https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-02-26 22:54:292024-07-24 10:42:34ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
1135نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم من چند روزی هست روی درک قوانین متمرکز شدم خیلی احساس خوبی داشتم وخواستم که این احساس بسیار عالی رو با شما به اشتراک بزارم من که حدود 3سالی میشه با شما ودوره های شما خداوند هدایتم کرده ،خیلی از محصولات رو هم از پروفایل خودم وهم از پرو فایل خانمم تهیه کردم در24ساعت حداقل 6ساعت به بالا فایلهای شما رو گوش میکنم جزئی از زندگیمه ،بینهایت رضایت دارم کلی نتایج عالی از تمام جنبه ها زندگیم گرفتم من شرایط تهیه این دوره12قدم هم دارم اما تهیه نکردم چون باتوجه به نشانه ها ، من تصمیم گرفتم روی دوره های که از شما تهیه کردم بیشتر تمرکز کنم می تونم الان فریاد بزنم که بعداز 3سال وکلی اتفاقهای عالی چند روزیه مدارم بالاتر رفته ،خیلی خالص تر صحبتهای شما رو درک میکنم قوانین رو درک میفهمم نمی دونی چه حس فوقالعاده ای دارم فقط میتونم بگم خدایااااااشکرت استاد سپاسگزارم
دارم درک میکنم که ترمز چیه، باور چیه، خداکیه وقوانینش چطور کار میکنم قبلا فکر میکردم درک کردم الان میفهمم که واووو،(تکامل )
موقعی که من به این مدار رسیدم ودرک کردم قوانین رو میفهمم که چطوربصورت (طبیعی) اتفاقهای زندگی ام رو رقم میزنم وخیلی خوشحالم خیلی عالیه زندگی زیباست اگه قوانین زندگی کردن رو درک کنیم
امروز داشتم به خواسته هام فکر میکردم وبه ترمزها که نزاشتن خواسته هام وارد زندگی ام بشه چقدر ذوق دارم خیلی حالم خوبه که دارم درک مینکم قوانین خداوند ،رو توحید رو، یکتاپرستی رو، فرکانس رو ،صحبتهای استاد رو که خنده ام میگیره که قبلا فکر میکردم درک کردم قشنگ حس میکنم که مدارم تغییر کردم باید این مسیر زیبا رو ادامه دادکه به مدارهای بالاتر برم موقعی که مدارم تغییر کرده حتی افراد اطرافم هم خوبخود تغییر کردن اونکی باید میرفت داره میره بدون هیچ تلاش فیزیکی من ،وداره جا باز میشه برای ادمهای جدید خدایا شکرت چقدر خوب دارم درک میکنم که شما میگفتید تمام اتفاقهای زندگیتون توسط فرکانس های بوجود میاد الان بهتر درکش کردم
خیلی احساس خوبی دارم ایمانم داره قوی تر میشه نسبت خداوند قوانین جهان هستی وهر لحظه از خدا میخوام که ما به راه راست هدایت کنه ،به ما کمک کنه که بهتر قوانینش رو درک کنیم، به ما کمک کنه که به اسانی ترمز هامون رو پیدا کنیم وبه اسانی برش داریم
خیلی حالم خوبه خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایتم به این مسیر توحید
خسته نباشید این اولین دیدگاه منه نمیدونم از کجا و چطور شروع کنم فقط دلم بهم گفت اگه میخوای مدارتو تغییر بدی باید شروع کنی به فعالیت کتابای زیادی خوندم.از دولت عشق و قانون توانگری وچشم دل بگشا.نیمه تاریک وجودوبیندیشیم و ثروتمند شویم ووو…خوندم ولی فقط وقتی کتاب میخوندم اروم میشدم و وقتی نمیخوندم همون اش و همون کاسه
وقتی تو اینترنت راج به هرچی سرچ میزدم اول سایت عباس منش می امد منم به فال نیک گرفتم و امدم تو سایت عضو بودم ولی فعالیت نداشتم وضع مالیمم طوری نبود بتونم دوره هاشو بخرم تازه شروع کردم فایل های رایگان و گوش میدم تا بتونم خودمو به شما برسونم از این به بعد برا این که خودمو بتونم تغییر بدم میخوام تو سایت فعالیت بیشتری داشته باشم تا هرچه زود تر با دوستان هم فرکانس شم خودم خواستم شماهم بخواید تا بتونم خودمو بهتون برسونم… عاشقتونم …
سلام به استاد نهایت عزیزم، مریم جان پاک قلب و تمامی هم فکران گرامیم که عاشق همه شمام.
استاد اگر یاد تان باشد چند وقت پیش که برای تان کامنت نوشتم گفتم هدفم این است که روی تغییر شخصیتم کار کنم. اول از فایل های نه قسمته ی آرامش در پرتو آگاهی شروع کردم نکته ی مهم یکی از فایل ها این بود که در هرکس به دنبال و جستجوی زیبایی باش، حتی اگر فردی بود که دیدن نکته ی مثبتش برات خیلی سخت باشد، من سعی کردم همین کار را انجام بدم، استاد خانم برادرم کسی بود که از او خیلی قلبا بدم می آمد آن هم به دلیل این که همیشه خاصیتش اینه که افراد را حتی اگر خیلی هم از هر لحاظ عالی باشه پایین بزنه تا ضعیفش کنه. استاد از روزی که تصمیم گرفتم به دنبال نکته ی مثبت در وجودش بگردم و فقط روی همین نکته راجع به شخصیتش فکر کنم، اولا که کاملا نفرتی که از او داشتم از بین رفته از قلبم، دوم این که او نیز به طور عجیبی عیب جوییش حد اقل راجع به من صفر شده حتی به طور معجزه وار به من گفت منیره ماکس سیاه خیلی برایت می زیبد و خیلی تورا خشکل نشان می دهد، این در حالی است که او خیلی خیلی کم عادت دارد به دنبال ویژه گی های مثبت کسی باشد بخصوص من وخواهرم. و از سوی با عمل کردن به فایل های آرامش در پرتو آگاهی البته در حدی که تلاش کردم خیلی شادم آنقدر شاد که تابه حال چنین آرامش و شادی را تجربه نکرده بودم. بعد از این فایل ها هدایت شدم به یک فایلی از توضیحاتی که شما و مریم جان راجع به دوره عزت نفس دادید. همان فایل آموزشی که خلاصه و چکیده تمام قسمت های دوره عزت نفس است، با خود گفتم حال که این فایل رایگان را راجع به دوره عزت نفس دارم، به تمامی نکاتی که در این فایل گفته شده عمل می کنم کم کم که تکاملم را طی کنم هدایت میشم به خود دوره عزت نفس. قسمت اول را که در مورد خود شناسی است گوش کشیدم یک هفته روی شخصیتم یعنی نکات ضعف، قدرت و این که قدرت تصمیم گیریم در موضوعات چقدر است فکر می کردم و استاد فکر کردم با خود، پیش خودم گفتم یک قسمت از این فایل موضوعش راجع به رو به رو شدن با ترس هاست، بیا منیره یکی یکی ترس هایت را روش کلیک کن و برو به دلش. شروع کردم از همان تمرینی که شما داده بودید که می رفتیم به پارک و ویژه گی های را که داشتیم می گفتیم، که من قبلا این تمرین را چهار مرتبه انجام داده بودم، خلاصه تصمیم گرفتم و روزی رفتم به قصد انجام این تمرین به پارک، استاد از روزی که طالب ها به افغانستان آمدند زن ها کم تر به پارک ها می آیند، منم آن روزی که به پارک رفتم هیچ کس نبود کمی گاز خوردم و لذت بردم پس به خانه آمدم، وقتی بین را می آمدم به خانه، ذهنم برایم گفت حتمی نیست که تو برای از بین بردن ترس هات حتما بری به پارک از دیگر ترس هایت که دم دستی است شروع کن. بعد با خودم گفتم راست میگه، تصمیم از رو به رو شدن به تاریکی شروع کنم، استاد من آنقدر از تاریکی می ترسم – البته از دیشب که داستانش را برای تان در سطور بعدی می گم کم تر شده- که نفسم وقتی شبا بالای بام خانه مان می رفتم بند می آمد و فوری دویده دویده پایین می آمدم. القصه دو روز پیش گفتم این بار با تاریکی رو به میشم، ذهنم گفت برو به زیر زمین خانه تان که در طبقه اول است، استاد ما به طبقه سوم زنده گی می کنیم ،وقتی این را ذهنم برایم گفت ترس و لزره تمام وجودم را فرا گرفتم بود. چرا که استاد من روزی به خاطر یک امتحان خود چون آنجا آرام است رفته بودم. داشتم درس می خواندم که دیدم آهسته کسی من را دو مرتبه صدا کرد، فکر می کنم که البته ایمان دارم خدا بود بخاطر این که من را شجاع کنه، استاد وقتی صدا را شنیدم فکر کردم خواهرم است وقتی پاشدم و از خانه به دهلیز آمدم دیدم کسی نیست منم فرار کردم 😂 اما فردایش گفتم منیر آن صدا خدا بوده اگر می خواهی ترست بریزه برو به زیر زمین دوباره، استاد خدا خدا گفته رفتم گفتم اگر می خواهی موفق شوی باید همین جا بشینی استاد من همانجا یک ساعت نشستم گفتم هر اتفاقی بیفته با دل و جان قبول می کنم خدا همرای منست، ذهنم می گفت حال در بسته میشه و جن خودش را به تو نشان میده، هیچ کدام از ترس های که ذهنم می گفت اتفاق نیفتاد خلاصه از آن ترس خود عبور کردم ولی در شب نمی توانستم در این زیر زمین به تاریکی بیام. بر می گردیم به موضوع اصلی که ذهنم دو روز پیش گفته بود اگر مردی شب برو به زیر زمین، اول به ذهنم گفتم نه من اول از دیگر تاریکی ها شروع می کنم بعد که خوب شجاع شدم باز آن وقت شب می رم به زیر زمین. دیدم ذهنم می گه تو باید از تاریکی در این زیر زمین شروع کنی، در همین لحظه به یاد یکی از حرف های مهم تان افتادم که می گفتید از هر چه سختت است انجام بده بگذار یخ ذهنت بشکند. گفتم راست میگه استاد خلاصه تصمیم گرفتم که برم به زیر زمین در شب. دیشب بعد از نماز شام که هوا خوب تاریک شد رفتم پایین و با یاد خدا در را باز کردم با باز کردن در ترس یک کمی به من رو کرد نخست از حمام شروع کردم چون از حمام بیش تر می ترسیدم رفتم در تاریکی بدون هیچ روشنی یی داخل حمام بعد ذهنم گفت در را ببند من در را بستم در تاریکی مطلق قرار گرفتم، که دیدم نجواها شروع شد که حمام ها جن دارند و از این جور حرف ها، اما من گوش ندادم و از حمام که بیرون شدم تمام زیر زمین را در تاریکی رفتم و بیرون شدم، استاد وقتی این ترسم را رفتم در وقت بیرون شدن از زیر زمین احساس می کردم از درون وسعت یافتم و بزرگ شدم استاد خیلی قوت گرفتم.
استاد آن ترسی که چند روز پیش، بزرگترین چالش زندگیم بود امروز از بین رفته. و این ایمان را من از شما یاد گرفتم.
خدا را سپاس گزارم به خاطر کمک و نعمت های بی پایانش برایم. و سپاس گزارم از شما استاد نهایت عزیزم که وسیله وصل من به خدا شدید.
زیباترین جمله ای که امروز صبح خوندم،مرا همیشه،متوجه احساسم کن،توجه به خود و افکار خود و هر آنچه که از ذهن میگذرد و ورودی گذاشتن در مقابل این افکار،رصد و کنترل کردن،فیلتر گذاشتن،بهترین کاریست که در طول شبانه روز میتوانیم انجام دهیم…
سپاسگذارت هستم که هر روز مرا در مدار درک بیشتر آگاهی هایت قرار میدهی!
مرا بیشتر متوجه خودم کن!
مرا بیشتر سپاسگذار خودت و نعمت هایت کن!
مرا بیشتر در احساس خوبت نگه دار!
مرا بیشتر متوجه زیبایی هایت کن!
کمتر کینه داشته باشم،کمتر در معرض چیزهایی باشم که مرا منع کرده ای!
بیشتر روی باورهای قدرتمند کننده،کار کنم و کمتر با چیزهای دیگر آلوده اش کنم!
امروز مرا بیشتر متوجه خودم گردان تا از حواشی دوری کنم و اصل را بچسبم که همه چیز اصل قوانین توست!
امروز مرا در مدار ثروت و فراوانی،در مدار حال خوب و احساس خوب و اتفاقات خوب نگه دار!
امروز مرا در سلامتی کامل،در آرامش کامل،به دور از کوچکترین حواشی،محافظت کن!
امروز کار رو برمن آسان کن و هدایت کن به جایی که بهترین ها در انتظارم است!
امروز من را پر از انرژی خودت کن!
در این صبح زیبا که تولدی دوباره برای من است،خالی هستم از هر گونه کینه و خشم،مرا پر کن از دوست داشتن ها،از عشق کردن ها،از لذت هایی که با هر چیزی و داشته ای میتوان برد!
امروز مرا در مدار خودت قرار بده و به فرکانس خودت نزدیکترم کن!
امروز مرا یک دم به خودم وانگذار که من بی تو هیچم،من بدون هدایت تو،بدون کمکت،بدون دست گرفتن هایت،هیچم!
معبودم!
من فقیرم به هر آنچه که از جانب تو به من رسد!
عشق جانم!
حالم را و احساسم را مانند خواب چندین ساعت پیش،پر از زیبایی و ور از طراوتی کن که انگار بهشت زیبایت بود و همقدم شدم با خودت در دیدن زیباترین طبیعت جهانم و ور از احساس شکر گزاری،مرا امروز پر از حس سپاسگذاری خودت کن!
پر از عبادت خالصانه،پر از صلات دلنشین،پر از همقدم شدن در هر لحظه با خودت،که بهترین حس دنیاست!
مرا تا شب پر کن از عطر خودت تا مالامال شوم از وجودت و تا آسمان هفتم پرواز کنم و همنشین ماه و ستارگانت شوم…
سلام دوست عزیز خوشحالم که داستان کسب و کار این مرد بزرگ براتون مفید بود.
راستش در جواب سؤال شما، من که کلا” بی خیال تبلیغات شده ام خیلی هم از این حالت بیخیالی راضیم
البته من شغل خاصی ندارم فقط گهگاهی اگه حسم بهم بگه یه پستی توی اینستا میگذارم اون هم فارغ از اینکه چه نتیجه ای قراره ایجاد کنه
یجورائی فقط خودممو و خدای خودم
اصلا” کاری به آدما ندارم و هم چنین کاری به درآمد به شکل پول ندارم
اینقدر خدارو شکر فراوانی و نعمت به شکلهای مختلف وارد زندگیم میشه که واقعا” درک
میکنم نیازی نیست اول در قالب پول کاغذی یا رقم حساب بانکی باشه، بعد
به قالب نعمت در بیاد. من اینو خیلی خوب لمسش کردم و وقتی اینو با تک تک سلولهات بفهمی چقدر راحت میشی و چقدر میتونی از این لحظه ت لذت ببری.
شما فقط کاری که باید بکنی اینه که روی فهمیدن الهامات کار کن به قول یکی از دوستان ، صدای الهامتو بلند کن بهش گوش کن و عمل کن همین دیگه بقبه چیزها رو بسپار به خدا و از زندگیت لذت ببر
شاید یکدفعه یه الهامت تبلیغ کردن باشه ؛ اونجا تبلیغ کن فارغ از نتیجه فارغ از نظر آدما فارغ از اینکه بخوای برات کف بزنن
یه چیر بهت بگم
اگه الهامتو فهمیدی به الهامتم عمل کردی ولی ظاهر امر هیچی توش نبود اینو بدون که حداقلِ حداقل یه درس توش هست اون درسه رو یاد بگیر
این رو هم اضافه کنم که صحبتهای خودتون کاملا” صحیحه
اینکه تمرکزتونو بگذارین روی کارتون بخصوص که با اشتیاق و انگیزه باشین عجله نداشته باشین و نکته مهم اینکه همزمان باورهاتونو درست کنید و نعمتهائی که به شکلهای دیگه بغیر از پول وارد زندگیتون میشه ببینید تأئید کنید و سپاسگزار باشید یه دونه نعمت یا یک نشانه ای از نعمت یا پول رو دهها بار به خودتون بگین همون یه نعمتو هی یادآوری کنین و ذوق کنین و بدین ترتیب آرام آرام فرکانسهاتونو با پول و ثروت تنظیم میکنید
تحسین میکنم ثبات قدم شما استاد عزیزم رو و اینکه قانون رو باور کردید و به اون عمل کردید و نتیجه گرفتید و محکم دارید به ما هم میگید و تو تمام فایلها هم نشونه های عمل کردن به قانون هست
قانون میگه 100 درصد این تویی که زندگیت رو خلق میکنی با باورهات و باورهات با چی خلق میشن با افکار و افکارت با چی خلق میشن با ورودیها پس این ماییم که چه نوع ورودی به خودمان میدهیم
قانون میگه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب پس کنترل ذهن مهمه و مهمه که در لحظه زندگی کنیم و حال خوب رو در این لحظه ایجاد کنیم
قانون میگه رها باش نچسب به خواسته ات در زمان مناسب مکان مناسب بهت داده میشه پس تسلیمم و معنی الخیر فی ما وقع رو درک میکنم
قانون میگه هر لحظه در حال ارسال فرکانسی مراقبت کن فرکانس درست بفرستی تا هدایت بشی به بهشت
قانون میگه لذت ببر و شاد باش و تو فقط خواسته هات رو بگو،به کسی که کل عالم رو آفریده و او قادر مطلقه و او همه چی رو فرمانروایی میکنه،بهش بگو و منتظر باش با حال خوب و احساس خوب
قانون میگه توجه و تمرکز ت بر خواسته هات باشه بر زیباییها باشه بر داشته ها باشه از جنس همونها هم زیادتر بهت میدیم
قانون میگه الیس الله بکاف عبده
قانون ما رو در مدار درست قرار میده و تو اون مدار چیزهایی هست که دوست داری
قانون همون اصله و اصل همون قانونه که باید هر لحظه در حال ارتباط باهاش باشیم
خدایی به این زیبایی استادی به این خوش بیانی رو برامون فرستاده تا درک کنیم و عمل کنیم
پس من خود شناسی میکنم،باورهای مانع رو شناسایی میکنم و اقدام عملی انجام میدم،اگه غیر این باشه ایمانم ایمان دروغینه،ایمانم ایمان درستی نیست…..
برای رسیدن به موفقیت باید باور کنم قانون رو و ایمان داشته باشم امروز یک کامنت زیبایی از اقای عطار روشن خوندم که در پاسخ به یکی از دوستان بود و زیبا نوشته بودند و من از نوشته های ایشون این رو درک کردم که اصل و اساس موفقیت داشتن احساس خوبه و این احساس خوب از ایمان میاد از ایمان به اینکه من خالق زندگی خودم هستم و زندگی خودم رو خودم میسازم اونطوری که میخوام ایمانی رو در دل من روشن نگه میداره که باعث احساس خوب در من میشه و باعث میشه من با شور و شوق وامید و باور واقعی حرکت کنم و این خودش مشخصه که یک نتیجه عالی به همراه داره درک من اینه که باوری که استاد اینقدر روش تاکید دارن به خاطر اینه که در من احساس خوبه که حتما میشود رو در دل من روشن نگه داره و همینطور که اقای عطار روشن از قران در کامنتشون نوشته بودن مومن کسی هست که ایمان به غیب داره و این ایمان به چیزی که وجود نداره باعث میشه که هدایت بشیم به سمت چیزی که میخوام وقتی که باور داشته باشیم که خداوند پاسخ میده به احساس من به افکار من به باور من به ایمانی که بهش دارم خداوند حتما پاسخ میده
خداوندی که عادل هست و عدالت داره پس باید زندگی هر کسی هم در دستان خودش باشه و خودش زندگی خودش رو بسازه اونطوری که میخواد و این یعنی عدالت که خداوند به شیطان هم گفته تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری خود نشان و دهنده اینه که زندگی من در دستان خودمه نه هیچ کس دیگه ای و هر انچه بخوام خداوند برای من اجابت میکنه
((((([])))))))
نه از حرف زدن
خداوند به درخواستهای ما پاسخ میده خداوند سریع جواب فقط ما باید ایمان داشته باشیم و این ایمان باعث احساس خوب و شور و شوق و عملکردن میشه
پاسخ اقای عطار روشن به این سوال دوستمون بود که چرا وقتی دوره ای رو میخرم اوایل خوبه بعد برمیگردم سر جای اول و به قول استاد یویو حرکت میکنیم؟اقای عطار روشن که خودشون هم این تجربه رو داشتن اینطور پاسخ داه بودن که وقتی که دوره رو میخریدم با باور اینکه قرار زندگی من تعقیر کنه و نکات و اگاهی های عالی در این فایل هست که به من اموزش میده چطور زندگی دلخواهم رو بسازم دوره رو تهیه میکنم و اینقدر اول شور و شوق دارم که این احساس خوب و ایمانی که دارم باعث رسیدن به نتایحی در همون اوایل خرید دوره میشه اما وقتی کم کم پیش میرم و با شنیدن اون اگاهی ها میفهمم که چه باورهای محدود کننده ای دارم کم کم اون احساس خوب از بین میره و چون احساس خوب اولیه نیست نتایج هم تعقیر میکنه
زیبا نوشته بودن که من باید همون احساس خوب رو نگه دارم چون در هر حال خداوند که همون خداست و کاری به تمارین زیاد و کم من نداره به احساس و ایمان من کار داره و خداوند گفته مومن کسی هست که ایمان به غیب داره.
کامنت ایشون برای من خیلی اگاهی دهنده بود لینک کامنتشون رو میزارم شاید برای شما هم مثل من مفید باشه
abasmanesh.com
خدایا کمکم کن این اگاهیها رو در ذهنم ثبت و ضبط کنم و هر لحظه یادم بمونه که مهم احساس خوب منه ایمان من نسبت به خداست بقیه خود به خود حل میشه
خدایا شکرت
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین
به نام خدای مهربان که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند .
سلام به استاد عزیزم ومریم جان ،خیلی ازتون ممنونم که این آگاهی هارو جزو فایل های رایگان قراردادید وچه قدر باارزشن وباعث میشه تکامل مون طی شه خدایاشکرت .
استاد واقعا مایک صدم شماهم این قوانین وجدی نگرفتیم شماباعملکردهاتون نشون دادید ابنهارو ،واقعا ببخشید ولی کارهایی که شما انجام دادید مثلا ازبندرعباس رفتید به تهران هرچی داشتید بخشیدید واقعا این کارو کی مبتونه انجام بده که تواون بی پولی چنین بخششی داشته باشه .
امروز همسرم که ازمن دلگیربود حالاباشوخی یاجدی یه حرفایی زدبهم که میخاست حرصم دربیاره وطبق قانون میدونستم باید توجه نکنم بهش ،ولی تایک ساعت نگه داشتم خودم وبعد رفتم و بدترازخودش گفتم بهش گفتم نه اونجوری پررو میشه واسش عادی میشه این حرفا رونباید بزنه تکرارمیکنه بعد میرسه به عمل ،ولی قانون این بود که بی توجهی کنم امامن نتونستم و منم جواب همه ی حرفاش وبه بدترین شکل دادم ،میدونستم کاربدیه وقتی این فایل جزو فایل امروز سفرنامه م بودکه گوش دادم به خودم گفتم بفرما زهراخانوم استاد میگه بعضیا قانون وخوب درک نمیکنن و بهش عمل نمیکنن مثل یه مسکن بهش گوش میدن توهم امروز این کارو کردی هرچند چندساعت دیگه موضوع وفراموش کردم و ازقبل هم باهم صمیمی ترشدیم و گفتم چه موضوع بی ارزشی بود وتصمیم گرفتم این دفعه که این اتفاق افتاد برم بانوشتن حال خودم وخوب کنم که همه چی خوبه و اوکیه و ….
استادمن دوروزپیش میخاستم برم برای پسرم لباس بخرم وهمش میگفتم خدایا اگه برم لباس مورد نظرم پیدانشه یاخبلی گرون باشه یا….وای بادوقلوهاکه من نمیتونم همش بگردم حالاهمسرم خسته میشه ازگشتن میگه یه چی بخر یا…چه کنم ؟بعد اون وتولیست کارهای ،کارهایی که معبودم برام انجام میدهد نوشتم که فردااین اتفاق هابیوفته واسم ،
بعد هدایت شدم به یه مغازه که همه ی لبلس هارو واسه سه تاپسرامم خریدم بدون دردسر خیلی عالی بود ولباس 500 تومنی و بدون ابنکه من تخفیف بخام 200 تومن دادبخدا ،شب که اومدیم خونه مادرشوهرم درمورد لباس وقیمت وایناحرف میزد که منم گفتم رفته بودم خرید الان که همه جی گرونه این دفعه شانسی شد وارزون وباکیفیت گیرم اومد ولی همیشه انقد میگردیم خسته میشه که یهو یادم اومد خدای من اوناهم تعجب کردن که یهو من چم شد یادم افتاد دیشب قبل خواب ازخداخواستم لباس بچهارو خودش جورکنه به اوناهم گفتم همبن جورمات مونده بودن اصلا انقدر خوشحال شدم وخیلی سپاس گذاری کردم ازش …
بنام خدای مهربان
سلام عرض ادب خدمت استاد عباس منش وتمام دوستان
استاد عزیزم من چند روزی هست روی درک قوانین متمرکز شدم خیلی احساس خوبی داشتم وخواستم که این احساس بسیار عالی رو با شما به اشتراک بزارم من که حدود 3سالی میشه با شما ودوره های شما خداوند هدایتم کرده ،خیلی از محصولات رو هم از پروفایل خودم وهم از پرو فایل خانمم تهیه کردم در24ساعت حداقل 6ساعت به بالا فایلهای شما رو گوش میکنم جزئی از زندگیمه ،بینهایت رضایت دارم کلی نتایج عالی از تمام جنبه ها زندگیم گرفتم من شرایط تهیه این دوره12قدم هم دارم اما تهیه نکردم چون باتوجه به نشانه ها ، من تصمیم گرفتم روی دوره های که از شما تهیه کردم بیشتر تمرکز کنم می تونم الان فریاد بزنم که بعداز 3سال وکلی اتفاقهای عالی چند روزیه مدارم بالاتر رفته ،خیلی خالص تر صحبتهای شما رو درک میکنم قوانین رو درک میفهمم نمی دونی چه حس فوقالعاده ای دارم فقط میتونم بگم خدایااااااشکرت استاد سپاسگزارم
دارم درک میکنم که ترمز چیه، باور چیه، خداکیه وقوانینش چطور کار میکنم قبلا فکر میکردم درک کردم الان میفهمم که واووو،(تکامل )
موقعی که من به این مدار رسیدم ودرک کردم قوانین رو میفهمم که چطوربصورت (طبیعی) اتفاقهای زندگی ام رو رقم میزنم وخیلی خوشحالم خیلی عالیه زندگی زیباست اگه قوانین زندگی کردن رو درک کنیم
امروز داشتم به خواسته هام فکر میکردم وبه ترمزها که نزاشتن خواسته هام وارد زندگی ام بشه چقدر ذوق دارم خیلی حالم خوبه که دارم درک مینکم قوانین خداوند ،رو توحید رو، یکتاپرستی رو، فرکانس رو ،صحبتهای استاد رو که خنده ام میگیره که قبلا فکر میکردم درک کردم قشنگ حس میکنم که مدارم تغییر کردم باید این مسیر زیبا رو ادامه دادکه به مدارهای بالاتر برم موقعی که مدارم تغییر کرده حتی افراد اطرافم هم خوبخود تغییر کردن اونکی باید میرفت داره میره بدون هیچ تلاش فیزیکی من ،وداره جا باز میشه برای ادمهای جدید خدایا شکرت چقدر خوب دارم درک میکنم که شما میگفتید تمام اتفاقهای زندگیتون توسط فرکانس های بوجود میاد الان بهتر درکش کردم
خیلی احساس خوبی دارم ایمانم داره قوی تر میشه نسبت خداوند قوانین جهان هستی وهر لحظه از خدا میخوام که ما به راه راست هدایت کنه ،به ما کمک کنه که بهتر قوانینش رو درک کنیم، به ما کمک کنه که به اسانی ترمز هامون رو پیدا کنیم وبه اسانی برش داریم
خیلی حالم خوبه خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایتم به این مسیر توحید
دارم درک میکنم توحید ویکتا پرستی رو،
زندگیم سرشار از لذته سرشار سلامتیه سرشاراز ثروته
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااشکرت
استاد سپااااااااااااااااااااااسگزارم
سلام دوستان
خسته نباشید این اولین دیدگاه منه نمیدونم از کجا و چطور شروع کنم فقط دلم بهم گفت اگه میخوای مدارتو تغییر بدی باید شروع کنی به فعالیت کتابای زیادی خوندم.از دولت عشق و قانون توانگری وچشم دل بگشا.نیمه تاریک وجودوبیندیشیم و ثروتمند شویم ووو…خوندم ولی فقط وقتی کتاب میخوندم اروم میشدم و وقتی نمیخوندم همون اش و همون کاسه
وقتی تو اینترنت راج به هرچی سرچ میزدم اول سایت عباس منش می امد منم به فال نیک گرفتم و امدم تو سایت عضو بودم ولی فعالیت نداشتم وضع مالیمم طوری نبود بتونم دوره هاشو بخرم تازه شروع کردم فایل های رایگان و گوش میدم تا بتونم خودمو به شما برسونم از این به بعد برا این که خودمو بتونم تغییر بدم میخوام تو سایت فعالیت بیشتری داشته باشم تا هرچه زود تر با دوستان هم فرکانس شم خودم خواستم شماهم بخواید تا بتونم خودمو بهتون برسونم… عاشقتونم …
بنام خداوند هدایتگر
ایمان یعنی ندیده ایمان بیاری(قبولش کنی
ایمان یعنی نشنیده ایمان بیاری(قبولش کنی
به غیب ایمان آوردن یعنی همین
قرارنیست خدا برات نامه بفرسته بگه بیا برو پیش عباسمنش تا گره کارت باز بشه
این ایمان نیست این جبره
ایمان یعنی انتخاب کنی بگی این مسیر درسته
در دین اجباری نیست دخترجان
تومختاری ،هدایت شدی میخوای قبول کن میخوای نکن .تمام
یادت رفته اون روزا ک داد میزدی ای خدای ظالم
ای خدای ک ظلم میکنی
چرا درحق من بدی
اون روزارو یادت رفت
گفتی منتظرسوالم هستم
خب دخترخوب این جوابته ! خدا جوابتو داد دستتو گذاشت تو دست عباسمنش
عباسمنشم میگه”””””تو مقصر بدبختی هاتی””””
خب بیا جوابت
نشین نگاه کن ،شروع کن زندگیتو بساز اینقدم گله نکن دیگه
من انرژی هستم
من ظالم نیستم
تو جواب فرکانساتو میگیری
توخالقی مثل خودم
پس اینبار خوب بساز چون ازهرلحظه باوراتو عوض کنی و توحید رو درعمل نشون بدی،مدارتو بالا ببر زندگیتو زیر و رو میکنم
باعشق خدا
سلام به استاد نهایت عزیزم، مریم جان پاک قلب و تمامی هم فکران گرامیم که عاشق همه شمام.
استاد اگر یاد تان باشد چند وقت پیش که برای تان کامنت نوشتم گفتم هدفم این است که روی تغییر شخصیتم کار کنم. اول از فایل های نه قسمته ی آرامش در پرتو آگاهی شروع کردم نکته ی مهم یکی از فایل ها این بود که در هرکس به دنبال و جستجوی زیبایی باش، حتی اگر فردی بود که دیدن نکته ی مثبتش برات خیلی سخت باشد، من سعی کردم همین کار را انجام بدم، استاد خانم برادرم کسی بود که از او خیلی قلبا بدم می آمد آن هم به دلیل این که همیشه خاصیتش اینه که افراد را حتی اگر خیلی هم از هر لحاظ عالی باشه پایین بزنه تا ضعیفش کنه. استاد از روزی که تصمیم گرفتم به دنبال نکته ی مثبت در وجودش بگردم و فقط روی همین نکته راجع به شخصیتش فکر کنم، اولا که کاملا نفرتی که از او داشتم از بین رفته از قلبم، دوم این که او نیز به طور عجیبی عیب جوییش حد اقل راجع به من صفر شده حتی به طور معجزه وار به من گفت منیره ماکس سیاه خیلی برایت می زیبد و خیلی تورا خشکل نشان می دهد، این در حالی است که او خیلی خیلی کم عادت دارد به دنبال ویژه گی های مثبت کسی باشد بخصوص من وخواهرم. و از سوی با عمل کردن به فایل های آرامش در پرتو آگاهی البته در حدی که تلاش کردم خیلی شادم آنقدر شاد که تابه حال چنین آرامش و شادی را تجربه نکرده بودم. بعد از این فایل ها هدایت شدم به یک فایلی از توضیحاتی که شما و مریم جان راجع به دوره عزت نفس دادید. همان فایل آموزشی که خلاصه و چکیده تمام قسمت های دوره عزت نفس است، با خود گفتم حال که این فایل رایگان را راجع به دوره عزت نفس دارم، به تمامی نکاتی که در این فایل گفته شده عمل می کنم کم کم که تکاملم را طی کنم هدایت میشم به خود دوره عزت نفس. قسمت اول را که در مورد خود شناسی است گوش کشیدم یک هفته روی شخصیتم یعنی نکات ضعف، قدرت و این که قدرت تصمیم گیریم در موضوعات چقدر است فکر می کردم و استاد فکر کردم با خود، پیش خودم گفتم یک قسمت از این فایل موضوعش راجع به رو به رو شدن با ترس هاست، بیا منیره یکی یکی ترس هایت را روش کلیک کن و برو به دلش. شروع کردم از همان تمرینی که شما داده بودید که می رفتیم به پارک و ویژه گی های را که داشتیم می گفتیم، که من قبلا این تمرین را چهار مرتبه انجام داده بودم، خلاصه تصمیم گرفتم و روزی رفتم به قصد انجام این تمرین به پارک، استاد از روزی که طالب ها به افغانستان آمدند زن ها کم تر به پارک ها می آیند، منم آن روزی که به پارک رفتم هیچ کس نبود کمی گاز خوردم و لذت بردم پس به خانه آمدم، وقتی بین را می آمدم به خانه، ذهنم برایم گفت حتمی نیست که تو برای از بین بردن ترس هات حتما بری به پارک از دیگر ترس هایت که دم دستی است شروع کن. بعد با خودم گفتم راست میگه، تصمیم از رو به رو شدن به تاریکی شروع کنم، استاد من آنقدر از تاریکی می ترسم – البته از دیشب که داستانش را برای تان در سطور بعدی می گم کم تر شده- که نفسم وقتی شبا بالای بام خانه مان می رفتم بند می آمد و فوری دویده دویده پایین می آمدم. القصه دو روز پیش گفتم این بار با تاریکی رو به میشم، ذهنم گفت برو به زیر زمین خانه تان که در طبقه اول است، استاد ما به طبقه سوم زنده گی می کنیم ،وقتی این را ذهنم برایم گفت ترس و لزره تمام وجودم را فرا گرفتم بود. چرا که استاد من روزی به خاطر یک امتحان خود چون آنجا آرام است رفته بودم. داشتم درس می خواندم که دیدم آهسته کسی من را دو مرتبه صدا کرد، فکر می کنم که البته ایمان دارم خدا بود بخاطر این که من را شجاع کنه، استاد وقتی صدا را شنیدم فکر کردم خواهرم است وقتی پاشدم و از خانه به دهلیز آمدم دیدم کسی نیست منم فرار کردم 😂 اما فردایش گفتم منیر آن صدا خدا بوده اگر می خواهی ترست بریزه برو به زیر زمین دوباره، استاد خدا خدا گفته رفتم گفتم اگر می خواهی موفق شوی باید همین جا بشینی استاد من همانجا یک ساعت نشستم گفتم هر اتفاقی بیفته با دل و جان قبول می کنم خدا همرای منست، ذهنم می گفت حال در بسته میشه و جن خودش را به تو نشان میده، هیچ کدام از ترس های که ذهنم می گفت اتفاق نیفتاد خلاصه از آن ترس خود عبور کردم ولی در شب نمی توانستم در این زیر زمین به تاریکی بیام. بر می گردیم به موضوع اصلی که ذهنم دو روز پیش گفته بود اگر مردی شب برو به زیر زمین، اول به ذهنم گفتم نه من اول از دیگر تاریکی ها شروع می کنم بعد که خوب شجاع شدم باز آن وقت شب می رم به زیر زمین. دیدم ذهنم می گه تو باید از تاریکی در این زیر زمین شروع کنی، در همین لحظه به یاد یکی از حرف های مهم تان افتادم که می گفتید از هر چه سختت است انجام بده بگذار یخ ذهنت بشکند. گفتم راست میگه استاد خلاصه تصمیم گرفتم که برم به زیر زمین در شب. دیشب بعد از نماز شام که هوا خوب تاریک شد رفتم پایین و با یاد خدا در را باز کردم با باز کردن در ترس یک کمی به من رو کرد نخست از حمام شروع کردم چون از حمام بیش تر می ترسیدم رفتم در تاریکی بدون هیچ روشنی یی داخل حمام بعد ذهنم گفت در را ببند من در را بستم در تاریکی مطلق قرار گرفتم، که دیدم نجواها شروع شد که حمام ها جن دارند و از این جور حرف ها، اما من گوش ندادم و از حمام که بیرون شدم تمام زیر زمین را در تاریکی رفتم و بیرون شدم، استاد وقتی این ترسم را رفتم در وقت بیرون شدن از زیر زمین احساس می کردم از درون وسعت یافتم و بزرگ شدم استاد خیلی قوت گرفتم.
استاد آن ترسی که چند روز پیش، بزرگترین چالش زندگیم بود امروز از بین رفته. و این ایمان را من از شما یاد گرفتم.
خدا را سپاس گزارم به خاطر کمک و نعمت های بی پایانش برایم. و سپاس گزارم از شما استاد نهایت عزیزم که وسیله وصل من به خدا شدید.
سلام معبودم!مهربان خدایم…
صبحت بخیر…
خدایا مرا همیشه متوجه احساسم کن
زیباترین جمله ای که امروز صبح خوندم،مرا همیشه،متوجه احساسم کن،توجه به خود و افکار خود و هر آنچه که از ذهن میگذرد و ورودی گذاشتن در مقابل این افکار،رصد و کنترل کردن،فیلتر گذاشتن،بهترین کاریست که در طول شبانه روز میتوانیم انجام دهیم…
سپاسگذارت هستم که هر روز مرا در مدار درک بیشتر آگاهی هایت قرار میدهی!
مرا بیشتر متوجه خودم کن!
مرا بیشتر سپاسگذار خودت و نعمت هایت کن!
مرا بیشتر در احساس خوبت نگه دار!
مرا بیشتر متوجه زیبایی هایت کن!
کمتر کینه داشته باشم،کمتر در معرض چیزهایی باشم که مرا منع کرده ای!
بیشتر روی باورهای قدرتمند کننده،کار کنم و کمتر با چیزهای دیگر آلوده اش کنم!
امروز مرا بیشتر متوجه خودم گردان تا از حواشی دوری کنم و اصل را بچسبم که همه چیز اصل قوانین توست!
امروز مرا در مدار ثروت و فراوانی،در مدار حال خوب و احساس خوب و اتفاقات خوب نگه دار!
امروز مرا در سلامتی کامل،در آرامش کامل،به دور از کوچکترین حواشی،محافظت کن!
امروز کار رو برمن آسان کن و هدایت کن به جایی که بهترین ها در انتظارم است!
امروز من را پر از انرژی خودت کن!
در این صبح زیبا که تولدی دوباره برای من است،خالی هستم از هر گونه کینه و خشم،مرا پر کن از دوست داشتن ها،از عشق کردن ها،از لذت هایی که با هر چیزی و داشته ای میتوان برد!
امروز مرا در مدار خودت قرار بده و به فرکانس خودت نزدیکترم کن!
امروز مرا یک دم به خودم وانگذار که من بی تو هیچم،من بدون هدایت تو،بدون کمکت،بدون دست گرفتن هایت،هیچم!
معبودم!
من فقیرم به هر آنچه که از جانب تو به من رسد!
عشق جانم!
حالم را و احساسم را مانند خواب چندین ساعت پیش،پر از زیبایی و ور از طراوتی کن که انگار بهشت زیبایت بود و همقدم شدم با خودت در دیدن زیباترین طبیعت جهانم و ور از احساس شکر گزاری،مرا امروز پر از حس سپاسگذاری خودت کن!
پر از عبادت خالصانه،پر از صلات دلنشین،پر از همقدم شدن در هر لحظه با خودت،که بهترین حس دنیاست!
مرا تا شب پر کن از عطر خودت تا مالامال شوم از وجودت و تا آسمان هفتم پرواز کنم و همنشین ماه و ستارگانت شوم…
سلام دوست عزیز خوشحالم که داستان کسب و کار این مرد بزرگ براتون مفید بود.
راستش در جواب سؤال شما، من که کلا” بی خیال تبلیغات شده ام خیلی هم از این حالت بیخیالی راضیم
البته من شغل خاصی ندارم فقط گهگاهی اگه حسم بهم بگه یه پستی توی اینستا میگذارم اون هم فارغ از اینکه چه نتیجه ای قراره ایجاد کنه
یجورائی فقط خودممو و خدای خودم
اصلا” کاری به آدما ندارم و هم چنین کاری به درآمد به شکل پول ندارم
اینقدر خدارو شکر فراوانی و نعمت به شکلهای مختلف وارد زندگیم میشه که واقعا” درک
میکنم نیازی نیست اول در قالب پول کاغذی یا رقم حساب بانکی باشه، بعد
به قالب نعمت در بیاد. من اینو خیلی خوب لمسش کردم و وقتی اینو با تک تک سلولهات بفهمی چقدر راحت میشی و چقدر میتونی از این لحظه ت لذت ببری.
شما فقط کاری که باید بکنی اینه که روی فهمیدن الهامات کار کن به قول یکی از دوستان ، صدای الهامتو بلند کن بهش گوش کن و عمل کن همین دیگه بقبه چیزها رو بسپار به خدا و از زندگیت لذت ببر
شاید یکدفعه یه الهامت تبلیغ کردن باشه ؛ اونجا تبلیغ کن فارغ از نتیجه فارغ از نظر آدما فارغ از اینکه بخوای برات کف بزنن
یه چیر بهت بگم
اگه الهامتو فهمیدی به الهامتم عمل کردی ولی ظاهر امر هیچی توش نبود اینو بدون که حداقلِ حداقل یه درس توش هست اون درسه رو یاد بگیر
این رو هم اضافه کنم که صحبتهای خودتون کاملا” صحیحه
اینکه تمرکزتونو بگذارین روی کارتون بخصوص که با اشتیاق و انگیزه باشین عجله نداشته باشین و نکته مهم اینکه همزمان باورهاتونو درست کنید و نعمتهائی که به شکلهای دیگه بغیر از پول وارد زندگیتون میشه ببینید تأئید کنید و سپاسگزار باشید یه دونه نعمت یا یک نشانه ای از نعمت یا پول رو دهها بار به خودتون بگین همون یه نعمتو هی یادآوری کنین و ذوق کنین و بدین ترتیب آرام آرام فرکانسهاتونو با پول و ثروت تنظیم میکنید
موفق باشی🌹
سلام خدمت استاد عزیزم
سلام خدمت استاد شایسته
سلام خدمت هم خانواده های عزیز
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
تحسین میکنم ثبات قدم شما استاد عزیزم رو و اینکه قانون رو باور کردید و به اون عمل کردید و نتیجه گرفتید و محکم دارید به ما هم میگید و تو تمام فایلها هم نشونه های عمل کردن به قانون هست
قانون میگه 100 درصد این تویی که زندگیت رو خلق میکنی با باورهات و باورهات با چی خلق میشن با افکار و افکارت با چی خلق میشن با ورودیها پس این ماییم که چه نوع ورودی به خودمان میدهیم
قانون میگه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب پس کنترل ذهن مهمه و مهمه که در لحظه زندگی کنیم و حال خوب رو در این لحظه ایجاد کنیم
قانون میگه رها باش نچسب به خواسته ات در زمان مناسب مکان مناسب بهت داده میشه پس تسلیمم و معنی الخیر فی ما وقع رو درک میکنم
قانون میگه هر لحظه در حال ارسال فرکانسی مراقبت کن فرکانس درست بفرستی تا هدایت بشی به بهشت
قانون میگه لذت ببر و شاد باش و تو فقط خواسته هات رو بگو،به کسی که کل عالم رو آفریده و او قادر مطلقه و او همه چی رو فرمانروایی میکنه،بهش بگو و منتظر باش با حال خوب و احساس خوب
قانون میگه توجه و تمرکز ت بر خواسته هات باشه بر زیباییها باشه بر داشته ها باشه از جنس همونها هم زیادتر بهت میدیم
قانون میگه الیس الله بکاف عبده
قانون ما رو در مدار درست قرار میده و تو اون مدار چیزهایی هست که دوست داری
قانون همون اصله و اصل همون قانونه که باید هر لحظه در حال ارتباط باهاش باشیم
خدایی به این زیبایی استادی به این خوش بیانی رو برامون فرستاده تا درک کنیم و عمل کنیم
پس من خود شناسی میکنم،باورهای مانع رو شناسایی میکنم و اقدام عملی انجام میدم،اگه غیر این باشه ایمانم ایمان دروغینه،ایمانم ایمان درستی نیست…..
به نام خدای هدایتگر و حمایتگر خدای مهربانیها
سلام به همه عزیزانم
برای رسیدن به موفقیت باید باور کنم قانون رو و ایمان داشته باشم امروز یک کامنت زیبایی از اقای عطار روشن خوندم که در پاسخ به یکی از دوستان بود و زیبا نوشته بودند و من از نوشته های ایشون این رو درک کردم که اصل و اساس موفقیت داشتن احساس خوبه و این احساس خوب از ایمان میاد از ایمان به اینکه من خالق زندگی خودم هستم و زندگی خودم رو خودم میسازم اونطوری که میخوام ایمانی رو در دل من روشن نگه میداره که باعث احساس خوب در من میشه و باعث میشه من با شور و شوق وامید و باور واقعی حرکت کنم و این خودش مشخصه که یک نتیجه عالی به همراه داره درک من اینه که باوری که استاد اینقدر روش تاکید دارن به خاطر اینه که در من احساس خوبه که حتما میشود رو در دل من روشن نگه داره و همینطور که اقای عطار روشن از قران در کامنتشون نوشته بودن مومن کسی هست که ایمان به غیب داره و این ایمان به چیزی که وجود نداره باعث میشه که هدایت بشیم به سمت چیزی که میخوام وقتی که باور داشته باشیم که خداوند پاسخ میده به احساس من به افکار من به باور من به ایمانی که بهش دارم خداوند حتما پاسخ میده
خداوندی که عادل هست و عدالت داره پس باید زندگی هر کسی هم در دستان خودش باشه و خودش زندگی خودش رو بسازه اونطوری که میخواد و این یعنی عدالت که خداوند به شیطان هم گفته تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری خود نشان و دهنده اینه که زندگی من در دستان خودمه نه هیچ کس دیگه ای و هر انچه بخوام خداوند برای من اجابت میکنه
((((([])))))))
نه از حرف زدن
خداوند به درخواستهای ما پاسخ میده خداوند سریع جواب فقط ما باید ایمان داشته باشیم و این ایمان باعث احساس خوب و شور و شوق و عملکردن میشه
پاسخ اقای عطار روشن به این سوال دوستمون بود که چرا وقتی دوره ای رو میخرم اوایل خوبه بعد برمیگردم سر جای اول و به قول استاد یویو حرکت میکنیم؟اقای عطار روشن که خودشون هم این تجربه رو داشتن اینطور پاسخ داه بودن که وقتی که دوره رو میخریدم با باور اینکه قرار زندگی من تعقیر کنه و نکات و اگاهی های عالی در این فایل هست که به من اموزش میده چطور زندگی دلخواهم رو بسازم دوره رو تهیه میکنم و اینقدر اول شور و شوق دارم که این احساس خوب و ایمانی که دارم باعث رسیدن به نتایحی در همون اوایل خرید دوره میشه اما وقتی کم کم پیش میرم و با شنیدن اون اگاهی ها میفهمم که چه باورهای محدود کننده ای دارم کم کم اون احساس خوب از بین میره و چون احساس خوب اولیه نیست نتایج هم تعقیر میکنه
زیبا نوشته بودن که من باید همون احساس خوب رو نگه دارم چون در هر حال خداوند که همون خداست و کاری به تمارین زیاد و کم من نداره به احساس و ایمان من کار داره و خداوند گفته مومن کسی هست که ایمان به غیب داره.
کامنت ایشون برای من خیلی اگاهی دهنده بود لینک کامنتشون رو میزارم شاید برای شما هم مثل من مفید باشه
abasmanesh.com
خدایا کمکم کن این اگاهیها رو در ذهنم ثبت و ضبط کنم و هر لحظه یادم بمونه که مهم احساس خوب منه ایمان من نسبت به خداست بقیه خود به خود حل میشه
خدایا شکرت
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
به نام خدای مهربان که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند .
سلام به استاد عزیزم ومریم جان ،خیلی ازتون ممنونم که این آگاهی هارو جزو فایل های رایگان قراردادید وچه قدر باارزشن وباعث میشه تکامل مون طی شه خدایاشکرت .
استاد واقعا مایک صدم شماهم این قوانین وجدی نگرفتیم شماباعملکردهاتون نشون دادید ابنهارو ،واقعا ببخشید ولی کارهایی که شما انجام دادید مثلا ازبندرعباس رفتید به تهران هرچی داشتید بخشیدید واقعا این کارو کی مبتونه انجام بده که تواون بی پولی چنین بخششی داشته باشه .
امروز همسرم که ازمن دلگیربود حالاباشوخی یاجدی یه حرفایی زدبهم که میخاست حرصم دربیاره وطبق قانون میدونستم باید توجه نکنم بهش ،ولی تایک ساعت نگه داشتم خودم وبعد رفتم و بدترازخودش گفتم بهش گفتم نه اونجوری پررو میشه واسش عادی میشه این حرفا رونباید بزنه تکرارمیکنه بعد میرسه به عمل ،ولی قانون این بود که بی توجهی کنم امامن نتونستم و منم جواب همه ی حرفاش وبه بدترین شکل دادم ،میدونستم کاربدیه وقتی این فایل جزو فایل امروز سفرنامه م بودکه گوش دادم به خودم گفتم بفرما زهراخانوم استاد میگه بعضیا قانون وخوب درک نمیکنن و بهش عمل نمیکنن مثل یه مسکن بهش گوش میدن توهم امروز این کارو کردی هرچند چندساعت دیگه موضوع وفراموش کردم و ازقبل هم باهم صمیمی ترشدیم و گفتم چه موضوع بی ارزشی بود وتصمیم گرفتم این دفعه که این اتفاق افتاد برم بانوشتن حال خودم وخوب کنم که همه چی خوبه و اوکیه و ….
استادمن دوروزپیش میخاستم برم برای پسرم لباس بخرم وهمش میگفتم خدایا اگه برم لباس مورد نظرم پیدانشه یاخبلی گرون باشه یا….وای بادوقلوهاکه من نمیتونم همش بگردم حالاهمسرم خسته میشه ازگشتن میگه یه چی بخر یا…چه کنم ؟بعد اون وتولیست کارهای ،کارهایی که معبودم برام انجام میدهد نوشتم که فردااین اتفاق هابیوفته واسم ،
بعد هدایت شدم به یه مغازه که همه ی لبلس هارو واسه سه تاپسرامم خریدم بدون دردسر خیلی عالی بود ولباس 500 تومنی و بدون ابنکه من تخفیف بخام 200 تومن دادبخدا ،شب که اومدیم خونه مادرشوهرم درمورد لباس وقیمت وایناحرف میزد که منم گفتم رفته بودم خرید الان که همه جی گرونه این دفعه شانسی شد وارزون وباکیفیت گیرم اومد ولی همیشه انقد میگردیم خسته میشه که یهو یادم اومد خدای من اوناهم تعجب کردن که یهو من چم شد یادم افتاد دیشب قبل خواب ازخداخواستم لباس بچهارو خودش جورکنه به اوناهم گفتم همبن جورمات مونده بودن اصلا انقدر خوشحال شدم وخیلی سپاس گذاری کردم ازش …
فقط میتونم بگم عاشقتم