ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2

کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.

سوال این قسمت:

به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟

آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟!

یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!


تمرین این قسمت:

نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی. سپس با دقت توضیحات فایل را گوش دهی و نکته برداری کنی و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل تمرین را به شکل زیر انجام بده:

مرحله اول:

بنویس در حال حاضر چه چالشی در زندگی شماست که سعی می کنی با آن روبرو نشوی یا از آن فرار می کنی با اینکه می دانی باید حل شود؟

مرحله دوم:

برای تغییر ذهنیت محدود کننده به قدرتمند کننده در برخورد با این چالش، سعی کن به جای تمرکز بر نتیجه نهایی، بر سفر شگفت انگیزی تمرکز کنی که برای حل این چالش، طی می کنی. یعنی به جای تمرکز بر این ذهنیت که: 

” اگر شکست بخورم؛ اگر این راهکار جواب ندهد؛ اگر نتوانم با وجود تلاش مسئله را حل کنم؛ و این شکل از اگر های ناامید کننده، “

ذهنیت خود را به این سمت هدایت کن که: فارغ از اینکه من از عهده حل این چالش بر بیایم یا نه، اگر وارد این چالش شوم،  فقط صرف ورود به این چالش:

  • چه نعمت هایی برایم به ارمغان می آورد؛
  • بر چه ترس هایی غلبه می کنم؛
  • توکل من چقدر بیشتر می شود؛
  • چه مهارت هایی در برخورد با این چالش یاد خواهم گرفت؛
  • چه توانایی هایی در من بیدار می شود و فرصت بروز می یابد؛ 
  • چه نعمت هایی به من داده می شود؛
  • چه پیشرفت هایی می کنم؛

یعنی، نگاه خود را از نتیجه آن چالش بردار و بر مسیری بگذار که می توانی تجربه کنی.

مرحله سوم:

کارهایی که برای مدیریت و حل این چالش باید انجام شود را لیست کن و هر کار را به قسمت هایی کوچک، قابل مدیریت و قابل اجرا با امکانات این لحظه تقسیم کن. یعنی آن هیولایی که این چالش در ذهن شما ترسیم کرده است را به اجزای کوچک و قدم های قابل اجرا تقسیم کن تا ترس شما از کلیت ماجرا بریزد و جرأت ورود به روند را پیدا کنی. سپس تمام تمرکز خود را فقط بر برداشتن قدم اول بگذار.

سپس هر بهبود و پیشرفتی که در مسیر تکمیل این قدم ایجاد می کنی را برای خود یادداشت کن. 

با مرور این لیست، پیشرفت خود را ببین؛ خود را تشویق کن و به این شکل انگیزه خود را برای شروع قدم بعدی تغذیه کن.

از میان تمریناتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با توضیحات این تمرین داشته باشد، به عنوان تمرین انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نظرات و تمرینات تأثیرگذار شما در بخش نظرات این قسمت هستیم.


منابع کامل درباره محتوای این فایل:

دوره شیوه حل مسائل زندگی


سایر قسمت های این مجموعه

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2
    396MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

822 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آرمان» در این صفحه: 1
  1. -
    آرمان گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟

    آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟!

    یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!

    تا الان مسئله به اون صورتی را حل نکردم ولی فکر کنم 50.50 باشه

    دوره عزت نفس را که خریدم واسه حل مشکل بی اعتماد به نفسیم خیلی خوب استقبال کردم وتمریناتشو انجام دادم

    _

    مرحله اول:

    بنویس در حال حاضر چه چالشی در زندگی شماست که سعی می کنی با آن روبرو نشوی یا از آن فرار می کنی با اینکه می دانی باید حل شود؟

    مدت 2سال میشه که زندگی عادی را پشت سر میزاشتم

    درست فروردین سال1400من از خدمت برگشتم وچالش زندگی من شروع شد

    من تا قبل خدمتم تو شهر بزرگ شده بودم وتوخونه پدریم زندگی میکردم وزندگی به نسبت خوبی هم داشتم رفتم خدمت وبعد آموزشیم که تبریز بود اعزام شدم مشهد 5ماه از خدمتم گذشته بود که خونمون رفته بود روستا، پدرم به نیت اینکه توشهر دیگه کاسبی نیست ملک شهر را فروخت ویک ملک بزرگی تو روستای پدریشون خریدبه نیت اینکه وام بهش میدند و گاوداری راه میندازه که بعدش وام ندادند و همون شغل قبلی را که تو شهر داشت ادامه داد خلاصه کلام خدمتم تموم شد ومن برای اولین بار توی زندگیم با 20 سال سن اومدم روستا واسه زندگی کردن،خب واقعتاً اون روزها خوب یادمه که چقدر سخت بود چقدر من آرزوها داشتم وچقدر هدف داشتم ولی من مثل یک قفس احساس میکردم توقفسم،چقدر مسائل ومشکلات داشتم

    که مهمترین مسئله اون روزهام این بود که هیچ اعتماد به نفسی ندارم،روابطم به شدت داغون بود

    بعد ماه ها من تصمیم گرفتم مسئله نبود عزت نفسمو حل کنم و یادمه خودم رفتم کارگری کردن تو رستوران از ساعت7صبح تا 11 شب کار میکردیم که من با حقوقش دوره عزت نفس را خریداری کنم

    من عزت نفسمو تاحدود خوبی بدست اوردم،روابطمم خیلی عالی شد و2 سالی گذشت اما توی این 2 سال ذهن من مدام به اینده 4،3سال دیگه فکر میکرد که حسشم بد بود اون فکر ها اینا بودند که من ماهی n تومن درامد دارم،فلان خونه ماشین،سفر. وازهمه مهمتر فلان هیکل وقیافه و لباس خوب و خوشتیپ و… ودرعین همون فکرها اینم بود که فلان فامیل نگاهم میکنه،فلان دختر هم عاشقم میشه وکلا اون چیزها توی ذهن من این بود که 4،3ساله دیگه من به این ها رسیدم از بقیه هم به به وچه چه درحالی که من باوجود خرید دوره روانشناسی ثروت 1 نه روباورهام کار میکردم نه اصلا میخواستم تکاملمو طی کنم واول درامدم به 10تومن ،فلان مهارتو یاد بگیرم بعد 20تومن بعد 100تومن بعد 300 تومن وبعد به فکر ماهی ملیاردها تومن پول و ماشین فلان وخونه بهمان باشم واونهم به خاطر آسایش خودم،به خاطر زندگی خودم نه اینکه دیگران ببینند و به به وچه چه کنند،اصلا گور بابای بقیه،مگه نظر خوب یا بد اونها زندگی منو تعیین میکنه

    درحال حاظر با توجه به دوره شیوه حل مساعل

    مسئله فعلی من این هستش که این ذهن را کنترل کنم از فکر کردن به بقیه بردارم،نزارم هی فکر کنه به 4.3سال دیگه و واسه خودش الکی بدوزه وببافه من با این ذهینت 2 سال عمرم رفت

    من وقتی 5ماه پیش وقتی دوره روانشناسی ثروت را تهییه کردم وشروع کردم به کار کردن رو خودم بازهم این ذهنیته که هی میره.4،3دیگه بود وحتی نمیزاشت رو دوره کار کنم والان فهمیدم که تنها وتنها هدف من اینه که این ذهن را نگه دارم ودیگه بهش اجازه ندم یکسره از فکرهای چرت وپرتی بکنه

    تویکی ازسؤالات جلسه دوم دوره شیوه حل مسائل

    میپرسند از 16 ساعت بیداریتون توجهتون بیشتر کجاهاست ومن با وجود اینکه 3 هفته است این تمرین جلسه دوم را انجام میدم تو جواب به تمام اون سوال هر 3هفته نوشتم که من تمام توجهم تو 16 ساعت رو خیالبافی های جلب توجهی اونهم برای 4،3سال دیگه است

    این نشون میده که این ذهنیته خیلی قوی هستش وخیلی هم کار داره که بیام نگهش دارم تو لحظه اکنون ونزارم بره چندسال دیگه ونزارم به کسی فکر بکنه،نه به فامیلی،نه به خانواده ای،نه به دختر های فامیل،نه به پسر های فامیل،نه به عروسی هایی که اگر اتفاق بیفته وبگم ذهن من این ها همش چرت وپرته بیا واینجا باش وهیچی نگو وفقط ارام باش

    _

    مرحله دوم:

    برای تغییر ذهنیت محدود کننده به قدرتمند کننده در برخورد با این چالش، سعی کن به جای تمرکز بر نتیجه نهایی، بر سفر شگفت انگیزی تمرکز کنی که برای حل این چالش، طی می کنی. یعنی به جای تمرکز بر این ذهنیت که: 

    ” اگر شکست بخورم؛ اگر این راهکار جواب ندهد؛ اگر نتوانم با وجود تلاش مسئله را حل کنم؛ و این شکل از اگر های ناامید کننده، “

    ذهنیت خود را به این سمت هدایت کن که: فارغ از اینکه من از عهده حل این چالش بر بیایم یا نه، اگر وارد این چالش شوم،  فقط صرف ورود به این چالش:

    چه نعمت هایی برایم به ارمغان می آورد؛

    بر چه ترس هایی غلبه می کنم؛

    توکل من چقدر بیشتر می شود؛

    چه مهارت هایی در برخورد با این چالش یاد خواهم گرفت؛

    چه توانایی هایی در من بیدار می شود و فرصت بروز می یابد؛ 

    چه نعمت هایی به من داده می شود؛

    چه پیشرفت هایی می کنم؛

    یعنی، نگاه خود را از نتیجه آن چالش بردار و بر مسیری بگذار که می توانی تجربه کنی.

    من اگر وارد حل این مسئله بشم خب مطمعناً حلش میکنم،چون این مسئله کاملا درونی وذهنی هستش و خیلی راحته حل کردنش

    بعد حلش مطمعناً من خیلی اروم تر هستم،دیگه هی نمیخوام زود همه چیو داشته باشم که بخوام به فامیل ها نشون بدم که ببینید بدنم چقدر خوب شده،ماشینمو نگاه،خونمو نگاه وهزار چیز دیگه

    من دیگه واسه خودم زندگی میکنم من میگم همین الانشم خیلی خوشبختم واون خواسته هام به موقعش میاد این رهایی به نظر من بزرگ ترین نعمته که کسی میتونه داشته باشه، این آرامش ذهنی این حد از رهایی بزرگترین نعمت هر آدمی هستش

    و برای اینده هم این الگو دارم از خودم که ببین من تونستم یکبار ذهنمو کنترل کنم واز اون فکرهای آلوده نجاتش بدم،پس من میتونم ذهنمو کنترل کنم واجازه ندم هر فکری که خواست را بکنه واین خودش یک مهارت به حساب میاد ومن با انواع روش دارم این ذهنو کنترل میکنم ونمیزارم هرجایی که خواست بره

    _

    مرحله سوم

    کارهایی که برای مدیریت و حل این چالش باید انجام شود را لیست کن و هر کار را به قسمت هایی کوچک، قابل مدیریت و قابل اجرا باامکانات این لحظه تقسیم کن. یعنی آن هیولایی که این چالش در ذهن شما ترسیم کرده است را به اجزای کوچک و قدم های قابل اجرا تقسیم کن تا ترس شما از کلیت ماجرا بریزد و جرأت ورود به روند را پیدا کنی. سپس تمام تمرکز خود را فقط بر برداشتن قدم اول بگذار.

    سپس هر بهبود و پیشرفتی که در مسیر تکمیل این قدم ایجاد می کنی را برای خود یادداشت کن. 

    با مرور این لیست، پیشرفت خود را ببین؛ خود را تشویق کن و به این شکل انگیزه خود را برای شروع قدم بعدی تغذیه کن.

    چندتا کار عملی باید انجام بدم وبعضی کارهارو هم باید ترک کنم

    1_هدفون توگوشم میکردم و اهنگ میزاشتم واحساس میکردم خودم خواننده هستم وتوعروسی میخونم واتفاقاً فامیلا همه هستند و دارند به من توجه میکنند،که اینو باید ترک کنم

    2_وقت هایی بوده که تو خونه با مادرم حرف زدم وفقط 2 تایی بودیم ولی احساس کردم همین الان nوxوyهستند وتو خونه ما هستند واتفاقاً هم دارند به من توجه میکنند به حرفای من و به قیافمو و…

    3_یا حتی تو تنهایی خودم هم این اتفاق افتاده واین ذهنیته اومده که الان مثلا تواین خیابان که راه میری فلان کس مثلا داره تو اون گوشه تورو دید میزنه پس تو واسش مهمی و… کلا خیالبافی های جلب توجهی

    اون یک سری کارهایی باید انجام بدم

    1_بیشتر مراقبه کنم و ذهنمو درلحظه نگه دارم

    2_بیشتر رو دوره حل مسائل کار کنم واین مسئله را حل کنم

    3_بیشتر به فکر ثروت وباورهای ثروت ساز به شکل تکاملی وخیلی آروم باشم

    اگر هم بخوام قدم هام رو کوچک تر کنم اینه که

    قدم اول

    1_هر روز 15 دقیقه ای مراقبه کنم

    2_هر روز ودر هر لحظه نزارم ذهنم به سمت خیالبافی های جلب توجهی چرت وپرتی بره ودرلحظه نگهش دارم وکنترلش کنم

    قدم دوم

    1_بیام هر روز تو وقت آزادم رو دوره حل مسائل کارکنم تا از ریشه این مشکل حل شود

    2_وقت شد فایل های دوره های 12قدم یا ثروت را هم گوش دهم واموزش ببینم وبه فکر یک قدم بالاتر یعنی این که تو بیزینسم نقد بخرم ونقد بفروشم وماهی 10 تومن درامد داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: