«قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

با اینکه در تمام طول زندگی‌، رد پای واضح قانون تکامل را در اطرافمان می‌بینیم‌، اما باز هم برای زودتر رسیدن به مقصد‌، عجله می‌کنیم.

مثلا:

می خواهیم یک شبه ثروتمند شویم. می‌خواهیم با چند روز ورزش کردن‌، لاغر شویم. با چند بار کلاس رفتن و تمرین کردن‌، زبان بیاموزیم و با گوش دادن چند فایل‌، فضای شرک آلود ذهن‌مان که‌ حاصل باورهای محدودکننده در طی سالیان است‌، یک شبه توحیدی شود.

سپس به خاطر تقلا برای دور زدن قانون تکامل‌، از مسیر گمراه می‌شویم‌، وزن‌مان کم نمی‌شود‌، زبان‌مان خوب نمی‌شود‌، در کنکور قبول نمی‌شویم و صرف آنهمه پول قرضی برای گسترش یکباره کسب و کار و زود پولدار شدن‌، نه تنها پولدارمان نمی‌کند‌، بلکه بدهکارتر از قبل هم می‌شویم. یعنی به خاطر تقلا کردن و نتیجه نگرفتن‌، امیدمان ناامید می‌شود‌، عزت نفس‌مان از دست می‌رود و ایمان‌مان به این تردید تبدیل می‌شود که: «قانون برای من جواب نمی‌دهد».

این نتیجه دور زدن قانون تکامل است.

سار و کار جهان و قانون ثابتی که بر این ساختار تعبیه شده این است که:

تمام موفقیت‌های تو نیازمند شکل گرفتن باورهای هماهنگ با آن خواسته ها و تثبیتِ آن باورها در برنامه ی ذهنت است.

باورهای قدرتمندکننده ی جدیدِ تو در طی فرایندی تکاملی و با تکرار و استمرارِ یک مسیر درست شکل می‌گیرند. یعنی زنجیره ای از ورودی های مناسب که ذهنت را تغذبه کند و موجب سلسله ای متوالی از تصمیمات هم جهت با خواسته ات و اجرای آنها در عمل بشود و تو فقط می‌توانی به یک مدار فرکانسیِ بالاتر از فرکانس فعلی‌ات، دسترسی داشته باشی.

جهان هرگز اجازه دسترسی به فرکانس‌های بالاتر را به تو نمی‌دهد وقتی هنوز در مدار فعلی ات به ثبات نرسیده ای و با نتایج فعلی ات راحت نشده ای؛

به همین دلیل وقتی تلاش می‌کنی تا قانون تکامل را نادیده بگیری‌، مثل این است که‌، بدون ورزش و آمادگی قبلی‌، وزنه‌ای سنگین برمی‌داری و  با دست خود چنان صدمه‌ای به بدنت می‌زنی که‌، باقیمانده زندگی‌ات با مشکلاتی مثل: کمر درد و صرف هزینه و صرف زمان بسیار در مسیر دکتر و دوا می‌گذرد.

مسیری که با قانون تکامل طی می‌شود‌، مسیر تقلا کردن برای زودتر پولدار شدن‌‌، زودتر لاغر شدن‌، زودتر یافتن عشق زندگی‌ات و…  نیست‌، بلکه مسیر توکل و تسلیم بودن در برابر خداوند است تا فکر خدا را بخوانی و اجازه دهی کارها را به شیوه ساده‌ی خداوند (هماهنگی با قوانین) انجام شود.

در طی چند وقت اخیر که متمرکز بر آماده‌سازی دوره قرآن بودم‌، دوست داشتم دوره‌ای آماده شود که به بهبود تمام جنبه‌های زندگی بپردازد. خصوصاً از آنجا که به اهمیت درک و رعایت قانون تکامل واقف هستم‌، مرتب از خود می‌پرسیدم:

«چگونه قانون تکامل را در هر ذرّه از روند آموزش‌های این دوره بگنجانم تا‌ نتایجی پایدار و با ثبات در تمام جنبه‌های زندگی ایجاد شود و خواسته‌ها به صورت طبیعی و بدیهی وارد زندگی‌مان شود»

«دوره ۱۲ قدم»‌، در پاسخ به این سؤال به من الهام شد تا‌، ۱۲ ماه با هم در این مسیر بمانیم.

۱۲ ماه‌، فرصت مناسبی است تا با اجرای قانون تکامل‌، وارد مدار بالاتری شوی‌، در آن مدار به ثبات فرکانسی برسی و سپس به مدار بالاتر صعود کنی.

۱۲ ماه فرصت مناسبی است تا‌، تغییری بنیادین در باورها و  عادت‌های رفتاری‌ات ایجاد نمایی و اجازه دهی باورهای قدرتمندکننده‌ی جدید‌، ثروت و فراوانی بیشتر‌، روابط عاشقانه‌تر‌‌، جسم سالم تر و آرامش بیشتر را وارد زندگی‌ات نماید.

«۱۲ قدم»‌، بیشتر از آنچه یک دوره‌ی آموزشی باشد‌، یک سبک جدید از زندگی در شرایط دلخواه است. 

تمرینات و آموزش‌های این دوره با فرمتی نوآورانه به نحوی طراحی شده که، از ابتدای هر روز فرکانس‌ها را تنظیم و هم‌راستا با خواسته‌هایت قرار می‌دهد.

و به این ترتیب با یک سال مدوامت هر روز بر این روند‌، باورهای قدرتمندکننده‌ای در وجودت ساخته می‌شود.

و ذهنت را برای ثروت‌، عشق در روابط و سلامتی در جسم و جانت برنامه‌ریزی می‌کند و نتایج‌ات را در تمام جنبه‌های زندگی‌ات‌، به صورت واضح تغییر می‌دهد.

به همین دلیل وقتی در پایان سال به زندگی‌ات نگاه می‌کنی:

به وضوح متوجه افزایش چندبرابری درآمدت می‌شوی.

متوجه حضور مشتری‌های راحت و باکیفیت تر و افزایش فروش‌، در کسب و کارت می‌شوی.

متوجه ایده‌های الهام شده‌ای می‌شوی که‌، فرصت‌ها و بازارهایی را به کسب و کارت جذب می‌کند که‌، اینهمه سال از چشمت پنهان مانده بود.

متوجه تغییرات واضح در وضعیت سلامتی جسمانی‌ات و حذف مسیر مطب دکتر و داروخانه‌، از زندگی‌ات می‌شوی و جای خالی داروها را در یخچال یا قفسه آشپزخانه‌ات می‌بینی

متوجه عشق و آرامش در فضای خانه‌ات و کیفیت ارتباطی می‌شوی که‌، با همسر‌، فرزند و دوستانت داری‌ و همان زندگی‌ای را تجربه می‌کنی که‌، همیشه می‌خواستی.

هر ماه یک قدم از این دوره برگزار می‌شود و هر قدم شامل:

چک آپ فرکانسی
تمرکز بر نکات مثبت
چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن
پاسخ به سوالات اساسی همراهان
تمرین عملی هر قدم
تنظیم مسیر با ستاره قطبی

در هر قدم‌، مرتباً چک آپ‌های فرکانسی در تمام جنبه‌ها انجام می‌شود تا‌، متوجه تغییر فرکانس‌هایت بشوی و ارتباط میان «فرکانس‌های جدید»را با «نتایج جدیدی که وارد زندگی‌ات می‌شود» درک کنی.

و مهم‌تر از همه‌، وقتی در قدم ۱۲ ام‌، وضعیت زندگی‌ات در تمام جنبه‌ها را با‌، وضعیت‌ات در شروع اولین قدم مقایسه می‌کنی‌ متوجه می‌شوی که:

از لحاظ سلامتی‌، توانایی مالی‌ات برای برآوردن خواسته‌هایت، کیفیت خانه و وسایل زندگی‌ات‌، کیفیت آرامش و عشقی که در روابط‌ ات تجربه می‌کنی‌ و میزان رابطه‌ات با خداوند آنقدر تغییر کرده که‌، کاملاً با آدم قبلی غریبه شده‌ای‌.

آنوقت قدرت باورها را در خلق اتفاقات درک می‌کنی. یعنی وقتی می‌بینی به خاطر مداومت هر روزه‌ات بر اجرای آگاهی‌های این دوره و جدی گرفتن انجام تمریناتش‌، فقط در عرض یک سال‌، این حجم از تغییرات در زندگی‌ات ایجاد شده که بیش از مجموع موفقیت‌های تمام طول زندگی‌ات‌ است‌، آنوقت دیگر نمی‌توانی به شیوه‌ی دیگری زندگی کنی.

این همان تغییر در شخصیت و عادت‌های رفتاری است که‌، من از آن حرف می‌زنم.


نکات مهم:

  • برای کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره ۱۲ قدم‌، فایل «آگاهی های قدم اول | دوره 12 قدم در یک نگاه» را دانلود و گوش دهید. در این فایل استاد عباس‌منش درباره آگاهی هایی صحبت می کند که در جلسات این دوره می آموزید.
  • دوره قرآن نیز در محتوای قدم‌های این دوره گنجانده شده است.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    222MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

848 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عاطفه» در این صفحه: 1
  1. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ هشتاد و یکم

    استاد جانم من امروز صبح نوبت دندان پزشکی داشتم و از طرفی والدین ام کار اداری داشتند و بهشون قول داده بودم، کارشون رو اوکی میکنم.

    و چون ساعتش با هم تداخل داشت نمیدونستم باید چکار کنم.

    برای همین دیشب از خداوند درخواست کردم و ازش خواستم هدایتم کنه که صبح چه تصمیمی بگیرم.

    از طرفی به والدین ام قول داده بودم و درست نبود زیر قول ام بزنم، از طرفی دندانپزشک ام یسری روزهای خاص فقط تو کلینیک حضور داشت و اگر نمیرفتم موکول میشد به زمان دیگه ای.

    تصمیمی که خودم گرفته بودم این بود که برم دندان پزشکی، اعلام حضور کنم که نوبتم از دست نره و بعدش برم کار والدین ام انجام بدم و دوباره برگردم دندان پزشکی

    خلاصه من دیشب درخواست هدایتم رو نوشتم و دفترچه ام گذاشتم بالای سرم و خوابیدم.

    نصف شب بیدار شدم و بیخوابی ام افتاد.

    تو دلم گفتم چه عاملی داشت که بیدار شدم.

    خدا چکارم داشت ؟

    دیگه نشستم با خدای خودم مناجات کردم.

    ذهنم رو از نجواها دور کردم و…

    بعدش هدایت شدم به برنامه ی نشان (برنامه مسیریابی)

    رفتم داخل برنامه و آدرس اون جایی که قرار بود برای امور اداری والدین ام برم رو سرچ کردم و روی نقشه پیداش کردم.

    و یک راه آسان تر و راحت تر و کم ترافیک تر از چیزی که بلد بودم رو پیدا کردم.

    البته من که نه، اون نیرو این کار رو کرد.

    گفتم عههه چه جالب، من صبح میخواستم از فلان راه برم.

    حکمت بیدار شدنم این بوده هم ذهنم رو مرتب کنم و هم مسیر جدید رو کشف کنم. البته حکمت دیگه ای هم داشت که جلوتر میگم.

    خلاصه بعدش خوابیدم. و قرار بود ساعت 7 برم دندان پزشکی.

    وقتی بیدار شدم ساعت 8:30 بود. من خواب مونده بودم چون نصف شب بیدار شده بودم.

    بسیااررر کم پیش میاد من خواب بمونم.

    وقتی بیدار شدم و ساعت رو نگاه کردم، گفتم :

    الخیر فی ما وقع

    عاطفه مگر هدایت نخواسته بودی ؟

    خب دندان پزشکی کنسل شده.

    بپر برو کارهای والدین ات انجام بده.

    خلاصه با مسیر جدیدی که سرچ کرده بودم، راهی شدم و چقدر مسیر برام کوتاه تر شده بود، کارشون رو انجام دادم.

    بعد تو دلم گفتم بزار یه سر به دندان پزشکی بزنم. رفتم اونجا و دیدم ملت تو صف انتظار نشستند و چقدر شلوغه

    فهمیدم که دیر شده و موندن ام فایده نداره.

    اینجور مواقع معمولا من مکان ترک میکنم و یروز دیگه میام برای انجام کارم.

    اما اون لحظه یه حسی بهم گفت، تو که نوبت ات از دست دادی، ولی برای کار مهمی اینجایی

    اول صبح هست و بشین روی یکی از همین صندلی های انتظار و روزشمار امروز ات، فایل امروز ات رو گوش بده و بعدش برو

    خلاصه گفتم باشه، من بی دلیل اینجا نیومدم.

    اومدم اینجا که فایل امروز گوش بدم و بعدش اون مسیر طولانی تا خونه رو رانندگی کنم.

    از این فضا برای نت برداری آگاهی ها استفاده میکنم.

    نشستم و دفتر و وسایلم درآوردم و کپشن رو مطالعه کردم

    استاد مشغول خوندن کپشن امروز که شدم، دیگه من یادم رفت کجا هستم، دیگه یادم رفت کجا نشستم، غرق در دنیای خودم شده بودم

    فایل امروز به حدی منو منقلب کرد

    به حدی قلب منو باز کرد

    که اصلا نمیتونم وصف اش کنم.

    این فایل رو من قبلا هم گوش داده بودم، اما امروز حال و هوای عجیبی برام داشت.

    چشم دوخته بودم رو صفحه گوشی ام و چشمام پر از اشک شده بودند.

    یه عاطفه دیگه بودم.

    کپشن که تمام شد و نت هام رو نوشتم. تو راه برگشت تا خونه، فایل رو بصورت صوتی گوش دادم..

    همیشه این مسیر طولانی رو موزیک گوش میدادم.

    اما امروز فایل رو گوش دادم، و طول مدت رانندگی صورتم پر از اشک شده بود

    اصلا برام مهم نبود که دیگران منو با این وضعیت میبینند من در دنیای خودم، با قلب باز، با روحم هماهنگ شده بودم.

    وقتی رسیدم جلوی درب خانه، 2 دقیقه بعد فایل تمام شد.

    من معمولا کامنت هر روز رو نهایت تا چند ساعت بعد مینویسم. اما الان 12:26 شب هست.

    علت اینکه کامنت ام طول کشید،این بودش که امروز رو منقلب بودم و اصلا نمیدونستم چی بنویسم.

    تو حال و هوای خودم بودم.

    استاد وقتی انسان در فرکانس های بالا باشه، یسری آگاهی ها، یسری پادکست ها با روان اش بازی میکنند.

    دیوانه اش میکنند.

    من امروز اینطوری شده بودم.

    رفته بودم کوه زیر باران، اصلا مجنون شده بودم

    در صورتی که همین فایل رو من یمدت پیش گوش دادم ، نمیدونم کامنت براش گذاشته بودم یا نه، اما اینقدر هیجان زده نشدم.

    هدفم از نوشتن این کامنت یادآوری 2 نکته مهم بود.

    1. جریان هدایت، اینکه دیشب از خداوند هدایت خواستم و نسبت به ذهنیت خودم پافشاری نداشتم

    و چون بهش عمل کردم، در مداری قرارم داد که قلبم رو باز کنه و ذهن و روحم حتی هماهنگ تر بشه.

    گاهی ما انسان ها، استرس آینده مون رو میگیریم و با ذهن محدود مون میخوایم مسائل حل کنیم.

    در صورتی که اون نیرو همیشه پیشنهاداتی بهتر برامون داره کافیه بهش اعتماد کنیم.

    اصلا فکرشم نمیکردم که نوبت دندان پزشکی ام رد بشه و برم تو صف انتظار کلینیک و فایل گوش بدم.

    و تمام روز رو با قلب باز بگذرونم.

    2. وقتی در فرکانس های بالا باشی، وارد بُعد بالاتری میشی و جهان رو به شکلی دیگه میبینی.

    همون شرایط همیشگی رو یه شکل دیگه میبینی.

    یه پادکست که برات حتی مهم هم بوده رو شبیه به یک معجزه میبینی.

    و این طبیعی ترین دیدگاه ممکنه که از حقیقت سرچشمه میگیره.

    یعنی حقیقت اصلی جهان، دیدگاه برتر همینه.

    زندگی با قلب باز

    چیزی که براش فرود اومدیم

    چیزی که به اجراش تعهد دادیم.

    استاد جانم و مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم

    از خداوند مهربونم هم ممنونم که از زبان شما با من صحبت کرد و برمن جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.

    از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند کمال تشکر دارم

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: