سوال خیلی از افراد از ما این بوده است که:
چه راهکاری برای تجربه رابطه ای پر از آرامش و عشق وجود دارد؟
چه راهکاری برای فردی داری که از یک رابطه نامناسب رها اما باز هم درگیر رابطه نامناسب دیگری شده؟
چه کار کنم تا فردی که دوست دارم به خواستگاریام جواب دهد یا به خواستگاریام بیاید؟
چه راه کاری برای فردی داری که درگیر مشکلات ناشی از یک ازدواج نامناسب شده است؟
چه راهکاری برای فردی داری که اطرافیانش رفتار مناسبی با او ندارند؟
چه راهکاری برای فردی داری که همسرش در برابر بقیه خوش رفتار و سخاوتمند است اما نوبت به او که میشود، بد اخلاق و خسیس میشود؟
چه راهکاری برای فردی داری که هنوز هم موفق به برقراری رابطهای توام با عشق و مودت نشده است؟
آیا یک راهکار جامع، یک قانون مشخص و ساده که پاسخ گوی تمام اینها باشد و هر فردی بتواند اجرایش کند، وجود دارد؟!!
پاسخ قطعاً “بله” است.
زیرا جهان ما با قوانین مشخصی کار میکند که به سادگی میگوید: تمام تجارب زندگی ما، حاصل بازخوردهای جهان به فرکانسهایی است که در هر لحظه بوسیله کانون توجه مان، ارسال میکنیم. در جهانی چنین قانونمند، راه کار ساده این است: فقط خودت را با این قوانین هماهنگ کن. یعنی برای تجربه رابطهای توام با عشق، همین دو قدم ساده را بردار:
قدم اول:
درک کن، بپذیر و ایمان بیاور همه روابطی که تجربه کردهای، از همسری که با او زندگی میکنی، افرادی که با آنها وارد رابطه شدهای، افرادی که با آنها کار میکنی و نیز تک تک رفتارهایی که آنها با تو داشتهاند را خودت با فرکانسهایت به زندگیات دعوت کردهای!
قدم دوم:
اگر از روابط ات، به هر دلیلی راضی نیستی، یعنی فرکانس های نامناسبی به جهان ارسال کرده ای! بنابراین برای تغییر فرکانس هایت وقت بگذار و فرکانس های هماهنگ با روابط دلخواهت را ارسال کن.
“دوره عشق و مودت در روابط“، راه کار جامعی است، که من برای ارسال فرکانسهای مناسب و تجربه رابطهای کامل، پیشنهاد می کنم. در این دوره یاد می گیری برای تجربهی رابطه ای توام با عشق و مودت، حتی نیازی به توافق، تغییر یا راضی نگه داشتن شریک زندگی ات، یا فردی که رابطه ای عاشقانه با او می خواهی، نیست.
زیرا قوانین خداوند به وضوح این مژده را می دهد که همه ما قدرت کنترل ۱۰۰ درصدی روابطمان را داریم و نه تنها با فرکانسهایمان تعیین میکنیم چه افرادی وارد زندگیمان شوند، بلکه تعیین میکنیم آن افراد چه رفتاری با ما داشته باشند و چه ویژگیای از خود را در برابر ما بروز دهند:
سخاوتمند باشد یا خسیس، آرام، با احترام و خوش خلق باشد یا عصبی و تندخوی، وفادار باشند یا خیانکار، امین باشند یا دروغگو، …
در هر صورت کنترل ۱۰۰ درصد آنچه در روابط مان تجربه می کنیم، در اختیار فرکانسهای ماست.
بنابراین، راه کار اساسی، تغییر فرکانس های خودت است نه یافتن مقصری بیرون از تو و تلاش برای تغییر دادنش!
راه کار اساسی این است: به جای هر تصمیم یا اقدام فیزیکی برای اصلاح روابط ات، ۳ ماه از زندگیات را با “دوره عشق و مودت در روابط” بگذران و با کمک آگاهیها و انجام تمرینات تک تک جلسات این دوره، ۳ ماه برای شناخت و ارسال فرکانسهای هماهنگ با رابطه ای که می خواهی، وقت بگذار.
آنگاه جهان به محض دریافت فرکانسهای هماهنگ با رابطه ای عاشقانه، قطعاً و بدون استثناء شما را به سمت روابطی هدایت می کند یا فردی را وارد زندگی ات می کند یا رابطه کنونی ات را به شکلی بهبود می بخشد، که آرزویش را داری.
آنگاه روابط زیبایی که وارد زندگیات میشود، خانه امن و آرامی که در آن عشق را تجربه میکنی، رفتار شایسته و صمیمانهی همسر و افرادی که با آنها در ارتباط هستی و… به شما خواهد گفت که چقدر ارزشش را داشت تا برای ساختن آن فرکانس ها، وقت بگذاری.
هزاران نفر با کمک این دوره توانستهاند رابطهای توام با عشق و مودت را وارد زندگیشان کنند.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD220MB18 دقیقه
- فایل صوتی اصل اساسی یک رابطه عاشقانه17MB18 دقیقه
رد پای من در روز 137
روز شمار تحول زندگی من فصل پنجم
اصل اساسی یک رابطه عاشقانه
خدایااا سپاسگزارم ازین که منو هدایت کرده ای به گفتن آنچییزی که برای آگاهتر شدنم مناسبه
قانون رو همیشه به یاد بیاریم
من باید همیشه این قانون رو بخودم یادآوری کنم اینکه: تمام تجارب زندگی ما، حاصل بازخوردهای جهان به فرکانسهایی است که در هر لحظه بوسیله کانون توجه مان، ارسال میکنیم
اول باید درک کنیم ، بپذیریم و ایمان بیاوریم که همه روابطی که تجربه کردهایم
خودمان با فرکانسهایمان به زندگیمان دعوت کردهایم!
یعنی اگر از روابط در حال حاضر مان ، به هر دلیلی راضی نیستیم ، یعنی فرکانس های نامناسبی به جهان ارسال کرده ایم! بنابراین برای تغییر فرکانس هایمان باید وقت بگذاریم و فرکانس های هماهنگ با روابط دلخواهمان را ارسال کنیم.
خدایااا شکرت من از همین قانون استفاده کردم و الان شکر خدا روابطم با دخترم خیلی خیلی عالی شده البته بقول استاد وقت گذاشتم و روی افکارم کار کردم .. کلا دخترم در زمان ورشکستگی مون خیلی خیلی آسیب دید و رفتارهایش اصلا قابل تحمل نبود و همیشه جنگ و بحث و دعوا بین منو و پسرم و دخترم وجود داشت خیلی هم سعی می کرد م طبق عقل ناقص خودم آون روابط رو درست کنم ولی همیشه بد و بدتر. میشد ولی وقتی با استاد آشنا شدم اول از همه یاد گرفتم که با خودم به صلح برسم .یعنی همیشه یک جنگی با همه ی آدمها توی کله ام و ذهنم داشتم و همه رو مقصر میدانستم .. خب تا وقتی این جنگها در ذهن مون تمام نشده. بیرون هم تمام نمیشه ..
پس سعی کردم مدام با خودم صحبت کنم حتی در بدترین شرایط سعی کردم اول احساسمو خوب کنم و سناریو نویسی کنم . مدام از دخترم تعریف می کردم و توی ذهنم با خودم یک تصور دوستانه ای با دخترم رو تجسم می کردم در حالی که اصلا قابل تصور هم نبود که دخترم کمی با من حداقل مهربان باشه( کلا جدا از من زندگی می کرد) ولی بخودم تلقین می کردم و مدام حسن های خوب شو برای خودم بزرگ و بزرگتر کردم .. یعنی مدام می نوشتم و می نوشتم که مثلا خدایاااا شکرت دخترم عاشقانه منو دوست داره
خدایاا شکرت که خداوند قدر من. را می داند پس من هم قدر خودم را میدانم و خودم رو دوست میدارم پس تمام انسان ها قدر من را می دانند .. خدایااا شکرت که فرزندانم هم قدر من را میدانند .. خدایاا شکرت که دخترم قدر من را میداند و به من عشق می ورزد
من محترم و ارزشمندم …
و خیلی روی این موضوع فکوس می کردم و تمرین کردم و می نوشتم و هزاران باورهای درست و مناسب و قدرتمند رو برای ذهنم یادآوری می کردم و دلیل و منطق نیاوردم و الگوها نشونش میدادم خلاصه مدام روی خودم کار می کردم و کامنت های این فایل ها رو می خوندم و فایل های استاد رو گوش میدادم خدا رو شکر با عمل کردن به تدریس های استاد و آگاهی ها از همین فایل های دانلودی استاد نتایج خوبی گرفتم .. با عمل کردن به اون آگاهی ها و تمرین و تکرار ها بعد از مدتی یک مسایل برای دخترم پیش آمد که خودش برگشت پیش من و وسایل هاشو آورد خونه و بعدش آرام آرام کارشو اونجا جمع کرد و آورد خانه و بعدش آرام آرام اخلاقش خوب شد و الان هفته ای دو و یا سه بار میره سالن مزون محل کارش بدون اینکه من کاری کرده باشم و یا دخالتی کرده باشم و یا راه و روشی و شیوه ای بهش گفته باشم خداوند خودش همه چی رو سر و سامان دادو باید بگم شکر خدا دخترم توی این چند سال آرام آرام اخلاق و روحیاتش تغییر کرد و الان خیلی خیلی عاشقانه منو دوست داره و مدام حواسش به من هست و بیشتر کارها رو خودش حلش میکنه بخصوص در مورد پول پیش خانه و یا خرج و مخارج خیلی خیلی کمکم میکنه و حتی گاهی مثل مردها به خونه و زندگی و شرایطمون توجه می کنه .. خدا رو شکر در مورد دخترم موفق شدم ولی در مورد پسرم هنوز اقدامی نکردم برای حل اون اختلافاتی که در جریان ورشکستگیها و ارث و میراث و غیره بوجود آمده بود .. اتفاقا میخوام سناریو نویسی در مورد پسرم رو شروع کنم و در ذهنم روابطمو باهاش حل کنم و بعدش رو به خداوند میسپارم تا خودش حلش کنه و بقول استاد عزیزم با خداوند تقسیم کار می کنم ..
خدا رو شکر روابطم با همه خوب و عالیع و عالیتر هم شده چون در این جنبه از زندگیم خیلی. وی تغییر باورهای و تغییر شخصیتم خیلی کار کردم و الان نتایج فوق العاده ای. رو در دست دارم و اول از همه آرامشی هست که در وجودم بوجود آوردم و با خودم و خدای خودم به صلح رسیدم و مهمترین ارتباطم رو با خداوند توسط باورهای توحیدی ام ساختم . که البته بلطف آموزه های استاد عزیزم به باورهای درست و مناسب هدایت شدم خدایااا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم که منو با چنین استاد خردمند بینظیری آشنا کردی خدایا شکرت
طبق قوانین خداوند که استاد در این فایل مطرح کردند و باید آویزه ی گوشمون کنیم اینکه..
همه ما قدرت کنترل 100 درصدی روابطمان را داریم و نه تنها با فرکانسهایمان تعیین میکنیم چه افرادی وارد زندگیمان شوند، بلکه تعیین میکنیم آن افراد چه رفتاری با ما داشته باشند و چه ویژگیای از خود را در برابر ما بروز دهند:
استاد جان بخدا از وقتی با شما آشنا شدم خیلی خوب فهمیدم که چطوری افراد سمی و نامناسب رو با جسارت از زندگیم حذف کنم و آن دسته رو که نمی توانستم جهان خودش این زحمت رو کشید ( در فایل های چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم)
خدا رو شکر با این فایل های گرانقدر استاد عزیزم اول از همه و مهمترین کار این بود که عمل پاکسازی افراد نامناسب در زندگیم انجام شد و هنوز هم در بعضی مواقع از همین روش و تمرین ها استفاده می کنم البته چون باورهایم تغییر کرده دیگه خیلی بندرت با کسی روبرو میشم که با من هم مدار نباشه .که خدا رو شکر با یادآوری همین قانون فوری از زندگیم خارج میشه
خب حالا باید چیکار کنیم که روابط هامون خوب و عالی باشه؟؟
خب باز هم باید قانون رو بخودمون یادآوری کنیم
اینکه طبق قانون اول از همه بپذیریم که
ما از تغییر دیگران ناتوانیم
پس اول باید تغییر رو از خودمان شروع کنیم
اینکه به نکات مثبت خودمون و دیگران توجه کنیم به زیبایی ها و نکات مثبت دیگران و خودمون توجه کنیم و شکرگذار باشیم و
بیشتر از اینکه دیگران را تحسین کنیم باید تحسین کنندهخودمونباشیم
تحسیندیگران بسیار عالی هست اما نه اینکه تحسین خودمون رو فراموش بشه
بقول استادمن حالم خوب باشه، افرادیکه حالشون خوبه در دایره اطراف من قرار خواهند داشت.
خدایااا هدایتم کن تا با کسی همراه باشم که بهم انگیزه بده تا بهترین ورژن از خودم باشم
اگر من در مدار درست قرار بگیرم با آدم مناسب در زمان مناسب هم مدار می شوم و آن شخص وارد مدار من میشود
من لایق بهترین رابطه ها هستم
من لایق بهترین دوستان هستم
من فقط با کسانی وقت میگذرونم که شایسته باشند که انرژی مثبت داشته باشند
همه منو بخاطر شخصیت استوار و خداگونه ام تحسینم میکنند
من بخاطر نیاز و تنهایی رابطه برقرار نمیکنم
من وقتی رابطه بر قرار میکنم که هم فرکانس و هماهنگ با افکار و آرمان های ذهنی من باشد
من فقط و فقط با افراد و یا چیزهایی در ارتباط هستم که در من انرژی جدید و مثبت فوق العاده ای رو ایجاد می کنند و با خواسته ها و اهداف و افکار و آرمان های من در هماهنگی کامل باشند
خدایا شکرت که من همیشه و همیشه در شرایط و روابط افراد درست و مناسب با تفکر قدرشناسانه و شاد و خوشحال و سخاوتمند و آزاد اندیش و مثبت اندیش در ارتباط هستم
خدایااا شکرت در زندگیم همه چیز عالیست روابطم با خود مقدسم و خدایم که اولین و مهمترین رابطه است و با خانواده ی فوق العاده دوست داشتنیم و با تمام دوستانم و با طبیعت و با همه عالیست
پروردگارا سپاس گذارم که مرا عزیز و محترم و با عزت کردی
باور دارم که تمام عزت و احترام و بلندآوازگی و اعتبار نیک از آن توست و بس
خدایااا سپاسگذارم که هر روز بیشتر نزد موجودات زیبایی که آفریدی محبوب تر و دوست داشتنی تر شده ام
سپاسگذارم که مرا هر روز عزیزتر. و محترم تر و ارزشمندتر کرده ای و باعث افتخار تو هستم ای خدای مهربانم و ای خدای گستراننده ام
خدایاا سپاس گذارم که مرا انسان قدرتمندی آفریدی .. با قدرت راه می روم و با قدرت صحبت می کنم و با قدرت انتخاب می کنم و تصمیم گیری می کنم و با قدرت و انگیزه عمل می کنم الهی امین
خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم تا دستی فراتر. از دست ها و قدرتی بالاتر از قدرت ها برای من در کار باشی جهت رشد و پیشرفت های پولی و مالی و مادی و معنوی ام در این جهان سه بُعدی مادی … تا آرامش بیشتری را داشته باشم .. تا لذت بیشتری را وارد تجربه ی زندگیم کنم.. تا بهترین ورژنی از خودم باشم .. دستی از دستان فرشتگان الهی را همراهم کنی برای توانگری ام تا پشتیبان و محافظ و حامی و هدایتگرم باشی برای رشد و پیشرفت و تغییر شخصیتم در روابط خوب و عالی و درست و مناسب جادویی ام
خدایااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یآری می جوییم
خدایاا ممنون و سپاسگذارم
IN GOD WE TRUST
با درود و سلام خدمت شما دوست عزیز
سوالات شما خیلی برام جالب بود و سبب خیر شدید که برم دوباره و سه باره و چند باره کامنت خودم رو بخونم و از اینکه پاسخ تمام سوالات شما رو انگار از قبل در کامنت دادم
..
سوال اول شما که پرسیدین با خودتون به صلح رسیدین میشه بفرمایین منظورتون چیه چیکار کردین ؟
در پاسخ باید بگم . با خود به صلح رسیدن یعنی اول از همه خودم رو اصلاح کنم .. یعنی طبق قانون خودم رو مقصر این ناملایمات ها بدانم .. یعنی هر نجوایی توی ذهنم میاد علامت انگشت شصتم سمت خودم باشه .. یعنی هیچکس رو مقصر ندونم . نگم اون مقصره . نگم این باعث شد که این اتفاق بیوفته ..نگم مقصر آینه و یا اونه . نگم مقصر این اتفاقات همسرمه . بابامع . مادرمه . مادرشوهرمه . خواهرمه و یا دولتع و یا دلاره و یا هر چیز دیگه ای و یا هر عوامل دیگه ای رو مقصر ندونم . یعنی اول باید بپذیرید که خودتون درست عمل نکردید .. یعنی بجای اینکه با دخترتون بحث کنید شنونده ی خوبی باشید . یعنی هر چی گفت فقط با دقت به حرفاش گوش کنید . بدون قضاوت .. یعنی هیچ پاسخی به داد و فریادهاش. ندید . یعنی وقتی اون داره گله و شکایت می کنه شما اون لحظه مادری کنید . سکوت کنید .بهش عاشقانه نگاه کنید . بهش بفهمونید که دوستش دارید . البته نه کلام و صحبت کردن بلکه با اعمال تون .. وقتی حالش بد هست بذارید آروم بشه و آرامش و صبر و بردباری تون رو بیشتر کنید چون اون فرزند شما هست . چون باید بهش زمان بدید . البته منظورم این نیست که هر کاری دلش خواست بکنه منظورم اینه که برای خودتون ارزش قایل باشید اول خودتون رو دوست داشته باشید به خودتون بها بدین و سعی کنید آرام باشید و بعدش بموقع خودش میاد با شما صحبت می کنه که باز هم باید آرام باشید .. وقتی شما برای خودتون ارزش قایل باشید دیگران هم برای شما ارزش قایل میشن .. یعنی بحث نکنید صبوری کنید .البته این کار هر کسی نیست چون یکشبه درست نمیشه .. زمان بر هست همانطوری که در کامنت بالا در این قسمت نوشتم مثلا توی دفترتون بنویسید ( دخترم تو چقدر آرام و صبور هستی) حالا اسم دختر تون رو با عشق بنویسید . (مثلا مرجان جون دختر نازنینم خدا رو شکر که قدر منو میدونی و عاشقانه منو دوست داری ) و یا هر چیز دیگری که دوست داری در مورد دخترتون باشه .. یا مرجان جون دختر نازنینم مرسی که حواست به خودت هست و مواظب اعمال و رفتارت هستی و یا هر چیز دیگری می تونید سناریو بنویسید … مگه یک کارگردان سینما و یا نویسنده ی یک فیلم چی می نویسه!!؟؟ همان چیزی رو مینویسه که دوست داره !!! شما چی دوست داری !!!؟؟؟ همون رو بنویس ولی سعی کن احساس تون خوب باشه .. چون جهان به احساس شما کار داره . یعنی نمی تونی با احساس بد بنویسی .. یعنی سعی کن با احساس خوب فیلمنامه ی زندگی تو بنویسی .
من هم خیلی تلاش کردم و روزها و روزها صبوری کردم و نتیجه داد..
پس سعی کردم مدام با خودم صحبت کنم حتی در بدترین شرایط سعی کردم اول احساسمو خوب کنم و سناریو نویسی کنم . مدام از دخترم تعریف می کردم و توی ذهنم با خودم یک تصور دوستانه ای با دخترم رو تجسم می کردم در حالی که اصلا قابل تصور هم نبود که دخترم کمی با من حداقل مهربان باشه( کلا جدا از من زندگی می کرد) ولی بخودم تلقین می کردم و مدام حسن های خوب شو برای خودم بزرگ و بزرگتر کردم .. یعنی مدام می نوشتم و می نوشتم که مثلا خدایاااا شکرت دخترم عاشقانه منو دوست داره
فاطمه عزیز وقتی رفتم کامنت خودم رو خواندم دیدم آنقدر با جزییات پاسخ شما رو دادم که فکر کردم دوباره براتون نوشته هامو کپی کنم ولی دیدم دوباره کاری میشه .. من خودم وقتی کامنتی رو میخونم که برام جالبه سعی می کنم وقت بذارم و نکته های مهم اون قسمت رو توی دفترم بنویسم و با خودم مرور کنم و یا فایل های استاد رو چندین بار ببینم و گوش کنم و از حرف های استاد نت برداری کنم یعنی واقعا برای خودم وقت میذارم . یعنی از ساعت چهار و یا پنج صبح که بیدار میشم سریع میام توی سایت که ذهن مو با کامنت ها و یا با دیدن یکی از فایل ها ی استاد ذهن مو آپدیت کنم .. بعدش صدای پرندگان و دیدن طلوع خورشید و گل و گلدون هامو نوازش میدم و روزم رو با شادی و احساس خوب شروع می کنم و وسط روز هم همین طور و عصر و شب قبل از خوابیدن هم همینطوری دارم می نویسم کلا زمان های زیادی با خودم خلوت می کنم .. حالا من از شما سوال میکنم دوست عزیز .. شما چه ساعتی از صبح بیدار میشوید ؟؟؟؟
آیا با خودتون خلوت گزینی دارید ؟؟؟؟
آیا به محض بیدار شدن میرید با آسمان و هوای بهاری صحبت کنید ؟؟؟؟ یا توی سایت میآید و فایل های استاد رو اول صبح میبینید و یا چندتا کامنت اول صبح می خونید و می نویسید ؟؟؟؟
آیا دفتر سپاسگذاری هاتون مثل من کنار رختخواب تون هست ؟؟؟ که هر لحظه نکات مثبت رو توش بنویسید ؟؟؟؟
آیا مثل من از ساعت پنج صبح تا 9 صبح یکسره می نویسید و وقت برای تفکر کردن تون میگذارید ؟؟؟؟
آیا شده توی دفتر سپاسگذاری تون از زیبایی های دخترتون نوشته باشید؟؟؟ اینکه چه موهای قشنگی داره . چه چشمهای زیبایی داره .. چه پوست قشنگی داره .. آیا برای وجود دخترتون چند بار سپاسگذاری نوشتید ؟؟؟
یعنی از اینکه خانواده ای دارید و تنها نیستید هیچوقت چیزی نوشتید؟؟؟
آیا تا باحال کتاب معجزه ی شکرگذاری راندابرن رو که بیست و هشت روز مداوم پشت سر هم سپاسگذاری هست رو نوشتید و تمرینات شو انجام دادید ؟؟؟
اگر بگم چقدر خود کارهای رنگی و آبی و قرمز و سبز در ماه تمام میکنم باورتون نمیشه .. اگر بگم چقدر دفتر و ورقه های بزرگ کلاسور می نویسم و تمام می کنم باورتون نمیشه..
یعنی صدها دفتر و ورقه کلاسور نوشتم و بقول استاد جهادی اکبر به پا کردم .. وسط روز هم همش دارم فایل ها رو گوش میدم و میرم پیاده روی خودم تنهایی تنها میرم تا بتونم این فایل ها رو گوش بدم و روی باورهام کار کنم آیا تلویزیون و شبکه های اجتماعی رو تعطیل کردید و یا تمرینات استاد رو در مورد قطع رابطه با افراد نامناسب رو انجام دادید؟؟؟ .. عزیزم اگر می خوایی موفق بشی و پله های موفقیت رو بالا بری فقط و فقط روی خودت کار کن مثل همین چیزهایی که براتون نوشتم . مثل تمام کارهایی که استاد انجام دادن …
درسته استاد الان خیلی خیلی به مدار بالایی هدایت شدند ولی از اول که این طوری نبوده . اون هم تلاش کرده اون هم روزها و شبها یکسره روی افکار و باورهایش کار کرده اون هم صدها و صدها دفتر و قلم نوشته و استفاده کرده با این تفاوت که اون استاد عزیزمون مثل ما اینقدر خوش شانس نبوده که چنین امکانات و استاد و سایت و راهنمای داشته باشه پس ما خیلی خیلی خوش شانس هستیم که چنین سایت و استاد و راهنماگری داریم پس باید خودمون کمر همت ببندیم و از این موقعیت استفاده کنیم .. استاد ما چنین امکاناتی نداشته ولی موفق شده پس ما هم می تونیم فقط باید تمام گفته های استادمون رو مو به مو انجام بدیم و روی خودمون به همین شیوه کار کنیم و تا ذهن مون آرام بشه و به آرامش برسیم تا آنوقت بگیم با خودمون به صلح رسیدم
به صلح رسیدن با خودمون به تمرین و تلاش نیاز داره آن هم تمرین و تلاش ذهنی . تلاش فیزیکی هم لازمه ولی خیلی کمتر . یعنی 95٪ تلاش ذهنی هستش بقیه اش رو جهان انجام میده و باید با خودتون و ذهن تون کار کنید و سعی کنید تلاش های ذهنی تون رو زیاد کنید ..باورها تون رو تغییر بدید کنترل ذهن داشته باشید و یا همین کارها می تواند شخصیت تون رو تغییر بدید بعدش دنیای اطراف شما هم عوض میشه یعنی اول باید خودتون رو تغییر بدید بعدش جهان اطراف شما هم تغییر می کنه اگه تغییر نکرد یعنی شما تغییری نکردید..
من اوایل آشنایی ام با استاد این تلاش هام 24 ساعتها بود !!!! یعنی لحظه ای از فایل های استاد غافل نبودم و مدام با هندسه فری گوش میدادم … خلاصه ی کلام برای تمام پرسش های شما اینکه که جهادی اکبر برای خودتون براه بندازید تا ببینید چند مرده حلاجید . و بقول معروف مرد عمل هستید یا نه .. ولی نگران نباشید با توجه به قانون تکامل آرام آرام تکامل تون رو طی می کنید و به خواسته هاتون میرسید
عزیزم هر کسی در زندگیش یک مسیری رو انتخاب می کنه که چطوری به هدفش برسه و من هم با این تلاش های ذهنی بهتر شدم و البته این راه همچنان ادامه داره تا اوضاع بهتر و بهتر بشه .
براتون بهترین بهترین ها رو آرزومندم
روز و شبتون بخیریت و خوبی و خوشی