نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها

نگاه های متفاوت دوستان به سوال “چرا خیلی ها اعتقاد دارند که توانایی ورزشکاران در سنین بالاتر از ۳۰ سال، کاهش می یابد؟” و شیوه هایی که برای پاسخ به این سوال در بخش نظرات آن فایل ارائه شده است؛

از بررسی الگوهای موفقی که در سنین پیری موفق به کسب افتخارات بزرگی شده بودند،

تا توضیح علمی، تاثیر باورها بر عملکرد جسم و …،

دستاوردهایی عظیم برای خوانندگان دارد اگر، با اجرای این آگاهی ها در عمل و تکرار این روند، تبدیل به باور شود. بنابراین مطالعه چندین باره این پاسخ ها را به همه افرادی پیشنهاد می کنم که به دنبال راهی برای بروز توانمندی های شان برای رسیدن به خواسته های شان هستند.

اما اصلی ترین عاملی که موجب می شود نه تنها ورزشکاران ۳۰ سال به بالا، بلکه افراد زیادی پس از مدتی، دیگر دستاوردهای دوران جوانی را نداشته باشند، “از دست رفتن انگیزه هاست”.

افراد موفق بسیاری مانند ورزشکاران، خوانندگان، هنرمندان و …  پس از رسیدن به مدارج بالا و موفقیت های بزرگ، دیگر قابلیت های گذشته را از خود بروز نمی دهند. نه به این دلیل که آنها دیگر آن قابلیت های جسمی، ذهنی یا خلاقیت و…  را ندارند، بلکه انگیزه های گذشته، در وجودشان نیست و از نیروی “شور و اشتیاق” در وجود شان استفاده نمی کنند.

دلیل ارائه آنهمه توان، اراده و انرژی بسیار برای رسیدن به خواسته ها در دوره جوانی، انگیزه هایی است که فرد برای رسیدن به خواسته هایش دارد.  یعنی از آنجا که هنوز دستاوردی کسب نکرده، اشتیاق وافر برای تجربه خواسته هایش دارد. خصوصاً اگر به واسطه برخورد با تضادهایی مثل کمبودها، توهین و تحقیر شدن ها، اخراج شدن از کار، مورد تمسخر قرار گرفتن و … خواسته هایی شکل بگیرد که تمام وجودش سرشار از اشتیاقی سوزان برای داشتن آن خواسته بشود.

همه ما کارآفرینان موفقی را می شناسیم که شروع مسیر آنها، به واسطه اخراج از کار یا برخورد با مسئله ای بود که حلش برای آنها حکم مرگ و زندگی را داشته است.

وقتی چنین انگیزه هایی همراه با این باور که این تلاش قطعاً نتیجه می دهد، از راه می رسد، همان فردی که او را پیر و ناتوان می دانستیم، به گونه‌ای توانایی هایش را بروز می دهد و موفقیت‌هایی کسب می‌کند که از یک جوان ۲۵ ساله بعید به نظر می آید.

انگیزه ی برخواسته از دل چنین ایمانی که رسیدن به این خواسته ممکن است، قادر است ازهمان آدمی که او را ناکارآمد، تنبل، سست اراده یا بی استعداد می دانستیم، یک مدیر موفق، کارآفرین، پزشک و … بسازد که می‌تواند تاثیری عظیم در جهان پیرامونش بگذارد.


وقتی به زندگی خودم و دستاوردهای هزاران فرد موفق نگاه می کنم، متوجه می شوم که شروع هدایت همه ما به مسیر چنین برکاتی، از اولین قدمی شروع شده که برای حل مسئله ای برداشته ایم.

هر کسب و کاری که تاکنون در جهان بوجود آمده، به خاطر وجود یک مسئله و تلاش برای حل آن، شکل گرفته. هرچه آن کسب و کار موفق تر باشد، یعنی مسئله اساسی تری را حل نموده، یا راه حل ساده تری برای حل مسئله داشته یا مسائل تعداد بیشتری از آدمها را حل نموده.

هدفم از تهیه محصول ” شیوه برخورد با مسائل و حل آنها” این است که یادآوری نمایم که چه موهبت ها و برکاتی در دل مسائلی وجود دارد که اکنون درگیر آن هستی و فکر می کنی دنیا به آخر رسیده.

این را از زبان فردی می شنوی که تا همین ۱۰ سال پیش، قادر به تأمین اجاره یک اتاق سیمانی در بدترین محله بندرعباس یا حتی تهیه روغن برای پخت و پز نبود و تا مدت ها فقط غذای آب پز می خورد.

اما حالا که به دستاوردهای زندگی ام نگاه می کنم، وقتی به نعمت ها و ثروت هایی که وارد زندگی ام شده فکر می کنم، به خوبی می بینم که شرایط سخت گذشته و آن مسائل مالی به نظر غیر قابل حل، چگونه قدم به قدم مرا مجبور نمود تا به خاطر حل آن مسئله، توانمندی هایی را از خود بروز دهم و به گونه ای زندگی ام را بسازم که هیچ ربطی به آن گذشته نداشته باشم.

پس هرچقدر هم شرایط ات سخت یا مسئله ات به نظر غیر قابل حل باشد، مطمئناً از آن شرایط سخت تر نیست.

از مسائل ات نترس. از آنها فرار نکن یا نخواه که هیچ مسئله ای نداشته باشی.

به جای تسلیم این شرایط شدن و پذیرفتن آن به عنوان یک واقعیت تلخ و غیر قابل تغییر، از این مسائل انرژی بگیر برای بیدار ساختن نیرویی که در وجودت هست و منتظرِ اینچنین فرصتی برای بروز خویشتن است

بنابراین به این نیروی درونی فرصت اظهار وجود بده؛

روی جریان هدایت حساب کن؛

روی وعده ی ان مع العسر یسری ی خداوند و انا علینا للهدی او که هرگز خلف وعده نمی کند، حساب کن؛

این جنس از توکل و این جنس از باورها ظرف وجودت را به گونه ای رشد می دهد که همواره از همه مسائل ات بزرگتر باشی.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    593MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها
    20MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

451 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی میرفخررجایی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    امروز جمعه 1401/12/19 هستش من امروز و هم دیروز که از خواب پاشدم یک مقداری بی انگیزه بودم برای ادامه حرکت، حالا این بی انگیزگی از کجا میاد؟ از این جا که باور نداری که موفق بشی باور نداری که محصولت به فروش برسه، باور نداری که این مسیر جواب بده:

    پریروز روی فایل نشانه من کلیک کردم و منو برد به صفحه مصاحبه استاد با دوستان در کلاب هوس قسمت 15 که عادله و شکیبا و علی خوشدل عزیز صحبت کردن،

    صحبت خدا با من چی بود؟

    این بود که علی فقط ادامه بده این مسیری رو که داری میری به ایده ها الهاماتی که بهت میدم توجه کن و ((مسئله حل کن)) دقیقا حرفی که علی خوشدل زد((چه جالب اسمشم هم اسم خودمه علی)) گفت من ادامه دادم ادامه دادم تا نتایج بزرگ شدن و الان درامدش راحت رسیده به 120 میلیون تومن در ماه،

    و بعد گفت دقیقا کالاب هوس که اومد برای ایفون بود یکی از دوستانم سریع دست به کار شد از دل این مسئله راه حلو کشید بیرون و یک برنامه کلاب هوس برای اندروید ساخت و الان بالغ بر 500 هزار تا 1 میلیون کاربر دانلود کرده و دارن استفاده میکنن،

    دقیقن این صحبت ها زمانی هست که دوره شیوه حل مسائل استاد به روز رسانی شده و روی سایت قرار گرفته و تا الان 2 جلسه اش اومده و من هم خیلی دوست داشتم این دوره رو بخرم و اخرین دریافتی این ماه از شاگردان رو دادم و دوره رو خریدم،

    خب این ها نشانه های خداوند به منه دیگه، تازه از صحبت های علی انگیزه گرفتم و رفتم بیرون زیر بارون قدم زدم و رابطه عاطفی که دوست داشتم برام اتفاق بیفته رو ساختم و نوشتم و تجسم کردم و دقیقا به خدا سفارش دادم که چی میخوام میخوام چطور باشه،

    دوباره دیروز یکم انگیزه گرفتم اومدم نشستم نحوه یودرست کردن یک سایت رو بررسی کردم و دیدم و باور کردم که میتونم خودم انجامش بدم فقط یکم پول میخواد که الان تا این لحظه تو کارتم 10 هزار تومن بیشتر نیست، ولی این هم یک مسئله هست که من باید حلش کنم یا دورمو به شکلی ارائه کنم که فعلا نیازی به سایت نداشته باشه،

    حالا چرا اصلن نرفتم سراغ ادیت دوره؟! چون 1-باور ندارم که اصلن کسی این دوره رو بخواد،

    2-کمتازیای من وقتی فیلمای دوربینو روش میریزم تیکه تیکه نشوون میده چون سیستمم یکم ضعیفه شاید و این ایده بهم الهام شد که خب با Camtasia 7 کار کن شاید این مشکل برطرف بشه،

    واصلن موضوع اصله کاری اینه که انگیزه هاتو فراموش کردی‌؟! انگار یادت رفته که موقع ازدواجت تحقیر شدی و همه پشتتو خالی کردن و هیچ پولی نداشتی با اینکه کلی زحمت کشیده بودی، حتی همین دیروز که رفتی بستنی بخری پول نداشتی که بستنی بخری و اومدی بیرونو رفتی، انگار یادت رفته که گوشیت خرابه باید یک گوشی نو بخری، کفشت مناسب تمرین نیست باید کفش مناسب بخری، انگار یادت رفته که تو یک محیطی هستی که اصلن دوسش نداری و میخوای بری تو خونه ی خودت زندگی کنی انگار یادت رفته که اگر الان خدا دوباره عشقتو وارد زندگیت کنه چه دستاوردی داری چه درامدی داری که بخوای بهش بگی و باهاش خوش بگذرونی، پس این همه انگیزه رو فراموش کردی،

    به محض اینکه از تو اینستا بازخورد نمیگیری دپرس میشی چرا چون منتظر نظر دیگرانی این یعنی شرک، تو نگاهت اینه که اونا حال کنن نگاهت کنن،نگاهت این نیست که ت داری با خدا میبندی تو داری با خدا شریک میشی تو داری کار الهی انسانی رو انجام میدی و بقیشو بسپری به خودش، تا اون کاراتو انجام بده،

    یک مسئله بزرگی هم که دارم اینه که اینستاگرام فیلتره و هرسری باید یه فیلتر شکن باشه تا برم تو اینستا و با اینکه خیلی هم خوشم نمیاد از این شبکه های اجتماعی حالا چرا تو اینستاگرامی چرا خب نمیری یک جای دیگه مثلا چرا نمیری سایتتو بالا بیاری؟!

    چون باور نداری که بتونی انجامش بدی باور نداری که مشتری ها بیان اونجا،

    در صورتی که سایت راه انداختن خیلی راحته خیلی کار آسونیه و الان کلی آموزش هست که تو بتونی سایت خودتو بالا بیاری اروم اروم روش کار کنی قشنگش کنی فیلم اضافه کنی بابا آقا رضا عطار روشن که هیچ تحصیل خاصی نداره سات خودشو راه انداخته و الان داره بهره برداری میکنه از سایتش، اون اومده یک مسئله چاقی رو حل کرده و داره ازش ثروت خلق میکنه،

    حالا تو چه مسئله ای رو حل کردی؟

    تو داری به افرادی که به مربی دسترسی ندارن برای افرادی که مبتدی هستن میخوان بوکس رو شروع کنن و وقت ندارن برن باشگاه یا دوست دارن خودشون تو خونه یاد بگیرن، افرادی که کیسه بوکس تو خونه نمیتونن نصب کنن افرادی که دوست دارن مشتهاشونو به صورت حرفه ای بسازن، واقعا به صورت حرفه ای یعنی اگر کسی میخواد همین طوری باری به هر جهت مشت بزنه این دوره رو نخره، اگر میخواد معمولی مشت بزنه این دوره رو نخره،

    حالا من دقیقا دیروز و پریروز شروع کردم به دیدن دوره ی شیوه حل مسائل و این باور رو قرار شد بسازیم که هر مسئله ای بدون استثناء نه تنها راه حل دارن بلکه راه حل بسیار ساده و دردسترسی داره

    وای این چه باوریه خدای من انگار این موتور ذهن روشن میشه

    دیشب شروع کردم به نوشتن یک سری الگو که سعی کردن اروم اروم راه حل های ساده تری پیدا کنن و بهتر و راحت تر و قشنگ تر و کم هزینه تر بشن،

    راستی این صحبت ها خیلی خیلی مربوطه به جلسه 4 قدم 4 دوره دوازده قدم، و انگار این اصلی ترین موضوعی هست که خداوند به من میخواد یاد بده یکی صبرو استقامت در کارها، ایمانی مه استمرار در عمل میاره، اینکه تمام مسائل راه حل دارن و راه حلش درون خودشه و خیلی هم سادس،

    حالا امروز صبح چه اتفاقی افتاد پاشدم دیدم عه دوباره همون حالیم دوباره به خدا گفتم هدایتم کن زدم رو فایل نشانه من و این صفحه اومد چقدر خداوند دقیق داره با من صحبت میکنه، حالا میخوام برم سراغ این فایل:

    ” نقش باور و انگیزه در بروز توانمندی ها”

    وای چه سرتیتری” در دسته ی ایمانی که استمرار در عمل می اورد – سرمایه گذاری روی خودت”

    نگاه های متفاوت دوستان به سوال ” چرا خیلی ها اعتقاد دارند که توانایی ورزشکاران در سنین بالاتر از 30 سال کاهش میابد؟ ” و شیوه هایی که برای پاسخ به این سوال در بخش نظرات ان فایل ارائه شده است؛ از بررسی الگوهای موفقی که در سنین پیری موفق به کسب افتخارات بزرگی شده بودند تا توضیح علمی، تأثیر باورها بر عملکرد جسم و…

    دستاورد عظیمی برای خوانندگان دارد اگر با اجرای این اگاهی ها در عمل و تکرار این روند تبدیل به باور شود، بنابر این مطالعه چندین باره این پاسخ ها را به همه ی افراد پیشنهاد میدهم که به دنبال راهی برای بروز توانمندی هاشون برای رسیدن به خواسته هاشون هستند،

    اما اصلی ترین عاملی که موجب میشود نه تنها ورزشکاران 30 سال ب بالا، بلکه افراد زیادی پس از مدتی، دیگر دستاورد های دوران جوانی را نداشته باشند” از دست رفتن انگیزه هاست”

    افراد موفق بسیاری مانند ورزشکاران، خوانندگان، هنرمندان و… پس از رسیدن به مدارج بالا و موفقیت های بزرگ، دیگر قابلیت های گذشته را از خود بروز نمیدهند، نه به این دلیل که آنها دیگر این قابلیت های جسمی، ذهنی یا خلاقیت و… را ندارند، بلکه انگیزه های گذشته، در وجودشان نیست و از نیروی ” شورو اشتیاق” در وجودشون استفاده نمیکنن.

    دلیل ارائه آن همه توان، اراده و انرژی بسیار برای رسیدن به خواسته ها در دوره جوانی، انگیزه هایی است که فرد برای رسیدن به خواسته هایش دارد، یعنی از آنجا که هنوز دستاوردی کسب نکرده و اشتیاق وافر برای تجربه خواسته هایش دارد، خصوصاً اگر به واسطه برخورد با تضادها مثل کمبود ها، توهین و تحقیر شدن ها، اخراج شدن از کار، مورد تمسخر قرار گرفتن و… خواسته هایی شکل بگیرد که “تمام وجودش سرشار از اشتیاقی سوزان برای داشتن آن خواسته بشود”

    همه ما کارافرینانی رو میشناسیم که شروع مسیر انها، به واسطه اخراج از کار یا برخورد با مسئله ای که بود که حلش برای آنها حکم مرگ و زندگی را داشته:

    (مثل یکی از اساتید اینستگرامی که باباش توهینش میکرده بهش میگفتن تو سوسولی، بهش اعتماد نداشتن، بعد دیسک کمرش هم پاره میشه تو ورزش، باید همش دراز بکشه، مامانش خرجی خونه رو میده و تونایی خرید اقلام خوب برای خونه رو نداره، و اون انگیزه رو میگیره که یا میمیرم یا کسبو کار اینترنتی خودمو راه میندازم)

    (یا تایسون فیوری قهرمان سنگین وزن بوکس حرفه ای که وقتی اخرین حریفش یعنی کلیچکو رو میزنه، دیگه انگیزه هاشو از دست میده، هر روز مشروب و اب جو و دراگ مصرف میکرده و وزنش میرسه به 180 کیلو، یک ادم افسرده که خودشو با این ها میخواست زنده نگه داره، و چند باری هم با لامبورگینیش میریه که خودشو بندازه از دره پایین و خودکشی کنه،به مدت سه سال، بعد یه شب تو یکی از پارتی های خانوادیگش بوده که یک فیلم به دستش میرسه که دیانته والدر که در نبود تایسون فیوری تمام عناوین سنگین وزن جهان رو بدست اورده بود، در جواب یکی از فالورا‌ش تو لایو که میگه ای کاش تایسون فیوری بود و باهاش بازی میککردی، بعد دیانته میگه تایسون فیوری فکر نمیکنم دیگه تا اخر عمرش بتونه حتی وزنشو کم کنه و اون همش مشغوله پارتیو مشروب خوردنو دراگ کشیدنه، این فیلمو که میبینه انگیزه رو میگیره، به زنش میگه من میرم خونه، میره خونه زانو میزنه و زار زار گریه میکنه و از خدا میخواد که کمکش کنه تا برگرده، خودشو جمعو جور کنه، و از فرداش تمریناتشو شروع میکنه و یه فیلم هم برای والدر میگیره میگه که ممنونم که بهم انگیزه دادی تا برگردم، بعد از چند وقت، و دوتا بازی که میبره، بازی با والدر رو می‌بندن، تو اولین بازی تایسون خیلی خوب میاد جلو اما تو راند اخر یک ناک دانی میده و باعث میشه که نتیجه بازی مساوی بشه و اولی مساوی در کارنامه جفتشون ثبت بشه، بعد دوباره ریمچ میزارن، تکرار بازی، این بار تایسون فیوری راند ششم حریفشو ناک اوت میکنه و عنوان قهرمانی جهان رو دوباره پس میگیره و اخر بازی سر حریفشو میبوسه و باز هم ازش تشکر میکنه که انگیزه دوباره زندکی کردن بهش داده، حتی برای بار سوم هم باهم بازی کردن و باز هم تایسون فیوری والدر رو ناک اوت میکنه، این داستان شگفت انگیزه)

    (مثل خودم که عاشق یه دختری بودم و انگار دقیقن جفت هم بودیم، اما تو لحظات اخر همه چیز بهم خورد، البته که خودم کلی باور اشتباه داشتم، اما در نهایت انگیزه ای شد تا خودمو اصلاح کنم، کسبوکار خودمو داشته باشم، مستقل بشم، و الان به لطف خدا تو مسیرم، ولی گاهی انگیزمو فراموش میکنم)

    وقتی چنین انگیزه های همراه با این باور که” این تلاش قطعا نتیجه میدهد”از راه میرسد همان فردی که او را پیر و ناتوان میدانستیم به گونه ای توانایی هایش را بروز میدهد و موفقیت هایی کسب میکند که از یک جوان 25 ساله بعید به نظر می اید،

    ” انگیزه برخواسته از دل چنین ایمانی” که رسیدن به این خواسته ممکن است قادر است همان ادمی که او را ناکارآمد، تنبل، سست اراده یا بی استعداد می دانستیم، یک مدیر موفق، کارافرین، پزشک و… بسازد که میتواند تاثیری در جهان پیرامونش بگذارد،

    وقتی به زندگی خودم و دستاورد های هزاران فرد موفق نگاه میکنم، متوجه میشوم که “شروع هدایت همه ما به مسیر چنین برکاتی، از اولین قدمی شروع شده که برای حل مسئله ای برداشته ایم،

    هرکسب و کاری که تا کنون بوجود امده، به خاطر وجود یک مسئله و تلاش برای حل ان شکل گرفته،

    (میخواستم مشتهامو حرفه ای یاد بگیرم خدا هدایتم کرد به مربی مناسب،)

    (میخواستم فک و سرم قوی تر بشه هدایتم که به مربی مناسب)

    (هر ضعفی داشته باشم و بخوام درستش کنم خداوند خیلی راحت جواب مسائلم رو بهم میگه اگه تمرکزی کار کنم خیلی راحت جواب مسائل تو دل خودشون هستن و خیلی ساده راحت و اجرایی هستن)

    هر چه ان کسب و کار موفق تر باشد، یعنی مسئله ی اساسی تری را حل نموده، یا راه حل ساده تری برای حل مسئله داشته، یا مسائل تعداد بیشتری از ادم هارو حل نموده:

    :پس : کسبو کاری موفق تره ثروت ساز تره که:

    1_ مسئله ی اساسی تری رو حل کرده حالا تو اون موضوع مورد علاق و خاق،

    2_نه تنها اون مسئله رو حل کرده بلمه راه حل ساده تری براش پیدا کرده و انجامش داده،

    3_و نه تنها مسائل رو به سادگی حل کرده راه حل ساده ای پیدا کرده، بلکه به تعداد خیلی بیشتری اون خدمت رو ارائه کرده که در حال حاضر بستر انلاین این امکان رو فراهم کرده،.

    هدفم از تهیه محصول”شیوه برخورد با مسائل و حل آنها” “چقدر دقیق خداوند هدایت کرده پس این موضوع و ای دوره دقیقا همون چیزی هست که من پاشنه آشیلم هست و باید این روزها رو‌ش تمرکز کنم” این است که یاداوری نمایم که چه موهبت ها و برکاتی در دل مسائلی وجود دارد که اکنون درگیر ان هستی و فکر میکنی دنیا به اخر رسیده،

    (مسائلی که در حال حاضر دارم:کمر درد، زانو درد، خستگی عضلات، نداشتن مربی بوکس خوب، نداشتن دارمد کافی حتی برای پرداخت هزینه هام(البته خداروشکر بهتر شده)، ضعف تو حرکات پاهام(بوکس)، ضعف تو گاردم، علی آقا برای بحث سایت قبلیم و چکهایی که برای همین موضوع دادم و نصفش پاس نشده و اون طرفی که چکهارو بهش داده از من شکایت کرده، ولی هنوز اقدام جدی نکرده و مهلت داده کارای خداست، ولی من باید حلش کنم، خود علی اقا که 54 میلیون از من پول گرفته ولی هیچ کاری هنوز بعد از دوسال انجام نداده، مسئله فیلتر بودن اینستاگرام و اینکه هر روز باید بگردم دنبال فیلتر شکن که اینستا و یوتویوب رو باز کنه و این یک مسئله اساسی هست)

    این را از زبان فردی میشنوی که فقط ده سال پیش قادر به تامین اجاره یک اتاق سیمانی در بدترین محله بندعباس یا حتی تهیه روغن برای پخت و پز نبود و تا مدتها فقط غذای اب پز میخورد،

    اما حالا که به دستاوردهای زندگی ام نگاه میکنم، وقتی به نعمت ها وثروت هایی که وارد زندگیم شده فکر میکنم، به خوبی میبینم که شرایط سخت گذشته و آن مسائل مالی به نظر غیر قابل حل، چگونه قدم به قدم مرا مجبور نمود تا به خاطر حل ان مسئله، توانمندی هایی را از خود بروز دهم و بگونه ای زندگی ام را بسازم که هیچ ربطی به ان گذشته نداشته باشم.

    پس هرچقدر هم شرایطت سخت و مسئله ات به نظر غیر قابل حل باشد، مطمئنا از ان شرایط سخت تر نیست،

    % از مسائلت نترس، از انها فرار نکن، یا نخواه که هیچ مسئله‌ای نداشته باشی، به جای تسلیم این شرایط شدن و پذیرفتن ان به عنوان یک واقعیت تلخ و غیر قابل تغییر، از این مسائل انرژی بگیر برای بیدار ساختن نیرویی که در وجودت هست، و منتظر اینچنین فرصتی برای بروز خویشتن است،

    بنابراین به این نیروی درونی فرصت اظهار وجود بده،:

    “روی جریان هدایت حساب باز کن”

    روی وعده ی ان مع العسر یسری ی خداوند و انا علینا للهدی ی او که هرگز خلف وعده نمیکند حساب باز کن،

    این جنس از توکل و این جنس از باور ها ظرف وجودت را به گونه ای رشد میدهد که همواره از همه ی مسائلت بزرگتر باشیی،

    خدایا شکرت، از صبح ساعت 10 تا الان که ساعت نزدیک به 4 روز جمعه هست، وقت گذاشتم برای نوشتن این هدایت های الله اول تو دفترم نوشتم و بعد اومدم کامنت کردم، و چقدر ارزشش رو داشت چقدر درکم بهتر شد و چقور عمقی وارد این موضوع بسیار مهم شدم، خدایاشکرت به خاطر استاد عباسمنش و این سات الهیی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: