اصل اساسی یک رابطه عاشقانه - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

572 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر محمد گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام خدمت بهترین دوستان این روزهای زندگیم استاد و خانوم شایسته و همه کسایی که با نطراتشون کلی انرژی میگیرم

    این فایل باز هم استاد رفت به سراغ اصل مطلب و از حاشیه مثل همیشه پرهیز کرد.واقعا چقدر باید به خودمون یاداوری کنیم که ما موجوداتی ارتعاشی هستیم و هر لحظه داریم با فرکانس یا توجه خودمون باور هامون رو میسازیم ک اون باورها زندگی مارو میسازن و وواقعا تا زمانی که ما تغییر نکنیم تغییری رخ نمیده چون جهان قانون داره و برخورد خدا با ما طبق یه سری قوانین بدون تغییر بقول قران سنت های خداوند هیچوقت تغییری نمیکنه چقدر زیبا چقدر زیبا چقدر این دیدگاه بهم حس ارامش میده که من قدرت دست خودمه تقدیری از قدیم نیست که حتی من میتونم برخورد بقیه با خودم رو کنترل کنم وقتی که در هماهنگی با خداوند باشم که این هماهنگی زمانی صورت میگیره که من احساس خوبی داشته باشم همه چی درست پیش میره امیدوارم ک بتونم اونچه رو شتیدم و درک کردم و گفتم رو به عمل برسونم و به موفقیت های بیشتر برسم با ارزوی سلامتی و شادی بیشتر برای استاد عزیز و همه شما دوستان جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ابوالقاسم اتابکی گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام گرم به استاد گرامی عباس منش عزیز وبانو مهربان مریم شایسته عزیز

    سلام گرم به همه دوستان گلم

    دوستان عزیز من من هم دوست دارم از دوره های استاد استفاده کنم همه دوره‌های استاد را بخرم واستفاد کنم زندگیم زیر رو بشه

    ولی خو هنوز نتونستم دوست دارم تمامه دوره‌های آموزشی رو داشته باشم

    خدا جونم به من قدرت بده تا بتونم همه رو ببخشم اون های که به من بدی کردن

    قدرت بد همه رو فراموش کنم که از ذهنم خارج کنم که اونها به من بدی کردن

    من اومدم تو این سایت یاد گرفتم که این همه بدی که در حق من میشه خودم باعث شدم خودم هستم که این آدمها به من بدی کنند خودم هستم دارم با فرکانسم باعث میشم که به من بدی بشه از خدا یا ری می‌خوام که کمک کنه راه درست رو نشانم بده

    من از امروز تعهد میدم که تمام اون آدمها رو ببخشم در این سایت تعهد خودمو مینویسیم به یادگار بمونه که من اون آدمها رو بخشیدم از اینجا تمام بشه بره همیشه تو ذهنم با اون آدمها در جنگ هستم درگیرم دعوا دارم باهاشون من از این لحظه دیگه کاری با اون آدمها کاری ندارم من بخشیدم تمام

    از این لحظه با خودم کار دارم می‌خوام خودمو درست کنم باورهای غلط رو درست کنم ذهنم رو تربیت کنم برا خوبیها مثبت‌ها را یادش بدم

    خدا را صد هزار بار شکر می‌کنم اینجام

    خدا رو صد هزار بار شکر می‌کنم خدای بخشنده مهربان

    خدایا سپاس از شما که خودمو خالق زندگی خودم هستم

    اینو یادم باشه خودم هستم که حلق می‌کنم خالق خودم هستم

    دوستان این ویکی از پاشنه آشیل من هست من سخت آدمها را می‌بخشم سخت خلیی تو ذهنم می‌چرخد این آدمها کاری هم انجام نمیدهم همیشه از اون آدمها فرار کردم بدی بهم کردن از اونها فرار کردم دنبال انتقام هم نبودم چون جرعتشو نداشتم آدم ترسویی بودم

    دوستان عزیز هم فرکانسی انشاالله حال دلتون عالی باشه

    از خدا براتون بهترینها را آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ‌‌‌🌸زهرا سلطانی🌸 گفته:
    مدت عضویت: 3090 روز

    سلام به بینظیرترین استاد دنیا

    سلام به فوق العاده ترین دست خدا مریم جان

    و سلام به دوستان همفرکانسی

    اقا امشب شب چهارشنبه سوریه و من دارم روی دوره ها و فایل استاد کار می کنم و کلا از عصر که رسیدم خونه چسبیدم به سایت

    الان که داشتم یکی از فایل های دوره روانشناسی ثروت رو گوش می کردم یه لحظه یه چیزی از ذهنم گذشت

    با خودم گفتم زهرا سال گذشته و دو سال گذشته خودتو با الانت مقایسه کن دقیقا همین شب چهارشنبه سوری رو

    زهرای سال قبل و دو سال قبل دقیقا این شب رو تنها بود و امشبم تنهاست

    ولی این تنهایی ها یه فرقی با هم داره

    امشب وقتی یه نگاه به درون خودم کردم دیدم چقدر حالم با خودم عالیه دیدم چقدر با خودم خیلی خیلی زیاد در صلحم

    و یه حس ناب و عالی درونم هست

    من پارسال دقیقا این شب رو یه ادمی بودم که درسته تنها بودم توی خونه ولی از درون چقدر با خودم درگیر بودم و مدام داشت یه نجواهایی که الان برام عجیبه درونم حرف می زد

    چی می گفت: می گفت ببین امشب رو تو تنهایی همه کنار عزیزانشون هستن همه توی جمع هستن همه توی مهمونی هستن همه دارن حال می کنن جشن می گیرن ولی تو تنها توی خونه نشستی

    نگا کن ببین اون بیرون چه خبره همه دارن خوشحالی می کنن خلاصه دیگه نگم براتون یه نجواهایی فلج کننده که داشت از درون منو تخریب می کرد و من بی خبر داشتم تاییدش می کردم و می گفتم اره راست می گی اینها به خاطر اینه که تو ارزشمند نیستی کسی تو رو دوست نداره و لایق نیستی به این خاطر تنها موندی کسی توی زندگی تو نیست و یه جوری داشتم حال خوبمو نداشتمو وصل می کردم به عوامل خارجی و شرک می ورزیدم که هر لحظه داشتم فرو می رفتم توی باتلاقی که خودم ایجاد کرده بودم

    امشب به خودم گفتم زهرا چرا اینقدر حالت خوبه تو که سال قبل داشتی غصه می خوردی

    دیدم دلیل اصلیش اینه که لیاقتهای درونمو دارم پیدا می کنم با کار کردن روی دوره احساس لیاقت من کلا به ورژن حرفه ای از خودم تبدیل شدم دیگه هیچ چیزی نمی تونه به راحتی منو نارحت کنه و اگرم ناراحت بشم خیلی سریع می شینم دوستانه با خودم حرف می زنم و با تغییر دیدگاهم حالمو حسابی عوض می کنم

    دیدم چقدر خوب تونستم حال خوب درونم پیدا کنم از عوامل خارجی از ادم ها و حتی از پولی که توی حسابم هست و این حال خوب که وصل باشه به دورنت نه به عوامل خارجی برات موندگاره

    و چقدر بارها شخصیت الان خودمو تحسین کردم و چقدر قربون صدقه خودم رفتم

    اینقدر دیدگاهم عوض شده که کار کردن روی سایت رو امشب که مثلا چهارشنبه سوریه و خیلی ها توی مهمونی هستن برام لذت بخشه که فکر کنم اگر به بزرگترین و لاکچری ترین مهمونی دنیا هم امشب دعوتم می کردن نمی رفتم چون حسی که الان با کار کردن روی سایت وفایل ها دارم حاضر نیستم با هیچ خوشی لحظه ای و زودگذری عوض کنم

    زهرایی که یاد گرفته توی هر لحظه از زندگیش با خدای خودش عشق بازی کنه و حال خوبشو وصل کنه به دورنش برام خیلی جذابه و می تونم محکم بغلش کنم خدایی که الان پیداش کردم که قبلا باهاش خیلی خیلی زیاد غریبه بودم حاضر نیستم دیگه یه لحظه ازش غافل بشم

    چون طعم بی خدا بودن رو چشیدم چون سرم اومده وقتی خدا رو توی وجودت گم می کنی چقدر دردناکه یه دردیه که خودتم نمی دونی باید با چی درمونش کنی

    اینو منی می گم که سالها حال خوبمو توی روابط با ادم هایی که وارد زندگیم می شدن جستجو می کردم ادم هایی که با اومدنشون خوشی رو به زندگی من می اوردن و با نبودنشون زندگی روی سرم خراب می شد

    وقتی به گذشته ام فکر می کنم خودش به تنهایی یه اهرم رنج و لذته برام که برای فرار کردن از اون احساسات دردناک باعث می شه جوری روی خودم کار کنم که حتی یه قدم هم عقب نرم

    چقدر سالهای سختی رو گذروندم

    خدارو سپاس گزارم که با استادی اشنا شدم که بهم یاد داد و یاد میده که فقط و فقط خودم هستم که مهمم نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 748 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    137 . روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    27 اردیبهشت از 280 امین روز از عضویت من در این سایت پر از آگاهی

    خود خود بهشته اینجا

    خدایا شکرت

    من امروز صبح بیدار شدم و نوشتم برای خدا و از خدا درخواست هامو کردم تا خودش بگه چیکار کنم

    خوشحالم از اینکه وقتی بهم گفت چی صبحانه بخور چشم گفتم

    گفت ورزش کن چشم گفتم

    گفت حالا رنگ روغن کار نکن برو گردنبند رنگ کن چشم گفتم

    و گفت نگران نباش من کمکت میکنم رنگ روغنت رو تموم کنی تا شنبه ببری سر کلاس

    و الان فقط چهره مجسمه مونده تا رنگ کنم و شنبه خدا بخواد میبرم تحویل استادم میدم

    تو روز شمار دیروز که نوشتم تخمه فروختم ایده ای بهم داد داداشم که ببر تو پارک بفروش

    خانمی که ازش آینه چوبی خرید کردم ایده ای داد که گفت

    میتونی بوکمارک بزنی و طرحای دیگه ببری مدارس برای حروف الفباهای بچه ها سفارش بگیری که این ایده رو از طریق زن پسر داییم بهم گفته شده بود

    و با تکرار دوباره اش باید تلاشمو بکنم و عمل کنم به این ایده

    امروز من ناهارمو بردم تو پشت بوم خوردم انقدر هوا خوب بود و عالی و آفتابی بی نهایت زیبا بود کوه ها قشنگ و زیبا و برفی بودن و از دور میتونستم ببینمشون و سپاسگزاری کنم خوشحالم از اینکه خدا کمکم میکنه هر لحظه

    یاد میده که بیشتر سپاسگزار تر باشم

    تو روز شمار 136 یادم نبود بنویسم که درمورد مثل ابوموسی نباشیم بود و رد پای دیروزم رو چند دقیقه پیش نوشتم تو دیدگاه فایل 136روز شمار

    چه جالب دقیقا امروز من یه مستند رو هدایتی دیدم و دیدم که گوسفندایی که رو کوه بودن و بچه هاشون تازه به دنیا اومده بودن کنار مادراشون بودن

    تو مستند میگفت که اگر بچه ها کنار مادراشون باشن عقاب شکارشون نمیکنه نمیتونه نزدیک بشه ولی اگر جدا بشن شکار میشن

    و بعد بره جدا شد از خانواده اش و عقاب اومد و شکارش کرد

    اونموقع یاد این فایل افتادم گفتم مثل ابوموسی نباشیم که استاد میگفت کسانی که ماجرا جو هستن و شاید کشته بشن ولی شجاع بودن افتادم

    الان هم دیدم که فایلروز شمار 136 دقیقا درمورد اون چیزی بود که صبح فکر میکردم

    برای تک تکتون عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سمیه شکرگزار گفته:
    مدت عضویت: 1506 روز

    سلام استادعزیز فایلتون مثل همیشه عالی بودسپاسگذارخداوند هستم که هدایت شدم به گوش دادن این فایل زیبا .به نظرمن توجه مساویست با جذب .حال وقتی انسان تمرکز وحواسش را برروی نقاط منفی یک شخص هرکس همسر فرزندیاهر شخص دبگری بگذاردو این کاربه طور مدام انجام شود باعث پروبال دادن به آن نقاط می شود ..حال بایدبتوانیم توجه خودرا از آن نقاط منفی برداشته وباتوجه به نقاط مثبت آن شخص به صورت تکرارذهن راجهت داده تابتوانیم شرایطی را که دوست داریم برایمان رقم بخوردو باید باورهایی که ازآن شخص به صورت منفی داریم به باورهای مثبت تبدیل کنیم که همان نگاه ودید ما نسبت آن شخص است….باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    به نام خدا

    سلام

    وقتی داشتم این فایل رو گوش میدادم ، یه سره ذهنم میگفت رهاش کن.. اینو بلدی بزن یه فایل دیگه و همین ور دوباره بارم تکرارش میکرد و من گفتم اگه بلدم پس چرا هنوز در زمینه روابط مشکل دارم ؟؟ چرا همه به من زور میگن ؟؟؟ چرا آدمهایی که دوستشون ندارم خب خدا حذفشون کرده ولی هنوز که هنوزه تعدادیشون هستن و مزاحم افکار من هستن .

    پس باید و باید تا آخر فایل گوش کنی و تا ملکه ی ذهنت نشود نمیری سراغ فایل بعدی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 137

    خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم که 137مین روز از روز شمار زندگی ام را تجربه کردم زمانی که با هدایت خداوند متعال هدایت شدم به روز شمار زندگی به این درک از آگاهی که الان دارم نرسیده بودم و این آگاهی حاصل حرکت کردن و استمرار داشتن در روز شمارم بوده که با هدایت خداوند وارد دوره بسیار زیبا و فوق‌العاده 12 قدم شدم واین چیزی نبود جزئ حرکت کردن در مسیر درست

    اساس و پایه تمام اتفاقاتی که در مسیر زندگی ما برایمان رخ میدهد حاصل فرکانسهایی است که به جهان ارسال کرده ایم و باز تاب آن به زندگی مان جاری شده است با این آگاهی که من خالق زندگی خود هستم پس بیام شرایط و جوری رقم بزنم که همه چیز به نفع من تموم بشه و زمانی من میتونم اتفاقات خوب و به زندگیم جاری کنم که بتونم کنترل ذهنم و بدست بگیرم و ذهنم و طوری تربیت کنم که به چیزهای خوب فکر کنه که این هم تکامل میخواد وقتی که ما با خودمون همیشه در صلح باشیم و خودمون و در هر شرایطی دوست داشته باشیم و خودمون و ارزشمند بدونیم و لایق بهترین‌ها و این فرکانس و به جهان ارسال کنیم مسلما اتفاقات خوب لاجرم در مسیر زندگی ما قرار خواهد گرفت و خوشبخت هستیم و وقتی در این فرکانس قرار بگیریم افراد و موقعیت های مشابه با فرکانس های خودمان را دریافت میکنیم یعنی همه چیز به خود ما بستگی داره و هیچ کس به اندازه ارزنی در زندگی ما هییییچ تأثیری نداره پس همه چیز به خود ما برمیگرده اگه خوبی رو می‌خوایی باید خوب باشی خوب از همه لحاظ اون وقت اتفاقات خوب برات رخ خواهد داد

    رد پای امروزم چقققققدر خوشحالم و حالم خوبه خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    خدایا شکرت ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠⁩

    به به ، به به

    اول از همه نکته ای بنظرم اومد که میتونه جالب باشه

    من این فایل رو خیلی وقت پیش هم دیده بودم و روش نظر هم گذاشته بودم . ولی خوب من اون موقع تو یه دنیای دیگه بودم و الان کلی تکامل پیدا کردم برا خودم . به به

    بنظرم جالب میشه اگه بشه هرکس کامنت هایی که برای یه فایل گذاشته در طول مدت های مختلف رو یکجا ببینه . مثلا مشخص کنی تمام کامنت های که برای فلان فایل گذاشتی بیاد بالا برات تا روند تکاملت رو خیلی قشنگ بفهمی . مثلا یه فایلی بود استاد از بدنه جامعه ایراد گرفتن و یکم تند صحبت کردن . دفعه اول من ناراحت شدم و بهم برخورد . ( حالا یکی نیست بیاد بگه چرا خودتو تو دسته ادم های شکست خورده گذاشتی ؟ جز اینه که خودم باور داشتم به این مسئله ؟ )

    و دفعه بعد که چند سال بعد بود من اصلا یه جور دیگه دیدم فایل رو . اصلا احساس نکردم استاد به من توهین کنه . من اصلا خودمو جز اون ادما ندیدم . اصلا . و بیشتر انگار این طوری یود که استاد داشت گروهی رو بهم نشون می داد تا ازشون درس بگیرم و اگه منم مثل اونا اشتباه میکنم یه فکری بحال خودم بکنم . خودمو اصلاح کنم .

    خوب این تکامل تو کامنتم لااقل برا خودم خیلی واضحه و خیلی چیز هارو یادم میاره . از درک متفاوتم نسبت به یه فایل . بنظرم اگه بشه کامنت های خودمون رو که برای یه فایل گذاشتیم رو یکجا ببینیم ویژگی جالبی میشه .

    و حالا بریم سراغ فایل .

    دفعه اول که من این فایل رو دیدم بخوام رو راست باشم با یه حسرت بی انتها میدیدم ⁦ಠ⁠‿⁠ಠ⁩

    اصلا حتی نمی تونستم همچین شرایطی رو تصور کنم . دفعه اول بنظرم این فایل باعث شد تا بدونم که همچین نیازی در من وجود داره . این یه خواسته است و با ارزشه . صرفا یه حسرت پوچ نیست .

    و الان که این فایلو میبینم درست مثل دفعه قبل دقیقا همون چیزیه که بهش نیاز دارم .

    من تمرکزمو گذاشتم رو خواستم . بهش توجه کردم . و با تکامل در باره رابطه عاشقانه به نتایجی هم رسیدم . مثلا بجای دنبال این و اون رفتن ، من میزارم خدا برام دنبال ادم مورد نظرم بگرده . من فقط بهش میگم چی میخوام چون مگه من چی میدونم ؟ اون بهتر از من بنده هاشو میشناسه . من فقط رو اصلاح خودم تمرکز کردم . باور کنید من در این رابطه فقط رو اصلاح خودم یعنی همین کاری که هممون باهم اینجا انجام میدیم تمرکز کردم .

    و خدا کسی رو قشنگ سر راهم قرار داد . یعنی من هیچ کاری نکردم . الان به تازگی با فردی اشنا شدم که مثل روز برام روشنه که هدایت خداونده . حتما وقتی که مدتی از این قضیه گذشت و من به درک بهتری از این هدایت الهی رسیدم جزییاتشو براتون اینجا میگم .

    فقط من اینجا به مسئله ای برخوردم . یه چیزی این وسط درست نیست . اشنایی ما هدایت الهی بود و عملا من هیچ کارم ، فقط یه سری چیزا جور نمیشه .

    با خودم داشتم فکر میکردم که خدایا این یعنی چی ؟

    یعنی اره ؟ یا نه ؟

    و باید بگم بیشتر که نه ، تمام تمرکزم رو طرف مقابلمه . دنبال ایراد تو اون فرد بودم و یه جورایی تو ذهنم بود همه چی تقصیر اونه . ناخود اگاه . البته این مسئله مال همین چند روزه ،الان .

    دیگه خرد شخصیم جواب نداده الان . گفتم تسلیم هر چی تو بگی . اگه اره که یه دور نمای فوق العاده رو میبینم . اگه نه که مگه من همچین فردی با همچین ویژگی هایی پیدا کردم ؟ یه انسان بالغ از نظر ذهنی . محترم . کسی که دنبال ارایش و این چیزا نیست . حقیقت این مسئله از اول برام مهم بوده . بیشتر تفکری که فرد پشت این ارایش داره تا ظاهر ارایش منو ازار میده . یک انسان ساده . اگه به عهده من بود که از همون اول هیچ چیز جلو نمی رفت پس نگران از دست دادن چی هستم ؟

    تسلیم هدایت خداوند و جالبه که امروز تو همچین فضایی بودم و هدایت شدم به این فایل . این دقیقا همون هدایت الهی . خدایا من تسلیم به هر چی تو بگی . این فایل رو بارها میبینم و تو همین سایت میمونم تا به درک بهتری از این هدایت خداوند برسم .

    زمانی که هدایت خداوند رو درک کردم و عمل کردم و نتایجمو گرفتم میام و اینجا تجربمو با شما در میون میزارم . از جزییات اتفاق و هر چیزی که ایمان مارو به هدایت الهی بیشتر کنه .

    همتونو دوست دارم

    تسلیم باشید

    فعلا ⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠⁠)⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    جلال مسعودی گفته:
    مدت عضویت: 2447 روز

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی ام و خانم شایسته گرامی و تمام اعضای سایت بزرگ عباس منش

    استاد خیلی دلم براتون تنگ شده ، و لحظه شماری میکنم که یه فایل تصویری جدیدی روی سایت بگذارید تا از دیدن روی زیبای شما انرژی بگیرم.

    راستی دقیقاً نمی‌دونم که تاریخ تولد تون چه روزیه اما می‌دونم که باید همین روزا باشه ، به همین مناسبت تولدتان را به خدا و همه بندگان خدا که هم مدار شما در این زمان هستند تبریک میگویم و برایتان شادی ، سلامتی و خوشبختی پایدار و ابدی آرزومندم.

    استاد عزیزم شما درس زندگی کردن را به من دادید و به لطف خدا از زمانی که با شما و آموزش های شما آشنا شدم و سعی کردم به آنها عمل کنم ، اوضاع زندگی من به طرز بی نظیری در همه جنبه‌ها بهبود پیدا کرده بطوریکه به صراحت روی خوش زندگی را در این مدت توانسته ام ببینم.

    در اینجا خواستم از خداوند مهربان بخاطر شکل گیری ارتباطم با شما و تغییر زندگیم صمیمانه و خاضعانه سپاسگزاری کنم و مراتب تقدیر و تشکر خاص خودم را هم خدمت شما استاد عزیز داشته باشم.

    در پناه حق. ارادتمند شما جلال مسعودی از یزد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شیدا میرزایی گفته:
      مدت عضویت: 2373 روز

      سلام دوست عزیز خدا رو شکر که هدایت شدین به سمت خوبیها به سمت پاکی ها و به سمت تمام چیزهایی که الان از بابتشون شکر گزار هستین امیدوارم این روندتون همینطور ادامه داشته باشه به سمت زیبایی های بیشتر.

      راستی روز تولد استاد عزیزمون 18 اسفند هستش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 829 روز

    به نام عشق بی همتا سلام به صاحب وجودمقدسم.

    137مین مدارخوشبختی توی سفرروزشمارزندگی.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.

    خالقم راسپاسگذارم که نعمت سلامتی رابه کل خانواده ی سایت بهشتی ام وخانواده ی خونی خودم بخشیده.ودوباره تاج عزت،روسرماگذاشته بابت نی نی جون مامان جون تابی نهایتهاخداراشاکرم بخورمت خداااااااااااااااااااجوووووووووووووووووونننننننننننننننن.

    منواین همه خوشبختی به حالِ ،به حالِ، به حالِ.

    ماچ وبوسه برای خدا.

    استادقبلنابرای صف نانوایی،بردن بچه ها توی پارک که تاب روازبچه های دیگه بگیرم بچه م روتاب بدم،دکتررفتن هرجایی اونقدراسترس داشتم باخودم فکرمیکردم اگه برم پارک چطوریک بچه روبگم بلندشوبچه ی من بشینه!؟باافکارم کل بدنم شُل میشدیاپارک نمی رفتیم!یااگه میرفتیم به سختی کاروانجام میدادم! یابی خیال تاب بازی بچه ها میشدم!!!!!

    الان هم برای یک دکتررفتن یاپیاده روی ذهنم مقاومت داره ولی اگه هواخوب باشه میرم.

    امروزپیام دادم به نونوایی محله گفتم:خانم حسین آقاهستم 10تانون سفارشی میخوام.جواب نداد.

    گفتم :شایدتعطیله!رفتم سبزی خریدم موقع برگشت به خانه آقای شاطرتماس گرفتن گفتن: ببخشیدمن الان پیام شمارودیدم الان تشریف میارین که نون سفارشی براتون توی فربزارم!؟

    گفتم: آره تومسیرم الهی خیرببینن بندهای خدایک روزبه منوعزیزدلم گفتن :حسین آقاوحاج خانم قبل از آمدنتون به نونوایی به ماخبربدین که نون سفارشی آماده کنیم بعدتشریف بیارین وتوی صف منتطرنباشین که ماخجالت میکشیم!خوب این اززرنگی مابودیاازخوشگلی ما!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

    نه اینهالطف خداست که ماروبه اینهامعرفی کردالهی شکرت دمت گرم خداکه این روابط روبه ماهدیه دادی.

    عاشقتونم به آرزوی سعادت وسربلندی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: