ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!

در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه می‌کنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.

اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود‌، کاملا واضح و شفاف توضیح می‌دهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.

موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمی‌توانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجه‌تان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.

استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی می‌کند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.

نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.

اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.

یه تجربه از خودم می گم:  وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.

گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛

از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینه‌های زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.

از همون اول به اندازه‌ای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.

مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.

دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگی‌شون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.

چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!

اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!

دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.

چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن

اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.

من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.

مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دوره‌ها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دوره‌های بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.

نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟

ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.

من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،

وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜

من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دوره‌ای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دوره‌ای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهی‌ها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.

بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.

به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.

محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.

 توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده. 

دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!

برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟

این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.

شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست

خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهج‌البلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.

من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دوره‌ها میام میگم، هر چقدر نتیجه‌های من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.

زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهت‌دهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه.  به اندازه‌ای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.

قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازه‌ای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازه‌ای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.

تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه

میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترس‌ها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا

چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.

بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو  بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان

به شرطی که ایمان داشته باشی

ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!

 از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟

نه، از عملکرد می فهمیم.

کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.

اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    197MB
    58 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    607MB
    58 دقیقه
  • فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!
    51MB
    58 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا ملتفت» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام میکنم به استاد عزیزم🌼، خانم شایسته مهربون🌷 و همه دوستای عزیزم🌹، امیدوارم حال همگی شما عالی باشه.

    استاد فایل فوق‌العاده زیبایی بود، نه فقط بخاطر قدرت بالای کلام شما، بلکه بخاطر صداقت شما، بخاطر اینکه نتایج شما با من حرف میزنه، بخاطر اینکه شما استاد عزیزم، عمل‌کننده به این قوانین هستی. بخاطر اینکه شما زندگیت رو هرجور که خواستی خلق کردی.

    فقط هم بحث ثروت نیست، یعنی من خودم این مشکل رو دارم که خیلی آینده‌ام و وضعیت مالیم برام مهمه. درحالیکه از شما یاد گرفتم که خوشبختی، حال خوبه. موفقیت، یه شور و شوقه، یه روند بهبود دائمیه و باید تکاملم رو طی کنم و به خودم فرصت بدم. من خیلی عجله دارم، حس میکنم رشدی نداشتم، درحالیکه باید بابت کوچکترین دستاوردها و نتایجم، خودم رو تشویق و تحسین کنم و دوره دوازده قدم به ما طی کردن تکامل و عمل کردن به تمرینها رو یاد میده.

    من باید یاد بگیرم خالقیت زندگیم رو بپذیرم. من باید به خودم موفقیت‌هام رو یادآوری کنم، خودم رو تحسین کنم و بذارم تکاملم طی بشه. مشکل اینه که من مثل خیلی از افراد، موفقیت رو توی پول و شغلم می‌دونم و اینطور که باید به وضعیت سلامتیم، روابطم و آرامشم اهمیت نمیدم.

    خدایا شکرت 🌟

    من از حرف‌های استادم یاد گرفتم که از خودم بپرسم چه عاملی باعث شده که استاد بدون تبلیغات اینقدر نتیجه بگیره، که حتی فایلهای رایگان هم کلی آگاهی‌های عالی توشون هست و اینکه رایگانه نه یعنی بی‌ارزشه و عمل کردن به همون فایلهای رایگان هم باعث بوجود آمدن نتایج توی زندگیمون میشه و به خودم یادآوری کنم خواسته‌های من دست‌یافتنی هستن و اگر برای استاد شده برای من هم میشه و این نتایج استاد از یه ایمانی میاد، از عمل کردن به یک سری قوانین میاد.

    و اگر فایلها رو گوش میدم و نتایج ایجاد نشده، چون باور نکردم قوانین رو. چون به صورت بنیادین روی خودم کار نکردم. چون آگاهانه وارد این گفتگوهای ذهنی نشدم. اگر میبینم کلی کار کردم و شرایط بهتر شده ولی با یه خبر ناراحت‌کننده، همه اون ترسها و نگرانی‌ها دوباره برمیگرده، چون روی خودمون اونطور که باید کار نکردیم، چون اون ترسها خیلی عالی و با منطق و روی پایه ساخته شدن، اما باورهای درست رو منطقی نکردیم برای خودمون.

    من برام مرور شد که مهمترین قانون اینه که من خالق صددرصد زندگیم هستم. استاد به یه صورت دیگه عمل کرده، نرفته ببینه حالا ترامپ چی میگه، مسئولیت زندگیش رو بندازه گردن این و اون، بهونه نیاورده. ننشسته اخبار و فیلمهای بیخود ببینه.

    من تمام این مطالب رو به خودم میگم تا روی باورهام کار کرده باشم و زندگی خودم درست بشه. دلیل اینکه من خودم بشخصه استاد رو دنبال میکنم، بخاطر اینه که یه نفری رو پیدا کردم که حرفهاش به دلم میشینه و حس میکنم این همون راه درسته و به خودم میگم اگر میخوای عالی نتیجه بگیری باید کلام استاد رو وحی خدا بدونی. خدایا شکرت. چرا این همه افراد هستن که اینجوری استاد رو دنبال میکنن و محصولاتش رو میخرن؟ چون فهمیدن که خدا یه سیستمه، چون فهمیدن زندگیشون دست خودشونه و دارن محصولی رو تهیه میکنن که به خودشون کمک میکنه، من که نگاهم اینه و عاشق دوره‌های استادم هستم، چون من عاشق موفقیت و رسیدن به خواسته‌هام هستم. گرچه به خودم یادآوری میکنم موفقیت مسیر رسیدن به خواسته‌هاست و هیچ مقصد نهایی وجود نداره.

    هیچ کس عاشق چشم و ابروی استاد عباس منش نیست که میاد دوره‌ها رو تهیه میکنه، من به بخاطر چیزی هزینه میکنم که صددرصد از کیفیتش و از تاثیری که توی زندگیم می‌ذاره مطمئن بشم.

    خدایا شکرت🙏.

    من برام مرور شد که باورها و فرکانس‌های خودمه که داره اتفاقات رو رقم میزنه.

    یه عده دارن میگن موفقیت یعنی فلان تبلیغ رو انجام بدی یا میگن مردم عقلشون توی چشمشون هست، باید ظاهرت فلان شکل بشه، فلان کت و شلوار رو بپوشی یا فلان ساعت رو دستت کنی، درحالیکه اینها همه فرعه، اصل اینه که یه پشتوانه‌ای برای خودمون بسازیم که فقط قدرت رو بدیم به خدا. خدا دائما درحال اجابت درخواست‌های ماست، به شرط ایمان، به شرط بندگی. بندگی یعنی این باور رو بسازی که من خدا و هدایت خدا رو باور میکنم، باور میکنم یه سری مطالبی به دلم میوفته که حالم رو بهتر میکنه، راه‌حل‌ها و ایده‌هایی به ذهنم میرسه، که آرامش میگیرم. این باور میگه این کلام از طرف خداست، باورش کن، بهش اعتماد کن، بهش توکل کن، تسلیم باش. خیلی جالبه که همه موضوعات قرآنی به هم مربوط میشه و این مطلب به ذهنم رسید که اینکه خدا در قرآن اینقدر به تقوا و کنترل ذهن تاکید می‌کنه برای اینه که این ذهن و باورهای ذهنه که خیلی مهمه و زندگی من از قبل مشخص و نوشته شده نیست، که اگر تصمیم من و کنترل ذهن من تاثیری روی زندگیم نداشت که خدا نباید اینقدر بهش تاکید میکرد، این یعنی خودمون هستیم که داریم زندگیمون رو خلق میکنیم و بوسیله تقوا و کنترل افکار، باورها و کنترل ذهن اون رو مدیریت کنیم.

    من از استادم این مثال رو یاد گرفتم که افرادیکه زندگیشون دست خودشون نیست، انگار مثل آینه دربرابر سختی‌ها و مشکلات زندگی عمل میکنن، شرایط که سخت میشه، اونها هم واکنش نشون میدن و حالشون بد میشه، شرایط خوب میشه، حالشون هم دوباره خوب میشه. اما آدم‌های موفق دیگه مثل آینه عمل نمیکنن، اونها حتی در شرایط بد هم حالشون خوبه، به قول استاد آرام هستن، در تمام شرایط آرام‌اند. اونها شرایط رو آگاهانه خلق می‌کنن.

    من یاد گرفتم اگر باور درست ساخته بشه، منجر به عمل میشه، همون مثالیکه استاد توی کتاب رویاها میزنه، فکر کنید یه نفر که به صداقتش ایمان داری، بگه: توی فلان نقطه یه گنج پنهان شده، اگر ما یک درصد این موضوع رو باور کنیم، شال و کلاه میکنیم و به سمت اون نقطه راه میوفتیم، چرا؟ چون ما این موضوع رو باور کردیم، عمل کردیم.

    سعدیا، گرچه سخن‌دان و مصالح گویی ⁦❤️⁩ به عمل کار برآید به سخندانی نیست

    یاد سخن حضرت علی افتادم توی این فایل: 🌼الزرقُ رزقان🌼، دو تا رزق وجود داره، یه رزقی که تو میری دنبالش، یه رزقی که پول و رزق میاد دنبال تو. این حدیث باید به ما یاد بده که آقا همچین رزقی هم هست و همین که باور کنیم برای بعضی آدمها اینطوریه، ما هم بخوانیم پول بیاد دنبالمون. یاد این حرف‌های استادم افتادم که میگفتن: من دوره‌هام رو با این نیت برگزار نمیکنم که حالا فلان مقدار پول بسازیم، من به خودم میگم من یه دوره‌ای آماده میکنم، چون نمیتونم نکنم این کار رو و اصلا دست من نیست. مثالها و منطقی کردن این موضوع: اگر فکر استاد این بود که پول بسازه، پس چرا تندخوانی رو از روی سایت برداشت، حالا برداشتی قبول، چرا دوباره روی سایت نمیذارن؟ چرا استاد به ما نمیگه پول قرض کنید، شرایط قسطی رو فراهم کنه، بلکه میگه از فایل‌های رایگان استفاده کنید، عجله نکنید، بنیان رو کج نذارید، اینها به خاطر اینه که حرف و عمل استاد یکیه. من باورم اینه: بار کج به منزل نمیرسه، من می‌خوام به موفقیت پایدار برسم و باید بهای رسیدن به محصولاتی که استفاده میکنم رو پرداخت کنم. من از استادم شنیدم که گفتن: من درآمد یوتیوبم رو فعال نکردم، یه فایل از استادم توی یوتیوپ دیدم که اصلا تبلیغ نداشت. اینها دلایلی هست که برای من صداقت استاد رو اثبات میکنه، برای من، نه برای بقیه و اصلا مهم نیست که بقیه درباره استادم چی میگن. یه مورد دیگه اینکه وقتی توی اینترنت میچرخم و یا به سایتهای مشابه موفقیتی سر زدم، کیفیت و کمیت و طولانی بودن کامنت‌های اونجا با کامنت‌های اینجا کاملا محسوسه، خودمم هم برام عجیبه، چطور اینجا اینقدر متعهدم و کلی وقت می‌ذارم و کامنت تایپ میکنم درحالیکه توی یه سایت دیگه کامنتم خیلی کوتاه‌تره و اصلا مطلب خاصی درش نیست. پس یه چیز دیگه مهمه و تأثیرگذاره بر نتایج.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت🙏🌹

    من این مطلب برام مرور شد که قوانین خدا ساده است، قرآن ساده است، خدا بارها در قرآن می‌فرماید: آیا ما این قرآن رو برای فهمیدن راحت نکردیم. پس بجای اینکه شرایط رو برای خودمون سخت کنیم و به جای اینکه بخوایم یه دفعه‌ای به خواسته‌های بزرگمون برسیم، بیایم به این موضوع فکر کنیم که چطور میتونیم زندگی بهتری داشته باشیم و شروع کنیم عمل کردن به چیزهایی که درک کردیم و اجازه بدیم که خدا کارش رو انجام بده، باید با درست کردن باورهامون از سر راه خودمون کنار بریم.

    میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست🌷 تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز

    امیدوارم همه شما دوستای گلم در پناه خدای مهربان همیشه شاد🌷، سلامت🌼، ثروتمند ✨ و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: