اصل اساسی یک رابطه عاشقانه - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

572 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه هجران گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    سلام استاد مهربونم

    خداروشکر میکنم که تو مدار شما هستم و مطمئنم که مدارم عوض شده که اینطوری محکم شما رو دنبال میکنم

    استاد عزیزم خیلی بیانتون شیواست آدم تا بطن حرفتون رو کامل متوجه میشه

    خیلی زیاد ازتون ممنونم و قدر دارن تمام زحمات شما هستیم.

    بله حتما که همینطور که میگید هست و من حرفاتونو باور دارم

    من خودم به شخصه رابطم اصلا خوب نیست و ی فکر لعنتی که همیشه تو ذهنم میاد اینه طرف مقابلم بهم خیانت می‌کنه و همیشه سبک رابطه هامم همینه

    و باید خودمو تغییر بدم و به یاری الله دارم اینکارو میکنم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمدحسین شکوه نیا گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    بنام خالق عشق

    درود بر استاد عزیزم که مثل همیشه مسلط با فن بیان قوی و تاثیرگزار بر قلب انسان‌ها مینشیند.

    و اما عشق و مودت که هنوز موفق نشدم به خریداری‌اون اما در سال اینده یکی از اهداف من است تا با آگاهی‌های این دوره فوق‌العاده بتونم روابطم را بهبود ببخشم.

    راستش من روابط خیلی خوبی دارم دوستان زیادی دارم که حالم با اونا خوبه اما تجربه‌ای از رابطه داشتم پارسال همین موقع. ک دقیقا این مثال‌هایی که استاد زدند رو درک کردم.. اون زمان من عمیقا فرکانس‌هایی از جنس اینکه ”ما بهم نمیخوریم، من پول ندارم بیرون بریم، بهم نمیایم و مدام ترس از اینکه نکنه ناراحت بشه و عزت‌نفس بشدت پایین” باعث شد که این رابطه ک اولش خیلی با شوق و ذوق و شناخت طرفین رقم خورد.. تبدیل به جدایی با قهر و دعوا و.. بشه که انرژی و خوشحالی منو بشدت کاهش داد.

    درک کردم که موقعی که حتی بظاهر خوشحالیم اما باطنن فرکانس‌هایی ارسال میکنم از جنس کمبود و شرک.. دنیا داره کارشو میکنه و سیستم فرکانس رو تبدیل به موقعیت‌های زندگی میکنه.. موقعیت‌هایی که در اینده با اونا روبه‌رو میشیم. و من شدم و در تمام اون مدت که ناک اوت بودم که چیشده و چیکار کردم من…

    با همون آگاهی‌های فایل‌های رایگان استاد تونستم خودم رو آروم کنم و بپذیرم مسئولیت این جدایی رو .. دست از سرزنش برداشتم و روی عزت نفسم کار کردم و خودم را لایق بهترین‌ها دونستم. و تمرکزم رو از کمبود اوردم روی کارم و بهتر کردن شرایطم.

    استاد عزیزم امروز بعد از یک‌سال از اون اولین رابطه جدی و عجیب‌غریبی ک داشتم…

    یک رابطه‌ای رو تجربه میکنم نه بدون وابستگی برخلاف رابطه قبلیم هست..

    بشدت فرد فوق‌العاده‌ای که با معیارهایی که داشتم وارد زندگی‌م شده و خوشحالم از بودن در کنارش و میدونم که انقدر از نظر شخصیتی در این یکسال رشد کردم که به هر دلیلی اگر جدا بشیم.. نهایت احترام و حفظ روحیه‌م رو دارم.

    چون دیگه با خدا میبندم و میثاق با خدا جز بهترین پیمان‌هاست.

    درحال حاضر روی دوره‌ دوازده قدم کار میکنم و قدم 4م هستم. که چقدر این دوره ادم رو میسازه و از دستاورداش میخام داخل کامتای همون دوره بنویسم.

    الهی شکرت

    استاد عزیزم سپاس‌گزارم از شما️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1532 روز

    به نام خداوندعشق ومعرفت

    به نام خداوندصلح ودوستی

    سلام دوستان

    ردپای من درفایل137سفرنامه

    دیشب توبخش عقل کل یکی ازدوستان یکی سوالی روپرسیده بودکه خیلی عالی بودو107نفرجواب داده بودندواونم سوال این که نقات قوت وتوانایی های خودتون روبنوسیدومنم نوشتم وچقدرحالم بهترشدوتوجه کردم به توانایی هاونقات قوت شخصیتی خودم وحتی دیگران

    وقتی به نکات مثبت رفتاری کسی که بامامشکلی داره توجه وتمرکزکنیم وباخودمون صحبت کنیم حتی بادیگران وبنویسیم به صورت معجزه اسایی رابطه ماخوب میشه یااون ادم حذف میشه

    وقتی خودت رولایق روابط عالی بدونی لایق بهترین ادم هابرای ارتباط برقرارکردن بدونی بعددنیای اطرافتم تغییرمیکنه

    تمام رفتارهایی که ازطرف دوستان خانواده جامعه به مامیشه روخودمون خلق کردیم باکانون توجه خودمون چون همه چی فرکانسه که چی ارسال کردیم به جهان هستی

    واین تکرارشدن الگوهای رفتاری به خاطرباورهاوکانون توجه ماست

    من هنوزدوره عشق ومودت درروابط روخریدادی نکردم وازخدامیخوام درزمان مناسب من روهدایت کنه به سمت خریدن این دوره وعمل کردن به اموزه هاش

    خدایاشکرتتتت

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 3468 روز

    سلام به همه و عید دوستای خوبم مبارک.

    خیلی به کمکتون نیاز دارم.

    من سه سال قبل با کسی دوست شدم.همه چیز عالی بود همه چیز.یه رابطه ی رویایی خیلی خوب.ولی من چند ماهه قبل اشتباهی کردم(منظورم خیانت نیست)باعث شد فرد مقابلم سرد بشه منم متوجه شدم .ولی گفت دوسم داره و ممکنه مثه قبل بشیم باز.منم تلاشمو کردم . بعد گوش دادن فایل نوروزیه استاد برای امسالم چندتا هدف گذاشتم ته خیلیاش به اون ربط داشت.ولی دیروز صبح یهو پیام داد که نمیتونم ادامه بدم نمیخوام.

    من باید چیکار کنم مثه قبل بشیم؟؟؟؟اونطوری عالی بشیم؟؟؟چطور فرکانسمو عوض کنم؟؟؟اصلا میتونم با فرکانسم کاری کنم برگرده؟؟؟چون میدونم فرکانسم فقط توی زندگی من اثر داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3401 روز

      سلام آقای گودرزی

      عید شما هم مبارک

      اگر اساسی می خواهید مسئله را حل کنید چه اشتباه از طرف شما بوده چه نبوده این نظر من است: اولا کلا فکر ایشان را رها کنید چون دقیقا با پیشرفت شما و خواستن شما ایشان اگر باید و اگر در فرکانس شما باشند به سمت شما می آیند، یعنی اصلا هیچ کاری نمی خواهید بکنید شما فقط روی خودتان کار کنید ، میدونم که گفتن این حرفها خیلی راحته ولی اگر می خواهید ، باید همین کار کنید این نظر من است. بایدفقط روی خودتان کار کنید اگر امکانش هست بسته عزت نفس را تهیه فرمایید و شروع کنید به گوش دادن آن و بسته عشق و مودت ، عزت نفس از نظر من زیر بنای همه دوره ها ست و باید باشه مخصوصا در روابط . شاید برای من این طوری بوده است ولی به تجربه از دیگران و حرفهای استاد نظرم را بیشتر تایید می کنم. ما عادت داریم که باید برای روابط یک کاری کنیم بابا مگه میشه بگیریم بشینم طرف می زاره میره طرف فلان میشه و چنان و … بازم می گم گفتن حرفهای من ساده است می دونم ولی واقعا یک عمل قوی می خواد منم یک جورایی درگیر همین مسئله شما هستم البته اصلا به این صورت نیست ولی یک جورایی شبیه این است واقعا می گم دارم خودم را می کشم که باید این طوری رفتار کنم که دارم می گم باید بی خیالش باشید بی خیال و بی اهمیت نه ، بی خیال این فکر، باید فقط روی خودتان کار کنید فقط راهش این است این نظر من است از محاسن ایشان بنویسید و بگید بگید منظورم داد زدن به این و آن نیست به خودتان در خلوت خودتان به خودتان است . وقتی این کارها را بکنید و ادامه ادامه بدهید و روی این کارهایتان تمرکز بزارید نشانه های زیادی می بینید واقعا نمی خواد شما کاری کنید شما فقط باید روی خودتان کار کنید . در روابط هیچ کاری نمی خواد بکنید باید روی خودتان کار کنید آرام آرام خودش درست میشه . ما و بیشتر ما به خاطر وابستگی که برای ما ایجاد میشه نمی تونیم از طرف مقابل دل بکنیم و این نیاز به تمرین داره در این صورت طرف مقابل در فرکانس ما باشه در مدار ما بشه خودش می آید نباشه که هیچ از ان بهتر به سمت ما میآید. ما و من که دارم یکسره تمرین می کنم که اینطور نباشم، عادت داریم روابط را خیلی سخت می گیریم خیلی می خواهیم یک کاری برایش بکنیم ما نمی خواد کاری کنیم باید خیلی خیلی راحت به این قضیه نگاه کنیم باید بگیم من یک نفر را می خوام که بهش عشق بورزم با وفا باشه در کنارش امنیت داشته باشم و از این جور ویژگیها و این خودش درست میشه نمیخواد ما بگیم من می خوام طرف نگام کنه و بقیه حسرت ببرن و .. من اینها را می گم و خیلی احتمال زیاد داره که بگید اصلا من این طور ی نیستم ولی خدا شاهده خود منم می گفتم این طوری نیستم ولی به اعماق وجودم که نگاه کردم که البته این با یکساعت بوجود نیامدا دیدم منم این طوریم منم بدم نمی آید از همه سر باشم شوهرم تک باشه و فلان باشه و چنان باشه . فهمیدم منم بدون اینکه بدانم این طوریم، عشق کجا و این فکرام کجا. در اعماق وجود ما چنان این مسائل رخنه کرده است و برایمان عادی شده است که اصلا فکرش را هم نمی کنیم. باید خودمان را درست کنیم تا روابط ما هم قشنگتر بشه ما چنان به کسی وابسته می شیم که فکر می کنیم فقط این فقط این ، نبایداین طوری فکر کنیم می دونم با توجه به نوع باورهای ما این برای ما خیلی سخته ولی باید عادت کنیم که این قدر فلانی را برای خودمان نخواهیم ما خودمان را برای خودمان باید بخواهیم این طوری طرف هم عاشق ما می مانه و می مانه و ما راحت هستیم. من نمی دونم شما چند سالتون است اگر سنتون بیشتر از 30 باشه حتما این مسائل را بیشتر درک میکنیدنمی د انیدچقدر دلم می خوادداد بزنم به همه بگم خواهشا فایل عزت نفس و عشق و مودت را حتما بگیرید وقتی این فایلها را گوش کردم این قدر به خودم رسیدم فهمیدم چه ها که با خود نکرده ام فهمیدم من کجای کارم . و اصلا هم فکر نمی کنم که کارم اشتباه است فکر می کنم خیلی کار درستم و اصلا هم این طور نبوده و این فکرهای بی خودی من بوده است. دوستم فقط به فکر پیشرفت خودت باش، من خودمم که دارم اینها را به شما می گم دارم صد در صد با تمام وجودم این کارها را می کنم خودش درست میشه وقتی خودت درست بشی، میدونم گفتنش راحته ولی باید این طور بود باید روی خودمون کار کنیم نه روی طرف مقابل ما مسئول هیچ کس نیستیم ما مسئول خودمان هستیم ما وظیفه داریم برای اینکه پیشرفت کنیم روی خودمان کار کنیم در این صورت نعمات بیشتری روابط بهتری را تجربه خواهیم کرد. شما روی عزت نفس خود که کار کنید ایشان باید با شما باشند هستند و اگر نه که نیستند بایدمدار خود را تغییر دهید که بتونید چیزهایی خوب را جذب کنید در قسمت آرشیو فایلی برای مدارها هست که استاد توضیح بسیار قشنگی برای آن داده اند انشاله درست بگم فایل ثروتمندترین افرادبرای هر کسب و کار چه کارهایی را انجام میدهند، باید مدارتون تغییر کنه که همه چیز هم تغییر کنه اگر این کار را نکنید شاید موقتی همه چیز درست بشه ولی بر میگرده سر جایش چرا؟ چون شما در آن مدار هستید . توضیحات مربوط به ثروت و همه چیز را به روابط هم تعمیم بدهید مدار فقط برای ثروت نیست میشه برای روابط و موفقیتهای دیگر هم باشه. و این را به دفعات تجربه کردم که استاد می گن خود به خود، واقعا دوست دارم کلمه ایشان را با طلا بنویسم که در روابط خود به خود دوستم خود به خود، خودش درست میشه ، شما بخواهی ایشان بر گردن و تلاش کنی شاید موفق بشید ولی احتمال زیادایشان پس از مدتی دوباره می روند شما باید روی خودتان با توجه به چیزهایی که در این دوره ها می گویند کار کنید تداوم داشته باشه و تکرار بشه و صبر هم داشته باشید. رفتن ایشان چه خوبیهای برای شما داشته است آنها را بنویسید و شکر گزاری کنید نگید که هیچی، اصلا این طور نیست مثلا یکیش این است ، وقت بیشتری پیدا کردم که روی خودم کار کنیم و از گذشته تجربه کسب کنم. یک کار دیگر اینکه خوبیهای ایشان را هم بنویسید بدون هیچ توقعی از خودتان یا ایشان.

      امیدوارم تونسته باشم کمکی به شما کرده باشم .

      در پناه اله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        امیرحسین ادیبی گفته:
        مدت عضویت: 2952 روز

        سلام خانوم راداکبری

        من تصمیم گرفتم کامنت های افراد خیلی موفق سایت رو از اول بخونم

        اومدم از اولین کامنت شما تو فایلای دانلودی شروع کردم به خوندن

        واقعا تحسینتون میکنم

        این حد از تشنگی برای موفقیت و تعهد واقعا فوق العادست

        این حس رو به منم انتقال دادید

        واقعا با خوندن کامنتای فوق العاده ی شما حتی نحوه ی ایمان داشتن و تعهد و کار کردن رو باورام رو خیییلی بهتر یاد گرفتم و میگیرم

        شما فوق العاده اید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          آینا راداکبری گفته:
          مدت عضویت: 3401 روز

          سلام

          تشکر

          من یک قانون برای خودم ساختم به نام قانون صدمرتبه یکی اینکه حداقل هر چیزی را باید100 بار انجام بدهم این باور نباشه که من بعداز 100 مین بار نتیجه میگیریم باورم این است که من همان دفعات اول و دوم نتیجه می گیریم ولی برای حک شدن بیشتر در مغزم باید حداقل 100 بار انجام داده بشه هر تمرینی که در سایت هست یا خودم می سازم و گفتم که هیچ بهانه ای هم نیست یا می خواهم یا نمی خواهم اگر می خوام باید حداقل 100 مرتبه انجام بشه که دیگه جزئی ازباورهایم بشه .

          توی تحقیقی که راجبه فروشندگی انجام دادند، خیلی ها که زنگ می زدند این ور و آن ور از ترس اینکه جواب رد بشوند و بگویند به آنها نه و به قول خودمان خیط بشوند یا زنگ نمی زدند یا اگر می زدند بسیار شل و ناامیدانه زنگ می زدند.

          به آنها گفتند اولین کار شما این است که صد مرتبه فقط باید تلفن کنید و محصول را معرفی کنید بعد تازه کارتان شروع می شود.

          just do it now

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      امیرحسین گفته:
      مدت عضویت: 3414 روز

      سلام آقای گودرزی عزیز.

      اینو باید به شما بگم که همه در انتخاب وتصمیم گیری آزاد هستند وشما نمی تونید تغییری در انتخاب اون شخص به وجود بیارید مگه این که خود اون بخواد.من بهتون توصیه میکنم که سعی کنید همین حالا هم احساس خوب رو در خودتون به وجود بیارید ، با تغییر دیدگاه سعی کنید احساستون رو نسبت به این مسئله عوض کنید ! مثل این ، که حتما ما در مدار وفرکانس هم نبودیم وبه همین خاطر از هم جدا شدیم و …

      با انجام این کار مطمئن باشید یا به شکلی کاملا طبیعی به طوری که به هیچکدومتون لطمه ای وارد نشه مسیرتون از هم جدا میشه و یا اینکه اون شخص تغییر میکنه و دوباره به زندگی شما بر میگرده.در این بین سعی کنید که احساس وابستگی اگر نسبت به اون دارید اون رو هم از بین ببرید.

      شاد و پیروز باشید .

      درضمن اگر سئوال خودتون رو در بخش عقل کل بپرسید راهنمایی های بیشتری از طرف دوستان فعال در این بخش دریافت میکنید.

      خوندن نظرات دوستان در بخش محصول عشق و مودت هم میتونه خیلی به شما کمک کنه .

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آزی گفته:
      مدت عضویت: 3099 روز

      سلام . عید شما هم مبارک .

      خیلی متوجه سوال شما نشدم چون واضح نبود .

      من می توانم نظر بدهم که چه کنید و نکنید اما درست این است که خودتان برای آینده تصمیم بگیرید .

      پیشنهاد می کنم سوالتان را در بخش عقل کل هم بپرسید.

      برای دریافت پاسخ مناسب و خوب از درونتان باید سوالات خوب از خودتان بپرسید. علاوه بر این باید آرامش خود را هم حفظ کنید تا راه حل خود را بیابید .مثلا من امروز چه کاری می توانم انجام دهم که در وضعیت آرام تری باشم و تشخیص دهم آیا آن رابطه را رها کنم یا هنوز راههایی برای ادامه آن هست؟

      برای همه عزیزان آرزومند عشق رویایی اشان در زندگیشان هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مسعود خداداد گفته:
    مدت عضویت: 3896 روز

    سلام من امشب نقد روانشناسی 1 شما را دیدم وخواستم نظر خودم را بگویم من قبل از اینکه با آقای عباسمنش آشنا شوم و تقریبا” همزمان به اساتید دیگری که در این حوزه سخن میگفتند گوش میدادم و یک علاقه نسبی به همه آنها داشتم و با دیدن عکس ونام عباسمنش بر روی یک cd که موضوعش هم چیز دیگری بود یک گفتار هم در اینترنت از شما گرفتم و درآن از شنوندگان بدون مشخصه خاصی نظرخواهی کرده بودند و من هم نظری نقد گونه به آن دادم و چون راجب به راهنماییهای بعدی و موضوعات دیگر هم چیزهایی داشت برای ادامه ثبت نام کردم و باور کنید از روزی که دومین و سومین فایل را گوش دادم تا به حال هیچ چیزی نتوانسته با آن برابری کند و اگر هم از روی کنجکاوی به جای دیگری رو آورده ام واقعا” به اشتباه خودم پی برده ام . و اگر 1 درصد هم توانسته ام به آن عمل کنم به خودم آفرین گفته ام و صد برابر به شما . با آرزوی موفقیت و پیروزی در همه عرصه ها ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3099 روز

    به عنوان یک نشانه دریافتش کردم .

    علت این که باید خواسته را رهاکنیم اینه که خداوند مسیرهای بسیار مختلفی داره و روند اتفاق افتادن یک خواسته برای ذهن ما خیلی پیچیده است و چون ترمز ها و افکار خوبی گاها نداریم و با احساسات خوبمون همراه می شوند اینها بیشتر عمل می کنند چون ذهن ما بیشتر محدودیت ها را درک کرده است

    بنابراین تجسمی که برای دیدن خواسته داریم بهترین حالتش زمانیکه خواسته اتفاق افتاده و ذهن مقاومت و مانعی برای اون پیدا نمی کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فرناز کیائیان موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1891 روز

      هرفایل شما برام درسها داره خیلی اززززشما یادگرفتم ، الهی بهترینا براتون بیشتر و بیشتر ، من حالم خوبه زندگیم مثبته از خیلی وقت قبل از یوتیوپ فایلاتون رو دیدم ، من قبلا درگیر رابطه های احمقانه بودم ادمهای پوچ الان که فکر میکنم میبینم همینه من فرکانسم روی ادمهای اون شکل بود میدونم باورهام رو تغییر میدم چون میتونم چون میخوام که صاحب بهترینا بشم لیاقتم خیلی بالاس و ادمهای بهتری رو جذب میکنم ، باید ورودیهای ذهنمو کنترل کنم ، اتاشغال وارد نکنم تا عفونت و تعفنش منو زندگیمو عمرمو به باد بدن

      مرسی که انقدر خوبید و انرژی مثبتتون برام جاریه ، در پناه خداوند شاد و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مرتضی سرگزی گفته:
    مدت عضویت: 2138 روز

    سلام استاد عزیزم شما درباره کانونه توجه صحبت میکنید.ولی وقتی بخشی از کانونه توجه من مربوط به گذشته هست.چطوری فراموش کنم تمامیه گذشته رو چون واقعا دارم سعی میکنم رو تمامه عوامل بصورتی که قانون میگه عمل کنم.و شرایطه الان واقعا ارامشه بسیار زیادی داره ولی گاهی وقتا تو یک لحظه گذشته میاد تو ذهنم نمیدونم چیکارش کنم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نهال گفته:
      مدت عضویت: 1975 روز

      سلام دوست قدرتمندم

      خیلی خیلی عالیه که شرایط الانتون رو بهتر کردید و ارامش دارید

      در مورد گذشتتون میتونید هروقت که این افکار به ذهنتون میاد بگید اون اتفاقها برای این افتاد که من اون موقع در مدار دریافت اونها بودم. من اون موقع ارتعاش اون اتفاقات رو دادم و برام اتفاق افتاد.همین

      الان دارم روی خودم کار میکنم الان خیلی خیلی حس بهتری دارم و اتفاقات خوب قراره بیاد. من ادمی که قبلا بودم نیستم و کلی تغییر خوب کردم…

      با این حال شکرگذارم که به اون تضادها برخورد کردم و این باعث شد خودمو اصلاح کنم باورهای قدرتمند کننده بسازم. اون تضادها اگرچه آزارم دادن در ابتدا اما در واقع سکوی رشد و پیشرفت من شدن….

      همینطور ادامه بدید تا اون افکار از ذهنتون خارج بشن و به مرور می بینید که دیگه اون فکرا نمیاد به ذهنتون و خیلی کمتر میشن

      شاد و سالم و ثروتمند باشید

      روزگارتون خوش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    سلام استاد عزیزم ممنونم بابت فایل عالیتون

    بابت آگاهیهای ناب که آقا کل داستان اینه که جهان بر اساس فرکانسهایی که هر لحظه میفرستیم عکس العمل نشان میده واز جنس همون اتفاقها را برامون به وجود میاره

    استاد یک بار مثال گوگل را برامون توی یک فایلی آوردید که حسابی توی این مخ من ورود کرد الهی شکر

    من قبلا از این آدمهایی بودم که مدام فیلمهای ایرانی را دنبال میکردم واگر بعضی هاشون را دوباره تکرار میکرد باز هم میدیدم اما بعد از یک سال کار کردن روی خودم امشب سر شام بچه ها فیلمی را توی شبکه ای پخش میکرد اون هم فیلم طنز

    ومن ناخوداگاه کمی از فیلم رادیدم وبه همسرم گفتم وای ما چیکار کردیم با خودمون وچقدر دیدگاهم عوض شده خدا راشکر وچقدر خوشحالم که قانون را فهمیدم ممنونم استاد گل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    سلام استاد عزیزم

    از خداوند مهربان میخواهم تا به من کمک کند که بتوانم بنویسم بفهمم و به خودشناسی برسم

    هر موقع از خداوند خواستم

    خواسته مرا اجابت کرد

    ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم

    که فرکانس های مارا تبدیل به اتفاقات و شرایط و برخورد ها میکند

    اگر همسرم رفتاریربا من داره نتیجه فرکانی های منه

    باید ببینم چه الگوهای تکرار شونده ای رو توی روابطم با همسرم میبینم

    استاد من به شدت حساس شدم روی رابطه همسرم با دیگران

    ینی اصلا دست خودم نیست نمیتونم تخسین کنم که رابطش با بقیه خوبه

    چون احساس میکنم رابطش با من خوب نیست

    میگم چطوریه منکه از هر لحاظ عالیم رابطت با من خوب نیست ولی با اونا خوبی

    و این حسادت من

    اینقدر منو ناراحت میکنه

    اینقد انرژی منفی بهم میده که موندم چیکار کنم

    از طرف نمیتونم هم رابطه خوبشو با دیگران تحسین کنم

    من اینقدر ویژگی های خوب دارم که نگو

    اما از خودم راضی نیستم

    وقتی تنهام همش خودمو سرزنش میکنم

    احساس میکنم بی ارزشم

    اما وقتی پیش دیگرانم حالم خوبه چون میتونم خودمو به دیگران نشون بدم

    این نشون میده من اصلا برای خودم ارزش قائل نیست

    و به دیگران بیشتر از خودم ارزش قائلم

    دارم روش کار میکنم خیلی رشد کردم ولی آدم همیشه انتظار داره خیلی رشد کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 591 روز

    سلام استاد عزیزم

    خیلی فایل قشنگی بود واقعا امروز نیاز داشتم ب این فایل

    فایل احساس ارزشمند یا لیاقت خیلی خوبه که خودت تمام اتفاقات جذب میکنی رقم میزنی

    من دیشب این فکر کردم چقدر جالب که وقتی برای خودت ارزش قائل باشی بقیه هم برات ارزش قائلند واقعا این طوری

    خیلی خوب وقتی خودت میسازی

    من تا الان دقت کردم جاهایی که برای خودم ارزش قائل بودم بقیه ارزش قائل بودند یا جاهایی که خودمو دست کم گرفتند شرایط ساختم

    من دیشب ی نفر دیدم اون ی افکاری داره مثلا برای تولدش حتما باید شوهرش سوپرایزش کنه یا باید حتما کادو بخره یا برای بدن خودش ارزش قائل که این چیز نخورم این وسیله را بخرم نیازش دارم و بقیه هم براش ارزش قائلند خیلی جالب اون خودشو برتر میبینه و همه هم این تصور دارند و این کار میکنند

    خودم من هم برای تولدش که چند روزی گذشته بود گل خریدمو بردم ب نظر شما چه افکاری میتوانه داشته باشه ؟؟؟

    که این نتیجه را میگیره ؟؟؟

    من همیشه مثلا دوست تفریح کنم ولی میگم که اگه این پول بزارم برای بدهکاریم بهتر یعنی برای خودم ارزش قائل نیستم

    و نه کیفی میکنم و نه همه ی پول میتوانم پرداخت کنم چون این رفتار توی الگو مادرم بود میدونم غلط ولی نمیدونم چرا نمیتوانم درستش کنم

    خب منم مثل بقیه دوست دارم خوش بگذرون و تفریح کنم چون من ی آدم خوش گذرونیم پس باید تجربه کنم

    بعد ذهنم میاد میگه بدهکاریت چی میشه ؟

    برو بدهکاریتو بده آخه بدهکاریم با اون پول تسویه نمیشه؟

    پس چیکار کنم که هم بدهکاریمو بدم و هم خوش بگذرونم ؟

    لطفا راهنمایی کنید /

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1273 روز

      سلام دوست عزیزم آرزو خانوم

      سوال پرسیدین راجب اینکه چطور احساس لساقت کنم راجب خودم وقتی که بدهکاریم زیاده و از طرفی دوست دارم خوش بگذرونم و برای خودم خرج کنم پولم رو

      یه تجربه دارم که دوستدارم در جواب شما بگم شاید بتونید ازش استفاده کنید

      دلیل آشنایی من با استاد از روزی شروع شد که بشدت بدهکار شدم بخاطر باورهای درب و داغونم با کلی قسط بدهی وارد این سایت شدم .اومدم ثروتمند بشم و بدهی های من داده بشه و تمام شب روزم بسته بودم به سایت که هر چی زودتر راهشو پیدا کنم ولی میدونی چیو متوجه شدم ؟

      اینو فهمیدم که با وجود اینکهاستاد همیشه توی آموزشهاش راجب به آرامش رسیدن صحبت میکنه و همیشه میگه که راه رسیدن به ثروت و خوشبختی از راه آرامش میگذهره برعکس من داشتم مثل کل زندگی گذشتم بازم دارم با فایل گوش دادن و چسبیدن به این سایت که زودتر پولدار بشم دارم مثل همیشه تقلا میکنم و هیچ فرقی با گذشته خودم ندارم که همش درگیر وام و قسط بدهکاری بودم .من تازه اونجا متوجه شدم تقلا کردن حتی در مورد اینکه بچسیبم به قانونی که استاد توضیح میده اشتباه و منو از مسیر دور میکنه

      وقتی این موضوع فهمیدم بقول استاد دیگه نگام این نبود که ثروتمند بشم که بهم بگن موفق شده بلکه دنبال خوشبختی بودم و خوشبختی هم راهش از آرامش میگذره .دیگه تمام تلاش خودمو کردم به آرامش برسم و آرامش هم زمانی توی زندگی من بوجود اومد که سپاسگزارتر شدم و زمانی سپاسگزارتر شدم که تونستم نعمتهای الان زندگیمو با همه بدهکاریام ببینم .از تن سالم خودم و خانوادم گرفته تا دیدن طبیعت زیبایی که خداوند به طور رایگان بهمون داده تا اکسیژنی که استشمام میکنم و همه اینایی که همیشه داشتم ولی اصلا بهشون دقت نمیکردم

      همه اینا رو گفتم که به این نتیجه برسم که وقتی که دنبال آرامش میگشتم فهمیدم اولین کاری که میتونم انجام بدیم اینکه هر چیزی که بتونه آرامش ازم دور کنه باید شناسایی کنم و برطرفش کنم که مهمترینش در این برهه از زندگیم طلبکارای هستن که اجازه نمیدادن به آرامش دائم برسم و همچنین اقساط بانکی که درگیرشون بودم .پس اولین قدم پرداخت بدهکاریم بود از اقساط بانکیم شروع کردم به پرداخت و بقول استاد حتی برای خودم کفش لباس هیچ چیز نخریدم با وجود اینکه کفشام پاره بود ولی این جمله استاد با خودم تکرار میکردم که من نباید بدهکار هیچکس باشم

      اقساط بانکیم تمام شد و من بعد از 15 سال وام و قسط بانکی از شر همشون خلاص شدم و برای اولین بار حس کردم ششهای توی سینم فضای اضافی پیدا کرده برای جذب اکسیژن ..اینقدر این حس قشنگ بود که هر وقت یادش میکنم ذوق میکنم

      گام بعدی پرداخت بدهی هام بودن به طلبکارا ..که خیلی هم زیاد بود و حتی فکر کردن بهش منو میترسوند و همش به خودم میگفتم اخه چطور میتونم این بدهی ها رو با درآمد خودم پرداخت کنم …واقعا پرداخت حدود 4میلیارد با درآمد اون موقع من که شاید 20 میلیون هم نمیشد بظاهر کار بسیار ناممکنی بود ولی با گوش دادن فایلها توحیدی و هر فایلی که استاد توی این سایت داشت ایمانمو قوی کردم و تمام پلهای پشت سرمو خراب کردم و از خداوند طلب هدایت میکردم .فایلهای الگو برداری از نتایج دوستان مخصوصا آقای عطار روشن و آقا هادی خیلی تونست بهم کمک کنه و ایمانمو قوی کنه و توصیه میکنم بارها گوشش بدین

      هر صب با هزارتا امید از خواب بلند میشدم و به خدا میگفتم من نمیدونم توی میدانی راه پرداخت این بدهی ها رو و دیگه بجای تمرکز روی بدهی ها تمرکزمو گذاشتم روی درآمد بیشتر .طولی نکشید ایدها اومد شو ق و ذوق من برای کارم بیشتر شد و توی سه ماه درآمد من حداقل 3 برابر گذشته شد و هر روز بدهی های من کمتر میشد .البته اینم بگم که با طلبکارا صحبت کردم و از روش آقای عطار روشن یاد گرفته بودم بدهی ها رو بصورت تیکه تیکه پرداخت کنم ..کار من شده بود تقسیم بندی کردن طلبکارام توی ماهای پیش روم برای پرداخت طلبشون و الان با گذشت دو سال از این کار تقریبا بدهی های من رو به اتمام و هر روز آرامشمم بیشتر میشه اعتماد بنفسم بیشتر میشه .رویاهامو بدست آوردنی میکنم و اصلا دور از دسترس نمیبینم

      درسته که چند سال با کفش پاره رفتم سر کار ولی الان فرق خوشبختی رو با ثروتمند بودن خیلی بهتر درک میکنم ..من الان آرامشی دارم که توی کل زندگی گذشتم که صاحب همه چیز بودم ندارم و به لطف الله بخاطر تعهدم برای بدست آوردن آرامش تونستم ظرف وجودی خودمو بزرگ کنم و طبق قانون وقتی ظرف وجودی انسان بزرگ میشه نعمتها خیلی راحت وارد زندگیش میشه ..الان دیگه برای خودم یه ذره پس انداز دارم و بیشتر تعطیلات با پسرم میریم بیرون وچیزهای میخرم براش که دو سال پیش آرزو داشتم براش بخرم

      خانوم جمشیدی عزیز میدونم آدم وقتی بدهکار همه جور احساسی میاد سراغش از احساس قربانی شدن گرفته تا غم غصه ..ولی اینو بدون که هر احساس بدی سلاح شیطانه و تو باید با بدست آوردن عزت نفست یعنی با پرداخت بدهیت شیطان ذهنتو خلع سلاح کنی اون موقست که معنی واقعی لذت بردن از زندگیتو متوجه میشی

      سعی کردم چیزهای که از تجربیاتم بود براتون بنویسم و انشالله که یه روز ببینم در جواب کامنتم از آزادی خودت برام بنویسی و باعث خوشحالی من بشی

      هر کجا هستی شادو سلامت و تندرست باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      نسترن نیشابوری گفته:
      مدت عضویت: 1299 روز

      سلام آرزو جان دوست عزیز هم خونه ای من

      من الان کامنت شما رو خوندم

      و فقط چیزهایی که نتیجه تجربم هست و الان به ذهنم میرسه رو براتون تایپ میکنم و امیدوارم براتون مفید واقع بشه

      اینکه شما خودتون رو از تفریح محروم میکنید به این دلیل که بتونید بدهای هاتون رو پرداخت کنید از باور های محدود کننده سرچشمه میگیره

      همونطور که خودتون هم اشاره کردین

      به واسطه افکار و اعمال مادر عزیزتون این باور درشما شکل‌گرفته که برای پرداخت بدهی حتما باید از بقیه چیزها خودتون رو محروم کنید

      این باور هم باور محدود کننده اس

      هم باور به عدم‌فراوانی

      به قول استاد جان

      چرا به دنبال پیدا کردن الگوهایی نمیگردین که همزمان نه تنها بدهی هایشون رو پرداخت کردن

      بلکه کلی تفریح و حتی خرید های جذاب هم داشتن؟؟

      چرا به دنبال دیدن نشونه هایی از فراوانی ثروت نمیگردید به نحوی که ذهنتون بپذیره که میشه اینقدرر درآمد داشت که هم تفریح کرد هم پرداختی هارو انجام داد؟؟

      و یک باور خیلی خیلی جذاب و آسون

      چرا به دنبال تفریحاتی نمیگردید ‌که لزوما نیاز به صرف هزینه های هنگفت ندارن؟؟

      اصلا ریشه ای تر نگاه کنیم به داستان

      چرا از خدای مهربون هدایت نمیخواین درمورد اون تفریحی که دوست دارید؟؟؟

      من برداشتم اینه که شما برای تفریحاتی که دوست دارید هم حتی برای خدا شرط و روش گذاشتین

      چرا به قول استاد جان برای رسیدن به هدف که حالا الان میتونه داشتن تفریح باشه دست و قدمتون رو به خدا نمیسپارید؟؟

      من نمیدونم شما تو کدوم‌نقطه این پهنه پر از زیبایی زندگی میکنیو

      اما

      میدونید دیدن طلوع خورشید تو روزهای مختلف از لوکیشن های متفاوت تو محل زندگیتون چقدرررر زیباست؟؟

      میدونید کشف مسیر های جدید پیاده روی در حالی که دارید فایل گوش میدین چقدر جذاب!!

      تا حالا شده برین توی پارک درختارو ببینید و از شدت شادی بپرید درختا رو بغل کنید؟؟

      شده برید تو گرمای تابستون رو چمنایی که تازه آب پاشی شدن با پای برهنه راه برید

      و ببینید چه حس شادی وصف ناپذیری داره؟؟

      و میلیون ها تفریح و لذت دیگه

      میدونید چرا اینقدرر قشنگ میتونم این تفریحات رو توصیف کنم؟

      چون من هم قبلا دیدگاهی شبیه به شما رو داشتم

      فکر‌میکردم‌تنها راه تفریح و شادی و لذت فقط با هزینه های زیاد و محدود به مکان های خاص

      حتییی مشروط به حضور آدم های خاصی کرده بودم خودم‌رو

      و به جای لذت بردن

      ناخودآگاه درحال ارسال فرکانس کمبود و حال بد بودم

      و هی بدتر میشد اوضاع

      اما از اونجایی که با یک لیوان قهوه ای که خودم خونه درست‌کردم

      شروع کردم به لذت محض بردن

      با خودم دست همدیگه رو گرفتیم رفتیم پیاده روی

      رفتیم پارک

      درختا رو بغل کردیم

      اینقدرررر جهانم متفاوت شد که حتی قابل وصف نیست

      میتونم بینهایت تفریح دیگه براتون مثال بزنم که قطعا شماهم به آسونی میتونید ازش بهره مند بشید

      تنها شرط و راهش اینه که کمی زاویه دیدتون رو تغییر بدین

      کمی صبر و سکون پیشه کنید و حتی برای تفریح هم بخواید که خدای خالق تمام تفریحات هدایتتون کنه

      اونوقت از جاهایی

      به روش هایی

      و حتی تفریحاتی براتون محیا میشه

      که خودتون هم حیرونش میمونید

      که خدایا چی شد؟؟

      از کجا اینا برام‌محیا شد

      به قول سهراب سپهری عزیز

      چشم ها را باید شست

      جور دیگر باید دید

      بخونید شعرهای سهراب جان سپهری رو

      به معنا الهام‌بخش هستن در دیدن زاویه ای متفاوت از جهان پیرامونمون

      در پناه خالق بهترین ها باشید🫡

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: