کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.
سوال این قسمت:
به اشتباه مهمی که اخیرا انجام دادی فکر کن. در آن زمان چه واکنشی داشتی و چطور با خودت برخورد کردی؟
آیا احساس شما این بود که:
” اشتباهی است که رخ داده و اشکالی ندارد. ببینم چه درسی برایم دارد؛ ببینم چه تغییر یا بهبودی ایجاد کنم که در آینده این اشتباه تکرار نشود؛ ببینم چطور می توانم در این موضوع بهتر شوم”؛
آیا به شدت خود را سرزنش کردی!
آیا آن اشتباه را به شخصیت خود وصل کردی و به احساس ناتوانی رسیدی؟!
آیا به این نتیجه رسیدی که کلا به در این کار نمی خوری؟!
تمرین این قسمت:
نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی. سپس با دقت توضیحات فایل را گوش بده، نکته برداری کن و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل تمرین را به شکل زیر انجام بده:
مرحله اول:
به اشتباه اخیری که مرتکب شدی فکر کن و با جزئیات آن را توضیح بده.
مرحله دوم:
توضیح بده وقتی آن اشتباه رخ داد، چه احساسی داشتی؟ چطور واکنش نشان دادی و چه برخوردی با خودت داشتی؟
آیا خودت را سرزنش کردی؛
آیا به توانایی هایت شک کردی و از ادامه کار نا امید شدی؛
یا اینکه تمرکز خود را بر درس ها و بهبودهایی گذاشتی که آن اشتباه می تواند برایت داشته باشد؟
مرحله سوم:
با توجه به توضیحات استاد عباس منش درباره ذهنیت قدرتمند کننده و محدود کننده در برخورد با اشتباه، به این موضوعات فکر کن که:
- چه درس هایی می توانی از اشتباه اخیر خود بگیری تا در موقعیت های مشابه آینده، عملکرد بهتری داشته باشی؟
- این اشتباه چه فرصت هایی برای بهتر شدن برایت دارد؟
- از چه زاویه قدرتمندکننده ای باید به این اشتباه نگاه کنی تا نه تنها به توانایی هایت شک نکنی بلکه برای بهتر شدن، انگیزه بگیری؟
مرحله چهارم:
پس از تفکر و پاسخ به سوالات مرحله قبل، بنویس چه ایده ها و راهکارهایی داری تا آن درس ها و بهبودها را در عمل اجرا کنی؟
از میان تمریناتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با توضیحات این تمرین داشته باشد، به عنوان تمرین انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نظرات و تمرینات تأثیرگذار شما در بخش نظرات این قسمت هستیم.
منابع کامل درباره محتوای این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 3306MB32 دقیقه
- فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 331MB32 دقیقه
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته و مهربونم و همه دوستان خوبم در این سایت بهشتی
سؤال این جلسه
به اشتباهی که اخیراً مرتکب شدی فکر کن ببین وقتی اون اشتباهو کردی چه برخوردی با خودت داشتی
من عادت بدی که در گذشته داشتم این بود که وقتی یک اشتباهی می کردم ناخودآگاه این جمله نامناسب به زبونم میامد که: اِوا خاک به سرم دیدی چی شد(مثلاً غذام سوخت)، و خودمو سرزنش می کردم، البته سرزنش کردنم در اون حد شدید نبود که احساس کنم من کلاً ناتوانم در این زمینه بلکه اینجوری بود که چرا حواسمو جمع نکردم چرا دقت و تمرکز نکردم رو کارم
الان خدا رو شکر بعد از استفاده از آموزشهای استاد و بخصوص دوره شیوه حل مسائل با اینکه دو سه جلسه اول رو فقط کار کردم و دوره احساس لیاقت خیلی بهتر شدم، هم چند قدم از کمالگرایی بسمت بهبودگرایی پیش رفتم و هم با خودم دوست شدم و مهربونتر رفتار می کنم
مثلاً پریشب دیدم زمان خوابم رسیده و یک کمی هم گذشته و من تمرینات ورزشی امروزمو که معمولاً صبحها بعد از پیاده روی یکساعته روزانه انجام می دادم هنوز انجام ندادم
بخودم گفتم خانم خانما میخوای بخوابی و هنوز ورزشتو انجام ندادی
اولاً که اون جمله نامناسب رو به زبون نیاوردم که بگم (خاک به سرم) ورزشمو انجام ندادم، یعنی خیلی وقته که دارم تمرین می کنم آگاهانه اینو نگم هر چند که هیچوقت منظور خاصی از این عبارت نداشتم لقلقه زبونم بود و فقط طبق عادت می گفتم ولی به هر حال عبارت منفی هست و من میخوام و باید که از کلمات مثبت توی کلامم استفاده کنم
و ثانیاً اصلاً خودمو سرزنش نکردم و مهربانانه بخودم گفتم اشکال نداره عزیزم حالا پیش اومده، فردا تمرینات ورزشی دو روز رو با هم انجام میدم
من از این اشتباه درس می گیرم که ورزشمو تا عصر انجام بدم و به آخر وقت نندازم چون دیر میشه و کارهای دیگه هست و معمولاً وقت نمی کنم
و درسی که از این اشتباه گرفتم و بهبودی که ایجاد کردم رو هم در اینجا و هم در جنبه های دیگه زندگیم میتونم بکار بگیرم و اون هم اینه که کارها رو در وقت مناسبش انجام بدم
یه اشتباه دیگه که اخیراً داشتم این بود که ظرف شیشه ای سنگین پر از شربت رو که قطرش اندازه بطری آب یک و نیم لیتری بود و راحت تو دستم جا نمیشد رو می خواستم از یخچال بردارم بزارم روی کابینت آشپزخونه و چون موبایل تو دستم بود با یک دست برداشتم، تا اومدم بزارمش روی کابینت یه گوشه اش خورد به لبه کابینت و از دستم افتاد به زمین و شکست…و خودتونم می تونید تصور کنید که چه خبر شد، قسمت زیادی از کف آشپزخونه پر از شربت آلبالوی چسبناک و شیشه خورده شد و من یه لحظه مات نگاه کردم… ولی بلا فاصله گفتم اشکال نداره الان جمعش می کنم،پیش اومده دیگه فدای سرم، خدا رو شکر که شیشه تو پام نرفت و به خودم آسیبی نرسید
یعنی نه تنها خودمو اصلاً سرزنش نکردم بلکه کلی هم به خودم دلداری دادم و با خودم مهربون بودم و برخورد محبت آمیز داشتم، و سعی کردم که از زاویه بهتری بش نگاه کنم و بگم خدا رو شکر هیچ صدمه ای به من نرسید
من پذیرفتم که اشتباه کردن طبیعیه و قسمتی از روند یادگیریه و حتی موفقترین آدمها هم اشتباه می کنن، مهم اینه که از اشتباهم درس بگیرم و درسی که گرفتم رو عمل کنم بش تا دفعه های بعد اشتباهم رو تکرار نکنم
مثلاً در مورد افتادن شیشه شربت من درس گرفتم که روشم درست نبود من باید گوشی موبایل رو کنار میزاشتم و دو دستی شیشه بزرگ و سنگین رو بر میداشتم تا بهتر بتونم کنترلش کنم و از دستم نیوفته
و از این درس در موارد دیگه هم استفاده کنم و عمل کنم یعنی کارها رو از روش صحیح و درستش انجام بدم تا نتیجه بهتری بگیرم
وقتی به رفتارهام تو این دو مثال و موارد دیگه ای که برام اتفاق افتاده دقت می کنم می بینم که به لطف خدا و به برکت استفاده از آموزشهای ارزشمند استاد عزیزم واکنشهام نسبت به موضوعات مختلف از زمین تا آسمون فرق کرده، یعنی من طبق ذهنیت قدرتمند کننده دارم رفتار می کنم و واکنش نشون میدم
و متوجه یه موضوع دیگه هم شدم و اون هم اینه که اشتباهاتم به مراتب کمتر شده نسبت به گذشته، معنیش اینه که درس گرفتم از خیلی از اشتباهات قبلیم و دیگه تکرارشون نمی کنم
خدا رو هزاران بار سپاس برای این تغییرات مثبتم
سپاسگزارم اول از استاد عزیزم که این فایلهای بسیار ارزشمند رو برایگان در اختیار ما قرار میده
و بعد سپاسگزارم از دوستان نازنینم که این همه استقبال کردن و کامنتهای با ارزش و فوق العاده ای می نویسن و من این روزها وقتهای بیشتری رو مشغول مطالعه کامنتهاشون هستم
برای همه رشد و پیشرفت در همه جنبه های زندگی رو از خدای بخشنده و مهربان درخواست می کنم