رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 83 (به ترتیب امتیاز)

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 587 روز

    سلام خداوندا شکرت که بابت اینکه هر لحضه دارم هدایت می شوم به سمت خداوند وانرژی که مرا هدایت کرد وسراسر وجودم رو روشنای در بر گرفت خداوندی هر آنچه که دارم اذن اوست بعداز هدایت رب که تمام وجودم را روشنای در بر گرفته بود از اونجای که هیچ وقت در چنین شرایطی از انرژی منبع قرار نگرفته بودم وهبچ وقت با خودم وخدای خودم صحبت نکرده بودم واولین نشانه از خداوند ترسی در وجودم انداخت باعث شد تضادی در زندگی پیش بیاد که مرا از مسیر درست منحرف کند ولی خدایا شکرت همین تضاد هم باعث شد من خودم رو بیشتر بشناسم خدایم رو بشناسم البته این اول این راه هست وهیچ ادای در بس خودشناسی ندارم هنوز درام روی خودم خوب کار میکنم ولی دادم خداوند رو درست درک میکنم خداوند سال مرا در تنگا قرار داه بود خداوندی سال ها فقط آتش جهنمش در ذهن من خطور کرده بود خداوند که سال منتظر حساب کتاب کردن اعمال من بود خواوند بهرشکل عذاب وجدان واحساحس گناه مرا از ترسنده بود چیری نیست جز نیروی وانرژی که به زیبای تمام خودش رو به شکل پاکی ثروت ورابط سالم در وجود من جای گرفته خداوند هر وقت ازش درخواست میکنم بهزیبای تمام خودش مرا هدایت می کند مثله همان زمان هدایت که سراسرا وجودم را سر شار از روشنای وزیبای تمام کرد وخوشبینی را در وجودم شکل داد خداوند که الان داره به شکل احساب خوب در وجودم شکل گرفته خدایا شکرت این نعمت پاکی که از وجود خداوند هست چیزی که من لیاقتشو همیشه درونم خودم دیدم خداوند بهم بخشید واین انرژی رو دارم توی رفتارم توی اخلاقم وامیده خداوند توی کسب کارم بشتر بیشتر نشون داده می شود خداوند یاد گرفتم همیشه سپاس گزارش باشم درمدار این آگاهی ها قرار بده خداوند کهرتفاوت بین احساحس خوب وبد رو بهم فهمند خداوند که بهم حس آرامش میده خداوند روی قدرتش حساب کردم ودلی تاریکی با او خلوت کردم تا ایمانی که در درونم شکل گرفت پایه واحساحس ذهنم بر هم بریزم ذهنی که با باورهای محدود کننده مرا واعتقادات پیشنبان قدرت را از نیری خیر که سرچشمش در وجووم خودمان هست قدرت به دست ترس که هیچ گونه پایه اساسی نداشته باشد مرا در حساری قرار داده بود که هر دفعه باید به خاطر از خیلی از خاطرات خوب کودکی خاطره در ذهن باشد که فقط در حد یک کلمه اون بی معنی نقش ببنده تا تصمیم گرفتم این ترس بی معنی رو از خودم ای شرک رو از ذهنم پاک کنم این شروعی باشد برای غلبه ترس های دیگه وابنکه خداوند که اسمش باعث آرامش می وشود ونشانه های در آسمان ودر زمین ودر وجود خودماهست رو نبینم وزندگی رو در دست ترسی قرار بدم که هبچ گونه خیر یا توانی از خودش نداشته باشد یک حس بی معنا رو کنار بزنم وخداوندی رو به معنای مل از قدرت زیبای ثروت پاکی رو که میشود انرژی نامید رو در لابه لای ذهنم بگنجانم تا شرک های که همیشه آدما رو تو ذهنم گنده می کردم وترس داشتم از شرایط بیرون با خودش یکی یکتا باشم واین وابستگی های مادی رو از خودم دور کنم وفقط خودش رو صدا بزنم ودریافت کنم با قلبم صدایش وانرژیش رو با سپاس گزاری کردن به جهان هستی ارسال کنم خداوند خودت مرا در مکان مناسب زمان مناسب قرار بده اینها رو می نویسم برای کنترل ذهنم که باشد که چیزهای رو درک کردم وتمرکزم رو بزارم روی نکات مثبت درونم وهمیشه خاشع باشم در برابر خداوند وبگم هر دارم خدواند بر من بخشیده به آسانی وسپاس گزارشم تا چراغ هدایت گرم روشنایش قوی تر باشه وکلام خداوند آنچان در درونم بلند بشه که تنهای صدای او رو بشنونم برای هبچ بدیهیی نیست که عباس منش تونسته من می تونم روی اون قدرت که خداوند هست حساب کنم وخودم دو در شیراط دل خواهم قرار بدم وباورهای توحیدی در ذهنم ایجاد کنم که فقط روی قدرت او حساب کن چون خودم رو لایق بهترین ها وزیبا ترین ها بهترین رابط وسالم ترین روابط وخوش ترین وبا لذت ترین زندگی رد برایرخودم رقم بزنم وابنکه توی هر شرایطی روی قدرتش حساب کنم وه یاریم میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مرضیه رحیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 412 روز

    سلام استاد عزیز سلام بر این همه دانایی و آگاهی

    استاد عزیز بسیار سپاسگزارم که تصویر جدید و قشنگی از خداوند در ذهن من ساختید بخصوص با مثال ابراهیم

    خدایا شکرت برای شنیدن این فایل

    استاد پس مثل آب که تو هر چیزی بریزیم شکل همون میشه خدا رو هم هر کاسه باوری بریزی شکل اون میشه خدا به همه شکل ها هست شکل فقر شکل ثروت شکل همه رنگ ها شکل رحمن شکل رحیم بستگی به ظرف باور من داره خدا رو تو چه ظرف باوری بریزم و همون شکل رو به زندگی من میده

    استاد الان باورم خیلی قوی تر شده و احساسم نسبت به خدا قشنگتر شده خدا رو خیلی نزدیک می بینم هر چیزی رو خدا می بینم حتی خودم رو

    آرامش خاصی دارم قریب بودن خدا رو بیشتر فهمیدم و فهمیدم همون چیزی میشه که تو فکر میکنی و باور داری

    و همون خدایی که تو باور و به اندازه باورت زندگیت رو خلق میکنه

    استاد پول و امکان و حس خوب و هر چیزی جدا از خدا نیست بلکه خود خداست

    استاد هر چقدر تشکر کنم کم گفتم ممنونم از توضیحات صادقانه و راحت تون چون از دل برمی‌آید راحت هم بر دل می نشیند

    خدایا هزاران بار سپاس برای شنیدن این فایل

    خدایا دوستت دارم بندگان صالحی مثل استاد عباسمنش رو هم دوست دارم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    هادي گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    تردد از (جلسه 9 راهنمای عملی دستیابی به رویاها)برای درک بهتر

    چه باوری در مورد خداوند ایجاد بکنیم که خیلی عاشقانه تر ،خیلی راحت تر بتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم.خیلی راحت تر به خواسته هامون برسیم…

    چه باورهایی رو باید در مورد خداوند ایجاد کنیم توی ذهنمون که به ما کمک بکنه تا درک بهتری در موردش داشته باشیم…

    واوو خدای من عجب مثال زیبایی زدید از این که اگه بخوایم در مورد یه چیزی که داریم میبینیمش بخوایم در موردش توضیح بدیم گفتید …

    مثل مثلا تصویری از بهشت و جهنم توی قرآن اومده که یه چیز قابل درکی باشه از اون چیزی که داره نمیزنه با مثالهایی که می‌تونه ببینه…

    مثل این که مثلاً به یه جنینی که داخل شکم مادره بخوای بگی دنیا چه شکلیه ….

    مثلا میخوای بگی جنگل هست و دریا و طعم شیرین هست و ترش و فلان …اما چطور می‌تونه اون رو برای خودش تصویر سازی کنه آخه…

    اما یه جور دیگه میشه برای تشبیه کرد مثل این که اونجا تغذیه میشی اونجا بند ناف بهت وصل نیست اما تغذیه شدن برات ممکنه…

    اونجا فلانه…

    یعنی در واقع با توضیح یه شرایط چندین برابر شرایط رحمی میای میگی حالت رحمی مانندی داری اما مثلا 1000برابر بزرگتر-بهتر-و رویایی تر…

    مثلا توی قرآن از بهشت که میخواد مثال بزنه از نهر و عسل و درختان سر سبز میگه حالا برای چه کسانی ؟!کسایی که توی صحرای بی آب و علف عربستان زندگی میکنند و درختان سرسبز و نهر و عسل و این چیزا براشون جذابیت داره و میتونن بهتر بفهمم و درکش بکنن…

    خدا همه چی هست…

    مثل نوره…

    مثل رنگ -همه رنگا هستش اما هیچکدوم نیستش…

    خدا زمانه …آیا میشه زمان رو توضیح داد..غیر از درکی که هر فرد به صورت مجزا از زمان داره…

    نمیشه واقعا گفتش که چیه…

    حالا وقتی که ما همچین چیزی رو میخوایم بفهمیمش ،میخوایم درکش کنیم بهترین راهی که من الان می‌دونم اینه که بیایم باور های مناسبی در موردش ایجاد بکنیم

    حالا که نمیشه توضیحش داد ،هر جوری که بخوای درکش کنی به همون شکل در میاد…

    خدا نه عشقه نه نفرت

    نه خوبیه و نه بدی

    هم عشقه هم نفرت

    هم خوبیه و هم بدی…

    هم بالاست و هم پایینه…

    بین تموم اون تصویری که همه رنگا هست چه رنگی رو انتخاب کنی که به تو کمک کنه…

    چه باورهایی رو بسازیم که قدرت بیشتری داشته باشه…

    وقتی که شما مثل ابراهیم باور می‌کنی که بینهایت توانایی و قدرت داره این انرژی وقتی باور می‌کنی همه چی اونه…

    اون خود آتیشه و میتونه شکلش رو عوض کنه،اون گلستان هم خودشه…

    ما فکر میکنیم یه چیز دیگه است بعد می‌ره توی جلد اون آدمه بعد اون آدمه رو مهربون می‌کنه با ما یا اعصبانی می‌کنه با ما اون خوشه اصلا…

    البته بازم اگه نگاه کنیم برای درک بهتر ما تو قرآن همین جوری میگه مثلا میگه خدا محبتی رو در موسی قرار داده تا دلا نرم بشه براش …

    وقتی همه چی خودشه یعنی قدرت همه چی دست خودشه

    بعد اونوقت دیگه بستگی داره چه باور هایب درباره این چیزی که همه چی هست بسازی ‌…

    اونوقت گفته میشه بهت اگه باور داشته باشی بهت میگه…

    اونوقت ثروت میاد چون ثروت اونه…

    وقتی باورهای درستی در مورد پول و ثروت میسازی سراغت میاد …چون اون خود ثروته…

    البته نمی‌خوام خیلی درگیر این کلمات بشیما من خودمم میشه دعا میکنم یه همچین چیزی شاید بگم…

    خدایا این رو بهم بده ، خدایا این جوری کن،خدایا عاشقتم،خدایا چقدر خوبی

    بالاخره ما نسانیم-ما یه انسانیم که در زمان و مکان داریم زندگی میکنیم به همین دلیل خیلی مصطلح و طبیعیه که ما نگاه انسان گونه داشته باشیم

    منم یه آدمم که با عواطف انسانی با این انرژی ارتباط برقرار می کنم

    میتونی خیلی راحت ،با باورهای خوب با خدای خودت صحبت کنی هر تصویری که دوست داری در موردش ایجاد کنی -خدایا به من این رو بده -اون رو بده….

    ولی این که من میگم این خودشه برای اینه که بگم داستان این جوریه اما تو هر جوری که دوست داری،هر جوری که راحتی ارتباط برقرار کن باهاش

    اما وقتی که فردی آگاهانه میفهمه که همه چی خودشه اونوقت باورهاش در مورد قدرت خداوند بیشتر میشه…

    شکل باورهایی که ایجاد کردی در موردش به اون شکل در میاد برای تو…

    مثل آب که بهمون شکلی که تو درش میاری شکل میگیره…

    اون ویژگی که تو میسازی در ذهنت به همون شکل برای تو در می آید

    اونجوری میشه که تو میسازیش،تو باورش می‌کنی…

    و تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر شکل و تعبیریه که ما به اتفاقات میدیم،باوری که ما درموردشون ایجاد میکنیم

    مثلا اگه باورت این باشه که خداوند همیشه با توئه،خداوند همیشه حامیته،خداوند همیشه منبع رزق و ثروته اونوقت برای تو اون شکل رقم میخوره…

    حالا که همه چی همین جوریه هر چقدر بتونیم بزرگ تر فکر کنیم در موردش ؛بهمون نسبت میتونیم بزرگ تر داشته باشیم،به همون نسبت میتونیم بهتر زندگی کنیم،به همون نسبت میتونیم آرام تر باشیم

    به هر نسبتی که بتونی باورهای رو در مورد هر چیزی در مورد خداوند تغییر بدی بهمون نسبت میتونی جهان بهتری رو برای خودت خلق کنی…

    هر جوری که خدا رو باور کنی و ببینی به همون شکل می‌تونی تو زندگیت تجریش کنی…

    استاد با این فرکانسی که الان من درش هستم و با درک الانی که دارم این که تصویری که از خدا تو ذهنم هست به شکل یه انسان قدرت مند و آگاه و همه کاره و پشتیبان و حامی ببینمش یه نگاهی هست که برام قابل فهم تر و ملموس تره برای این که باهاش ارتباط بر قرار کنم

    این نگاه هم ایرادی نداره و اصلا هم گناه نیست ابراهیم و موسی هم فکر میکردم میشه خدا رو دید …

    و همه یه تصویری از خدا داریم در ذهنمون

    پس همون جوری که راحتم میام تو ذهنم تصورش میکنم….

    همون طوری که خودش تو قرآن مثلا اومد یه نگاه قابل درک رو داده که مثلاً مکالمه می‌کنه با آدم …

    مکالمه می‌کنه با فرشته ها،با شیطان…

    خداوند به همگی ما برکت بدهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    به نام خدای اصلی و سلام به خدای جدیدم!84مین گام روزشمارزندگی من خدایاشکرت که ازاین تپه به خیروخوشی دارم پله به پله بالامیرم وازهرپله نفسهای تازه میگیرم خدایابیامردانگی کن وازجاهای آسانتررهبری کن که منم راحت ترعمل کنم ونتیجه وپاداش ثروت سلامتی،رابطه‌ ی عالی باخودم خداوبقیه داشته باشم ودرآمدآسان روتجربه کنم لحظه ی سفرازاین دنیا آآآآآآآه ه ه ه ه ه ه ازنهادوحسرت به دل نمانم آنچه حق من است راخلق کنم وحرف مادرم رامتوجه بشم دخترجان خداروندیدی به دلیل عقلت بشناس رودرک کنم خدایامن ازبچگی بیشترازاین نشنیدم!که عمل کنم!

    سلام به هرآنکس که درآموزش علم وآگاهی خداشناسی،خودشناسی،جهان هستی شناسی رابه من حتی کوچکترین مطلبی راآموخته همین الان اززیرپتوی گرمم باافتخارازجابلندشدم وبه احترامش قیام کردم 2تادستام روی قلبم بازبان سکوت که زبان دل است وزبان خداواشگهای گرمم صورتم رانوازش میدهدازاعماق وجودم باتک، تک کوارکهای وجودم دعای خیربراتون دارم وسپاسگذاری کردم یاحق دست خدایارتان باد.

    سلام به استادبزرگ number one ناجی منوخانوادهام سیدبزرگ عرشیانفر.که ازشاگردهای ناب استادعزیزوهمیشه به یادماندنی که قبل ازهمه ناجی و number one راباافتخارکسب کردوپیروآئین ابراهیم شدوبرای نجات بشرییت قیام کردمن هم به این استادبزرگم افتخارمیکنم که فقط وفقط به خاطرمنه نوعی به دنیاآمدورسالت استادازطرف خدا این بودکه پیغام مرابه دردانه ام برسان خداکیست!؟خداچیست!؟خداچکارمیکند!؟وبرای بهشتی وجهنمی من چه برنامه های درسرش دارد!؟استاداصلانمیدونم چی بنویسم!؟به من گفته میشودتابنویسم.2سال بوددرجواراستادعزیزم سید عرشیانفرشاگردی کردم هرچی به من آموخت عالی بودولی من کروکوربودم چیزی نمیدیدم ونمی شنیدم بازهم سپاسگذارخداهستم که درابعاداستادمنوزنده کردولی آی کیوی من پائین بوده یابایدالان بااین فایل باخداآشنابشم اونم چند٪خیلی کم امابی نظیر!من نمیدانم استادم سایت داشت یانه ولی ازمحصولاتشون مثلاعزت نفس استفاده کرده بودم ولی من توی تمرینات تنهابودم ودوست دارم فایلهارومتنوع گوش کنم ازیکجابودن خسته میشم!تاتوسط همین عزیزبااستادعباس منش آشناشدم البته پسرم قبلش به من نشون دادکه یک آقای راننده تاکسی به اینجارسیده!گفتم:مگه میشه؟!الان نزدیک2ساله درحضوراستادواستادمریم شاگردی میکنم وخداروشکرتوی این4سال اززمین تاآسمون خودم باقبل خودم تغییرکردم وزمانی که بچه بودم هرچی که میگفتم مادرم فقط همین رومیگفت:دخترجان خداروندیده ای به دلیل عقلت بشناس!وای خدای من،من مگه عقل هم دارم یااگه هم دارم چقدراست که خداروبشناسم!؟وای، وای، وای، برمن!استادمن اولین باری که این فایل رودیدم نمتونم براتون توصیف کنم!نه اصلانمیتونم این اشکهای مدام آماده یِ منم که توکاره!فقط اینجوری بگم مادرهابیشترزبون منومتوجه میشن مثل بچه توگم کردی حالاپیداش کردی الان مثل پیازی که توروغن جلزو،ولزمیکنه اینجوریم بادیدن این فایل دیوانه بماند!دست کل مجنونهاروازپشت بستم!ووووووووووووووواااااااااااااااااایییییییییییییییییی خداکمکم کن میخوام درک وفهم همراه باعمل داشته باشم.وبازدوباره دیروزرفتمنشانه ی من خدادرابعاداستادگفت:(شکارچی نکات مثبت باش)وزدم روزشمارگام84انرژی که نامش راخدامامیده ایم خیلی ،خیلی ،خیلی ؟خیلی ،خیلی ،خیلی ،خیلی این فایل ناب روگوش کردم گریه هاکردم واون زمانی که میگین دنبال فایلهای قدیمی نگردین الان بامداربالاتردارین صحبت میکنین ولی اون فایلهای قدیمی روبه نظرمن مثل بچه‌ها ی مهدکودک درک میکنم وگرنه کل فایلهای شماناب وآموزشی ازدل وجان میدین من سپاسگذارم.من بلدنیستم حرفهایی که شماتوفایل میزنین روبیام اینجابذارم من احساسی که ازفایلها به دست آوردم رومی نویسم.اونجاکه میگین کله کچل شده عالیه مثل برنامه کودک ای کیوسان بودکلش کچل بودخوب فکرمیکردوجواب سوال همه رومیداد. دیشب به محض دیدن کامنتهااشکهامثل ابربهاری روی گونه هام سرازیرشدوانگاردوتانهرآب جاری شده واززیرچانه ام تند تند دستمال به دستم بودپاک میکردم نمی دونین چه غوغایی درونم بودتوکامنت قبلی نوشته بودم ازخنده روده بُرشدم باپیام بازرگانیهام وکارهای پسرم!محض دیدن قدم84حالم دگرگون شدالبته باانرژی واحساس خوب ومثبت وبی نهایت سپاسگذارم استادکه به منو چیزفهم کردین که خدانه دستی داردکه کاغذقلم برداردوبنویسداعمالت رو نه جایی به نام جهنم داردواونقدآدم بیکارنداردکه هیزم براآتش زدن جمع کنندوآتش درست کنندکه توی ملکه روبسوزاندنه باباجان حیف توست توروسرخداجاداری کجاخدامیادسرشوببرتوآتش که توروعذاب کنداین توهستی که باابزارپاک ومقدس الهی چشم،گوش،وزبانت خالق بهشت وجهنم میشی!استادبلدنیستم دیگه ازشمااساتیدسپاسگذاری کنم ولی به گویش مشهدی به همتون میگم (یَرَه دَمِت گرم)دیگه آخرهرچی حال بودن روبه آخرکامنتم هدیه کردم!ازبس که اشک ازکلم بیرون کشیدی استادعععععععععاااااااااااااااششششششششششششققققققققققققق تونم براهمه آرزوی سعادت وسربلندی دارم هنوزپیاده روی نرفتم ولی الان باعزیزدلم میرم(ایموجی چشمک وذوق زدن صدادار)که امروزپله ی بعدی راسعودکردیم مبارک همه مون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1313 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز

    در راستای جواب به سوال من قبلا یه سرچی برای خودم زده بودم که مسن ترین ورزشکاران و قهرمانای المپیک رو پیدا کنم

    اولن باید بگم برای شرکت در المپیک هیچ محدودیت سنی از لحاظ قانونی وجود نداره و ما شرکت کننده 105 ساله داشتیم در حوزه دو و میدانی

    اما به خودم گفتم موضوع فقط شرکت کردن نیست و بیا ببینیم مسن ترین قهرمانای المپیک چند ساله بودن

    مسن ترین قهرمان المپیک اقای Oscar Swahn هست با 64 سال سن در رشته تیراندازی با تفنگ

    و جالبه که از مسن ترین 5 نفر قهرمان المپیک 4 نفر اولشون از حوزه تیر اندازی هست 3 نف با کمان و یک نفر با تفنگ

    اما آیا تیر اندازی رشته ای هست که سن در اون دخیلی نیست و نیاز به آمادگی جسمانی و عضلات نداره ؟

    این جواب گوگل هست

    you have to be a pretty strong person physically, emotionally and mentally to do archery

    شما باید خیلی از لحاظ فیزیکی ، ذهنی و احساسی قوی باشه برای انجام تیراندازی

    اما نتیجه گیری من :

    اگر موضوع آمادگی فیزیکی بود نباید کسی در سنین بالای 50 یا 60 سال قهرمان میشد و باید افراد 20 ساله قهرمان میشدن

    و این یک باور ذهنی هست که نمیشه در سنین بالا ورزش حرفه ای انجام داد البته من باور ندارم که یه آدم 90 ساله میتونه آمادگی جسمانی به اندازه یک فرد 20 سال داشته باشه ولی این باور رو دارم که تا 50 سال بدن کاملا میتونه آماده باشه برای انجام ورزش های سنگین (البته ادم های نود ساله الان شاید توی گذشته بوده باشه یا آینده اتفاق بیوفته)

    ما تام بردی رو داشتیم که تا 44 سالگی توی بالاترین سطح یه ورزش سنگین یعنی فوتبال امریکایی بازی میکرده

    و جالبه که چرا توی ورزش تیراندازی مسن ترین قهرمانای المپیک جا گرفتن ، جواب از نظر من الگو هست ، نفر اول تونسته پس منم میتونم

    نمیدونم به این کیفیتی که به این نتیاج رسیدم میتونم خودم باور کنم یا نه ولی واقعا اگه یه آدمی تا 50 سالگی ورزش های حرفه ای و مطرح مثل فوتبال رو انجام بده در سطح حرفه ای به نظر سطح ورزش دنیا رو دگرگون میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 243 روز

    به نام خداوند وهاب که بدون منت می‌بیخشد و هر چه دارم از آن اوست ، خدایا تو هستی قدرتمند تو همه کاره ای من در مقابل تو هیچم ، مرسی خدای مهربون م که هستی و از رگ گردن به من نزدیکتری و همیشه کنارم هستی و من به منبع انرژیت وصلم اصلا تو هستی که من زنده ام و بدنمو حرکت میدی ، خدایا چقد حالم با تو خوبه چقد آرامش دارم چقد زندگی با تو بهشته چقد همه چیز با تو راحت انجام میشه وقتی تو رو باور کنم تو همیشه هدایتم میکنی ، چند وقته با خوندن قرآن خواستم که کمکم کنی در توحیدت باشم و هدایت دریافت کنم و قلبم باز کنی ، و خیلی قشنگ منو میبری به پیام ها و فایل های صوتی این سایت که بهم کمک کنه در خصوص باورهای توحیدی و هدایتت که چطور دریافت کنم ، امروز منو هدایت کردی به فایل روان شدن چرخه زندگی ، این بار سوم که گوش کردم اما اینبار طوری دیگه درک کردم چون به سوالم پاسخ دادی چطور هدایت دریافت کنم و الان هم روز شمار امروز زندگیم در مورد توحید و هدایت هست ، واقعا ازت سپاسگزارم که منو به حال خودم رها نکرده ای و منو هدایت میکنی و آگاهم میکنی که باورها مو نسبت بهت تغییر بدم ، من هم میخوام از آیین ابراهیم تبعیت کنم و مشرک نباشم من میخوام موحد باشم و راه توحید در پیش بگیرم و عمل کنم و خودم را تسلیم خداوند کردم و دعای حضرت ابراهیم در قرآن تکرار میکنم ((پروردگار من در برابر تو تسلیم هستم و راه بندگی مخلصت را به من نشون بده و از خطاهای من بگذر زیرا تو توبه پذیر و بخشنده ای ، من از هر لحظه که بپذیرم خودم با باورهام و فرکانس هام به خودم ظلم کردم و تصمیم بگیریم و باورها و افکارم تغییر بدم تو بخشنده ایی خدای مهربونم به گذشته من کاری نداری و به این لحظه من و فرکانس های من کار داری مرسی خدایا ازت ممنونم ، از استاد عزیز هم تشکر میکنم که نگاهم رو به خدا و زندگی عوض کرد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 205 روز

    خدایا، هر چی دارم از توئه…

    سلام به استاد یکتاپرست، خانم شایسته‌ی عزیز و دوستان خوبم توی سایت.

    این روزا چندتا از فایل‌های موردعلاقه‌مو مرتب گوش می‌دم، چون حس می‌کنم فاصله گرفتم، حس می‌کنم حالم داشت برمی‌گشت به روزای قبل از ورودم به این مسیر… ولی چقدر سخته وقتی وسط اتفاقات سخت زندگی قرار می‌گیری، بتونی ذهنتو کنترل کنی و نذاری از مسیرت دور بشی. چقدر باید مراقب نجواهای ذهنی باشی، چقدر باید خدا رو باور کنی تا راه درستو از بین همه‌ی شک و تردیدها پیدا کنی، تا بتونی نشونه‌هاشو ببینی و هدایتشو حس کنی…

    توی این مدت، خدا منو از یه مسیر سخت عبور داد، مسیری که شاید اولش نمی‌فهمیدم چرا باید اتفاق بیفته، اما حالا می‌دونم که خودِ خدا برام رقم زد تا قوی‌تر بشم، تا بتونم تصمیمی رو که مدت‌ها توی دلم بود، بالاخره بیان کنم. تصمیمی که همیشه از گفتنش می‌ترسیدم، اما یه‌هو شرایط طوری شد که نه‌تنها جرأتشو پیدا کردم، بلکه خیلی زود بقیه هم قانع شدن و پذیرفتن. عجیب بود، ولی می‌دونم که اینم کار خدا بود. صد هزار بار شکرت، خدا!

    حتی اگه بقیه هم مخالفت می‌کردن، دیگه از تصمیمم برنمی‌گشتم، چون ته دلم یه صدایی بهم می‌گفت: “نترس، تو تنها نیستی، فقط برووو…” و من مطمئنم که اون صدا، صدای خودت بود، خدا! من گوش دادم و حالا فقط مسیر تو رو دنبال می‌کنم. به الهاماتت، نشونه‌هات، هدایتهات ایمان دارم و تموم تلاشم اینه که بشنوم صداتو…

    خدایا، من ازت فقط خودتو می‌خوام، آرامش تو می‌خوام، قوی‌ترم کن توی باور کردنت… امروز نزدیک بود یه اشتباه کنم، اما با ندای قلبی خودت، جلوی خودمو گرفتم، سکوت کردم، کنترل کردم و از یه انتخاب اشتباه رد شدم… و حالا یه آرامش عمیق توی دلمه.

    خدایا، عاشقتم… خیلی دوستت دارم! می‌دونم که همیشه کنارمی، که هیچ‌وقت تنهام نمی‌ذاری. هر کاری که توی زندگیم داره برام انجام می‌شه، می‌دونم که فقط و فقط کار توئه. درسته، زبونی از آدما تشکر می‌کنم، ولی ته دلم همیشه می‌گم: “خدایا، می‌دونم که کار خودته!”

    خدایا، شکرت که هستی… شکرت که دارمت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد حسین گنجی گفته:
      مدت عضویت: 901 روز

      سلام پرستو خانم .

      خواهر مهربانم در این سایت الهی.

      خداروشکر میکنم که با خوندن کامنت شما دوباره دستم به نوشتن رفت تا بنویسم.

      دوباره بنویسم.

      بنویسم که خدا هست و هر لحظه . هر لحظه در حال هدایت ماست.

      هر وقت به اتهاماتش عمل کردم.

      درها به روم باز شد.

      درسته می‌ترسیدم چون مخ پوکم قد نمی‌داد که باید این کارو بکنم.

      فکر میکردم همه چیز باید به نظر من منطقی و درست باشه بعد اقدام کنم.

      ولی اون هی می گفت انجامش بده.

      مگه درخواست نداشتی؟؟

      انجامش بده تا بهت بدم.

      تو این مسیر تکاملی یه لحظه هم رهات نمیکنم.

      به شرطی که تو به زور دستتو از دستام بیرون نکشی و مث بچه های لوس اونجا نشینی و به من نگاه نکنی و نگی من نمیام من نمیام.

      تو فقط بیا وقتی اتفاق افتاد وقتی زمان گذشت خودتو وسط اجابت درخواستت میبینی.

      همه انگشت به دهن میشن که آخه چجوری نتیجه گرفتی؟؟

      مهارت میخواس تخصص میخواست ، ریسک داشت ممکن بود جواب نده تو که اینکاره نبودی چجوری انقدر خوب جواب گرفتی؟

      پارتی دلشتی؟

      تبلیغ کردی؟

      اونموقع هست که تو فقط نگاهشون میکنی و چون نمیتونی اون همه اتفاق زنجیر وار و مکالمات محرمانمون رو براشون توضیح بدی ..

      به قول استاد فقط در جوابشون بگو…

      من آدم خوش شانسی هستم.

      درسته به شانس اعتقاد نداریم ولی غیر از این نمیشه چیز دیگه ای گفت.

      من پیروزت میکنم.

      من هدایتت میکنم.

      من برات مشتری میشم.

      من برات جنس میشم.

      من برات عشق میشم.

      من در احساس خوب توام.

      من نگاه زیبابین تو میشم.

      من لحظه ای از هدایت و رشد دادن تو دست بر نمیدارم.

      من نزدیکم .

      همیشه در کنارتم .

      تمام جهانو هماهنگ میکنم تا تو به خواستت برسی.

      بنده من تو در جایگاه درخواستی و من در جایگاه اجابت و اینجام که فقط به درخواست تو تویی که منو میپرستی پاسخ بدم.

      آخه این همه پیامبر فرستادم تا به مردم زمانه خودشون بگه منو بپرستند نه چیزای دیگه رو.

      و حالا که تو داری منو میپرستی همین کافیه که من برات کافی باشم.

      الیس الله بکاف عبده؟

      آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

      فقط عزت نفس داشته باش.

      خودتو با کسی مقایسه نکن.

      حرف دیگران نباید برات مهم باشه.

      اگه حرف و نظر دیگران برات مهم شد . نمیتونی ندای منو بفهمی.

      احساس لیاقت داشته باش . چون من عادلم و طبق عدالتم کسی که باور نداره میتونه صدای منو بشنوه صدای منو نمیشنوه.

      پس باور کن باور کن که من خدام قدرتشو دارم میتونم بهت بدم.

      خداروشکر به خاطر این حرفایی که خودت به قلبم جاری کردی .

      هم خانواده عزیزم تو پیروزی.

      و همین الان خواستت رو تیک بزن.

      چون اینایی که گفتم من نگفتم خدا بود که به جفتمون گفت. خدانگدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمد حسین گنجی گفته:
      مدت عضویت: 901 روز

      سلام پرستو خانم .

      خواهر مهربانم در این سایت الهی.

      خداروشکر میکنم که با خوندن کامنت شما دوباره دستم به نوشتن رفت تا بنویسم.

      دوباره بنویسم.

      بنویسم که خدا هست و هر لحظه . هر لحظه در حال هدایت ماست.

      هر وقت به اتهاماتش عمل کردم.

      درها به روم باز شد.

      درسته می‌ترسیدم چون مخ پوکم قد نمی‌داد که باید این کارو بکنم.

      فکر میکردم همه چیز باید به نظر من منطقی و درست باشه بعد اقدام کنم.

      ولی اون هی می گفت انجامش بده.

      مگه درخواست نداشتی؟؟

      انجامش بده تا بهت بدم.

      تو این مسیر تکاملی یه لحظه هم رهات نمیکنم.

      به شرطی که تو به زور دستتو از دستام بیرون نکشی و مث بچه های لوس اونجا نشینی و به من نگاه نکنی و نگی من نمیام من نمیام.

      تو فقط بیا وقتی اتفاق افتاد وقتی زمان گذشت خودتو وسط اجابت درخواستت میبینی.

      همه انگشت به دهن میشن که آخه چجوری نتیجه گرفتی؟؟

      مهارت میخواس تخصص میخواست ، ریسک داشت ممکن بود جواب نده تو که اینکاره نبودی چجوری انقدر خوب جواب گرفتی؟

      پارتی دلشتی؟

      تبلیغ کردی؟

      اونموقع هست که تو فقط نگاهشون میکنی و چون نمیتونی اون همه اتفاق زنجیر وار و مکالمات محرمانمون رو براشون توضیح بدی ..

      به قول استاد فقط در جوابشون بگو…

      من آدم خوش شانسی هستم.

      درسته به شانس اعتقاد نداریم ولی غیر از این نمیشه چیز دیگه ای گفت.

      من پیروزت میکنم.

      من هدایتت میکنم.

      من برات مشتری میشم.

      من برات جنس میشم.

      من برات عشق میشم.

      من در احساس خوب توام.

      من نگاه زیبابین تو میشم.

      من لحظه ای از هدایت و رشد دادن تو دست بر نمیدارم.

      من نزدیکم .

      همیشه در کنارتم .

      تمام جهانو هماهنگ میکنم تا تو به خواستت برسی.

      بنده من تو در جایگاه درخواستی و من در جایگاه اجابت و اینجام که فقط به درخواست تو تویی که منو میپرستی پاسخ بدم.

      آخه این همه پیامبر فرستادم تا به مردم زمانه خودشون بگه منو بپرستند نه چیزای دیگه رو.

      و حالا که تو داری منو میپرستی همین کافیه که من برات کافی باشم.

      الیس الله بکاف عبده؟

      آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

      فقط عزت نفس داشته باش.

      خودتو با کسی مقایسه نکن.

      حرف دیگران نباید برات مهم باشه.

      اگه حرف و نظر دیگران برات مهم شد . نمیتونی ندای منو بفهمی.

      احساس لیاقت داشته باش . چون من عادلم و طبق عدالتم کسی که باور نداره میتونه صدای منو بشنوه صدای منو نمیشنوه.

      پس باور کن باور کن که من خدام قدرتشو دارم میتونم بهت بدم.

      خداروشکر به خاطر این حرفایی که خودت به قلبم جاری کردی .

      هم خانواده عزیزم تو پیروزی.

      و همین الان خواستت رو تیک بزن.

      چون اینایی که گفتم من نگفتم خدا بود که به جفتمون گفت. خدانگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    روح الله رهروان سحر گفته:
    مدت عضویت: 2703 روز

    با سلام خدمت همه عزیزان وعلل خصوص استاد گرانقدرم که این فضارابرای همه ما به وجود اورد تا بتوانیم باهم صحبت کنیم وبهم انگیزه بدیم وکمک هم کنیم من با لذت کامنت میگذارم چونکه میدونم استاد خوبم تمام کامنتهای ما را میخواند واحساس میکنم چقدر به من نزدیک است وبامن است ودارد به من کمک میکند تامثل خودشون که به همه چی رسیدن من هم برسم واین خواست خدواندبزرگ است چونکه من از خدا خواستم وخداوند اینگونه دارد به من کمک میکندوقتی بعدازچند4سال تازه عضوسایت شدم نمیدونیدچقدرخوشحالم چونکه توی این چندساله فقط میتونسم نظرات دوستان را بخوانم و احساس میکردم خیلی ازتون دورم ولی حالا احساس میکنم همه ما پیش همیم کنار استادبی نظیر ودوست داشتنی باور نمکنی استاد خیلی دوستتون دارم چند ساله هرکجا میرم وباکسی صحبت میکنم میگم بقول استادم اقای عباس منش واین اتفاقات خوب که بهم پیوندخورده فقط وفقط خواست خدای بی انتهاست ادامه درکامنت بعدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آرزو جانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 938 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم مریم شایسته من به تازگی در سایت عضو شده ام و این اولین کامنت منه تقریبا از پارسال دوره هاتون و خریدم خیلی از فایلای شما رو دیدم چند روزه که به خاطر باورهای که داشتم نسبت به خدا که به یه سری از خواسته هام نمیرسیدم از خداوند از ته قلبم خواستم که منو هدایت کنه به خداگفتم که خدایا میخوام خیلی بهت وابسته بشم خیلی عاشقت باشم خدایا میخوام که غیر از تو کس دیگه ای و نبینم میخوام به درک و شناخت خوبی از تو برسم من هر روز یه فایل رایگان دانلود میکردم و میدیدم چند روزی بودکه قسمت نظرات بچه ها خوندم گفتن برای درک بهتر خداوند فایل مسابقه بهترین باور درباره خدا رو ببینید من هر چقدر گشتم پیدا نکردم این فایل و امروز قبل از اینکه بیام این فایل و ببینم از خدا سوال کردم که خدایا الان چه فایلی و ببینم و بهم گفته شد که این فایل و ببینم واقعا نمیدونستم که این همون فایلی که دنبالش میگشتم استاد نمیدونید چه حالی شدم به خدا که گریه ام گرفته این فایل یکی از بهترین فایلاتون بود که دیدم البته تمام فایلاتون دوست دارم و واقعا هر موقع به چیزی نیاز داشتم متناسب با نیازم بوده اما این فایل واقعا نمیدونم که چی بگم من باورم درباره خدا این بود که خداوند منبع آرامش و شادیه و هر موقع که بهش فکر میکنم احساس خیلی قشنگی دارم میخوام واقعا باز هم درک و شناختم از خداوند بهتر و قدرتمندتر کنم اینکه خداوند همه چیزه

    عاشقتونم استاد واقعا خوشحالم که در این سایت ثبت نام کردم و از خدای بزرگم ممنونم که منو به این فایل هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 867 روز

    به نام الله یکتا

    نداشتن انگیزه باعث میشه که فرد دیگه اون تلاش‌ها رو نکنه،چون در طول زندگی حرفه ای که داشته به تموم دستاوردهاش رسیده،از ثروت،از شهرت،از محبوبیت و از کسب مقام ها و عناوین و احساس میکنه که دیگه این آخرشه و به همه ی اهدافش رسیده و دیگه اون شور و اشتیاق درونی وجود نداره که باعث ایجاد انگیزه و حرکت به سوی هدف بعدی بشه…

    همین اتفاقی که در زندگی ما هم میافته که وقتی به یک هدفی می‌رسیم دیگه بی انگیزه میشیم و یادمون میره که قبلا کجا بودیم و الان کجاییم و شروع به ناسپاسی میکنیم و در یک جریان چرخه معیوب میفتیم و کم کم برمیگردیم به قبل‌تر از جایی که بودیم….

    به خدا پناه میبرم از شرک و ناسپاسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: