ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!

در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه می‌کنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.

اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود‌، کاملا واضح و شفاف توضیح می‌دهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.

موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمی‌توانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجه‌تان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.

استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی می‌کند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.

نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.

اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.

یه تجربه از خودم می گم:  وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.

گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛

از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینه‌های زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.

از همون اول به اندازه‌ای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.

مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.

دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگی‌شون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.

چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!

اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!

دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.

چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن

اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.

من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.

مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دوره‌ها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دوره‌های بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.

نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟

ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.

من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،

وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜

من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دوره‌ای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دوره‌ای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهی‌ها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.

بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.

به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.

محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.

 توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده. 

دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!

برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟

این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.

شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست

خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهج‌البلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.

من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دوره‌ها میام میگم، هر چقدر نتیجه‌های من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.

زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهت‌دهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه.  به اندازه‌ای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.

قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازه‌ای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازه‌ای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.

تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه

میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترس‌ها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا

چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.

بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو  بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان

به شرطی که ایمان داشته باشی

ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!

 از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟

نه، از عملکرد می فهمیم.

کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.

اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    197MB
    58 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    607MB
    58 دقیقه
  • فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    51MB
    58 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام محمدی» در این صفحه: 4
  1. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    استاد بابت امکان حذف و ویرایش نظرات که به سایت اضافه کردید بی‌نهایت ازتون ممنونم. واقعا مثل همیشه به عنوان یک کاربر نهایت حس احترام رو هنگام استفاده از این سایت دریافت میکنم.

    فقط خواستم به این نکته اشاره کنم که وقتی از امکان ویرایش استفاده میکنم و دکمه ذخیره رو میزنم، کل جملاتی که نوشتم پشت سر هم میاد و فرمتش تغییر میکنه.

    مثلا اگر من فهرست‌وار یه مطلبی رو نوشتم و بین پاراگراف‌هام فاصله انداختم، وقتی حتی یک کلمه رو ویرایش میکنم و ذخیره رو میزنم همش پشت سر هم میاد و فرمت اصل نوشته از بین میره.

    برای همین من دیدگاه رو باید حذف کنم و دوباره از اول اضافش کنم تا به صورت همون فرمتی که میخوام ثبت بشه.

    یه امکان دیگه رو هم که خوشحال میشم تو سایت ببینم اینه که بین پاراگراف‌هایی که دوستان مینویسن به صورت خودکار یه فاصله انداخته بشه که خوندن نظرات طولانی راحت‌تر باشه. یعنی فرمتش مثل همون توضیحات هر فایل بیاد که خودتون یا خانم شایسته عزیز زحمت میکشید و مینویسید. چون یه فاصله بین پاراگراف‌ها هست خیلی خوندنش راحته و چشم اصلا اذیت نمیشه.

    من خودم همیشه تو ورد متنم رو مینویسم و یکی یکی بین پاراگراف‌ها به صورت دستی دو تا فاصله قرار میدم تا وقتی تو قسمت نظرات سایت کپی میکنم خود به خود یه فاصله بیفته. اما نظر بچه‌هایی که مستقیم تو سایت تایپ میکنن و این فاصله اضافی رو به صورت دستی اضافه نمیکنن خیلی تو هم تو هم میاد.

    من واقعا مدیون زحمات شما و تیم فنیتون هستم و تمام نکات ریزی که به سایت اضافه میشه رو تحسین میکنم اما چون همیشه به دنبال بهتر شدن هستید گفتم این چند تا نکته رو خدمتتون بگم. یک دنیا ممنون بابت همه چیز. با آرزوی بهترین‌ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز، خانم شایسته دوست‌داشتنی و همه دوستان خوبم. من از همه فایل‌های رایگان استاد استفاده کردم و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و دوره عزت نفس رو هم تهیه کردم. دیگه نیازی به تعریف از این آموزش‌ها نیست چون هم استاد هم خود شما خیلی خوب از محتوای فوق‌العاده این فایل‌ها اطلاع دارید.

    من اکثر فایل‌های استاد رو چندین و چند بار گوش دادم اما واقعا جرات نکردم این فایل آخر استاد در مورد ایمانی که عمل نیاورد رو بیشتر از دو بار گوش بدم. درک فایل‌های قبلی استاد، مخصوصا اوایل آشناییم با این سایت، خیلی برام سنگین بودن چون انگار یه نفر یه آیینه کاملاً تمیز و باکیفیت رو روبروی من قرار می‌داد و من باید توش زل میزدم و به حرف‌های یه نفر گوش می‌دادم که داشت تک تک عیب و ایرادهای ذهن و روحم رو بهم نشون می‌داد.

    اما این فایل جدید یه تلنگر خیلی سنگین برام بود که نه تنها من رو تکون داد بلکه قدرتش به حدی بود که اون آینه رو هم شکست و اون را با دقیق‌ترین دستگاه اشعه ایکس جهان جایگزین کرد. چیزهایی رو دیدم که تو اون آیینه هیچ وقت ندیده بودم.

    وحشت برم داشت. دوست داشتم فایل رو قطع کنم. اصلا نفسم موقع شنیدن این حرف‌های سنگین استاد بند اومده بود. بار دوم با پدر و مادرم نگاهش کردم تا شاید بودن تو جمع یه کم راحت‌ترم کنه. اما نشد. برای همینه که هنوز نتونستم برای بار سوم بهش گوش بدم. انگار یه نفر من رو با ذهن و روح عریانم مواجه کرده و هیچ توضیح و توجیهی برای چیزهایی که تو عکس افتاده ندارم بدم… جز اینکه ظلمت نفسی…

    تا قبل از این فایل فکر می‌کردم که فقط چند تا باور هستن که تو ذهنم درست نساختمشون. اما اینکه یکی برگرده و غیرمستقیم بهم بگه که چطور جرئت می‌کنی به چیزهایی که تو ذهنت ساختی بگی «باور» بدون اینکه بهشون «ایمان» داشته باشی، خیلی برای آدم دردناکه. تازه اونجاست که آدم میفهمه باید تو همه چیز تجدیدنظر کنه و دوباره از اول این بنا رو بر پا کنه. تازه فهمیدم که شاید «باور»هام چیزی جز یه نقل قول زیبا برای نقل کردن برای دیگران نبودن.

    چیزی که من رو بیشتر حیرت‌زده کرد این بود که با یه امتحان ساده متوجه شدم که استاد دارن در مورد چی حرف میزنن.

    بعد از شنیدن اون فایل، تصمیم گرفتم بیام و دوباره از روز اول سفرنامه شروع کنم اما کامپیوترم مدتی بود مشکل پیدا کرده بود و نمی‌تونستم از هدفونش استفاده کنم.

    تو فایل «زمان رسیدن به خواسته‌ها» استاد یه سری گفته بودن که باید به نشونه‌ها توجه کرد و به خاطرش سپاسگزار بود. گفتن مثلا اینکه یه وسیله‌ای که کار نمی‌کرده یه دفعه درست بشه! من همیشه به این قسمت فایل که می‌رسیدم ناخودآگاه یه لبخندی روی لبم میومد و میگفتم استاد همه مثال‌ها رو قبول دارم اما آخه مگه میشه یه وسیله همینجوری خود به خود درست بشه؟ اونم مثلا یه وسیله برقی؟

    خلاصه چند بار بعد از گوش دادن به اون فایل سعی کرده بودم که مشکل لپ‌تاپم رو از این روش حل کنم. هی میگفتم که امروز دیگه لپ‌تاپم درست میشه و صداش از هدفون درمیاد. اما غافل از این بودم که اون لبخند تمسخرآمیز من نمیزاشت جهان کار خودش رو انجام بده.

    بعد از فایل آخر استاد به خودم گفتم بیا و حالا که قراره سفرنامه رو شروع کنی با ایمان و با تمام وجود باور داشته باش که الان مشکل صوتی لپ‌تاپت حل شده. دست کشیدم روی لپ‌تاپ و گفتم که مطمئنم درست شدی چون الان میخوام فایل‌های استاد رو با یه دید جدید از اول گوش بدم.

    باورتون نمیشه وقتی صدا از هدفون دراومد دهانم از تعجب باز مونده بود. با اینکه میدونم هیچ چیزی در این دنیا اتفاقی نیست و اگر قانون رو بدونیم از هیچ چیز سورپرایز نمیشیم اما حل شدن مشکل لپ‌تاپ به همین سادگی اونم بعد از یک ماه کلنجار رفتن شگفت‌زدم کرد.

    استاد شاید خیلی از اعضای این خانواده صمیمی با نتیجه گرفتن از آموزش‌ها و دوره‌های شما به همراهی بیشتر با شما تشویق بشن. اما جالبه بدونید که من با نتیجه نگرفتن از عمل نکردن به آموزش‌های شما بیشتر تشویق میشم که دوباره به این سایت برگردم.

    یه وقت‌هایی فکر می‌کنم که قانون‌های جهان هستی جزئی از زندگی روزمرم شدن و نیازی ندارم که هر روز روی باورهام کار کنم. یه وقت‌هایی فکر می‌‌کنم که میشه به جای روزی یه سیب خوردن در هفته، هفت تا سیب رو یه روز بخورم. اما مثال سوختی که تو این فایل زدید من رو متوجه کرد که نمیشه باک رو یه دفعه بیش از اندازه پر کرد و یه روز خالی خالی نگهش داشت. باید هر روز سوخت وارد ماشین روح و جسممون کنیم. هر چقدر هم که کیفیت سوخت بالاتر بره خوب مسلمه که ماشین بهتر کار میکنه.

    استاد کامنت‌هایی هم در مورد قیمت محصولاتتون خوندم. قیمت محصول دوازده قدم در حال حاضر برای من بالاست اما من حتی یه لحظه هم فکر نکردم که قیمت‌گذاری شما ایراد داره. فقط و فقط گفتم که من هنوز تکاملم رو طی نکردم که این مبلغ برام زیاد به نظر میرسه.

    توصیه من به افرادی که توانایی تهیش رو دارن اینه که حتما تو این دوره شرکت کنن و به این فکر نکنن که این دوره براشون چقدر گرون تموم میشه. باید به این فکر کنن که اگر بهش نیاز دارن و تهیش نکنن چقدر براشون تو زندگی گرون تموم میشه.

    در مورد فایل‌های رایگان هم همینه. من یه وقت‌هایی گوش‌ دادن به این فایل‌ها رو تو اولویت آخرم تو روز میزارم اما بعدش متوجه میشم که چقدر این وقت و انرژی نزاشتن برام جای دیگه گرون تموم میشه.

    دلیلش هم خیلی سادست: اگر نیروی معنویمون رو تقویت نکنیم باید به همون نسبت از نیروی جسمیمون بیشتر کار بکشیم… و این یعنی یه دور باطل من بدو پول بدو… من بدو خوشبختی بدو… من بدو سلامتی بدو…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    دوست عزیزم سلام. خوندن کامنت شما لبخند رو به لب من آورد و انرژی خاصی رو در من ایجاد کرد. خوشحالم که میتونم رد پاهایی هر چند کوچیک رو تو این سایت برای دیگران بزارم و از رد پاهای دوستانی چون شما هم برای هدایت به مسیر درست استفاده کنم. پاینده و جاوید باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    سلام خانم مرادی عزیز. بابت کامنت زیباتون ازتون سپاسگزارم. امیدوارم بتونیم تو این مسیر همراه هم قدم برداریم تا درونمون عین شیشه شفاف بشه. بهترینها رو برای شمای بهترین آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: