خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

بعضی وقت‌ها، در حالیکه در اتاق گرم نشسته‌ و چای می‌نوشیم‌ و اشتباهات‌مان را از یاد برده‌ایم‌، خیلی راحت واکنش‌ها و تصمیمات فردی را قضاوت می‌کنیم و به او برچسب  ترسو‌، بی‌رحم‌، خائن و…. می‌زنیم که‌، در سرما و یخبندان، گرفتار گرگ‌های وحشی شده است.

در حالیکه تا به حال بدهکار نبوده‌ایم‌، خیلی راحت تصمیمات و ایده‌های غیر منطقی فردی را قضاوت می‌کنیم که در شرایط دشوار بدهکاری و فشار طلبکارها‌، مجبور به انجام چنین واکنش‌هایی شده است.

در حالیکه نه چیزی از جنگ می‌دانیم‌، نه حتی یک تصمیم سرنوشت ساز گرفته‌ایم‌، از پشت میزمان و فقط با کلیک چند دکمه در کیبورد کامیپوتر‌، فعالیت‌ها و تلاش‌های افرادی را به باد انتقاد می‌گیریم و قضاوت می‌کنیم که‌، در شرایط دشوار و غافلگیرانه جنگ و با حداقل امکانات‌، مجبور به اخذ تصمیماتی شده‌اند.

‌‌هرچقدر دستاوردهای فردی کمتر باشد‌، راحت تر دیگران را قضاوت می‌کند. هرچقدر خودش مسائل کمتری را حل کرده‌ باشد‌، بیشتر از روشهای دیگران برای حل مسائل‌، انتقاد می‌کند.

ما جای آدمهایی که قرار است قضاوت‌شان کنیم‌، نیستیم و شرایط آنها را نداشتیم‌، اما بارها‌ مرتکب خطاهای متعدد شده‌ایم‌، تصمیمات غیر عاقلانه گرفته‌ایم‌، کارهای غیر منطقی انجام داده‌ایم.

باید از خودت بپرسی:

«اگر در شرایط منفورترین و بدترین آدم تاریخ قرار می‌گرفتم و بحران‌هایی را از سر می‌گذراندم که او تجربه کرده‌، آیا می‌توانم ادعا کنم که می‌توانستم عملکرد بهتری داشته باشم؟

آیا می‌توانم خودم را آنقدر وارسته‌، بدون خطا و معصوم بدانم که‌، اگر صاحب قدرت بودم‌، هرگز اشتباهات آن صاحب منصب را تکرار نمی‌کردم؟»

حقیقت این است که: همه ما آدمها‌، در شرایطی خاص مرتکب اشتباهاتی می‌شویم‌، ناراحت و عصبانی می‌شویم‌، از عهده کنترل ذهن‌مان بر نمی‌آییم و دست به اقدامات غیر عاقلانه‌ای می‌زنیم و بعدها که‌ به آن رفتارها فکر می‌کنیم‌، نمی‌توانیم درک کنیم که‌، با چه عقل و منطقی به چنین نتیجه‌ای رسیدیم!.

یعنی حتی نمی‌توانیم خودمان را دوباره در شرایط گذشته خودمان قرار دهیم‌،

ما حتی توان قضاوت صحیح درباره خودمان را هم نداریم‌، چه برسد به قضاوت شرایطی که حتی در آن نبوده‌ایم!

اگر بتوانیم خود را در شرایط آن آدمها قرار دهیم‌، اگر هنگام قضاوت آدمها‌، بتوانیم به خود بگوییم:

«من چنین شرایطی را نمی‌شناسم اما می‌دانم که بارها مرتکب اشتباه شده‌ام»

و اگر همزمان‌، اشتباهات گذشته‌‌ خود را نیز به خاطر بیاوریم‌، و مهم‌تر از همه به یاد داشته باشیم تصمیمات آدمها هیچ تأثیری در زندگی‌ما ندارد‌، بلکه زندگی ما حاصل فرکانس‌های خودمان است‌، آنوقت با جدّیت بیشتری قضاوت را خط قرمز زندگی‌مان می‌دانیم.

و همانگونه که خودمان را بخشیدیم و به خودمان آسان گرفتیم‌ و خطاهامان را تبرئه کردیم، به دیگران هم آسان می‌گیریم.

هرچه خودمان و دیگران را کمتر قضاوت کنیم‌، هرچه نگاه مهربانانه‌تری نسبت به خودمان‌، آدمها و شرایطی که در آن قرار می‌گیریم داشته باشیم‌، برایمان منطقی می‌شود که:

این اجتناب ناپذیر است که هر انسانی در شرایطی مجبور به اخذ تصمیماتی شود که‌، بعدا وقتی شرایط تغییر می‌کند‌، آن تصمیم اشتباه به نظر می‌رسد. پس نباید به خودمان حق قضاوت آن شرایط را بدهیم و با جنین جریاناتی همراه و هم‌داستان شویم.

هرچه این شیوه نگرش را تبدیل به عادت زندگی‌مان نماییم‌‌، هرچه به دنبال تمرکز بر نکات مثبتِ هر اتفاق و انسانی باشیم‌، بیشتر از نگاه خداوند به دنیا نگاه می‌کنیم‌، خداگونه تر عمل می‌کنیم و با کل زندگی در صلح و هماهنگی قرار می‌گیریم و به خودشناسی و خداشناسی نزدیک‌تر می‌شویم.


نکته مهم:

این فایل حاوی نکات مهمی درباره رسیدن به خودشناسی است که  در این نوشته فقط یکی از نکات آن توضیح داده شد.

برای درک بهتر مطالب‌، حتماً فایل صوتی یا تصویری را ببینید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    436MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران
    33MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محبوبه رحیمی» در این صفحه: 1
  1. -
    محبوبه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 3075 روز

    سلام استاد عزیزم؛ ممنون از حرفهای خوب و عالیتون! ممنون از این همه صداقتتون!! و من عامل موفقیت شما رو در این همه صداقت میبینم ؛ شما خودِ خودتون هستین! ممنون که با این فایل صادقانه کمکم کردین که اینقدر به خودم سخت نگیرم! اینکه من شاگرد استاد عباسمنش هستم..! و اینکه داره چند سال میشه که از قوانین آگاه میشم، ولی هنوز عصبانی میشم!؟ هنوز نمیتونم ذهنم رو کنترل منم؟! هنوز نمیتونم درهمه ی لحظات احساسم رو خوب نگه دارم؟! چرا نمیتونم هرلحظه شاد و پرانرژی باشم؟! وااای همش لز بس میخوام مراقب خودم و افکارم باشم گاهی می‌دیدیم ذهن از این طریق قشنگ کنترلم رو بدست گرفته و من در خیال خام کنترل ذهن دارم سعی بی ثمر میکنم ( شرک در دل مومن مثل حرکت مورچه ای سیاه در دل تاریکی شب، بر روی سنگ سیاه هست!!؟؟)

    وای که چقدر این فایلتون بهم کمک کرد و به خودم تلنگر زدم ؛ محبوبه ببین خودِ استادت که دیگه استاد هست و چندین ساله که داره روی خودش کار میکنه، میگه هنوز کامل نیست!!! تو هم اینقدر خودت رو قضاوت نکن!! زندگی رو زندگی کن!! این قوانین برای لذت تو هست!! جدی نباش کمی هم با خودت مسخرگی کن!! به خودت بخند و با بخشیدن و خندیدن به خودت و امید بهتر شدن جلو برو…!!

    ممنونم استاد که صادقانه و صمیمانه با ما حرف میزنین و هدایت میشین و هدایت میکنید!!!

    ممنون که یادم میدین خودم باشم، و نگران نباشم که اشتباه میکنم! و نترسم از حرف نزدیکانم که تو که مثلا داری روی خودت کار می‌کنی که از همه بدتری!! آره گاهی از همه بدتر میشم!! ولی خدا رو هزار بار شکر میکنم که یاد گرفتم اشتباهم رو میفهمم و همونجا از خدا تشکر میکنم که آگاه به رفتارم هستم و تلاش میکنم تغییر کنم و البته ایمان دارم که صصددرصد موفق خواهم شد و بعد از طی کردن تکاملم به محبوبه ی دلخواهم بدل خواهم شد!! و البته این تکامل ادامه خواهد داشت هر روز بهتراز دیروز و هرلحظه شادتر و موفق تر از لحظه ی قبل!!!

    خدایا ممنونم ممنونم ممنونم که هستی و هدایتم میکنی به شیوه های گوناگون و یادم میدهی که راحت تر و شادتر زندگی کنم و لذت ببرم که هستم و خلق و تجربه میکنم خودِ حقیقی ام را!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: