ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!! - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سحر صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    بنام خدایی که پاسخ دهنده و اجابت کننده ست.

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    واقعیت اینه که این کامنتمو میخوام به عنوان رد پا بزارم که همین الان با مکتوب کردن ، ذهنمو منطقی قانع کنم.

    حالا داستان چیه….داستان اینه که ذهنم همش میگه گیرم که قدم برداشتی کو نتیجه ات حتی به اندازه سر سوزنی…..؟!

    من اولش در جواب ساکت میموندم ولی گفتم مینویسم تا خدای مهربانم بهم بگه تا جواب ذهنمو بدم.

    من عاشق واژه و کلمه ی ایمانم.اصلا خود ایمان ی دریاییه از آگاهی و اتصال به منبعه.

    اصلا همین ایمان بود که ابراهیم شد ابراهیم و خلیل الله.

    ی جاهایی من میگم میشه ذهنم میگه نمیشه خودتو گول نزن.یاد بچه های کوچیک میفتم که وقتی ی اسباب بازی میبینن تا مامانشون واسشون نخره آروم نمیشن.منم به خدا میگم خدایا تو انجام بده واسم تا ذهنم قانع بشه.

    و اما ایمان ایمان ایمان…..چه کلمه ی آشنایی .و ما انسان ها چه غریبانه رفتار میکنیم با این واژه.

    به خودم میگم به این ذهن چموش خودم:😠 بخدا ایمان عجیب و غریب نیست .تو قله ی قافم نیست که دور از دسترس و رسیدن بهش سخت باشه.کوه نیست که بخوایم جابه جا کنیم بلکه اگه خود ایمان واقعی باشه کوهها رو هم واسمون جابه جا میکنه.

    ایمان یه حس درونیه …ی باوره قویه….ی حس رهایی و سرسپردگیه…ی طعم شیرین عسله….اصلا خود پرواز کردنه.آره پرواز کردن همونقدر آزاد و رها همونقدر در اوج بودن .

    ی حس خیلی قویه که بهت میگه نترس انجام بده.برو واینستا .پاشو حرکت کن من هستم .

    اصن ی تکیه گاه محکمه ی دل قرصیه یه امیده یه چشم انتظاری به دست خداست.

    آره من اینجوری ایمان و واسه خودم میفهمم .

    با همین باورمم میرم جلو وایمیستمو میگم خدا اینو میخوام و با درکی که از ایمان بهت دارم .،پس واسم انجام بده.تو فقط بگو چیکار کنم هر چی که باشه انجامش میدم.تو فقط انگشت اشاره اتو نشون بده به کدوم جهت من میرم .

    یاد ابراهیم خدا میفتم که چطور اسماعیل و هاجر و تو صحرا رها کرد و رفت.چطور با سرسپردگی خواست اسماعیلشو قربانی کنه.به چه درجه و درکی از ایمان و شناخت رسیده بود که اینجوری بی باک امر خدا رو در عمل اطاعت کرد….

    به نظر من ایمان چیزیه که خشکی و به دریا وصل میکنه.تشنه رو به چشمه میرسونه.

    استاد عزیزم دست خدا ، این روزا واسه هر چموشی ذهنم یکی از گفته های شما ناخودآگاه به زبانم میاد و جاری میشه .

    من باور کردم شما رو .چون نتایجتون واضح و مشخصه .چون تمام آموزه ها و گفته هاتون آنچه هست که بهش عمل کردین و میکنید.

    چون خودتون به نتایج خارق العاده رسید از این ایمان محکم.

    ذهنم میگه از نتیجه بگو.؟؟!! بهش میگم…مگه جووانه زدن ی گیاه و کی میبینه .میگم من جوانه زدم ولی تو میخوای به من بگی هیچی نشده.آره من باید مراقب این جوانه باشم که مبادا تو بخوای با نجواهات جلو رشدشو بگیری .

    نتیجه ها که همیشه نباید قابل لمس باشن.ی تغییراتی اینقدر آروم و بی سر و صدا رخ میدن که ما متوجه نمیشیم.

    استاد من از شما یاد گرفتم هر قدم که میرم جلو برگردم ردپای قدم قبلمو ببینم تا متوجه باشم و درک کنم.قرار نیست منی که قدم تو این مسیر بی نهایت گذاشتم توقع داشته باشم همین اول شاخ غول بشکنم و ی ایمان ابراهیمی داشته باشم.نه اصلا اینطور نیست .اصن واسه من ایمانم باید تکاملشو طی کنه.من هنوز اول مسیرم طبیعیه که هنوز دچار شک و تردید بشم که خودش باعث میشه همه چیزو با ذره بین ببینم.به اندازه ای که این مسیرو میرم جلو و به اندازه ایی که به شناخت از قدرت خدا و بی نقص بودن قوانینش میرسم ایمانمم به همون اندازه هی رشد میکنه و بعد کم کم ایمان دیگه ی جزیی از من میشه .

    اینو گفتم تا خودم و دوستان تازه قدم گذاشته در راه این نکته که هزاران نکته ی دیگه داره رو در نظر بگیرن .

    نبود ایمان ی مسئله ست .بودنش و مغرور شدن به اون ی مسئله ست.چون بعضی وقتا میگیم :خوب ما که ایمان داریم پس دیگه یجا میشینمو و خدا اوکی میکنه.و اینجاست که آدم فریب ایمان داشتن و میخوره و فک میکنه نباید حرکت کنه .اتفاقا آدمهایی که میگن ایمان دارند کارشون دشوارتره به نظرم. چون باید خیلی مواظب باشند که دچار منیت های ذهنی نشن.ی جاهایی میگیم خوب :ایمان داریم به تواناییمون و ذهن همیشه فعالم میگه آره دیگه برو جلو …..این برو جلوی ذهن اونی نیست که فکر میکنیم ا.نه منظورش اینه این وسط متصل بودن به منبع و ول کن .دیگه خودت کاربلدی میتونی.

    ایمان واقعی اینه که حتی تمام توانایی و مهارت خودمونم بزاریم به پای خدا و تنها رو خودمونم حساب نکنیم.

    خدا میگه اجابت کردن در ازای ایمان .ولی نه ایمانی که منو یادت بره.راه بلد شدی و بگی خودمم میتونم …نه.ایمانی که در هر لحظه باورمون این باشه که تمام کارها ی هستی فقط و فقط با حضور خدا انجام میشه.ی جاههایی مرز باریک بین ایمان به خدا و قدرتش و ایمان به خودمون گم میشه .

    منی که میگم ایمان .باید هر لحظه مواظب باشم ببینم این ایمان گفتن من واقعا وصل بودن من به منبعه یا فقط طبق ی عادت گفتاری ی حرفی میزنم و قدم بر میدارم بعد که به نتیحه نمیرسم و جهان از طریق مختلف میخواد بهم بفهمونه که اشکال کار کجاست میگم نه خوب من که درست رفتم پس چرا نشد…ایمانی که عمل بیاره ولی نه هر عملی.

    عمل و حرکتی که توام با صحیح قدم برداشتن باشه بدونیم چجوری عمل کنیم .این چجوری قدم برداشتنه است که تفاوت ها ایجاد میشه.

    مثالی که استاد میزنن دقیقا همینه.استاد ایمان داشت حرکتم کرد ولی میدونست چجوری.به قول خود استاد واسه مهاجرت به آمریکا نیومد تمام داراییشو نقد کنه و بزاره تو چمدون و بره.از نظر اکثر ما این کار ی چیز عادیه که بخوای بری ی کشور دیگه همه چی زندگیتو ببری.ولی استاد میدونست و تجربه بهش ثابت کرده بود وقتی ۱ بار تونسته بدون هیچ دلاری و ریالی از نقد کردن داراییش مهاجرت کنه پس بار دومم میتونه بار هزارمم میتونه.منظورم من ازچجوری عمل کردن همینه.خیلی از ما ایمان داریم عملمم میکنیم و اون عمل از نظر ذهن ما منطقیه ولی به این شک نمیکنیم هر چیزی که از نظر عقل منطقی باشه لزوما درستم نیست.استاد کاری انجام داد که از نظر ذهن خیلی ها عاقلانه و منطقی نبود..

    آهای اونایی که هنوز مثل من اول راه هستین و داریم راه رفتن و بلند شدن یاد میگیریم تکامل و در نظر بگیریم حتی بین ایمان و عمل کردن واسه خیلیامون باید تکامل ایجاد بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته‌ی دوست‌داشتنی

    استاد من اوایل که با شما آشنا شده‌بودم (پارسال) دقیقا همینطور به شکل مسکن به فایلای شمانگاه میکردم. میکسایی از فایلاتونو از چنل‌های تلگرام گوش میدادم و توی saved messeageم همش شده‌بود فایلای شما. اونارو بارها و بارها آخرشبا قبل خواب گوش میدادم. ولی فقط برای اینکه تا یه روز دیگه انرژی داشته‌باشم برای ادامه دادن و ترسهام کمرنگ‌تر بشه.

    بعد از یکسال تازه در مداری قرار گرفتم که عضو سایت شدم، تا قبل از اون نمی‌دونستم سایت دارید.

    و بعد از مدتی شک و تردید و دودلی بالاخره تصمیم گرفتم واقعا به صورت جدی حرف‌هاتون و قانون رو باور کنم، اون دیدی که قبلا ب این حرفا داشتم رو که فقط مثل حرف‌های انگیزشی میدیدمش رو بذارم کنار و اینارو ب عنوان حقیقت زندگی و واقعیت عینی بمذیرم و بهشون عمل کنم.

    تا جایی که عمل کردم هم نتیجه گرفتم بیشتر از لحاظ سلامتی. یادمه گفته‌بودین ک نتایج اوایل با احساس خوب و سلامتی بدن خودشو نشون میده.

    ولی من هنوز ایمانم خیلیییی ضعیف هست. برای همینه که جدی عمل نمیکنم. به قول شما ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است.

    اخیرا تصمیم جدی گرفتم، با خودم فکر کردم دیگه تعلل بسه و باید ی حرکت اساسی بکنی.

    منتظر نتایجشم و کارمو ادامه میدم.

    براتون بهترین‌هارو آرزومندم💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1851 روز

    سلام بر استاد عزیزم و بچه های سایت

    اصلا موضوع این فایل خودش جای تفکر داره

    «ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است»

    واقعا چه کسی از از حرف زدن و نصیحت الکی یا شعار دادن بدون اینکه خودش هم هموز تو اون زمینه نتیجه ای نگرفته خوشش میاد؟

    وقتی با اینجور آدمها مواجه میشی فقط سر تکون میدی باشه تو خوبی تو درست میگی در صورتی که تو دلمون میگیم کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

    اما کسی مثل عباسمنش که اینهمه نتیجه گرفته وقتی میخواد بگه به نام خدای مهربان من سید حسین عباسمنش هستم و بار دیگر سپاسگزار خداوندم که در کنار شما حضور دارم تو حتی ازین جمله هم میخوای نکته برداری و نکته ش هم سپاسگزار بودن ایشونه احساس خوب و شادی که منتقل میکنه با اون لبخند زیباش

    دیروز داشتم به این جمله تو مسیر رفتن به محل کارم فکر میکردم «انشالله که هرکجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید یه عالمه برکت و‌نعمت و احساس و انرژی و دعای خوب تو این جملست و وقتی بهش حتی فکر هم میکنی لذت بخشه و احساست و خوب میکنه

    این آدم حتی جمله هایی هم که استفاده میکنه سرشار از حس خوبه حتی وقتی تو یه فایل داره با من شاگرد به لحن جدی و یا توبیخ صحبت میکنه و حتی میگه برای من مهم نیست منو دنبال میکنی یا نمیکنی هم باز من شاگرد حسم خوبه و قدردانم چون فرکانس این آدم داره جلوجلو صحبت میکنه در صلح بودنش اقتدارش یکتاپرستیش عزت نفسش و وقتی من اومدم تو مکتب عشق باید بتونم واحدهام و عالی پاس کنم و درس وقتی درس عشقه در دانشکده توحید یکی یکی مبحث های درسیم امتحانمو پاس میکنم و لذت میبرم وقتی نتیجه نهایی که مدرک یکتاپرست بودن و خوشبختی در تمام جنبه هاست و تجسم میکنم و به امید اون حرکت میکنم لذتهام چند برابر میشه چون میدونم حتی اگه این مدرک هم بگیرم برای مدرک بعدی اقدام میکنم و این تنها دانشکده دنیاست که هم تمومی نداره هم لذت بخشه هم مثل دایره بی انتها مثل خط های موازی و هم برای این دنیا و دنیای بعدت بدرد میخوره تنها رشته ای که هیچ وقت ازینکه انتخابش کردی و داری ترم هاش و میگذرونی پشیمون نیستی حتی اگه یه ترمهایی درس ها سخت باشه بازم شیرینه چون میدونی که این سختیه درس شاید وقتی اولش برخورد میکنی سخت بنظر برسه اما اگه روش کار کنی تمرین کنی بخونیش تکرارش کنی به خودت میای میبینی همین درس سخت آسونترین میشه و‌شالوده و پایه تمام درسهای ترم های بعدت هم میشه

    اصلا نیومده بودم کامنت بزارم اینها رو بگم واقعا نمیدونم از کجا اومد این صحبتها ولی همشون و با لذت گفتم و از ته قلبم ❤️

    وقتی دارم آرامشمو میبینم خیلی مطمئننر میشم و میدونم که نتایج بصورت تصاعدی میان جوری که زمان اون موقع برام معنایی نداره و این نگرانی زمان و عجله شاه ترمزی که یکی از دوستان بهش اشاره کرد رفع میشه بشرطی که اون ایمانه جاش تو ذهنم پررنگ باشه و بشه باور تثبیت شده ✅

    ممنونم استاد توحیدی من که عمل و بهمون نشون میدین ایمان و برامون باز میکنین

    دوستتون دارم 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    عاطفه خواجه گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    خب امروز هدایت شدم به این فایل، استاد من خیلی وقته با شما اشنام ولی فقط آشنا… فکر میکردم روی خودم کار میکنم ولی زهی خیال باطل، من اصلا باور نداشتم قانون رو، فکر میکردم باور دارما ولی نداشتم، تا اینکه چند ماه پیش به یه تضادی خوردم و متحول شدم و گفتم خب بسه دیگه باید عمیقا روی خودت کار کنی و متعهد شدم به گوش دادن فایلای دانلودی، همینطور پیش رفتم و پیش رفتم تا نتایج خودشون نشون دادن و هدایت شدم به 12 قدم، قدم اول و دوم و سوم و الان هم قدم چهارم هستم، هر قدم رو با درآمدی که از قدم قبل بهم اضافه شده بود تهیه کردم، انقدر نتیجه خوب گرفتم که باورم نمیشه، و خب مدتیه که واقعا و در مداری که هستم باورم نسبت به قانون خیلی خیلی بیشتر شده، طوری که روزی حداقل 4 ساعت 12 قدم گوش میدم و یکی دو ساعت فایلای رایگان رو، ان‌شاالله با نتایج مالی آینده م، عزت نفس رو هم میخرم، تمرینام بیشتر شده، دیگه وقتمو تو فضای مجازی نمیگذرونم و منی که قبلا چندین ساعت تو اینستاگرام میچرخیدم کل وقتی که الان میذارم شاید 5 دقیقه هم نشه، الان همه تایم خالیمو یا روی آموزش و یادگیری بیشتر حرفه م میذارم یا توی سایت میچرخم، آخر شبا که کلا توی سایتم، هی نوشته ها رو میخونم، هی کامنتا رو میخونم، یا نوشته های 12 قدم رو میخونم که برام تکرار بشه که توی قدما یا جلساتی که چند روزه ندیدم چه چیزایی گفته شده و تکرارشون کنم، استاد نمیدونم به چه زبونی ازتون تشکر کنم، همون حرف خودتون برو بهتون میگم امیدوارم که سعادتمند باشید در دنیا و آخرت، عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1422 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته ی زیبا

    روز 88ام و تعهد من!

    خداروشکر میکنم به‌موقع دوره ی با ارزش 12 قدم روشروع کردم

    جلسه 6 قدم اول

    چقدر این اگاهی ها متناسب با شرایط فعلیه منه

    در شروع کارم هستم که بحث تبلیغات و بحث مجوزو همه ی این موارد هست

    استاد خیلی قشنگ دراون جلسه ، داره باورهای متناسب با دقیقه دقیقه دقیق شرایطه من میگه

    مثل این باور ک بدون اذن خدا برگی نمی افته

    مجوزو این حرفا چیه

    در این اگاهی ها،بحث تبلیغات

    که ازهمه جا بهم میگن تبلیغ کن

    اما من میگم این پولو ثروت ک با تبلیغات نمیاد ،باورهای من اونارو به وجود میاره

    تازه بی دردسرتر با ارامش تر

    از نظر من شاید تبلیغاتو این‌چیزا مشتری جذب کنه اما اون جنس از مشتری که توی مدار من باشه نیستن

    ولی وقتی خالصانه با باورام کسی میاد ،خیلی با ارامشو حس خوب کارها پیش میره و کیفیت ادمها فرق داره

    این باورو تکرار میکنم

    که

    ادمها خودشون منو پیدا میکنن من نمیدونم چجوری،خدا میدونه ،نیروی مطلق میدونه

    همونطور ک تا الان بدونه اینک تبلیغات داشته باشم البته در سطح پیج شخصیم در اینستاگرام بوده ک اونم حذف کردم این روزها، بیستو شش نفر بیان که هنوز یکماه نشده،بازم میشه

    ادمهایی ک در مداره منن پیدام میکنن

    هیچ تقلایی لازم نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امیرحسین خواجوی گفته:
      مدت عضویت: 1733 روز

      سلام خانم ندا

      من کامنت هاتونو قبلا دیده بودم که داشتین دنبال یه جایی برای باشگاه میگشتین که بگیرید برای خودتون و برای خودتون کار کنید

      فکر میکنم جا رو خوشبختانه پیدا کردید

      براتون خوشحال شدم

      واقعا تو جامعه ای که میگن تبلیغات باید کنی تا رشد کنی تبلیغ نکردن یه آمادگی ذهنی بالایی میخواد

      خداروشکر که پیدا کردید اونجایی که میخواستین

      شجاعتی که داشتین

      و ایمانی که عمل آورد

      به امید روزهای قشنگ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1422 روز

        سلام دوست عزیز

        ممنونم ازتون

        خداروشکر بله

        همه چی داره عالی داره پیش میره

        همه چی خوبه

        و هروز بهتر داره میشه

        شاگردام خودش دارن تبلیغات میکنن بدونه اینک من متوجه باشم

        مثلا همین دیروز،یکیشون رفته از فروشگاه خرید کنه فروشنده ازش راجب کارش پرسیده،اونم شروع کرده راجب تمرین و مربی گفته که حالا نمیدونم چجوری اما فروشنده منو میشناخته و اسممو از قبل شنیده بوده و این همزمانیه مراوده ی اونها،خانم فروشندرو به شدت راغب کرده بود ک بیاد ثبت نام

        خیلییی قشنگ داره چیده میشه شکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 781 روز

    1403/7/11

    روز88

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیزودوستان گل

    خدایاشکرت بخاطر این همه نعمت و آگاهی

    خیلی برام جالبه استاد اینکه من هرروز که دارم روی خودم کار میکنم و قرآن ومیخونم مثلا روی یه آیه ذهنم قفل میشه و دنبال درک کردنش هستم فرداش که میام توی سایت و روز شمار و ادامه بدم حرف‌هایی ازشما میشنوم که اون فکر شب قبل و برام ثابت میکنه البته اینم بخاطر مداری که توش قرارمیگیرم وگرنه شما باربارها این حرفهارو توی دوره های متفاوت و رایگان ها زدیدولی به قول قرآن که میگه مشرکان کروکور هستن و نمیبنن و نمیشنوم منم نمیشنیدم

    این روزا دارم پایه های شغلم و میچینم و از اصلاح شخصیت خودم شروع کردم خداروشکر

    یوقتایی نجواها میاد سراغم که خب حالا که من دارم این مهارتها و یادمیگیرم و تلاش میکنم ازکجا بتونم پروژه بگیرم کسی که منو نمیشناسه وبعد باورهای اشتباه مثل تبلیغات و… میاد توی ذهنم البته که بخاطر اینکه هنوز قانون تکامل و کامل درک نکردم .

    با این افکار دیشب توی قرآن سوره انفال خدای مهربون خیلی واضح به پیامبر میگه خدا برای تو کافی است ومیگه اگر کل ثروت زمین و خرج میکردی نمیتونستی الفت مومنین وداشته باشی خدا این کار انجام داد چون خدا مهربون و دانا و حکیم است.

    اصلا این آیه عجیب حالمو دگرگون کرد و این آیه رو این طور برای خودم خوندم انگاری که خدا داره به خودم میگه ببین من خدا فرمانروای عالم برای تو کافی هستم پس نگران مباش

    اگر کل ثروت جهان وهم خرج کنی که بخوای پروژه بگیری یا شهرت کسب کنی یا ثروتمند بشی تا زمانی که من خدا فرمانروایی عالم نخوام نمیتونی کاری کنی

    پس به من خدا فرمانروای عالم ایمان و باور داشته باش که خودم برات مشتری میارم خودم برات ثروت میارم

    امروز هم شما اشاره کردید که بدون تبلیغات این همه نتایج مالی و شهرت و …کسب کردید و شما یک نشانه ایی برای من که خدا همه کس و همه چیز شماست و شما همه چیز و سپردی به دستان خودش

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر ونشانه های زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محمدامین روشی گفته:
    مدت عضویت: 2208 روز

    بنام خدا

    اول از همه سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته هر جایی که هستین آرزوی بهترین بهترین ها رو براتون دارم و سلام به تمام هم دوره های خودم در این مسیر زیبا و بی نقض آروزی موفیقت برای همه ای عزیزان مثل خودم

    من الان قدم سوم دوره دوازده قدم رو در حال طی کردم

    اومدم نتایج که تا اینجا کسب کردم رو به شما به عنوان کسی که نه که بصورت کامل اما ایمان و باور خودش رو تغییر داده توضیحاتی بدم

    خدارو خیلی شکر میکنم من از همون فایل های اول اصلا بهتر که بگم ایمان من به صورت خیلی آگاهانه تغییر کرد و نتایج چنان جالب شد برام که خودم شاخ در میاوردم من از نظر رابطه به جایی رسیده بودم که میخاستم جدا بشم اما الان ورق برگشته و چنان رابطه ای عالی دارم با همون شخص که قابل توصیف نیست

    از نظر ثروت خداروشکر در حال رشد هستم

    از نظر سلامتی من چنان تغییر کردم که هر کسی من رو میبینه متوجه این تغییر من میشه و میگه تو اصلا از نظر جسمی بسیار تغییر کردی

    بریم سراغ یع چندتا داستان جالب

    یادمه یع عصری بود من مشغول مورد علاقه ترین کارم خب هستم در حال حاضر اون روز من پولی پرداخت کرده بودم که صفر بودم قشنگ من یکی از دوستانم وسیله ای رو باید برای من میفرستاد و من نیاز داشتم زنگ زدم گفتم بفرست برام در حالی که یک هزار تومنم تو دست و بال من نبود بعد دوست منم اون داده بود دست پیک تا بیاره با خودم یع لحضه فک کردم خوب چطور چطور میخایی پولش رو بدی با خودم کفتم ولش کن و اصلا درگیر کار شدم تا اینکه دوستم زنگ زد گفت میدونی پیک کیه؟گفتم نه گفت که پسر دایی خودته و زمانی هم که زسید هیچ پولی از من نگرفت و..

    کلی از این نتایج که تا به الان گرفتم و خیلی زیاد هستن اینا

    خلاصه به عنوان کسی که شروع کرده و قانون رو تا جایی که تونسته درک کرده و عمل کرده بیش از حد پیشنهاد میکنم دوره دوازده قدم رو به صورت خیلی جدی با تمام تمرینات شروع کنید.

    هر جایی که هستید شاد سلامت و پر اتفاقای خوب باشه براتون امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    شکارچی موفقیت گفته:
    مدت عضویت: 3903 روز

    سلام استاد عزیز

    این فایلو من خیلی دوستدارم از روز پنج شنبه گوش دادم مخصوصا قسمت رزق

    بر دونوع است از بعداظهر در خانه هم فروش داشتم دوسداشتم تجربه کنم که در

    روز تعطیل هم جنس بفروشم در روز جمعه یک نفر زنگ زد و گفت مقداری جنس

    دارم البته از راه دور در یک استان دیگر.خلاصه معامله شد انهم در روز تعطیل وبه

    مقدار 2/4 میلیون برای اولین بار در طول زندگیم . روز شنبه که سرکار امدم فکر

    میکردم حسابم خالی است اما با تعجب دیدم یک حواله امده و حساب دیگرم

    را چک کردم دیدم بهتر از این نمی شود یک حواله خوبی که فکرش را هم نمیکردم

    با خوشحالی خرید های بیشتری کردم و هیجان زده به خاطر این اتفاق و گوش دادن

    این فایل عالی و اثر گذار احسنت بر شما استاد که موقع صحبت کردن با تمام وجود

    و از سر خلوص نیت صحبت میکنید برای همین صحبت شما اثر گذار است و چون

    شما عمل مکنید و به نیروی منبع لایتناهی وصل هستید انهم یک منبع یک نیرو

    یک قدرت مطلق . سپاسگذارم از شما استاد توانا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    مریم مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2398 روز

    سلام بر استاد عزیزم و تمامی اعضای خانواده عزیزم،خانواده عباس منش

    استاد بزرگوارم،تنها خداوند مهربان میداند که در این چند روز چه حال و هوایی دارم..چقدر از ذوق و اشتیاق و قدردانی در آغوشش اشک ریخته ام و در دریای بیکران محبتش حیران ماندم..عاشقانه گفتم و او از زبان شما عاشقانه گفت..

    استاد عزیزم،بینهایت از شما سپاسگذارم..در تاریکی ای بودم که به دنبال روزنه ای نور میگشتم و اموزه های شما برایم دری گشود که آنسویش بهشتی سراسر نور است…

    استاد عزیزم،شاید روزی برایتان کامل بنویسم که در حال گذراندن بزرگترین بحران روحی زندگیم با شما اشنا شدم،(و واقعا از خداوند استادی چون شما را همیشه میخواستم)،و انوقت بود که از کوهی غصه و ویرانی ،برای خودم به لطف خدای مهربانم و اموزه های رایگان شما دنیایی پر از عشق و عزت نفس و سربلندی و ارامش ساختم..

    من در اوج بیکسی هایم ،سرخوردگی ها و..خدایم را پیدا کردم…همه کس و همه دارایی ام را..و اینها را مدیون شما و اموزه هایتان میدانم..تنها خداوند میداند که چقدر از شما ممنونم..

    هرچی آرزوی خوبه مال ماست..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: