https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-02-26 22:54:292024-07-24 10:42:34ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
1135نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یه مدتی میشه ک دارم روی ایمانم کار میکنم و امروز داشتم توی یه سایت داخلی داستان های پیامبران رو میخوندم ک توی قران اومده… رسید ب داستان ابراهیم (اسطوره ی توحید) و اون سایت یه مقایسه گزاشته بود از داستان ابراهیم در قران و تورات.. وقتی اون مقایسه رو خوندم دیگه دلیل ثروت زیاد یهودی ها برام سوال نبود.. یه قسمتی از اون مقایسه رو اینجا میزارم
از مجموعه قصه های ابراهیم در تورات چنین استفاده میشود ک او مردی ثروتمند و شاید ثروتمندترین مرد زمان خود اهل دنیا بود.. و تمام هم و غم او این بود ک بتواند از خدا ب نفع خود و نسلش عهد و امتیاز بگیرد
و یه جای دیگه… و ابرام با زن خود و تمام اموال خویش و لوط از مصر ب جنوب امدند.. و ابرام از مواش و نقره و طلا بسیار ثروتمند بود و زمین گنجایش ایشان را نداشت ( منظور تعداد زیاد گله و دام)
خداروشاکرم ب خاطر هرروز و هروز روشن تر شدن این مسیر.. راستش اون اوایلی ک توی سایت اومده بودم با ادبیات توحیدی یه سری بچه ها مشکل داشتم.. نمیفهمیدمش.. برام سوال بود اینجا مگه سایت موفقیت نیس!؟ مگه قرار نیس از قانون جذب کامنت گزاشته بشه .. چ ربطی ب خدا و توحید داره ولی هرچی ک گذشت و هر چی ک بیشتر تجربه کردم دیدم این مسیر هیچی ب غیر از توحید نیس و ب قول استاد توحید درست بشه بقیش خودش درست میشه
واقعاً گل کاشتی سیّد حسین عزیزم، استادی که نمونه و الگویی شدی برای انسانهایی که در جستجوی حقّ و حقیقت هستن و میخواهند
خوب زندگی کردن را بیاموزند. چقدر زیباست این ایمانی که بر زبان جاری می کنید و بر دل ما می نشیند و این شجاعت و جسارت شما در بیان حقیقتی که آشکار می کنید، نشان از ایمان محکم و استوارتان به خداوند دارد.
بی نهایت سپاسگذارم که فرهنگ لغتی با
واژه های درست و معانی درست آموختی و آن را با دیگران به اشتراک می گذاری و آنچه را
از قوانین درک کرده ای و به نتایجی عالی در تمام جهات زندگیت رسیده ای، را اینقدر عاشقانه آموزش میدهی و تمام سعی و تلاشت در ترویج و گسترش این شیوه تفکّر و نوع نگرشی که دارید، قابل تقدیر است.
در فرهنگ و جامعه ای که اکثریت افراد آن،
برخلاف قوانین کیهانی عمل می کنند و به این موضوعات اصلاً اعتقادی ندارند، خیلی سخت است که به شیوه ای فکر کنی و حرف بزنی و عمل کنی که متفاوت از اکثریت جامعه است،
ولی خیلی ارزشش را دارد که راه درست را انتخاب کنیم و تصمیم بگیریم تا زمانی که
زنده ایم و نفس میکشیم در اون مسیر حرکت کنیم و با ایمان به خداوند ادامه دهیم و درستی مسیر خودمون رو با نتایجی که میگیریم به همه ثابت کنیم و الهام بخش انسانهایی باشیم که تغییر و تحوّل زندگیشان
را درخواست کرده اند.
ایمانی که عمل نیاورد، ایمان نیست؛ ایمان یه سری حرفها و کلمات و جملات زیبا نیست که به زبان بگیم و در عمل بر خلاف اونها عمل کنیم و به خودمون بگیم: من ایمان دارم ، نه
معنای ایمان این نیست، معنای ایمان حرف و عمل درستی است که از باورهای درست ما می آید و در گفتار و کردار ما خودش رو نشون میده و به چنین حدّی از ایمان و باور و یقین، پاداشها داده می شود و هر کسی میتونه به این ایمان حقیقی برسه و شخصیّتی با ایمان از خودش بسازه و هر بار خودش رو به سمت بهتر شدن ارتقا بده و به توانایی هایی که خداوند به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خودش بر روی زمین در وجودش قرار داده، آگاهی پیدا کند.
دوستان، آگاهی هایی که در این سایت به همه ما داده میشه، یکسان است، حالا چرا یه سری دوستان نتایج بزرگ و یه سری دوستان نتایج کوچیک میگیرند؟ برمیگرده به ایمان و تعهّدی که در عمل کردن به این آگاهی ها از خودشون نشون دادند و هر کسی به اندازه لیاقت و شایستگی خودش دریافت میکنه و باور کنیم که لایق بهترینها و فقط بهترینها هستیم و با ایمان این مسیر رو ادامه بدیم.
از دیشب دارم فکر می کنم که کجای سایت این دیگاه رو بذارم
تا اینکه الان که داشتم به اونچه که می خوام بگم فکر میکردم دیدم جاش دقیقاً تو همین صفحه هست!
نتیجه ای که می خوام ازش حرف بزنم سال ها آرزوم بوده و سال ها من و همسرم براش تلاش می کردیم و بی نتیجه بود!
هفته ی آخر اسفند ماه هدایت شدم به فایل بی نظیر “هدفی انگیزه ساز” برای امسالت انتخاب کن! که استاد جان برای نوروز سال ۹۵ گذاشته بودن.وااااااای خدای من این فایل رو دیدم و جوششی در قلبم ایجاد شد که زود باش و هدفت رو انتخاب کن! این فکر دیگه ولم نمی کرد! تمام وجودم درگیر شده بود! جمله جمله ی این فایل تو مغزم صدا می کرد!و هی تکرار می شد! تا اینکه رفتم پشت میزم و گفتم من چی می خوام؟ من واقعاً چی می خوام؟ دیدم اولین و آخرین چیزی که دلم می خواد اینه که لذت ببرم از زندگی ، دیدم دلم می خواد برای بچه هام بیشتر وقت بذارم دیدم دلم تنگ شده برای اینکه براشون لقمه بگیرم ، دیدم دلم تنگ شده برای اینکه با آرامش هر کاری انجام بدم و به خودم قول دادم که سعی کنم از لحظه هام لذت ببرم ! اگه دارم از تو حیاط رد میشم و دیدم گلدونمون گل داده مکث کنم و بنشینم نگاهش کنم! اگه میرم به مرغامون غذا بدم یه کم بیشتر نگاهشون کنم و به این کار مثل وظیفه و اجبار نگاه نکنم!(تو پرانتز بگم این طرز فکر و این الهام ها قبلاً هم برام پیش اومد و انگار هر بار تکاملی محکم تر و بهتر از قبله و این اولین بار نبود که با خودم اینطوری می گفتم ولی انگار این بار خییییییلی مصمم تر شده بودم! ) بعد گفتم حالا دو سه تا هدف برای خودم انتخاب کنم که خییییلی برام مهمه !و نوشتم آب کردن چربی های دور شکمم !که چند ساله ذهنم درگیرشه و خیلی کارا کردم براش ، من تو هشت سالگی از ارتفاع با صورت افتادم زمین و بینی ام شکسته و خیلی ها به من می گفتن برو جراحی زیبایی بینی اما من همیشه می گفتم اگه چنین پولی داشته باشم میرم شکمم رو درست می کنم یعنی اینقدر برام مساله شده بود! بعد هم خیلی دلم می خواست که ماشینمون رو عوض کنیم که این رو هم نوشتم! و در آخر نوشتم دلم می خواد که تا دو سال دیگه یه تیکه زمین بخریم! و بعد هر روز بارها و بارها اون فایل رو نگاه می کردم حتی وقتی تو آشپزخونه بودم فایل رو پلی می کردم و تبلت رو جایی می ذاشتم که بتونم ببینم و آخر فایل وقتی استاد با یه لحن زیبایی می گفت ان شاءالله که هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاااد ، شااادِ شاد ، سالم ، سالمِ سالم ، ثروتمند! از در و دیوار ثروت براتون بیاد ، ثروت فقط یک موضوع ذهنیه…. من همراهش تکرار می کردم و می گفتم چشم استاد چشم! وقتی میگفت شاد ، شاااد شاد حال دلم رو صد برابر خوب تر می کرد و حتی برمی گشتم و بارها همین قسمت رو پلی می کردم و ….. و بعد به سه هدفم فکر می کردم که چه کارایی الان می تونم براشون انجام بدم؟! کارها رو زیر هر هدف نوشتم! و واااااااااای خدای من! و دیگه می دیدم هررررر فایلی از استاد گوش می کنم انگار برداشتم یه جور دیگه ای شده و یکی یکی چراغ تو ذهنم روشن می شد و هر اشتباهی از خودم رو سعی می کردم برطرف کنم ! حتی اشتباه هایی که شاید خیلی مسخره به نظر برسه!مثلاً اواخر اینقدر سرم شلوغ بود که می خواستم مربا درست کنم کلی زحمت می کشیدم اما آخرش می سوخت! من که تو درست کردن یه سری از مربا ها خیلی حرفه ای شده بودم! حتی به این جور اتفاق ها فکر کردم و دلیلش رو پیدا کردم ، دیدم درست در لحظه ای که اگر فقط دو دقیقه تو آشپزخونه بمونم کار مربا تموم میشه با خودم یه لحظه میرم فلان کار رو می رسم و میام ولی میرفتم که می رفتم و مربا هم می سوخت! تو اخلاق و رفتارم دیدم که من آرامشم رو حفظ می کنم اما یهو قاطی می کنم و بهم می ریزم … خلاضه هر فایلی که از استاد گوش می کردم یه تمرینی برای تغییر پیدا می کردم! و ادامه دادم و ادامه دادم و البته هنوز هم دارم ادامه می دم و از این بعد صد براااابر محکم تر و مصمم تر ادامه میدم ! چرا ؟! الان میگم
وقتی که ورزش هایی که برای شکم و پهلوم بود رو شروع کردم بعد از دوسه روز استخوان مفصل رانم به شدت درد گرفت طوری که نمی تونستم بنشینم و حتی یه افطاری دعوت بودیم من و دخترم نرفتیم!گفتم شاید دیسک کمر باشه ورزشای کمر رو انجام دادم درد بدتر شد و بدتر شد و هر چی ادامه دادم دیدم بی فایده است.تا اینکه همسرم گفت که یه زنگ بزن دکترت وبریم اصفهان.گفتم نه! من اگه پول داشتم که قانون سلامتی رو می خریدم! و مطمئنم که پام که هیچ کلی از مشکلات دیگه ام بر طرف میشه! همسرم گفت باشه می خریم! و خیلی معجزه وار پولش جور شد و خریدم و همون دو هفته ی اول کلی از چربی های شکمم آب شد و سبک بال و پر انرژی شدم و از طرفی با برنامه ی پیاده روی هم پادردم خوووووووووب شد! خدایاااااااا! چجور شکرت کنم ؟! چجور شکرت کنم؟!عاااااشقتم خدای مهربان! سرمنشاء تمام خوبی ها و فراوانی ها!تو را سپاس!فرااااااوان سپاس!
و اما اون دو تا هدف دیگه! با خودم فکر کردم که ما که چند بار پول جمع کردیم چی شد که نتونستیم زمین بخریم ؟! تا هدایت شدم به جواب ها و یکی یکی ایراد های خودم و همسرم رو در این زمینه پیدا کردم و تصمیم گرفتم که دیگه اشتباهاتم رو تکرار نکنم و شروع کردم به انجام حداقل کارهایی که این مدت می تونستم در راستای هدفم انجام بدم! و یکی از حساب هام رو اسمش رو توی گوشیم تغییر دادم و نوشتم هدف: خرید زمین محبوب مان! یعنی هر پیامکی که از هر جا و هر کسی میومد وقتی باکس رو باز می کردم و می خواستم بیام بیرون این اسم رو می دیدم و همیشه هم پیامک های غیر لازم رو پاک می کردم که این مخاطب بالا باشه و ببینم و یه حس خیییلی خوبی بهم می داد!تا اینکه یهو متوجه شدیم صاحبخونه می خواد خونه اش رو بفروشه! ثانیه اول که فهمیدم نجوا گفت تو می خواستی زمین بخری حالا همینم از دستت رفت!!! سریع گفتم نه این حتماً حکمتی داره! و به همسرم گفتم بیا بریم باهاش صحبت کنیم ببینیم چجوریه و اگه میشه ما بخریم! رفتیم اما با شرایط ما جور نبود و گفت یک درصد احتمال داره بفروشم! اما فکر خرید زمین دیگه ولم نکرد و به همسرم گفتم بریم و بگردیم! تو اینترنت گشتم و زنگ زدم ، بی فایده بود! رفتیم بنگاه املاک بی فایده بود! یه جا هم به یه مهندس که دفتر مهندسی داره و یه جورایی هم آمار منطقه خودمون و مناطق اطراف دستشه گفتیم گفت عمراً با این توان شما این اطراف نمی تونیین بگیرین. خونه ای که ما توش مستاجریم یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین روستاهای اینجاست و من آرزو داشتم یه چنین جایی زمین داشته باشیم!پرسیدم امیرده چطور؟! گفت اوه امیرده متری سه چهار تومنه و معمولاً هم متراژ بالاست! گفتم دو تا روستا
بالاتر و بعد از امیرده چطور ؟ گفت اونجا ها که اصلاً خوش نشین شده و قیمت نجومیه!شما نمی تونید! همون جا تو دلم گفتم ، خدایا من همین رو می خوام ، از خلق تو دیگه نمی پرسم و نمی خوام! خودت هدایت کن و همین خوش نشین رو هم می خوام!اینکه چطور هدایت شدیم خیییلی مفصّله ، فقط همین قدر بگم که قدم قدم دست ما رو گرفت و مستقیییییم برد به همون منطقه ی خوش نشین ها! و با نصف قیمتی که اون مهندس می گفت یه زمین صد متری معامله کردیم! با تمممممممااااااااام وجودم این چند روز کرنش کائنات رو دیدم ، چه در مورد خرید قانون سلامتی و چه در مورد خرید زمین و دقیقاً جایی که آرزوش رو داشتیم !
فقط مونده ماشین که البته برای خرید زمین ماشین رو قراره بفروشیم و ماشین یه ذره رسیدگی لازم داشت و الان پولش رو نداشتیم ، وقتی به داداش کوچیکه ام گفتم زمین خریدیم و گفتم باید ماشین رو بفروشیم گفت بهش یه کم برسید گفتم نمی تونیم ! گفت آبجی ! گفتم جانم ؟گفت پول نمی خوای گفتم یعنی چی؟ گفت خودم بهتون پول میدم به شرط اینکه سریع پیگیر کار بشید و عقب نندازین! خدایا!خداییییا! عاشقتمممممممم! همین جا برای برادرم هم دعا می کنم که هر چی می خواد به همین سرعت خدا بهش بده!
و مطمئنم که همینطور به کار کردن روی باورهام و رفتارم و عملکردم ادامه بدم ماشین که هیچ ،خیییییییییییلی از رویاهام یکی یکی از راه می رسند و دیگه رویا نخواهند بود.
اینکه این صفحه رو انتخاب کردم برای نوشتن این دیگاه برای این بود که بگم هم به خودم بارها و بارها و هم به دوستانم که خواهشاً هررررر فایلی از استاد گوش میدین شاخک هاتون رو برای دریافت تمرینی که استاد میگه تیز کنید و به محض اینکه درک کردین سریع عمل به اون ها رو شروع کنید و با توکل و با توکل و با توکل به الله یکتا پیش برید! هدفی که تو ذهنم دو سال دیگه می خواستم برسم در کمتر از دو ماه به طرز معجزه آسایی بهش رسیدم و تمامی این چند روز من و همسرم بهت زده بودیم و اینقدر درک این حجم از کرنش جهان برامون عجیب بود که ساکت بودیم و اگر هم حرفی می زدیم فقط در مورد همین قضیه بود! و جالب بود که در تمام لحظه ها حرف های استاد میومد تو ذهنم و کاملاً با آرامش مراحل رو پیش رفتیم.
استاااااد عباس منش عزیز! الان خیلی دوست دارم برم فایل خوش آمدگویی رو دوباره ببینم ، و امروز رفتم اولین کامنتم که دقیقاً روز اولی که عضو سایت شده بودم رو خوندم و حال خوشی بهم دست داد و خیییییییلی خوشحال شدم که من در برابر این کامنت گذاشتن مقاومتی نداشتم و از همون روز اول شروع کردم و امیدوارم که بارها و بارها و بارها از این دست دیدگاه های حاوی نتایج بنویسم و می دونم که این نتایج ماست که با شما حرف می زنه و شما رو خوشحال می کنه و این من رو هم خییییلی خوشحال می کنه و باید بگم این جمله ی شما برای من یه کاتالیزوره و هی به خودم میگم با نتایجت از استادت قدردانی کن.
خدای مهربان رو هززززززاااااران هزززززار شاکرم که در آذر ماه سال هزار و سیصد و نود و هشت من رو در مدار شما و آگاهی های ناب شما قرار داد.
از شما هم سپاسگزارم که هم خودتون خوووووب زندگی می کنید
و هم این خووووب زندگی کردن رو به دیگران آموزش میدین!
استاد این فایلتون عالی بود البته مثل همه فایل هاتون ، وقتی که نیاز دارم بشنوم دقیقا همون موقع راجع به همون موضوع ها حرف میزنید ، خیلی برام جالبه، انگار که واقعا دارم وارد فرکانستون میشم، خدا رو هر لحظه شکر میکنم که شما رو سر راهم قرار داده تا هدایت بشم به سمتش، خدا حفظتون کنه.
من یک ماهی هست که دارم با خودم کلنجار میرم ، برای شروع کار شخصیم و رها کردن کار کارمندی، یعنی از مهر ماه میخواستم شروع کنم و هی نشد و نشد و هی مشکل پیش میومد، ناامید نشدما اما هی میگفتم پریسا عمل کن باید شروع کنی تا هدایت بشی، البته کمی از مشکلاتم بخاطر کمال گراییمه که میخوام بهترین کار رو ارائه بدم توی حوزه کاری خودم.
وقتی فایل معرفی دوره 12 قدم رو گذاشتید، انگار منتظرش بودم از چند روز قبلش هی وارد سایت میشدم به امید فایل جدید یا یه چیزی که بهم بگه باید چیکار کنم، فایل معرفیُ که گذاشتید درست شاید 1یا2 ساعت بعدش بود که دیدمش، کلی لذت بردم که قانون تکامل رو برام یادآوری کردید، انگار تشنه بودم و مثل آب بود برام، به جونم نشست با خودم گفتم که بابا تو هنوز به تکامل نرسیدی خب معلومه نمیتونی حرکت کنی که هی یه چیزی دور پات میپیچه، و نگهت میداره.
فهمیدم باید آماده تر بشم و با خودم گفتم شاید این همون چیزیه که تو رو بیشتر هدایتت میکنه.
با گوش دادن فایل مقدمه مطمئن شدم که اینو میخواستم از خدا، ممنونم ازش که الان 3ساله که آخر سال همین موقع ها به سمت مسیر جدید هدایتم میکنه تا به خواسته هام برسم، آخه پارسال همین موقع ها بود که با استاد آشنا شدم.
بگم که تا قبل از زمانی که هزینه دوره و فایل مقدمه رو ببینم، همش با خودم فکر میکردم و میگفتم خدایا هزینه اش کمتر از 1تومن باشه که بتونم الان بگیرمش،البته بعدشم بخودم میگفتم نگران نباش اگه برای تو باشه حتما میتونی بخریش و الان که میخوام این محصولو تهیه کنم خیییییییییییلی حس خوبی دارم و مطمئنم که این دومینوی خواسته هام که یک ساله داره قشنگتر چیده میشه، توی سال 98 بوم، بوم، بوم، بوم پشت هم اتفاق میوفته. خیلی خوشحالم و حس میکنم یه موج مثبت بزرگه که داره میاد به سمتم یا شایدم من دارم میرم به سمتش.
این فایل جز اون دسته از فایل هاست که بدجور به باور های میشینه
فکر کنم تا الان ی بیست بار گوشش دادم چون عادت دارم اول گوش بدم و بعد بیام نظرم رو بگم
استاد میدونی چیه؟
خیلی از بچه ها فکر میکنن که این فایل های رایگان شما تاثیر نداره و محصولات خیلی تاثیر گذاره
درصورتیکه که اصلا اینجوری نیست
من شخصاً سالها فایل های رایگان رو گوش دادم و بشدت تاثیر گذار و عالیه
یعنی بنظرم شخصی که اول های کار کردن روی خودشه اول باید از همین فایل ها شروع کنه تا کم کم روند تکاملی و طی کنه و بعد از آگاهی ناب محصولات استفاده کنه
متاسفانه توی باور های ما و بعضی بچه ها این هست که محصول یا جنس رایگان ارزش نداره…….
در صورتی که همون رو وقتی بخان براش پول پرداخت کنن بهتر بهش توجه میکنن و براشون مهم میشه
من خودم سالها از این فایل های عالی که رایگان هم هست استفاده کردم
الان هم هنوز که هنوزه وقتی گوش میدم ی عالمه چیز جدید یاد میگیرم
این فایل های رایگان آنقدر آگاهی داره که اگر بخای فقط آگاهی رو آزشون اطلاع داشته باشی (نه اینکه بخای باور کنی) سالها طول میکشه
من دقیقا 69 بار فایل ما خالق زندگی خود هستیم از استاد رو گوش دادم
الان وقتی گوشش میدم انگار کاملتر میشم و بهتر اصل و اساس زندگی رو درک میکنم
به جرات میگم تمام فایل ها رو حداقل سی بار گوش دادم و اگه تمرین داشته انجام دادم
بچه از این فایل های رایگان به آسانی رد نشید
روند تکاملی و با این فایل ها شروع کنید بهتون قول میدم که خیلی زود میتونید محصولات و بخرید، همونجوری که برای من جور شد و تونستم روانشناسی ثروت۱ رو بخرم که دیگه…….
سلام استاد عزیز میخکوب سخنان شما شدم ٫ واقعا شما هدایت شده و رستگار هستی در دنیا و آخرت ٫ اون چیزهایی که در افسانه ها و اساطیر خونده بودم رو در شما دیدم من ٫ واقعا مرد عمل هستید ٫ آفرین بر این همت و اراده مردانه شما ٫
حدود یکماه بود حالم خوب نبود بخاطر شکست هایی که خوردم بخاطر کنترل نکردن ورودی های ذهنم گاهی خوب میشدم یاده حرفاتون و فایل های رایگانتون میوفتادم ٫ اما در بیشتر روزها افسوس میخوردم و میگفتم خدایا از استاد عباس منش و اعضای درجه یک این سایت عقب افتادم ٫ خدایا کمک کن منو باز بیام در مدار ٫
تا اینکه این فایل رو دیدم ٫
چنان شما با دم مسیحاییت منو زنده کردی و انرژی بهم دادی که هیچ فیلم و کلیپ انگیزشی بهم اینطوری انگیزه نداده بود تا حالا ٫
استاد این فایل رو میدیدم تمام صفات انسان های بزرگ و پاک رو در شما میدیدم بخصوص عمل گرا بودن شما ایمان شما شجاعت و جسارت شما برای تغییر و ٫٫٫ حسینتون میکردم و فقط میگفتم ماشاالله خدا حفظت کنه خدایا شکرت که استاد عباس منش هست در بین ما و استاد و مرشد و راهنمای ماست ٫
استاد من قبلا فایل های رایگان شمارو میدم بهم آرامش میداد ٫ و حالم خوب میشد یه مدت به حرفای شما عمل میکردم باز بعد از چند وقت دچار تنبلی میشدم میگفتم ول کن بابا کار هم نکردی رو ذهنت زیادم عیب نداره و باز ورودی های ذهنمو کنترل نمیکردم و باز فیلم ها و سریال ها و اخبار ها و آهنگ ها و کتاب ها و رمان ها و مجله ها و روزنامه ها و معاشرت با آدم های منفی رو میاوردم تو زندگیم و ازشون استفاده میکردم ٫ به سخنان شما عمل میکردم و تمرین میکردم اما نتیجه دلخواهمو نمیگرفتم ٫ میگفتم خدایا من چمه ؟؟؟؟ چرا اون جور که دلخواهمه تغییرات مثبت رو نمیبینم تو زندگیم !!!! کجای کارم ایراد داره آخه ؟؟؟؟ تا اینکه فهمیدم فایل های رایگان شما گاز هست برای ماشین موفقیت من اما ورودی های منفی و مضرم ترمز های بسیار قوی در زندگیم بودند که اجازه حرکت به من و ماشین موفقیتم نمیدادم ٫
نشستم کلی از فیلم و سریال هایی که داشتم در هارد خودم پاک کردم اخبار نگاه نمیکنم تلویزیون و ماهواره رو خاموش کردم آدم های منفی رو رابطمو باهاشون کم رنگ کردم تا بمرور قطع بشه رابطمون کلا کتاب ها و مجلات و روزنامه های جنایی شکست عشقی و داستان های ناامید کننده داشتند رو ریختم دور ٫ چقدر آهنگ های غمناک داشتم روی تبلت و کامپیوترم همه رو پاک کردم سخت بود برام این کارها رو انجام بدم و این ترمزهای منفی رو از زندگیم حذف کنم چون بهشون عادت داشتم ٫ اما باید هزینه تغییر کردن رو بدم باید این مزخرفات و منفی هارو بریزم بیرون از زندگیم و خلاء ایجاد کنم تا چیزهای مثبت و الهی بیان در زندگیم الان احساس خوبی دارم و حس میکنم سبک شدم انگار که یه بار سنگینی رو گذاشتم زمین و راحت شدم ٫ خداروشکر ٫ ترمزهارو برطرف کردم تا حدودی هر چند هنوزم باید ترمزها و باورهای منفی زندگیمو پیدا کنم و برطرفشون کنم ٫ بارها بارها فایل های رایگان شمارو میبینم از این به بعد چون هر بار میبینم یه سری آگاهی های جدید به دست میارم که واقعا منو در زندگی جلو میندازند ٫ و تمام نکات مهمی که از فایل های شما یاد گرفتم مثل داشتن احساس خوب ، کنترل ورودی های ذهن ، شکرگذاری از خداوند ، دیدن زیبایی ها ، باور کردن به فراوانی نعمت و ثروت در جهان و کائنات و ٫٫٫ رو نوشتم روی کاغذ و هر روز میخونمشون و هر شب به خودم نمره میدم که چقدر به این تمرینات و نکات آموزشی شما عمل میکنم و هر شب خودم رو قضاوت میکنم ٫ انشاالله تا آخر عمرم عمل میکنم به تمرینات شما با کمک الله ٫
در مورد عمل کردن هم میتونم بگم که ما انسانها عمل میکنیم اما مداومت در عمل که مهمتر و باارزش تر از عمل هست رو فراموش میکنیم ٫ متاسفانه ما انسانها به دلیل مشغله های فکری و شغلی و کاری خیلی فراموش کار هستیم و هر روز باید به خودمون قوانین کیهانی و تمرینات رو یادآوری کنیم تا از مسیر خارج نشیم ٫
انشاالله خداوند رحمان و رحیم به شما استاد عباس منش عزیز و من و تمام اعضای گرامی این سایت توفیق عمل و مداومت در عمل به تمرینات و قوانین کیهانی رو از الان تا ابد و روز آخره عمرمون بده ٫
خداروصدهزار مرتبه شکر که من هم عضو کوچکی هستم در این سایت و زیر سایه استاد عباس منش و اعضای محترم سایت هستم ٫ برای همه شما عزیزان آرزوی بهترین ها رو دارم ٫
من الان مدتهاست که دارم روی خودم با تمرکز بالا کار میکنم، کار کردن روی خودم به معنی کنترل ورودی های ذهنم و دادن باورهای مناسب جزئی از زندگیمه و درواقع همیشه و هر روز و هر لحظه مواظبم که چه چیزی میشنوم و چه باوری در ذهنم داره ساخته میشه و درواقع سعی میکنم که گفتگو های ذهنیم رو جهت بدم به سمت خواسته.
از کجا میفهمم که گفتگوهای ذهنیم در چه جهتیه؟
از احساسم.
وقتی حالم داره به سمت احساس منفی میره احساس هایی مثل ترس و غم و نگرانی میفهمم که باید ریشه اش رو در ذهنم پیدا کنم که چه ورودی و چه فکری باعث شد که من احساسم بد بشه و سریع تلاش میکنم با پیدا کردن اولین فکری که حالم رو بد کرده و تغییرش به احساس بهتر و بهتر و در نهایت به احساس شعف درونی و احساس عالی برسم و ذهنم و با روحم هماهنگ کنم.
این کار هر روز و هر لحظه منه اما الان تقریبا دو ماه میشه که بصورت تمرکزی دارم در بحث ثروت کار میکنم و تصمیم دارم که یکی دو سال با تمرکز بسیار بالا و با انگیزه و عشق فراوان در جهت تغییر باورهام قدم بردارم و کد های مخرب رو پیدا کنم و کد مناسب بزارم در ذهنم.
عاشق این کد نویسی هستم یعنی وقتی اینجوری با تمرکز دارم روی حل یک مسئله ای کار میکنم با تمام وجود دارم از زندگیم لذت میبرم و احساس فوق العاده ای دارم، واقعا این حس خالق بودن به ادم خیلی حال میده.
اینکه کدها رو اونجور که میخوام مینویسم و اونطور که دوست دارم نتایج رو خلق میکنم.
جالبه که هر چقدر بیشتر دارم کار میکنم تازه دارم بیشتر متوجه میشم که هر چیزی که در ذهنم به عنوان قانون حک شده قانون نیست بلکه یک باوره که به خاطر اینکه زیاد تکرار شده بدیهی و به شکل یک قانون در ذهنم نقش بسته.
مثلا در بحث فروش و بازاریابی، هر کسی که بخواد یک محصول رو بفروشه و با قانون آشنایی نداشته باشه اونقدر روی عوامل حاشیه ای تمرکز میزارن و میگن مثلا برای فروش بیشتر باید لباس مناسب داشته باشی و یا بتونی با طرف خوب ارتباط بگیری و یا خوب محصولت رو معرفی کنی و یا اینکه مثلا در بحث قیمت، قیمتش رو اول نگی اخر بگی و یا مثلا اگه صد تومنه بگی ۹۹ هزار تومن که طرف در ذهنش بزرگ نباشه و خرید کنه و هزار تا چیز دیگه که ادم واقعا از فروش زده میشه و میگی اخه چرا باید این کارها رو انجام بدیم تا بتونیم پول دربیاریم و باور اشتباه قبلیمون تقویت میشه که بابا پول ساختن خیلی سخته، به این سادگی نیست و چون باور پیدا میکنیم که سخته ازش فراری میشیم. اونقدر بهش برای فروش بهتر میگن که باید فلان تبلیغ رو کنی و باید از خوبی محصول بگی و اونو در چشم مشتری بُلد کنی و …….
که طرف با باورهای کمبودی که از قبل داره و عدم احساس لیاقت و ارزشمندیش، به عنوان یک فروشنده به این باور میرسه که اقا هیچ کسی نیست که این محصول رو بخره و این محصول اصلا مفت هم بده نمیبرنش و نمی ارزه و با این قیمت هیچ کسی راضی نیست بابتش پول بده و احساس میکنه اگه این کارهایی که میگن رو انجام بده که با زور بخواد بفروشه،از اونجایی که با آشنایی با استاد با درونش نمیخونه، چون به چیزی که میگه و انجام میده ایمان نداره و یه جورایی عذاب وجدان داره نتیجه نمیگیره چون یه پا رو ترمز و یه پا رو گاز اما این ترمز زنگ زده لامصب و اصلا حرکتی نمیکنه و پولی هم نمیسازه و اگه ادم مذهبی نباشه و خیلی دنبال روزی حلال و از راه درست پول ساختن نباشه باز هم با کلی تقلا و تلاش اگه بتونه رشد کنه بازم به قول استاد یک قدم میره جلو و دو قدم برمیگرده عقبو یا با زجر و بد بختی با هزار دوز و کلک یه قدم رشد میکنه.
اگه بخواد درست اونجور که استاد داره میگه و نتیجه میگیره اون بحثها رو بزاره کنار و باورهای درست در دهنش بسازه و باور پیدا کنه که اقا این محصول ارزشمنده و فارق از اینکه دیگران چطور فکر میکنند و یا چطور دارند عمل میکنند من میتونم با تغییر باورهام در مداری قرار بگیرم که با مشتری هایی برخورد کنم که این محصول رو میخرن و این محصول مشتری های بسیاری داره و بی نهایت افرادی هستند که به این محصول احتیاج دارند و ….
وبیاد به شیوه ای که از دوره های استاد استفاده میکنه استفاده کنه و نتیجه بگیره، یعنی با تغییر باورها و ایجاد باور مناسب.
با توجه به اینکه اون باورهای قبلی مثل سیمان چسبیدن و باور کردن استاد برای ذهنی با اون عقبه خیلی سخته، چون نجواها خیلی شلوغ و پلوغ میکنن ذهنو که پس اینا چی میگن، این که الان با همون روش داره نتیجه میگره و خودش چون هنوز بلوری نساخته و اتفاقی نیافتاده نمیتونه باور کنه و میگه اخه با تغییر باور ها چطور؟
و کلی باورهای مخربی که به خاطر تکرار شدن زیادشون جزئی از زندگی ما شدن، بی خیال میشن و یا عمل نمیکنن به این حرفها چرا؟
چون هنوز قانون رو خوب درک نکردند و ایمان ندارند. و فکر کردن به شیوه جدید براشون ایمان به حرف های استاد میخواد. اینکه استاد میگه از با من داری میایی فقط از برنامه های من استفاده کن و بقیه رو خط بزن چون این روش بهترین روش برای تمرکز و درک درست از مسیره. چون اون باورهای غلط خودشون رو رو میکنند و میتونی تشخیصشون بدی.
این کار تمرکز میخواد و تعهد. باید باور داشته باشه که انچه میشنوی نه صرفا از طرف استاد بلکه خداوندی که قبولش داری، حالا چقدر باورش داری؟
هر چقدر که باور داشته باشی که
هر ندایی که تو را بالا کشید
ان ندا میدان که از یزدان رسید.
به همون میزان میتونی باور کنی که باید بدونی که این کلام خداوند برای هدایت تو از طریق استاده و اگر در این مسیر اومدی و اینجایی همینطوری نیست بلکه هدایت شده ای و باید با عشق و تمرکز بیشتر خداوند رو باور کنی.
یعنی واقعا یه جهاد اکبر و ایمان راستین به این که اقا تمام اتفاقات زندگی من فقط باورهاست و اگه باور درست رو پیدا کردی از طریق دوره های استاد باید بتونی تکرارش کنی تا شکل بگیره در ذهنت که خود به خود به مسیر درست به مسیر ادمها شرایط و موقعیت ها و فرصت ها هدایت میشی،
این کل واقعیت زندگیه.
یعنی هر چقدر که باور کنی که امه چیز باوره بازم هنوز کامل درک نکردی و دو ماه دیگه بیشتر میفهمی و باز دو ماه دیگه میگی ا پسر من تازه دارم درک میکنم و هیچ انتهایی نداره.
چرا؟
چون تازه میفهمی که در مورد فلان چیزم که تو فلان باور رو در موردش قبول کرده بودی و فکر میکردی که این یک قانونه و تنها راه و یا بهترین راه برای انجام دادنشه، فقط یک باوره که تغییرش بدی نتایج خیلی سریعتر، راحتر و بهتر اتفاق میفته و لذتش هم بیشتره و پایداره.
یعنی انتهایی نداره و فقط به ایمان احتیاج داره.
ایمان در عمل خودش رو نشون میده.
اگر باور داری که تو بدون تقلا و بدون زور زدن و دوییدن تو دام تبلیغ میتونی فروش بسیار عالی داشته باشی و درامد میلیونی و میلیاردی کسب کنی ببین چقدر بدون ارس و عجله و نگرانی داری با احساس خوب با احساس عالی روی باورهای قدرتمند کننده تر کار میکنی؟
شک داشتم که باید اقدام کنم یا روی باورهام ابتدا کار کنم . گفتم خدایا خودت هدایتم کن.
طبق عادت همیشگی یه سر کوتاه از بالا تا پایین به صفحه ی اصلی سایت انداختم ک
و پایین میومدم .
همینطوری که داشتم پایین میومدم چند تا فایل که پایینش نوشته دانلود ها رو دیدم .
خیلی عجیب بود ۴ تا فایل بود و ۲ تا از مهم ترین هاش این ۲ تا بودن 《مصاحبه با استاد قسمت ۱۶ 》و 《ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است 》 .
فایل اول رو چند بار گوش کرده بودم توی این دو سه هفته و میدونستم موضوع اصلیش درباره ی عمل کردن و اقدام برای اهداف بود ولی فایل دوم رو که دیدم شوکه شدم ، اصلا از اسم فایل مشخص بود ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است خدایا هدایتم کردی . راه رو بهم نشون دادی توی فایل دوم استاد خیلی درباره ی نفش باور ها و تعهدش در ابتدای مسیر صحبت کرد و من در انتها یه نگاه کلی به دو تا فایل انداختم و گفتم ببییییین هدایت شدیم کیمیا ببین خداوند پاسخ میدهد ، خداوند سریع الاجابه ، ببین خداوند طبق یک سری قوانین عمل میکنه .
خلاصه که کلی از این هدایت الهی و گرفتن جواب خوشحال بودم و همه ی تمرکزمو روی نکات مثبت و تشکر بخاطر داشته هام گذاشتم که یهو بازم طبق عادت از صفحه ی اصلی پایین تر اومدم یهو اسم کیمیا به چشمم خورد و ازش رد شدم ، برای اولین بار و بطور شگفت انگیزی یه حسی بم گفت ، بزار ببینم این کیمیا خانم کی هست و دوباره برگشتم سر اسم کیمیا و دیدم بَللللله نوشته کیمیا فاریابی ، اسمم توی فعال ترین دوستان در کامنت های محصولات بود .
اونقدر خوشحال شدم که اصلا میخواستم پرواز کنم و جیغ بکشم که استاد آرررره خداوند پاسخ میدهد و سریع الاجابه .
از همه جالب ترش اینه که اسم من بین این دوستان بود ، دوستانی که هر کدومشون محصولات با ارزشی رو خریداری کردند و من تنها ۳ تا کتاب تهیه کردم و این حس فوق العاده بود که انقدرررررر کنار آدمایی هستم که خفن و باحالن . خدایا شکرت
امروز از یک هدایت شروع شد و به اتفاقات خوبی ختم شد .
آلان ساعت ۳ و ۳۶ دقیقه صبحه و ساعت ۱۳ امروز حدودا سال نو میشه .
مرسی خدایا و مرسی استاد عزیز که این سایت با اینهمه امکانات رو در اختیار ما گذاشتید تا هر روز کلی ازش استفاده کنیم و تمرکزمون رو روی وجه مثبت زندگیمون بزاریم .
دوستان همه ی این اتفاقات فوق العاده وقتی برام رخ داد که من از دل تضاد ها و چیزایی که ناخوشایند بود آگاهانه خودمو به احساس خوب و سپاسگزاری برای داشته هام رسوندم و شعی کردم کانون توجهمو روی خواسته ها و داشته هام بزارم .
استاد این فایل رو با توضیح به دوستانی که میگفتن شرایط تهیه دوره ها رو ندارن شروع کردن.
من برداشت خودم رو از توضیحات ایشون مینویسم.
صدها فایل ارزشمند به صورت دسته بندی در سایت هست که برای استفاده از اونها کاربران بهایی پرداخت نمیکنن. اگر با دقت به این فایلها گوش داده بشه و همینطور عمل، تغییر بدون حتم رخ میده. اگر گوش دادی و تفاوتی ایجاد نشد بدون که به دید یک چیز فانتزی یا مسکن به اینها نگاه کردی. اگر اینها رو جدی گرفته بودی از نتایجشون میتونستی محصولات رو تهیه کنی. اینکه فایلها رو گوش کنی ولی عمل نکنی معلومه نتیجه نمیگیری.
من (استاد ) وقتی اولین بار فهمیدم افکارم اتفاقات رو رقم میزنه شروع کردم به تغییر و تحول زندگیم، شروع کردم به داشتن خواسته، شروع کردم به خلق زندگیم.
من این موضوع رو اونقدر باور داشتم که با دوتا بچه کوچیک از بندرعباس مهاجرت کردم به تهران. اونم با دست خالی. در چه شرایطی؟ در حالی که حقوق ماهیانه با یک شرایطی که کارم کم شده بود، بیمه و یک زندگی خوب داشتم. اما میخواستم نتایجم بزرگتر بشه و باور داشتم که میشه.
من باور داشتم خداوند پاسخ میده به افکار من، به فرکانسهای من، یه احساس من. من این گفته قرآن رو که هر اتفاقی میوفته بواسطه بما قدمت ایدیهم و بما کانو یعلمون هست رو باور داشتم. چون باور داشتم اون شرایط عالی رو رها کردم و اومدم تهران و از اول شروع کردم و نتیجه گرفتم. من با همین نگاه دوباره از ایران مهاجرت کردم به آمریکا. من این شرایط عالی که میبینین رو خلق کردم. من برای مهاجرت به آمریکا املاکم در ایران رو نفروختم. من باور داشتم که میتونم خلق کنم. من قانون رو اینجوری باور کردم و اینجوری بهش عمل کردم.
من روی باورهام از همون روز اول جوری کار کردم که شرایط کارم در بندرعباس جوری شد که وقت آزاد زیاد داشتم و حقوق هم میگرفتم. با این زمان آزاد شده من دانشگاه رفتم، از مازاد پولم صدها کتاب خریدم با اینکه هزینه کردن برای اونها برای من راحت نبود.
یک کلاس ان ال پی در تهران برگزار میشد بخاطر اون هفته ای یکبار ۲۴ ساعت رفت و ۲۴ ساعت برای برگشت میزاشتم تا بفهمم ان ال پی چی هست. که بعد فهمیدم اون چیزی که فکر میکردم نیست ولی همین اومدن به تهران برای من درهای دیگری رو باز کرد که خیلی بهم کمک کرد.
من اینجور انرژی، زمان و پولم رو در راستای هدف و رشد کردنم صرف میکردم.
عمل کردن به قانون تکامل میخواد اما به اندازهای که بهش عمل میکنی نتیجه میگیری. کسی که یک عمر با ترس و نگرانی زندگی کرده معلومه با یکی دو فایل گوش دادن تغییر نمیکنه. کار کردن روی باورها و کنترل ورودیها باید یک روند همیشگی باشه. مثل آب و غذا خوردن هرروزه. برای منم تغییرات و نتیجه گرفتن یک دفعه رخ نداد.
اگر داری رو خودت کار میکنی ولی یه خبر بد میشنوی و حالت بد میشه معلومه روی خودت خوب کار نکردی. باورهای درست به این راحتی تغییر نمیکنه.
به نحوه استفاده من از قانون توجه کنین. چجوری هست که من برای کارم هیچ نوع تبلیغی ندارم؟
من گفتم خدایی که این اتفاقات رو رقم میزنه افرادی که باید بیان رو هدایت میکنه.
وقتی تو رو خودت کار کنی و در مدارهای بالاتر قرار بگیری آدمهای مناسب تورو پیدا میکنن.
من گفتم اون خدایی که حضرت علی، غفار و سلمان رو برای پیامبر اورد برای منم میاره.
تو درست باش، تو مسیر درست رو برو جهان هدایتت میکنه به آدمها، موقعیتها و ایدههای درست.
دلیل تأثیرگذاری من سخنوری من نیست، فرکانس من هست. فرکانسی که از عمل به آگاهیها میاد نه یک مشت حرف قشنگ.
من حرف حضرت علی (ع) رو باور کردم که میگفت ما دو نوع رزق داریم یکی اونی که آدمها میرن دنبالش یکی رزقی که اون میاد دنبال تو. من این دومی رو میخواستم. بخاطر همین محصول تستی نصف شب میزارم و فروش میره.
چرا هرکی یه محصول مارو میخره بقیه رو هم میاد میخره؟ چون نتیجه میگیره. چرا نتیجه میگیره؟ چون حرف درستی هست که خودم ازش نتیجه گرفتم. پس شمایی که آموزشها تون چیزی هست که خودت ازش نتیجه نگرفتی تعجب نکن از ورشکستگی ناشی از تبلیغ محصولت.
من توی دوره ۱۲ قدم تکامل رو خیلی خوب اجرا کردم که بچهها قانون رو خوب درک کنن. با مثالهای مختلف و از زاویه های مختلف قانون رو توضیح دادم. چکاپ فرکانسی که قدم اول انجام میدیم تا قدم ۱۲ که دوباره انجام میدیم به بچهها نشون میده که اتفاقات چقدر نرم، آرووم و لذت بخش رخ داد. جوری که اصلا متوجه نشدن.
قانون خداوند ساده و بی نقص هست. خداوند سریع الجوابه، اما به شرط اینکه ایمان داشته باشی، حرکت و عمل کنی.
قانون چی هست؟ اینکه افکار و باورهای تو اتفاقات رو رقم میزنه. اونوقت دیگه گیر به رئیس جمهور و رئیس بانک و بقیه چیزها نمیدی. اونوقت حواست هست نشینی اخبار حال بد کن تلویزیون رو ببینی.
بجاش تمرکزت رو آگاهانه کارکردن روی خودت میزاری.
دلیل نتایج درخشان من در همه زمینه ها اعم از سلامتی، ثروت، معنویت، رابطه عاطفی زیبا اینه که نگاهم به درونم بود. من به قانون عمل کردم. من حرکت کردم.
سلام
یه مدتی میشه ک دارم روی ایمانم کار میکنم و امروز داشتم توی یه سایت داخلی داستان های پیامبران رو میخوندم ک توی قران اومده… رسید ب داستان ابراهیم (اسطوره ی توحید) و اون سایت یه مقایسه گزاشته بود از داستان ابراهیم در قران و تورات.. وقتی اون مقایسه رو خوندم دیگه دلیل ثروت زیاد یهودی ها برام سوال نبود.. یه قسمتی از اون مقایسه رو اینجا میزارم
از مجموعه قصه های ابراهیم در تورات چنین استفاده میشود ک او مردی ثروتمند و شاید ثروتمندترین مرد زمان خود اهل دنیا بود.. و تمام هم و غم او این بود ک بتواند از خدا ب نفع خود و نسلش عهد و امتیاز بگیرد
و یه جای دیگه… و ابرام با زن خود و تمام اموال خویش و لوط از مصر ب جنوب امدند.. و ابرام از مواش و نقره و طلا بسیار ثروتمند بود و زمین گنجایش ایشان را نداشت ( منظور تعداد زیاد گله و دام)
خداروشاکرم ب خاطر هرروز و هروز روشن تر شدن این مسیر.. راستش اون اوایلی ک توی سایت اومده بودم با ادبیات توحیدی یه سری بچه ها مشکل داشتم.. نمیفهمیدمش.. برام سوال بود اینجا مگه سایت موفقیت نیس!؟ مگه قرار نیس از قانون جذب کامنت گزاشته بشه .. چ ربطی ب خدا و توحید داره ولی هرچی ک گذشت و هر چی ک بیشتر تجربه کردم دیدم این مسیر هیچی ب غیر از توحید نیس و ب قول استاد توحید درست بشه بقیش خودش درست میشه
خدایا شکرت
بنام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به خانواده بزرگ عباس منش
سلام دوستان سلام عزیزان
واقعاً گل کاشتی سیّد حسین عزیزم، استادی که نمونه و الگویی شدی برای انسانهایی که در جستجوی حقّ و حقیقت هستن و میخواهند
خوب زندگی کردن را بیاموزند. چقدر زیباست این ایمانی که بر زبان جاری می کنید و بر دل ما می نشیند و این شجاعت و جسارت شما در بیان حقیقتی که آشکار می کنید، نشان از ایمان محکم و استوارتان به خداوند دارد.
بی نهایت سپاسگذارم که فرهنگ لغتی با
واژه های درست و معانی درست آموختی و آن را با دیگران به اشتراک می گذاری و آنچه را
از قوانین درک کرده ای و به نتایجی عالی در تمام جهات زندگیت رسیده ای، را اینقدر عاشقانه آموزش میدهی و تمام سعی و تلاشت در ترویج و گسترش این شیوه تفکّر و نوع نگرشی که دارید، قابل تقدیر است.
در فرهنگ و جامعه ای که اکثریت افراد آن،
برخلاف قوانین کیهانی عمل می کنند و به این موضوعات اصلاً اعتقادی ندارند، خیلی سخت است که به شیوه ای فکر کنی و حرف بزنی و عمل کنی که متفاوت از اکثریت جامعه است،
ولی خیلی ارزشش را دارد که راه درست را انتخاب کنیم و تصمیم بگیریم تا زمانی که
زنده ایم و نفس میکشیم در اون مسیر حرکت کنیم و با ایمان به خداوند ادامه دهیم و درستی مسیر خودمون رو با نتایجی که میگیریم به همه ثابت کنیم و الهام بخش انسانهایی باشیم که تغییر و تحوّل زندگیشان
را درخواست کرده اند.
ایمانی که عمل نیاورد، ایمان نیست؛ ایمان یه سری حرفها و کلمات و جملات زیبا نیست که به زبان بگیم و در عمل بر خلاف اونها عمل کنیم و به خودمون بگیم: من ایمان دارم ، نه
معنای ایمان این نیست، معنای ایمان حرف و عمل درستی است که از باورهای درست ما می آید و در گفتار و کردار ما خودش رو نشون میده و به چنین حدّی از ایمان و باور و یقین، پاداشها داده می شود و هر کسی میتونه به این ایمان حقیقی برسه و شخصیّتی با ایمان از خودش بسازه و هر بار خودش رو به سمت بهتر شدن ارتقا بده و به توانایی هایی که خداوند به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خودش بر روی زمین در وجودش قرار داده، آگاهی پیدا کند.
دوستان، آگاهی هایی که در این سایت به همه ما داده میشه، یکسان است، حالا چرا یه سری دوستان نتایج بزرگ و یه سری دوستان نتایج کوچیک میگیرند؟ برمیگرده به ایمان و تعهّدی که در عمل کردن به این آگاهی ها از خودشون نشون دادند و هر کسی به اندازه لیاقت و شایستگی خودش دریافت میکنه و باور کنیم که لایق بهترینها و فقط بهترینها هستیم و با ایمان این مسیر رو ادامه بدیم.
در پناه مهربان ترین مهربانان باشید.
به نام حضرت دوست که هر چه دارم از اوست
یه سلام پر انرژی به استاد عزیزم!
از دیشب دارم فکر می کنم که کجای سایت این دیگاه رو بذارم
تا اینکه الان که داشتم به اونچه که می خوام بگم فکر میکردم دیدم جاش دقیقاً تو همین صفحه هست!
نتیجه ای که می خوام ازش حرف بزنم سال ها آرزوم بوده و سال ها من و همسرم براش تلاش می کردیم و بی نتیجه بود!
هفته ی آخر اسفند ماه هدایت شدم به فایل بی نظیر “هدفی انگیزه ساز” برای امسالت انتخاب کن! که استاد جان برای نوروز سال ۹۵ گذاشته بودن.وااااااای خدای من این فایل رو دیدم و جوششی در قلبم ایجاد شد که زود باش و هدفت رو انتخاب کن! این فکر دیگه ولم نمی کرد! تمام وجودم درگیر شده بود! جمله جمله ی این فایل تو مغزم صدا می کرد!و هی تکرار می شد! تا اینکه رفتم پشت میزم و گفتم من چی می خوام؟ من واقعاً چی می خوام؟ دیدم اولین و آخرین چیزی که دلم می خواد اینه که لذت ببرم از زندگی ، دیدم دلم می خواد برای بچه هام بیشتر وقت بذارم دیدم دلم تنگ شده برای اینکه براشون لقمه بگیرم ، دیدم دلم تنگ شده برای اینکه با آرامش هر کاری انجام بدم و به خودم قول دادم که سعی کنم از لحظه هام لذت ببرم ! اگه دارم از تو حیاط رد میشم و دیدم گلدونمون گل داده مکث کنم و بنشینم نگاهش کنم! اگه میرم به مرغامون غذا بدم یه کم بیشتر نگاهشون کنم و به این کار مثل وظیفه و اجبار نگاه نکنم!(تو پرانتز بگم این طرز فکر و این الهام ها قبلاً هم برام پیش اومد و انگار هر بار تکاملی محکم تر و بهتر از قبله و این اولین بار نبود که با خودم اینطوری می گفتم ولی انگار این بار خییییییلی مصمم تر شده بودم! ) بعد گفتم حالا دو سه تا هدف برای خودم انتخاب کنم که خییییلی برام مهمه !و نوشتم آب کردن چربی های دور شکمم !که چند ساله ذهنم درگیرشه و خیلی کارا کردم براش ، من تو هشت سالگی از ارتفاع با صورت افتادم زمین و بینی ام شکسته و خیلی ها به من می گفتن برو جراحی زیبایی بینی اما من همیشه می گفتم اگه چنین پولی داشته باشم میرم شکمم رو درست می کنم یعنی اینقدر برام مساله شده بود! بعد هم خیلی دلم می خواست که ماشینمون رو عوض کنیم که این رو هم نوشتم! و در آخر نوشتم دلم می خواد که تا دو سال دیگه یه تیکه زمین بخریم! و بعد هر روز بارها و بارها اون فایل رو نگاه می کردم حتی وقتی تو آشپزخونه بودم فایل رو پلی می کردم و تبلت رو جایی می ذاشتم که بتونم ببینم و آخر فایل وقتی استاد با یه لحن زیبایی می گفت ان شاءالله که هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاااد ، شااادِ شاد ، سالم ، سالمِ سالم ، ثروتمند! از در و دیوار ثروت براتون بیاد ، ثروت فقط یک موضوع ذهنیه…. من همراهش تکرار می کردم و می گفتم چشم استاد چشم! وقتی میگفت شاد ، شاااد شاد حال دلم رو صد برابر خوب تر می کرد و حتی برمی گشتم و بارها همین قسمت رو پلی می کردم و ….. و بعد به سه هدفم فکر می کردم که چه کارایی الان می تونم براشون انجام بدم؟! کارها رو زیر هر هدف نوشتم! و واااااااااای خدای من! و دیگه می دیدم هررررر فایلی از استاد گوش می کنم انگار برداشتم یه جور دیگه ای شده و یکی یکی چراغ تو ذهنم روشن می شد و هر اشتباهی از خودم رو سعی می کردم برطرف کنم ! حتی اشتباه هایی که شاید خیلی مسخره به نظر برسه!مثلاً اواخر اینقدر سرم شلوغ بود که می خواستم مربا درست کنم کلی زحمت می کشیدم اما آخرش می سوخت! من که تو درست کردن یه سری از مربا ها خیلی حرفه ای شده بودم! حتی به این جور اتفاق ها فکر کردم و دلیلش رو پیدا کردم ، دیدم درست در لحظه ای که اگر فقط دو دقیقه تو آشپزخونه بمونم کار مربا تموم میشه با خودم یه لحظه میرم فلان کار رو می رسم و میام ولی میرفتم که می رفتم و مربا هم می سوخت! تو اخلاق و رفتارم دیدم که من آرامشم رو حفظ می کنم اما یهو قاطی می کنم و بهم می ریزم … خلاضه هر فایلی که از استاد گوش می کردم یه تمرینی برای تغییر پیدا می کردم! و ادامه دادم و ادامه دادم و البته هنوز هم دارم ادامه می دم و از این بعد صد براااابر محکم تر و مصمم تر ادامه میدم ! چرا ؟! الان میگم
وقتی که ورزش هایی که برای شکم و پهلوم بود رو شروع کردم بعد از دوسه روز استخوان مفصل رانم به شدت درد گرفت طوری که نمی تونستم بنشینم و حتی یه افطاری دعوت بودیم من و دخترم نرفتیم!گفتم شاید دیسک کمر باشه ورزشای کمر رو انجام دادم درد بدتر شد و بدتر شد و هر چی ادامه دادم دیدم بی فایده است.تا اینکه همسرم گفت که یه زنگ بزن دکترت وبریم اصفهان.گفتم نه! من اگه پول داشتم که قانون سلامتی رو می خریدم! و مطمئنم که پام که هیچ کلی از مشکلات دیگه ام بر طرف میشه! همسرم گفت باشه می خریم! و خیلی معجزه وار پولش جور شد و خریدم و همون دو هفته ی اول کلی از چربی های شکمم آب شد و سبک بال و پر انرژی شدم و از طرفی با برنامه ی پیاده روی هم پادردم خوووووووووب شد! خدایاااااااا! چجور شکرت کنم ؟! چجور شکرت کنم؟!عاااااشقتم خدای مهربان! سرمنشاء تمام خوبی ها و فراوانی ها!تو را سپاس!فرااااااوان سپاس!
و اما اون دو تا هدف دیگه! با خودم فکر کردم که ما که چند بار پول جمع کردیم چی شد که نتونستیم زمین بخریم ؟! تا هدایت شدم به جواب ها و یکی یکی ایراد های خودم و همسرم رو در این زمینه پیدا کردم و تصمیم گرفتم که دیگه اشتباهاتم رو تکرار نکنم و شروع کردم به انجام حداقل کارهایی که این مدت می تونستم در راستای هدفم انجام بدم! و یکی از حساب هام رو اسمش رو توی گوشیم تغییر دادم و نوشتم هدف: خرید زمین محبوب مان! یعنی هر پیامکی که از هر جا و هر کسی میومد وقتی باکس رو باز می کردم و می خواستم بیام بیرون این اسم رو می دیدم و همیشه هم پیامک های غیر لازم رو پاک می کردم که این مخاطب بالا باشه و ببینم و یه حس خیییلی خوبی بهم می داد!تا اینکه یهو متوجه شدیم صاحبخونه می خواد خونه اش رو بفروشه! ثانیه اول که فهمیدم نجوا گفت تو می خواستی زمین بخری حالا همینم از دستت رفت!!! سریع گفتم نه این حتماً حکمتی داره! و به همسرم گفتم بیا بریم باهاش صحبت کنیم ببینیم چجوریه و اگه میشه ما بخریم! رفتیم اما با شرایط ما جور نبود و گفت یک درصد احتمال داره بفروشم! اما فکر خرید زمین دیگه ولم نکرد و به همسرم گفتم بریم و بگردیم! تو اینترنت گشتم و زنگ زدم ، بی فایده بود! رفتیم بنگاه املاک بی فایده بود! یه جا هم به یه مهندس که دفتر مهندسی داره و یه جورایی هم آمار منطقه خودمون و مناطق اطراف دستشه گفتیم گفت عمراً با این توان شما این اطراف نمی تونیین بگیرین. خونه ای که ما توش مستاجریم یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین روستاهای اینجاست و من آرزو داشتم یه چنین جایی زمین داشته باشیم!پرسیدم امیرده چطور؟! گفت اوه امیرده متری سه چهار تومنه و معمولاً هم متراژ بالاست! گفتم دو تا روستا
بالاتر و بعد از امیرده چطور ؟ گفت اونجا ها که اصلاً خوش نشین شده و قیمت نجومیه!شما نمی تونید! همون جا تو دلم گفتم ، خدایا من همین رو می خوام ، از خلق تو دیگه نمی پرسم و نمی خوام! خودت هدایت کن و همین خوش نشین رو هم می خوام!اینکه چطور هدایت شدیم خیییلی مفصّله ، فقط همین قدر بگم که قدم قدم دست ما رو گرفت و مستقیییییم برد به همون منطقه ی خوش نشین ها! و با نصف قیمتی که اون مهندس می گفت یه زمین صد متری معامله کردیم! با تمممممممااااااااام وجودم این چند روز کرنش کائنات رو دیدم ، چه در مورد خرید قانون سلامتی و چه در مورد خرید زمین و دقیقاً جایی که آرزوش رو داشتیم !
فقط مونده ماشین که البته برای خرید زمین ماشین رو قراره بفروشیم و ماشین یه ذره رسیدگی لازم داشت و الان پولش رو نداشتیم ، وقتی به داداش کوچیکه ام گفتم زمین خریدیم و گفتم باید ماشین رو بفروشیم گفت بهش یه کم برسید گفتم نمی تونیم ! گفت آبجی ! گفتم جانم ؟گفت پول نمی خوای گفتم یعنی چی؟ گفت خودم بهتون پول میدم به شرط اینکه سریع پیگیر کار بشید و عقب نندازین! خدایا!خداییییا! عاشقتمممممممم! همین جا برای برادرم هم دعا می کنم که هر چی می خواد به همین سرعت خدا بهش بده!
و مطمئنم که همینطور به کار کردن روی باورهام و رفتارم و عملکردم ادامه بدم ماشین که هیچ ،خیییییییییییلی از رویاهام یکی یکی از راه می رسند و دیگه رویا نخواهند بود.
اینکه این صفحه رو انتخاب کردم برای نوشتن این دیگاه برای این بود که بگم هم به خودم بارها و بارها و هم به دوستانم که خواهشاً هررررر فایلی از استاد گوش میدین شاخک هاتون رو برای دریافت تمرینی که استاد میگه تیز کنید و به محض اینکه درک کردین سریع عمل به اون ها رو شروع کنید و با توکل و با توکل و با توکل به الله یکتا پیش برید! هدفی که تو ذهنم دو سال دیگه می خواستم برسم در کمتر از دو ماه به طرز معجزه آسایی بهش رسیدم و تمامی این چند روز من و همسرم بهت زده بودیم و اینقدر درک این حجم از کرنش جهان برامون عجیب بود که ساکت بودیم و اگر هم حرفی می زدیم فقط در مورد همین قضیه بود! و جالب بود که در تمام لحظه ها حرف های استاد میومد تو ذهنم و کاملاً با آرامش مراحل رو پیش رفتیم.
استاااااد عباس منش عزیز! الان خیلی دوست دارم برم فایل خوش آمدگویی رو دوباره ببینم ، و امروز رفتم اولین کامنتم که دقیقاً روز اولی که عضو سایت شده بودم رو خوندم و حال خوشی بهم دست داد و خیییییییلی خوشحال شدم که من در برابر این کامنت گذاشتن مقاومتی نداشتم و از همون روز اول شروع کردم و امیدوارم که بارها و بارها و بارها از این دست دیدگاه های حاوی نتایج بنویسم و می دونم که این نتایج ماست که با شما حرف می زنه و شما رو خوشحال می کنه و این من رو هم خییییلی خوشحال می کنه و باید بگم این جمله ی شما برای من یه کاتالیزوره و هی به خودم میگم با نتایجت از استادت قدردانی کن.
خدای مهربان رو هززززززاااااران هزززززار شاکرم که در آذر ماه سال هزار و سیصد و نود و هشت من رو در مدار شما و آگاهی های ناب شما قرار داد.
از شما هم سپاسگزارم که هم خودتون خوووووب زندگی می کنید
و هم این خووووب زندگی کردن رو به دیگران آموزش میدین!
و خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتر است❤
با سلام دوست عزیزم
چقدر کامنتتون زیبا و تاثیر گذار بود ،و خیلی خوشحال شدم اینقدر عمل کردید به اموزه ها و پیشرفت کردید ،امیدوارم همیشه شاد و سعادتمند باشید .
💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به دوست موحد و ثروتمندم
خداروشکر میکنم که در جمع فوق العاده شما هستم
دوست خوبم یکی از دلایلی که خدا هدایتت کرد تا زیر این پست کامنت بذاری من بودم
و خدارو صد هزار بار شاکرم که فقط داره از در و دیوار و آسمون و زمین برام نشونه میفرسته.
دوست عزیزم منم اون فایل هدف گذاری رو بارها دیدم ولی چون الان روی دوره روزشمار تحول هستم واقعا امکان اینکه برم کامنتای اونجا رو بخونم خیلی کم بود
بنابراین اون فرمانروای بنده نواز دست به کار شد و شمارو هدایت کرد تا اینجا دستش بشین و کلام و هدایتشو بهم برسونین
الحق که مو لای درز این برنامه ریزی بی نظیرش نمیره
همونه که استاد میگه
انگار قربونش برم کار و زندگیشو ول کرده فقط مراقبه من یه ریزه نا امید نشم و پا پس نکشم
دوست خوبم منم یه موقعیتی شبیه به شما دارم
منم دنبال خونه جایی هستم که همه میگن نمیشه
ولی اونی که صاحب و فرمانروای عالمه همش داره پیغام و پسغام میفرسته که میشود
و من گوشم به دهن رب العالمین هست
بذار هر کی هر چی میخواو بگه
خدای من کارشو بلده
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
و شما هم که تاییدی شدین برام
و دلمو بیشتر روشن کردین
و این اتفاقی نیست
در جهانی که هیچ چیز اتفاقی نیست و همه چیز حکمت داره و قانون منده
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
دوست عزیزم ؛ سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
(استاد والا ما عاشق چشم و ابروت هم هستیم، ضمنا)ツ
سلااااام به همگی
استاد این فایلتون عالی بود البته مثل همه فایل هاتون ، وقتی که نیاز دارم بشنوم دقیقا همون موقع راجع به همون موضوع ها حرف میزنید ، خیلی برام جالبه، انگار که واقعا دارم وارد فرکانستون میشم، خدا رو هر لحظه شکر میکنم که شما رو سر راهم قرار داده تا هدایت بشم به سمتش، خدا حفظتون کنه.
من یک ماهی هست که دارم با خودم کلنجار میرم ، برای شروع کار شخصیم و رها کردن کار کارمندی، یعنی از مهر ماه میخواستم شروع کنم و هی نشد و نشد و هی مشکل پیش میومد، ناامید نشدما اما هی میگفتم پریسا عمل کن باید شروع کنی تا هدایت بشی، البته کمی از مشکلاتم بخاطر کمال گراییمه که میخوام بهترین کار رو ارائه بدم توی حوزه کاری خودم.
وقتی فایل معرفی دوره 12 قدم رو گذاشتید، انگار منتظرش بودم از چند روز قبلش هی وارد سایت میشدم به امید فایل جدید یا یه چیزی که بهم بگه باید چیکار کنم، فایل معرفیُ که گذاشتید درست شاید 1یا2 ساعت بعدش بود که دیدمش، کلی لذت بردم که قانون تکامل رو برام یادآوری کردید، انگار تشنه بودم و مثل آب بود برام، به جونم نشست با خودم گفتم که بابا تو هنوز به تکامل نرسیدی خب معلومه نمیتونی حرکت کنی که هی یه چیزی دور پات میپیچه، و نگهت میداره.
فهمیدم باید آماده تر بشم و با خودم گفتم شاید این همون چیزیه که تو رو بیشتر هدایتت میکنه.
با گوش دادن فایل مقدمه مطمئن شدم که اینو میخواستم از خدا، ممنونم ازش که الان 3ساله که آخر سال همین موقع ها به سمت مسیر جدید هدایتم میکنه تا به خواسته هام برسم، آخه پارسال همین موقع ها بود که با استاد آشنا شدم.
بگم که تا قبل از زمانی که هزینه دوره و فایل مقدمه رو ببینم، همش با خودم فکر میکردم و میگفتم خدایا هزینه اش کمتر از 1تومن باشه که بتونم الان بگیرمش،البته بعدشم بخودم میگفتم نگران نباش اگه برای تو باشه حتما میتونی بخریش و الان که میخوام این محصولو تهیه کنم خیییییییییییلی حس خوبی دارم و مطمئنم که این دومینوی خواسته هام که یک ساله داره قشنگتر چیده میشه، توی سال 98 بوم، بوم، بوم، بوم پشت هم اتفاق میوفته. خیلی خوشحالم و حس میکنم یه موج مثبت بزرگه که داره میاد به سمتم یا شایدم من دارم میرم به سمتش.
مرسی خدا ، مرسی استاد
سلام خدای خوب و مهربانم
سلام استاد
این فایل جز اون دسته از فایل هاست که بدجور به باور های میشینه
فکر کنم تا الان ی بیست بار گوشش دادم چون عادت دارم اول گوش بدم و بعد بیام نظرم رو بگم
استاد میدونی چیه؟
خیلی از بچه ها فکر میکنن که این فایل های رایگان شما تاثیر نداره و محصولات خیلی تاثیر گذاره
درصورتیکه که اصلا اینجوری نیست
من شخصاً سالها فایل های رایگان رو گوش دادم و بشدت تاثیر گذار و عالیه
یعنی بنظرم شخصی که اول های کار کردن روی خودشه اول باید از همین فایل ها شروع کنه تا کم کم روند تکاملی و طی کنه و بعد از آگاهی ناب محصولات استفاده کنه
متاسفانه توی باور های ما و بعضی بچه ها این هست که محصول یا جنس رایگان ارزش نداره…….
در صورتی که همون رو وقتی بخان براش پول پرداخت کنن بهتر بهش توجه میکنن و براشون مهم میشه
من خودم سالها از این فایل های عالی که رایگان هم هست استفاده کردم
الان هم هنوز که هنوزه وقتی گوش میدم ی عالمه چیز جدید یاد میگیرم
این فایل های رایگان آنقدر آگاهی داره که اگر بخای فقط آگاهی رو آزشون اطلاع داشته باشی (نه اینکه بخای باور کنی) سالها طول میکشه
من دقیقا 69 بار فایل ما خالق زندگی خود هستیم از استاد رو گوش دادم
الان وقتی گوشش میدم انگار کاملتر میشم و بهتر اصل و اساس زندگی رو درک میکنم
به جرات میگم تمام فایل ها رو حداقل سی بار گوش دادم و اگه تمرین داشته انجام دادم
بچه از این فایل های رایگان به آسانی رد نشید
روند تکاملی و با این فایل ها شروع کنید بهتون قول میدم که خیلی زود میتونید محصولات و بخرید، همونجوری که برای من جور شد و تونستم روانشناسی ثروت۱ رو بخرم که دیگه…….
خداراشکر ک من رو با این مسیر آشنا کرد
استاد ازت ممنونم، خوشحالم که باهات آشنا شدم
موفق باشید
ماشاالله ماشاالله ماشاالله
سلام استاد عزیز میخکوب سخنان شما شدم ٫ واقعا شما هدایت شده و رستگار هستی در دنیا و آخرت ٫ اون چیزهایی که در افسانه ها و اساطیر خونده بودم رو در شما دیدم من ٫ واقعا مرد عمل هستید ٫ آفرین بر این همت و اراده مردانه شما ٫
حدود یکماه بود حالم خوب نبود بخاطر شکست هایی که خوردم بخاطر کنترل نکردن ورودی های ذهنم گاهی خوب میشدم یاده حرفاتون و فایل های رایگانتون میوفتادم ٫ اما در بیشتر روزها افسوس میخوردم و میگفتم خدایا از استاد عباس منش و اعضای درجه یک این سایت عقب افتادم ٫ خدایا کمک کن منو باز بیام در مدار ٫
تا اینکه این فایل رو دیدم ٫
چنان شما با دم مسیحاییت منو زنده کردی و انرژی بهم دادی که هیچ فیلم و کلیپ انگیزشی بهم اینطوری انگیزه نداده بود تا حالا ٫
استاد این فایل رو میدیدم تمام صفات انسان های بزرگ و پاک رو در شما میدیدم بخصوص عمل گرا بودن شما ایمان شما شجاعت و جسارت شما برای تغییر و ٫٫٫ حسینتون میکردم و فقط میگفتم ماشاالله خدا حفظت کنه خدایا شکرت که استاد عباس منش هست در بین ما و استاد و مرشد و راهنمای ماست ٫
استاد من قبلا فایل های رایگان شمارو میدم بهم آرامش میداد ٫ و حالم خوب میشد یه مدت به حرفای شما عمل میکردم باز بعد از چند وقت دچار تنبلی میشدم میگفتم ول کن بابا کار هم نکردی رو ذهنت زیادم عیب نداره و باز ورودی های ذهنمو کنترل نمیکردم و باز فیلم ها و سریال ها و اخبار ها و آهنگ ها و کتاب ها و رمان ها و مجله ها و روزنامه ها و معاشرت با آدم های منفی رو میاوردم تو زندگیم و ازشون استفاده میکردم ٫ به سخنان شما عمل میکردم و تمرین میکردم اما نتیجه دلخواهمو نمیگرفتم ٫ میگفتم خدایا من چمه ؟؟؟؟ چرا اون جور که دلخواهمه تغییرات مثبت رو نمیبینم تو زندگیم !!!! کجای کارم ایراد داره آخه ؟؟؟؟ تا اینکه فهمیدم فایل های رایگان شما گاز هست برای ماشین موفقیت من اما ورودی های منفی و مضرم ترمز های بسیار قوی در زندگیم بودند که اجازه حرکت به من و ماشین موفقیتم نمیدادم ٫
نشستم کلی از فیلم و سریال هایی که داشتم در هارد خودم پاک کردم اخبار نگاه نمیکنم تلویزیون و ماهواره رو خاموش کردم آدم های منفی رو رابطمو باهاشون کم رنگ کردم تا بمرور قطع بشه رابطمون کلا کتاب ها و مجلات و روزنامه های جنایی شکست عشقی و داستان های ناامید کننده داشتند رو ریختم دور ٫ چقدر آهنگ های غمناک داشتم روی تبلت و کامپیوترم همه رو پاک کردم سخت بود برام این کارها رو انجام بدم و این ترمزهای منفی رو از زندگیم حذف کنم چون بهشون عادت داشتم ٫ اما باید هزینه تغییر کردن رو بدم باید این مزخرفات و منفی هارو بریزم بیرون از زندگیم و خلاء ایجاد کنم تا چیزهای مثبت و الهی بیان در زندگیم الان احساس خوبی دارم و حس میکنم سبک شدم انگار که یه بار سنگینی رو گذاشتم زمین و راحت شدم ٫ خداروشکر ٫ ترمزهارو برطرف کردم تا حدودی هر چند هنوزم باید ترمزها و باورهای منفی زندگیمو پیدا کنم و برطرفشون کنم ٫ بارها بارها فایل های رایگان شمارو میبینم از این به بعد چون هر بار میبینم یه سری آگاهی های جدید به دست میارم که واقعا منو در زندگی جلو میندازند ٫ و تمام نکات مهمی که از فایل های شما یاد گرفتم مثل داشتن احساس خوب ، کنترل ورودی های ذهن ، شکرگذاری از خداوند ، دیدن زیبایی ها ، باور کردن به فراوانی نعمت و ثروت در جهان و کائنات و ٫٫٫ رو نوشتم روی کاغذ و هر روز میخونمشون و هر شب به خودم نمره میدم که چقدر به این تمرینات و نکات آموزشی شما عمل میکنم و هر شب خودم رو قضاوت میکنم ٫ انشاالله تا آخر عمرم عمل میکنم به تمرینات شما با کمک الله ٫
در مورد عمل کردن هم میتونم بگم که ما انسانها عمل میکنیم اما مداومت در عمل که مهمتر و باارزش تر از عمل هست رو فراموش میکنیم ٫ متاسفانه ما انسانها به دلیل مشغله های فکری و شغلی و کاری خیلی فراموش کار هستیم و هر روز باید به خودمون قوانین کیهانی و تمرینات رو یادآوری کنیم تا از مسیر خارج نشیم ٫
انشاالله خداوند رحمان و رحیم به شما استاد عباس منش عزیز و من و تمام اعضای گرامی این سایت توفیق عمل و مداومت در عمل به تمرینات و قوانین کیهانی رو از الان تا ابد و روز آخره عمرمون بده ٫
خداروصدهزار مرتبه شکر که من هم عضو کوچکی هستم در این سایت و زیر سایه استاد عباس منش و اعضای محترم سایت هستم ٫ برای همه شما عزیزان آرزوی بهترین ها رو دارم ٫
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و به دوستان گلم.
من الان مدتهاست که دارم روی خودم با تمرکز بالا کار میکنم، کار کردن روی خودم به معنی کنترل ورودی های ذهنم و دادن باورهای مناسب جزئی از زندگیمه و درواقع همیشه و هر روز و هر لحظه مواظبم که چه چیزی میشنوم و چه باوری در ذهنم داره ساخته میشه و درواقع سعی میکنم که گفتگو های ذهنیم رو جهت بدم به سمت خواسته.
از کجا میفهمم که گفتگوهای ذهنیم در چه جهتیه؟
از احساسم.
وقتی حالم داره به سمت احساس منفی میره احساس هایی مثل ترس و غم و نگرانی میفهمم که باید ریشه اش رو در ذهنم پیدا کنم که چه ورودی و چه فکری باعث شد که من احساسم بد بشه و سریع تلاش میکنم با پیدا کردن اولین فکری که حالم رو بد کرده و تغییرش به احساس بهتر و بهتر و در نهایت به احساس شعف درونی و احساس عالی برسم و ذهنم و با روحم هماهنگ کنم.
این کار هر روز و هر لحظه منه اما الان تقریبا دو ماه میشه که بصورت تمرکزی دارم در بحث ثروت کار میکنم و تصمیم دارم که یکی دو سال با تمرکز بسیار بالا و با انگیزه و عشق فراوان در جهت تغییر باورهام قدم بردارم و کد های مخرب رو پیدا کنم و کد مناسب بزارم در ذهنم.
عاشق این کد نویسی هستم یعنی وقتی اینجوری با تمرکز دارم روی حل یک مسئله ای کار میکنم با تمام وجود دارم از زندگیم لذت میبرم و احساس فوق العاده ای دارم، واقعا این حس خالق بودن به ادم خیلی حال میده.
اینکه کدها رو اونجور که میخوام مینویسم و اونطور که دوست دارم نتایج رو خلق میکنم.
جالبه که هر چقدر بیشتر دارم کار میکنم تازه دارم بیشتر متوجه میشم که هر چیزی که در ذهنم به عنوان قانون حک شده قانون نیست بلکه یک باوره که به خاطر اینکه زیاد تکرار شده بدیهی و به شکل یک قانون در ذهنم نقش بسته.
مثلا در بحث فروش و بازاریابی، هر کسی که بخواد یک محصول رو بفروشه و با قانون آشنایی نداشته باشه اونقدر روی عوامل حاشیه ای تمرکز میزارن و میگن مثلا برای فروش بیشتر باید لباس مناسب داشته باشی و یا بتونی با طرف خوب ارتباط بگیری و یا خوب محصولت رو معرفی کنی و یا اینکه مثلا در بحث قیمت، قیمتش رو اول نگی اخر بگی و یا مثلا اگه صد تومنه بگی ۹۹ هزار تومن که طرف در ذهنش بزرگ نباشه و خرید کنه و هزار تا چیز دیگه که ادم واقعا از فروش زده میشه و میگی اخه چرا باید این کارها رو انجام بدیم تا بتونیم پول دربیاریم و باور اشتباه قبلیمون تقویت میشه که بابا پول ساختن خیلی سخته، به این سادگی نیست و چون باور پیدا میکنیم که سخته ازش فراری میشیم. اونقدر بهش برای فروش بهتر میگن که باید فلان تبلیغ رو کنی و باید از خوبی محصول بگی و اونو در چشم مشتری بُلد کنی و …….
که طرف با باورهای کمبودی که از قبل داره و عدم احساس لیاقت و ارزشمندیش، به عنوان یک فروشنده به این باور میرسه که اقا هیچ کسی نیست که این محصول رو بخره و این محصول اصلا مفت هم بده نمیبرنش و نمی ارزه و با این قیمت هیچ کسی راضی نیست بابتش پول بده و احساس میکنه اگه این کارهایی که میگن رو انجام بده که با زور بخواد بفروشه،از اونجایی که با آشنایی با استاد با درونش نمیخونه، چون به چیزی که میگه و انجام میده ایمان نداره و یه جورایی عذاب وجدان داره نتیجه نمیگیره چون یه پا رو ترمز و یه پا رو گاز اما این ترمز زنگ زده لامصب و اصلا حرکتی نمیکنه و پولی هم نمیسازه و اگه ادم مذهبی نباشه و خیلی دنبال روزی حلال و از راه درست پول ساختن نباشه باز هم با کلی تقلا و تلاش اگه بتونه رشد کنه بازم به قول استاد یک قدم میره جلو و دو قدم برمیگرده عقبو یا با زجر و بد بختی با هزار دوز و کلک یه قدم رشد میکنه.
اگه بخواد درست اونجور که استاد داره میگه و نتیجه میگیره اون بحثها رو بزاره کنار و باورهای درست در دهنش بسازه و باور پیدا کنه که اقا این محصول ارزشمنده و فارق از اینکه دیگران چطور فکر میکنند و یا چطور دارند عمل میکنند من میتونم با تغییر باورهام در مداری قرار بگیرم که با مشتری هایی برخورد کنم که این محصول رو میخرن و این محصول مشتری های بسیاری داره و بی نهایت افرادی هستند که به این محصول احتیاج دارند و ….
وبیاد به شیوه ای که از دوره های استاد استفاده میکنه استفاده کنه و نتیجه بگیره، یعنی با تغییر باورها و ایجاد باور مناسب.
با توجه به اینکه اون باورهای قبلی مثل سیمان چسبیدن و باور کردن استاد برای ذهنی با اون عقبه خیلی سخته، چون نجواها خیلی شلوغ و پلوغ میکنن ذهنو که پس اینا چی میگن، این که الان با همون روش داره نتیجه میگره و خودش چون هنوز بلوری نساخته و اتفاقی نیافتاده نمیتونه باور کنه و میگه اخه با تغییر باور ها چطور؟
و کلی باورهای مخربی که به خاطر تکرار شدن زیادشون جزئی از زندگی ما شدن، بی خیال میشن و یا عمل نمیکنن به این حرفها چرا؟
چون هنوز قانون رو خوب درک نکردند و ایمان ندارند. و فکر کردن به شیوه جدید براشون ایمان به حرف های استاد میخواد. اینکه استاد میگه از با من داری میایی فقط از برنامه های من استفاده کن و بقیه رو خط بزن چون این روش بهترین روش برای تمرکز و درک درست از مسیره. چون اون باورهای غلط خودشون رو رو میکنند و میتونی تشخیصشون بدی.
این کار تمرکز میخواد و تعهد. باید باور داشته باشه که انچه میشنوی نه صرفا از طرف استاد بلکه خداوندی که قبولش داری، حالا چقدر باورش داری؟
هر چقدر که باور داشته باشی که
هر ندایی که تو را بالا کشید
ان ندا میدان که از یزدان رسید.
به همون میزان میتونی باور کنی که باید بدونی که این کلام خداوند برای هدایت تو از طریق استاده و اگر در این مسیر اومدی و اینجایی همینطوری نیست بلکه هدایت شده ای و باید با عشق و تمرکز بیشتر خداوند رو باور کنی.
یعنی واقعا یه جهاد اکبر و ایمان راستین به این که اقا تمام اتفاقات زندگی من فقط باورهاست و اگه باور درست رو پیدا کردی از طریق دوره های استاد باید بتونی تکرارش کنی تا شکل بگیره در ذهنت که خود به خود به مسیر درست به مسیر ادمها شرایط و موقعیت ها و فرصت ها هدایت میشی،
این کل واقعیت زندگیه.
یعنی هر چقدر که باور کنی که امه چیز باوره بازم هنوز کامل درک نکردی و دو ماه دیگه بیشتر میفهمی و باز دو ماه دیگه میگی ا پسر من تازه دارم درک میکنم و هیچ انتهایی نداره.
چرا؟
چون تازه میفهمی که در مورد فلان چیزم که تو فلان باور رو در موردش قبول کرده بودی و فکر میکردی که این یک قانونه و تنها راه و یا بهترین راه برای انجام دادنشه، فقط یک باوره که تغییرش بدی نتایج خیلی سریعتر، راحتر و بهتر اتفاق میفته و لذتش هم بیشتره و پایداره.
یعنی انتهایی نداره و فقط به ایمان احتیاج داره.
ایمان در عمل خودش رو نشون میده.
اگر باور داری که تو بدون تقلا و بدون زور زدن و دوییدن تو دام تبلیغ میتونی فروش بسیار عالی داشته باشی و درامد میلیونی و میلیاردی کسب کنی ببین چقدر بدون ارس و عجله و نگرانی داری با احساس خوب با احساس عالی روی باورهای قدرتمند کننده تر کار میکنی؟
به خدا میسپارمتون.
امروز ۲۹ اسفند ۹۹ کلی اتفاقات جالب برام افتاد .
شک داشتم که باید اقدام کنم یا روی باورهام ابتدا کار کنم . گفتم خدایا خودت هدایتم کن.
طبق عادت همیشگی یه سر کوتاه از بالا تا پایین به صفحه ی اصلی سایت انداختم ک
و پایین میومدم .
همینطوری که داشتم پایین میومدم چند تا فایل که پایینش نوشته دانلود ها رو دیدم .
خیلی عجیب بود ۴ تا فایل بود و ۲ تا از مهم ترین هاش این ۲ تا بودن 《مصاحبه با استاد قسمت ۱۶ 》و 《ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است 》 .
فایل اول رو چند بار گوش کرده بودم توی این دو سه هفته و میدونستم موضوع اصلیش درباره ی عمل کردن و اقدام برای اهداف بود ولی فایل دوم رو که دیدم شوکه شدم ، اصلا از اسم فایل مشخص بود ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است خدایا هدایتم کردی . راه رو بهم نشون دادی توی فایل دوم استاد خیلی درباره ی نفش باور ها و تعهدش در ابتدای مسیر صحبت کرد و من در انتها یه نگاه کلی به دو تا فایل انداختم و گفتم ببییییین هدایت شدیم کیمیا ببین خداوند پاسخ میدهد ، خداوند سریع الاجابه ، ببین خداوند طبق یک سری قوانین عمل میکنه .
خلاصه که کلی از این هدایت الهی و گرفتن جواب خوشحال بودم و همه ی تمرکزمو روی نکات مثبت و تشکر بخاطر داشته هام گذاشتم که یهو بازم طبق عادت از صفحه ی اصلی پایین تر اومدم یهو اسم کیمیا به چشمم خورد و ازش رد شدم ، برای اولین بار و بطور شگفت انگیزی یه حسی بم گفت ، بزار ببینم این کیمیا خانم کی هست و دوباره برگشتم سر اسم کیمیا و دیدم بَللللله نوشته کیمیا فاریابی ، اسمم توی فعال ترین دوستان در کامنت های محصولات بود .
اونقدر خوشحال شدم که اصلا میخواستم پرواز کنم و جیغ بکشم که استاد آرررره خداوند پاسخ میدهد و سریع الاجابه .
از همه جالب ترش اینه که اسم من بین این دوستان بود ، دوستانی که هر کدومشون محصولات با ارزشی رو خریداری کردند و من تنها ۳ تا کتاب تهیه کردم و این حس فوق العاده بود که انقدرررررر کنار آدمایی هستم که خفن و باحالن . خدایا شکرت
امروز از یک هدایت شروع شد و به اتفاقات خوبی ختم شد .
آلان ساعت ۳ و ۳۶ دقیقه صبحه و ساعت ۱۳ امروز حدودا سال نو میشه .
مرسی خدایا و مرسی استاد عزیز که این سایت با اینهمه امکانات رو در اختیار ما گذاشتید تا هر روز کلی ازش استفاده کنیم و تمرکزمون رو روی وجه مثبت زندگیمون بزاریم .
دوستان همه ی این اتفاقات فوق العاده وقتی برام رخ داد که من از دل تضاد ها و چیزایی که ناخوشایند بود آگاهانه خودمو به احساس خوب و سپاسگزاری برای داشته هام رسوندم و شعی کردم کانون توجهمو روی خواسته ها و داشته هام بزارم .
خدایا شکرت .
عاشقتونم .
بنام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم سلام مریم جانم سلام همسفرانم
روز ۸۸ام سفرنامه
استاد این فایل رو با توضیح به دوستانی که میگفتن شرایط تهیه دوره ها رو ندارن شروع کردن.
من برداشت خودم رو از توضیحات ایشون مینویسم.
صدها فایل ارزشمند به صورت دسته بندی در سایت هست که برای استفاده از اونها کاربران بهایی پرداخت نمیکنن. اگر با دقت به این فایلها گوش داده بشه و همینطور عمل، تغییر بدون حتم رخ میده. اگر گوش دادی و تفاوتی ایجاد نشد بدون که به دید یک چیز فانتزی یا مسکن به اینها نگاه کردی. اگر اینها رو جدی گرفته بودی از نتایجشون میتونستی محصولات رو تهیه کنی. اینکه فایلها رو گوش کنی ولی عمل نکنی معلومه نتیجه نمیگیری.
من (استاد ) وقتی اولین بار فهمیدم افکارم اتفاقات رو رقم میزنه شروع کردم به تغییر و تحول زندگیم، شروع کردم به داشتن خواسته، شروع کردم به خلق زندگیم.
من این موضوع رو اونقدر باور داشتم که با دوتا بچه کوچیک از بندرعباس مهاجرت کردم به تهران. اونم با دست خالی. در چه شرایطی؟ در حالی که حقوق ماهیانه با یک شرایطی که کارم کم شده بود، بیمه و یک زندگی خوب داشتم. اما میخواستم نتایجم بزرگتر بشه و باور داشتم که میشه.
من باور داشتم خداوند پاسخ میده به افکار من، به فرکانسهای من، یه احساس من. من این گفته قرآن رو که هر اتفاقی میوفته بواسطه بما قدمت ایدیهم و بما کانو یعلمون هست رو باور داشتم. چون باور داشتم اون شرایط عالی رو رها کردم و اومدم تهران و از اول شروع کردم و نتیجه گرفتم. من با همین نگاه دوباره از ایران مهاجرت کردم به آمریکا. من این شرایط عالی که میبینین رو خلق کردم. من برای مهاجرت به آمریکا املاکم در ایران رو نفروختم. من باور داشتم که میتونم خلق کنم. من قانون رو اینجوری باور کردم و اینجوری بهش عمل کردم.
من روی باورهام از همون روز اول جوری کار کردم که شرایط کارم در بندرعباس جوری شد که وقت آزاد زیاد داشتم و حقوق هم میگرفتم. با این زمان آزاد شده من دانشگاه رفتم، از مازاد پولم صدها کتاب خریدم با اینکه هزینه کردن برای اونها برای من راحت نبود.
یک کلاس ان ال پی در تهران برگزار میشد بخاطر اون هفته ای یکبار ۲۴ ساعت رفت و ۲۴ ساعت برای برگشت میزاشتم تا بفهمم ان ال پی چی هست. که بعد فهمیدم اون چیزی که فکر میکردم نیست ولی همین اومدن به تهران برای من درهای دیگری رو باز کرد که خیلی بهم کمک کرد.
من اینجور انرژی، زمان و پولم رو در راستای هدف و رشد کردنم صرف میکردم.
عمل کردن به قانون تکامل میخواد اما به اندازهای که بهش عمل میکنی نتیجه میگیری. کسی که یک عمر با ترس و نگرانی زندگی کرده معلومه با یکی دو فایل گوش دادن تغییر نمیکنه. کار کردن روی باورها و کنترل ورودیها باید یک روند همیشگی باشه. مثل آب و غذا خوردن هرروزه. برای منم تغییرات و نتیجه گرفتن یک دفعه رخ نداد.
اگر داری رو خودت کار میکنی ولی یه خبر بد میشنوی و حالت بد میشه معلومه روی خودت خوب کار نکردی. باورهای درست به این راحتی تغییر نمیکنه.
به نحوه استفاده من از قانون توجه کنین. چجوری هست که من برای کارم هیچ نوع تبلیغی ندارم؟
من گفتم خدایی که این اتفاقات رو رقم میزنه افرادی که باید بیان رو هدایت میکنه.
وقتی تو رو خودت کار کنی و در مدارهای بالاتر قرار بگیری آدمهای مناسب تورو پیدا میکنن.
من گفتم اون خدایی که حضرت علی، غفار و سلمان رو برای پیامبر اورد برای منم میاره.
تو درست باش، تو مسیر درست رو برو جهان هدایتت میکنه به آدمها، موقعیتها و ایدههای درست.
دلیل تأثیرگذاری من سخنوری من نیست، فرکانس من هست. فرکانسی که از عمل به آگاهیها میاد نه یک مشت حرف قشنگ.
من حرف حضرت علی (ع) رو باور کردم که میگفت ما دو نوع رزق داریم یکی اونی که آدمها میرن دنبالش یکی رزقی که اون میاد دنبال تو. من این دومی رو میخواستم. بخاطر همین محصول تستی نصف شب میزارم و فروش میره.
چرا هرکی یه محصول مارو میخره بقیه رو هم میاد میخره؟ چون نتیجه میگیره. چرا نتیجه میگیره؟ چون حرف درستی هست که خودم ازش نتیجه گرفتم. پس شمایی که آموزشها تون چیزی هست که خودت ازش نتیجه نگرفتی تعجب نکن از ورشکستگی ناشی از تبلیغ محصولت.
من توی دوره ۱۲ قدم تکامل رو خیلی خوب اجرا کردم که بچهها قانون رو خوب درک کنن. با مثالهای مختلف و از زاویه های مختلف قانون رو توضیح دادم. چکاپ فرکانسی که قدم اول انجام میدیم تا قدم ۱۲ که دوباره انجام میدیم به بچهها نشون میده که اتفاقات چقدر نرم، آرووم و لذت بخش رخ داد. جوری که اصلا متوجه نشدن.
قانون خداوند ساده و بی نقص هست. خداوند سریع الجوابه، اما به شرط اینکه ایمان داشته باشی، حرکت و عمل کنی.
قانون چی هست؟ اینکه افکار و باورهای تو اتفاقات رو رقم میزنه. اونوقت دیگه گیر به رئیس جمهور و رئیس بانک و بقیه چیزها نمیدی. اونوقت حواست هست نشینی اخبار حال بد کن تلویزیون رو ببینی.
بجاش تمرکزت رو آگاهانه کارکردن روی خودت میزاری.
دلیل نتایج درخشان من در همه زمینه ها اعم از سلامتی، ثروت، معنویت، رابطه عاطفی زیبا اینه که نگاهم به درونم بود. من به قانون عمل کردم. من حرکت کردم.
ممنون استاد عزیزم 🌺🙏