در این فایل استاد عباس منش در مورد تجربیات خود در به کارگیری قانون صحبت می کند
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارند. آنها فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه میکنند. آنها نمی خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خود استفاده کنند.
اما استاد عباس منش در این فایل با بیان داستانی در مورد زندگی خود، کاملا واضح و شفاف توضیح میدهد که چطور این قوانین را در عمل اجرا کرده، چطور بر ترس هایش غلبه کرده و چطور ایمان به خدا را در وجودش نهادینه کرده است.
موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی کنند که افکار و باورهای شان در حال خلق شرایط بیرونی زندگی شان است. آنها نمیتوانند بپذیرند که تمام کنترل زندگی در دستان خودشان است.
آنها این قانون ساده را باور نمی کنند که اگر بتوانید افکارتان را و کانون توجهتان را کنترل کنید می توانید زندگی خود را به شکلی که میخواهید خلق کنید.
استاد عباس منش در این برنامه با توضیحات فراوان سعی میکند به شما کمک کند که این قانون را باور کنید از آن استفاده کنید تا در آن به مهارت برسید.
متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:
بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردند. من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم. هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه. اگه زندگیتون تغییر نکرده به این دلیله که اون حرفا رو باور نکردین.
نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه و فقط مثل یه قرص مسکن بهش نگاه می کنن اما هیچ باوری وجود نداره، در نتیجه هیچ عملی وجود نداره.
اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط و ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی.
یه تجربه از خودم می گم: وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه، برای من دیگه تموم شد.
گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛
از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.
از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.
مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی. مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه. به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم.
دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.
چون من قبلاً توی مهاجرت از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم. به این فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم توی آموزش هام و نتایج من رو هم شما دارید می بینید که بین میلیون ها سایت-بدون هیچ تبلیغی- این حد از افراد میان توی سایت و دوره های من رو می خرن و از نتایجشون می نویسن و به محض اینکه یه فایل جدید می گذارم اینهمه نظر میاد روی سایت اون هم بدون اطلاع رسانی و تبلیغ؟!!
اونهم توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه!
دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون.
چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوئن، اونایی که قانون رو بلد نیستن
اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه.
من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو.
مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دورهها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دورههای بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه.
نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟
ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم.
من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،
وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو. کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه⚜
من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دوره هام چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دورهای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست. هر دورهای داره دست های منو آماده تر میکنه. من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن. یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم . من با این آگاهیها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه.
بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.
به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی. اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.
محصولات من برای فردی هست که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه. اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش، من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه.
توی این دوره ۱۲ قدم، شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده.
دلیل اینکه شما از کلام من تأثیر می پذیرید، بحث فرکانس هست و نه کلام. «فرکانس»، از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن. هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید؟!
برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟
این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی.
شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قُلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره اینقدر که جمعیت هست
خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون بازار. چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق.
من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دورهها میام میگم، هر چقدر نتیجههای من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم و این مسیر تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که به من الهام بشه و احساس کنم باید گفته بشه، این کارو انجام میدم.
زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهتدهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی. مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه. به اندازهای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.
قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن. به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد. اما نتایج به اندازهای که داری روی خودت کار میکنی. کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.
تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه
میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا
چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.
بنابراین دوست داشتم تفاوت ها رو بدونید. برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان
به شرطی که ایمان داشته باشی
ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!
از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟
نه، از عملکرد می فهمیم.
کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!197MB58 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD607MB58 دقیقه
- فایل صوتی ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!51MB58 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام به استاد مهربونم و خوش قلبم و خانم شایسته ی مهربان،
سلام به همهی دوستان عزیزم، در سایت،
3 سال زمان برد تا من درکم مثل درک استاد بشه که کل اتفاقات زندگی من داره توسط خودم توسط افکار خودم توسط باور های خودم رقم میخوره،
از کجا اینو میگم ؟ از اونجایی که حرکت کردم،از اونجایی که تو این سه ساله کلی نتیجه گرفتم،
درسته که هنوز خیلی فراره و ما خیلی راحت گول میخوریم در مورد اعمال فیزیکی ،
اما خدارو شکر الان تو سطحی هستم،که هر روز دارم به یاد خودم میارم که علی اتفاقات داره با افکار تو رقم میخوره ها،به جای کارهای بیهوده به جای دویدن دنبال یه قرون دو زار به جای حساب کردن روی اینستاگرامو پدرو شغل پدرو استادتو هررررر عامل بیرونی ،
باباااااا
بیا بشین این مغذتو درست کن،
بیا بشین خواستتو تجسم کن خودش اتفاق میوفته
روز های اول نمیتونستم این جمله رو بپذیرم،چون ناآگاه بودم اما وقتی به یاد آوردم کل اتفاقات گذشته ی زندگیم رو که خودم با افکارم اون اتفاقات رو به وجود آوردم،بعد هم که با دوره یمقدس دوازده قدم ، قدم به قدم این موضوع رو امتحان کردم آگاهنه و تجربه کردم،
بااااور کردم که کل اتفاقات داره توسط افکار من رقم میخوره،
کل اتفاقات زندگی هر فردی که ما میبینیم چه فقیر چه ثروتمند به مشهور چه غیر مشهور چه موفق چه بد بخت ،
بازتاب دقیقی هست از افکار درون و باور های خودشون،
من هم مثل همه همه چی رو عامل میدونستم الا ذهن خودم،
خدا خدا هم میکردم یه جاهایی هم که بهش توکل میکردم نتیجم میگرفتم،اما بازهم ته ذهنم این بود که شانس وجود داره،اگه بشه چی اگه نشه چی وجود داره،
اطمینان خاطر نبود،باور نبود،
من هم واکنش نشون میدادم به اتفاقات به آدم ها به پدرم به مادرم
منم میرفتم روضه میرفتم حرم امامان بلکه مورد قرب درگاه الهی قرار بگیرم،
دریغ از اینکه خدای من از رگ گردن به من نزدیک تر بوده ،اجابت کننده ی درخواست درخواست کننده
,
میدونید ما خیلی چیزا رو باور کردیم اما واقعا چرا ما خدارو باور نکردیم؟! چرا به همه چیز قدرت میدادیم الا خدا؟!
،
البته من حس میکنم حتی کشف حقایق و شناخت خداوند یک مسیری هست در این دنیای مادی که هرکس خودش بخواد بهش هدایت میشه ،
.
استاد جان این شما میگید من که نه تبلیغی کردم نه کاری کردم نه رفتم داد بزنم آی بیاید از محصولات من استفاده کنید،هرکس که آماده باشه جهان هدایتش میکنه به سمت من،
این باور شماست همون خداوندی که به ما معرفی کردین داره این کارو برای شما انجام میده،
بزارید از خودم بگم
آره وقتی من آماده بودم خداوند منو هدایت کرد به سمت شما، وقتی من در مدار شما قرار گرفتم خیلی قشنگ صحبت های شمارو پذیرفتم و وارد سایت شدم و ثبت نام کردم و تحول باورهای من شروع شد،
چقدررررر استاد حرفتون درسته ،چفدر این راحته چقدر عزت مندانست که اجازه بدی خداوند افراد درست رو در زمان درست به سمت شما هدایت کنه،
دیگه ما چی باید ببینیم تا باور کنیم؟!
من هم بعد از خدمتم با یک سری کتاب های موفقیتی آشنا شدم در واقع همون ها هم کاملا هدایتی بود،خداوند منو هدایت کرد،منو آماده کرد،
وقتی میدیدم تو کتاب های خارجیا هم حرف از خداوند میشه مقاومت هام کمتر شد،چون فقط فکر میکردم خدا برای کسایی که به امامان اعتقاد دارن یا شیعه هستن!!! به خاطر ورودی های ذهنم و تبلیغ مذهبیون،
اما خداوند مهربان لطفشو شامل حالم مردم و هدایتم کرد،قلبمو نرم کرد برای پذیرفتن حقایق،
خود من هم دقیقا از کسایی هستم که قبل از شما با یکی دو تا از این بچه های موفقیت آشنا شدم یک مقدار انگیزه و امیدم بیشتر شده بود و بعد در زمان مناسب،
استاد من از طریق شاگردمون که یک زندانی بود آشنا شدم!!!
ما بیرون یک کارگاه هم داشتیم که زندانیانی که تحت حمایت انجمن بودن پیش ما کار میکردن و فایل های شما از طریق یکی از همون ها به من معرفی شد،
استاد یه چیز جالب تر،
وقتی من یک مقدار داشت مدارم از لحاظ ثروت هم تغییر میکرد و احساسم به سمت ثروتمند شدن تغییر میکرد، باز از طریق یکی از همون زندانی ها دائم به من اسرار میشد که علی آقا بیا این ارز دیجیتال و بخر کاری ندارم که با مبلغ دو میلیون میتونی 1 میلیارد از این سهم بگیری و این خیلی رشد میکنه،
اولش مقاومت داشتم،از نشونه و این داستانا هم خیر نداشتم،و فکر نمیکردم شاید این پیام خداوند باشه،
بعد من گفتم آخه دو تومن چیه دیگه،من خریدم،
استاد بعد از چند ماه اون ارز چنان رشد کرد که همه به من میگفتن تو چطوری فهمیدی این ارز رشد میکنه و خریدی؟
اما من به خاطر ذهن فقیرم همون تو رشد های اول فروختمش،اما الان همون 2 میلیون نزدیک به 2 میلیارد قیمتش شده،
نمیخوام بگم ارز دیجیتال ثروتمند میکنه نه،
وقتی من در مدار مناسب قرار گرفتم از طریق دستان خداوند هدایت شدم و عمل کردم و اون نتیجه شد،
و این همون باوره که وقتی من در مدار مناسب قرار بگیرم به بی نهایت طریق خداوند ثروت رو وارد زندگیم میکنه نه از طریقی که بقیه میگین
،
من روزهای اولی که این فایل شمارو میدیدم،همش فکر میکردم باید پاشم یه کار فیزیکی بدون فکر و ایمان و باور انجام بدم،
حتی من اون اوایل پاشدم اومدم تهران اما اصلا من باوری نساخته بودم،خدارو باور نکرده بودم هنوز،و به محض اینکه پولم داشت تموم میشد ترسیدم برگشتم اصفهان،
اما بعدش وقتی آماده تر شدم خداوند به اون طریق که خودش میدونست خیلی شیک و مجلسی تو پر غو منو آورد تهران و بزرگم کرد و رشدم داد و آماده ترم کرد،
من اصلا اون موقع نمیفهمیدم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است یعنی چی،
اما الان میخوام یک مقدار از این روند صحبت کنم که هم برای خودم یاد آوری بشه هم شاید برای دوستان تازه وارد یک مقدار مفید باشه،.
ایمان با عمل یه آکاهی ها به وجود میاد،
وقتی استاد کارهایی که گفتن تو دوره ی دوازده قدم انجام دادم ،آروم آروم داشتم خدارو باور میکردم باور میکردم که همه خداوند داره کار میده داره جواب میده به درخواست ها و فرکانس های من،
وقتی من اینو یک کوچولو باور کردم بیشتر بهش عمل کردم،وقتی بیشتر بهش عمل کردم بیشتر داشتم نتیجه میگرفتم به خصوص تو مواردی که مقاومتم کمتر بود مثل روابط اما بود،تو روابط خیلیییی نتیجه گرفتم الان همه عاشقم میشن همه بهم کمک میکنن همه ی درخواست هام قبول میشه،
خب این نتایج باعث شد جنس اقدامات من یک مقدار شجاعانه تر بشه یک مقدار فرق کنه،
وقتی عمل کردم و در مسیر های متفاوت حرکت کردم با باور درست دیدم که اونطرف هم داره کار میده،
واین ایمانی رو هر روز داشت در من تقویت میکرد که هم به صورت ذهنی بیشتر روی خودم کار کنم هم به اون قدم هایی که بهم گفته میشه با ایمان بیشتر عمل کنم و حرکت کنم،
مثل الان که من برای اینکه ایمانم قوی شده که من در هر مسیری که حرکت کنم خداوند بهم کمک میکنه و با کار کردن روی باورهای ثروت آفرینم هر کجا که باشم پر هر شرایطی هدایت میشم که پول هم بیاد تو زندگیم،
من حرکت کردم و هر قربانی لازم بود برای رسیدن به هدفم پرداخت کردم هر شجاعتی لازم بود به خرج دادم توکل کردم،
و با یک چمدون الان توی یک باشگاه زندگی میکنم برای اینکه تمرکز صد در صدی روی تمریناتم باشه و کل ذهنم تو این فضا باشه ،اولش ترس داشت اما صدای الهام خداوند خیلی بلند تر بود برای حرکت کردن
و من فقط عمل کردم،
الان هم باید باز هم عمل کنم،باید خیلی جدی تر روی ذهنم کار کنم تا روی فیزیکم،
در واقع این ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست،
هم باید در مورد عمل به قانون باشه که خیلی مهم تره میتونیم بگیم 99 درصد کاره و هم باید در مورد حرکت فیزیکی باشه همون قدمی که بهمون الهام میشه بهمون گفته میشه،که 1 درصد کاره،
باید روی ایمانمون کار کنیم، باید بیشتر خدارو باور کنیم،.به خدا خود من هنوز توکلم به خیلی از موارد بیشتر از خداونده،
یه موقع های شرمنده ی خدا میشم،که من به این اپلیکیشنه بیشتر توکل دارم تا خداوند،
اما به خدا قدرت خداوند میلیارد ها برابره قدرت انسانه،
وقتی من رابطه ی بین کار کردن روی باور هام و احساس خوب رو با نتایج میفهمم،همینو باید بارها و بارها به یاد خودم بیارم که این اصله بابا ،
این وظیفه ی منه،بقیش وظیفهی اونه،
وظیفه ی من اینه که به احساس خوب برسم احساس یقین ایمان توکل فراوانی ،خداوند به بی نهایت طریق نعمت هارو وارد زندگیم میکنه،
،
آره استاد الان خیلی حواسم هست و خیلی دارم به این موضوع عمل میکنم که به جای اینکه به عوامل بیرونی گیر بدم بیام این درون خودمو درست کنم،
هر چیزی اون بیرونه بازتاب دقیقی از درون منه،
خدایا شکرت،
شکرت به خاطر درک این لحظم،
و از خدای مهربانم میخوام مثل همیشه کمکم کنه هدایتم کنه تا باورهای تقویت بشه،ایمانم بیشتر بشه،صبرم بیشتر بشه،توکلم بیشتر بشه،
و من باید با افکار خوب منتظر اتفاقات خوب باشم،من باید با ورودی خوب و رسیدن به احساس بهتر منتظر اتفاقات خوب باشم و همینطور برعکس،
واقعا هر خیری به ما میرسه از طرف منبع هست،منبع خیر و برکت ،منبع رزقو روزی،و هر سری به ما میرسه،برای اینه که ما از منبع دور شدیم ،و درگیر عوامل بیرونی شدیم،درگیر قوانین زمینی شدیم،
این فایل خیلی خوبه خیلی آگاهی بخشه و هر بار تو مسیر به من کمک میکنه،
خدایا شکرت،
برم سر تمرینم،
استاد جانم میبوسمت،
برای همهی دوستانم هم آرزوی بهترین هارو میکنم،