باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سال ها پیش از آیت الله بهجت سخنرانی شنیدم که یکی از باورهای فوق العاده اشتباه و شرک آمیزمو درست کرد.
ایشون فرمون: هر وقت نا امید از همه جا شدی، بدون (بدان) کارت درست میشه ، حدیث داریم به عزت و جلال خودم قسم قطع میکنم امید بنده ای رو که به غیر من امید داشته باشه .
از اون موقع من شیوه درست دعا کردن رو یادم گرفتم.امیدمو یک راست می بردم پیش خدا .
تو نظرات دیدم یکی از دوستان راجب مصاحبه آقای فرشچیان حرف میزدن. برداشت خیلی به جایی بود مرسی . منم اون مصاحبه رو دیدم. تو صحبتاشون می گفتن زمانی که من شروع به نقاشی کشیدن میکنم انگار من نمی کشم بهم الهام میشه. انگار یکی دستمو میگیره و به جام میکشه.
در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی
……………….
البته من باورهای اشتباه خیلی زیاده دیگه داشتم و دارم. یکی دیگه از باورهای اشتیاهم نسبت به خداوند، توفیق نداشتن بود . مثلا تصورم این بود اگر به نماز اول وقت نمی رسم حتما یه خطایی کردم خدا توفیقشو ازم گرفته . هم عذاب وجدان داشتم هم از خودم متنفر میشدم. هم از دین سختگیرم بدم می اومد. ولی خدا خیلی آقا تر از این حرفاست.
یکی دیگه از باورهامم اینه خدا نعمتاشو به هر کس که ظرفیتشو داشته باشه میده . مثلا اگر کسی زیبا نیست حتما خداوند صلاحشو میخواسته و میدونسته زیبایی ش به ضررشه.
………………
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
به نکات جالبی اشاره کرده بودین استفاده کردم
موفق باشی
ممنون دوست عزیز
موفق باشید
سلام دوست عزیزم من میخواستم پنج ستاره بهتون بدم ولی نمیدونم چرا دوتا ستاره خورد ببخشید عزیزم حلال کنید.
به عزت و جلال خودم قسم قطع میکنم امید بنده ای رو که به غیر من امید داشته باشه .
عالی بووود ممنون ?????
این چه حرفیه مرجان عزیز، خواهش میکنم
با سلام
یکی از باورهایی که من اخیرا در مورد خداوند پیدا کردم اینه که: خدا همواره نگهبان و پشتیبان منه
داستان این باور برمیگرده به اتفاقی که چندوقت پیش برای من افتاد. من یه سفره خونه ای رو اجاره کردم که نزدیک به 4 ساله دارم توش فعالیت میکنم. برق این سفره خونه با یه مغازه کنارش که اونم مال صاحب سفره خونه هستش مشترک بود و بصورت دو به یک توافق کردیم یعنی من دو برابر بیشتر باید پول برق رو میدادم. دوسالی به همین منوال گذشت تا اینکه در قرارداد جدید قید کردیم که ماهیانه فقط 100 هزار تومن بابت پول برق بدم. دوسال هم به همین ترتیب گذشت. 2ماه قبل دیدم که صاحب سفره خونه اومد پیشم و میگه که واسه برق سفره خونه مشکلی پیش اومد و میخوان منو جریمه کنن. ازم خواست که فردا بریم اداره برق و تو باید بعنوان مستاجر عجز و ناله کنی که جریمه رو کمترش کنن و گفت که جریمه هرچقدر شد من پرداخت میکنم.تو نگران نباش.منم در جواب گفتم آقای فلانی من چرا باید برای کاری که نکردم عجز و ناله کنم؟! اونم گفت که تو بخاطر من اینکارو میکنی. خلاصه وقتی صاحب سفره خونه رفت من خیلس غرغر میکردم که این چه وضعشه.اصلا به من چه ربطی داره که یکی دیگه خلاف میکنه و برقو دست کاری میکنه اونوقت من باید جورشو بکشم…غافل از اینکه خداوند چیز دیگه ای رو واسم در نظر داشت!
فردا صبحش باهم رفتیم اداره برق پیش رئیس. اونم پرونده مارو بررسی کرد و به صاحب سفره خونه گفت آقای فلانی کنتور برق شما سفر مطلقه و جریمش 10 الی 15 میلیون تومنه ولی از اونجایی که آشنای فلانی هستی، تنها کاری که میتونم واست انجام بدم اینه که خرابی رد کنم نه صفر مطلق. صاحب سفره خونه هم که دید اوضاع خیلی خیطه شروع کرد به عجز و ناله و منم کلا اون روز ساکت بودم و چیز خاصی هم نگفتم. دریغ از کوچکترین عجز و ناله از جانب من. خلاصه در نهایت 4 میلیون تومن جریمش کردن.
وقتی داشتیم برمیگشتیم به صاحب سفره خونه گفتم آقای فلانی یه سوال. الان این چند سالی که قبض برق میومد و من داشتم پول برق میدادم پس چی بود؟؟!!! اونم گفت که قبضای برق مال مغازه من بود(همون مغازه ای که کنار سفره خونه هست) و بعدش گفت که اجاره سفره خونه بیشتر از این حرفاست و شما فکر کن که داشتی اجاره مغازه رو میدادی!!! منم دیگه چیزی نگفتم ولی همونجا بود که تازه فهمیدم که داستان از چه قراره و خداوند میخواد چیو بهم نشون بده. با یه حساب سرانگشتی متوجه شدم که پول برقی که توی این چند سال به ناروا از ما میگرفت با مبلغ جریمش که 4 میلیون تومن بود تقریبا برابر بود!!!
از اون موقع به بعد این باور خودبخود در من شکل گرفته که خدا همیشه حواسش به من هست حتی اگه من حواسم نباشه که یکی داره سرم کلاه میذاره. در آخر داستانمو با این آیه از قرآن مجید به پایان میبرم:
” وَ عَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ”
ای چه بسا چیزی را دوست ندارید ولی خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید، حال آنکه شر شما در آن است و خداوند میداند و شما نمیدانید.
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
موفق باشی
موفق باشید
متشکرم همچنین
با عرض سلام من چندتا از مهم ترین باورهایی رو که خودم خیلی ازشون نتیجه گرفتم و همیشه باعث ایجاد احساس فوق العاده ای در من میشن رو براتون می نویسم و امیدوارم مثمر ثمر واقع بشه :
1- مهم ترین باوری که من در مورد خدا برای خودم ساختم این هست که خداوند قدرتمندترین فرمانروای جهان و قادر مطلق هست و توانایی انجام هر کاری رو داره برای من، نیرویی که کل کیهان رو از یک جسم به اندازه توپ پینگ پنگ بوجود آورده و کهکشان ها و سیارات رو با این عظمت خلق کرده و تمام موجودات زنده روی زمین رو فقط از یک تک سلولی بوجود آورده ، من هم قسمتی از همین نیرو هستم که تماماً در اختیار من هست و هر چیزی رو که اراده کنم برام خلق می کنه و فقط کافیه باورش کنم و یکی از کارایی که من برای تقویت ای باور انجام میدم دیدن مستندهایی در مورد نجوم هست و یک مستندی به نام “کیهان ادیسه فضا زمانی، Cosmos a Spacetime Odyssey” هست که توصیه می کنم حتماً ببینیدش تا به قدرت بی انتهای خدا ایمان بیارید که چه جهانی رو خلق کرده و تمامی این قدرت رو در اختیار ما انسانها به عنوان خلیفه اش رو زمین داده تا زندگیمون رو هر جور که دوست داریم خلق کنیم. “إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ – به راستی در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است”
2- دومین باوری که در خودم بعد از باور اینکه خدواند قدرت مطلق هست ایجاد کردم این هست که خدواند یک انرژی هست که تمام جهان رو شکل داده و فقط و فقط با باورهای من شکل می گیره چون افکار و باورهای من هم جنسش انرژی هست و تمام جهان همین انرژی هست که بهش میگیم خدا و هر شکلی که به این انرژی بدم دقیقاً همون می شه و حتی یک درصد هم امکان نداره اون باوری که من ساختم رخ نده و من فقط کافیه که باور کنم این انرژی هر چی رو که می خوام همون می شه ، برام سلامتی می شه ، ثروت می شه ، مشتری خوب می شه ، رابطه عاشقانه می شه و هر چیز دیگه ای که باور کنم، که مصداق بارزش آیه 20 سوره اسراء هست که خدا می فرماید “کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً”. یکی از اتفاق هایی که برای خودم افتاد در این زمینه رخ داد این بود که من می خواستم از سربازی معاف بشم و به خاطر بعضی باورهایی که داشتم راه هایی پیدا شد ، اما به خاطر اینکه من به این خواستم چسبیده بودم معاف نشدم و رفتم سربازی اما خیلی عالی رو این باور کار کرده بودم که خداوند قدرت این رو داره که برام هر کاری انجام بده حتی چیزایی که بقیه می گن امکان نداره و چند ماهی نگذشته بود از سربازیم و دیگه به خواستم نچسبیده بودم از یک راهی که فقط می تونم اسمش رومعجزه بگذارم 8 ماه کسری خدمت شامل من شد که هنوزم هیچ کسی باورش نمیشه چطور این اتفاق برای من افتاده و هر روز به خودم می گم خدایی که این کار رو برای من انجام داد بقیه خواسته هام رو هم برام انجام میده و به طرز جالبی از وقتی این اتفاق افتاده برام باورم خیلی تقویت شده و به خواسته های دیگه ام هم رسیدم و به نظرم هر روز باید این باور رو با خودم تکرار کنم تا باز تقویت بشه.
3- سومین باور این هست که من فقط و فقط خدا رو دارم و هیچ کسی جز خدا نیست که برام کاری انجام بده و باید وابسته بشم به خودش نه انسانها . در واقع ما وقتی فکر می کنیم یک فرد خاصی هست که می تونه کاری برای ما انجام بده این فکر رو داریم که اون فرد فقط تواناییش رو داره در صورتی که من و اون هر دو قسمتی از خدا هستیم و هر توانایی رو که اون داره من هم دارم پس چرا فکر می کنم فقط اون آدم می تونه اون کار رو برای من انجام بده و فقط کافیه توکلم به خدا باشه که خدا برای من این کار رو انجام میده و خدا برای من کافیه که آیه 129 سوره توبه به خوبی به این موضوع اشاره کرده ” فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ – پس اگر روى برتافتند بگو خدا مرا بس است هیچ معبودى جز او نیست بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است”
4- باور بعدی این هست که خداوند عاشق منه و خداوند عشق مطلق هست و همواره من رو هدایت و حمایت می کنه و در هر لحظه از زندگیم به من راه درست رو نشون میده و همواره با دست های بی نهایتش بهم کمک می کنه، چون خداوند بیشتر از من می خواد که به خواسته هام برسم و با رسیدن به خواسته هام جهان رو گسترش می دم و باعث میشم افراد بیشتری به خود باوری برسند و اونا هم به خواسته هاشون برسن. این باور واقعاً احساس آرامش عجیبی رو در من ایجاد می کنه که کافیه خدا رو باور کنم و احساسم خوب باشه بقیه چیزا رو خدا خودش بهم می گه ، بهم الهام می کنه راه درست رو و من دیگه نگران نیستم. “وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا می خواند، پاسخ می گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند”
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
موفق باشی
ممنون که تجربییاتتون رو گفتید
سلام استاد عباسمنش عزیزم
سلام دوستای مهربونم
اول از همه خدارو شاکرم به خاطر این طبیعت زیبایی که توش این فیلم تهیه شده واقعا حس آرامش بهم داد دوم خدارو شاکرم به خاطر وجود استاد عزیزم و سوم تشکر میکنم از استاد به خاطر اینکه باز هم جواب سوالات من تو همین فایل بود چون دیروز خواستم تو قسمت عقل کل راجب طالع بینی بپرسم و نظرات دوستان رو بدونم که همین الان تو این فایل جواب بهم گفته شد ممنونم استاد عزیزم
اما در مورد باور نسبت به خدا باید بگم از وقتی عضو سایت شدم واقعا دیدگاهم نسبت به خدا تغییر کرد وقتی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو خوندم این دیدگاه و ایمان به خدا کاملتر شد ..و فهمیدم اون حسی که همیشه نسبت به خدا ته وجودم بود و میترسیدم از به زبون آوردنش درست بوده.یادمه قبل آشنایی با سایت یه وقتایی مینشستم و سجادمو و میکردم فقط با زبون دلم با خدا حرف میزدم نماز نمیخوندم چون دیدم بد شده بود فقط حرف میزدم و ناخوداگه اشک میریختم و حس میکردم خدا داره جوابمو میده احساسم غیرقابل وصف بود انگار از دنیا کنده میشدم و میرفتم یه جای دیگه..وقتی اینو برای طرافیانم تعریف میکردم با یه تعصب شدید جاهلانه میگفتن تو داری به خدا شرک میورزی..خدا با کسی حرف نمیزنه..ولی من میشنیدم همین باعث شد دیگه یه مدت هیچ چیز رو برای کسی تعریف نکنم.حتی یه شب خواب دیدم تو فضا بین کهکشانها هستم و آیات قرآن از جلو چشمام رد میشه ولی از بس گفته بودن اینا همش توهمات ذهنته نادیده میگرفتمش تا زمنیکه اومدم تو سایت استاد..و فهمیدم همه ی اون احساسات واقعی بود همه اون خوابها و الهامات پیامی بودن از طرف خدا که نادیده میگرفتمشون اما الان یاد گرفتم که از الهاماتی که بهم میشه بهترین استفاده رو ببرم یاد گرفتم اگه نمیدونم معنی خوابی چی میشه بیام تو سایت استاد و تو قسمت عقل کل از کسانی بپرسم که باور دارن که خدا اون چیزی نیست که از بچگی بهمون گفتن ..خدا دقیقا درون ماست فهمیدم خدا خیلی نزدیکتر از اون چیزیه که فک کنیم..گاهی مهربونتر از مادر و پدر گاهی محبتش اونقدر زیاده که قابل وصف نیست و فقط دوس داری بغلش کنی و کنارش غرق آرامش شی..گاهی نگفته حرف دلتو میخونه و جواب میده..گاهی در قالب یه بچه..یه انسان خوب..یه پرنده باهات حرف میزنه..حسی که ازش میگیری غیرقابل توصیفه.
من از وقتی با استاد و سایت آشنا شدم فهمیدم همه چیز در احساس من خلاصه میشه من حالم خوبه پس یعنی خدا هست بیشتر از همیشه حواسش بهم هست..خدا اون قدر پیچیده نیست که برای ما پیچیدش کردن من اینجوری خدا رو شناختم و باور کردم تو لحظه هام حتی همین الان که دارم مینویسم با ذوق و شوق راجبش مینویسم مثل اینکه بخوام یه دوست صمیمی رو توصیف کنم ..دیگه نگران چیزی نیستم ..این روزا از تنها بودنم با خدا بیشتر لذت میبرم هر جا که میرم قبلش یه گپ خودمونی باهاش میزنم خیلی وقتا میشه که باهاش شوخی میکنم ..خدای من همینه ذات مهربون و پاکیه که توصیفش کردم.و میدونم که تو هر لحظه حواسش به من هست و زملنبندیش دقیق و کامله.در مورد اینکه چه باوری باید داشته باشیم که حسمون و حالمون بهتر شه بنظرم همون باوری که حاال و هوای ما رو خوب میکنه ممکنه من چنتا جمله کتابی بنویسم و بگم ولی حسم با یه گفتگوی خودمونی دونفره بهتر بشه تا یه جمله ثقیل و کتابی.ولی من از اموزه های سایت استاد چنتا باور خیلی خوب برای خودم راجب خدا ساختم که براتون مینویسم که میدونم خیلی موثره
اولین و ریشه ای ترین باور باور به وحدانیت خدا هست..اینکه تو هر چیز و در دل هر اتفاق در برخورد با هر آدم در دل هر مشکل و حتی تو اوج شادیهامون فقط خدا رو ببینیم و اگه کسی جایی بهمون کمک کرد اون رو صاحب قدرت ندونیم بلکه دستی بدونیم از طرف خدا که به قول استاد اگه رو اون دم حساب کنیم نه تنها دچار شرک شدیم بلکه از همون آدم بدترین ضربه رو میخوریم چون خدا تنها قدرت برتر جهانه خدا هست که به من عزت میده خداست تنها منبع رزق و روزی من پس بی نیازم از هرکس دیگه
باور دوم: باور به اینکه زملنبندی خدا دقیق و کامله..برای اینکه این باورو تقویت کنیم یه نگاه به گذشتمون بندازیم صددرصد همه ما یه چیزی رو تو یه زمانهایی میخواستیم و به دست نیاوردیمو بعد با خودمون گفتیم چقد خوب شد که اون موقع به اون خواسته نرسیدم مثلا خود من تو دوران کنکور خیلی دانش آموز زرنگی بودم رتبه کنکورم سه رقمی شد ولی با کمال تعجب رشته مورد علاقمو قبول نشدم و یه رشته دیگه رو روزنه قبول شدم که باعث شد یک سال از کنکور ددن محروم شم سال بعد وقتی که کنکور دادم رتبم خیلی خوب شد و یه روز از طرف سازمان سنجش مشخص شده بود برای تغییر رشته و یه ندایی بهم گفت برو جای رشته زبان فرانسه رو با حقوق عوض کن و من این کارو کردم و بعد از حدود سه سال فهمیدم که دلیل قبول نشدنم سال ول با رتبه سه رقمی و محروم شدنم آشنایی به آقایی بود که الان نامزد منه و خدارو شکر یه رابطه عالی با هم داریم که اگه من سال اول قبول میشدم یا اون لحظه اخر جای این دوتا رشته رو عوض نمیکردم شاید این رابطه زیبا و فوق العاده اصلا شکل نمیگرفت بعد از این ماجرا اگه چیزی رو تو یه زمانی بخوم و نشه با خودم میگم قطعا خدا بهترینشو برای من میخواد و هر چیزی تو بهترین زمن خودش اتفاق میفته
باور بعدیباور به اینکه خدا همیشه منو دوست داشته و داره..خدا همیشه همراهمه..و خدا برای من کافیه..این سه تا عبارت غوغایی درون من ایجاد کرده که باعث میشه با ترسهام روبرو شم و از هیچ چیز ترسی نداشته باشم.و مطمنم همیشه اتفاقات خیلی خوبی برام میفته عاشق این کار شدم فقط میگردم ترسم رو پیدا میکنم این کار ایمانمو خیلی به خدا بیشتر کرده این درحالیه که تا دو سه ماه پیش خیلی آدم ترسویی بودم و از این ویژگیم واقعا اذیت میشدم اما با خودم گفتم اگه قرار بر تغییر منه پس باید پیش برم مگه من نمیگم خدا قدرت برتره و هیچ شری وجود نداره؟پس نباید دلیلی داشته باشه که بترسم..پس خدا برام کافیه و مراقب و محافظ منه
خدا از رگ گردن به ما نزدیکتره کافیه باورش کنیم کافیه یه نگاه کنیم به همه لحظه هایی که به خواستمون رسیدیم..که خدا از یه اتفاق مهلک نجاتمون داده..کافیه یه نگاه به موفقیتهامون بندازیم به موهبتهایی که بهمون داده مگه میشه آرامش نگیریم؟کافیه ازش بخوایم هدایتمون کنه مگه میشه بهمون بگه نه؟اونقد نشونه میفرسته که بفهمیمیم چه مسیری درسته.خدا عاشق ماست در نهایت شعر زیبای قیصر امین پور راجب خدا رو تقدیم میکنم به همه دوستان و استاد عزیزم
پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از تاج او
هر ستاره، پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او، آسمان
نقش روی دامن او، کهکشان
رعد وبرق شب، طنین خنده اش
سیل و طوفان، نعره توفنده اش
دکمه ی پیراهن او، آفتاب
برق تیغ خنجر او ماهتاب
هیچ کس از جای او آگاه نیست
هیچ کس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان، دور از زمین
بود، اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت
هر چه میپرسیدم، از خود، از خدا
از زمین، از آسمان، از ابرها
زود میگفتند: این کار خداست
پرس وجو از کار او کاری خطاست
هرچه میپرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است
تا ببندی چشم، کورت میکند
تا شدی نزدیک، دورت میکند
کج گشودی دست، سنگت میکند
کج نهادی پای، لنگت میکند
با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو و غول بود
خواب میدیدم که غرق آتشم
در دهان اژدهای سرکشم
در دهان اژدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین
محو میشد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده ی خشم خدا …
نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه میکردم، همه از ترس بود
مثل از بر کردن یک درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله
مثل تکلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود
تا که یک شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه، در یک روستا
خانه ای دیدم، خوب و آشنا
زود پرسیدم: پدر، اینجا کجاست؟
گفت، اینجا خانهی خوب خداست!
گفت: اینجا میشود یک لحظه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند
با وضویی، دست و رویی تازه کرد
با دل خود، گفتگویی تازه کرد
گفتمش، پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟
گفت : آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده و بی کینه است
مثل نوری در دل آیینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی
خشم، نامی از نشانی های اوست
حالتی از مهربانی های اوست
قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است
دوستی را دوست، معنی میدهد
قهر هم با دوست معنی میدهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است…
تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی، از من به من نزدیک تر
از رگ گردن به من نزدیک تر
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود
میتوانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بی ریا
میتوان با این خدا پرواز کرد
سفره ی دل را برایش باز کرد
میتوان درباره ی گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت
میتوان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد
میتوان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سکوت آواز خواند
میتوان مثل علفها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد
میتوان درباره ی هر چیز گفت
میتوان شعری خیال انگیز گفت
مثل این شعر روان و آشنا:
پیش از اینها فکر میکردم خدا
همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید…دوستون دارم
با سلام وخدا قوت بسیار زیبا بود مطالب همه سروران وهمچنین شما خانم محترم من نزدیک یه ماه با برنامه استاد آشنا شدم از همه شما عزیزان کمال تشکر رو دارم که تجربه خودتون رو به اشتراک میزارین از خداوندبرای همتون آرزوی شادی وموفقیت میکنم
سلام جناب وزیری نژاد
ورود شما رو به سایت و این جمع صمیمی تبریک میگم ممنون برای نظر زیباوتون. انشالا با به کار گیری گفته های استاد و تجربیات دوستان شاهد موفقیت روز افزونتون باشیم
سلام مرجان عزیزم خیلی لطف کردین بابت خوش آمد گویتون ممنونم خیلی خوشحالم دوستانی مثل شما رو پیدا کردم و از خداوند بابتش شاکرم
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
شعر زیبایی بود استفاده کردم
موفق باشی
سلام آقای صادقی
خدارو شکر که دیدگاهم موثر بوده ممنون از نظر مهربانانه شما.
سالم و خوشبخت و ثروتمند باشید
سلام خانم شــــاد
انشاءالله همیشه شــــاده شــــاد باشید
متنتون و باورهاتون عالی بود
اما قسمت خواب کهکشان ها و فضا فوق العاده بود
چه حس بی نظیریه کاش منم این خواب رو ببینم
خدایا وظیفته یه دونه از اینا خوابا هم به من بدی . به قول استاد یااااااااااااالاااااااااااا :)))
موفق باشید
سلام مجدد جناب فلاح
ممنونم برای دیدگاه پرانرژیتون انشالا شما هم همیشه شاد باشید و از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید.
مطمنا اگه درخواست کنید از خدا حتما چنین خوابی رو میبینید انقدر حس و حالش فوق العاده و هیجان انگیز بود که با خودم میگفتم ایکاش هیچوقت از خواب بیدار نمیشدم.
حتما درخواست کنین از خداوند مطمنا اجابت میشه چون شما در سطح فرکانسی بالایی هستید و اینجوری که از نظرتون تو همین فایل خوندم خداوند خیلی زود و سریع به درخواستهاتون جواب میده..فقط هر موقع چنین خوابی دیدین حتما تو قسمت نظرات درجش کنید و از حالو هواتون بگید.منتظرییییم ?
هر کجا هستین شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام دوست گلم
دیدگاه شما بسیاااااااار زیبا و پر احساس بود واقعا از خوندنش لذت ببردم
از اینکه درمورد تجربیات خوب خودت و نکات و باورهای قدرتمند کننده درباره خدا صحبت کردی خیلی ممنونم عزیزم
بهت تبریک میگم که خدا انقدر بهت نزدیکه و برات نشونه های عالی میفرسته امیدوارم هر روز در این مسیر موفق تر باشی
شعر استاد قیصر امین پور هم خیلی قشنگ بود و عالی ترین باورهارو در مورد خدا بیان کرد
برات بهترین هارو ارزو میکنم چون لایقش هستی
سلام خانم بهره دار گل..از شما دوست خوبم خیلی ممنونم برای دیدگاه پرمهرتون.و خوشحالم که دیدگاهم موثر بوده و حس خوبی بهتون داده ..من هم برای شما بهترین ها و زیباترین معجزات رو از خداوند بزرگ خواهانم ???
ممنون بیان تجربیاتتون عالی بود
الخیر فی ما وقع
سلام ممنون جناب زهانی. سپاسگزارم برای وقتی که گذاشتید و دیدگاهمو خوندین ..هر کجا هستین شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام
دوست عزیزم اول از همه ارزوی خوشبختی برای تو و نامزدت دارم و دوم اینکه چقدرررر به خدا نزدیکی و من دیدگاهت رو انقدر دوست داشتم که کپی کردم.
سلام خانم آذین نازنین..ممنونم دوست گلم من هم برای شما آرزوی خوشبختــــی دارم ?? و خیلی خیلی خوشحالم که دیدگاهمو دوست داشتید خیلی انرژی گرفتم. ممنون گلم در پناه الله یکتا همیشه سالم و شاد و خوشبخت باشین
سلام به دوست داشتنی ترین استاد دنیا و سلام به همه دوستان عزیز و خوش فرکانس . دوستان عالی ترین باوری که میشه راجب خدا برای خودمون ساخت اینه که خدا ثروتمندترین فرمانروای جهانه و عاشق اینه که بنده هاش ثروتمند باشن برای ساختن این باور کافیه که یه نگاه به دور و برتون بندازین و ببینین چقدر نعمت و فراوانی در اطراف ما هست . جهان هر روز در حال پیشرفته و هیچ عقب گردی نداره شما یه نگاه به گذشته خودتون و الانتون بندازین تا متوجه بشین چقدر پیشرفت کسب کردین و چه موفقیتهایی بدست آوردین و در کل چقدر پیشرفت کردین و مرتب با خودتون تکرار کنید تا فریاد مقاومت ذهنتون آروم و ساکت بشه . باور دیگه ای که میشه ساخت اینه که خداوند برای من به شکل اتفاقات خوب و قشنگ وارد زندگیم میشه و به قول استاد عزیزم خدا یه منبع عظیم انرژیه که به شکل هر اتفاق قشنگی در میاد دوستان خداوند به شکل یه لبخند زیبا وارد زندگیتون میشه وقتی که میبینین یه گنجیشک داره پس از بارون توی آبی که کنار خیابون جمع شده آبتنی میکنه یا وقتی میبینین که یه خبر خوش بهتون میدن یا وقتی میبینین دو تا کبوتر کنار هم نشستن و دارن با هم عشق بازی میکنن و شما با دیدن این صحنه حس لبخند زدن و عشق بهتون دست میده و این حس لبخند و عشق همین خداست برای ایجاد این باور کافیه وقتی با خودتون تکرار میکنین که خداوند به شکل اتفاقات عالی وارد زندگیم میشه و این اتفاقات عالی و قشنگ رو میبینین بخاطرش سپاسگزاری کنید تا نشانه های بزرگتر و بیشتری ببینین و باورتون بهتر و محکم تر بشه . سپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به فرکانس خداونده و دوستان تا میتونین بخاطر اتفاقای قشنگ و عالی زندگیتون سپاسگزاری کنید تا به چشم ببینین چقدر نعمت ها و اتفاقات قشنگ بیشتر میشن وقتی که با ایمان و با لبخند از خدا بابت همه چیزهای خوب سپاسگزاری میکنین . شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند . دیگه خودتون تا تهش رو بخونین و آخرین باور که دیگه ته تهش هست اینه که خداوند برای من مقدر کرده که من ثروتمند بشم و من اگر قراره خدارو کامل و با ایمان کامل درک کنم و حس خوشبختی و احساس واقعی سپاسگزاری رو تجربه کنم باید اول ثروتمند بشم و بعد به خدا برسم و بعد خدای وهاب رو بتونم حس کنم .عزیزان در جهان ما با افکار عالی و قدرتمند همیشه واسه ما اتفاقات عالی میفته پس عجله نکنین و نگران هیچی نباشین آینده از آن ماست از داشته هاتون لذت ببرین و بخاطرشون خدارو شکر کنین و بدونین خدا خیلی از شما مشتاق تره که شما موفق بشین . خدا عاشق ماست و فقط داره به ما لبخند میزنه پس تو هم به خدا لبخند بزن
سلام آقای سلیمی
چه دیدگاه زیبایی و البته جالب اینکه من اول دیدگاهمو تایپ کردم و اومدم دیدگاهها رو بخونم دیدم چقد دیدگاه من شبیه دیدگاه شماست مخصوصا اون قسمتی که نوشتین خدا خودش رو در قالب اتفاقات قشنگ نشون میده خدارو شکر میکنم که مسیرم درسته و فقط من نیستم که به خاطر این چیزا خدا رو شکر میکنم.چقدر خوبه که همه ما شبیه هم عمل میکنیم شاید گاهی با کمی بالا و پایین ولی هدف یکی هست(تغییر باورها و ساختن یه زندگی عالی و رسیدن به ذات پاک الهی) .
شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام مرجان خانوم . خوشحالم دیدگاهم حس خوبی به شما دادم . ممنونم بابت لطفتون و نظر زیباتون . چه دعایی بهتر از این که خدا پنجره باز اتاقت باشد . سربلند باشید
سپاس گزارم عالی بود
?سلام استاد نازنینم
?سلام دوستان عزیزم
استادِ جانان،بعداز مدتها وقتی نتونستم خدارو درجودم اونجور که میخوام پیدا کنم، وقتی بهم الهام شد این سوال رو از شخض خودتون بپرسم، پریشب که تو فایل قبلی ازتون خواستم در مورد خدا ی فایلی تهیه کنید، مطمئن و منتظر جواب بودم اما اصلا فکرشو نمیکردم بخواید در قالب مسابقه مطرح کنید. خدا میدونه چقدر جوابهای قشنگی داده خواهد شد. استاد من اگر بتونم خدارو تواین نوشته ها و ازین آگاهی جمعی پیدا کنم، 2میلیون که هیچی،میلیاردها پول و ثروت برنده شدم.
چه باوری قشنگترازین :وقتیگه بهش گفتم خدایا در من جاری شو تا درجهان جاریت کنم… وقتی تو کوچه به کوچه وجودم،داشتم دنبالش میگشتم تا لمسش کنم… وقتی ازش خواستم در لحظه های زندگیم به روشنی ببینمش… وقتی ازش خواستم بتونم در هر لحظه و در هرجا کنارم حسش کنم، به قول شما باهاش بخندم، برقصم، شادی کنم…وقتی از اعماق قلبم ازش خواستم رابطه ای عاشقانه باهاش داشته باشم و از همه چیز رها باشم… وقتی بهش گفتم خدایا دوست دارم بقدری تو زندگی داشته باشمت که هیچ چیز و هیچ کسی نتونه لحظه ای لبخند و آرامش رو ازم بگیره… وقتی بهش گفتم خدایا دوست دارم تو تنها برای من کافی بشی و نیازی به کسی یا چیزی نداشته باشم…وقتی ازش خواستم تنهاییها و وجودمو از خودش لبریز کنه تا که خودش برای من آرامش، شادی، عشق و ثروت بشه…وقتی اینهارو ازش خواستم ،و اینجوری خودشو بهم نشون داد،چه حسی، چه عشقی، چه باوری قشنگتر ازین…
خدای مهربونم عاشق این لحظه هاییم که اینجوری خودتو بهم نشون میدی ، ازت سپاسگزارم.
استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که بازهم دستی از دستان خدا شدید تا خواسته من اجابت شه.
ازتک تک شما دوستان عزیزم هم پیشاپیش برای باورها و تجربه ها و کامنتهای زیباتون سپاسگذارم و سخاوتتون رو در به اشتراک گذاریشون تحسین میکنم.
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
موفق باشی
موفق باشید
سلام به همگی
مرسی از استاد به خاطر طرح سوالات و ایجاد مسابقه، اینجا خیلی آگاهی های ناب وجود داره پر از تجربیات و ایده و راه کار عالی و من تمام کامنت های دوستان در مسابقه قبلی رو خوندم واقعا لذت بردم و برام مفید بود از همگی تشکر میکنم و اینکه چقدر این فایل به جا بود من دیروز داشتم در مورد خداوند فکر میکردم و یه فایل استاد بود در مورد تفسیر شعر پروین اعتصامی درباره ایمان بود خیلی عالی بود و اشک در چشمان من حلقه زد بخصوص اون تیکه اش که گفته بود
“من به مردم داشتم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز ”
آره من خیلی وقت بود که چشم انتظار یکی بودم که بهم کمک کنه ،مشاوره بده همه اش دنبال افراد بودم و غافل از خدای خودم بودم که خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان دونستم که چرا موفق نشدم چون ایمان به خدا نداشتم به نظر من بهترین باور اینکه ایمان داشته باشیم به قدرت خداوند که فرمانروای کلی جهان هستی هست ، خداوند رب منه ،پروردگار منه ،ارباب منه ، منو خیلی دوست داره حواس اش به من هست هر لحظه منو هدایت میکنه در درون من هست به من الهام میکنه
و “ایاک نعبد و ایام نستعین” تنها خودش رو بپرستیم و از خودش یاری بخوایم
من خیلی دنبال ارتباط با خداوند بودم نمی دونستم چجوری باهاش حرف بزنم فکر میکردم که باید یه کار خاصی رو انجام بدم تا حدود یه چند وقته که همیشه صبح ها موقعه بیداری به خدا سلام میگم و شروع میکنم به شکر گزاری و خیلی راحت باهاش حرف میزنم و همه آدم رو گذاشتم کنار و فقط با همین یک انرژی حرف میزنم حالا به منبع (خداوند ) وصل شدم نشونه اش اینه خیلی آرامش دارم دیگه نگران چیزی نیستم اصلا یه حسی دارم نمی تونم توصیف اش کنم
هر جا که می روی, الله را همراه خود ساز
هر اندازه که به او روی کنی، به همان میزان
توان، معرفت، نور، الهام، سرور و آرامش الهی در زندگی ات و همه کسانی که با تو مرتبط هستند جاری می شود.
و آنگاه تو سرچشمۀ ی نیرو و الهام برای بسیاری از افراد خواهی شد.
??
خداوند به دنبال این است که از طریق انسان زندگی کند، فعالیت کند و لذت ببرد. او میگوید: «من
دستانی را میخواهم که ساختمانهای شگفت انگیز بسازد، آهنگهای خدایی بنوازد و نقاشیهای باشکوه بکشد؛
پاهایی را میخواهم که فرمانهای مرا اجرا کنند؛ چشمانی را که زیباییهای مرا ببینند؛ زبانهایی که حقایق
بزرگ را بیان کنند و آوازهای جالب و حیرت آور بخوانند.» و غیره.
آیه 2و3 سوره طلاق رو خیلی دوست دارم خیلی حس خوب به آدم میده .
ترجمه: هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى کند. و او را از جائى که گمان ندارد روزى مى دهد; و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مى کند; خداوند فرمان خود را به انجام مى رساند; و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است!
موفق و با ایمان باشید ?
سلام دوست عزیز بسیار زیبا و عالی بود .
استفاده کردم از نکات جالبی که اشاره کردین
موفق باشی
ممنونم دوست من
موفق باشی
سلام خدمت دوستان عزیز
و کسی که بنظرم تا الان بزرگترین دست خداوند برای هدایت من بوده
یادمه زمانی که با استاد اشنا نشده بودم همیشه از خدا میخواستم که ی راهی بهم نشون بده تا بهتر بشناسمش
و اونم درخواستمو پاسخ داد و استاد عباسمنش رو سر راهم قرار داد.
و از اون زمان زندگیم 180 درجه تغییر کرد
جواب سوال :
با خودم هرچی فک کردم نتونستم یک باور واحد برای خدا پیدا کنم به قول استاد این دیدگاه رو میخوندم میدیدم عجب دیدگاهیه دیدگاه بعدی رو میخوندم میدیدم اینم عجب دیدگاهیه
منم همینطور بودم هر باوری که توی ذهنم میومد میدیدم اینم عجب باور قشنگیه
بنظر من یکی از راه ها برای ایجاد باور عالی برای خداوند همین صفاتیه که خدا به خودش داده و ازش نام میبره
و برای هرکسی که بخواد هرچیزی رو داشته باشه و هر خواسته ای رو میتونه از همین صفات استفاده کنه
مثلا کسی که میخواد ثروتمند بشه میتونه از صفت وهاب و رزاق بودن خدا رو درونش ایجاد کنه
کسی که میخواد درخواستش اجابت بشه میتونه از صفت مجیب الدعوات استفاده کنه و …
بنظر من دعای زیبایی که تمام صفات پروردگار رو داخلش داره دعای جوشن کبیر هست که واقعا ادم از خوندنش لذت میبره
با این صفات متوجه میشیم که خدا هرچیزی رو که بخوایم بهمون میده
و از این ایه ی قران که میگه
اگر تمام درختان قلم شونده و تمام دریاها مرکب و چندین دریا هم پشتوانه انها باشد بازم هم نمیتوان نعمت های خدارو نوشت
و این باور رو ایجاد میکنه که نعمت فراوانه و همیشه هست
پس تا اینجا میشه گفت خدا با صفاتی که به خودش داده همه ی درخواست هارو اجابت میکنه و هم این که نعمات ها فراوانن و میتونه این کار رو بکنه
و بقیه ی ایه های قران که با استفاده از هر کدومشون میشه پیشرفت کرد مثل اینکه ما خلیفه خدا بر روی زمین هستیم یا اینکه خدا از روح خودش در ما دمیده یعنی هر چی خدا داره ما هم میتونیم داشته باشیم چون روح خدا درون ماست
مورد بعدی که استاد هم بهش اشاره کرده کتاب راز ثروت اقای والاز وتلز که میگه ما دستان خداوند بر روی زمین هستیم و خدا میخواد جهان رو رشد بده اونم از طریق ما. اینم یک باور عالی هستش
و در اخر باز هم از استاد تشکر میکنم که سوال هایی رو میده که بتونیم تعقل کنیم
و این سوال عالی که تونستیم در مورد خداوند فکر کنیم و تمام زیبایی هاش رو تو ذهنمون مرور کنیم .
ممنونم
کانلا موافقم
عالی بود
سلام
خداوند در هر لحظه با ماست …بیاید باور کنیم این خدارو که سریع الاجابه هست.
خدای من از ان لحظه که باور کردم به سوالاتم پاسخ میدهی چقدر عاشق تر شدم هر بار که پاسخ سوالم را میدهی دوست دارم در آغوش بگیرمت و عاشقانه تشکر کنم…
چقدر خوب است اگر ما خدارو همراه همیشگی خودمون بدونیم،خداوند قدرت و فضل بی نهایتی داره و از روح خودش در ما دمیده پس ما هم مثل خداوند قدرت خلق کنندگی داریم کافیه باورش کنیم…?????
بنده ی من…
باور کن یقین بیار ..به قلبت رجوع کن با من حرف بزن با من مشورت کن با من قدم بزن…چرا دوری میکنی من هر لحظه عاشق ترم …تو نیز عاشق تر باش،اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم بند بند وجودت از هم پاره میشد…بیشتر روی من حساب کن،اینو باور کن که اگه با من مشورت کنی همه جا عزت و افتخار و موفقیت نصیبت میسود…
بنده ی خوبم کافیه باور کنی قدرت مرا،بیا …بیا ووو بارهایت را به روی شانه هایم بگذار…دیگر بارهایت را پس همنگیر ایمان بیاور که من برایت همه کار میکنم
به شرط ایمان
به شرط باور
به شرط پاکی دل
دلت را پاک کن از هر شرک و ریایی
با من که باشی جهانم برایت کرنش میکند…
دیگر هیچ مشکلی در برابرت قد علم نمیکند بنده ی خوبم..
کافیس ارام باشی و روی من حساب کنی..
باور کنی که اگر خواستی و چراغ سبز شد این من بودم …باور کنی و خواستی که امروز هدیه دریافت کنی و دریافت کردی این من بودم..آن نگاه مهربان ….من بودم
ببین بنده ی من…رویت را بر نگردان،غربال شو از باورهای کهنه ات که امروز شانس با من یار بود..بگو خدایم مرا اجابت کرد…اینگونه باش تا به یقین برسی
اینگونه تایید کن وآبیاری کن جوانه های ایمانت را با نشانه ها
چطور بگوییم که اگر به من یقین داشته باشی و ایمان بباری جهانم در دنیا و اخرت در دستان توست
بگذار ببارد این نو ر یقین و ایمان به قلبت..
ارام باش و خودت را رها کن
در دستان من…
قایق زندگی ات را به من بسپار،توکل کن
انقدر روی عقل خودت و امثال خودت حساب نکن…حساب کتاب تو و درست از اب در نمی اید
تو خود باعث رنج خووی…من جز خوبی جز ثروتمندی جز ارامش برای تو هیچ نمی خواهم….پس با من همگام شو،کارهایت را با من تقسیم کن…بساز این باور را که من در هر لحظه با توام ..پا به پای تو ،زبر باران …توی کویر و یا حتی لحظه ای که دستانم را رها میکنی من با توام….
من در درون توام …با توام…مگر قلب از جسم جداس که من از تو جدا باشم..بنده ی خوبم تو با من باش من برایت کن فیکون میکنم…باور کن خوبه من…برایت بارها قسم خورده ام به زمین و اسمان …که خیر و شرت را به تو الهام میکنم پسسس کمی بهتر گوش کن تا بشنوی ..بشنوی و عمل کنی و صدمه نزنی به خودت ،با خودت که مهربان باشی و خودت را اسیر دانسته های دنیا نکنی صدایم را به خوبی میشنوی
خودت را از بند این اسارت رها کن،بس است هر چقدر به غیر من گوش کردی و سودی نبردی
وجودت را هرس کن و شخم بزن ،مزرعه وجودت را دوباره بذر پاشی و این بار باور کن که میشود و می توانی از نو بسازی..اصلا یه کاری کن!اگر بسپری به من با تمام یقین و ایمانت من خودم برایت نور میشوم اب میشوم خاک مناسب میشوم…
قول میدهم…
فقط کافیس اماده باشی تا نور یقین به قلبت بتابد و باور کنی من و قدرت من را
من برای تو همه چیز میشوم…بی خوابی کودکت را خواب،دعای مادرت را اجابت و کوله بار سوالاتت را جواب….
پس برگرد به خوده وجودیت …به درونت،به من……
دستانت که همیشه در دستان من بود،
پس کی و کجا اینچنین در باورهای کهنه ات گم شد ه ای…
مهم نیست…هر بار اگر توبه شکستی بازآ…
من اینجام برای اینکه تو هر لحظه به تو کمک کنم
فقط باور کن،
صدایم کنی اجابت میکنم،
ب
باور کن،
خداوند لامکان است و لازمان و به اندازه فهم تو کوچک میشود
باور کن اگر عاشق خدا شوی هر روز و هر شب به پهنای صورت اشک میریزی از عشق به خداوند غرق در شوقی و سر از پا نمیشناسی
باور کن که اگر باورم کنی همه چیز به خودی خود برایت بی نظیر میشود
نشانه هایم را ببین…انقدر سختش نکن،کاری ندارد که…همینکه الان اینجایی یعنی نشانه…
همینکه الان گوشه ای نشسته ای و دلت میخوااد خداگونه باشی ولی هنوز راهش را خوب یاد نگرفتع ای یعنی نشانه،دلت که بخواهد خودش نشانه است
عزیزمن نشانه ها را ببین …با تو حرف میزنند …تایید کن خودت را تشویق کن،بعد نظاره گر باش که میرسی به درجه یقین
نگران نباش و به زمان بندی خداوند اعتماد کن…،صبر چیز خوبیس،صبور که باشی لذت میبری و میرقصی و زندگیت را زندگی میکنی ،عجله نکن.،با عجله حی ت را خراب نکن.،زندگی در همین لحظه جاریست همین که چایی تازه دم میخوری و عطر هل و دارچینش به وجودت تازگی میبخشد یعنی تو خیلی خوشبختی.یعنی قدر لحظه لحظه های زندگیت را بدان .
??????
کافیس باور کنی من را در شعر ملاصدار
من با نشانه ها با تو سخن میگویمم …تو هم سختش
نکن هر جا که بودی هر جا که بودی …سجاده ات پهن بود یا نبود با من حرف بزن …
میخواهم این را به تو بگوییم که اگر دست برداری از این غیر من حساب کردنها چه ها که نمیکنم برایت خوب من…
من از تو، یا تو از من جدا نیستی،من و تو یکی هستیم
رب تو برای تو همه کار میکند ،کافیس کمتر روی عقلت حساب کنی و کمتر چرتکه بندازی و حساب بانکی ات را چک کنی،
روی خدا که حساب باز کنی حساب دنیا واخرتت همیشه موجودی داره،همیشه تو حسابت احساس خوب،ارامش،ثروت،توکل،و دسترسی به مدارهای بالاتر هست
تو حساب خدا همه چی هست،از پول اجاره خونه گرفته تا سلامتی،از همسر مناسب گرفته تا فرزند خوب و صالح
از ابرو گرفته تا عزت و کرامت و بزرگی
دیگه چی میخوای،
کی میخوای این حساب و باز کنی،دیگه با بازکردن این حساب نیازی نیس انتظار قرعه کشی رو بکشی تو هر روز و هر لحظه برنده ای،تو همیشه برنده ای…
?????
بیا با خدا حساب و کتاب کن،اینجوری همیشه تو برنده ای،بیا و رو خدا حساب باز کن و ببین که برنده بودن خیلی طبیعیه
باور کن…
اگر از من بپرسی جواب میشوم
ایده بخواهی میشوم
مشورت بخواهی مشاور میشوم
درمان بخواهی سلامتی میشوم
فقط بخواه….همین
باورهای درست یعنی پاک کردن ضمیر وجودت از هر شرک و ریا
باورهای درست یعنی حساب نکردن روی غیر من
باوردرست یعنی خداوند را رب العالمین بدانی،اورا قدرت مطلق بدانی،
دیگر سرت را بالا نگیر و به دور دست ها برای صحبت کردن با من نگاه نکن…
من در توام با توام،از رگ گردن به تو نزدیک تر
اگر باور کنی …بگوییم موجود باش موجود میشود،به یاد بیاور چشمه زم زم زیر پای هاجر را،بیاد بیاور مریم را،پس بیاد بیاور سلیمان را،رود نیل را،پس فقط بخواه با ایمان با یقین با نشان دادن ایمان و یقینت در عمل…تلاش کن تا ابراهیم گونه ایمان بیاوری و دست بکشی از وابستگی هایت
وابسته که نباشی حالت بهتر است و حالت که بهتر باشد همه چیز خوب است
محزون نباش ،نگران نباش،چون اگر نگران باشی بین تو خواسته هایت شکافی عمیق میافتد
از دست و پا زدن های بیهوده دست بردار و فقط نظاره گر باش،خوب که باشی همه چیز خوب است
نگاهت را که تغییر بدهی همه چیز تغییر میکند
در پناه خدا شاد و پیروز و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
دوست عزیزم با خوندن دیدگاهتون حس زیبایی بهم دست داد و اشک از چشمانم جاری شد.چقدر زیبا این متن خدارو توصیف کرده بود من پیش از این کلیپی به دستم رسیده بود که بعضی از این جملات در اون ذکر شده بود ولی متن شما خیلی خیلی کاملتر بود ..ممنون برای حس زیبایی که به من دادین خدا همیشه یار و همراهتان ??
سپاس دوست خوبم،امروز قصد نداشتم بنویسم ولی یه حسی بهم گفت قلم در دست بگیر و من هم نوشتم.خوشحالم که تاثیر گذار بوده دوست عزیزم
سلام دوست عزیزم.چقدر نوشته ات زیبا بود.اصلا مگر بهتر از اینم هست.چقدر خدارو قشنگ توصیف کردی.حس عشق به خدا رو بازهم به ما یادآوری کردی….چقدر نشانه رو در زندگیم بهم یادآوری کردی. بی شک لایق تقدیری…نه فقط در حد جایزه ی این مسابقه…تقدیری فراتر از این از سوی خدا چون حال بنده ش رو با این نظرت عالی کردی…دلم میخواد جواب خوبی به این حس و دیدگاهت بدم…(دوستت دارم)
سلام مهسای عزیزم..
سپاسگزارم از لطف و محبت شما دوست خوش قلب و مهربانم.خوشحالم که در جمع شما دوستان آگاهم هستم.
از خداوند برایتان بهترینهارو آرزو دارم.
ممنونم
لا قوه الا بالله
ممنونم دوست باایمانم??
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر میکنه.
ممنونم که ذهنمو با این باورهای زیبا و خداگونه پر کردید بسیار لذت بردم.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
سپاسگزارم از شما دوست با ایمانم…بنده هم شاکر خداوند مهربان هستم که در بین دوستان آگاهم هستم.
????
دورود بر شما مریم عزیز
چقدر زیبا و لطیف نوشته بودی
کاملا میشد احساست رو توی متن حس کرد.ممنونم
ممنونم دوست عزیزم…خوشحالم بابت حس خوبتون?????
درست همون لحطه ای که دنبال نشونه بودم کامنت شمارو خوندم.متشکرم ازتون نشانه ای از خدا
سلام خدمت شما خانم رضوی
سپاسگزار خداوندم که مرا با این سایت واستاد عباسمنش آشنا کرد
وبه مرور مرا به سمت این مسابقه
وبه این پست شما که گویی خداوند
از زبان شما با خودخودمن صحبت میکنه و بهم میگه که مشکل کارت کجاس،هدایت کرد
همیشه خدایی باشین
بنام الله یکتا که همیشه با ماست
سلام به تمامی عزیزانی که وقت میذارن و این کامنت رو میخونن
استاد عزیزم جناب عباسمنش خیلی مخلصیم…
باور اینکه خدا با ماست و همواره داره با ما صحبت میکنه و همه چیز رو به ما میگه
»وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید« من از رگ گردن به شما نزدیک ترم
به نظر من این یکی از مهمترین باورهایی است که ما باید در خودمان ایجاد کنیم
خداوند همواره با ماست و همیشه و در هر لحظه با ما داره صحبت میکنه و همیشه راه رو به ما نشون میده اما چه کسی این صحبت ها رو میشنوه؟
کسی که باور داشته باشه که به خدا نزدیکه کسی که باور داشته باشه که خداوند همیشه در کنارشه شاید بعضی وقتا رابطه ما با خدا کم رنگ بشه اما هیچوقت این رابطه قطع نمیشه کسی این نشونه ها رو میبینه که باور داشته باشه اصلا چنین چیزی هست و فقط یک حرف نیست
درسته خیلیا میگن خدا به ما نزدیکه و خیلی حرفای قشنگ اما واقعا آیا حرفای خدا رو حس میکنن
این صحبت های خداوند هیچ الفبایی نداره نوعی حسه که باید درکش کرد
خدا با زبون های بینهایتی با ما صحبت میکنه:
اون توسط یک پست یا پی ام در تلگرام با ما حرف میزنه
اون با دیدن یک حرکت در خیابون یا تلویزیون یا کلیپ یا هر چیز دیگه با ما حرف میزنه
اون با یک اتفاق به ظاهر خوب یا بد با ما حرف میزنه
اون با یک جمله روی دیوار با ما حرف میزنه
اون گاهی از زبون استاد با ما حرف میزنه
اون شاید با یک جمله توی آهنگ با ما حرف بزنه
نمیدونم خدا بینهایت دست برای منتقل کردن صحبتاش به ما داره و همیییییییییییشه با ما حرف میزنه اما کیی میشنوه؟
اون که باور داره که خدا باهاش حرف میزنه
اون که باور داره خدا جواب تمامی سوالاتشو بهش میگه
اون که انقدر مطمئنه که خدا باهاش حرف میزنه که همیشه فقط ازون سوالای مهمشو میپرسه
اون که فقط از خدا مشاوره میگیره
حدود 10 روز بود که سردرگم بودم و نمیدونستم چطوری و از کجا شروع کنم و به هدفی که داشتم برسم حس و حال عجیبی داشتم بی انگیزه بودم و در راه هایی به ذهنم میرسید که احساس میکردم نه این راهش نیست دیشب داشتم توی گروه هم کلاسی هامون چت میکردم که دوست ی پی ام داد و من همون لحظه جوابی که 10 روز بود دنبالش بودم رو گرفتم و همون لحظه خدارو شکر کردم که بهم راه رو نشون داد
من مدتیه که سعی میکنم با خدای درونم ارتباط بگیرم و هر سوالی دارم ازش بپرسم و به نشونه هایی که بهم نشون میده توجه کنم همین چند وقت پیش امتحان زبان تخصصی داشتم شبش هیچی نخوندم و گفتم میرم سر جلسه یه چیز مینویسم خلاصه فرداش ساعت 8 رفتم روی اولین سوال کمی فکر کردم و نوشتم و تا رسیدم سوال دوم گفتم حال خوندن سوالاتم ندارم بذار حسم هر چی گفت بنویسم باور کنید تمامی گزینه ها رو حسم بهم میگفت و من علامت میزدم رسیدم به سوالات تشریحی 4تا بود فک کنم ی نگاه میکردم به متن سوال و یک کلمه که برام آشنا بود رو پیدا میکردم و بقیش رو کلا ی چیزی انگار داشت بهم میگفت قشنگ برای هر 4 تا سوال چند خط حسم گفت و نوشتم و در عرض نیم ساعت با دوستم اومدیم بیرون اونم شانسی زده بود خلاصه هفته پیش نمرات اومد شده بودم 12 خیلی خوشحال شدم خداروشکر کردم و این بار ایمانم به حسم قوی تر شد جالب اینجاست که اون دوستم که با من اومد بیرون و میگفت شانسی زدم اون افتاده بود اینجاست که تفاوت ایمان به حس درون و شانس مشخص میشه …
در نهایت به نظر من همین که خدا توی قرآن گفته من از رگ گردن به شما نزدیک ترم میتونه دلیل محکمی برا باور سازی این موضوع باشه
و بعد از اون باید ما به حسمون توجه کنیم و بهش عمل کنیم و ازش سوال بپرسم تا در این روند رفته رفته این حسمون قوی تر بشه و اون موقست که میفهمیم که خدا انگاری داره همه چیو بهمون میگه :
همه باورای خوب رو میگه در هر زمینه ای که بخوای
میگه که الان با کیی چطوری صحبت کن
باور کنید من مدتیه که میخوام روابطم رو قشنگ کنم خدا حتی بهم میگه از چه کلماتی استفاده کن
اون بهت میگه که الان چیکار کنی
اون هر لحظه و همه جا با ماست و داره مارو راهنمایی میکنه
و جواب همین سوالم به من گفت و نوشتم…
ممنونم
وهو معکم این ما کنتم؟