ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 4

کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.

سوال این قسمت:

وقتی تغییری در روند روتین زندگی شما رخ می دهد، چه واکنشی نشان می دهید؟

خواه تغییراتی سطحی مثل تغییر دکوراسیون، غذا و … باشد یا تغییرات جدی تری مثل تغییر در منبع درآمد، محل زندگی، رابطه عاطفی و …

آیا در برابر آن تغییر مقاومت می کنی یا با آغوش باز از آن تغییر استقبال می کنی؟!

آیا آن تغییر را فرصتی برای تجربه های جدید، ورود به دل ناشناخته ها و رشد و پیشرفت می دانی یا به چشم “اختلال در زندگی ات” به آن نگاه می کنی؟! 


تمرین این قسمت:

نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی. سپس با دقت توضیحات فایل را گوش بده، نکته برداری کن و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل تمرین را به شکل زیر انجام بده:

مرحله اول:

چه تغییراتی در گذشته در زندگی شما رخ داده که در ابتدا در برابر آن تغییر به شدت مقاومت داشتی اما بعد از مدتی که آن شرایط تغییر یافته را تجربه کردی متوجه شدی نه تنها آن تغییر بد نیست بلکه چقدر به نفع شما بوده و چقدر به رشد شما کمک کرده است؟

بنابراین در مرحله اول تمرین، بر یادداشت کردن تغییراتی تمرکز کن که در گذشته در زندگی شما رخ داده و در نهایت نتایج مثبتی برای شما به ارمغان آورده است.

مرحه دوم:

برنامه ای قابل اجرا برای ” استقبال از تغییر” بریز و آگاهانه شروع به ایجاد یک سری تغییرات در روند روتین زندگی خود کن.

کلید: سعی کن آرام آرام و از موضوعات کوچک شروع کنی و با ایجاد تغییرات کوچک، ذهن خود را برای لذت بردن از تغییر آماده کنی. سپس در طی این روند، ذهنیت خود را به نحوی تغییر دهی که به جای مقاومت در برابر تغییرات، از آنها استقبال کنی و حتی به صورت ناخودآگاه به دنبال یافتن فرصت های رشد در دل تغییرات باشی.

در فایل این جلسه، مثالهای متعددی درباره نحوه انجام این تمرین توضیح داده شده که به شما کمک می کند موضوع را کامل درک کنید.

مرحله سوم:

یک یا چند عبارت تاکیدی مثبت بنویسید که کمک می کند ذهنیت شما در برابر تغییر بهتر شود و باورهای قدرتمند کننده ای در راستای استقبال از تغییرات، در ذهن شما ساخته شود.

مرحه چهارم:

به این 3 مورد فکر کن و با دقت پاسخ بده:

مورد 1: در حال حاضر چه تغییری است که می دانی باید در روند زندگی شما ایجاد شود اما به دلایل مختلف انجام آن را به تعویق انداخته ای؟

مورد 2: مورد را یادداشت کن و سپس توضیح بده چه برنامه ای برای اجرایی کردن این تغییر به تعویق افتاده داری؟

مورد 3: با توجه به آگاهی های این فایل، به صورت کلی از این به بعد چه برنامه ای برای ایجاد ذهنیت ” استقبال کننده از تغییرات” در زندگی ات داری؟


منابع کامل درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش | بخش اول

آموزه های این بخش از دوره قانون آفرینش، منطق هایی قوی در ذهن ما می سازد که مبنای استقبال از تغییر است. یعنی این آگاهی ها، آیتم های رنج و لذت را در اهرم ذهن ما به گونه ای اصلاح می کند که فرد به صورت خودجوش، جهادی اکبر برای ایجاد تغییرات بنیادین در باورهای محدودکننده به راه می اندازد.


سایر قسمت های این مجموعه

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 4
    252MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 4
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

490 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا دهنوی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2610 روز

    درود بر استاد عزیز

    قسمت 4

    سوال: وقتی تغییری در روند روتین زندگی شما رخ میدهد چه واکنشی نشان میدهید ؟

    الف) آیا در برابر آن تغییر مقاومت میکنی یا با آغوش باز از آن استقبال میکنی ؟؟

    پاسخ الف) به نظرم وقتی یک تغییری در روند زندگیم رخ میده بیشتر از اون که ازش استقبال کنم در برابر اون تغییر خیلی گارد میگیرم و مقاومت میکنم و انگار که همش میخوام این تغییره نباشه .. و ممکنه در برابر اون تغییره واکنش بدم و عصبی بشم …

    مثلا یه سری موضوعات ساده هست حتی توی خونه که باید تغییر کنه ولی خیلی وقته من از انجام تغییره فراری هستم.. حتی مثلا درست کردن سرپیچ یه لامپ!!!

    یا وقتی آشپزی میکنم اگر ایده ی جدیدی به من داده بسه که مثلا این بار بیا این مدلی آشپزی کن ازش استقبال نمیکنم و یا میترسم انجامش بدم چون میترسم اشتباه کنم و کارو خراب کنم …

    یا اگر یه وسیله خراب میشه میترسم برم سراغش چون میترسم اشتباه کنم و گند بزنم ..

    کلا در برابر حل کردن مسائل خیلی مقاومت میکنم و با شک و تردید خیلی زیاد نسبت به خودم و توانایی هام از اون مسئله استقبال نمیکنم…

    ب) آیا آن تغییر را فرصتی برای تجربه های جدید، ورود به دل ناشناخته ها و رشد و پیشرفت میدانی یا به چشم اختلال در زندگی ات به آن نگاه میکنی ؟

    پاسخ ب) به چشم اختلال در زندگی ام نگاه میکنم.. و فکر میکنم خدا داره اینجوری مجازاتم میکنه … و اگر اون تغییر قرار باشه به رشد و پیشرفتم کمکم کنه و تحربیات جدیدی رو وارد زندگیم کنه خیلی خیلی در برابراش مقاومت میکنم و میترسم ازش… تا اینکه اینقدر بلا سرم میاد تا با زور و فشار جهان از اون تغییر استقبال کنم که حتی در این وضعیت هم درست و حسابی موفق به انجام تغییر نمیشم.. در نهایت به این باور میرسم که (( لابد سرنوشتم همینه … لابد خدا برام نخواسته خوب زندگی کنم … یه سری چیزا مال از ما بهترونه .. من ادم ناتوانی هستم و نمیتونم تغیبر کنم… من عرضه ی تغیبر ندارم …ووووو )) یه عالمه ازین فکرای اینجوری میاد توی مغزم که مدام من رو تخریب میکنن…

    و یکی از مهمترین باورهایی که اجازه ی تغییر به من نمیده و باعث میشه به شدت در برابر یه سری موضوعات مخصوصا مسائل اساسی و مهم زندگی مقاومت کنم و تغییر نکنم این باوره که (( پول دراوردن خیلی سخت و زجر اوره )) …

    یعنی به خاطر این باور از تغییر های اساسی زندگیم فراری هستم و دربرابرشون مقاومت میکنم چون فکر میکنم در موقعیت جدید و در فضای جدید و مثلا شهر جدید باید به سختی و زجر و مشقت زیاد پول درارم پس ولش کن نمیخواد این تغییر رو انجام بدم و همین زندگی رو بچسبم و اصن خدا برام نخواسته و اصن سرنوشتم همینه !!!!

    یا موضوع بعدی اینه که مثلا خیلی میذارم یه سری موضوعات تلنبار بشه روی هم و بعد من یهو مثلا همت کنم اراده کنم یهو همه رو باهم تغییر بدم …

    مثلا خیلی میذارم ظرف های نشسته تلنبار بشه روی هم ..

    یا خیلی میذارم کارهای عقب افتاده تلنبار بشه روی هم..

    یا مثلا میخوام کتاب بخونم یهو مثلا میام کلی کتاب میریزم دور خودم !!!

    ……………………………………………………………………

    نکته :

    قبل از انجام تمرین وقتی صحبت های استاد رو شنیدم میخواستم برم پاسخی که به سوال بالا دادم رو تغییر بدم و به خودم بگم نه بابا دگ اینجوری هم نیستم …

    ولی موضوع اینجاست که سوال بالا در مورد اینه که نگرش من در مورد تغییر چیه ؟؟ نه اینکه چه تغییراتی تا الان ایجاد کزدم که !!!

    بله من یه سری تغییرات در زندگیم ایجاد کردم ولی با همون نگرش خیلی خیلی محدود کننده قبلی تغییرات رو درخودم ایجاد کردم که اغلبشون به خاطر فشار جهان بوده .. یعنی مجبور شدم اینکارو انجام بدم ..

    ولی موضوع اینجاست که با انجام تمرینات نگرش من در مورد تغییر از محدود کننده به قدرتمند کننده تغییر کنه و سپس با نگرش قدرتمند جدید اقدام به تغییر کنم !!

    پس پاسخی که به سوال بالا دادم نباید دست بخوره و اون پاسخ یک پاسخ صادقانه تر و واقعی تره که خودم و نحوه ی نگرشم رو بهتر بشناسم .

    ……………………………………………………………………

    تمرین :

    مرحله ی اول :

    چه تغییراتی در گذشته در زندگی شما رخ داده که در ابتدا در برابر آن تغییر به شدت مقاومت داشتی اما بعد از مدتی که آن شرایط تغییر یافته را تجربه کردی متوجه شدی نه تنها آن تغییر بد نیست بلکه چقدر به نفع شما بوده و چقدر به رشد شما کمک کرده است؟

    پاسخ من:

    الف) من یک سبک از یوگا رو تمرین میکردم که سبک سنگینی هم بود و خیلی هم به شدت روی این سبک تعصب داشتم و خیلی هم مغرور بودم نسبت به انجام این سبک از تمرینات یوگا … یک سبکی که یک اقایی نمیدونم خیلی سال قبل این رو بنیانگذاری کرده و الان افراد این سبک رو دقیقا کپی پیست میکنن و تمرین میکنن و من از اون افرادی بودم که به شدت متعصبانه به این سبک نگاه میکردم و هر چقدز که این رو تمرین میکردم میدیدم به جای اینکه بدنم سرحال تر شه به شدت دازم اسیب بدنی میبینم و خیلی هی دارم لاغر تر و نحیف تر میشم و توده ی عضلانی از دست میدم ولی همچنان به خاطر اون غرور مزخرف و اون تعصب مزخرفی که داشتم اون تمرینات رو انجام میدادم دقیقا به همون شکل !!!

    اخرش به این نتیجه رسیدم بابا این چه تمرینیه اخه .. این چه سبکیه اخه .. و خودم اومدم بعد از کلی بازخورد تغییر ایجاد کزدم توی نحوه ی انجام تمرینات اون سبک.. یه سزی حرکتا رو دیدم اصلا کاربردی نیستن و خیلی قدیمی هستن حذفشون کردم .. یه سری حزکت های دیگه رو سبک شخصی خودم رو درش دخیل کردم و به خودم گفتم به خدا وحی منزل نیست من اون سبک رو دقیقا اونجوری انجام بدم !!! هدف از ورزش اینه که من بدنم خوش فرم تر و قوی تر بشع نه اینکه اینجوری هی نحیف و لاغر مردنی شم که !!! و بعدش تغییراتی رو درش ایجاد کزدم که قبلا خیلی مقاومت داشتم در مقابلش و خیلی هم بهتر و اثر بخش تر شده برام … البته میگم به خاطر اون تعصب مزخرفم کلس یه خودم اسیب زدم …

    ب) در مقابل تغییر شغلم به شدت مقاومت داشتم حالا بنا به بازم اون تعصبات و غرورها و حرف مردم ها دگ !!! که مثلا کسب و کار خودته بچسب همینو ادامه بده و ازین حرفا … خب اولش خیلی مقاومت داشتم و بعدش وارد شغل های جدید شدم کلی تجربیات جدید به دست اوردم و بعدش کم کم خودم رو شناختم و وارد مسیر علایقم شدم و الانم شغل مورد علاقم رو دارم و کلی چیزای جدید یاد گرفتم .. البته بازم بعد ازاینکه کلی ضربه خوردم !!!

    ج) یه سزی ضعف های شخصیتی داشتم و دارم که توی دوره ی قانون افرینش درموردشون صحبت شده که من هیچ جوره نمیخواستم بپذیرم شخصیتیم ایراد داره و مدام ادعای واهی میکردم که من باور دارم کنترل زندگیم دست خودمه و ازین حرفا ولی از دوره ی قانون افرینش همچنان فراری بودم تا اینکه اینقدر به خاطر اون ضعف های شخصیتی ضربه خوردم و چک و لقد جهان رو خوردم که مجبور شدم اون دوره رو شروع کنم به کار کردن و البته خیلی از درس هاش رو با فشار جهان یاد گرفته بودم تا حدودی ولی بعد که دارم تمرینات اون دوره رو انجام میدم میبینم که چقدر داره اروم اروم اوضاع خوب پیش میره و چقدر خوب شد اصلا که من رفتم سراغ اون دوره !!! کاش همون اول اینکارو میکردم و اجازه نمیدادم اینقدر ضربه چک و لقد بخورم !!!!

    د) یه سری ادم ها توی زندگیم بودن که به شدت در مقابل تغییر این ادم ها و حذف این ادم ها مقاومت داشتم ولی بازم اینقدر این افراد شخصیت من رو تخریب کردن و مخصوصا یه دوستی داشتم که به شدت ادم نامناسبی بود و همیسه از من سو استفاده میکرد‌و خیلی ذهنیت خرابی داشت و باز هم با فشار جهان مجبور شدم این افراد رو از زندگیم کنار بذارم و الان میبینم که چقدز خوب شده برام و چقدر ادم های بهتر با فکز های بهتر دارم اروم اروم میام توی زندگیم و چقدر خوب شد برام دور شدن از ادم هایی که مدام بحث های پوچ و بیهوده ی سیاسی ووو چرت و پرت میکردن …

    ه) مقاومت داشتم در برابر خارج شدن از شهرستان ولی الان کار مورد علاقم در مرکز استانه و کلی چیز جدید از شهر جدید و موقعیت کاری جدید و شغل جدید یاد گرفتم ..البته فعلا رفت و امد میکنم .. ولی باز نسبت به موقعیت قبلیم راضی ترم .. باید خدا رو شکز کنم ..

    و) من خب یه سری از محصولات رو مینویسم صحبت های استاد رو و خب میومدم توی دفتر مینوشتم .. بعد مثلا کلی دفتر دورم جمع میشد و مثلا فلان دوره کلی پخش و پلا میشد توی چند تا دفتر و من هی میومدم دفتر پاره میکزدم و از اول شزوع میکزدم یه جا دگ مینوشتم و کلییی زمانم رو دوباره میذاشتم صرف نوشتن !!! و باز هم دوباره کلی همه چی در هم ور هم میشد و همچنان نمیخواستم این رویه رو تغییر بدم تا اینکه باز هم اینقدر بهم فشار اومد که رفتم برگه ی اچار خریدم و توی اون برگه ها دارم دوره ها رو تفکیک میکنم و قشنگ و مرتب دارم مینویسم و دگ دنبال این نیستم هی بزگه پاره کنم و هی از اول … کار رو اینجوری یکباره کزدم ..

    ز) در مقابل دیدن موقعیت های جدید مقاومت داشتم … بعد تصمیم گرقتم اروم اروم وارد ترسم شم و شهرهای اطراف رو بگزدم و چقدز خوب شد بزام و کلی جاهای جدید رو یاد گرقتم ..

    نتیجه گیری:

    در کل بیشتر از اینکه خودم مشتاق به تغییر باشم با فشار جهان مجبور به تغییر شدم!!!

    ……………………………………………………………………

    مرحله دوم:

    برنامه ای قابل اجرا برای ” استقبال از تغییر” بریز و آگاهانه شروع به ایجاد یک سری تغییرات در روند روتین زندگی خود کن.

    پاسخ من :

    1) عکس پروفایلم رو عوض کردم …

    2) امروز رفتم یه باشگاه بدنسازی جدید چون همیشه یه باشگاه ثابت میرفتم .

    3) چند روز پیش بر ترسم غلبه کردم و رفتم با یک فرد جدیدی برای کار صحبت کردم و درخواست کردم ازشون

    4) غذا رو به شیوه ی تقریبا جدیدی پختم .

    5) یه کانال یوتیوبی برای خودم درست کردم و حدودا دو سه روز یه بار پست میذارم توش و سعی میکنم ایده های جدید رو اجرا کنم.

    6) توی باشگاه بدنسازی تمرین ساق پا رو به روش جدیدی انجام دادم ..

    7) ابتدای این کامنتم رو به روش جدیدی شروع کردم.. همیشه مینوشتم سلام… الان نوشتم درود بر استاد عزیز

    8) توی یک ظرف جدید زیبا غذا خوردم.

    ……………………………………………………………………

    مرحله سوم :

    یک یا چند عبارت تاکیدی مثبت بنویسید که کمک می کند ذهنیت شما در برابر تغییر بهتر شود و باورهای قدرتمند کننده ای در راستای استقبال از تغییرات، در ذهن شما ساخته شود.

    پاسخ من :

    1) تغییر کردن بسیار لذت بخش و آسان است.

    2) من با تغییر کردن پیشرفت میکنم.

    3) تغییرات باعث بزرگتر شدن من میشود.

    4) جهان در حال تغییره و من هم باید هماهنگ بشم با تغییرات

    5) خداوند من را در راستای تغییر و بهبود حمایت میکند.

    6) پاداش ها رو افرادی میگرند که تغییر میکنند.

    7) تغییرات باعث میشه من همیشه تازه و سرحال باشم .

    ……………………………………………………………………

    مرحله چهارم :

    به  این 3 مورد فکر کن و با دقت پاسخ بده:

    مورد 1: در حال حاضر چه تغییری است که می دانی باید در روند زندگی شما ایجاد شود اما به دلایل مختلف انجام آن را به تعویق انداخته ای؟

    پاسخ مورد 1:

    الف) تغییر در محل زندگی:

    پاسخ الف ) در این زمینه همونطور که قبلا گفتم من محل کارم کرمانشاهه و این تغییر رو همین امسال ایجاد کردم ولی خودم همچنان شهرستان زندگی میکنم و رفت و امد میکنم تا محل کارم… ولی با وجود تلاش فراوانی که انجام دادم بعد از گذشت یکسال من هنوز موفق نشدم توی کرمانشاه ساکن شم و محل زندگیم اونجا باشه..

    من پارسال یه شغل خیلی نادلخواه داشتم که طی سال های سال من شغل رو انجام میدادم و خب میدونستم که باید تغییرش بدم ولی پذیرفته بودم که همینه و نمیشه کاریش کرد.. ولی امسال هم شغل موزد علاقم رو دارم و هم اینکه محل کارم یه شهر بزرگتره … ولی بعد از گذشت یکسال هنوز موفق نشدم توی کرمانشاه ساکن شم و واقعا رفت و امد کردن داره کلافم میکنه !!!

    شاید این موضوع به این دلیله که من گذاشتم اوضاع خیلی خراب شه و تمام پس اندازم رو سوزوندم و بعد این تغییر رو ایجاد کردم !!!

    من چند سال پیش هم برای رهایی از این شغل و این شهر مهاجرت کرده بودم تهران ولی اون موقع توی شرایط نسبتا خوبی دست به تغییر زدم ولی به نظرم اون موقع ایراد کارم این بود که خیلی گام بزرگی برداشتم و یهو از روستا پاشدم با کلی ذهنیت خراب مهاجرت کردم تهران .. یه حرکت خیلی شجاعانه ولی یه گام خیلی بزرگ !!! به همین دلیل قشنگ له و لورده شدم ومجبور شدم عقبگرد کنم شهرستان و خب بعدش تا مدت زیادی خیلی خیلی تحت فشار قرار گرفتم و واقعا اذیت شدم ..

    ولی امسال همونجور که گفتم اون تغییرات رو درحال انجام دادن هستم ….

    من مثل یه ماهی بودم که توی اکواریوم یا توی یه استخر کوچیک داشت شنا میکرد و خب یهو پریدم توی دریا و خب داشتم غرق میشدم و بعدش مجبور شدم برگردم …

    ولی من میتونستم اول از استخر بیام توی برکه شنا کنم !!

    و وقتی شنا کردن توی برکه رو یاد گرفتم برم توی رودخونه یا دریاچه شنا کنم … و بعدش تازه اون وقت میتونستم برم توی دریا شنا کنم !!!

    چوم یه ماهی قویتر با توانایی های بیشتر بودم… مثل این ماهی دندون تیزا … بعدش که رفتم توی دریا کوسه میشدم !!

    الان دارم سعی میکنم روند تکاملی خودم رو اینجوری طی کنم ..

    من هدف نهاییم اینه که یه وال خیلی بزرگ شم که توی اقیانوس شنا میکنه…

    خب پس اول باید شنا کردن توی برکه و رودخونه و دریاچه و دریا رو یاد بگیرم !!!

    فعلا که دارم تلاش میکنم بتونم توی رودخونه یا دریاچه شنا کردن رو یاد بگیرم…

    ب) تغییر در روابط:

    پاسخ ب) باید رابطه ی عاطفی برقرار کنم ولی میترسیدم ازین کار و همچنین یکسرس روابط رو کمپلت کات کنم که البته تاحدودی کات کردم ولی هنوز رابطه ی عاطفی برقرار نکزدم .. که البته یک مقدار بهتر شدم در برقراری روابط سطحی

    ج) تغییر در ضعف های شخصیتم :

    پاسخ ج) تمرینات دوزه ی قانون افرینش رو دارم انجام میدم و متوجه شدم خیلی خیلی ضعف دارم و مقاومت زیاد

    د) یادگیری زبان انگلیسی:

    پاسخ د) با وجودی که مدت هاست میدونم باید روی زبان انگلیسی کار کنم ولی هی دارم پشت گوش میندازم ..

    …………………………………………………………………..

    مورد 2: مورد را یادداشت کن و سپس توضیح بده چه برنامه ای برای اجرایی کردن این تغییر به تعویق افتاده داری؟

    پاسخ مورد 2:

    برای محل زندگی که توضیح رو در بالا دادم و یا میتونم به جای وابسته بودن به مثلا تهران اروم اروم همینجوری برم و بگردم و از شهرهای اطراف دیدن کنم و چیزای جدید تحربه کنم و به چشم یک سفر و ماجراجویی بهش نگاه کنم .. که البته در قسمت های قبلی راجبش توضیح دادم ..

    بزای یادگیری زبان انگلیسی میتونم خیلی قدم به قدم و زیزه ریزه حزکت کنم و سعی کنم هر روژ یک چیز کوچیک جدیدی یاد بگیرم ..

    ……………………………………………………………………

    مورد 3: با توجه به آگاهی های این فایل، به صورت کلی از این به بعد چه برنامه ای برای ایجاد ذهنیت ” استقبال کننده از تغییرات” در زندگی ات داری؟

    پاسخ مورد 3:

    استفاده از کلیپ انگیزشی شماره 3

    استفاده از عبارات تاکیدی مثبت تغییرات

    تحسین موفقیت های گذشتم و مرور همیشه اون ها

    نوشتن ترس هایی که قبلا برشون غلبه کزدم

    ایجاد تغییر با قدم های کوچک تا مسیر تغییر برام لذت بخش باسه و به نتیجه نچسبم

    تکرار بارها و بارهای این سلسله فایل های ذهنیت قدرتمند کننده در برابر محدود کننده

    دوره ی حل مسائل

    با هر تغییر کوچکی که ایجاد میکنم خودم رو تحسین کنم .

    و همچنین کار کزدن همیشگی روی دوره ی قانون افرینش

    موفق باشید ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: