ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 63 (به ترتیب امتیاز)

1433 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا گلچمن گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    با سلام وارادت موضوع جلسه خیلی خوب وعالیه

    وخیلی به عنوان یکی از مهمترین عوامل بیرونی زندگی ما هست چون با دیدن موفقیت افراد من خودم گاهی اوقات احساس خوب ندارم

    البته به میزان موفقیت افراد مختلف متفاوت هست

    مثلاً اگه فرزند خودمون موفق بشه خیلی احساس خوب و عالی داریم

    ولی اگه هم کلاسی فرزندمون باشه شرایط فرق داره

    وبا خودمون میگیم بچمون زحمت نمیکشه ،تنبله،ودر واقع با حسادت توجیهی برای عدم موفقیت پیدا میکنیم

    من خودم گاهی اوقات احساس خوب میکنم،

    وگاهی اوقات بی تفاوت هستم ،وبیشتر اوقات با توجه به شرایط اقتصادی فعلی که درگیر شدم احساس خشم و حسادت بسیار زیاد

    ممنون بابت فایل عالی شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    Babak jaberi گفته:
    مدت عضویت: 2536 روز

    سلام استاد عزیز خیلی ممنونم بابت این فایل زیبا و ارزشمندی که باعث شد توجهی به وجود درونی خودم داشته باشم و به این فکر کنم که چه جاهایی میتونستم با دیدن و تحسین موفقیت و داشته های دیگران حس خوبی داشته و انرژی بگیرم ولی بجاش حسادت ورزیدم و حس خوبی نداشتم و از انجایی که از اموزه های شما یاد گرفتم که حس خوب مساوی با اتفاقات خوب است و حس بد مساوی با اتفاقات نازیباست ولی در عمل بطور نااگاهانه این باور های محدود کننده مانع تحقق این اصل میشود و این خیلی عالیه که شما این باور های محدود کننده مخفی رو بیان میکنید تا بتونیم اگاهانه این باور هارو تغییر بدیم و من خیلی تشکر میکنم از شما به خاطر این اگاهی های زیبا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    شیما فلامرزی گفته:
    مدت عضویت: 2544 روز

    درود برشما استاد عزیز و مریم جان عزیز

    استادجان متاسفانه وقتی کسی مهاجرت میکنه یا درس میخونه من احساس حسادت میکنم و قصد تخریب طرفمو دارم ، و افسرده‌ و پریشانی و فکر شلوغ و بدخلقی بداخلاقی و دنبال بهانه جویی هستم تا کسی بهم دلداری بده یا تشویقم کنه . خداروشکر با دوره احساس لیاقت خیلی بهتر شدم ، خیلی بهتر احساساتمو کنترل میکنم و امیدوارترم و سعی میکنم بیشتر واسه خودم وقت بزارم ، به لطف الله سعی میکنم از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم و روزانه زبان انگلیسی و سه تار رو تمرین کنم ، و در حال بهبود باشم ، البته با اموزشهای شما استاد بزرگ ، دوره احساس لیاقت فوق العاده است خیلیییی بزرگه

    سپاسگزارم که از عمق جانتون برای ما وقت و انرژی میزارین و کامل و جامع دوره هارو آماده میکنید واسه ما ، از خدای بزرگ سپاسگزارم بابت هدایت روزافزونم .

    درپناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    شراره شورشي گفته:
    مدت عضویت: 2738 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز

    من بعد از چند سال بودن با شما وگوش دادن به فایلهای رایگان ومحصولاتی مثل جهانبینی توحیدی وعزت نفس و 12 قدم تغییرات زیادی کردم . البته بگم بعضی از مسایل را هنوز نتوانسته ام در رابطه با موفقیت دیگران در مسایل مالی کنار بیاییم من همکارانی جوانتر از خودم دارم که خیلی از نظر مالی موفق تر از من هستند واین مساله مرا ناراحت میکند البته برای همکارانم بسیار خوشحالم ولی خودم را در بدست آوردن پول بسیار ضعیف میبینم .احساس عدم لیاقت و تنبلی وکم هوشی در مسایل مالی میکنم همچنین احساس میکنم که همراه مناسبی ندارم که مرا حمایت کند.(این را میدانم که فقط روی خدا باید حساب کرد ولی ارتباطات قوی واحساس سو استفاده مرا ناراحت میکند)

    من تا جاییکه خودم را شناخته ام از موفقیت های کاری ودرسی دوستانم خوشحال می شوم وآنها را تحسین هم میکنم ولی در مورد خودم این ترس را دارم که اگر من موفق شوم دیگران باعث آزار و اذیت من می شوند همانطور که قبلا شده بودند و این باور محدود کننده را دارم که اگه من موفق بشوم دیگران نمی توانند تحمل کنند ومرا قضاوت میکنند

    حالا در مورد سوالات شما

    برادرم :موفقیت مالی که بسیار برایش خوشحال شدم چون هم شجاعت مهاجرت از زادگاهش به پایتخت داشت وهم پشتکار فراوان و همچنین نا امید نشدن وادامه دادن مسیر و داشتن هدف

    احساسی من داشتم اینکه من شجاع نیستم زود هم ناامید میشوم ضمن اینکه او مرد هست و میتواند اینکارها را انجام بده به راحتی ولی م باید حتما با یک نفر باشم

    از زوایه مثبت اگه بخوام به این مسایل نگاه کنم :از زمانیکه با دیدگاههای توحیدی آشنا شدم این باور به من کمک زیادی کرد که خداوند میخواهد که من به همه چیزهایی که دوست دارم برسم پس من فقط باید بخواهم و پادر راه بگذارم بقیه اش با خدا

    سوال دوم که چه درسی می توانم بگیرم ؟

    باورهایم را نسبت به خودم تقویت کنم همانطور که اونها به خودشون داشتند .

    سپاس از شما به خاطر توجهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد جانم

    سلام به همه خانواده عزیزم

    هنوز هم که میبینم این سوال رو از خودم دارم میپرسم

    که موفقیت های دیگران چه احساس به من میده صادقانه بگم بازنم ی احساس ریز حسادت در من هست همین احساس ریز بوده که نگذاشته من رشد کنم همین ترمز ریز آره باید با خودم صادق باشم و اگه اطرافیان من موفقیت به دست میارن حسادت نکنم اگه هم کسی حسادت میکنه من قضاوتش نکنم

    من باید تحسین کردن رو یاد بگیرم با اینکه من همیشه میگم من حسود نیستم اما با پرسیدن این سوال هنوز هم از موفقیت اطرافیانم حسادت به من دست میده دقیقا این سوال باعث شد پاشنه آشیل موفقیت مالی مالی خودم رو بفهمم باید کار کنم و برطرفش کنم باید بپذیرم که من حسود هستم تا بتونم اونو از بین ببرم وقتی یکی موفق میشه تحسینش کنم نه اینکه فکر کنم من جا موندم این احساس که داره کار میکنه نه کلام هزار بارم که بگم نه من حسود نیستم وقتی نگاه کنم به حسم و دیدم جهرم سرخ نشده اون موقع دریافت میکنم که من حسود نیستم اون وقت میفهمم که رشد کردم عجب سوالی بود من هنوز فایل رو گوش ندادم اما با پرسیدن این سوال درک کردم و میپذیرم که من حسود هستم و باید کار کنم روی خودم باید این مشکل رو برطرف کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سیما گفته:
    مدت عضویت: 3661 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استادعزیزم

    بی نهایت ازشماسپاسگذارم به خاطرتهیه این سلسله فایلها .

    استادعزیزم مدتی پیش سلسله فایلهای الگوهای تکرارشونده برروی سایت قرارگرفت وسوالات بسیارخوبی مطرح شد .اماتاجایی که من به یاددارم جمع بندی ونتیجه گیری این سوالات انجام نشد که مادلایل این الگوهای تکرارشونده رابدانیم .من فکرمیکنم همه این موارد به احساس ارزشمندی هرفرد برمی‌گردد امانمیتوانم ارتباط معناداری بین همه مواردمطرح شده با احساس ارزشمندی پیداکنم .خواهش من ازشمااینه که یک فایل هم برای جمع بندی ونتیجه گیری ازالگوهای تکرارشونده تهیه کنید.بی نهایت ازشمااستادعزیزم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام الله یکتا

    «روز 2»

    من سارا اردوان متعهد میشم به انجام تمرینات ذهنیت قدرتمند کننده تا عادت بشه در جریان زندگیم و هر بار بهتر و بهتر انجامش میدم.

    لیست افراد، موفقیت هاشون+احساس من+«زاویه نگاه مثبت،الهام بخش،خودباوری،ایده»+درس هایی که باعث موفقیت شون شده

    1.مژگان:

    ازدواج موفق با فرد ثروتمند و فرشته مهربونش،بسیار خوشحالم و آرزوی خوشبختی فراوان،دختر بسیار مهربان و در تایم مناسب جور شد خودبه خود خودش گف جوور شد،راحت بگیرم و تمرکزم روی خودم باشم همه چی در تایم خودش به راحتی در جریان

    2.هدی و آقای حسینی

    ارتباط زیبا، ساده و صمیمی بی توجه به زمان،

    آرزوی خوشبختی،شادی و عشق بیشتر

    هدی: دختری که خووب مدیریت میکنه، چند سال بوده و نسبت به هم شناخت و علاقه پیدا کردن، دختر ساده بی ریا و سرش توو کار خودشِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمدرضا احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و با سپاس فراوان از شما که به قول قرآن خردمندانه متذکر میشوید ..

    قبل از اینکه جواب سوالات رو بدم لازم میدونم که یه توضیحاتی رو از خودم بدم که مطمئنا این توضیحات برای خوانواده عزیز عباس منشیمون مفید هست ،.

    با توجه به اینکه از 4 سال پیش من روی دوره روانشناسی ثروت و دوره 12 قدم کار کردم و نتایج بسیار عالی گرفتم ولی با این حال هر فایلی از استاد باعث میشه که بیشتر درون خودم رو کند و کاو کنم و حقیقت درونم رو مث موز پوست بکنم تا خودم رو به خودم معلوم کنم . از اونجایی که من نتایج بسیار عالی گرفتم فقط تعداد انگشت شماری از خوانواده و افراد درجه یک من به پیشرفت ها و موفقیت های عالی رسیدن ، و این مسئله منو یاد جلسه اول از قدم اول انداخت که ؛؛…

    وقتی ما در این مسیر نتیجه میگیریم و نتایجمون بزرگتر میشه و از اونجایی که ما به راحتی فراموش می‌کنیم که من از کجا به کجا رسیدم و هر وقت این افکار محدود کننده به سراغم میاد عکس قبل از عملم رو نگاه میکنم ، متوجه تغییرات شگرف زندگیم میشم و این ذهن من گاهی اوقات دوباره میاد و نجوا میکنه ؛ خصوصا در یک همچین موردی احساس من رو بالا پایین میکنه با اینکه در گوشه ای از ورق های ذهنم که میلیونها لایه داره ، با توضیحات دقیق و زیبای استاد به راحتی به لایه های درونی ذهنم دسترسی پیدا میکنم و میتونم آشکارش کنم .

    و از اونجایی که به طور قطع روی این توانایی خودم کار کردم که قضاوت دیگران به اندازه ی پشیزی رو من تاثیر نداره پس با توجه به آگاهی های این جلسه نکته های خودم رو به راحتی افشا میکنم .،

    همونطور که گفتم ” تعداد انگشت شماری از افراد درجه یک من در خوانواده به موفقیت های چشمگیری رسیدن به لطف خدا و عمل گرا بودن خودشون .

    یکی از برادرانم که اکنون در بندرعباس زندگی میکنه و به موفقیت و درآمد های بسیار عالی رسیده و چون که من بک گراندشو دیدم و عکس قبل و بعد از عملش رو دیدم میدونم که شرایطش واقعا عالیه و نسبت بهش احساس بسیییااااررر عالی دارم و واقعا دوستش دارم قلبا و برام باعث افتخاره و الهام بخش منه و در بیش از 95 درصد بهش احساسی عالی و خوب دارم و گاهی وقتی که ما تجربیاتمون رو باهم به اشتراک میزاریم آنچنان احساس شوق دارم که ناخداگاه اشک شوق دارم از خوشحالی ،

    وقتی درونمو پوست کندم دیدم که خیییییلی خفیف بعضی اوقات احساس حسودی دارم بهش در کمتر از 5 درصد که فکر میکنم انگیزه ی بهتری باشه برام واسه پیشرفت و ازش الهم میگیرم . و همینطور همسر گلش که واقعا و قلبا دوستش دارم که تغیرات باور نکردنی رو کسب کرده و همین مهاجرتی که داشتن با برادرم به بندرعباس خودش گواه موفقیتشون بوده و ایمانشون و عمل کردنشون بوده و همسر برادرم یا بهتره بگم زنداداشم یک فرد بسیار مهربون ، در صلح با خودش و ایمانی قوی واقعا که حتی بچهاشو که خیلی کوچیک هستن تنها میزاره تو خونه و با داداشم باهم میرن به تفریح و گردش و یا خرید و این ایمانه که جای نگرانی رو گرفته ، بسیار خوش اخلاق ، آراسته و متین و بسیار خوش مسافرت ، که خودش یه الگوی بسیار عالی برای خانم هایی هست که نسبت به فرزندانشون نگرانی دارن و اینکه ایشون هم هنرمنده و از طریق هنرشون درآمد عالی دارن و هم مستقله و واقعا برام الهام بخشه و هیچ وقت احساس حسادت نداشتم بهشون و همیشه احساس خوشحالی و عشق داشتم ولی در جای جای ذهنم احساس مقایسه با همسر خودم گاها خیلی کم به سراغم می اومد که همسر من چقدر نسبت به فرزندامون ترس داره و نمیتونه تنها بزارتشون و این احساس به لطف خداوند و آگاهی های دوره ی احساس لیاقت بسیار کم رنگ شد .

    خواهر عزیز و نازنینم که وقتی دوره قانون سلامتی رو شروع کرد با وزن 130 کیلوگرم و الان بعد از گذشت 6 ماه به وزن رویایی 65 کیلو رسیده و کلللللیییی اندامش زیباتر و پوستش بسیار شفافتر و تغدیه ای که داره بسیار ادابته شده با بدنش و با تعهدی که داره تغییری شگفت کننده ایجاد کرده و خدا رو هزاران مرتبه شکر که در رفاه مالی زندگی میکنه و واااقققعا الهام بخش منه و هر وقت میبینمش از احساس عشق و خوشحالی براش ذوق مرگ میشم و حتی به اندازه یک اپسیلون بهش حس حسادت ندارم و عاشقشم .

    دامادمون که تو یک رسته صنفی کار می‌کنیم و شاهد پیشرفت های بسیار عالی که داشته بودم تا الان وهم از لحاظ رفاه مالی و هم موفقیت در کسب و کارش رو دیدم و میتونم بگم که انسانی صادق و خوش قلب هست و از لحاظ مالی و کسب و کار واقعا خوب عمل کرده و بعضی اوقات به اینکه اون مشتریهاش بیشتر از منه و یا توان خریدش بیشتر از منه و یا کارگاهش جای بهتری از من قرار داره کمی بهش حسادت کردم

    و یا اینکه این احساس ؛

    اون راحتتر از من میتونه رو ترسهاش پا بزاره و در اقدامات عملی در مسائل بزرگتر به راحتی میتونه عمل کنه ، مثلا اون تو خرید خودرو مث آب خوردن عمل میکنه و به نظرم مقاومتش در مورد بدهکاری یا خرید و فروش خیلی کمتره و مدیریت کردن کارهاش به نظرم خیلی از من بهتره و وقتی که باهم صحبت میکنیم احساس میکنم تو این زمینه ازش کمترم و احساس خالی بودن بهم دست میده و همین امر باعث میشه که دوباره رجوع کنم به عکس قبل از عملم و با الان خودم مقایسه کنم و سرپوشی بزارم روی اون احساس .

    ولی در واقع من میخوام با خود واقعیم روبه رو شم تا بتونم این ذهنیت بیمار رو درمان کنم و با فکت بهش حمله کنم و تغییر زیباترین قسمت زندگیه منه ..

    و دیگه خدا رو شکر از لحاظ مالی و پیشرفت در مسائل کاریم و زندگیم شرایط خوبی دارم و پیش نیومده که به باقیه اعضای خوانواده و افراد درجه یکم حسادت کنم چون من در مدار بسیار بالاتری از اونا هستم و شرایطم رو خودم خلق میکنم و توهم ندارم .

    ولی در مواجه با افرادی که بسیار از من ثروتمندترن و در رسته ی شغلی خودم قرار دارن نه آنکه احساس حسادت کنم و نمیکنم ولی در بعضی اوقات با دیدن وضعییت مالیشون و پیشرفت های بسیار گستردشون و اینکه در زمینه کاری من تا همین دو سه سال پیش مثل من بودن و الان کارخونه ی تولید در همین صنف منو دارن واقعا احساس کمیت میکنم و گاهی ذهنم بهم میگه چطوری تونستن ، من کجا و اونا کجا ، من باید خیلی بدووم تا به اونا برسم .

    آخیش این از مرحله اول .

    مرحله دوم .

    در کل احساسم نسبت بهشون خیلی خوبه و ذوق زده میشم .

    من همیشه حتی قبل از اینکه وارد این مدار بشم از موفقییت دیگران ذوق زده شدم و لذت بردم .

    مرحله سوم ..

    میتونم ببینم که اونها رو تواناییهاشون کار کردن و رو ترسهاشون با اینکه کار آسونی نبوده پا گذاشتن، ایمان نشون دادن و عمل کردن ، تلاش کردن ، و مهمتر از هر چیز تکاملشون رو طی کردن و با روندی رو به بالا به این موفقیت ها رسیدن و این باعث خوشحالیه من و درک بهتر من از قانون میشه .

    درسی که من میتونم بگیرم اینه که به خودم اجازه ی تغییر بدم ، خودمو با کسی مقایسه نکنم ، تکاملم رو طی کنم ، رو ترسهام پا بزارم ، ایمان واقعی نشون بدم که واقعا آسون نیست ، چون کنترل ذهن میخواد و واقعا هرچی که بیشتر پیش میرم تو این زمینه پی میبرم که من واقعا احتیاج دارم که خداوند دست منو بگیره و از نجوای شیطان نجاتم بده ،

    در پایان دعا میکنم به درگاه ربِّ تمام جهانیان که ،

    خداوندا میان من و شیطان پرده ای حائل شو تا شیطان نتواند مرا گمراه کند و ایمان مرا نسبت به تو سست کند که در غیر این صورت من از زیانکاران خواهم بود و خداوندا من از هر خیری که تو به من میرسانی نیازمندم ، آمین آمین آمین یا ربّ العالمین

    و با تشکر و سپاسگزاری فراوان از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    امین حافظ گفته:
    مدت عضویت: 657 روز

    درود بر شما امیدوارم با تلاش مخاطبین و ارج نهادن به زحمات شما بتونیم بخشی کوچک از زحمات شما را پاسخگو باشیم سپاس بی کران

    ابتدا در خصوص احساسات

    -من بیشتر وقتی میدیدم کسی که هم سن و سال من هست یک دفعه پول دار شده یکم احساس بدی میکردم که چرا اون موفق شده و من احساس میکردم من یچیزی کم دارم

    -در مورد همکارانم احساس حسادت داشتم و فکر میکردم که شانسی یا اینکه چون مثلا دانشگاه بهتری بودند الان شرایط بهتری دارند واساسا خیلی هم آدم های با فهم و با تفکری نیستند

    اما امروز که با نگاه شما آشنا شدم :

    -فکر کردم که از جنبه هایی نیاز مخاطبانشان را بهتر درک کردند

    – شاید آدم های با ظظرفیت تری از من بودند

    – بررسی کردم دیدم اعتماد و عزت نفس بهتری دارند

    -از اول تمرکز بیشتری روی کار داشتند

    درس های من:

    با نگاه دقیق تر به مخاطب هام نگاه کنم

    بپذیرم که سلیقه و نظر و نگاه من الزاما در مثلا نوع تدریس یا مشاوره در کار من درست نیست

    نو آوری در کارم داشته باشم

    بفهمم که با نوآوری که من دارم اساسا جامع مخاطب من با آنها متفاوته و نگاه کمبود منابع نداشته باشم

    تیمی کار کردن هم یکی از نکات بوده

    روی عزت نفس و ایمانم به هدفم کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حسین رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته و همه دوستان گرامی

    سوال این جلسه:اگر یکی از نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟

    آیا خوشحال میشوی و انرژی و انگیزه میگیری؟

    آیا موفقیت او الهام بخش شما میشود؟

    یا شما را به احساس حسادت و ناتوانی می رساند؟

    خب من اگه صادقانه بخوام جواب بدم بیشتر مواقع نسبت به موفقیت افراد حس حسادت دارم احساس میکنم من نمیتونم کاری بکنم به خواسته هام برسم به اهدافم برسم احساس ناتوانی میکنم و بعضا این احساس انقدر قوی میشه که کینه و نفرت در من شکل میگیره فکر میکنم من از قافله عقب موندم آدما دارن پیشرفت میکنن ولی من نمیتونم مخصوصا در مورد خواسته هایی که من دارم و افراد در اون مورد موفق شدند این احساس حسادت و ناتوانی خیلی شدیده.

    خب حالا اگه بخوام افرادی که موفق شدن رو در نظر بگیرم تقریبا در مورد همشون این نوع نگاه رو دارم که میام خودمو درونن سرزنش میکنم میگم چرا اینا تونستن ولی من نتونستم احساسم بد میشه بعد گاهی اوقات واس توجیه خودم میام موفقیت افراد رو کوچیک میکنم تو ذهنم سرزنششون میکنم میگم از مسیرهای نادرست موفق شدن و هزاران فکر منفی دیگه که بخاطر باورهای غلطی که دارم تو ذهنم میچرخه ولی اینم بگم که در مورد افراد خیلی ثروتمند و خیلی موفق مقاومتم کمتره و بیشتر ایده و انگیزه میگیرم ازشون.

    حالا از چه زاویه ای میتونم به موفقیت افراد چه نزدیکان چه غریبه ها و کلا همه آدما داشته باشم که به من کمک کنه

    احساس میکنم اولین چیزی که بهم کمک میکنه اون نگاه توحیدی هست که آقا اگه من یا هر کس دیگه ای خوشبخت یا بدبخت بشه فقط و فقط عاملش خودشه و هیچ عامل دیگه ای دخیل نیست و اگه این نوع نگاه رو عمیقا داشته باشم دیگه اون موقع حسادت معنایی نداره چون میگم اگه فلانی موفقه بخاطر خودشه و منم میتونم این جوری باشم نیازی نیس بدم بیاد از خوشبختیه بقیه نیازی نیست ناراحت بشم احساس کمبود و نشدن کنم چون اگه من راضی نیستم از شرایطم بخاطر خودمه عاملش خودمم و اینجوری میتونم از موفقیت دیگران به نفع خودم استفاده کنم که اونا برام الگو بشن از تجربیاتشون استفاده کنم باهاشون حرف بزنم ببینم چه چیزایی یاد میگیرم که بلد نیستم

    میتونه ایمانم قوی بشه وقتی ببینم این آدمای موفق یه روزی از اوضاع ناجالب شروع کردن و الان شرایط خیلی عالی دارن و از خودم بپرسم که چیشده که این فرد از اونجا به اینجا رسید یعنی شانس دخیله؟ یا از تو زرنگتره توانا تره؟ یا هزار تا بهونه دیگه یا واقعا ایمانش به خداوند و قوانینش از تو بیشتره؟ و مهمتر از همه برعکس تو مرد عمله نه مرد حرفای قشنگ زدن!؟

    و بنظر من اگه این جوری نگاه کنیم دیگه حسادت نمیکنیم به بقیه احساس بی عرضه بودن نمیکنیم یعنی معنی نداره این جوری فکر کنیم و این جوری موفقیت افراد چه نزدیکان و چه هر کس دیگه ای اتفاقا میتونه الهام بخش باشه برای ما میتونه راهنمایی از طرف خداوند باشه تا درسهایی که لازم هست رو بگیریم تا ماعم موفق بشیم.

    تشکر میکنم از استاد بخاطر این سلسله فایلهای ارزشمند که باعث میشه به خودشناسی برسیم و این ذهنمون رو کند و کاو کنیم ببینیم چی داره توش میگذره که باعثه به وجود اومدن این نتایج تو زندگیمون شده و از همه دوستان هم بخاطر نوشته های صادقانه و الهام بخششون تشکر میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه پارسا گفته:
      مدت عضویت: 1026 روز

      سلام دوست هم فرکانسی عزیزم..

      کامنتتون خیلی عالی و عمیق بود..

      و ممنونم ازتون که یه بگ ذهنیم تو تو کامنت شما پیدا کردم..

      اینکه منم وقتی کسی از اطرافیانم موفق میشه و پیشرفتی میکنه، ذهنم شروع به سرزنش کردن میکنه، که خاک تو سرت اون ازت کوچیکتر بود تونست رانندگی یادبگیره، تو ازش زودتر گواهینامه گرفتی ولی هنوزم رانندگی بلد نیستی..

      یا خجالت بکش،تو مدرسه تو درست از اون بهتر بود ولی اون رتبه 7 ارشد قبول شد، تو چرا ادامه ندادی؟

      و کلی سرزنش و توبیخ بابت بخصوص افراد هم سن یا کم سن تر از خودم!!!

      ممنونم ازتون که این کامنت رو گذاشتین و ازش یادگرفتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        حسین رضائیان گفته:
        مدت عضویت: 1277 روز

        خاهش میکنم بنظر من هر کدوممون اگه با صداقت بریم سراغ پوچ کردن ذهنمون خیلی چیزا ازش میاد بیرون که خودمون شاخ درمیاریم بعد اونوقت تعجب میکنیم چرا نتیجه خوب نگرفتیم تو زندگیمون دلیلش همین ترمزهاس همین حس بد و گاها نفرت انگیز به موفقیت افراد که نشون میده چقد باور داریم که نمیشود و بخاطر اینه که از موفقیت بقیه ناراحت میشیم

        و از خدا میخام راهنماییمون کنه این چیزا رو تو خودمون حل کنیم و این سلسله فایلها در این مورد هست و واقعا اگه گوش بدیم و عمل کنیم میتونه مسیر درستو بهمون نشون بده

        انشالله شماهم بتونید خوب عمل کنید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: