رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستای مهربونم و استاد خوش تیپ آقای عباسمنش دوست داشتنی
من برای پاسخ به این سوال ترجیح میدم واقعیت زندگی خودم رو براتون بگم:
6 سال پیش برای کار فروشندگی رفته بودم تو یه فرش فروشی که یه حادثه بد رو تجربه کردم
تو همون ساعت اول شروع کار در اثر یه بی احتیاطی افتادم تو آسانسور از ارتفاع 3 متری با کمر و به پهلو
محکم خوردم رو زمین و 8 روز بیمارستان
شکستگی مچ دست و کمر
3بار عمل جراحی و بیهوشی و تو دست و کمرم پلاتین گذاشتم اون موقع 26 ساله بودم
6ماه استراحت مطلق و فقط فیزیوتراپی و آب درمانی میکردم این بدترین اتفاقی بود که تو این سن میتونست بیفته
قبلش ورزش میکردم اما دکترا گفتند دیگه باید فقط بری تو آب راه بری
تو اون 6 ماه که خونه بودم یه فیلمی دیدم از یه کشتی کج کار حرفه ای تو WWE که این آدم دچار شکستگی گردن شدید شده بود و پلاتین گذاشن تو گردنش
اما تونست دوباره دوران نقاهت رو پشت سر بذاره و دوباره بیاد مسابقه بده اسمش بود EDGE
خلاصه همین که من این آدم رو دیدم باور کردم که پس اگه اون تونسته سالم بشه من هم میتونم
رفتم تمرینات شنا و آب درمانی رو با جدیت ادامه دادم و بعد 2 سال بدنم کامل به وضعیت قبل برگشت خدارو شکر از قبلش هم بهتر و قوی تر شدم و حتی 4 بار تنهایی تو دریا هم رفتم و شنا کردم تا عمق 1کیلومتری
شنا میکردم و بر میگشتم
بعد تصمیم گرفتم برم بدنسازی چون وزنم خیلی کم بود و تونستم توی 2/5 سال از 49 کیلوگرم تا 63 کیلو قدرت ماهیچه ها و عضلاتم رو زیاد کنم
در حالی که هنوز پلاتین توی دست و کمرم هست
و هر کی من رو میدید میگفت تونباید با وزنه کار کنی
پلاتین تو کمرته؟؟؟؟؟
خدارو شکر الان خیلی خیلی از قبل هم بهتر و قوی تر و سالم تر شدم چون دیدم اگه اون کشتی کج کار(EDGE)
تونست پس من هم میتونم
والان به خودم افتخار میکنم که به حرف بقیه و دکتر ها گوش ندادم و از قلبم پیروی کردم
جالب اینجاست که اون موقع اصلا قوانین رو نمیدونستم اما ناخودآگاه داشتم بر اساس قانون عمل کنم
جواب سوال رو میتونم با توجه به تجربه شخصی خودم اینطوری بدم که هیچ ربطی نداره گزارشات پزشکی و دکتر ها میگن نمیشه یا نمیتونی یا سنت بالا رفته یا عمل جراحی کردی نمیدونم پلاتین تو کمر و دستته و…
یا تو فقط باید تو آب راه بری
همه این حرف ها رو به من میزدند اما من گوش نکردم
دلم رو به دریا زدم و میخواستم دوباره سالم و قوی بشم
واین کار رو کردم و دارم ادامه میدم
مهم اینه که تو چی فکر میکنی نه اینکه اون ها چی میگن همون حرفی که تو فیلم راز اون آقایی که سقوط کرده بود از هواپیما گفت
با توکل بر خدا وقتی استاد به ایران برگشت میام تو سمینار و روی سن همه رو کامل تر توضیح میدم و داد میزنم که میشود
میشود
میشود به شرط باور
به شرط ایمان به نادیده ها
به شرط یقین
با همه انرژی قلبم برای همه شما دوستان عزیزم سلامتی و سعادت و ثروت میخوام
استاد با تموم وجودم دوستتون دارم
خدایا شکرت بخاطر سلامتی که من خواستم و دوباره بهم دادی
سلام به تو قهرمان عزیز من عاشق این مدل اراده هام
موفقیت و تلاشت قابل تحسینه
همیشه حس خوبی داشته باشی
سپاس گزارم ازتون
آفرین بهتون تبریک میگم ایشالله تو همه زمینه های زندگیتون اینطوری موفق باشین.
ممنونم آقای مالک عزیز
همیشه سلامت باشی و تنت سالم باشه با این همه اراده ی قوی و پولادین
مممنونم ک نظر تو بیبان کردی
بسیار تحسین برانگیز بود دوست عزیزم
سلام دوست عزیز?
تبریک میگم بهتون انشاالله همیشه شادو سلامت و موفق باشید ???
واقعا قابل تحسینه و جای تبریک داره. خیلی مهمه که توی اون شرایط نا امید نشد و دوباره با قدرت برگشت. همیشه سلامت و شاد باشید.
برادر ارجمندم از خوندن تجربه ی زندگی تون بسیار لذت بردم ، درود بر شما به خاطر مثبت بودنتون ، منم گاهی وقتا فک میکنم نباید به حرف کسی گوش بدم و باید زندگی مو خودم اداره کنم ، چون تنها کسی که از درون من خبر داره خودم و خدای منه . شاااااد باشید قهرمان.
سپاس گزارم که وقت گذاشتید مطالعه کردید
بهترین ها در انتظارتون باشه
برادر ارجمندم از خوندن تجربه ی زندگی تون بسیار لذت بردم .
شاااااد باشید قهرمان .
سلام خدمت شما دوست با اراده.تحسینتون میکنم بابت انگیزه و امیدتون تو اون شرایط و باورای قدرتمندی که برای خودتون ساختید.ممنونم از شما و از همه دوستانی که از تجارب خودشون در مورد استفاده از قانون میگن.بسیارعالی.سپاس سپاس سپاس
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم و تمام دوستان !
من هدیه ی جز تشکری از دوستانم ندارم همینکه دو تا از دیدگاه دوستانم را خواندم اشک در چشمهایم سرازیر شد.
الهی تمام دوستانم را مورد عفو و رحمت قرار ده !
آمین ثمر آمین
با سلام و تشکر از این احساس زیبا که هر زمان به نوعی متفاوت موجب خوشحالی ، آرامش ، امید و قدرت می دهد.
اقای عباس منش یاد آون حرف شما می افتم که گفتید با خودتان فکر کنین که آیا این باورها ،این آموزش ها ، این حرف ها به شما قدرت می دهد یا موجب ضعیف شدن می گردد واقعا چه معیار درستی .
هروقت که فایلی آموزشی یا توضیحات محصولی را میخوانم چه ابتدای صبح ،چه شب ،چه ناراحت و ناامید، چه خوشحال ،انگاری که دارم دوباره به خودم قدرت و امید مضاعفی می دهم نمی دانم این چه دنیای زیبا ناشناخته ای بود که شما برآیم روشن کردی ، توضیح می دهی که چگونه می شود زندگی رو زیباتر کرد ، با ساده ترین روش ممکن ، با کمترین امکانات ، با توضیح چندباره و چندباره زندگی خودت که از بندرعباس چه مسیری رفتی تا به الان که در آمریکا هستی .
شما نیرویی و پروردگاری رو در من بیدارکردی که در تاریکخانه ذهنم شاید به این زودی ها به سراغش نمی رفتم ، درموردش نمی دانستم چیست و چون است ، چون همیشه به دنبال عامل بیرون از خودم بودم و آنرا در بیرون از ذهنم جستجو می کردم .
درود بر شما که این رسالت زیبا و حیات آفرین را بر خودت دانستی و زندگی های فراوانی را زیباتر ، با آرامش بیشتر ، با ایمان و یقین بیشتر ، با ثروت بیشتر و روابط بهتر ساختی .
پروردگارم چه زیباست و دست یافتنی است ، به شکل ظرف ذهنم چه استعاره زیبا
آری پروردگار همان انرژی است که شکل می دهم حال میخواهم این انرژی را تبدیل به نگرانی بابت درآمد ناکافی ، مشغول شدن در یک شرکت معتبر کنم یا تبدیل به اینکه پروردگار من رو به سمت موقعیت های شغلی با درآمد بالاتر و شرکت های معتبرتر هدایت می کند ،
چه فاصله اندکی بین این دوست .
پروردگارا میدانم صدایم را میشنوی و مرا می بینی مرا هدایت بفرما.
سلام و صبح بخیر هم فرکانسی های عزیز
سوال خیلی خوبی بود و در پی جواب اون خیلی فکر کردم .باور بالا رفتن سن و ادامه دادن این روند توسط اگثر ورزش کارا این باور رو غالب کرده که باید بعد از 38 سالگی کم کم از دنیای حرفه ای کنار رفت. مانند جمله روز های اخر پائولو مالدینی که در سن 34 سالگی بعد از سرخوردگی تمام در بازی کره جنوبی گفت :” احساس کردم که توانایی ادامه دادن ندارم” .
با ذره ای تامل در این جمله میتوان دید که باور به نتوانستن و این که دیگر دیر است تا حدی درک کرد که بسیاری از ورزشکاران در سنین بالا تر چه باوری دارند و گویی انگیزه و سن رابطه عکس دارند . هر چند به باور من اگر یک ورزشکار تا سنین بالا ادامه دهد این باور برای بسیاری عوض خواهد شد. یکی دیگر از دلایل به نظر من این است که ورزشکاران بعد از چندین سال تلاش و افتخار بقیه عمر را دوست دارن در کنار خانواده یا کار دیگری سپری کنند مانند هادی ساعی و اریک کانتونا که بعد از دوران طلایی ورزشی در کار های دیگر نیز موفق بودند . باور ها راه یک ورزش کار را تعیین میکنند که تا کجا و کی در ورزشش رشد کند.
با سلام
به نظر من بعد از عامل باور که یکی از اساسی ترین عاملهاست، اما عواملی دیگر نیز وجود دارند که به شرح زیر می باشد:
1- این افراد به همه قله های موفقیت در اون رشته مورد نظر رسیدن و نتونستن هدفهای (و چالشهای) جدیدی برای خودشان درست کنند .
2- همچنین انسانها ذاتاً تنبلی و خوشگذرانی را دوست دارند و چون اکثراً از نظر مالی به استقلال رسیدن دست از تلاش و کوشش بیشتر برای حفظ آمادگی جسمانیشان بر میدارند به همین دلیل این باور را می پذیرند که تواناییشان کم شده است.
3- انسان اگر مسیر رو به پیشرفت را متوقف کند مطمئناً رو به پس رفت خواهد گذاشت.پس باید همیشه مسیر رو به جلو را با ایجاد هدفهای جدید طی کنند.
به نام خدا
با سلام و تشکر از استاد گرامی و گروه تحقیقاتی عباسمنش
به نظرم به دلیل باورهای آنهاست و این که هرچه سن افراد بالاتر میرود بیشتر در معرض باورهای تضعیف کننده دیگران قرار می گیرند و آنها را باور میکنند مخصوصا اینکه آنها از قانون فرکانس و باور خبر ندارند پس اگر مدام میشنوند که با بالا رفتن سن انسان ضعیفتر میشود پس باور میکنند و خودشان هم اینطور میشوند
من یک سوال هم دارم که لطفا خود استاد جواب بدهند
در قانون آفرینش استاد میگویند که اینکه افراد در قرعه کشی شرکت میکنند به خاطر این است که احساس لیاقتشان پایین است و باور ندارند خودشان میتوانند آن را به دست بیاورند
و یا در بسته ثروت 1 میگویند فقط احمق ها در قرعه کشی شرکت میکنند
پس چرا در سایت مسابقه میگذارند و قرعه کشی برگزار میکنند
ممنون میشوم دیدگاهم را نمایش دهید و سوالم را استاد جواب بدهند
با سلام
دوست عزیز نمی دانیم شما چه طور به این نتیجه رسیدید که برنده این مسابقات به صورت قرعه کشی مشخص می شود؟
توضیحات این صفحه را بادقت بیشتر بخوانید
موفق باشید
فکر میکنم منظور این آقا برنده این مسابقات نیست ، بلکه قرعه کشی هفتگی شما برای دادن کوپن های تخفیف هست.
استاد سلام
فقط خواستم بابت جواب مسابقه باور توحیدی ازتون تشکر کنم که چه قدر جواب کامل ساده و عالی دادین و دیدگاه تون درباره خداوند قشنگه و واقعن دیدگاه الهی هست و چه قدر به من و به ما وبه همه در ساختن یک باور جدید و زیبا درباره خدا کمک کرد.بعد ار شنیدن این پاسخ واقعن شکرگزار خداوند جدیدم شدم.
و….
یکی دیگر از نشانه های قشنگ بودن خدای شما اینه که باوجود اینکه کچل کردید باز زیباتر شدین چون خداوند زیباست و زیبایی رو دوست داره.
و دیگر دیگر
اینبار اینکه جواب مسابقه رو نمی دم چون در چند مسابقات قبلی که شرکت کردم و برنده نشدم و انتخاب نشدم گویای این حقیقته که هنوز دوره تکاملی من در جواب دادن طی تشده و باید بیشتر روی خودم کار کنم البته نه اینکه لیاقت و شایستگی برنده شدن رو نداشته باشم ها ؟
شاد و الهی باشید .
با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی .
در واقع خودم در مورد شغلی که دوستش داشتم و دارم ، همین مساله وجود داشت و نحدودیت های زیادی از سوی افراد در این رابطه بود . در واقع می خوام بگم وجود این محدودیت ها همان چیزهایی است که ما با تکرار زیاد شنیدیم و به باور ما تبدیل شده و دیگه حتی حاظر نیستیم به اون باور شک کنیم چون اینقدر قوی باورش کردیم که باورمون نمیشه میتونه جور دیگه ای هم باشه . مثل کاری که راجر بنیستر همون دونده معرف که رکورد زد و پس از انجام آن رکورد دیگران فهمیدن که نه ، اونطوری که کارشناسان و متخصصین در این زمینه میگفتن درست نبوده و می شود که این رکورد زده بشه و افراد زیادی حتی بچه مدرسه ای ها این رکورد را زدند . دوستان عزیز خیلی از مسیر ها یا بهتر بگم دست یافتن به اهدافی که در نظر دیگران ممکنه برای شما غیر ممکن باشه ، با در نظر نگرفتن محدودیت و آزاد کردن ضمیر درونی ،هر چیزی امکان پذیر خواهد بود .
موفق و پیروز باشید .
با سلام .
تشکر می کنم از دوستان عزیزم . بابت مطالعه و رای شما .
سپاسگزارم
سلام به همگی
استاد عزیز خدا قوت، گروه زحمت کش ممنون و سپاسگزاریم
استاد کچل کردی چه گردو بامزه شدی، ممنون بابتت
من یه فوتبالیست هستم
و دلیل عمده این ماجرا رو در ادامه بیان میکنم
دلیل اینکه انسانها از یک سنی به بعد برای خودشون محدودیت هایی در نظر میگیرن خب همه میدونن که ریشه در باورهاشون داره
ولی چرا اینطورن؟
به این دلیل هست که باور جمعی غالب در اون محیط همیشه همون بوده
مثلا ورزشکارها که غالباً از سن 25 سالگی در یک سری ورزش ها و 35 سالگی عموما در ورزش پرطرفدار فوتبال خودشون رو پیر میدونن و احساس میکنن که دیگه نمیتونن در لیگ های حرفه ای به کار خودشون ادامه بدن، به این دلیل هست که تا بوده همین بوده
یعنی صدها سال هست که همه افراد و ورزشکارها باور کردن که دیگه از این سن به بعد توان بدنی کم میشه و عضلات تحلیل میرن و یا با کاهش چابکی بدن و سرعت دوندگی پایین میاد و یه جورایی از رده خارجی در مقابل جوونترها
و موارد کمی هست که دیده شده باشه یه فردی تونسته باشه تا مثلا 50 سالگی به ورزشش ادامه بده
من واقعا تفاوتی بین بوفون 40 ساله با بوفون 41 ساله نمیبینم
تفاوتی از لحاظ آمادگی جسمانی و استعدادی و …
ولی واقعا چی میشه که مثلا بوفون که از بهترین الگوها در زمینه زیاد و تا سنین بقول بقیه پیری بازی کردن یکدفعه بخواد انقد نزول کنه
هرچند فعلا خداحافظی نکرده
ولی مثلا میبینیم که بوفون تا 40 سالگی بهترین دروازبان جهان و حتی تاریخ هست
و بعد از 40 تصمیم به کنار رفتن از سطح یک فوتبال اروپا میکنه و مثلا میره تو لیگ ام ال اس امریکا توپ میزنه
خوب که ببینیم متوجه میشیم که بوفون 41 ساله تو لیگ حرفه ای امریکا همون بوفون 40 ساله در یوونتوس و یا اصلا 20 ساله در تیم ملی ایتالیا هست
اما واقعا چی میشه که حتی بوفون که اسطوره ی این ورزش هست و باورهاش حتی از 99 درصد فوتبالیستها قویتر و بهتر هست که تونسته تا 40 سالگی در سطح اول فوتبال اروپا و جهان باشه و ادامه بده هم بعد از مثلا 40 یا 41 سالگی بیخیال میشه و کنار میره؟
واقعا به این دلیله که پیرمرده؟ بقول کریس رونالدو؟
یا عضلاتش تحلیل رفته و آمادگی جسمانیش که در طی 25 سال گذشته یه فرم و عالی بوده در طی چندماه یا یک سال به یکباره از بین میره؟
نه واقعا اینطور نیست
جواب این هست که همیشه میشه باورهای بهتر و قدرتمندکننده تری داشت و ساخت
نمونه های عینی زیادی هستن که تو فرم خوبی هستن و از لیگ های حرفه ای سطح اول اروپا کنار میرن و مثلا در لیگ های قطر و آمریکا و چین چندین و چندسال به فوتبال خودشون ادامه میدن و هنوزم عالین و موفق هستن و همون دوندگی و آمادگی جسمانی بالارو هم دارن
مثل ژاوی تو قطر، دیوید ویا تو آمریکا، لمپارد، جرارد، دروگبا، توز و …
یه بازی دوستانه ای بود چند وقت پیشا کلیپشو دیدم که زیدان و اسطوره های دیگه توش بازی میکردن
زیدان رو وقتی دیدم با خودم گفتم خدایی این چی کم داره از خیلی از جوونترای حال حاضر؟ اتفاقا خیلی آماده تر و بهتر از خیلی از بازیکنای جوون و شاخص روز دنیا بود
حتی نسبت به 5 سال پیش یا 10 سال پیش خودش هم هیچی کم نداشت، نه جسمانی نه ذهنی نه استعدادی و نه هیچ چیز دیگه ای
تنها یک چیز هست
این باور جمعی مزخرف که مثلا تا فلان سن میشه آماده بود، دونده بود، جوون بود و یا هرچیزی شبیه این که مانع از ادامه دادن میشه
من فکر میکنم اگر بازیکنهای حرفه ای فوتبال این موضوع رو درک میکردن و باورش میکردن میتونستن به راحتی و خیلی خیلی بیشتر به همین روند حرفه ایشون ادامه بدن
مثلا لیونل مسی میتونست تا 50 سالگی توپ طلا بگیره، یا رونالدو
کما اینکه درسته الگوهای کمی هستن ولی هستن الگوهایی که تا حدودی تونستن برخلاف این باور جمعی باور کنن و عمل کنن
مثل کریس رونالدو
که هر سال همه میگن رونالدو دیگه تموم شد، دیگه پیر شد، دیگه فلان شد ولی چون رونالدو به تلاش و پشتکار و اراده فولادی خودش ایمان داره میاد و برخلاف نظر بقیه باز هم به موفقیت های زیادی میرسه و جوایز زیادی رو میبره
خود مسی هم همینطور
تقریبا همه کارشناسا و فوتبال دوستا میدونن که مسی الان در سن 31 سالگی در بهترین فرم فوتبالی خودش قرار داره
چیشد پس؟ اگر مسی یا رونالدو هم میخواستن این باور عمومی فوتبالیست هارو بپذیرن که همون چندسال پیش باید از اوج به کنار میرفتن و کسای دیگه ای جاشون رو میگرفتن
ولی با اینکه بوفون، مسی، رونالدو و یک سری معدودی بازهم باورهای خوبی دارن نسبت به بقیه، از یجایی به بعد کنار میرن احتمالا
اون هم جایی هست که دیگه این باور به اوج خودش میرسه
یعنی مثلا برای دروازبان ها دیگه خون پرش 40 سالگی و بقیه پست های فوتبال 35 سالگی، حالا یه سال دو سالم بالاو پایین
دیگه این نقطه خط قرمز این باوره که بقولی جهان شموله، تمام جهان این ورزش یعنی فوتبال رو در بر میگیره، یه درصدی بالای 99 درصد
یک هزارم درصد هستن که میتونن باورهای خودشونو تقویت کنن و از این باور عمومی تبعیت نکنن
که مثل بازیکن کم نظیری که همین الان در سن بیش از 50 سالگی مهاجم یه باشگاه ژاپنی هست و اتفاقا آقای گل هم هست و مسن ترین بازیکن تاریخ فوتباله
یا در ورزش های دیگه
مثل مثالی که استاد در مورد فدرر زدن، یا مایکل فلپس که بالاخره نسبت به جوون ترها باید از رده خارج تر به حساب بیاد
به نظر من همه چی به باور ما برمیگرده
از بچگی من باور راسخی در مورد پاها و کل بدن خودم داشتم و البته دارم که مصدوم نمیشم
به دلایل مختلفی این باور خیلی خیلی خیلی زیاد در من تقویت شده
اولین دلیلش لُر بودنمون هست، باوری بوده که ریشه ای تو کل خاندانمون هست که لُرا هیچیشون نمیشه (ههههه)
بعد بخاطر اعتقاد راسخی هست که من از بچگی به استخون بندیم داشتم و البته قدرت بدنی خانوادگی مون که مثلا پدرمون استخون بندی آهنی داره و منم مثل اونم
و اینها کم کم باعث شده که انقدر این برای من بدیهی بشه که نمیدونید
من الان این باور رو دارم و انقدر زیاد برام بدیهی هست که حتی اگر تو بازی پام از سه جا قطع بشه شب بخوابم صبح بیدار بشم پام چسبیده بهم و جوش خورده
و این باور و اعتقاد راسخ من کمترین نتیجش این شده که سنگین ترین ضربات رو در فوتبال میخورم و بدون اینکه بخوام از بازی خارج بشم به 5 دقیقه نرسیده دردش کاملا میخوابه و واقعا هیچ اثری از مصدومیت درش باقی نمیمونه
حتی بدترین ضربات در حد شکستگی و در رفتن و ضرب دیدن و عضلات و همسترینگ و رباط و هرچیزی
هیچی اصلا هیچی، هیچ راهی نداره که مصدوم بشم به لطف خدا
اینها همه بخاطر تقویت وحشتناک این باور هست که گفتم
ولی دوستانی رو دارم که حتی با سن پایینتر از من بایک ضربه ساده 3 ماه 6ماه یکسال خونه نشین میشن اصلا حتی اگه نقطه حساسی از بدنشون هم مصدوم و درگیر نشه
حالا اگه من بتونم باور اینکه من تا مثلا 60 سالگی در اوج آمادگی هستم رو به همون قدرت باور مصدوم نشدنم در خودم بسازم کمترین نتیجش این هست که تا 50 سالگی عالی و قبراق و سرحال و آماده و دونده و با ذهنیت فوق العاده ای مثل 20 سالگیم به بازی کردن و درخشیدن ادامه بدم
اینکه گوش و چشم و ورودی هام رو به روی جملات و باورهای بقیه مبنی بر اینکه خون پر سن فوتبالی 35 تا 40 هست ببندم و بصورت همیشگی به خودم بگم که سن فوتبالی مثلا 60 هست و این رو نهادینه کنم برعکس همه جامعه فوتبال و بیام باورهایی رو بسازم که مثلا عضلات انسان حداقل تا 60 سالگی عالی و کارآمد هستن و یا باورهایی از این قبیل مطمئنا و به راحتی میتونم تا 60 سالگی بهترین فرم خودم رو حفظ کنم و به موفقیت هام ادامه بدم
اما کار بی اندازه سختیه
چون باور 99/99 افراد این جامعه یعنی فوتبال به این معتقدن و اصلا مثل یک قانون درومده دیگه
به طوری که شاید همه فکر کنن قانون فوتباله تا تا 40 بیشتر نمیشه بازی کرد
ولی نشد نداره و میشه… هرچند خیلی خیلی خیلی سخته که بشه ورودی هارو تو این فضای مصموم کنترل و هدایت کرد
از مباحثی که استاد آموزش میدن و باورهای خیلی خیلی سختی در موردش هست و تغییر اونها کار ساده ای نیست همین مبحث ثروته
ولی خوب که دقت کنیم بازهم شاید بتونیم 10 درصد نه 5 درصد نه 1 درصد افرادی رو پیدا کنیم که ثروتمند هستن و سعی در اشاعه باورهای ثروتمندی هستن
ولی در فوتبال تقریبا 1 دهم نه شاید 1 صدم و یا 1 هزارم درصد باشن افرادی که این باور رو داشته باشن که میشه مثلا تا 60 سالگی توپ زد و ادامه داد و موفق بود
به همین خاطره که خیلی خیلی بی اندازه سخته
چون الگوهایی در این حوزه و باور بسیار بسیار کم و نایابه
به همین خاطر که باورها تا این اندازه مخرب و مصموم هست در این حوزه، وقتی یک نفر میشه مثل بوفون تا 40 سالگی عالی باشه، یا فدرر که تو این سن این قهرمانی هارو عالی بدست میاره، یا یکی مث کریس رونالدو و مسی 10 سال تو بهترین فرمشون هستن و بی نظیرن در نوع خودشون، اونوقت بقیه افراد که باورهاشون اونه میانو دنبال توجیح و بهونه تراشی میگردن
و دلایل مسخره خودشون رو میارن
و میگن مثلا فدرر یا مسی خیلی خاصن دیگه
خیلی اعجوبه ان، مسی که نابغست، رونالدو که شانس داشته اصلا، بوفون فلانه
یه رفیقی داریم که همیشه میگه خدا به یه سری آدما عنایت داشته و داره اصلا، مثل مسی
خدا خیلی به مسی عنایت خاص و ویژه ای داشته و…
داستان داستان همون خدا هست که استاد فرمودن
ما باید بتونیم اون خدائه رو شکل بدیم
افراد کمی هستن که بتونن باور کنن خداوند همه چیزه
همون باوری رو که از خداوند میسازیم برای ما به وجود میاد و نتایج رو به همراه داره
من خداوند رو به شکل عضلاتی بی اندازه قوی و جسمی قدرتمند ساختم که مصدوم بشو نیست
خدا هم شده قدرت بدنی خیلی فوق العاده من در فوتبال
حالا بازیکن ها خدارو چطور شکل میدن؟ خدارو در چه ظرفی برای روند ورزشیشون قرار میدن؟ همون نتیجه رو هم میگیرن ازش
که یکی میشه بوفون که تا 40 سالگی عالیه و جزء معدود افرادی هست که تا این سن در بهترین فرم خودش و سطح فوتبال به بازی ادامه داده
هرچند که میتونست بهتر و بهتر هم باشه مثل اون بازیکن ژاپنی 50 سال به بالا
و یکی مثل رونالدوی برزیلی میشه که علی رغم هنر ناب فوتبال و استعداد حیرت انگیزش خدارو به صورتی در ذهن خودش شکل داد که هر سال از دوران بازیگریش رو با نهایت مصدومیت پشت سر بزاره و هیچوقت هم نتونه بهترین فرم خودش رو حفظ کنه
و یکی مثل رونالدینیو که هنرش به اندازه ای بی نظیره که فوتبال رو می سروده اصلا و شده بوده شاعر فوتبال
و خدارو به یه صورت دیگه ای شکل داده که نه مصدومیت خاصی داشته و نه مشکل خاص دیگه اما از لحاظ ذهنی افت کنه و با حواشی دورو برش بعد از یه دوره کوتاه در اوج بودن و بی نظیر بودن خیلی زود علی رغم تمام شایستگی هاش و خیره کردن چشمای مردم به خودش از دنیای حرفه ای فوتبال به سایه بره و کم کم محو بشه به طوری که در سن 35-36 سالگی دیگه تصمیم بگیره دیگه برای همیشه خداحافظی کنه، کسی که نه مصدومه، نه چیزی از هنرش کم شده، نه بدنش نابود شده و نه هیچ چیز دیگه ای
فقط خداش رو طوری شکل داده که قدرت رو دست حواشی اطرافش بده و همین ها باعث افتش بشن و از رده خارجش کنن
همه این باورها در همه جنبه ها صادقه فقط مهم اینه که چیو باور کنیم، خدا، همون آب و انرژی رو چطور شکل بدیم
شاد باشید
سالم و سرحال باشید
عزیز دلید همگی
در پناه خدای یکتا…
چقدر کامل و قشنگ درباره مباحث فوتبال توضیح دادی دوست من
عزیز دلی داداش اشکان
ممنونم بابت زحمتی که کشیدی و کامنت دادی لطف داری به من
موفق و شاد باشی عزیز
perfect
عمران بزرگوار ممنونتم
شما فوق العاده اید
شاد باشی عزیز
با سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدرم و دوستان با تجربه ای که اینقدر قشنگ مطالب و آموخته های خودشون رو بیان میکنن ممنونم جناب سید حسین پاسخ تون واقعا تاثیر گذار بود و واقعا لذت بردم موقع خوندن تشکر میکنم از دوستان زیادی که آموزه های ارزشمندشون رو به اشتراک میذارن تا به خوبی استفاده کنیم.
با تشکر فراوان از شما عزیزان
سلام خواهر بزرگم
ممنون و سپاسگزارم از شما بزرگوار
از تایید و تحسین شما عزیزان انگیزه های خیلی خیلی وافری برای ادامه این راه دریافت می کنم و انشالله به کمک و یاری خدای بزرگ ادامه دهنده این راه پر از شادی و ایمان به همراه هم باشیم
شاد بمونید
سپاس فراوان
به این میگن ی تحلیل فوتبالی قوی از نظر باوری
خیلی جالب بود صحبت هات دوست عزیزم
مرسییییییییی
سلام برادر عزیز آقا رضا
ممنون و شاکر شما هستم بابت زحمتی که بابت کامنت گذاشتن زیر کامنت بنده که باعث افتخاره
خیلی بزرگوارید
سپاسگزارتون هستم
موفق و شاد باشید
سلام
ممنون دوست عزیز
خیلی خوب و عالی در مورد باوری که برای سلامتی خودتون ساختید توضیح دادید. مطلبی که موقع خوندن نظر شما به ذهنم رسید اینه که من خودم 30 سال دارم و برخلاف شما آدم فوتبالی نیستم و کلا از دنیای فوتبال بدورم. با اینکه پیش تر به گوشم خورده بود که بازیکنان فوتبال، خیلی زود کناره گیری می کنند و به اصطلاح بازنشسته میشن، اما اصلا یادم نبود و اینکه شما گفتید که همه انتظار دارند که فلان فوتبالیست نهایتا تا 35 سالگی بازی کنه برام خنده دار بود چون این باور بدلیل اینکه از جامعه فوتبالی بدورم به هیچ عنوان در من شکل نگرفته و اصلا هیچ مانع ذهنی برای این در ذهنم نیست و اگر قرار بود که فوتبالیست بشم، تازه الان شروع میکردم به فوتبال بازی کردن. کلا در حال حاضر هم بر خلاف خیلی ها که فکر میکنند بعد از 30 سال میفتند رو سرازیری، من به هیچ وجه اینطور فکر نمیکنم و همیشه خودم رو جوان میدونم. به همین علت اغلب کسانی که من رو میبینند، وقتی سن من رو میفهمند، با تعجب منو نگاه می کنند و همیشه میگن که اصلا به قیافه ات نمیخوره که 30 سالت باشه. بهرحال واقعا این باوره که تجربیات ما رو میسازه و میخوام بگم که شما بعنوان یک فوتبالیستی که صاحب این آگاهی های نابی هستید که عده کمی در حال حاضر از اون بهره مند هستند، حتما حتما حتما میتونید تا هر سنی که دلتون بخواد فوتبال بازی کنید و این باور رو بعنوان یکی از بدیهیات ذهن تون بگذاید و باهاش زندگی کنید. مطمئن هستم که به این هدف میرسید.
در پناه حق ثروتمند (تعریف من از ثروت = شاد، سلامت، پر عشق، پر روزی و پر پول، معنوی) باشید.
سلام امین جان داداش بزرگ من
خیلی ممنون و سپاسگزارتم بابت توضیحات قشنگی که اضافه کردی
واقعا هم همینه
همه چی باور و دیدگاه انسان هست
من تا زمانی که با داستان باورها و مسائلی از این دست آگاه نبودم فکر میکردم که مثلا همین نفوذناپذیری بدنم و قدرت بدنیم به ارث رسیده از خاندانم و خصوصا پدرمه یا مسائلی شبیه به این
حتی در مورد هوش و نبوغ چون همیشه پدرم سرآمد همه بود تو اطرافیان من هم به اون رفته بودم مثلا و همه اطرافیان و همه و همه این باور رو برای من ساخته بودن که من نابغه ام
و وقتی با داستان باورها و استاد عباسمنش آشنا شدم فهمیدم همه و همه اینها از صفر تا صد باوره
ولی باور کن انقدر این مسائل مثل قدرت بدنی و هوش و نبوغ برام بدیهی شده از کودکی تا به الان و انقدر همه اینو برام ساختن و صد البته اعتماد به نفس خودم هم باعث این شده بود که هزار برابر قوی تر بشه این دو رکن در من که هنوزم که هنوزه منی که کاملا ماجرای باورها رو میدونم بازم یه صدایی در درونم میگه نه بابا تو ذاتاً اینطوری هستی، ذهنم بی اندازه مقاومت میکنه که بهم بگه اینها ارثیه یا ذاتیه و یا سرنوشته و قرار بوده که تو اینطور باشی و این کارو کنی اون کارو کنی و فلان
در حالی که اصلا به سرنوشت و ذاتی و ارثی و این داستانها اعتقادی ندارم نه آگاهانه و نه ناخودآگاه (یکم کمتر)
و همه اینها به خاطر این هست که بی نهایت در من بدیهی شده اینها
البته خیلی خیلی خوبه ولی برای خودم جالب بود گفتم بگمش شاید برای بقیه هم جالب باشه
لطف بزرگی کردی که کامنت دادی عزیز
موفق و شاد بمونی
سلام دوست عزیز و ممنون از توضیحات کاملتون ، خیلی خوبه که با مثال توضیح دادین هر چند که هیچ کدوم از اسامی که گفتین برای منی که خانومم و از فوتبال چیزی نمیدونم آشنا نبود ولی خوب تونستم منظورتون رو بفهمم یه لحظه فکر کردم دارم گزارشگری فردوسی پور رو میبینم?
سلام خواهر بزرگوارم
ممنونم که قبول زحمت فرمودی کامنتی روحیه بخش گذاشتین برام
هرچند دست کمی از فردوسی پور ندارم :) ولی سعی کردم با مثال و توضیح کافی باشه تا بتونم منظورم رو کامل برسونم
اسامی نامبرده شده از اساطیر و الگوهای این ورزش ها هستند به غیر از خودم ?
موفق و شاد باشید..
قطعا شما و همگی ما اسطوره و قهرمان زندگی خودمون هستیم تحت حمایت پروردگار عالم و رهنمودها و آموزش های استاد بزرگوار
ممنون شما بزرگوارید قطعا همینطوره ما شما و ما همگی اسطوره و قهرمان زندگی خودمون هستم اما قطعا من اسطوره و قهرمان زندگانی بقیه بشریت هم هستم :)
سپاس بی اندازه
با سلام خدمت استاد عباسمنش و کسانی که این نظر رو مطالعه میکنند
.
.
به نظر من دلیلش ترسه
ترس
باور ترس
بله می ترسن
چون اکثر نمونه هایی که اونها دیدن بعد از اون سن افت داشتند و این باور در اونها ایجاد می شه که اگر سن اونها بالا بره و در اوج موفقیت کناره گیری نکنند، اوها هم افت میکنند.
اونها می ترسن
اونها ترس این رو دارند که این موفقیت رو که سال ها با تلاش به دست آوردند یک شبه از دست بدهند.
اونها می ترسند
اونها میترسند چون افرادی را دیده اند که پس از موفقیت در سن های جوانی و رسیدن به قله، شکست خورده اند و محبوبیت اولیه خود را از دست داده اند.
اونها می ترسند
باور اینکه در اوج موفقیت باید از ورزش خداحافظی کنم در اونها ایجاد شده.
اینکه اگر در اوج و سن جوانی خداحافظی کنم تا آخر عمر محبوبیت خود را خواهم داشت.
اونها میترسند.
میترسند
ترس و ترس و ترس
عامل بسیاری از مشکلات
ترس
باور ترس. نه اینکه توانایی نداشته باشند. خود آنها هم میدانند که توانمندند ولی بین این دو باور که من توانمندم و میتوانم ادامه دهم و این باور ترس که نکنه از اوج موفقیت سقوط کنم، باور سقوط به دلیل نمونه های زیادی که دیده قوی تره و پیروزه.
و به همین راحتی کنار میکشه.
به همین دلیل تا سن های بلاتر ورزش حرفه ای رو ادامه نمیده.
بله باور ترس جواب این سواله.
ترس
ترس
ترس
خدایا شکرت
دیدگاه خوبی بود