باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 5

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیرا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 3587 روز

    سلام به دوستان من . من در مورد این سوال یک شکل ذهنی هیجان انگیز درست کردم اینگونه باور های روح ام را ایجاد و با کمک ذهنم وارد مدل می شوم اینگونه ذهنم نیز به من کمک می کنه و با من همراه میشه . حالا مدل ذهنی من : من در مسیر و طرح الهی ام ام که به صورت جاده است در حال زندگی کردن هستم . هدف اصلی من در این جاده زندگی داشتن احساس آرامش و عالی است . منبع همه احساسات خوب خداوند است که در وجود من در مسیر و در مقصد به صورت نوری وجود دارد . حالا خداوند برای اینکه من در مسیر احساس خوب داشته باشم همه جور نعمت در مسیر من قرار داده . قبلا گفتم منبع احساس خوب خداوند است و من با دیدن نعمت ها لذت می برم به وجد می آیم و یاد خالق خود و این نعمات می افتم و آگاهانه شکر می کنم . دیدن نعمت و شکر باعث احساس خوب عالی می شود و مسیر را نورانی تر و با نعمات بیشتر می کند . منبع احساس خوب هر بار با نعمتی به دل و ذهن من می آید یک بار با سلامتی که خدا می شود منبع قدرت و لطیف یکبار با غذای خوشمزه می شود رزاق مهربان ، یکبار با کمک های غیبی که می شود خبیر و لطیف ، یکبار با روشن کردن خواسته هایم که می شود آگاه به ظاهر و باطن و…. کی بی شمارند . در این جاده من خواسته هایی هم دارم که می شود منبع قدرت ، بهترین یاور ، حامی همراه دوست ، یکبار با عشق و رابطه عالی که می شود صاحب قلب ها و .. . من اینگونه در مسیر صراط مستقیم هستم . باور های منفی من در اطراف جاده هستند اما ذهن و قلب من متوجه نور است .هرگاه علف های هرز و کمبود های اطراف جاده من را بسوی خود بکشانند با صبر و احساس خوب می ایستم ، باور مثبت را می سازم و با سرعت بیشتر پیش می روم . در مسیر هرگاه خواسته ای در من شکل گیرد منبع احساس خوب به من آنچه که در طرح الهی ام ایت را به من نشان می دهد و من فقط در جاده الهی ام به خواسته الهی ام توجه می کنم و پیش می روم . خلاصه منبع احساس خوب همه خیر و صفات خوبی است به شرط ابنکه در مسیر باشیم و مانند منبع سرشار از هر نوع احساس خوبی باشیم . امیدوارم واضح گفته باشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  2. -
    رحیم رستگاری گفته:
    مدت عضویت: 3180 روز

    با سلام و عرض ادب

    به نظر من یکی از بهترین باور برای شروع کسب باور صفت رب العالمین و هدایت گر هست.

    خدای من رب العالمین، هدایت کننده ی تواناست.

    ما خدایی داریم که ما را آفریده و خالق زندگی خود کرده است و ما برای شروع باید تخم ثروت در ذهن خود بکاریم، تا آن انرژی خداوند شروع رشد کسبی ثروت ساز برای ما شود.

    ممنون از توجه شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    محمد جواد گفته:
    مدت عضویت: 3811 روز

    سلام بر دوستان گرامی

    بهترین ها رو برای شما آرزومندم

    بنظرم من هیچ حقیقتی در جهان وجود ندارد غیر از خداوند و تنها و تنها او حقیقت مطلق است.

    در جهان همه چیز انرژیه و این انرژی همون اراده اوست

    خداوند خیر مطلق .

    این جهان مثل یه خواب کوتاهه پس تصمیم بگیریم خوابای خوش ببینیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و همه دوستان….دراینجا باید اعتراف کنم از زمان آشنایی من با سایت شما بزرگترین نتیجه این آشنایی حذف ترس از خدا و جایگزین شدن ایمان و عشق به خدا بود…چن تا باور بی نظیر در مورد خداوند دارم که عالیه

    1٫٫٫خدا تنها منبع قدرت ثروت سلامتی و خوشبختیه

    2٫٫٫خدا از جاییکه به ذهنم نمیرسه بهم روزی می ده

    3٫٫٫خدا بیشتر از من می خواد به خواسته هام برسم

    4٫٫٫برگی بدون اذن خداوند بر روی زمین نمی افتد

    5٫٫٫خدا بهم این قدرت رو داده که هر جوری دلم بخواد زندگیم رو خلق کنم

    با تشکر از شما استاد عزیز و همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  5. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3011 روز

    سلام و خدا قوت به استاد عزیز ومهربان دست خوب خدای قادر ورحمان وهمه ی اعضای سایت عباس منش و گروه پر توان تحقیقاتی عباس منش . صبح که از حواب بیدار شدم وتمریناتمو شروع کردم به انجام دادم و اومدم یه سر به نت بزنم دیدم استاد فایل گذاشته تو صفحه تلگرامش. اومدم بازش کردم وخبر خوبشو راجب یه محصول دیگه شنیدم وخداروشکر وسپاسگزاری کردم چون من همیشه منتظر اتفاقات عالی وخوب وخبرهای خوب ومعجزه های خداوندم ومنتظر هرچی ادم باشه واردوزندگیش میشه. خیلی خوشحالم همونواول صبح گفتم منتظر خبررخوبم و خبر خوب اول صبحمم رسید شکررررررر الله. استاد راجب باور های قدرتمند کننده نسبت الله ورب گفت بگین که نتیجه احساسیش ارامش ایمان وثروت و خلاصه خوشبختی و هر چیزی خوب که احساس خوب رو در پی داشته باشه. بذارین از خودم بگم از باور هاییی که از قبل داشتم وپیش زمینه ش تو ذهنم بوده. من همیشه یه جورایی آدم امیداوری هستم کلا آدم که لبخند زدن وخنده رو ترجیح میدم.نتیجه همین امیداوری ولبخند وشادی این بود که از پس چالش های زندگیم بر میومدم. واتفاقات وروزهای خوش برام پیش میومد. اگه دیگران ناامید میشدن میگفتم طیبه حالا وقت ایمان وامبداوری به خداونده کسی که همه دنیارو خلق کرده و خالق توه خداییی که همیشه امیدو امیداوری وصبوری روودوست داره و نامیدی در درگاهش راهی نداره. هروقت افراد میخواستن نامیدم کننن نیروی درونیم میگفت چاره ساز خداست اونیکه همه ی مارو افریده تنهامون نمیذاره توکل بر خدا و راضیم به رضاش. تونستم با تغییر زاویه ی نگاهم و ایجاد انرژی, وامیدووصبر همراه با شادی وشوق به ادامه مسیرم حرکت کنم. یه نیرویی در درونم هیچگاه نذاشت نامید بشم همیشه منو بلند کرده وبه ادامه مسیرم حرکت داده نیروییی که در من بسیار قویه وبهش ایمان دارم ونتیجه ش حضور من و آگاهی های امروزم وقرار گرفتن در مدار خوشبختی وثروتودر دنیا واخرت. میگفتم طیبه اینا همشون مخلوقنچقدرت دست خداته اون ترووساخته پس بهش اعتماد کن که زندگی که حقته رو بهت میده ارام باش و ادامه بده. همیشه این باور در داشتم که خوبی خوبی میاره تو خوب باش اگه بدی دیدی خوبی کن هرچی کنی به خودت کردی دنیا هرچی روبهش بدی خوب یا بد در اخرونتیجه شو خودت میبینی تو راه راستتو برو .راه راست از نگاه من که همش خداس یعنی خوبی زیباییی بخشندگی صداقت اعتماد, ایمان اطمینان وهرچیزی که بهم مفهموم ورنگ خوبی داره برام. این نگاها باعث شد به مسیر عالی هدایت شم که حقیقت رو بهتر درک کنم وافکارم و درست کنم. حقیقتاذهن من هم متل افرادودیگه پر توش بیماری وافکار بیماریوزا بود که از جامعه و نگاهااشون وباورهاشون شده بود پرشده بود وخداروشکر میکنم از وقتی تصمیم گرفتم بقول استاد انقلاب درونی در افکار وباورهام بوجود بیارم وبشم یه آدمی که هیچ شباهتی به گذشته ش نداره. خداوند لطف کردو منو بخشید نگاهم به خداوندم بسیار قویتر وبسیار بزرگتر از دیروزم هست ومن حالا خدای واضح وحقیقی خودم رو شناختم نه خدای روغینی که بهم گفته بودن ومنو ترسونده بودن ازش. یادم میاد این جلمه رو میگفتم راجب نمازوخوندن روزه گرفتن وهرکاری که میکردم میگفتم بخاطر خودمه خدا به من که احتیاجی نداره یادمه همه روزه های هر سالم وبا عشق میگرفتم و حرف های مادرم که میگفت روزه میگیری تنها هر سال چه فایده داره مگه چه کردی چه گناهی کردی که میخوای اینقد زجر بکشی. یه ماهه روزه میمیری. منم میگفتم مادرم هرسال روزه گرفتم مگه مردم هر سال قویتر از, سال قبل میشم سالم میشم واین زکات بدنمه که میپردازم که سالم تر باشم. حرف استاد که میگفت تو قران تقوا رو به معنای سلف کنترل گذاشته واقعا کنترل خودمونه ونگاه میکنم منم این سلفو به کار میبردم قبلنا ناخودآگاه البته منم خیلی خطا واشتباه داشتم وخودمو مصون از گناه واشتباه نمیدونم اما اومدم عالترین نسخه آگاهانه خودم رو برای تحقق خواسته هام ورسالتم تو این جهان بکار ببرم. از وقتی خودم و شناختم ودونستم تکه ای از خدام به طرز فوق العاده ای دیدگاهم نسبت به خودم عوضتر شد و بااارزشتر وبسیاررر بسیار مهم تر وعزیزتر واحساساتمو ارزشمندتر دونستم و از راز گهر بتر این جهانم اگاه شدم بشدت میل به تغیییر خودم افزایش پیدا کرد. از وقتی دوستی ورفیق بودن با خدارو انتخاب کردم ودر, صلح وارامش درون با خودم بودنو رفتارهام تغییر کرد نگاهم والبته باید تا اخررعمر این کار کردن روی خودم باشه. نتیجه صبحت روزانه با درونت ارامشه نتیجه توجه به نکات مثبت وسپاسگزاری, واسه یه شکلات تا چیزهاییی بزرگ ونعمت هاییی که داری احساس خوبه. نتیجه نگاهت به آدما که همه خوبن وخوبی انجام میدن و همه ی چشم ها چشم خدا و همه دستوها دست های یاری خدا وهمه لبخندها لبخند خداست. از وقتی باور های دیگران و راجب به هر موضوعی نپذیرفتم وسعی در تغییر بتورها وجایگزین کردن با باورهای خودم داشتم دستان خدا را حافظ بودن خدا وتنها تو را میپرستم واز توویاری میجویم معجزه ها بوده است. از بدترین روزهایم به سمت عالترین روزهایم در حرکتم. چون خداوند راوباور کردم ووتنها وتنها چشمم به درگاه پر فیض وعظمتش هستش. هیچ دستی بالاتر او نیست .هیچ کسی نمیتواند وقدرتش را ندارد به من آسیب بزند و خرافه های چشن زخمی ووهزاران دیدگاه ناقص های پوچ را. اکنون رهااااااااااا هستم رهایییی از جنس عشق به خدا. راستی یادم اومد من از کلمه عشق بدم میومد اما زمانی که کلمه عشق را خدا فهمیدم و دانستم عشق اوست وتمامی پاکیها وزیبایها ومنشا تمام این جهان ذات بی همتای اوست. قدرتش را ثروتش را ارامش را ووابسته او باشی رهاااا از تمامی جهان هستی ازادی. نمیدانم چه واژ ع هاییی برای بیان خدا وباور کردنش و اینکه نگاهش وحضورش باتوست وتنها او توراررها نمیکند چه قدرتی به من میدهد. دوستش دارم عاشقشم چون از قبلنا عاشقم بوده. ببخشید زیاد شد خیلی حرفا بود تونستم یکم ازشو بنویسم ممنون وسپاسگزار که خوندین. دارم روی باورهای ثروتم کار میکنم که بامید الله و ربم ثروت وشادی بیشتر راواارد زندگیم کنم. برای همگی ارزوی شادی وسلامتی وثروت وخوشبختی وسعادت و اخرت را ارزو دارم. مخصوصااااا استاد عزیزم. در پناه خدای یگانه مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2786 روز

      سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?

      سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر کرد و از شما هم بسیار سپاسگذارم که دیدگاه به این قشنگی دارید.

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.

      ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3011 روز

        سلام دوست گرامی ممنون وسپاسگزارم از بیان دیدگاهتون. خداوند مهربانم به همه ی شما عزیزان بهترین هارو که میشه گفت سعادت شادی عشق وارامش وثروت هست در دنیا واخرت نصیبتون کنه. شاااد وپیروز باشید

        ???????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سعیده گفته:
      مدت عضویت: 2855 روز

      سلام خانم طیبه مردای عزیز : “وقتی خودم و شناختم ودونستم تکه ای از خدام به طرز فوق العاده ای دیدگاهم نسبت به خودم عوضتر شد و باا ارزشتر وبسیاررر بسیار مهم تر وعزیزتر واحساساتمو ارزشمندتر دونستم و از راز گهر بتر این جهانم اگاه شدم بشدت میل به تغیییر خودم افزایش پیدا کرد.”

      بسیار زیبا بیان کردی عالی بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعیده گفته:
      مدت عضویت: 2855 روز

      سلام خانم طیبه مردای عزیز : “وقتی خودم و شناختم و دونستم تکه ای از خدام به طرز فوق العاده ای دیدگاهم نسبت به خودم عوضتر شد و با ارزشتر وبسیاررر بسیار مهم تر وعزیزتر واحساساتمو ارزشمندتر دونستم و از راز گهر بتر این جهانم اگاه شدم بشدت میل به تغیییر خودم افزایش پیدا کرد.”

      بسیار زیبا بیان کردی عالی بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3011 روز

        خانم حدیث روشنگر مهربان از اینکه میبینم دیدگاهم ونظرم را مشاهده کردید بسیار خوشحال وسپاسگزارم. همه ی ما الماسیم تکه ای بسیاررر ناب وتکرار نشدنی باور کنیم خودمون رو که همین باور وایمان خودمون به خودمون وخدا برایمان کافیست. دوست قدرتمندم موفق وسربلند باشید. ????????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید جاوید گفته:
      مدت عضویت: 3286 روز

      با سلام

      دوست عزیز خواندن نوشته هایتان ب من هم ارامش داد و طعم شیرین شکلاتی ک گفتین رو واقعا حس کردم. هنوز ک هنوزه این احساس واقعا ادم رو متعجب میکنه. طعم ی شکلات شیرین از خواندن ی مطلب ک توش پر از باورهای توحیدی است. توحیدی که ب عمل منجر شده و عملی ک نتیجه اش ارامشه.

      از خداوند سپاسگزارم که این چنین هدایتی رو برای بندگانش ب ارمغان اورده

      و سپاس از شما ب خاطر دیدگاه عالیتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3011 روز

        سلام دوست عزیز سپاسگزارم از خواندن دیدگاهم. از وقتی را ه هدایت وروشنایی رو خواستم خداوندی که همیشه با من بود و دیدم وحضورش را بیشتر احساس میکنم. شیرینی حضورش وکنار او بود احساس سربلندی وافتخاریست برای من که مرا از بدترین وتاریک ترین روزها بیرون کشیده. برای شما دوست مهربان ارزوی عشق بی نهایت تنها عشق عالم را ارزو دارم. در پناه خوبیها وزیبایهای خداوندمان ???????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 2784 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت همه ی عزیزان

    در مورد سوال استاد و این که چه باوری بسازیم در ذهن در مورد خداوند که به ما قدرت و انگیزه و آرامش بده باید بگم که خب بسیار جای بحث داره چون نه موضوع کوچکی هستش و نه خداوند و ذات باری تعالی در کلام میگنجه اما ساده ترین باوری که میشه به صورت منطقی هم پذیرفت وجود خداوند هستش استاد بزرگ شهید مطهری بسیار به این مورد پرداختن در کتاب هاشون و خیلی مفصله اما من میخوام که به دیدگاهی دیگه بپردازم و کمی ساده تر و نه فلسفی ، همون طور که میدونیم و آگاه هستیم که خداوند فرموده اند از روح خود در تو دمیدم یعنی ما از خدا هستیم و نمیخوام بگم جزئی از خداوند چون که ذات باری تعالی کمال هستش ، اما ما از او هستیم ، حالا ما دقیقا چی هستیم و خداوند چه وجودی داره ؟ یکی از ساده ترین و بهترین تعاریف رو میشه به انرژی اختصاص داد که تقریبا تعریف و مثال کاملی هم هست ، انرژی نه به وجود آمده و نه از بین میره و فقط از حالتی به حالت دیگر و از جسمی به جسم دیگر منتقل میشه . حالا توجه کنید به معنی سوره ی الاخلاص :

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾

    اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾

    لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿3﴾

    وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿4﴾

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    بگو او خدای یکتاست

    خدای بی نیاز

    نزاده و زاییده نشده است

    و هیچ کس همانند و همتا و شبیه او نمیباشد ‌

    خودتون تعریف انرژی و این سوره ی بی نظیر رو در ذهن مقایسه کنید و ببینید شباهت ها رو ، واقعا بی نظیره .

    البته نمیخوام بگم که ذات خداوند انرژی هستش چون که کاملا اون بحث متفاوته و بسیار جای بحث داره در فلسفه اما یک تعریف ساده و قابل فهم و منطقی این هستش .

    خداوند فرموده اند که من از رگ گردن به شما نزدیک تر هستم ، خب بیایید به بررسی ماده بپردازیم هر چیزی در عالم همه چیز ، خب همه چیز از انرژی هستش بپردازیم که چطور ؟ مثلا همون مثال اعضای بدن که خداوند میفرمایند از رگ گردن به شما نزدیکتر هستم . به عنوان مثال قلب ، سلول های قلب ، ملکول ها ، دسته بندی ریز تر اتم ها هستند و در آخر باز هم میرسیم به انرژی و این خارق العاده است :)

    إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌

    ما مملوک خداییم و یقینا به سوی او بازمیگردیم

    حتی فیزیک کوآنتوم دقیقا به این مبحث میپردازه و خیلی مفصل و دقیق و این عالیه ، خودتون مقایسه کنید و تجزیه و تحلیل کنید و به این باور برسید .

    همه ی ما قدرت خدا گونه ای در وجودمون داریم که همه چیز رو‌ ممکن میکنه همه چیز ، چون که مملوک خداییم چون که از رگ گردن به ما نزدیک تر هستش خالق ما چون که از خودش در وجود ما دمیده ، چه انگیزه و قدرتی از این بزرگتر و بهتر و زیبا تر ؟ که قدرت خالق رو داری و خالق از هر چیزی و هر فرد بهت نزدیک تره . فقط کافیه ایمان داشته باشیم تا همه چیز ممکن بشه همه طور که خالق میگه

    إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ

    فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند ، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش» ، آن نیز بی درنگ موجود می‌شود .

    پس ما هم میتوانیم چون که از خداوندیم ، فقط ببینید که چقدر بهش ایمان دارید ؟ به اندازه ایمانتون خواسته ها برآورده میشوند .

    امیدوارم مورد استفاده ی شما عزیزان قرار بگیره ، بهترین ها رو براتون آرزو میکنم ، در پناه خداوند بخشنده و مهربان شاد و‌ موفق و سلامت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت ، یا حق .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  7. -
    سیاوش میغی فرد گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    با سلام و دروود

    خیلی خیلی خلاصه میگم

    به نظر من وقتی ما بدونیم یه منشا از آگاهی مطلق وجود داره که این منشا توی فرهنگ و ادیان مختلف اسامی مختلف داره که ما اونو خدا مینامیم و با این آگاهی که هرکدوم ما امتدادی از اون منشا توی این بدن فیزیکی هستیم و همون انرژی و نیرویی که همه دنیاهارو آفریده در تک تک ما وجود داره و همین الان جریانی از اون انرژی لایزال توی تک تک ما جاری هست در عمل ما هرکدوم برای خدمون یک خدا و یک خالق هستیم (خالقی خوشحال )- همیشه خودم رو به این نام صدا میکنم -که اومدیم با درخواستهامون با ساختن یک زندگی شاد و مسرورانه به یک لذت و شور و شعف نامحدود برسیم و همزمان به بسط و گسترش این جهان و منشا کمک کنیم دیگه هرگز جای نگرانی نیست و اینگفتار به این معنی هست که ما همیشه میتونیم فقط و فقط به خودمون و خدای درونمون تکیه کنیم و همیشه واقعیت دنیای خودمون رو خلق کنیم .

    با تشکر و دروود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  8. -
    علیرضا صیدی گفته:
    مدت عضویت: 3610 روز

    سلام

    یاد خدای یکتاست که به من ارامش میدهد

    یاد این جملتون می افتم تو یکی از فایلاتون گفتین اگه یه شخص ثروتمندی بهتون قول بده که واستون کار بده پول بده چه جوری خیالتون راحت میشه سعی میکنم اون کس رو خدا بدونم چون خدا به من قول داده به غیر الحساب روزی میدم بهت تو به من توکل کن من واسه تو کافیم(فمن یتوکل علی الله فهو حسبه)هر روز با یاد اوری این جمله مقاومت های ذهنمو اروم میکنم

    با یاد اوری قوانین کیهانیه تغییر ناپذیری که همون خدای مهربان با دستای بسیاری که داشته به من اموخته وخیالم راحته که اگه احساسم خوب باشه غیر ممکنه اتفاق ناخوشایندی بیفته واسم؛ این قانون نگرانی هامو برطرف میکنه

    هر روز که در هر وعده سر بر سجده میگویم (منزه است رب بلند مرتبه ی من و من به حمد او مشغولم)ودر هر رکوع که میگویم (منزه است رب بزرگ من و من به حمد او مشغول هستم) وسعی میکنم فقط خدا رو ببینم و به ذهنم بفهمانم و باور کنم که خدای من منزه است هیچ شریکی ندارد و هر چه او بخواهد همان میشود بدون اذن او برگی از درخت بر زمین نمی افتد هر چه بخواهم بهم میدهد بی نهایت ثروت؛بی نهایت روابط عالی؛بی نهایت خوشبختی؛ اون از مادر به من مهربانتر است پس دیگر نگرانی چیه(کدوم مادر فرزندش پول بخواد نمیده خوشبختی بخواد نمیده) واسه این خیالممممم تخته که خداوند بهترین ها رو واسم خواهد داد

    اگه الان به چیزی نمیرسم اگه الان فعلا تغییر شگرفی تو وضعیت مالیم اتفاق نیفتاده نگران نیستم چون خدای بزرگ منو در بهترین موقع در بهترین جا قرار خواهد داد چون خودش در در درونم هست و راهنمای درونه منه

    نشونه عدم نگرانیمم این ارامش و روابط خوبیه که بعد از اجرای این قوانین تو زندگیم بدست اوردم

    چون هزاران مورد تجربه کردم که با توجه به نکات مثبت خودم و دیگران فقط اتفاق بهترینی در مورد خودم افتاده پس سعی میکنم در دل هر ناراحتی و ناخوشایندی که اتفاق می افته نکات مثبت قضیه را نگاه کنم و اون رو بکشم بیرون چون با این کار خدای بزرگم قطعا ویقینا بهترین چیز را از اون اتفاق به من خواهد داد

    بهترین باوری که در مورد خداوند ساختم همانهایی بود که گفتم و اینکه همه چیز دست خداست اگه همه دنیا بخواد منو بیاره پایین نمیتونن و خدا نمیگذاره پس مقابل هیچ کسی سر تعظیم فرو نمیاورم چون خدای من از همه بزرگ است و تعظیم مخصوص اوست و همیشه سعی میکنم با خوب نگه‌داشتن احساسم با ان خدای منبع در ارتباط باشم و از راهنمایی های ان برخورد دار شوم که او بهترینه راهنمایی کننده گان است

    هر روز سعی میکنم اینا رو تو‌ روزمره ام اجرا کنم و‌بدون ترس از چیزی یا شخصی به کاری که احساسم میگه انجام بده عمل کنم بدون اینکه به صدای ذهنه منطقیم که با هزاران منطق و دلیل میخواد بگه کارت اشتباهه و میخواد ترس در دلم ایجاد کنه توجه کنم

    دوستتون دارم{این نظر رو من برای مسابقه قبلی داده بودم که حسم گفت این بهترین جواب برای این مسابقه است که با کمی ویرایش و تغییر برای این مسابقه میگذارم انشالله که من برنده ی مسابقه ام}????????

    (فقط روی خدا حساب کنیم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  9. -
    لیلا شب خیز گفته:
    مدت عضویت: 3460 روز

    خدای مهربانم سلام

    آمده‌ام با تو سخن بگویم تو بگویی تا من بنویسم چون می دانم که تو هر خیر و شری را به انسان الهام می کنی من اینگونه تو را باور کرده ام

    ???????

    لبخند زیبایت را دیدم ، لیلا برای جایزه می نویسی ، اگر اینگونه باشد خالص نیست و من با تو سخن نمی گویم ، پس خالص و بی هیچ شرک و ریا برای من بنویس تا من برایت قلم شوم

    خدای مهربانم قسم به عشق که تو ورای عشقی که قلم از تو روح می گیرد و او به نام تو می نویسد

    اما حیف ، شنیده ام که تو به اندازه ی فهم من کوچک می شوی ، حالا که خود ، خود عشقی ، پس تو بگو تا من بنویسم و این بار خالص به عشق تو یگانه معبودم ، چون تو در فهم من نمی گنجی ، چشمانم را می بندم صدایم می زنی لیلا ، تو در وادی مقدس طور هستی ، عصای خودیت بر زمین بگذار و کفش هایت را از پا در بیاور ،

    ترسیدم ، آمدم پا به فرار بگذارم ، لیلا نترس ، آنان که خدا را می خوانند در حضور من از غیر خدا نمی ترسند ،بگو چه می خواهی و چه سوالی داری تا پاسخ گویم

    چگونه تو را بشناسم و باور کنم تا دلم آرام گیرد

    چه خنده ی زیبایی ، چه نگاه گیرایی ، الا بذکرالله تطمئن القلوب

    ((آگاه باشید که ذکر خدا موجب آرامش قلب هاست))

    ذکر یعنی چه برایم توضیح می دهی ، یادت هست همه تو را رها کردند و رفتند و بعضی مجنون خطابت کردند ، نزدیکترین فرد نیز تو را رها کرد و باورت نکرد ، تمام پهنای صورتت را اشک پر کرده بود

    #بله مهربانم یادم هست

    خوب خودت بگو من چه کردم

    # خم شدی اشک هایم را از گونه هایم پاک کردی و گفتی لیلا ، ولاتحزن ، غمگین مباش من هستم ، آن روز مرا روی شانه هایت نشاندی، از میان دشت ها عبور دادی ، من بودم و یک چمدان ، در کشتی سوار کردی و به ساحل نجات به سلامت رساندی ،

    ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد ، تو که با منی همیشه چه تری چه لن ترانی

    # مریم در گوشه ی تنهایی های خود چه کرد لیلا ؟؟

    گفت کاش نامم از صفحه ی روزگار محو شده بود ، راست می گویی مهربانم ، آن قدر دلم غصه داشت که می خواستم نامم از صفحه روزگار خط بخورد

    # بگذار اینجا را من بگویم ، درختی را پیدا کردی و گفتی کنار این درخت آرام بگیر ، من هستم ، مدتی با من باش ، من برایت اینگونه خواسته ام ، چون تو خودت خواستی که رشد کنی و بزرگ شوی ، زیرا من به اندازه ی فهم تو کوچک می شوم و یادت باشد ، من بی همسرماندگان را همسر می شوم

    # آن روز سوال من از تو این بود ، آیا تو حرف هم می شوی و تو خطاب کردی مگر در طور سینا موسی با من سخن نگفت ، و دوباره سوال کردم ، خوب او موسی بود و تو گفتی ، اگر تو بخواهی من حرف هم می شوم

    خوب طفلم را چه کنم ، او نیاز به مادر دارد و تو پاسخ دادی ، او را در صندوق بگذار و رها کن ، ما او را به تو باز می گردانیم و چشمانت را به جمال او روشن می کنیم ، می دانم معبودم ،وعده ی تو حق است و من باور کرده ام ، چون ایمان به غیب، شرط و اصل است ، حالا دلم بیشتر آرام گرفت

    می دانی چه قدر به تو نیاز دارم ، اما تو فقط به قدر نیاز من فرود می آیی و به به اندازه ی آرزوی من گسترده می شوی ، بگذار زیرکی کنم ، شنیده ام سلیمان گفته است که ثروتی به من عطا کن که به احدی قبل و بعد من نبخشیده ای ، حالا یک درجه کمتر از سلیمان به من ببخش

    بگذار چشم دل باز کنم ، گوشه ی کلبه ای چوبی پیرزنی را می بینم که سوزنی دارد و نخی در دست ، چشمانش درست نمی بیند اما تو به اندازه ی نخ پیرزنان دوزنده باریک می شوی ،

    این صحنه را که دیدم فهمیدم تو به اندازه دل امیدواران هم گرم می شوی ، پس به رحمتت امیدوارتر شدم و در عجب ماندم از آنانی که خدایی چون تو دارند و به غیر از تو امیدوار می شوند و گاهی هم تا امید می شوند و می گویند مگر می شود و شاید هم بشود

    حالا تو سوال می پرسی چگونه مرا باور کردی که به آرامش رسیدی

    و من در پاسخ به تو می گویم ، ایمان آوردم که اگر بخواهم از قبل اجابت شده ام ، فقط کافیست قلبم را از ناخالصی ها پاک کنم و گرد شرک را از آن بزدایم و با طهارت روح به سمت تو باز آیم که در یک قلب دو عشق جا نمی شود پس شرط اول قدم آن است که عاشق باشی ، عاشق وابسته نیست و رهاست

    شنیده ام رزمندگان را شمشیر می شوی ، حالا که تو تیر پرتاب می کنی ، من هدف های بزرگ را نشانه گرفته ام

    # من هم که از قبل گفته ام اجابت شده ای

    می خواهی به من یادآوری کنی که از محبت پدر و از عشق مادر بی بهره بودم ، اما تو برایم هم محبت شدی و هم عشق و هم مودت و هم آرامش

    خم شدی ، صورتم را بوسیدی و گفتی ، لیلا من یتیمان را هم پدر می شوم و هم مادر و بی برادران را برادر می شوم

    اینگونه که باور کردم ، برایم همه چیز شدی

    خدای من ، اصلا تو بگو من خوابم یا بیدارم

    وقتی با تکه ای نان کنار سفره ام نشستی و بر بند تاب فرزندم را محافظت کردی ، دلم آرام گرفت ، آن روز که چون مریم به خلوتی پناه بردم و از همه دور شدم ، محتاج به عشق بودم و تو خود عشق شدی .

    # یادت هست دلت می خواست نامت به کلی از صفحه ی روزگار محو شود

    بله مهربانم یادم هست ، غم چنان وجودم را گرفته بود که دلم می خواست نامم خط بخورد و دیگر زنده نباشم

    آن روزها تو مرحم دل غمدیده ام شدی اما فقط وقتی دستانم را گرفتی و بر قلبم مرحم گذاشتی که پر از احساس خوب شدم و قلبم از محبت تو آکنده شد و زبانم را نور صدق فرا گرفت

    دیگر نیاز نبود چون یعقوب به غم هجران مبتلا شوم و تحمل کنم ، چون یوسف گمگشته باز آمد به کنعان و چشمانم به جمالش روشن شد ، پس چه زیبا بود که تو صبر هم شدی و این صبری جمیل بود

    حالا که می نویسم طفلم را در صندوقی گذارده ام و به رود نیل انداختم و ایمان دارم که تو او را از آب می گیری و کنار آسیه بزرگ می کنی و سپس به من باز می گردانی

    خدایا ممنونم که هر گاه زمین خوردم ، دستم را گرفتی و بلند کردی ، چه قدر خوبست خدایی دارم چون تو ، که قهر نمی کند ، ناراحت نمی شود و در بیابان های زندگی وقتی ترسان و هراسان می شوم دست مرا می گیرد و راه می شود و در تاریکی ها نور می گردد

    می دانم می خواهی چه بگویی ، بله یادم هست که مرا در کشتی نوح نشاندی و به ساحل به سلامت رساندی و کشتی زندگی ام را به جایی فرود آوردی که بهترین منزل بود

    وقتی با یک چمدان سوار کشتی شدم ، چمدانم پر بود از ایمان به غیب ، زیرا دست پرورده ی فرستاده ات عباس منش بودم که بنده ی مقرب و برگزیده ی تو بود و همراهانی داشتم بهتر از برگه ی گل

    و چه می خواستم که در خدایی تو یافت نشد

    حالا دستانم را گرفته ای ، من می دانم که محال است که تو دستم را رها کنی ، اما خواهش می کنم دستانم رامحکم بگیر ، مبادا من دست تو را رها کنم ،

    خنده ات را دیدم این نشانه ی تایید است ، مرا بغل می کنی روی شانه هایت می نشانی ، این بار تنها نیستم ، دوستانم هم در این جمع هستند ،

    باز هم که می خندی ، فهمیدم ، روی شانه هایت جا برای همه ی آنان است

    خوشحالی ، می دانم ،می خندی می فهمم ، از عباس منشت یاد گرفته ایم بندگی کنیم و تو خوب خدایی کردن را بلدی

    پیغامی داری ، بگو می رسانم به بندگانت ، مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم و به یاد من باشید تا به یاد شما باشم

    بگذار بیشتر دقت کنم ، نامه ای داری ، من پیک تو شوم و به عباس منشت برسانم ، تو فقط امر کن مهربانم ، سرا پا گوشم

    به عباس منش عزیزم بگو ، نام تو را بالا می برم ، زیرا این کلمه ی خالص است که به آسمان ها می رود

    خوب دوستانم هم منتظرند ، به آن ها چه بگویم

    به آنان بگو ، شما به راه راست ، به راه کسانی که به آنان نعمت داده شده ، هدایت شده اید و نه راه گمراهان

    پس با ایمان قدم بردارند ، قدم های بعدی به آنان گفته می شود و اگر مرا می خواهند ایمان صدرصد کارگشاست و یک درصد شک هم آنان را از مسیر دور می کند ، مگر در خدایی خدا چه می خواهند که در من یافت نمی شود ،

    حالا بگذار دوباره بگویم ، سپاسگزارم که مجال نوشتن دادی و دوباره گفتی و من نوشتم

    در خدایی خدا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 419 رای:
    • -
      امیر سالاری گفته:
      مدت عضویت: 2771 روز

      سلام خانم شب خیز

      خیلی قشنگ بود این متن

      حس و حال خوبی داشت و داره

      من این بخش هاش رو بیشتر دوست داشتم و خواستم دوباره بخونمش

      ## ترسیدم ، آمدم پا به فرار بگذارم ، لیلا نترس ، آنان که خدا را می خوانند در حضور من از غیر خدا نمی ترسندترسیدم ، آمدم پا به فرار بگذارم ، لیلا نترس ، آنان که خدا را می خوانند در حضور من از غیر خدا نمی ترسند

      چگونه تو را بشناسم و باور کنم تا دلم آرام گیرد

      چه خنده ی زیبایی ، چه نگاه گیرایی ، الا بذکرالله تطمئن القلوب

      ((آگاه باشید که ذکر خدا موجب آرامش قلب هاست))

      ذکر یعنی چه برایم توضیح می دهی ، یادت هست همه تو را رها کردند و رفتند و بعضی مجنون خطابت کردند ، نزدیکترین فرد نیز تو را رها کرد و باورت نکرد ، تمام پهنای صورتت را اشک پر کرده بود

      #بله مهربانم یادم هست

      خوب خودت بگو من چه کردم

      # خم شدی اشک هایم را از گونه هایم پاک کردی و گفتی لیلا ، ولاتحزن ، غمگین مباش من هستم ، آن روز مرا روی شانه هایت نشاندی، از میان دشت ها عبور دادی ، من بودم و یک چمدان ، در کشتی سوار کردی و به ساحل نجات به سلامت رساندی

      حالا تو سوال می پرسی چگونه مرا باور کردی که به آرامش رسیدی

      و من در پاسخ به تو می گویم ، ایمان آوردم که اگر بخواهم از قبل اجابت شده ام ، فقط کافیست قلبم را از ناخالصی ها پاک کنم و گرد شرک را از آن بزدایم و با طهارت روح به سمت تو باز آیم که در یک قلب دو عشق جا نمی شود پس شرط اول قدم آن است که عاشق باشی ، عاشق وابسته نیست و رهاست

      خدایا ممنونم که هر گاه زمین خوردم ، دستم را گرفتی و بلند کردی ، چه قدر خوبست خدایی دارم چون تو ، که قهر نمی کند ، ناراحت نمی شود و در بیابان های زندگی وقتی ترسان و هراسان می شوم دست مرا می گیرد و راه می شود و در تاریکی ها نور می گردد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      کیانوش نسیم سبحان گفته:
      مدت عضویت: 2915 روز

      سلام و درود بر شما بانوی برگزیده و انتخاب شده خداوند جمیل و حکیم

      و چه خوش میشنوم بوی عطر حرفهای خدا را از دستان شما و ای خالق من چقدر زیبا کلمات را در وصف خودت جاری کردی توسط بانوی شبخیز

      چقدر زیبا وصف کردی خدای نازنین را و خداوند چقدر جمیل و حکیم است که خود را توسط شما توصیف کرد

      اشک امانم نمیدهد از خوشحالی غیر قابل توصیف به خاطر خدایی این چنان زیبا و قدرتمند

      مخلوقی چون شما که در مسیر بندگی سنگ تمام گذاشتید و قلم خداوند شدید امروز

      به خاطر استادی چون سید بزرگوارم عباسمنش به خاطر پرورش شاگردانی عاشق و قادر و مومن چون شما

      وقتی داستان حضرت سلیمان را از زبان استادم شنیدم که درخواستی کرد از رب العالمین فکر کردم زرنگی اینجاست که من یک درجه کمتر درخواست کنم و همیشه درخواستم همین بود از خداوند ولی با خوندن پیام شما دیدم یکی دیگه هم بوده و زودتر همچین درخواستی کرده

      و از خوشحالی چشمانم نمناک شد از اشک

      بسیار عالی بود فوق العاده زیبا

      و کمترین کاری که تونستم بکنم در جواب این مطالب که یقین دارم از زبان خداوند جمیل و حکیم بوده 5ستاره بود که تقدیم کردم

      البته آینده را امیدوارم……

      در پناه خدا شاد پر روزی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        آقای سبحان برادر ارجمند م سلام ، وقت شما به خیر و شادی

        سپاسگزارم از این همه لطف و محبت شما

        مشخص است قلبی دارید سراسر آکنده با نور خدا و قطعا خداوند. به احوال شما بیناست و حتما شما را به بهترین ها می رساند

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      حمید جاوید گفته:
      مدت عضویت: 3286 روز

      با سلام

      دوست عزیز متنتان گواه مسیری بود که هر چند از نگاه ادمی بسته ب زمین پر پیچو خم بود اما از دریچه نگاه توحیدی هر چ بود زیبایی بود و بس…..

      در پناه الله یکتا ایمانتان پایننده باد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2786 روز

      سلام دستی از دستان خدا

      سلام ای کسی که خدا صورتش رابوسیده

      سلام ای کسی که در آغوش خدایی

      وهزاران درود بر تو ای بنده ی خالص خدا که هر چه خواستی را در خدا یافتی

      و همه‌چیز و همه کس تو خداست

      بسیار لذت بردم و از خداوند سپاسگذارم که آگاهی منو در هر لحظه نسبت به خودش بیشتر میکنه و سپاسگذارم برای این حس فوق‌العاده عااالی که دارم حسی که نمیزارم هیچ چیز غیر خدایی جاشو بگیره

      آرزو میکنم همه ی موجودات عالم این حس زیبا رو، این حسی که میدونم خداییه، همه داشته باشن

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعیده گفته:
      مدت عضویت: 2855 روز

      سلام خانم شبخیز عزیز

      واقعا عالی و بی نظیر بود

      تنها با ذکر خداست که قلب ها آرام می شود اولین آِیه ای که وقتی در زندگی ام شنیدم باعث شد قلبم نسبت به خداوند آرام بگیرد او را بشناسم و قدم به قدم به او نزدیک شوم و هر گاه دور شدم دستم را گرفت دوباره به صراط مستقیم هدایتم کرد

      از خداوند سپاس گزارم که این چنین ایمانی را به قلب شما عطا نموده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      معصومه 🌹🌹🌹 گفته:
      مدت عضویت: 3031 روز

      سلام خانم شبخیز عزیز ودوست داشتنی ..نوشته هاتون واقعا فوق العادست عالیه??..کلمه به کلمهاتون پر از وجود خداست ساعت ها باید رو هر جمله تمرکز و توجه کرد پر از معنی و مفهوم هستند.. همیشه در پناه خدا شاد باشید???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 3353 روز

      سلام خانم شبخیز عزیز

      من همیشه مشتاقانه نظرات شما را در سایت دنبال میکنم

      براحتی با کمی تامل در کامنتهای سایت میشود تغییر مدار ایمان را در شبخیزها، کاظم فلاح ها، عطارروشن ها، بنی نجاریان ها، علی جوان ها، صالحی ها ووووو … هزاران دوست و همراه دیگر دید

      چقدر این رشد و تغییر ملموس و زیباست

      پله پله از زمین بلند شدن و اوج گرفتن و تا ستاره ها بالا رفتن تا به خود خدا رسیدن زیباست دوست داشتنی و شیرین است عبرت آموز است

      دوست نازنینم لیلای زیبایم نمیدانم چقدر حرفم را باور میکنی اما حقیقت محض است :

      زمانیکه بسته ثروت 3 را تهیه کردی و شروع کردی به کامنت گذاشتن ، روزی که نوشتی اسماعیلم را باید قربانی کنم ، روزی که نوشتی نگویید شبخیز چه راحت موفق شد من هم به تضاد برخورده ام ، روزی که نوشتی طوفان در زندگیم برپاست ، در قلبم احساس درد کردم حالم دگرگون شد ، زندگی گذشته و پله های ترقی ات در راه رسیدن به آنچه که استادمان عباس منش رسالت خود میداند و چه زیبا آنرا درس میدهد

      ( یکتا پرستی ات) و طوفان تازه زندگیت مانند فیلمی از پیش چشمانم گذشت

      اصلا نمیفهمیدم چه برایم پیش آمده چرا اشک میریزم این تصاویر چیست که در ذهنم میگذرد گمان کردم متوهم شده ام خیالپردازی میکنم ، شاید زیادی غرق در زندگی پر از عشق به خدای تو شده بودم نمیدانم ، جوریکه انگار من به تضاد برخورده بودم

      گاه نجوای ذهنم تو را مقصر میدانست میگفت شبخیز انقدر با استادش همزاد پنداری کرد که دقیقا همان موانع و تضادها و مشکلات را تجربه کرد

      دقیقا انگار زندگیت برایم نمایش داده شد دیدم چه بر سرت آمده ، اسماعیلت را بوضوح دیدم ، حتی یوسف باز آمده را هم دیدم ، باور میکنی یا نه نمیدانم اما قسم به حقیقتی که از قلبم میجوشد و از قلمم مینویسد حتی یوسفت را شناختم نامش، حالش ، و اینکه او کجای زندگیست را هم دیدم و اینکه این یوسف همواره از معبودش زلیخایی با ایمان و یقین واقعی به پروردگار یکتا را خواسته بود

      و خداوند چه زیبا اجابت میکند همه بندگان صالحش را ، چطور این پازل هزار نقش و هزار رنگ را استادانه کنار هم میچیند که بقول استاد اگر ما خود بخواهیم یکی از انها را هماهنگ کنیم میلیونها سال بطول می انجامد اما خداوند توانای داناست

      با اینکه این الهام اینقدر برایم روشن بود اما باورش سخت بود

      کمی گذشت و دائم میپرسیدم چه چیز را باید از این الهام درس بگیرم ؟

      دائم فکرم مشغول سوالی بی جواب بود و هنوز هم به حقانیتش شک داشتم

      چون پس از آن تو انقدر آرام بودی و هر روز موفقیتهایت را در سایت نوید میدادی که گاهی فکر میکردم برای خودم در ذهنم توهم زده ام

      یک روز به خود آمدم ، گفتم فهمیدم !!!!!!!

      خوشبختانه یا متاسفانه گاهی یک انسان آنقدر سریع رشد میکند و تغییر میکند و خالص میشود که واقعا نه پدر و مادر و نه همسر و فرزند و نه خواهر و برادر همخون او نیز فرصت نمی یابند پا به پای او خالص شوند و مدارهای ایمان را بپیمایند ، اینکه این خوب است یا نه نمیدانم فقط میدانم که اگر چنین شدی ، اگر باید از عزیزان جدا بود عذر تقصیری نیست اینکه فرزند در گهواره رها شود و چشم از دیدار عزیزان ببندیم و هجرت کنیم ، هیچ عذر تقصیری نیست

      این تویی که زود اوج گرفتی خیلی زود ، مانند استادت خداوند را انگونه که شایسته است درک کردی و از جسم و تن رها شدی و با روح مقدست یکی شدی ، همانند استادت آنچنان از زمینیان فاصله گرفتی که کسی را یارای همراهی تو نبود

      و در اوج آسمان زیبای زندگیت تنها با کسانی میتوانی همسو و همراه باشی که با تو هم مدارند ، مثل تو زلالند ، مثل تو پاکند

      پس همانگونه که خودت گفتی لیلا تا تحزن ، در یک قلب دو عشق نمیگنجد ، عشق فقط عشق ایزد است و بس ، مابقی باید با تو همرنگ شوند تا با تو سر یک سفره بنشینند

      من امروز نوشته ات را با اعماق وجودم درک کردم و رویای صادقه ام تعبیر شد دانستم که توهم نبود درس بود ، حالا چه درسی برای من داشت چرا قبل از این اتفاقات من باید آنها را میدیدم؟

      چون؛

      پاشنه آشیلم بود ، همان ترمزی که تا پا را از آن برنداری هر چه گاز بدهی حرکتی نداری

      ترس از تنهایی و وابستگی به عزیزانم

      ترس از طوفانها و تضادها

      خو گرفتن به روال عادی زندگیم و موفقیتهای کوچکم

      اینجا بود که دانستم هنوز خدا را خوب نشناختم

      خداوند همه چیز میشود همه کس را بشرط ایمان ، بشرط باور

      دیگر چه غمی ، چه ترسی ، چه تنهایی؟؟؟

      چه عزیزی بهتر از خدا ، چه عشقی برتر از خدا ، چه مونس و چه همدم و چه همصحبتی شیرین تر از خدا

      چقدر منتظر بودم که این درس اول و آخر ( باور خداوند)را از استادم بگیرم و با این فایل و این وعده ای که استادم برای تولید محصول داد تیر خلاص را زد ، مثل همیشه درست سر موقع ، بجا، به وقت

      خانم شبخیز دوست داشتنی برای تازه واردهای سایت چه حجتی بهتر از شما، آیا باز هم میشود به استادی استاد عباس منش و حقانیت کلامش و زلالی راهی که می آموزد شک کرد؟ وقتی شاگردانی خدایی چون شما و بسیاری از همراهان همیشگی سایت را تربیت کرده ؟

      آرزومند آرزوهای زیبایتان هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        ستاره ی آسمان عشق سلام

        دوست خوب و مهربان و همراه همیشگیم ، ممنون از بابت این همه لطف و ابراز محبت که در هیچ کجا دوستان گرانقدری چون شما را نمی توانم بیابم ، نمی دانی این مسیر چه قدر برایم لذت بخش است ، همواره پر از شادی است و آنجا که غصه می آید از ضعف ایمانم بود ، به قول معروف از ماست که بر ماست

        فرکانس عشق و دوست داشتن از فضای مجازی هم منتقل می شود دوست خوبم

        ممنونم بابت حضور پر مهرت

        دوستت دارم عزیزم

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سید کاظم فلاح گفته:
        مدت عضویت: 3327 روز

        خانم اقبال سلام

        من نه بلدم شعرگونه بنویسیم ، نه کلمات زیبا و درشت به کار بلدم که بنویسم ، من خیلی راحت و خودمونی حرف میزنم ، حتی خیلی اوقات سختمه در همین حد ادبیاتی هم بنویسم. پس بزارید راحت حرف بزنم :

        اول ازتون خیلی تشکر میکنم ، این نظر لطف شما به بنده و بقیه دوستانه . اما کاشکی اسم نمیبردین چون هر کسی میدونه خودش چی کارس . چون واقعا شاید خیلی از دوستان باشن که نشه از کامنتشون به پاکی و صافی و ایمان قلبیشون پی برد . و واقعا نمیشه از ظاهر پیام ها قضاوت کرد که کی توحیدی تره یا کی مدارش بهتر عوض شده و اصلا این چیزی نیست که ما بخواهیم در موردش نظر بدیم چون به قول استاد یه موضوع کاملا شخصیه . همه ما مشکلات سختی از سر گذروندیم . به شخصه زندگی پر از رنج و بیماری و اشک داشتم و علاقه ای هم ندارم با کلمات شاعرانه از مشکلاتم حرف بزنم اما با این حال میدونم که خیلی از افراد دیگه هستن که سختیهای بیشتری از من کشیدن و خیلی راحت تر تونستن باهاش کنار بیان .

        اما نکته خیلی جالب این بود که وقتی اسمم رو در کامنت شما دیدم گفتم خدایاااا این یه نشونه دیگست از اینکه ایمانم داره قوی میشه و تو از زبان خانم اقبال به من گفتی

        یادمه اون اوایل که عضو سایت بودم و در بخش عقل کل جواب میدادم خانم فرهادی خیلی از پاسخ های شما تعریف میکردن

        خیلی ازتون ممنونم به خاطر محبتتون

        در پناه خدا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرید ارشاد گفته:
      مدت عضویت: 3081 روز

      سلام خانم شبخیر عزیز

      از اینکه حال تان خوب است و حس عالی تونو با ما به اشتراک گذاشتید سپاسگذارم من همیشه مشتاق خوندن نظرات شما هستم موفقیت ها تونو تحسین میکنم.

      امروز تصمیم گرفتم تمام نظرات رو بخونم ابتدا نظرم رو ثبت کردم و بعد شروع کردم به خوندن نظرات دوستان واقعا خوندن نظرات دوستان حس خوبی به ادم میده و باورهامونو تقویت میکنه.

      نوشته های شما بوی خدا میدهد.

      براتون شادی ثروت سلامتی و آرامش آرزو میکنم موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      جواد سردشتی نهی گفته:
      مدت عضویت: 2916 روز

      سلام خواهر عزیز و گرامی من… وای که شما چه احساس بی نظیر و آسمانی دارید خدا رو شکر که دوستانی چون شما دارم… اگر جسارت نباشه یک راهنمایی در حد یه جمله از شما میخوام… هر روز شادتر سعادتمندتر از قبل باشین… سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            لیلا شب خیز گفته:
            مدت عضویت: 3460 روز

            شما گنج بزرگی دارید و آن فایل های قانون آفرینش است چنان به این فایل ها مسلط شوید که استاد قانون آفرینش شوید یعنی مداوم گوش کنید وقتی آن قدر گوش کردید که در مقام عمل می توانید صحبت های استاد را عمل کنید آن گاه زندگیتان تغییر می کند و بعد حتما به سراغ ثروت یک و ثروت 3 بروید و آن ها را تهیه کنید که از نان شب هم واجب تر است

            در خدا شاد و پیروز باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 3131 روز

      لیلا شب خیز خوش قلب و مهربان

      سلام به بلندای محبت و به به اصلت وجود ارزشمندت

      از دیدگاه ربانی و عاشقانه ات لذت بردم بانو جان

      چقدر خدار ا خوب و صمیمی و نزدیک توصیف میکنید

      جان در کلام شما شوق عاشقی میگیرد

      از مهرورزی شما ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        سلام آقای همتی عزیز

        ، سپاسگزارم برادر ارجمندم ، شما همیشه به بنده لطف دارید ، درک و درایت شما نیز. ستودنی است و ایمانتان قابل تحسین

        از خداوند برایتان بهترین ها را خواستارم

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علیرضا محمودی گفته:
      مدت عضویت: 3058 روز

      سلام خانم شبخیز

      ممنون بابت پیام رسانی زیبای شمامخصوصا ????

      خوب دوستانم هم منتظرند ، به آن ها چه بگویم

      به آنان بگو ، شما به راه راست ، به راه کسانی که به آنان نعمت داده شده ، هدایت شده اید و نه راه گمراهان

      پس با ایمان قدم بردارند ، قدم های بعدی به آنان گفته می شود و اگر مرا می خواهند ایمان صدرصد کارگشاست و یک درصد شک هم آنان را از مسیر دور می کند ، مگر در خدایی خدا چه می خواهند که در من یافت نمی شود ،

      باز هم تشکر?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        نوشین عریزرو مهربانم ، دوست خوش قلبم سلام

        آن قدر خاالص و بی ریایی که فرکانست از فضای مجازی هم صدرصد احساس می شود

        آفرین که بر شما که آنچه را که می خواهید در خدایی خدا یافت می شود

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      بگذار چشم دل باز کنم ، گوشه ی کلبه ای چوبی پیرزنی را می بینم که سوزنی دارد و نخی در دست ، چشمانش درست نمی بیند اما تو به اندازه ی نخ پیرزنان دوزنده باریک می شوی ،

      آفرین لیلا آفرین آفرین درود .درود خواهر خیلللللللللللللللللللللللللللی خوشحالم کردی درود خدا بر این زلال اندیشه ات

      آفرین ؛فرشته ها در آسمان برایت دست شادی میزنند . بااین نوشته ات ؛ قلب مرا شادی وآرامش فرا گرفت .که در آن روز اول که معبودم لیلا را از وجود خودش آفرید یعنی چه . اینجاست که فهمیدم سجده ملائک یعنی چه

      میدانی لیلای عزیز کامپیوترم را که بازکردم حسم گفت برو ببین لیلا چی نوشته ….. درود خدا وفرشته هایش برتو باد اشک چشمانم سرازیر شد چون من هم مثل شمای عزیز بودم که گفتی : …… یادآوری کنی که از محبت پدر و از عشق مادر بی بهره بودم……

      درود برآن قلب نازت که مثل معبودم پراز عشقش است ……

      من هم دریافتم که معبودم اگسیر زندگی است وآن اگسیری که شاعران گویند به مس مان خورد وطلا شد ؛همین است .وهر کسی ازاین اگسیر زندگی به اندازه ظرف باورش دریافت میکند

      راستی خواهر لیلا هیچ به این موضوع توجه کرده ای که دریافت قدرت وهدایت خداوند در جهت خواسته هایمان تنها خواسته ای است که هیچ بهایی ندارد

      هیچ به این فکر کرده ای که اگر بجز انسان ؛ سایر حیوانات هم ؛ معبودم اجازه تگلم میداد کره زمین چییییییییی میشد ….. دیوانه خونه سبحان الله الله اکبر سپاسگزارم ای خدایی که همه چیز میدهی ولی هزینه ای نداری

      خداهمه رادوست دارد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ندا ترکان گفته:
      مدت عضویت: 3618 روز

      بسیاررررررررررررر بسیاررررررررررررررر زیبا بود

      بر پهنای صورت اشک ریختم و با حسی خوب کلمه به کلمه کامنت شما رو خوندم

      عااااااااااااااااااااااااااااالی بود

      من همیشه و همیشه از شما به عنوان الگو و شاگرد اول کلاس بسیار یاد میکنم

      موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3482 روز

      آفرین لیلا آفرین آفرییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین

      درود خدا وبندگانش برشما . فرشته ها درآسمان برشما درود میفرستند وبرایتان دست شادی میزنند

      اشکم درآوردی خواهر لیلا :بگذار چشم دل باز کنم ، گوشه ی کلبه ای چوبی پیرزنی را می بینم که سوزنی دارد و نخی در دست ، چشمانش درست نمی بیند اما تو به اندازه ی نخ پیرزنان دوزنده باریک می شوی ،

      اشک دوم را درآن لحظه که دم از پدر ومادددددددددددر زدی جاری شد درود بر شما با این زلال اندیشه ات

      فهمیدم که شما همانی که درآن روز “الست ربکم ” خدا ازوجود خودش آفرید ( زن را وبه آدم هدیه کرد )

      تنها خواسته ای به این بزرگی وبا خدابودن ودریافت قدرتش تنها خواسته ای است که هیچ بهایی ندارد فقط در قلبت باید باور کرد

      خدا همه را دوست دارد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        آقای سپهوند. برادر با ایمان و مثبت اندیشم سلام

        چه قدر شما زیبا خدا را شناخته اید ، اخلاص و ادب و معرفت شما ستودنی است

        سپاسگزارم از این همه ابراز و لطف و محبت شما

        همواره دعاگوی شما هستم و از خداوند برایتان بهترین ها. را آرزومندم

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Arezu Moradii گفته:
      مدت عضویت: 2793 روز

      سلام استاد عزیزم

      همان روز اول که پیام پرمهرتان و عشق خالص تان را به معبود برایمان نوشتید بارها خواندم و اشک ریختم به پهنای صورت ؛

      عاشق این اشکهام که از حس عشق به خداجانم برگونه هایم روان اند

      لیلای زیباکلام

      نتوانستم برایتان نظری بنویسم

      زبانم قاصر است از بیان احساسم

      آخر من عاشق این خدا جان شده ام

      فاصله ای بین ما نیست

      از خودت آموختم استاد عزیزم

      شما رسم عشق بازی با خدا را به من آموختین

      دوست دارم دستان خدارو بارها و بارها ببوسم و برایش زانو بزنم

      که استادانی چون شما استاد عباسمنش رابرایم فرستاد تا خود خداجان را درون قلبم یافتم و برایش به خاک سجده کردم

      مرا از سرگردانی و گمراهی نجات داد

      یارب

      آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

      که اگر سر برود از دل و از جان نرود

      استاد شبخیز عزیزم

      از خدا بهترینها رو براتون آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ابراهیم عبداللهی گفته:
      مدت عضویت: 3519 روز

      سلام و درود بیکران الهی بر شما و بر بنده برگزیده خدا استاعباس منش

      چقدر خوب احساسات و باورهای خود را بیان میکنید

      و پیام های خدارو به ما میرسونید

      در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      آناهید شفیعی گفته:
      مدت عضویت: 2982 روز

      سلام دوست عزیز و خیلی دراین لحظه به دلنوشته هاتون احتیاج داشتم حس میکنم دراین لحظه پیام خدارو از بین نوشته هاتون دریافت کردم و آرام و قرار گرفتم و به وعده خدا امیدوارتر

      بازم سپاسگزارم و موفق و خدایی باشید مثل همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شادی آرامش گفته:
      مدت عضویت: 3158 روز

      سلام خانم شب خیز،

      ایمان و خلوص در تک تک واژه هایتان موج می زند. همیشه از خواندن دیدگاههایتان ایمانتان را با تمام وجودم احساس کردم. از صمیم قلب شما را به خاطر ایمان واقعی به خدا تحسین می کنم.

      چقدر دلم ایمان می خواهد. برای من هم دعا کنید حضور خدا را با همه وجود در قلبم احساس کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نسیم حقیقت گفته:
      مدت عضویت: 3567 روز

      لیلا جان عزیزم ممنونم از قلم زیبای تو و از قلب مهربان تو که خدا بر قلبت جاری میشود و قلم میشود، احساس کلمات تو هممیشه فوقالعاده است و خالص و پاک بودنش رو عمیقا حس میکنم. شاد و پیروز و سعادتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      دنیا فاطمی گفته:
      مدت عضویت: 2831 روز

      لیلایم لیلای عزیزم ,گل سرسبدزیبای باغ عباس منش عزیزم, چه میکنی باقلب وروحم بااین نوشته هایت, مراباخود میبری تااوج ملکوت,اشک هم همراه وهمسفر تمام ثانیه های باتو بودنم است, خدارو سپاس میگم که تونستم نظر شمارو میان انبوه نظرات پیداکنم, چندروزه که هروقت گوشیمو برمیدارم و وارد سایت استاد عزیزم میشم میگم کاش نظر لیلیای شب خیز عزیزمو پیدا کنم واقعا خدارو سپاس میگم که امروز سعادت خوندن نظر خداییتون نصیبم شد ,مهم نیست که شما برنده میشید یانه مهم اینه که عزتی که خدابهتون داده از فرسنگها فاصله قابل لمسه, دوسِتون دارم با تک تک سلولهای بدنم دوست داشتنتونو حس میکنم خواهر عزیییییییزم ,ممنون بابت حس زیبایی که بهمون منتقل میکنید, به خدای یکتا میسپارمتون, همچنان شاد بر شانه های خدا بیاسا که بهترین جایگاه هست??????????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        دوست مهربان و خوش قلبم سلام

        فرکانس محبت و عشق شما از این فضای مجازی هم به من رسید

        چه سعادتمندم که دوستانی دارم بهتر از برگه ی گل

        همین که نام مرا کلیک کنید در سایت استاد عباس منش می توانید تمام نظرات مرا مطالعه بفرمایید

        خوشحالم از آشنایی با شما مهربانم

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Au68 گفته:
      مدت عضویت: 3014 روز

      خوب بود دوست عزیز . دوستان دیگه هم نظرشان عالیه ولی احتمالا رنگ و بوی شعر ادبی نیست و عامیانه س بخاطر اون حتی خونده نشده نظرشون. با آرزوی شادی و موفقیت برای تمام دوستان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مسیر سبز گفته:
      مدت عضویت: 2966 روز

      عالی بود عالی…..

      به آنان بگو ، شما به راه راست ، به راه کسانی که به آنان نعمت داده شده ، هدایت شده اید و نه راه گمراهان

      پس با ایمان قدم بردارند ، قدم های بعدی به آنان گفته می شود و اگر مرا می خواهند ایمان صدرصد کارگشاست و یک درصد شک هم آنان را از مسیر دور می کند ، مگر در خدایی خدا چه می خواهند که در من یافت نمی شود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد عباس زاده گفته:
      مدت عضویت: 3013 روز

      سلام خانم لیلی شب خیز

      چقدر زیبا بود. ممنونم از شما. ممنونم از این وبسایت و گروه صمیمی عباس منش. ممنونم از اقای عباس منش که این فرصت رو ایجاد کردند. ممنونم از خدا

      چقدر زیبا بود. چقدر زیبا بود. عالی بود. خدا شما رو سرشار از خیر و برکت و عشقش کنه. عشق الهی همیشه یاورتون باشه.

      چقدر ممنونم خیلی ممنونم. سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جعفر شکراله زاده گفته:
      مدت عضویت: 3837 روز

      سلام خانم شب خیز عزیز

      نمیگم احسنت و عالی بود فقط میتونم بگم سپاسگزارم بخاطر بخاطر اینکه پیام رسانو امین خوبی بودید

      و پیام خالق زمین و آسمهانها رو بدرستی و زیبایی تمام به ما رساندید .

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی یعقوبی گفته:
      مدت عضویت: 3794 روز

      خانم شب خیز تبریک میگویم به شما به خاطر احساس زیبای بین خود و خدای خود. میدانم در حین نوشتن این متن چه احساسات خوبی داشتید و دارید ، زندگیتون به آرامش احساس متنتون.

      مدتی بود کم دیدگاه شده بودید، خوشحال شدم که نظرتان را در بین نظرات دیدم

      پاینده و موفق باشید…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        سپاسگزارم برادر ارجمندم ، البته اگر گاهی اوقات در سایت نیستم ، اما همواره ارادتمند استاد عزیزم عباس منش و شما دوستان و همراهان گرامی. هستم

        با آرزوی بهترین ها برای شما

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2933 روز

      سلام لیلای عزیز

      چقدر این چند روزی ک استاد این فایل و گذاشته بودند منتظر بودم ک نظر شما را بخوانم ولی انقدر زیاد بودند ک نتوانستم پیدایش کنم تا. ب لطف استاد ب محض اینکه رو جزو نفرات برتر دیدم سریع دیدگاهتون رو مطالعه کردم .

      نمیتونم بگم چقدر حس خوبی گرفتم از نوشته هات و اشک بی اختیار از چشمانم سرازیر شد.واقعا زیبا توصیف کردی

      دلم میخواد منم یه روزی ب این درک برسم و خدا رو مثل شما و استاد زیبا و همیشه در کنارم ببینم

      براتون بهترینها رو ارزو دارم.هر چند میدونم بهترینها رو در کنار داری و اون وجود همیشگی خداوند و حضورش در همه لحظه هاته.

      جاویدان باشه برات.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        مریم عزیزم سلام

        جوینده یابنده هست ، ممنون از این همه ابراز لطف و محبت شما

        از خداوند بهترین ها را در دنیا و آخرت برای شما خواستارم ، خوشحالم که دوستان مهربانی چون شما دارم

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Arezu Moradii گفته:
      مدت عضویت: 2793 روز

      سلام لیلای زیباکلام

      استاد عزیزم بهتون تبریک میگم

      از صمیم قلبم براتون خوشحالم

      تا روزی که زنده هستم و در تمام طول عمرم دعاگوی شما هستم

      همواره در پناه ایزدمنان روزهای عالی و ثروتمند و شاد پیش رویتان باشد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 3288 روز

      سلام خواهر عزیزم خانم شب خیز .

      بهتون تبریک می گم بابت داشتن دل پاکی که خدای جهان افرین رو در خودش جای داده.برای ما هم دعا کنید .شما ثروتمند ترین بنده خدا ودوست صمیمی او هستید.

      ای دوست شادباش که شادی سزای توست

      این گنج ،مزدطاقت رنج آزمای توست.

      صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر

      ای دل بیا که اینهمه اجر وفای توست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهدی شادکام گفته:
      مدت عضویت: 3464 روز

      سلام بر لیلا خانم گرامی

      همش زیبائی بود این کلام از جنس زمینی نبود فقط از آسمان بود از اوج احساسات .لذت بردم از وصف باور شما نسبت به خداوند.آفرین برشما که چقدر خوب روی باورهایتان کار کردید از شما درس می آموزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نسترن پامیر گفته:
      مدت عضویت: 3201 روز

      اینقدر متن شما زیبا بود هر روز می خوانم می خوانم می خوانم انگار که لحظه ای از این دنیا جدا می شوم و با کلمه کلمه های شما پرواز می کنم…عشق خدایی گوارای وجودتان…مرحبا مرحبا مرحبا به این قلم زیبایی که دارید که با زبان خدا حرف میزنید و بر دل و جان ما می نشیند…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فریدون سلگی گفته:
      مدت عضویت: 2771 روز

      سلام و درود به همه دوستان عزیز و گرامی

      خدا را سپاسگزارم که با این جمع و خانواده صمیمی و عالی و در راس آن استاد عباس منش عزیز آشنا شدم

      تیریک میگم به شما خانم شب خیز بزرگوار برای این دیدگاه زیبا و گفتگو یی مثال زدنی که با پروردگارتان داشتید .

      آرزوی سلامت جسم و جان و آرامش روح و روان دارم برای شما .

      در پناه خداوند توانا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی یعقوبی گفته:
      مدت عضویت: 3794 روز

      خانم شب خیز به دلیل اینکه شما باورهای خوبی دارید و موفقیتهای خوبی بهش رسیدید تقاضا دارم در سوالی که در بخش عقل کل موفقیت فردی با عنوان (رفتن به سمت مسیر عشق و علاقه یا ادامه مسیر الانم با باورهای بهتر) مطرح کرده ام ، شرکت نموده و با اظهارت زیبا و متفکرانه و تجربیاتتون بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      باران عبرتی گفته:
      مدت عضویت: 3014 روز

      لیلای عزیزم سلام .

      با خوندن متن زیبایت اشکم جاری شد .

      آخه امسال خدا من هم سوار بر کشتی نجات خود کرد و به ساحل آرامش رساند .

      حس کردم داری حرف دل منو میزنی بانوی مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ملیحه توان گفته:
      مدت عضویت: 3442 روز

      چقدر بی نظیر بود . لیلا ی عزیزم

      نظرتون رو خوندم و همش اشک. ریختم.

      سپاسگزارم از خدای خودم .به خاطر اینکه استاد عزیزم و شما و بچه های گل این سایت رو آفرید .جایی که همه خوبان جمعند .

      از استاد عزیزم سپاسگزار م که همیشه تأکید میکنن نظر. بچه های گروه رو بخونیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      صفورا ساعدی گفته:
      مدت عضویت: 2879 روز

      سلام و درود ب خانم شب خیز عزیز و دوست داشتنی خداوند …

      ب قدری ب زیبایی و ظرافت عاشق خدا شدی ک منم دلم خواست مثل شما خالصانه عاشق خدا باشم

      چه اعتماد و ایمان پاکی و چ با شکوه این عشق ب خدا در صحبتاتون موج میزنه

      و چ زیباتر آخر حرفاتون با این جمله ب پایان میبرید در خدایی خدا شاد و پیروز باشید

      امیدوارم هرچه زودتر ب هر انچه از خداوند میخواید برسید و هر روز عشقتون بیشتر بشه در خدایی خدا ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        صفورلی عزیزم سلام ، چه قدر دوست داشتنی سخن گفتید ،

        ممنون از این همه ابراز لطف ، دوستانی چون شما داشتن غنیمت بسیار بزرگی است

        البته استادی چون عباس منش داشتم که سراسر توحید و یکتاپرستی است

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهدی وحیدی پارسا گفته:
      مدت عضویت: 3033 روز

      سلام‌خانوم شب خیز.فقط خود خدا میدونه که چقدر اشک ریختمو به خدا نزدیکتر شدم.فقط خود خدا میدونه که چ احساسی رو الان دارم.فقط خود خدا میدونه که حال خوب و سبکی دارم.فقط خود خدادمیدونه که از مهربونیش نمیدونم باید چی بنویسم.چقد قشنگ با خدا ارتباط برقرار کردین و چقد قشنگ بهم یاد دادین.چقد منو به خودش نزدیک کردین.نمیدونم باید چی بگم و چجوری تشکر کنم.اما خود خداروشکر میکنم شماهارو بهم داد و تو مسیر و راه راست قرار داد.براتون ارزوی بهترین احساسهای خدایی و پاک و مقرب به خودش رو دارم.ممنونم از نوشته های عالیتون…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        لیلا شب خیز گفته:
        مدت عضویت: 3460 روز

        سلام دوست عزیز و گرامی

        این همه اخلاص و ادب و معرفت شما نسبت به پروردگار یکتا ستودنی است و جالب اینجاست ، قلبی که خدایی باشد سخن خدا را می فهمد و اشک شوق می ریزد

        تبریک می گم دوست گرامی ، بنده را هم نزد خدا یاد کنید

        در خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا آبلو گفته:
      مدت عضویت: 3025 روز

      لیلای عزیز چه تعبیر قشنگی بینهایت زیبا چند بار متنتونو خوندم و اشک ریختم و باز هم میخونم امیدوارم برسم به جایی که نگاه شما باعشق به خداهست عالی بود تفسیرتون و خداروشکر که پیام رسان خدا بودید و چه زیبا پیام خداروبه من رسوندید میبوسمت دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اکرم جمشیدی ها گفته:
      مدت عضویت: 2800 روز

      سلام دوست عزیز”میشه راهنمایى بفرمایید تامنم یه راه حلى بیابم براى این مسئله ام.شما چطور زمانى که دیگران رهایتان کردند توانستید خود باوریتان را حفظ ومسیرتان را بهتر از قبل ادامه وموفق شوید من این شرایط را دارم ممنون میشم مرا راهنمایى کنید چون سردرگمم؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا آبلو گفته:
      مدت عضویت: 3025 روز

      سلام خانوم شب خیز عزیز چقدر زیبا با اینکه کامنت شمارو قبلا خونده بودم اما امروز دوباره خوندم و اشکم جاری شد امروز انگار شیدا شدم دنبال گمشده ام هستم یا خودم گم شدم نمیدونم دارم فقط میچرخم و کامنت میخونم خودم گم شدم چون خدا که همیشه هست و دارم دنبال خودم میگردم چه خوب روی خودم کار کرده بودم اما چند روز غفلت حالمو خراب کرد کم کاری کردم تو ابن چند روز عیدولی باز امروز حالم جا اومدم ممنون که پیام خدارو به من رسوندید مطمعنم اجابت شده ام و هدایت شده الهی شکر که در جمع کسانی هستم که به راه راست هدایت شدم و راه کسانی که نعمت داده خدا الهی شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمود صداقتی گفته:
      مدت عضویت: 2797 روز

      سرکار خانم شب خیز

      دیدگاهتان نسبت به خداوند را خواندم عالی بود

      اشک هایم جاری شد از سر شوق ،

      از شوق اینکه خداوند هدایتم کرد تا خودم را پیدا کنم. برگردم دوباره به درگاه بیکرانش

      دستی هستید از دستهای خداوند که راه توحید را برای دیگران روشن می کنید.

      خداوند بزرگ را شکرگذارم که هدایتم کرد به سمت استاد عباس منش و دوستان بسیار عزیزم

      نشانه های بسیار خوبی در زندگی ام می بینم. دیدگاهم نسبت به مسائل تغییر کرده.

      جمله ” مگر در خدایی خدا چه می خواهند که در من یافت نمی شود ” به دلم نشست.

      دیروز در مورد یک کاری که چندماه پی گیری می کردم به مشکلی برخورده بودم و یک نفر باید توی اداره مربوطه مشکل را حل می کرد. چند بار با ایشان تماس گرفتم پاسخ نداد. با خودم گفتم ایشان دستی از دستهای خداوند هستند و اگر خدا بخواهد این کار انجام می شود . مسئله را سپردم به خداوند بزرگ و آرام شدم. مسئول مربوطه دیشب تماس گرفتند و گفتند پی گیری می کنند.

      امروز صبح مسئله حل شد. نکته جالب این بود که چندین نفر به من می گفتند امکان نداره حل بشه و نکته جالب تر این بود که رئیس یک بانک که قرار بود به آنجا معرفی شوم نیز تماس گرفتند و با یک صحبت چند دقیقه ای موافقت خودشان را اعلام کردند.

      به لطف خدای بزرگ انجام شد.

      دلیل تمام نگرانی هایم در گذشته را درک کرده ام. دلیل تمام ترسهایم را درک کرده ام.

      تنها دلیلش دور شدنم از خداوند بزرگ بوده. روی بندگان خدا حساب باز می کردم در گذشته.

      خداوند همه چیز می شود همه کس را.

      در پناه حضرت دوست شاد باشید و سرزنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسین ملک زاده گفته:
      مدت عضویت: 3055 روز

      سلام خانم شب خیز شب ساعت یک نصف شب دارم متنتونو رو میخونم و یه لحظه متوجه شدم که فقط با خوندن این متن اشگ میریزم و تمام پهنای صورتم اشگ شوق فرا گرفته، فقط میتونم بگم ممنون از تو و از خدای تو الهی که خوشبخت بشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد ترک گفته:
      مدت عضویت: 3366 روز

      سلام و درود به خانم شبخیز… کسی که الگوی سایت .. کسی که حسودیم میشد بهش.. ولی الان بهش تبریک میگم و میخوام بگم که من این متن رو قبلا خونده بودم ولی حسی بهم نداده بود.. ولی وقتی الان خوندمش.. گریم گرفت.. خیلیییی حس خوبی داد انگار یک روحی در لابلای رف ها بود.. خدایا ازت ممنونم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نعیمه حزباوی گفته:
      مدت عضویت: 2490 روز

      سلام خانم شب خیز

      خیلی خیلی خیلی زیبا بود عزیزم

      من از ابتدا شروع به اشک ریختن کردم

      بخصوص این قسمت

      ترسیدم آمده ام پا به فرار بگدارم

      ودر قسمت آخر خیلی امیدوار به هدایت وشناخت بیشتر خداوند وباور درست خدای عزیز.ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فاطمه دانش نیا گفته:
      مدت عضویت: 2522 روز

      سلام لیلا جان

      چقدر زیبا بود متنی که گذاشته بودین انگار همه ی ما در طول‌ زمان و تاریخ همراه خود و خداوند بردین الهی همیشه پاینده باشین و مارا به درک بهتر از خداوند میرسونید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سعید شکوری گفته:
      مدت عضویت: 2488 روز

      سلام به بنده خوب و شایسته خدا

      سپاس فراوان از یگانه الله عالمیان بابت این همه آگاهی و زیبایی که در این نوشته مثل رود جاری گشت و سپاس از شما که دستی هستی از دستان یگانه پروردگارمان تا این چنین زیبا و دل نشین کلام الله را به ما بچشانی

      واقعا لذت بخش و گوارا بود و چنان احساس شعفی در من ایجاد کرد که بر خود شایسته دانستم حتما از شما تشکر کنم و از یگانه معبودم برای موفقیت و سربلندی شما دعا نمایم

      باز هم از تنها رب و فرمانروای کائنات بابت این همه لطف و فضلی که بر ما ارزانی فرموده است ، سپاس گزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زهرا رجبی گفته:
      مدت عضویت: 2492 روز

      سلام لیلا جون.

      خیلیی عالی بود صحبت های شما با الله و رب جهانیان.

      اشک نمیزاشت بخونم دوست داشتم ساعتها از خوشحالی گریه کنم به خاطر داشتن همچین خدایی.

      لذت بردم خیلیی

      سعادتمند باشی در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمدحسین گفته:
      مدت عضویت: 3438 روز

      سلام.

      واقعا زمان هایی که انسان خودش رو در افکار الهی غوطه ور میکنه و با رهایی در اون ها مینویسه ، معجزه وار زیبا میشه نوشته ها و اون کلام ها … و حقیقتا زیبا بود و خدایی … ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زمین گفته:
      مدت عضویت: 2685 روز

      چقدر قشنگ بود …

      وقتی میخوندم اشکام میریخت روی صورتم …

      چقدر حس خوبی داشت …

      امروز اتفاقی افتاد که فکرم میخواست غمگینم کنه ولی من دارم افسارشو تو دستم میگیرم، به جای اینکه بشینم اون هرکاری میخواد بکنه، گوشیمو برداشتن سری اومدم توی سایت استاد یکی از فیلم های استاد رو دیدم و بعدش نمیدونم چجوری رسیدم به این کامنت … حالم خیلی بهتره .. خوبم .. خوب .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سیدامیر عقیلی گفته:
      مدت عضویت: 2790 روز

      سلام لیلا خانم من حدود ساعت ۲بامداد این حرف هایی که ایمان دارم خدا گفته و شما نوشتید رو خوندم خیلی جالبه که تواین مدت فقط به فکر ساختن باور های توحیدی بودم که اتفاقی کامنت شما اومد ومن خوندم ولذت بردم وفقط داشتم اشک شوق می ریختم احساس میکنم دیدگاهم به خدا از زمین تااسمان تغییر کرده سپاس گزاره خداوندم و ممنون از شما بابت این جملات گرانبها و ناب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ستاره گفته:
      مدت عضویت: 2277 روز

      لیلای عزیز حقیقتا نور صدق بر کلامتان و قلمتان جاری گشته

      اکنون که گفتگوی شما رو با پروردگار خواندم چنان حال غریبی پیدا کردم که قابل توصیف نیست…

      اکنون حال جاری شدن اشک از شدت عشق به خدا رو درک کردم…

      موفق و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زیبا فتح الهی گفته:
      مدت عضویت: 2699 روز

      دوست عزیزم سرکارخانم شبخیز خدارا هزاران مرتبه سپاس که باعث آشنایی من با شما دوستان هم فرکانسی وناب وخالصم شد به خدا نمیدونید چه حس های قشنگی رو به من هدیه دادید کامنت شما تو صفحه هدایت امروز من بود که من از خدا خواستم بیشتر بامن حرف بزنه وشما پیام خدارو برای من فرستادید که به راه راست هدایت شدم راه کسانی که به آنها نعمت داده ممنونم باتمام وجود به این جمله نیاز داشتم چون روزی ده بار باخودم دارم تکرارش میکنم ولی امشب از زبون یکی از بنده های خالصش پیامشو بهم رسوند سپاسگزارم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      هاله ریاحی گفته:
      مدت عضویت: 2403 روز

      سلام لیلا جان

      نوشته ای که دو سال قبل نوشتی انگار لحظه لحظه حال و روز منه

      خدا می اوردم اینجا تا بخوانم

      تابحال چند بار من را اینجا اورده

      لیلا چه شباهتی هست بین زندگی همه انها که راه خدا رو انتخاب می کنند

      چقدر زیباست همه چیز زیباست همه سختیها … چون خدا همه جا هست

      واقعا خدا همه چیز میشود

      ما اندازه سر سوزنی عمل نکردیم ولی خدا همه چیز به پامون ریخت

      خدا همراهمون شد خدا اشکمونو پاک کرد خدا یارمون شد خدا اجابت کرد و این چرخ گردون را هزار جور گرداند تا ما به اونچه می خوایم برسیم

      واقعا در خدایی خدا چیزی هم هست که یافت نشود ؟ هرگز

      خدایا این امتحانات رو برای همه پیش می اوری و همشون هم زیباست چون درش رشد و تعالی هست

      140» إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ‌

      اگر (در جنگ احد) به شما جراحتى مى‌رسد، پس قطعاً به گروه کفّار نیز (در جنگ بدر) زخمى همانند آن رسیده است. و ما روزها (ى شکست و پیروزى) را در میان مردم تقسیم مى‌کنیم تا خداوند (با امتحان) کسانى را که ایمان آورده‌اند، معلوم کند و از شما گواهانى (بر دیگران) بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمى‌دارد. (گرچه گاهى به ظاهر پیروز شوند) آل عمران

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هامون صداقت گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      سلام به شما خواهرم

      چقدر زیبا و تاثیر گذار بود

      واقعا لذت بردم کل نوشته ها رو خوندم و متن شما و یکی دیگه از دوستان خیلی به دلم نشست انگار خود خدا داشت برام حرف میزد

      موفق و پیروز باشید🙏🌺📿

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ال جِی گفته:
      مدت عضویت: 2242 روز

      سلام لیلای عزیزم،

      اسم منم لیلاست ‌‌

      نمیدونی بعد از درگیر بودن با یک تضاد چجوری از خدا خواستم اگه واقعا میخواد کمکم کنه بهم بگه

      اخه یه باور غلط در خودم پیدا کردم ک از کجا معلوم خدا حمایتم کنه و الان هدایت شدم ب این فایل.

      ب پهنای صورت اشک ریختم مخصوصا وقتی خداوند مخاطبم قرار میداد و دقیقا صدام میزد لیلا…

      آنگار دقیقا مخاطب این حرفهاش،من بودم.

      منی ک دیشب با این تمنا خوابیدم ک خدایا بیا باهام حرف بزن

      قلبم رو آروم کن

      و آخرین جمله ای ک خدا بهم گفت «مگر در خدای خدا چه میخواهند ک در من یافت نمیشود» امون من رو برید و ب هق هق انداختم.

      ازت ممنونم ای دست پر قدرت خدا

      خیلی ازت سپاسگزارم دوستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      من و خدا گفته:
      مدت عضویت: 1683 روز

      سلام عزیزم، الان که این متنو برات می نویسم تقریبا 4 سال از این کامنت زیبات میگذره، خواستم بگم من با خوندن کامنتت گریم گرفت،

      نتونستم کامل بخونم، من به خدا ایمان نداشتنم، اسمش بودا ولی باوره که حرف اول می زنه،

      به قدرتش به معجزه هاش باور نداشتم

      بعد خوندن بلند شدم و عروسک بچگیمو ورداشتم(امروز فهمیدم که می شه با خدا اینطوریم ارتباط برقرار کرد) گزاشتمش جلوم، گریم گرفت، گفتم خدایا تو چقد بزرگی، منو ببخش که باورت نداشتم، منو ببخش که نادان بودم، سرمو گزاشتم رو شونه عروسکم و گریه کردم میدونی واکنش خدا چی بود؟

      خیلی ناخودآگاه دست عروسکم گرفتم و اشکامو پاک کردم،می دونی خدا تو سرمه، باهام حرف می زنه، بعضی وقتا ک صداهایه مغزم قاطیش می شه، به چشمایه عروسکم نگاه می کنم، حرفایه خدا واضحه، بهم گفت اشکاتو پاک کن صبا جانم،

      من دوست دارم، تو فوق العاده ای، برو صورتتو بشور، بیا باهم بریم شام بخوریم،تو می رسی به هرچی بخوای میرسی، تو خودت امیدی،همه چی درون خودته،خواسته هات مستجاب می شه، اصلا واسه همین فرستادم زمین، تا خوش باشی، شاد باشی، شاد باش:) از نعماتی که بهت دادم استفاده کن و لذت ببر، من دوست دارم

      دوستان امروز از خدا هرچی خواستم بهم گفت تو خودته،

      موقع ورزش گفتم خدایا بهم قدرت بده تا آخر این تایم بتونم ورزش کنم(ورزشش قدرتی بود) گفت تو خودت قدرتی،

      گفتم خدایا بهم شادی بده،آرامش بده، گفت تو خودت شادی و آرامشی، دنبال چی می گردی؟

      راستی الان در آغوش گرم خدام هستم، لبخند زده و بهم می گه بهت افتخار می کنم صبا، تو تیکه ای از منی، مگه میشه تورو دوست نداشت باشم، و راستی می گه به همه بگو من را بخوانید، من از رگ گردن بهتون نزدیک ترم و حتی ضعیف ترین صداهاتونم می شنوم. خدایا دوست دارم، امشب به خدام تعهد دادم و می خوام آخر هر کامنت بنویسم تا یادم نره

      خدایا بهت قول می دم که هر روز رو باور هام کار کنم، شاد تر باشم، شکرگزار تر باشم، تورو بهتر بشناسم، بهت قول می دم خدایا که از زندگیم لذت ببرم و توام منو به هرچی می خوام می سونی مگه نه؟ این قرارمونه و می دونم تو عادل ترینی و آماده ای تا من ازت چیزی بخوام و بهم بدی، دوست دارم💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      تارا ترابی عماد گفته:
      مدت عضویت: 1507 روز

      لیلای عزیزم سلام،با خوندن باور زیبات به خدا قلبم آروم گرفت،بغض کردم و با هر جمله باهاش حرف زدم.یه وقتایی آدم انقدر پر از حرف و شوقه که نمیدونه چطور باید بیانش کنه ،الان برای من اون زمانه که تک تک این باورها رو میخونم و یک شادی بی وصف توی سلول به سلول وجودم در جریانه.پس بهت بخاطر این احساس یکی شدن با خدا تبریک میگم…

      در پناه لطف بی نهایتش همیشه آرام و شاد و سلامت باشی لیلای عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 1244 روز

      سلام به لیلای عزیز و دوستان هم فرکانسی ام در این بهشت زمینی و درود بر استاد بینظیر و دوست داشتنی ام و خانم شایسته نازنین 😍

      لیلا جانم عالی نوشتی و اشکم ناخودآگاه با خواندن نوشته زیبایت که با عشق الهی همراه بود سرازیر شد

      خدا رو شاکرم که درمسیرسبز الهیزدر کنار دوستان فهیمی چون شما هستم ❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مریم فیض گفته:
      مدت عضویت: 1965 روز

      سلام برلیلای عزیز و دوستان عباسمنشی ام

      چقدر زیبا وتاثیر گذارنوشتی عزیزم واقعا از خواندن انچه برقلمت جاری کردی لذت بردم مدتها بود دنبال خدا بودم واینکه چگونه باور توحیدی وتوکل خود برخدای خود را بیشتر کنم

      ویکی از راهایی که به آن هدایت شدم خواندن نوشته های دوستان میباشد

      انشااله که در این راه استمرار داشته باشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      دریا رحیم پور گفته:
      مدت عضویت: 1919 روز

      سپاس خدایی که هدایت کننده است خدایی که شب تارم را با نور هدایتش به روز روشن تبدیل کرد.

      درود خدمت استاد عزیز و لیلای عزیز

      امروز سومین روزی هست که دارم کامنت های این مسابقه رو میخونم و هر بار خدا از قلم یکی از عزیزترین و زیباترین آفریده هاش حرف هایی که باید می شنیدم و راهنمای مسیر رسیدن به ساحل زیبایی که ازش خواستم کنم رو خوندم و لذت بردم و اشک های ذوق و حال خوبم سرازیر شد.

      در پناه نگاه زیبای رب العالمین.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محبوبه مهدوی گفته:
      مدت عضویت: 1047 روز

      سلام عزیزم اشکم رو دراوردی از لذت خوندن این متن زیبا که دوست نداشتم تموم یشه مدهوشم ممنونم از خدای خوبم ممنونم از شما ممنونم از استاد عباسمنش مهربونم عالی بود عالی بود عالی بود انشالله همیشه در این مسیر ثابت قدم باشید اول خواستم لایک کنم ولی باید نوشت و تشکر کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین امیری گفته:
      مدت عضویت: 1407 روز

      سلام خانم شب خیز اکنون سالها از این کامنت شما میگزرد و من امروز در مدار دریافت این هجم از عشق و اگاهی قرار گرفتم وسپاسگزار خداوند هستم برای این هدیه ای که امروز به من داد و سپاسگزار شما هستم ساعتها گریه کردم و لذت بردم و با هر خط از دل نوشته شما باور سازی کردم و با این خدای رحمان عشق بازی کردم سپاس گزارم از استاد برای ایجاد این فضا که در هر گوشه این سایت عطر دل انگیز توحید به مشام میرسد امیدوارم که هر لحظه به درک و آگاهی و آرامش شما افزوده بشه و دست خداوند باشید برای ترویج توحید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اصغر آذرکمان گفته:
      مدت عضویت: 872 روز

      به نام رب همیشه همراه

      به نام خالق آسمانها وزمین

      به نام صاحب عرش عظیم

      به نام خدای غفور و رحیم

      به نام خالق عشق و زیبایی

      به نام خدای لطیف.

      سلام لیلای عزیز ،

      خیلی خیلی جالب و زیبا نوشته ایی

      خیلی خیلی لطیف و بامعنی نوشته ایی

      واقعا در حین خواندن اشک شوق و لطافت از چشمام جاری شد .و با خودم گفتم خدایا چقدر انسانها میتوانن لطیف فکر کنن که یکی از صفات بی نهایت خودته ،

      ای ذات یگانه

      ای نور آسمانها وزمین

      ای پادشاه بلا منازع

      ای سلطان آرامش

      ای امید دهنده

      ای یاری کننده

      ای تنها رفیق پایدار

      ای عشق واقعی و…

      ممنون لیلا جان خیلی لذت بردم.

      انشالله که همیشه موفق و سربلند باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      سیمین منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1007 روز

      به نام الله یکتا

      سلام به همه ی عزیزانم

      لیلای عزیز ، واقعاااا با این کامنت زیبا و گفتگوی ساده با خدای عشق و مهربانی و ثروت و قدرت و … چه پیامهایی دادی به ما

      و چقدر قوت قلب شدی برای من و من که حالم بده بود و هر کاری میکردم خوب نمیشد ، اومدم تو سایت آرامش تا حالم خوب بشه و با کامنت تو حالم عالی شد و همه ی وجودم رو آرامش گرفت‌و دارم به پهنای صورتم اشک شوق و شکرگزاری میریزم

      خدارو بینهایت سپاسگزارم برای وجود شما عزیزان و این خانه ی گرم و امن وآرام و شادو زیبا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مصطفی ابوطالبی گفته:
      مدت عضویت: 551 روز

      سلام و درود خدا بر دستهای پاک و نازنینت خانم شب خیر

      اشک ریختم و دریافت کردم پیغام خداوند رو از کامنت شما

      امیدوارم من هم به یاری خداوند در این مسیر الهی قدم بردارم و به رستگاری برسم

      سپاسگذارم از شما ارزوی موفقیت سلامتی شادی و ارامش و ثروت از درگاه پر مهر خداوند خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مصطفی ابوطالبی گفته:
      مدت عضویت: 551 روز

      با عرض سلام خدمت شما خانم شب خیز

      احسنت و احسنت و احسنت به این ایمان به این یقین شما به این عشق بازیی که با خداوند دارید این کامنت خوندم مال چند سال پیش بود خدا میدونه شما الان در چه درجه و مقامی هستید بخدا فقط گریه میکردم و میگفتم خدایا مگر میشود تو انقدر زیبا باشی و انقدر مهربانانه حرف بزنی با انسان از وقتی کامنت خوندم من هنوز کامنتهایی به زیبایی کامنت شما نخوندم خوشا بحال پیامبر خدا که دانش اموزانی چون شما دارد که مثل و مانندش در جهان وجود ندارد

      و در اخر سلام و تحیت پروردگار بر استاد سید حسین عباس منش که با همراهی کردن با او به خدا وصل میشوی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمد رستگارراد گفته:
      مدت عضویت: 2684 روز

      سلام خانوم شب خیز

      این دیدگاهی که نوشتین من امروز در تاریخ 11تیر 1403 خوندم اشک از چشمانم جاری حسی درونم قلبم بود حس کردم خدا داره با من حرف میزنه اصلا نمیدونم چی بگم واقعا این دیدگاهتون تحسین برانگیز بود من دارم تمام کامنتایه این قسمت رو میخونم حس کردم خداوند از درون من در حال حرف زدنه ازتون بی نهایت سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: