باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 49

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2845 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان عزیزم

    به جرات می توانم بگویم که قشنگ ترین تغییری که بعد از استفاده از آموزه های استاد در زندگی خود می بینم تغییر دیدگاهم نسبت به خداوند است و معتقدم این تغییر دیدگاه باعث تمام اتفاقات معجزه آسا در زندگی من شده است.

    وقتی ما باور داشته باشیم که تکه ای از ذات بلندمرتبه الهی هستیم خودمان را با او یکی میبینیم. من پیش از این برای راز و نیاز کردن با خدا همیشه به دوردست ها نگاه میکردم و دستم را بطرف آسمان میبردم و او را صدا میکردم. گاهی هم که خیلی گله و شکایت داشتم با صدای بلند او را صدا می کردم گویی که صدای مرا نمی شنود و مرا فراموش کرده است. اما حالا وقتی می خواهم با خدای خودم حرف بزنم روبروی آینه می ایستم و دستانم را طوری روی سینه ام قرار میدهم مثل اینکه خودم را در آغوش گرفته ام و چون خودم را تکه ای از خداوند میبینم نه یک موجودی جدای از او پس انگار خداوند را در آغوش گرفته ام. این متعالی ترین احساسی است که تا بحال در زندگی داشته ام. آنقدر خودم را بزرگ و بی نهایت می بینم که دیگر وقت مشغولیت به مسائل پوچ را ندارم. این مسائل پوچ که می گویم، قبل از اینکه روی خودم کار کنم تقریبا 99 درصد زندگی مرا تشکیل می دادند.

    شناخت خداوند یعنی شناخت خود و شناخت خود یعنی شناخت خداوند. ما به قدرتی لایتناهی متصل هستیم و اکثر ما این را نمی دانیم و مدام به هر خار و خاشاکی برای نجات زندگی خود چنگ می زنیم. غافل از این هستیم که قدرتی بی کران وجود دارد که از رگ کردن به ما نزدیکتر است. او فقط بندگی از ما می خواهد و دیگر هیچ چیز. در مقابل بندگی و باور کردنش همه چیز و همه چیز و همه چیز به ما می دهد. من به معنای واقعی کلمه معجزات او را در زندگی ام درک کرده ام. اتفاقاتی که حتی کسانیکه متخصص و دست اندر کار بودند باورشان نمی شد. و من اشک شوق می ریزم که خدایا من هیچ کاری بجز بندگی تو نکردم. هیچ کاری و تو مرا از قعر چاه به سمت بی نیازی می بری. بی نیازی از مال دنیا، از داشتن آدمهای خوب و با ارزش و نیازمندی به خودت. من افتخار میکنم و سر تعظیم و تسلیم در برابر نیازمندی به او فرود می آورم.

    خداوند بزرگوار است. به خودمان یادآوری کنیم دفعات بیشماری که ریسمان زندگی ما نزدیک به پاره شدن بوده ولی او نگذاشته که پاره شود. دفعات بیشماری که آبروی ما در خطر بوده و او نگذاشته آبروی ما ریخته شود. حتی زمانی که به این آگاهی ها نرسیده بودیم و در یک شرایط نامناسب دست نیاز بسویش دراز کردیم و او دست ما را گرفته است.

    من حالا او را می شناسم. به وجودش ایمان دارم و به اینکه تمام قدرت در دستان توانمند اوست. دیگر حتی بزرگترین و مهمترین افراد در زندگی گذشته من نقشی در سرنوشت من ندارند. من ایمان دارم که دستان خداوند هر بار از یک سو و از یک طریق به من روزی می رسانند. من دیگر دستان خدا را با متوسل شدن به بنده ای مثل خودم یا با التماس کردن به فردی بالاتر از من از نظر درجه و یا ترسیدن از تهدید افراد نمی بندم. نتیجه این کار در زندگی گذشته من بجز بدبختی و سرشکستگی هیچ چیز نبود.

    ایمان دارم که او همیشه هست، همه جا هست، با من از جا بلند می شود، با من راه می رود، با من حرف می زند، با من غذا میخورد. فقط با من نمی خوابد چون وقتی من خوابم باید مواظبم باشد. هر جایی که بروم مثل یک بادی گارد همراه من است. یک بادی گارد که در مقابل هر خطر، سختی، تهدید و بلایی نگهبان من است. هر کاری که میخواهم بکنم و نزدیک است که نگران انجام نشدن کارها باشم به خودم یادآوری میکنم که تو دست در دست خداوند به آنجا می روی. تو تنها نیستی. اصلا ترس و نگرانی معنایی ندارد. او در کنار توست. حتی اگر کارم در جایی که فکر می کنم باید انجام شود، انجام نشود به خودم می گویم چه خوب شد که انجام نشد. چه خوب شد با خدا رفته بودم وگرنه ممکن بود که انجام شود و شری در آن باشد. و بعد با آرامش به خدایم میگویم حتما میخواهی مرا با اتفاقی بهتر از این غافلگیر کنی.

    و من با اتفاقی بهتر از آن غافلگیر میشوم.

    باور کردن خداوند بعنوان بزرگترین و تنها قدرت بی انتها در جهان بزرگترین تحول در زندگی من بود و من در هر ثانیه از زندگی ام سپاسگذار خداوند هستم که مرا در این مسیر قرار داد که توسط استاد به راه درست هدایت شوم.

    استاد مثل همیشه ممنونم. سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    سیدعلی توفیقیان گفته:
    مدت عضویت: 2919 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سلام و احترام خدمت استاد عزیزم جناب آقای عباس منش و کلیه دوستان اعم از دستندر کاران سایت وزین عباسمنش و اعضا سایت

    دوستان عزیز امام علی علیه السلام میفرماید در مورد ذات خداوند تفکر نکنید

    این به چه معنی است ؟

    دوستان عزیز ما قائم به ذات پرورگار هستیم ما مخلوق ذات خداوند هستیم و مخلوق محدود است و خداوندخالق است و لاحد

    اگر بخواهیم بفهمیم که قائم به ذات بودن معنی آن چیست پیشنهاد من این است که دوستان نرده بامی را تصور کنند که ارتفاع آن تا کره ماه است

    دوستان عزیز این نرده بام موجود است اما در ذهن شماست یعنی قائم به شماست و شما هرلحظه اراده کنید میتوانید این نرده بام را از ذهنتان پاک کنید یعنی از موجودیت ساقط کنید

    دوستان عزیز ما قائم به ذات نیستیم بلکه قائم به ذات بارتعالی هستیم و خداوند خود قائم به ذات خود است

    و ما نمیتوانیم ذات باری تعالی را درک کنیم

    دوستان عزیز ما تکه ای از ذات خداوند نیستیم اگر شما به نهج البلاغه مراجعه کنید میبینید که امام علی علیه السلام در توضیح انالله وانا الیه راجعون میفرماید که ما ملک خداوند هستیم و همه میمیریم یعنی به لقا الله میپیوندیم. واین در هالی است که مترجمین نهج البلاغه نیز خود به این معنی نرسیدند که امام علی علیه السلام ما را ملک خداوند میداند و نه جزئی از خداوند

    عزیزان! به نظر من اعتقاد عمیق و دقیق به قائم به ذات باریتعالی بودن منجر میشود به اینکه ما دائما خود را در محضر بارتعالی ببینیم باعث میشود که مقام رب که به تعبیر قرآن ما از آن خوف باید داشته باشیم در تمامی آنات زندگی همراه ما باشد البته هرچه بنا به تعبیر حضرت استاد ایمان ما به لا مؤثر فی الوجود الا الله بیشتر باشد به موفقیتهای شگفت انگیزتری میرسیم در زندگی

    استاد عزیزم جناب آقای عباسمنش خداوند اول است نه به معنی یک(1) بلکه به معنی قبل کل شی و خداوند آخر است نه به معنی انتهای هرچیز بلکه به معنی بعدکل شی

    استاد عزیزم خداوند انرژی نیست بلکه خالق انرژی است هرآنچه ما در باره خداوند تصور کنیم مخلوق ماست و نه تصویر خالق ما

    اینجاست که معنی یا اول الولین و یا آخر الاخرین رو میفهمیم

    تمامی اسما وصفات الهی مخلوق اون ذاتی هستند که ما درکی ازآن نداریم ونخواهیم داشت

    اما انسان که میتواند به مقام خلیفه الهی برسد میتواند مظهر اسما الله باشد کما اینکه در قرآن در مورد قوم فرعون میفرماید ولما آسفونا انتقمنا منهم (هنگامی که ما از آنها متاسف شدیم از آنها انتقام گرفتیم ) آیا تاسف و ناراحتی در ذات خداوند راهی دارد؟ قطعا خیر

    بلکه این تاسف وناراحتی مربوط به موسی علیه السلام است که خلیفه الله است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2983 روز

    در کاخ سلطان محمود سر دو نبشش هرنبشش یه گدا نشسته بود.یه گدا متملق چاپلوس وزیرمیومد براوزیر میگفت خودشیرینی میکردامیرمیومد سردار میومد هرکی میومد.یه گدام ساکت خوب قاعدتا اولی درامدش بیشتر بودگه گداری هم زخم زبون میزد به دومی خاک توسرت بی عرضه این زبونتو یه حرکت بده یه چیزی بگو ازصبح همش یه سکه گیرت اومده اونم میگفت کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه.همینجور روزها میگذشت واون شعارش همین بود کارخوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه.گذشت وگذشت خبر به سلطان رسیدگفت اره دیدمشون یکیشون ساکت یکیشون تامن میرسم اعلی حضرتا شاهنشاها.گفتند اون ساکته فقط یه جمله رو خیلی تکرار میکنه گفت چی؟گفتند کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه.گفت ا حالا بهش ثابت میکنم من خر کیم.دستور داد یه مرغ سرببرند داخل شکمش رو با مخلفات وادویه پرکنند یه الماس گرانبها از تصرفاتش داخلش بگذارندوببرند برای گدای چاپلوس اما غافل از اینکه قبلش وزیر براش بوقلمون برده بود سیر بود.تامرغ رو اوردندبی میل بود به روبه رویی گفت چقدر کار کردی گفت3سکه گفت 3سکتو بده مرغو بگیر گفت شرمنده شکمت سیره جنس بنجلتو میخوای بندازی بمن گفت یه سکه گفت نه.گفت به جهنم بیا مجانی مال تو.برداشت لقمه اول روکه اورد بالاتابرق زد یواشکی گذاشت تو جیبش همینجور که بقیشو میخورد گفت رفیق شاید همدیگه رو ازفردا ندیدیم ولی یادت باشه کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه.غذاروخورد فلنگو بست.فرداش سلطان اومد دید اون گداهنوز اونجا داره گدایی میکنه اون یکی نیست گفت رفیقت کجاست گفت نمیدونم امروز نیومده گفت فلان فلان شده من دبشب برات تهفه فرستادم توهنوز اینجا گدایی میکنی گفت سلطانا شرمنده قبل شما وزیر غذا داده بود سیر بودم دادمش رفیقم.گفت ببندین بیاربنش تو اوردند گفت ببندید به فلک باید تکرار کنی من میگم توهم بگو کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خرکیه بدبخت نمیگفت میترسید گفت تانگی میگم همینطور بزننت شروع کرد سلطان میگفت گدا میگفت کار خوبه خدا درست کنه سلطام محمود خر کیه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    خاطره گفته:
    مدت عضویت: 3365 روز

    به نام خداوند رزاق و هادی

    با تشکر از استاد گرامی و گروه تحقیقاتی عباسمنش

    به نظر من بهترین باور در مورد خداوند توحید است

    باور خداوند به عنوان تنها قدرت موجود در هر دو جهان و تنها نیرویی که می تواند ما را هدایت کند و خوشبخت کند .

    اگر این موضوع را باور کنیم و اداره امور خود را به دست این قدرت برترو یگانه بسپاریم خودش ما رو هدایت میکند و خودش تمام امورما را به دست میگیرد

    بسیار جالبه که بگویم بعداز اینکه من کل این مطالب رو نوشتم به قسمت دوم از فایل دوم قانون آفرینش هدایت شدم در مورد قانون درخواست که در آن استاد درمورد یکی از آیه های فوق العاده قران صحبت میکنند

    آیه و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب ………

    و در نهایت استادمی گویند هنگامیکه بندگان من در مورد من میپرسند به آنها بگو من نزدیکم واستاد می گویند چرا چیز دیگه ای نگفته چرا مهمه ؟ چون این مهمترین باور در مورد خداونده که باور کنیم که خدا به مانزدیکه چون خیلی از ما باور نداریم که خداوند به مانزدیکه هروقت میخواهیم دعا کنیم به قعر آسمونها نگاه میکنیم و دو مین موضوع اینکه اجیبو دعوه الداع…. من اجابت میکنم همواره درخواستهای شما رو به چه شرطی

    1- اذا دعان یعنی درخواستی باشه و

    2- البته اونها هم باید منو اجابت کنند و به من ایمان بیاورن منو باور کنند رابطه ما با خدا یک رابطه دو سویه است ما هم باید پذیرای خداوند باشیم در وجودمون و به اندازه ای که خداوند را باور داری به تو نعمت میده و دعایت را مستجاب میکنه و اگرخدا رو باور کنه اگه این اتفاق بیفته راهشو پیدا میکنه و رشد میکنه ( به نظرم یعنی همون توحید و باور خداوند بعنوان تنها نیرویی که میتونه ما رو نجات بده )

    و متوجه شدم در تمام موارد وقتی با یک تضاد مواجه شدم و از خدا یک درخواستی داشتم یعنی باورش کرده بودم دعا کرده بودم و باور داشتم اجابت میکنه حتی قبل از اینکه با سایت استاد آشنا بشم و روی باورهام کارکنم به طور ناخود آگاه هدایت میشدم و دعایم مستجاب میشده پس فکر میکنم دقیقا همینطوره باور خداوند به عنوان تنها نیروی نجات دهنده و روزی دهنده و شفا دهنده و هدایت کننده ما و باور این که به ما نزدیکه و مارو مستجاب میکنه

    من برای رسیدن به این باوربه این صورت عمل میکنم و هدایت میشوم

    1- همواره قرآن میخوانم و همانطور که خداوند فرموده در آن تعقل میکنم

    خداوند هم در قران فرموده مدام قران بخوانید

    تمام باورهای لازم برای سعادت انسان در قران وجود دارد و قران هدایت و بشارت برای مومنان است و هرکس را با توجه به فرکانسی که در آن قرار دارد هدایت میکند و در قران به دنبال اسما خدا میگردم و مدام آنها را به خودم یاد آور میشوم و از آنها نیرو میگیرم

    2- همانطور که استاد گرامی گفتند قران را به زبان عربی میخوانم و سعی میکنم باورهایی که در روانشناسی ثروت و قانون آفرینش آمده را در آن پیدا کنم تا بهتربتوانم آنها را بپذیرم

    3- من مدام روی باورهایم کار میکنم با فایلهای قانون آفرینش و روانشناسی ثروت و فایلهای رایگان استاد و چون باور دارم خداوند هادی است مدام از خداوند میخواهم منرا به راه راست هدایت کند و هر بار حس بد پیدا میکنم به یک آیه از قران و یا به یک فایلی از استاد یا یک کتاب صوتی هدایت میشوم که جواب سوالهایم را میگیرم

    4- من بیشتر فایلهایی از استاد را که در مورد خداوند صحبت کرده اند بارها و بارها گوش میدهم تا باورم در مورد خداوند تقویت شوند

    مثل الله مالک است

    ترس – ایمان

    فقط خدا

    خدا را بهتر بشناسیم

    خدا و ثروت

    5- مدام از خداوند میخواهم من را به راه راست هدایت کند چون باور دارم خداوند هادی است و در تمام قران هم این موضوع گفته شده

    6- سوره حمد را زیاد میخوانم با این باور که من را هدایت میکند ودر سوره حمد هم این موضوع به وضوح دیده شده

    (قبلا شنیده بودم خواندن سوره حمد ثواب و پاداش زیادی دارد وهمیشه به دنبال دلیلش بودم تا اینکه استاد در یک فایل گفتند که فرق سوره حمد با بقیه قران در این است که

    • از زبان ما گفته شده و

    • تنها سوره ای است که بسم الله الرحمن الرحیم در آن یک آیه است

    • ودر بقیه سوره ها ما خودمان ابتدای آن بسم الله الرحمن الرحیم می گوییم و آیه نیست

    و به نظر من اگر فقط در بسم الله الرحمن الرحیم تعقل کنیم توحید را می بینیم یعنی فقط به نام الله و فقط تکیه برالله

    خداوندی که رحمن و رحیم است یعنی فقط الله را باور کن وباور کن که الله رحمن و رحیم است و اگر ما این را باور کنیم آنوقت میفهمیم که

    باید سپاسگزاری کنیم از خداوندی که صفتش رحمان و رحیم است یعنی الحمدالله

    و الحمدالله رب العالمین و رب همه جهانیان است و همانطور که استاد گفتند رب یعنی فرمانروای مطلق و خداوند فقط خالق مانیست فقط پرورش دهنده مانیست

    • در تمام سوره حمد توحید آمده حس خوب داشتن آمده و حتی قانون آفرینش آمده و تقاضای هدایت ودرخواست آمده

    یعنی مثل یک درخواست از خداوند اولش سپاسگزاری است و خداوند خودش به ماگفته بگوییم اهدنا الصراط المستقیم و درخواست هدایت کنیم و دو فرکانس متفاوت را توضیح داده که در تمام قران هم دیده میشود و اینکه از خداوند بخواهیم ما را در فرکانس کسانی قرار دهد که به آنها نعمت داده است یعنی ثروت و نعمت و رزق و هدایت بخواهیم

    و در گروه گمراهان و غضب شدگان قرار ندهدیعنی فرکانس حس بدو گمراهی و شرک و کفر

    یعنی خداوند خودش فرموده همه اینها را از من بخواه یعنی همان درخواست و باور خدا وتوحید و باور کن که خدا میتونه هدایتت کنه و تنها نیرویی که میتونه این کار را بکنه خداونده پس از او درخواست کن و به او توکل کن

    به نظر من در کنار خواندن قران به زبان عربی و تعقل و تفکر در آن باید روی باورهایمان هم کار کنیم با فایلهای مختلف رایگان و غیر رایگان استاد و

    به این وسیله هدایت میشویم

    ترسهایمان را از دست میدهیم

    چون باور میکنیم که خداوند تنها قدرت موجود در دو جهان است با کار کردن روی باورهایمان و با خواندن قران و تایید آن باور ها در قران

    ————————————————–

    دلیل اینکه فرشتگان به انسان سجده کردند این بود که او حقیقت اسما خدا را می فهمید و خداوند در قران فرموده از اسما خداوند نیرو بگیرید و من این اسما را در قران پیدا میکنم و ضمن این که در هر موردی که مشکل دارم میگردم و فایل استاد را راجع به آن باور پیدا میکنم وچندین بار آنرا گوش میدهم مثلا در مورد بیماریها فایل سلامتی را گوش میدهم و وقتی باور کردم بدن من قوی و سالمه و خداوند به من یک بدن و یک سیستم ایمنی قوی داده آنوقت چون صفت شافی بودن خدا را باور دارم و باور دارم خداوند شافی است این ها را مدام به خودم گوشزد میکنم تکرار میکنم وبعداز اینکه باتمام مواردی که گفتم باورهایم در مورد خداوند قویتر شده

    یک فایل صوتی با صدای خودم ضبط کرده ام که من همواره در پناه خدای حافظ و ناصر و هادی و حی و قیوم و شافی قراردارم خداوند نیروی حاکم بردو جهانه من اداره امورم را به دست او میدهم او هادی است اون خودش منو هدایت میکنه او شافی است خودش منو شفا میده و او رزاق است خودش به من رزق میده و جملات دیگه برای هر باورم و هر صفت خداوند و….وو بارها و بارها آنرا گوش میدهم در خواب و بیداری

    وخدا رو شکر به لطف خدای رزاق و شافی و واسع و هادی هدایت میشوم به بهترینها

    متشکرم که وقت گذاشتید و مطالبم رو خواندی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  5. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 2866 روز

    سلام دوستان

    من فکر می کنم که تو دنیا یکسری فرشته ها و یکسری شیاطین وجود دارن که خدا این ها رو مامور کرده تا به کار بنده هاش رسیدگی کنه.

    این فرشته ها و شیاطین زبون ما رو نمی فهمن فقط احساسی که داریم رو می فهمن نه این که ما اون چیز رو می خوایم یا نه.

    فرشته ها خیلی سریع تر پیام های ما رو می فهمن و شیاطین قدرت فهمشون پایین تره.

    در واقع برای اینکه فرشته ها بفهمن مطابق احساسمون خوبمون خواسته ما چیه و به اون رسیدگی کنن، زمان کمتری لازمه ولی برای اینکه شیاطین مطابق احساس بدمون خواسته ما (که در اصل ناخواسته ی ماست) رو بفهمن زمان زیادی لازمه.

    خدا به بنده هاش اختیار داده و هر چیز رو که بخوان بهشون می ده. چه اون چیز خوب باشه چه بد. ولی به احساس های خوب سریع تر رسیدگی می کنه.

    خیلی از ماها اگه سوار هواپیما شده باشیم شاید اصلا از خودمون نپرسیده باشیم که این هواپیما با این عظمت چطور رو هوا حرکت می کنه. یا مثلا یک کارت حافظه به این کوچیکی چطوری این همه اطلاعات توش ذخیره میشه و زیاد ذهنمون رو درگیر نمی کنیم ولی چرا وقتی به خدا می رسیم و به نحوه ی رسیدگی به امورات ما، انقدر سوال می پرسیم که چطوری؟ چرا واقعا این سوال ها رو می پرسیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مرضیه جعفری گفته:
      مدت عضویت: 2983 روز

      دوست عریز سوال پرسیدن که بد نیست اتفاقا با سوال پرسیدن به اکتشافات و اسرار جهان میرسیم.اما باید همیشه سولات مثبت ودرست بپرسیم.اینکه اول بهش شک کنی خوبه چون یواش یواش دنبال جوابات میری و اون هدایتت میکنه واونوقته که به یقین وباور میرسی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسین صفری گفته:
    مدت عضویت: 3789 روز

    سلام به استاد گرامی و دوستان عزیز

    سپاس خدای مهربانی که ما را در کنار هم قرار داد تا با زیباترین وجه خودش “توحید”برسیم

    سپاس از استاد که یک بار دیگر دست خیری شد تا همه ما به یاد خدا باشیم و ان را در زندگیمون پرنگتر کنیم

    سپاس از دوستان گلم که با باورهای زیباتون به گسترش این انرژی کمک می کنید

    انقدر باورهای زیبا و قشنگ و عالی در مورد خدا گفته شده که هرچی بگم توضیح واضحات است

    خواستم تشکرکنم ازهمه دوستان و به خصوص استاد عزیز که این فضا را مهیا کردند

    سعادتمند در دنیا واخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    شادی آرامش گفته:
    مدت عضویت: 3163 روز

    E A:

    سلام به همه دوستان خداجویم،

    داشتم فکر می کردم که واقعا بهترین باور درباره خدا چی می تونه باشه. باورهای زیادی درباره خدا هست که دل منو قرص می کنه و واقعا نمی تونم بهترینشو انتخاب کنم. اما چیزی که الان به ذهنم رسید اینه که اگه ما باور داشته باشیم که این دنیا و ما به حال خودمون رها نشدیم و دنیا مالک (به قول خودمون صاحب)داره، اونم مدبرترین و قدرتمندترین صاحب و مدیر عالم، دیگه انقدر احساس ترس و نگرانی نمی کنیم. همیشه مادرها را مظهر مهربانی می دونن. یه مادر چه حسی به فرزندش داره؟ حاضره جونشم واسه بچه اش بده. دوست داره هر کاری از دستش بر میاد برای خوشبختی و خوشحالی بچه اش انجام بده. اما خب مطمئنا تواناییش برای این کار محدوده. حالا در نظر بگیرید کسی هزاران هزار برابر مهربان تر از مادر را که نه تنها عاشق این فرزنده (مخلوق خودشه)، بلکه قدرت اینم داره که اونو به همه آرزوهاش برسونه.

    واقعا ما چرا باور نمی کنیم خدا ما را خیلی بیشتر از مادرمون دوست داره. ما از طریق مادرمون وارد این دنیا شدیم، اما خالق واقعی ما کیه. کی بود که اراده کرد ما به وجود بیاییم.

    چرا ما خودمونو از خدا دور می دونیم. واقعا چرا؟ خدا اینجاست. همینجا. در درون من و تو. آره، ما تکه ای از خدا هستیم. پس چرا هویت الهی خودمونو انکار می کنیم. خدا لحظه به لحظه با ماست و عاشقانه ما رو دوست داره. این ماییم که اینو باور نداریم. این ماییم که باهاش غریبی می کنیم. با کسی که از همه، حتی مادرمون به ما نزدیک تره. کسی که نه تنها هزاران هزار برابر مهربان ترین مادران دنیا ما رو دوست داره، بلکه قدرت و اشتیاق اینو داره که ما رو به رؤیایی ترین آرزوهامون برسونه.

    چقدر ما خدا رو نشناختیم…

    وقتی خود خدا گفته الیس الله بکاف عبده (آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟)، دیگه ما چرا نگرانیم؟ غیر از اینه که باورش نداریم؟ قدرتشو باور نداریم یا اصلا اونو از خودمون دور می دونیم و باور نداریم که این قدرت در خدمت ماست. کلا دیدگاه ما درباره خدا از ریشه اشتباهه. ما خدا رو مثل یک پادشاه خیلی قدرتمند می دونیم که فقط دنبال اینه که مچمونو بگیره. این چیزیه که از بچگی کردن تو مغزمون.

    واقعا “چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید”

    وقتی خود خدا میگه بابا من براتون کافیم، فقط کافیه از من درخواست کنید، چرا باورش نمی کنیم. واقعا چرا؟ بیایید بشینیم با خودمون فکر کنیم چرا خودمونو نمی سپریم دست خالق؛ دست کسی که ما رو خیلی بهتر از خودمون می شناسه؛ دست کسی که این عالم رو به خدمت ما درآورده؛ دست کسی که از همه مدیران و سیاستمداران و سرمایه دارها و پادشاهان جهان قدرتمندتره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    امیرپرویز سالاری گفته:
    مدت عضویت: 3304 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    برا بار دوم هست که میخوام تو این فایل جواب بدم البته این چیزی که می نویسم زیاد ربطی به مسابقه نداره فقط برا دل خودم می نویسم ، تو این لحظه که دارم این فایل رو می نویسم دنیای بیرون بظاهر خیلی ها از اطرافیانم یک جهنم هست برای من اما من یک آرامش قلبی دارم که خیلی آرومم و احساس نزدیکی و یکی بودن با خداوند میکنم و گاهی اشک از چشمانم سرازیر میشه البته ازسر شوق و یکی بودن با خداوند که اصلا نگرانی بابت مسائل پیش رو و چگونه حل کردن مسائل ندارم از خدا خواستم که همه مسائل و مشکلات رو خودش حل کنه و فقط بهش قول دادم سالم زندگی کنم و از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم و فقط روی باورهای قدرتمند کننده کار کنم و اونا رو تکرار کنم و اصلا به چگونگی حل مسائل فکر نکنم چون حالم بد میشه مطمئنا در زمان مناسب همه چی درست میشه کافیه من فقط به قولی که به خدای خودم دادم عمل کنم و تنها کاری که باید انجام بدم اینکه حالم خوب باشه و ایمان داشته باشم بهترین اتفاق برام میفته . من خیلی وقتا ناخودآگاه همش اتفاقات بد رو تجسم میکردم دست خودم هم نبود و خیلی کنترلش برام سخت بود از خدا کمک خواستم کمکم کنه که این قد تصورات بد نداشته باشم چون واقعا روی احساسم و فرکانسی که می فرستادم تاثیر داشت و اتفاقات بدی رو برام رقم میزد به خدا گفتم من و.تو یکی هستیم یه کاری کن حالم خوب بشه و این قد ناخودآگاه تصور بد نداشته باشم و من بهت قول میدم سالم زندگی کنم.و به سمت اهدافم حرکت کنم فقط تو حالم رو خوب کن و مسائل پیش رو که حالم رو بد کرده بردار الان یکی یکی داره هر چی که خاستم برام درست میکنه واقعا خیلی احساس نزدیکی میکنم به خداوند ، داریم با هم همه چیز رو پیش میبریم واقعا خیلی حال خوبیه اتفاقات خوبی که مطمئنا بزودی برام میفته رو بعدا براتون می‌نویسم امیدوارم همیشه شاد باشید و به همه آرزو هاتون برسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    مهدی م گفته:
    مدت عضویت: 2730 روز

    سلام

    1- چه باوری درباره خداوند در ذهن مان بسازیم

    باور به خود الله آنطور که خودش رو در قران معرفی کرده

    2-راه کار برای ایجاد این باورها

    در قران گفته شده

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا

    اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خدا را فراوان یاد کنید

    تکرار رمز ورود به ضمیر ناخودآگاه

    الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

    آنان که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش مى‌یابد. آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش مى‌یابد

    وقتی به یاد الله باشی به آرامش میرسی و حس خوب داری

    3٫راه کار برای باورپذیرتر شدن این باور

    شناخت بیشتر الله و تفکر در خلقت

    إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ

    هر آینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرتهاست

    الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

    آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خفته، یاد مى‌کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‌اندیشند: اى پروردگار ما، این جهان را به بیهوده نیافریده‌اى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار.

    در همه حال به هدفت فکر کن

    وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَهً وَأَصِیلًا

    و بامدادان و شامگاهان نام پروردگارت را بر زبان بیاور

    وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَهً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ [٧:٢٠5]

    پروردگارت را در دل خود به تضرع و ترس، بى‌آنکه صداى خود بلند کنى، هر صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش.

    صبح و شب هدفت رو مرور کن چون مغز در سطح آلفا هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    RITA گفته:
    مدت عضویت: 2980 روز

    من از لحظه هایی که بی شک باید میمردم و خداوند به من فرصت زندگی دوباره داد نمی گویم (و این است که هر صبح اولین جمله ام شکر یه روز جدید را دیدن و فرصت زندگی در یک روز دیگر است) یا حادثه هایی که از سر عزیزانم گذراند! که بی شک همه یک بار در زندگیشان تجربه کرده اند. از اضطرابهای روزمره و چالشهای کوچک و بزرگ زندگی میگویم! از نجواهای بی پایان ذهن میگویم که اگر دل به دلشان دهی تا قعر جهنم تو را می برند! و تنها آرامشم پناه بردن به ذات احدیتش از شر این نجواهای شیطانی است و سپردن همه امور به توان بی حد و منتهایش است آنزمان که راهکاری نمیدانم که خود هزار دست و هزار راه دارد برای اسان کردن مسیرم و حل کردن مساله ام.

    بدون باور وجودش زندگی سخت خاکستری و تنگ میشود و محدود و همین است که بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود.

    قصدم شرکت در مسابقه نبود اما با خواندن تعدادی از نظرات دوستان این دلنوشته جاری شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: