یکی از مهم ترین دلایلی که افراد در برخورد با مسائل به این نتیجه می رسند که آن مسئله غیر قابل حل است، این است که:
آنها به جای اقدام با باور مناسب، شروع به بررسی تجارب افرادی می کنند که قبلاً آن مسئله را داشته اند. آنها می خواهند همان راهی را بروند که افراد زیادی قبلا از آن به نتیجه نرسیده اند یا آن روش، به سختی نتیجه ای نیمه کاره داشته است.
با این دلایل که:
“این حرف من نیست، بلکه حرف متخصصان و افراد با تجربه ای است که سالها در این کارند!
یا قانونی که برای این کار تعیین شده، فقط همین یک راه را دارد و این قانون هم غیر قابل تغییر است و…”
یعنی آنها از همان ابتدا تحقیق درباره مشکلاتی را شروع می کنند که ممکن است درباره این مسئله وجود داشته باشد یا دیگران قبلا با آن مواجه شده باشند. سپس بدترین سناریو ممکن را از قبل در ذهن خود نوشته و سرانجام به این نتیجه می رسند که راهی جز این نیست.
آنها همیشه به این شکل، این طرز فکرشان را توجیه می کنند که:
“ذهن منطقی من بسیار قوی است”
“تیپ شخصیتی من اینگونه است”
“متولدین فلان ماه، این ویژگی ها را دارند که تنها زمانی قدمی بر می دارند که از تمام روند مسیر اطلاع داشته باشند”…
سپس با این منطق که: این ذات من است، یا: اینها مرجع علمی دارد و من با تحقیقات بسیار، به چنین شناختی از خود رسیده ام، حتی نمی خواهند به این موضوع فکر کنند که این باوری است که باید تغییر کند.
به این شکل است که یک باور محدود کننده ساخته می شود و به وسیله چنین مرجع هایی در ذهن شما تثبیت می گردد.
وقتی به هر طریق و با هر عنوانی، خود را در یک قالب مشخص محدود نمایی، به شدت از الهامات، راهکارها و ایده هایی محروم می شوی که موجب پیشرفت تو و حل مسئله ات می شده است.
به وفور با آدمهایی که چنین نگاهی درباره مسائل شان و شیوه حل آن داشته اند، روبرو بوده ام. در حالیکه حقیقت این است که ما انسانهایی هستیم که با باورهامان زندگی خود را خلق می کنیم. راه حلهای ما همیشه هم به اندازه باورهای مان کارا یا ناکارآمد است. پس موجودی با چنین حدی از توانمندی، نمی تواند در هیچ قالبی محدود شود.
برای همین تصمیم به تولید محصولی گرفتم تا هر آنچه برای “شیوه برخورد با یک مسئله و حل آن” باید بدانید را توضیح دهم.
هدف این محصول پاسخ دادن به سوالات بسیاری است که همیشه در برخورد با مسائل ات داشته ای. پاسخ های واضح برای موضوعاتی چون: وقتی به مسئله ای برمی خوری، آیا باید به آن توجه کنی یا از آن اعراض نمایی؟
همچنین چگونگی “دسترسی به الهامات و چگونگی عمل به آنها برای حل مسائل” را مفصلاً توضیح خواهم داد زیرا خیلی مهم است با چه باوری به مسائل ات نگاه می کنی و از چه افرادی برای حل آن مسئله کمک و مشورت می طلبی!
مسائل، جزئی از زندگی ماست. موفقیت این نیست که مسئله ای در زندگی مان نباشد، بلکه قرار است تبدیل به افرادی شویم که بسیار از مسائل شان بزرگترند.
یک سوال به عنوان تمرینی برای تشخیص اصل از فرع
چه باوری درباره خداوند در ذهن مان بسازیم که بیشترین آرامش، انگیزه و ایمان را در ما برای اقدام برای تحقق خواسته هامان ایجاد نماید؟ به گونه ای که راحت تر و از مسیر آرامش بخش تری به خواسته هامان برسیم.
راه کارت را برای ایجاد این باورها بنویس.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند433MB8 دقیقه
- فایل صوتی باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند8MB8 دقیقه
بنام خداوند بخشنده مهربان
بنام خدای نشانه هایم…
خداوندی که منو نجات داد و مرا به یاری خودش فراخاند…
سلام و درود به بهشت همیشه جاویدانم..
بهشتی که هیچ وقت سیر نمیشی…
من میخام راجع بهمین موضوع ایمان بخداوند…باور های توحیدی….
که واقعا بزرگترین دستاورد یه انسان تو تمام جنبه های زندگیمون هست…
من یه مثالی از خودم بصورت واضح..که امروز برام اتفاق افتاد بنویسم…
من دیشب یه لحظه احساس کردن صورتم حساسیت ریخته…
یه حالت قرمزی داره..و با خارش شدید..
دیگه من خیلی باهاش هماهنگ نشدم که احساسم بد بشه..
گفتم خیریه از طرف خداوند…
و دیدم امروز صبح شدید شد….
یه لحظه بخودم اومدم…
از تمام وجودم گفتم خدای مهربونم که همیشه کنارمی انشالله این موضوع برام خیره…
خدایا هدایتم کن صورتم به شدت میسوزه…
ذهنم گفت برو سوزن حساسیت بزن…
گفتم خدا من میخام تو خوبم کنی.تو بهم کمک کنی..یاریم کن…
در عرض:چند دقیقه به یاری خودش:شعله صورتم بحال خوب رسید و خارشش از بیین رفت…
و همین موضوع یاری خداوند برای من بود…
خداوند از طریق این تضاد باهام صحبت کرد…
و باعث شد…من با باور قدرتمند کننده و احساس خوب…این شرایط به ظاهر ناجالب رو “به نفع خودم تموم کنم!…
و باعث شد…زود حالم خوب بشه..و صورتم درمان بشه…
و فهمیدم.و به این درک رسیدم خداوند خیلی میتونه تو بدترین شرایطم خیلی زود ما رو اجابت کنه.
مخصوصا تو بحث سلامتی…
میخام بگم اگه من نوعی …همون ادم گذشته بودم خیلی زود،” این شرایط رو با شدت مثل قبل به ضرر خودم تموم میکردم و باعث میشد چند تومن هزینه رو دستم ببره
خوب که نمیشدم بدترم اسیب به بدنم میرسوند..
امروز خیلی خوشحالم که خداوندی در درون من وجود داره…
خداوندی که درمان کننده همه جنبه های زندگیم هست..با یه صحبت کوچک و اجازه دادن بهش..همه چیز رو برام کن فیکون میکنه…
قربون عدالتش برم…
همین درک هم نیاز به تکامله…
وقتی زیاد با این نوع ورژن هماهنگ میشم…
خیلی زود به اجابت میرسه…
خیلی زود اصلا من هیچ راهی رو نمیدونستم…اینقدر قوی جواب سوالمو میده اینقدر زود اجابتم میکنه…
میگم خدایا ازت متشکرم سپاسگزارم..
امروز بعد این ماجرا کلی باهام صحبت کرد از طریق دستانش راهکار بهم داد…
من با این باور…اینروزا دارم مسیر بیزنسیمو پیش میبرم..
وای خدای من معجزات بوم بوم بوم میاد کارامو پیش میبرم…
این باوری که در دوره عزت نفس …استاد میگه..
نیروی برتری که با من حرکت میکنه ..الله اکبر..
امروز تو یه سرزمینی هدایت شدم پر از گلهای بابونه و گلهای دیگه سرسبز زیبا هدایت شدم…
یه تکه از بهشت..اینقدر با همدیگه صحبت کردیم اینقدر لرزششو تو بدنم زیاد میکرد…
همین الان ندا اومد…….سوی خدا میرویم….
اره….
سوی خدا میروییم…
مهم ترین باوری که من میگم!با ضرس قاطع….از یاد بردییم..چیزس که خداوند در افرینش ما…بعد از اینکه روح خود را در ما دمید..
گفت من اسما رو به ادمها نشون دادم…
ما با راهنما و یادگیری اسما خداوند پا در این دنیای مادی گذاشتیم..
آیا !؟بخودم میگم..خداوند رو وهاب میبینیم…خداوند رو غفور ارحیم می بینیم..با زبان خودنونی…
باور داری خداوند با منه و هر چی نیاز داشته باشم بهم میده..
چقدر باورش داری!؟؟؟؟ اره همینه داره به فرشتگان میگه…من اسما رو بهش نشون دادم..
که بعد وقتی این راز رو به فرشتگان میگه…بعد خداوند منطقشو با فرشتگان در نیون میزاره..
اونجا مشخص میشه کی بتده خدا هست!!!!
الله اکبر..اومدم کامنت بعرستم خدا بهم گفت اینم بنویس..
حتی گفتن این صحبتم خدا بود…لطف خدا به من بنده اش بود…
چقدرم خودم بهش:عمل میکنم!؟
به اندازه ایی که باورش:کنم ..
خداوند دوستداره روح خودشو گسترش بده…
ولی ما دارییم همون مسیری که شیطان گفت!؟من سر راهشون قرار میگیرم تا بندگی تو رو نکننن!!!
خیلی حرف ها…..
یه شب خواب دیدم روی یه سر کوه هستیم با یه تعداد ادم….شیطان با خنده.و با چهره زشتش…یه کیسه مانند میده دست ادمها نیکنن سرشون همه رو از اون بلندی میندازه پایین!…
و یه شب کتاب رویاها فصل چهار بود که خریدم..دیدم به گلوله سیاه رنگی اطرافم پرش میکنه…
و مدام خداوند بهم یاداوری میکنه نرگس بر نگردیا..من تو درونتم هر چی خاستی بهت میدم..
حرف کسی رو نمیخاد گوش:بدی..من بهت کمک میکنم!
…..
خدایا هزاران هزاران بار شکرت که تو همیشه باهامی و از طریق دستانت باهام صحبت میکنی…
من به یه پکیچ امروز رسیدم….
چیزی که از درونم اومد…به این درک رسیدم..و این نقطعه بیشتر برام بولد شد!!!.
که خداوند همیشه در حال اجابت ما هست…
از طریقهای مختلف و از طریق دستانش باهامون صحبت میکنه…
بر فرض من گذشته بخاطر یسری کارهام با یفردی مشورت میگرفتم..ایشون یه اقایی بودن…
و من از طرف مادرم مدام نهی میشدم…
ولی من بیخیالش میگرفتم…
و یسری عملکردهایی به شکل نادرست از این شخص میدیدم..
خداوند مدام بهم آلارام میداد..
ولی من با عقل خودم میگفتم راهم درسته…
من با این شخص یسری قرداد بستم…
و دقیقا اون قرارداد به ضرر من تموم شد..
و خیلی مثالها دارم…خداوند نمیزاشت تا من یسری کارها رو انجام بدم…
ولی خودم میگفتم نه باید انجام بشه ..همیشه کارم مشکلات و دردسرهای خیلی شدیدی براش پیش میومد…
میخام بگم خداوند هر لحظه با زبان ساده همجوره تابلوهای خطر رو بهمون نشون میده..ولی ما نادیده میگریمیشون…
ولی اینروزا سعی کردم یکم قوی تر عمل کنم و بهش گوش بدم..و باهاش هماهنگ باشم…
همین باعث شد که اتفاقات خوب برام بیفته…
افراد رو برام میفرسته…
من تونستم از طریق دستانش چند نمونه ورژن از کارم رو توسعه بدم..
یوقتایی بهم میگه از طرف اون شخص..بحرفم گوش میدی باید اینکار رو انجام بدیا…
من خدا رو اینروزا بیشتر دارم درک میکنم.
یه صبح زود بهم گفت برو توی قسمت شماره گیریا…
من یه موضوعی که قبلا شماره یه شخصی بود رو..نمیدونم چجور تو گوشیم حذف شده بود..
بهم گفت برو این شماره رو سیو کن.
هیچی نمیدونستم اون میگفت من تایپ میکردم بهم گفت برو تو وات ساب…
همین باعث شد..که من با خاسته ام هماهنگ بشم و در مسیرش خودمو اماده کنم.
میخام بگم !!!!خدا همه چیزه…خداوند مدام باهام صحبت میکنه…خداوند راهکارها رو بهم میگه..خداوند مثل تابلوهای نشانه تو جاده هست..که مسیرها رو میدونه به محض گفتگوی من باهام از طریق نشانها صحبت میکنه..
من هر چقدر باورش کنم…باور خوب بسازم به بهترین طریق بهم کمک میکنه…
خداوند با منه هر لحظه ..نیازمو میدونه! شرایطمو میدونه !منو اسون میکنه به اسونیها…
من با این باور….خداوند همیشه و هر لحظه و هر ثانیه…نیازهای منو میدونه و میبینه…
و منو تو مسیر هدایت و حمایت میکنه و منو به شکل درسش راهنمایی میکنه…
و یه باور خیلی قوی تر..سعی کردم با توجه به بازخوردی که با این نوع نگاه داشتم…
باعث شده…
من به بهترین شکل هدایت بشم…
با این باور….
که خداوند منو در زمان مناسب و مکان مناسب با خاستهایم ..هماهنگ میکنه…
باید بزارم مصلحتش که خودش میدونه برای من خوبه و بجا هست…انجام بشه..
من یه خاسته داشتم نمیدونستم چجور!؟ انجام میشه…ولی!!!!..به شکل خیلی درست..تو زمان درست بهم داده شده…
و اون موقع دقیق با نیاز من چفت شد..
خداوند یه روز یه پیام برام فرستاد…
..که نرگی برای افتادن اتفاقات خوب زندگیت عجله نکن…بسپار بخدایی که کارهاش به موقع هست…
من یه خاسته ایی داشتم…هنوز بصورت فیزیکی وارد زندگیم نشده..دقیقا نشانه هاش مدام پشت سر هم میاد و منو اماده این موقعیت”تو زمان درستش میکنه..وارد مدارش میکنه…
دیشب یه لحظه نرسیدن به این خاسته رو بهم نشون داد..بهم گفت میخای به این نقطعه برسی گفتم نه..
بهم گفت..شکیبا باش..امروز از طریق سوره انفال مدام بهم میگفت شکیبا باش…
همینه باید صبر کنیم با احساس خوب….
عجله تو هر جنبه ایی از خاستهامون “ما رو وایرانگر میکنه باید همجوره مواظبش:باشیم…
و یادمون بمونه… حفظ مومنتمی مثبت…و باورهای قوی…که خداوند با منه!کنار منه!منو دوستداره…من جانشین خدا روی زمینم..و این مسیر لذت بخش زندگیمو طی میکنم انشالله همه چیز با توکل بخداوند سرجای خودش دقیق ..هماهنگ میشه…
من بازم با این باور…خداوند کارش دقیق و درسته …و منو تو شرایط:و موقعیت درستش قرار میده..
شرایطی که برای من ،”جز!!!!! خوشبختی و سعادتمندی “نیست…
همه چیز خداست ..همه چیز خداست من بسوی خداوند پیش میرم..
من در مسیر الهیم و این مسیر الهی رو تا نفس میکشم ادامه میدهم…
انشالله به یاری الله…
خدایا چناکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
و باور قوی دیگه….خدایا تنها تورا می مرستم و فقط!!!!از تو یاری می جوییم..
خدایا مرا براه راست راه کسانیکه نعمت بخشیده ایی هدایت کن!
الهی امین….خدایا مرا در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار بده کاری کن که همیشه سپاسگزارت باشم!الهی امین …یا رب العالمین..
بقول قران تبارک یا رب العالمین……خجسته و پرخیز هست رب جهانیان من!
خدایا بازم سپاسگزارم که امشب فرصت صلات گفتن و ساختن باور توحیدی رو بخشیدی تا بیشتر درکت کنم و بیشتر بتونم توی مسیر تو ادامه بدم..
میدونم” این تشنه معنویت همیشه با من هم فرکانس هست…
و من این مسیر رو تا جان تو تنم دارم !!!میپیماییم!انشالله ….
بنام الله روزی دهنده
آیه 16سوره بقره…
آنان کسانی هستند که گمراهی را بر هدایت فروخته اند و تجارتشان سودی نداده، و آنان هدایت نیافتاده اند…
سلام و درود به بهشت همیشه جاویدانم.بهشتی که هر لحظه مرا هدایت میکند…
بازم امروز هدایتی از سوی خداوند برای پایدارییم در سعادتمندی دنیا و آخرت..برگشتم به سوره الفاتحه…چقدر این سوره بازم درکمو گسترش داد…حدودا دو شب پیش از طرف خداوند بصورت واضح بهم گفت..بیا قرآن رو به عربی بخون..
و به لطف خودش هر جا بازم مشکلی دارم سرچ میکنم.دیگه عجله رو میزارم کنار با دقت ایه ها رو درک کنم.
همین سوره اول قرآن چقدر زیبا خداوند داره بصورت دقیق تا آیه 16…درسهایی زیادی رو به ما میده…
چه باورهایی میتونیم از دلش بیارییم بیرون..
استاد عزیزم هیچ باوری مثل باورهای توحیدی نیست مخصوصا قرآن.که من با تکامل دارم پیش میرم..
باورهایی که خداوند چند روزه داره منو هدایت میکنه…وارد این کتگوری زیبا شدم.و میخام با این باورا..راه خودمو پیش برم..باوری که هیچ جای دنیا نمیتونه به ما اموزش بده،.ولی شما میگید این باور بخداوند که من با گوش دادنش.نقطعه ایی برام بولد شد،.که در ایه 16خداوند بهم یاداوری کرد..باور توحیدی و در مسیر راست بودن.برای موفقعیتم در تمامی جنبه ها..که معنویت و ارامش را بر سرم جاری میکند…
این چند تا هستن..که مدام دارم با خودم میگم..
من باور دارم.خداوند منو آفریده و مرا هر لحظه هدایت میکند.و او از رگ گردن بهم نزدیکه.
خداوندی که صدای منو میشنوه هر لحظه خاسته هامو تایید میکنه!..و من هر لحظه حسش میکنم.
و بهم گفت فرشتگانی در سمت راست و چپ تو هستند که اعمال تو را دریافت میکنیم ..
و هیچ صحبتی نمیکنند و محافظ و نگهبان تو هستند.چقدر زیبا این آیه.قانون بدون تغییر الهی رو بهم یادآور شد…که ازش سرپیچی نکنم.!.
که همیشه در مدار خوبیها و راه راست بمانم.
باور….
خداوند مرا هدایت می کند به تجارتی پر سود و پررونق
خداوند الرحمن الراحیم…رحمانیتش.بخشنده بودنش.و مهربانیش همیشه بر سرم جاری و او توانا و حکیم هست..و او بسیار قدرتمنده..
فردی که در تمامی جنبه ها به من کمک میکنه..
تمامی معجزات در انحصار خداوند هست..تمامی معجزات در انحصار خداست سوره عنکبوت..فقط خداونده که میتونه بهم کمک کنه..اونه که بهم میگه من چکار کنم.من از خودم هیچی ندارم..من بسیار ناتوانم در برابر مسائل جزیی ام..و فقط اونه که داره هر لحظه بهم کمک میکنه..
هر موقع نیاز به استراحت دارم وقتی بهش میگم…اون بهم آرامش میده و چند ساعتی تو بغلش میخوابم..خداوندم همیشه بهم کمک میکنه هر چی بخام بهم میده..
سوره فاتحه…که از اسمش پیداست.گشاینده ،’رحمت ‘آغاز کننده یه صحبت الهی گونه…
.شروع یه صحبت خوب برای ما..رحمت ایزدی….احساس میکنم این معنا رو میتونم بهش بدم..
که بهمون میگه ما بندگانمون..بندگانی که تو راه راست هستند ما بهشون نعمت..این نعمت همه چیزه،’از.سلامتی.سلامتی سلامتی..از احساس خوب از ارامش از همسر الهی از ثروت گشایش رحمت هر چی که بخای من بهت میدم.تو فقط تو مدار من باش!
و چقدر خداوند بندگانشو دوستداره.بندگانی که پرهیز میکنند…
و احساس میکنم.این باورا رو مدام از قرآن بیارم بیرون..و روشون کار کنم.و میدونم این باورا هر روز جنسش با توجه به کارکردنم،قوی قوی تر میشه…
و میخام بگم..این باور که پروردگارم.بهم گفت دستتو بزار تو دستم من مواظبتم.من حمایتت میکنم….تو برای منی..تو همینجا بمون’هر چی که در مسیر درست هست باشه ، من بهت میدم..
حدودا اوایلی که سرآغاز خودمو در این سایت شروع کردم..خداوند در خلوتم.بهم گفت..
تو مسیر من بمون هر چی که بخای بهت میدم..از ثروت .از رابطه.از زندگی عالی.از سلامتی…هر چیزی که بخای..الله اکبر.اینقدر صداش بلند بود.که اشک از سراسر وجودم سرازیر شد..و مدام بهم گفت..
هر چی بخای بهت میدم..
چقدر خداوندم مهربان و همیشگی هست..فقط کافیه من تو مدارش باشم و من این پرتوی گرماشو بگیرم…
پس در مدار خداوند.و باور توحیدی.برای همیشه…
و این باور رو میتونم هر روز هروز با توجه به مدارم گسترشش بدم و اون بهم ارامش و یقین بیشتر بده…و من راه سعادتمندی دنیوی رو ادامه بدم….و تا نهایتا خودمو جمع و جور کنم برای اخرتی که پاداشش بی نهایته…
و در نهایت.میخام بگم استاد عزیزم.چقدر من سپاسگزار شما و سپاسگزار خداوندی هستم..که مرا با سوره فاتحه محشور کرد.و آب پاکی را رویم ریخت..و بهم کمک کرد.و نور را در سراسر وجودم گذاشت.تا من جزو هدایت یافتگان باشم..و هر روز با نشانه هایم دارم قوی قوی تر میشم..و اینقدر عطش درونیم زیاده..که انگار سوار جتی شدم..که فقط دارم میرم.به پست سرمم نگاه نمیکنم..
چون جهنم را حس کردم.و مدام خداوند یه وقتایی جهنمم بهم نشون میده که چقدر عاقبتش از بیین رفتنیه..
درکش مثل این میمونه که دستت یه کم شعله آتش را حس میکند.و میدونی اگه دستتو بیشتر نزدیک کنی ،بلا و مصیبتش زیادتره..بهمین دلیل.با گرمای کم از دور متوجه ورودش میشی….
دقیقا جهنمی که بهم یاداوری میشه.و بصورت گذار بهم نشون داده میشه..زود میفهمم و درکش میکنم و از کار ناپسند حالا هر چی باشه دور میشم…
.
انشالله که همیشه تو مدار راستی بمانیم..مداری که جز خیر و خوبی چیز دیگری ندارد..مسیر راست مسیر سعادتمندی و خیرخواهی در تمامی جنبه های زندگی..و همیشه پر از آرامش..و خیر مطلق..
و این باور توحیدی انتهایی ندارد.و هر روز بهتر شدن.و هروز کسب موفقعیت بیشتر.موفقیتی که در سوره 16داره در سوره بقره برام بازم یادآور میشه..
ما با خداوند همه چیز را بدست میاورییم…چون در مدار هدایتیم…و این مدار هر روز باید در حال گسترش باشه..گسترشی که باعث تجربه خودمون از انسان بودنمان و اشرف مخلوقات بودنمان’، در این دنیای مادی ، باشیم…و سعادتمندی و پاداش بی نهایت در دنیا و اخرت..آخرتی که خداوند وعده داده هنوز بیشتر از دنیا می باشد…
بنام تنها خالق هستی.
بنام خداوندی که هر لحظه ما را هدایت میکند بسمت نور بسمت روشنایی.بسمت احساس خوب!
بنام خداوندی که هر لحظه نور گرما بخشش را بر قلبمان می تابد.تا معنای زندگی کردن را با آرامش را بیشتر درک کنیم.و به اشرف مخلوقات بودن خودمان پی ببریم.
سلام و درود خداوند به سایت بهشتیم..
میخام بگم این فایل نشانه با توحید عملی 10چقدر هماهنگی خوبی داره !
هماهنگی که خداونده داره ما رو بیشتر به توحید عملی…نزدیکتر میکنه!..
توحیدی که ما انسانها را به ذات اصلی خودمون.روح الهیمون پیوند میده…
توحیدی که کلام قرآن را بر قلبمان جاری میکنه!
و گوش بفرماتر…برای آرامش داشتن در این دنیای پر از هیاهو!….
بگو باید به احسان و رحمت خداوند شاد شوند!
قرآن برای آنان از همه آنچه که جمع میکنند بهتر است..
بگو:به من خبر دهید آنچه خداوند از رزق و روزی برای شما پدید اورده،و شما بخشی از آن را حرام و حلال کرده اید آیا خداوند به شما اجازه داده،یا بر خداوند دروغ می بندید؟
کسانی که بر خدا دروغ می بندند گمانشان به روز قیامت چیست؟بی تردید خداوند به همه مردم دارای احسان است،ولی بیشترشان سپاسگزار نیستند .
بازم سلام درود به سوال زیبای این فایل از توحید عملی!
من باور دارم خداوندی که مالک آسمانها و مالک زمین و کیهان و جهان هست..کسی که ما را از آبی جهنده خلق کرده…و ما را به این دنیا مادی رسونده..و دستانمو گرفته و بجایی هدایت نموده که سراسر توحید هست….و در نهایت گفته…
آگاه باشید یقینا نه بیمی بر اولیای خداست،و نه اندهگین می شوند…
این باور نشون میده…به من که نگران نباشم..درسته ما ذات انسانیمون یجورایی داره بهمون ضربه میزنه..ولی ما دیگه به حدی رسیدیم معنای با خداوند،بودن،را دیدن درک کردیم..
خداوندی که میگه مومنان نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند…یعنی همین…
با خداوند بودن در آغوش خداوند بودن ما را از همه چیز از تمام ناخوشهایی که قبلا داشتیم دور میکنه و ما را به سعادت دنیوی و اخروی هدایت میکنه..
فقط همین تسلیم بودنو خشوع داشتنه من گوش بفرمایش باشم..و بزارم اون زمان و مکان مناسبشو بهم بگه..اون خودش هدایتم میکنه.
خداوندی که میگه.!من خداوند تو هیچ وقت فراموشکار نیستم…
من تو را هدایت میکنم!وظیفه منه…تو تسلیم من باش تو در برابر من خاشع باش من تورو هدایت میکنم من تو رو زمان مناسبش به خاسته ات میرسونم.من میدونم .
،ولی….تو هیچی نمیدونی!
هر چی نگاه میکنم که چه باوری باشد..فقط میدونم اون منو آفریده.اون منو خلق کرده.اون منو از تاریکی بسوی نور هدایت نموده..منم که تسلیمش باشم..
و مدام دستم تو دستانش باشد و با ارامش منو به خاستهام برسونه .
حتی اون خاسته ها هم خودشه!
همه چیز خودشه..اون منو آورده اینجا!.مدام گفته تو مسیر من بمان من بهت همه چیز میدم.مسیر راستی مسیری که فقط نور مطلقه..
نور …نور..احساس خوب آرامش و یقین..
باوری چون تسلیم بودن.احساس خوب داشتن.مطمئن بودن قلب..آرامش..یقین..رها بودن چیز دیگری نمیتونم در وصف این خدای رحمان بکار ببندم..
همه وجودم تسلیم است در برابر این خدا!خدایی که فقط میخاد به انسان بفهمونه..که ذهنش جز نافرمانی و مخصوصا شرک نیست..این شرک همجوره در دامان ما انسانها میتونه پدیدار بشه…
پس با باوری بنام توحید بشکنیم این بت پرستی و شرک را!
بی تردید برای شما از سوی پروردگارتان پند و موعظه ایی آمده است درمان کننده آنچه که درون است،و هدایت ،و رحمت برای مومنان است…
در کلام آخر صحبتم …میخام بگم.من همیشه دنبال گمشده ایی در درونم میگشتم..فکر میکردم دنیای بیرونم وجود دارد…ولی دنیای بیرونم جز شرک چیز دیگری نبود…
ولی الانم ثانیه های زندگیم تمام وجودم وجود خداوندی شده.خداوندی که من از خودشم..و داره منو هدایت میکنه…. داره، بهم نقطعه سرآغاز بهترین زندگی، را هر روز در دنیا و اخرت با رویی باز و خوشحال تقدیم میکنه.
پس برای این هدایای با ارزش دنیوی و اخروی.با ارزشترین هدایا هست…فقط من بنده او…باید تسلیمش باشیم و بدونیم جز تسلیم بودن ،و قلبی مطمئنه چیز دیگری نیست!
قلبی که باید سراسر آرامش باشد….
غیب آسمانها و زمین فقط در اختیار خداست.،و همه کارها به او بازگردانده می شود،پس او را بندگی کن!و بر او توکل داشته باش!و پروردگارت از آنچه انجام می دهید بی خبر نیست…
کسی که بنده خدا میشه ..کسی که متوکلتر میشه..خداوند بهتریتها را سر راهش قرار میده.خداوندی که پر از رحمت و سرشار از سعادتمندی و برکت برای بودنمان در اینراه راستی و درستکاری!
انشالله بتونیم باورهای قرآنی رو.مدام و بارها برای خودمان هر ساعت از شبانه روز با دقت و تفکری بیشتر بخونیم.و به یاد بیاریم ما از کجا به کجا رسیده اییم…و مخصوصا زندگی را در ابعاد گذشته و الانمون پی ببریم.و بدونیم ما هیچی از ذهن محدودمون ندارییم.هر چی دارییم بخاطر باورهای قدرتمند کننده توحیدیمان هست..که با تکرار هر روزه ..هماآنان که پرهیز میکنند..و شخصیتی قوی!و با بهبودهای دائمی ادامه میدهند….جزو مومنان هستند…
برای تثبیت شدن.این نقطعه راستی و درستکاری خداوند…باید ازش مراقبت کنیم.مراقبتی ویژه!
که قرآن مدام میگوید..اگر بازگردید ما نیز باز میگردیم…
پس زندگی اگاهانه و تفکری عمیق .و تسلیم بودن. و متوکل بودن و خاشع و فروتن بودن در برابر خداوند میتونه بت بزرگ شرک و باورهای محدود کننده رو بشکونه!
.