رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 46

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم خدادادی گفته:
    مدت عضویت: 2742 روز

    سلام به خانواده ی صمیمی ام

    من خیلی مختصر و اصل مطلب را برایتان مینویسم تا زیاد وقتتون رو نگیرم

    به نظر من:

    بزرگترین محدودیتها، حدودی است که انسان بر خویشتن تحمیل میکند.

    از این رو بزرگترین مانع کامیابی، مانعی ذهنی است.

    این محدودیتها وقتی از رسانه ها که مورد دسترس همه هست اشاعه داده بشه به یک باور جمعی تبدیل میشه

    وقتی همه ی اخبار ورزشی این مسئله رو بارها و بارها تکرار میکنند میشه یک باور و قانون ساخته شده و فقط کافیه یک نفر از این باور و قانون پا رو فراتر بزاره و اون رو بشکنه تا باور جمعی تغییر کنه و همه میگن یک نفر توانست بعد از سی سالگی هم با قدرت تمام فوتبال بازی کنه و از اون به بعد افراد بیشماری بر این محدودیت ذهنی غلبه میکنند و باور جمعی عوض میشه.

    سپاسگزارم از وقت و حوصله ای که برای خواندن نظر من گذاشتید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    حسین نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 3846 روز

    با سلام به همه دوستان

    من جواب سوال رو با شرح یک رشته ورزشی میدهم تا برای شما واضح تر شود

    دو سرعت در 100 متر

    دو سرعت در المپیک سال 1896 وارد برنامه شد جالب اینجاست که از این سال تا سال 1968 یعنی به مدت 72 سال هیچ کس رکورد دو در زیر 10 ثانیه را نزد اما از سال 1968 که اولین رکورد زیر 10 ثانیه زده شد تا حالا که حدود 50 سال 93 نفر این رکورد رو زده اند .

    یک سوال آیا پس از سال 1968 ، فیزیک بدن آدم ها تغییر کرده ؟

    و یک نکته جالب این که از بین 11 نفر رکورد های این ورزش 6 نفر از آنها جامائیکایی هستند فکر کنم این تعداد با نفر این رشته ک جامائیکایی هست رابطه داشته باشد

    یک سوال : آیا جامائیکایی ها بدن های قوی تری نسبت به بقیه مردم دنیا دارند ؟

    پس راز در چیست ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      صنوبر یوسف زهی گفته:
      مدت عضویت: 3826 روز

      باسلام خدمت آقای نجاتی عزیز،بازهم جواب همون باوره،نه متفاوت بودن فیزیک جامکایی ها،من این مورد رو با مثالی از خودم بگم،من بیست سال قبل،بعدازسالها قبول نشدن هیچ خانمی درکنکور،برای اولین بارازشهرخودمون،که یه شهر کوچک و باعقاید بسیاربسته،واینکه زن فقط باید ازدواج کنه وبچه داری وخانه داری،وهرچی بهش میگن بگه چشم،قبول شدم،دبیرانم پرسیدن میخوایی چیکاره بشی،گفتم در رشته ام دکترا رو انتخاب می کنم،اکثرشون اعتراض کردند،که شما بااین استعداد می تونین یکی از نیازهای همین مدارس راهنمایی یاحداکثردبیرستانتون رو به دبیرشیمی یازیست یازبان،برطرف کنید که حتی یه دبیرخانم نداره چه برسه دبیربومی خانم،پس بلندپروازی رو کناربذارواین فرصت رو خراب نکن این یه شانس وفرصت خوبیه،اما من به باوراونها که سالها شاید بیش از 16_17سال هیچ قبولی خانمی نداشتن واین رو یه فرصت میدونستم توجه نکردم،حتی برای اینکه وسوسه رفتن به رشته دبیری درصورت قبول شدن نشم فقط وفقط همون یه رشته رو برای 7شهرانتخاب کردم،من دراون زمان کنکور یه تابستان شلوغ باکلی مهمان درخونه رو داشتم که فرصت خوندن من رو حداقل کردومن حتی یه کتاب تست نداشتم،باخوندن کتابهای درسی همون سال واطلاعات قبلی سرامتحان رفتم اولش کمی ترسیده بودم طوریکه در بیست دقیقه اول انگارخوندن الفبای فارسی هم نمی دونستم اما کم کم به خودم اومدم وخاطرنشان کردم به خودم که من ازپس خیلی امتحانات وسوالات درامتحانهای دیگه راحت براومدم حتی امتحان سال چهارم دبیرستان مون هم سراسری بود ومن دردرس شیمی سه سوال اشتباه طراح رو متوجه شدم وسوال وجواب درست رو نوشتم که نمره اون سه سوال به دانش آموزان تمام کشور داده شد وخیلی ها اینجوری نمره قبولی شون رو مدیون من شدن وبرای دبیرشیمی وخودم تشویقی فرستادند که یه دانش آموزازیه شهرکوچیک اینقدر دقیق متوجه شده،وبعدازاینکه روحیه م بهترشد شروع به جواب دادن کردم،وباکمال تعجب همه من قبول شدم واین قبول شدن من باعث شد حتی سال بعد هم ما دو دانش آموز خانم دیگه قبولی در همین رشته داشته باشیم،واینطوری اون باورنمیشه امکان نداره شکست،واکثرقبول شده ها ازدبیرستان ما بودند چون اونها الگوی رو دیده بودند وایمانشون نسبت به دیگران قوی تر شده بود به باورموفقیت وتونستن،حتی خیلی از قبول شده هاسالها بعد ازافرادمتوسط ترازنظردرسی بودن ولی متوجه شده بودند که خواستن توانستنه،همه اونها چه پسرچه دختران اعتراف کردن که الگوشون من بودم من یه الگوی محکم وعملی براشون بودم که همه اون تصورات واهی رو براشون شکستم،ولی در همون سال قبولی من یه تعداد که همیشه رقیب من بودن چون باورکرده بودن نمیشه بااینکه ازخیلی از دانش آموزان سال پایین ازنظرعلمی قویتربودن دررشته های لیسانس قبول شدند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        حسین نجاتی گفته:
        مدت عضویت: 3846 روز

        با سلام خدمت خانم یوسف زهی

        بله دقیقا درست میفرمایید . تشکر از شما

        این سوال هم برای کارشناسان کنکور هست که چرا هر روز تعداد قبول شدگان کنکور در رتبه های تک رقمی بیشتر از شهرستان ها هستند ؟ در صورتی که قبلا بیشتر از تهران و شهر های بزرگ بود . منطق میگوید که فردی که در تهران است امکانات زیادی داره و باید راحت و با رتبه بهتری قبول بشه اما میبینیم از شهرستان ها رتبه یک رو داریم !!!!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2885 روز

    سلام خدمت استاد عباس‌منش عزیز و همه همراهان گرامی این سایت فوق‌العاده زیبا. در پاسخ به این سوال، تصمیم گرفتم این متن کوتاه رو ترجمه کنم:

    Studies at the Oak Ridge Atomic Research Center revealed that about 98 percent of all the atoms in a human body are replaced every year. You get a new suit of skin every month and a new liver every six weeks. The lining of your stomach lasts only five days before it’s replaced. Even your bones are not the solid, stable structures you might have thought them to be: They are undergoing constant change. The bones you have today are different from the bones you had a year ago.

    مطالعات در «مرکز تحقیقات اتمی اوک ریج» نشان داد که هر سال حدود 98 درصد از تمام اتم‌ها در بدن انسان جایگزین می‌شود. شما هر ماه پوشش جدیدی از پوست و هر شش هفته یک کبد جدید به دست می‌آورید. فقط پنج روز طول می‌کشد تا دیواره معده‌ی شما تجدید شود. حتی استخوان‌های شما آن ساختارهای سفت و ثابتی که فکر می‌کرده‌اید نیستند: آنها در حال تغییر دائمی هستند. استخوان‌هایی که امروز دارید، متفاوت با استخوان‌هایی است که یک سال پیش داشتید.

    Experts in this area of research have concluded that there is a complete, 100 percent turnover of atoms in the body at least every five years. In other words, not one single atom present in your body today was there five years ago.

    کارشناسان این حوزه‌ی مطالعاتی به این نتیجه رسیده‌اند که اتم‌های بدن حداقل هر پنج سال یکبار 100 درصد به طور کامل تجدید می‌شوند. به عبارت دیگر، حتی یکی از اتم‌های موجود در بدن شما در حال حاضر، پنج سال پیش وجود نداشت.

    ———————————

    * پس میشه اینطور نتیجه گرفت که این فقط «حافظه» ماست که باعث ایجاد باورهای ما در زمینه سلامت جسمی میشه. به نظر من، اگر ما همیشه ناخوشی‌ها و کسالت‌های گذشته خودمون رو به خاطر بسپاریم و فکر کنیم که تا آخر عمر با ما خواهند بود، همین اتفاق هم خواهد افتاد. اما اگر دید خودمون نسبت به گذر عمر رو تغییر بدیم و از ته دل ایمان داشته باشیم که بدن ما با سالهای جوانی ما تغییری که نکرده هیچ که بهتر هم شده و میشه، میتونیم شگفتی‌هایی رو خلق کنیم که جهان رو متحیر خواهد کرد.

    دقیقا مثل بعضی از شرکت‌کنندگان مسابقات «امریکن نینجا واریور» که پنجاه سال یا بیشتر سن دارن اما میبینیم از آمادگی جسمی برخوردارن که حتی جوانهای بیست ساله ندارن و حرکاتی رو انجام میدن که تمامی باورهای ذهنی انسان در مورد سن و جسم رو به چالش میکشه.

    خود من هر سال زمستون (و حتی گاهی اوقات تو فصل‌های دیگه) چندین بار سرما می‌خوردم. اما امسال بعد از کار کردن بیشتر روی باورهام، تصمیم گرفتم به خودم اطمینان بدم که امسال هیچ سرماخوردنی حتی در حد جزئی رو تجربه نخواهم کرد و خدا رو شکر، امسال با اینکه زمستون سردتری رو نسبت به سالهای پیش تجربه کردیم و برف اومد، حتی با وجود پیاده‌روی‌های طولانی در هوای سرد برفی (به خاطر نبود تاکسی و اتوبوس) برای مدت چند روز، نه تنها سرما نخوردم بلکه بهترین لحظات زندگیم رو هم تو همون هوای زیبای برفی تجربه کردم و قدم به قدم به خاطر این نعمت زیبا سپاسگزاری کردم.

    علاوه بر این، عبارتی منسوب به حضرت علی (ع) هست که در آن می‌فرمایند: دوائک فیک و لا تبصر، و دائک منک ولا تشعر که یعنی دوای تو در خود توست ولی تو آن را نمی‌بینی و درد تو از خود توست ولی تو درک نمی‌کنی.

    بهترین‌ها رو برای همه آرزو میکنم. موفق و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  4. -
    فاطمه بهشتی گفته:
    مدت عضویت: 3027 روز

    سلام به همه دوستان

    خیلی جالبه این دومین باریه که سوال مسابقه استاد دقیقا هون چیزیه که چندروز من در موردش فکر میکردم.خداروشکر این هم یه نشونه ی دیگه ست.

    اما در مورد سوال مسابقه:دوباره بحث باورها و مبحثی که هیچوقت کمرنگ نمیشه.زندگی ما فقط باورهای ماست و والسلام.چندسال پیش من شنیدم که اگه بدنسازی رو تاقبل سن35سالگی شروع کنی میتونی بدنتو به شکل دلخواه فرم بدی و بعد از اون فایده ای نداره و همیشه از این ماجرا ناراحت بودم ولی الان میدونم که این یه باور اشتباهه و هیچوقت برای هیچ کاری دیر نیست.ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه ست.خداروشکر واسه همچین امکانی که تو خلقت جهان هست.

    دقیقاهمین باور رو تو سر ورزشکارها کردن و همچین باوری رو با تکرار کردنشون برای ورزشکارا ساختن که باعث شده یه سد ذهنی براشون ایجادبشه که نتونن از اون پتانسیلی که تو وجودشون هست استفاده کنن.به نظرم روند افزایش سن و کهولت و پیری جسم هم از همین ماجرا نشأت میگیره و با تغییر باور و ایجاد باور قدرتمندکننده میشه تا سالهای سال صحیح و سالم و جوون زندگی کرد و این چه حس فوق العاده ایه واسه همه مخصوصا خانمها.

    که حتما روی این باور کار خواهم کرد به زودی.

    یه مطلب دیگه هم زندگی امام زمانمون هست که الان1400سال در سلامتی کامل دارن زندگی میکنن و عمر طولانی حضرت نوح نوید یک زندگی طولانی ودر کمال سلامتی رو به افرادی میدی که باورهای فوق العاده در این رابطه واسه خودشون بسازن و من چقد این موضوع رو دوست دارم.

    با آرزوی سلامتی و ثروت و شادکامی واسه همه دوستان مخصوصا استاد عزیزم.????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  5. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3590 روز

    باسلام به دوستان عزیزم واستاد عزیز

    من یه بار یه کلیپ دیدم که احساس میکنم درست باشه

    ولی من خودم هنوز این رو امتحان نکردم واون کلیپ در یکی از شبکه های ایران

    پخش شد واون هم این بود که یک خانم کارشناس درمورد این صحبت میکرد که مواظب کلامتون باشید که چی به زبان میارید وچی میگویید ومخصوصآ در مورد صحبت با کودکان میگفت

    که در هرشرایطی با انها درست صحبت کنید وهمچنین در مورد صحبت با خودتون

    میگفت که حرف هایی که شما بر زبان میارید خیلی خیلی روی بدنتون تاثیر

    داره روی زندگیتون تاثیر داره وبه واقعیت زندگی شما تبدیل میشه

    واین کارشناس ازآزمایشی در این برنامه گفت که خالی از

    لطف نیست براتون بگم،واو گفت که خیلی از کاراموزاش هم این ازمایش

    راانجام داده اند وبه نتاایج یکسانی رسیدن

    واین ازمایش این بود که گفت:

    یک سیب سالم رابردارید ونصف کنید وهرنیمه را در یک ظرف شیشه ای مثل ظرف مربا قرار دهید

    ودرب هر دو را ببندید وبر روی یکی از انها کلمات زیبا بنویسید :سلامتی،ثروت،،زیبا،…

    وروی یکی دیگه هم کلمات زشت مثل:تنفر،کریح،بی ریخت،..

    و این دو شیشه را در یک شرایط یکسان قرار دهید ومثلا بعد از دو هفته نتیجه را مشاهده کنید

    او گفت که در کمال ناباوری بعداز دوهفته سیبی که روی شیشه ان لغات زیبا نوشته بود سالم

    وسیبی که حروف زشت روی شیشه ان بود پلازیده وسیاه شده بود

    ومن از این ازمایش این نتیجه را گرفتم که کلماتی که بر زبان میاریم که در پس انها فکرها وعقاید وباورهای غالب ماست بی نهایت روی سلامتی واندام ما وطول عمر ما تاثیر داره

    ویکی از باور های غلط که در بین ایرانی ها رواج داره اینه:چهلو ول پنجا فشار میاد به چن جا شصت نشت هفتاد افتاد

    یعنی ادم تا چه سالگی خوبه چهل که گذشت دیگه تمومه دیگه شکسته میشه و…

    واما ورزشکارن هم ازداشتن این باورهای اشتباه مستثنی نیستن

    که فقط تا این سن مثلا سی سالگی میتونن در اوج باشن

    که این باور از دیگر ورزشکاران قدیمی به انها ارث رسیده

    وانها با دیدن نمونه های عملی زیاد اطرافشون باور کردن که بیش از سی نمیشه

    باتشکر از همه با نظرات زیباشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 3098 روز

      سلام دوست خوبم

      من کلیپ مشابه اون که گفتید رو دارم که مال استان شیراز بود اگه اشتباه نکنم و آزمایش اون پرتقال بود و جالب بود و میگفت حرفهای ما ارتعاش دارند و این از نعمتهای بزرگ خداونده که به ما ارزانی داشته پس مراقب کلاممون باشیم

      کتاب 4 اثر هم در مورد معجزه کلام صحبت میکنه

      نظرتون عالی بود مرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      صنوبر یوسف زهی گفته:
      مدت عضویت: 3826 روز

      کلام غوغا می کنه،یه شمشیر دولبه ست،وقدرت خلق داره،واین نکته بسیار ظریف ومهمی بود وازمهمترین وقدرتمندترین،ورودی ها و سازنده های باورکه استادهم خیلی تاکید دارندازاون درست استفاده کنیم ویکی از راههای اصلی که استاد ازاون زیاد برای تغییر باورها و ساخت اونچه میخواهند بسازن استفاده می کنندصحبت کردن باخود بصورت مثبت وکاملا درست.کلام نزدخدابودوبس وخداکلام بود کلام موهبتی است که خدابااون به ما قدرت آفرینش داده،این اونقدر مهمه که فقط به انسان این قدرت داده شده واگه یادبگیریم باکلام خود گناه نکنیم وازاون برعلیه خودودیگران استفاده نکنیم کم کم درهای بهشت برروی زمین برماگشوده میشه ومیتونیم هر آنچه رو میخوایم خلق کنیم،وباورهای عالی واثرات عالی بسازیم،من این مورد رو درکارم بارها شاهد بودم افرادی که سالها باترس وبیماری ویامحرومیت هایی‌مواجه بودن وقتی یادگرفتن از کلام درست استفاده کنند وباورهاشون رو تغییر بدهندومحدودیت ذهنی رو بشکنن،شاهد معجزات به گفته خودشون بودند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سیامک سیدی گفته:
    مدت عضویت: 3526 روز

    با سلام له خدمت همه دوستان عزیز و استاد عزیزم اقای عباس منش عزیز

    وقتی کسی وارد جمعی میشه بدون اون که بخواد تحت تاثیر ورودیهای جمع قرار میگیره،حالا اگر اون جمع ورزشی باشن، ورودیها به عنوان مثال میشن : باید موفقیت سخت تمرین کنی، اینو بخوری، فیلم ورزشی مربوطه زیاد نگاه کنی و…. . یکی از اون ورودیها مدت عمر ورزشی یه ورزشکاره، مثلا تو فوتبال ورودیها این باورو به وجود میارن که حداکثر دیگه 38 سال تمومه، اگه مورد قبول واقع بشه، عمر ورزشی تو این سن تمومه، اما اگه رو خودش کار کنه و ورودیهای مناسب به خودش بده، تو اون حد باورش میتونه عمر ورزشی داشته باشه.

    ممنونم از همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    مصطفی گفته:
    مدت عضویت: 2756 روز

    سلام

    چون تو جمعی هستند که این طرز فکر رو دارند و خودشون هم کم کم باور میکنن مانند داستان جوجه عقاب

    به طور حتمی دلشون نمیخواد که کناره گیری کنن از ورزشی که سالها عاشقانه براش تلاش کردند

    ولی ورودی های ذهنشون اجازه تصمیم گیری نمیدهد

    داستان جوجه عقاب چون کوتاه بود برای شما نوشتم

    کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت.

    یک روز زلزله‌ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم‌ها از دامنه کوه به پایین بلغزد.

    بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه‌ای رسید که پر از مرغ و خروس بود.

    مرغ و خروس‌ها می‌دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید.

    یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد.

    جوجه عقاب مانند سایر جوجه‌ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده‌اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می‌زد که تو بیش از این هستی. تا این که یک روز که داشت در مزرعه بازی می‌کرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می‌گرفتند و پرواز می‌کردند. عقاب آهی کشید و گفت: ای کاش من هم می‌توانستم مانند آنها پرواز کنم.

    مرغ و خروس‌ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس هرگز نمی‌تواند بپرد.

    اما عقاب همچنان به خانواده واقعی‌اش که در آسمان پرواز می‌کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می‌برد

    اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می‌گفت به او می‌گفتند که رویای تو به حقیقت نمی‌پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد. بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سال‌ها زندگی خروسی، از دنیا رفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    صنوبر یوسف زهی گفته:
    مدت عضویت: 3826 روز

    باسلام خدمت استادعزیزم این برای بارچهارمه که میخوام نظرم رو بنویسم یه دفعه بایه حالت ارسال میشه،وهمش حذف میشه،نمی دونم شاید این موارد نباید گفته بشه.مطمئنم استادعزیزم همه آنچه باید گفته بشه رو میگن.البته همه گفته های من از آموزه های استاد بودند که بها داره وشاید این خلاصه رو من نباید می گفتند ‌وکسانیکه بهای آموزه ها رو میپردازن،اونهارو دریافت می کنند این جزو قوانینه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مهر محبت گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    با سلام خدمت همه عزیزانی که نظر مینویسن و کمک میکنن تا دوستان دیگه هم سطح باورهایشان بهتر از قبل بشه.

    من که با خوندن مطالب شما خوبان خیلی باورهای خوب و قدرتمند کننده پیدا کردم.

    اما میخوام یه دیدگاه دیگه بنویسم.

    همه میدونیم که بیشتر حجم بدنمون رو اب تشکیل داده.

    و به نظر من آب یکی از هوشمند ترین عناصر خلقته.

    که خود خدا هم در قران فرموده در ابتدا همه جا آب بود .

    دانشمندان زیادی روی آب آزمایشهای فراوونی انجام دادن. که یک نمونشو خیلی هامون خوندیم یا دیدیم ::::که تعدادی دانشمند ژاپنی روی ظرفهای مختلفی که حاوی آبه کلمات خوب ،مثل خدا و اسم پیامبران مثل مسیح رو نوشتن و روی تعدادی ظرف هم کلمات منفی و بد مثل شیطان نوشتن.

    بعد همه ظرفهای اب رو منجند کردن و بعد بلورهای هر دو آزمایش رو زیر میکروسکوپ مشاهده کردن و دیدن که بلورهای منجمد شده که کلمات خوب داشته ، دارای اشکال هندسی خیلی زیبایی بوده و اون ظرفهایی که کلمات بد و منفی داشته دارای بلورهای درهم و برهم بوده. نتایج این آزمایش رو میتونین در اینترنت ببینین

    این مطالب رو داشته باشین تا یه موضوع دیگه رو هم بگم و بعد نتیجه گیری کنیم.

    روانشناسان طبق تحقیقات متوجه شدن که، برای شکلگیری یک باور مثبت باید حداقل 60 یا 70 نفر (که البته عددش رو دقیق یادم نیست) جملات تاکیدی مثبت رو به ما بگن ، که اگه همین جملات رو خودمون به خودمون بگیم اثرش به اندازه اون 70 نفر اثر گذاره.

    و حالا نتیجه گیری:::::از اونجایی که قسمت عمده جسم ما رو آب تشکیل داده ، پس ما با در معرض قرار دادن خودمون در معرض جملات و افکار درست میتونیم ، با کمک خاصیتهای عجیب اب ، بر روی جسممون تاثیر مثبت بگذاریم و همچنین میتونیم باورهای ادمهای موفق رو هم پیدا کنیم (چه در قران و چه در دنیای بیرون) و از اون طریق هم سطح باورهامون رو ارتقاء بدیم .

    همچنین به قول استاد جسم و روح و روان ما باهمدیگه در تبادل و تعامل هستن و هر گونه تاثیر چه مثبت و چه منفی بر جسم، در دیگر اجزاء وجودمون هم اثر میگذاره .

    و به قول عیسی مسیح (ع)::: از کلام تو بر تو حکم میشود.

    .

    و چه بسیارند ورزشکاران و انسانهای موفقی که به کمک همین روشهای تلقینی و تاکیدی که گفته شد حصارهای محدودیتی که در ذهن عموم جامعه هست رو شکوندن.

    پس این هم میتونه یه عامل مهم در محدود ماندن یا فرا رفتن از محدودیتهای ذهنی عوام جامعه باشه.

    ممنون شکیبایی کردین و خوندین????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      صنوبر یوسف زهی گفته:
      مدت عضویت: 3826 روز

      بسیار جالب وعالی بود واین تاثیرباورهای ذهن رو رو جسم نشون میده،اثرباوورهای محدودکننده ورزشکاران برعضلات ومحدودکردن کارعضلات درسنین پایبن،یا علت درمان پذیری زودترودیرتریا عدم درمان بیماران باتوجه به ذهنیات وباورهای اونهاواینکه چه چیزی رو باور می کنندواثرباورروجسم ودرمان پذیری رو من به وفوردیدم.باتشکرمن همین الان این قضیه به ذهنم خطور کردکه درمطالعهنظرشمابهش برخوردم،سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سيد مجتبي حسيني گفته:
    مدت عضویت: 2890 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش و خانواده بزرگ موفقیت

    راستش اولین باره که دارم نظر میدم و دلیلش هم این بود که فکر میکردم کسانی میتونن نظر بدن که تو چندتا از دوره ها شرکت کرده باشن و کلی اطلاعات داشته باشن تا برا بقیه هم مفید باشه ولی این دفعه یه خرده سوال مسابقه برام جالب بود چون با توجه به چیزایی که از استاد یاد گرفتم این یک باور اشتباه برای من بود که فکر میکردم تا توی چندتا از دوره ها شرکت نکنم و کلی چیز یاد نگیرم نمیتونم راجبه سوال ها نظرم رو بگم با اینکه شاید توی خیلی از سوال ها حرفی برای گفتن داشتم ولی چون فکر میکردم که همه میدونن اینارو چیزی نمیگفتم تا اینکه به این دقت کردم که توی همه سوال ها استاد میگفت که نظرهایی که توی سایت هستش از صدتا کتاب خیلی خوب هم بهتره و این دفه خاستم به نحوی توی این حرفای خوب شریک باشم.

    به نظر من برای هیچ کاری توی دنیا زود نیست و حتی دیر هم نیست به خصوص توی ورزش که توی هر سن و شرایطی میتونه برای آدما مفید باشه فقط مهم اینکه هر کسی ورزش رو دوست داشته باشه و یا هدفی داشته باشه که ورزش بتونه توی اون بهش کمک بکنه،من خودم به بدنسازی علاقه مندم و سعی میکنم آدم های موفق رو پیدا کنم و توجهم رو روی اونا متمرکز کنم و در این بین افرادی رو دیدم که با سن خیلی بالا وارد این رشته شدن و بعداز مدتی به تناسب اندام خیلی عالی رسیدن و حتی به حرفه مدلینگ روی آوردن و درآمد های میلیونی بدست آوردن و مطمعنم و به باور دارم که توی هیچ سنی برای ورزش دیر نیست فقط باید باورش رو بدست بیاریم و برای این کار میتونیم نمونه هاش رو پیدا کنیم تا دیگه هـیچ بهونه ای رو از خودمون قبول نکنیم.

    امیدوارم که از نظرم خوشتون بیاد و واقعا براتون مفید واقع بشه،با تشکر از استاد عزیزم که راه موفقیت و خوشبختی رو به همه اونایی که هدفشون اینه نشون میده برای همه مردم دنیا آرزوی خوشحالی و ثروت بینهایت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      صنوبر یوسف زهی گفته:
      مدت عضویت: 3826 روز

      سیدمجتبی حسینی عزیز،خیلی عالی بود،نکته خوبی داشت،درواقع هرکاری رو درهرزمانی میشه انجام داد،بدون توجه به باوردیگران ومحدودکردن خودمون،هیچ وقت برای هیچ کاری دیرنیست.این دیروزود،سن بالا و پایین،وهمه محدودیت ها حاصل باورهای اهالی زمین سیاره مون وباورهای جمعی سیاره مونه،که فقط باوره وساخته شده انسانها ونه درستن ونه اشتباه،میشه فراترازاینها باجسارت حرکت کردوبه هرهدفی که لازمه رسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      خانم نورایی گفته:
      مدت عضویت: 3012 روز

      سلام آقای حسینی ، دقیقا منم همین ذهنیت شمارو داشتم ، که من که فعلا نمی تونم پاسخی برای سوالات استاد داشته باشم ، خودم رو در این حد نمی دیدم ؛

      ولی این چندتا سوال آخری که زود زود پرسیدن استاد گفتم شاید بتونم ، و برای خودم نوشتم نظرمو ، خواستم تو سایت تایپ کنم ، یعنی شروع کردم ، فقط زمان پاسخ دادن به پایان رسید .

      خب دیر اقدام کردم دیگه.ولی مثل یکی از دوستامون که نوشته بودن نتونستن نظرشونو بفرستن ، برای منم تو تایپ کردن مشکل برام پیش اومد بعدش شارژ گوشیم تموم شد :-)

      از این اتفاق به یه نتایجی رسیدم ، اینکه باورهای اشتباهی که در این زمینه داشتم رو هنوز نتونستم درست کنم .

      از الان تصمیم گرفتم بیشتر رو باورام کار کنم برای دفعات بعد .

      حالا اگه تونستم تایپ کنم و مشکلم برطرف شد حتما نظرمو می‌فرستم ،.

      از تمام دوستانی که نظرات خودشون رو ارسال کردن سپاسگزارم :-)

      در پناه خدا شاد و موفق باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: