ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5

به نام خدا

سلام به استاد عزیزم

سلام به خانم شایسته زیبا و مهربان

سلام به دوستای الهی ام.

الان نزدیک به افطاره و خیلی حالم خوبه.

هوا خیلی خوبه باد خنکی میاد. توی حیاط خونه نشستم و بالای سرم کلی پرستو دارن پرواز میکنن.

چقدر حالشون خوبه.

چقدر با خودشون در صلحن.

چقدر فرکانس محیط خوب و مثبته.

خدایا شکرت.

چقدر من با این فایل ارتباط برقرار کردم.

چقدر با شنیدنش یسری نگرانی های بی‌مورد توی ذهنم برطرف شد.

چقدر باعث شد خودمو بیشتر دوس بدارم.

و اما نوشته های من برای این فایل:

~~~~~~~~~~~~~~~

-دیدگاهتون نسبت ب استعداد چیه؟(قبل شنیدن فایل)

معمولا وقتی یه کاری رو شروع میکنم و کمی بعد به چالش میخورم یا میبینم نتیجه اونجوری که میخوام (یا مثل بقیه) نیست. متاسفانه اولین چیزی که به ذهنم میاد اینه که نکنه من استعداد لازم رو ندارم. نکنه من برای اینکار ساخته نشدم.

و در مواردی که ضعیفم ذهنم نمیتونه قبول کنه که منم میتونم با تلاش و تمرین در حد اونایی که استعداد دارن نتیجه بگیرم.(ببین! همش دارم خودمو مقایسه میکنم. یه پاشنه آشیل)

ولی خب از وقتی با استاد آشنا شدم عادت کردم الگو هارو بررسی کنم تو اطرافیانم یا اشخاص معروف، این رو هم دارم میبینم که افرادی هستند که تو زمینه ای استعداد دارند اما بخاطر باور های غلطشون اصن موفق نیستن تو اون زمینه و اونطرف قضیه افرادی هستند که در اون زمینه، اوایل کار خیلی نتیجه قوی نداشتند و عادی جلو رفتن ولی بعد مدتی دیده شده که نتایجشون خییلی بهبود پیدا کرده و خیلی بهتر از افراد با استعداد شدن.

~~~~~~~~~~~~~~~~~~

-تمرین:مهارتی که فکر میکنید توش استعداد ندارید رو براش هدف گذاری و اقدام کنید.

من دو مورد رو مینویسم:

1_ ساختن بدن سالم، منعطف،عضله‌ای:

من همیشه ته قلبم دوست داشتم بدنم آماده باشه.

سالم باشم، عضلاتم خوش فرم باشن و انعطاف هم داشته باشم.

اما بدنم لاغره و این باور تو ذهنم جا افتاده که ژنتیکم اینجوریه (به نظرم ژنتیک رو میشه با استعداد شباهت داد)و نمیتونم عضلاتم رو رشد بدم.

و یا اینکه بدون خوردن مکمل و … نمیتونم.

نمیخوام رژیم رو بی تاثیر بدونما….

حالا برنامه دارم که ورزش منظم رو توی برنامم اضافه کنم. قبلا هم ورزش میکردم ولی الان مدتیه قطع شده.

2_ ارتباطات:

من چون آدم درونگرایی ام ، خیلی اوقات دوست دارم تنها باشم و توی یه جمع زیاد صحبت نمیکنم.

و من با این اخلاقم مشکلی ندارم.

اما

مسئله اینجاست که من الان توی برقراری ارتباط مشکل پیدا کردم، جوری که وقتایی هست که میخوام با یه نفر یا تو جمع. صحبت کنم ولی میبینم خیلی سختمه و نمیتونم این کارو بکنم.

مخصوصا در رابطه با دخترا .

به نظر خودم دلیلش اینه که فکر میکردم درون گرا ها کلا توی برقراری ارتباط ضعیفن و این یه باور شده برای من.

ولی الان که شناختم نسبت به خودم بهتر شده ، ب نظرم ضعفم در ارتباط گرفتن ربطی به درونگرا بودنم نداره. و فقط باورای غلط باعث شده فکر کنم من ذاتا تو ارتباطات ضعیفم.

حالا که اینو میدونم ، میخوام روش کار کنم و پله پله بهتر بشم.

برنامم هم اینه که با کتاب آیین دوست‌یابی شروع کنم. شمام اگه پیشنهادی داشتید، خیلی خوشحال میشم بهم بگید.

_

دوستتون دارم و خوشحالم توی این جمع صمیمی هستم.

خوش باشید