و چقدر این حس شیرین و دلنشین و دلپذیره
به نظر بنده کافیست این سه راه رو در چند دقیقه خیلی کوتاه به شخصی که احساس گناه میکنه بگی تا اون رو به فکر فرو ببره و در ضمیر ناخوداکاهش قرار بگیره و در زمان کوتاهی نتیجه بده،نتیجه ای شیرین و ماندگار
داشتن احساس گناه نعمتیست که مارو بیشتر به یاد خداوند میندازه ولی نباید اینقدر شدید بشه که ما رو ناامید کنه واعتماد به نفسمون رو از بین ببره.
با سلام و خسته نباشید
در جواب سوال مطرح شده باید بگم به نظر من اول باید قبول کنه که همه آدمها اشتباه میکنند و سعی کنه خودش رو ببخشه و باور کنه که خدا بخشنده است و مهربان که میگه صد بار اگر توبه شکستی باز آی . من خودم تجربه خیلی بدی در این مورد داشتم احساس گناه شدیدی می کردم و حال بدی داشتم اما حال بدم رو دوست نداشتم برای همین سعی کردم یه کاری بکنم شروع کردم به صحبت کردن با خودم که فقط تو اشتباه نمیکنی و اینقدر این حرفو تکرار کردم تا پذیرفتمش و سعی کردم خودمو ببخشم و به خدا نزدیکتر بشم چون مطمئن بودم با نزدیک شدن به خدا احساس خوبی پیدا می کنم و این کارو کردم خیلی مناجات میکردم شاید در آن حال و لحظات این کار از نظرم بهترین کار برای نزدیکی به خدا بود و خدا رو هزاران بار شکر میکنم که تونستم اون مرحله رو بگذرونم و الان حال خوبی داشته باشم و سعی میکنم هر روز حال بهتری داشته باشم و اینکه دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنم . به نظر من اولین گام برای بخشیدن خودش پذیرفتن اینه که همه اشتباه می کنند و هیچ کسی مستثنی نیست و بعد از اینکه تونست خودشو ببخشه به خدا نزدیکتر بشه و از خدا بخواد که اونو ببخشه و مطمئن باشه که بخشیده میشه با این کار اون احساس بد و احساس گناه از بین میره و احساس آرامش میکنه . امیدوارم همه ما اونقدر قوی باشیم که اگر اشتباهی کردیم بتونیم خودمونو ببخشیم .
با سپاس و تشکر از استاد عزیر و همه عزیزان
سلام به همه ومخصوصا آقای دکتر حسن گلی،خداقوت آقای دکتر من نظرات اکثر دوستان راخوندم بسیارآموزنده بود.نوشته های شما برایم جالب بود و ازبین آنها یک ایده گرفتم خدمت شایانی کرده اید مقبول درگاه حق باشد.موفق باشید.
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و گروه تحقیقاتی ایشون
بعنوان کسی که این احساس رو داشتم و یک سال تمام اونو با خودم اینور و اونور می کشیدم و هر اتفاقی که تو زندگیم میفتاد به اون ربط می دادم میتونم بگم: من در مرحله اول بطور کامل پذیرفتم که تنها مقصر این داستان خودم بودم و نه هیچ کس دیگه ای، بعد از اون پیش خودم گفتم من چطوری میتونم این خطای بزرگ انجام شده رو به درس بزرگی برای زندگیم تبدیل کنم و اگر در آینده به یادش افتادم اذیتم نکنه، و به این نتیجه رسیدم که اول از همه باید خودمو ببخشم چون خودمو دوست داشتم و نمیخواستم با این احساس زندگی کنم، کتاب خوندم قرآن خوندم و اونجا بود که فهمیدم که این ضرب المثل که میگه آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب، یه دروغ محضه چون توی قرآن خوندم که حتی کافران هم اگه توبه کنن خدا می بخشتشون و اگر هم صدها بار توبه شونو بشکونن و دوباره توبه کنن باز خدا می گذره از گناهشون، بعد داستان توبه نصوح رو خوندم و به عظمت و مهربانی خدا بیشتر پی بردم و خدا برام بزرگ و بزرگتر شد و اون موقع واقعاً با تمام وجودم توبه کردم و ازخدا خواستم که من رو به راه درست هدایت کنه و ایمان آورده بودم که توبه من پذیرفته میشه و الآن مطمئن هستم که پذیرفته شده، چون حالم خیلی خوبه و من که یک سال تمام لحظه ای از فکر اون خطا و اشتباه بیرون نمیومدم الآن دیگه بندرت به ذهنم میاد و هر وقت هم به یادم میاد نه تنها آزار دهنده نیست بلکه از اینکه اون اتفاق افتاد تا من به خودم بیام و راه درست و غلط رو تشخیص بدم، خیلی هم خدا رو شکر میکنم. در مرحله بعد شروع کردم به انجام کارهای خوب و خیر. توی یه خیریه عضو شدم و تا جایی که میتونستم به بقیه توی هر زمینه ای کمک میکردم و این باعث میشد که احساس ارزشمند بودن بهم دست بده اینکه کاری از دستم برمیاد و اینکه من این همه کارای خوب میکنم پس یک خطا به هر بزرگی هم که بوده باشه خیلی بغرنج نیست و نمیتونه کل زندگی منو نابود کنه، همونطور که توی قرآن هست چه بسا نیکی ها که بدی ها رو از بین می بره. و الآن اون احساس گناه کاملاً از بین رفته و جای اونو ارزشمندی و آرامش گرفته و واقعاً زندگی ام از هر نظری تو مسیر خوشبختی و سعادت قرار گرفته.
اگه بخوام خلاصه کنم: 1. پذیرفتن کامل مسئولیت اون اشتباه 2. بخشیدن خودمون 3. کمک خواستن از خدای مهربان توبه پذیر برای اینکه راه درست رو بهمون نشون بده 4.انجام کارهای خوب هم در حق خودمون هم بقیه نه صرفاً بخاطر جبران اون گناه و اشتباه بلکه بخاطر ایجاد حس ارزشمند بودن توی وجود خودمون
امیدوارم که هر آنکسی که داره با این احساس زندگی می کنه، بتونه هرچه زودتر اون رو کنار بگذاره و طعم یک زندگی آرام و شاد و واقعی رو بچشه. در آخر دوست دارم بگم که هیچ گناهی به اون بزرگی نیست که خدای بخشاینده اونو نبخشه و اگر ما فکر کنیم که هست، خدا و بزرگیش رو نشناختیم.
شاد و پیروز و سربلند باشید