در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه میکنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.
اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود، کاملا واضح و شفاف توضیح میدهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.
موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمیتوانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجهتان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.
استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی میکند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.
متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:
بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.
نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.
اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.
یه تجربه از خودم می گم: وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.
گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛
از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.
از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.
مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.
دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.
چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!
اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!
دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.
چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن
اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.
من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.
مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دورهها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دورههای بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.
نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟
ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.
من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،
وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜
من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دورهای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دورهای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهیها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.
بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.
به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.
محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.
توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده.
دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!
برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟
این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.
شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست
خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.
من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دورهها میام میگم، هر چقدر نتیجههای من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.
زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهتدهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه. به اندازهای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.
قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازهای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.
تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه
میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا
چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.
بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان
به شرطی که ایمان داشته باشی
ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!
از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟
نه، از عملکرد می فهمیم.
کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!197MB58 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD607MB58 دقیقه
- فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!51MB58 دقیقه
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهٔ بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد
نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی
در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان
ستود آفریننده را کی توان
به هستیش باید که خستو شوی
ز گفتار بیکار یکسو شوی
پرستنده باشی و جوینده راه
به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
از این پرده برتر سخنگاه نیست
ز هستی مر اندیشه را راه نیست
سلام بر خانواده خوبم و سید عزیزم که بعد از خدا داره تبدیل میشه به هیولای زندگیم
وای وای چیکار کردی سیدجانم مچاله کردی مارو با این فایل رایگانت که به اندازه هزاران محصول پولی میتونست فایو استار بخوره، اول از همه میخوام همه زندگی ای که الان داری و ساختیشو بهت تبریک بگم سیدجان نوش جونت و خیلی خیلی خوشحالم و خوشحال میشم با دیدن این زندگی و باور هایی که داری، از خونه و ماشین و مهاجرت و خانواده عالی و باورهای زیبا و همه چی که داری و بهشون اعتقاد داری و مارو هم سهیم میکنی. سید جان دوست داشتم الان تو بغلت میگرفتم و روی ماهتو میبوسیدم ولی از همین فاصله ای هم که بین ماست بمباران بوسه های منو رو گونه هات احساس کن. چندتا تجربه و اتفاقایی که تو این چند وقت برام افتاده رو میخوام براتون خلاصه وار تعریف کنم.
اول اینکه قبلا تو یکی از دیدگاه هام گفته بودم که بیکار هستم (با مدرک فوق لیسانس) و مطمئن بودم به امید خدا که به این زودی کار پیدا خواهم کرد و اگه پیدا کنم، میام و براتون میگم که کار پیدا کردم که الان اومدم خدمتتون و دارم براتون مینویسم و عرض میکنم که همون کاری که بهتون گفته بودم رو هفته پیش پیدا کردم (که خدارو از این بابت شکر میکنم) و نحوه پیدا کردنشم الان براتون عرض میکنم و اونم این که هفته پیش که از شنبه دارم میرم سرکار (البته یه سری کارا پیش اومد که نتونستم بیام و زودتر خبرشو بنویسم براتون) دقیقا 6 روز قبلش (قبل از شنبه هفته پیش) آماده شدم برم یه دوش بگیرم و بعدش بیام تو سایت یا با دوستم که شاید زنگ بزنه بریم بیرون که رفتم حموم و زیر دوش حموم یه حسی بهم گفت و دقیقا بهم الهام شد که رامین خدا یه کاریو برات جور کرده و قراره بری سرکار که حس و حالم دگرگون شد و خوشحال شدم و همونطور خوشحال بیرون اومدم که آماده شده بودم که بیام لب تاپو روشن کنم و بیام تو سایت یهو دوستم زنگ زد که بیا بریم بیرون که گفتم باشه و بعد از این که رفتیم بیرون تو ماشین بودیم که بهم گفت یکی از بچه ها داره دنبال حسابدار میگرده که کار زیادی هم نداره و یکیو میخواد که به حساب کتابای مغازه ش برسه و آدم درستی باشه و قابل اعتماد و منم تورو بهش گفتم (ینی منو)، بچه ها میدونین دوستم کجا رو گفته بود برام؟؟؟؟ دقیقا همونجاییو گفته بود که زیر دوش حموم تو ذهنم تداعی و ظاهر شده بود (کاملا به وضوح هم محل کار و هم کسی که قرار بود برم پیشش) که همونجا بود که خدای خودمو شکر کردم تو دلم و گفتم خدایا چقد میتونه این واقعی باشه که اینطوری دقیقا بهم بگی که قراره کجا برم و کار کنم، حتی به دوستمم نگفته بودم که برام کار پیدا کنه (تو دیدگاه قبلیم هم بهتون گفته بودم که بعد از سربازی به مدت 2 سال و 3 ماه بود که به همه رو مینداختم که برام کار پیدا کنین و به اون شخص بگین که من برم تو شرکتش کار کنم و از این جور رو انداختن ها که هیچ کدومشون به نتیجه نرسیده بود و از این بابتم خدارو شکر میکنم. خدایا شکرت که اون موقع تو گوشم زدی و کاری برام جور نشد به دست اونا) که دوستم همین طوری یهویی اومد و بهم گفت فلانی حسابدار میخواد، بعد از گوش دادن به فایله “فقط روی خدا حساب کن” سید عزیز بود (که هم از خدا تشکر میکنم خدایا شکرت و هم از سید عزیزم بخاطر این فایلش که مطمئنا خدا از زبان ایشون گفته اینارو) که همه اونارو دورشونو خط کشیدم و تمرکزمو از روی اونا برداشتم و به خوده خدا گفتم که برام کار جور کنه که یه ماه نشده بود که خدا با یکی از دستانش این کارو برام فرستاد و انجام داد (البته به قول سید عزیز شاید حقوقش زیاد نباشه ولی کم هم نیست و از همه مهمتر با رفتن سر کار دارم پول میسازم و از صفر دارم شروع میکنم یا بهتره بگم دارم تکاملی میرم جلو که ببینم ایا میتونم یه میلیونو بسازم که بعدش بتونم 10 میلیون و بعدشم رقمای بالاترو بسازم که وقتی به خدا اعتماد و ایمان داشته باشی بله میشه ساخت) و از خدای خودم تشکر میکنم و شکر میکنم و دلیل قبول کردن این کار هم که شاید یه دوسته دیگه م تو یکی از ادارات 5 یا 6 برابر من داره حقوق می گیره این بود که خدا قبلش برام گفت که چنین چیزی بهت گفته خواهد شد و شکی توش نکردم و رفتم سر این کار. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت …..
یه اتفاق دیگه هم این بود که بدون اینکه به یکی از دوستای دیگه مم بگم سرمایه گذاری تو بورسو برام پیشنهاد داد و مراحل ثبت نامشو یکم راهنمایی کرد که قبل از اون حتی نمیدونستم چطوریه و جالب اینه که حتی تو خاندان و ایل و تبار ما کسی نیست که تو بورس باشه و من نمیدونستم و شاید مقاومت هم میکردم در برابرش، چون در موردش آگاهی نداشتم و خدارو شکر میکنم که این دستشم برام فرستاد که دوباره بتونم پول بسازم و هم برای خودم خوب باشه و هم بتونم دنیارو جای بهتری برای زندگی کردن بکنم البته به اندازه باورام و تو این 75 روزی که از تولدم گذشته و از این بابتم خدارو شکر میکنم و از اون دستی که برام فرستاده هم تشکر میکنم. خدایا شکرت خدایا شکرت
که تو این یه ماهی هم که تو بورس هستم به اندازه نصف پولمم سود کردمو تونستم پول بسازم و از این بابت هم خیلی خوشحالم و به خوده خدا هم اطمینان دارم که سودم از این هم بیشتر خواهد شد و بازهم خدایا شکرت
و یه خبر دیگه هم دارم که تو این چند روزه اخیر برام اتفاق افتاده که تقریبا از اول تولدم که دارم با دوره “سفر به دور آمریکا” ی سیدعزیز و خانوم شایسته مهربان و مایک دوس داشتنی همراه شدم و با زیبایی های جهان بیشتر آشنا شدم (که هم از خدا تشکر میکنم بابت این خانواده عزیز و دستان خوبش که برامون فرستاده) و کلی چیز یاد گرفتم و تونستم تحسینشون کنم و باورام از قبل قوی تر بشه این بود که خواهرم توسط یکی از دوستاش خبر یه قرعه کشیو برای مهاجرت به آمریکارو بهم گفت که جالبه اینم بهش نگفته بودم و یا حداقلش الان شرایط رفتنشو نداشتم (که خواهرم خودشم میدونست) ولی با این همه بهم گفت که میدونمم باز از طرف خدا هستش (الان که دارم این قرعه کشیو براتون مینویسم شدیدا ذهنم داره مقاومت میکنه و میگه رامین این قرعه کشیو ننویس که بقیه میرن ثبت نام میکنن و شانس تو کمتر میشه و نمیتونی تو قرعه کشی برنده بشی ولی من به حرفش گوش نمیدم و به فراوانی اعتقاد دارم و همینجا نوشتم و این قرعه کشی هم به لاتاری معروفه ینی اسمش همینه) و دقیقا میدونم و مطمئنم خدایی که من دوسش دارم و اونم چندین هزاربرابر منو دوس داره و با این دستایی که فرستاده و این خبرو به من که شرایطشو ندارم الان برم (البته این تو منطق هستش) بهم رسونده و الان در جریانش هستم و مطمئنم که خودشم تو این قرعه کشی اسم منو در میاره و برنده م میکنه که به این کشور و با این همه زیباییاش هدایت شم و همونطور که براتون قول داده بودم که بعد از سرکار رفتنم بیام خبرشو بهتون بگم، خبر برنده شدن تو لاتاری و قرعه کشیو هم براتون خواهم گفت ان شاء الله (منی که حتی پاسپورتم ندارم و تا الانم نداشتم ولی الان دارم براش اقدام میکنم چون مطمئنم که این خبر هم از طرف خداس).
سیدجان وای که نمیدونی چقد بخاطر این همه زیبایی و خدایی بودن خوشحالم و با این همه نعمتها و زیباییاش و خودش دارم حال میکنم و شکرشو بجا میارم که هر چقد شکر کنم بازم کمه. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت …..
سید جان خودمو تو آمریکا دارم میبینم که کنارتم و دارم از صحبتای زیبات استفاده میکنم و قبلشم تو بغلم گرفتمت و دارم میبوسمت. که باز بخاطر همین تجسم زیبا خدارو شکر میکنم که اینو تو خیالاتم گنجونده و مطمئنم که یه روزی هم به حقیقت میپیونده. خدایا شکرت خدایا شکرت …..
در آخر هم از همه شما دوستان عزیز و خانواده گلم تشکر میکنم که شکیبایی به خرج دادین و وقت گذاشتین و دیدگاه بنده رو خوندین، براتون بهترین هارو آرزو میکنم توام با سلامتی و خوشبختی و آسایش و آرامش و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت
در پناه حق
به نام خالق زیبایی ها
باسلام خدمت شما دوست عزیز و خانواده خوبم
ممنونم بابت این پیام زیباتون و دعای خیرتون و انرژی مثبتتون که امیدوارم خدا هم بهترین هارو برای شما بخواد در راستای فرکانس های زیباتون که مطمئنم خدا برای همه بنده هاش بهترین هارو میخواد و بیشتر اون چیزی که فکرشو بکنیم دوستمون داره. و همچنین خوشحالم از این حسی که بهتون منتقل شد که البته همه اینارو خداوند عزیزم با دستان من تایپ کرده که شکرشم بجا میارم. خدایا شکرت خدایا شکرت …..
امیدوارم در پناه خداوند سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین
و یه پیام هم برای سید عزیزم و خانواده خوبم
سید عزیزم واقعا چقد حس خوبیه خدایی بودن و من الان دارم اینو به وضوح حس میکنم که چقد خوبه آدم با انجام کارای خوب باعث بشه دیگرون هم با دیدنه اونا انرژی و انگیزه بگیرن و من هم همین الان همون حسو دارم که یه نفر تونسته با خوندن این پیام انگیزه بگیره، سیدجان منی که الان اینقد خوشحالم ببین شمایی که تو زندگیه این همه ادم تونستین تاثیر بذارین چقد خوشحالین و تو اسمونا هستین و دارین مثل یه پرنده زیبا و زیبا اندیش و زیبا بین سبکبال دارین پرواز میکنین. خدایا شکرت میکنم اول بابت بزرگ بودن خودت و اینکه همیشه کنارمون هستی و بعدش بابت این زیبایی ها و دستان خوبت خدایا شکرت خدایا شکرت …..
سیدجان یه اتفاق دیگه ای هم ازش انگیزه گرفتم و بابتش خدارو شکر میکنم اینه که فضای کاری که هستم خیلی خوبه و ادمایی که تا 3 هفته پیش نمیشناختمشون الان باهم رفیق شدیم و همه شون در نوع خودشون ادمای مثبتی هستن و باهاشون راحت هستم و بابتشون خدارو باز شکر میکنم. خدایا شکرت خدایا شکرت …..
و یه تاثیر دیگه ای هم خداوند از طریق من برای یکی از بچه های سرکارم گذاشت این بود که (اولا بچه ی خیلی خوبیه و به دلیل یه سری مشکلات شخصی آدم توداری هستش و زیاد با کسی گرم نمیگیره که الان باهاش گرم گرفتم و رفیقم) این بنده خدا هم که یه جورایی در مقابل ثبت نام در بورس مقاومت میکرد خدا از طریق فرستادن من به اونجا باعث شد هم من بتونم پول بسازم و هم اون دوستمون مقاومتش نسبت به بورس از بین بره و تو بورس ثبت نام کنه و از فراوانیای خدا بهره مند بشه و باز از این بابت از خدای خودم تشکر میکنم که تونستم روی یکی از بنده های خوبش تاثیر مثبت بذارم و همین دیروز بره تو سایت و ثبت نام کنه (ایشون توسط یکی از دوستاش یه ذهنیتی در مورد بورس داشتن ولی نمیتونستن عملیش کنن و یه جورایی در مقابلش مقاومت داشتن ولی با دیدن من که تو بورس دارم فعالیت و سرمایه گذاری میکنم این مقاومتش از بین رفت و همین دیروز رفت و ثبت نام کرد و اینم یه مثال عینی درمورد اینکه اون شخص تونسته (ینی من) پس من هم میتونم (ینی اون دستمون) و به خدا اعتماد داشتن و عمل کردن به این ایمان و اعتماد و قدم در راه ناشناخته ها گذاشتن و یاد گرفتن چیزهای جدید و تغییر کردن) خدایا شکرت خدایا شکرت که سرکار رفتن منم اینقد خوب شد برای بقیه که قدمای اول این کار خدایی اینطوری خوب شده و به عینه دارم میبینم که اگه قبل از اومدن به این سایت زیبا این اتفاقات میفتاد حتی بهش توجه هم نمیکردم چه برسه به اینکه بخوام درموردش این همه بنویسم که اینو مدیون خدای زیبا آفرینم هستم و شکرش میکنم هم خودشو هم دستای خوبشو. خدایا شکرت خدایا شکرت …..
براتون بهترین هارو آرزو دارم همراه با سلامتی و آسایش و آرامش و سعادت و خوشبختی و ثروت در دنیا و آخرت
یا حق
یه چیزایی هم میخواستم به پیامم اضافه کنم ولی به دلیل قطع شدن سایت نتونستم بهش اضافه کنم که اگه ممکنه بهش اضافه کنین و اگر هم نمیشه که همین جا خدمتتون عرض میکنم و اون اینکه، چیزایی که از این پیام مشخصه و میشه نتیجه گرفت اینه که:
۱. توجه و تمرکز کردن به زیبایی ها و هدایت شدن به زیبایی های بیشتر
۲. انتقال دادن چیزهایی که یاد گرفتی به دیگران تا چیزهای بیشتری یاد بگیری (مثل رود جاری بودن)
۳. اعتماد داشتن به خدا و روی خدا حساب کردن
۴. اعتقاد به فراوانی
۵. مقاومت نداشتن در برابر ناشناخته ها و تغییرات
۶. پیش قاضی نبودن در مورد اتفاقات و قضاوت نکردن در مورد دیگران که اون شخص سنش کمه و شاید نتونه تو بورس موفق بشه و ارزش وقت گذاشتن نداره
۷. انگیزه گرفتن از دیگران یا انگیزه دادن و انرژی مثبت دادن به دیگران یا به قول سید عزیز وقتی میبینی اون شخص تونسته پس منم میتونم
۸. عمل کردن به چیزهایی که بهشون اعتقاد و باورشون داری
۹. با خود در صلح بودن که به دنبال اون با دیگران هم درصلحی
۱۰. بازگو کردن این نکات بخاطر اینکه تشکر کنم اول از خدای مهربونم و بعد از سید عزیز و خانواده خوبم و بعد بتونم این نکاتو تثبیتون کنم یا حداقلش اینه که در راه تثبیت کردنشون قدم بر میدارم. خدایا شکرت خدایا شکرت ….. و تشکر میکنم از سید عزیز و خانواده خوبم
(۸۶ مین روز بعد از تولدم)
این پیامو میخواستم قبل از این عبارت بنویسم “براتون بهترین هارو آرزو دارم همراه با سلامتی و آسایش و آرامش و سعادت و خوشبختی و ثروت در دنیا و آخرت” که به دلیل مشکل سایت نشد بذارم
یاحق