ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 65

1433 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1322 روز

    بنام خداوند هدایتگرم به سمت آنچه من میخواهم

    سلام به استاد و مریم عزیزو همه دوستان

    جواب سوال قسمت اول

    وقتی یکی از دوستان به موفقیت مالی برسه، اگر جز افراد خیلی نزدیکم باشه در ابتدا ناخوداگاه حسرت میخورم و خودم سرزنش میکنم، اما اگر اون فرد جز نزدیکانم نباشه، در همون ابتدا تحسین کردنش و تبریک گفتنم به او خیلی راحت تره و قانون الگو برداری خیلی راحت و سریع در خودم اجراش میکنم

    اما در مورد دوستای نزدیکم و اقوام اولش حسادته ،ناتوانی خودم و سرزنش کردنه اما بعد سعی میکنم تحسینش کنم

    جواب سوال اول مرحله سوم

    #همه ما ادم ها ویژگی ها و استعدادهای یکسانی داریم

    #اگر فقط یک نفر تونسته به اون موفقیت برسه منم میتونم

    #اگر یک نفر تو این شرایط و امکانات نتیجه گرفته پس منم میتونم

    #اگر ادامه بدی و استپ نکنی قطعا نتیجه خوب میاد

    #هر اتفاقی که بیفته جزئی از مسیر تکامل و پیشرفته و خیرتی داره

    #مسائل اومدن تا ما رو بزرگتر کنند

    #اگر دنبال حل مسئله باشیم جوابش پیدا خواهیم کرد

    #مسائل اومدن تا ما خواسته هامون بهتر بشناسیم

    #اتفاقات زندگی برای این هست که ما هر روز پیشرفت کنیم

    #هر میزان نعمت و دارایی که الان دارم باید بخاطرش از صمیم قلبم سپاسگزارش باشم

    #باید برم تو دل ترس هام تا موفق بشم

    #این اتفاق افتاده تا منو حرکت بده

    #اگر اون شخص با اون شرایط و عملکرد داغون تونسته پس من که حتما میتونم

    #نگران حرف مردم نباشم و درست ترین کار انجام بدم

    جواب سوال دوم مرحله سوم

    *قدم ها یکی یکی بردارم

    *تکامل طی کنم تو هر کار و فعالیتی

    *نقد کار کنم

    *بهترین خودم ارائه بدم

    * تو یک زمینه متخصص باشم و مهارت ثروت ساز بلد باشم

    *باید تلاش کرد هم ذهنی هم فیزیکی

    *به همه خواسته هام میرسم اگر ادامه بدم

    *با تکامل و مهارجت ایمانم نشان بدم

    *به صدای قلبم گوش کنم

    *انضباط در انجام امور اداری و کارهام داشته باشم

    *باید تلاش کرد و ادامه داد و خسته نشد

    *به حرف یک متخصص گوش بدم که نتایجش تو دستش باشه

    *تمام کارها و قراردادهام مکتوب انجام بدم و شفاف

    *تا حرکت نکنی قدم بعدی بهت گفته نمیشه

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    ماهان بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1439 روز

    سلام و دو صد درود به استاد و همه بچه های سایت . به خودم و شما افتخار میکنم که داریم روی خودمون کار میکنیم ! اما جواب به سوال :

    صادقانه بگم چند ثانیه اول شاید حس حسادت بیاد ولی انقدر تمرین کردم سریع ذهنم میاد تحسین میکنه و تبریک میگه . یعنی دوستم مبین که توی جشنواره یه طرح عالی داده بود. و قبول شد و رتبه اول شد تو کل جشنواره ، من کلی تبریک گفتم همینطور بقیه رتبه هاش یا دوستم پارسا که دیدم درسش از ضعیف ترین حالت شده یکی از بهترینا واقعا تحسینشون کردم و همین تحسین باعث شد منم برسم ! یعنی رشد زیادی داشتم هرموقع موفقیت اطرافیانم رو تحسین کردم ولی صادقانه ذهنم یکم درگیر حسادت و مخصوصا مقایسه شد ولی هرچقدر رو عزت نفسم بیشتر کار کردم ، زودتر تونستم به مرحله تحسین برسم .

    در فایل استاد خیلی خیلی عالی توضیح دادین . خودم اتفاقا همین جند روز پیش نشستم مسیر این دو ماهمو مرور کردم و دیدم چرا من انقدر رشد کردم در زمان کوتاه . خب من به دلیل باورهای اشتباه و کمالگرایی و تردید هام در زمینه تحصیل رفتم به تدریس زبان پرداختم و خب نتیجه این شد نمراتم بسیار ضعیف شدن یعنی در حد پنج و هشت و این واسه منی که تیزهوشانم اصلا جالب نیست و خودمم راضی نبودما ولی هنوز ته دام میگفت میشه همه چی درست شه . دقیقا یه دوستی دارم که بالاتر هم ازش نام بردم پارسا . ایشون سال پیش یعنی دهم درسش خیلی خیلی بد بود به حدی که یکی دوبار سوالای امتحانو از دفتر دزدید تا بتونه پاس بشه اصن بلبشویی بود ولی امسال قشنگ این همه تغییر کرده و مخصوصا تو ریاضی نفر چهارم کلاسه و توی ازمون های ازمایشی نفر سوم کشور شده ! من واقعا کیف کردم و با خودم بارها و بارها تحسین کردم با اینکه شرایطم همون بود . یه دوست دیگم که اونم مثل من افت شدید داشت ، دقیقا برعکس من عمل کرد و میکنه هنوزم یعنی همش میخواد مچ اینو بگیره همش میگه تو تقلب کردی تو با معلما دستت تو یه کاسس تو خالی میبندی فلانی چنانی . بعد ما باهم یه پیمانی بستیم که از این منجلاب و اوضاع سخت درسی نجات پیدا کنیم . این دوستم سه برابر من کتاب کمک درسی داره ولی توی ترم یک من بارها از اون بهتر عمل کردم . چرا ؟ چون من با یک باور دیگه اومدم عمل کردم و البته بهبودگرایی ای که پشتش بود برعکس این دوستم که همش میگه بیست میشی ؟ بیست شدی ؟ بنظرت بیست میده ؟ من قدرتو از امتحان و وزیر اموزش پرورش و معلم گرفتم دادم به خودم که اقا من میخوام درسو عمیق یاد بگیرم و ماسمالی نکنم و اصن کاری ندارم نفر اول کلاس چیکار میکنه . اره ازش الگو میگیرم و تحسینش میکنم ولی من مسیر خودمو دارم و میخوام تجربش کنم و انرژیمو با حسادت و مقایسه خودم هدر نمیدم . نتیجه این جنس افکار و این ذهنیت شدش توی یه مدت کوتاه انقدر رشد و پیشرفت داشتم و فردا که میخوام برم کارنامه بگیرم ، سرم بالاست با هرنمره و معدلی !

    تمرین :

    همین دوستم پارسا خیلی فعاله تو مسائل مالی و همیشه پول میسازه خودش با اینکه باباشم پولداره ولی همش ایده های بکر میاد واسش و پول تو حسابش داره. من یکم حس حسادت درونم هس که ایکاش منم بتونم . اول سعی کردم کاراشو فقط تقلید کنم ولی دیدم من هنوز همون باورای قبلی رو دارم و همون کار مشخص در ان واحد دو تا نتیجه متفاوت داره . پس اومدم یکم باورامو تغییر دادم و نتیجش هم اومده ! این دوستم پارسال دم ولنتاین و شب یلدا اینا ماگ های حرارتی خیلی خوشگل با همون وسایلا و ماکروفر تو خونشون میساخت و اصلا ترس از پرزنت محصول و رد شدن اینا نداشت یا نمیگفت بده و مردم چی میگن با اینکه باباش بسیار پولداره ها ! برعکس خانواده ما که اصن انگار فحش داری به مردم میدی وقتی میری تو فازای مالی نکنه بقیه فلان فکرو کنن ولی من اینطوری عمل کردم و نتیجش هم عالی بود ! ببین ماهان این دوستم دقیقا بغل من میشینه ما یه جاییم دوستای مشترک داریم و حتی خیلی جاها من بهتر عمل میکنم پس اگه اون تونسته با این شرایط انقدر رشد کنه چه تو درس و چه مالی ، برای من هم امکان پذیره . خودش روحشم خبر نداره این دستاورداش چقدر باعث الگو گرفتن من میشه ! میبینی موفقیت کسب کردن چقدر کار الهی و درستیه ؟! لطفا پا بزار رو ترسات و ایده هاتو انجام بده نهایتش رد شدنه و هیچ اتفاقی نمیفته فقط نیاز داری به یه اپسیلون ایمان !

    مبین و علیرضا تاپ شاگردای کلاس تجربی و ریاضی یازدهم مدرسه ما هستن. و واقعا تو درس توانان . ما همگی از دبستان یه مدرسه بودیم و سال هفتم حتی من اول مدرسه شدم به تنهایی ! اگه اونا انقدر پیشرفت کردن تو درسا به حدی که معدلشون بیسته ، منم میتونم . من حالا نمیگم دقیقا بیست میخوام بشم حرفم اینه که اگه من مثل ا‌ونا مفاهیم رو یادبگیرم نه نمره مفت به هرقیمت و تکاملمو طی کنم و تمریناتمو بیشتر کنم ، میتونم به راحتی جز با سوادا و قوی های مدرسه باشم من چیزی کم ندارم همونطور که از نمره پنج حسابان رسیدم به 16 17 و از نه و نیم فیزیک رسیدم به 17 یا خیلی چیزای دیگه ، همین مسیرو ادامه میدم انقدر تمرین میکنم تا قوی تر و قوی تر بشم چون میشود.

    دوستم مهدیه تونسته توی ماک ایلس نمره 7.5 بگیره . من الان حسادت درونمه و فک میکنم واسه من نمیشه با اینکه خودم 6 گرفتم ! ببین تو الان یه الگوی عالی داری ! اون پکیج خریده و کلی تمرین کرده و ویدیو دیده که این نتیجه خلق شده تو واسه یک ماه لای هیچ کتابی رو باز نکردی و شیش گرفتی پس اگه یکم باهوش باشی و ایده بگیری ازش و مشورت کنی به راحتی میتونی 7 بگیری . اگه انقدر سخت و نشدنی بود که اینم نمیشد ولی تونسته ! ماهان فک نکن خودشونو میگیرن اتفاقا احساس مهم بودن میکنن و با ذوق میان تعریف میکنن مثل خودت که با ذوق از موفقیتات تعریف میکردی ! اونی که خودشو میگیره خلا درونی داره خیلی زذود همه طردش میکنن ثاسه این رفتاراش و همه موفقیتاشم از دست میره اگه ادامه بده اینجوری وگرنه 99 درصد ادمای موفق با عشق جوابتو میدن همین دوازدهمی که باهاش دوست شدی اسدی واقعا پسر گلیه و خیلی راحت بهم گفت من از فلان سایت ویدیو گرفتم و برنامه خودمو دارم واسه درسا و واقعا هم موفقه و من تحسینش کردم همیشه .

    ایده هایی که انجامشان خواهم داد بعد این فایل :

    فردا مادرم میخواد بیاد کارناممو بگیره من میخوام به همراه ایشون برم با یکی از معلمامون حرف بزنم واسه بهبود بیشتر درسام.

    به دوستم زنگ میزنم و میگم که میخوام تدریس خصوصی کنم و اگه کسی بود معرفی کنه بهم ولی با نگاهی که خدا هست که روزی منو میده .

    ادوایس و پند گرفتن از دوستم که ایلس خوب گرفته همین الان انجام شد اصن یهو زنگ زد بهم و یه ساعت حرف زدیم و کلی باهم راجب ایلس اطلاعات رد و بدل کردیم الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سمیرا گفته:
    مدت عضویت: 866 روز

    با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز، مریم جان شایسته و تمامی دوستان

    این اولین باری هست که من در سایت کامنت میگذارم و خیلی خوشحالم که بالاخره این کار رو انجام دادم.

    در مورد سوالات مطرح شده من تا جایی که به یاد دارم از همان دوران مدرسه همیشه از موفقیت همکلاسی ها در گرفتن نمره بالاتر خوشحال می شدم و سعی می کردم با افرادی که در زمینه درسی از من موفقتر هستند دوست باشم حتی تا به امروز همیشه در انتخاب دوستانم نیز همین طور عمل کردم. همیشه سعی دارم با افرادی که از نظر من خلاق و موفق و باهوش هستند دوست شوم. چون از مصاحبت با آنها چیزهای زیادی یاد می گیرم که به پیشرفت خود من چه از لحاظ شغلی چع شخصیتی کمک می کند. همیشه به وجودشان افتخار میکنم و بارها و بارها به خودشان نیز این موضوع را گفته ام که گاهی اوقات به توانمندی ها آنها غبطه می خورم و ذوقشون رو دارم. در مورد افراد نزدیکم همیشه از موفقیتهای انها حتی بیشتر از موفقیت خودم خوشحال شدم و بهشون افتخار کردم. نمونه بارزش پذیرفته شدن دختر دایی ام با رتبه دو رقمی در رشته پزشکی دانشگاه تهران بود و چون من در رشته پزشکی پذیرفته نشده بودم کل فامیل فکر میکردند من حسادت میکنم اما انقدر خوشحال شدم و بالا و پایین پریدم که هنوز بعد سالها یادش میفتم خنده ام میگیره. حتی وقتی تخصص قبول شد. حالا بعد از این همه سال دختر دایی ام میگه هیچکس به اندازه تو برای موفقیتهای من خوشحالی نکرد. چون میدونستم با چه تلاشی درس خونده. در مورد خواهرم همیشه ذوقش رو میکنم چون به شدت انسان خلاق و ایده پردازی هست و وارد هر شرکتی که شده با ایده هاش اون شرکت رو به اوج رسونده. در کل انسانی هستم که با دیدن موفقیت اطرافیانم لذت می برم و افتخار میکنم و حتما حتما بهشون میگم. و در این مدتی که عضو سایت شدم این جمله استاد در ذهنم حک شده و هر روز با خودم تکرار میکنم که حتی اگر یک نفر به موفقیتی که من میخوام رسیده باشه من هم صد در صد می تونم پس چرا حسادت. پس تلاش میکنم و تمرکز صد در صدم رو میگذارم برای رسیدن به هدفم.

    ممنونم از شما استاد و من هر شب در دفتر سپاسگزاریم از خدا تشکر می کنم بابت آشنا شدن با شما و آگاهی هایی که روز به روز بیشتر دریافت می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعیده شمسی گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز

    منم نسبت به موفقیت اطرافیانم حسادت داشتم و گوش دادن به فایل های شما باعث رشد من شد و توانستم روی خودم کار کنم و دارم سعی میکنم با کوچکترین موفقیت و پیشرفت کسی شاد شوم و احساس خوبی داشته باشم و همین احساس باعث شود تا منم به فرکانس موفقیت برسم و در مدار بالاتر قراربگیرم و تکامل را طی کنم و در سطح بالاتری از ثروت و دارایی قرار بگیرم و دنبال بهانه و درگیر ترمز نباشم

    ممنون از فایل هاتون که هرکدوم دنیایی از نکته است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام الله

    سلام به استاد بزرگوار که این اگاهی هارو برامون میزارید رو سایت به صورت رایگان تا استفاده کنیم .

    جواب به سوال اول .

    قبل از اشنایی با شما و این اگاهی ها اگر کسی به موفقیتی میرسید بهش احساس حسادت داشتم که چرا این به اون موفقیت رسیده و من نرسیدم

    یا اینکه اون مهارت رو داشته و من نمیتونم و اون مهارت رو ندارم

    یا فکر میکردم نعمت و ثروت کمه و دیگه به من نمیرسه

    میگفتم من بی عرضه هستم و نمیتونم بهش برسم

    یا اینکه کار فیزیکی خواصی نمیکنه و موفق شده

    خودمو از بقیه کمتر میدونستم

    خودمو ضعیف میدونستم و نمیتونم موفقیتی کسب کنم.

    و اما تمرین .

    من چون توی روستا هستم خب افراد موفقی رو میشناسم اما باشون رابطه خواصی ندارم اما دوتا از رفیقام و پسر عموم توی بیزینسشون موفقیت خوبی از نظر من کسب کردن.

    ستار رفیقم.خیلی از موفقیتش خوشحالم اما بازم احساس کمبود و ضعیف بودن میکنم

    ازش درس نترسیدن و حرکت کردن یاد گرفتم

    صالح رفیقم.احساس حسادت دارم ولی الان کمتر شده

    پسر عموم احساس کینه دارم چون یه کاری از درخواست کرد که توی کسبو کارم بود و براش انجام دادم اما بهاشو نپرداخت و من بهش احساس کینه داشتم تا اینکه به این فایل امروز هدایت شدم و همین امروز اون احساس رو از خودم دور کردم و یه جور دیگه به قضیه نگاه کردم و براش ارزوی موفقیت کردم و باور نمیشه همین امروز درهایی برام باز شد نعمتهایی برام اومد و باورم نمیشه به همین راحتی میشه ترمزهارو شناسایی کنیم و پارو از روی ترمز برداریم به سرعت به سمت خواسته ها حرکت میکنیم

    این ولین باریه که یه ترمزی رو پیدا کردم و توی ذهنم کار کردم و درها به اسونی برام باز شد.

    استاد بسیار زیاد ازتون تشکر میکنم که این باورهای نحدود کننده رو به ما یاداوری میکنید تا ما هم بشناسیم و توی زندگیمون استفاده کنیم

    به امید فایلهای بهتر باورهای محدود کننده هستیم.

    در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهران پودینه گفته:
    مدت عضویت: 3599 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و تمامی دوستان گرامی

    اول از همه میخواستم از استاد عباس منش بخاطر این آگاهی هایی که با ما با اشتراک میزارن سپاسگزاری کنم

    سوال قسمت اول:

    اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟

    آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!

    آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!

    یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟!

    جواب :

    اگه این سوال رو قبل از آشنایی با استاد و آموزش هاشون و تغییر باورهام ازم میپرسیدن میگفتم حسادت میکردم و با خودم میگفتم این از راه نامناسبی به این موفقیت رسیده و من نمیخوام از راه نامناسب و نادرست و به هر قیمتی به موفقیت برسم اینجوری خودمو راضی میکردم که اشکال نداره تو به موفقیت نرسیدی ولی بجاش تو آدم درستی هستی

    یکی دیگه از واکنش های من در این گونه مواقع قبلا اینطور بود که فکر میکردم که حالا که اون به این موفقیت رسیده و من به موفقیتی نرسیدم حالا بقیه اون رو با من مقایسه میکنن و نظرات دیگران برام مهم بود و این احساس خوبی به من نمیداد

    اما در حال حاضر با توجه آموزش های استاد و با توجه به‌ باورهایی که برای خودم ساختم اگه از نزدیکان من به موفقیتی برسه اولا احساس خوبی دارم بهش تبریک میگم و در بعضی از مواقع به این فکر میکنم که منم میخوام به این موفقیت برسم و منم میتونم

    مرحله اول: موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.

    جواب:

    یکی از موفقیت هایی که یکی از نزدیکانم بوجود آورده و تازه به این موفقیت رسیده اینه که تونست ماشین مورد علاقش رو بخره

    مرحله دوم: در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟

    جواب:

    من خوشحال شدم و احساس خوبی داشتم و بهش تبریک گفتم

    چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است

    جواب:

    وقتی نگاه میکنم به روندی که به این موفقیت رسید دیدم که چقد جالب روند تکاملی رو گذروند و به این موفقیت رسید

    1) اینکه کارش رو از حالت قدیمی شیفت کرد و بروزش کرد کارش رو آنلاین کرد

    2)مهاجرت کرد از خونه پدر مادرش و یک دفتر در همون شهری که زندگی می‌کرد گرفت و مستقل شد.

    3)تمرکز، تمرکز، تمرکز در کارش انجام داد

    4)پشتکار و مداومت در کارش انجام داد

    5)شجاعت داشت که تونست از خونه پدر مادرش به دفتر کارش نقل مکان کنه و مستقل شد

    من باهاش مصاحبه نکرم که بدونم چه باورهایی داشته ولی فکر میکنم با توجه به شناختی که ازش دارم باورهای مناسبی داشته که شاید اگه بخوام خلاصه بگم این باشه که :

    مهم ترین باورش این بوده که

    من میتوانم،من میتوانم،من میتوانم

    شجاعت رو بجای ترس انتخاب کرد

    و قدم هاش رو آهسته و پیوسته برداشت

    خدایا شکرت که منو هدایت میکنی

    خدایا شکرت بخاطر این آگاهی ها که توسط استاد به من منتقل میشه و ان شاءالله بتونم شاگرد خوبی باشم و از این آگاهی ها در جهت بهبود باورها و زندگیم استفاده کنم.

    بازم ممنون استاد عزیزم

    برای خودم ،شما و تمامی دوستانم آرزو میکنم

    ان شاءالله همیشه شاد ، سلامت و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    سلام

    در جواب موفقعیت افراد نزدیک،من هم احساس خوشحالی براش دارم هم میگم دلم میخواد مننگم اون خونه یا ماشین رو داشته باشم،یا میگم ایشالله تا سال دیگه میخرم،حسادت نمیکنم اما میگم فلانی چجور،چطور با این درامد همچین ماشینی خریده یا همچین مغازه ای بیشتر فکر میکنم ببینم اون چکار کرده که منم بدوم اون کارو بکنم،اما در کل اولین جمله ای که بعد از شنیدن موفقیت دیگران میشنوم

    رو میگم کلمه خداروشکر هست و میگم الحمدولله،بعد که میرم تو فکر میگم خدایا منم هدایت کن،منم میخوام،ببین چقدر هنوز نعمت وجود داره که میتونه مال من بشه،خدایا مسیرمو هموار کن،از هر طریقی که خودت میدونی،من از وقتی که تو فایل های استاد فهمیدم جهان فراوون و خداوند بی نهایت نعمت داره و قادر و توانا هست و میتونه منو به نعنت هاش هدایت کنه،خیلی حریص شدم،خیلی دیگه با اعتماد کامل ازش میخوام چون قبلا مشابه شو بهم داده دیگه بیشتر باور دارم که خداوند میتونه،مثلا بهم الهام کنه چطور درامدمو 10برابر کنه،

    اما استاد جان همه اطرافیان من که به خونه یا ماشین یا مغازه خریدن دست پیدا کردن با وام دارن می رن جلو،چون از نزدیکان من هستن میدونم که همشون وام گرفتن،از اونجای که شما وام رو غدغن کردید و علتشو هم گفتید باعث ناآرومی ذهن میشه و اجازه نمیده ایده ها به سمت شما بیان،من نمیتونم درسی ازشون بگیرم،اما اگر از زاویه نگاه کنم که وام گرفتن شون رو نادیده بگیرم تعهد به کارشون ترسو نبودن و کسب و کار خودشون رو داشتن تو همشون به هم مرتبط هستن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    میلاد صفری گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    سلام استاد ، بریم سراغ پاسخ به سوالات

    سوال قسمت اول:

    اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟

    احساس‌های خوبم اینه که هی میگم دمش گرم ، دمش گرم ، آفرین بهش ، چه راحت انجامش داد و… توی تحسین کردن فردی که موفق شده حسم خوبه چون روش کار کردم، مثلا همین فایل استاد که گوش میدادم، ناخودآگاه هی میگفتم: دم استاد گرم چه حرکت خوبی زده، چه استراتژی باحالی راه انداخته و از قبیل اینا …. یا مورد دیگش موفقیت برادرم که وبسایت راه انداخته، چقدر تحسینش کردم، حتی لوگوی سایتش رو کمک کردم که بسازه و درآمدش خوبه و سنش 7سال ازم کمتره ، حس تحسینم خوبه ولی جا داره بهتر بشه… اما احساس بدم: 3تا احساس بد، موقع موفقیت دیگران میگیرم: اولی اینکه احساس مقایسه‌کردن به خودم میگیرم … دومی اینکه احساس تخریب خودم …. سومی احساس قضاوت اون شخص(این مورد کمتره) … احساس مقایسه کردنم و احساس تخریب خودم(سرزنش) خیلی به چشم میان. بنظرم احساساته من، ریشه در عزت نفس دارن که الان بهم الهام شد.

    آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!

    70% خوشحال میشم …. 30% خودم با اون شخص توی یک ترازوی مقایسه قرار میدم و نجواهام شروع میشه ولی خبر خوب اینه که در نهایت به نجواهام غلبه میکنم چون افسار نجواهارو پیدا کردم. ولی باز این احساس مقایسه میاد. البته خیلی وقت‌ها شده که از موفقیت برادرم، پدرم، عمو و خاله‌هام الهام گرفتم و توی مهاجرتم به تهران از فامیلامون انگیزه گرفتم …. توی ازدواج موفقم با زهره جووون که شاگرد استاده، از یک زوج خوشبخت عباسمنشی انرژی و انگیزه گرفتم …. توی خرید ماشین از رفیقای نزدیکم انگیزه گرفتم که راحت میخریدن و پرس‌و‌جو شدم و راحتتر از دوستانم صاحب ماشین شدم ….. توی خونه داشتن از پدرم انگیزه گرفتم، چون از اول متاهلیش خونه داشت و مستاجر نبود و منم از اول متاهلیم خونه دارم و الان یکساله که ازدواج کردم و خونه خودمون هستیم ….. توی خیلی موفقیت‌هام از اطرافیانم انگیزه گرفتم، مثل سایت مهندسی دورکاو که راه انداختم و از یک مهندس موفق انگیزه گرفتم.

    یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟!

    پاسخ به این سوال، میتونه پاشنه آشیل منو دربیاره؛ حسادتم صفر نیست ولی چون باورم به فراوانی ایده‌ها و شرایط خوبه، بخاطر همین حسادت اینو ندارم که موفقیت برای من نیست و تموم شده و از این قبیل موارد… بلکه بیشتر احساس ناتوانی بهم دست میده که منم اگر به اندازه اون فرکانس میدادم و عمل میکردم ، میتونستم موفق باشم یا من کم کاری کردم و مثل اون شخص نتونستم ، بیشتر از این موارد از عدم درک تکامل هم میاد چون ذهنم یادش میره اون شخص تکاملش طی کرده ولی تو نکردی… خلاصه بخوام قسمت اول سوالات رو جمع بندی کنم >>> با دیدن موفقیت اطرافیانم، احساس خودسرزنشی و مقایسه کردن خودم با اون شخص بهم دست میده … امیدوارم توی این دوره حلش کنم. مرسی استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      لیلی امانی گفته:
      مدت عضویت: 3870 روز

      آفرین آقای صفری. عالی جواب دادید و میشه حس کرد جوابتون ساختگی نیست ادا نیست و همونیه که هستید… امیدوارم روز به روز بیشتر رشد کنید و در تمام جنبه های زندگیتون موفق باشید و سعادتمند. درود بر شما.

      ولی من واکنشم نسبت به موفقیت افراد متفاوته… بستگی داره کی موفق شده باشه مثلا گاهی همکارم موفق میشه و موفقیتشو با دور زدن یه شخص به دست اورده یا بهتر بگم با روش درستی نبوده با زیرآب زدن ، یا رفیق شدن با مدیر و…. نمیخوام وارد حاشیه شم ولی خدایی از موفقیتش شاد نمیشم. روراست بگم به نظرم موفقیتش قابل تحسین نیست از نظر من موفقیاگتی قابل تحسینه که راه رسیدن به اون هم سالم باشه نتیجه ی تلاش خود فرد باشه نه با پارتی و رابطه و… خلاصه اگه فردی واقعا لایق موفقیتی که بهش رسیده باشه صد در صد قابل تحسینه و باید الگو قرارش بدیم و ازش یلاد بگیریم و براش بهتر بخواهیم… نظر شما چیه؟!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محمد اردشیری گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    به نام خداوندبخشنده ومهربان

    سلام به روی ماه استادعزیزم وخانم شایسته ی عزیز

    سلااااام به خانواده ی توحیدی عباسمنش

    استادواقعابه موقع دست گذاشتیدرویه پاشنه آشیل اکثرماهاکه باهاش درگیریم

    چقدبابت این پاشنه آشیل تمام عمرزجرکشیدیم یابهتربگم کشیدم درهرصورت این مقایسه وخودسرزنشی وحسادت و…..بودتااینکه باشماآشناشدم

    من به شخصه ازوقتی ک باشماآشناشدم طبق آموزه های شما این برام چالشی بوده که سعی کنم خودموباکسی مقایسه نکنم حسادت نکنم خودسرزنشی نداشته باشم ولی تجربشون میکردم کم وبیش چونکه بایدتکاملموطی کنم واین چالش هنوزم برام هست ولی به لطف خدای مهربون وآگاهیهای شماخیلی کمترشده

    خیلی کمترشده نه اینکه نیس ولی خب میادفکرش سراغم ومنومیبره تومقایسه ولی زود ارورمیدم وافکاربهتروجانشین میکنم

    چیزی که هست اصن این ذهن جوریه ک هرچقدم موفق باشی بازم توروبه مقایسه وحسادت میبره اگه ازپسش برنیای ومن همیشه سعی کردم جای حسادت تحسین انجام بدم که هم حالم خوب بشه هم اینکه اون اتفاقوبراخودمم جذب کنم ک بارهاهمیجورم شده

    خب من نزدیکانی ک موفقیتی داشتن ازنظرتحصیلی بوده ک‌من خودم واقعانخواستم ادامه تحصیل بدم وتواین موردهیچ حسادتی نداشتم بهشون وخوشحالم شدم که موفق شدن وموفقیت شغلی اطرافیان جزیکی ازدوستام که اونم وکیله ک من واقعابه شغل وکالت علاقه ای نداشتم ولی اوایل نسبت به موفقیتاش هم افتخارمیکردم هم گاهی وقتامیدیدم یه خونه یاماشین خریده اون حس بده سراغم میومدخودسرزنشی وحسادت ومقایسه وخودکم بینی ولی الان بااین آگاهیهاواینکه هرکس مسیرخودش روداره تلاشم بیشترشده باورام قوی ترشدن وباانگیزه ی بیشترادامه میدم

    بقول شمابه حسادت خوبه دارم تبدیلش میکنم

    دیگه بقیه نزدیکان ازنظرمن اون موفقیتی من مدنظرم بوده کسی بدست نیاورده شایدم بازدارم منکرموفقیت دیگران میشم که اینم‌بازدارم روش کارمیکنم البته ک موفقیت هست ولی ازنظرمن شایدبه اون بزرگی ک بخادمنوبرانگیخته کنه نبوده

    وخودم میخام اون موفقیتوبدست بیارم حالابودن آدمایی ک میشناختم اون موفقیتاروبدست آوردن یادارن بدست میارن

    من قبل این آگاهیهاموفقیتاشونومنکرمیشدم یامیگفتم ازراه حلال نبوده وبعضیاشونم‌واقعاهمین بوده ولی خب الان دیگه من کارندارم چجورموفق شدن من باورای اون اشخاصوپیدامیکنم ک منم زودتربه موفقیت برسم وازاین پاشنه ی آشیل میخام به نفع خودم استفاده کنم ومنوقوی ترکنه

    الان دارم اززاویه ای به این افرادنگاه میکنم ک اگه منم باورای قوی بسازم وجایگزین باورای مخرب کنم زودترراه موفقیتموطی میکنم وبه این باوررسیدم که باآگاهیهایی ک من ازقانون دارم میتونم حتی موفقیتای بیشترازدیگران رورقم بزنم که به لطف الله دراین مسیرهرروزداره اهدافم کوچیکم تیک میخورن وپرانرژی به جلومیرم

    درسهایی که میتونم ازین مسیرکه منتهی به موفقیت افرادشده بگیرم اینه که به اصل بپردازم وکاری به حاشیه هانداشته باشم زوم لیزری رواهداف وافکاروباورهام داشته باشم وباتوکل به خودباعظمتش جلوبرم وایمان داشته باشم من حرکت کنم بقول استادجان خودش درطول مسیربهم میگه که چکارکنم

    استادعزیزوتوحیدی سپاسگزارم بابت این فایل الهی که گذاشتی

    سپاسگزارم بابت تک تک این فایل های پرازآگاهی

    درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    سلام به استاد عزیز و مهربان

    سلام به دوستان خوب خودم

    برای بار دوم است که در حال شنیدن این فایل هستم

    چقدر این صحبت ها در من انگیزه بخش هستند

    چقد راین صحبت های استاد برای من راهگشا بود

    چقدر این فایل ها و صحبت های استاد در این موضوع برای من تکان دهنده است

    واقعا حال که با خودم صادقاه فکر می کنم می بینم که من هم دچار یکنوع حسرت و دنبال موفقیت دیگران بودن بودم

    دقیقا من هم خیلی موارد از دیدن موفقیت های دیگران

    از شنیدن خوشی های دیگران

    حسادت کرده ام

    آن وقت ها فکر می کردم که از روی کنجکاوی است

    خیلی اوقات خشم در وجود من رخنه کرده است

    آه کشیده ام

    افسوس خورده ام

    همه اینها بخاطر این ذهن من بوده است که زمام من را در برگرفته بوده است

    به این خاطر بوده است که از توانایی ها و استعداد های خودم غافل شده بودم

    خیلی اوقات حالم بد می شد و به خودم می گفتم ای احمق چرا تو نمی توانی

    تو مگر چی کمتر داری

    آخه چرا ؟

    این آخه ها

    این سرزنش ها

    خیلی اوقات من را نه تنها جلو نمی برد بلکه من را عقب و عقب تر می انداخت

    خداوند را سپاس گذار هستم که اکنون با این موفقیت آشنا شدم

    وقتی دوستم موفق شده است اکنون به خودم می گویم ببین سعید توهم می توانی

    ببین سعید تو هم تلاش کنی موفق خواهی شد

    ببین سعید این الگو می تواند برای تو هم رخ بدهد پس تلاش کن

    بدو بدو فقط باید روی باورهای خودت کار کنی

    فقط باید خودت را بیشتر دوست داشته باشی

    فقط باید به خودت این حق را بدهی که که می توانی موفق بشوی

    اکنون به این درس و منطق رسیده ام که اگر کسی در یک موضوع موفق شده است پس من هم می توانم موفق بشوم

    من هم می توانم به نتایج عالی برسم

    من هم می توانم به آن چیزی که می خواهم دست پیدا کنم

    خداوند را سپاسگذارم که من را در مسیری قرار داده است که هر چه بیشتر روی باورهای خودم کار کنم بی شک من موفق تر خواهم بود

    می دانم که وقتی بخواهم جا پای موفقیت های دیگران بگذارم بی شک من راحت تر می توانم موفق بشوم

    من به آسانی و بدون تلاش زیادی می توانم به جایگاه عالی برسم چرا که جاپای دیگری می گذارم که آن شخص آن راه را رفته است و با الگو برداری از او می توانم به نتایج دلخواه خودم برسم

    خوشحالم که امروز با این فایل عالی روبرو شدم و به این نکته پی بردم که واقعا خوشحالی و حال خوب من را چند برابر بیشتر کرده است

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: