کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.
سوال این قسمت:
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
تمرین این قسمت:
نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی. سپس با دقت توضیحات فایل را گوش بده، نکته برداری کن و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل تمرین را به شکل زیر انجام بده:
مرحله اول:
مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن.
کلید: ترجیحاً موضوعی را انتخاب کن که کسب مهارت در آن، به شما کمک می کند. خواه در شغل و درآمد شما، خواه در زندگی شما به هر شکل دیگری.
سپس یک هدف قابل دستیابی و معقول برای بهبود در آن مهارت را در نظر بگیر؛ پیرامون آن موضوع مطالعه و تحقیق کن؛ ایده های قابل اجرا برای شروع کار را یادداشت کن و قدم اول را در آن راستا بردار.
مرحله دوم:
در طی برداشتن هر قدم در راستای این هدف، بهبودهایی که در این روند ایجاد می کنی را ببین و در یک دفترچه یاد داشت کن. خیلی سخاوتمندانه این کار را انجام بده و حتی کوچکترین بهبودها را ببین و یادداشت کن. حتی بهبودهایی که ذهن شما می خواهد آنها را بی ارزش جلوه دهد را نیز جدی بگیر.
مرحله سوم:
در طی روند پیشرفت، لیست بهبودهای خود را مرور کن و با استفاده از این شواهد، مرتباً این نکته را به ذهن خود یادآوری کن که : حتی در مواردی که فکر می کردی به درد انجام آن کار نمی خوری و استعداد نداری، ببین چقدر پیشرفت داشته ای!
آگاهانه به ذهنت ثابت کن که تمرین و تکرار به اندازه کافی، قطعاً نتیجه می دهد و مهارت را ایجاد می کند. در نتیجه بر طبق این تجربه ها، استعداد اصلا مهم نیست بلکه مهم حرکت کردن، قدم برداشتن و مداومت در مسیر است.
در فایل این جلسه، مثالهای متعددی درباره نحوه انجام این تمرین توضیح داده شده که به شما کمک می کند موضوع را کامل درک کنید.
منابع کامل درباره محتوای این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5211MB27 دقیقه
- فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 526MB27 دقیقه
استاد الاساتید سلام
عرض ادب و احترام
استعداد چیزی بود که من از بچگی به خاطر مقایسه خودم با دیگران ازش رنج میبردم.
حافظه کوتاه مدت ضعیفی دارم اما حافظه بلند مدت عالی
میتونم بگم مثل شما .
یه کم که با فضا شما آشنا شدم
دیدم نیم کره چپ هستم.
به یادگیری موسیقی و هنر اصلا علاقه ندارم
بارها کلاس دف رفتم
اما نتیجه نگرفتم
چون از تکرار متنفر بودم
در واقع من از تکرار لذت نمیبردم
بر خلاف تمام موزیسین ها و نقاش ها که از تکرار و تکرار و تکرار لذت میبردند.
در واقع فهمیدم آدم های نیم کره راست همون موزیسین ها و نقاش ها و هنرمند ها
آدم های مودی هستند
با کمال احترام به همشون
گاها آدم های دو قطبی هستند.
چیزی که تو ذات من و شما نیست.
در واقع اگر تصمیمی میگیرم
قولی میدیم
خیلی خیلی پایبند هستیم.
بر خلاف اونها.
اگر حرفی میزنیم یا تصمیمی میگیرم با تکتک سلول هامون
به اون تصمیم حمله میکنیم
پاش میمونیم و تا وقتی بهش نرسیم آرام و قرار نداریم.
و
اما یه الگوی تکراری
توی نیم کره سمت چپ پیدا کردم
ما حداقل چندین شغل را تجربه میکنیم
بعد از یه مدتی اشباع میشیم.
مثل خودتون
تعمییر رادیو
کلوپ بازی های کامپیوتری
بعد تاکسی
تصمیم دست فروشی جوراب تو بندر
بعد کار توکشتیرانی
بعد سخنرانی
اما
اما
این نکته مهمه که قسمت کمی از بچه ها نمیدونند
اینکه
شما یه جایی که استاد سخنرانی بودید میخواستید از این کار بیرون بیاید و برید تو کار تولید خیار شور
یه چیز باعث ابقای شما شد
پاداش
پاداش شما چی بود
پولی که از دوره تند خوانی به دست آوردید
70 میلیون که بدهی های شما را صاف کرد
یه دوست های نزدیکتون به دوست من گفت شما پولی را که از تند خوانی ساختید را حتی به حساب خودتون نزدید و مستقیم زدید به حساب طلبکارها.
اونپاداش باعث شد
با اعتماد به نفس
دوره ثروت را بسازید و اون همه اتفاق خوب
اگر الهام دوره تند خوانی به شما نمیشد
قطعا شما هم جا میزدید
این نقطه عطف شما بود .
اینطور جمع بندی کنم
ما آدم هایی که نیم کره سمت چپ هستیم
مثل شما ، من ، ایلان ماسک ، فورد، ادیسون و…
قطعا باید از کاری که میکنیم لذت ببریم
و اگر تونستیم به پول برسیم
این لذت تکراری نمیشه
چون ذات ما
به دنبال ارتقای مسیره
ما ایده پرداز هستیم
ایده پرداز بودن و خلاق بودن زمانی ادامه پیدا میکنه
که نتیجه داشته باشه
اگر فالکون آخر ایلان ماسک به فضا نمیرفت
قراردادی با ناسا نمیبست
یک و نیم میلیاردی به دست نمیآورد
و مسیر زندگیش عوض میشد
و استعدادش
خفه میشد.
و دوباره شاخه به شاخه شدن ها
به نظر من استعداد
پکیجی از چنتا چیزه
لذت از مسیره کاری که انجام میدیم
پول ساختن
باعث تداوم میشه
بعد
نتیجه گرفتن
و ارتقا مسیره
در ضمن استاد
اگر شما تست روانشناسی DISC
را انجام بدید .
شما حدود 80 درصد تیپ شخصیتی D
دارید.
آدم های D
سلطه گر
رهبر
شجاع
جسور
بی کله
و…
هستند
این تیپ شخصیتی هم میتونه تاثیر گذار باشه
یه تیپ شخصیتی S
هیچ گاه نمیتونه یه رهبر مثل شما بشه چون
قاطعیت تو تصمیم هاش نداره
یادمه یه بار شما گفتید
من با خانم شایسته تو چالش های سایت مشورت میکنم
اما حرف اول و آخر را من میزنم
این یعنی
قاطعیت
این یعنی D بودن
این یعنی اگر تصمیمی اشتباه باشه مسؤلیت را میپذیری
اما بقیه تیپ شخصیتی اینطور نیستند
سپاسگزارم وقت گذاشتید و کامنت من را خوندید
باتشکر
میتی رستمی
از اصفهان