ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-04 20:39:222024-02-14 06:06:02ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
باورم نمیشه که اینقدر رفتن تو دل چالش های کوچیک و بهبودگرایانه میتونه کمک کنه ظرف ما بزرگتر بشه من همیشه فکر میکردم که حتما باید خیلی چالش های بزرگی رو بردارم تا مفید باشم،، حتما باید قدم های روزانه خیلی زیادی رو بردارم تا بتونم سرعت رشدم رو بیشتر کنم اما الان میبینم که چقدر وقتی ما یاد بگیریم قدم های کوچک، چالش های کوچک برداریم و مهم تر از همه یاد بگیریم از خودمون راضی باشیم همه چی عالی و روان تر میشه چون ما داریم افکار بهتری رو به جهان ارسال میکنیم واقعا مهم نیست اون کار چقدر بزرگه یا کوچیکه مهم اون اعتماد به نفسی هست که به ادم میده که البته این اعتمادبه نفس با گفتگو های ذهنیمون و تشویق کردن خودمون ارتباط مستقیمی داره نه با بزرگی یا کوچیکی اون کار
من دیشب اومدم نوشتم که یکسری کارهای کوچیک و چالش های کوچیک برای خودم تعریف کردم و رفتم تو دلش و شاید خود اون کار اونقدر تاثیر انچنانی نداشته باشه اما اعتماد به نفسی که به ادم میده مهمه و برای ایجاد این اعتماد به نفس مهم ترین کار مدیریت کمال گرایی هست من یعنی الان خیلی بیشتر درک میکنم این حرف رو که اقا روی بهبود تمرکز کن روی اینکه یک ذره بهتر شدی تمرکز کن یعنی چی
قبلا اون نتیجه بزرگه برام مهم بود و اهمیت اینکه اقا یک کار کوچولو میکنیم و اون احساس رشد در ما به وجود میاد رو نادیده میگرفتم
دوست داشتم همون اول زیاد پول بسازم و فرصت هایی که باعث پولسازی من میشه هرچند کوچک رو نادیده میگرفتم و همین موضوع دیدم چقدر منو عقب انداخت اما الان متوجه شدم ببین اصلا مهم نیست یک کوچولو میسازی یا بزرگ میسازی تو فقط روی رشد تمرکز کن و این برمیگرده به مهارت تو توی دیدن پیشرفت هات…
یعنی من با یکم پول ساختن دقیقا میتونم همون میزان فرکانس رشد و پیشرفت رو بفرستم که موقع زیاد پول ساختن میفرستم
هدف اون احساس رشد هست اون اعتماد به نفس میده اون عزت نفس میده و ماییم که تعیین میکنیم
کلا این سلسله فایل ها خیلییی کمکم کرد این موضوع رو درک کنم که اقا ماییم همه جیز رو تعیین میکنیم چه تاثیری توی زندگی ما داشته باشه ما میتونیم تعیین کنیم یک اشتباه کاری صد پله مارو بندازه جلو یا بندازه عقب،، ما تعیین میکنیم که یک مسئله مارو صد پله رشد بده یا صد پله بندازه عقب
حالا تو این مثال ماییم که تعیین میکنیم یک رشد کوچولو به ما کلی اعتماد به نفس و احساس رشد و پیشرفت بده
یعنی من شکل میدم به معنای یک اتفاق هیچ اتفاقی به خودی خود معنی نداره
اینو وقتی درک کردم که خدا دیشب بهم گفت برو یک چالش کوچولو تمیزکاری اتاقت، یا کار کردن با لبتاپ رو شروع کن
و من دیشب اینقدر به این اتفاقات و این چالشی که رفتم تو دلش و با موفقیت حلش کردم با دید بزرگ نگاه کردم که کلی اعتماد به نفس منو ببره بالا
یعنی شاید اگر این کار رو من قبلی میکرد هیچ تاثیری روی زندگیش و اعتماد به نفسش نمیزاشت اما من تعیین کردم که اون مسئله ایی که من رفتم تو دلش به من صد برابر اعتماد به نفس ببخشه
همینظوری که توی جلسه اول من اومدم تعیین کردم که موفقیت یک فرد کلی به من کمک کنه و با ذهنیت قدرتمند کننده ام اینطوری جهت بدم به اون اتفاق
توی همین کار هم از این الگو خلاقانه استفاده کردم و گفتم اقا این چالش:تمیزکاری به خودی خود معنی نداره خب من دوست دارم چه تاثیری بزارم روم من دوست دارم صد برابر بهم اعتماد به نفس بده با اجازه بدم نجواهای کمال گرایی منو بندازه چند پله عقب؟
چقدرر درک همین موضوع داره کمکم میکنه و چقدر خوشحالم که این تمرکز من روز به روز داره ایده های بهتری برام میده برای استفاده کردن از این الگو
حتی من وقتی که اون کارهارو دیشب کردم میبینم چقدر دیدگاهی که بعدش به خودم دادم الان کمکم کرده نسبت به چالش های زندگیم احساسم خوب بشه و بازم امروز میخ. ام برم تو دل چالش ها
ولی خیلی دوست داشتم بیام اینو اینجا بنویسم چون یهویی توی گوشم زنگ زد و خیلی بنظرم مهمه که گسترشش بدم توی ذهنم و بشه شکل فکر کردن مغزم که اقا: به اتفاقات زندگیم من میتونم شکل بدم که چه تاثیری توی زندگیم داشته باشم
مفهوم الخیر فی ما وقع رو بازم دارم بیشتر درک میکنم که اقا یک اتفاقی افتاده تو میتونی این کد الخیر فی ما وقع رو بزنی و دقیقا به نفع تو بشه تو میتونی این کار رو نکنی و اون اتفاق باعث بدبختی تو بشه
کل موضوع داستان این قسمت و این سلسله فایل ها همینه که اقا بیایم از این اتفاقات از این مسائل از این موفقیت های اطرافیانون از این اشتباهاتی که میکنیم از این انتقاد هایی که دیگران مارو میکنن به نغع خودمون استفاده کنیم
به اهرمی تبدیلش کنیم که مارو صد پله رشد میده این چیزیه که ما میتونیم بهش شکل بدیم
حتی ماییم که مشخص میکنیم که این سلسله فایل ها چقدر زندگی مارو در بر بگیره و چقدر برای ما تاثیر گذار باشه یعنی من میتونم کاری کنم با افکارم که این سلیله فایل ها زندگی منو تغییر کنه میتونم کاری کنم که هیچ تاثیر مثبتی هم نداشته باشه
همش مربوط به منه همه چیز به من مربوط میشه
من وقتی این موضوع رو درک کردم دیگه تا جایی که یادم باشه سعی میکنم قبل از دیدن هر فایل توی ذهنم بسازمش که میخوام چه تاثیری توی زندگیم داشته باشه
اینکه به چگونگیش و چطورش فکر نکنم خیلی کمکم کرد تا کد هایی که مینویسم اجرا بشه
من دیگه میگم خدایا میخوام این فایل صد درجه منو بهتر کنه دیگه کاری ندارم چطوری میخواد اینکار انجام بشه میدونم طبق قانون امکان پذیره که من حتی با یک جمله اش زندگیم رو کلی بهبود بدم پس میام کدمینویسم
حتی قبل از اینکه کامنت بنویسم میسازم توی ذهنم که یک کامنت فوق العاده بنویسم و کلی میبینم اگاهی بهم گفته میشه که من اصلا نمیدونستم قراره اینقدر چیزای خوبی گفته بشه(دقیقا مثل همین کامنت)
و چقدرررر داره ظرفم بزرگ تر میشه خداروشکر یعنی اینقدر تمرکزم خوبه و اینقدر تعهدم خوبه و اینقدر خودم رو لایق میدونم که این فایل ها توی زندگیم تاثیر بزاره که خیلی از خودم راضیم و البته فقط تمرکزم روی مسیر خودمه و کاری به بقیه واقعا ندارم و چقدر این کمکم کرده که توی مسیر بمونم
یک. موضوعی رو من میخوام بگم بارها گفتم اما بازم میخوام بگم که آقا تو نیازی نیست که زور بزنی یک جوری فکر کنی تو فقط باید ” تکرار ” کنی تا شکل فکر کردن مغزت تغییرکنه
یعنی کل هدف من از نوشتن ابن کامنت ها که اینقدر تعدادش بالاست و اینهمه دارم کامنت روی سلسله فایل ها منتشر میکنم همینه
هدفم اینه که هعی تکرار کنم و هعی تکرار کنم
یعنی موضوعی که اول کامنتم بهش اشاره کردم رو میخوام اینقدر تکرار کنم که دیگه ذهن من اینطوری فکر کنه که اقا توی هر موقعیتی حواسش به دیدن پیشرفت های کوچولو باشه
هرچقدر هم ما توی هر موضوعی پاشنه آشبل داشته باشیم تکرار به اندازه کافی اونم با تراکم بالا راحت اون پاشنه اشیل رو حل میکنه و چقدر من به وضوح توی این مدتی که این سلسله فایل ها داره روی سایت قرار میگیره من این موضوع رو درک کردم
خود من کسی بودم که به شدت موفقیت دیگران حالم رو بد میکرد
به شدت خودم رو با بقیه قضاوت میکردم
همیشه کمال گرایی به خرج میدادم تویا نتخاب اهدافم و…
و توی این مدت اینقدر با تراکم بالا و اینقدر متعهدانه کار کردم که واقعا همش داره یکی یکی حذف میشه
چون این فایل ها دقیقا هدیه ایی بود از طرف خدا برای من،، من قبل از این سلسله فایل ها توی کدنویسیم به خدا گفتم خدایا یک شور و شوقی بده روی یک موضوع تمرکزی کار کنم و خدا این سلسله فایل هارو برام فرستاد و چسبیدم بهش
چقدر توی این مدت تغییر کردم
الان واقعا هر کامنتی که مینویسم بای دل خودم مینویسم برای مسیر خودم مینویسم نه برای اینکه دیگران چه فکری بکنن یا چه فکری نکنن مم فقط دوست دارم درمورد هرچیزی که حسم میگه بنویسم و خودم هرچی میخوام رو بگم و چقدر اینکه ادم تمرکزش میاد روی خودش قشنگه
واقعا حتی اصلا برام ذره ایی دیکه اهمیت نداره بقیه ایا تعهد دارن روی این فایل ها یا نداره ایا بهتر از من کار میکنن یا بدتر از من اصلا فکر نمیکنم فقط یاد گرفتم با تحسین کردن همه خودم بیشتر متعهد تر بشم، خودم بیشتر تمزکزم بیاد روی خودم
این فایل ها بینظیره
خیلی دوست دارم درمورد این موصوع کمالگرایانه بیشتر صحبت کنم چون تکرار این مورد یکی از اون موارد اساسی هست که من باید با تمرکز بالا بارها و بارها توی هر کامنتم بهش اشاره کنم حتی با وجود این همه تغییر و. تمرکز و تعهد و کارایی که کردم ذهن دوست داره بگه چه فایده پس فلان چیز چی
و من میفهمم که هنوز باید به اندازه کافی تکرار کنم این موضوع رو که اقا هر پیشرفت رو با دیدگاهی نگاه کن که بهت بیشترین احساس رشد رو بده بیشترین احساس پیشرفت رو بده دقیقا تویی که تعیین میکنی میزان هرچیزی رو
بیا از دیدگاه دیگه نگاه کنیم
مگه برای خدا کوچیک و بزرگی تعریفی داره اصلا؟ یعنی مگه میتونیم اندازه بگیریم که یک چیزی از نظر خدا بزرگه یک چیزی کوچیک نههه همه یک اندازست. خدا فقط داره به فرکانس تو نگاه میکنه و دقیقا تویی که تعیین میکنی بزرگی و کوچیکی یک چیز رو تو میتونی یک پیشرفت کوچولو رو اینقدر بزرگ قلمداد کنی که فرکانس فوق العاده عالی رو برای خدا بفرستی و این کمکت میکنه و اینقدر ظرفت رو بزرگ میکنه که خودت کیف کنی از طرفی میتونی یک پیشرفت واقعا بزرگی هم کرده باشی اما بازم احساس رشد و پیشرفت نداشته باشی
میدونی میخوام بگم اصلا بزرگی و کوچیکی رو فقط توداری تعریف میکنی سینا یعنی من حتی میتونم همین که یک کامنت دارم مینویسم رو یک قدم بهبودگرایانه عالی بدونم در مسیر پیشرفتم و اینقدر روش تاکید کنم تا بازم مسیرم هموار بشه.
پس سینا همین رشد و پیشرفت هایی که کردی رو ببین و یک جوری بهشون تاکید کن که انگار به بهترین و بزرگترین خواسته هات رسیدی و میبینی معجزه اش رو
واقعا دیشب من که سعی کردم یک همچین دیدگاهی داشته باشم به رشد و. پیشرفت هام چقدر دیدم درونم رشد کرد
چقدر این روز ها به درکی از مفهوم هدایت رسیدم که حد نداره
خدای من اینقدر پیشرفت ها زیاده که انگار از موقع اومدن این فایل ها روی سایت یک سال گذشته از بس که حجم تغییرات زیاده واقعا یک جمله ایی استاد میگه که باورتون نمیشه اون ادم قبلی بودین(توی قسمت اول) دقیقا برای من همینه
چقدر خوشحالم این جنس از تعهدم داره اینقدر خوب جواب میده
من از خدا توی کدنویسیم هام میخواستم ذوق و شوق بهم بده
الان اینقدر ذوق و شوق دارم و اینقدر بازم رشد هست که توی برنامه هام هست انجام بدم که. واقعا اصلا حتی نیم ساعت هم دلم نمیاد روند ثانیه به ثانیه خودم رو قطع کنم
چقدرر زندگی با هدایت های خدا قشنگ میشه دقیقا جایی میبرتت که باید بری
ایمقدر قشنگه این هدایت و اینقدر دارم صداش رو زیاد میکنم که عشق میکنم
دیروز ساعتای 3،4 صبح بهم گفت برو جلسه 13 کشف قوانین رو ببینم وقتی که داشتم برای مرجان کامنت مینوشتم (که اونم هدایت بود و اصلا تو برنامه هام نبود) و بعد باورم نمیشد که اینقدر روم تاثیر گذاشت اون فایل رو من چندین و چند بار دیده بودم اما دیروز اصلا جنسش فرق میکرد انگار تاثیر گذاری اش صد برابر شده بود چه چیزایی درک کردم از قانون و چقدر حالم خوب شد چقدر ایمانم بیشتر شد چقدر احساسم عالی تر شد و وقتی تمرینش رو انجام دادم جقدر باورم به قانون بیشتر شد
حتی اینم من کدنویسی کرده بودم که خدابا میخوام باورم رو به قانون بیشتر کنی
چقدررر خوسم میاد وقتی دارم اینجوری پیشرفت هام رو میبینم و میبینم کاری که توش پاشنه اشیل داشتم (دیدن پیشرفت ها) اینقدر راحت با تکرار زیاد و تمرکز بالا داره خودش حل میشه
اینقدر تمرکزم بالاست و اینقدر تعهد دارم که واقعا شبانه روز دارم به این موضوعات فکر میکنم، تمرین میکنم، افدامات عملی انجام میدم و از دو سه روز اول به بعد دیگع زور زدن نداشت من مشتاقانه دارم اینکار رو میکنم نه اینکه مجبور باشم حتی دلم نمیاد خیلی وقت ها وسط تمرکزم برم غذا بخورم اینقدر که عاشق رشد خودم شدم الان که نگاه میکنم میبینم همه اینارو من کدنویسی کردم و هیچ ایده ایی نداشتم چطور میخواد اتفاق بیفته اما اتفاق افتاد رقم خورد و من اون ذوق و شوق اون تمرکز و چیزایی که میخواستم رو بدست اوردم
یادمه به خدا میگفتم خدایا یک کاری برام کن که صبح تا شب شب تا صبح روی یک موضوعی تمرکز بزارم چون واقعا تشنه تمرکز بودم و میبینم الان چطوری این کار رو کرد.
چقدر دوستای خوبی پیدا کردم توی همین جندروز توی سایت
چقدر بجه هارو تحسین میکنم دم همتون گرم که اینقدر متعهدانه دارین کار میکنین
چقدر خوشحالم که ذهنم رو وقتی بمبارون میکنم از رشد و. پیشرفت هام بلاخره اون دیدگاه کمالگرایانه جلو زانو میزنه و تسلیم میشه.
من میدونم اگر برم. و دور بشم از این فضا امکان داره خیلی زود یادم بره من میدونم این رشد و پیشرفت ها تا وقتی هست که منم دارم همینطوزی کار میکنم برای همین حتی اصلا فکر اینکه چیت کنم و بخوام مثلا شل کنم به ذهنم خطور نمیکنه
روز به روز خداروشکر متعهد تر، روز به روز متمرکز تر، روز به روز امیدوار تر و این رو ادامه میدم و ادامه میدم
چقدر اصلا جنس درکم از قانون تغییر کرده و به درک های جدیدی رسیدم (اینم حتی من از خدا خواسته بودم)
اینقدر حجم درخواست هایی که اگاهانه به جهان میفرستم زیاد شده که خودم کیف میکنم قشنگ بهش میگم که الان میخوام فایل بیینم چه اتفاقی بیفته
الان میخوان کامنت بنویسم چه اتفاقی بیفته
توی روز چه اتفاقاتی بیفته
چقدر پیشرفت کنم چقدر بهبود بدم
مخصوصا دیشب که ترمز چطور و چگونگی باز در من کمتر شد و این باور که تو بفرستی بلااستثنا رخ میده در من پررنگ شد میبینم ک چقدررر یهویی دارم تو طول روز از خدا بیشتر درخواست میکنم چون نمیدونم چطور
حتی من این کد رو نوشتم که:خدایا دوست دارم بیشتر و بیشتر عاشق کارم بشم و. دیدم ایده هایی به سرم اومد و راه هایی رو رفتم که واقعا داره عشق بهش زیاد میشه چیزی که داشت کم کم. منو ناامید میکرد الان داره نوید امید ثروت و نعمت میشه برای من
خیلی دوست داشتم بازم درمورد این رشد و. پیشرفت هام صحبت کنم میگم فقط برای دل خودم مینویسم فقط برای اینکه خودم تکرار کنم.
چقدز خوشحالم از این موضوع
خیلی مهمه که بخاطر دل خودم دارم کامنت میزارم نه بخاطر لایک و تایید و یا هرچیز دیگه ایی میخوام هرچقدر دوست دارم روی خودم کار کنم و بدون محدودیت نظر دیگران این کار رو انجام بدم و چقدررر خوشحالم تمرکزم روی خودمه
ماشالا اینقدر رشد و پیشرفت ها زیاده که تا صبح میتونم بنویسم و بگم
اینقدر شخصیتم تغییر کرده که میتونم ساعت ها بنویسم درموردش
حتی یکی از فواید دیگه ایی که این سلسله فایل ها برام داشت این بود که چون از نهایت تمرکز مغزیم سعی میکردم استفاده کنم میبینم چقدر مهارت تمرکز در من تقویت شده و میتونم ساعت ها بدون وقفه روی هر موضوعی که میخوام تمرکز بزارم بدون اینکه چیزی بخورم سا بخوام. روند رو قطع کنم
خدایاااا شکرتتت که اینقدر رشد کردم
به به
خدایا میخوام این درک فوق العادم از قانون رو هرروز خودت با شیوه های خودت بهم یاداوری کنی و میخوام اینقدر زیاد ازش استفاده کنم که بره توی وجودم نمیدونم چطوری میخوای اینکار رو بکنی اون مسئولیت اش با خودت:)
چقدر واقعا اتفاقات عالی داره میفته و چقدر قراره بیشتر و بیشتر بشه
خدایااا شکرتت..
به نام خدای مهربان
توی حال و هوای خودم با سراشر از حال خوب بودم (و الانم هستم) که یک آگاهی خیلی خوبی بهم داده شد و سریع حسم گفت بیام توی این صفحه بنویسم و منم پیروی کردم از این احساس کلا وقتی که به حسم گوش میدم اتفاقات عالی میفته
داشتم به این فکر میکردم که دیدگاه مثبت نسبت به هرچیز چقدر میتونه زندگی مارو متفاوت کنه و چقدر اتفاقا هماهنگ هست با این سلسله فایل ها که آقا به هرچیزی دیدگاه مثبت داشته باش یعنی چی
مثلا میدونی که باید روی ترمز های ثروتسازت کار کنی برای اینکه پول و ثورت بیاد توی زندگیت اگر میبینی مقاومت داری یا برات سخته بیا دیدگاهت رو سریع تغییر بده بگو ایولل وقتشه روی تزم هام کار کنم،الان فرصت کارکردن روی ترمز هامه
یا
اکر میبینی نسبت به آموزش دیدن توی کارت مقاومت داری و دوست داری به تعویقش بندازی بیا اگاهی پیدا کن از دیدگاهت و تغییرش بده واحساست رو نسبت بهش خوب کن
بگو الان وقت اموزش و یادگیریه ،الان وقتشه که هوش فوق العاده خودم رو ازش در راه آموزش استفاده کنم
چقدر واقعا این دیدگاه ها میتونه قشنگ و متفاوت باشه و متمایز میکنه ذهنیت قدرتمند کننده رو با ذهنیت محدود کننده
مرور جلسات رو اگر تا الان بخوایم داشته باشیم طبق این اصل
در جلسه اول یاد گرفتیم که تغییر دیدگاه بدیم نسبت به موفقیت افراد و اگر یکی موفق شده بگیم ایول این نشون داد امکان پذیره چقدر مسیر منو برام واضح کرد چقدر خوبه که منم انسانم و منم میتونم باور هاش رو بسازم و “اینطوری با تغییر دیدگاه حسمون رو خوب میکنیم و نتایج رو در زندکی خودمون گسترش میدیم”
جلسه دوم: یاد گرفتیم ذهنمون رو نسبت به مسائل زندگی تغییر بدیم و دیدگاه مثبت داشته باشیم به این موضوع یعنی وقتی به مسئله ایی بر میخوریم ویا میخوایم بریم تو دل چالشی بگیم :چه پله رشدی برای من فراهم شده ،چقدر این جهان قشنگه وقتی با چالش همراه باشه همینطوری که بازی هارو چالش ها جذاب کردند،چقدر خوشم میاد خودم رو به چالش بکشم تا ظرفم رو بزرک کنم و اینقدر این کار رو و این دیدگاه رو واین گفتگو های ذهنی رو با تراکم بالا تکرار و تکرار کنیم که احساسمون مثبت بشه و واقعا عاشقانه با آغوش باز چالش هارو بپذیریم و هر موقع هم حس کردیم که داره این احساسه کمرنگ میشه از همین فرمول استفاده کنیم “اینطوری با تغییر دیدگاهمون حسمون رو مثبت میکنیم و نتایج رو در زندگی خودمون گسترش میدیم”
در جلسه سوم : یاد گرفتیم ذهنمون رو نسبت به اشتباهاتی که مرتکب میشیم تغییر بدیم و اون اشتباه رو درسی بگیریم برای بهتر کردن مسیرمون و اشتباهات رو اصلا یک سرعت بخش به نتایج بدونیم یک کلاس آموزشی برای مسیرمون بدونیم که بهمون درس میده و به دید هزینه ایی برای اون درس ها بهش نگاه کنیم و عاشقانه باهاش برخورد کنیم و اون درس هارو بگیریم و بگیم : من اشتبه کردم این یعنی قراره یک درسی رو یاد بگیرم و تمام تمرکزمون رو بزاریم روی درس و رشدی که میتونه برای ما داشته باشه ،اشتباه جزوی از مسیره همین که من اشتباه کردم یعنی تو مسیرم پس همین نشونه خوبیه این دیدگاه چقدر احساس خوبی بهمون میده ؟ فقط باید بدونم که این چیزیه که واقعا نتیجه رو هم تغییر میده و اگر ایمان داشته باشم دیگه هرکاری میکنم ،هر چقدر لازم باشه تکرار میکنم تا اون احساس رو در خودم به وجود بیارم
یا مثلا انتقاد دیگران که خودش میتونه موضوع مناسبی برای این سلسله فایل ها باشه اقا وقتی یکی منو انتقاد میکنه به همون اندازه که میتونه برام مفید باشه به همون اندازه میتونه اسیب زننده باشه ،برمیگرده به دیدگاه من که من باید بگم خب یک انتقاد شد بهم این یعنی یک ویژگی در من بهش اشاره شد که اگر روی اون کار کنم کلی رشد میکنم پس خیلی ممنون دمتم گرم خیلی انتقاد به جا و عالی کردی و ذهن قدرتمند میره تا اون موضوع رو اصلاح کنه
و چقدر این موضوع واقعا میتونه تعیین کننده باشه که زندگیمون بهشت باشه
من الان مثلا میدونم که باید تمرین کنم ، میدونم که باید روی ترمز هام کار کنم اگر نتونم دیدگاه خوبی نسبت به اینکار داشته باشم و این دیدگاه رو نتونم ایجاد کنم که اقا این تمرین کردن و کار کردن روی ترمز ها خیلی جذابه خیلی میتونه لذت بخش باشه امکان داره هعی به تعویقش بندازم
اینارو دارم میگم چون پاشنه آشیل خودمه
یعنی یکی از دلایل من برای کار نکردنم روی باور های ثروتساز اینه که نتونستم درست این دیدگاه رو ایجاد کنم اما الان خیلی حرفه ایی تر شدم توی این موضوع الان فهمیدم که اولش هم اگر نتونم ایجاد کنم اگر ادامه بدم خودش ایجاد میشه
و چقدر این موضوع میتونه زندگی مارو سرشار از لذت کنه اگر ما بتونیم توی هرلحظه از زندگیمون این دیدگاه رو داشته باشیم .
وقتی فایل گوش میخوام بدم اول این ذوق وشوق رو ایجاد کنم و گوش کنم
وقتی میخوام تمرین کنم اول این کار رو بکنم
وقتی میدونم باید توی کارم آموزش ببینم این رو ایجاد کنم شاید 5 دقیقه 10 دقیقه ادامه بدی و نتونی اما روش بمون بلاخره بعد از 30 دقیقه بدون وقفه جهت دهی دادن گفتگو های ذهنیت مگه میشه که اون اتفاق توی ذهنت نیفته؟
خیلی دوست داشتم این موضوع رو حالا که بهم گفته شد بیام درمورد صحبت کنم و برای خودم ذخیرش کنم تا بارها و بارها خودم بخونمش
خدای یار و نگهدارمون در این مسیر زیبا
به نام خدای مهربان
خداوند رو سپاسگزارم که دوباره فرصتی بهم داد تا بیام بنویسم و چقدر هم حرف دارم برای گفتن نمیدونم از کجا شروع کنم اما مینویسم تا اصل بهبود گرایی رو در عمل اجرایی کنم و از خودم راضی باشم
وقتی این فایل روی سایت قرار گرفت من همون اول هم متوجه شدم که این موضوع پاشنه آشیل منه اما نه در این حد
هرکاری میکردم نمیتونستم تمرین رو جوری انجام بدم که از خودم راضی بشم کلافه شده بودم دلیلش هم این بود که هر بار میخواستم چالشی انتخاب کنم که برم توی دلش یک چالش بزرگی انتخاب میکردم که خیلی ذهنم نسبت بهش مقاومت داشت و البته به دنبال اون قدم های بزرگ هم انتخاب میکردم و این جنس از کمال گرایی هم توی این تمرین و هم توی یکسری تمرینات دیگه به شدت منو آزار داده همیشه خلاصه من کلافه از اینکه چرا نرفتم توی دل چالشی و حسم داشت بدتر و بدتر میشد .
شاید اگر سینای قبلی بود تا الان صد بار فرار کرده بود از این فایل اما من موندم روش چون میدونستم اگر به اندازه کافی ورودی به ذهنم بدم بلاخره میتونم بر ذهنم پیروز بشم بلاخره میتونم یک کارایی بکنم و برم توی دل مسائلم و خیلی هم برام این موضوع اهمیت داشت چون برای خودم انتظارات بالایی از این فایل و کلا این سلسله فایل ها داشتم و خیلی برام مهم بود که این موضوع رو حل کنم خودش انگار برام مثل یک چالش بود تا اینقدر ادامش بدم تا بلاخره حل بشه هر دفعه گفتگو های ذهنی رو سعی میکردم بهتر جهت دهی بدم به خودم امید و انگیزه بدم تا بهتر قدم بردارم ولی هنوز حس بده بود
خلاصه گفتم بزار ببینم این حس بد از چی نشات گرفته شده هنوز اون موقع نمیدونستم از اون کمال گراییه هست این حس بد یا یکجورایی میخواستم ازش فرار کنم و اشغال هارو بزارم زیر مبل گفتم چیکار کنم ؟ خب گفتم ذهنم رو بمبارون اطلاعات و آگاهی های حل مسئله میکنم و بعد که در حال خوندن کامنت های حل مسئله بودم دیدم بچه ها دارن از یک چیزایی حرف میزنن که من نمیتونستم قبول کنم و خیلی هم بهش فکر نکرده بودم .
مثلا بچه ها وقتی میگفتن با قدم های کوچک بهبود گرایانه شروع کردند و میگفتند روزانه به صورت عملی یک کار هر چند کوچک رو انجام میدن رو من از یکسری جنبه های دیگه نگاه میکردم
اینم بگم من به شدت با همون آگاهی های حل مسائل بهبودگرایی رو در خودم ایجاد کردم و خیلی خوب بهبودگرا شدم و از هر فرصتی برای رشد خودم استفاده میکردم
اما اینکه پلن بریزم که کلا یک کار عملی در طول روز انجام بدم برای من غیر قابل پذیرش بود و میگفتم با خودم اینطوری که چند سال طول میکشه تا من اون مسئله رو حل کنم
خلاصه فهمیدم مشکل کار کجاست و البته منطق های خیلی قوی که اتفاقا ثابت میکرد با این جنس از بهبود گرایی من خیلی زیاد تر هم میتونم اتفاقا کاری انجام بدم و کم کم داشتم پاشنه آشیل خودم رو پیدا میکردم
قبلس بارها این تمرین رو انجام داده بودم اما هربار چالشی بود که اصلا میلی به انجامش ندادم . ظرف من کوچیک بود
همینطوری فکر میکردم و فکر میکردم تا رسید به امشب
اومدم دوباره فایل رو ببینم توی همون افکار بودم که یهو فهمیدم اینطوری نمیشه باید ظرفم رو بزرگ کنم باید یک چالش های کوچیکی رو انتخاب کنم تا برم انجامشون بدم و خودم رو سرشار از تشویق و حال خوب کنم تا ظرفم بزرگ تر شه و الانم اومدم توی همین کامنت خودم رو تشویق کنم و فقط برای خودم دارم مینویسم تا فرصتی باشه بهبود هام رو به خودم یاد اوری کنم فکر کردم که چه چالش های کوچیکی میتونم انجام بدم و شروع کردم اولش ذهنم میگفت این کارا چه کمکی به تو میکنه اما من الان میبینم که واقعا حال منو بهتر کرده و نجواها خاموش شده حالا میخوام درمورد کارایی که کردم بنویسم میخوام اینقدر جزئیات رو شرح بدم و اینقدر از رشد و پیشرفت ها و اقدامات مثبتی که انجام دادم صحبت کنم تا تمام وجودم سرشار از تحسین بشه و مهارت دیدن رشد و پیشرفت هارو در خودم تقویت کنم که اینم یکی از اون مواردی بود که فهمیدم به شدت پاشنه آشیل منه که تو روز هزارتا کار میکنم اما بازم ناراضیم و به کارهایی که نکردم توجه میکردم اما خداروشکر با این فایل تغییر رو تمرکزی شروع کردم.
خلاصه از شب اولی که فایل اومدم امشب من شروع کردم یکسری کارها بکنم و احساسم رو بهتر کنم الان میخوام درمورد کارهام با جزییات صحبت کنم و دقیق خودم رو پیشرفت هام رو وچیزایی که یاد گرفتم رو بهبود بدم در خودم
اولین چالش کوچولوی که انتخاب کردم تمیز و مرتب کردن اتاقم بود خب اولا سینا قبلی که اصلا اینو چالش و چیز مفیدی نمیدونست همون اول که اینو انتخاب کردم نجوا ها شروع شد اما من موفق شدم گفتگو های ذهنیم رو جهت بدم و شروع کردم
کاغذ هایی که به دیوار های اتاقم چسبونده بودم رو کندم تا احساس خلوتی و سبکی بکنم و خیلی واقعا حس خوبی الان دارم نسبت به دیوار ها
لباس های اضافی رو همه رو جمع کردم و حسابی خلوت خلوت شده اتاقم و کلا من خلوتی رو دوست دارم
کل میزم رو مرتب کردم و دفتر ها و کاغذ هارو گذاشتم توی یک کشو و چقدر خوشم میاد وقتی یک میز مرتبه و میلم بیشتر میره که برم اونجا بشینم خداروشکر که این اقدامات رو انجام دادم
همه خودکار های خوشگلم رو داخل جامدادی رو میزم گذاشتم و اتفاقا یک خودکار خیلی زیبا و عظتمندانه که هرموقع میبینمش کیف میکنم رو همزمان با شروع این فایل ها هدیه گرفتم و چقدر خوب مینویسه منم که ماشالا خوشخط دیگه همه چی عالی شده خداروشکر
کلی کشو هارو اپدیت و مرتب کردم
البته که گردگیری هم توی برنامه هام بود هم ام دی اف ها و هم کف رو قشنگ تمیز کردم و چقدر احساس خوبی داشت این موضوع رو هم بگم قبل از اینکه تمیز کاری رو شروع کنم رفتم یک دوش اب سرد چن دقیقه ایی گرفتم تا فرش و تازه بیام تمیز کاری رو شروع کنم و البته میخواستم لذت بخش کنم این داستان رو یکسری اهنگ شاد مثبت هم گذاشتم برای خودم و با رقص اینکار رو میکردم دلیلش که یکم داشت طولانی میشد این بود که هعی خودم رو توی ایینه قدی ام میدیم یکم میرقصیدم و بعد باز دوباره ادامه میدادم (خنده) خیلی رقص قشنگی دارم چند وقتی هم بود که ورودی های اضافی مخصوصا اهنگ رو قطع کرده بودم خلاصه خوب بود میز هارو چقدر خوب و فوق العاده تمیز کردم در حین تمیز کاری با وسایل صحبت میکردم و لذت میبردم و ازشون تشکر میکردم در همین حین بود که فهمیدم چقدر واقعا من نعمت دارم و در فرکانس سپاسگزاری ادامه دادم ماشالا به خودم ایولا
استاد وقتی که میرفتم اون زیرارو تمیز کنم و میدیدم چقدر کثیفه به خودم میگفتم این درون ادمی هست که اشغال هارو میریزه زیر مبل و باز فرصتی دیدم این تمیز کاری رو برای یادآوری قانون (بهبودگرایی) ایول که اینقدر بهبود گرا هستم
استاد در حین تمیز کاری و در حین همین کامنت هم نجوا ها داشت میومد که ایناکه کاری نیست اما من میگفتم شروع کردم باید تموم کنم و اگر تموم نمیکردم و ویطش ول میکردم به شدت روحیه ام تضعیف میشد
خلاصه ادامه دادم و همه جارو با دقت تمیز و مرتب کردم الان همه چی خیلی تمیز و عالی شده تازه در همین حین رفتم یک ظرف و دوتا قاشق هم شستم بابااا ایول به این بهبودگرایی
میزکامپیوتر رو تمیز کردم و به شدت مرتب کردم
میز تحریرم رو حسابی تمیز کردم
همه چی مرتب و خوشگل و زیبا میام تو اتاق کیف میکنم و استاد باز دوباره من داشت ظرفم بزرگ و بزرگ تر میشد اصلا میدیدم در حین تمیز کاری چه الهام های جالبی داره میاد برای اینکه چالش ها اصلا چی هستند و چه چالش هایی رو میتونم برم تو دلشون
بعد در حین چک کردن کشو ها و اپدیت کردنشون بودم که چشمم خورد به کیف لبتاپ این لبتاپ درواقع مال داداشم بود که الان رفته دانشگاه تهران بعد من چندباری هعی میخواستم شروع کنم باهاش یکسری کارها انجام بدم چون کارم رو راحت تر میکرد اما همینم فرار میکردم ازش و حوصله نداشتم دوساعت لبتاپ رو دربیارم و تنظیم کنم و..
وقتی کیف لبتاپ رو دیدم یک نگاه من به اون یک نگاه اون به من هیمنطوری زل زدیم به هم من گفتم همینههه بعد از تمیزکاری میرم سراغ لبتاپ و همینطوری که تمیز کاری تموم شد اومدم سراغ لبتاپ همینطوری که میخواستم این کار و بکنم هعی مسئله های ریز پیش میومد و من تمام گفتگو های ذهنیم رو جهت میدادم که همه مسائل راه حل دارن باور کن اگر سینای قبلی بود میگفت بی خیال بابا لبتاپ میخوام چیکار گوشی و کامپیوتر هست دیگه
اما من یکی یکی مسائل رو برداشتم حتی لبتاپ رمز داشت چندبار رمز رو زدم اشتباه بود به داداشم زنگ زدم بپرسم برنداشت باز میخواستم بیخیال بشم امااا گفتم همه مسائل راه حل دارن راه حلش تو دل خودشه خلاصه یکم فکر کردم و حدس زدم و بوممم رمز درست در اومد و لبتاپ باز شد و انگار قرار بوده داداشم جواب نده تا من خودم رمز رو باز کنم و دوباره این باور در من تقویت بشه و چند دقیقه بعدش خودش زنگ زد و قضیه رو بهش گفتم و همه چی اوکی شد
تازه من به خودم تعهد دادم که کامنتم رو حتما حتما با لبتاپ بیام تو سایت بنویسم و منتشر کنم و الان با حالی عالی و با کلی تجربه خوب و بزرگ شدن ظرفم و بالا رفتن اعتماد به نفسم دارم با لبتاپ این کامنت رو مینویسم و میبینم چقدر الان خوبه همه چی یک اتاق مرتب شده،یک لبتاپ و کلی بهبود دیگه هنوزز خیلیی باید توی دیدن رشد و پیشرفت هام و تشویق خودم کار کنم و اینکار و حتما میکنم
خبر خوب اینه که من الان دیگه مقاومت ندارم تا اینجا کامنت بنویسم چون از خودم راضیم و حسم بهتر شده خداروشکر
روی این موضوع تشویق کردن خودم و دیدن کوچکترین بهبود ها خیلی بیشتر باز کار میکنم و میرم تو دلش تا استاد دیدن رشد بشم به طوری که با احساس عزت نفسی بینظیر هرروز رو سپری کنم
خداروشکر الان قسمت سه روی سایت قرار گرفته و من میخوام در حین اینکه ورزشم رو میکنم طبق اصل بهبود گرایی اون فایل رو هم ببینم و بعدش بریم سراغ تمرینش به امید الله مهربان
خدایا شکرت چقدر خوب بود امروز و بهترم میشه
خداوند یار و نگهدار هممون
به نام خدای مهربان
سلااااام استاد عزیزمم
یک قسمت دیگه و یک خودشناسی عمیق دیگه استاد وقتی که دیدم قسمت جدید رو گذاشتین خیلیی ذوق و شوق خوبی داشتم
و امااا همزمانی این فایل که نشونه ایی برای منه که متعهدانه کار کنم روش دقیقا چندساعت قبل از اینکه استاد این فایل رو بزارید روی سایت من روی فایل قبلی کامنت نوشتم که: استاد دوست دارم در قسمت های بعد درمورد برخورد به تضاد ها و چالش ها صحبت کنین که ذهنیت قدرتمند کننده و محدودیت کننده چه واکنشی داره و دقیقا این فایل با فاصله چندساعته روی سایت قرار گرفت استااد عاشقتونم!
استاد قبل از اینکه بنویسم درمورد تمرین این فایل از تغییرات خودم از در همین چندروزه تمرکز روی فایل قسمت یک بگم تا بعدش با ایمان بیشتر تمرین انجام بدم
1.احساس لیاقتم به شدت رفته بالا
2.تحسین دیگران احساس میکنم جزوی از عاداتم داره میشه و. واقعا حیرت زدم از اینکه چقدر خوب این عادت داره در من بخاطر تمرکز ام شکل میگیره
3.خودمو با تمام انسان ها برابر میدونم
4.کلی شخصیتم تغییر کرده بخاطر درس هایی که از افراد موفق گرفتم و الهام بخش من بودن
5.خودم رو با دیگران خیلی کمتر مقایسه میکنم و خیلی حواسم به این موضوع هست و چون قبلا زیاد اینکار رو میکردم تبدیل به عادن شده بود
6.انگار یک بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد منی که همش از دیدن موفقیت افراد فرار میکردم الان عاشق موفقیت همه شدم و آرزو میکنم همه موفق بشن
و کلی اتفاقات مثبت دیگه و واکنش جهان به این احساس لیاقت بینظیره توی ارتباطاتم خیلی خوب شدم خیلی مردم رو دوست دارم و مردم هم منو دوست دارم واین بخاطر اینه که عادت کردم به تحسین و حسادت نمیکنم و این جنس تمرکز من به زیبایی افراد این قشنگتر شدن روابطم رو داره به ارمغان میاره
بریم سراغ سوال این قسمت:
چه برخوردی با مسائل و چالش ها دارم؟ آیا نگاه فرصت دارم نسبت بهش یا احساس نا امیدی و نا توانی دارم؟
استاد بازم پاشنه آشیل من و هدف گرفتین و چقدر خوشحالم که میخوام روی این موضوع کار کنم
من درمورد این موضوع اگر بخوام از تجربیات ام بگم احساس غالب من در برخورد با مسائل ناتوانی و احساس ناامیدی هست و بارها و بارها استاد شده من یک مسیری رو شروع کردم چند پله جلو رفتم به یک مسئله کوچیک برخوردم و دیگه ادامه ندادم
من کلی مسیر دارم استاد که ادامه ندادم و این خودش نشون میده ذهنیت من دربرابر مسائل ذهنیت محدود کننده ایی هست و استاد از شما یاد گرفتم که توی این سلسله فایل ها قرار نیست اشغال هارو بریزیم زیر مبل استاد این پاشنه اشیل ادامه ندادن اسیب های عجیب و غریبی به من زده من بارها به خودم میگفتم که اگه من اون مسیری که مثلا یک هفته پیش یا یک ماه پیش رو شروع کردم ادامه میدادم چقدر اتفاقات خوبی میفتاد ولی خب الان که نگاه میکنم دلیل تمام ادامه ندادن هام برخورد به مسئله و فرار از اونها بودی، ناامیدی بوده، و گفتگو های غالب ذهنی من بر ناتوانی من اشاره میکرده
درکل دوست ندارم به مسئله بربخورم دیدگاه غلط نسبت به مسئله دارم
استاد خیلی خوشحالم که میخوام روی خودم کار کنم و روی این فایل دوباره تمرکزی کار کنم تا روی این موضوع کار کنم و البته تصمیمات عملی بگیرم برای زندگیم تا برم تو دل مسائل و یک بار واسه همیشه این موضوع رو از ریشه برم سراغش و. ادامه بدم
خب پس مشخص شد که احساس غالب من ناامیدی و ناتوانی هست و اصلا به عنوان یک فرصت نگاهش نمیکنم و در برخورد با مسائل فرار رو ترجیح میدم
وای استاد چه شخصیت فوق العاده ای دوباره قراره از من ساخته بشه توی این فایل خدا میدونه چه اتفاقات مثبتی بیفته وقتی گفتین خیلی از افراد هستند که اگاهانه میرن دنبال چالش با خودم گفتم: اینه! این همون چیزیه که من میخوام و به خودم گفتم اینقدر تمرکزی کار میکنم روی باور هام و تمرین های این فایل تا بسازم این موضوع رو مثل تمرکز فوق العاده ایی که روی قسمت یک گذاشتم و البته ادامه هم خواهم داد چقدر خوبه که این سلسله فایل ها برنامه عملی رو در ما به وجود اورده برای ساختن ذهنیت قدرتمند کننده و وقتی این فرصت هست به نظرم باید استفاده کنیم
استاد عزیزم من الان درحال دیدن همزمان فایل و کامنت نوشتن هستم اما. دوست دارم برم تمرکزی عمیق بزارم روی فایل و توی گوگل کیپ ام درموردش کلی بنویسم کلی باور های مهمش رو گلچین کنم برای خودم و بسازمشون و روی ترمز هام کار کنم و عمیق بشم روی این فایل چون میدونم خیلییی بهم کمک میکنه
و حتما بازم میام کامنت مینویسم مثل ده ها کامنتی که روی قسمت قبل گذاشتم
اینقدر ذوق و شوق دارم که حد نداره و این ذوق و شوق منو متقاعد میکنه که تمرکز لیزری بزارم برای کار کردن روی خودم
خداوند یار و نگهدار هممون توی این مسیر زیبا و قشنگ
سلام به دوست عزیزم
ممنون از کامنت ارزشمندت و تحسین های قشنگت که نشون از درون زیبای خودت میده
مرجان جان بینهایت تحسینت میکنم
وایی مرجان جمله بالا رو که نوشتم بهم الهام شد که برم کامنتت توی کشف قوانین “تعهد روز بیستم” رو بخونم نخونده بودم واااووووو چه کامنتیی مرجاانن تو چیکار داری میکنی دختر خیلیی کیف کردم درونم سرشار از تحسین بود با هر جملت به وجد میومدم وایی اصلا نمیدونم چی بگم نمیدونم اون کامنتخ خاص بود یا ظرف من بزرگ شده(یا جفتش) که اینقدر تاثیر گزار بود ایولللل
مرجان جانم این که گفتی تحسین کردی تعهدم رو و این فرکانس رو به جهان فرستادی درسی بینظیر برام داشت که تو اگر فرکانس بفرستی امکان نداره پیش نیاد حالا میخواد با هنگ کردن گوشیت باشه با تغییر سلول های مغزت باشه
واییی مرجان چقدر خوب توی اون کامنتت روی فراوانی کار کردی تحسین و تحسین و تحسین بود که داشت از درون من شعله ور میشد واقعا لذت میبرم ماشالا بهت
وای چقدرر تحسینت میکنم اصلا اومدم یک چیز دیگه بنویسم نمیتونم واقعا چطورییی اینقدر خوبیی توو!؟ منم میخوااممم
یک نکته ایی رو متوجه شدم اینکه چقدر گفتگو هات با خودت قشنگ شده چقدر در صلح رفتی با خودت چقدر حال میکنی با خودت و جهان هم دقیقا اونو برمیگردونه بهت
مرجان ویژگی های بینظیری که داری همیشه برام تحسین برانگیز بود از همون اول که تعهدت رو شروع کردی توی کشف قوانین که کامنت بزاری
یادته که همه اینا با یک کامنت نوشتن تو توی سفر به دور امریکا برام شروع شد و بعد الهاماتی که گرفتی تا کشف قوانین رو شروع کنی میدونی هدایت در این حد میتونه دقیق باشه
یک اقدام کوچولو که ما فکرشو نمیکنیم مرجان میتونه تاثیر های بزرگی توی زندگی ما بزاره یعنی همین کامنتی که من مینویسم هر اقدام کوچولویی که میکنم به ظاهر تاثیر خاصی جز همون چند دقیقه ایجاد نمیکنه اما قشنگ میتونه کل زندگی مارو. تغییر بده یکم. فکر کنی درمورد این موضوع متوجه میشی چی میگم و تا چه حد میتونه گسترده باشه
تفکر در این موضوع باعث میشه که. اولا بیشتر روی هدایت های خدا حساب باز کنیم
دوما بیشتر حواسمون باشه چه کارهایی رو انجام میدیم و نمیدیم
مرجان چقدر ازت درس فراوانی گرفتم
من دیروز روی فراوانی اومدم کار کنم هدایت شدم به عظمت این جهان و سیارات و بینهایت ستاره و بعدش عظمت بدن که واقعا در نوع خودش بینظیره
و دیدم این خدایی که ما میگیم اصلا خاصیت خلقتش فراوانی بوده.
حالا ویژگی خالق بودن رو خدا به من داده خب اونم جنسش از فراوانی باید باشه دیگه اصلا طبیعیش اینه که پول و ثروت (که خلق دست ماست) فراوان باشه همینطوری که خدا هرچیزی رو زیاد خلق کرده اینقدرر از همه چیز زیاده و داره زیاد تر میشه که حد نداره این جهان هم که اصلا کمالی نداره صد هزار سال هم عمر کنم بازم اینقدر چیزی هست که تجربه کنم که حد نداره
چقدر فراوانی
توی کامنتت گفتی حتی یک ایده هم میتونه زندگی تورو کن فیکون کنه و چقدرزیبا گفتی حالا نکته ماجرا اینه که خدا سرشار از این ایده هاست و هر لحظه هم این ایده هارو داره میفرسته برای ما یعنی به نظر من اینطوریه که همین الان کلی ایده داره توسط خدا برای من ارسال میشه همش هم همزمان چون اصلا خدا که توی زمان جا نمیگیره فقط برمیگرده به ظرف من! و همیشه این ایده ها هست، راهکار ها هست هرلحظه که بخوای هست توی هر موقعیتی که بخوای
چگونگی و چطوریش رو من چیکار دارم دیگه راهش هست فقط باید تمرکز رو بزارم روی خودم و ای کاش که اینو بیشتر باور کنم. و ایمان بیارم بهش
مرجان من دو سه بار اومدم برات بنویسم نمیدونم دستم به نوشتن نمیومد حتی چند جمله هم نوشتم اما باز پاک کردم اما مثل اینکه الان وقتش بوده
مرجان جان واقعا مرسی که داری موفق تر و بهتر عمل میکنی مرسی که داری نتیجه میگیری چقدر این موضوع به خود من داره کمک میکنه اصلا خودخواهانه هم بخوام نگاه. کنم باید صد بار تحسینت کنم که اینقدر فوق العاده ایی تو
الان جایی هستم که طبق معمول با بهبود گرایی بهترین اقدام نوشتن هست و من دارم با قلبم برات مینویسم…
اینقدر خوبی من دلم نمیاد از کارای خودم بگم میخوام فقط تورو تحسین کنم:))
ولی بزار یک ذره هم از خودم بگم
مرجان جون من متوجه شدم که یک مهارتی که همچنان باید روش کار کنم دیدن رشد و پیشرفت هام و کارهای مفیدی که توی روز کردم و دیدم چقدر تو خوشگل اینکار رو میکنی و اینقدر تحسینت میکنم واقعا چه خوب میتونی رشد و. پیشرفت هات رو ببینی
افرین بهتتت که اینقدر خوب دوسداری عمل کنی به چیزایی که یاد میگیری
دیروز من به طرز معجزه اسایی تمرکز داشتم حالا فارغ از اینکه چه. کارایی انجام داذم. همین جنس تمرکز خودش برای من کلی تشویق باید باشه فکر کن اینقدر تمرکزم بالا بود که تا ساعت 8 شب هیچی جز آب نخوردم زور نمیزدم ها! این تمرکزه خودش منو میکشوند ماشالا به خودم
بعد دیدم چقدر من واقعا اینقدر وقتم، اهدافم، کارهایی که دارم برای انجام دادن ارزشمند هست که من حتی نخوام روند رو قطع کنم حتی بعد دیدم چه تغییرات خوبی در من همین چندروزه وجود اومده درمورد اش مرجان دیشب روی قسمت یک همین سلسله فایل ها نوشتم حالا نمیدونم این زودتر منتشر میشه یا اون ولی خیلی برای خودم مفید بود اون کامنت 4 بار فکر کنم خوندمش خودم
مرجان جان هرروز که میگذره تحول بیشتری در من به وجود میاد مرجان من چیزای تحسین برانگیز زیادی دارم فقط میگم باید عالی بشم توی دیدنشون میخوام استاد بشم توی اینکار خیلی حس مبکنم نیاز دارم چون به نظرم چیزی که این روزا میتونه یک کوچولو وسط مسیر سنگ بندازه همین دیدگاه کمالگرایانه است که میگه تو به اندازه کافی پیشرفت نمیکنی در طول روز و نمیتونه پیشرفت هارو ببینه اما مرجان کامنت های تو رو وقتی میخونم میبینم خوب این موضوع رو رعایت میکنی منم خیلی بهتر شدم اما بازم سوالِ چطور از این بهتر رو میخوام از خودم بپرسم
این روز ها که روی این فایل و اگاهی هایی مربوط به حل مسائل دارم کار میکنم متوجه اهمیت سوال های خوب شدم
متوجه جاهایی که هنوز دارم کمالگرایی به خرج میدم شدم
حتی متوجه شدم چقدر ادمی بودم که اژ مسائل و چالش ها فرار میکرده…
روی این فایل مقاومت داشتم چندباری ذهنم میخواست ازش فرار کنه اما من فهمیدم که اگر ورودی زیادی نسبت بهش بدم کم کم. خود ذهن کمکم میکنه تا حد معقولی بهتر شدم
اما بیماری کمال گرایی
مرجان جان من خیلی خوب درمورد این موضوع دیشب بهم اگاهی داده شد واقعا وقتی کامنت دیشب خودم رو میخونم باز چیزای جدید یاد میگیرم و لذت میبرم
چقدر اون موقع که اون کامنت رو داشتم مینوشتم احساس بینظیری داشتم سرشار از. تمرکز بودم
دیشب البته یکم مغزم بخاطر حجم ورودی هایی که بهش داده بودم ارور میداد نمیدونستم حالم خوبه یا بده ولی خب همونم قشنگه:)
مرجان عزیزم داشتم الان فکر میکردم که چطوری بیشتر تغییراتم رو ببینم بعد قانون توجه اومد تو ذهنم که اقا وقتی که تو درمورد تغییرات مثبتت صحبت کنی، ببینیشون، گفتگو های ذهنیت رو جهت بدی توی این موضوع بهتر میشی
مرجان این چندروزه که این سلسله فایل ها اومده روی سایت قشنگ احساس میکنم که احساس لیاقتم داره میره بالاتر داره رشد میکنه و چه احساس لیاقت حس جالبیه و چقدر روی عملکرد ما تاثیر میزاره
نمیدونم این کامنت داره قاطی پاتی میشه یا نه اما بلاخره دارم مینویسم از هیچی بهتره حداقل ذهنم روی موضوعات الکی جهت دهی نمیشه.
امروز صبح که بیدار شدم متوجه شدم که مقاومت هام درمورد این موضوع داره کمتر میشه خداروشکر و مرجان من همیشه یکی از مشکلاتی که داشتم این بود که در انتخاب هدف یا قدم های روزانه به شدت کمال گرا بودم و توی تمرین جلسه 5 کشف قوانین هم همیشه این مشکل رو داشتم برای همین همش ازش فرار میکردم اما با منطق هایی که دیشب برای خودم نوی کامنت ام نوشتم بهتر شدم روی این موضوع…
امروز صبح داشتم به موضوع تشخیص اصل از فرع و تمرکز گذاشتن روی اصل فکر میکردم بعد یادم اومد برات کامنت نوشتم درمورد این موضوع و بعد اومدم کامنت خودم رو بخونم میخوام بیشتر این موضوع رو در عمل اجرا کنم
مرجان عزیزم نمیدونم چرا مغزم الان مقاومت پیدا کرده برای نوشتن این کامنت من همینجا کامنت رو تموم میکنم تا پاکش نکردم(خنده)
بینهایت تحسینت میکنم و بینهایت دوستت دارم تو فوق العاده ایی:))
مهدی جانن سلاام
خدایااا شکرتتت چقدرر بهبود دادی خودتو پسر دمت گرم لذت بردم از کامنت زیبات و واقعا تحسین ات میکنم چقدر خوب شد که اومدی با عشق نوشتی و از خودت تعریف کردی همینکه اینارو نوشتی یک درجه دوباره ظرفت رو بزرگتر کرده تا بهبود و پیشرفت بیشتر رو تجربه کنی
خیلی خوب شد که شروع کردی به عمل کردن به چیزایی که یاد گرفتی این حس تغییر خیلی قشنگه
واقعا ادم وقتی که توجهش رو میزاره فقط روی خودش و دیگه نظر بقیه مهم نیست چقدر ارزش داره
وقتی ادم یاد میگیره حسابی تحسین کنه چقدرر ارزشمنده
من این تحسین کردن رو این چندوقته که این دوره اومده خیلی خوب در خودم ایجاد کردم نکته اش که تونستم خیلی خوب ایجاد کنم میدونی چی بود؟ به همه با این دید نگاه میکردم که فرصتیه تا تحسین کنمش و یک ذره توی تحسین کردن خوب شم و اینقدر افراد زیادی رو تحسین کردم که دیدم داره عادتم میشه دیگه و خیلی خوب در من به وجود اومد و بعد اژ اون تحسین ها دیدم خودم چقدر تغییر مثبت کردم.
امیدوارم بترکونی و اینقدر موفقیت پشت موفقیت که کیف کنیم خدا یارو نگهدارت
سلام سحر عزیز
خداروشکر میکنم که فرصتی برام فراهم شد تا بنویسم
چقدر از کامنت زیباتون لذت بردم و تمام وجودم سراسر تحسین شد از اقداماتی که انجام دادی و مرسی که برام گفتی دوست خوبم
خیلی انرژی گرفتم از کامنتتون هم اولین بار که خوندمش و هم الان که دوباره شروع به خوندن کردم.
میدونی من اون تاثیر رو بعد از اینکه اون کارهارو انجام دادم کامل در شخصیتم دیدم و اینکه چقدر آدم داره بزرگتر میشه با همین کارهای کوچکی که انجام میده
نکته ماجرا اینجاست کانون توجه غالب ما تعیین میکنه که اون کار فارغ از اینکه کوچک هست یا بزرگ به چه میزاان به من اعتماد به نفس بده
این روز ها خیلی دارم بیشتر درک میکنم کههمه چیز مربوط به خودمونه همش رو داریم خودمون خلق میکنیم ،منم که تعیین میکنم از یک فایل چقدر نتیجه بگیرم ،منم که تعیین میکنم موفقیت یک فرد باعث رشد من بشه یا نه (موضوعی که قسمت اول بهش اشاره شد )،منم که مشخص میکنم موفق بشم یا نشم ،منم که تعیین میکنم تک تک اتفاقات رو
من تا جایی که بتونم سعی میکنم این اصل رو به خودم یاداوری کنم ،با خودم مرور کنم ، توی کامنت هام بهش اشاره کنم … چون حس میکنم باید بره توی وجودم و این کار فقط با تکرار امکان پذیره
این سلسله فایل ها همینو داره به ما میرسونه
میدونی سحر من قبل از اینکه این فایل ها بیاد رو سایت وسطای سفر به دور آمریکا بود فکر کنم که به خودم گفتم دوست دارم که یک جریانی پیش بیاد که من تمرکزم رو بزارم روی اون موضوع و این سلسله فایل ها همون چیزی بود که من میخواستم اما احساس میکنم امکان داره یادم بره و باز تمرکزم رو پخش کنه برای همین الان نوشتم تا بیشتر بره تو ذهنم …
خیلی بنظر من تمرکز گذاشتن روی یک نقطع میتونه مفید تر باشه تا اینکه هعی تمرکزمون رو پخش کنیم این ور و اون ور
حالا این سلسله فایل ها فرصتی رو برای من فراهم کرده تا من تمرکزم رو بزارم روی این فایل ها
یعنی تا الان که سه قسمت از این فایل اومده روی سایت بیا مرور کنیم انتظاراتم چیه از این فایل ها
قسمت اول :باید اینقدر تمرکز بزارم روی این قسمت و اینقدر خوب اینکار رو بکنم و تمریناتش رو انجام بدم و تمام ورودی های ذهنم رو مربوط کنم به همین فایل که من حسابی یاد بگیرم موفقیت دیگران رو تحسین کنم و اینقدر اینارو تکرار کنم که بره توی وجودم ،
من خودم وقتی که قسمت اول اومد توی سایت واقعا تمرکزم رو گذاشتم روی همون موضوع و ادامه دادم و ادامه دادم و دیدم چقدر شخصیتم تغییر کرد دیدم چقدر دارم افراد رو تحسین میکنم ،چقدر دیگه تمرکزم رفته روی خودم
میدونی چیه بنظر من اگر تکرار نکنیم و روند تمرکز رو قطع کنیم یادمون میشه خیلی زود و این باید مستمر باشه و باید همواره ادامه بدم و ادامه بدم و نکته ماجرا اینه که چون این فایل ها فایل های پویا و فعال سایت هستند خودش انگیزه بیشتری میده به من برای فعالیت کردن روشون
جالبه من قبل از اینکه این فایل ها بیاد روی سایت یادمه که همینطوری خیلی هدایتی با فایل شماره 7 الگو های تکرار شونده برخورد کردم
من درست حسابی تمرینات اون سلسله فایل رو انجام نداده بودم و انگار حس میکردم اونقدر تاثیر گذار نیست تا همین چندوقت پیشا که روی فایل 7 کار کردم و عمیق شدم روش و درمورد الگوی تکرار شونده تکرار اشتباه صحبت شده بود
من اولس سخت بود برم پیدا کردن الگو های تکرار شونده اما روی همون فایل موندم و اخر سر فکر میکنم 18 تا الگو پیدا کردم و روشون کار کردم و تحول خیلی زیادی روی شخصیتم به وجود اورد که خودم حیرت کرده بودم که واقعا یک فایل اینقدر میتونه تاثیر گذار باشه؟ و بعد از اون تصمیم گرفتم از هر فایل نهایت استفاده رو بکنم چون این فایل ها نیستند بنظرم که تعیین میکنه چقدر اتفاق خوب بیفته و چقدر رشد حاصل بشه بلکه این افراد هستند که اون رو مشخص میکنند من خیلی دوست دارم متعهدانه این فایل هارو ادامه بدم و تمرکز بزارم روشون و شکل فکر کردن مغزم رو تغییر بدم
قسمت دوم : با این قسمت من یاد میگیرم از مسائلم فرار نکنم و با دیدگاه متفاوت نتایج متفاوت بگیرم به نوعی که هر مسئله پله ایی باشه برای رشد و پیشرفت و اینقدر خوب این رو در خودم ایجاد کنم که واقعا پشت سرهم برم چالش ها و مسائل جدیدی رو حل کنم
سخر جان این جلسه رو من خیلی نیاز دارم در خودم ایجاد کنم چون متوجه شدم که خیلی وقت ها باید برم تو دل چالش ها ولی این کار و نمیکنم و دوست دارم بره توی وجودم چالش حل کردن و شخصیتم تغییر کنه
توی قسمت سوم : ما یاد میگیریم که به اشتبااهات جوری شکل بدیم که نه تنها باعث ناامیدی و ادامه ندادن ما نمیشه بلکه باعث صد ها پله رشد و یادگیری بیشتر میشه
نکته اینجاست که باید نهایت استفاده رو از این فایل ها ببریم و بهترین خودمون رو ارائه بدیم برای درک و عمل به هرانچیزی که داریم میشنویم
البته این هدف من در این بازه زمانی هست وگرنه امکان داره بقیه در حال کار کردن روی یک دوره دیگه یا هرچیزی باشن
اما من الان انتخاب کردم که تمرکز رو بزارم روی این فایل ها
برای همین هم اگر میبینم که دقیق عمل نمیکنم یا نیاز دارم درک بیشتری داشته باشم فرار نمیکنم بلکه اینقدر ورودی به ذهنم میدم درمورد این موضوع تا بره توی وجودم
سحر جان من اون زمان که قسمت یک هنوز روی سایت بود به طرز معجزه اسایی تحسین کردن رو در خودم ایجاد کردم اما حس میکنم میخواد این موضوع یکم کمرنگ و کمرنگ تر بشه در من و این دوباره داره بهم یاداوری میکنه که همیشه روی این موضوع باید حواسم باشه و هرچیزی رو فرصتی بدونم برای تحسین کردن ،
یکی از راه هایی که من تونستم توی این موضوع خوب بشم همین بود که واقعا هر فرصتی گیر میاوردم افراد رو تحسین میکردم
این کامنت نوشتن ها هم خیلی کمکم میکنه که خیلی بهتر اموزه هارو درک کنم و اجرایی کنم
چقدر خوشم اومد اونجا که گفتی کسب و کار خودمو شروع کردم سخر بینهایییت تحسینت میکنم اینقدر خوشحالم که این احساس رو داری تجربه میکنی و چقدر قشنگه واقعا
آفرین بهت که اینقدر خوب داری عمل میکنی
مرسی که برام نوشتی و چقدر خوشحالم کردی
خدا یار و نگهدار و هدایتگرت به سمت زیبایی های بیشتر
مریم جاان سلام
وایی ایوللل بهتت دختر چه خوب تصمیمی گرفتی که فضا رو برای خودت اینقدر زیبا و لذتبخش کنی و چقدر واقعا احساس قشنگی به آدم میده
میدونی من یک موضوعی رو متوجه شدم اینم اینه که واقعا صرف اینکه ما در چالش باشیم خودش خیلی مهمه و سعی کنیم با حل هر چالش بلافاثله چالش بعدی رو مشخص کنیم یا مسئله بعدی که میخوایم حلش کنیم وگرنه بعد از اینکه یک موضوعی رو حل کردیم خیلی سریع دوباره برامون عادی میشه و برمیگرده به حالت قبل اما اگر ذهنمون رو بمبارون کنیم از چالش های مختلف میفهمیم دیگه انگار به ذهن اجازه نمیدیم که به چیز دیگه ایی توجه کنه و این توجه کنترل شده ما به شدت به رشد ما و اعتماد به نفسمون کمک میکنه
و چقدر خوبه که اینقدر این کار رو انجام بدیم تا برامون عادت بشه
من خودم بعد از اینکه اتاق رو مرتب کردم و لپ تاپ رو اوکی کردم دیدم که ذهن من ناخوداگاه بیشتر داره چالش های دور ورش رو شناسایی میکنه و میخواد بره حلش کنه و این موضوع خیلی به من داره کمک میکنه که درسته شاید اون چالش ربطی به یکسری مسائل نداشته باشه اما درسی که بهت میده و الگویی که برات داره خیلی کمکت میکنه که تو توی مسائل دیگه بهتر عمل کنی
من کلا درک درستی از مسائل نداشتم و هنوزم البته باید روی این موضوع کار کنم به همین منظور رفتم یکم کامنت های نتایج دوستان از دوره حل مسائل رو خوندم و دیدم نسبت به مسائل وسیع تر شد
من فهمیدم که حتی ترسیدن از شروع یک کاری خودش میتونه مسئله ایی باشه که باید حل بشه و خب ریشه یابی بشه
همچنین متوجه شدم اکثر ریشه ها از باور ها نشات میگیره یعنی توی همین موضوع ترس امکان داره ریشه اش باور کمبود باشه و راه حلش ایجاد باور فراوانی هست
همچنین با خوندن اون کامنت ها بیشتر درک کردم اینکه میگن ریشه مسائل رو پیدا کنیم یعنی چی و چطوری ریشه رو حذف کنیم
البته هنوز باید ورودی دادن به ذهنم رو درمورد این موضوع ادامه بدم تا بیشتر و بیشتر درک کنم
خیلی دوست دارم که الان که توی این سلسله فاسل ها هستیم جمله به جمله حرف های استاد رو گوش بدم و با تمام وجودم عمل کنم با وجود اینکه عالی تا الان عمل کردم اما مغز بازم میخواد نجوا بده و من میخوام اینقدر ذهنم رو بمبارون کنم از تغییر که دیگه نتونه ذهنم بهم نجوا بده
میدونی حتی من کامنت هایی که مینویسم رو همش رو فرصتی میبینم تا بازم توی این مسیر بهتر بشم حتی این کامنتی که برای شما مینویسم فرصتیه برام تا تحسینتون کنم و باز قدرت تحسینم بره بالاتر فرصتیه تا درمورد مسائل صحبت کنم ،فرصتیه تا درمورد این سلسله فایل ها و برنامه هام صحبت کنم و…
و واقعا اینطوری دوست دارم ذهنم رو بمبارون کنم
مریم جان مرسی که با کامنت نوشتن برام بهم انرژی دادی و این تحسین های قشنگت نشون از درون زیبای خودت میده
خدا یار و نگهدارت
مهتاب جان سلام
افرین بهت که اینقدر سریع ایده میگیری و عملی میکنی و اینقدر بهبود گرا شدی دمت گرم واقعا
میدونییک موضوع خیلی جالبی رو از کامنت خودم متوجه شدم گفتم بیام بگم
من قبلا (چند سال پیشا شاید ) فکر میکردم که لپ تاپ به صورت لبتاپ نوشته میشه و کلا همینطوری هم تلفظش میکنن افراد بعد فهمیدم که نه این یک کلمه مرکب از دو واژه انگلیسی لپ و تاپ هست (مثل دسکتاپ) ولی خیلی وقت ها عادت داشتم مثل قبل میگفتمش و مینوشتمش بعد که کامنتم رو نوشتم و داشتم میخوندمش دوباره دیدم اینطوری نوشتم باز خخ و برام خیلی جالب بود و دوتا تغییر شخصیتی خیلی قشنگیو بهم مهتاب یاداوری کرد که بعد از این سلسله فایل ها در من به وجود اومده
1.کمرنگ شدن نظر دیگران در زندگیم (با فایل شماره1)
2. سرزنش نکردن خودم بخاطر اشتباهی که مرتکب شدم(با فایل شماره 3)
باور کن مهتاب اگر سینای قبلی بود میگفت این چه اشتباهیه که کردی الان بقیه که کامنتت رو خوندن چی فکر میکنن و خلاصه منو سرزنش میکرد اما الان واقعا خندیدم به این اشتباهم و خیلی برام جالب بود و درسشو گرفتم و رفتم و اتفاقا فرصتی دیدم که بفهمم چقدر خوب دارم تغییر میکنم و خیلی خوشحالم از اینکه این اتفاق افتاد تا من ببینم چقدر تغییر کردم
خیلی خوشحال شدم برام نوشتی
راستی خیلی برام ارزشمند بود که چند جمله ایی که برام نوشتی رو با لبتاپ (عهه ببخشید لپ تاپ ) نوشتی :))))
خیلی انرژی گرفتم ازت مرسیییییی
خدایار و نگهدارت
سلااام دوست عزیزم
مرسی از نگاه پر از لطف و زیبات و چقدر خوشحالم که انگیزه گرفتی و چه خوب واقعا عضو یک همچین خانواده ایی هستیم هممون و شما که امروز که دارم اینو مینوسم 60 روزه که عضو سایتی ایول بهت من خودم از روز 500 ام تازه اولین کامنت هام رو نوشتم :)
میدونی جالبی این کامنت و داستان چیه اینه که من در حین تمیز کاری بهم الهام میشه برم لپ تاپ رو دربیارم و به خودم تعهد بدم که حتما با لپ تاپ بنویسم کامنتم رو و بعدش زمانی کامنتم بلاخره منتشر میشه که جایی قرار بگیره که یکسری افراد اونو ببین و بخونن و میدونی این همزمانی ها وقتی به الهاماتمون گوش میدیم برام خیلی جالبه
دوست عزیزم خیلی خوشحالم که برام نوشتی هرموقع دوست داشتی بازم اینکار رو بکن چون واقعا خوش حال میکنی منو
ممنونم ازتتت و حسابی تحسینت میکنم
خداوندیار و نگهدارت