نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها - صفحه 16

451 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    به نام خدای هدایت کننده و مهربانم

    سلام به همه عزیزانم

    انگیزه داشتن

    من هم جوابم باور بود و اصلا به انگیزه فکر هم نکرده بودم

    انگیزه به باور و باور به انگیزه ربط داره هر دو به هم مربوطن

    وقتی انگیزه داشته باشم برای انجام کاری و باور داشته باشم که نتیجه میدهد حتما اون کار رو انجام میدهم

    اگر یک فرد ورزشکار در سن 70 سالگی همون انگیزه داشته باشه که یک ورزشکار جوان داره برای موفقیت میتونه بهترین باشه امادگی جسمانی داشتن و توانایی داشتن به تنهایی کافی نیست وقتی انگیزه رو از دست بدی و اون شور و شوق رو از دست دادن دیگه نتیجه عالی به همراه نداره اما اگر باور و انگیزه با هم باشه واقعا محدودیت نیست ادما که میمیرن چون انگیزه رو برای زنده بودن از دست دادن ادمها از محدودیتها از بین نمیرن با انگیزه نداشتن از بین میرن

    انگیزه از کجا تولید میشه؟ از باور وقتی باور کنیم که نتیجه داره ، گاهی انگیزه ها از کمبودها بوجود میاد مسایل ناخواسته میتونه باعث ایجاد انگیزه بشه میتونیم از دل تضادها انگیزه رو ایجاد کنیم

    وقتی به تمام خواستها رسیدیم و انگیزه ای نداریم میتونیم قبل رسیدن به خواستهاخواسته های معنوی رو ایجاد کنیم چون دیگه ار مادی پر شدیم

    خوب زندگی کنیم و کمک کنیم دنیا جای بهتری باشه برای دیگران

    اگر من خوب زندگی کنم و خوب عمل کنم و خوشبخت و ثروتمند باشم همین باعث میشه تعداد زیادی از مردم جهان هم خوشبخت و ثروتمند و شادی زندگی کنن

    خدایا من رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان امین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1949 روز

    ( اینو هیچ ایده ای نداشتم که تو این فایل بزارم یا نه امیدوارم برای کسی که قراره اینو ببینه الگوی خوبی باشم در مورد سلامتی)

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و بچه های گل سایت عباس منش و خانوم شایسته عزیز دل

    چقدر این جمله قدرت داره چقدر انگیزه داره چقدر آرامش و اطمینان داره: میدونم میشه .

    و بعدش بشه و بگی: دیدی شد دیدی قانون جواب میده دیدی میشه ، دیدی شد.

    اینو تا بینهایت بگه آدم هی انگیزه میگیره هی ایمانش به خدا قوانین و خودش قوی تر میشه

    و منم دیدم شد.

    تسلیم

    همه اش همینه

    شاید یه روزی بگم همه زندگی توحیده یا همه زندگی نمیدونم لذته و …

    ولی راس همه این ها تسلیمه

    تسلیم باش

    امکان نداره لذت نبری

    امکان نداره باور درست رو نسازی امکان نداره کار درست رو در زمان درست انجام ندی

    امکان نداره

    من آگاهانه یه دوره ای خواستم که مثلا بگم خب الان باور فلان کار کنم الان این یکی باور و …

    ولی تهش خسته شدم و نمیدونستم چه کاری درسته دقیقا در اون لحظه

    موهای تنم سیخ شد :)

    وقتی تسلیم شدم مثل همون روز اول که در ابتدای مسیر بودم و به قدری خوشحال بودم با تمام اشتباهاتم یعنی فقط میشستم تو خونه و فایل های استاد رو گوش میدادم و در مورد این قوانین و خدا و هدایتشو و … و من شب با این حرف ها میخوابیدم

    اینقدر این حرفا رو دوست داشتم و احساس رضایت و شادی میکردم و حالم خوب بود که نمیخواستم هیچ کاری بکنم و فقط در مورد خدا میشنیدم( اینکارو شما نکنین ها خخخخ)

    به قدری حالم خوب بود

    سلامتیم نابود بود نابود بودا

    شاید 100 بار این مسئله رو هم به خودم و هم تو سایت گفتم ولی بازم میخوام بگم تا آخر عمرم میخوام بگم

    من سلامتیم نابود بود و هیچ آگاهی از قوانین نداشتم اون اوایل ولی فقط تسلیم خدا بودم و حالم به شدت عالی بود

    وضعیت سلامتیم اینجور بود که: تو در و دیوار میرفتم

    نمیتونستم درست راه برم و یا ماگ رو با یک دست بردارم و چایی بخورم یا حرف ها رو درست بیان کنم یا به مدت طولانی بشینم یا ورزش کنم( اغرار نمیکنم )

    صبحونه یه چیزی جز چایی میخوردم معدم به هم میریخت و جرعت نمیکردم میوه یا آب میوه طبیعی مثل تو فیلما بخورم چقدر دوست داشتم تجربه کنم

    یا همش آبریزش بینی داشتم و عذر میخوام به قدری بینیم تخلیه میکردم که خسته میشدم انگار کلی فعالیت ورزشی داشتم و اکثرا عطسه میزدم

    حالا باد باشه نباشه تابستان زمستان بهار پاییز

    و وقتی اون اوایل تسلیم خدا شدم ، و میگفت من میگفتم چشم ( نمیدونستم خدا داره با من صحبت میکنه ولی به شدت به حسم ایمان داشتم اونم به دلیل یک تضاد شدید)

    جوری شد که همون موقع بعد فک کنم سه ماه یا شیش ماه قدرت تکلم ام برگشت ، کنترل عضلاتم برگشت ، یک کز شدن تو عضلاتم داشتم و اون خوب شد کلا انگار ساختمان بدنم ریخت و از اول ساخته شد اونم درست

    الان بعد از مدت ها تسلیم خدام ( تمام تلاشمو میکنم ) بعضی از حرف هاشو گوش نمیدم یا با تاخیر عمل میکنم ولی الان زندگیم اینجور شده که میخوام رو باورهام کار کنم میگم خدایا چه فایلی گوش کنم ، اصلا تو بهم بگو چیکار کنم الان و باور کنید مثلا ساعت 03:12 میشه و اون لحظه میبینم و میگم آها جلسه 3 دوره 12 قدم ، باورتون نمیشه میبینم اون فایل رو یک چیز هایی میشنوم که دقیقا اون روز سوال شده بود برام و نیاز داشتم که دقیقا این فایل رو ببینم و هر دفعه یه جور هدایتم میکنه

    پذیرا تر شدم ، کلی اتفاقات جدید داره میوفته و فقط درخواستشو کردم گفتم خدایا زندگی یکنواخت شده برام تریل رفتم کلی تمرین میکنم هیکلم رو خوب ساختم دارم باز میبرمش بالاتر جنگل کمپ زدم ، بازم چیز های جدید میخوام و هدایتم کرد به سمتش در صورتی که با عقلم فکر کردم میگفتم چیزی به ذهنم نمیرسه که جدید باشه و الان با این وضع بتونم انجام بدم ولی شد

    اصل مطلب رو بگم

    از اون موقع که سلامتیم برگشت یک گرفتگی توی باسن چپم بود که پامو اذیت میکرد و موقع راه رفتن خیلی اذیت میکرد ، تو راه رفتنا نه دویدن

    بعد هدایت شدم مسیر ها رو طولانی تر کردم قدم زدنم خوب شد ولی بازم پرفکت نبود و بعد کلی بهم گفت بدو بدو تو جای درستش تو پارک جنگلی و دویدم و جوری بود که میخواستم پای چپم رو بزارم زمین و گام بردارم انگار یک سانت پام کوتاه تر بود کامل میرفتم پایین و قدرت نداشتم و ادامه پیدا کرد اون صدای درونم که بدو بدو تو دوست داری بدویی بدو دیگه و دویدم و دویدم با تمام مقاومت ها دویدم دویدم و هر روز بهتر میشدم و الان

    الان دیدم خدای من دو روزه پام درد نمیکنه خدای من شد

    خوب شد شد

    دیدی شد خدای من این مثل بت بود برام

    دلم تنگ شده بود برای سلامتیم

    و تازه قبلش هم تو کامنت هام توضیح داده بودم اون کز کزه برگشته بود و اونم خوب شده خیلی بهتر شده

    آقا میشه میشه اینو اینقدر میخوام بگم چشمم پر اشک بشه که این ذهنم ببینه که آقا میشه میشه کسب درآمد از هنر هیچی نیست در مورد این سلامتیم

    و واقعا این سلامتی خودش به تنهایی با ارزش ترین و بی قیمت ترینه

    هیچ قیمتی نمیشه گذاشت براش

    و الان یهو این حسه اومد که چقدر دلم تنگ شده بود برای اون سلامتی قبلم و دویدن و سرحالی و پویایی

    بدو ام بدون اینکه دردی بگیره بدنم و ذهنم درجا بچسبه به اون و من بخوام کنترلش کنم

    صبح آب هویج خوردم ، آب سرده سرد خوردم ، مربا تمشک خوردم ، موز خوردم و … هیچیم نشده و معده ام بهم نریخته

    تازه یه بار یه قلوپ شیر کاکاو ترشیده خورده بودم بازم هیچیم نشد( تو روز های مختلف )

    و این تکاملی درست شد

    همین

    فقط تسلیم خدا باشید ، فقط همین

    ( خدا میدونه این نتیجه ها چه پله هایی بشه برای موفقیت های بعدیم )

    استاد عزیزم ازت ممنونم که استاد منی و وقتی این سلامتی رو به لطف قوانین خدا و هدایتش و عمل به اون بدست آوردم ، درآغوش گرفتنت دیگه مثل آب خوردنه ، حتما یه روزی با تمام وجود در آغوش میگرم شما رو ، هم شما هم خانوم شایسته عزیز که اون فایل تکیشون منو وا داشت که دو ساعت بشینم اتاقمو تمیز کنم و اورگنایزش کنم و چه الگوی قشنگی هستین شما دو عزیز

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    سلام خانم شایسته عزیز

    تحسین میکنم این تنهایی تون که واقعا تنهایی باعث میشه انسان گوشه گوشه ی ذهنشو منظم و مرتب کنه

    زباله های ذهنی رو دور بریزه

    و فایلها هرروز متناسب هستن با نیاز ما

    هدایت الله ، که نتیجه حس خوب شماست که گفته میشه بهتون چه فایلی رو بزارید برا روز شمار تحول

    و اما

    فایل امروز

    انسان در شرایط سخت ، انگیزش خیلی زیاده

    من تو شرایط خیلی سختی ام

    بیماری که نتیجش برام خیلی مهمه و زندگیم بهش ربط داره

    باید خیلی مراقب نجوای ذهنم و شرایط پیرامونم باشم

    فقط به امید خدا و الهامات عالی اش ادامه میدم

    که پاداش سربلند اومدن از این امتحانها رو برام عالی قرار داده

    خدایا من ۳ ساله تو این مسیرم

    دو سال و نیمه دارم با تمام توانم کنترل ذهن میکنم

    پاداشاشم دیدم اما نتایج بزرگتر تنها تنها در ادامه دادن میان

    پس به امیدت ادامه میدم

    خودت کمکم کن میدونم همیشه سمت خودتو خوب انجام میدی

    روزی برسه منم مثل استاد بتونم با ازادی تمام هرچند روز خواستم تنها رو خودم در بهترین امکانات ، کار کنم

    خدایا همانگونه که برای محمد ص پیامبر عظیم الشان امکانات فراهم کردی

    همانگونه که تک تک خواسته هامون را اجابت میکنی

    برای من هم فرصت اینکه بتونم رو ذهنم کار کنم مهیا کن

    چون من نمیتونم تکامل رو دور بزنم

    نیازه با فراغت بال رو ذهنم کار کنم

    خودت مهیا کن برام ای رب من

    سپاس از بانو شایسته و استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی و شهرزاد گفته:
      مدت عضویت: 1668 روز

      سلام مینو عزیز امیدوارم که حالت الان خیلی بهتر شده باشه به سلامتی فقط فکر کن به شادی آهنگی بزار قدمی در پارک بزن یک قهوه خودت را مهمون کن و از زندگی لذت ببر.تمرین شکرگزاری بابت خواسته ها و داشته هایت انجام بده. مطمئنم همه چیز عالی پیش می رود .در پناه خدای مهربان باشی.با احترام علی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1965 روز

        سلام

        سپاسگزارم هم مسیر گرامی

        بله خداروشکر الان شرایط بهتر است و ان شاءالله نوید خیلی بهتر شدن هم وجود دارد

        امیدوارم شما نیزسرشار ازنعمات الهی و حس خوب باشید

        اگر با خدا باشیم و تقواداشته باشیم حتما عاقبت نیکو داریم

        العاقبه للمتقین

        ممنونم از پاسخ شما

        در پناه پروردگار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    hamidsevgi گفته:
    مدت عضویت: 1801 روز

    به نام خدای مهربان سلام استاد عزیزم و همه دوستان

    استاد نظرمو به عنوان یک ورزشکار میگم کسی که از 16 سالگی ورزش کرده ؛ استاد دقیقن زمانایی که برای خودم ورزش نکردم آسیب دیدم مثلن تو ذهنم این بوده که بدنم فرمش خوشگل بشه فلانی ها ببینن؛ دقیقن قبل از اینکه فلانی ها ببینن من مریض شدم و اون فرم زیبای بدنم از بین رفته یا اینکه هر وقت تمرین میکردم تا وقتی آدما تو ذهنم بودن خیلی خیلی زود حوصلم سر میرفت و تمرین نمیکردم و به شدت خسته میشدم ولی خداروشکر علاقه خیلی زیادی به ورزش دارم با اینکه بارها و بارها بعد از اینکه فرم بدنم عالی شده ولی آخرش مریض شدم ولی باز ادامه دادم البته این نجوا ها به شکل های مختلف منو از پا در میاورد ولی از وقتی با شما آشنا شدم از وقتی تازه تازه فهمیدم خدا چیه این بدبختیا خیلی خیلی کم شده در کل هر وقت آدم برا خودش نباشه برا خودش زندگی نکنه خیلی زود از هر چیزی خسته و درمونده میشه میگه آخرش چی انگیزه ایی نداره برا ادامه زندگی ؛ اونایی که خودکشی کردن ته زهنشون اینه که جلب توجه کنن آدم با ورزش کردن هم داره خودش رو میکشه داره زجر میکشه به اندام مناسب برسه تا به بقیه نشون بده و عمر ورزشش خیلی خیلی کوتاهه ولی وقتی برا خودتی دیگه زجر نیست همه فشارا برات لذت بخشه هر اتفاقی هم بیفته دوباره ودوباره شروع میکنی

    ممنونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمد اسماعیل معافی گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    سلام و ارادت خدمت استاد عزیز و خانم شایسه مهربان و همه دوستان جان، سپاسگزار خداوندم که به من فرصت داد که بتونم برا اولین بار کامنت بزارم

    خداوند را را شاکرم که به ما فرصت دادکه در ساختن خود بهتر در این پروژه الهی و این سایت الهی گرد هم آمدیم و با انگیزه و باورهای عالی به اهداف متعالی رسیده که باعث ساختن انسانی برتر و گسترش و گسترش جهان هستی ،که مقصود خداوند از خلقت جهان هستی میباشد کمک کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    کیان علیپور گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    من تا سن سی و پنج سالگی ۱۰۴ کیلو وزن داشتم و بعد از اون شروع کردم ورزش و چه ورزشی؟دقیقا نقطه ی مقابل،دومیدانی،الان شرایطم ایده آل هست شدم هفتاد و دو کیلو و توی مسابقات دومیدانی اداری مربوط به خودمون سه سال هست مقام سوم سوم و دوم رو به ترتیب اوردم،قصد خودستایی نداشتم فقط خواستم بگم سن و سال مشکلی بوجود نمیاره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    من و خدا گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    آگاهی هایی که از این ویدئو گرفتم

    سلامتی خودمون رو خودمون انتخاب می کنیم!

    این باور خیلی اشتباه بین ما انسان ها رواجه که

    افزایش سن=داشتن بیماری های بیشتر

    ولی انسان های زیادی هستند که خلافشو ثابت کردن، مثل فک کنم قدم اول یکی از جلسه ها استاد داشت درمورد اقایی صحبت می کرد که 90 سالش بود ولی نه چربی، نه قند، نه حتی مشکل بینایی و یا شنوایی داشت!!!!

    می گفت تو اون سن بدون عینک شعر می نوشت،خب این یعنی چی؟؟ یعنی حتی سلامتی هم دست خود خود خودته نه سن و سالت!!

    یعنی حتی خدا نمی یاد بیماری هاتو گردن بگیره،پس ماهم نمی تونیم گردن سنمون بندازم!!

    خب خدایا شکرت شکرت شکرت بابت اینک تن سالمی برای زندگی تا آخر عمرم بهم بخشیدی، شکرت که با باورهای درست می تونم تا آخرین لحظه عمرم حتی 1 دونه بیماری هم نداشته باشم و بدونم از جوان ها هم بهتر کار کنه:) آخ که دیوونه این زندگیم:))

    هرچیزی که سادس خوبه

    وایی تا فردا می شه درمورد همین 4کلمه صحبت کرد، این باور تا حدودی در ذهن من داره جا میوفته ولی یه جمله خیلی اینو باور پذیر تر کرد

    خدا،خدایه راحتی هاست

    یعنی حتی خدام می خواد کارا راحت پیش بره، یعنی حتی خدام طرفدار راحتیه!

    من یه پیج تو اینستا داشتم که انگیزشی بود نوشته بود باید جر بخوری تا موفق باشی(ببخشید😂)

    و همون ثانیه انفالو کردم، گفتم خب یعنی چی!؟ یعنی من باید بمیرم و زندهه بشم برای موفقیت؟ خدا که اینو نمی خواد!

    حتی خود خدام وقتی از درون می بینه که داری زجر می کشی برای رسیدن به یه چیزی خندش میگیره، میگه هنوز انسان ها نمی دونن من خدای راحتیم!

    یه مثال برای این قضیه، یکی از دوستام نقاشی می کرد، خیلی به زندگی نامه افراد علاقه داشت و من اصلا دوست ندارم چون درسته می خواد انگیزه به ولی نشون میده طرف بدبخت بود، زجر کشید، مرد و زنده شد و خب حالا نون اون زجراشو می خوره و به همین این باور شکل گرفته بود که آقا موفقیت می خوای؟ جونت بالا اومده که می خوای موفق بشی؟؟

    خلاصه این به من می گفت صبا من هروقت می خوام نقاشی کنم واقعا سختمه، اصلا پوست خوب در نمی یارم، خوب نمی تونم بافت پوست نشون بدم و دیدم بله کاملا این باور محدود کننده و مخرب نهادینس تو وجودش

    حالا بعد از یه مدت که رو خودش کار کرد گفت صبا الان خیلی راحت تر نقاشی می کنم(قبلا به شکلهایی که باور نمی کردید مثلا 6 ساعت نقاشیش خراب میشد، مثلا مداد کاغذو سوراخ می کرد، کاغذ از وسط پاره میشد، مثلا همه چی عالی بود بعد یه هو مثلا صورت خراب میکرد، خلاصه به هزار و یک روش این جونش بالا میومد تا یه نقاشی خوب بکشه)و همش به این خاطر بود که اون باور محدود کننده کمرنگ تر شده بود!

    هیچ قراری بر سخت بودن زندگی نیست

    شاد، اسون،راحت=در مسیر درست بودن

    غیر از باور، انگیزه هم مهمه!

    دلیل اینکه ورزشکارا از یه سنی به بعد ضعیف می شن سر انگیزه هم هست

    انگیزه باعث باور و باور باعث انگیزه می شه

    برای رسیدن به خواسته ها باید انگیزشو داشته باشی

    باورها می تونه باعث انگیزه بشه

    انرژی و انگیزه ربطی به سن نداره

    اگه باور کنی که میشه بهش رسید،انگیزه وحشتناک خواهی داشت

    قبل از اینک به خواستت برسی(مثلا یک ماه قبلش)هدف بعدی انتخاب کن

    حتی در سنین بالا جسمت می تونه سلامتی و انرژی جوونیتو داشته باشه

    حتی مرگ آدم ها برای اینه که انگیزشونو برای زنده بودن از دست بدن

    من و خدا خیلی خیلی دوست داریم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  8. -
    مهتاب کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1626 روز

    📝درود بر استاد عزیز!

    درود بر همه ی دوستان هم فرکانسی!

    چه فایل خوبی👌لذت بردم👍

    چقدر نقش انگیزه مهمه واین فایل و صحبت استاد چه انگیزه ای بمن داد🙏

    📚کتاب انسان درجستجوی معنای فرانکل بسیار عالی ست .

    📚کتاب «انگیزش و هیجان »نویسنده :جان مارشال ریو ،مترجم یحیی سید محمدی

    رو به دوستان معرفی می کنم.

    چون بنظرم هرچقدر روی انگیزه کار کنیم باز هم کم هست.واقعا کلید موفقیت ،ایجاد انگیزه و راههای انگیزه سازی و باورهای انگیزه دهنده ست.

    در این کتاب :ابتدادرباره ی انگیزش صحبت شده ،پاسخ به سوال «چه چیزی باعث رفتار می شود؟»و «چرا شدت رفتار تغییر میکند؟»همچنین انگیزه های درونی و بیرونی،فیزیولوژی رفتار،رابطه ی نیاز با انگیزه،نقش انواع نیازهای جسمی،روانی و اجتماعی ،کنترل شخصی،تلاش.سپس درباره ی هیجان ،ابعاد هیجان و در نهایت درباره ی روشهای مثبت نگر گفته شده.

    امیدوارم دوستان عزیزم از خواندن این کتاب لذت ببرند و مباحث این کتاب در شناخت و ایجاد انگیزه کمک کند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام استاد جون فدای کلام زیبای شما و سپاسگزار اون الله یکتایی هستم که هدایت من را در این لحظه در کلام شیوای شما نهاد تا شور و انگیزه و عشق به ادامه دادن هدف و رسالتم در جهان هستی را بیافزاید.خدا رو هزاران بار شکر ،با گذشت چند ماه از الهامی که پرودگارم جهت انجام ایده ای در کنار کار فعلیم بهم داد امروز با باوری قوی و با اراده ای آهنی کارم را استارت زدم و جالبه اولین فایل صوتی را در کانال گذاشتم و هدایت امروز این فایل ارزشمند استاد اومد که دقیقا برای من اکرم بود اکرم ۴۳ ساله ای که در تمام دوران زندگیش همیشه در حال تلاش بوده و دست به هر کاری می زده که کم هم نبوده سعی می کرده در اون کار عالی باشه و بی نهایت موفق بوده نه تنها از دید خودش و از دید جامعه ی اطرافش و بی نهایت اطرافیانش باورش دارند که اگه چیزی را خواست بهش می رسه و الان هم دوباره شروع مسیری جدید و با یه تفاوت آشکار و اون هم آگاهانه حرکت کردن در مسیر رسالت الهیم، و این الهام زمانی از طرف خداوند بر قلبم نازل شد که تازه از رابطه ۲۲ ساله ای خارج شده بودم و فصل دوم زندگیم را آغاز کردم و قرار این مسیر را زیباتر از قبل پر شور تر از قبل و راحت و آسون تر از قبل ادامه بدم و لذت ببرم سوت بزنم و راحت و آسون به اقیانوس برسم به یاری الله مهربانم ،این فایل شور و انگیزه ام را بیشتر کرد و نشانم داد که موفقیت ربطی به سن نداره و من اکرم تا زمانی که زند ه ام با شور و انگیزه به این مسیر ادامه میدم و کاری الهی در جهانم انجام می دهم و با عشق به پروردگارم زندگی می کنم و جهان را جایی بهتری برای عشق ورزیدن به معبود می کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2149 روز

    سلام

    استاد بینظرید فوق العاده اید

    نشانه امروز من چقدر بهش نیاز داشتم وایییی خدای من چقدر راحت با من حرف میزنی از زبان استادم خدای بزرگم بخاطر وجودت توزندگیم شکر گزارم برای وجود استاد عباسمنش تو زندگیم سپاسگزارم خدای بزرگم شکرت شکرت شکرت

    همش میگفتم این همه هدف دارم اینروزها من چم شده چرا انقد بی حالم چرا حرکتم کند شده چرا چرا چرا

    استاد خدا حفظتون کنه خدا خیرتون بده خدا حافظ و نگهدارتون باشه الهی هر چی از خدا میخای بهت بده این همه اگاهی میدید به ما خدایا من امروز لایق شنیدن پیغامت بودم ازت سپاسگزارم هزاران بار شکرت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: