ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 67
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-02 01:26:012024-02-14 06:06:52ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد توحیدی و محبوبم
در مورد این فایل که دریچه ایی از اگاهی به سوی ما باز میکنه باعث خود شناسی میشه خواستم به سوالات به صورت کلی جواب بدم در مورد مواقعی که فردی به موفقیتی میرسه برای من به این شکله یکسری افرادی که از خودم پایین تر میدونم اگر به موفقیتی برسن من نرسیده باشم بیشتر منو ناراحت میکنه تا کسایی که از من بالاتر میدونمشون از شرایط مالی مخصوص، جواب اینه بهشون تبریک میگمبراشون خوشحال میشم اما وقتی به خلوت میرم برای خودم ناراحت میشم چون خودم رو ناتوان و بی عرضه میدونم و اون موفقیت رو غیر قابل رسیدن میدونم و توانایی انجامش رو برای خودم سخت میدونم. مثلا کسی که ماشین خارجی بخره کلی خوشحال میشم اما خودمو سرزنش میکنم توانمندیتمو و نا امید میشم و به مرحله بعد که دنبال اینکه چطور موفق شدن نمیرسه که برم ازشون بپرسم.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی.
باز هم یک فایل فوقالعاده دیگه برای خودشناسی.استاد عزیزم چقدر قشنگ دارید به ما کمک میکنید تا باور های محدود کننده مون را شناسایی کنیم.من حدوداً 5سالی میشه که با این مباحث آشنا هستم و الان یک سالی میشه که در سایت به طور مستمر روی خودم کار میکنم. بعد از دوره 12قدم (قدم 1و2) و فایل های دانلودی بسیار تغییر کردم.
استاد من نمیدونم چرا از موفقیت بعضی افراد خوشحال میشم اما بعضی افراد نه.یعنی خودم فکر می کنم افرادی را که از ابتدا شاهد روند رو به رشدشون بودم را میتونم تحسین کنم ولی کسی را که یک دفعه میبینم رشد کرده را نه.یا افرادی را که دوستشون ندارم نمیتونم تحسین کنم.البته با کار کردن روی خودم و گفتن این به خودم که هر کسی با ذهنش زندگیش را خلق میکنه خیلی بهتر شدم.بربم سراغ سوالات این فایل:
موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.
خواهر بزرگترم : احساس خوب ، شاد، تحصیلکرده ، آرامش داره، به دنبال علاقه ، عملگرا، خودش را لایق بهترین ها می دونه ، دو سالی هست که این مباحث را به طور مستمر دنبال میکنه و تغییرات زیادی کرده و نتایج خوبی گرفته ، باور داره که به همه آرزوهاش میرسه.
خواهر وسطی: کم کردن ورزنش به شیوه درست و عالی، عاشق ورزش و پیاده روی ، توجه به سلامتی ، آرامش داره، با طی کردن تکاملش بعد از چند سال شرکت خودش را تأسیس کرد ، بازاریاب فوقالعاده در حیطه کاری خودش، با استفاده از دورههای روانشناسی ثروت هر روز بهتر میشه و من شاهد روند رو به رشد او هستم، آزادی مالی، زمانی و مکانی داره.
خواهر کوچکم: موفقیت تحصیلی در سطح عالی ، امیدوار به آینده ، اعتماد به نفس بالا ، همیشه در حال بهبود مهارت هاش،به دنبال توحیدی تر شدن،عاشق پیشرفت ، صلح درونی، بهبود شخصیت.
محمد: رفتن به دل ترسهاش، شجاع، جسور، ازدواج موفق ، شروع کسب و کار خودش.
احمد: فعال و پویا، آزادی مالی، عملگرا، در هر کاری پشتکار داره، ایده هاش را عملی میکنه.
در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
خواهر بزرگم: که همیشه الگوی من بوده و از موفقیت هاش خوشحال میشم، بهم انگیزه و انرژی میده.
خواهر وسطی : چون از ابتدا شاهد بودم که چطور کارش را شروع کرده تا به اینجا رسیده همیشه به خودم میگم لیاقت این جایگاه و حتی بیشتر از این را هم داره.
خواهر کوچکم: تحسینش میکنم و الگوی من شد که من 14سال بعد از ازدواج ام برم دانشگاه و رشته مورد علاقه ام را بخونم .
محمد:که از اقوام نزدیک مون هست را بسیار تحسین میکنم چون از شغلی که در آن امنیت مالی داشت استعفا داد و کسب و کار خودش را شروع کرد ، هر چند کمی عجول هست ولی من شجاعت اش را تحسین میکنم.
احمد: که از دوستان خانوادگی هستند را شخصی بسیار فعال میبینم ، هیچوقت قانع نیست و همیشه به دنبال بهتر شدن هست و هیچوقت در دایره امن خودش نمیمونه.من او. را تحسین میکنم.
از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث بشه به خود باوری برسم و انگیزه بگیرم؟
من به خودم میگم هر کسی خالق زندگی خودشه اگه این افراد این موفقیت ها را بدست آوردند حتماً باور های درستی در خودشون ایجاد کردند . البته شاید همه باورهاشون درست نباشه ولی باورهای قدرتمند کننده حتماً داشتند، منم با طی کردن تکاملش و باورهای قدرتمند کننده حتماً به خواسته هام میرسم.
چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
من هم با الگو گرفتن از آنها ، با رفتن تو دل ترسهام، با عملگرایی میتونم موفق بشم.
البته من تو ذهنم همیشه به دنبال تایید دیگران هستم.این چیزی که جای کار زیاد داره.من باید به این باور برسم که من نعمت و ثروت بیشتر را برای حال خوب خودم میخوام نه برای نشون دادن اون به دیگران .
ممنون استاد عزیز برای این فایل فوقالعاده.
با سلام و خداقوت به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته عزیزم و به همه ی اعضای گل سایت
خداروسپاسگزارم به دلیل اینکه هدایت شدم به این فایل که مطمئنم هدایت خداوند بوده که به سمت جلو حرکت کنم
در رابطه با این سوال من از دیدن موفقیت افراد غریبه هیچوقت احساس بدی نداشتم(حداقل از وقتی با قوانین آشنا شدم)
اما این در مورد افراد نزدیکم برعکس بوده و همیشه در مورد موفقیت هاشون احساس حسادت داشتم و یجورایی دوست داشتم خودم بالا تر از اونها باشم و نمیخواستم ببینم که در رده ای بالاتر از من هستن و میدونم که همین جریان منو از خواسته هام دور کرده
مثلا سینا پسر عموم که سنش از من تقریبا 7یا8 سال کمتره وهرگاه چیزی میدونم یا میخونم یا چیزی یاد میگیرم نمیخوام اون بدونه و میخوام یجورایی دانسته های خودم بره بالا و اونها پایین تر از من باشن و یا اینکه از خود من بپرسن و من با یه حالت اینکه آره من خیلی میدونم بهشون بگم
سینا پسرعموم که توی کار برقه و تازگی پیج راه انداخته و فالوورای بالایی گرفته
که من میبینم ته دلم احساس خوبی ندارم یا اینکه نمیتونم برم ازش بپرسم که از چه راهی رفتی هروز داره پیجت بالاتر میره
زاویه مثبت این جریان رو بخوام ببینم اینه که وقتی اون توی 5یا6 ماه به همچنین موفقیتی رسیده پس من هممیتونم برسم چون از نظرمهارتی چیزی از من بیشتر نداره هرکس توی کار خودش
و اینکه من فالوور گرفتن رو یه غول میدونستم که الان باورش برام راحت تر شده
درس هایی که میتونم بگیرم اینه که چون توی پیجش بحث های آموزشی میذاره و داره به یه خواسته ای از مردم پاسخ میده هروز داره بهتر میشه پس من هم باید یه مشکلی از مردم رو حل کنم و به یه خواسته ای از مردم جواب بدم که خیلیها دنبالشن
چیزی که تا اینجا به ذهنم رسید
شادو سربلند باشید
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و دوستان گرامی
سوال اول:
اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!
آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!
یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟!
به لطف خدای مهربان و هدایت هایش و دستان خداوند و در راس آنها استاد عزیزم از موفقیت های تمام اطرافیانم ،و هر کس در هر جای دنیا و ایران واقعا لذت میبرم و شاد میشوم و بیشتر اوقات به خودم میگم ببین اینم یک نتیجه دیگر ،پس میشود چون قوانین برای همه یکسان است،باید صبوری کرد ایمان داشت و عمل کرد و اتفاقی که میخوای نیفته.
تمرین این قسمت:
مرحله اول: موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.
یکی از همسایگان قدیمی و سابقم در روستا که سالهاست به شهر مهاجرت کرده و اکنون در گنبد مشغول فعالیت در بخش مصالح ساختمانی فعالیت دارد موفقیت های زیادی کسب کرده ودر حال صادرات به کشورهای اطراف میباشد.
میدانم که سال هاست زحمت میکشند و در مسیر فعالیت های لذت بخش شان ثابت قدم هستند و الان قابل قیاس با حتا دو سال پیش هم نیستند.
پسر دابی هایم در بخش کامپیوتر ،حسابداری و کارهای بانکی بسیار موفق عمل کرده و روز بروز در حال رشد و توسعه کارهاشون هستند و کوچک ترین پسر داییم اکنون با حقوق و دستمزدی که خودش تعیین میکنه در یک شرکت نرم افزاری مشغوله و من البته میدانم که چقدر عاشقانه کارشون دوست داره و متعهده که به بهترین شکل ممکن کارشون انجام میده.
یکی از دوستان گرامی من که کارهای چاپی مارو انجام میده و اکنون در تهران دفتر زده و به کل کشور خدمات بسته بندی و چاپ انجام میده و بسیار موفق و جدی و عمیق در کارش خبره است.
برادر خودم که سالهاست در زمینه کاری خودم فعالیت داره و خیلی راحت داره در کسب و کارش عمل میکنه.
و همه این موفقیت های عزیزانم داره به من انگیزه میده
یکی دیگر از دوستانم هم در زمینه دکوراسیون داخلی منزل و مغازه به موفقیت های زیادی رسیده و رشد چشمگیری داشته در همین دو سال اخیر
مرحله دوم: در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
دوباره تکرار میکنم یک حس عالی دارم و پیش و پس آنها ازشون تعریف میکنم و تحسین.
و میدانم که این تعریف و تحسین من صادقانه و حاصل سالها کار بر روی خودم بوده و برای این حس عالی به خودم و استادم که راهنمای من است تبریک میگم.
مرحله سوم: این سوالات را از خود بپرس و به آن جواب بده.
سوال اول: از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود:
به خودباوری برسم
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؛
بیشترین تاثیری که از آنها میگیرم البته نوع نگاه منه که به یقین رسیده ام که دلیل موفقیت آنها
استمرار
لذت بردن از کار
متفاوت از غالب مردم عمل کردن
استمداد از خداوند
یقینا با رویکرد عامه جامعه بیگانه آمد
خستگی رو حس نمیکنند چون علاقه مند و عاشق کارشون هستند.
سوال دوم: چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
مواردی که در سوال قبلی بر شمردم رو دارم تقریباً رعایت میکنم و این دلیل رشد و پیشرفت نسبی در کار خودم هست و البته این داستان همچنان ادامه دارد.
در پناه مهربانترین مهربانان شاد و تندرست و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.
بنام خداوند یکتا.
درود بر استاد عزیز،خانم شایسته و تمامی دوستان عزیزم.
من چندین بار این فایل را گوش کردم و خیلی فکر کردم و نوشتم.
خیلی دقت کردم و دیدم برای موفقیت خیلی افراد حسم بد میشه و برای برخی افراد خیلی خوشحال میشم.
خیلی فک کردم و دلیلش را اینطوری حس کردم که چون خودم کارمند دولت هستم،افرادی که در قسمتهای دولتی دیگه ای که حقوقشون دو سه برابر حقوق منه استخدام میشن و میبینم که یارو چند صباحی بیشتر نیست که مشغوله ولی امکاناتی که بهش دادن و حقوقی که میگیره چند برابر منی که بیش از بیست سال کارمند دولت هستم هست،بشدت حسم بد میشه و اینجا یه حسی بهم دست میده که اصلا عدالتی وجود نداره.
یه جورایی شاید کاری به طرف نداشته باشم و حسادت هم نکنم ولی از دولتی که مدعی عدالته خیلی شاکی میشم.
نمیدونم چه باوری پشت این فکر منه.
آخه جفتمون کارمند دولت باشیم و اینقدر تبعیض باشه از هر زاویه ای نگاه میکردم حس خوبی نداشت.
ولی در عوض از موفقیت افرادی که کسب و کار شخصی دارن بقدری خوشحال میشم که اگه خودم اون موفقیت را بدست میوردم شاید اون قد خوشحال نمی شدم.
حالا مثال میزنم.
عباس:سالها بیکار بود و هیچ هدفی نداشت.
فقط یه لیسانس برق اونم طی 7 سال گرفته بود و دستش تو جیب باباش بود.یهو رفت و استخدام پتروشیمی جنوب شد.اوضاع برگشت و حقوق و مزایای بالایی میگرفت و رفت و برگشت با هواپیما و هتل رزرو تو هر شهری مجانی و لاکچری.من سابقه ی بالایی داشتم و حس حسادت کردم و حس بی عدالتی. باهاش صحبت هم که میکردم فقط کلاس گذاشت و حرفی از نوع نگرش و باورهاش نگفت.
حمید:
با طی تکامل شروع به تولید یه سری قطعات کرد و شرکت تاسیس کرد و سانتافه خرید و خیلی وضع مالی عالی شد.من خیییلب خوشحال شدم و تقریبا ماهی یکبار میرم شرکتش و چند ساعتی از باورهاش و اهدافش و …میپرسم و باهم صحبت میکنیم و هر سری میبینمش تا چند روزی رو ابرا راه میرم.
این برام الهام بخش کسب و کار شخصی شده که الان دو سالی میشه استارت زدم و نتایج هم اومده و درآمدم از کار شخصی بهتر از درامدم دولتیم هست و انشااله هدفم کنده شدن از کار دولتی و کار کردن با تمرکز روی کار شخصیم هست.
همین دو مورد را میتونم مثال بزنم و مابقی تو دفتر خودمه که شخصیه.
ولی ته کار متوجه شدم واسه افرادی که حسادت میکنم یه حس بی عدالتی یا از طرف دولت یا از طرف خدا دارم.
مثلا حس میکنم یارو اصلا لیاقتشا نداشته و حتی ازشون پرسیدم و یجورایی مصاحبه کردم فهمیدم اصلا برای پول ارزش قائل نیست و پولدار ها را آدمهای وحشتناک میبینه ولی چندین برابر من پول وارد زندگیش میشه.بخاطر همین فک میکنم باعث شده حس کنم بی عدالتی وجود داره.
به هر حال
از همتون تشکر میکنم
استاد خیلی با فایلهای شما حال میکنم.
دوره هدف گذاری و ثروت یک که اوایل کار روی دی وی دی تولید کرده بودین را خریدم و هنوز گوش میدم.
از همه دوستان عزیزم که مشارکت کردن هم سپاسگذارم.
ممنون از همتون
سلام استاد عزیزم
سپاسگذارم بابت شروع این دوره بی نظیر که البته به دوره عزت نفس که به تازگی هم تهیش کردم بی ربط نیست همونطور که گفتید در این کامنت تمرین این جلسه رو انجام میدم
بعد از دیدن این جلسه متوجه شدم هنوز اگر موفقیت افراد دور و اطراف چه آشنایان چه غیرآشنایان رو می بینم یه حس حسادت خیلی بد بهم میده مخصوصاً اگر اون افراد از نزدیکان من باشه
چون احساس میکنم چقدر اونا شانس داشتن و من چقدر بدشانس و بی عرضه و عقب هستم از اونا در ادامه لیستی از این افراد آماده کردم
*علی: رابطه عاطفی که در دانشگاه داره
-هر موقع می بینمش حس بدی میکنم چون فکر میکنم چقدر من بی عرضه و بدبخت و زشت هستم که هیچ وقت نمی تونم مثل اون یک رابطه فوق العاده رو تجربه کنم
#از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود: به خودباوری برسم،
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؟
-اگر از این زوایه نگاه کنم که اگر علی تونسته که قیافه چنان جذابی شاید نداشته باشه من هم می تونم رابطه عاطفی عالی مثل اون بسازم و همچنین باید اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی خودم رو روش کار کنم تا همه چیز در شرایط مناسب خودش رخ بده
-چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
اینکه احساس ارزشمندی چقدر می تونه مهم باشه و من باید خیلی روش کار کنم
*موفقیت فاطمه : توی کمتر از 5 سال تونسته درآمد بالای 90 میلیون دربیاره اونم از راه علاقش
-وقتی فهمیدم احساسم سریع بد شد چون گفتم من توی 5 سال گذشته چیکارکردم و اون چیکار کرده در حالی که منم کسب وکار اینترنتی خودم رو هم در همون سال شروع کرده بودم.
#از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود: به خودباوری برسم،
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؟
-از این زاویه که اولا تلاشی که اون کرده قطعاً در طول مسیر من نکردم و به جای مقایسه کردن می تونم ازش الگو بگیرم و به این باور برسم که اگر اون تونسته قطعاً منم می تونم و چقدر خوب که اتفاقاً در این حوزه موفق شده این نشون میده که اگر مسیر علاقت رو در راه درست با باورهای درست دنبال کنی چقدر می تونی نتیجه بگیری
-چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این فرد شده؟
اینکه اگر مسیر علاقت رو با تعهد و باورهای درست دنبال کنید که البته تمرکز هم خیلی مهمه می تونی زندگی مالیتو در عرض چندسال دگرگون کنی
چون فصل امتحاناتم هست زیاد نتونستم بنویسم اما سعی میکنم بازهم بنویسم چون وقتی می نویسم اول از همه به خودم کمک میکنم
به نان خدای مهربان
سلام به همه عزیزان
برادرم امید احداث کارخانه تولید قهوه
احساس من : خیلی خوشحال میشوم با خودم فکر میکنم من هم میتوانم گاهی وقتها خودم رو به جای اوتصور میکنم وواقعا دلم می خواهد من هم شروع به حرکت کنم ولی امان از نجواهای ذهنی محدود کننده
ایده ای الهام بخش :با دست خالی بدون تجربه خاصی در این زمینه شروع به حرکت کرد دست از تلاش نکشید وبارها ازمون وخطا کرد کار رو از زیر زمین خونه اش شروع کرد وپله پله تکامل پیدا کرد هر روز ایده ای جدید ومحصولات جدید به کار اضافه کرد فروش لوازم ودستگاه های جانبی وتجهیز را به کار
اضافه کرد
درس های من :جسارت شروع کار جدید ،عمل کردن سریع به ایده ای ذهنی ،فکر نکردن به اینده ونترسیدن وداشتن جسارت توانایی انجام دادن معامله های بزرگ وراکد نگه نداشتن سرمایه
خواهرم ارزو من خوشحال میشوم که او را موفق ببینم ولی گاهی اوقات باز هم نجواهای ذهنی به سراغم می اید واحساس ترس بی عرضگی ونامیدی توامان بهم دست میدهد
ایده های الهام بخش :داشتن خواسته های زیاد وتلاش وپشتکار فراوان برای رسیدن به آنها
درسهای من: جسارت توانایی حل مسأله پیگیری وخواسته های تمام نشدنی که تک تک باید انها را تیک بزند برعکس من که باید کلی فکر کنم تا خواسته ای برای خودم داشته باشم همه چیز را برای فرزندانم میخواهم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان عزیزم تشکر ویژه از شما استاد عزیزم که باز هم با سوالات خوبی که می پرسید من را به درون خودم می بره برای خود شناسی بیشتر
در مورد سوال که وقتی موفقیت دیگران را میبینی چه احساسی دارم
استاد عزیزم من با اینکه خیلی نسبت به قبل خیلی بهتر شدم ولی باز هم اون حس بی ارزشی در وجودم بیدار میشه و خودم را با دیگران خیلی مقایسه می کنم واحساس کمبود در وجودم میکنم
و هی خودم را سرزنش می کنم من چه باوری دارم که در این مدت پیشرفتی نداشتم تازه باور کردم که من هستم که خالق زندگیم هستم قبلا که همهی مردم و جامعه و خدا را مقصر می دانستم ولی الان به آگاهی رسیدم که این افکار و باور های منه که زندگیم را خلق میکنه و قبلا حس حسادت و خشم به من دست میداد الان هم اون احساس باز هم سراغم میاد ولی با کار روی احساس لیاقت خدا را شکر خیلی بهتر شدم ولی خودم می خوام خیلی بهتر عمل کنم تا نتایج بهتری بدست بیاورم استاد من خیلی باور کمبود سراغم میاد و همیشه این نجواهای میاد که موقعیت کمه آدم های خوب کمند شرایط برای پول ساختن خیلی سخته و همیشه این احساس کمبود در وجودم هست
اگه موفقیت بقیه را ببینم به خودم برچسب بی عرضگی میزدم و خودم را خیلی دست کم می گیرم
واین احساس خیلی مرا آزار میدهد خدا را خیلی بهتر از قبل شدم مخصوصا با دوره احساس لیاقت
ولی باز هم این حس درون من هست
اون مثالی که در مورد هندی ها زدیید من به عینه در این شهر خودمان دیدم خیلی از قنادی ها از ی روستا خاص هستند ویا کلید ساز ها هم از یه روستای خاص هستند ویا همین یخچال های صنعتی هم از در شهر ما کلی الگو داد و همه در این کار موفق شدند
اعظم چکار کرده که این روابط را بوجود آورده چرا من نتونستم این روابط را بوجود بیاورم واین احساس خیلی مرا آزار میدهد الان با این باور نگاه می کنم که اون حتما باور های خوبی داره و پس اگه اون توانسته من هم میتوانم
همسایگان باز هم موفقیت در زمینهی روابط هست که این مسئله پاشنه آشیل منه که اونا چکار کردن که بدون هیچ درد سری به آرزوهاشون رسیدن ولی الان فهمیدم که من هیچ اطلاعی از فرکانس های اونا ندارم و میدانم که جهان مثل آینه عمل میکند پس من فقط وفقط باید فرکانس های خوبی در مورد خواستهام بفرستم و توکل به خداوند باشه که اون توانسته پس من هم میتوانم خدا ما که یکی پس این من هستم که خالق زندگیم هستم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
بنام خدا وبا سلام و درود بر استاد گرامی ..مریم بانو ودیگرهمراهان راه موفقیت.استاد چالش عالی بود و اینکه من قبلابیشتراحساس ناتوانی وحسادت داشتم نه اینکه الان صددر صد از بین رفته باشد ولی غبطه خوردن وحس حسادتم کمتر شده و از این موارد بعنوان یک الگو استفاده میکنم..جوانتر که بودم خیلی تلاش میکردم که از همکارانم موفقتر باشم و تلاشم بیشتر بود که از کسی عقب نمانم.طوری که در طول خدمتم چند بار معلم نمونه شدم در منطقه و استان ولی بعداز بازنشستگی زیاد تلاش نمیکنم و خود را بازنده و بی استعداد بی لیاقت ونا زیبا میدیدم .خوشبختانه چندتا از دوره های استاد را که تهیه کردم وآگاهی هایم بیشتر شده بهتر میتونم حسادت وغبطه خوردنم روکنترل کنم و از موفقیت اطرافیانم درسهای خوبی بگیرم و بعنوان الگو از اونها یاد بگیرم..عوامل بیرونی رو خیلی خوب شناختم وزیاد معتقد به عوامل بیرونی نیستم.سوال دوم رو کلی جواب میدم کلابه خانمهای دورو برم که رانندگی عالی دارند غبطه میخورم چون خودم ترس از رانندگی دارم ولی اونها رو تحسین وتشویق میکنم..کسانی که خانواده موفقتری دارند باعث ناراحتم میشدند ولی الان میگم هر کس در هر جایگاهی هست در جای مناسب خودش قرار داره ومن باید بیشتر تلاش کنم به طور خلاصه در راهی که قرار گرفتم با آموزشهای استاد امیدوارم بهتر هم بشوم آرزوی بهترینها رو برای همه عزیزان دارم
سلام به دوستان بخصوص استاد و خانوم شایسته من خیلی وقته توی سایت هستم ولی نتونستم کامنت بزارم من دوره کشف قوانین زندگی رو گرفتم ولی نتونستم انجامش بدم شاید هنوز به اون لول نریسیدم ولی از فایل چگونه در آمد خود را در یک سال چند برابر بکنیم خیلی نتیجه گرفتم با خودم عهد بستم تمام فایلهای دانلودی را نگاه بکنم بعد دوره رو انجام بدم
بریم سراغ تمرین
من هر کدوم از دوستان و آشنایانم به موفقیت میرسند ذهن من به دنبال نکات منفی آنها میگردد و به من حس بی تفاوتی میدهد یا میگوید او این مشکلات را در زندگیش دارد چه فایده دارد موفق هست او که نمیتواند خوب استفاده بکند
اسامی افراد موفق
دوستم قاسم از لحاظ مالی موفق شده هست ولی چون زیاد دادگاه و پاسگاه میرود زهن من فقط همین بدی را میبیند و نکات مثبت خیلی انسان نترس و خیلی راحت با هر کسی معامله میکند و زیاد براش مهم نیست که طرف مقابلش چه شخصیتی دارد او شخصیت خودش را دارد
یکی دیگه عباس او بدون هیچ چیزی به موفقیت مالی خوبی رسیده هست ولی باز هم ذهن من به دنبال ایرادهای ان شخص میگردد و به دنبال انکار موفقیت او
من میتوانم با تمرین کردن و به نکات مثبت انها نگاه کردن به احساس خوبی به آنها برسم و از نکات مثبت آنها منم مسیرم را پیدا بکنم با نگاه کردن به موفقیت و تحسین آنها من هم آمید وار میشوم که منم میتوانم به موفقیت برسم