رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 84 (به ترتیب امتیاز)

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2111 روز

    با سلام خدمت تک تک اعضای خانواده ام و همچنین استاد عزیزم

    من این فایل رو به تازگی دیدم و بارها و بارها نگاهش کردم .دوس دارم امروز به سوال اخر این فایل که گفته شد (چه باور هایی باعث میشه عملکرد یه ورزشکار از سنین 35 به بالا دچار افت بشه )

    هر چند استاد جواب رو تا حدودی دادن و گفتن باور ،اما گفتن چه باور هایی ??

    خب من علاقه ی زیادی به ورزشکاران تاپ دارم مثل کریستیانو ،مسی ،لبرون جیمز ،راجر فدرر .شوماخر ،لوئیس همیلتون .

    سوال اینجاست چه باوری این افراد دارن که حتی بعد از سنین 35 سالگی همچنان رکورد شکنی میکنن و همین تازگی ها لبرون جیمز در سن 38 سالگی تونست رکورد امتیاز اور ترین بازیکن تاریخ NBA رو بدست بیاره .یا مسی که در سن 35 سالگی فاتح جام جهانی شد و کریستیانو این انسان تسخیر ناپذیر در قلب من تونسته در این سن و سال در لیگ جزیره بازی کنه و بدرخشه و اقای گل ملی جهان بشه

    یه جوابی تو ذهنم اومد و واقعا وقتی برای بررسی نزاشتم فقط ذهنم یه جوابی داد که احساسم گفت این جواب درسته

    استاد گفتن باورهای ما توسط ورودی های ما ساخته میشن ،این ورودی ها از دیدن ما شنیدن ما و ،،، من فک میکنم اکثر فوتبالیستا نگاه میکنن و میبینن که پله ،مارادونا ،رونالدو برزیلی ،رونالدینیو ،بکن بائر ،رودگولیت و ،،،اکثرا قبل سن 35 سالگی از اوج فاصله گرفته بودن و این ذهنیت درونشون شکل گرفته بود که دوران اوج یه سنی داره و اینو باور کرده بودن .،،،،اما این افراد که نام بردم مثل کریستیانو ،مسی و … اومدن و این سد ذهنی رو با تلاش و ذهنیت اینکه میشه و من میتونم شکستن و نتیجه گرفتن .

    اگر دقت کنین دو دهه قبل ما بازیکنی نداشتیم که تو 35 سالگی هم تو اوج باشه چرا ?چون الگو هاشون پله ،مارادونا و…. بودن

    اما الان بازیکن ها به مسی و رونالدو حتی زلاتان نگاه میکنن و میگن اره میشه ،و اینطور میشه که بازیکنی مثل بنزما ،مودریچ ،راموس ،تیاگو سیلوا با تغییر ذهنییتشون تونستن بعد از 35 سالگی بدرخشن .

    خیلی دوس دارم هدایت بشم و جواب استاد هم به این سوال رو در فایل ها پیدا کنم و بخونم تا اموزش ببینم

    خوشحال میشم دوستان هم باورهای خوبشون رو در این مورد با من به اشتراک بزارن

    دوستتون دارم در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام بر استاد عزیز و وست داشتنی ام و خانم شایسته ی نازنین و دوستان عزیزم

    روز 84 رابطه ما با انرژی که خدا نامیده ایم

    استاد وقتی فایل دیروز روز شمار رو گوش کردم و گفتید وقتی از خدا هدایت میخایدد سوالتون رو دقیق و شفاف بپرسید و خودتون بدونید چی میخایید امروز تصمیم گرفتم به این روش عمل کنم و رو‌دکمه ی نشا نه ام بزنم و هدایت شدم به قدم 10 دوازده قدم با خودم گفتم من که نمیتونم این دوره رو بخرم متنش رو خوندم و خوب چیزی متوجه نشدم ولی وقتی فایل امروز رو گوش کردم فهمیدم خدا چقدر دقیق هدایت می‌کنه

    من به خدا گفتم خدایا گیر کارم رو به من بگو

    خودت هدایتم کن و بهم کمک کن به درک و شناخت بهتر خودت

    تو آخر این فایل دیدم شما گفتید دنبال قدیمی ها نباشید چیزی که الان تو سایت بهترین من هست ،من تو این تله افتاده بودم که درسته استاد میگن باید این مسیر ها رو بریم ولی منم باید یه اشتباه هایی بکنم بالاخره با اینکه خیلی شنیده بودم این باورم نباید داشته باشیم که حتما باید شکست بخوری تا موفق بشی ولی انگار نمی‌فهمیدم و میگفتم منم باید یه راه هایی رو برم همش هم به خودم میگفتم پس تکاملم چی ،فک‌میکردم باید منم خیلی چیزا رو فیزیکی تجربه کنم و همش این نجوا میاومد که درسته استاد میگه ولی همه باید این مسیر رو طی کنن و همین باعث میشد خیلی چیزا رو باور نکنم،شده بودم مثل آدمی که گوشی هوشمند دادن دستش ولی چون تکامل رو درک نکردم دنبال گوشی نوکیا بودم و فک میکردم باید این مراحل رو رد کنم

    استاد اینجا تنها جایی که بدون قضاوت کردن دیگران کامنت میزارم چون باور دارم اینجا کسی مسخره ام نمیکنه ،اینجا دارم تمرین میکنم خیلی از حرف ها برام مهم نباشه ،

    چون این باور رو دارم ترسم رو کنار میزارم و انجام میدم این کار رو،هر کسی توی هر مداری هست به همون اندازه درک می‌کنه و داره رو خودش کار می‌کنه ،یادمه اوایل خیلی حالم بد میشه که من چرا آنقدر قانون رو دیر درک میکنم ولی الان برام مهم حتی شده یه قدم از دیروزم بهتر باشم من باید سعی کنم هر کامنتم از کامنت قبلی ام بهتر باشه و امروز اینو فهمیدم،امروز دوباره فهمیدم چقدر همه چیز باور

    وقتی مثال اینکه مثلا یه تصویری از پدرمون داریم و خیلی چیزا رو درخواست نمیکنیم چون فک میکنیم جواب منفی میشنویم بیشتر بهم کمک کرد اهمیت باور رو درک کنم

    ما تا شنیدیم در مورد خدا این بوده که خدا فقط یه سری بنده های خاصشو دوست داره خدا واسه بدبخت ها فقط بدبختی بیشتر میخاد خدا فقط نعمت هاشو به یه سری خاص میده و……به خاطر همین باور ها همیشه احساس عدم لیاقت داشتم و از خدا زیاد نمیخاستم و فک میکردم حالا که کار خوب که نمیکنم حداقل درخواستی هم نداشته باشم

    ولی وقتی من باور میکنم خدا قدرت حاکم بر این جهان ،خدا نظم،تعادل،صدا ،تصویز،خدا عشق ،نفرت ،اول،آخز ،مالک آسمان و زمین خدا همه چیه همه چی

    همیشه داستان حضرت ابراهیم برام سوال بود و فک میکردم یه چیزی بیرون از اون آتش دستور داده گلستان شو و گلستان شده یا تو داستان حضرت موسی دستور داده از بالا دریا باز شو و دریا باز شده ،همه چیز خدا اون به هر شکلی که ما فکرشو کنیم و باورش کنیم در میاد اگر ما فک کنیم ستمگر و فقط عذاب دادن ما رو میخاد همینم میشه مصداقشم آدم هایی که بدبختن همش بدبختی بیشتر جذب میکنم و میندازن گردن خدا

    یک سری تشنه بودم و وقتی آب خوردم به نظرم خوشمزه ترین نوشیدنی دنیا بود همونجا گفتم میتونم این طمع رو برای کسی توصیف کنم ؟نه که نمیتونم تا کسی خودش تجربه نکنه من هر چقدرم توصیف کنم نمیشه

    چقدر مثال خوبی زدید استاد من همیشه همه چیز رو با مثال بهتر یاد میگیرم و واقعا خدا همه چیز و مثل زمان که نمیشه توصیفش کرد و هر کسی یه برداشتی داره خدا هم همینه

    و یه درس دیگه ای که این فایل برام داشت این بود که هر آدمی تو یه مدار قرار نیس من یکم مدارم رفت بالاتر راحت آدم هایس دیگه رو قضاوت کنم و من خیلی تو این موضوع گیر کرده بودم می‌دیدم یکی داره قدرت رو میده به کسی دیگه تو دلم البته خیلی قضاوت میکردمش ولی درکم که رفت بالا و به خودم که نگاه کردم دیدم منم تا چند ماه پیش شاید از اون شخص بدتر هم فک میکردم

    هر کسی به هر میزانی که باوراشو در مورد خدا تغییر بده به همون میزاتچن نتایج میاد تو زندگیش ،همیشه نتایج با ما حرف میزنه اگر من نتایج داخواهم رو نمیگیرم یعنی خیلی بیشتر باید زمان بزارم خیلی بیشتر مراقب باشم قانون جواب میده اگر من نتیجه نمیگیرم ایراد از کنه نه از این قوانین

    استاد عزیزم خیلی ازتون سپاسگزارم

    حالا بهتر درک میکنم چرا آنقدر شما رو از صمیم قلبم دوست دارم چون شما هر کاری که می‌کنید از قلبتون نشات میگیره

    یکی از خواسته هام اینه یه روز از نزدیک ببینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    استاد عزیزم

    با دیدن فایل هادی ترابی عزیز در بخش نتایج دوستان که فوق العاده تاثیرگذار و مهمترین عامل حرکت من در این بخش از زندگیم شد به این فایل هدایت شدم

    بی نهایت تشکر برای مطالب بی نظیر تون

    دوستان عزیز سپاسگزار خواهم بود اگر لینک فایل سوال استاد در این قسمت(بهترین باور نسبت به خداوند) را در این قسمت قرار بدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فاطمه غلامی گفته:
    مدت عضویت: 1137 روز

    سلام استاد سلام به همه دوستانم من الان در تاریخ 5 فروردین 1402 این فایل رو دیدم ویک حسی بهم گفت این ها رو بنویسم به نظر من چون باور همه این هست که انسان ها هر چی سن شون بالا میره از لحاظ جسمی کم توان تر می شوند خیلی ها براین باور هستند که ما انسان ها هر چی میگذره وسن مون بالا میره قدرت بدنی مون کم میشه دیدید میگن جوان بودیم این کارها رو انجام دادیم پر انرژی بودیم یا الان دیگه پا به سن گذاشتیم مثل دوران جوانی یا بچه گی نیستیم که دیگه توان نداریم و اخرش میشه این که ما مثل جوانی مون نیستیم وقتی متوجه میشیم این باور اشتباه هست که میبینیم خیلی افراد توی سن بالا کارهای عجیب انجام میدن من از این فایل این رو درک کردم که به خاطر باورهای اشتباه سن وسال هستش بهترین هارو براتون ارزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد جان من و مریم‌ جان مهربان و دوستان خوبم و بینظیرم

    روز 84 الهی شکرت

    استاد من خدای واقعی رو بعد از اتفاقات اخیری که تو ایران افتاد شناختم . همون فایلی رو که تو اینستاگرام گذاشتید و من رو آگاه کرد و بعد لایو با استاد عرشیانفر که چند بار هم گوش کردم و اونجا دیگه اوجش بود . الله اکبر

    خدا هر چیزی که من بهش توجه میکنم به همون شکل برام میاد . خدا منم، خدا هر آن چیزی که تو اطرافم می بینم . خدا نه عشق مطلقه . خدا قانون هستش . و این قانون ،شوخی و پارتی بازی نداره عین آینه جواب اعمال و افکارت رو بهت برمیگردونه .

    استاد نمیدونید چه دری از آگاهی به روی من باز شد با دیدن اون دو تا فایل و به خودم میگفتم :آره درسته، آره همینه ، همینه

    خدایا بینهایت سپاسگزارم که من رو به این سایت هدایت کردی

    استاد عزیزم چقدر شما تو این فایل چهره تون لطیف شده بود انگار تو زمین نبودید غرق حال معنوی خودتون بودید .

    عاشقتونم

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رحیم شیرعلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    طبق فرمایشات استاد در مورد باور انتظار از خدا که فرمودن هر چقدر بتونیم در مورد خداوند بزرگتر فک کنیم به همون نسبت می تونیم بیشتر داشته باشیم،

    بنظر من اینکه یه بازیکن 25 ساله رو به یک بازیکن 35 ساله با موفقیت ها و قدرت بدنی یکسان ترجیح می دهند،اینه که اون بازیکن 35 ساله خودشو باور نداره و خودشو و توانایی هاشو کمتر از اون بازیکن 25 ساله می دونه

    و همان طور که فردی که نسبت به پدرش این باور رو ساخته که پدرم رو فلان قضیه حساسه و همه چی رو قبول می کنه الان اون!!!

    این بازیکن 35 ساله هم تو ذهنش همچین باوری نسبت به سنش داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  7. -
    آدا گفته:
    مدت عضویت: 3062 روز

    سلام استاد عزیزم امروز که اینجا هستم حس میکردم ک ور مسیر آگاهی هستم ولی حالا هرچقدر حرف هاتون میشنوم، هرچقدر که بهتون گوش فرا میدم بیشتر میفهمم که چقدر نمیدونم و چقدر مدارم پایین استاد واقعا اینقدر فرکانس شما نزدیک ب خدا که من الان در این شرایط این حس دارم هر دوی ما توی یک تونل هستیم شما توی انتها هستی جایی که نور میاد صداتوم دارم میشنوم پشت سر شما ی اسمون ابی و زییایی ها هستن از من انگار دورید ولی صداتون نزدیک میاد حس میکنم از یه خواب بلند شدم،شک به باورهای قبلیم دارم دارم خوب بهتون گوش میدم اون حس که الهام دریافت میمنید پر از ذوق خنده این حس متم تجربه کردم اما اینقدر کم باهاش تاچ داشتم که باز برام غریبه ی اشنا شده واقعا مثل یه بچه یه ادمی ک داره فقط نگاه مکینه به خودم میگم پس دنیا های ب این شکل هم وجود داره پس خدا این شکلی به همه این حرف ها آگاهی هایی ک شنیده بودم دارم دوباره گوش میدم ولی اینبار انگار واسه اولین بار میشنوم واسه اولین بار از این خواب بلند شدم من از دور میبینم و شمارو این تونل ک منو صدا میزنه تصاویرش در من مجسم میشه حی میکنم شاید این همون الهام باشه اینقدر که فرهنگ جامعه زندگی روزمره مارو از درونمون اون حسی ک ذات ماست دور کرده ک حس دیدن این الهامات تبلورش در ادمها برای من عجیب مثل ی کودک ک برای اولین بار یک گل میبینه و تازه دارم شک میکنم یه اینکه این دنیا ک من توش بودم تلاش برای بقا، ترس نگرانی دنیایی هست که غیر واقعی

    اینکه این طبیعی هست که خدا باهات حرف بزنه به قلبت ورود کنه الان ک اگاهیی کمی رفته بالاتر خدا هم درکم نسبت بهش کمی عوضش اینکه میدونم خدا اینجاست همیشه در دسترس اون هوش پشت پرده نفس، تپش قلب، هضم اون انرژی ساپورت کننده اندام های بدن کی میتونه باشه؟ خدا گستردست قابل حس از طریق قلب باید دیدت گسترش بدی تا ببینیش اون همیشه هست الهام میکنه باهات حرف میزنه الان دارم این هارو درک میکنم الان دارم حسش میکنم و بهت زده هستم از اینکه میگه اینجاست و من جای دگر دنبالشم حس عجیبی دارم اون ترس از ناشناخته داره برام کم کم میریزه شک کردم ب مفاهیم ذهنیم، میدونم ایمانم باید قوی تر بشه اعتمادم باید زیادتر بشه تا اجازه بدم هوش من رو هدایت بکنه من خودم مسدودش کردم با ترس هام، با شک ها، با توجه به بیرون بهانه همیشه حس میکردم که باید برم خدا پیدا کنم برم فرکانسش تو اسمونا پیدا کنم اما اگاهی این لحظه ام به میگه پیدا کردنی نیست اون هوش (اگاهی، انرژی) همین الان درونت هست چون نمیتونه نباشه فقط تو باید بهش اجازه دسترسی بدی تا باهات حرف بزنه بهت بگه تو باید ایمان بیاری اعتماد کنی رها بشی،درک من ب اینجا رسیده بعد سالها حس میکنم این هوش همیشه بوده درون من و همه ادمها جاری بوده و الان استاد عباسمنش یا هر فرد دیگه ای یه دست یه اگاهی برای باز کردن این راه نه پیدا کردن خدا و از صمیم قلب از استاد عزیزم و هرکس دیگه ای ک بهم کمک کرده ممنونم وقتایی ک ب خدا وصل ترم وجودم عطرهارو بهتر حس میکنه، اروم تر، ادم هارو با عشق بیشتری مینگره،بیستر میبخشه، کمتر سخت میگیره، این هوش اگاهیی قدرت درون من من باید اعتاد کنم باورهای کهنمو بشکنوم و بعد این خودش تجلیشو نشون میده من اینو حس کردم حداقل تو این لحظه بیشتر از هر لحظه دیگه ای و دلم میخواد بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم مشتاق ترم که سدهارو بشکافم باورهام پارو کنم تا این هوش بیستر اجازه بهش بدم بیاد من مختارم خالق منم اون عشق بزرگ اون اگاهی بزرگ اونقدر عشق اونقدر خدا بزرگ که خودش بهم این اختیار داده که کی بهش دسترسی بدم زبان تو حس منه هر وقت باورهای نامناسبم کم مقاوم شدن تو جاری شدی در اون حس خوب خدایا منو هدایت کن به مسیری به قدرتی انگیزه و اراده ای که بهتر تورو بشناسم بذارم بیشتر جاری بشی مقاومت هارو بردارم این حس بوده همیشه بوده فقط باید ما راه برای جاری شدنش باز کنیم.

    استاد عزیز و اگاه و قشنگم اگر نبودی کی میخاست مسیر برام بازتر کنه دوست دارم شمارو، مریم بانو عزیز تک تک بچه هارو ممنونم داشتم کامنت های بچه هارو میخوندم اونجایی که بچه ها گفتن یادت نره هدف داشته باش همیشه اونی که هدف داره با جریان زندگی با خدا با این انرژی جاری تر حالش بهتر زندگی رو بهتر زندگی میکنه و من این رو بارها توی زندگیم دیدم ما انسانها چقدر میتونیم بزرگ باشیم پیچیده باشیم چه نظمی در باورها، قانون های جهان ما نهفته هست چه راهنمایی نهفته هست یکی از اونها هدف داستن من بارها دیدم هر وقت هدف هام خواسته هام از زندگی فراموش کردم کم کردم تنزل پیدا کردم و اینو حس من جی پی اس من بهم نشون میداد که مسیر گم کردی بی هدف نباش ولی هر وقت هدف داشتم زندگیم شادتر شدد، رفتارم باخودم ادمها عوض شد واقعا حس میکنم یکی از اون راهنما و نشانه های بزرگی که نشون میده خوب داری زندگی میکنی یا نه اینه که ایا هدف داری؟ ایا داری براش تلاش میکنی من اینو بارها نو زندگیم دیدم هر وقت کم خواستم هر وقت رها کردم زندگی، برگی در باد بودم چقدر ضربه خوردم اره الان میدونم ما ادمها باید بزرگ بخواییم کم نخواییم چون خالق ما بزرگ کم خواستن یعنی استفاده نکردن از پتانسیل های وجودیت یعنی پذیرفتن مرگ روحی واقعا اهداف مقدس هستن چون روح ادمها که مهم ترین دارایی ادم در این اهداف که به جریان در میاد واقعا اهداف زیبا هستن مقدس اون تلاش برای هدف ثایت کردن اراده و انگیزت اون خدایی رو ک بعدش باور میکنی اون اعتاد ب نفس و قدرتی که بعدش میگیری دنیا دنیا بزرگ تر از رسیدن ب هدف هست شوق، ذوق مسیر ک ادم زنده نگه میداره اون نیاز ب رشد در مسیر اهداف که درون انسان ارضا میکنه و من بارها در بی هدفی، عدم خودباوری فراموش کردن هدف هام زندگیم باختم فرصت بودن رشد کردن از خودم گرفتم اما هیچ چیز توی دنیا قشنگ تر از یه اندیشه پر هدف نیست واقعا زندگی این شکلی پر بار اون ادمی ک تو مسیر ازت ساخته میشه قشنگ اون باور اعتماد واقعا حس میکتم خدا توی اهداف، نیت های ما جریان میگیره اینه ادم بی هدف واقعا یه مرده است توی دورترین نفطه نسبت ب خداست اشک توی چشام جمع شده چون واقعا حس میکنم این حرفایی ک زدم برای اولین بار میشنوم یه حس قوی یه گرمای خاصی توی قلب و قفسه سینه ام حس میکنم باید پیمان بست پیمان و میثاق خوب زندگی کردن، هدف داشتن، بزرگ خواستن، تعهد، جاری شدن توی مسبر هدف نگاه کردن و نگریستن به اون ادمی سخصینی که توی مسبر ساخته میشه واقعا تجربیات زندگی من بهم نشون دادن بی هدفی بیهودگی رذل ترین کار دنیا بی هدفی هدف ها فشنگن مقدس هستن مرور هر روزه اونها باور کردن خودت اینکه انسان میتونه بی نهایت باشه بی نهایت تر از هرکسی که الان توی ذهنش اونو بزرگ میدونه توی این لحظات ک خدا جاری الهییی شکرت خدایا،بهم کمک کن از یاد نبرم اهداف مقدس ترین راهنما انسان هستن چون تورو درون ما حاری میکنه و هدف هر فردی برای من قابل احترام چون اون فرد رو جاری میکنه. استاد عزیزم ممنون از حضورت دوست دارم ️خدایا عشق درون ما جاری کن و مارو به راه راست درست پاکی صداقت هدایت کن ممنونننننن الهییی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زینب بچای نصاری گفته:
      مدت عضویت: 1052 روز

      سلام به دوست عزیزم ادا

      وای چقدر من از کامنتت اشک ریختم انگاری خدا نشسته روبروم و داره اینها را بهم گوشزد می‌کنه .

      چقد به موقع و در زمان عالی

      خیلی الهام گرفتم و توی دفترم نوشتم تا هر روز بخونم و ایده بگیرم

      خدایا عاشقتم که چقد قشنگ منو هدایت کردی

      اول به فایل استاد و بعد به کامنت ادا

      عزیزم

      ادا جان مخصوصا پیمان و عهد بستن و هدف داشتند من با هدفم زنده ام و زندگی میکنم

      من با هدفم جون دوباره میگیرم من با هدفم که مسیر را زیبا میبینم

      خدایا شکرت شکرت شکرت

      ادا جان من از این به بعد تو را دنبال میکنم و کامنتتات نهایت استفاده را میبرم

      ممنون که وقت گذاشتی و نوشتی و این حس زیبا را به من منتقل کردی

      امیدوارم به تمام خواسته هات برسی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محدثه جوون گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی عباس منشی. من فکر کردم یه سری چیزها به ذهنم رسید در رابطه با سوال استاد.مثلا بازیکن ها فکر میکنن هر چی جوان تر هستن شاداب تر هستن انرژی توی جوونی بیشتره.فکر میکنن سن که بره بالا باید برن استراحت کنن.کارآیی شون کم میشه مثل قبل نیست.مثل جوون ها سرحال نیستن‌.شاید ترس از اینکه بدنشون آسیب ببینه داشته باشن.که مثلا سنشون میره بالا دیر تر خوب میشه.حکایت ین که رسید به پنجاه درد میزنه به چند جاشاید باورشون اینه که چون سنسون بالا رفته زودتر خسته میشن.و یه بتور فکر کنم بهتر از این باورها اینه که شاید تجربه هاشون آنقدر زیاد شده و کامل یاد گرفتن قلق بازی و مهم تر از همه رسیدن به خواسته هاشون که میتونه شهرت ثروت باشه بی انگیزه میشن یعنی به قول استاد وقتی به هدفشون میرسن هدف دیگه ای رو قبلش تعیین نمیکنن برای خودشون.و اینکه انگیزه ای رو که اوایل برای یادگیری و تمرین داشتن رو دیگه ندارند چون دیگه بلدن همه چیرو.پس میشه گفت هم انگیزه و هم اینکه باور به سن بالا دخیل هست البته به نظر من.

    در پناه الله یکتا موفق و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهری فرهادزاده گفته:
    مدت عضویت: 1528 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم گلی

    آنچه من آموختم از استاد و میتونم با استناد به اون جواب این سوال بدم اینکه باورهای ما تعیین کننده شرایط ما از هر لحاظ .

    من هر ورزشکاری رو دیدم و مصاحبه هاشون شنیدم برای خودشون زمان تعیین کردن مثلا چند وقتی که ما در این رشته هستیم و به تیم میتونیم کمک کنیم . این ی باور چرا این باور شکل میگیره از شنیده ها ، از تجربه افراد قبل خودشون و سیستمی که در ورزش ی محدوده سنی برای اوج توانایی افراد در ورزش تعیین کرده و چون افراد کمی این مرزهارو شکستن کسی به اونها استناد نمیکنه . و چون همه از جمع تبعیت میکنن و از اونجا که راه اکثریت اصولا مسیر درست نیست این باور در ذهن خودشون ایجاد کردن که برای موفق بودن در ورزش حالا فوتبال و … باید در یک سن خاص باشی . از اونجا که این باور غلط در کل مجموعه ورزش هست خود مربیها و کادر ورزش هم اولین سوالی که میپرسن سن ورزشکار . این ذهنیت رو میشه در گزارشگران ورزشی ، در پزشکان تیمها و تصمیم گیرانشون و تحلیل کنندگان امور ورزش به وضوح دید و ی ایمان قوی میخواد بین این همه تضاد به اصل برسی.

    این در تمام ابعاد زندگی هست الان که نگاه میکنم جریانی از باورهای غلط در تمام کارها و تصمیم گیریهای خودم در زندگی هست که انقدر پنهان و عادی که شاید از باور گذشته شده شاکلیه زندگیم .

    از اونجا که دارندگان باور درست اینقدر اقلیت هستن که برای عموم موفقیت اونها رو ربط میدن به شانس و استثنایی بودنشون … اما بقول استاد قوانین شانسی عمل نمیکنند و برتری در کار نیست اونا به قوانین دانسته و یا ناآگاهانه عمل کردن اما هیچ کس به دلایل نتایجشون نگاه نمیکنه .

    من چند روز پیش ی مستند از خانمی 80 سال دیدم در رشته شنا اینقدر در همین سن مدال داشت که جانداشت براشون ریخته بود در ی کارتون بزرگ و همرو متحیر میکرد با مسافتی که طی میکرد و قدرت بدنی بالا . یا آقایی که بهش گفتن در سن شما عضله ساخته نمیشه و 6 سال مداوم کار کرد و ثابت کرد که اینا فقط حرف . پس بحث سن نیست همه چیز بستگی به ذهن انسان داره . با ایمان و باور میشه مرزها و محدودیتهای که ساخته فکر بشر نقض کرد و پا فراتر گذاشت .

    اصلا خیلیها هنوز در اوج هستن ولی فقط کافیه ی پنالتی را نزنن همه گیر میدن به سنش( باید بره. باید خداحفظی کنه. آدم در اوج بره بهتره ) شاید بهتره وقتی موفقی نه به تشویق دیگران بیش از حد توجه کنی یا در صورت شکست به کنایه دیگران اولی میتونه مغرورت کنه کمتر تمرین کنی با این باور که در اوج هستی و بالاتر از این نیست و در شکست سرخورده بشی و کنار بکشی .

    چقدر میتونم در مورد این حرفهایی که استاد زد مثال بزنم که ثابت میکنه به خودم که سن ی عدد در زمینه توانایی در کسب مهارت و سلامت و ثروت و ورزش و هر آنچه اراده کنیم . چون میتونم از هر آنچه که به وضوح در اطرافم هست دلیل منطقی بیارم که میشود به شرط توکل و به شرط ایمان و باوری که برای من ی کلمه بود که شاید به ندرت میشنیدم اما چه معجزه ایست این باورها اگر در مسیر اهداف باشن . به یاری خدا من شروع کردم روزشمار زندگی من را از اول گوش میدم و مینویسم رسیدم به فایل 84 البته در کنار( روانشناسی ثروت 1) که با این فایل ، گفتار عالی استاد در مورد خداوند و حقیقت خدا که در اصل همه چیز است واقعا اشک ریختم و لذت بردم دوباره ایمان آوردم به خدا اینبار واقعی تر با شناخت بهتر . شاید اگر خدارو اینطوری بپذیرم دیگه کینه و نفرت ، حسادت ، خشم ،ریا ، دلشکستگی ، نیاز به خلق …. از وجودم به آرامی رخت ببنده و کمرنگ و کمرنگتر بشه یعنی آمادگی دارم ی روز کامل در مورد گفتار گوهربار استاد حرف بزنم همینجوری کلمات دارن میان و هیجان دارم . بهانه هارو ازم گرفتید استاد البته دردناک گاهی دوست داشتم خدارو تصور کنم که به من ترحم میکنه یا دست به سرم میکشه یا محکومش کنم و کمبودها و ناکامیهام گردنش بندازم . اما وقتی مسئولیت همه چی حتی باورم از خدا گردن خودم دیگه حجت بر من تمام دیوانه شدم اشکم میریزه تحمل این حجم از آگاهی و ریزش باورها منو هیجانزده کرده به دلم نشست کلام خدا که از زبان شما جاری شد . خدا دو روی ی سکست که باورهای ما تایین میکنه کدامش رو تجربه کنیم . من چی میخوام کدوم خدارو باورهام درست کنم و ایمان داشته باشم . ابراهیم الگوم باشه و تمام. در مسیر رسیدن به خدا ثروت و سلامت و سعادت ثمره هایی هستند که بی نهایت به اندازه حرکت و تکامل من در اختیارم قرار میگیرند نه در بهتر شدن باورها پایانی هست و نه در کسب نعمتها . یعنی استاد فرمولهارو از فایلهاتون بکشیم بیرون بزاریم کنار هم میشه راحت نقشه راه دراورد. آسان در گفتار و سخت در عمل جهاد اکبر که میگن همین خفه کردن نجواها و کنترل ورودیها و بودن در احساس خوب و انجام اعمال متوالی درست و تصیح مسیر مداوم و مهمتر تغییر باورها با مثالها ی عینی ، ایمان و ارده و لذت بردن در هر مداری که هستیم و تقاضا و تکامل و پذیرفتن مسئولیت تمام اتفاقات زندگی خدایا یاریم کن . ازتون ممنونم من میرم بارها گوش بدم و بنویسم این جملها وحی شده . خدایا سپاسگزارم . به امید اینکه دنیای خودمان را بهتر و به واسطه حال خوبمان به گسترش جهان کمک کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الناز صابریان گفته:
    مدت عضویت: 853 روز

    الله اکبر

    با اینکه تو باشگاه دارم وزنه میزنم و هم زمان این فایلو گوش میدم وسط تمرین باید میومدم حس بی‌نظیرمو ثبت میکردم نمیتونم توصیف کنم اما تمام وجودت سست شد تمام قلبم اکلیلی شد و حتی این اکلیل ها خداس

    حس کردم خدا نشسته و داره نگاهم میکه

    خدای من شکرت که انقدر نزدیکیت بهم ارامش بخش لحظه‌هام شده

    شکرت الله من بخاطر حضورت و سپاس گزارتم اول از خدا و بعد شما استاد عزیزم که خدارو برام واضح‌تر نزدیک‌تر و شناس‌تر میکنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: