همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 36

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه اسفندیارپور گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    به نام خداوند پاک ومنزه

    سلام به استاد گلم

    سلام به مریم بانوی مهربان

    چقدر محتویات این فایل با زندگی خیلی از ماها هماهنگ هست وچقدر ازش درس گرفتم

    هرچند مدتی خودم متوجه بودم که نباید به کسی به زور کمک کرد یا نصیحت کرد ولی بازم نمیتونستم ولی با فایل امروز متعهد میشم که هرگز نخوام کسی رو که خودش در مدار نیست ونمیخواد که بهش کمک کنم به زور کمک کنم

    یادمه خیلی سال پیش به یکی از اشناهامون پناه دادیم وخواستیم از مشکلاتی که گرفتارش هست رهاش کنیم باور کنید به محض اینکه از خونه ما رفت دوباره همون مسیری رو که میرفت ادامه داد

    چقد براش وقت وانرژی گذاشتیم 😞

    یاد گرفتم من اینقدر رو خودم کار کنم وپیشرفت کنم در همه زمینه ها اونوقته که میتونم به همه کسانی که نیاز دارن کمک کنم اونم با نتایجی که بدست آوردم

    این یه قاونونه که همه ما به یه اندازه به منبع رحمت وثروت و برکت نزدیکیم کسی که خودش بخواد ودست دراز کنه به همه اینا میرسه ولی کسی که نخواد اگر ما هم بهش کمک کنیم نمیتونه دسترسی داشته باشه

    در پناه الله یکتا شاد وسلامت و پیروز باشید

    عاشقتم استاد ومریم جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    شیما ولیان گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    بنام خدای روح بخش

    من این فایل وخیلی نیاز داشتم چون واقعاااا میجنگیدم که ادما رو به این سمت بکشم ولی جز تمسخرو حال بد چیزی عایدم نمیشه حتی گاهی وقتا افراد ازم میپرسیدن تو چی داری که اینجوری میگی مثلا کسی که شغل میخاست ولی من هدفم شغل نبود هدفم چیز دیگه ای بود که بهش رسیده بودم و اون آرامش بود وشخص هدفش بامن یکی نبود باورش سخت میشدبراش وبعدها حتی منو مسخرم میکردن که حس منو درگیر میکردن تا اینکه فهمیدم به سمت هرچیز بری به آن خوانده میشی واینارو باچشم خودم دیدم مثلا مادری که فرزند معتاد داره وفرزندش گفته ترک میکنم ومادر شب وروز پای اون فرزندنشسته تا خوب شه وفرزندش تاچن وقت خوب شده وباز رفته سراغ اون حسش پس کسی تا خودش نخاد هزار باربهترین شرایط روبراش فراهم کن هیچوقت تغییر نمیکنه،پس ما باید به فکر دیگران نباشیم وطبق قانون فرکانس کسی اگرم کمک بخاد تو مدار باشه یه جایی به هم برخورد میکنیم واون لحظه بااحساس خوبه نه اینکه بازور وخودمونم ازمسیر دورترکنیم که نه کمک بخودمون کردیم نه اون شخص،

    خدای مهربانم قوانین آرام وبی نقضت راسپاس

    هدایت های غیرمنظره راسپاس

    غیرممکن های ممکن شده را سپاس

    آگاهی درونی راسپاس

    باخدا باش وپادشاهی کن😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ماری اسحاقی گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    درود استاد

    آیا بچه دار شدن هم نعمت است؟؟ برای دست درازی و برداشتن این نعمت خیلی تلاش کردم.اما تا حالا دستم نرسیده.حاضرم دردش رو بکشم ک از لحاظ روحی زیاد کشیدم و ازین نعمت برخوردار بشم اما علیرغم ۴۰ ساله شدنم هنوز نرسیدم.ضمن اینکه من خودم الگوی خوبی برای خودم هستم توی موفقیتها اما در این مورد…..

    قوانین رو هم دارم رعایت میکنم اما هنوز ب نتیجه نرسیدم

    کجای کار ایراد داره نمیدونم واقعا و بسیار مستاصل موندم

    میدونم بالاخره بهش میرسم اما گذر زمان تنها چیزیه ک توی این مسیر اذیتم میکنه

    اصلا میخوام بدونم داشتن فرزند جزو نعماته؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ندا نصرآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    سعی نکن فرشته نجات دیگران بشی و تغییرشون بدی

    چرا؟

    چونکه اولا تو توانایی تغییر دادن دیگران رو نداری هر اقدامی که بکنی بیهوده است نمیتونی فردی که خودش آماده ایجاد تغییر نیست رو تغییر بدی

    و دوما اگه بخوای تلاش کنی برای تغییر دادنشون هم وقتتو هدر دادی از مسیر رشد خودت دور میشی و هم اینکه اون فرد رو از مسیر موفقیت مد نظرت دورتر میکنی

    ما باید به عزیزامون اجازه بدیم با تضاد های زندگیشون برخورد کنن تا بتونن نیازهای واقعیشونو بهتر شناسایی کنن تا خیلی سریع تر راهشونو پیدا کنن و به سمت خواسته هاشون هدایت بشن همونطور که تو خودت هدایت شدی و کسی مجبورت نکرد

    عدل خدا رو باور کن خدا به همه بنده هاش امکان دسترسی به منابع رو داده و راه رو برای دریافت حمایت و هدایت باز گزاشته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2050 روز

    سلام خدمت همه عزیزان دل 😍

    این تجربه برای بنده هم بارها اتفاق افتاده که با افراد خانواده‌ام و یا نزدیکان و دوستانم گفتگو می کردم این بازخورد را می‌گرفتم.جالب این‌که تمام مواردی که با ایشان صحبت می‌کردم شاید در لحظه و ساعت تحت تاثیر صحبت‌ها و اطلاعات قرار می‌گرفته‌اند البته شخصیت نسبتاً مقبولی که نزد آن‌ها داشتم نیز آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌داد اما بعدها که شیوه و روش آن‌ها را می‌دیدم از خود می‌پرسیدم که چگونه است که این موضوعات را نمی‌توانند درک کنند و این برایم سوال بود.

    از وقتی که با قوانین آشنا شدم دیگر این‌گونه با افراد صحبت نمی‌کنم و نیتم از صحبت کردن ، ارزیابی اطلاعات خودم و تکرار آگاهی‌ها و جریان آنها است و جالب این‌که بارها در خلال این صحبت‌ها نکته و نگرش جدیدی رادریافت می‌کردم بهرحال اکنون که به این آگاهی رسیدم امیدوارم که این باور در وجودم نهادینه شود و کاملاً قدرتمند شده تا با تمرکز کامل بر خویش به ساختن زندگی جدید و زیبایی همت نمایم و ثابت قدم باشم.

    با سپاس از همراهی شما عزیزان دل 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2320 روز

    مهری

    به نام خالق هستی .خالق زیباییها .

    سلام به استاد گرانقدر ومریم شایسته عزیز و همسفران مسیرشاد زندگی .

    روز سیزدهم سفر من امروز اغاز شده و چه قدر به خودم می بالم که با کوله باری از عشق همسفر با یک گروه ویژه الهی هستم . رهبر و لیدر این سفر استاد عباسمنش هر روز با صدای دلنشین خودش بهمون نایاب ترین درس عشق رو میده و چه زیبا و عالی بانو شایسته عزیزو دیگر عزیزان برنامه این گروه رو به نحو شایسته ای تدوین میکنن تا هر بیشتر و بهتر این سفر دلپذیرتر بشه .

    خدایا شکرت و هزاران سپاس که میتونم تجربه شیرینی از زندگی زمینی رو داشته باشم . خدایا شکرت

    چه زیبا گفت استاد ، چه قدر به دلم نشست این جملات :

    زندگی طبیعی یعنی زندگی که پر از عشقه ، پر از شادیه ، پر از ثروته ، یکتا پرستیه ، زندگی که با درک از قوانین هستی هست .

    طعم درک قوانین هستی دوران مدرسه رو به خاطرم میاره که یک مسئله ریاضی سخت رو که دیگران براشون درکش سخت بود رو زودتر میفهمیدم ،یادش میگرفتم و اون وقت تمام وجودم پر میشد از شادی و لذت دیگه من مثل جت بقیه مسائل رو با ارامش حل میکردم و میگفتم چه قدر راحته ، چرا بقیه نمیفهمن ، این که کاری نداره . بعدش میخواستم به همه یاد بدم ، فریاد بزنم اینه راه حل ،از این مسیر برین .برخوردهایی رو شاهدش بودم که قلبم رو به درد میاورد . حسادت ها شروع میشد ، بعضی ها اصلا نمی خواستن منو ببینن یا به راه حلم گوش بدن ،رفتارها یک جور دیگه میشد . بعضی مواقع معلم از من می خواست به شاگرد های ضعیفتر یاد بدم . بعضی هایی که منو پذیرفته بودند و دوستم داشتند در کنار هم عشق میکردیم و درس میخوندیم ولی بعضی دیگه که با اجبار معلم ناچار بودند با من باشند هیچ روشی برای یادگیریشون کارساز نبود . شایدم دوستم داشتند ولی این مسیر زندگیشون نبود .اونا دخترای زرنگی بودند در کار خونه و کمک به والدینشون .یادمه یکیشون اون قدر طراحیش زیبا بود که من هر چی تلاش میکردم نمیتونستم مثل اون طراحی کنم ولی اصلا در کنار هم نمیتونستیم درس بخونیم .انگار زبون همو نمیفهمیدیم .رفته رفته فاصله بین ما بیشتر و بیشتر میشد .یادمه مامانش چه قدر با معلم و مدیر رابطه حسنه ای رو برقرار کرده بود ولی کوچکترین اثری در یادگیری درس اون دختر نداشت . الان که با قوانین اشنا شدم درک مسایل اون زمان برام راحتتره .

    زندگی غیر طبیعی یعنی زندگی پر از درد و رنج و احساس بد .حوادث وجود دارند تا ما قوانین هستی رو درک کنیم .ما توانایی تغییر هیچ کس رو نداریم .مشکلات می ایند تا ما بفهمیم قوانین چیه . بعضی ها زودتر میفهمن بعضی ها دیرتر .اما هر کسی در زمان خودش میفهمه ما نمیتونیم زمان فهمیدن کسی رو زودتر کنیم یا دیرتر .ما باید به این درک برسیم .اجازه بدهیم دیگران راهشون رو پیدا کنند و اگر می خواهیم به دیگران کمک کنیم مصداق کسی باشیم که به خوشبختی رسیده ، به موفقیت رسیده .بعد دیگران از ما میپرسند به نظر تویی که الان موفق شدی من چه طور باید زندگی کنم تا موفق شوم .وقتی عطش یادگیری رو داشت میتونیم براش وقت بذاریم .هر چند هم که اگه شما وقت نذارید جهان از بینهایت دست ،خداوند از بینهایت طریق پاسخ رو به اون فرد میده .

    چه قدر این جملات استاد برام ارامش بخشه .چه قدر خیالم رو اسوده میکنه .وقتی این جملات رو مرور میکنم اون قدر وجودم رو شادی و لذت میگیره که حاضر نیستم با هیچ چیزی عوضش کنم .چون نگاهم رو به تربیت فرزندم تغییر داد .دیگه از این که یک کاری رو اون جور که من دوست ندارم انجام نمیده یا مسیر دلخواه من نمیره ،عصبانی نمیشم ، احساس گناه نمیکنم . او هم حق داره زندگی رو به روش خودش تجربه کنه ،اصلا من نمیتونم ادعا داشته باشم که عالی ترین مسیر رو برای پیشرفت او فقط و فقط من میدونم .یا من نقش اساسی رو در زندگی او دارم . او هم خدایی داره ، خالقی هست که هواشو داره و از بهترین مسیر ممکن او میتونه به خوشبختی برسه .من اساسا هیچ نقشی در بدبختی یا خوشبختی او نمیتونم داشته باشم .نه این که خدای ناکرده بخوام از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم ، من در همه حال کنارش هستم وبهش کمک میکنم ولی نمیتونم هیچ دخالتی در سرنوشت او داشته باشم .

    همیشه عدالت خدا رو زیر سوال میبردم .پس تکلیف اون بچه هایی که از نعمت داشتن پدرو مادر محروم هستند چی میشه .الان دارم دارم میفهمم همه چیز این جهان بر پایه نظمی عظیم استواره .حالا بهتر میتونم معنی ژرف بسم الله الرحمن الرحیم رو درک کنم .

    ما به بینهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمتهای خداوند .اگه اینو باور کنیم ،اگه اسوده باشیم ، اگه تسلیم پروردگار باشیم ،اگه توکل کنیم ،اگه ایمان داشته باشیم دریافت میکنیم .

    به امید درک بهتر و بیشتر قوانین هستی .برای همه ارزوی بهترین ها رو دارم .

    شاد و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام استاد جان سلام مریم خانم شایسته و سلام تمامی دوستان عزیز

    خیلی فوق العاده بود

    من امروز داشتم با خودم مرور می کردم که از موقعی که قانون رو درک کردم و عمل کردم چقدر زندگیم توی تمام جنبه هاش نسبت به اطرافیان با کیفیت تر شده در صورتی که از قبل این چنین نبوده خدا رو شکر می کنم بابتش

    یکی از موضوعاتی که به من کمک کرد همین موضوع بود که دیگران رو از توی ذهنم بیرون کردم حتی همسر و

    منظورم اینکه دیگه رفتاراشون رو کنترل نمیکنم، اجازه می دهم که اشتباه کنند و اگر هم یک ضربه ای می خورند اون رو هدایت خدا می دونم که باید اتفاق می افتاد

    وقتی این کار رو انجام دادم خیلی آرامشم بیشتر شد و جالبه دیگران هم بیشتر با من همراه شدن و روابطم خیلی بهتر شد

    جالبه یکی از آشناهامون خیلی بچه هاش رو کنترل می کنه و دوست داره که آینده خوبی داشته باشند و معتاد نشوند و … ولی تمامی بچه هاش بدون استثنا مسیر کاملا مخالف خواسته اون رو می روند و این حاصل رفتار اون پدر است

    استاد توی فایل گفتن پذیرفتن اینکه ما نه می تونیم تاثیری منفی یا مثبت توی زندگی دیگران داشته باشیم و نه دیگران می تونن تاثیری مثبت یا منفی توی زندگی ما بگذارند

    و اعلام کرد باید برای این موضوع تسلیم باشیم

    چقدر کلمه قشنگی گفت و من باید تسلیم باشم

    با این کلمه که استاد گفت من انگیزه گرفتم که روی تسلیم بودن خودم کار کنم و به هیچ عنوان تلاشی برای تغییر دیگران و زندگیشان نکنم و تمرکزم رو روی تغییر خودم و زندگی ام بزارم

    کامنت های خانم شایسته و دوستان فوق العاده است و کلی ازشون انرژی می گیرم

    ذهنم رو با ورودهای مناسب نظیر کامنت های فوق العاده شما، کامنت گذاشتن خودم و فایل های استاد بمب باران می کنم

    سپاسگزارم از خداوند و استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوب

    شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    پریا گفته:
    مدت عضویت: 3068 روز

    اگه میدونستیم وقتی دلمون برای کسی میسوزه و میخواییم کمکش کنیم در واقع توجهمون ب نکات منفی شخصیتیه اون فرد هست و این توجه ب اساس قانون برانگیختگی باعث میشه این اخلاقا در اون فرد بیشتر شه،سریعا میومدیم و توجه میکردیم ب ویژگی های خوبی ک داره و ما خوشمون میاد تا ویژگی های خوب بیشتری از اون شخص برانگیخته بشه….منتها این کار رو با شرک انجام ندیم،یعنی اینکارو نکنیم ک اون شخص مثبت شه تا ما حالمون خوب شه.

    این کارو مث باقی کارایی ک برای تجربه ی خواسته هامون انجام میدیم اجرا کنیم

    مثلا خانواده مثبت میخواییم،طبق قانون هم عرکانس شیم با اون خواسته و توجهمون رو بزاریم روی نکات مثبت اعضای خانواده و کیف کنیم و درعین حال رها باشیم از نتیجه،مث رها بودنی ک توی سایر خواسته ها داریم…..۹۹ درصد ادما دیدیم ک مث سایر خواسته ها این خواسته هم میشه،منتها اگر بلد باشیم مث باقی خواسته ها حس خوب در زندگی رو وابسته ب این نتیجه نکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: