باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
دوستان و استاد خوبم سلام و وقت بخیر
این متن پاسخ یکی از دوستانم به سوالی که درباره یشا و یرید در قرآن پرسیده بود میباشد که سرشار از باورهای درست درباره خدا میباشد
اگر بخواهیم به این دست از سوالات پاسخ قانع کننده و اغنا گری داشته باشیم می بایست نگاه سیستمی به ملک خداوند و قوانینش داشته باشیم چرا که این نوع نگرش به جهان هستی و خالق آن قلب را آرام می کند و تمام این شبهات را از بین می برد.
آیا تا حالا فکر کرده اید چرا خداوند قوانینی دارد که آن ها را تغییر نمی دهد یا ذاتا تغییر ناپذیرند.
سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّـهِ تَبْدِیلًا ﴿فتح/٢٣﴾
ترجمه : سنّت(قوانین) الهى از پیش همین بوده، و در سنّت الهى هرگز تغییرى نخواهى یافت.
انسان چون هیچگاه به کمال مطلق نمی رسد در هر برهه از زمان با توجه به میزان رشد فکری و عقلی خود، قوانینی را که وضع کرده است تغییر می دهد و آن ها را کامل تر می کند ولی خداوند که کمال مطلق است و می تواند تا ابد را ببیند، بر اساس علم مطلق خود، قوانینی را وضع کند که برای ابد کامل باشند و تمام جوانب را دربر بگیرد پس نیاز به تغییر آن ها نیست.
البته منظور ما از قوانین، قوانین جهان هستی و کائنات است نه قوانین اعتقادی چون آن ها بر اساس ظرفیت فکری انسان ها سیر صعودی دارند.
متأسفانه خیلی از واژه های قرآن را نمی توان در یک کلمه ترجمه کرد حقیقتا زبان فارسی نمی تواند کلمات قرآن را به وضوح ترجمه کند و خیلی اوقات می بایست برای ترجمه بعضی از کلمات یک جمله بیان کرد.
متأسفانه در ترجمه های قرآن بالاجبار کلمه «یَشاءُ» را خواستن ترجمه می کنند حال آن که در زبان عربی «یُرید» به معنای خواستن است.
پس کلمه یَشاءُ یعنی چه؟
منظور خواستنی است که در قالب قوانین که همان مشیت الهی است معنا شود یعنی خداوند یک بار با علم به ازل و ابد کائنات را پروگرام می کند و دیگر تغییر نمی دهد و هر کس که در چهارچوب این قوانین قرار گرفت و هر مسیری را که انتخاب کرد و به هر مسیری که تغییر جهت داد همه خواست خدا است که از این نوع خواستن تعبیر به تکوین می شود و می گویند خداوند تکوینا خواسته است .
پس هر جا قرآن از کلمه «یَشاءُ» استفاده کرد یعنی خواست تکوینی و هر جا از کلمه «یُرید» استفاده کرد یعنی خواست ارادی که آن هم بر اساس حکمت و رحمتش صورت می پذیرد.
مثالی می زنم تا موضوع کاملا روشن شود.
در بعضی از مدارس دیده می شود جهت تشویق دانش آموزان جوایزی را تعیین می کنند و کنار هرکدام میزان امتیاز به دست آوردن آن را هم نوشته اند تا کاملا عدالت برقرار شود و هر دانش آموزی می تواند با تلاش خود در دروس و گرفتن نمرات خوب و به دست آوردن امتیاز های بیشتر به جوایز ارزنده تری برسد.
حال اگر دانش آموزی تلاش نکند و با امتیاز کمتر، جایزه کم ارزشتری را دریافت نماید چه کسی مقصر است؟
این قوانین حاکم بر جوایز است که مشخص می کند هر دانش آموز به چه میزان از جوایز با توجه به تلاش خود بهره مند بشود.
بله مدیر مدرسه طبق قانونی که وضع کرده است که همان میزان امتیاز است جوایز را تقسیم می کند که این قانون در حکومت خداوند تعبیر به مشیت می شود و از کلمه «یَشاءُ» استفاده می شود.
آیا مدیر مدرسه سلیقه ای عمل کرده است؟ خیر
پس خداوند هم که عادل است سلیقه ای عمل نمی کند
ولی این شبهه به خاطر این مطرح می شود که ما ترجمه و برداشت صحیحی از کلمات قرآن نداریم.
مثلا آیه زیر و ترجمه آن را در نظر بگیرید:
أَوَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ(روم/37)
ترجمه : آیا ندانستهاند که [این] خداست که روزى را براى هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ مىگرداند؟ قطعاً در این [امر] براى مردمى که ایمان مىآورند عبرتهاست
ولی حالا که با قوانین آشنا شدیم باید اینگونه ترجمه شود:
«آیا ندیدی که خداوند طبق قوانینش عمل می کند و روزی را برای هر کسی که قوانینش اجازه فراخی بدهد فراخ و برای هر کس که طبق قوانینش باید تنگ شود تنگ می کند»
مثل همان مدیر مدرسه که جوایز را طبق قوانین مدرسه تقسیم می کند.
ولی کسانی که از قوانین مدرسه اطلاعی ندارند و فقط تقسیم جوایز را نگاه کرده اند اگر از آن ها بپرسید که مدیر مدرسه چگونه جوایز را بین دانش آموزان تقسیم کردند؟ در جواب می گویند : مدیر مدرسه به هر کس که دوست داشت جایزه با ارزش تر و به هر کس که دوست داشت جایزه کم ارزش تری داد و این را به عنوان یک تبعیض بین دانش آموزان قلمداد می کنند و دست به اعتراض می زنند و مدیر را فردی ظالم که به عدالت رفتار نمی کند معرفی می کنند و نسبت به مدرسه و تمام کارکنانش بدبین شده و حتی فرزند خود را از آن جا به مدرسه ای دیگر می برند.
ولی آن هایی که از قوانین مدرسه اطلاع دارند مدیر را فردی بسیار درستکار و عادل می دانند چرا که به هر کس بر طبق تلاشش جایزه داده است پس درست است که بگوییم :
«آیا ندیدی که مدیر مدرسه طبق قوانین مدرسه برای هر کس که قوانین مدرسه اجازه بدهد جوایز را زیاد می کند و برای هر کس که قوانین مدرسه می گوید جایزه کم تری باید ببرد کمتر می دهد.»
و این شما هستید که از رودخانه نعمت های الهی می نوشید
و در زیر بارش نعمت های الهی قرار می گیرید.
خدا به اندازه ظرف وجودی شما آن را پر می کند.
وقتی انسان به جایی می رسد که با منبع هماهنگ می شود و خواست او(عمل به قوانین) و خواست خدا یکی شده و هرآنچه را که او بخواهد خدا هم می خواهد.
پس خدا می خواهد آنچه را که تو بخواهی .
ــــــــــــ
«یُرید» خواست یکطرفه و مطلق اراده الهی است
ولی چون خواست تمام کائنات در طول خواست خداوند است و باید از طرف موجودات درخواستی صورت پذیرد تا اراده خداوند هم بر آن خواست قرار گیرد
بنابراین خداوند یک سری قوانین ثابت در جهان هستی قرار داده است که اراده خداوند از قبل آن ها را تأیید کرده است
و منتظر اراده ما و عمل به آن قوانین از طرف ماست، تا اجرا گردد.
و این مشیت اوست و با واژه «یَشاءُ» معنا می شود.
سلام دوست کرامی
خیلی ساده توضیح دادید.وبرای من خیلی جالب تر که من دیروز داشتم به این موضوع عمیقا فکر میکردم خیلی به موقع بود .هرجند هیج جیز در دنیای من تصادفی نیست به هر حال خیلی ممنون
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر میکنه.
بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا مطلبی که در مورد یا بود بسیار آگاهی دهنده بود.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
چقدر توضیحات خوب ومتفاوت بود تاحالا نشنیده بودم
موفق باشید آقای عبدالهی عزیز
قسمت دوم:من به آیات قرآن شک کرده بودم!
——————————————————————————————————————————————————–
راستی دوستان قبل ادامه ی بحث بالا،در محصول تضاد با آیه دیگه هم از قرآن آشنا شدم که خیلی کمکم کرد…و الان یادم افتاد که براتون بیارمش )واقعا این آیه هم بسیار فوق العادس و فکر میکنم باهاش آشنایید)
بقره)155-158 :
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿155﴾
و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم و مژده ده شکیبایان را (155)
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿156﴾
[همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم (156)
أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿157﴾
بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهیافتگان [هم] خود ایشانند (157)
فکر می کنم ترجمه به طور واضح(این دفعه از من نیست!) بیان می کنه قضیه رو و در آخر هم می گه برای اونا صلوات از پروردگارشون هست…وای که چه قدر انسان میتونه عظیم باشه که پروردگارش برش صلوات بفرسته…(راستش حالا که به اینجا رسیدیم این موضوع رو بگم که فکر می کردم اون اتفاق به ظاهر بد،اول یک آزمایش الهیه…ولی این طور نبود چون برای من دقیقا عینا،چندین بار تکرار شده بود…دوستان نکته ی مهمی در این ماجرا وجود داره و براتون به این دلیل این آیه رو اوردم که اگر اتفاقی براتون تکراری می افته یعنی دارید به سمت خودتون جذبش می کنید…آزمایش الهی صرفا یک بار ، دوبار در کل زندگی طرفه و تکرای نیست…
خب!این آموزه ها کارش رو کرد و به اینجا رسیدیم که ،من مفهوم واقعی توکل رو میخواستم بدونم که چیه …
توکل یعنی چی و باید چطور به وجودش اورد…
این رو دائم از خودم می پرسیدم که چطور فقط میشه مثل حضرت ابراهیم از مقام خداوند ترسید…
فکر می کنم الان دیگه میتونم وارد جواب دادن به سوال مسابقه بشم…(چون ذهنتون اماده شده…)
چند وقت پیش،داشتم نظر یکی از این دوستان رو در همین سایت مطالعه می کردم که خیلی دیدگاه جالبی راجب خداوند داشت…(اسم عزیزشون خاطرم نیست) ایشون می گفتند که وقتی بدونی خداوند هر لحظه کنارته و مراقبته دیگه هیچ ترسی نداری…راستش من در اون مدت که اون اتفاق برام پیش اومده بود حتی به قرآن هم شک کرده بودم می گفتم از کجا معلوم که خداوند به وعدش عمل کنه…(اینارو دارم میگم چون راهکار عالی ای برای درست کردنش پیدا کردم!) از کجا معلوم خداوند،کسی که برش توکل میکنه رو کمک می کنه ؟(بهم قبلا خداوند خیلی کمک کرده بود که فکر میکنم چند تا از نعمت های بزرگ خداوند رو که بهم داده بود رو به صورت عمومی در همین سایت منتشر کردم ولی خب اون موقع شیطان کار خودش رو کرده بود!)
اومدم به صورت منطقی برای خودم دودوتا چهار تا کردم…گفتم آیه قرانه که خداوند از روح خودش درون من دمیده …(دوستان نمی دونید چه احساس فوق العاده ای دارم وقتی این آیه رو می خونم…)
سجده)9)
ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿9﴾
آنگاه او را درست ، اندام(یادداشت من:منظوراز جهت ساخت بدن انسان هست) کرد و از روح خویش در او دمید و براى شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد چه اندک سپاس مى گزارید (9)
و اومدم برای ایمان به این حرف (چون به اینم شک کرده بودم)گفتم اگر ما روحی غیر از خالق این سرزمین و این کره ی خاکی که ما اسمش رو خدا می زاریم داشتیم قطعا نمی تونستیم به این همه پیشرفت های بزرگ برسیم…الان جانورانی مثل میمون ها که از لحاظ بدنی خیلی شبیه انسان هستن چرا نتونستن برا خودشون تمدن بسازن؟و جواب بسیار واضح در درونم به وجود اومد…چون خدا روح خودش رو در اونها ندمیده بود…
گفتم به خودم که اوکی!حالا ما روح خدا رو داریم که چی؟بعد دوباره این موضوع در ذهنم جریان گرفت خوب پسر!اگر کسی یا انرژی ای مثل خداوند،نخواد ما خوشبخت بشیم…نخواد ما در تمام عمرمون در سلامتی کامل باشم و نخواد ما ثروتمند باشیم…برای چی باید در ما روح خودش رو بدمد؟مگر چه چیزی ارزشمند تر از این در این کائنات وجود دارد که ما روح خداوند رو داشته باشیم؟
چرا باید خداوندی که اینکارو کرده باشه ؛ به وعدش عمل نکنه ؟چرا باید در کتاب آسمانیش(قرآن) به ما وعده ی نادرست بده؟(بحث اینکه برای خودم الهی بودن قران رو هم اثبات کردم…موضوع جالب دیگریست که در صورت بیان آن در اینجا از موضوع بحث و سوال مسابقه خارج میشیم!ایشاالله فرصت بعد!)
دوستان!جواب های بالا در یک کلام ذهن تشنه ی من رو سیراب کرد و ذهنم موقع اومدن این جملات،فقط خاموش بود…هر سوالی که ذهنم می کرد رو متن بالا کاملا توجیحش می کرد…فکر می کنم حالا می فهمم که منظور استاد از اینکه برای ایمان به خدا،اول باید به خدا شک کنید چی بود…
منظور استاد از اینکه قلب انسان ،منبع الهامات است چی بود…(فکر میکنم تمامی پاسخ های بالا به من الهام شده بود…)
بنام خدا
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
صبح به صبح که به کار میروم نگاهی به آسمان میکنم و خورشید زیبا و گرما بخش میکنم و در دل میگویم خدای من خالق خورشید با عظمت است پس استجابت خواسته های من برای او هیچ زحمتی ندارد.
همیشه هر خواسته ای داشته باشم با تمرکز بر خواسته ام با خدا صحبت میکنم و اعتقاد دارم تنها کسی که میتواند آن را برآورده کند خداوند است ،حال با هزاران دستی که در کائنات دارد.
جملاتی مثل : خداوند بینهایت وهاب ، شنوا، بینا، الرحمن الرحیم، ارحم الراحمین را بسیار با خود تکرار میکنم.
به همگی دوستان عزیز خواندن کتاب گفتگو با خدا را پیشنهاد میکنم. در زمان خواندن این کتاب احساس بسیار خوب و دیدگاه های عالی در مورد خداوند و جهان کسب کردم. مثلا اینکه خداوند از طریق ما قدرت خلق و بسیاری از صفات دیگر خود را تجربه میکند بنابراین بیش از ما مشتاق براورده شدن خواسته هایمان هست.
به بی نیاز بودن خداوند بسیار فکر میکنم. خدایی که این جهان با این عظمت را خلق کرده رزق انسانها و تمامی موجودات را از زمان حضرت آدم تا کنون میدهد لحظه ای به من نیاز نخواهد داشت ، با خلق من مرا از خاک به افلاک از هیچ به همه چیز و اشرف مخلوقات رساند. و به من اجازه داده است هر انچه میخواهم بسازم و تجربه کنم.
خداوندا از این همه لطف ممنونم.
<>
*به علت اینکه نمیشه کل نظر که شامل 7 صفحه ی Word بود رو یکجا ارسال کنم اون رو قسمت بندی کردم!
قسمت اول:باید مثل غذا دادن به جسممون،تا آخر به روحمون غذا بدیم..چطور؟با کار کردن روی باورهامون…
——————————————————————————————————————————————————–
سلامی به گرمی زمستون!(راستش یه مدته اینقدر دارم ادبیات میخونم؛در جملاتم ، ناخود آگاه از آرایه های ادبی استفاده می کنم…مثل همینی که الان دیدید!آرایه پارادوکس!) به شما رفیق فوق العادم (که امیدوارم یه روز ببینمتون!) و شما استاد بی نظیرم(استاد!راستی نارگیلا رو بهمون نشون ندادید:) )
راستش از صبح که سوال مسابقه رو دیدم داشتم بهش فکر میکردم و به این موضوع رسیدم که این اتفاقاتی که چند وقت اخیر برام افتاد خیلی ربط داشت به پیدا کردن باور مناسب در مورد خدا…
بیاین با هم اون اتفاقات رو مرور کنیم…
فکر می کنم که در مسابقه ی قبلی هم اشاره کردم که خواستم یه هدفی رو دنبال کنم و چون از استاد شنیده بودم که برای رسیدن به خواسته ها ،باید تمام تمرکز رو روی هدف گذاشت ؛تصمیم گرفتم واقعا اینکار رو انجام بدم و حتی فایل های استاد عزیز هم کنار گذاشتم.(درست اشتباه من همین جا بود که تصمیم گرفتم روند بهتر کردن باور های خودم رو که برای رسیدن به هر هدفی مورد نیازه رو قطع کنم) چون آخر ،هدفم مطالعه برای کسب رتبه ی عالی در امتحانی خاص بود و واقعا اون موقع به نظرم رسیده بود که باید همچین کاری رو انجام بدم…
بعد از گرفتن تصمیم بالا،لیستی از باور های مناسب برای رسیدن به هدفم درست کردم که اون رو با صدای خودم ضبط کردم و قرار گذاشتم که هر صبح که بلند میشم در مسیر، به اون باور ها فقط گوش بدم…
شما از اینکارا نکنید!(منم فکر کنم به خودم قول دادم اینکارو تکرار نکنم!) بعد یه مدت کلا اون لیست باور ها رو هم به علت حال نداشتن! و تنبلی! قطع کردم و پشت گوش انداختم…و بعد حالا که فکر میکنم به معنای واقعی،اوضاع داشت بد و بدتر می شد…ولی خب چون آرام،آرام بود من نمی فهمیدم…(حالا می فهمم که استاد می گفتن کار کردن روی باور ها،باید مثل غذا خوردن و نفس کشیدن،مستمر و دائمی باشه…در واقع شما با کار کردن روی باور ها،دارید به روحتون غذا می دید.) بعد یه مدت (شاید حدود 1 ماه و نیم) یک اتفاق نسبتا بدی واسم افتاد که بازم نفهمیدم علتش چی بود و بی خیالش شدم و به قول انگلیسی ها!(Ignore ش کردم !) و فکر می کنم (اگر اشتباه نکنم) حدود دو هفته بعدش اتفاق بسیار بدی برام افتاد که اصلا جسمم رو تحت تاثیر قرار داد و به خاطر اون اتفاق ،کل باور هایی که شاید این همه مدت روشون کار کرده بودم(کلی از فایل های رایگان استاد-محصول تضاد-دوره قانون آفرینش-فایل های عقل کل-کتاب های استاد و …) کلا شکست و پرید…دوستان واقعا منظورم دقیقا همینیست که بیان کردم …احساس کردم (چون سلامتیم در خطر افتاده بود و تا حالا در طول عمرم به چنین موضوعی بر نخورده بودم) به آخرای عمرم رسیدم و دارم می میرم و کلا در احساس غم و اندوه بودم!(به خودم می گفتتم حالا چرا اینقدر زود!) بیشتر موقع ها دوست داشتم بخوابم و کلا فکر میکنم دچار افسردگی شده بودم!…یا وقتی دوستانم رو نگاه می کردم که در خوشحالی داشتند لذت می بردند از زندگیشون به خودم می گفتم آخر چرا من ! به این علت بالا(که گفتم اون اتفاق ،سلامتیم رو تحت تاثیر قرار داده بود…)دکتر هم رفتم و متاسفانه آقای دکتر کاملا اشتباه موضوع رو تشخیص دادن و با یه قرص فوق العاده ،کار رو ترکوندن!خدا قوت واقعا!… خیلی از خودم سوال کردم که من چیکار کنم تا این موضوع حل شه و چطور این موضوع رو حل کنم یا منی که اینقدر آدم شادی بودم که ممکنه در این متن هم ببینید! (به قول یکی از دوستان،من در یک روز ،تمام خوشحالی هایی که اون در کل عمرش رو انجام میده رو انجام میدم!) اول که اصن جواب های فاجعه ای به ذهنم می رسید که کلا غلط بود…تا این
که بعد حدود دو هفته،به ذهنم رسید که چرا نمیری فایل تسلط ذهن بر جسم عباس منش رو ببینی(آخر شاید باورتون نشه ولی من بعد از دیدن اون فایل،تا مدتی که روی باور هام کار میکردم در تمام مدت در سلامتی کامل بودم وحتی قبلش که اضافه وزن داشتم اون موضوع هم حل شد و به اندام طبیعیم رسیدم)…با خودم فکر کردم و دیدم این بنده خدایی که داره توی ذهنم این ایده بهم میده واقعا راست میگه!به حرفش گوش دادم و اینکارو کردم…راستش اگر اشتباه نکنم اینگار اون فایل جرقه ای بود و با دوباره گوش دادن اون فایل،اینگار برخی از قوانین برام مرور شد…بعد مدتی تازه فهمیدم دلیل اون اتفاق چی بود…دوباره خودم رو پیدا کردم و دوباره شروع کردم به فایل های استاد گوش کردن…ولی خب دوستان واقعا از لحاظ باوری ،ترکیده بود مغزم! شاید باورتون نشه ولی الان که فکر می کنم در اون شرایط فکر میکردم که دیگه تا آخر عمر نمی تونم سلامت باشم…از خیلی چیزها بی دلیل ترسیده بودم(راستش حتی از استادمون که بسیار انسان شریفی بودن!) و کلا در یک کلام زندگی برام عذاب آور شده بود!خوابم دچار مشکل شده بود (قصدم از بیان اینها فقط و فقط اینه که بگم به هیچ وجه،حتی اگر زندگیتون در خطر بود!کار کردن روی باور هارو قطع نکنین! وقتی ما قانون رو می دونیم در مدت زمان کوتاهی اگر بهش عمل نکنیم ؛زندگیمون نابود میشه ولی خب طبیعتا اون افرادی که هنوز نمی دونن باید 100 بار یه کار اشتباه رو انجام بدن تا اتفاق بدی براشون پیش بیاد ولی در عوض ما با سرعت جت می تونیم با این قانون پیشرفت کنیم و رتبه ی اول رو در حوضه کاریمون به دست بیاریم…)خب!بگذریم…خدا رو شکر (واقعا از خداوند سپاس گزارم به خاطر لطفی که به من داشت و مطمئنم به هممون داره…)الان تمام اون چیزها تموم شده و من در سلامتی کامل و در احساس فوق العاده بی نظیر دارم این متن رو براتون تایپ می کنم!و اما ادامه ی داستان…
خودم رو پیدا کردم …دوباره فایل های استاد رو شروع کردم به طور منظم گوش دادن و تمرکز کردم روی نقاط مثبت و فوق العاده ولی دوستان به علت اون اتفاق(قبلش اصلن اینطور نبود!) من ترس های ذهنی زیادی درونم ایجاد شده بود…تا اینکه همینطور کار کردن روی خودم رو ادامه دادم و رسیدم به فایل “ارتباط ایمان با ترس” استاد…
خب!استاد توی اون فایل به طور خلاصه در این مورد صحبت می کردن…چندین بار اون فایل رو گوش دادم…تمرینش رو دقیق انجام دادم ولی هنوز مشکل حل نشده بود…با خودم گفتم کاش منم واقعا میتونستم مثل استاد عباس منش دوباره اینقدر با قدرت حرف بزنم و به طور واقعی مثل حضرت ابراهیمی فقط از مقام پروردگارم بترسم…
از خداوند کمک خواستم …در اون شرایط تجسمات منفی و فکر های منفی زیادی سراغم می اومدن و با اینکه حالم بهتر شده بودم ولی هنوز کامل خوب نشده بود…در یک کلام در خیلی از لحظات حوصله هیچ کاری رو نداشتم…ولی خب همینطور به این فایل ها گوش میدادم…تا رسیدم به فایل قانون جذب در قران که به نظرم یکی از کلید های اصلی حل این مشکل بود…تو اون فایل استاد آیه ای فوق العاده در قران اشاره می کنن که در مسابقه ی قبلی هم به اون اشاره کردم…(واقعا خیلی این آیه رو دوست دارم…)
مجادله)10 :
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
ترجمه(از خودم-سعی کردم عینا ترجمه خود آیه باشه! و جملات داخل پرانتز اون برداشتی که خودم کردم و از استاد یاد گرفتم هستش):
همانا نجوا(گفت و گوی های ذهنی که معمولا اگر ذهن رو تربیت نکرده باشید،اغلب به صورت منفیه) از شیطان برای غمگین کردن کسانی که ایمان آوردند(است) و نیست به ضررشان چیزی جز به اجازه خداوند و بر خداوند پس توکل کنند مومنان.
دوستان این آیه به وفور نشون میده که کار شیطان هست غمگین کردن ما با این گفت و گو های ذهنی مسخره…در واقع این گفت و گو های ذهنی صرفا چرت و پرته و چیز دیگه ای نیست و خداوند راهشم گفته که اگر اینا اومد باید چیکار کنین…باید به خداوند توکل کنین…
این آیه رو که یاد گرفتم زنگی در مخ من خورد!ولی خب می گفتم مفهوم واقعی توکل چیه …چطور باید توکل کرد…خدایا تو میگی توکل کنم؟چطور اینکارو انجام بدم…
دوستدعزیز من هم مثل دوران شما راطی کردم کامل درک کردم چی براتون گذشته خداراشکر که خداوند دست مارا گرفت ودرمسیر صحیح قرار داد واقعا درمسیر استاد بودن لیاقت میخواهد موفق باشید
سلام به همه دوستان خوب ام
وقتی به رابطه خودم و پروردگار متعال فکر میکنم یاد این جمله میوفتم که : ما وقتی یک ماشین نسبتا گران رو میخریم از همه لحاظ خیالمون جمع هست مثلا ، ما همیشه خیالمون جمع وقتی یه ماشین تویوتا میگیریم میدونیم گارانتی داره و ١٠٠٪ شرکت تویوتا از ماشین اش حمایت میکند ! این موضوع دقیقا تو زندگی ماس ! الله متعال ما رو خلق کرده ، از روح پاک اش در ما دمیده ! پس ١٠٠٪ ما تحت پوشش و گارانتی خداوند هستیم ، من همیشه در دعا هایم میگویم : خدایا تو من رو آفریدی ! میدونم ! حتم دارم تو من رو گارانتی کردی ! تو حواست هست به من ، همیشه هر جا گیر کنم اگر صدات کنم در دسترسی ، امداد های الهی ات میرسد ، خدایا شکرت برای اینکه تو همیشه در دسترسی
شاد باشیر همیشه دوستان خوبم و از حمایت های الهی غافل نشوید
بسم الله الرحمن الرحیم
من وقتی به بدن خودم نگاه میکنم و میبینم که قلب من اینقدر دقیق و منظم داره کار میکنه و نیازی نیست که من کار خاصی انجام بدم و خودش داره به طور دقیق کار خودشو انجام میده و من این وسط هیچکاره هستم پس من متوجه میشوم که یک تدبیر گر دانا این همه پیچیدگی را بوجود آورده و من این وسط هیچ نقشی در کنترل قلب خودم ندارم.
همچنین زمانی که به سایر اعضای بدنم نگاه میکنم و از این همه پیچیدگی متحیر میشوم
خیالم راحت میشود که یکی پشت پرده وجود دارد.و عقل هم تایید میکنه که هیچ چیزی به خودی خود بوجود نمی آید.
همین نگاه واقعا به من آرامش میده و خیلی مسئله را برای خودم پیچیده نمی کنم.همین نگاه به من آرامش میده.که یک کسی ناظر بر من هست و هواسش به من هست.و وقتی که خودم را در برابر خدا حس میکنم دیگه خیالم راحت میشه و همین طرز نگاه که میگه عالم محضر خداست و در محضر خدا معصیت نکنید.همیشه هواسم هست که رفتار و کردار و گفتارم خداپسندانه باشد.
اگه بخواهم بیشتر توضیح بدهم باید بگم که
تمام عالم آفرینش نشانه وجود خداست هر ذره از این عالم تا کهکشان های هزاران سال نوری همه و همه نشانه های وجود خالقی مدبر و عالم است.
وقتی به این عالم نگاه می کنیم و این همه نظم را در آن می یابیم از خودم سوال میکنم که چه کسی این همه نظم و زیبایی را بوجود آورده.
امکان ندارد این همه نظم و ترتیب به خودی خود بوجود آمده باشند.و یک خالقی پشت پرده وجود داشته باشد.
این ها همشون نشانه وجود خداست.
به قول بابا طاهر:
به دریا بنگرم دریا تو بینم به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم
نتیجه اینکه.من با باور اینکه عالم محضر خداست و در محضر خدا معصیت نکنید.همیشه خدا را بر خودم ناظر میبینم.و این باور به من آرامش میدهد
با نام و یاد خدای مهربان اول از هم از استاد عباس منش مچکرم که با مطرح کردن سوالات خوب همه ما دوستان را به فکر کردن و بعد مرور افکارمان در مورد موضوعاتی که استاد مطرح میکنند به چالش میکشند یا از لحاظ ذهنی درگیر این موضوعات میشیم.
باورهایی زیادی در دوره هایی متفاوت از استاد در مورد خداوند مطرح شده که شخص بنده این باورها را مینویسم و بعد نحوه تقویت این باورها را به صورت خلاصه بیان میکنم.(البته هر کسی سبکه یادگیری خودش را داره و باید ببینه با چه روشی راحتتر میتونه این باورها در در ذهنش نهادینه کنه )
باور: ثروتمند شدن،معنوی ترین و خیر خواهانه ترینکار دنیاست.
باور: حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی با خود همراه کن.
باور:ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه،خدا پسنده ترین کار جهان.
باور:ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان،با فظیلت ترین کار جهانه.
باور:ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.
باور”تنها راهی که به خدا برسی اینکه ثروتمند بشی راه دیگه ایی وجود نداره.
باور:من سرنوشتم اینکه فقط ثروتمند بشم.
باور:خداوند بیشتر از من می خواهد ثروتمند شوم.
باور:این خداوندقدرتمند ترین نیروی حاکم بر جهان.
باور:همچین نیروی در وجودتان هست.
باور:خدایا می خواهم با آرامش بخوابم و به من الهام کن در مورد این موضوع.
باور:این خدا با من صحبت می کنه.
باور:خدایی من هدایتگر من به من بگو کمکم کن من باورت دارم.
باور:خداوند هر لحضه هدایتت میکنه به مسیرهای بهتر،ساده تر،قشنگ تر، زیباتر
باور:که خدا تمام جواب ها را می دونه و با من به شکل های مختلف در میان میزاره
باور:من نیروی در تو بیدار میکنم که در هر لحظه بهترین کار ممکن را بهت می گه وشرایطش را در اختیارت قرار میزاره
باور:خدایا می خواهم بازهم بهتر بشه شرایط
باور:این خدا کاره را برای من انجام میده.
باور:خداوند همیشه با من هست عاشق منه من را دوست داره و عاشقانه میخواد به من کمک کنه تا در مسیر خواسته هامحرکت کنم.
باور:سرمایه اولیه ات خدا میشه،تبلیغت خدا میشه،پارتیت خدا میشه،همه کارها را انجام میده.
باور:خدایا وظیفه ات به من ثروت بدی
باورخدایا وظیفه ات به من آرامش بدی
باور:خداوند با منه، عاشق منه، به فکر منه، من را دوست داره، برای من ارزش قائل،من نزد خدا محبوبم،من نزد خدا مقدسم،من نزد خدا دوست داشتنی هستم.
باور: خداوند عاشق منه،با همین چیزی که الان هستم،خداوند من را قضاوت نمیکنه،همنجوری که الان هستم من را پذیرفته این دیگه بالاترین حدش.
باور:من اگه ثروتمندتر شوم به خداوند نزدیکتر می شوم.
باور:تو سوال را بپرس با ایمان و باور درست بعد از خدا بخواه که راحلش را بده.
باور: الف:خداوندی که درون تو و تو را دوست داره و عاشقانه می خواهد بهت کمک کنه همه سوالات را جواب داره براش؟ ب:سوال بپرسی؟
سوال:خدایا چه جوری این را داشته باشم؟
سوال:میخواه خدایا یک نفر خوب استخدام کنم کمکم کن چطور؟
باور: ما بی نهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمت های خداوند
باور:ما بی اندازه به خدا نزدیک هستیم
باور: خدا آرام آرام بهش الهام کرد
باور:که خداوند به شما از زبان افراد مختلفایده میده.
باور:همانگونه که خداوند این ایده را فرستاده مقدمات انجامش را نیز مهیا کرده.
باور:خداوند در زمان مناسب امدادش را از طریق دستان بسیارش می فرستد
باور:ما در هر لحضه داریم هدایت میشیم داریم کمک میشیم از طرف پروردگار
باور:همه چیز خیلی سریع خداوند سریع جواب میده
باور:خداوند کمک کی کنه همه چیز راحت بدست میاد نیاز نیست شما کار خاصی بکنید غیر از اینکه ایمانتون را تقویت کنید و باور کنید این قدرت هدایتگر را اینها همینه
باور:این خدا هدایت می کنه
باور:من سرنوشتم اینه خداوند به من اینقدر ثروت بده یا اینقدر ثروت داده که اصلا نتونم بشمارمش نتونم به حساب بیارمش
باور:همان خداوندی که این رویاها را به دلم انداخته قدرت تجربه و زیستن این رویاها را در وجودم قرار داده
باور:که خداوند به شکل های مختلف از طروق مختلف این کار را انجام میده
باور:که خدا با من حتما صحبت می کنه
باور:که من لیاقت دارم با من صحبت کنه
باور:این خدایی که با من هست
باور:این خدای که تو درون من هست
باور: خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
باور:نیروی که هر لحظه با شماست نیروی که همه کار براتون انجام میده
باور:تنها قدرت جهان رب،تنها قدرت جهان الله
باور:خدایا میدونم که تو هستی قدرتمند این کاره ایی نیست شاید از دست این به من بدی شاید از دست کسی دیگه ایی به من بدی من این را میدونم
باور:فقط روی خدا حساب باز کن
باور:به لطف خدایی مهربان من به شرایطی رسیدم که در تمام جنبه های زندگیم احساس خوشبختی می کنم واقعا احساس آرامش میکنم،احساس سعادت میکنم و این چیزی که برای شما می خواد اتفاق بیفته
باور:ما در هر لحظه داریم هدایت می شیم،داریم کمک میشه از طرف پروردگار
باور:خداوند کمک می کنه همه چیز راحت بدست بیاد نیاز نیست شما کار خاصی بکنید
البته باورهایی زیاد دیگه بود که بنده به همین مقدار بسند کردم این باورهایی بالا از دوره روانشناسی ثروت 3-2-1،فایل رایگان استاد بر روی سایت، فایل سه برابر کردن درامد و غیره
طرز کار بنده با باورها: من تمام تمرکز را بر روی یک باور میگذارم از چند هفته تا چند ماه و این باورها را هر روز تکرار میکنم بر روی فلش کارت هایی می نویسم مثلا روزانه 20 باور را تکرار میکنم و فایل صوتی اون باور را هم آماده میکنم و هم زمان که فلش کارت ها را مرور میکنم فایل صوتی اش با صدای خودم که مربوط به اون فلش کارت هاست را مرور میکنم و این روند را اینقدر تکرار میکنم تا از بر میشم یا حفظشون میکنم یعنی هر روز روزی 20 باور و در هفته میشه 100باور و جمعه ها هم فقط مرور میکنم هم فایل صوتی اش را هم فلش کارت ها را البته شخص بنده از روش جی 5 برای نهادینه کردن باورها استفاده میکنم و طبق روش به خاطر سپاری این مطالب را در 4 یا 6 ماه در ذهنم نهادینه میکنم.
نکته مهم:اینکه چقدر صول میکشه تا نتیجه را در زندگی تان ببینید به این بستگی دارد که چقدر طول می کشد تا آن باور را در ذهن تان نهادینه کنید.
و یادمان باشه خیلی راحتتر می شود فرکانس را ایجاد کرد تا فیزیک را
چون وقتی فایل صوتی را گوش میکنم در بعضی از مواقع (البته به نظره بنده) اون انسجامی را که باید داشته باشیم نداریم یعنی در حال شنیدن باورها هستیم و از یک طرف مشغول افکار منفی یا ناخواسته ها (خودم تجربه اش کردم) ولی وقتی شخص بنده هم زمان فایل صوتی به همراه استفاده از این فلش کارت ها هستم تقریبا با تمام تمرکز مشغول اون باورها هستم واقعا شرایط فوق العادهای را تجربه میکنم چون تمرکز خیلی مهمه (در دور عزت نفس جلسه پنجم و دور راهنمایی عملی دستیابی به رویاها)
استاد در مورد تمرکز توضیحات مفصلی را داده اند و بعد از چند هفته که اون باورها را تکرار میکنم (خواهش میکنم عجله نکنید این یک روند و هر چقدر این باورها را نهادینه کنید نتیجه ملموستره) باورهات را کار کنی توی مدار بهتر میفتی مدار بهتر منظورم ایده هایی بهت الهام میشه یک قدم کوچک یک عالمه نتیجه گرفت. و وقتی که نتایج کوچک آمد من از خداوند سوال میکنم که من را هدایت کنه در مورد موضوعات مختلف مثلا من قبل از خواب هم فایل صوتی این باورها:
باور:همچین نیروی در وجودتان هست.
باور:خدایا می خواهم با آرامش بخوابم و به من الهام کن در مورد این موضوع.
باور:خدایی من هدایتگر من به من بگو کمکم کن من باورت دارم.
و آیه قرآنی ضللهمه ها نجوه ها و تقواها (به همه الهام می کنه خیر و شرشون را )
خداوند در قرآن به پیامبر میگه (تو که تیر نداختی خدا تیر انداخت)
میپرسی بهت میگه به شکل هایی مختلف
با خودم میگم و بعد میخوابم و با ایمان واقعا خداوند بعد از خواب که بیدار میشم ایده ای به ذهنم میرسه بی ربط و بعد از چند روز متوجه میشم که کارم به راحتی انجام شده از راه ساده از راه معمولی و چون این راهها اینقدر بدیعی متوجه اش نمیشی و وقتی شب قبل از خواب تمرین فانوس دریایی را انجام میدهم اینقدر اتفاقات خوب در طول روز برایم افتاده را می نویسم واقعا سجده شکر به جا میارم که باورتان نمیشه در همه ابعاد.و یادتان باشه که
اینقدر بر روی خودت کار کن که ایمانت به یقین تبدیل بشه
و من تیوکل علی لله فهو حسبه و بلغ امره (هر کس به خداوند توکل کند خدا برای او کافی است و کارش را به انجام میرساند)
نفخت فیه من روحی(خدایا همه از توییم و به سوی تو باز میگردیم)
و واقعا هر کس بر روی باورهایش کار کنه با ایمان و یقین و عمل کنه به الهامات از هدایت شدن در آیه قرآن گرفته تا مسائل مالی یا سلامتی یا هر چیزی که فکر کنید بهتون نشانه هایش گفته میشه
و این نکته خیلی مهمه : اینقدر بر روی خودت کار کن که ایمانت به یقین تبدیل بشه
انشالله هر کجا هستی در پناه الله یکتا باشید
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر میکنه.
بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
دوست عزیز
لذت بردم
سپاس گزارم ارتون
سلام و درود فراوان به تمام کسانی که تلاش میکنند تا این باور را در درون خود هر روز و هر روز قوی تر کنند که آینده ی هر انسانی در دستان و در اختیار کامل خود اوست.
قبل از گفتن هر چیز یادآور میشوم که این دیدگاهم را مدیون زحمات جناب آقای عباس منش و همکاران گرامیشان هستم وسپاس و سپاس و سپاس بابت بودنشان.
من یاد گرفتم و با تمام وجودم درک کردم که خداوند ذات انرژی است و یک دلیل علمی محکم که میگوید انرژی هیچگاه به وجود نمی آید و از بین هم نمیرود وفقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود.زمانی که با این دیدگاه به خدایم نگاه میکنم پیوسته درمیابم که خداوند در تمام لحظات و تمام جاها وجود دارد زیرا اطرافمان تمام کائنات پیوسته انژی را نشان میدهند و چقدر لذت دارد که میفهمی خداوند همواره و همه جا با تو هست.
برای اینکه ایمانمان را با این باور در مورد خدا قوی کنیم ابتدا باید یاد بگیریم و دریابیم که کل جهان هستی بر اساس یک سری قوانین که هیچگاه عوض نمیشوند کار میکند.دوستان خداوند عادل است و به هر کس چیزی را میدهد که خود آن انسان میخواهد اما در اکثر مواقع ما داریم فرکانسی را نا آگاهانه میفرستیم که آن را نمیخواهیم اما جهان طبق قانون شرایطی را برای ما مهیا میکند که با فرکانسی ارسالی مطابقت دارد و ما آن را تجربه میکنیم.پس ما باید یادبگریم وتمرین کنیم که چگونه فرکانسی را به جهان بفرستیم که همان را میخواهیم و راه تشخیص آن این است که در زمانی که ما چیزی را میخواهیم و داریم به آن فکر میکنیم باید احساسمان خوب باشد و در آن لحظه احساس شادمانی کنیم(قانون جذب)،به این ترتیب آرام آرام به ما نشانه هایی از آن خواسته داده میشود که باید آنها راببینیم و درکشان کنیم و زمانی که این اتفاق می افتد برای ما نشانه های بزرگ تر و بزرگ تر فرستاده میشود و این گونه ایمانمان به خداوند قوی تر و قوی تر میشود.
برای تمامی شما آرزوی ثروت سعادت و سلامتی دارم.
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر میکنه.
در مورد نشانه ها که دیروز کلی نشانه بهم نشون داد و من فقط منتظر نشانه ی بعدی بودم تا سپاسگزاری کنم و خدارو بیشتر از لحظه ی قبل باور کنم و بسیار خوشحالم و سپاسگزار خداوندم بابت تمام نشانه هایی که به انسان ها نشان میدهد.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
با سلام خدمت استاد عزیز و یاران همراه
این باور که ما دستان خداوند هستیم . وخداوند از طریق ما قدرت و عظمت خود را متجلی میکند .و همواره خواست خداوند خوبی وزیبایی و ارامش است .وقتی این باور در ما نهادینه شود اغوش گرم خدا را حس خواهیم کرد و چنان ارامش ورضایت خاطری ما را فرا خواهد گرفت که انگار تک تک سلولها و ذرات وجودمان لبریز از شور و شعف خواهد شد ومثل نوزادی که در اغوش مادر ارمیده ارام خواهیم گرفت .
موید باشید
با سلام خدمت شما دوستان عزیز و استاد گرانقدر که دلمون خیلی برا دیدنش تنگ شده
با توجه به اینکه حدود دو سال و نیم هست که از محصولات و برنامه های شما استفاده میکنم و تقریبا همه محصولات رو دارم
بهترین باوری که در خودم نسبت به خدا ایجاد کردم همون باوری هست که استاد هم در تمامی دوره ها فرمودند
و اونم اینه که خداوند لا مکان است و لا زمان و یک انرژی هست که همه جا هست و ما بهش شکل میدیم یعنی ما هر جوری که ببینیم این انرژی رو همین جوری بهمون واکنش نشون میده و من این طور باور کردم که خداوند مانند غول چراغ جادو هست که فقط میگوید فرمان بردارم و هرچیزی رو که بخواهیم چه خوب و چه بد بهمون میده
فرض کنید که پدر شما یک کارخانه بسیار بزرگ دارد که بخش های زیادی مثل بخش تولید بخش فروش و… دارد و همه تقریبا میدونن که شما فرزند رییس کارخانه هستید و همه از پدر شما که رییس هست حساب میبرند در این صورت وقتی تو کارخانه قدم میزنید و به بخش های مختلف سر میزنید آیا نگران این هستید که کسی به حرف شما گوش ندهد یا کسی به شما بی احترامی کند جواب خیر است چون شما دستتون تو دست پدرتون یعنی رییس کارخانه هست و اگر کسی به شما بی احترامی کند یا به حرفتون گوش نده به پدرتون میگین که اینو اخراج کن
حالا جهان مثل همون کارخانه هست و رییس کارخانه همون خداست که دست ما تو دست اونه و این یعنی قدرت و این یعنی همه چیز
غول چراغ جادو همون خداست که همیشه با ما هست و فقط میگه فرمان بردارم اگه این باور رو نسبت به خداوند داشته باشین دیگه هیچ وقت نگران نمیشین مثلا کسی شمارو به دادگاه میکشونه تا محکومتون بکنه ولی ما میدونیم دستمون تو دست اونه نه قاضی و نه اون فرد برای همین هیچ وقت نگران نیستیم و فقط همه چیز رو از غول چراغ جادو یعنی خدا درخواست میکنیم من خودم هر وقت هر چیزی رو که میخوایم تو ذهنم به خدا درخواست میدم و اونم میگه فرمان بردارم سرورم
و البته و صد البته باید به این نکته مهم توجه داشت که زمان و میزان پاسخ غول چراغ یا همان خدا به میزان باور ما نسبت به خدا بستگی داره یعنی در اعماق وجودمون چقدر باور داریم به این که خداوند قدرت مطلق و همه چیز دست اونه
و یه نکته دیگه غول چراغ به حرف ها و درخواست ما صرفا واکنش نشون نمیده بلکه به کانون توجه و احساسات ما واکنش نشون میدهچ
من خودم هر زمان که احساس خوب مانند سپاس گذاری و… داشتم درخواست هایم سریع به وجود میومد ولی هر زمان که احساس اظطرار و نگرانی و ترس داشتم نتیجه عکس میشد پس باید به این نکته خیلی توجه کرد
هر زمان که در احساس عالی یعنی هماهنگی باخداوند باشید« انا اقول له کن فیکون »میگویی میخواهم و میشود
با تشکر فراوان