همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرناز اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تشکر از شما

    سلام به همه اعضای محترم سایت

    روز شمار روز سیزدهم

    چقد نرم و آروم هدایت شدم به روزشمار و چقد لذت بخش و شیرینه

    هر روز یه فایل پربار و حرفهای الهی که استاد عزیز با هدایت الهی برامون ضبط کرده،،همش حرفای خداست از طرف خداست..چی بهتر از این

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    امروز یاد گرفتیم نباید به هیچکس زوری کمک کنیم نخواهیم زوری کسی را خوشبخت کنیم

    تا قبل از این فکر میکردم واقعا ما برای خدمت به خلق،،خلق شدیم..و همیشه یه احساس نامطلوبی را در پی داشت این طرز فکر،،،که نکنه کوتاهی کرده باشم در حق کسی و..‌ولی حالا فهمیدم من هیچ وظیفه ای در برابر کسی ندارم،،چقدددد خوب!خدای من متشکرم …آخیش راحت شدم

    تازه بابت این موضوع خدا هم از دست بندش ناراحت نمیشه که بگه چرا به فلانی کمک نکردی …تازه میگه اگه حس خودت خوب میشه کمکش کن.اگه دوست داری اجباری نیست…. تو آزادی..خداوند بنده هاشو به هم محتاج نیافریده..خدایا شکرت

    یادم باشه نخوام دیگرانو نصیحت کنم و به راهی که من میدونم درسته و خوبه بیارم..سخنرانی نکنم و اجازه بدم نتایجم حرف بزنن

    من در زندگی دیگران کاره ای نیستم و هیچ تغغییری نمیتونم در دیگران ایجاد کنم اگر خودشان نخواهند باید تسلیم باشم که نمیتونم تغغیرشون بدم فقط خودمو میتونم تغغیر بدم پس انرژیمو واسه خودم نگه میدارم و صرف بهتر شدن خودم میکنم.

    همه به یک اندازه به خداوند نزدیکیم.فقط باید باورش کنیم بیشتر و بیشتر…و روی باورامون درباره خدا ،جهان هستی و نعمتهاش،،،و خودمون واحساس لیاقت خودمون کار کنیم.

    خدایا کمکمون ‌کن هر روز بهتر و توحیدی تر بشیم

    هر روز به تو نزدیکتر بشیم بیشتر و بهتر باورت کنیم

    و به این مسیر الهی ثابت قدم و استوار ادامه بدیم. آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    روز سیزدهم از دوره زیبای روز شمار تحول زندگی من

    طبق قول و قرارم نتایجی که بعد از شروع این دوره زیبا وارد زندگیم شده رو مینویسم تا هم ردپا باشه هم قوت قلب هم توجه به نشانه ها

    خوب بخاطر اینکه برای خودم یادآوری بشه تا یادم بمونه که از کجا شروع کردم و وقت شروع چه حال و احوالی داشتم یادم باشه که وقت شروع بسیار از لحاظ مالی در مضیقه بودم و پول خرید مایحتاج زندگی برام یه کابوس بزرگ بود و هیچ دلخوشی نداشتم و گهگاهی با فایل های استاد آروم میشدم و به قول استاد مثل مسکن بود برام و اونقدر بی پول بودم که حتی نتونستم کادوی تولد نه برای همسرم نه برای دخترم تهیه کنم و تا الان هیچ سالی نشده بود که من به دختر و همسرم کادو ندم و همیشه هم بهترین کادو رو من بهشون میدادم ولی امسال حتی نتونستم یه کادوی کوچیک براشون بخرم اما خداروشکر خداروشکر خداروشکر که خدا منو هدایت کرد که اشکال کارم رو بفهمم و وارد این دوره زیبا شدم و بعد از همون جلسه اول بود که اتفاقات خوب بوم بوم یکی پس از دیگری وارد زندگیم شد و کار پاره وقت شروع کردم روابطم روزبه روز بهتر شد و قوانین رو بهتر فهمیدم و یاد گرفتم ایراد کارم کجاست و حالا که دوروز مونده به روز زن دارم میرم برای همسرم کادویی بخرم که هر دو مناسبت یعنی تولدش و روز زن رو جبران کنه میخوام براش موبایل و ساعت هوشمند بخرم اونم نقد مطمئنم خیلی خوشحال میشه واقعا خداروشکر بابت این آموزش های زیبا و ارزشمند و خداروشکر بابت این قانون بدون تغییر خداوند که خلق زندگیم رو به دست خودم داده و چه نعمتی از این بالاتر…

    اما درباره این فایل ارزشمند:

    من هم بار ها و بارها در دام این تفکرات افتادم که بخوام دیگران رو تغییر بدم و فرشته نجات زندگیشون بشم و اینجا یکی از کارهام رو مثال میزنم:

    پدر و مادرم دارای افکار منفی زیادی هستند و همیشه خودشون رو به دلیل نداشتن پول از مسافرت رفتن محروم میکردن و منم تا زمانی که مجرد بودم و با خانواده زندگی میکردم از مسافرت رفتن محروم بودم و این تضاد باعث شده بود همیشه در رویاهام به این فکر کنم که یه روزی من پولدار میشم و پدر و مادرم رو مسافرت میبرم حالا که خودم زندگی مستقل دارم و گهگاهی مسافرت میرم همیشه دوست داشتم پدر و مادرم رو هم با خودم ببرم تا اونا هم لذت ببرن و به من افتخار کنن و بالاخره یه بار تونستم با خانواده که مسافرت میریم پدرومادرمم همراه خودم ببرم یادمه اون سال اصفهان رفتیم و من کلی ذوق داشتم و کلی اطلاعات کسب کرده بودم و هرجا می رفتیم با شور و شوق مثل تورلیدرها برای خانواده ام توضیح میدادم که ویژگی های مکانی که الان هستیم اینه و پیش خودم میگفتم الان پدرومادرم کلی برای من کیف میکنن اما هربار بعد از هر بازدید اونا کلی نکته منفی میگفتن که کلا انرژی من از بین میرفت و هربار این سوال در ذهن من می چرخید که آخه چرا اونا به جای لذت بردن اینقدر دنبال نکات منفی هستن و الان با این فایل فهمیدم که من نباید به زور اونا رو به شادی به سفر به دیدن نکات مثبت تشویق میکردم یاد گرفتم هرکسی خالق زندگی خودشه یاد گرفتم هرکسی هرجایی هست سرجای درست خودشه یاد گرفتم ما هیچ قدرتی برای شاد کردن کسی که یه عمره تمرکزش روی نکات منفیه نداریم اونجا ذهنم پراز علامت سوال بود و امروز جواب تمام سوالاتم رو گرفتم و باید از این به بعد فقط دنبال تغییر کردن و لذت بردن خودم باشم.

    ممنونم استاد عزیزم بابت این فایل زیبا

    ممنونم خانم شایسته نازنین

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های زیباشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 793 روز

    هوالرزاق

    به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی

    سپاسگزارم از خداوندی که هادی ، حامی و حفاظت کننده من است.

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که الگویی است عملی در شناخت و درک و عمل به قوانین جهان هستی با زبان نتایج.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و قدرتمند و خانواده صمیمی عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین هستند.

    امروز روز سیزدهم سفر من و یازدهم شهریور 1402.

    یادت باشه امیرعلی اولین قدم برای هماهنگ شدن با قوانین زندگی، دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگران است. تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانس های من است.

    امیرعلی امروز 39 سال و 3 ماه از تولد تو گذشت کلی چک و لگد خوردی از عمل نکردن به این قانون بس نیست؟

    امیرعلی از امروز متعهد شو و بپذیر که جز خودت رو نمی تونی تغییر بدی فقط خودت یعنی اومدی تو این دنیا تا زندگی کنی تجربه کنی لذت ببری و هر روز بهتر و بهتر زندگی کنی، به سادگی به زیبایی و عزتمندانه .

    وقتی تو تمرکزت روی خودت باشه و زندگی خودت رو تغییر دادی در هر جنبه ای چه مالی چه سلامتی چه روابط و چه معنویت اول تو خودت برس به نعمت ها بذار نعمت ها وارد زندگیت بشه بعد اگر کسی ازت سوال پرسید بگو من این مسیر رو اومدم و دارم ادامه میدم تو هم میخوای بسم الله این گوی و میدان .

    بسه امیرعلی هر چی چک و لگد خوردی از عدم رعایت این قانون.

    امروز من امیرعلی متعهد می شوم با هدایت و حمایت الله این قانون رو رعایت کنم تو زندگیم و فقط و فقط تمرکزم روی تغییر باورهام شخصیت خودم و شرایط زندگیم باشه.

    خدایا سپاسگزارم که اینگونه در زمان و مکان مناسب بهم آگاهی میدی و هدایت و حمایت و حفاظتم میکنی.

    سپاسگزارم از استاد عزیزم و عزیز دلشون که این آگاهی ها رو با ما به اشتراک می ذارن.

    خدایا شکرت

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.

    شهریور 1402

    امیرعلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    بنام خداوند و یگانه خالق جهان هستی که من را خالق اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس الهی ام آفرید

    سلام به همگی

    باید قبول کنیم که هرگز نمی توانیم فردی را  تغییر دهیم که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست

    البته من خیلی وقته که این موضوع رو کاملا درک کردم . توی این چند سالی که در این سایت بلطف خدای هدایت گرم حضور دارم خیلی خوب این موضوع رو متوجه شدم که من به هیچ عنوان توانایی تغییر دیگران رو ندارم .. بقول استاد عزیزم کَل اگر دوا نمود ی سر خود را دوا می نمودی دقیقا از همین حرفا قبلنا خیلی شنیدم . و ای کاش در همین حد جواب میدادند .. آنها فکر می کنند تلاش کردن یعنی بیل و کلنگ زدن و تلاش های سخت فیزیکی .. اصلا این تلاش های ذهنی براشون نامفهومه .. آنقدر مسخره ام کردنددددددد .. آنقدر بهم خندیدنددددددد.. با اینکه تغییر رشد منو دارند در زندگیم می‌بینند ولی از نظر اونها. رشد و پیشرفت یعنی یهویی و کولاکی پولدار و ثروتمند شدن .. هنوز هم با نگاه های مسخره آمیزشان دارند بهم میگن .. یعنی چه که از صبح تا شب توی سایت و انرژی مثبت و قانون جذب و استاد و مدیتیشن های متعدد هستی… پشت سرم پچ پچ می کنند

    و حتی این دفتر هایی که مدام به خودم چسبوندم و هی می نویسم و یا فایل ها رو نگاه می کنم . همه و همه باعث خشم و نفرت آنها از من شده .. با اینکه به هیچکس کاری ندارم

    ولی انگار اصلا قبولم ندارند .. بعبارتی با تنه و مسخره بهم میگن چقدر علافی یعنی اصلا نه این حرفها رو قبول دارند و نه حتی حاضرند برای یکبار هم که شده صدای این فایل ها رو بشنوند من همیشه باید یواشکی اینا رو ببینم و بشنوم … و بقول قرآن خداوند مهر گذاشته بر قلب هایشان … حتی نزدیکترین افراد زندگی مون رو نمی تونیم تغییر بدیم .. مثلاً دخترم که سی و چند سالش هست همش بخاطر تغییر فرکانسم از من بنوعی دور شده . خدا رو شکر گذارم که با تغییر مدارم تمام افراد منفی یا از زندگیم حذف شدند و یا دوری و دوستی شده در صورتی که در یک خانه زندگی می کنیم و شاید روزها با هم صحبتی نداشته باشیم فقط در حد یک سلام و احوالپرسی .. وقتی هم به یک تضادی بر می خوردیم بیشتر از همیشه عصبانی میشه و سر و صدا به پا می کنه ولی من آنقدر صبور شدم که فوری میام سر دفتر م شروع می کنم به نوشتن و سپاسگذاری و روی کنترل ذهنم کار کردن و باورهای توحیدی مو بیشتر و بیشتر ساختن .. البته تضادهای ما اغلب مالی هستش و باید روی این موضوع بیشتر روی خودم کار کنم … من خودم خیلی خیلی تغییر کردم .. یعنی خیلی آروم شدم و با خودم در صلح هستم .. تضادهای سلامتی ام. حل شد و الان در سلامتی کامل هستم مدام پیاده روی می کنم و کوه میرم و زبان آلمانی گوش میدم و روی اعتماد بنفس ام کار کردم و کارهای هنری انجام میدم و . برای هر چیز کوچکی شکرگذاری می کنم و اگر چیزی رو فراموش کردم و یا از تیررس نگاه من رد شده که نتونستم سپاسگذاری کنم خیلی از خودم دلگیر میشم و می گم پس هنوز نگاه های من نصبت به نعمت هام بینا نشده و یا هنوز به صداهای درست و مناسب شنوا نشده هر چند هر لحظه مدام از خداوند خواستم که شکرگذار هر لحظه ای در زندگیم باشم و دقیقا به همین شیوه هم رفتار می کنم ولی باز هم دوست دارم بیشتر و قشنگتر و زیباتر به این نعمت شکرگذار بودنم هدایت بشم .. خدایاااا شکرت که توفیق شکرگذاربودن را بلطف استاد عزیزم به من ارزانی داشتی.

    من فقط مسعول اعمال و رفتار خودم هستم . یعنی من خیلی هنر داشته باشم خودم رو تغییر بدم . و احساسم رو خوب کنم . و کنترل ذهن داشته باشم که از هر کاری سخت تر است . تا رشد و پیشرفت کنم.

    ما هیچ قدرتی برای خوشحال کردن فردی که سالهای متمادی، بر نکات منفی هر موضوعی متمرکز شده، نداریم، حتی اگر بهشت را به او نشان دهیم دقیقا همین طوره استاد جان .. منم قبلنا همین طوری بودم همیشه نیمه ی خالی لیوان رو می‌دیدم . همیشه منفی ها رو بیشتر متوجه می‌شدم .. و دقیقا هم جهان از همون جنس رو به من بیشتر و بیشتر نشون میداد . ولی از آنجایی که خودم خواستم که هدایت بشم .. خودم خواستم که تغییر کنم به چنین استاد نازنین و سایت و دوستان الهی هم مسیرم هدایت شدم و این یکی از بزرگترین نعمت های هستش که در اثر تغییراتمربوجود آمده شکر خدا … و الان کاملا تغییر کردم یعنی خیلی بندرت پیش میاد که به آدم های منفی برخوردی داشته باشم . بجز نزدیکترین فرد که دخترم باشه ..که همیشه ی خدا معترضه . همیشه غذاها بده . همیشه آدم ها براش منفی هستند . همیشه بچشم مشکوک به همه نگاه می کنه همه چیز وفق مرادش نیست اگر بهترین غذاها رو براش درست کنی فوری میاد میگه من اصلا از این چیزها خوشم نمیاد . اگر من غذای رژیمی و سالم و گیاهی بخورم کلی مسخره میشم . شاید اینها نتیجه ی فرکانس های چند سال پیش منه که الان دارم از دخترم میبینم . خلاصه به این نقطه رسیدم که من فقط توانایی تغییر خودم رو دارم .و بهیچ عنوان نمی تونم کسی رو تغییر بدم

    مشکلات، تنها تضادهایی هستند برای شناساندن خواسته های واقعی ما و فرصتی برای جهت دادن به اهداف زندگی مان خدا رو شکر هر روز بیشتر روی باورهایم دارم کار می کنم و به وضوح و شفافیت بیشتری برای اهدافم رسیدم و با قانون تکامل پیش میرم . همین که احساسم خوبه یعنی در مسیر درست و مناسب هستم و خدا رو شکر گذارم.. کلا افراد منفی از زندگیم دور شدند و بجاش افراد خوب و درست مناسب و جدید به زندگیم وارد شدند و همیشه روی خوب و خوش دیگران رو میبینم و از هر جهت بهم کمک می کنند خدا رو شکر ..

    من فقط می تونم با اعمال و رفتارم تغییرات مو به دیگران نشون بدم .. و می گذارم نتایجم صحبت کنند .. پس من هیچ حرفی با دیگران در این رابطه ندارم .. هر وقت تغییرات درست و مناسب در زندگیم ایجاد بشه که مورد توجه باشه خودشون میان ازم می پرسند که چطوری موفق شدم آنوقت شاید بتونم براشون توضیح مختصری بدم ولی آدرس سایت رو بهشون میدم اونم اگر مایل باشند .. فعلا که در مسیر رشد و پیشرفت برای رسیدن به اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس الهی خودم هستم و یکی از اهدافم رسیدن به اعتبار نیک و آزادی بلحاظ پولی و مالی و استقلال پولی و مالی و رسیدن به بی نیازی از لحاظ مالی و بلند آوازگی در زندگیم هستم که آزادی زمانی و آزادی مکانی رو همراه با آرامش و آسایش و رفاه و خیر و خوشی و عشق و سلامتی و برکت رو وارد تجربه ی زندگیم کنم .. و از خداوند مسیر رسیدن به این اهدافمو در خواست کردم و مدام دارم روش کار می کنم ..

    خدایا خودت دستمو محکم توی دستان قدرتمند خودت گره بزن ..

    خدایا خودت کمکم کن که مسیر برام راحت تر و آسان تر و کوتاهتر بشه .

    خدایاااا شکرت که آسان کردی آسانی های نعمت هایت را بر من

    خدایا شکرت که بر من احاطه شده است وفور و فراوانی پول و ثروت و نعمت و برکت و خیر و خوشی و شادی و شادمانی های الهی در زندگیم..

    خدایا هدایتم کن در مدار ثروت لایق دریافت ثروت جاری تو باشم الهی امین

    خدایا شکرت بابت هدایتهای عالی و اتفاقات قشنگ زندگیممن لایق بهترین درآمد هستم

    من لایق داشتن تمام خواسته هایم هستم

    من لایق داشتن بالاترین درآمد نقدی هستم

    من لایق داشتن همواره حال خوب هستم

    من لایق داشتن همواره بهترین ها هستم

    من لایق داشتن همواره اتفاقات عالی هستم

    من لایق تجربه همواره اتفاقات بینظیر هستم

    خدایا شکرت که به خزانه ی ثروت های الهی هستم

    من خودم منبع پول و ثروت و نعمت الهی هستم

    اگر آگاهی خداوند در من جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد جذب و دریافت مداوم پول و ثروت ندارم

    من لایق همواره معجزات بینظیر خداوند در زندگی ام هستم

    من در مدار عشق هستم

    من در مدار نور هستم

    من لبریز از ارتعاش عشق هستم

    خدایا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سهیلا راد گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام خدمت استادای عزیزم و دوستانم

    روز دوازدهم از تحول روزشمار زندگی من

    استاد ممنونم از صحبت های توحیدیتون در همه جنبه ها

    واقعا ما باید در تک تک امور کوچیک زندگیمون به این توحید برسیم

    چقد این اگاهی به درد من میخورد

    چون من در مورد دیگران نه اما کمی در مورد همسرم این حساسیت رو داشتم و دوست داشتم باهم فایل ببینیم

    هرچند ایشون صحبتاتون رو تایید میکرد و موافق بود اما الان میفهمم کارم اشتباه بوده

    شاید ایشون به خاطر من تا اخر فایلو گوش میداده

    به هر حال اون خودش میتونه واسه زمانش تصمیم بگیره که چطور استفاده کنه

    و من همیشه هر وقت متوجه میشدم با دوستاش بزم گرفته و دراگ یا مشروب مصرف کرده کلی حالم بد میشد و همش میخواستم باهاش صحبت کنم نصیحتش کنم حتی قهر میکردم تا ازین مسیر بیرون بکشمش

    و هر وقت از پیش دوستاش برمیگشت مدام چکش میکردم بوش میکردم و شده بودم مثل پلیسا و اونو هم دروغگو کرده بودم

    الان میفهمم فقط باید اعراض کنم

    شاید مسیری ک همسر من هدایت بشه مثل مسیر من نباشه

    اما ته مسیر جفتمون خداست

    مثل چهار تا خیابونی که همشون به یه میدون میرسن اما چهار تا خیابون متفاوتن

    با تمام احترامی که واسه استاد عزیزم قائلم و تا اخر زندگیم از حرفا و نصیحتاشون استفاده میکنم اما هزاران نفر دیگه هستند که هدایت شده هستند اما شاید تو این سایت نباشن

    پس منم همسرمو مجبور نمیکنم که دوستاشو عوض کنه که با من فایل گوش بده

    یه مثال جالبی هم که دارم من عاشق ورزشم

    و در هفته پنج روز روزی دوساعت ورزش میکنم و اندام فیت دارم

    اما هیچوقت به همسرم کاری نداشتم

    اون نوشابه میخورد من اب

    رستوران میرفتیم اون پیتزا میخورد من فیله گریل

    و جالب اینجاست ایشون بدون درخواست من تصمیم گرفته باشگاه و ورزشو شروع کنه

    حرف شما استاد

    ما رو خودمون کار کنیم پیشرفت کنیم دیگران میان میپرسن چیکار کردی

    میان تو مسیر ما

    و اون مثال زیباتون که رستوران سلف سرویسو مثال زدید

    دقیقا مثل یه دایره میمونه که خداوند مرکز این دایره ست و ماها با یه شعاع به این مرکز وصلیم

    هیچ انسانی نیست که رها شده باشه

    من دیگه یاد گرفتم دلم برای کسی نسوزه

    یعنی این عادتو از پدرم یاد گرفتم اما گاهی وقتا حس میکردم نکنه من سنگدلم

    اما الان میفهمم که کارم درست بوده

    به من ربطی نداره من ناتوانم از هدایت دیگری

    مثل اینه من تو ماشین خودم نشسته باشم پشت فرمون تو اتوبان و هی بوق بزنم واسه ماشین کناری داد بزنم دندرو عوض کن

    بپیچ اینور

    یواش برو

    اشتباه داری میری

    هم خودم حواسم از رانندگیم پرت میشه هم اون طرفو گیج و حواس پرت میکنم و جفتمون ممکنه تصادف کنیم

    اون خودش اگه خیابون اشتباهو رفت دور میزنه و راحت برمیگرده چرا من اذیتش کنم

    خداروشکر میکنم که قلب منو باز گذاشته تا حرفاتونو اینقد قشنگ متوجه بشم

    ممنونم از تک تکتون ک تا اینجا خوندید

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    پریناز کمالی گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    به نام خدا وبا سلام

    روز سیزدهم سفرنامه

    وقفه ی زیادی در روز شمار انداختم.و تعهدم کمرنگ شده بود. احساس گناه داشتم اما خوش حالم و خدا رو شکر میکنم که باز هم برگشتم و قطعا نسبت به قبل تعهدم پررنگ تر شده . حسم بم گفت که برگردم و فایل های روز شمار رو از اول گوش کنم و فهمیدم که روی عزت نفس و درک قانون تکامل و کنترل ورودی ها و رابطه با خدا نیاز به کار کردن بیشتر دارم .

    و اما فایل امرزو روز شمار:

    ☘️با قلبمون ارتباط برقرار کنیم. به چیزی نچسبیم وقتی شرایطش جور شه ، پیش میاد.

    اجازه بدیم که هدایت شیم . همه ی ما هدایت میشیم. (استاد حتی ضبط کردن فایل هاش هم هدایتیه. و هر وقت اون احساس بیاد فایل ضبط میکنه. ) و اینطوری تاثیر گذار تر هم هست .(آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند)

    ☘️همه هدایت میشن. (مثل همسایه ی استاد که دنبال کشف قوانین بوده و با استاد آشنا شده)

    🌈از این جا به بعد جملات استاد رو نوشتم چون تا درک این آگاهی هاخیلی فاصله دارم

    ☘️کسی که توی مدار موفقیت نیست ، کسی که خودش نمیخواد موفق بشه کل دنیا هم بخوان ، این اتفاق نمیفته.

    ☘️چقدر از ماها زندگی خودمون رو نابود کردیم برای اینکه فکر کردیم داریم به دیگران کمک میکنیم .

    ☘️ما باید بپذیریم نه میتوانیم سرنوشت کسی رو به سمت خوبی هدایت کنیم نه میتوانیم سرنوشت کسی رو به سمت بدی وشکست هدایت کنیم. ما دستمون کوتاهه . ما فقط میتونیم زندگی و سرنوشت خودمون رو تغییر بدیم .

    ☘️ما باید به این حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران برسیم تا بتونیم از زندگیمون لذت ببریم و خوشبختی رو تجربه کنیم.

    ☘️ما نمیتونیم زندگی کسی رو که خودش نمیخواد عوض کنیم.حالا اگه یکی خودش بخواد ما چه بخواهیم چه نخواهیم نمیتونیم جلوشو بگیریم.

    ☘️خیلی از مواقع افراد انرژیشونو بر روی دیگران می گذارند به این هوا که دارن بشون کمک می کنند . درصورتیکه هم اونو دارن از هدف دور می کنند هم خودشونو دارن از هدفشون دور می کنند .

    ☘️قانون مهم جهان هستی : تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم.

    تک تک ما به یک اندازه به این خوان نعمت دسترسی داریم .اینجوری نیست که فکر کنید یک آدم خاصی بیشتر دسترسی داره ، یه سری آدما کمتر دسترسی دارن و اونی که بیشتر دسترسی داره باید یک کاری بکنه برای اونا که کمتر دسترسی دارن.

    ☘️اگر اون آدمایی که به قول قرآن خودشون خودشونو محروم کردند ، خودشون به خودشون دارن ظلم میکنند، اگر اون آدما بیدار بشن دست دراز می کنند ونعمت ها رو هر چی بخوان بر میدارن.اگر بیدار نشن شما اگه دست دراز کنی به اون ها بدی برخلاف مسیر قانون حرکت کردی و به خودت ضربه زدی و به اونا ضربه زدی.

    ☘️یک موقعی هست درد وغم و گشنگی وتشنگی و دربه دری و بیچارگی و بی خونگی و… نیازه برای بیداری یک انسان . باید این مرحله ها رو طی کنه. مثل اون جوجه ای هست که باید اون درد رو اون فشار بیرون اومدن از تخم مرغ رو بپذیره دردشو بکشه برای اینکه بدنش قوی تر شه. اگه ما بیایم کمکش کنیم مثل همون باز کردن پیله برای کرم ابریشم ، باعث میشیم جوجمون از بین بره.

    ☘️ما پس چطور باید به دیگران کمک کنیم؟؟ با کمک کردن به خودتون با پیشرفت خودتون با موفقیت خودتون وبا الگو سازی از خودتون می تونین به دیگران کمک کنید.

    کی من میتونم ایمان افراد رو نسبت به خدا بیشتر کنم؟ آیا غیر از زمانییه که خودم نتیجه گرفته باشم؟

    ☘️کمک های ما به دیگران به دیگران کمک نمیکنه به ما کمک میکنه .

    ☘️اگر ما قوانین جهان هستی رو خوب درک کنیم اگه ما بحث مدارها رو خوب درک کنیم، اگه ما خداوند رو عظمتشو مهربانیشو بخشندگیشو خوب درک کنیم خیلی خیلی راحت زندگی میکنیم خیلی شاد زندگی میکنیم خیلی طبیعی زندگی میکنیم .

    طبیعی یعنی یک زندگی سالم ، شاد، پر از نعمت و ثروت ، پر از زیبایی و آرامش ، پر از روابط قشنگ، پر از روحیه ی خوب، پر از عشق، پر از یکتا پرستی، پر از خوشبختی ، پر از سعادت،پر از نعمت ، این یک زندگی طبیعیه.یعنی انسان باید به این شکل زندگی کنه. هر چیزی غیر از این یعنی غیر طبیعی .

    ☘️اگر ما قوانین جهان هستی رو درک نکنیم زندگیمون غیرطبیعی میشه .رنج ها، غم ها ، مشکلات میاد.اما این مشکلات میاد برای اینکه به ما بفهمونه قوانین چیه.حالا بعضی ها زودتر میفهمن بعضی ها دیر تر.اما هر کسی در زمان خودش می فهمه . ما نمیتونیم زمان فهمیدن کسی رو زودتر کنیم یا دیرتر.ما باید تسلیم باشیم در مقابل تغییر دیگران.ما باید به این درک برسیم.

    ☘️ما بی اندازه به خداوند نزدیک هستیم.ما بینهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمت های خداوند.اگر اینو باور کنیم اگر آسوده باشیم اگر تسلیم پروردگارباشیم اگر توکل کنیم اگر ایمان داشته باشیم دریافتشون میکنیم.انقدر راحت دریافت میکنیم که اصلا عادیه برامون انگار نه انگار که یک معجزه رخ داده

    خدایا شکرت💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    به نام خدای مهربان

    کسی که توی مدار موفقیت نیست، کسی که خودش نمیخواد موفق بشه، کل دنیا هم اگه بخوان این اتفاق نمیفته

    کسی که خودش نمیخواد حرکت کنه، کل دنیا نمیتونن با زور حرکتش بدن

    خیلی از ما احساس می‌کنیم باید به اینو اون کمک کنیم که اگه دست اینو بگیرم، اگه یه پولی توی جیب اون بزارم

    اون دیگه یه آدم متحول میشه و تغییر میکنه و چقدر از ماها زندگی خودمون رو نابود کردیم برای اینکه فکر میکنیم داریم به بقیه کمک می‌کنیم و این یک باور اشتباهه

    من باید بپذیرم نه میتونم سرنوشت کسی رو به سمت خوبی هدایت کنم، نه میتونم سرنوشت کسی رو به سمت بدی و شکست هدایت کنم

    من اصلا نمیتونم اینکارو انجام بدم

    من فقط میتونم زندگی و سرنوشت خودمو تغییر بدم

    نه سرنوشت دیگران رو

    من این قدرت رو ندارم، من باید به این حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران برسم تا بتونم از زندگیم لذت ببرم، تا بتونم خوشبختی رو تجربه کنم

    من نمیتونم زندگی کسی رو که خودش نمیخواد عوض کنم

    اگر هم یکی خودش بخواد زندگیش رو عوض کنه و تغییر کنه، بخواد پیشرفت کنه و ثروتمند بشه، اگه به فرض من دلم نخواد که این پیشرفت کنه بازم نمیتونم کاری بکنم یعنی توی هر دو حالتش همین جوریه

    پس به هیچ عنوان انرژیم رو بر روی دیگران نذارم به این هوا که دارم بهشون کمک می کنم

    در صورتی که هم اونو دارم از هدف دور می کنم هم خودم رو از هدفم دور می کنم

    همه ما به یک اندازه به خان نعمت ها دسترسی داریم و اینجوری نیست که فکر کنیم یه آدم خاصی بیشتر دسترسی داره یه سری از آدم ها کمتر

    و اونی که بیشتر دسترسی داره باید یک کاری بکنه برای اونایی که کمتر دسترسی دارن

    نه اصلا اینطور نیست، چون همه به یک اندازه دسترسی دارن

    حالا اگه اون آدم هایی که به قول قرآن خودشون خودشون رو محروم کردن، خودشون به خودشون دارن ظلم میکنن، اگه بیدار بشن دست دراز میکنن و از نعمت ها هر چی که میخوان برمیدارن

    اگر هم بیدار نشن من اگه دست دراز کنم و به اونها بدم بر خلاف مسیر قانون حرکت کردم و هم به خودم ضربه زدم و هم به اونا

    چون یه موقع هایی هست که درد و غم و گشنگی و تشنگی و دربه دری و بیچارگی، بی خونگی و هر رنجی که میتونیم تصور کنیم نیازه برای بیداری یک انسان

    اصلاً باید این مرحله رو طی کنه

    مثل جوجه ای که باید اون درد و این فشار بیرون اومدن از تخم مرغ رو بپذیره، دردش رو بکشه تا بدنش قوی تر بشه

    اگه بخوام بهش کمک کنم باعث میشم جوجه از بین بره، اون باید خودش این تلاش رو بکنه و این تلاش و این حرکت بهش کمک میکنه

    من فقط با کمک کردن به خودم، با پیشرفت خودم، با موفقیت خودم و با الگو سازی از خودم میتونم به دیگران کمک کنم

    اگه قوانین جهان هستی رو خوب درک کنم خیلی راحت و شاد و طبیعی زندگی می کنم

    طبیعی یعنی یه زندگی سالم، شاد و پر از نعمت و ثروت و زیبایی

    ولی اگه قوانین جهان رو درک نکنم، زندگیم غیر طبیعی میشه

    رنج ها و غم ها و مشکلات میاد

    اما این مشکلات میاد برای اینکه بهم بفهمونه قوانین چیه

    بعضی ها زودتر میفهمن و بعضی ها دیرتر میفهمن

    ولی هر کسی در زمان خودش میفهمه🪴

    من نمیتونم زمان فهمیدن کسی رو زودتر کنم یا دیرتر کنم

    من باید تسلیم باشم در مقابل تغییر دیگران، من باید اجازه بدم دیگران راهشون رو پیدا کنن

    اگر هم میخوام بهشون کمک کنم مصداق کسی باشم که به خوشبختی و سعادت و موفقیت رسیده

    اون وقت اگه ازم پرسیدن که چطور زندگی کنیم تا موفق بشیم براشون وقت بذارم و بهشون بگم

    هر چند که اگه هم براش وقت نزارم جهان از بی نهایت دستش، خداوند از بی نهایت طریق پاسخ رو به اون فرد میده

    ما بی نهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمت های خداوند و اگه اینو باور کنم، اگه آسوده باشم، اگه تسلیم پروردگار باشم، اگه توکل کنم و ایمان داشته باشم دریافتشون میکنم

    من اگه اصرار داشته باشم تا فرشته نجات زندگی دیگران باشم و به دنبال راهی باشم تا بخوام زندگی همسر و فرزند، دوست و برادرم رو تغییر بدم با این فکر که دارم به جامعه کمک می کنم

    وقتی که تلاش می کنم تا فرد دیگه ای رو تغییر بدم بیشتر از همیشه از مسیر رشد دور میمونم

    اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگرانه

    تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمه

    تا وقتی این اصل رو درک نکنم، راهی به مسیر هماهنگی با قوانین ندارم

    وقتی همین قانون رو درک کنم دیگه تلاشی برای تغییر دیگران انجام نمیدم

    چون میپذیرم که هر فردی هم اکنون در جای درستشه

    همون جایی که نتیجه باورهای خودشه همون باورهایی که هیچ کس به جز خودش توانایی تغییر شون رو نداره

    باید ناتواناییم رو درباره تغییر فردی غیر از خودم بپذیرم تا به آرامش برسم

    باید دست از تلاش برای فرشته نجات دیگران شدن بردارم تا نجات پیدا کنم🪴

    باید دست از نگرانی برای پدر، مادر، همسر و فرزند، خواهر، برادر بردارم تا به خوشبختی فرصت ورود به زندگیم رو بدم

    چون همه ما به یک اندازه به منبع نعمت ها و ثروت ها دسترسی داریم

    به یک اندازه به نیروی هدایتگر الهی متصلیم عزیزانم الان در هر وضعیتی که هستن، هر چقدر هم نا دلخواه، در جای درستی قرار دارن

    و به محض اینکه خودشون اراده کنن و آماده بشن

    میتونن با تغییر باورها شون از این شرایط به سمت شرایط دلخواه حرکت کنن🪴

    سپاس فراوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2403 روز

      دوست عزیزم ..

      دوسه روزی هست که من تصمیم گرفتم یه تمرین برای خودم بنویسم که توش توضیح بدم قوانینو و انقدر تکرار کنم تا باورام تغییر کنن و دیگه دلسوزی نکنم .. الان که دارم فکر میکنم که چطوری به این قسمت هدایت شدم اصلا یادم نمیاد

      اما متنی که شما نوشتید دقیقاااا همونی بود که من باید برای خودم مینوشتم .

      شما خیلی کامل و عالی توضیح دادین . چه درک عالی ای از قانون دارید . خیلی تحسینتون میکنم

      سپاسگزارم که به خدای درونتون گوش دادین و نوشتین .

      من تقریبا برای همه باورای محدودم یه همچین متنی(با توجه به قانون و با توحه به اون مسئله ) مینویسم و هرروز میخونم . بعد یه مدتی اون باوره خیلی بهتر میشه و ذهنم مقاومتشو از دست میده ‌. حتی من یه دوره ی هشت جلسه ای هم درست کردم با همین روش که خیلی خیلی کمک میکنه تا به طور دقیق باورارو ریشه یابی کنم و تغییر بدم ..

      سپاسگزارم ازتون به خاطر اینکه دست به قلم (تایپ) شدین و برامون نوشتین

      الهی که همواره در مسیر نور و روشنایی باشید و بهترین ها نصیبتون بشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    💎به نام خداوندی که صاحب قدرت بی نهایت و بخشنده ی بی حساب است💎

    اعتراف میکنم که من خیلی زیاد دچار همچین توهمی شدم که میتونم زندگی یه نفرو تغییر بدم و همیشه هم یا برای اون نفر دردسر شده یا برای خودم.

    همین دیروز تو کامنتم یه اشاره ای کردم به فردی که میخواستم کمکش کنم و با توجه به رفتار نامناسبش از کارم صرف نظر کردم.

    با یه بنده خدایی آشنا شدم که ایشون خیلی هدفمند به نظر میومد و واقعا هم ازش نپرسیدم که این شور و اشتیاقش از چی نشأت میگیره ولی چیزی که من فهمیدم این بود که انگار واقعا یه سری اهداف داشت و در راستای اونا داشت اقدام میکرد ،

    فکر هم میکنم کل این تصمیمایی که گرفته بود و حرفایی که میزد هم نشات گرفته از یه سری فایل های انگیزشی که متاسفانه اصلا توش قوانین ثابت جهان رعایت نمیشه بود.

    از اون فایل های انگیزشی که فقط توش میگن باید پدرت در بیاد و دهنت سرویس شه و هفتصد هزار بار شکست بخوری و زجر بکشی تا موفق شی ؛ که من خودم به شخصه اصلا نمی پسندمشون چون به نظرم آدمو گمراه تر میکنه.

    خلاصش کنم که این بنده خدا تو یه توهمی بود که میخواد بترکونه و تکامل و این چیزا هم حالیش نبود ، اصلا تو یه مدار های نامناسب هم بود ، منم تو یه توهم بد تر از اون که من باید این آدمو هدایت کنم به راه درست و بهش بفهمونم که باید طبق قوانین پیش بره.

    هر چی هم میگفتم باز حرف خودشو میزد.

    واقعا هم انقد انسان محترم و دوست داشتنی بود که دوست داشتم کمکش کنم ، ولی کلا به خاطر یه حرفایی و رفتار هایی که داشت (یه تیکشو تو کامنت قبلیم گفتم) کلا بیخیال شدم و کلا از ذهنم پاکش کردم.

    واقعا نمیشه کسی که تو یه دنیای دیگه سیر میکنه رو بیاری و بگی ببین داستان اینه ، باید اینجوری بیای ، اینکارو کنی و …

    تازه این بنده خدا نتایج منو تقریبا دید و من بهش گفته بودم که از چه وضعیتی به لطف خدا خودمو نجات دادم و الان اینجام ، خودشم چند بار بهم گفت دوست داره یه جورایی وضعیت الان منو تجربه کنه ولی باز هم با این حال اصلا نمیگرفت من چی میگم تا اینکه من از اون توهم خودم بیدار شدم و دیگه بیخیال کمک کردن بهش شدم.

    خداوکیلی ما اصلا نمیتونیم به کسی کمک کنیم ، اصلا من کی باشم که بخوام به کسی کمک کنم ، من به اعضای خونوادم هم نمیتونم کمک کنم اگه تو مدارش نباشن ،

    بار ها شده مادرم زنگ میزنه ازم یه سوالیو میپرسه ، من جوابی که فکر میکنم درسته رو میدم ، باز دوباره همون سوال رو به یه شکل دیگه میپرسه ، باز من جوابمو میدم ، باز دوباره به طرق مختلف همون سوالو میپرسه 😐

    قشنگ مشخصه که انتظار داره چیزیو ازم بشنوه که خودش فقط دوست داره بشنوه ، اصلا مهم نیس که چی طبق قانونه یا اصله یا …

    آخرش میبینم نمیشه بهش میگم مادر جان این نظر منه ، فکر هم میکنم درستش اینه ولی شما خودت مختاری هرجوری فکر کنی یا عمل کنی یا …

    و در نهایت میبینم که اصلا انگار آب تو هاون کوبیدم 😂

    یا به پدرم یه موضوعی رو گفتم که اگه از همون لحظه اونو عملی میکرد مشکلش حل میشد ، ولی اصلا نگرفته من چی میگم ، رفته بعد سه چهار ماه ، بعد از کلی هزینه های الکی تو جاهای بیهوده برای رفع مشکلش ، زنگ زده بهم گفته همونی که تو اون موقع گفتی درست بود 😐

    بعد اینارو که میبینم ، میفهمم اصلا قرار نیست همه بشنون ، همه درک کنن ، همه تو مدار باشن و …

    به خدا انقد این مثال هارو دیدم و تایید کردم که هرکسی هر جایی هست جاش درسته چون مدارش همونه ، که وقتی کسی از اومدن منجی یا چمیدونم یکی که بیاد مشکل آدم ها و جوونا و بیکاری و این چیزارو حل کنه حرف میزنه ، خندم میگیره و با خودم میگم واقعا حق با استاده و اکثریت از لحاظ ذهنی معلول هستن 🤦🏻‍♂️

    اصلا چرا راه دور بریم ، خود منم بگم دچار همچین توهمی شدما ، اینایی که نوشتم به این معنی نیس که من خوبم و درک میکنم و تو مدارم و …

    من بار ها شده که بعد از کلی عمل به آموزه های استاد ، یهو یه جا مچ خودمو میگیرم ، یا میفهمم که اصلا در مورد یه موضوعی دچار کج فهمی شدم یا اصلا نگرفتمش ،

    یعنی میخوام بگم به جای اینکه بیام زور بزنم به بقیه کمک کنم ، بیام به خودم کمک کنم ، حالا اون بقیه هم از خدا هدایت میخوان و قطعا توسط بی نهایت دست خدا هدایت میشن.

    ولی خب ، بازم با همه ی اینا ، میبینم که مثل همین داستان کمک به اون بنده خدا که اول گفتم ، خلاف قانون عمل میکنم 🤦🏻‍♂️

    این یعنی باید خیلی بیشتر رو خودم کار کنم ، تا ابد .

    💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐

    از خدا میخوام به هممون بی نهایت رزق بده

    از خدا میخوام به هممون این درک رو بده که همه ی ما به یک اندازه به رب دسترسی داریم

    از خدا میخوام هممون رو به راه راست هدایت کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4003 روز

    روز سیزدهم روز شمار ، الهی شکر !!

    به نظرم 4 دقیقه آخر این ویدیو از جمله تیکه هایی طلایی و توحید ناب فایل های استاد هست

    که هر روز و هر روز بارها و بارهااااااا باید گوش بدیم تا بتونیم نم نم بفهمیمش ، درکش کنیم !!!

    وقتی که استاد میگند :

    ” وقتی که ما خداوند را عظمتشو ، مهربانیشو و بخشندگیشو خوب درک کنیم ، خیلی خیلی راحت زندگی میکنیم ، خیلی شاد زندگی میکنیم ، خیلی طبیعی زندگی میکنیم ”

    چقدر در این جمله آگاهی و آرامش نهفته است === خیلی راحت ، خیلی شاد ، خیلی طبیعی

    میدونید برای ذهن من چجوریه ؟

    اینکه قلبم باور میکنه و ذهنم هنگ میکنه ، قلبم کامل میپذیره و چون آگاهی نابه ذهنم نمیتونه مقاومت کنه و به جاش هنگ میکنه !!! هنگ میکنه از این بابت که مقاوت نمیکنه و دلیل الکی نمیاره ، به جاش سوال میپرسه که :

    پس چرا اینقدر داری سگ دو میزنی ؟؟

    پس چرا اینقدر استرس و نگرانی داری ؟؟

    پس چرا اینقدر کارهات عقب میفته و روال نمیشه ؟؟

    وقتی که اینقدر راحته !!

    راحت ولی لازم به تکامل ، استمرار و باور !!! و فوق العاده لذت بخش !!!!

    بعد در ادامه استاد میگند :

    ” طبیعی یعنی : یه زندگی سالم ، شاد ، پر از نعمت و ثروت ، پر از زیبایی و آرامش ، پر از روابط قشنگ ، پر از روحیه خوب ، پر از عشق ، پر از یکتا پرسی ، پر از سعادت ، پر از نعمت ، این یک زندگی طبیعیه که انسان باید زندگی کنه و غیر از این غیر طبیعیه ”

    چقدررررر خالص ، چقدر عمیق و آرامش دهنده و در عین حال ساده ، ساده از این بابت که نباید غیر از این را بپذیریم ، و اگر غیر از این هست از حالت غیر طبیعی در بیا ، با اصلاح باور ، با ایمان و توکل بر خداوند و هدایت هر روز و هر لحظه اش

    چقدر به دل میشینه و خالصه این آگاهی ها ، و چون خیلی خالصه و ذهن و باور کسی مثل من که کلی زنگار بسته ، باید هر روز و مدام و بارها گوش داده بشه و باور بشه که :

    این روند طبیعی نیستاااا ، برو توی جاده اصلی ، برو و طبیعی زندگی کن و لذت ببر

    .

    در ادامه فایل استاد میگند :

    ” ما بی اندازه به خداوند نزدیک هستیم ، بی اندازه ، ما بی نهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمت های خداوند ”

    ==== خدایا چقدر این جمله و این آگااااهی ناااابه ، چقدر باید تکرار بشه و همه ما هر روز و هر لحظه یادمون میره ، توی کامنت یکی از دوستان خواندم که ایشون با صلوات شمار جملات تاکیدی را تکرار میکردند ، به نظرم این جمله و تک تک کلمات این جمله باید باااارها و بارها با صلوات شمار ، تسبیح ، بند بند انگشتان دست و هر بهونه و شمارش گری که بشه استفاده کنیم و بگیم و تکراااار کنیم ==== حمیییید یادت نره تکرارش کنی ======

    در ادامه آگاهی :

    ” اگر اینو باور کنیم ، اگر آسوده و تسلیم و پروردگار باشیم ، اگر توکل کنیم و ایمان داشته باشیم ، دریافت میکنیم ،،،،،، اینقدر راحت دریافت میکنیم که عادی میشه برامون و انگار نه انگار که معجزه رخ داده ”

    ” مطمئنم هر کسی به اندازه عطشی که داره برای دریافت جواب به جواب خواهد رسید از بی نهایت طریق و بی نهایت دستان خداوند به جواب خواهد رسید ”

    چیزی هم میمونه که بخوام بگم ؟؟؟ : )))

    اینقدر این 4 دقیقه به قلب من نشست که این چهار دقیقه را یه ادیت کوچولو زدم و همراه با یه موسیقی عرفانی جدا کردم که هر بار گوش بدم !!!

    حمید ، الان داری غیر طبیعی زندگی میکنیا ، یادت نره و مدام گوش بده تا باور کنی تا زندگیت به سمت زندگی طبیعی حرکت کنه

    یک دنیاااااا ممنوووون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سپاس گزار مهربان پروردگارم هستم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    چقدر این قانون با درون من هماهنگه، چقدر باهاش در صلحم و چقدرم بهم آرامش میده این قانون که من هیچ قدرتی نه درجهت خیر و نه درجهت شر ، در زندگی کسی ندارم

    این باعث میشه تا بیشتر و راحت تر توحیدی عمل کنم و مشرک نباشم

    وعذاب وجدان نگیرم که چرا پسرم دراین مسیر نیست

    چون من پذیرفتم که من دستم کوتاهه در تغییر زندگی دیگران ،حتی نزدیک ترین افراد زندگیم

    خدایا سپاسگزارم که به وسیله ی درک این قانون آرامش وارد زندگیم شده ،

    سپاسگزارم استاد عباس منش عزیزم که این قانون رو بهم یاد دادید تا بدون عذاب وجدان و با آرامش خاطر ، تمام تمرکزم روی بهبود دائمی خودم باشه

    تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم و همه هر لحظه دارن هدایت میشن ، بمحض اینکه بخوان ، میتونن هدایت رو دریافت و بهش عمل کنند و نتایج دلخواه خلق کنند.

    خدایا شکرت که منم به اندازه ی تمااااام ثروتمندان جهان به خان نعمتت دست رسی دارم ،سپاس که فراوانی در تمام زمینه ها در دست رس همه هست

    سپاس که از طریق این سایت توحیدی منو با قوانین جهان هستی آشنا کردی تا با تابعیت از این قوانین ،خوب زندگی کنم طبیعی زندگی کنم زندگی پر از سعادت و نعمت و یکتا پرستی رو تجربه کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: