با اینکه در تمام طول زندگی، رد پای واضح قانون تکامل را در اطرافمان میبینیم، اما باز هم برای زودتر رسیدن به مقصد، عجله میکنیم.
مثلا:
می خواهیم یک شبه ثروتمند شویم. میخواهیم با چند روز ورزش کردن، لاغر شویم. با چند بار کلاس رفتن و تمرین کردن، زبان بیاموزیم و با گوش دادن چند فایل، فضای شرک آلود ذهنمان که حاصل باورهای محدودکننده در طی سالیان است، یک شبه توحیدی شود.
سپس به خاطر تقلا برای دور زدن قانون تکامل، از مسیر گمراه میشویم، وزنمان کم نمیشود، زبانمان خوب نمیشود، در کنکور قبول نمیشویم و صرف آنهمه پول قرضی برای گسترش یکباره کسب و کار و زود پولدار شدن، نه تنها پولدارمان نمیکند، بلکه بدهکارتر از قبل هم میشویم. یعنی به خاطر تقلا کردن و نتیجه نگرفتن، امیدمان ناامید میشود، عزت نفسمان از دست میرود و ایمانمان به این تردید تبدیل میشود که: «قانون برای من جواب نمیدهد».
این نتیجه دور زدن قانون تکامل است.
سار و کار جهان و قانون ثابتی که بر این ساختار تعبیه شده این است که:
تمام موفقیتهای تو نیازمند شکل گرفتن باورهای هماهنگ با آن خواسته ها و تثبیتِ آن باورها در برنامه ی ذهنت است.
باورهای قدرتمندکننده ی جدیدِ تو در طی فرایندی تکاملی و با تکرار و استمرارِ یک مسیر درست شکل میگیرند. یعنی زنجیره ای از ورودی های مناسب که ذهنت را تغذبه کند و موجب سلسله ای متوالی از تصمیمات هم جهت با خواسته ات و اجرای آنها در عمل بشود و تو فقط میتوانی به یک مدار فرکانسیِ بالاتر از فرکانس فعلیات، دسترسی داشته باشی.
جهان هرگز اجازه دسترسی به فرکانسهای بالاتر را به تو نمیدهد وقتی هنوز در مدار فعلی ات به ثبات نرسیده ای و با نتایج فعلی ات راحت نشده ای؛
به همین دلیل وقتی تلاش میکنی تا قانون تکامل را نادیده بگیری، مثل این است که، بدون ورزش و آمادگی قبلی، وزنهای سنگین برمیداری و با دست خود چنان صدمهای به بدنت میزنی که، باقیمانده زندگیات با مشکلاتی مثل: کمر درد و صرف هزینه و صرف زمان بسیار در مسیر دکتر و دوا میگذرد.
مسیری که با قانون تکامل طی میشود، مسیر تقلا کردن برای زودتر پولدار شدن، زودتر لاغر شدن، زودتر یافتن عشق زندگیات و… نیست، بلکه مسیر توکل و تسلیم بودن در برابر خداوند است تا فکر خدا را بخوانی و اجازه دهی کارها را به شیوه سادهی خداوند (هماهنگی با قوانین) انجام شود.
در طی چند وقت اخیر که متمرکز بر آمادهسازی دوره قرآن بودم، دوست داشتم دورهای آماده شود که به بهبود تمام جنبههای زندگی بپردازد. خصوصاً از آنجا که به اهمیت درک و رعایت قانون تکامل واقف هستم، مرتب از خود میپرسیدم:
«چگونه قانون تکامل را در هر ذرّه از روند آموزشهای این دوره بگنجانم تا نتایجی پایدار و با ثبات در تمام جنبههای زندگی ایجاد شود و خواستهها به صورت طبیعی و بدیهی وارد زندگیمان شود»
«دوره ۱۲ قدم»، در پاسخ به این سؤال به من الهام شد تا، ۱۲ ماه با هم در این مسیر بمانیم.
۱۲ ماه، فرصت مناسبی است تا با اجرای قانون تکامل، وارد مدار بالاتری شوی، در آن مدار به ثبات فرکانسی برسی و سپس به مدار بالاتر صعود کنی.
۱۲ ماه فرصت مناسبی است تا، تغییری بنیادین در باورها و عادتهای رفتاریات ایجاد نمایی و اجازه دهی باورهای قدرتمندکنندهی جدید، ثروت و فراوانی بیشتر، روابط عاشقانهتر، جسم سالم تر و آرامش بیشتر را وارد زندگیات نماید.
«۱۲ قدم»، بیشتر از آنچه یک دورهی آموزشی باشد، یک سبک جدید از زندگی در شرایط دلخواه است.
تمرینات و آموزشهای این دوره با فرمتی نوآورانه به نحوی طراحی شده که، از ابتدای هر روز فرکانسها را تنظیم و همراستا با خواستههایت قرار میدهد.
و به این ترتیب با یک سال مدوامت هر روز بر این روند، باورهای قدرتمندکنندهای در وجودت ساخته میشود.
و ذهنت را برای ثروت، عشق در روابط و سلامتی در جسم و جانت برنامهریزی میکند و نتایجات را در تمام جنبههای زندگیات، به صورت واضح تغییر میدهد.
به همین دلیل وقتی در پایان سال به زندگیات نگاه میکنی:
به وضوح متوجه افزایش چندبرابری درآمدت میشوی.
متوجه حضور مشتریهای راحت و باکیفیت تر و افزایش فروش، در کسب و کارت میشوی.
متوجه ایدههای الهام شدهای میشوی که، فرصتها و بازارهایی را به کسب و کارت جذب میکند که، اینهمه سال از چشمت پنهان مانده بود.
متوجه تغییرات واضح در وضعیت سلامتی جسمانیات و حذف مسیر مطب دکتر و داروخانه، از زندگیات میشوی و جای خالی داروها را در یخچال یا قفسه آشپزخانهات میبینی
متوجه عشق و آرامش در فضای خانهات و کیفیت ارتباطی میشوی که، با همسر، فرزند و دوستانت داری و همان زندگیای را تجربه میکنی که، همیشه میخواستی.
هر ماه یک قدم از این دوره برگزار میشود و هر قدم شامل:
چک آپ فرکانسی
تمرکز بر نکات مثبت
چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن
پاسخ به سوالات اساسی همراهان
تمرین عملی هر قدم
تنظیم مسیر با ستاره قطبی
در هر قدم، مرتباً چک آپهای فرکانسی در تمام جنبهها انجام میشود تا، متوجه تغییر فرکانسهایت بشوی و ارتباط میان «فرکانسهای جدید»را با «نتایج جدیدی که وارد زندگیات میشود» درک کنی.
و مهمتر از همه، وقتی در قدم ۱۲ ام، وضعیت زندگیات در تمام جنبهها را با، وضعیتات در شروع اولین قدم مقایسه میکنی متوجه میشوی که:
از لحاظ سلامتی، توانایی مالیات برای برآوردن خواستههایت، کیفیت خانه و وسایل زندگیات، کیفیت آرامش و عشقی که در روابط ات تجربه میکنی و میزان رابطهات با خداوند آنقدر تغییر کرده که، کاملاً با آدم قبلی غریبه شدهای.
آنوقت قدرت باورها را در خلق اتفاقات درک میکنی. یعنی وقتی میبینی به خاطر مداومت هر روزهات بر اجرای آگاهیهای این دوره و جدی گرفتن انجام تمریناتش، فقط در عرض یک سال، این حجم از تغییرات در زندگیات ایجاد شده که بیش از مجموع موفقیتهای تمام طول زندگیات است، آنوقت دیگر نمیتوانی به شیوهی دیگری زندگی کنی.
این همان تغییر در شخصیت و عادتهای رفتاری است که، من از آن حرف میزنم.
نکات مهم:
- برای کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره ۱۲ قدم، فایل «آگاهی های قدم اول | دوره 12 قدم در یک نگاه» را دانلود و گوش دهید. در این فایل استاد عباسمنش درباره آگاهی هایی صحبت می کند که در جلسات این دوره می آموزید.
- دوره قرآن نیز در محتوای قدمهای این دوره گنجانده شده است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD222MB18 دقیقه
- فایل صوتی «قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه17MB18 دقیقه
سلام استاد جانم
سلام استاد قشنگم
سلام مرد تکامل
استاد جانم حرفاتون هر چقدر هم که از روش بگذره باز هم تازگی داره. باز هم هر دفعه آدم آگاهی های جدیدی رو یاد میگیره. هر دفعه کامل تر میشه.
در زیست شناسی تکامل یعنی تغییر در مدت زمان. نه به معنی کامل شدن.
یعنی چی؟
یعنی ممکنه که فردی باور های اشتباهی داشته باشه و بخواد که اونهارو درست کنه و با باور های درست جایگزینشون کنه. اگر که تکامل به معنی کامل شدن بود، اون آدم باور های اشتباهش هر روز اشتباه تر میشد تا به سر حد اشتباهی برسه. اما تکامل به تغییر، باعث میشه که اون فرد در جهت رشد و بهبودی، باورهاش تغییر بکنه و طی مدتی بتونه اونها رو با باور های درست جایگزین بکنه.
تکامل باعث شده تا از ابتدای خلقت جهان، مرتب عناصر تغییر کرده و با هم ترکیب بشن، مدام گونه های جدید تشکیل بشن تا پس از مدت های طولانی انسان تشکیل بشه.
خیلی ها مخالف این هستند. میگن که فقط حضرت آدم و حوا بودن و بچه دار شدن و بچه هاشون با هم ازدواج کردن و همینطور دو به دو ازدواج کردن تا این بشر کنونی شکل گرفته،
اما تحقیقا نشان میده که اگه فرزندان آدم با هم ازدواج کرده بودن، پس الان انسان میبایست کودن و ناقص العقل میبود. چون از لحاظ ژنتیکی باعث عقب ماندگی میشد. پس الان که انسان سالمه، میشه به این پی برد که اونها با هم ازدواج نکردن.
از طرفی دیگر در اسلام ازدواج با محارم حرامه. قانونه و برای هیچ کس هم استثنا نداره، پس اگر فرزندان آدم با هم ازدواج میکردن، ببخشید ببخشید شرمنده،
تمام انسانها حرام زاده میشدن.
پس از روی این موضوع هم میشه پی برد که فقط آدم و حوا نبودن.
بلکه انسانهای دیگه ای هم بودن که فرزندان آدم با اونها ازدواج کردند.
حالا اون انسان لزوما خیلی پیشرفته و کامل نبوده، کلا خیلی که باشه، انسان ۱ میلیون سال قدمت داره، ولی همینم زمان خیلی زیادیه. پس قطعا اون انسان تا کنون دچار کلی تغییرات شده و به شکل امروزی درآمده.
دوباره بریم سر زیست شناسی، در مطالعاتی در مورد اندام های حیوانات، مشخص شد که حیوانات هم مانند انسان دست دارند. منتهی این دست ها مدام دچار تغییر شدن و کاربردشون فرق کرده و تبدیل شده مثلا به بال پرنده، باله ی دلفین، پای چهار پایان و….
تکامل همه چیزه. حتی من خودم توی این هفته گذشته مثالهایی فوق العاده عینی دیدم برای قانون تکامل که الان بشون برمیگردم واقعا میبینم که همه چیز تکامله.
مثلا هفته پیش جاتون خالی ما مرغ گرفته بودیم برای جوجه. بعد مواد و آبلیمو بهش زدیم و زمان نسبتا کمی موند. بعد هم من خودم رفتم تا کبابش کنم. راستیاتش حوصله نداشتم صبر کنم، نمیدونم چرا ولی هر چی بود انگار کار داشتم. گفتم میرم آتیشو زیاد میکنم یه ۱۰ دقیقه بیش تر طول نکشه و بپزه. خلاصه بردم و روی آتیش زیاد گذاشتم و بعد از ده دقیقه دیدم روش که به نظر پخته که هیچی، سوخته میاد. گفتم حتما مغز پخت شده.
بعد بردم و دیدیم که ای دل غافل، خامه.
من گفتم من واسه خودمو میبرم دوباره بپزم.
بردم و ایندفعه از اون ور بوم افتادم پایین. گذاشتم روی آتیشو خیلی بیخیال نشستم و یه نیم ساعتی طول کشید.
بعد یه نگاه انداختم دیدم که به به.
این دفعه دیگه کربن خالص تحویل گرفتم.
اومد تا رسیدیم به چند شب پیش که از اون جوجه ها مونده بود منتهی نپخته و توی مواد مونده،
اول اینکه نرم شده بود عین پنبه.
دوم اینکه تمام مواد و اون آبلیموی تازه تا توی مغزش رفته بود. دهنم دوباره داره آب میوفته.
رفتم و ایندفعه زیرشو خیلی کم کردم و گذاشتن فکر کنم حدودا ۳۰ دقیقه ای واسه خودش پخت.
آخ آخ آخ جاتون واقعا خالی بود. به خدا اون لحظه تو این فکر بودم که عجب چیزی شده جای همه خالی.
نرم، خوشمزه، طعم دار، خوش رنگ، از همه مهمتر، آبلیمو خورده و خلاصه بینظیر بود واقعا. خدایاشکرت.
مثال دومش این بود که من تصمیم گرفتم برم توی پارک و از پل خواجو شروع کنم و یه مسافت خیلی زیادی رو بدوم، و همونو هم بدوم برگردم.
این در حالی بود که من خیلی وقت بود سنگین ندویده بودم.
رفتم و یه ۲۰ کیلومتری خلاصه دویدم و برگشتم خیلی هم خوب بودا.
نکته ی مهمش میدونید چی بود، این که من میخواستم یکی دو کیلو از وزنمو بیارم پایین(آخه بین خودمون بمونه ها، یه ذره این چند وقته پر خوری کردم)
ولی خب مشکل اینجا بود که میخواستم توی یه روز کم کنم.
نتیجش چی شد حالا.
فردا صبحش من آزمون داشتم و به خیال خودم ورزش کرده و سرحال میرم آزمونم رو عالی میدم،
صبح که چشمامو باز کردم، اولا که از خواب داشتم میمردم، دوم اینکه میخواستم بلند بشم، بعد از هر طرف هرچی زور میزدم، تکون نمیخوردم، اصلا هیچی. از بالا تا پایین بدنم گرفته بود.
هیچی دیگه با کلی جر و بحث تو همون حالت دراز کش تصمیم گرفتم نرم دیگه.
حالا درستش چی بود،
این بود که من اون روز میرفتم و نیم ساعت میدویدم به مدت یک هفته، بعد از اون که عادت کردم، میکردمش ۴۵ دقیقه. بعدم هی افزایشش میدادم،
اما من میخواستم از همون روز اول دو ساعتو بدوم. دویدما. برای دویدنش آماده بودم. خیلی هم سنگین بود ولی خب واسه عوارضش آماده نبودم.
یکی دیگه این که الان فصل امتحانات ما شروع شده و خیلی از بچه ها بعضی از درس ها رو تا الان کلا بهش بی توجه بودن. بعد میخوان توی یکی دو روز جمعش کنن و نمره ی خیلی خوبی هم بگیرن. خب نتیجش شاید این بشه که بتونن شب امتحانی حالا واسه یه درس بعضا نمره بیست هم بگیرن، ولی به خدا اگه بعد از امتحان بلافاصله همون برگه رو بذاری جلوشون، شاید نصف نمره رو بیارن.
سر قانون تکامل که نمیشه کلاه گذاشت.
قانونو که نمیشه عوض کرد.
یا باید اجازه بدی تکامل طی بشه یا اینکه مجبور میشی تاوانشو پس بدی. و چه تاوان سنگین و بدیه.
چه تو گوشی محکم و درد ناکیه.
ولی خب به قول استاد گوهر گوی من،(راه درست، راه لذت بخشه. راه آرامه، نه راه تقلا و زجر)
و کاملا درسته. راه لذت بخش راه تکامله. راهیه که عجله توش نباشه. راهیه که از هر لحظش لذت ببری.
هر لحظشو بهترین لحظه عمرت بدونی.
بهترین نعمات رو به آسانی و با لذت بدست بیاری.
این راه درسته. واین جهان جای صلحه. جای اجرای قانون تکامله. جای دریافت بینهایت نعمته اونم به راحتی و با لذت. چون این حق الهی انسانه.
تمام چیز های خوب آسون بدست میان.
اگه باور این جمله برامون مشکله، معنیش این نیست که جمله اشکال داره، یعنی که ما اشکال داریم. باور های خودمون مشکل داره و باید اونقدر روش کار کنیم تا به راحتی بپذیره و مقاومتی نداشته باشه.
خدا رو شکر که به این راه هدایت شدم و لیاقتشو دارم که بینهایت نعمت رو به سادگی بدست بیارم. به آسانی. خود به خودی. به بهترین و آسون ترین شکل. به خداگونه ترین شکل.
خدایا شکرت.
خداوندا به راه راست هدایتمون کن. به راه کسانیکه به آنها نعمت دادی و نه کسانیکه بر آنها غضب کردی و نه گمراهان.
الهی آمین
شاد و پیروز و ثروتمند باشید.???????????
سلام دوست عزیزم
ممنونم از کامنت زیباتون
اتفاقا منم همین امروز نشانه ام همین فایله.
موفق باشید