رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 89

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1207 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم

    روز هشتاد و چهارم از سفرنامه زندگی من

    عنوان فایل:رابطه ی ما با انرژی که خدا نامیده ایم

    خیلی از ماها ذهنیتی که از خدا داشتیم مثل یک انسان قوی و بزرگ بوده و یا مثل مادر مهربان بوده که گریه کنی ناله کنی غر بزنی پاسخ میده به درخواستت مثل خیلی از فیلم هایی که این باورهای غلط رو در ذهن ما ایجاد کرده و این ذهنیت ها نسل ها ادامه پیدا کرده و به ما رسیده ولی خداروشکر بعد آگاهی هایی که خداوند از طریق استاد عباسمنش به ما داد فهمیدیم که باورهای قبلی در مورد خدا چقدر اشتباه بوده و نتایج نامناسبی به وجود میاورده و همه اون نتایج بخاطر باورهای اشتباه خودمون بوده و خداوند قدرت رو داده بود دست خودمون و نمیدونستیم

    فهمیدیم که خداوند همه چیز انرژی که در کوچک ترین اتم ها هست تا بزرگترین کهکشان ها؛به هرشکلی که ما باورش کنیم و درکش کنیم به همون شکل درمیاد چطور قبلاً باور اشتباه در موردش داشتیم و زندگیمون نتایج نامناسبی داشت حالا که این آگاهی رو داریم میتونیم بجای بیماری سلامتی بجای فقر ثروت بجای روابط داغون روابط فوق‌العاده بجای تشویش و نگرانی آرامش رو تجربه کنیم به شرطی که باورهای درستی در موردش بسازیم که به ما کمک کنه همین که بدونیم همه چی خداست خیلی قدرتش رو باور میکنیم

    من این فایل قبلاً گوش داده بودم ولی الان چیزهایی رو درک کردم که قبلاً انگار نشنیده بودمش مخصوصا اون قسمتی که استاد توضیح میده در مورد خرید خونه و ارتباط با ایجنت و ارتباط دادنش با خداوند رو الان خیلی خوب فهمیدم خداروشکر معلومه مدارم تغییر کرده؛استاد عالی توضیح میده معلومه که من مثلا در مورد پدرم این باور رو داشته باشم که اجازه نمیده شب خونه دوستام باشم معلومه که اصلا درخواستی نمیکنم و مشخصا به اون خواسته هم نمیرسم خدا هم همینه هر باوری در موردش داشته باشیم با توجه به اون باورها روش حساب میکنیم و درخواست میکنیم ازش وای خدای من عجب آگاهی نابی بود دمت گرم خداجونم

    پس بیایم باورهای قدرتمند کننده ای در مورد خدا بسازیم و همه قدرت رو فقط خدا بدونیم و خودمون رو لایق ارتباط برقرار کردن با خداوند بدونیم لایق زندگی فوق‌العاده زیبا و شادی بدونیم که ازش لذت ببریم چیزی که بخاطرش به دنیا اومدیم

    خدارو شکر خیلی آگاهی های فوق‌العاده ای داشت این فایل بسیار ممنونم از استاد عزیزم که خوب زندگی میکنه و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 622 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    روز 84

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان

    هر وقت با عمق جانم به خدا توکل کردم و فقط روی خدا حساب کردم خیلی عالی من رو هدایت کرده

    همین که اینجا هستم دارم این فایل های الهی رو گوش میدم همین که با استادی آشنا شدم که ته همه ی معلم های دنیاست یعنی خدا من و خیلی دوست داره یعنی من لایق بهترین زندگی هستم پس من باید هزاران بار این فایل هارو گوش بدم تا بشه جزئی از من تا بتونم اون باورهای غلطم رو بشکنم و قوی تر بشم خدایا خودت هدایتم کن مثل همیشه

    چند شب پیش که با همسرم برای پیاده روی رفته بودیم بیرون یه مغازه ای دیدم با مانتوهای خیلی قشنگ پشت ویترین وایسادم نگاه کردم خیلی دوست داشتم یکی از اونها رو داشته باشم ولی امسال قرار بود به خاطر یه مقدار بدهی که داشتیم چیزی نخریم و اول اون رو پرداخت کنیم،فرداش رفتم خونه پدرم،خواهرم گفت بیا بریم بیرون به دوری بزنیم برگردیم با اینکه من خیلی حال بیرون رفتن نداشتم با اکراه قبول کردم و رفتیم یه مغازه ای بود مانتو های خیلی زیبایی داشت من با اینکه قصد خرید نداشتم یه چند تا از مانتو هاشو پوشیدم و امتحان کردم خوشم اومد ولی نخریدم برگشتیم خونه خواهرم از مانتوهای قشنگ اونجا تعریف میکرد بابام کارتشو داد به من گفت برو هر کدوم از مانتوهایی که دوست داری رو بخر من قبول نمیکردم ولی پدرم به اصرار کارتش رو دادگفت هم برای خودت هم برای پسرت هر چی دوست داری بخر من با مامانم رفتم مانتویی که خیلی دوست داشتم و بهم میومد رو خریدم برای پسرم هم یه کت قشنگ خریدم

    بعد اینکه اومدیم خونه یاد دیشب افتادم که خیلی دوست داشتم یکی از اون مانتوهارو داشته باشم با تمام قلبم خدارو شکر کردم که انقدر زود اجابتم کرد

    برای همه ی نعمت هایی که خدا بهم داده هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 850 روز

      به نام خداوند روزی دهنده ی بی منت و همیشگی ام

      سلام مریم عزیز

      خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان

      به شرط پاکی دل

      به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

      به شطر اینکه خواسته تو واقعا از ته دل بخوایی

      به شرط اینکه واقعا با وضوح بدونی چیو میخوایی

      بهت داده میشه هر انچه بخواییم

      به شرط اینکه باور کنیم که ما لایق دریافتش هستیم

      به شرط اینکه باور کنیم خداوند قادر مطلقه و قادره تمام خاسته هامون از بینهایت طریق اجابت کنه

      بهمون داده میشه، وقتی باور داشته باشیم که بهمون حتما حتما داده میشه

      دوست عزیزم سپاسگزارم از کامنتت که بهم یاداوری شد خواسته هایی که ارزو داشتمو بهم داده شد و هر روز اجابت میشه و بازم خاسته های جدید شکل میگیرن و داده میشه و این روند تا پایان عمر ادامه داره

      رب رزاق و قدرتمند و سخاوتمندم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    84.روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    چه رابطه قشنگیه وقتی میدونی یکی هست که بهت کمک میکنه در همه حال

    من این روزا قشنگ حسش کردم که قشنگ میگفت چیکار کنم برای یه موضوعی

    ولی باید سعی کنم تو همه کارام ازش کمک بخوام چون قشنگ این موضوع بهم نشون داد که بله هر چی تو بخوای و هرجور بهش شکل بدی برات همون میشه

    خدای من ازت سپاسگزارم خیلی دوستت دارم عشق دلم

    من این روزا با خدا درمورد موضوعی هی مشورت میگیرم و مشغولیم باهم ان شاء الله به زودی قدم هامو برمیدارم

    امروز جاکلیدیای نقاشی شده مو که مادرم 50 بسته شو ازم خریده بود خودش برداشت و برد به مغازه لوارم تحریری محله مون ،گفته بود که رنگی هم درست کنه بیشتر بچه ها رنگی دوست دارن

    اینو یه ایده از طرف خدا دونستم ،که برم چوباشو بگیرم و شروع کنم به جاکلیدیای رنگی رنگی تر قدم بردارم و ببرم به لوازم تحریریا نشون بدم

    و 3 بسته از جاکلیدیا رو گرفته بود از مادرم

    خیلی خوشحالم از اینکه قدم هام رو برمیدارم و سعی میکنم زودتر قدم بردارم

    خدایا هرآنچه خیر از تو به من برسه من به اون محتاجم

    برای تک تکتون عشق و شادی و سلامتی و ثروت بی نهایت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 84

    سلام استاد گلم و سلام مریم مهربونم

    سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    استاد دورت بگردم که اینقدر عاشقانه برامون از عمق وجودت حرف میزنی

    اصلا استادمقدسم مگه میشه جایی حرفی از خدا باشه کن دلم ضعف نره؟؟؟

    اصلا درک نمیکنم چرا ما باید دنبال این باشیم خدا کیه چجوریه؟

    چجوری میسازه؟

    چجوری میاره؟

    مگه اصلا مهمه؟

    مگه میشه ادم به نهایت چیزی که میخواد برسه بعد بشینه به جای لذت بردن موشکافی کنه؟؟

    چه کاریه اصلا؟؟؟

    واقعا نمیفهمم

    من خودم ی روزایی به والله زجه میزدم زار زار گریه میکردم میگفتم خدایا خودت بیا ی ایمانی از خودت تو قلب من بزار تا من همه چی رو به تو بسپارم و اینقدر برای هر چیزی بدو بدو راه نندازم

    ی شبی یادمه اینقدر تو ماشین در حال رانندگی گریه کردم که انصافا زانوهام جون نداشتن پدال رو فشار بدن

    همیشه دلم میخواست به ایمانی برسم که هیچ اقدام فیزیکی نکنم

    دقیقا مث شما بگم خودش میسازه من فقط میخوام لذت ببرم

    ی جاهایی از زندگیم میگفتم خدایا تو بیا دستامو قطع کن تا من نخوام زنگ بزنم واسه فلان کار

    میگفتم خدایا تو بیا منو لال کن تا نخوام حرفی بزنم واسه فلان کار یا فلان چیز

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد نگاه به نظر من وقتی اولین نشانه میاد و آدم به عینه لمس میکنه وجود خدارو دیگه لذت پشت لذت زندگیتو خفه میکنه

    خیلی سخت بود

    انصافا خیلی سخت بود من میگفتم خدا میسازه

    و حتی موقع خواب گوشیمو ی جای دیگه میزاشتم که وسوسه نشم خودم برم پیگیری کنم

    اصلا لعنت به عجله

    دقیقا همین عجله همین عجول بودن از هزاران زاویه زندگی منو به تباهی کشید

    زندگی منو سوزوند و دود شد رفت تو هوا

    اما اون لحظه که خدا غرق شد تو زندگی من

    وای من چی بگم

    من دقیقا چی بگم؟؟؟

    اصلا از کدوم معجزه بگم؟؟؟

    اووووه

    اینقدر حرف تو خروجی ذهن من انباشته شده که میخوان فقط بیان کنم

    خدا کنه بتونم

    اون موقع ها که من در خونه این سایت رو زدم

    دنبال ی رابطه عاطفی بودم

    دنبال ی ماشین خوب

    ی خونه خوب

    ی درامد خوب

    استاد یادتونه تو ی فایلی میگین چقدر سقف آرزوهاتون کوچیکه؟؟؟

    این جمله هیچوقت از ذهن من پاک نمیشه

    هر وقت یادش می افتم با تمام وجودم به مشرک بودن خودم پی میبرم

    خدایا هزاران بار شکرت

    دقیقا همین من نوعی چه میدونستم وقتی به خود خدا برسی یعنی به تمام خواسته هات رسیدی

    دقیقا مث اینکه تو ی مسیر مسافرت همش فکر کنی که برسم به ی رستوران توپ

    وقتی رسیدی به رستوران تمیز و عالی و با کیفیت

    حالا دیگه هر چی دلت خواست سفارش بده

    من انصافا هیچ‌کجای زندگیم دنبال خدا نبودم

    اغلب همیشه دنبال مادیات بودم

    ی دختر مجرد بودم ولی اندازه ی مرد متاهل که چندین بچه داره دنبال کار کردن و درامد داشتن بودم

    اما وقتی از لحظه ای که خدارو شناختم اینقدر همه جنبه های زندگیم عالی شده که اصلا فقیرترین هم باشم برام مهم نیس

    اینقدر آرامش الهی و مقدسی دارم که دنیا هم به هم بریزه من فقط میتونم لبخند بزنم

    من سرمو میزارم رو بالشت هر کجا که باشم انصافا به دو دقیقه نمیکشه خوابم

    خدایا هزاران بار شکرت

    اصلا مگه مهمتر از این که خدا هر لحظه تو زندگیت باشه چیز دیگه ای هم هست؟؟؟

    استاد مقدسم

    با تمام وجودم ازت ممنونم که این زندگی رو این خدا رو این همدم رو این رفیق رو شما به من دادین

    و خدا هزاران برابر به زندگیتون برگردونه

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      زهرا صادقی گفته:
      مدت عضویت: 1900 روز

      سلام ساناز عزیز حس و حالتو درک میکنم

      منم دقیقا عین شما دنبال همه چیز بودم

      غیر خدا

      و حالا بزرگترین دستاورد زندگیم رسیدن ب خداست

      حالا میفهمم تشنه خدا بودم

      تمام وجودم خدارو میخواست

      اما من نمیدونستم و همیشه کلافه بودم

      هیچ چیز خوشحالم نمیکرد

      اما حالا قدم ب قدم ذره ب ذره ی این مسیر برام نشونه ای از هماهنگی من با خداست

      احساس تو درک میکنم و باور میکنم از حسی ک گفتی از ایمانی ک در تو شکل گرفته و داره قوی تر میشه

      برات بهترینهارو ارزو دارم ساناز عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      زهرا کریمی گفته:
      مدت عضویت: 1017 روز

      سلام عزیزم چقدر رابطه قشنگی داری با خدای خودت منم دلم خواست اینجوری عاشق و شیفته اش بشم

      واقعا احسنت میگم بهت

      میدونم منم در آینده همینقدر عاشقش میشم

      من امروز داشتم میگفتم خدایا من عشق رو فقط از خودن میخوام بی منت و بی انتها نه از هیچ آدمی میگفتم میدونم اگه کسی هم بهم محبت کنه از لطف تو من همه چیز رو از تو میبینم تو منشا تمام خوبی ها و عشق هستی

      در مورد عجله گفتی الان طبق برنامه هر شبم داشتم قرآن میخوندم تو اواخر سوره انبیا خدا گفته که انسان عجول صبر نمیکنه تا عاقبت یا آجر کارش رو ببینه

      منم به خودم تو آیینه گفتم

      زهرا تو ی انسانی و عجله میکنی زود ناامید میشی

      ولی یادت باشه در هر صورت این مسیر قشنگ الهی رو ادامه بدی در هر حالی ادامه بده .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 776 روز

    سلام گرم خودم را دراین هوای سردزمستانی،بابارش برف زیباتقدیم میکنم به معلم خودم استادعزیزم.

    خیلی حال میکنم بابت حرفهای استادم که به زبان معلم پیش دبستانی برام آموزش می‌دهد.خداخیرت دهداستاد سخنگو،اولین باری که این فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم رادیدم سریعا دانلودکردم ومدام تماشامیکردم، واشک میریختم تمام وجودم کیف می شد.

    چون تاالان خدای من یک پدری مثل پدرم مهربان محاسن سفید!بود ونعماتی که بیشماری که به ماداده بود،خوردوخوراک وآب ونان بود،بقیه ی چیزهایی که میدیدم یک چیز معمولی بودبرام، منه که قرآن راچندبار دورکرده ام، توی محله حرف اول رامیزدم برای درست خواندن ودرس دادن به خانمهاودخترای جلسه. نمازمیخواندم، البته تاقبل ازدواج ازترس مادرم وخدا،وخوشحالی پدرم میخواندم،چون پدرمن هم نماززیادمیخواند وهم قرآن ومن شبها شکایت میکردم. که بابامزاحم خواب مامیشوی ،ازبس که نازدانه بودم میخندید.وباخودم می گفتم:ازدواج کردم هروقت دوست داشتم نمازمیخوانم یک انگیزه ی مهم ازدواجم نمازخواندن دلبخواهیم بود.

    بعدازازدواج مکان تغییرکرد، اینجامادرشوهرم رحمت الله میگفت:هرکی روزه ونمازقرض نداشته باشه شوهرش بدهکار نمیشه!خداراشکرهمینجوری هم بود.برای یک دانه نان ازکسی به قول خودش قرض نمیگرفت،!چرا؟چون که کل مسئولیت به عهده ی من بود،خوب پس بایداین نمازرو خونداگه نه خداهیچی بهت نمیده !ازترس ندادن خواسته هام.

    حالابچه دارشدم برای نگهداری شوهروبچه ورزق وروزی،ولوازم منزل بلاخره خواندیم وپدرومادرم ازروستابه مشهدمهاجرت کردن وخدادرهمان روزبرای شوهرم توی شهرکاردرست کرد.چون تابه امروزشاگرد اتوبوسهای مشهد،تهران،یاشمال بود.منم تنهامجبوربودم خانه مادرم بایک بچه ی یکساله وبارداربودم.

    اینم یک معجزه ازبس که دوست داشتم توی شهرزندگی کنم، بعداز13سال زندگی شهری پدرم برگشت به سوی خداساکن بهشت ابدی شد.روحت شادبابایی.

    دیگه کم کم دوست داشتم مثل بابام نمازبخونم ،وقتی،فامیلهادوستان گیرمی دادن به نمازخواندن بچه ها، مثل قبلاخودم لگد،میزدم به بچه هاپاشین نمازقضاشد! حالابه همه والدین میگم بزارین بچه هاخودشون باعشق نمازبخونن، وازاینطرف داستان نمازخواندن خودم رامیگویم ودرادامه میگم الان ازاعماق وجودم، دوستدارم مثل بابام نمازبخونم!بازهم باقانون آشنانبودم وقتی بادوستام دورهم بودیم ازامام زمان صحبت بودکه زمان ظهورش بابت اتفاقهای ناگوارمی افتد،ماچه نقشی داریم؟درجواب میگفتم ماکه علفهای هرزهستیم!نه مابه کسی کارداریم نه کسی به ماکاردارد.شنیده بودم انسان خلیفه ی خداست،آدمهای خوب. مثلا:پیامبران وامامان ویارانی که توی قرآن وکتابهاهستند!ولی من همیشه توی ذهنم مراتع شمال راتصور میکردم که مثل گاووگوسفندتوی چراگاه هستیم، اصلامشرکان ادمهای بت پرست توی کتاب درسی وقرآن بود،کافران بازهم توی کتاب درس وقرآن بود،چون نه نمازمیخوانن، نه قرآن!وشیطان هم یک شخصی بیرون ازمابود!حالاخداکی بود؟!خداشخصی بودبرای آزمایش کردن ما ،وماقربانیان بین خداوشیطان، خدایک مسابقه گذاشته بین خودش وشیطان که هرکی برای خودش یارکشی کند.استادازکجای زندگی بدون هویت خودم بگم، این ردپاروگذاشتم که هی شمانگویی دنبال فایلهای قدیمی نباشید.اتفاقا هرفایل قدیم شما واقعابرای بچه های مهدکودکی !که من هستم لازمه، هرکلام مقدست راباآب طلا مینویسم روی کوآرکهای وجود مقدس،بنده ی خدابه نام لیلاحکمیکنم.واین راهم بگویم سال 1399بود که مدام آرزوی مرگ خودم یاشوهرم راداشتم بابت خرج وکرایه ی خانه واقساط تااینکه باقانون جذب آشناشدم. والان امروز280مین روزعضوسایت هستم.و2سال قبل توسط پسرم به استادعزیزم سیدمحمدعرشیانفر هدایت شدم.

    چون اینهم برام نشانه بزرگی بود.

    که یک شیخ این همه شوخی وخنده حال کردم.

    وازاینطرف یک راننده تاکسی درب وداغان اینهمه ثروت.مدت این 3سال شمافکرکنید. یگ دیگ چپه حالا180درجه برگشته. ناگفته نماند، نه تنهامن بلکه شوهرم فرزندانم همه لذت میبریم، فقط دوست دارم، خدارا،خودم،راوجهان هستی راخوب،بشناسم وفهم ودرک وعمل صادقانه داشته باشم.وخیلی دوست دارم دورههای تندخوانی رااستفاده کنم،چون تعریفش رابرای یادگیری زبان انگلیسی شنیده ام. هرچی کم وکسرنوشتم انشاالله درکامنتهای بعدی جبران میکنم.این دومین کامنتم است.

    اول ازخداسپاسگزارم که منه مشرک خالص رانجاتم داد.درابعاداستادان عزیزم. که پیامبران وامامان رابت نکنم!وازمسیراین معلمان درستکارکه ادامه ی درس انهاراتوسط این اساتیدعزیزاموزش میبینم،عمل کنم.

    وازهمه ی همکلاسی‌های دانشگاه پدرم استادعباسمنش،تشکرمیکنم. اطمینان دارم کامنتم چراغ روشن برای خودم وعزیزان باشد.خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    ممنون استاد بابت ویس عالیتون مثالهای پیامبران عالی هست ابراهیم را مثال زدین اتش خدا هست اول و اخر خدا هست و الان این جمله را میفهمم که خدا سیستمی که برای ما داره نشون میده چطور پیش میریم من حالم عالی باشه پس عالی بودن نشونم میده براهیم عالی بوده اتش براش گلستون شده چرا چون چنین درخواستی داده و از رگ گردن به ما نزدیکتره

    و موسی گفته ببینمت نتونسته وقتی این قسمت مداد مثال زدین به خودکار دستم نگاه کردم گفتم حتی همینم واقعا نمیدونم چطور بوجود اومده از کجا رسیده دست من حالا این یک خودکار، خدا که قدرت جهانه پس ذهنم پذیرفت خدا هست و نزدیکع و لازم نیست درکش کنم باید باورش کنم ایمانم زیاد کنم بعد با تحولات زندگیم درکش هم میکنم پیامبران با معجزاتشون در واقع خدا را درک کردن موسی خدا را وقتی درک کرد که عصاش انداخت و مار شد مثل اینه خدا بهت بگه منو نمیبینی اما بهت نشون میدم چقدر توانام پس پاشو برو فلان کار بکن تا خودمو بهت ثابت کنم دیروز در فیلم اسکار یکی از شرکت کننده ها گفت توانایی من اینه که با تصور مربع های سیاه در ذهنم میتونم باعث سردرد خودم بشم مهران مدیری بهش گفت خب الان ما چطور بفهمیم راست میگی گفت هیچی اعتماد کنید

    در مورد خدا هم همینه اگه من نمیبینم پس دلیل نمیشه تباشه اگه اون شخص میگه سردرد میشه من اعتماد کنم میتونم بمرور با رفتارهاش بفهمم ایا واقعا هست یا نه اعتماد نکنم نمیشه

    به خدا اعتماد کنم بعد بمرور با معجزاتش بهم میگه دیدی این منم، دیدی فلان پول اومد این منم، دیدی من بهت گفتم وایسا ایستادی جلوت تصادف شد این منم، دیدی داشتی معامله اشتباهی میکردی مستاجر حرف زد دیدی زبان مستاجر من بودم دنبال خونه بودی اون مالک که پول نیاز شد تا تو صاحبش بشی دیدی این منم، یادته با رنو بودین با هجده چرخ تصادف کردین همتون زنده موندین دیدی این منم، دیدی پول نیاز بودی روی شاخه درخت برات پول گذاشتم این منم، دیدی بعد تصادف دیه بهت رسید خونه مادر بزرگت مجبور شدن بفروشن خریدی این منم، دیدی خونه ات جا به جا کردم بدون هیچ پولی این منم، دیدی عروسی گرفتی هیچ بدهی نداشتی این منم، دیدی سفر خارج رفتی هیچی پول نداشتی برگشتی دلار گرون کردم هم پول سفرت دراومد هم سود کردی این منم، دیدی ماشین به اسمت در قرعه کشی دراوردم وقتی ثبتنام تموم شده بود بار اولت هم بود نوشتی این منم، دیدی ماشین برات عوض کردم بهترش کردم این منم،

    بخوام بگم انقدر زیاده انقدر زیاده

    اسفند مشتری ها عیدم تموم کردم گفتم دیگه ارایشگاه نمیرم و یک پیشنهاد شغل انلاین شد شروع کردم پشتش کرونا شد این منم،

    یعنی کی میتونه تنقدر قشنگ برنامه ریزی کنه

    کی میتونه انقدر قدرت داشته باشه

    همه میگن خوش شانسی ولی من میدونم شانس نیست این تویی خدایم که به من نزدیگی هر بار با اعتماد من نشونه میدی بگی ببین هستم ببین نزدیکم ببین اینجام

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    84 روز از سفرنامه

    رابطه ی ما با انرژی ای که خدا نامیده ایم

    سلام به یگانه خالق جهان هستی

    سلام به نور و عشق الهی

    سلام به یگانه معبود الهی

    سلام به استادان عزیزم

    سلام به دوستان عزیزم

    امروز هشتاد و چهارمین 84 برگ از فصل سوم روزشمار تحول زندگی من در این سفرنامه و خودشناسی و خدا شناسی من است

    یکتا پرست به معنای داشتن دین نیست

    یکتا پرست بمعنای مذهبی بودن نیست

    یکتا پرست یعنی وجودم رو متعالی بدانم

    و این متعالی بودن یعنی شرک نورزیدن .. یعنی به عواملی بیرون از خودم قدرت ندادن .. یعنی دست گدایی رو بسمت دیگران دراز نکردن …. یعنی محبت را گدایی نکردن .. یعنی چشم طمع به عوامل بیرونی نداشتن ..

    وقتی خداوند قدرت خلق خواسته هام رو بمن داده .. پس باید گوش بزنگ هدایت های الهی ام باشم .. چطوری !

    من چطوری می تونم صدای خدای درونم رو بشنوم !!

    با یکتا پرست بودن .. از تو می خوام آسان کنی آسانی های نعمت هایت را بر من .. پس بخودش میگم…

    خدایااا من از درک همزمانی ها و هماهنگی هایت عاجزم

    خدایاااا خودت من را هدایتی کن به سمت تسلیم بودن در برابر خودت

    خدایاااا خودت هدایتی کن که نه فقط با دو چشم جسم و جانم بلکه با چشم شهود و الهام و آگاهی درونی ام آن دور دست های جهان هستی ترا بوضوح و به روشنی ببینم..و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم

    خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزن

    با بهترینع بهترین هدایت هایت و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن کن تا بتوانم نشانه های واضح و آشکار پر رنگ ترا ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم

    خدایا ابراهیم چگونه به این هدایت های الهی تو هدایت شد؟؟؟

    خدایااا ابراهیم فرق بین هدایت و نجواهای ذهنی خود را چگونه تشخیص داد؟؟؟

    چگونه به این افکار اعتماد کرد؟؟

    ابراهیم چگونه یقین داشت که این درخواست نجوای ذهنی نیست؟؟

    واقعا الان اگر کسی اینکار رو انجام بده ما انسان ها چطور می توانیم همچین حرکتی رو بپذیریم؟؟

    خداوند مثل آبی است که به شکل ظرف باورهای تو در می آید. باید ببینی چه ظرفی برای او ساخته ای؟!

    خداوند یک انرژی است و این انرژی قابل تبدیل شدن به هر آنچه که در ذهنم بسازم شکل میدهد و تبدیل به واقعیت و تجربه ی زندگیم می شود

    زیرا می تواند ظرفی باشد در قالب خانه ای زیبا، سفری رویایی به زیباترین نقاط دنیا، خودرویی با امکانات عالی، رابطه ای توام با عشق و مودت، سرمایه گذاری هایی سود آور، سلامتی و آرامش و همه چیزهای خوب باشد

    اگر آگاهی خداوند در وجودم جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد خواسته ها و هدف های مقدس الهی ام ندارم چون منبع این موهبت ها خودش نامحدود است

    خدایی که انقدر به حضرت سلیمان ثروت داد به من هم میدهد اگر مانند حضرت سلیمان باور داشته باشم که خداوند وهاب است

    وقتی به ابراهیم فکر می کنم میپرسم . آخه چطور امکان دارد که یک پدر بتواند فرزند دو سه ساله اش رو به همراه زن جوانش رو بدون هیچ آب و دونی و بدون هیچ امکاناتی در بیابان های بی آب و علف عربستان رها کند و تنهایشان بگذارد و ب خداوند بسپارد و برود دنبال کارش؟؟؟؟

    و تازه از خداوند هم می خواهد و می گویید … حالا که اینقدر قدرت داری و بهم گفتی اینها رو بدون یار و یاور و بی پناه ببرم توی بیابان رها کنم پس خودت هم افراد رو دورشون جمع کن .. خودت تنهاشون نذار

    البته من در این رابطه فکرم به گونه ی دیگری است انگار بجای اینکه خداوند ایمان و یقین ابراهیم رو به چالش بکشه بعلعکس ابراهیم قدرت خداوند رو به چالش کشیده بود..

    اینکه خواست قدرت خداوند رو ببینه .. یعنی ی چیزهایی رو از این قوانین جهان هستی درک کرده بود که بیان و توضیحش آسان نیست….ولی برای ایمان و یقین و اعتماد بیشتر این کارها رو انجام داده بود.. اتفاقا خیلی هم اعتماد داشت . خیلی هم ایمان داشت ولی سوال اینجاست چطوری به این حد از ایمان و اعتماد و یقین رسیده بود که دست به چنین عملی بزنه؟؟ بنظر من با کارش قدرت خداوند رو می خواست ثابت کنه

    واقعا در آن بیابانی که پرنده ای پر نمی‌زد ابراهیم چطوری همچین درخواستی رو از خداوند کرد ؟؟؟

    در جایی که بظاهر نور و روشنایی و امیدی نیست( اینجا دیگه واقعا برام یک درس بزرگ داشت )) و تا چشم کار می کنه در آن بیابانی های سوزان عربستان تازه از خداوند درخواست هم می کنه و میگه خدایاااا خودت افراد رو دور این فرزند و همسرم جمع کن

    یعنی حتی یک درصد هم فکر نکرد که ممکنه راهزنی و دزدی و یا حیوان و مار و عقربی به اینها حمله کنه؟؟؟؟

    واقعا آیا ما همچین جرعتی رو داریم که هیچ نور و روشنایی رو با چشم ظاهر مون نبینیم و آنوقت انتظار داشته باشیم همه جا نورانی و درخشان و تابان بشه ؟؟؟

    یوقتایی از خودم می پرسم خب مثلا این خواسته رو از خداوند دارم … آخه چطوری .. اینجا که هیچ نوری نیست هیچ ایده و راهکاری با عقل محدود ام نمی‌بینم آخع چطوری به این خواسته ام میرسم؟؟ یعنی باید آنقدر توقع ام رو از خداوند بالا ببرم که منتظر جوابش باشم و چشمانم خیره به قدرت خداوند باشه

    یعنی چه چیزهایی برای ابراهیم در طول مدت زندگیش پیش اومده بود که توانست در این حد از خداوند توقع داشته باشه ؟؟ یعنی توقعش از خداوند فوق العاده زیاد بود . بنظر من الان وقتی با این آگاهی هایم به این موضوع توجه و فکر می کنم ابراهیم خیلی خیلی درک زیادی از این نیروی برتر جهان و سیستمی بودن و قدرتمندی این جهان رو دریافت کرده بود … یعنی پا فراتر گذاشته بود و چیزهایی رو از خداوند درخواست کرده بود که ظاهراااا غیر ممکن بود..

    بقول استاد .. باید توکل کرد و قدم ها را  برداشت. هدایت به موقع می آید و قدم های بعدی گفته می شود.

    وقتی به این فایل های توحیدی میرسم دوباره بخودم فکر می کنم و میگم رویاااا ببین چطوری خداوند کارها رو خودش هندل می‌کنه … ببین از جاهایی که اصلا این عقل محدود ما نمی تونن تشخیص بده خداوند خودش مقصدمون رو برامون قابل دسترسی می‌کنه .. پس همه چی رو بخودش بسپار و برو دنبال کارت و از این موقعیت هات لذت ببر..

    از تو می خوام آسان کنی آسانی های نعمت هایت را بر من

    از تو می خوام آسان کنی راحتی های زندگی ام را بر من ….

    خدایا من هیچ ایده ای ندارم ..

    هیچی نمی‌دونم … من بلدش نیستم .. خودت دستمو محکم توی دستان خودت گره بزن … خودت برام بفرست .. خودت دستمو بذار توی جیب خزانه ی الهی خودت.. من مرغ تخم طلا مو می خوام

    خودت بدون واسطه منو ببر به منبع خزانه ی الهی پول و ثروت این جهان هستی ..

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    خدایا بغیرالحساب شکرت که هر چقدر شکرگذارت باشم زره ای نتوانستم شکرت رو بجا بیارم .

    هرگز ! از دست و زبانٍ که بر آید کز عهده ی شٌکر حقیقی او به در آید؟؟؟؟؟؟؟

    خدایاااا شکرت

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    بنظر من …. ابراهیم یک جور دیگه ای اعتماد به خداوند رو داشت اصلا قدرت ماورایی خداوند رو یک جور دیگه ای درک کرده بود.. و یک جور دیگه ای عظمت و قدرت خداوند رو فهمیده بود و درک کرده بود

    یعنی اعتماد داشتتتتتتتت ااااا ولی می خواست بیشتر از اینها به قدرت خداوند یقین بیاره … ولی ابراهیم پا رو فراتر از تمام قوانین فیزیک و متافیزیک و کوانتوم گذاشته بود و خواست قدرت خداوند رو ببینه بخاطر درک بالایی که پیدا کرده بود ..

    .. بنظرم فرازمینی بود .. فراتر از حد یک افکار بشر روی زمین بود… چیزهایی رو اون درک کرده بود که صد سال دیگه محال است کسی به افکار چنین شخصیتی پی ببره ..

    بخدا ابراهیم خیلی خیلی زود تمام این جهان هستی رو درک کرده بود . خیلی خیلی بیشتر از زمان خودش و زمان ما و زمان های آینده و فرا زمینی ها قادر به درک این جهان هستی شده بود و این حد از ایمان و یقین و اعتماد به قدرت و عظمت خداوند کار هر کسی نیست.تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است چه آگاهانه و چه ناآگاهانه

    به  هر  آنچه  که  توجه  می کنیم  از  ریشه  و  اساس  همون  موضوع  وارد  زندگی مون میشه

    پس طبق این قانون ما در هر لحظه داریم اتفاقات مون رو خلق می‌کنیم، بنابراین اگر می‌خواهیم نتایج نتایج پایداری باشه باید همیشه روی خودمون کار کنیم

    خدایاااااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3539 روز

    به نام خدا

    سلام به استادعزیزم

    روزشمار تحول زندگی من روز 84

    خداروشکر امروز این فایل که حس خدایی بهم داد و خدارو با توصیفات استاد در حد درکم درک کردم خداوند انرژیه همه چیزه که با باورمون بهش شکل میدیم و همه چی باوره فقط باید دقت کنیم که حاشیه نریم از این اصل که همه چی باوره و ما خدارو که گفتیم انرژیه که همه جارو احاطه کرده و با باور بهش شکل میدیم و بصورت اتفاقات و شرایط و آدمها و خواسته در زندگیمون ظاهر میشه .

    خیلی خوشحال هستم که تو این فایل استاد سوالی هم مطرح کردن در واقع 2 تا سوال در این فایل بود که سوال اول در فایل قبلی مطرح شده بود و دراین فایل استاد جواب و توضیح اونو دادن و دوست دارم در مورد سوالی که در این فایل گفته شد پاسخ بدم .

    یه مثال بزنم بفرض در شهرکوچیکی آدمای اونجا اکثرا پیر هستن و سن بالایی دارن و همیشه در کمال سلامت و تندرستی بودن و بدنشون قوی و عضلانی بوده و هر بچه ای که اونجا متولد میشه و بزرگ شده و مثل پدرانشون سنشون رفته بالا طبیعتا در اون سن کاملا سالم و بدنشون جوان میمونه چون در اون محیط فقط پدرانشون رو دیدن که با سن بالا هنوز قوی و سالم هستن حالا فرض کنیم که تو این شهر بزرگای اونها تا یک سنی پیر و فرسوده میشدن و همیشه بیمار و هر بچه ای که متولد میشد و به سن اونها می‌رسید زودتر پیر و مریض میشد مثل بزرگترها . چرا این دو مثال متفاوت و زدم خوب مشخصه وقتی کوچکترها میبینن و باور میکنن که در چنین سنی در مثال اول که گفتم بزرگاشون در سن بزرگسالی هم کاملا تندرست هستن پس کوچکترها هم پذیرفتن که پیری معنایی نداره و در بزرگسالی که به سن بقیه هم که برسن کاملا سالم و تندرست و قوی می‌مونن و مثال دوم بر عکس این داستانه یعنی تا زمانیکه آدمیزاد کسی رو ندیده و حرفی نشنیده که در فلان سن بدن پیر میشه و افت میکنه . همچنان حتی با رفتن بالای سن بدن اونها سالم و شاداب و جوان میمونه در مثال اون شهر که گفتم کافیه فقط یک یا چند نفر به سن اونها باهاشون مدتی زندگی کنه که همیشه مریض و پیر و فرسوده باشه بلافاصله اونها هم میدیدن و باور میکردن که ما هم پیر میشیم و جسم ما افت خواهد کرد و مریض میشیم یعنی یک باور ازکسانی از خارج وارد جمع ایزوله اونها شده و باور و روحیه اونها رو دگرگون میکنه و تاثیر میپذیرن . یعنی در اصل برمیگردیم به گفته استاد که همه چی باوره و مخصوصا که در این مجتمع شلوغ انسانی که ما در اون زندگی می‌کنیم و خبرها از طریق رسانه ها بسرعت برق منتشر میشه کافیه فقط بگن که سن مفید و اوج قدرت ورزشکاری 25 تا 27 سال هست این باور و کافیه بهترین ورزشکار و قهرمانی بشنوه و اینو باور کنه .بعد خواهیم دید که چی میشه مخصوصا اگه این گفته رو بپذیرن و باور کنن و بدتر قانونی در دنیای ورزش و مسابقات آدمها میزارن مثلا در فوتبال سن 40 ساله رو با تیم جوان فوتبال راه ندن دیگه اون قهرمان 40 ساله بدتر خورد میشه و این باور کاری میکنه که خودشو پیر و پیشکسوت بدونه و دیگه شور و اشتیاق همیشگی رو برای تمرین نداره حتی اگه در ابتدای این باور بدنی کاملا سالم و عضلانی داشته باشه کم کم اوفت میکنه و روحیشو میباره. پس سن فقط یک عدده و این باور هستش که اجتماع آدمی منتشرش میکنه و حتی به صورت قوانین سنی اونو اجرا میکنه . در کل کسیکه باور اجتماع و دیگران رو نپذیره میتونه متفاوت از اونها باشه چه از لحاظ بدنی و چه از لحاظ ثروت و سلامتی و معنویت.

    خداروشکر میکنم که امروز فایل سفرنامه حاوی سوال بود و اگاهیمو بالا برد و نظرات دوستان رو هم خوندم .

    ازاستاد هم سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 653 روز

    سلام و درود بی کران خدمت دوستان ،،

    واوو واووو آقا این کلیپ من از امروز به بعد باید حتماً هر روز ببینم و گوش بدم ،، واقعاً کلام کلام الهی حس و حالش رنگ و بوش همه چیش همه چیه این کلیپ توحیدی و بی نظیر بی نظیر ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که داری باهام حرف میزنی خدایا صد هزار مرتبه شکرت که من لایق شنیدن صحبت هات هستم ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که اینقدر مهربووووووووونی ،، خدای من ای مالک تمام زندگی و جهان هستی ،، از بعد از این کلیپ باید بگم خدای من تمام هستی منه خدای من درختان بی نظیر که هر روز میبینم ، خدای من آسمان فوق العاده زیباست ، خدای من این پروانه های شاهکارن که میلیون ها رنگ تشکیل شدن ، خدای من عشق منه خدای من خورشید و گرمای فوق‌العاده اش که تمام هستی رو تغذیه میکنه خدای من هوای بی نظیر و نسیم دل انگیز بهاری منه ، خدای من پول و ثروت منه ، خدای من رزق و روزی غذای منه ، خدای من نوشیدنی های منه ، خدای من پرندگان و جانداران بی نظیر جهان هستی منه ، خدای من زمان منه ، خدای من مکان منه ، خدای من شغل و حرفه و کسب و کار منه ، خدای من تمام جامدات و اشیا و نباتات این جهان هستی منه ، خدای من خانواده منه ، خدای من دوستان منه ، خدای من نور دل و دیده منه ، خدای من روشنایی و تاریکی منه ، خدای من خوبی و بدی منه ، من خدای خودم هستم و خدای من من هستم ، خدای من فعل و عملکرد منه که بر میگرده به سمت خودم ،

    این جهان کوه است و فعل ما ندا ، باز میگردد نداها را صدا ،،

    الله اکبر ،،

    خدای من بزرگ است

    من نیز بزرگ هستم ،

    چقدر این نامه 31 حضرت علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام رو دوستدارم

    حضرت میفرماید یادت نره که خداوند به اندازه ی نیتت بهت عطا میکنه ها ،،

    دعا کلید تمام گنجینه های الهی که خدا این کلید رایگان در اختیارتو قرار داده چون کریم مطلق ، ولی به اندازه ای که باورش کنی بهت عطا میکنه ،،

    خدای مهربون من ای خالق من ای صاحب تمام زندگی من صد هزار مرتبه شکرت برای این حس قشنگی که تا حست میکنم توی وجودم بی اختیار اشک های ذوق از چشمام سرازیر میشه ،، خداااااااای من عاشق منه ، منم عاشق خدامم ،،

    خدای من فقط و فقط و فقط خوبی و قشنگی و رفاه و آرامش و ثررررروت و برکت و نعمت و عشق و صفا و لذت و تمام چیزای خوب تو زندگی من سر راه من قرار میده ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که میتونم حست کنم ، میتونم لمست کنم ، گرمای عشقت امید و توان زندگیمه،،

    جواب سوال استاد عزیزم ؛ چون تا یاد دارن این افراد دیدن و شنیدن و ورودی ذهنشون این بوده که آقا چهل سالمون بشه سی سالمون بشه دیگه نمیتونیما این براشون باور شده این براشون به اصطلاح توی ذهنشون جا انداخته محیط و ورودیهاشون که تهش اینه و کسی که ورودیهای خودشو بازیکنی که خودشو از درون ساخته که من تا زمانی که خودم اراده کنم هر کاری بخوام انجام میدم و محدودیت من دست خودم نه سن و شرایط و محیط ،، این دلیل ادامه دادن و تسلیم شرایط نشدن شون از نظر من ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای شناخت روز افزون خودت خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت این ساید مقدس و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز ،، مرسییییییییی خداجونم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سید محمد رضا موسوی گفته:
      مدت عضویت: 653 روز

      سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،

      سلام و درود خدمت آرمی بزرگ عباس منش ،،

      خداوند انرژی جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ، خداوند توی من توی وجود تو ، و هر آنچه که وجود دارد جلری و ساری است ،،

      فوق العاده زیبا بود این مثال استاد عزیزم در مورد حضرت ابراهیم ( دوست خدا ) واقعاً چه مقامی از عین خفن تر و زیبا تر ،،

      ابراهیم میشناسی ؟! کدوم ابراهیم ؟؟

      دوست خدا ،،

      الله اکبر ،،

      الله اکبر ،،

      خداجونم تو خیلی کارت درسته ،،

      مخلوقاتت ،، اشرف مخلوقاتت انقدر پتانسیل تو وجودش قرار دادی از بَدو تولد که صداش بزنن دوست خدا ،،

      یا الله ،،

      اصلاً تمام بند بند وجود انسان به وَجد میاد ،،

      این همون خداسا ،، همون که توی سخایا یادت میره هست ،،

      همون که ادای حال بدا رو در میاری فکر میکنی تنهایی ،،

      محمد رضا خان این همون خداست که همین چند ساعت پیش دلت گرفته بود هیچکس نبود باهاش حرف بزنی حتی اونیم که براش نوشتی اصلا محلت نزاشت الان چطور باهات عشق بازی میکنه چند ساعته اصلا نفهمیدی چطور زمان گذشت شاید پنج شیش ساعت تو سایتی پسر همینطور دارم عشق پشت عشق میخونم و مینویسم ای جانم ،،

      چه کامنتایی برام نوشتی خداجونم ،، چه کامنتایی برای خودت به زبونم آوردی بنویسم ،، بچه هام عشق کنن بابا ،،

      این سایت ، سایت دل ،، سایت عشق ،، وقتی فکر میکنم چقدر حال خوشگل و چقدر کامنتهای طلایی دیگه مونده که باید بخونم باید بنویسم اصلا جووون میگیرم ،،

      آره بابایی ،، آره ،، فرمون کل زندگیم دست توعه ای تنها صاحب و مالک تمام زندگی من ،،

      سلطان خودتی ،،

      فرمانروا تویی ،،

      آی جونم به این همه عشقت ،، این همه هدایتت ،،

      چی عشق بازی میکنی ،،

      سلام و درود بر نور آسمانها و زمین ،،

      الله نور السماوات والارض ،،

      خدا همه چیز ،،

      همه چیز خداست ،،

      خدایا شکرت ،،

      خدااااااجونم شکرت ،،

      خیلییییی مهربونی ،،

      خیلیییی کریمی ،،

      خدایا صد هزار مرتبه شکرت که توی همه چیز خودتو بهم نشون میدی ،،

      خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای حضور لحظه به لحظه ات تو زندگیم ،،

      خدایا منو تا لحظه وصالم به وجود نازنینت تو آغوشت حفظ کن ،،

      عشقتم خداجونم ،،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم

    روز 84 ام سفرنامه

    هزاران مرتبه شکر برای این فایل فوق العاده و برای اینکه ارادم شدی خداجون و این لحظاتی شدی که این آگاهی ها رو بشنوم

    استاد جانم امروز تضادی رو احساس کردم و فقط داشتم با خدا حرف میزدم من که میدونم اینا رو خودم به وجود اوردم و فقط خودم عاملش هستم و از اونجایی که تو گفتی فقط خودمم میتونم درستش کنم

    پس به من بگو چجوری

    یعنی فقط میپرسیدم چجوری

    و همینطور تو دلم امید داشتم که حتما میرم خونه و فایل امروز روزشمار رو میبینم و حتما احساسم بهتر میشه

    حتما آگاهی ای کسب می کنم که حالم رو خوب می کنه یه نوع هدایت یه راهنمایی

    و همش مدام خداوند با من حرف میزد که حالا میری فایل رو میبینی و حالت بهتر میشه

    خیلی خیلی خیلی تقوا کردم و سعی کردم فقط و فقط به دنبال هدایت و راهنمایی باشم از جانب الله که چجوری باید فیکسش کنم

    وقتی خونه اومدم و این فایل رو دیدم همینطور کم کم حالم خوب میشد

    و اونجایی که گفتین وقتی باور داشته باشیم خداوند با ما حرف میزنه و هدایتمون می کنه

    منم گفتم آره واقعا همینطوره برای من که تا الان همینطور بوده و این دیگه شده باورم

    که خداوند هر لحظه من رو به بهترین شکل هدایت می کنه

    خداوند هر لحظه جواب خواسته هام رو میده و خوشحالم می کنه (این خواسته هر چیزی میتونه باشه، حتی علامت سوال راجع به چیزی، حتی همین که بگم خداجون احساسم خوب کن، و بعدش دیگه همه چی حله)

    همون لحظه گفتم آره درسته خداوند به شکل های مختلف با من حرف زده، و حتی وقتی گوش نکردم بارها همون جواب رو فرستاده، بارها

    و بعد که ویدیو رو استپ کردم، و باز پرسیدم خداجون چیکار کنم که حل بشه، صدا اومد عطار روشن، برو فایل های نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش رو ببین، و این دقیقا همون چیزی بود که بصورت هدایتی از زبان خواهرم شنیدم که گفت باید نتایج دوستان از آموزه ها فایل های عطار روشن رو ببینی، منم از اونموقع پشت گوش انداختم با اینکه در دفترم نوشتم که باید ببینم

    خلاصه امروز وسط همین فایل که سوال پرسیدم، چون به قول استاد کاری که دوست داری رو شروع کن، که من شروع مکردم به لطف الله، باورها رو بساز، که به لطف الله دارم یاد میگیرم و به کار میبرم تا جایی که میتونم، وو آرام باش، که من با این فایل آرام شدم، و بعد که سوال پرسیدم، هدایت ها به موقع اومدن، فقط شنیدم عطار روشن

    و چقدر خوشحال شدم که خداوند مثل همیشه حی و حاضر و در حال هدایت منه و این قضیه هیچ تمومی نداره و همیشگیه

    خدارو شکر برای این فایل فوق العاده برای صحبت های عالی استاد عزیزم

    واقعا هر چی بیشتر خداوند رو تجربه می کنیم و اون انرژی رو تجربه می کنیم، زبان از بیانش قاصره و فقط میتونم بگم، خداجون من حست می کنم، عاشقتم و شکرت بازم بیشتر از اینا، از اینا بیشتر :) گاهی وقتا که یه سری نتایج فقط به خاطر تغییر دادن نگاهم و افکارم اونم با هدایت الله، رخ میده، همش میگم باباااااا تو چرا اینقدر خوبی؟ چطوری میتونی اینقدر خوب باشی؟ :))

    و

    من باور دارم خداوند تمام راه ها رو به تمام بندگانش نشون میده و همه رو هدایت و راهنمایی و کمک می کنه

    خداوند با همه حرف میزنه

    هر چیزی هر کاری که دوست داری رو شروع کن، باور هم داشته باش، آرام باش، لذت ببر، در زمان مناسبش بت الهام میشه، هدایت میشی

    خداوند همیشه با منه، همیشه همراه منه، و خداوند منبع تمام ثروت ها و رزق های جهانه

    و هر الهام و هدایتی که به هر چیزی و هر کسی میشه، در حد و اندازه مدار فعلی فرده، در حد و اندازه فهمش و درکش و پیاده سازیش و انجامش و در حد توانایی های اون لحظه است، و الهامات اون لحظه مناسب ترین و بهترین برای اون وضعیت و اون حالت هستند و همینطور که فرد پیشرفت می کنه و در حال بهتر شدنه، الهاماتی که دریافت می کنه هم در همون حد و اندازه هستند.

    پس قانون تکامل رو به یاد داشته باشیم.

    من عاشقتم خداجوووووونم

    من عاشقتم اسماء که امروز عالی عمل کردی

    من عاشقتونم استاد جانم و مریم جانم

    من عاشقتونم دوستان خوبم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: