در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه میکنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.
اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود، کاملا واضح و شفاف توضیح میدهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.
موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمیتوانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجهتان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.
استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی میکند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.
متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:
بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.
نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.
اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.
یه تجربه از خودم می گم: وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.
گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛
از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.
از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.
مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.
دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.
چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!
اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!
دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.
چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن
اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.
من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.
مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دورهها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دورههای بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.
نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟
ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.
من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،
وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜
من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دورهای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دورهای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهیها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.
بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.
به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.
محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.
توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده.
دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!
برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟
این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.
شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست
خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.
من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دورهها میام میگم، هر چقدر نتیجههای من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.
زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهتدهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه. به اندازهای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.
قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازهای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.
تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه
میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا
چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.
بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان
به شرطی که ایمان داشته باشی
ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!
از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟
نه، از عملکرد می فهمیم.
کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!197MB58 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD607MB58 دقیقه
- فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!51MB58 دقیقه
سلام با نور ماه شب چهارده و خورشید پرفروغ
خدایا شکر به گستردگی عظمت خداوند متعال، به وجود خدا قسم میخورم که من اونقدر خوشحالم که استاد با شما آشنا شدم و تاثیر زیادی گرفتم و مدام میگیرم ، که اصلا بیشتر اوقات شوکه هستم ، استاد من چند روزی هست که پول واریز کردم اما هنوز اجازه ورود پیدا نکردم ، البته میدونم که من این چند روز اگر هم میامدم در دوره نمی شد کاملا تمرکز کنم ، از اونجایی که در زمان روزه های لحظه ای و آیینه به دست به سوی خودم در واگن شماره یک عزت نفس نشستم با کوله باری از باور های درست اگر چه اندک و کوچک هستند ولی کار گشا و تولید خواسته های بزرگم را میکنند ، به راهی افتادم که هر چی از شما می شنوم برام اصلا در درس میاد و بیشتر استاد بصورت تصویر ! یعنی به حدی به حدی کامل برام رخ میده که مبهوت ، میشم .
میدونید استاد شما یک عکس در کنار یک خانم ماکت که ظاهرا غواص در اینستاگرام دارید ، اگر نگاه کنید بعد چند سال همون رو با خانم مربی غواصی خلق کردید ، منم میخوام بگم یه جورایی تصاویر در ابتدا در اثر خواسته ما خلق میشه و بعد حقیقی میشه ،
منو ببخشید در اثر اتفاقات مختلف و احساس زیاد و باور های بیشتر و بیشتر به این حقیقت ، پراکنده می نویسم، خیلی مسائل در سرم هست ، نمیدونم چطوری و از کدوم بگم ، از پول ؟ که برام خیلی بیشتر و جلوتر می رسه، از راه آموختن و تحصیل از روابط از راحتی و آرامش از ارتباط با کائنات……از کدوم .
وقتی فقط تصمیم گرفتم و عکس خودم رو در سایت گذاشتم و بعد برای خودم دست زدم ،
استاد میدونید الان چه فکری کردم ؟ بخدا بچه ها باید اول باور و اطمینان داشته باشید ، این اصل هست ، استاد من حتی شما میگید حالا برای خودت دست بزن برای شروع این موفقیت یا هر چی ، انگار شما اینجا منو میبینید و اونقدر باور دارم که کارم درسته از صمیم دل انجام میدم ،
استاد و بچه ها من بعد از این تصمیم طولی نکشید که به حرکت در آمدم و در این حرکت مشکل اساسی و برانگیخته گی رفتار ناشایست از طرف همسرم رو فهمیدم ، اون میدونید چی بود ؟ البته بخدا دیگه من به خودم قول دادم هیچ و هیچ دیگه ازش نگم ، اون هم خانم همسایه دیوار به دیوار ما که تنهاست بود ،البته اونقدر هم تنها نیست . اینجا همه چی باز و راحته و مثل ایران دیوار و در نداریم ههههههه مشکل من این بود که اون خانم قبل از آشنایی من با این همسرم دوست بود والبته با برادرش هم ، و بعد من چون اینو میدونستم هر چی این همسرم کج میرفت راست میرفت و یا من می دیدم به خواسته من گوش نمیداد اونو ربط میدادم به این خانم و البته درون خودم تا حدی میدونستم دیگه اینا به هم کاری ندارند ، اما رفتارهای همسرم اگر گل میکاشت روبرو اون و اینچنین مثلا یک درختچه موز داشتیم خب اینجا هلند هست و هوا در اکثر ماه سرد اونو برد تو حیاط جلو اون کاشت ، و بعد اون هم از بین رفت ، خلاصه کلام که با کنترل ذهنم و توجه خودم روابط من عالی شد که به ناگاه در یک هفته گذشته ، یه کلام من اصلا متوجه نشدم تا اسم اونو آوردم که تو وقتی اونو میبینی دست و پات رو گم میکنی ، یعنی چشمتان روز بد نبینه فرار میکردم که …. هههههههه بعد اومدم دوره گوش کنم بخدا استاد اونجا حرف برانگیختگی زدید که من جرقه ای در دلم زد ، یافتم این ترمز من هست و اون رو کاری میکنم که نسبت به من بد بشه ، و خداروشکر دیگه من این مطلب برای همیشه کنار گذاشتم و گفتم اصلا اون خانم رو یک مرد میبینم ، تمام . و بعد جریان محبت دوباره برگشت و در این جریان پانصد یورو هدیه برای من شد .
استاد تو عشق بی نظیری از تمرکز و توجهات ما و باورهایمان به واسطه حضور خدا و هدایتش در ما ایجاد کردی استاد همه و یا بهتر بگم اکثر ماها ایمان داریم که شما خیلی این قوانین را درست شناختید و واقعا به جرات میگم که با هر شنیدن و یا خواندن دریچه ایی از آگاهی ها رو میدید و من که خیلی زیاد دارم از این آگاهی ها بهره میگیرم ، خیلی زیاد .
و این دنیا با این آگاهی ها چه زیباست چون حقیقت خودش رو نشون میده و برات فریاد میزنه من همون میشم که تو دوست داری! خدا رو باور کن و شریک قائل نشو و بدون که قدرت داری و از نیرو هایت کمک بگیر و پیش برو ،
استاد عزیزم هر چه در تمام فایل ها و این فایل زیبا میبینم از سخاوت و شکوه میبینم، افرین و افرین که تو واقعا جهان را جایی کردی بهتر و به ما درس حقیقت میدی و آموزش ساختن میدی از ریشه و بنیاد برای رشد ، اگر چه مثل درخت بامبو پنج سال زیر خاک باشیم و مسیر تکامل را طی کنیم و هیچ کسی از رشد ما خبر نشود ولی بعد از آنکه سر از خاک بیرون آورد در عرض مدت کوتاهی چنان بلند میشود که همه میگن چطور ؟ بله این یک حقیقت است که حالا شما ما رو به مهمانی قدم به قدم هدایت میکنید ، من بینهایت از شما و از خدا تشکر میکنم و خوشحالم که در این راه قدم بر میدارم .
دوستتون دارم و مرسی از تصاویر زیبای خونه که برامون گذاشتید و همه با سلیقه و زیبا . و همه با انرژی مثبت . چون حس آرامش آن را میشد درک کرد. بچه ها الهی موفق تر بشید .
حضور خدا با قدم و قدم احساسی دوباره میدهد.
خدایا مرسی و سپاسگزارتم که باورهای درست منو قوی کردی تا باور های نادرست من خودبخود با بی توجهی بدون تغذیه بمانند و محو بشند و مرا راحت تر کنند .
سلام سعیده جان عزیزم
من هم از صمیم قلب با شما موافقم ، تشکر میکنم از لطفت که حرف منم زدی .
من گاها نوشتم ، ولی خیلی حرف دارم در همین مورد که واقعا ندیدم مثل او را .
چقدر این انسان ،شریف و در اوج هست که هیچ هیچ حسی که شاید کسی حرفی بزنه ، شاید که درست نباشه ، شاید هزاران فکر ….. پیش بیاد ،حتی به اندازه سر سوزنی نداره ، او ما رو با ارامش حقیقی در زندگی آشنا میکنه و وجودش در هر کجا خودشه نه کسی و یا انسانی در پشت ماسک .
شیکی در ذاتش نهفته شده .
خودش پیش میره و اموزش میده و در عین حال در حال پیشرفت با این همه پشت کار ما رو هم صدا میکنه و میگه بیایید بچه ها ، بیایید من برداشت کردم و این زندگی از ان زندگی در این مسیر برام ساخته شده ، بیایید اگر شما هم میخواهید ، ادرس ها رو شفاف میگه و تکرار و تکرار میکنه تا بشنوییم ، و راه هایی رو که رفته خبر انلاین میده و باز با اعلانات متوالی از خطرات راه که شناسایی کرده آگاهی میده و بعد راه ها رو با ابزارهای کاربردیش معرفی میکنه و تازه به ما میگه برید نترسید ببینید من هم مثل شما هستم ، اولش سخته منم این راه ها رو پشت سر گذاشتم و از خونه و ماشین و نداری اش هر بار میگه و حتی از گفتن اشتباهاتش هم شرمنده نمیشه و اونها رو کسب تجربه های مفید میدونه .
دیگه چی میخواهیم ، کدوم زندگی رو به این صورت حتی نزدیکا نمون به این قشنگی دیدیم؟ او ما رو با جان و دل به خونه اش به هر چیزی اگاهی داده ،
من افتخار میکنم به استاد و با جان و دلم دعاش میکنم خدااااا الهی شکر که اینچنین الگوی نازنینی به ما هدیه شد.
میتونم قسم بخورم که حتی اگر مبلغی برای محصولاتش میزاره فقط بخاطر حرکت و خواستن ما برای بدست آوردن هست همون حکایت ماهیگیر ی یاد دادن تا ماهی دادن به کسی ، و البته و البته من بارها دیدم با خواستن یک محصول وقتی پیش رفتم اونقدر تخفیف میدند که دو تا محصول میگیرم و اصلا به خودم میگم مگه میشه ، و باور کنید اشکم در اومده که خدا:
این خانه کجاست که من آمدم، همش روزی و نعمت ، هم من ساخته میشم و حس ارزشمندی میکنم و هم روح و جسمم در آرامش و پیشرفت هستند و هم مدام خدا رو شکر میکنم . از طرفی حس زندگی زیادی به ما میده . من خیلی خوشحالم و بازم ممنون از شما که بازگو کردید .
با آرزوی موفقیت ها و آگاهی های بیشتر از سوی خداوند بی نظیر.