اصل اساسی یک رابطه عاشقانه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

سوال خیلی از افراد از ما این بوده است که:

چه راهکاری برای تجربه رابطه ای پر از آرامش و عشق وجود دارد؟

چه راهکاری برای فردی داری که از یک رابطه نامناسب رها اما باز هم درگیر رابطه نامناسب دیگری شده؟

چه کار کنم تا فردی که دوست دارم به خواستگاری‌ام جواب دهد یا به خواستگاری‌ام بیاید؟

چه راه کاری برای فردی داری که درگیر مشکلات ناشی از یک ازدواج نامناسب شده است؟

چه راهکاری برای فردی داری که اطرافیانش رفتار مناسبی با او ندارند؟

چه راهکاری برای فردی داری که همسرش در برابر بقیه خوش رفتار و سخاوتمند است اما نوبت به او که می‌شود، بد اخلاق و خسیس می‌شود؟

چه راهکاری برای فردی داری که هنوز هم موفق به برقراری رابطه‌ای توام با عشق و مودت نشده است؟

آیا یک راهکار جامع، یک قانون مشخص و ساده که پاسخ گوی تمام اینها باشد و هر فردی بتواند اجرایش کند، وجود دارد؟!!

 

پاسخ  قطعاً “بله” است.

زیرا جهان ما با قوانین مشخصی کار می‌کند که به سادگی می‌گوید: تمام تجارب زندگی ما، حاصل بازخوردهای جهان به فرکانس‌هایی است که در هر لحظه بوسیله کانون توجه مان، ارسال می‌کنیم. در جهانی چنین قانونمند، راه کار ساده این است:  فقط خودت را با این قوانین هماهنگ کن. یعنی برای تجربه رابطه‌ای توام با عشق،  همین دو قدم ساده را بردار:

قدم اول:

درک کن، بپذیر و ایمان بیاور همه روابطی که تجربه کرده‌ای، از همسری که با او زندگی می‌کنی، افرادی که با آنها وارد رابطه شده‌ای، افرادی که با آنها کار می‌کنی و نیز تک تک رفتارهایی که آنها با تو داشته‌اند را خودت با فرکانس‌هایت به زندگی‌ات دعوت کرده‌ای!

قدم دوم:

اگر از روابط ات، به هر دلیلی راضی نیستی، یعنی فرکانس های نامناسبی به جهان ارسال کرده ای! بنابراین برای تغییر فرکانس هایت وقت بگذار و فرکانس های هماهنگ با روابط دلخواهت را ارسال کن.

دوره عشق و مودت در روابط، راه کار جامعی است، که من برای ارسال فرکانس‌های مناسب و تجربه رابطه‌ای کامل، پیشنهاد می کنم. در این دوره یاد می گیری برای تجربه‌ی رابطه ای توام با عشق و مودت، حتی نیازی به توافق، تغییر یا راضی نگه داشتن شریک زندگی ات، یا فردی که رابطه ای عاشقانه با او می خواهی، نیست.

زیرا قوانین خداوند به وضوح این مژده را می دهد که  همه ما قدرت کنترل ۱۰۰ درصدی روابطمان را داریم و نه تنها با فرکانس‌هایمان تعیین می‌کنیم چه افرادی وارد زندگی‌مان شوند، بلکه تعیین می‌کنیم آن افراد چه رفتاری با ما داشته باشند و  چه ویژگی‌ای از خود  را در برابر ما بروز دهند:

سخاوتمند باشد یا خسیس، آرام، با احترام و خوش خلق باشد یا عصبی و تندخوی، وفادار باشند یا خیانکار، امین باشند یا دروغگو، …

در هر صورت کنترل ۱۰۰ درصد آنچه در روابط مان تجربه می کنیم، در اختیار فرکانس‌های ماست.

بنابراین، راه کار اساسی، تغییر فرکانس های خودت است نه یافتن مقصری بیرون از تو و تلاش برای تغییر دادنش!

راه کار اساسی این است: به جای هر تصمیم یا اقدام فیزیکی برای اصلاح روابط ات، ۳ ماه از زندگی‌ات را با “دوره عشق و مودت در روابط” بگذران و با کمک آگاهی‌ها و انجام تمرینات تک تک جلسات این دوره، ۳ ماه برای شناخت و ارسال فرکانس‌های هماهنگ با رابطه ای که می خواهی، وقت بگذار.

آنگاه جهان به محض دریافت فرکانس‌های هماهنگ با رابطه ای عاشقانه، قطعاً و بدون استثناء شما را به سمت روابطی هدایت می کند یا فردی را وارد زندگی ات می کند یا رابطه کنونی ات را به شکلی بهبود می بخشد، که آرزویش را داری.

آنگاه روابط زیبایی که وارد زندگی‌ات می‌شود، خانه امن و آرامی که در آن عشق را تجربه می‌کنی، رفتار شایسته و صمیمانه‌ی همسر و افرادی که با آنها در ارتباط هستی و… به شما خواهد گفت که چقدر ارزشش را داشت تا برای ساختن آن فرکانس ها، وقت بگذاری.

هزاران نفر با کمک این دوره توانسته‌اند رابطه‌ای توام با عشق و مودت را وارد زندگی‌شان کنند.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    220MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی اصل اساسی یک رابطه عاشقانه
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

572 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 6
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ ﴿یونس٧﴾

    مسلماً کسانی که دیدارِ ما را امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود شده اند و به آن آرام یافته اند و آنانکه از آیات ما بی خبرند.

    أُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿یونس٨﴾

    آنانند که به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، جایگاهشان آتش است.

    إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ ۖ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿یونس٩﴾

    بی تردید کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشت های پر نعمت که نهرها از زیر [قصرهایِ] آنها جاری است، راهنمایی می‌کند.

    دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ۚ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿یونس١٠﴾

    [آغازِ] نیایششان در آنجا [این است که]: خدایا! از هر عیب و نقصی منزّهی، و درود خدا در آنجا به آنان عطا کردن سلامتی کامل است، و پایان بخشِ نیایششان این است که همه ستایش ها ویژه خدا مالک و مربی جهانیان است.

    =======================================================================================

    خدای عزیز وشیرین و قدرتمندم سلام،ازت سپاسگزارم که یک بار دیگه به من اجازه ی صلات دادی،طلب هدایت و رحمت و نور میکنم تا به من و عقل و درک من بباری تا هرآنچه تو سرم میچرخه با نظم و ترتیب کنار هم قرار بدم و از سعیده ی روز های پایانی سال ردپایی به جا بزارم برای سعیده ی روزهای آینده….عزیزِ مهربانم اگر تو به من کمک نکنی و قادر به نوشتن یک جمله هم نیستم همونطور که خودت گفتی وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ میدونم که میدونی ولی دلم میخواد مثل همیشه،هر روز و هر ثانیه تکرار کنم خدایا من به هر خیری که برام بفرستی،سخت فقیرم

    مژده باران به نفس های بیابان، به رگ خشک درختان…

    به شب خسته ایوان، برسان باز…

    بوی بهاران به دل غنچه لرزان، به تمنای زمستان

    به تقلای خیابان، به تب جان پریشان، برسان باز

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به دلبرِ استادم ،سلام به تموم رفیق های غارحرای من….

    سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله یکتا به جسم و جان وروح توحیدی و قلب سلیمتون

    به رفیق هایی که به تعبیر آیه 76 مریم بر بلندای هدایت سوارند…

    وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى

    آنان که هدایت یافته اند، خدا بر هدایتشان می افزاید

    و البته سلام به سعیده جان و پاشنه ی آشیل عزیزم که هنوز نتونستم حلش کنم:)

    درود خداوند بر درودیوار این غار حرا،که به فراخور هر کسی که بهش هدایت میشه،حرفی برای گفتن داره …

    از خداوند سپاسگزارم که به استاد شایسته الهام کرده الان وقت آپلود این فایل روی بنر سایته!

    این فایلی که آخرای خرداد ماه،شد نشانه ی روزانه ی من و دلیل خرید دوره بابرکت و ارزشمند عشق و مودت

    دوره ای که هرجا درست به دستوراتش عمل کردم،به قول استاد خداوند معجزاتی برام رقم زده که من در رویاهام هم نمیتونستم تصورش رو بکنم و هرجا درست بهش عمل نکردم نتیجه که نگرفتم هیچ! چک و لگدشم خوردم!

    یک جمله ی طلایی رو استاد توی همین فایل میگه:یک قسمت اینکه درک کنید،خودتون دارید با فرکانس های خودتون،اتفاقات رو برای خودتون ایجاد میکنید،قسمت بعدیش اینکه چطور فرکانس های مناسبی ارسال کنیم.

    قبل ازینکه هدایت بشم به دوره عشق و مودت و با مبحث هماهنگ شدن با خدا،با آگاهی های دوازده قدم تا حدودی زیادی به این روش عمل میکردم و نتایج بسیار روشنی هم گرفتم،مثل حذف شدن آدم های نامناسب؛همکارهای نامناسب،شیفت های استیبل،رد شدن اعزام ها از من به طرز معجزه آسا،رابطه ی فوق العاده ی هدنرس با من برخلاف بقیه پرستارهاش،به خدمت درومدن رییس بیمارستان توسط خداوند فقط و فقط برای من درحالیکه کل بیمارستان ازش شاکی بودن،در صلح درومدن با تمام آدم های اطرافم و یکی از بزرگترین معجزاتی که از خدا دیدم، به تسخیر دراوردن رییس دانشگاه علوم پزشکی بود که بدون اینکه من رو ببینه،بشناسه،یا یک کلمه باهاش حرف بزنم،شخصا دستورموافقت انتقالی من بدون جایگزین رو داد والی ماشالله ….یعنی من اگر بخوام نتیجه معجزات هماهنگی با خدا رو بنویسم به خودش قسم روزها میگذره و این نوشتن ها تموم نمیشه ….

    اما ….

    من چقدر درست به آموزش های استاد عمل کردم؟

    به همون اندازه نتیجه گرفتم.

    آخرای شهریور ماه بود که تصمیم قطعی گرفتم فقط 3 ماه تمرکز صددرصد بزارم روی دوره عشق ومودت وپرونده ی این پاشنه ی آشیل رو ببندم و زندگیم رو طبق اصل وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ بچینم،و با تیک زدن این هدف برم برای هدف های بعدی…

    فقط 2 ماه ازون تمرکز نگذشته بود که جهان خیلی راحت و بدون دردسر مارو از نظر بعد مکان از هم دور کرد!

    من دیگه گفتم تمومه!خدا داره درستش میکنه…یا این آدم به صورت بنیادین تغییر میکنه،یا همینطور که این همه از هم فاصله گرفتیم،این جدایی به راحتی اتفاق میفته ….

    آمااااا

    آیا بعد دیدن این نشانه ی کاملا واضح،من به همون شدت و دقت،به دستور العمل های دوره عمل کردم؟نههههه…دیگه نه …

    استاد شما میگی بچه ها تا به ی حد خوبی از نتیجه که میرسند میفتن توی تله و دیگه ادامه نمیدن!

    استاد جان من دست تسلیمم بالا!من اشتباه کردم!من به خودم ظلم کردم!

    دقیقا به محض دریافت اولین نتیجه ی واضح،من دیگه دقیقا برعکس قانون عمل کردم!

    برای اینکه فکر میکردم کار تموم دیگه!

    صد هزار بار صدای شما رو شنیدم که توی دوره میگفتین:شما نمیتونی چیزی رو دفع کنی،فقط میتونی جذب کنی

    ولی من افتادم روی دور ایگنور کردن!تمرکز روی ناخواسته ها،روی ویژگی هایی که نمیخوام …

    هی میومدم برای خودم منطقی میکردم ببین فلان حرف رو زد،ببین فلان کارو کرد،ببین اینجوری شد

    و دقیقا مسیرِ برعکس قانون رو میرفتم و هر روزم از خدا شاکی بودم چرا پس هیچ اتفاقی نمیفته؟یقه ی خدا رو میگرفتم که پس چرا قانون مدارهات درست کار نمیکنه؟

    به قول استاد!

    عدالت خدا،مثل عدالت آینه ست!

    هرچیزی که خودت هستی رو بهت نشون میده!

    حالا یکی صورت نَشسته بره جلوی آینه،هی ازش خواهش کنه،التماس کنه،توروخدا،به خاطر من صورتمو تمیز نشون بده،مگه توی تصویری که آینه نشون میده تاثیری داره؟

    عدالت خداوند بی نقصه!

    من فرکانس های کج ودار مریض میفرستادم،نتیجه ای که میدیدم کج دار و مریض بود!

    من

    من مقصر بودم

    من به قانون درست عمل نکردم

    استاد تو لایو آخری که با استاد عرشیانفر داشت خیلی حرف های قشنگی زد با این مضمون که:

    خیلی ها میگن خدا فقط عشقه،خدا خیر مطلقه و فقط خوبی میخواد!نه اتفاقا خدا خودش توی قرآن میگه ما به همه کمک میکنیم،چه اونی که بخواد بره بهشت،چه اونیکه بخواد بره جهنم!

    کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا

    هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک می‌دهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است

    شما بخوای به مسیر نادرست بری،اتفاقا خدا کمکت میکنه،تا اسفل سافلین میبرتت پایین!هرچقدر مسیر نادرست بری نتیجه ش رو میگیری

    اما خدا عشقه یعنی اینکه اگر کار اشتباه کنی،قد همون کار اشتباهت ضرر میبینی اما خوبی هات رو ده برابر میکنه!

    خدا عشقه یعنی اینکه اگر توی مسیر نادرست بری،نتیجه ی نادرست آروم آروم اتفاق میفته!

    اما به محض اینکه به سمت مثبت تغییر کنی،تو همون روز اول نتیجه هاش رو میبینی،سریع خیر و برکت و عشقش رو برات میفرسته ….

    آره استاد….من به حقانیت صحبت شما نتنها ایمان دارم که ازش نتیجه توی دستمه!

    همین چندروزی که من بالاخره جلوی عظمت پروردگار گیوآپ کردم و به اشتباه خودم اعتراف کردم…

    همین چند روزی که سعی کردم یکم درست به قانون عمل کنم…

    همین چند روزی که تصمیم گرفتم به جای جلوی خدا وایسادن و دست هاشو بستن،بگم خدایا من باز شکر خوردم از روی دوشت اومدم پایین!من فقط فلج توام!منو بزار روی دوشت ….

    من لبخند خدارو دیدم ….من آیه های زیبای خدا رو دیدم….من هدایت هاش رو دیدم….من دیدم خودش بغلم کرد عین این بابا ها که دست های بچه شون رو میگیرن با ی حرکت میندازنش روی دوششون ….

    همینجوری دوباره منو گذاشت روی دوشش…

    گفت بیا بچه بیا…من خیلی وقته میخوام از روی جوب رد کنم!خودت نزاشتی هی گفتی خودم بلدم! خودم بلدم!

    بیا بشییین اینجا!جات اینجاسسست!

    من گفتم چشششم خدا!

    میشینم روی دوشتت و تموم تلاشم رو میکنم که نزنم پس گردنت بگم اینوری برو!اونوری نرو!

    تلاش میکنم جای اینکه روی عقل پوک خودم و آگاهی هایی که قد نوک دماغمم نیست عمل کنم،بر بلندای هدایت شما سوار شم و روزی هزار بار وعده های قشنگی که بهم دادی رو تکرار کنم….

    استاد تو جلسه 3 قدم نه میگه:

    خدا به همه ی ما وعده های قشنگ داده،وعده ی نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ ولی ما به جای تکرار این وعده ها،این هارو دفن کردیم زیر خروارها نجواهای شیطان و حرف های مردم و….قانونش این بچه ها،باید همیشه باخودمون تکرار کنیم و هر روز به خودمون بگیم خدا بهمون وعده داده و چه کسی از خدا به قول وقرارهاش وفادارتر؟

    اصلا من این چند روز از جلوی خدا اومدم کنار و فقط یک ذره ،فقط یک ذره سعی کردم رها بشم و قانون رو درست عمل کنم،از چپ و راست خدا برای من نشانه فرستاد که همین مسیر رو برو من بهت قول میدم به زودی نتایجی کسب میکنی که توی رویاتم نمیبینی….

    یکیش هدایت شدنم به جلسه 1 قدم 5 بود!

    یعنی اونجا که استاد میگه اگر شما توی مسیر درست حرکت کنید،یا اون آدمی که دارید باهاش زندگی میکنید به صورت بنیادین تغییر میکنه،یا خیلی شیک ومجلسی از هم جدا میشید و یک آدمی میاد توی زندگیتون که با فرکانس ها و باورهاتون هماهنگه و باهم از زندگی لذت میبرید!

    یعنی این یک دقیقه رو من ده بار زدم عقب،انقدر گوشش بدم تا به گوشت و پوست و استخون من بشینه!

    شیک ومجلسی

    به میزانی که باور کنم که این اتفاق شیک و مجلسی رخ میده،به همون میزان خیلی راحت و بدون تقلا خواسته های من محقق میشه!

    به قول استاد تو قدم 7 جلسه 3

    شما یک سری درخواست به خداوند میدی،خداوند هم همیشه جوابش مثبته و میخواد هدایتت کنه،ولی تو چسبیدی به یک سری از پیش فرض هات میگی فقط با این آدم،فقط با این شغل،فقط ازین طریق…خدا میخواد هدایتت کنه اما تو اجازه نمیدی…این جریان باد داره میوزه…به سمت خواسته های تو …اما تو چسبیدی به یکسری موقعیت ها …خدا هدایتت میکنه!اما نه بزور!تو باید رها باشی….نمیگم که اصلا پیش فرض نداشته باشید نه،بالاخره آدم توی ذهنش یک پیش فرض هایی داره،اما باید به خدا بگی درسته این پیش فرض منه …ولی من دستت رو باز میزارم و اجازه میدم هدایت بشم….

    باید اعتماد کنیم به جریان …باید ایمان بیاریم که این جریان کارش رو خوب بلده!

    مثل اینکه شما سوار هواپیما بشی تا قبلش حق انتخاب داری که سوار بشی یا نشی…

    ولی وقتی سوار شدی دیگه نمیتونی بگی نه خلبان ازینوری نرو…ازونوری برو…دیگه حق انتخاب نداری،باید فقط بشینی روی صندلی و کمربندت رو ببندی و از مسیر لذت ببری و ایمان داشته باشی یک عده هستند کارشون رو بلدند….

    این معنی توکل….این معنی ایمان ….

    ﺑﺎﻳـﺪ ﭘـﺎرو ﻧـﺰد وا داد

    ﺑﺎﻳﺪ دل رو ﺑﻪ درﻳﺎ داد

    ﺧﻮدش ﻣﻲﺑ‪ﺮدت ﻫﺮﺟﺎ دﻟﺶﺧﻮاﺳﺖ

    ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮد ﺑﺪون ﺳﺎﺣﻞ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ

    چقدراین جریان هدایت دلچسب و شیرین و گواراست…یعنی من هرجا فقط روی جریان حساب کردم،ی جوری منو سوپرایز کرده که طعم شیرینیش زیر دندونم میمونه …

    همین چندوقت پیش بود….احتیاج به کنترل ذهن داشتم….

    به قول استاد،تو قدم 11، از خدا سوال مناسب پرسیدم که چه جوری ذهنم رو کنترل کنم؟

    گفت تو یک عمر عاشق کتاب خوندن بودی،وقتی کتاب میخونی کلا توش غرق میشی،بلند شو برو برای خودت یک کتاب رمان بخر،وقتایی که میخوای از شر ذهنت رها شی بخونش…

    منم گفتم چشم…و راه افتادم!

    تو راه گفتم کدوم کتابفروشی؟

    گفت برو اونجا!

    یکی از کتاب فروشی های گرگان که بسیار فروشنده ی با شخصیت و محترمی داره و اگر ازش راهنمایی بخوای،به طرز عالی بهت ادوایس میده …

    همونجا به خدا گفتم ازش راهنمایی بگیرم؟

    گفت نه خودم بهت میگم!برو فلان قفسه، فلان ردیف این کتاب رو بردار!

    یک رمان خارجی بود،برش داشتم و 330 تومن پول کتاب رو کارت کشیدم و اومدم بیرون!

    حالا ذهنم میگفت این همه پول دادی واسه یک کتابی که نمیدونی اصلا بدرد میخوره یانه!

    ولی قلبم میگفت اگر خدا گفته حتما باید حتما بخرمش!

    وقتی به خدا گفتم برای چی گفتی این کتاب رو بخرم و باهام حرف بزن و گفت بازش کن بهت بگم!

    منم رندم یک صفحه رو باز کردم…

    و تا مدت ها دهان مبارک من باز مونده بود …

    چون توی همون صفحه دقیقا یک نشانه ی واضح از جواب درخواست بود!

    به روشنی روز…..

    خداشاهده …من هنوز وقت نکردم لای این کتاب روباز کنم و داستانش رو بخونم و یک گوشه ی اتاقم افتاده…ولی هربار که نگاهش میکنم بی اختیار لبخند میزنم…هربار نگاهش میکنم قلبم روشن میشه…هربار نگاهش میکنم ایمانم هزار برابر میشه….

    ازین جریان هدایت…ازینکه خدا چه جوری از طریق بینهایت دستانش باهام حرف میزنه

    ازینکه وقتی فقط یک ذره توکلم رو حفظ میکنم …خدا از جاهایی که به عقل من نمیرسه درها رو باز میکنه …..

    وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا،وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ

    و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند،و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد

    آره …این خدایِ شیرینِ حضرت ابراهیم و حضرت محمد و استاد عباسمنش…

    رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ

    پروردگارا! بی تردید ما [صدای] ندا دهنده ای را شنیدیم [که مردم را] به ایمان فرا می خواند که به پروردگارتان ایمان آورید. پس ما ایمان آوردیم. پروردگارا! گناهان ما را بیامرز، و بدی هایمان را از ما محو کن، و ما را در زمره نیکوکاران بمیران.

    خداروصدهزارمرتبه شکر برای سعادت یک صلات دیگه…یک رد پا روی در ودیوار پربرکت غار حرا و همنشینی با بندگان صالح خداوند…

    درپناه نورِ آسمون ها وزمین باشید همیشه

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 178 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    الهه عزیزم سلام

    سلام و سلامتی و عشق ونور الله به رفیق نازنین من

    بی نهایت ازت ممنونم که برام نوشتی،هر نقطه ی آبی برای من حکمِ پرتوی از نور خداونده که اومده قسمتی از قلب من رو،روشن کنه….

    دوستت دارم عزیزم و به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.

    بوس فراوان به کله ی مبارکت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    سمیه ی نازنینم،سلام به روی ماهت

    سلام وسلامتی و عشق و مودت رو از روشنی قلبم رو همراه با نسیم خنک اسفند ماه شمال برات میفرستم الهی که در زمان و مکان مناسب در سرزمین توحیدی آمریکا به قلبت بشینه ….

    تو کامنتِ یاسِ من خوندم که مامان بابا اومدن پیشتون،انقدررر خوشحال شدم که نگو…سلام منو به مادر معنوی من برسون و از طرف من صورت نازنینش رو ببوس.

    سمیه جانم،دنیای الهامات در عین عجیب غریب بودن خیلی ساده و بدون پیچیدگیه….

    چیزی که بهت میگه از نظر ذهنی منطقی نیست اصلا ولی قلبت به شدت آرومه!

    اصلا نمیتونم بگم در دریافت الهامات خوب عمل میکنم و هر روز متوجهش میشم اما میتونم بگم چندین بار صداشو شنیدم و وقتی عمل کردم متوجه شدم این درست ترین کاری که میتونستم اون لحظه انجام بدم درحالیکه منطق ذهنم به شدت باهاش مخالفت میکرد!

    آخرین باری که تونستم وصل بشم همین امروز بود،توی ی کامنت زیر فایل (قربانی شرایط یا خالق شرایط)کامل نوشتمش،ولی هنوز تایید نشده …

    ولی میخوام بگم با وضعیت مالی الان من و اعلام انصرافم از کار اصلا منطقی نبود که دوره کشف قوانین رو بخرم،اصلا نه قصدشو داشتم نه بهش فکر میکردم نه حتی توی برنامه ی طولانی مدتم بود…اما صبح هدایت شدم به یکی از کامنت بچه ها که درمورد این دوره نوشته بود،همون لحظه به قلبم الهام شد بخرش!همین الان!

    بهش گفتم نه!من به این پول احتیاج دارم،الان وقتش نیست!

    گفت وقتی بهت میگم همین الان بخرش،یعنی همین الان!

    منم مثل همیشه با کمترین مقاومت لبیک گفتم و این دوره پربرکت رو خریدم….

    نتیجه چی شد؟من فقط یک بار جلسه 1 دوره رو گوش دادم!

    و غروب امروز 2 برابر پول دوره اومد به حسابم:)))))

    یعنی من ی جوری از ذوق عمل به الهامم بالاوپایین میپریدم که انگار روی ترامپولینگم:))))

    آره خلاصه…میدونم که از من بهتر بلدی رفیق نازنین من،اما 2 تا مورد هست که باید حواست باشه

    یک)وقتی ناآرومی،وقتی عصبانی،وقتی احساست بده،نمیتونی الهامات رو درست دریافت کنی،یعنی شرط اول داشتن آرامش و احساس خوبه…یعنی اگر خدایی نکرده اتفاق ناخواسته ای افتاده اول باید سعی کنیم ی کوچولو آروم بشیم،شده یک ذره…اما اول وظیفه ی ماست که تلاش کنیم ذهنمون رو کنترل کنیم و بعد بلافاصله خداوند میتونه وارد بشه …

    توحال بد،تو فرکانس بد،تو خشم و عصبانیت ما نمیتونیم به الهامات خداوند دسترسی داشته باشم.

    دو)وقتی بهت الهام میشه این کار رو بکن،یا اینو بنویس،یا فلان جا برو،قلبت به شدت آرومه!حتی در غیر منطقی ترین حالت ممکن،قلبت بهت میگه انجامش بده بدون فکر!

    مثل همین جمله ی الهی قشنگی که برام نوشتی

    خداگفت کامنت بذار و بپرس

    میبینی خدا چقدر سریع الجوابه؟

    به قول استاد وقتی داری سوال میپرسی بهت جوابو میده!کامنت شما تموم نشده خدا ی چشمه از الهاماتش رو بهت نشون داد و من چقدر نور و عشق از همین جمله دریافت کردم.

    دوستت دارم سمیه ی نازنینم.

    روی ماهت تموم خانواده ی قشنگ زمانی های سایت رو میبوسم و به امید دیدارتون در بهترین زمان و مکان.

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  4. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    رفیق نازنین و ارزشمند غارِ حرای من،سلااااام به روی ماهت

    سلام و عشق و مودت رو از روشنی قلبم برات میفرستم الهی که به قلبت بشینه…

    مریمِ مقدسِ بزرگترین سایت موفقیت دنیا،بی نهایت ازت ممنونم که هر بار یک نقطه ی آبی پرنور برام میفرستی و قلب منو روشن میکنی.

    دور سرت بگردم، من بی نهایت از دیدن نقطه ی آبیت خوشحال میشم،خودت خبر نداری چطور هربار دست خدا میشی تا من گیوآپ نکنم و به مسیرم ادامه بدم.

    نوشته های الهیت همیشه در بهترین زمان و مکان به دستم میرسه و من عاشقانه میخونمشون…

    بینهایت دوستت دارم و قلب سلیمت رو میبوسم و از خداوند میخوام در بهترین زمان و مکان ببینمت….

    همیشه برام بنویس…

    روشنی قلبت از هر جمله ی کامنتی که مینویسی،چشم های منو روشن میکنه ….

    آره مریم جان…تو همون مریم مقدسی که الله بهش گفت:

    فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا

    دوووست دارم و بووووس به کله ی نازنینت و قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿١١﴾

    و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من نزد خودت خانه ای در بهشت بنا کن ومرا از فرعون وکردارش رهایی بخش ومرا از مردم ستمکار نجات ده. (11)

    وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ ﴿١٢﴾

    و [نیز] مریم دختر عمران [را مثل زده است] که دامان خود را پاک نگه داشت و در نتیجه از روح خود در او دمیدیم و کلمات پروردگارش و کتاب های او را تصدیق کرد و از اطاعت کنندگان [فرمان های خدا] بود. (12)

    ===========================================================

    مریم نازنیم سلام،با بغض سنگین گلو و چشم های خیس برات مینویسم…

    نقطه ی آبی پربرکتت در بهترین زمان و مکان به دستم رسید…

    به قول کتاب ملت عشق:ساعتی دقیق تر از ساعت خدانیست،آنقدر دقیق است که در سایه اش همه چیز سر موقعش اتفاق می افتد،نه یک ثانیه زودتر،نه یک ثانیه دیرتر

    مریم جانم در حال حاضر انقدر احساساتم غلیان کرده،نه صفحه ی لپ تاپ رو درست میبینم و نه تمرکز دارم تا برات واضح بنویسم….امیدوارم خداوند کمکم کنه تا بتونم آنطور که شایسته ی نوری که با تلگرافت برام فرستادی،سپاسگزارت باشم…

    نمیدونم چرا نقطه ی آبی شمارو بین نقطه های آبی دیگه ندیدم…میدونی؟خدا حتی میتونه یک چیزی رو از جلوی چشمت پنهون کنه تا در زمان مناسبش پدیدار بشه…

    به خدا…به الله…به رب…

    من اصلا به قصد دیگه ای این صفحه رو باز کردم و وقتی دیدم شما به کامنت من پاسخ دادی،از همون خط اول اشکام سرازیر شد…از صحبت های الهیت …قلبم باز شد…و ایمانم به الهاماتم بیشتر شد که وقتی خدا بهم میگه این ایه رو براش بنویس مقاومت نکنم ….

    مریم نازنینم در عمر سی و یک ساله م،هیچ چیزی برام لذت بخش تر ازین نبوده توی غار حرا مشغول صلات و گفت و گو با بندگان صالح خداوند باشم،اما هیچ وقت عادت نداشتم که با دستام بنویسم…هر وقت قلبم باز باشه بهم اجازه نوشتن داده میشه….وگرنه من کجا و این همه عشق بچه ها کجا؟فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ

    هروقت فرکانس بالایی داشتم تونستم با قلبم به بچه ها پاسخ بدم و هرجا نتونستم جواب بدم این من بودم که به فرکانس اون رفیق دسترسی نداشتم …..

    پس اگر تلگرافی ازت بی جواب مونده منو ببخش….ولی این رو بدون بدون اغراق هر نقطه ی آبی برای من نوری از طرف الله هست که اول روی چشم هام میزارم و بعد بازش میکنم ….

    مریم عزیزم… ببخشید اگر طولانی شد…

    2 تا نکته ی مهم دیگه مونده که بهت بگم چرا من با دیدن کامنتت انقدر شگفت زده شدم …

    اولا حاوی یک پیام الهی واضح و روشن بود برای من …

    از خدا میخوام آغاز وصل باشه و و پایان هجران

    این اومد تو قلبم

    نمیدونی با همین دو جمله چه نوری رو به قلبم سرازیر کردی و چطور دست خدا شدی تا رنگ ایمان به استمرارم در مسیر قانون بپاشی….

    ونکته ی دوم…بعد خوندن کامنتت با چشم های خیس از قرآن طلب هدایت کردم که پیغام الهیت رو با نورش پاسخ بدم و هدایت شدم به ایه 11 و 12 سوره ی تحریم که برات اول کامنتم نوشتم …یعنی ازین هماهنگی الله و ازین عشق…دیوانه تر شدم ….

    گفتم ببینمت تا بی قراری از جانم به در رود

    هم بی قرار و هم شوریده سر شدم دیوانه تر شدم

    گفتم ببینمت شاید شراره از جانم فرو کشد

    دیدم تو را و همچون شعله های آتش شعله ور شدم

    از ره به در شدم دیوانه تر شدم…

    رفیق عزیز غارحرای من…برای این حال وهوای بهشتی که بهم هدیه دادی ازت سپاسگزارم…

    دوست دارم و به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت …

    به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    سلام به سمیه ی عزیزم و لیلین قشنگ و دلنشنیم….

    چقدر خوشحالم ازینکه به لطف الله ،صحیح و سلامت دلبر کوچولو،از توی دلت اومد توی خونه …

    خدارو صدهزارمرتبه شکر

    میشه از طرف من دستای کوچولوش رو ببوسی؟من عاشق نوزادهام…قشنگ بوی خدا میدن…بوی بهشت…

    ازت ممنونم که برام نوشتی،واقعا قلبم با تلگرافت روشن شد.

    دعا میکنم هرجای این دنیا هستید غرق نور و عشق و رحمت الله باشید.

    از روشنی قلبم دعا میکنم یک روز بتونم همتون رو از نزدیک ببینم و بغلتون کنم،این

    عشق و نور بین آدم هایی که هیچ وقت همدیگرو ندیدن…جز رحمت الله نیست…

    دوستون دارم بی نهایت

    به امید دریافت یک نقطه ی آبی پر برکت دیگه ازت…

    در پناه نور آسمون ها وزمین باشید همیشه

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: