ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!

در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه می‌کنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.

اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود‌، کاملا واضح و شفاف توضیح می‌دهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.

موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمی‌توانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجه‌تان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.

استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی می‌کند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.

نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.

اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.

یه تجربه از خودم می گم:  وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.

گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛

از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینه‌های زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.

از همون اول به اندازه‌ای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.

مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.

دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگی‌شون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.

چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!

اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!

دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.

چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن

اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.

من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.

مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دوره‌ها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دوره‌های بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.

نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟

ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.

من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،

وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜

من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دوره‌ای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دوره‌ای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهی‌ها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.

بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.

به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.

محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.

 توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده. 

دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!

برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟

این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.

شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست

خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهج‌البلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.

من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دوره‌ها میام میگم، هر چقدر نتیجه‌های من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.

زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهت‌دهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه.  به اندازه‌ای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.

قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازه‌ای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازه‌ای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.

تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه

میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترس‌ها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا

چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.

بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو  بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان

به شرطی که ایمان داشته باشی

ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!

 از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟

نه، از عملکرد می فهمیم.

کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.

اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    197MB
    58 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    607MB
    58 دقیقه
  • فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    51MB
    58 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم محمدی» در این صفحه: 8
  1. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستای خوبم

    نم نم بارونه که داره عشق رو میباره و فراوانی رو یادآوری میکنه هر لحظه .

    خداروشکر میکنم چون رفته رفته داره حسم خوب و بهتر و عالی و اینا میشه .

    تک تک چیزایی که لحظه به لحظه دارم درک میکنم بخاطر خواسته ی عمیقیه که از خدا داشتم که هدایتم کنه .

    داشتم تمرین فانوس دریایی رو انجام میدادم ، تمرینی که جسته گریخته انجام میشد و گاهی پشت سر هم برای مدت کوتاهی که نتایجی به همون اندازه هم حاصل شده و گاهی هم دو در میون .

    امشب که انجامش دادم تازه درک کردم که هدف از انجام این تمرینها چیه . مدتهای قبل هم که تمرین رو انجام میدادم عمیقا با احساس خوب انجام میشد و قطعا احساس بهتری هم دریافت میکردم ، اما اینبار با احساس متوسط (که البته چون احساس خیلی خوبی داشتم مدت زیادی وقتی یکم انرژیم فروکش میکنه میاد به سطح متوسط که خداروشکر کنترلم نسبت به قبل بهتر شده ) تمرین رو انجام دادم و به حال خوب رسیدم و تونستم کارایی تمرینو بیشتر متوجه بشم . من تا امروز انجام تمرین ها رو مثل تکلیف دوران دبستان و راهنمایی میدیدم که تقریبا میتونم بگم وقتایی که حسم خوب بود انجام میدادم و اوقاتی که حس خوبی نداشتم ولش میکردم ، هدفم از انجام تمرین رفع تکلیف بود . و با این دیدگاه هم اصرار داشتم وارد دوره ای بشم که پایه و اساسش انجام تمرینه ، تمریناتی که به خودم کمک کنه . ولی الان قشنگ میشه متوجه شد دلیل پیشرفت کم من چی بوده . تا قبل از این لحظه تعهد برای من گفتن یسری جملات بوده یا نوشتنشون ، چیزی که سال 95 انجام دادم و علیرغم عدم آگاهی با این حال باورهایی داشتم که پیشرفتهایی رو داشته باشم ولی اون چیزی که من میخواستم نبود . با گذشت زمان و پیگیری فایل ها و تفکر و قبول بی چون و چرای حرف استاد گفتم الان دیگه تعهد میدم ، فکر کردم دیگه فهمیدم تعهد چیه بازم نوشتم و کمی کار کردم روی باورهام و باز هم به همون اندازه نتیجه حاصل شد و دوباره منو فرار و گریز از تکلیف . دقیقا شبیه تکلیفای دوره ی دبستان .

    من دقیقا هیچی نفهمیدم از قانون ، من فقط گوش کردم ، فقط شنیدم . من نه متوجه شدم که تعهد چیه ، نه متوجه شدم تغییر باور چجوریه . من هنوز منتظر یچیزی از بیرونم برای تغییر . من هنوز درک نکردم درونم باید تغییر کنه . من هنوز فکر میکنم اگه فلان دوره رو داشته باشم همه چی تغییر میکنه . من هنوز فکر میکنم اگه فایل جدید نباشه عقب میمونم . من هنوز متوجه نشدم که اگه حتی فقط یدونه از فایل های رایگان رو هم تمام و کمال روش کار میکردم و کاملا درکش میکردم الان انقد نتیجه داشتم که نمیتونستم بنویسم . حقیقت همینه دیگه ، من هنوز منتظر یه چیز بیرونیم .

    گفتن این حرفا اولش برام سخت بود ولی اینکه تونستم بفهمم که نفهمیدم ینی تازه وارد مدارش قراره بشم .

    من اون رهروی هستم که گه تند و گهی خسته رفتم .

    اما بهرحال از اینجا به بعد دیگه باید شروع شه تازه رسیدم اول خط و خداروشکر که تونستم اولشو پیدا کنم چون دیگه تنها کار رفتن تا آخرشه و بس .

    از الان به بعد آهسته و پیوسته رفتن رو یاد میگیرم . از اینجا به بعد تعهد رو یاد میگیرم . از اینجا به بعد تغییر درون رو یاد میگیرم .

    از اینجا به بعد یاد میگیرم تمرینارو با حس تکالیف دبستان انجام ندم ، بلکه با حس امضای سند خواسته هام انجام بدم .

    کامنت دوستی رو خوندم که نوشته بودن چرا خودمو بند این سایت کردم و اینکه خداست که هدایت رو میده ، کامنتی بود که اول درونا رفتم به سمت جبهه گیری و بعد یادم افتاد خود استاد گفتن که بی نهایت راه برای هدایت شدن هست و همه آزادن به سمت خواسته هاشون حرکت کنن و هدایت خدارو دریافت میکنن . من حتی این حرف استاد که از هیچ کس برا خودتون بت نسازید رو متوجه نبودم و کامنت دوست عزیزمون خیلی بهم کمک کرد که بتی که از استاد ساختم رو بشکنم . اما الان بیشتر از قبل استاد رو دوست دارم . الان بیشتر از قبل قبولشون دارم . اطمینان کردن به دستی از دستان خدا خیلی راحت تر و قشنگ تره تا اطمینان فقط به یک استاد . از این به بعد تکیم به خدای استاده که از طریق استاد یا هر دست دیگش که بستگی به مدار خودم داره منو هدایت میکنه .

    استاد الان بیشتر از خودتون عاشق خداتون شدم . ممنونم که منو به این مرحله از درک رسوندین .

    استاد الان متوجه میشم که چرا تعریفا زیاد خوشحالتون نمیکنه ، حق دارین شما به چیزی بالاتر از همه ی اینا رسیدین ، توجه خدا خیلی قشنگتر از توجه بنده ی خداست .

    استاد عزیزم امیدوارم روز به روز بالاتر و بالاتر و بالاتر برین تا مسیر رو برای ما هموارتر کنین .

    این حس قشنگ بارونی تقدیم به همتون

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    ایمان ، ایمان همه چیزه ، باور همه چیزه

    من نمیدونم من باید ادامه بدم من باید ایمانمو حفظ کنم من باید تمرکز کنم روی هدفم

    خدایی کردن کار من نیست کار من بندگیه من باید بندگیمو بکنم خدا خودش خداییشو میکنه

    من باید حرکت کنم ، ایمان داشته باشم باور کنم اونوقت همه چیز برام مهیا میکنه

    ایمان بدون عمل مگه معنی میده

    اونی که میگه ایمان دارم ولی عمل نمیکنه در واقع ایمان نداره ، اون خدا رو باور نداره

    مگه میشه خدارو به عنوان فرمانروای کل کیهان باور داشته باشی و فقیر باشی

    مگع میشه خدارو به عنوان منبع سلامتی قبول داشته باشی ولی مریض باشی

    به خدا توکل کنیم همه چیز بهمون میده ، همه چیزای خوب بهمون میده ما باورش نداریم

    بخدا به اندازه ای که بهش تکیه کردم همه چیزای خوبو بهم داده از جاهایی که فکرشم نمیکردم ، یعنی از جاهایی به من نعمت داده به من ثروت داده که به خداوندی خدا من فکرشم نمیکردم

    فقط یه نیروی حاکم بر جهان وجود داره که اونم خیره

    خدا مالک همه چیزه ، فرمانروای همه چیزه ، این فرمانروا جهان رو مسخر من کرده

    جهان گوش به فرمان منه

    خدا چیه؟ خدا همه چیه ، خدا نوره ، خدا صداست خدا کوهه خدا من خدا تو خدا همه چیزه ، خدا یه انرژیه که کل جهان رو در بر گرفته

    خدا هم عشقه هم نفرت ، هم خوبیه هم بدی خدا همه چیه

    مث آبه ، آره آره مث آبه مگه آب شکل داره ؟ ظرفه که به آب شکل میده مگه اب شکل داره آب همون شکلیه که ظرفش هست به هر شکلی میتونی درش بیاری

    اگه ثروتمند ببینیش ثروت بهت میده اگه به شکل سلامتی ببینیش سلامتی بهت میده هر چیزی که خودت ببینی همون میشه

    بینهایت باور میشه ساخت اون باوری رو بساز که بهت کمک کنه که بهت آرامش بده

    روی دوست رفیق خانواده پدر مادر خواهر برادر حساب نکنین روی خدای اونا حساب کنین

    روی قدرت های نظامی قدرت های سیاسی دولت و فلان و فلان حساب نکنین روی خدای اونا حساب کنین

    روی خودتونم حساب نکنین روی خدای خودتون حساب کنین

    قدرت هیچ کس اندزه ی قدرت خدا نیست که از اون بخوایم که منبع قدرته منبع ثروته

    اون خدایی که من میشناسم قدرت همه چیزو به خودم داده ، قدرت خلق زندگی منو به خودم نه هیچ کس دیگه

    و …. کلی حرفای قشنگ دیگه …

    اینا دقیقا جمله هاییه که با لحن خود استاد توی ذهنم تکرار شدن ،البته شاید یسری کلمات جابجا باشن .

    به آرامش رسیدم و خواستم راهنمایی شم که بلافاصله این فایل اومد و اومدم دانلود کنم هنوز هم داره دانلود میشه و ندیدمش ولی حس خیلی قوی کل جمله های قشنگ بالارو بهم یاداوری میکرد و میخواست که بنویسمشون ، علیرغم اینکه ذهنم میگفت چه دلیلی داره که اینجا اینارو بنویسی من به حرف دلم گوش دادم .

    من به شنیدن حرفای خوب عادت دارم اما بحث عمل کردن در میونه الان باید روی این موضوع کار کنم دیگه شنیدن کافیه

    من راهمو یادم رفته ، هدف اصلیمو یادم رفته خوبه که یبار دیگه یاداوریش کنم

    هدف کلی من لذت بردنه ، لذت بردن از هر چیزی . این دو روز یادم رفته بود واقعا هدفمو

    من دوره رو میخواستم و از ترس نداشتنش نمیتونستم از زندگیم لذت ببرم و یادم نبود کلا دوره رو برای همین میخوام

    من حتی فایل مقدمه رو که کاملا واضح گفته شد که توی حالت عجله و اضطرار نریم رو نفهمیدم اونوقت انتظار داشتم دوره رو بفهمم .

    یکجا برای همیشه باید بفهمم شنیدن حرفای خوب کافی نیست . عمل کردنش مهمه که اگه عمل میکردم به اون همه آگاهیا الان این ترس رو نداشتم و بدون دغدغه دوره تهیه شده بود برام . واقعا بدون تکامل چجوری میخوام وارد دوره بشم ، چجوری تعهد بدم که تمریناتو انجام میدم وقتی کلی فایل هارو نتونستم بهشون عمل کنم .

    از اینجا به بعد مسیرمو دیگه با دید باز میرم ، با آرامش .

    وقتی میتونم وارد دوره بشم و کلا به خواسته هام برسم که با استفاده از همون آگاهیها تکامل رو طی کنم .

    باید برسم به این مرحله که وقتی چیزیو میخوام به قیمتش فکر نکنم

    حسم عالیه و واقعا خدارو سپاسگزارم

    امروز دقیقا یکسال از عضویت من توی سایت میگذره و این موضوع یه حس فوق العاده خوب بهم داده ، البته که از شناخت تا عضویت خودش دو سال طول کشید و از عضویت تا تصمیم به اینکه بطور جدی گوش کنم یچیزی حدود 5 تا 6 ماه ، اما بهرحال همه ی اینها باعث احساس فوق العاده ای شده . سال بعد به این کامنتم که نگاه میکنم یه من خیلی جدید خواهم بود اینو با اطمینان کامل به خودم میگم .

    خیلی دوستون دارم

    در پناه فرمانروای کل کیهان که قدرت همه چیز دستشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  3. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    دوست عزیز و مهربونم کامنتتون یه چیزی بالاتر از فوق العاده بود

    برای من به تنهایی مسیر واضحی رو باز کرد ازتون بی نهایت سپاس گزارم .مطمئنا این انرژی که توی این لحظه به من منتقل کردین 100 برابرش به خودتون برمیگرده و غیر از این هم نیست .

    چقدر درست مسیر رو توصیف کردین و چقدر خوب که از تجربیاتتون نوشتین . هر چقدر توی طی شدن سریع تر تکامل به ما کمک میکنین هزاران بار تکامل خودتون هم سریع تر طی میشه و این هیجان انگیزه .

    خوشحالم که توی این یکسال مداومت داشتین و به من فهموندین روی یک موضوع تمرکز کنم و هی از این شاخه ره ون شاخه نپرم .

    مشتاقانه منتظر خوندن موفقیتهاتون هستم .

    شاد و پیروز باشید و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام فاطمه ی عزیزم

    همینطور که تا الان با اینکه همه چیزو ناقص متوجه شدیم کلی پیشرفت داشتیم ، حتما وقتی از خدا میخوایم هدایت میشیم .

    با آرزوی شنیدن خبرای خوب و سلامتی و ثروت از شما دوست مهربونم.

    ممنونم که کامنت منو خوندین و نظر نوشتین

    شاد باشیم و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام دوست عزیزم ممنونم از این توجهتون و انرژی فوق العاده که بهم منتقل کردین .

    برای خودمم رسیدن به این آگاهی سرشار از حس خوبی بود حس آرامش . واقعا مهمترین چیز وصل شدن به اصل خودمونه اونوقت همه چیز حله .

    بازم تشکر میکنم از پاسخ سخاوتمندانه تون .

    موفق باشیم و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام ستاره ی عزیزم

    خوشحالم که کامنتمو خوندی و مفید واقع شده . و ممنونم که این سیر انرژی رو راه انداختی . باید بگم این کامنت شما هم در وقت مناسب اومد و خوندش لازم بود متشکرم .

    دقیقا تنها کار ما وصل شدن به اصله چیزی که استاد توی همه ی فایل هاشون تاکید دارن و من فقط میشنیدم .

    منم خیلی دوس دارم توی دوره باشم و دقیقا منم رها کردم و نچسبیدم بهش

    مطمئنا در موقع مناسبش خواهم داشتش .

    از ته دلم دوس دارم موفقیتتون رو ببینم

    آرزوی پیشرفت و رفتن به مدار بالاتر رو برای هممون دارم

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام دوست عزیزم

    ممنونمممممم ازتون

    حس خیلی خوبی بهم دادین با کامنتتون .

    انرژی این پهنای لبخندی که الان نقش بسته روی صورتم تقدیمتون.

    موفق باشید و ثروتمند و در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام طیبه ی عزیزم

    ممنونم از پاسخ زیبا و به موقع شما

    بعضی وقتا یادم میره که همه چیز خودشه و این مواقع همون مواقعی هست که انرژیم کم میشه و من دلیلشو نمیفهمم مث این چند روز اخیر

    ممنونم که یادآوری کردی که سپاس گزاری بی نهایت من برای اینه که از هدایت شده ها هستم که توی مدار شناختش قرار گرفتم ، توی مداری هستم که سعی در شناختش دارم و تونستم درک کنم که خیلی نزدیکه ، اصلا نزدیکه هم شاید کلمه ی کاملی نباشه واقعا خودشه .

    اگه هر لحظه و همیشه یادم بمونه که همه چیز اونه دیگه هیچ موضوعی معنای خارجی پیدا نمیکنه .

    امیدوارم هر لحظه در حال هدایت باشیم .

    سپاس گزارم که وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی و پاسخ دادی دوست مهربونم

    در پناه فرمانروای کل کیهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: