باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

یکی از مهم ترین دلایلی که افراد در برخورد با مسائل به این نتیجه می رسند که آن مسئله غیر قابل حل است، این است که:

آنها به جای اقدام با باور مناسب، شروع به بررسی تجارب افرادی می کنند که قبلاً آن مسئله را داشته اند. آنها می خواهند همان راهی را بروند که افراد زیادی قبلا از آن به نتیجه نرسیده اند یا آن روش، به سختی نتیجه ای نیمه کاره داشته است.

با این دلایل که:

“این حرف من نیست، بلکه حرف متخصصان و افراد با تجربه ای است که سالها در این کارند!

یا قانونی که برای این کار تعیین شده، فقط همین یک راه را دارد و این قانون هم غیر قابل تغییر است و…”

یعنی آنها از همان ابتدا تحقیق درباره مشکلاتی را شروع می کنند که ممکن است درباره این مسئله وجود داشته باشد یا دیگران قبلا با آن مواجه شده باشند. سپس بدترین سناریو ممکن را از قبل در ذهن خود نوشته و سرانجام به این نتیجه می رسند که راهی جز این نیست.

آنها همیشه به این شکل، این طرز فکرشان را توجیه می کنند که:

“ذهن منطقی من بسیار قوی است”

“تیپ شخصیتی من اینگونه است”

“متولدین فلان ماه، این ویژگی ها را دارند که تنها زمانی قدمی بر می دارند که از تمام روند مسیر اطلاع داشته باشند”…

سپس با این منطق که: این ذات من است، یا: اینها مرجع علمی دارد و من با تحقیقات بسیار، به چنین شناختی از خود رسیده ام، حتی نمی خواهند به این موضوع فکر کنند که این باوری است که باید تغییر کند.

به این شکل است که یک باور محدود کننده ساخته می شود و به وسیله چنین مرجع هایی در ذهن شما تثبیت می گردد.

وقتی به هر طریق و با هر عنوانی، خود را در یک قالب مشخص محدود نمایی، به شدت از الهامات، راهکارها و ایده هایی محروم می شوی که موجب پیشرفت تو و حل مسئله ات می شده است.

به وفور با آدمهایی که چنین نگاهی درباره مسائل شان و شیوه حل آن داشته اند، روبرو بوده ام. در حالیکه حقیقت این است که ما انسانهایی هستیم که با باورهامان زندگی خود را خلق می کنیم. راه حلهای ما همیشه هم به اندازه باورهای مان کارا یا ناکارآمد است. پس موجودی با چنین حدی از توانمندی، نمی تواند در هیچ قالبی محدود شود.

برای همین تصمیم به تولید محصولی گرفتم تا هر آنچه برای “شیوه برخورد با یک مسئله و حل آن” باید بدانید را توضیح دهم.

هدف این محصول پاسخ دادن به سوالات بسیاری است که همیشه در برخورد با مسائل ات داشته ای.  پاسخ های واضح برای موضوعاتی چون: وقتی به مسئله ای برمی خوری، آیا باید به آن توجه کنی یا از آن اعراض نمایی؟

همچنین چگونگی “دسترسی به الهامات و چگونگی عمل به آنها برای حل مسائل” را مفصلاً توضیح خواهم داد زیرا خیلی مهم است با چه باوری به مسائل ات نگاه می کنی و از چه افرادی برای حل آن مسئله کمک و مشورت می طلبی!

مسائل، جزئی از زندگی ماست. موفقیت این نیست که مسئله ای در زندگی مان نباشد، بلکه قرار است تبدیل به افرادی شویم که بسیار از مسائل شان بزرگترند.


یک سوال به عنوان تمرینی برای تشخیص  اصل از فرع

چه باوری درباره خداوند در ذهن مان بسازیم که بیشترین آرامش، انگیزه و ایمان را در ما برای اقدام برای تحقق خواسته هامان ایجاد نماید؟ به گونه ای که راحت تر و از مسیر آرامش بخش تری به خواسته هامان برسیم.

راه کارت را برای ایجاد این باورها بنویس.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند
    433MB
    8 دقیقه
  • فایل صوتی باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند
    8MB
    8 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «جعفر شکراله زاده» در این صفحه: 5
  1. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    بنام خدایی که از رگ گردن بمن نزدیکترست

    سلام خدمت استاد ارزشمندم { کسی که شناخت خداوند را مدیون راهنماییهای بی منتشون هستم } و دوستان و عزیزان هم فرکانس ام

    در مورد خداوند چی میتونم بگم که زبان از گفتنش عاجز و قلم از نگارشش قاصره اما بخاطر ایمانی که این مرد بزرگوار منو به اون تشویق کرد و خدایی که لطفش شامل حالم شد و درک منو از خودش و قوانینش عمیقتر کرد چند سطری مینویسم

    شاید

    همین چند جمله کوتاه بتونه در عزیزی انگیزه ای هر چند کوچک ایجاد کنه تا بره به سمت خدایی که خالق زمین و آسمانهاست اونوقته که درهایی از نعمت به رویش گشوده خواهد شد و به آرامشی عمیق دست پیدا خواهد کرد .

    از ره غفت به گدایی رسی ….. گر به خود آیی به خدایی رسی

    خب برای درک بیشتر مطلب با این شعر از سعدی شروع میکنم

    یکی قطره باران ز ابری چکید

    خجل شد چو پهنای دریا بدید

    که جایی که دریاست من کیستم ؟

    گر او هست حقا که من نیستم

    همه ی ما در مقابل عظمت و بزرگی خالق هستی همچون همین قطره هستیم در مقابل اقیانوس بیکران الهی .

    زمانی ما احساس حقارت و پوچی میکنیم که از این منبع عظیم دور باشیم .

    زیرا اون موقع هست که ما کوچکی و حقارت خودمون رو می بینیم و چه بسا از این عجز و ناتوانی دست به کارهای اشتباهی بزنیم که این حقارت رو بپوشونیم اما سر خورده تر و بیچاره تر میشیم اما زمانی که خودمون رو وصل کنیم به این اقیانوس بیکران .

    دیگه قطره نیستیم ، دیگه عاجز و زبون نیستیم ، دیگه پست و حقیر نیستیم . چون دیگه وصل شدیم به منبع عظیم و اقیانوس بیکران الهی

    اونوقت کارهای خدایگونه انجام میدیم ، لبریز میشیم از عشق و مهربانی ، سرشار از شادی و شور و شوق . بی حد و مرز عشق میورزیم بی قید و شرط دوست میداریم و خالصانه محبت می کنیم .

    من زمانی که در دبیرستان بودم از همون دوران بچگی یک خصلت خوب در من بود که همه از من میپرسیدن تو چطور همه رو می بخشی و کینه ای به دل نمیگیری من اون زمانها باورم این بود که هر کسی بدی در حق من میکرد می بخشیدمش و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و میگفتم من که بنده خدا هسیتم می بخشم پس خدایی که خالق منه و منبع کرم و بخششه مگه میتونه منو نبخشه . انی خصلت در من باعث میشد که هیچوقت دچار عذاب وجدان نشم .

    اما الان با شناختی که از خداوند دارم و با ایمانی قوی و راسخ و با اطمینانی قوی میدونم که خودم با قدرتی که خداوند بمن عطا کرده میتونم هر چیزی که بخوام رو خلق کنم . یادمه استاد عباسمنش عزیز توی دوره قانون آفرینش کتابی رو معرفی کرده بود بنام جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت ، من این کتاب رو گرفتم و خوندم کتابی که با تحقیقات علمی ثابت میکنه تمام دانایی و قدرتی که در جهان هستی وجود داره در من و شما هم هست ، همانطور که خداوند در قرآن خطاب به فرشتگانی که به انسان سجده نکردند فرمود : من به انسان چیزهایی آموختم که شما نمیدانید .

    قدرتی شگرف که در وجود من و تو هست به شرط اینکه به تواناییهامون ایمان بیاریم

    بر میگردیم به مثال قطره و دریا

    خب اگه آب رو تو هر ظرفی بریزیم به همون شکل در میاد و راه دیگه ای هم نداره ، اگه آب رو توی کوزه بریزیم شکل کوزه میشه و اگه تو کاسه بریزیم شکل کاسه اما یه نکته مهم این بین هست

    من و شما به تنهایی هیچوقت نمیتونیم خواسته هامون رو به شکل کوزه در بیاریم چون ما قطره هستیم و نه قدرتش رو داریم که با این قطره به شکل کوزه در بیایم و نه پتانسیل این کار رو داریم

    اما زمانی که وصل میشیم به اقیانوس بیکران و لایتناهی الهی اونوقت یه کوزه که خوبه اگه میلیاردها کوزه هم باشه با کمترین زحمت و حرکتی این کوزه ها لبریز و سرریز میشه

    آب همون آبه اما چه فرقی کرده ؟

    تمام حرفم اینه که با وصل شدن به این منبع عظیم الهی دیگه من و تو نیستیم ، خداست

    خداست که به وسیله من تو این مطالب رو تایپ میکنه

    خداست که بوسیله من و تو سخن میگه

    خداست که بوسیله من و تو محبت میکنه

    خداست که بوسیله من و تو عشق میورزه و گره از کار دیگران باز میکنه

    کارهایی خدایگونه که همه و همه زمانی رخ میده8 که من و تو از بعد انسانیمون خارج بشیم و به منبعی عظیم تر و بزرگتر وصل بشیم .

    شناختی که ما الان تو قرن حاضر از خدا داریم انسانهایی بودند که صدها سال پیش به این شناخت و آگاهی دست یافتند

    انسانهای بزرگی که با وصل شدن به منبع عظیم و لایتناهی الهی از خودشون گذشتند و به درجه ای رسیدند که خداوند با زبان اونها با ما سخن میگفت

    کسانی امثال مولانا که حدود هشتصد سال پیش به چنان درک عظیمی رسیدند که ما هنوز در پیچ اولین خمش موندیم ، مهمترین درسی که از استاد عباسمنش گرفتم یکتا پرستی و دوری از شرک و توسل به این و اون بود که مولانا میفرماید :

    نگفتمت مرو آنجا ؟ که آشنات منم

    در این سراب فنا چشمه ی حیات منم

    وگر به خشم روی صد هزار سال ز من

    به عاقبت به من آیی که منتهات منم

    نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی ؟

    که نقش بند سرا پرده ی رضات منم

    نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی ؟

    مر و به خشک ، که دریای با صفات منم

    نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو ؟

    بیا که قوَت پرواز و پر و پات منم

    نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند ؟

    که آتش و تبش و گرمی هوات منم

    نگفتمت که صفتهای زشت بر تو نهند ؟

    که گم کنی که سر چشمه ی صفات منم

    نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت

    نظام گیرد ؟ خلاق بی جهات منم

    اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست

    وگر خدا صفتی دان که کدخدات منم

    می بینید که مولانا میدونست که وسوسه های شیطانی و آدم های منفی نگری هستند که ما رو از ادامه مسیر سرد کنند ، میدونست که صفتهاتی زشت رو ما میذارن که نمیتونی ، نمیشه ، دست و پا چلفتی ، کودن و … و واژه گانی که چقدر برای همه ما آشناست .

    مهمترین نکته ای که اشاره شده و در اولویت قرار داره دوری از شرکه ، همون نکته ای که استاد عباسمنش بزرگوار تو تمام فایلهاش به اون اشاره میکنه .

    اگر بتونیم خداوند رو اونطور که که هست بشناسیم ، اونوقت دیگه بی نیاز از غیر اون میشیم

    خدایا

    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند

    فرزند و عیال و خانمان را چه کند

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

    دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند

    وقتی وصل بشیم به خداوند ، اونوقته مثل استاد عباسمنش از مال دنیا بی نیازت میکنه ، تو روابطت سیرابت میکنه و به درجه ای از ایمان و یقین میرسی که فقط عشق میورزی

    در یکی از الهاماتی که در اسفند سال گذشته داشتم عین این جمله بمن الهام شد ” از من نه به اندازه ی سقف تصورات و رویاهایت ، بلکه به اندازه ی کرم و بخششم طلب کن ، زیرا کرم من بی انتهاست “”

    و بعد ها این شعر مولانا رو دیدم که همون الهامی رو که به من شده بود بیان میکرد

    نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی ؟

    که نقش بند سرا پرده ی رضات منم

    چرا به کم قانع بشیم ؟

    در صورتی که با وصل شدن به این منبع عظیم میتونیم صاحب بهترینها باشیم .

    توصیف خدا رو میخوای دوست من ؟

    برو شعر زیباو خالصانه ی ملاصدرا رو بخون که حدود چهارصد سال پیش خدا رو اینگونه توصیف کرد :

    خداوند

    بینهایت است و لامکان و بی زمان

    اما بقدر فهم تو کوچک می شود

    و بقدر نیاز تو فرود می آید

    و بقدر آرزوی تو گسترده می شود

    و بقدر ایمان تو کارگشا می شود

    و بقدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود

    و بقدر دل امیدواران گرم می شود

    پدر می شود یتیمان را و مادر

    برادر می شود محتاج برادری را

    همسر می شود بی همسر ماندگان را

    طفل می شود عقیمان را

    امید می شود نا امیدان را

    راه می شود گم گشتگان را

    شمشیر می شود رزمندگان را

    عصا می شود پیران را

    عشق می شود محتاجان به عشق را

    خداوند همه چیز می شود همه کس را

    به شرط اعتقاد

    به شرط پاکی دل

    به شرط طهارت روح

    به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

    بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا

    و مغزهایتان را از هر اندیشه ی خلاف

    و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک

    و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

    و بپرهیزید از ناجوانمردیها

    نا راستی ها

    نامردمی ها

    و …

    ببنید دوستان گلم ، رگه های طلایی قانون را در کلمه به کلمه این شعر ببنید

    شما با قدرت خدایگونه ای که دارید میتونید هر طوری که دوست دارید به این خدا شکل بدید . اگه خدا رو کیفر دهنده ببنید قطعا برای شما کیفر دهنده است ، اگر مثل من اونو غفور و رحیم بدونید قطعا خدایی خواهید دید که غفور و رحیمه ، اگه مثل سلیمان اونو وهاب ببینید برای شما وهابه و اگه مثل یوسف اونو جمیل و زیبا ببینید برای شما جمیل و زیباست .

    پس منتظر چی هستی دوست من ؟

    شکل ، ظرف و هدف مورد نظرت رو انتخاب کن تا این اقیانوس بیکران لبریز بشه

    برای اینکه باورت رو در مورد خداوند به شکل ملموس و قابل لمسی در بیاری و پی به قدرت درونیت ببری به این مثال من خوب دقت کن !

    خودت رو مثل یک گلوله برف کوچیک فرض کن این گلوله برف کوچیک رو قل بده ، چه اتفاقی می افته ؟

    هیچی با کوچکترین مانع و چین زمین از حرکت باز می ایسته

    من و تو اینگونه ایم که با بر خوردن به یه مشکل و تضاد زود وا میریم ، دست به دامن این و اون میشیم با همون کمک کنن که حرکت کوچیکی انجام بدیم ، به هر کسی رو میزنیم و به چیزی توسل میجوییم .

    اما

    اگه به یه گوی عظیم برفی بچسبیم چنان قدرت و سرعتی میگیریم که هیچ چیز جلودارمون نخواهد بود ، هر مشکل و تضادی سر راهمون قرار بگیره با خاک یکسان میشه ، قدرتمون نه تنها تحلیل نمیره بلکه لحظه به لحظه بیشتر میشه

    این اتفاقات چه زمانی رخ میده ؟

    بقول ملا صدرا : به شرط اعتقاد ، به شرط پاکی دل ، به شرط طهارت روح ، بشرط پرهیز از معامله با ابلیس

    به شرط اینکه باور کنیم که خداوند چنین قدرتی در وجود ما نهاده

    به شرط اینکه احساسمون رو خوب نگه داریم ، به شرط اینکه ورودیهامون رو کنترل کنیم ، به شرط اینکه در حرف زدنمون ، در لحظه لحظه ی زندگیمون مراقب رفتار و گفتار و کردار و پندارمون باشیم .

    به شرط اینکه قدرت رو از خودمون و خالقمون نگیریم و ندیم به دست چهارتا مسئول ، مامور و ….

    در خاتمه کلامم دو بیت شعر میگم که اگه بتونی درکش کنی به گوهر مقصود رسیدی

    تا در طلب گوهر کانی ، کانی

    تا در هوس لقمه ی نانی ، نانی

    این نکته ی رمز اگر بدانی ، دانی

    هر چیز که در جستن آنی ، آنی

    دنبال چی هستی دوست من ؟

    دنبال یه لقمه نون ؟

    دنبال پول ؟

    دنبال شهرت ؟

    دنبال جاه و مقام ؟

    دنبال خونه و ماشین و زندگی ؟

    دست نگه دار دوست من ” ان مع العسر یسرا ” همانا همراه هر سختی ، آسانی هست .

    یه راه میانبری هم وجود داره

    باری اینکه بدونی اون راه میانبر چیه قسمتی از کامنت دوست و هم فرکانسی عزیزمون آرزو خانم رو که در کانال گروه تحقیقاتی عباسمنش قرار گرفته رو براتون میذارم کامنتی که با خوندنش نتونستم جلوی سرازیر شدن اشکهام رو بگیرم .

    …………………………………………………………………………………………

    سلام استاد عباسمنش عزیز

    سالها پیش که درایران بودید شاگردتان بود . ماه رمضان بود

    زیرزمینی در میدان ولیعصر

    کلاسی عالی و صمیمی

    گفتید برای ثروتمندشدنتان هدف تعیین کنید تا به پوچی نخورید.

    گفتید ده سال دیگه در آمریکاهستم و ملکی خواهم داشت که تا چشم کار میکند درخت داشته باشد و دریاچه ای زیبا پر ازماهی از تمام آفریدگان خداوند در ملکم خواهید دید. این ملک را میخواهم تا به هرکس که گفت از کجا به چنین ثروتی رسیدی خدا را نشانش دهم .

    بگم چون خدا را باور کردم.

    بگم من به یگانگی خداوندم ایمان آوردم.

    بگم ثروت از آن خداست و بس. ….

    هنوز حرفهایتان در گوشم هست

    از آن کلاس این روز را هیچ گاه فراموش نمیکنم .

    صحبتهای شما اصلا دراین چندسال از یادم نرفته

    اصلا یادداشت برداری هم نکردم ولی کاملا یادم هست.

    استاد گرامی زودتر از ده سال به آمریکا رفتید

    بجای یک ملک ، ملکهای فراوان با همان توصیف و حتی زیباتر و وسیعتر

    خدا سر قولش ماند

    زودتر و بهتر اجابت میکند این خدای بی همتا

    مبارکتان باشد سید حسین

    از شما خیلی چیزها آموختم

    سالها طول کشید تا معنای هدف را فهمیدم

    فهمیدم هدف اگر فقط خدا باشد یعنی چه

    ثروت را برای خدا بخواهید

    هر چیزی را در زندگیتان فقط برای خدا بخواهید

    خاسته هایتان را فقط برای رسیدن به خدا بخواهید.

    …………………………………………………………………………………………………………………………..

    برای آرز خانم عزیز و استاد ارزشمندم آرزوی بهترینها رو دارم

    بله دوست عزیزو نازنینم

    راه میانبر خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداست !

    هر چیز که در جستن آنی ، آنی

    اگه دنبال خدا باشی به خدا میرسی بدون هیچ شک و تردیدی . و وقتی هم که به خدا برسی همه چیزهای خوب رو هم باهاش داری .

    پس دوست گلم برایت دعا میکنم تا خدا از تو بگیرد هر آنچه که خدا را از تو می گیرد .

    من برای این موضوع دو روز قبل کامنت نوشتم ولی قبل از ارسال همه پرید ولی گفتم حتما خدا خواست بهم چیزهای دیگه ای بگه که بنویسم برای همین امشب دست به کیبورد شدم تا بنویسم هر آنچه را که باید بنویسم .

    برای همه شما بهترینها رو آرزومندم

    ارادتمند شما جعفر شکراله زاده

    شهر زیبای بابلسر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    سلام دوست عزیز

    سپاسگزارم از کامنت محبت آمیزتون ، رای مهم نیست مهم اینکه که مطالب خوب و کاربردی از نظرات دوستان یاد میگیریم .

    این مهمترین دلیلی هست که استاد مسابقه میذارن تا دوستان نظرات ودیدگاهاشون رو بیان کنن ، چه گنجینه های بزرگیه این نظرات ارزشمند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    سلام خانم شمس عزیز

    سپاسگزارم از نظر لطفتون ، هدف برنده شدن نیست هر چند برنده شدن هم لذت بخشه اما من از استاد عباسمنش آموختم که همه چیز و برای خدا بخوام .

    بهتر کمی بازش کنم تا روشنتر باشه درکش براتون . موضوع همین مسابقه ، قبل از این هم استاد مسابقه هایی گذاشت اما شرکت نکردم و دلیلش رو هم نمیدونم اما زمانی که این مسابقه تو سایت گذاشته شد دلم پر آشوب شد یه ندایی هدایتم میکرد بیام و بنویسم اما هی این دل و اون دل میکردم و خستگی و کارهای دیگه تا اینکه یک شب اومدم و کامنتی گذاستم اما قبل ار اینکه دیگاهم رو ارسال کنم همه پرید . اعصابم خرد شد ساعت حدود یک شب بود کامپیوتر رو خاموش کردم و رفتم خوابیدم اما باز هم این ندا در وجودم طنین انداز شد ” حتما حکمتی بود که نباید اونو مینوشتی ، مطمئن باش تو زمان مناسبش چیزی رو که باید بنویسی مینویسی ” . یک روز قبل از پایان زمان مسابقه ساعت حدود 12 شب مجبورم کرد بیام پای کامپیوتر و بنویسم .

    اصلا هدفم برنده شدن نبود البته لازمه بگم که دوست داشتم که برنده هم بشم و فایلهای عشق و مودت و هدفگذاری استاد رو بگیرم اما به این نیت اومدم بنویسم که شاید حتی به مقدار ذره ای در کسی تاثیر گذار باشه و با دیدن کامنت شما خدا رو شاکرم که به هدفم رسیدم و خوشحالم که تونستم به الهامی که بمن شده بود عمل کنم .

    و اما

    در پاسخ به سوال شما دوست عزیز

    هر چیز را برای خدا بخواهید این و میشه به دو صورت مورد بررسی قرار داد.

    1- اینکه شما کاری رو که می کنید نه برای ریا و نشون دادن به این و اونه و نه برای منت گذاشتن سر دیگران . شما اگه کار رو برای خدا انجام بدید ، اگر برای خدا ببخشید ، اگر برای خدا عشق بورزید ، اگر برای خدا دست کسی رو بگیرید اونقته که بدون قید و شرط عشق می ورزید ، بدون قید و شرط به دیگران کمک می کنید .

    من به لطف خدا کی از خصلتهای خوبی که در وجودم هست اینکه که از کسی توقعی ندارم این بمن کمک میکنه که اگر به دیگران از لحظای کمک کنم ، نه انتظار جبران و تلافی داشته باشم و نه انتظار تشکر و قدردانی .

    شما خیلی از انسانها رو می بینید که همیشه از دیگران انتظار دارند ، این یعنی دوری از خدا

    این دیدگاه از نظر دینی و اعتقادی همانطوری که خداوند تو قرآن می فرماید : شما کارهای نیکتان را با منت تباه نسازید . آیه های 261 تا 265 سوره بقره رو مطالعه بفرمایید .

    2- اما از نظر و دیدگاه امروزی و تعالیم استاد عباسمنش .

    دوست عزیز بدونید که خداوند از شما به شما عاشقتره به این دلیل که وقتی شما رو آفرید به خودش احسنت گفت ( به دور از هرگونه تعصبی ، من و شما با ابراهیم و محمد و موسی و عیسی با یه فرد از اعماق صحرای آفریقا ، هیچ فرقی با هم نداریم و خداوند برای آفرینش انسان به خودش آفرین گفت نه شخصی خاص }

    اگر این بینش و دیگاه رو داشته باشید به هیچ کس متوسل نمیشید و فقط امید و توکل و درخواستتون از خداست .

    خب ، خدا شما رو خلق کرده تا اول قدرت و عظمتش رو بشناسونه همانطوری که خودش میگه : من گوهری ناشناخته بودم ، شما رو خلق کردم تا شناخته بشم و بعد اینکه کمک کنید تا جهانش پیشرفت کنه و گشترش یابه .

    شما میگید که من ثروت رو برای زندگی شخصی خودم میخوام ، مسافرت به بهترین نقاط دنیا رو برای لذت بردن خودم میخوام اینها چه توجیهی داره ؟

    باید عرض کنم دوست من همه ی اینها در مسیر پیشرفت جهان هستیه .

    بذارین روشنتر عرض کنم

    شما برای دست یافتن به ثروت و زندگی مرفه به چه چیزی نیاز دارید ؟

    این درخواس اولا کمک میکنه تا وسایل لوکس ، هواپیماهای قاره پیما ، کشتی های اقیانوس پیما و هزاران هزار کار دیگه انجام بشه تا شما به خواسته و هدفتون برسید. این یعنی پیشرفت جهان بسوی دنیایی بهتر

    و دوم اینکه مستلزم تغییر روش و روند فکری و عاداتهاتون هست ، یعنی شما باید روی باورهاتون کار کنید تا دیدگاهاتون ، کارهاتون و کردارتون به مداری بالاتر هدایت بشه و همانطوری که میدونید اگر 13 درصد از یک جامعه ای تغییر کنند این تغییر فراگیر میشه .

    پس تغییر شما باعث تغییر همسر و فرزند و خانواده تون میشه و تغییر اعضای خانواده به دوستان و آشنایانتون سرایت میکنه و تغییر منطقه و شهرتون رو در بر میگیره و هر چه این روند ادامه پیدا کنه جهان داره رو به پیشرفت و گسترش میره .

    نمیدونم چند سالتونه ، اما در زمان ما کامپیوتری نبود و وقتی هم که اومد ما که خیلی زرنگ بودیم فقط خاموش و روشن کردنش رو یاد گرفتیم و …

    الان شما اگه به یه بچه دوساله یه گوش اندرویدی بدید می بینید که چطور بلده باهاش کار کنه به این میگن خرد جمعی .

    یعنی اگر آگاهی از یه سطحی فراتر بره فراگیر میشه پس قطعا کار کردن رو باورهاتون حتی در زمینه هایی کاملا شخصی در روند گسترش جهان به سوی دنیایی بهتره .

    نمیدونم تونستم حق مطلب رو ادا کنم یا نه ، اما اگر باز هم سئوالی براتون مونده و یا سئوال جدیدی پیش اومده در ادامه همین کامنت مطرح کنید تا با کمال میل پاسخگو باشم .

    ارادتمند شما شکراله زاده

    شهر زیبای بابلسر ـ مازندران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    سلام خانم شب خیز عزیز

    نمیگم احسنت و عالی بود فقط میتونم بگم سپاسگزارم بخاطر بخاطر اینکه پیام رسانو امین خوبی بودید

    و پیام خالق زمین و آسمهانها رو بدرستی و زیبایی تمام به ما رساندید .

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: