ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 1

1433 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سینا سبزواری» در این صفحه: 19
  1. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

    ماشالا به این بچه ها که اینقدر خوب و متعهدانه دارن کار میکنن که هرروز این همه داره کامنت منتشر میشه.

    استاد داشتم به خودم نگاه میکردم دیدم توی این سه روزی که دارم درمورد این فایل فکر میکنم، تمرین میکنم، گوشش میدم کم کم. دارم یاد میگیرم تو هرچیزی حتی توی کوچکترین چیزها از افراد درس بگیرم الهام بگیرم و تحسین کنم

    اینو وقتی متوجه شدم که اون جملات اول کامنت رو داشتم به خودم میگفتم و داشتم بچه هایی که اینقدر متعهدانه دارن روی خودشون کار میکنن رو تحسین میکردم چیزی که اصلا قبلا توی شخصیت من وجود نداشت و واقعا میگم ته ذهنم دوست داشتم من کسی باشم که از همه بهتر داره کارمیکنه و اگر کسی رو میدیدم بهتر کار میکنه شاید حالم بد میشه و حسادت میورزیدم و حتی دوست نداشتم کامنتی ازش بخونم اما الان اینقدر عاشقانه لذت میبرم از بچه هایی که خلاقیت دارن،، بچه هایی که فکر میکنن بچه هایی که تمرین میکنن که واقعا حد نداره استاد من قبل از این سلسله فایل ها این ترمزِ محدود کننده قضاوت خودم با دیگران رو پیدا کرده بودم و دیدم چقدر باعث میشه یا تو فرکانی ناامیدی برم یا تو فرکانس عجله برم و چقدر الان میبینم اون موضوع کمرنگ شده چقدر الان میبینم که چسبیدم به مسیر خودم

    حتی استاد برای اینکه عادت کنم اگر ذهنم میخواد یک قضاوت کوچولو هم بکنه چه با بهتر از خودش چه با پایینتر از خودش آگاهانه گفتگو های ذهنیم رو جهت میدم و منطق هایی رو براش مرور میکنم که دیگه تمرکز ام میره روی خودم و این داره عادت میشه که واقعا ناخوداگاه اینکار رو انجام میدم و چقدر خوشحالم

    استاد حتی من دیدم چقدر بعد از اینکه روی این موضوع کار کردم که همه ما انسان هستیم و به همین دلیل هر موفقیتی که میبینم نشون میده منم میتونم انگار دارم خود به خود همه رو به چشم برابر میبینم و تحسین هم وقتی میکنم انگار همینطوری که دارم اون شخص رو تحسین میکنم دارم خودم رو تحسین میکنم چون میگم ما برابریم ما انسانیم

    و چقدر خوشحالم از این بابت که استاد اینقدر احساس لیاقتم داره میره بالا و چقدر واقعا امروز دور و ورم احساس کردم که احساس لیاقتم داره کار خودش رو میکنه

    استاد نشونه ها و اتفاقات خوبی داره میفته

    من حتی توی ارتباط برقرار کردن خیلی بهتر شدم و راحتتر با افراد چه بزرگتر و چه کوچیک تر از خودم دارم ارتباط برقرار میکنم

    استاد من به محض اینکه یک شخصی رو میبینم سریع میبینم ذهنم داره به ویژگی های مثبتش توجه میکنه از بس که توی این سه روز ورزشش دادم که از این دیدگاه افراد رو ببین که برات درس داشته باشه که برات سازنده باشه

    همون سوالاتی که اخر این فایل مطرح کردین بارها و بارها توی ذهنم مرور میشه.

    چقدر خوبه که بیام درمورد این نشونه ها و نتایج صحبت کنم چون مغز میخواد که فراموش کنه اما من دارم مینویسم تا ذهنم رو بیشتر بمبارون کنم.

    خیلی خودم رو تحسین میکنم که دارم اینطوری تمرکزی روی خودم کار میکنم “نسبت به قبلا خودم” نه نسبت به کس دیگه ایی

    حتی قبلا معیار من برای اینکه ببینم دارم یک کاری رو خوب انجام میدم، دارم خوب تمرین میکنم، و هزارتا مورد دیگه دیگران بودن اینطوری بود معیارم که: چند نفر بدتر دارم عمل میکنن؟ و چند نفر بهتر؟ اگر تعداپ افرادی که بدتر دارن عمل میکنن بیشتر بود یعنی من خوبم! و حس ارزشمندی بهم دست میداد و اکر میدیدم هستند افرادی که دارن خوب تر از من کار میکنن (از لحاظ معیار های ذهن) احساس ام بد میشد

    اما الان استاد خودم رو با خودم فقط میسنجم و من به این دلیل بقیه رو تحسین میکنم تا روند رشد خودم نسبت به خودم خیلی سرعتش افزایش پیدا کنه و فقط مسیر خودم رو هموار تر کنه برای همین خیلی دیگه خیلی خوشحال میشم از موفقیت افراد چون دارن سرعت منو بیشتر میکنن دارن مسیر منو هموار تر میکنن

    و عاشقشونم،، تک تک کسانی که خوب عمل میکن،، تعهد دارن، نتایج عالی میگیرن عاشقشونم، احساسم خیلی بهشون خوبه چون خیلی دارن به من کمک میکنن

    میدونی انگار استاد الان یکم دارم منظور شما از ذهنیت قدرتمند کننده رو بیشتر درک میکنم

    اینکه اقا ذهنیت قدرتمند کننده موفقیت دیگران رو فرصتی میبینه تا خودش رو قدرتمند تر کننده کلا ذهنیت قدرتمند کننده نسبت به مسائل زندگی یا هرچیزی جوری نگاه میکنه که خودش رو قدرتمند تر کنه

    استاد خیلی دوست دارم قسمت های بعدی درمورد برخورد به تضاد ها هم صحبتی کرده باشید که ذهنیت قدرتمند کننده چطور فکر میکنه و ذهنیت محدود کننده چطور و ما بریم به سمت ذهنیت قدرتمند کننده

    الان که دارم اینارو میگم متوجه میشم که توی هرجنبه ایی ما میتونیم ذهنیت قدرتمند کننده رو بسازیم.

    استاد من خیلی خوشحالم که متعهد شدم تا روی این فایل ها کار کنم

    *استاد یک تمرینی هم برای خودم طراحی کردم میخوام انجام بدم:

    تا قسمت بعدی بیاد روی سایت یک سری ایده دارم برای ساختن شخصیتم با توجه به تحسین کردن و دیدن موفقیت افراد و میخوام با دیدن درس های افراد موفق و الهاماتی که برام داشته ویژگی های شخصیتی خوب رو دستچین کنم اونارو در خودم بسازم الان میخوام این پلن رو اجرایی کنم.

    شیوه ایی هم که در نظر گرفتم براش اینه که برم لیست افراد موفق رو توی گوگل کیپم بنویسم و درمورد شخصیتشون و مسیرشون و خود باوری که میتونن بخم بدن بنویسم و مدیریت کمال گرایی توی این موضوع خیلی کمکم کرده که اونقدر سختش نکنم برای خودم و از هر فرصتی که گیر اوردم شده حتی دو سه خط درمورد اون شخصیت و اون فرد بنویسم.

    خداروشکر میکنم بخاطر این ایده

    من برم توی گوگل کیپم چندخطی درمورد شخصیت افراد موفق بنویسم

    دوست دارم استاد اول درمورد شما بنویسم از اول مسیرتون اون جنس از تمرکزی که داشتین روی قرآن، روابط، ثروت قانون سلامتی

    اینکه چقدر تمام تمرکزتون رو گذاشتین روی اصل و از روی فرع برداشتین و چقدر خوب اینکار رو توی هر جنبه از زندگیتون انجام دادین

    واقعا استاد شما بینظیرین

    این دوتا شخصیت رو خیلی دوست دارم بسازم که به هم مرتبط هم هستند

    استاد عاشقتونم

    من برم بنویسم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلامم استاد عزیزم

    من درحال فکر کردن به اگاهی های این جلسه بودم که دوباره یک چیز جدیدی کشف کردم در خودم اونم این بود به این دلیل که من خودم اینطوری بودم قبلا که از موفقیت دیگران حسادت میورزیدم و حالم بد میشد و احساس ناتوانی میکردم و اذیت میشدم. همه رو هم همینطوری میدیدم و فکر میکردم همینه دیگه ذات انسان اینه که موفقیت افراد رو میبینخ حالش بد میشه و احساس ناتوانی بهش دست میده و از اینکه خودم موفق بشم و یا موفقیت ام بروز بدم احساس گناه داشتم مثلا میترسیدم اونقدر پول داشته باشم که داداشم بزرگترم نداره چون این حس بهم دست داد که اگه من که برادر کوچیکه هستم حس برادرم به شدت بد میشه و احساس ناتوانی بهش دست میده و این ترمزی شده بود که من نه تنها درمورد پول درمورد هرچیزی جلوی اون سعی میکردم بدتر از اون باشم، توی بازی ها، توی هرچیزی

    واییی استاد الان یادم اومد چرا تا وقتی کع مثلا برادرم داشت منو نگاه میکرد یا باهم یک کاری میکردیم اصلا انگار من مغزم ارور میداد و کارارو خراب میکردم

    خدای من چقدر این باور ها دقیق کار میکنه!

    درصورتی که واقعا خیلی از افراد خوشحال میشن از موفقیت ما ازطرفی اگر خوشحال بشن یا ناراحت یشن یا احساس بدی هم بهشون دست بده بازم چه ربطی به من داره! اونم دقیقا به اندازه من خالق هست اتفاقا اگر اون احساس اش بد میشه مشکل از اونه وگرنه این اتفاق موفق شدن من برای خیلی ها الهاک بخش میتونه باشه

    استاد نمیدونید چقدر بعد کار کردن تمرکزی روی این فایل که نمیدونم این چندمین کامنت من روش هست برای افراد ارزوی موفقیت میکنم چقدر دوست دارم موفق بشن نه به این دلیل که عاشق چشم و ابروشون هستم نه! اتفاقا اینو خودخواهانه میخوام چون اگر. اون موفق بشه داره مسیر منو هموار تر میکنه و فرصتی برام فراهم میکنه تا من به موفقیت بیشتری برسم

    اما درمورد ترمز احساس گناه که گفتم اصلی ترینش نسبت به برادرم بود اما خیلی وقت ها نسبت به دوستانمم این حس رو داشتم از طرفی چون ته ذهنم خودم رو فردی مهربون و دلسوز میدونم ترکیب این دوتا باور ترمزی رو در من ایجاد کرده بود که موفقیت زیاد رو از من دور میکرد اما الان که دارم روی خودم کار میکنم میفهمم که چقدر این ترمز داره کمرنگ و کمرنگ تر میشه

    چقدر واقعا وقتی تمرکز میزاریم فقط روی یک فایل میتونیم چیزایی ازش دربیاریم که هزارتا دوره بدون تمرکز چنین تاثیری نداشته باشه

    استاد هر ساعتی که میگذره ظرف من بزرگتر میشه.

    الان دیگه نه تنها دوست دارم همه افراد دور و ورم موفق بشن که این هم از تمرین زیاد و درس گرفتن و تغییر زاویه دیدم به وجود اومده

    بلکه خودمم دوست دارم با موفق شدنم جهان رو جای زیبایی برای زندگی کنم

    چون الان میبینم افرادی که موفق شدن چقدر جهان رو جای زیباتری برای من کردن

    وای فکر کن اون حجم از ثروت و عشق و معنویت رو خلق میکنم و اینقدر نتایجم بزرگه که دوستان و اطرافیان ببین چقدر الگو میشم براشون؟ خدایا شکرت چقدر ترمز اساسی بود این احساس گناه و چه ریشه ایی پیداش کردم و خداروشکر روی اصلاح اش دارم کار میکنم

    استاد من همیشه شمارو تحسین میکنم بخاطر اینکه فکر میکنین همیشه به قوانین و تفکر عمیق میکنین و هرچیزی رو از همه جنبه ها میسنجین من متوجه شدم که این تحسین کردن باعث شده که منم بیشتر به قوانین تفکر خلاق داشته باشم

    و این درس رو الان بعد از کار کردن روی این فایل برام داشت که چقدر تحسین شخصیت افراد روی ساخته شدن شخصیت خود ما هم تاثیر میزاره

    خدایا شکرت چقدر خوشحالم اینقدر دارم ذهنم رو بمبارون میکنم که از احساسم معلومه این کار رو دارم درست انجام میدم

    احساسم نسبت به موفقیت دیگران از زمین تا اسمون تغییر کرده توی همین دوروز

    چون من اینطوری نگفتم که حتما باید مدت زمان زیادی طول بکشه تا من تغییر کنم بلکه گفتم به میزانی که تمرکز لیزری بزارم و به میزانی که روی خودم کار کنم و استمرار ببخشم و این پیوسته باشه این سریع تر در من ایجاد میشه و الان متوجه میشم که اصلا بحث زمان نیست بحث امادگی ظرف ماست که این با تعداد تجربه و تکرار بزرگ و بزرگ تر میشه

    استاد انگار دارم به خودم میگم خب چه شخصیتی میخوای؟ برو کسی که همچین شخصیتی داره رو اینقدر تحسین کن تا تو هم در خودت به وجود بیاریش

    من همیشه این مثال رو برای خودم زدم و الان بیشتر درکش کردم که چرا ما دوست داریم شخصیت نقش اول سریال ها و فیلم هارو کپی کنیم؟ چون داریم توی ذهنمون بهش توجه میکنیم و تحسینش میکنیم و اینم دقیقا الان همینطوریه

    استاد من حتی شما رو هم ده برابر بیشتر از قبل تحسین میکنم اینقدر عشق میکنم وقتی از تمرکز بالاتون میگین، وقتی از تعهد هاتون میگین، وقتی از درک هایی که بهش رسیدین میگین، وقتی از هدفگزاری هاتون میگین، وقتی از خلق کنندگی هاتون میگین که حد نداره

    اتفاقا این تحسین دیگران باز دوباره کمکم کرده که خودم رو هم یاد بگیرم تحسین کنم و انگار جزوی از عادت هام شده

    واقعا خداروشکر میکنم که اینقدر خوب و متعهدانه دارم روی خودم کار میکنم

    من خودم رو لایق این دیدم که از این فایل ها ذهنیت قدرتمند کننده ایی برای خودم بسازم که زندگیم رو تغییر میده

    الان میخوام استاد برم 4/5 دقیقه اول همین فایل که درمورد اینکه: ما میتونیم زندگی خودمون رو خلق کنیم صحبت کردید رو گوش بدم و بیشتر بهش فکر کنم و بسازمش توی ذهنم تا منطقی بشه برام تا بازم بیشتر آموزه هارو جدی بگیرم و بفهمم که چقدر مهمه که جدی بگیرم استاد جان مرسی که اینقدر استاد بینظیری هستی منم دوست دارم شاگرد بینظیری باشم شاگرد زرنگی باشم و “نهایت استفاده” رو ببرم

    خدا یار و نگهدار هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  3. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    استاد جان سلام

    میخوام از نتایج شخصیتی خودم از دو روز تمرکز گذاشتن برروی همین فایل صحبت کنم من در اول که این فایل رو گوش دادم و متوجه شدم درمورد چه موضوعی صحبت شده کاملا به این موضوع پی بردم که این همون چیزیه که من باید اساسی روش کار کنم و تغییرش بدم

    احساس بد من همیشه در دیدن موفقیت دیگران غالب بود اما من این جمله شما رو در اول فایل که میگفتین که باور داشتم که میتونم ذهنیت و نگرشم رو تغییر بدم بارها به خودم مرور کردم و شروع کردم،، تمرکزی شروع کردم کلی درموردش توی گوگل کیپ نوشتم سه چهارتا کامنت منتشر کردم، شروع کردم به درس گرفتن از افراد موفق دور و ورم و هر ساعت داشت احساس من بهتر و بهتر میشد

    استاد امروز این ایده بهم گفته شد که توی سایت هر کامنت از نتیجه میخونم حسابی تحسین کنم و برای خیلی هاشون نوشتم و کامنت گذاشتم و هعی تحسین میکردم، توی نوشته هام از درس هایی که ازشون گرفتم نوشتم و تشکر کردم ازشون و قشنگ احساس میکردم که مسیر خودم داره هموار میشه استاد چقدر حس خوبی داره وقتی که یاد بگیریم بجای اینکه حسادت بورزیم درس بگیریم و دیدم چقدر میتونه همین درس گرفتن از موفقیت افراد، همین الهام بخش بودن، همین خودباوری چقدر سرعت تغییر رو ببره بالا استاد دوروزه که این فایل روی سایت قرار داده شده و تحولات من بینظیر بوده

    چه نتایج بچه هارو دیگه عاشقانه میخونم

    منی که فرار میکردم از خوندن نتایج منی که حسم بد میشد کسی که هم سن و سال خودمه از من بیشتز نتیجه گرفته باشه الان اینقدر عاشقانه تحسین میکنم که واقعا متوجه میشم که اینا ادا نیست شخصیت مم داره تغییر میکنه

    حتی ویژگی های شخصیتی مثبت رو دارم در خودم کم کم. به وجود میارم که از افراد موفق دارم میبینم و انگار ذهنم رو اماده کردم تا فقط موفقیت ببینه و هعی دارم هدایت میشم توی سایت به بچه هایی که از نتایجشون گفتن

    حتی من توی سایت هرکامنتی که میزارم سعی میکنم اگاهی های این فایل رو مرور کنم چون هم توی کامنت نوشتن تمرکز ام خیلی بالاست هم طبق اصل بهبود گرایی یاد گرفتم از هرفرصتی برای رشد استفاده کنم، چقدر یادمه قبلا من توی این موضوع قضاوت خودم با دیگران استاد پاشنه اشیل داشتم

    اصلی ترین ترمز من این بود که موفقیت اونا باعث میشه که من دیده نشم باعث میشه از ارزش های من کم بشه و همچنین گفتگو های ناتوان بودن که توی ذهنم پلی میشد منو ازار میداد و چشمم رو به درس ها و خود باوری که که میتونستم از اون افراد بهشون برسم میبست

    اما الان یاد گرفتم به محض دیدن افراد موفق به محض دیدن نتایج اون سوال خوب رو از خودم بپرسم،، یادگرفتم تحسینش کنم، و میبینم این موضوع چقدر مسیر خود منو داره هموار تر میکنه،، چه باور های خوبی توی همین چندروز بهش هدایت شدم که افراد دارن و منم ایده گرفتم ازشون که اون باور هارو بسازم در خودم

    چقدر احساس میکنم وقتی خدا این تمرکز و تعهد منو دیده منو هدایت میکنه تا بیشتر و بیشتر افراد رو ببینم و تحسین کنم

    همچنین یادگرفتم به میزانی که بیشتر این کار رو بکنم این توی ذهن من تقویت میشه و تبدیل به عادت میشه پس یاد گرفتم با اصل بهبود گرایی عمل کنم یعنی هرفرصتی رو برای تحسین کردن استفاده کنم، از هر فرصتی برای برداشتن ترمز های قضاوت کردن خودم با دیگران استفاده کنم، از هر فرصتی برای مرور اگاهی های این فایل استفاده کنم و چقدر این تمرکز فوق العادست.

    احساس لیاقتم رو به شدت برده بالا چون با هر بار تحسین کردن بچه های سایت و افراد موفق به خودم گفتم ما همه انسانیم و برابر تو هم به اندازه هرکس دیگه ای تو این جهان لایق هستی هر انچیزی که میخوای رو تجربه کنی

    استاد دارم به این موضوع پی میبرم که باید یادبگیرم با کسانی که ضعیف از خودمم هستند خودم رو مقایسه نکنم چون همین باعث عادت بدی در من میشه که بیشتر و بیشتر این کار رو با دیگران بکنم و بارها گفتگو های احساس لیاقت رو در ذهنم شروع میکنم اگاهانه که کم کم داره دیگه عادت میشه چون خیلی زیاد دارم اینکار رو میکنم تازه افتادم توی مومنتوم هنوز میخوام خیلی قوی تر هم ادامه بدم و بگم این جنس نتایج بخاطر این جنس تعهد و تمرکز به وجود اومده پس اگر تو بازم تعهد و تمرکزت رو بیشتر کن تا سرعت ببخشی به نتایجت

    حتی من با دیدن نتایج بچه های سایت به یکسری الگو ها رسیدم که افراد چطوری از فایل ها استفاده میکنن که بیشتر نتیجه میگیرن و باز به من توی این مسیر کمک کرد

    استاد عاشقتونم

    روز به روز میبینم ذهنیت من داره قدرتمند کننده تر میشه

    من متوجه شدم که چقدر کامنت گذاشتن و نوشتن با تمرکز سبب این میشه که چیزایی رو از ذهنم در بیارم که نمیدونستم اصلا داشتم یک همچین چیزایی رو

    همچنین توی همین مسیر دوروزه ایی که استاد شروع کردم فهمیدم که اگر یادبگیرم این پیشرفت ها و بهبود هارو ببینم و بیام بنویسم اینطوری درموردشون چقدر انگیزم بیشتر میشه و چقدر روی احساس لیاقتم داره تاثیر میزاره

    من بازم ادامه میدم چقدر عشق میکنم وقتی برای بچه ها مینویسم

    تصمیم گرفتم که زود رها نکنم یک نتیجه رو وقتی میبینم یک موفقیت رو وقتی میبینم و بشینم قشنگ درموردش بنویسم و فکر کنم و درس هارو مرور کنم و باور های مناسبی که برام داره رو مرور کنم

    چقدر استاد تحسین کردن وقتی ترمز های ذهنی رو برمیداری راحت و لذت بخش میشه و چقدر واقعا کیف میده به ادم

    وقتی میبینی یک انسان دیگه مثل تو اینقدر قویه اینقدر خوشگل برای خودش نتیجه رقم زده خیلی حس خوبی بهم میده

    استاد من دیگه برام فرقی نداره اون فرد کیه قشنگ دارم میبینم که سوال های خوبی داره ذهنم جنریت میکنه.

    حتی میبینم مغزم داره بیشتر درمورد شخصیت شما استاد فکر میکنه و داره شخصیت خودش رو هم میسازه چون توجهم جای درستیه و این توجه من داره خلق میکنه شخصیتم و زندگیم رو

    امروز در حین اینکه داشتم تحسین میکردم یکی از بچه ها رو و مینوشتم به این موضوع پی بردم که خیلی مهمه که احساس رشد و پیشرفت به خودمون بدیم به همین دلیل گفتم بیام این کامنت رو بنویسم و هرچی مینویسم بیشتر دارم میبینم چه تغییرات خوبی کردم و بازم مینویسم و اینطوری ظرف من برای نتایج بزرگ و بزرگ تر میشه

    یاد گرفتم از یک جایی به این دلیل روند نتایج بد میشه چون دیدگاه کمال گرایانه میاد و دیگه پیشرفت هامون رو چیز خاصی نمیدونیم و این فرکانس عدم رشد رو ارسال میکنه

    ولی رشدی که کردیم فارغ از اینکه اندازش چقدره جوری بهش نگاه کنیم که احساس رشد و پیشرفت و ارزشمندی به ما بده ما اماده میشیم برای رشد بیشتر فارغ از اینکه اون نتیجه چقدر کوچیکه یاد گرفتم تاکید من و توجه من به اون رشد داره مسیر رشد های اینده منو رقم میزنه

    استاد بینهایت ازتون سپاسگزارم مشتاق قسمت های بعدی و ساختن بیشتر و بیشتر ذهنیت قدرتمند کننده هستم =)

    خداوند یار و نگهدارمون توی این مسیر قشنگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای مهربان

    وقتی داشتم الگو میگرفتم از افراد موفق و درس هایی که میتونن برام داشته باشن (چه اون دسته از افرادی که قبل از اینکه به تضاد بربخورن تغییر کردند و چه افرادی که به تضاد برخوردن) این درس رو خیلی واضح دیدم که قبل از اینکه مجبور بشی صد در صد خودت رو بزاری صد خودت رو بزار و با تمام وجود جدی بگیر چون به هر حال یک روزی جهان مجبورت میکنه که جدی عمل کنی جدی تغییر کنی و اون روز هم باید سختی بیشتری بکشی و هم عمرت رو تلف کردی

    میدونی این پیام رو برام داشت که یک روز بلاخره مجبور میشی شبانه روز روی باور هات کار کنی و تغییرشون بدی اگر الان شل بگیری

    یک روزی مجبور میشی تمرکز لیزری رو بزاری روی کارت اگر الان با حواس پرتی کار کنی

    یا داری توی این جهان بدتر میشی یا بهتر فکر نکن با شل گرفتن اتفاقی میفته با تغییر ندادن باور هات اتفاقی میفته

    دیوانه کسی است که یک کاری رو بارها و بارها تکرار میکنه و انتظار نتیجه متفاوت است آلبرت انیشتن

    من خودم درمورد این موضوع باید روی خودم کار کنم برای همین اومدم این کامنت و بنویسم از اونجا که وقتی کامنت مینویسم کامل شرح میدم و همچنین تمرکزم بالاست چیزای خوبی از ذهنم در میاد و این موضوع باعث میشه بهتر روی خودم کار کنم و کلی فواید دیگه که کامنت گذاشتن داره

    داشتم به این فکر میکردم که اتفاقا اگر برسم به اونجایی که مجبور میشم تغییر کنم چقدر کنترل ذهن سخت تره پس همین الان صد در صد خودت رو سینا بزار تا جایی که میدونی از این قانون از این گنج درونیت نهایت استفاده رو ببر همین الان بهترین وقتش هست و این درس برام خیلی ارزشمند بود

    همچنین یک درس دیگه ایی داشت برام اینکه لذت اون مسیر هدف و اون نتیجه ایی که ادم خلق میکنه از هر لذتی بالاتره و واقعا میارزه که هر بهایی رو بخاطرش داد و همچنین حواسم باشه حتما هدف بعدی رو مشخص کنم تا بمونم توی تین مسیر و یادم نشه که صرف هدف داشتن لذت بخشه برای ادم و وقتی که اون ارزشی که خلق کردی رو میبینی اصلا احساس عزت نفسی بهت میده که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست

    پس سینا صد در صد خودت رو بزار روی کارت روی باور هات و با تمام وجودت به تکاملت سرعت ببخش

    بازم هرموقع احساس کردم درسی رو میخوام مرور کنم یا روی باوری کار کنم حتما کامنت میزارم

    خداروشکر این سلسله فایل ها قراره خیلی تغییرات بنیادین در شخصیت ما ایجاد کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای مهربان

    وقتی داشتم به اگاهی های این فایل فکر میکردم و میخواستم ذهنیت خودم رو بسنجم احساس کردم که این باور که همه ما به یک اندازه به نعمات و خداوند دسترسی داریم

    خیلی بیشتر میتونه توی ذهن من تقویت بشه و دوست داشتم که این موضوع رو برای خودم منطقی کنم تا بیشتر برام باور پذیر بشه که اقا همه ما به یک اندازه به تمام نعمت ها دسترسی داریم اگر داری یک موفقیت یک فردی رو میبینی این رو بارها به خودت یاداوری من و اتفاقا بگو این موفقیت باعث شده خواسته من هم واضح بشه و منم برای خودم توی دنیای خودم کدنویسی کنم و تنها چیزی که نیاز هست تا به اون موفقیت برسم قابلیت ارسال فرکانس هست که خدا این رو به همه ما داده پس همه ما به یک اندازع قدرت خلق داریم و منم میتونم به اون خواسته برسم

    اتفاقا موفقیت افراد باید بهم این انرژی رو بده و توی ذهنم این پلی بشه که: عه چه قشنگ منم یک همچین چیزی میخوام و تحسین کردن اون افراد کمک میکنه که اون رو برای خودم رقم بزنم

    یکی از ترمز های دیگه که باز دوباره باعث میشه که بجای تحسین حسادت کنیم باور کمبود هست که توی ذهن یک همچین شکلی داره که خب توی دنیایی که کمبود هست اگر یکی موفق شده پس از فرصت های تو کم شده و تحسین کردن از فراوانی نشات میگیره ما تحسین میکنیم چون توی گفتگو های ذهنیمون اینطوریه که عهه دمت گرم تو از این فرصت اینطوری استفاده کردی دم فلانی گرم از اون فرصت اینطوری استفاده کرد و بعد یک نگاه به زندگی خودمون میکنیم میبینیم سرشار از این فرصت هاست و فقط ایده میگیریم از موفقیت اون افراد و خودمون هم فرصت هامون رو اونجوری که باید ازش استفاده میکنیم

    خدا گفته هرگاه بندگانم از تو پرسیدند بگو من نزدیکم و اجابت میکنم خدا گفته من از رگ گردن به شما نزدیک ترم از طرفی خدا انرژی هست که توی همه چیز و همه جا هست یعنی همه چیز رو شکل داده همه چیز خودشه: قل هو الله احد

    این انرژی واحد نه از بین میره و نه به وجود اومده و فقط از شکلی بخ شکل دیگه در میاد

    خب مگه ما نمیگیم این انرژی نزدیکه و از رگ گردن هم به ما نزدیک تره خب این یعنی ما داای یک انرژی در زندگیمون هستیم که میتونیم به هر شکلی درش بیاریم همین انرژی که در نفس من جاریه قلب من رو داره میزنه میتونه به شکل هر موفقیتی توی زندگیم در بیاد چون همش یکیه کل انرژی های جهان واحد هستند با فرکانس های متفاوت و من اگر در یک راستا قرار بگیرم با فرکانسی که میخوام اون انرژی میاد به سمت من و منم میرم به سمت اون به همین راحتی حالا من به عنوان انسان که خالق زندگیم هستم میتونم هر انرژی که میخوام رو داشته باشم و هرجوری که دوست دارم بهش شکل بدم، خدا گفته که من تورو خالق افریدم

    توی قران وقتی به انسان میرسه میگه فتبارک الله احسن خالقین یعنی از صفت خالق بودن خودش میگه این نشون میده که من انسان هم خالق زندگیم هستم به صورت کامل من از جنس خدا هستم و توی این دنیا جانشینی خدا رو میکنم خیلی قشنگه واقعا این قدرت و من بارها و بارها درموردش دوست دارم بنویسم تا بیشتر باورش کنم.

    چون اگر باور داشته باشم که من میتونم خلق کنم دیگه موفقیت افراد اذیتم نمیکنه بلکه خوشحال میشم چون میگم اوکی منم میخوام پس خلق میکنم و البته تحسین میکنم چون میدونم این تحسین کردن من رو نزدیک میکنه به اون چیزی که میخوام وگرنه تحسین یا حسادت که هیچ فرقی برای اون نداره اون خودش خلق میکنه من باید تمرکز ام رو بزارم روی خودم و فقط و فقط موفقیت افراد دور ورم رو فرصتی ببینم برای خلق کردن زندگی خودم برای استفاده از قدرت خلاقیتم…

    سیستم عصبی همه ما یکی هست اگر هرکسی توی هر طرف جهان به یک موفقیت رسیده منم میتونم اگررر منم باور های اونو بسازم،، اگرر منم ورودی هام رو کنترل کنم مثل همون دیگه مهم نیست اون چه موفقیتی باشه میخواد توی ریاضی باشه توی پیانو باشه توی سخنرانی باشه توی کنکور باشه توی هرچی میخواد باشه.

    صد در صد من هم لیاقت دریافتش رو دارم چون همه ما به یک اندازه به همه چیز دسترسی داریم اگر من یک نعمتی رو میبینم خوشم میاد همینکه خوشم میاد یعنی من لایق دریافتش هستم خدا منو افرید و همه چیز رو مسخر من کرد همه چیز رو گوش به فرمان من کرد و فقط کل اجزای جهان دارن به این نگاه میکنن که اقا من الان چی دوست دارم چی میخوام دارم هچ فرکانسی میفرستم و بلافاصله در زندگی من شروع میکنه به شکل گرفتن

    الان قشنک حس میکنم به میزانی که دارم مینویسم مشتاق تر میشم از این قدرت خودم استفاده کنم و دوست دارم بیشتر و بیشتر بنویسم چون داره اگاهی هایی بهم داده میشه که حسم رو به شدت خوب کرده.

    این الگو برداری و دیدن موفقیت افراد از این دیدگاه دقیقا چیزیه که ذهنیت قدرتمند اون رو داره از این دید نگاه میکنه که ایول پس یک همچین موفقیتی هم میشه رقم زد

    مثل رکورد هایی که افراد میزنن که تاحالا کسی نزده و بعدش دیگه برای بقیه بدیهی میشه و کلی افراد دیگه هم با فاصله کم اونو میزنن چون دیدن عهه پس همچین چیزی هم میشه پس امکان پذیره

    یا مثل مثالی که استاد زدند توی این فایل که اقا یکی از هند میره فلان جا و بیزینس میزنه افراد قبیله اشون باور میکنن و میرن سراغش

    میدونی این به این دلیل براشون اتفاق میفته چون میگن اون هندیه منم هندیم پس باهم برابریم و منم میتونم به یک همچین چیزی برسم

    اما یک دیدگاه بهتری هم هست که خیلی دیگه معجزه میکنه اونم اینه که

    اون انسانه منم انسانم پس منم میتونم دقیقا به همون چیزی که طرف رسیده برسم نه صرفا دقیقا از همون مسیر ولی همون نتیجه رو میتونم بگیرم اینکه از چه مسیری دیگه ربطی به من نداره من ترجیحم اینه تو وطیفه خدا دخالت نکنم همینطوری که اون توی کار من دخالت نمیکنه و میزاره خودم فرکانس بفرستم منم تو کار اون دخالت نمیکنم و مسئولیت جواب دادنش رو به خود خدا میدم

    پس دوباره این درس مرور شد که اقا تمرکزت روی نتیجه بجای مسیر یا به جای روشی که طرف به موفقیت رسیده چون وقتی به شیوه و امکانات طرف نگاه کنی اتفاقا نه تنها الگو برداری بهت کمکی نمیکنه بلکه باعث بیشتر بهونه اوردن برای حرکت نکردن تو میشه و برعکس کاری که باید سازنده باشه باعث بدتر شدن مسیر تو میشه اما اگر با این منطق هایی که گفتم بیام روی نتیجه تاکید کنم و بگم خب من انسانم اونم انسانه منم همچین چیزی میخوام، خدای ما هم یکیه، همه ما هم به یک اندازه دسترسی داریم به این خدا پس برای منم اتفاق میفته و بارها و بارهااینو تکرار کنم و بعد به ایمان میرسم از طرفی ایمان برای من حرکت میاره و منم میفتم توی مسیر و اون اتفاق رخ میده اگر هم توی مسیر یک جایی متوجه شدم مسیر ناهموار شده متوجه این میشم که بازم بیشتر باید روی باور هام کار کنم و اینقدر کار میکنم و حسم رو خوب میکنم تا این فاصله فرکانسی کم بشه کل کار ما همینه

    وقتی میگیم احساس نشون میده فاصله فرکانسی مارو با اون خواسته یعنی همین یعنی وقتی که شما یک فردی رو میبینی که به موفقیت رسیده و حست بد میشه این حس بد داره این الارم رو میده که افکار تو و باور های تو حسابی دور از این خواسته است و ما به این دلیل روی باور هامون کار میکنیم تا این احساس خوب رو به ارمغان بیاریم

    یک جورایی نقشه راه ما توی هر مسیری توی هر مقطعی از زندگی همین احساس هست. با یک نگاه اگر از بالا نگاه کنیم به خودمون خیلی میتونه کمک کنه بهمون که اقا اوکی من نسبت به این موضوع احساس بد دارم و از طرفی میدونم این نشون میده که من باید بیشتر هماهنگ بشم با این خواسته و الان خیلی ناهماهنگ هستم کاری که باید بکنم تینه که هماهنگ بشم یعنی کل این قضیه باور ها و کدنویسی و همه اینا داره فرمول هایی به ما میده برای:ایجاد این احساس وگرنه کلمات و تمرین ها به خودی خود که معنی ندارند و میتونن برای افراد مختلف تاثیر های مختلفی داشته باشن با توجه به شکلی ذهنیتشون شکل گرفته و من باید خودم رو بشناسم تا اون نقاطی رو از خودم پیدا کنم که اگر روش کار کنم بیشترین تاثیر رو برای من داره و کل سوال های خودشناسی هم میخواد به این برسه که اقا اون قسمت که باید در درون تو بیشتر روش کار بشه که منجر به احساس خوب بیشتر و دائمی بشه رو پیدا کن و روش کار کن.

    توی هرلحظه ما باید با تمام وجودمون هر فکری به سرمون میزنه اجرایی کنیم تا توی هر زمینه ایی به این احساس خوبه برسیم

    حالا توی این مثال ها من پس فهمیدم که اقا با احساس بد من با تحقیر کردن افراد و حسادت ورزیدن من خودم رو دارم از موفقیت دور میکنم و اگر نگاه سیستمی داشته باشم به خدا متوجه میشم که مهم نیست چه دلیلی دارم برای اینکه احساسم بد باشه من باید احساسم رو خوب کنم اگر میخوام شرایط بهتر بشه و این چیزیه که باید همواره به خودم یاداوری کنم مخصوصا توی این دیدن موفقیت افراد و اگر این رو جدی بگیرم و بسازم در خودم صد در صد اتفاقات عالی برام رخ میده اونم به صورت رگباری چون یاد میگیرم ثانیه به ثانیه احساسم رو خوب کنم

    هرلحظه خودم رو دیگه تحسین میکنم تشویق میکنم هر لحظه دیگه توانایی هام رو میبینم دیگه به خودم برچسب نمیزنم و یاد میگیرم به هرچیزی از جنبه ایی نگاه کنم که لذت ببرم از مسیرم

    یکی از مواردی که باعث میشه افراد هرچی بیشترین دوره رو پیش میبرن نتیجه معکوس بگیرن درک نکردن همین موضوع هست اونا با پیدا کردن ترمز هاشون و تغییر هایی که لازمه بدن میان احساس خودشون رو بد میکنن درصورتی که اون ترمز کشف شده تا احساسشون بیشتر بهتر بشه اما اونا بخاطر کشف یک ایراد در خودشون احساسشون رو بد میکنن اینجا دوبارع برمیگردیم به همون تغییر دیدگاه که اقا وقتی هم که یک ترمزی پیدا میکنم از جنبه ایی بهش نگاه کنم که احساسم رو بهتر کنه و خوشحال باشم و احساسم رو نسبت بهش خوب کنم خدایا شکرت

    این موصوع رو من صد بار هم درموردش بنویسم کمه چون خیلی احساس میکنم خیلی وقت ها این موضوع یادم میشه که سینا مهم نیست چه بهونه ایی داری برای اینکه احساست رو بد کنی تو باید راهی پیدا کنی برای احساس خوب تو باید راهی پیدا کنی برای احساس پیشرفت، احساس توانمندی و فقط و فقط اینارو تقویت کنی

    خداروشکر میکنم که اینقدر خوب دارم روی این قضایا کار میکنم این نشون میدت که اتفاقات خوبی در انتظارم هست این احساس من نشون میده اتفاقات خوبی در انتظارم هست الان حس میکنم ترمز هایی از ذهنم برداشته شد و راحت تر میتونم خودم رو تحسین کنم تشویق کنم راحتتر میتونم احساس خوب رو در خودم به وجود بیارم

    یک مثال دیگه میخوام بزنم خیلی وقت ها امکان داره ترس یا نگرانی از اینده بیاد سراغمون خب من قانون رو فهمیدم فهمیدم که احساسات من هست که داره نشون میده چقدر هماهنگ هستم و داره افکاری رو نشونم میده که زندگی منو رقم میزنه پس حالا که قانون رو میدونم این رو میدونم که این ترس و این نگرانی کمکی قرار نیست به من بکنه بلکه بدتر میکنه ایندم رو و اونجا دیگه هرکاری میکنم تا این احساس رو به احساس امید تبدیل کنم دیگه برام مهم نیست چه بهونه ایی دارم باید بتونم احساسم رو خوب کنم اگر میخوام ایندم اونجوری که میخوام رقم بخوره

    من خیلی خیلی دوست دارم بیشتر درمورد این موضوعات بنویسم تا هم عمل گرایی من رو بیشتر کنه و هم درکم رو بیشتر کنه

    همین اول کامنت که میخواستم بنویسم نمیدونستم قراره اینچنین اگاهی هایی بهم داده بشه واقعا نوشتن معجزه میکنه چون تمرکز ما بیشتره و این تمرکز بیشتر میره توی ذهن چیزایی رو در میاره که توی حالت تمرکز کم ما نمیتونستیم بهش برسیم و پازل هارو کنار هم بچینیم

    خب پس یاد گرفتم که اقا همه ما به یک انذازه به نعمات دسترسی داریم

    من خالق صد در صد زندگیم هستم

    احساس من هست که نشون میده من هماهنگ هستم یا نه

    توی هرموقعیت کار من وظیغه من اینه که احساسم رو بسنجم و سعی کنم تقوین کنم احساس خوب رو

    اتفاقا استاد این سلسله فایل ها همزمان شد با تمرکز من روی جلسه یازده کشف قوانین که دقیقا درمورد همین موضوع حهت دهی کنترل کانون توجه گفتین

    اونجا میگین که ما توی هر لحظه از زندگیمون باید بسنجیم ببینیم چه احساسی داریم و اینطوری میتونیم بفهمیم داریم چی برای خودمون خلق میکنیم

    خب حالا من میخوام عمل کنم به این موضوع میخوام به صورت کاربردی در زندگی خودم بهش عمل کنم برای همین بارها مثال میزنم برای خودم و البته کمال گرایی نداشتن نسبت به عمل کردنش خیلی کمکم کرده که بیشتر بهش عمل کنم و این بیشتر عمل کردن باز خودش باعث شده که من بیشتر درک کنم که چطوری باید عمل کنم چون بازخورد میگیرم

    دوست دارم این کامنت خودم رو دوباره و دوباره بارها و بارها بخونم چون احساس میکنم این جنس از تمرکزی که برای نوشتنش داشتم اگاهی هایی بهم گفته شد که هربار این کامنت رو بخونم خودم چیزای جدیدی رو دریافت میکنم

    پس همینجا این کامنت رو تموم میکنم و بازم اگر خواستم درمورد چیزی صحبت کنم یا روی باوری کار کنم حتما کامنت میزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد و دوستان عزیزم

    استاد صبح که متوجه شدم این فایل برروی سایت قرار گرفته متعهد شدم که تمام تمرکزم و اولویت ام رو بزارم کار کردن روی این سلسله فایل ها چون چندروزی بود میگفتن با خودم چقدر خوب میشه استاد یک سلسله فایل اماده کنند مثل سلسله فایل الگو های تکرار شونده و من با تمام تمرکزم خودشناسی کنم و تمرین انجام بدم چون تغییر شخصیتی که در من رخ داده خیلی عمل گرا تر شدم و متعهد شدم نسبت به انجام تمرین

    همچنین یکسری همزمانی هارو نشونه دیدم تا با تمام تمرکزم روی این فایل کار کنم مثلا امروز دقیقا دو ساله شدن من توی سایت هست که همزمان شد با این فایل و همچنین اولین برف امسال رو هم دیدم امروز و چقدر برام نشونه ایی بود و به خودم گفتم سینا این فایل ها قراره زندگیت رو عوض کنه و من یاد کرفتمکه فارغ از اینکه اون فایل چی هست ظرفی که ما براش آماده میکنیم نشون میده که چقدر نتیجه بگیریم یا نگیریم و من هم طبق این قانون اومدم انتظارات مثبت خودمو از این فایل ها مرور کردم و گفتم قطعا تغییر شخصیتی بنیادین در من رخ میده و چنان ذهنیت قدرتمندی رو قراره بسازم که نتایج زندگیم رو صد ها برابر میکنه قطعا بعد از این سلسله فایل ها من یک آدم دیگه ایی شدم که صد برابر قدرتمند تر از قبل خودم هست و بارها و بارها انتظار خودم رو از این فایل ها گفتم و یک تعهد خیلی خوبی رو حاضر شدم براش بدم و متمرکز پیش برم نسبت به این سلسله فایل ها

    الان چندین ساعته که بدون وقفه و با تمرکز لیزری به شدت بالا دارم روی این فایل کار میکنم استاد چنان حجم اگاهی ها و احساس خوب در من در همین اول کاری زیاد شده که دیگه زور زدن نمیخواد مغز من خودش منو مجاب میکنه که بیشتر درمورد این موضوع فکر کنم تمرین برای خودم طراحی کنم و تمرینات رو با دقت انجام بدم

    استاد یکی از کارهایی که کردم توی گوگل کیپ خودم یک دسته ایی درست کردم مخصوص فقط همین سلسله فایل ها و توی اون لیست تمرین هارو انحام میدم، ایده هام رو مینویسم، درمورد اگاهی های فایل مینویسم

    تمرکز خیلی بالا و تعهد خیلی بالایی رو گذاشتم روی این فایل به طوری که چندوقت پیشا که دوره کشف قوانین رو شروع کردم هم این تعهد جدی رو نداشته که الان دارم میزارم

    منظورم از تمرکز اینه که چندین ساعته دارم فقط درمورد این فایل فکر میکنم، مینویسم، تمرین انجام میدم، فایل رو میبینم و ادامه میدم بدون اینکه حتی سرم رو بالا کنم که به چیزای دیگه ایی در حین تمرکزم نگاه کنم و بدون اینکه حتی چیزی بخورم و میبینم این جنس از تمرکز داره چه معجزاتی رو در من رقم میزنه و به خودم تبریک میگم بخاطر این جنس از تمرکز

    همین اول کاری استاد جنان تغییری در من در نگرش نسبت به موفقیت افراد رخ داد که حیرت انگیزه انگار عاشق دیدن موفقیت افراد شدم و میخوام فقط و فقط الگو برداری کنم و برای خودم وظیفه نوشتم که برم تا جایی که میتونم نسبت به حوزه کاری خودم برم الگو پیدا کنم و از جنبه ایی بهش توجه کنم که به من احساس خوبی بده احساس امید بده و توی این چند ساعت تمرکزی که گذاشتم برای این فایل قشنگ چند درجه من رو حرفه ایی تر کرد توی دیدن افراد و الهام گرفتن از موفقیت اونها

    بیشتر این موضوع رو درک کردم که موفقیت افراد به خودی خود تاثیری در زندگی من نداره و این من هستم که با کانون توجه غالب خودم مشخص میکنم که چه نتیجه ایی موفقیت اون فرد برام داشته باشه و حالا که قانون رو میدونم به چه شکل کار میکنه یاد بگیرم که به نفع خودم از موفقیت افراد استفاده کنم و موفقیت اون هارو برای خودم فرصتی ببینم تا مسیر خودم رو هموار تر کنم

    استاد نمیدونید چه پاشنه آشیلی من توی این موضوع داشتم و الان که نگاه میکنم میبینم این جنس تمرکز پیوسته توی مدت زمان کم چقدر احساس من رو بهتر کرده و چقدر خوب شد که رفتم توی دل این موضوع و دارم روش کار میکنم

    تمام ترمز های ذهنی که به ذهنم رسید رو برای خودم یادداشت کردم و هنوزم اون لیست داره ادامه پیدا میکنه

    وقتی داشتم این فایل رو گوش میدادم استاد شما شاید یک جمله میگفتید اما من حداقل یک ربع درموردش مینوشتم

    وای استاد در حین نوشتن و کار کردن روی این دوره یک چیزایی از ته ذهنم در میومد که باور نمیکردم و حیرت زده میشدم که عه اینم توی ذهن من هست یا یادم میومد از اتفاقات وشرایطی توی سال ها قبل که درمورد این موضوع بود و من از موفقیت افراد حالم بد میشد

    ده ها و ده ها مثال برای خودم زدم استاد الان تمام فضای فکری من فقط مربوط به همین فایل و آگاهی های همین فایل هست و میدونم چقدر درک همین موضوع میتونه کلی منو موفق تر کنه

    من درمورد موفقیت متوجه شدم به دوستان هم سن و سال خودم و مخصوصا اونایی که توی چیزایی که منم میخوام به موفقیت میرسیدن حسم بسیار بد میشد اما به افراد غریبه یا افرادی که یک کارهای متفاوتی انجام میدن که توی ذهن من ربطی به من نداره احساس بدی ندارم.

    ته ذهن من موفق شدن افراد دور و ورم باعث میشه که من دیده نشم و به شدت از این موضوع ناراحت میشدم و احساس من رو به شدت برانگیخته میکرد همچنین احساس ناتوانی به من دست داشت

    درحین اینکه داشت این چیزا از ذهنم میومد بیرون متوجه این موضوع شدم که من به این دلیل میترسم و حالم بد میشه که احساس ناتوانی بهم دست بده که ته ذهنم واقعا خودم رو ناتوان میدیدم حتی این مثال رو به خودم زدم که: مثلا فکر کن به یک دکتر بگن بی سواد ایا اون ناراحت میشه؟ ایا احساسش برانگیخته میشه؟ نه اون اصلا براش مهم نیست چون میدونه و. به توانایی خودش ایمان داره

    حالا فکر کن به یک کسی که واقعا هیچ تحصیلاتی نداره و به خودش باور نداره بگن بی سواد اون چقدر احساسش برانگیخته میشه چقدر حالش بد میشه خب این موضوع توی این مورد هم صدق میکنه

    اگر من ته ذهنم باور داشته باشم که از پس هرکاری بر میام یا اگر باور داشته باشم اگر کسی به موفقیت رسیده پس منم میتونم دیگه گفتگو های ذهنی و شرایط احساس ناتوانی بهم نمیده و گفتگو های ذهنی احساس من رو برانگیخته نمیکنه

    استاد اینقدر توی همین چندساعت یکسری مسائل از ذهنم دراوردم که واقعا حیرت زده شدم و با این تعهد و. تمرکز دارم یکی یکی روشون کار میکنم احتمالا توی این سلسله از فایل ها علاوه بر اینکه خیلی زیاد برای خودم مینویسم خیلی زیاد هم کامنت بزارم و تمام تمرکزم رو اختصاص میدم به این موضوع

    استاد وقتی داشتم تمرین این جلسه رو انجام میدادم وقتی که داشتم اون حالت سوم که چه درس هایی موفقیت افراد برای من داره و چطوری میتونه الهام بخش من باشه رو جواب میدادم، اینقدر احساسم خوب شد از موفقیت اون افراد که فقط دوست داشتم اینجا کنارم باشن و با ذوق و شوق ازشون سوال بکنم تا بیشتر و بیشتر درس یاد بگیرم ازشون

    حتی یکی از دوستام که یادمه وقتی که موفقیتش رو میشنیدم حالم بد میشد و وقتی میدیدم توی یک قسمتی شکست خورده خوشحال میشدم (با اینکه خیلی دوسش دارم) اما وقتی که داشتم به اون سوالات جواب میدادم اینقدر خوشحال شدم از موفقیتش که حد نداشت و فقط تحسینش میکردم و چه درس هایی استاد دراوردم از موفقیت افراد نزدیکم

    کلی الگو پیدا کردم که چه چیزهایی توی مسیر اصل هست چه چیزهای فرع

    دیدم اکثر این افرادی که موفقیت دارن اولویت زندگیشون اون کاری که دارن میکنن بوده و تمام حاشیه هارو حذف کردن

    دیدم همه اونها براشون اهمیت این که واقعا به هدفشون برسن خیلی زیاد بوده و این اهمیت رو به خودشون یاداوری میکردند و بازم کلی درس دیگه

    کلی باور مناسب رو در من تقویت کرده

    استاد احساس میکنم عاشق این شدم که برم الگو برداری کنم از افراد موفق چه افرادی که نزدیک بهم هستند چه افرادی که میتونم ببینم که الان با توجه به اینترنت و این چیزا دیگه هر الگو ایی و هر موفقیتی توی هر سنی که بخوام میتونم پیدا کنم. و چقدر یاد گرفتم که باید توی دیدن موفقیت افراد از چه زاویه ایی به اون نگاه کنیم.

    حسادت نورزیدن احساس میکنم تا حد زیادی داره بهبود پیدا میکنه در من و چقدر خوشحالم

    استاد من همیشه خودم رو مقایسه با دیگران میکردم و این باعث میشد که اون مسیر خودم رو رها کنم وقتی میدیدم افراد هستند که از من دارن ضعیف تر عمل میکنن بخاطر احساس برتری که بهم دست میداد دیگه حرکتی نمیکردم و وقتی میدیدم که افرادی هستند که قوی تر از من و قدرتمند تر از من از نظر ذهنم هستند ناامید میشدم و کلا از مسیر خارج میشدم

    ولی الان حیلی این موضوع برام شفاف شد که مسیر خودم رو بچسبم و موفقیت افراد برای من الهام بخش بشه تا مسیر خودم رو هموار کنم و روز به روز خودمو بهبود بدم و برای خودم ارزش قائل باشم وقتی احساس لیاقت داشته باشم جوری به موفقیت ها نگاه میکنم که این باور رو در من زنده کنه که منم میتونم

    استاد من قبلا فرار میکردم از دیدن موفقیت افراد و اشغال هارو میریختم زیر مبل اما الان مشتاقانه میخوام ببینم افراد چه. نو آوری ها و چه ایده هایی رو اجرا کردن، چه الگو ایی برای موفق شدنشون داشتن، تمرکز لیزری شون چطوری بوده و استاد این احساس منو عالی کرده

    واقعا ازتون تشکر میکنم ارزش این فایل ها خدا میدونه چقدره! همین یک فایل رو اگر تمرکزی روش بیشتر و بیشتر کار کنم خیلی تحول عظیمی در من رخ میده

    اگر یاد بگیرم تمام موفقیت افراد رو ببینم و منم شخصیتی مثل اونها رو بسازم تحسینشون کنم به این دلیل که دارم همواره به موفقیت توجه میکنم (چیزی که میخوام) جهان هم از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میکنه

    استاد چندین و چند صفحه و هزاران خط درمورد این موضوع نوشتم، فکر کردم، راهکار عملی برای خودم طراحی کردم.

    این موضوع رو الان بیشتر درک میکنم که ماییم که خلق میکنیم اتفاقات رو و ماییم که تعیین میکنیم چی رخ بده چی رخ نده وقتی بگم که اتفاقا این موفقیت داره نشون میده که منم میتونم خب دارم همینو خلق میکنم اما اگر بگم این موفقیت فرصت رو از من گرفته بازم همین اتفاق میفته و جهان برای من فرصت کمتر رو به ارمغان میاره

    حتی این الگو رو من توی هرچیزی یاد گرفتم استفاده کنم مثلا یکی از کارهایی که کردم برای اینکه این فایل هارو جدی بگیرم اومدم به خودم گفتم که سینا این فایل ها میتونه زندگیت رو عوض کنه تو داری دست میزاری روی پاشنه آشیل خودت پس قطعا اتفاق مثبتی برات میفته،،،

    احساس میکنم این گفتگو های ذهنی ظرف منو اماده تر کرد تا بیشتر نتیجه بگیرم

    قبلا شاید ته ذهنم میگفتم این فایل رایگانه و اونقدر ارزش نداره و برای همینم جوری ازشون استفاده نمیکردم تا بهم نتیجه بده

    استاد چقدر خوشحالم که دارم اینقدر متعهدانه پیش میرم، خودم و تشویق میکنم و. تحسین میکنم تا بیشتر توی این مسیر بمونم

    به این سلسله فایل ها به چشم یک دوره عملی کامل نگاه میکنم که میخواد از من شخصیتی بسازه، از من ذهنیت قدرتمندی بسازه که زندگیش رو اونجوری که میخواد خلق کنه

    و میخوام با تمرکز لیزری پیوسته و انجام تمرینات به شکلی که نتیجه برای من به وجود بیاره متعهد این فایل هارو ادامه بدم

    هرچقدر بیشتر و بیشتر این تمرکز رو ادامه میدم میبینم که چه ایده هایی برام من میاد تا بیشتر و بیشتر اصل رو در زندگیم اجرای کنم و خوشحالم و این احساس خوب نشونه اینه که اتفاقات عالی رو رقم برام میزنه.

    چه خودشناسی فوق العاده ایی قراره داشته باشیم همه باهم مشتاقانه تمرکز میزارم بازم اگر موضوعی رو متوجه شدم بازخوردی رو گرفتم بدون مقاومت دوست دارم کامنت بزارم و کامنت های دوستان رو بخونم و لذت ببرم از نتایجشون

    خوبیش اینه که الان که نتایج و موفقیت بچه هارو میخوام بخونم دیگه یادگرفتم تحسین کنم و برام الهام بخش باشه پس عاشقانه اونهارو میخونم و مسیر خودم رو هموار تر میکنم و بارها اونهارپ تحسین میکنم

    استاد عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم بخاطر این جنس از اگاهی هایی که با ما به اشتراک میزارین خدا میدونه تا اخر این سلسله فایل ها چه تغییراتی در ما رخ بده استاد من کاملا متعهدانه این مسیر رو با شما پیش میام،،

    چقدر ظرفم قراره بزرگ بشه

    خدا میدونه چقدر اگاهی های بیشتری هست که بازم قراره بهم گفته بشه و دریافت کنم تازه هنوز اول مسیر اینطوری بوده اگر ادامه بدم واقعا نتایج بینظیره

    استاد قبلا من تمرین هارو ازشون فرار میکردم و اصلا حوصله سوال های خودشناسی رو نداشتم اما بعد متوجه شدم که بعد از یک ربع بیست دقیقه تمرکز گذاشتن روی تمرین، وقتی که میفتیم توی مومنتوم اصلا این ذهن خودش کنجکاو میشه بیشتر تمرین انجام بده و دقیقت برای من همینطوریه به نوعی که الان دوست دارم بارها و بارها دوباره به سوالات جواب بدم و فکر کنم و تعمل کنم.

    حتی دلم نمیاد از اتاقم برم بیرون که این روند پیوسته و این حجم از افکار رو قطع کنم و اینقدر خوشحالم که این جنس از تمرکز رو دارم که حد نداره

    این کامنت رو هم دارم با تمرکز بدون وقفه مینویسم و حتی یک وقفه کوچولو هم در اون ایجاد نکردم چون میدونم وقتی وقفه ایجاد میشه خیلی باید سعی کنیم برگردیم به اون فضای تمرکزی که در اون قرار داشتیم

    خدایاا شکرتتت

    سعی میکنم همیشه یادم بمونه و مرور کنم انتظارات مثبتی که از این فایل ها دارم و با اون انتظارات مثبت انرژی بگیرم برای تعهد و تمرکز بیشتر استاد من که واقعا همون جنس از تعهد رو دارم که شما درمورد اش صحبت کردید حتی قبل از اینکه شما بگین من همین تصمیم رو داشتم و قبلش جوری زندگیم رو برنامه ریزی کردم که اولویت بالای من این فایل ها باشه

    وای چه تعامل فوق العاده ایی قراره داشته باشیم.

    احساس میکنم یکسری ترمز های ذهنیم کمرنگ تر شده و سبک تر شدم و خوشحالم از این بابت

    خوشبختانه ذهن خلاق من خودش کلی تمرین برای خودش طراحی میکنه و این موضوع کمکم میکنه این اموزه هارو در عمل در زندگی خودم استفاده کنم.

    خداروشکر دیگه توی الگو برداری فقط برروی امکان پذیری و درس های مسیر تمرکز میکنم و این باور برای من شرایطی رو ایجاد میکنه که واقعا اون اتفاقات رخ بده چون منم که خلق میکنم

    خدا میدونه چقدر بیشتر و بیشتر بعد از انجام تمرینات خلق کنندگی خودم رو باور کنم و ازش بیشتر استفاده کنم

    دیگه فقط منتظرم یک موفقیتی رخ بده و تاجایی که میتونم برای خودم الهام بخشش کنم فقط دوست دارم نتیجه هارو بخونم و اون هارو فرصتی ببینم تا احساس توانمندی خودم و باور های خودم رو تقویت کنم

    استاد ازتون بینهایت ممنونم

    من برم بازم روی این موضوع با عشق کار کنم

    اگر موردی بود باز کامنت میزارم

    فقط میخواستم بگم استاد جان من که تعهد دادم و خیلی متمرکز دارم پیش میرم.

    خداوند یار و نگهدار هممون در این مسیر زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلام به دوست خوبم

    من برات پریروز فکر میکنم کامنت گذاشتم روی دوره کشف قوانین که هنوز منتشر نشده نمیدونم این زودتر منتشر میشه اونا منتشر میشه ولی خب فرقی نداره

    الان من میخواستم بنویسم و خب فرصتی هست تا روی خودم کار کنم و حالا فارغ از اینکه اصلا این کامنت به شما کمکی میکنه نمیکنه همین دلیل که اقا میخوام روی خودم کار کنم مقاومت هام رو برای نوشتن برداشته پس مینویسم.

    خیلی جالبه توی کامنت هایی که من نوشتم برات توی کشف قوانین داشتم درمورد این میگفتم که چه خوب میشه حالا که هم پاشنه اشیل من و هم شما باور های فراوانی و احساس لیاقت هست پس بیایم وقتی که داریم باهم صحبت میکنیم اگاهانه بیشتر به این ها اشاره کنیم و همینطوری که در خودمون عملگرایی و بهبودگرایی و تمرکز رو بیشتر کردیم میتونیم روی این ها هم کار کنیم و شخصیتمون رو بازم بهبود بدیم و بعد از چندساعت استاد این فایل رو روی سایت قرار داد و اتفاقا درمورد احساس لیاقت هم هست و چقدر فرصت خوبی شد که باز بیشتر روی این موضوع کار کنم و من مرجان جان تمرکزم رو صد در صد گذاشتم روی همین فایل و فایل هایی که ایشالا در اینده درمورد همین سلسله فایل رو سایت قرار بگیره ساعت ها درمورد این فایل و تمریناتش نوشتم و تحول رو کامل حس میکنم اولا به خودم تبریک بگم مرجان بعد از اون همه صحبت هایی که باهم کردیم به شدت من عمل گرا شدم و تمرین انجام میدم به طوری که این جنس تعهد رو من اصلا با شروع دوره کشف قوانین نذاشتم اما الان که یک سلسله فایل روی سایت به عنوان دانلودی قرار گرفته اینقدر دارم متعهدانه کار میکنم که توی همین دو روز تغییر قشنگ در من احساس میشه

    همچنین میبینم چقدر یکسری کارها برام دیگه راحتتر شده مثل صبح زود بیدار شدن و این موارد

    وای مرجان الان ساعت 8:3٠ هست میدونی من امروز ساعت چند بیدار شدم؟ 2 صبح:)

    حالا چی شد که این ساعت بیدار شدم از اونجا که دیشب به شدت خسته بودم من تصمیم گرفتم زود بخوابم و رکورد زود خوابیدن خودم رو فکر کنم زدم ساعتای 7:3٠/8 بود که گرفتم خوابیدم و گوشیم رو ساعت 2 صبح کوک کردم که دیگه پر انرژی بیدار بشم بعد مدت ها بود که درست حسابی خوابیدم و خب انرژیم خیلی خوبه و افرین به خودم که دارم دیگه میترکونم باریکلا همچنین مرجان جان من متوجه شدم که واقعا بیشتر باید حواسم باشه خودم رو تحسین کنم خدایی!

    خیلی چیزا هست در من که باید تحسین کنم و میبینمشون اما حواسم نیست و قبلا که اصلا اینکار رو نمیکردم اما الان واقعا بهتر شدم و ماشالا به این متعهد بودنی که در من ایجاد شده اگر ادامه. بدم صد در صد اتفاقات عالی برای من رقم میخوره

    اما درمورد این فایل مرجان من قشنگ این سلسله فایل هارو به چشم یک دوره میبینم و دارم جلسه به جلسه پیش میرم و الان که فایل اول هست دارم همراه میشم باهاش تا انرژی بیشتر داشته باشم همچنین دیگه من نیاز ندارم برنامه ریزی کنم که کی جلسه بعد رو ببینم چون جلسه بعد خودش میاد روی سایت و این باز باعث شده تمرکز من صد در صد بره روی همین فایلی که در اون وجود داریم مرجان جان من دوتا کامنت هم روی همین فایل نوشتم اگر دوست داشتی میتونی بری اونا رو هم از توی پروفایلم بخونی

    اما بازم این کامنت رو فرصتی میبینم تا بیشتر و بیشتر درمورد این موضوع صحبت کنم.

    ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده

    خیلی عنوان جالبیه

    ذهنیت قدرتمند کننده الان این موضوع رو توی ذهنم اورد که ذهنیت کسی که خوب بلده فکر خدا رو بخونه و میدونه داستان و بازی از چه قراره میدونه که اقا این حسادت و حال بد داره فرکانس این رو میفرسته که اینو از من دور کن و میدونه که هرجور شده باید احساسش رو خوب کنه

    حالا این دیگه نهایتی نداره و میتونه توی هرمقطع از زندگیمون ازش استفاده کنیم خیلی مشتاقم ببینم استاد دیگه چه سوالاتی رو برای ما تدارک دیده تا بیشتر خودشناسی کنم

    من هم به درون خودم پی بردم که دیدن نتایج و موفقیت ها خیلی وقت ها باعث احساس بد من میشه اما الان فهمیدم که همه اونها فرصتی هست برای استفاده از قدرت خلق کنندگی خودم همه اونها فرصتی هست تا مسیر من هموار بشه حالا هر موفقیتی میخواد باشه

    حتی وقتی که میبینم مثلا یکی از بچه های سایت خیلی خوب داره روی خودش کار میکنه شاید قبلا حسم بد میشد اما توی همین دو روز تغییری که کردم اینه که به این دید بهش نگاه میکنم که عههه نگاه کن فلانی اینطوری روی فایل ها کار کرده و این چیزیه که براش نتیجه رو به ارمغان اورده پس میشه اینطوری هم کار کرد! ایول چ ایده ایی! پس منم میتونم همچین نتایجی بگیرم ایول! پس منم بیام تمرکز بزارم کار کنم روی خودم

    یا توی هر موفقیت دیگه ایی توی هر حوزه ایی

    یکی از ترمز هایی که باعث میشه که ما احساسمون بد بشه توی دیدن موفقیت افراد که همین چند دقیقه پیش پیدا کردم این بود که وقتی داریم میبینیم موفقیت افراد رو توجه ما جای اشتباهیه

    توجه ما روی مسیر و امکاناتی هست که طرف رو به موفقیت رسونده مثلا من توی حوزه کاریم یک فرد موفق میبینم میگم بجای اینکه فقط به این موفقیته توجه کنم و بقیه چیزا رو فیلتر کنم میام میگم این که از این مسیر رفته خب این مسیر الان برای من که امکان پذیر نیست پس حسم رو بد میکنم

    در صورتی که باز باید این سوال رو از خودمون بپرسیم که: خدا یعنی اینقدر ناتوان هست که فقط یک راه داشته باشه تا من به اون نتیجه برسم

    اتفاقا مرجان توی کامنتی که برات نوشتم توی کشف قوانین درمورد این موضوع صحبت کردم که خدا خدای فراوانیه و بیشتر برای خودم بازش کردم و این رو بیشتر درک کردم که آقا ذات خدا اینه که راه های زیادی باشه برای بدست اوردن هر چیزی که میخوایم و اگر اینطوری نباشه کلا تضاد داره با خدا

    و الان این رو درک میکنم که اقا توی هرکاری خدا ایده داره تا من به اون موفقیتی که هرفردی رسیده برسم و فقط همین که نتیجه رو ببینم و. تاییدش کنم کافیه تا منم به همون برسم

    مرجان روی این موضوع خیلییی دوست دارم کار کنم چون با وجود اینکه دارم اینارو میگم متوجه میشم چموشی های مغز رو ولی بازم ادامه میدم اینقدر میگم و میگم و میگم تا شکل فکرکردن مغزم عوض بشه و اینقدر ورودی های دیگه رو کم میکنم و این ورودی رو میدم به مغز تا سرعت شکل گرفتنش رو بیشتر کنم

    چون وقتی این باور در ذهن ما شکل بگیره مگه میشه موفقیتی رو ببینیم و احساسمون بد بشه؟؟

    وقتی این باور درذهن ما شکل بگیره اگر کسی موفق بشه انگار خود ما موفق شدیم…

    مثل اینه که دوست من توی یک بازی که داریم باهم میکنیم یک حرکت خیلی خفنی میزنه خب من که ناراحت نمیشم من که حسادت نمیکنم ذوق دارم بگم واووو چطوری این حرکت رو زد و تحسینش میکنم چون میدونم دسته بازی که اون داره رو منم دارم بازی هم که همون بازیه پس منم میتونم اون حرکت رو بزنم دقیقا الان برای ما هم همینه

    خدا که همون خداست همه ما هم انسانیم پس منم دقیقا همون چیزایی رو دارم که فلانی داره و بقیه چیزا حاشیه است اصل چیزی که نیاز دارم اینه که اقا انسانی هستم که به همون اندازه به خدا نزدیکه که فلان فرد که به موفقیت رسیده نزدیک بوده تمام شد و رفت

    حالا اگر یک همچین چیزی در من شکل بگیره دیگه موفقیت یکی رو ببینم ذوق میکنم عشقق میکنم میگم دمت گرم که اینقدر قشنگ به خدای خودت، به این انرژی خوشگل جهان شکل دادی و داری لذتش رو میبری

    میدونی این چه پیامی به خدا میده؟ این رو میگه که منم میخواممم

    بازم بیشتر و بیشتر میخوام روی این باور کار کنم چون واقعا ارزشش رو داره

    مرجان جان

    وقتی که همچین باوری رو بسازم و همچین ذهنیتی رو داشته باشم دیگه خودم رو لایق همه خواسته ها میدونم.

    خیلیی زیاد تر میخوام درمورد این مباحث. به مغزم ورودی بدم و چه فرصت بینظیری فراهم شده به لطف این سایت و این سلسله عادت ها تا وروپی بدم به ذهنم. درمورد این موضوع و این باور رو

    میدونی از یک جا به بعد که ما خیلی زیاد تکرار میکنیم صحبت کردن درمورد یک چیز رو و توجه کردن بهش اون خپدش ساخته میشه دیگه و نیاز نیست زور بزنیم مثل دقیقا بهبود گرایی و عمل گرای که مرجان در تو و من به وجود اومد ما چیکار کردیم؟ ما خیلی زیاد درموردش صحبت کردیم و اینقدر بهش توجه کردیم که رفت توی وجودمون

    یم مثالی استاد توی جلسه یک میزنن درمورد اینکه آب رو روی چوب نگه داریم این دقیقا مصداق همون قضیه است که اقا اینقدر این رو نگه دار تا بره تو چوب نفوذ کنه

    حالا دیگه کار ما اینه که اگر میخوایم سرعت ببخشیم به ساختن این باور سعی کنیم تعداد و تراکم رو ببریم بالا

    خب سرعتش فرق میکنه اگر من صبح تا شب درمورد این موضوع صحبت کنم و بقیه ورودی هام رو کات کنم و فقط ورودی اینطوری بدم به ذهنم با اینکه هر از چند گاهی بیام روی خودم کار کنم

    پس پامو تا ته میزارم رو گاز

    باید تکرار کنم اینقدر که دیگه مثل عادت بشه برام به محض اینکه میینم افراد رو اول اون سوال خوبه رو بپرسم که ایول چه باور هایی کمک کرده که همچین چیزی رو خلق کنه و یاد بگیرم تحسین کنم باید عادت بشه و تکرار با تراکم بالا راهی هست که این عادت رو به وجود میاره.

    من مرجان جان وقتی داشتم واقعا میرفتم توی عمق ماجرا دیدم این از همون مواردی هست که باید از این جنس تمرکز لیزری ها بزارم براش و باعث میشه کلی ترمز از ذهنم حذف بشه و دری از نعمت به روم باز بشه وااایی فکر کن چقدرر کیفیت الگو برداری هام خوب میشه و چقدر دست خدا رو باز میزارم که منو هدایت کنه به سمت خواسته هام چون دارم فرکانس درست میفرستم

    مرجان جان اتفاقا این سلسله فایل ها دقیقا همون فرصتی شد که میخواستم باهم درمورد این موضوعات یشتر صحبت کنیم و چه فرصت خوبی

    تو برام مینویسی منم برات مینویسم و کلی باز دوباره میتونیم به هم کمک کنیم

    باز برات ایشالا مینویسم هرموقع حسم گفت

    خدانگهدارت دوست عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    مرجان عزیزممم سلاام

    دوست عزیز من

    من کامنت هات رو همیشه میخونم توی کشف قوانین دختر تو بینظیریییی عاشقتمممم

    ببین یعنی اگر من از همون اول خیلی زیاد تحسینت میکردم الان که روی این فایل دارم کار میکنم صد برابررر شده اینقدر تو فوق العاده ایی چقدر شخصیت واقعا جالبی داری که اینقدر تحسین منو برانگیخته کرده

    مرجان جانم کامنت هام بهت همش دیشب فکر کنم منتشر شد. و زیادم بودن اتفاقا و الان دارم اینجا برات مینویسم

    چون روی این سلسله فایل ها وقتی کامنت میزاریم زودتر منتشر میشه

    وای این سلسله فایل ها هنوز قسمت اولشیم چهه تحولی مرجان در من به وجود اورده روز به روز درکم رو داره از قوانین بیشتر میکنه روز به روز درکم از اینکه ماییم که به اتفاقات شکل میدیم بیشتر میشه

    واییی مرجااان وقتی که شروع کردم به تحسین کردن و رفتم چندتا از بچه های سایت رو پیدا کردم و تحسینشون کردم. اصلا من یک ادم دیگه ایی شدم قشنگ احساس میکنم داره میره این تحسین کردن توی شخصیتم بعد دیدم چه تاثیر بینظیری داره میزاره روی احساس لیاقتم و نکته جالبش میدونی چی بود هرچقدر یاد میگیرفتم دیگران رو خیلی زیاد تحسین کنم باز خودم خودمو بیشتر میتونستم تحسین کنم

    چقدرر خوبه این جلسه میدونی یک چیزای ریزی بعضی وقتا پیدا میکنم در خودم و میبینم چقدر خوشحال میشم روش کار کنم.

    مرجان جان یادته درمورد قضاوت کردن خودم با دیگران توی یکی از کامنت های کشف قوانین بهت گفتم؟

    با این سلسله فایل اینقدر تمرکزی رفتم تو دلش و چقدر شخصیتم خوب شده چقدر خوشحال شدم

    دیدم چه درس هایی میتونستم از ادم های اطرافم افراد موفق بگیرم

    چقدر شخصیت خودم قدرتمند شده

    به قول استاد ذهنیت قدرتمند کننده رو دارم در خودم میسازم

    مرجان جون اینقدرر کیف میکنم وقتی که اینقدر قشنگ با خودت صحبت میکنی خودتو تحسین میکنی که واقعا دمت گرم دختر

    حتی من وقتی که سعی کردم عادت کنم به تحسین کردن (که واقعا چقدر لذت بخش بود) دیدم دیگه به تحسین دیگران نسبت به خودم اصلا مقاومتی ندارم

    درحین اینکه داشتم بچه های سایت رو تحسین میکردم یکی یک درس خیلی جالبی نوشته بود درمورد احساس لیاقت اونم این بود که:من قبلا ارزشمندی خودم رو به میزان کاری که کردم ربط میدادم اما الان میفهمم که همینکه من امروز در جهان حضور پیدا کزدم ارزشمنده چقدر این به من کمک کرد منم قبلا فکر میکردم اگر. یک روزی زیاد کاری انجام داده باشم ارزشمند ترم و باعث میشد روزای دیگه هنگام تمرین شب اونقدر احساس رضایت نکنم اما الان هرشب با حسی سرشار از احساس رضایت میخوابم

    خیلییی حالم خوبه مرجان

    چه نکته قشنگی رو گفتی درمورد اینکه تو عمل گرایی منو تحسین کردی پس در تو هم به وجود اومد

    دقیقا این همون چیزی هست که من بهش رسیدم و خب وقتی داستان اینه چرا بمبارون نکنم خودم رو با تحسین کردن افراد اخه بحث اینه تحسین من یا حسادت من که فرقی به حال اون نمیکنه فقط داره خودم رو میسازه ما حتی از یکی منتفر هم باشیم نه با حسادت میتونیم اونو تخریب کنیم و نه با تحسین میتونیم اونو قدرتمند تر کنیم ما فقط داریم تاثیرش رو روی خودمون میبینیم

    مرجان توی همین دو سه روز احساس میکنم عاشق آدم ها شدم

    مرجان عزیزم بازم برات مینویسم

    تو هم زیادددد برام بنویس من اگر هم توی زمانِ تمرکزی باشم وقتی توی تایم استراحت کامنت هات رو میخونم انرژی میگیرم تمرکزم رو حفظ کنم پس برام تا میتونی بنویس عزیزم

    بازم برات مینویسم

    توی همین سلسله فایل ها وقتی بنویسی برام زودتر منتشر میشه منم باعشق میخونم

    چقدر میتونیم باهم بیشتر کار کنیم و صحبت کنیم مخصوصا درمورد احساس لیاقت و فراوانی

    چقدررر بچه ها خوب دارن روی این سلسله فایل کار میکنن عاشق همشونم

    اینقدر چیزایی که میتونم ازت تحسین کنم زیاده که واقعا باید ساعت ها بنویسم مرجان جان فقط اینو بگم که:

    تو بییینظیرییییی مرجان عزیزم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلام ریحانه جان

    مرسی واسه کامنت ارزشمندت دوست عزیزم، کرسی واسه تحسینت

    واقعا این سلسله فایل ها خیلی فوق العادست و داره ذهنیتی قدرتمند کننده میسازه من به این موضوع پی بردم که برای اینکه اون پاشنه آشیل رو خوشگل و کامل برطرف کنیم باید ثانیه به ثانیه تمرکزی پیوسته براش بزاریم و تمام ورودی های ذهنمون رو ببندیم بهش و ریحانه جان اگر اینطوری نباشه باز دوباره تا قرار بگیریم تو جامعه باز دوباره تا چندساعت اگر کار نکنیم همش میپره از توی ذهنمون و باز باید دوباره کلی تلاش کنیم تا برکردیم به این موضوع اما وقتی تمرکز لیزری بزاریم و کامل و پیوسته کار کنیم به میزانی که قدرتمند این کار رو بکنیم اون توی ذهن ما ثبت میشه به طوری که با اینکه سه روز گذشته از اومدن این فایل برروی سایت اما من خیلی خوب و سریع تغییر شخصیتی خودم رو متوجه میشم همچنین این چیزی که الان بهت گفتم رو خودم باز خورد گرفتم

    فکر کن مثلا ی ساعت روی یک موضوعی کار میکردم با تمرکز کم و از این شاخه به اون شاخه میپردیم و بعد میدیدم هیچ تغییر شخصیتی در من رخ نداده و من مثلا نمیدونستم واقعا باید چیکار کنم تا شخصیتم ساخته بشه میدونی ما نباید زور بزنیم تا بخوایم یک جوری فکر کنیم

    مثلا من نباید زور بزنم که به خودم بگم اوکی من توی دیدن موفقیت افراد حسادت میورزم خب بیام زور بزنم که اینجوری فکر نکنم! نه اینطوری کار نمیکنه

    تو اگر به اندازه کافی ورودی بدی، به اندازه کافی تمرکز داشته باشی و مدام هر لحظه روش کار کنی تو خود به خود اونجوری فکر میکنی و به قول استاد شکل فکر کردن مغزت تغییر میکنه

    خب ریحانه جان من اینو فهمیدم حالا چطوری بهش عمل کنم؟ کلا هم خیلی خداروشکر ادم عمل گرایی شدم و سریع اگاهی هارو که گوش میدم سریع میخوام عمل کنم

    من اومدم اینطوری تمرکز گذاشتم که اولا توی هرکامنتی که مینوشتم حتما به اگاهی های این فایل اشاره میکردم و الان هم دارم همینکار رو میکنم بعد مثلا میومدم بارها و بارها تحسین میکردم دور و ورم رو و اینقدر این کار رو بعد با بهبودگرایی هرفرصتی که گیر میاوردم تحسین میکردم چه افراد نزدیک که استاد تمرینش رو داد، چه افراد موفق

    هدف چی بود؟

    +تغییر دیدگاه نسبت به موفقیت افراد

    و من هم اینطوری تمرکز لیزری دارم میرم تو دلش عاشق تحسین کردن شدم واین در من عادتی به وجود اورده که همواره تحسین کنم چه ادم هارو چه اطرافم رو چه خودم رو همه چی رو فقط توی مدت زمان کوتاه ِ دوسه روزه اونم بخاطر این جنس از تمرکز من همیشه ریحانه جان میگم که موضوع اصلا زمان نیست موضوع ظرف ماست و ما میتونیم با سرعت این ظرف رو بزرگ کنیم یا یواش یواش

    حتی میبینم الان چقدر چیزای خوبی داره در من بهبود پیدا میکنه و میدونی این تمرین به یک تیر چند نشونه زد،

    هم قضاوت خودم با دیگران رو خیلی کم کرد هم احساس لیاقتم رو به شدت افزایش داد،، درحین اینکه افراد رو تحسین میکردم و سوال خوب از خودم میپرسیدم چه خود باوری و الهام بخش بود برام،، احساس گناهم رو خیلی کمتر کرد ک توی کامنت بالا بهش اشاره کردم و خدا میدونه چه تغییرات دیگه ایی

    میدونی از یک جا به بعد وقتی تمرکز زیاد میشه در مدت زمان معقول انگار این اطلاعات بهم وصل میشن و همه چی معنی پیدا میکنه حس خیلی خوبی داره و واقعا میشه از یک فایل چیزایی در اورد که خیلی ها از دوره ها درنمیارن

    من با اینکه دوره عزت نفس و احساس لیاقت رو ندارم اما خیلی از نتایج تغییر شخصیتی که گرفتم مربوط به همین دوره ها بوده و میبینم که واقعا به میزانی که ما تمرکز بزاریم روی یک چیز ما اون رو گسترش میدیم چون ما انسان ها خالق هستیم.. دارای قوه خلاقیتم هستیم و میتونیم به هرچیزی اونجوری که میخوایم شکل بدیم

    منم که تعیین میکنم چه نتیجه ایی بگیرم از هر فایل

    ریحانه جان من مثلا قبلا خودم رو خیلییی قضاوت میکردم هم با افرادی که حس میکردم پایینتر از من هستند و هم بالاتر

    افرادی که پایینتر از من بودن رو وقتی مقایسه میکردم با خودم، احساس غرور بهم دست میداد یا یک حسی بهم دست میداد که خب دیگه بسه حرکت نکن دیگه خیلی جلو زدی ها! و افرادی که بهتر از خودم بودن رو وقتی با خودم مقایسه میکردم احساسم به شدت بد میشد احساس ناامیدی و ناتوانی و حسادت داشتم و چقدر الان میبینم خودم رو بهبود دادم

    خیلی توی حرف هام من قبلا از دیگران استفاده میکردم و خودم رو باهاشون مقایسه میکردم

    حتی توی چیزای روزمره،، حتی توی سایت مثلا با خودم میگفتم خیلیا توی سایت فلان.. بعضیا بهمان اما متوجه شدم که تمام تمرکزم باید روی خودم باشه

    بچه های سایت هرجوری میخوان روی خودشون کار کنن من فقط باید از اون قوی هاش الهام بگیرم و مسیر خودم رو هموار کنم وای چه درس هایی گرفتم این روز ها از همین فایل به تنهایی و ریحانه جان اون نکته ایی که دوباره اول بهت گفتم و صد بار هم بگم کمه:پیوسته و با تمرکز باید ادامه بدم تا بره توی شخصیتم

    •پیوسته

    •تمرکز

    •ادامه دادن

    وقتی از تمرکز صحبت میکنم و اینکه روی یک نقطه باشه منظورم اینه که ورودی های اضافی رو کامل کات کنیم حتی من موسیقی با کلام که بخواد ورودی برای ذهنم باشه گوش نمیدم چون مغز خاصیتش اینه که پردازش میکنه هرچیزی رو درسته من یک ربع اهنک گوش میدم اما مغز تا ساعت ها اونو تکرار میکنه

    خب حالا که مغز رو اینطوری شناختیم پس اگر ما بتونیم تمام فضای ذهنیمون رو اختصاص بدیم به یک موضوع خاص مغز کاری جز فکر کردن به اون موضوع نداره و هعی ایده های جدید و درس های جدید

    درمورد احساس گناه گفتی ریحانه جان

    همینطوری که گفتم من این جنس تمرکزی گذاشتم روی این فایل که منجر به خلاقیت شد

    در حال فکر کردن به فایل بودم یهو بخاطر تمرکزم یک چیزی توی ذهنم به صدا در اومد و سریع اومدم کامنتش کردم که همین کامنتی بود که شما براش پاسخ نوشتی و اونم احساس گناه بود که اقا من چون قبلا به شدت حسادت میورزیدم از موفقیت افراد فکر میکردم بقیه ام اینطورین

    حالا نکته اصلیش اینجاست:از آنجا که من فردی دلسوز و مهربان بودم و نمیخواستم کسی رو اذیت کنم دوست نداشتم موفق بشم

    دوست من دقت کردی؟ من انگار ترکیب باور هام باعث ترمزی برای موفق نشدن شده بود 1.بقیه از موفقیت من ناراحت میشن 2.من دوست ندارم بقیه رو با رفتار هام ناراحت کنم

    و خب وقتی که ریحانه جان اومدم روی این موضوع کار کردم که خودم خوشحال شدم از موفقیا افراد و نمیدونی این روزا چه حس خوبی دارم نسبت به انسان ها اومدم خود به خود اینکه افراد امکان داره ناراحت بشن حذف شد چون گفتم نه اونام خوشحال میشن

    اما اگر ریشه ایی ریحانه بخوایم این ترمز رو حذف کنیم که توی کشف قوانین هم استاد میگن: میگن که یکسری باور هارو با یکسری منطق ها میشه حذف کرد اما یکسری منطق ها ریشه رو هدف میگیره و ما اگر اونارو بگیم خیلی بهتره

    در این مثالی که من برات زدم

    منطقی که اوردم این بود: نه بابا خیلیا خوشحال میشن

    که خب جواب میده و ترمز رو کمرنگ میکنه

    اما منطق ریشه ایی که میتونه بیشتر تاثیر بزاره اینه که: مگه اصلا نظر بقیه مهمه؟ اونا مسئول زندگی خودشون هستن اگر ناراحت بشن یا نشن من هیچ نقشی در باور های اونا ندارم اونا مشکل خودشون هست که ناراحت میشم اگر باور هاشون رو درست کنن اتفاقا موفقیت من باعث الهام بخش بودن اونها میشه

    ببین این منطق دوم. قوی تره چون حتی من اگر بدونم یکی ناراحت میشه واقعا بازم ترمز احساس گناه نمیاد سراغم

    ولی توی اولی انگار میخوام خودمو قانع کنم که بقیه هم خوشحال میشن

    اما به هر حال هر منطقی که بیاریم خوبه و تاثیر داره

    میگم من فکر میکردم همه ادم ها اینطورین که ناراحت میشن اما وقتی دیدم نه واقعا میشه با تغییر زاویه دید خوشحال شد این ترمز خیلی در من کمرنگ شد که احساس گناه داشته باشم و اینطوری برای من کم شد

    ما درمورد افراد جوری فکر میکنیم که خودمون هستیم

    توی قسمت 45 سفر به دور امریکا استاد مثال قشنگی میزنن میگن که ما به این دلیل به امریکایی ها میگیم نژاد پرست یا به هرکی، چون خودمون اینجورییم بعد مثال میزن که افراد ایرانی که به امریکایی ها اینطوری نگاه میکنن خودشون نسبت به افغانی ها اینجوری نژاد پرستانه رفتار میکنن

    این ترمز هم برای من اینجوری حذف میشد

    من اگر خودم ناراحت نشم، حسادت نکنم از موفقیت افراد اونارم اینطوری نمیبینم دیگه

    ریحانه جان مرسی که نوشتی دوست خوبم انرژی خیلی باحالی داری دمت گرم

    خدا یار و نگهدارت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلام فهیمه جان

    سپاسگزارم از اینکه برای من نوشتی

    افرین از اینکه اینقدر خوب درس خوندی و تحسینت میکنم و مرسی که بعدش اومدی برام نوشتی و هم به خودت کمک کردی و هم فرصتی رو بزای من فراهم کردی تا بنویسم

    این روزا دارم با این سلسله فایل ها که هنوز قسمت اولش هستیم عشق میکنم

    احساس لیاقتم و کلی باور مثبت دیگه رو در ذهنم تقویت کرده احساس خیلی خوبی دارم

    این مدت نوشتن خیلی کمکم کرد چه در سایت چه توی دفترچه گوشیم

    من یک موضوعی رو فهمیدم که وقتی مینویسم خیلی خوب اطلاعاتی از ته ذهنم میکشم بیرون و خودم حیرت زده میشم مخصوصا توی کامنت ها دلیل اش هم اینه که توی کامنت ها چون احساس رسمی تری داره و فضای اماده تری داره بدون وقفه مینویسم و تمرکز خوبی دارم و این تمرکز روی یک نقطه باعث این چیزا میشه

    این موردی رو که درمورد شخصیت گفتم که شما هم نکته سنجیش کردی خیلی موضوع جالبی هست حالا منم طبق اصل بهبودگرایی این کامنت رو فرصتی دیدم تا درمورد همین موضوع ققط صحبت کنم ((فهیمه جان اینم بگم من به شدت بهبود گرا هستم ماشالا به خودم))

    من همیشه به دنبال این بودم که شخصیتمو بتونم بهتر کنم و طبق قانون استفاده کنم و بهتر و بهترش کنم و اتفاقا چندروز قبل از این سلسله فایل ها خیلی برام مهم شده بود و اتفاقا به این نتیجه هم رسیدم که من باید توجه کنم به اون شخصیتی که میخوام و به میزانی که توجه میکنم بهش اون در من به وجود میاد(قانون توجه) و این همزمان شد با این فایل ها و چقدر فرصت خوبی شد تا روی شخصیتم اساسی کار کنم

    میدونی خیلی دوست داشتم استاد سلسله فایل های اینطوری بزارن روی سایت چون یک انرژی خوبی داره و کار رو برای ما راحتتر میکنه و مم شاید اگر تنهایی میخواستم پروژه بزارم تا شخصیت رو درست کنم انگیزه کافی نداشتم اما الان که توی این فایل ها قرار گرفتیم خیلی حسم خوبه

    عنوانش هم ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده داره اینو به ما میگه که اقا قراره ذهنیت قدرتمند کننده بسازیم که همون حالت شخصیت رو داره

    و وقتی این رو از این دیدگاه نگاه کردم که خب بیام شخصیت افراد رو تحسین کنم برای ساختن شخصیت خودم این کار رو شروع کردم

    حالا میخوام توی این کامنت چندتا مثال بزنم از کارهایی که میشه با این اصل انجام داد

    ببین مثلا یکسری شخصیت ها هستند تمرکز لیزری خیلی خوبی دارن

    خب منم میبینم اقا منم اینو میخوام.. خب میام تحسین میکنم ایده ایی که به ذهنم رسید اینه که توی یک موضوع خاص افراد و الگو های اون موضوع رو بنویسم و شروع کنم به تحسین کردن و نوشتن درموردشون با جزئیات مثلا:

    تمرکز لیزری

    شخصیت ها:

    •ایلان ماسک

    •بیل گیتس

    •ماری کوری

    •کال نیوپورت

    •استاد عباسمنش

    •خانم شایسته (که اگر فایل زندگی در بهشت قسمت 251 رو بببینی خودت متوجه میشی تمرکز خانم شایسته رو)

    و خلاصه هر الگوی دیگه ایی و بعد میام و تحسین میکنم میدونی بهبودگرایی توی این موضوع خیلی کمکم کرد که با دیدگاه کمال گرایانه این کار رو نکنم و از هرفرصتی براش استفاده کنم چون در غیر اینصورت هم وقتم رو تلف میکنم خیلی زیاد هم تعدادش خیلی کم میشه چون همش منتظر یک فرصت هستم که حالا بهبودگرایی خودش باز یک مبحث دیگست که خودش نیاز به صحبت داره

    خلاصه لیست رو میتونم بنویسم و شروع به تحسین کنم و به میزانی که بیشتر تحسین کنم (که نشونش احساس هست) انگار خودم دوست دارم اونطوری رفتار کنم

    مثلا من وقتی فایل 251 زندگی در بهشت رو بهش چندروز پیشا هدایت شدم اینقدر حال کردم از این تمرکزی که خانم شایسته میزاشت که واقعا دوست داشتم تستش کنم و حالا باید بیشتر هم ادامه بدم

    اما اصل کار میدونی چیه اینه که یاد بگیریم شخصیتمون رو جوری بسازیم که تحسین کنه و کاری که من کردم برای اینکه این عادت من بشه این بودکه از هرفرصتی برای تحسین هر کسی استفاده میکردم(بازم اصل بهبود گرایی) و اینطوری تبدیل به عادتم داره میشه وچقدر خوبه

    ده ساعت گفتی درس خوندی ایول بهت واقعا،، این خیلی خوبه

    اتفاقا چقدر این تحسین کردن کمک میکنه بهت توی کیفیت درس خوندت

    یادمه یک فردی توی یوتیوب بود ایشون به مدت یک سال هرروز روزی دوازده ساعت درس خونده بود و لایو هم میزاشت یعنی ویدیو های یوتیوبش که سیو کرده بود از اون لایو ها دوازده ساعته بود!

    و من خیلی برام جالب بود و ایشون رو تحسین میکردم اتفاقی که افتاد این بود که درس خوندن برای من خیلییی راحت شده بود با روش پومودورو هم درس میخوند

    و این مثال رو الان یادم اومد که چطوری با تحسین یکی که براش درسخوندن به مدت دوازده ساعت اینقدر راحته منم شخصیتم بهتر شد گفتم اینو بگم که هم مربوط به فایل هست هم شاید کمک کنه به شما که اینطوری میشه توی هرکاری ازش استفاده خلاقانه داشت

    مرسی که برام نوشتی دوست خوبم امیدوارم موفق باشی:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: