https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-02-26 22:54:292024-07-24 10:42:34ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
1135نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
همینو بگم که دمت گرم استاد خیلی خیلی خیل عالی بود. مرسی که هستی . مرسی انقدر خوب و عالی به اینجا رسیدی مرسی که اینهمه اختلاف بین امروز و سالهای گذشتهات ایجاد کردی.
مرسی به خاطر اینکه انگیزه هستی برای من وامثال من.
مرسی به خاطر اینهمه درک خدا،اینهمه درک قانون.
مرسی به خاطرت وجودت.
خداروشکر خداروشکر خداروشکر که تورو برای من و امثال من فرستاد.
خداروشکر که تورو دیدم و پیدات کردم.
خداروشکر که انقدر قشنگ خدارو به همه چیز تبدیل کردی توی زندگیت.
خداروشکر که انقدر عالی خدارو تبدیل کردی به سلامتی به ثروت به ارتباطات عالی به انگیزه به امید به ایمان به ایمان به ایمان.
ازت ممنونم استاد عزیزبه خار این تلنگری که به ما زدی . خیلی به جا وخوب بود. من که خودن واقعا بهش نیاز داشتم. به اندازه یه فایل توحید عملی شایدم بیشتر روی من تاثیر داشت.
خیلی ازت ممنونم استاد که برای ما وقت میذاری بدون هیچ چشم داشتی این فایلای رایگان رو آماده میکنی.
خدایاشکرت. خدایاشکرت خدایا شکرت.
نمیدونم چی بگم،شایدبه جرات باید بگم هیچ فایلی انقدر روی من تاثیر نداشت که باعث حرکتم بشه. یه تلنگر عجیب ،یه حس قشنگ از امید یه تکون دادنه خدا برای به خود اومدن.
واقعا که هرکسی لیاقت بی ام دبلیو سری ۷ رو نداره.
واقعا که هرکسی لیاقت این زندگی و این ثروت رو نداره…..
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان وخانواده صمیمی عباس منش که چقدر زیباست اسمی که برای این سایت انتخاب شده وقتی که آدم میاد تو سایت و میخاد کامنت بزاره چقدر احساس آرامشی بهش دست میده امروز فایل استاد عزیزم رو گوش دادم و کلی لذت بردم نکته های مهمی استاد بازگویی کردن حالم خیلی عالی شد من اولین دوره ای که تهیه کردم دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی بود که با خواهرو برادر عزیزم تهیه کردیم من روزهای خیلی خوبی رو توی این دوره گذروندم نتایجی از این دوره گرفتم تغییر مالی هنوز نکردم ولی تغییر اینه که من توی خودم احساس میکنم ترمزهای مالیمو برداشتم و باورهای مناسب براش ایجاد کردم و مطمئن هستم که نتیجه میگیرم و خدا روشکر مکانی که برای راهاندازی کارم دنبالش بودم و پیدا کردمو قرار دادشو به لطف خدا نوشتم تا ان شا الله شروع بکار کنم وقتی مقدمه فایل 12قدم روی سایت قرار گرفت گوش کردم و کلی حال کردم ولی با خودم گفتم من که مبلغ خریدشو ندارم که بخرم و یه سری نجواهای شیطانی اومد تو ذهنم که مهدی دوره کشف برا تو چکار کرده که این دوره میخاد انجام بده و چه چیزه مثبتی توی زندگیت ازش دیدی نشستم با خودم فکر کردم دیدم من دیگه اون مهدی نگران و استرسی و بعضی وقتها پرخاشگر نیستم حتی به خدا هم غر میزدم که این چه زندگییه که برا من ساختی وقتی با خودم فکر کردم و به یاد حرفهای استاد افتادم که خداوند میخواهدکه ما پیشرفت کنیم و همه چیز رو برای ما آماده کرده ومن خالق زندگیم هستم و به قول استاد که چقدر این جملش زیبا بود که خدایی که خدای محمد هست خدای من هم هست بخدا اشک تو چشام جاری شد و ایمان و توکلم به خدا بیشتر شد و دیدم چقدر نسبت به سه ماهه پیش امیدم به زندگی و آینده بهتر شده و دیگه اون نگرانی ها چقدر کمتر شده روابطم با خانواده بهتر شده توقعم از دیگران کمتر شده و از همه مهمتر رابطم با خدا و قرآن بهتر شده و هر چقدر باورمو در مورد خدا بهتر کنم که تنها منبع ثروت سلامتی اونو نتایج بهتری میگیرم پس اینا همش نشونس تا اینکه فایل م 12قدم روی سایت قرار گرفت بازم سر مبلغش وقتی با خواهرم صحبت کردیم گفت ما توان خریدشو نداریم تا اینکه با برادر عزیزم صحبت کردیم برادرم حرف خیلی قشنگی زد و گفت ما احتیاج به هادی داریم که مارو راهنمایی کنه واقعا دیدم که حرف برادرم درسته و ما باید مدام روی خودمون و باورهامون کار کنیم و چه کسی بهتر از استاد عزیز و دوست داشتنی که از خدا بهترینها رو براش آرزومندم به لطف خدا خواهرو برادرم جلسه اول رو خریداری کردن و قرار شده من هم بهای اونو بهشون بپردازم چون واقعا اگه بهاشو بپردازم قدرشو بهتر میدونم ولی بازهم هدیه ای بود از سمت خدا جلسه اول رو گوش کردم تمریناشو نوشتم و به امید خدا مطمئن هستم به همه آرزوهام دست پیدا میکنم تصاویری که استاد از خونشون گذاشته بود انرژی بهم دادمخصوصا اونجایی که لباسای استاد رو دیدم چون من عاشق تنوع لباسم و بازم باور فراوانی رو آدم تو تصاویر زیبایی که خانم شایسته عزیز زحمت میکشن برای ما تهیه میکنن انگیزه زیادی بهم داد خدارو سپاسگزارم بابت این همه آگاهی
این فایل رو صبح دیدم ولی چون بلافاصله بعد دیدنش رفتم سراغ دفتر قشنگی که برای ۱۲ قدم گرفته بودم و تعهدم رو نوشتم و شروع کردن به پاسخ دادن به سوالات چک اپ های فرکانسی، که دو روز بود فایل رو تهیه کرده بودم اما هنوز تمرین رو انجام نداده بودم، الان یادم اومد که براتون بنویسم، پریروز بعد مدت هااا یه تضاد نسبتا سنگین برام پیش اومد و با وجود اینکه خیلی سعی میکردم نجواهارو کنترل کنم نمیتونستم حسم رو خوب نگه دارم ، هی سعی میکردم با یاداوری قانون به خودم و به ذهن منطقیم بقبولونم که هر کسی مسئول زندگی خودشه، زندگیشو با فرکانسای خودش خلق میکنه، با ناراحت بودن و حال بد فقط اتفاقات بد رو به زندگیم دعوت میکنم، سعی میکردم کارای مورد علاقم یا کارایی که به تمرکز نیاز داره انجام بدم تا به اون موضوع فکر نکنم یا بخوابم ولی فقط حسم مقطعی خوب میشد و دوباره اون فکرای نگران کننده و نجواها شروع میشد، گریم گرفته بود، گریه میکردم و با خدای خودم حرف میزدم و تنها جمله ایی خیلی تکرارش میکردم این بود: خدایا من به تو ایمان دارم، حتی الان هم که دارم مینویسم چشمام پر اشک شده، مثل یه بچه گریه میکردم و میگفتم میدونم هر اتفاقی بیفته به نفع منه و من به هر خیری از جانب تو فقیرم… یادمه آخرش گفتم باهام حرف بزن خدایا واضح حرف بزن، که خب خدارو شکر هم شب زود خوابم برد و ارسال فرکانسام قطع شد و صبح که بیدار شدم و شکرگزاریم رو تو گوشیم نوشتم تلگرام رو باز کردم دیدم یه فایل جدید گذاشتین “ایمانی که عمل نیاره حرف مفته” و چقدر واضح و روشن جوابم رو داد، اگه ایمان داری پس به قانونی که میدونی عمل کن… و با دیدن فایل انگار یه جون دوباره و یه انرژی تازه گرفتم
امروز همش هندزفری تو گوشمه و شروع کردم به دوره محصولات و باید جلسه دومی که از ۱۲ قدم رو گذاشتین هم ببینم
چقدر آگاهی هایی که از زبون شما میشنوم و یادآوری میشه آرامشبخشِ، واقعا به خاطر این حد از تاثیرگزاری تحسینتون میکنم استاد و همیشه براتون بهترین هارو آرزو میکنم.
چقدر این فایل «ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است» و «توحید عملی قسمت ششم» را دوست دارم، هر چه گوش میکنم سیر نمی شوم. راستش این فایل ها مرا یاد زمان هایی می آورد که توانستم تا حدی با ایمان حرکت کنم.
من هم کودکی خوبی را تجربه نکردم. دعوا، تحقیر، توهین، قهر، طرد و تنبیه از سوی خانواده ام شاید تلخ ترین بخش زندگیم باشد زمانی که هر بچه ای تکیه گاهش خانواده است من سعی می کردم به خدایی تکیه و توکل کنم که شناخته بودمش.
در مقطع راهنمایی به مدرسه ای می رفتم که 20 دانش آموز آن بنا به دلیلی هر سال را سه بار گذرانده بودند و لذا از نظر سنی 7 تا ۸ سال از بقیه بزرگتر بودند، اهل درس و مشق نبودند و مدرسه خلوتگاه و جولانگاه آنان بود. مدیران مدرسه هم جانب احتیاط داشتند زیرا چند بار این افراد ماشین برخی معلمان را ناچور داغون کرده بودند و حتی مزاحمت هایی هم برای خانواده آنان ایجاد کرده بودند.
یادم هست سر بعضی کلاس ها تو چشم معلم نگاه می کردند و با صدای بلند فحش می دادند و معلم ها خود را به نشنیدن می زدند. صبح سرد زمستان اگر زودتر به مدرسه می رسیدیم جرات این که به کلاس برویم نداشتیم چون همان بچه ها درب کلاس ها را بسته بودند و داخل کلاس، صدایشان بلند بود.
من از بین 400 دانش آموز مدرسه هرگز زیر بار آنان نرفتم و کم کم در مقابلشان ایستادم. با این که ورزشکار نبودم و مهارت خاصی هم نداشتم اما در دلم نیرویی بود که به من جرات می داد که مقابلشان بایستم. با چند تایی از آنها درگیری بدنی و با برخی از آنها درگیری لفظی پیدا کرده بودم. با این حال طرفین سعی می کردیم یکدیگر را تحمل کنیم اما از مقطع سوم راهنمایی درگیری ها شدیدتر شد. صدای تهدید آنها هم بیشتر شده بود. بارها به گوشم رسانده بودند که بعد از امتحانات ثلث سوم که به صورت سراسری و متمرکز در مدرسه ای دیگر برگزار می شد به حسابم خواهند رسید. روز موعود آنان فرا رسیده بود. یکی از آن بچه ها که در حکم سرگروه نقش ایفا می کرد در همان سالن من بود. من غالبا تا پایان وقت امتحان در جلسه بودم و برنامه این بود که این سرگروه همزمان با من برگه اش را تحویل دهد و به همراه دوستان دیگر که زودتر جلسه را ترک کرده بودند و کنار در خروجی ایستاده بودند حالی به من بدهند.
من واقعا در آن زمان توکل و امیدم به خدا بود، به خانواده ام چیزی نگفته بودم، اصلا آنها برایم غریبه بودند، هیچ وقت کلامی جز فحش و دری وری بین ما جابجا نمی شد.
قبل از اتمام وقت آزمون، بلند شدم و دیدم سرگروه بلند شد، برگه ام را تحویل دادم و عادی رفتم. اما وقتی سرگروه خواست برگه اش را تحویل بدهد یکی از مراقبین شروع به حال و احوال پرسی با او می کند.
کنار در خروجی چند نفری منتظر من بودند اما حرکتی نشان ندادند و منتظر فرمانده بودند. من خیلی عادی از کنارشان گذشتم و مسافتی را طی کردم تا به خیابان اصلی رسیدم و بعد رفتم بدون این که هیچ اتفاقی بیفتد. خداوند با معطل کردن یک نفر به صورت عادی این چنین نقشه جماعتی را بی اثر کرد. چند سال بعد یکی از آنها را اتفاقی دیدم اولین جمله ای که گفت این بود خیلی شانس آوردی.
از این دست حوادث در زندگیم بسیار است اما با این وجود به کرات شیطان با نجواهایش مرا به مسیر دیگری برده و گرفتار کرده است. ما انسانیم و فراموشکار و اگر با توجه و حضور روی خودمان کار نکنیم به راحتی مثل غالب جامعه گرفتار قدرت هایی می شویم، اسیر بتهایی می شویم که فکر می کنیم میتوانند برایمان کاری کنند در حالی که نمی توانند.
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین و تمام ثروت ها از آن اوست
درود و سلام بر پیامبر زمانه درود و سلام بر مریم بانوی شایسته و دورد و سلام بر من بنده ی صالح خداوند و درود و سلام بر هم پاره های عشقم
عنوان فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
این فایل سال های پیش برای من چنان قیامتی در ذهنم ایجاد کرد.وقتی تصور میکردم پیش خودم یه ارتباط خاصی با خدا دارم و خدا هوامو خیلی متفاوت از دیگران داره و درکم هنوز خیلیی کمتر از الان بود نه که الان زیاااده امااا اون تصور و فکر باعث میشد من قدم بردارم قدم بردارم و بگم نه من بهت ایمان دارم خدااا ببیییین عمل کردم
حالااا اون زمان به حد درک خودم و بر حسب شرایطم کوچیک کوچیک دریافت میکردم و دایم میگفتم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است پس نشون بده ایمان داری
نمیدووونم در واقع دارم برای خودم مینویسم نمیدونم به سایت انتقالش بدم یا نه اما برای یادآوری خودم مینویسم شاید گذاشتمش روی سایت اگه رب العالمین امر کنه و من گردنم از مو باریک تر میگم چشم میذارمش
وقتی اولای مسیر هستیم وقتی کلی چیزا هست که نمیخوایمشون و آرزوهای دیگه داریم وقتی که حتی خواستن یه سری آرزوها رو در حد خودمون نمیدونیم وقتی که یکی مثل استاد عباسمنش رو میدیدم و حرفاش رو میشنیدم دیگه نخواستن برام رنگ میباخت
میگفتم پس منم میخوام اما همون خواسته هامم کم کم رشد کرد
من که هنوز بخاطر باورهای کمبودم خواسته هامم بزرگ نبود
به همین علت وقتی که فکر میکنم که چی شد ادامه دادم میتونم بگم که وسط اون ناخواسته ها و گاها یه سری چیزایی که حتی میشد به چشم نعمت های عظیم زندگیم ازشون یاد کرد که دیگه به چشمم نمیومدن به علت ناسپاسیم اینجوری شد که در ابتدا خیلی چیزا و خیلی نعمت هام به چشمم اومد و انگار من بینا شدم
بعد یه سری قدما کم کم در حد توان خودم بهم گفته میشد
یادم هست وسط روابط درب و داغون بودم
یعنی هم دوستان هم حتی با خانوادم هم حتی رابطه با جنس مخالف
اون موقع ها یعنی یه زمانی که حتی پیگیر تغییر شرایطم بودم حالا بخاطر شرایط زندگی و سنی تو فکر درس خوندن بودم و به کتاب خوندن علاقه داشتم و پر از توانایی بودم و هستم با اقدام کردن هایی در موردشون به زعم خودم برای رشدم یه کارایی میکردم
حالا کلاس زبان رفتن بود باشگاه رفتن بود کلاس گیتار رفتن بود دانشگاه در رشته مورد علاقم رفتن بود
یادمه چون داشتم فوق روانشناسیم میخوندم دیگه خدارم بنده نبودم
اما وسط این سر شلوغیا که برای خودم درست کرده بودم حالم خوب نبود
خوب در ابتدا یادمه یه کم بیناتر شدم به اطرافم یکم نعمت هامو دیدم یکم سپاسگزارتر شدم
از اولین اقدامات عملیم این بود که به کوچیکترین ایده ها عمل میکردم
مثلا چی؟
مثلا ما یه همسایه داشتیم اینها سه تا دختر داشتن و مادرشون از دنیا رفته بود و انگار من تو یه مسابقه ی بی پایان از اثبات خاک بر سرتر بودن با این ها بودم و نشون دادن اینکه من دارم با توجه به اینها یه کارایی برای زندگیم میکنم
یادمه هنوووز بحثی یا صحبتی با والدینم برام پیش نیووووومده بود من شال و کلاه پوشیده خونه اینا بودم که بگم دوستان عزیز من یه مقام دیگه در بدبختی بدست آوردم اینم سندش اینم سند مظلومیت من
از گفتگوهای ذهنیم که بماند دیگه
انصافا بخاطر اینکه شاید بذارمش توی سایت این متن رو و اینکه نمیخوام تمرکزم بره روی ناخواسته ها و بهشون انرژی بدم دیگه نمیگمشون
اما به معنای واقعی کلمه من با توجه به قانونی که ناخواسته نمیدونستم یعنی صادقانه بخوام فکر کنم میدوونستم اما تو مسیر شنیدن مجددش نبودم که توجهم رو بذارم روش شرایطی رو خودم برای خودم رقم زده بودم که اصلا همه اذعان میکردن که خوش بحال ما که جای این شخص نیستیم
شاید فکر کنم که خیلیا از من وضعیتشون بی ریخت تر بود اما واقعا شرایط در اون زمان و اون سن یه چیزی فراتر از سخت برای یه دختر بود که من داشتم تجربش میکردم
در واقع خیلی از مسایلم جوری بود که حتی نزدیک ترین کسام نمیدونستن یعنی بهشون نمیگفتم
والااا به اینکه چرا اصن میخوام زنده باشم شک میکردن
البته که بخاطر اون اتفاقات سپاسگزارم چون اون زمان من داشتم به صورت جهشی کلی چیز یاد میگرفتم
رسما وسط رینگ بودم
اما واقعا بخوام فکر کنم درست یادم نمیاد که چطور شد من پذیرا شدم
فک کنم واااقعا از ته قلبم دیگه تسلیم شده بودم
حالا وقتی میشنیدم برای منی که معتاد ناله کردن شده بودم معتاد حرافی در مورد مسایل و آب و تاب دادنشون شده بودم
اولین قدمم حذف تلویزیون و شبکه های اجتماعی بود
یعنی فیلترشون کردم کم ترشون کردم
چون اون موقع ها تلگرام رو هنوز داشتم که از همون طریق با استاد آشنا شدم
بعد گفتگوهای ذهنیییم شدیدا بووود
دومین کاری کردم اون مسابقه که کی از همه خاک بر سر تر هست رو ازش اومدم بیرون
دیگه نرفتم خونه همسایمون هرچقدم میگفتن من بهونه میاوردم یا مدریت شده میرفتم
گفتم بذار این کاپ قهرمانی به کس دیگه ای برسه من میخوام کاپای دیگه رو بدست بیارم
یه گفتگوی ذهنی هم دارم که پاشنه ی آشیل من هست اونم بی عزت نفسیم بود که باعث میشد بخوام برای اثبات خودم به دیگران بخوام شرایط وحشتناک تری رو داشته باشم که زمانی که ازش میام بیرون بگم من ایییییینم خیلییی خفنم
خوب به راحتیم رقمشون میزدم و تجربشون میکردم
بعد که روابطم رو فیلتر کردم گفتم خوب دیگه لطفا وقتی به خودت میای میبینی داری با خودت حرف میزنی و اثبات میکنی که بیچاره ای رو تموم کن حداقل اینارو نگو
یعنی تو ذهنم کنفرانس بود اما دیگه حتی اجازه بیانشون رو به خودم نمیدادم
بعد رسیدم به اونجا که گفتم حالا به اینایی که میگم فکر کن
خوب شاید سوال باشه چطور ادامه دادم
خوب از همون ابتدا یکم حالم بهتر میشد دیگه
با هر قدم یکم بهتر یکم بهتر
وسط اون جهنم این یک کم بهتر شدنا مثل یه آب گوارا بود اصلا مثل یک لیموناد موقت بود
خوب دوست داشتم بیشتر تجربش کنم
یعنی میگم سریع پاسخ عمل ها میاد
دقیقا منممم یاد گرفته بودم بازیو
حالا دنبال اتفاقای خوب میگشتم
جدای از به یاد آوردن نعمت هام خواسته های جدیدم داشتن شکل میگرفتن
مثلا یادمه یک فایلی از استاد میشنیدم گفت به محضی یکم تغییر کنی اتفاقات تغییر میکنه برات
خوب من پشت چراغ قرمز بودم
استاد یجا گفت چراغ قرمزا برات سبز میشه
چراغ راهنما جلوم قرمز بود داشتم بهش نزدیک میشدم
گفتم ای بابا استاد قربونت برم یه چی دیگه میگفتی همین الااان من تو ذوقم نخوره حالا
چراغ قرمزه سبز شد
رسما حکم عصای حضرت موسی رو داشت برام
انقد ذووق میکردم و میدیدم بابا داره جواااب میدههه هاااا و تا خود شب هی چراغ قرمزای سبز شده تو ذهنم روشن میشدن
زبون صحبت کردن خدا رو فهمیدم
زندگیم از سیاه سفید رنگی رنگی شد
رابطم با خانوادم روز به روز بهتر و بهتر میشد
اصلا اون اشتیاقه باعث میشد که برم به سمت خلق روابط بهتر
به سمت اقدامات عملی
به سمت اینکه آره من ایمان دارم پس عمل میکنم حالا خدایا اگه راست میگی پاسخ بده و اونم میدااااد
حالا من قدیم کجا و این شرایط فعلی کجا
این شرایطم کجا و اون شرایط کجا
حالا جوری شده که تو سفر اخیرم دوستان یا حتی اقوامی که رفتم ایران و دیدمشون یا مستقیما یا در لفافه میگفتن که زندگیم رو مدیون اومدن همسرم تو زندگیم میدونن
در حالیکه همسرم زندگیشو مدیون خدایی میدونه که من رو به زندگیش آورده
دوستان فک میکنن من همسرم شانس زندگیم شده
اما من نگفتم بهشون که بابا من جوری رفتار و عمل کردم و ایمانم رو نشون دادم که تمام شانس های زندگیم رو خودم خلق کردم
پس توام میتونی
در واقع صادقانه بخوام بگم خیلی به خودم افتخار میکنم
زندگی رو خلق کردم که دیگران از بی ایمانیشون ازینکه قدرت رو به غیر میدن انقدر رویاییه که فکر میکنن انقدر دست نیافتنی هست که شانسی رخ داده
هنوووز نمیدونن که چه شانسای دیگه ای قراره به ستم بیااااد :)))))
الان به لطف خدااا به لطف هدایت هاش به لطف نعمت ها و فرصت هایی که بهم بخشیده به لطف این رزاق بودنش در آگاهی ها و نعمت هاش من زندگی رو تجربه میکنم که فرتر از رویاهامه
من میدونم که فقط ایمانم رو نشون دادم قدم به قدم و سعی کردم حالمو در حد توانم خوب کنم و خدا هیچ بنده ایش رو بیشتر از وسعش تکلیف نمیدههه
رسیدم به اینجا
جالبه تو سفر اخیرم به ایران سالنامه ای که تو اطاقم بود رو همراهم آوردم اینجا
خدای من گواهه مو به تنم سیخ شده بود وقتی نوشته هامو میخوندم
تعهدهام به خودم داخلش بود
واضح کردن رابطه ای که میخوام و دونه دونه نوشتن موردهایی که میخوام و اون زمان مثل یک رویا بود برام داخلش نوشته بودم
خواستم به قبول شدنم در مقطع دکتری روانشناسی به شهر بندرعباس درش بود بخاطر یه سری خواسته های دیگه که ماهیتشون هیچ ربطی به اون درخواستم نداشت
اینا فقط برای حدود سه سال پیشه که نوشته بودمشون
وااای به خدا مو به تنم سیخ میشه یادم میاد و من به تمااام خواسته هام و فراتر از اونهااا به فاصله یک سال بعدش رسییییدم به ماهیتشووون رسیدم
خیلی فراتر از خواسته های خودم
نمیخوام بگم الان خیلی با ایمانم
نه این ایمان این موحد بودن یک بازه هست
به میزانی که باور کنیم اعتماد کنیم به اون یک نزدیکتر میشیم و ازون صفر دورترررر و دوووورتر
به همون میزانم از تجربه ی اتفاقات ناگوار دورتر میشیم و در مدارشون قرار نمیگیریم
من همونیم که شده بودم سلطان جا پارک پیدا کردن های نامنظم در شلوغ ترین نقاط
آره یادم بیاااد که چه ذووووقی براشون میکردم و سر همین سه ساعت با خدا حرف میزدم میخندیدم و وقتایی با دوستی بیرون بودم میگفت بیا اینجا پارک کنیم من میگفتم تو کنار دسته سلطان هدایت شدن به نزدیک ترین جا پارک ها نشستیییی
اصلا خودم باورم شده بود دیگه
اگه باورم نشده بود مگه میشد که بزنم دنده برم جلوتر؟
من میخوام الان به خووودم بگم به نگین الان
بدووون که الان کجایی و بدون که کجا بودی و تنها به این دلیل که بیشتر سپاسگزار باشی نه برای قدردانی از پروردگار
مگه پروردگار به سپاسگزاریه من احتیاج داره
برای حااال خووب خودم
هم من میدونم هم رب العالمین میدونه که من هرچی که دارم تجربه میکنم رو از لطف و عشق و محبت خالصش میدونم
اصلا منی وجوود نداشته و همه چیز بودهههه
خدا منو لایق دونسته بر من منت گذاشته که فرصت تجربشون رو بهم داده این فرصت زیستن این فرصت بهرمه مندی ازین خان بی حساب نعمتش
برای اینکه ستینگ اصلی رو فراموش نکنم فرمول رو از خاطر نبرم
همون خدایی که جا پارک پیدا میکرد برام همون خدا منو به روابط الهی تر هدایت کرد
به داشتن شغل هایی هدایت کرد
به سفرهای ناب هدایت کرد
به داشتن خلوت ها و ساعت ها و روزهای تنهایی خودمو خودش در اوج ثروت و نعمت هدایت کرد
به مهمونی های حال خوب کن هدایت کرد
به یه عزت نفس نورانی هدایت کرد
به یه جسارت و شجاع بودن الهی هدایت کرد
به عزت و احترام و اعتبار هدایتم کرد
به دوست داشتن بیشتر خودم و پذیرفتن و شناخت بیشتر خودم هدایت کرد
به ثروت از قبل آماده شده هدایت کرد
به خونه ای توی بهشت هدایت کرد از قبل اومدن ما 7 ماه خالی بوده که من بیام توش و زندگی کنم و هر روز بشینم پشت پنجرش با خودش حرف بزنم لذت ببرم
به یه ازدواج زیبا و الهی به سبک خودم با یه آدمی که میخواستم هدایتم کرد
به دوستان موحدتر و ثروتمندتر هدایت کرد
به دیدن زیبایی های بیشتر هدایت کرد
مگه برای خدا خواسته های من کوچیک و بزرگ دارن
برای ذهن منه که کوچیک و بزرگ دارن
به میزانی که تو مسیر باشم ایمانم رو حفظ کنم اعتماد کنم ارزش خودم رو بدونم و به الهامات آرامش بخش و قدمای کوچیکی که بهم میگه عمل کنم بااازم میرم جلو بازم شادتر آرام تر خوشبختر و آگاه تر میشم
ستینگه تنظیم باشه روی مدل پیدا کردن جای پارک در نزدیکترین محل
خدایا من میدونم که هرچی تجربه میکنم بما قدمت ایدیهمه
من میدونم که تو از قبل خلقشون کردی و حالا من میخوام که تجربشون کنم و تو به سمتشون هدایتم میکنی
به آرامی بدون ذره ای عجله پر از حس رضایت و آرامش و شادی و ایمان
من عاشق این هر لحظه صحبت کردن باهاتم
الهیی دور عظمتت بگردم که توام لایقم قرار دادی و دوس داری این حرف زدنای نان استاپ منو با خودت و همیشه هدایتم میکنی که راحتتر بیشتر تجربش کنم
خدایا شکرت برای بودنم و فرصت داشتن حضورم تو این سایت الهی
خوب میدونی که من چقدر دیگه از هر چی دین و مذهب و کتب آسمانی بود فراری بودم
اما تو خوب میدونی که چطور هدایتم کنی به جایی که ناب ترین ها رو به خورد
جون و روحم بدی
حالا هم که انگار آمادم برای دوره 12 قدم
آره الان آمادم
منتظرم پس برام انجامش بدی
رب العالمین دور عظمتت بگردم که بدجور عاشقم کردی
جذابیتش به دو طرفه بودنشه
حتی قبل از خلقتمم عاشقم بودی
وااای تو ابرااام دورت بگردم
خدای من فرمانروای من یگانه هستی بخش من یاادم بده چطور ازت بیشتر بخوام و چطور به سمتشون قدم بردارم و چطووور باور کنم لایقم که بخوامشون و همییین طور دیگه خودت میدونی کهههه چطور خودمو اون گوهر وجودیمو بهتر بشناااسم
میگماااا خدا جونم
یادم رفت کهههه
آهااان منو به سمتی هدایت کن که همه فکر کنن من خیلی خیلیییی خووش شااانسم :))))))
البته که نظر دیگران برام مهم نیست
البته که امیدوارم خیلییییی بیشتر ازین در من قوی تر بشه و اگه باگی هست من رو به سمت رفعش هدایت کن
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی این دومین دیدگاه من است که براتون مینویسم ، نزدیک به ۱۰ ماهه که به طور خیلی اتفاقی با شما آشنا شدم البته حال خوبی نداشتم ، من شرایط خوب و کار خوب و باورهای خوبی در مورد زندگی و ثروت و عشق و روابط داشتم و خیلی پر انرژی بودم ولی نمیدونم چی شد که باورهام آروم آروم شکست و باورهای منفی و غلط به سراغم اومد ترس و تردید از کارهایی که میکردم باعث شد متوقف بشم البته حالا که چند ماهه که دارم از آگاهی های شما استفاده میکنم میدونم که تمامش حاصل فرکانسها و باورهای خودم بوده و قرار گرفتن کنار دوستی که یه آدم منفی درست و حسابی بود یه گلام واقعی و من او رو به زندگیم دعوت کردم و بدون اینکه بفهمم اثرات منفی او من را دچار یاس و نامیدی کرد و روز به روز شرایطم بدتر شد تا جایی که شرکت و گارگاه رو بستم و بدنبال کار به هر کسی رو زدم ، اعتماد به نفس و عزت نفسم بکلی از بین رفت و شرایط روحی ام خیلی بد شد البته چیزی رو از دست ندادم و سرمایه ام رو هر جوری بود حفظ کردم ۲ سال این روزهای بیکاری و رو زدن به این و ان ادامه داشت تا اینکه برادرم یه فروشگاه باز کرد و من رو مدیر اون کرد اوایل بد نبود ولی حالم خوب نبود حسم بد بود و کلافه بودم احساس نامیدی میکردم تا اینکه از طرف دوستی فایل ایمان شما بدستم رسید نمیدونید چه اثری روی من داشت هر بار گوش میکردم گریه میکردم و صدها بار کوشش کردم و از این فایل زندگی من آروم آروم عوض شد البته باید بگم من ۱۵ سال پیش دنبال کتابهای موفقیت بودم و کتابهای آنتونی رابینز و مارک فیشر و خیلی های دیگه رو بارها میخوندم و نت برمیداشتم ولی درکش نمیکردم چیزی نمیفهمیدم و هنوز تعهدی که اونسال برای موفقیت به خودم دادم و چیزهایی رو که اونموقع میخواستم رو که توی برگه ای نوشته بودم هنوز توی کشوی میزم دارم و حالا میفهمم که باید سالها میگذشت تا تکاملم رو طی کنم و با شنیدن فایل ایمان شما دنیام عوض بشه و شما بشید همه چیز من ، بعد از اون فایل عضو سایت شدم و شروع کردم با شنیدن تعدادی فایل رایگان اینقدر خودم رو باور کردم که فروشگاه را با تمام زرق و برقش تعطیل کردم و با ایمانی که اول به خدا و بعد به شما داشتم کارم رو دوباره شروع کردم و شرکت رو افتتاح کردم و هر چه جلوتر رفتم شرایط بهتر شد و البته با آگاهی که از شما دریافت کردم به الهاماتی که نسبت به مدار و فرکانسی که توش بودم گوش کردم و عمل کردم ، قدم به قدم و تقریبا توی این چند ماه تمام فایلهای رایگان رو چندین بار گوش دادم و دوره عزت نفس ، جهان بینی توحیدی ، قانون آفرینش ، کتاب رویایی که رویا نیست ، چگونه فکر خدا را بخوانیم و همه فایلهای رایگان تون رو چندین و چند بار گوش دادم البته نکته جالبش اینه که همسرم هم با من همراه شد و با شدت روی خودش کار میکنه و لحظه ای از عمل به قانون کوتاه نمیاد و دختر ۱۲ ساله ام هم در معرض و هر چی میخواد میگه باید روش کار کنم و فرکانس رو درست بفرستم و چند بارهم سر کلاس برای خودش آگهی داده و برای بچه ها خونده و راجع به فرکانس صحبت کرده تمام اینها رو گفتم که بگم نتیجه عمل به ایمان زندگی منه وقتی فهمیدم که قانون خداوند اینه و کامل تر از این قانونی نیست ایمان آوردم و با جدیت روش کار کردم و بسیار عالی جواب گرفتم ، ایمانم رو به خداوند یکتا به تنها منبع قدرت قوی کردم و تمام نکات و آگاهی های شما رو بکار بستم و روزی ۲۴ ساعت فقط دارم روی قانون و گفته های شما کار میکنم حتی توی خواب وقتی کمی هوشیار میشم دارم تجزیه و تحلیل میکنم ، سپاسگذاری میکنم ، جمله تاکیدی میگم ، و خیلی چیزای دیگه و نتیجه این اعتماد و ایمان و عمل به ایمان ، زندگی سراسر عشق ، شادی ، لذت ، ایمان ، شور شوق و هزاران موهبتی است که در آن آرام میگیرم و بارها و بارها سپاسگذار خداوندی میشوم که شما را به من معرفی نمود تا رشد کنم و بر خود ببالیم که بهترین آفریده خداوند یکتا هستم .
صمیمانه واز ته قلبم دوستتان دارم و بزرگترین آرزویم دیدار شما در آمریکاست .
آرزوی بهترین ها را برایتان دارم که شما بهترین آفریده خداوندید .
خوشحالم که به مکتب توحید آمدید و دارین در این وادی مقدس عشق نفس میکشید .قدر دان خدایی باشیم که دستان همه ی ما را گرفته تا محکم فقط وفقط چشم به خودش بدوزیم که مالک وفرمانرواااااا فقط اوست .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی تان که سهم ما نیز این نوش داروی الهیست .
الان فقط وقت عمل کردنه. استاد باز یه تلنگر محکم و به موقع به من با این فایل که قشنگ اشک منو دراورد زدین. نباید به این فکر کنم که ووچر هارو کی و چجوری با این دلار بخرم. میدنم الان باید فقط عمل کنم ، زبانم رو بخونم آماده که بشم ووچرا به راحتی تهیه میشن. نه تنها ووچرها کل این پروسه ی اپلای. بعد با ایمان به خدا مهاجرت میکنم و سفارت و ترامپ خودشون تو رسیدن به هدفم به من کمک میکنن.آفیسری که با من مصاحبه خواهد داشت دست تو خواهد بود و بسیار مهربان طوری که مهر من به دلش نشسته. همونطور که توی جهانبینی توحیدی گفتین و یادم دادین از خدا خواستم مهر منو به دل تک تک کسانی که میخوام بندازه تا کارم رو عالی انجام بدن و دوست داشته باشن به من کمک کنن.پس همه چیز جور میشه به وقتش، به راحتی ، با دستانی که تو برای من روی زمین قرار دادی. خدایا منو ببخش که عمل نکردم تنبلی کردم شرک ورزیدم. منو ببخش چون من خودمو بخشیدم، هرچی تا الان از دست دادمو بیخیال شدم باز و بیشتر از قبل میسازم با توکل به تو. خودت تمام قسمتهای سختش رو واسم انجام بده من واقعا زورم نمیرسه. کار خودته. خودت منو به هدفم برسون به راحتی و شیرینی. من فقط از تو میخوامو در حد توانم قدم بر میدارم و روشن کردن چراغ واسه قدم بعدی و هموار کردن این راه باتو. مرسی استاد مرسی واسه این ایمانی که داری و یاد میدی ماهم داشته باشیم مرسی که نمیذاری ناامیدی مارو بگیره . سپاس از خدای مهربون که دست قوی و محکم خودش رو واسه ما فرستاد و مارو باهاش آشنا کرد.
دوست من نمیدونم چرا اما با خوندن نظرتون دقیقا حس کردم که خودم الان تو هواپیما درجه 1 نشستم و دارم به سمت امریکا پرواز میکنم. حتی حضور خانواده توی فرودگاه رو حس کردم. و بعد حس رضایتی که داشت تو درونم میگفت حمید افرین، افرین که خودت زندگیتو ساختی و الان داری به سمت جنبه دیگری از زندگیت و تجربه کردن دنیای جدید تر حرکت می کنی
خیلی متشکر که وقت گذاشتین وکامنت من رو خوندین . خیلی خوشحالم که از خوندن این کامنت چنین حس زیبایی به شما دست داد. حسی که من با تمام وجود درکش میکنم چون رویای من هدف اصلی من مهاجرت به امریکاست. اغلب این صحنه رو با تجسم برای خودم تصویرسازی میکنم تا به امید خدا بهش برسم. براتون با تمام وجود آرزوی سلامتی خوشبختی ثروت و رسیدن به تمام رویاها به کمک خداوند و دستان پر لطفش رو طلب میکنم.
سلام خدمت استاد عزیزم و همه عزیزانی که با حضورشون و فعالیتاشون به پویا شدن این سایت کمک میکنن
در ابتدا خیییلی خیییلی خداروشکر که میکنم که با استاد عباسمنش آشنا شدم
یه مسئله ای رو میخواستم در پاسخ به دوستان عزیزم که گفته بودن قیمت دوره زیاده و نمیتونن تهیه کنن عرض کنم
همونطور که استاد فرمودن اگر ما باورامون درست بشه دیگه نگرانی مالی در خصوص قیمت دوره ها نخواهیم داشت من خودم از سایت ارزشمند استاد عباسمنش به دلیل نداشتن شرایط مالی مناسب فقط چند فصل از کتاب رویاهایی که رویا نیستن رو خریداری کرده بودم که از نظر مالی قیمتشون بسیار ناچیز بود و مابقی از فایلهای رایگان ایشون استفاده کردم و باید بگم فوق العاده این فایلهای رایگان باارزش هستن و واقعا به من کمک کردن که در عرض چند ماه درامد من چند برابر بشه و روزی که استاد فرمودن اولین قدم از فایل جدیدشون رو سایت گذاشتن بدون وقفه خریدمش و خداشاهده من تا چندماه قبلش توان خرید فایلهای دیگه رو نداشتم ولی الان شرایطم طوری هست که با اشتیاق فراوان و ایمان راسخ فایل جدیدرو تهیه کردم
پس اگر یقین داشته باشیم همه چیز تحت اختیارات ماهست و از باورها و فرکانسهای ما اثر میگیره میتونیم خیییلی راحت به اهدافمون برسیم همانطور که من رسیدم
سلام خانم عزیزی امید وارم همیشه به پیشرفت خود ادامه دهید ممکن است بنویسید که چگونه روی خودتون کار کردید که تونستید محصولات را خریداری کنید ممنون میشم اگه توضیح بدهید
بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردن یعنی من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه اگه تغییر نکرده به این دلیله که اون فایل رو باور نکردین، اون حرفا رو باور نکردین، نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه، به صورت مسکن بهش نگاه میکنن، اون حرفها رو باور نمیکنن☹
اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط، ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی😕
من یه تجربه از خودم بگم
من وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه من دیگه تموم شد، من شروع کردم به تحول زندگی خودم، این نکته رو اگه درک کنید که من توی تمام دورهام دارم اینو فریاد میزنم، توی تمام فایل ها دارم اینو فریاد میزنم که افکار شما، فرکانس های شما، باورهای شما دارن اتفاقات رو رقم میزنن، حالا اگه میخوای اتفاقات رو اونجوری که میخوای رقم بزنی بیا روش کار کنیم، بیا روی افکارت کار کنیم، بیا روی باورهات کار کنیم، این کل کاریه که داره دوره های من و فایل های من انجام میده، وقتی افراد اینو باور نمیکنن و به عنوان یه چیزی که خیلی جالبه بشنویم و ببینیم عباس منش قشنگ صحبت میکنه انرژی میگیریم از حرف هاش
یه ۴روز حالمون خوب میشه نگاه میکنن اون نتیجه ای که باید توی زندگیشون اتفاق نمیفته☹⚘
من وقتی برای اولین بار این قضیه رو گرفتم گفتم بهتون من شروع کردم به تغییر زندگیم، گفتم اگه اینه من شروع میکنم به تغییر زندگیم، من شروع میکنم به داشتن آرزو، من شروع میکنم به داشتن خواسته، من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام من با یه بچه سه ماهه و سه ساله از بندرعباس در زمانی که توی شرکتی کار میکردم که به دلایلی که با گمرک به مشکل برخورده بودن بارها توی انبار بود و ما کاری نداشتیم به مدت دو سال، سه سال، من بدون اینکه کار خاصی انجام بدم حقوق دریافت میکردم، کل کارم این بود که ماهی یکبار برم سر بزنم به مخازن شرکت در کشتی سازی یعنی یکی دو سال آخر که اصلا اون اتفاق رو هم خودم خلق کردم قبلاً خیلی کار زیاد بود و من شرایط سختی داشتم، مشکلات و با تاکسی کار کردن، بعد اومدم زندگیم رو تغییر دادم رسیدم به یه جایی که اصلا این اتفاق افتاد که من بتونم قشنگ راحت روی باورهام کار کنم🥀⚜
شرایط منو در نظر بگیرید یه شرکتی داره به شما بیمه میده، بیمه تون رو پرداخت میکنه، شما بیمه هستید یه حقوق ماهیانه نه خیلی زیاد نه خیلی کم، یه حقوق متوسطی که دارید دریافت میکنید ولی عوضش کار خاصی هم ندارید، من اون موقع هایی که شرکت کار داشت حقوقم چند برابر میشد به خاطر اون مزایایی که داشت، ولی اون حقوق پایه اش هم حقوق مناسبی بود، میشد باهاش زندگی رو بگذرونی، یک ماشین تاکسی داری که میتونی باهاش این ور و اون ور بری، یه خونه ای هم اجاره کردیم ولی یه خونه خوب بود، یعنی اون دو سال آخر یه خونه درستی رو ما یه جایی داشتیم خونه نوساز نقلی محله خوب، یه بچه سه ساله و سه ماهه، من با این باور که خودم زندگیم رو خلق میکنم بلند شدم اومدم تهران تا زندگی خودم رو اونجوری که دوست دارم خلق کنم به شرکت هم گفتم میخوام استعفا بدم بیمه و حقوق و کاری که لازم نبود انجام بدیم و حقوق میگرفتیم هم گذاشتم کنار😊⚘
تاکسیم رو دادم به یه بنده خدایی که گفت پولش رو بعدا میدم و یادم رفته بود که باید پولش رو میداد سالهای سال بعداً فهمیدم که سند تاکسی پیش منه و این بنده خدا پولی نداد برای تاکسی که سندش رو بگیره اون ماشین رو هم که گذاشتم اونجا
کل وسایل خونه رو هم که هدیه دادم به یک فامیلمون که تازه ازدواج کرده بود و وسیلهای برای زندگیش نداشت کل وسایلی که ما توی اون ۷ ، ۸ سال جمع کرده بودیم فقط با یه ساک لباس با دوتا بچه اومدم تهران توی مسافرخونهها، گفتم اگه قانون اینه که من اتفاقات رو با ذهنم خلق میکنم من میخوام اینجوری برم، اینجوری پیشرفت کنم، اینجوری کار کنم و شروع کنم به حرکت من اینجوری نگاه داشتم به قانون، من این کارها رو کردم، من اینجوری نگاه کردم به خداوند که خداوند پاسخ میده به افکار من، خداوند پاسخ میده به احساس من
من هستم که دارم اتفاقات رو رقم میزنم🌺
به قول قرآن هر اتفاقی که میفته به ما قدمت ایدیهمِ، بما کانوا یعملونِ
من هستم که دارم این کارها رو انجام میدم اگه من هستم که من میام اتفاقات رو رقم میزنم برای خودم، اگه من جایگاهم الان اینجاهه اگه من توی بهترین ایالت، بهترین کشور دنیا تو بهترین نقاط دارم زندگی میکنم هرچی رو که میخوام توی زندگیم دارم من اینجوری عمل کردم، من اینجوری باور کردم قانون رو، من اینجوری کار کردم👌🥀
بعد اومدم صدها فایل به صورت رایگان گذاشتم روی سایت تو قسمت محبوب ترین دانلودها، اگه شما اون آگاهی هارو استفاده کرده باشید نتایجش باید اتفاق بیفته توی زندگی، من از همون روز اول که اینو باور کردم گفتم که شرایط شرکت ما یه جوری شد که برای من اتفاقات جوری رقم خورد که دو سال کار خاصی نداشتم و میتونستم قشنگ روی باورهام کار کنم، شرایطم فراهم شد، زمانم آزاد شد، رفتم دانشگاه شروع کردم به کار کردن
از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم کلی هزینه کردم برای تغییر باور هام
گفتم بهتون من توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند باز هم من بلند میشدم میرفتم همه اون پولی که میموند رو کتاب تهیه میکردم
توی کتابخونه من توی ایران الان یک کتابخونه هست پر کتاب، صدها کتاب من تهیه کردم تک تک این کتابها رو اینقدر من حواسم بهشون بود تموم این ها رو با چسب های پهن که اینقدر میخوندم که دستم عرق میکرد و این شیرازه کتاب ها از هم میپاشید بعد از یه مدتی من تموم اون ها رو چسب زدم که ضد آب بشه که بتونم بخونم👏🙃
یه کلاسی بود ان ال پی توی تهران توی مجلهای تبلیغش رو دیدم از بندرعباس با قطار ۲۴ ساعت راه بود تا تهران، ۲۴ ساعت راه رفت، ۲۴ ساعت راه برگشت، هفته ای یک جلسه کلاس بود من اومدم این کلاس رو فقط برای اینکه ببینیم ان ال پی چی هست که بعدش دیدم اون چیزی که من فکر میکردم نبود، ولی از اونجا بود که من با تهران آشنا شدم و با یک سری مسائل آشنا شدم، بعد یه در هایی برای من باز کرد
اون کلاسه به من چیزی یاد نداد اما رفتن از بندرعباس و برگشتن و توی تهران میدان ولیعصر که من یه تبلیغاتی دیدم اون یه در هایی برای من باز کرد💖🥀
من اینقدر مطمئن بودم که اتفاقات رو خودم رقم میزنم که من هیچی با خودم نیاوردم تهران همه چی رو گذاشتم اونجا گفتم اگه خلق کردنه خلق میکنم
من وقتی هم اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم من هرچی که توی آمریکا دارم خودم خلق کردم، من همه ملک هام ایرانه، اونی که ایران بوده من یک دونه اش رو که بگم من یک چیزیم رو فروختم برای اینکه بیام آمریکا من گفتم خلق میکنم خودم
اگه قانون اینه پس من انجامش میدم، از اونجایی هم که روی قانون مسلط تر شده بودم چون قانون عمل کردن بهش تکامل میخواد
ولی از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری
حالا جواب میخوای بزرگتر بشه باید بیشتر عمل کنی
مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی⚘🙃
مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه،
مهارت بیشتر یعنی چی؟؟
یعنی نتایج بزرگتر، به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم😊🍀
یعنی دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن
من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم، چون من قبلاً از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم، فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم که یه سایتی بین میلیون ها سایت دارم بدون هیچ تبلیغی، این حد از افراد میان توی سایت و از دوره های من استفاده میکنن، میان میخرن دوره های منو، فکر کنید به این حرف
توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه، دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون😕🌼
چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوهن، اونایی که قانون رو بلد نیستن
اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه🥳⚘
من کسی هستم که خودم دارم ثابت میکنم طرز فکرم رو، مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دورهها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دورههای بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه🥰🌹
نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟
ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم🤗👏
مثل شرکت تسلا، گفت ما برنامهای برای تبلیغات نداریم، تنها شرکت خودروسازی جهانه، شاید تنها شرکت جهان باشه که بودجه تبلیغاتی نداره و مردم دارن براش تبلیغ میکن، برید توی یوتیوب ببینید فقط میلیونها ویدیو ملت رفتن محصولش رو خریدن ویدیو آماده کردن گفتن این محصول چه ویژگی های خوبی داره که اگه خود این شرکت میخواست میلیونها دلار هزینه کنه تیم های طراحی تبلیغات پول بده نمیتونست یه همچین تاثیری بذاره، یه همچین کیفیت تبلیغاتی درست کنه که مردم دارن براش انجام میدن، خودش گفت ما به جای اینکه تبلیغات کنیم ،اون بودجه تبلیغات رو میزاریم برای تحقیق و توسعه و اونجا کارو با کیفیت انجام میدیم، کیفیت که خوب باشه مردم دنبال ما هستن🌷💝
که میشه توی یک هفته به عنوان اولین شرکت تولید خودرو در دنیا ۴۰۰ هزار نفر پیش خرید میکنن خودرو هاشون رو، ما در تاریخ نداریم یه همچین رقم پیش خرید خودرویی.
خودرویی که میخواد یکی دو سال بعد به دستشون برسه پولش رو پرداخت میکنن، یا حداقل پیش پرداختش رو بدن
اینا در واقع اون تفاوت هاست توی باورها که نتایج متفاوت رو داره ایجاد میکنه، این یک قسمتشه، بحث فقط بحث مالی نیست، من در مورد سلامتیم صحبت میکنم، من در مورد روابطم صحبت میکنم، من در مورد معنویتم صحبت میکنم🤗⚘
حالا خیلی از دوستان کل موفقیت ها رو فقط پول، پول، پول، میدونن
پول هم هست، اما من پکیجشو میخواستم از خداوند، من همه رو با هم میخواستم، من اینجوری نگاهم به دنیا بوده، من اینجوری با این ایمان حرکت کردم، اگه تو از این فایل استفاده میکنی و تغییری اتفاق نمیفته توی زندگیت و نشونه هایی رو نمیبینی، به خاطر اینه که باورش نکردی، مثل یک روزنامه نگاهش کردی، من باور کردم
از کجا میفهمم که باور کردم؟؟
از این که بلند شدم با یه بچه سه ماهه و سه ساله با یک ساک، کل زندگیم رو گذاشتم اومدم، گفتم میخوام زندگیم رو اینجا خلق کنم، اگر جواب میده میخوام خلقش کنم
من از اینجا باور کردم، از اینکه این عمل رو انجام دادم معلوم شده که باور کردم و بعد این همه اتفاق افتاد و بعد این همه نتیجه گرفتم
بنابراین اگه داری روی برنامه ها و دوره ها کار میکنی نتایج باید اتفاق بیفته😊🥳🌺
قانونشه باید اتفاق بیفته، اگه نمیفته به خاطر اینه که شک داری، به همه چی شک داری، به خاطر اینه که هزارتا فایل دیگه هم داری نگاه میکنی
این که من میگم اونایی که توی دوره های من میان فقط دوره های منو استفاده کنن بزارن نتایج اگه اومد دیگه با قدرت بیشتری ادامه بدن به خاطر اینکه این شک ها بیاد
شما وقتی کتاب دیگه میخونی، وقتی موضوع دیگه ای میخونی، یکی میگه نه بابا موفقیت در تبلیغات و بازاریابیه، موفقیت در گذاشتن کراواته که بیایی با مردم اینجوری صحبت کنی، موفقیت در فلان رنگ بسته بندیه، موفقیت در فلانه
وقتی اونها رو میشنوی اینا رو میشنوی نمیدونی کدومشون درسته
من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند میفرماید به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توهه
تو که کاریش نمیتونی بکنی، وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو
کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بیسش همینه🥰⚜
من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دورهام من چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دورهای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست
هر دورهای داره دست های منو آماده تر میکنه🙂🥀
من از هر کدوم از فایل هام استفاده میکنم، خود من به عنوان مخاطب استفاده میکنم کلی باورهام قوی تر میشه، اینو من میدونم، اینو میتونم ادعا کنم، ولی اینکه بگیم یه چیز جدیده یه کشف متفاوته نه
همه دورهها بیسش یکیه، فقط اون بیس باید به شکل مختلف با طرق مختلف تکرار بشه، منم یه آدمی هستم که خدا فقط میدونه که دارم عمل میکنم به اونچه که میگم، نتیجه داره اینو ثابت میکنه🪴🌹
من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن
یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم من با این آگاهیها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه👏👏💝
بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن
ماشین مدل اس کلاس بنز مال همه نیست، لامبورگینی مال همه نیست، خونه های بالا شهر تهران مال همه نیست، توی دنیا یه سری افراد توی لول های مختلف هستن ولی هیچ کس قرار نیست که توی اون لولی که هست ثابت بمونه، همه میتونن بیان بالا، اما یه سری محصولات و یه سری خدمات برای یه سری افراد خاص هست که اومدن بالا دارن، ازش استفاده میکنن، همه میتونن بیان بالا هیچ محدودیتی نیست😊⚘
من گفتم بهتون توی کف خیابون زندگی میکردم، ۱۴، ۱۵ سالم بود از خونه فرار کرده بودم، یه آدم بدبخت بیچاره توی کف خیابون بودم، بعدش هم که کارگری میکردم توی کشتی سازی بندرعباس
کسی که پایینه قرار نیست پایین باشه که، همه میتونن بیان بالا، اما یه سری خدمات مالِ یه سری طبقات مختلفه، انتظار شما اینه که مثلاً قیمت پراید با بی ام وِ سری سون یکی باشه، هیچ وقت اینطور نیست
اون که توی شرایطش هست به راحتی میتونه بی ام و سری سون رو بخره، اون کسی که نیست میاد همون پرایدش رو میخره👌💖
اینکه شرایط شما الان چه جوریه این قرار نیست که ثابت باشه، همینی که الان هست باشه که، قراره شرایط شما تغییر کنه، اما چطور میتونه تغییر کنه؟
با تغییر باورهاتون
من بارها گفتم این صحبت های من برای همه نیست، به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی
اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن
🦋⚘اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن🦋⚘
من کل عشقم اینه که کامنت های شما رو بخونم که میگید این اتفاق رو برای خودم خلق کردم
چون من میدونم اون احساسی که گریه میکردم تو خیابون های بندرعباس و اتفاقات خلق میشد رو میفهممش، میدونمش و لذت میبرم از اینکه برای شما اتفاق میفته🥰🥀
اما اگه برای من اونجا این اتفاق افتاد توی بندرعباس و اون نتایج و معجزات رخ داد به خاطر اینه که من با تمام تعهد، با تمام باور، با تمام توکل، با تمام ایمان که حداقل اون موقع داشتم مسیر رو شروع کردم به ادامه دادن، هیچ وقت هم ناامید نشدم، هیچ وقت هم گریه و زاری نکردم، هیچ وقت هم نگفتم جواب نمیده، همیشه میگفتم این همه در مورد چیزهای مختلف جواب داده چون از همون لحظه ای که شما میایی این حرف هارو میشنوی و کمی باور میکنی از همون شب از همون ساعت بعد، از همون لحظه، موبایل تون یه زنگ میزنه یه خبر جدید خوب میگیرید، اتفاق جالبی میفته براتون، یه چیزی
که گم کرده بودید رو پیدا میکنید و یه عالمه اتفاق از همون لحظه رخ میده🙃🌼
من گفتم اگه اینا داره رخ میده یعنی که من دارم خلق میکنم، پس بیام بهتر درک کنم این قانون رو، بیام بیشتر استفاده کنم ازش، بیام بهتر ورودی هام رو کنترل کنم، بیام بهتر اطرافیان و دوستانم رو انتخاب کنم، بیام زمان بزارم انرژی بذارم روی کار کردن روی باورها😊⚘
یعنی این نگاه بوده، این کار بوده، چون نتیجه که از همون اول هست، اون نتایجی که شما به عنوان نشانه ها میبینید از همون اول هست، اتفاق میفته، به محضی که کار میکنی اتفاق میفته، اینکه بزرگتر بشه کار شماست، من اگه اینجا هستم این کارها رو انجام دادم، این باورها رو داشتم، این ایمان رو داشتم، انتظار منم، دورههای منم، محصولات منم، برای کسیه که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه، اگه نداره اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه🌻🪴
حالا توی این دوره ۱۲ قدم شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده، منی که میام اول دوره ام میگم اونایی که میخواهید بدونید توی این دوره شرکت کنید یا نکنید ببینید نشانه ها چی به شما میگن؟ یعنی من میدونم که اونایی که آمادگی دارن نشانه ها رو دریافت میکنن، قانون اینه
چرا من این حرف رو میزنم؟
من که بلدم تبلیغ کنم از خودم، مگه من بلد نیستم، مگه من نمیتونم خوب خودم رو معرفی کنم، مگه من خودم رو عالی معرفی نمیکنم، مگه من آدم تاثیرگذاری نیستم، من که این کارو خیلی خوب میتونم انجام بدم، اما کار من این نیست که بیام با تشویق و ترغیب و با تکنیک های کلامی و روی ذهن شما رژه رفتن شما رو کاری کنم که برید محصول منو بخرید💝⚘
من کارم این نیست هیچ وقت این کارو نکردم، من گفتم خدایی که این اتفاقات رو داره رقم میزنه اون افرادی رو که باید بیان رو هدایت میکنه، خداوند این کارو انجام میده، خدایی که خدای محمد بوده خدای منم هست، اون کسی که حضرت علی و سلمان و ابوذر و غفار رو برای پیامبر آورد مگه پیامبر رفت داد و بیداد کرد، مگه رفت توی اینستاگرام تبلیغ کرد، مگه رفت توی رادیو تلویزیون مصاحبه کرد
نه کرور کرور جمعیت اومد سراغش ۱۴۰۰ سال پیش، اون این کارو انجام میده، برای منم انجام میده
کیا رو میاره؟؟
اونایی که باید بیان، وقتی که من خودم تقلا نکنم، زور نزنم، ندووام تو دام تبلیغ،
یه سری ها میگن که نه آدم باید تبلیغ کنه، یه جوری باید شناخته بشه
تو درست باش، تو مسیرت رو درست برو، جهان هدایت میکنه آدم ها رو، موقعیت ها رو، اتفاقات و شرایط رو برای شما🤗🥳
هزاران نفر آدم تبلیغ منو میکنن بدون اینکه من کاری انجام بدم، بدون اینکه من پولی پرداخت کنم، بدون اینکه من زحمتی بکشم، کی داره این ها رو مدیریت میکنه؟
خداوند داره مدیریت میکنه
چرا مدیریت میکنه؟
به خاطر اینکه من از قوانینش دارم استفاده میکنم، نه فقط در مورد کار، در مورد سلامتی هست، در مورد روابط و زندگی هست، به همین دلیل میگم اگه شما یه ذره فکر کنید اونایی که مخصوصاً توی بحث اینترنت مارکتینگ کار میکنن، بحث تبلیغات و بازاریابی کار میکنن یه ذره بیان نگاه کنن چرا این آدم داره نتیجه های متفاوت میگیره؟
هیچ تبلیغی هم نمیکنه، محصول نیومده هزاران نفر توی صف خرید هستن که محصول رو بخرن، چون یه جور دیگه دارم نگاه میکنم به اتفاقات، یه باور های دیگه ای دارم،
ننشستم این حرفا رو گوش کنم آی مرغ شد کیلویی فلان، آی گوشت شد فلان، آی ما بدبختیم، آی ترامپ اومد، آی فلانی شد، من ننشستم این ها رو گوش کنم که، من ننشستم بزارم این ها رو بکنم تو مغزم
من خودم آگاهیها رو انتخاب کردم، خودم ورودی ها رو انتخاب کردم، خودم فکرم رو کنترل کردم، خودم خلق کردم آنچه رو که میخواستم، من یه برگی توی باد نبودم
خب نتیجه اش هم اینه🌹😊
شما باشید توی زندگی من می بینید که انگار که خداوند کل کار و زندگیش رو ول کرده داره کارهای منو انجام میده
چرا داره این کارو انجام میده؟
تازه من اعتقاد دارم ایمانم یک از صد هم نیست، توکلم یک از صد هم نیست، تازه من خیلی هنوز ضعیفم، خیلی کار دارم، اما اون قدری قوی بودم که اینو باور کنم و این عملکردها رو داشته باشم و این نتایج رو داشته باشم
حالا هی دارم بیشتر روی خودم کار میکنم نتایج هم بزرگتر میشه
دلیل اینکه این تاثیرگذاری رو شما میبینید توی کلام من، به خدا بحث کلام نیست، بحث فرکانسِ
🌿💝 فرکانس از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن💝🌿
هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا اونا شما رو نمیگیرن؟ چرا اونا با شما ارتباط برقرار نمیکنن یا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید
برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟
این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی🙃🪴
شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره
اینقدر که جمعیت هست
خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه
بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون
بازار
چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان
یه رزقی هست که تو دنبالش میری
من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان
ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه دونه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق🥰🌿
من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دورهها میام میگم، هر چقدر نتیجههای من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم
این دورهها تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که من الهام بهم بشه و احساس کنم باید بیام، این کارو انجام میدم، عشق منه، زندگی منه🥰⚘
توی دوره ۱۲ قدم من گفتم این تکامل رو این جوری میتونیم رعایت کنیم که بچه هایی که از دوره اول میان و تمریناتشون رو انجام میدن که تعهدش رو هم همون جلسه اول دادیم که تمرینات شون رو انجام میدن، اینا ماه به ماه قشنگ بشینن و این قانون رو تمرین کنن، ما با هم کار کنیم، من از زاویه های مختلف با مثال های مختلف باهاشون صحبت میکنم با تمرین های مختلف و اینجوری هم نیست که اصلاً خودشون بفهمن یعنی همینجوری نعمت میاد تو زندگیشون و یه جایی به خودشون نگاه میکنن همه چی دارن تو زندگیشون🪴😊
یعنی وقتی شما تکامل رو رعایت میکنی و قدم به قدم میری، چون دردی نمیکشی، زجری نمیکشی، مثل کسی نیستی که بری از روز اول اینقدر وزنه بزنی که تا دوهفته نتونی از جات بلند بشی، اینقدر لایت و آروم اتفاقات برات میفته که دقیقاً نمیفهمی، بعد یه روز چشمات رو باز میکنی اون چکاپ فرکانسی قدم اول رو میخونی بعد مقایسه میکنی با قدم دوازده نگاه میکنی خدای من من همه چی توی زندگیم دارم و بعد ادامه پیدا میکنه تا کی؟؟
تا وقتی که افکارت رو کنترل میکنی🙃💝
زندگی شما هر روز داره جنریت میشه، داره
هر روز خلق میشه، اتفاقات شما داره هر روز خلق میشه، وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و جهتدهی میدی، اتفاقات رو داری برای خودت خلق میکنی، بدن شما داره چه جوری انرژی میگیره، هر روز داری غذا میخوری
غذا داری میخوری انرژیه
اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟؟
این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی تا ابد حرکت میکنه نه
باید هر بار که میخواد به اندازهای که راه میری داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه همیشه باید باهاش کار کنی
مثل غذا خوردن، مثل بنزین زدن به ماشینت، همیشه باید باهاش کار کنی، وقتی داری همیشه باهاش کار میکنی اونم برای تو کار میکنه
چرا؟؟
چون قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن 🤗🌺
به همین دلیل من میگم اگه شرایطش رو داشتی اگه نشانه ها رو دیدی، قدم اول رو بیا قدم دوم هم همینجور
اگه تاثیرگذار بود، نشانه ها رو دیدی، شرایطت تغییر کرد، دیدی اتفاقات داره رخ میده، خودش قدم دوم رو برات فراهم میکنه، خود اون دوره، خود اون قدم رو برات فراهم میکنه🤗💚
نتایج باعث میشه بیایی قدم بعدی، ما توی دوره ۱۲ قدم بازه زمانی رو بزرگتر کردیم، هر قدمش هم گفتیم جداگونه یک محصول میشه که توش یه سری جلسه است، بهاش رو بپردازن بعد بیان نتیجه اگر گرفتن بیان قدم بعدی و این مسیر ادامه خواهد داشت
اینارو گفتم برای اینکه بدونید به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد
اما نتایج به اندازهای که داری روی خودت کار میکنی
کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور
تغییر کردن هی براش راحت تر میشه
چرا؟؟
چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد🌹⚜
تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه😕
میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا
چون پایه اش خیلی خوبه
چرا پایه اش خوبه؟
چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید♻️🥀
دوستانی که شرایط تهیه دوره هارو ندارن، حتماً از فایلهای رایگان استفاده کنن، بسیار بسیار تأثیرگذاره، صدها فایل هست، سفرنامه هست روی سایت که ۴۰ تا فایل رو به ترتیب کارکرده، میتونید سفرنامه رو شروع کنید، دوستانی که شرایطش رو دارن، خداوند بهشون میگه، نشانه ها بهشون میگه، میتونن وارد دوره بشن به راحتی، اگه کسی وارد دوره شده یعنی شرایطش رو داشته،
برای قدم بعد اجازه بدید به خودتون ولی کار کنید، من هی مثال های خودم رو میزنم من اینجوری باور کردم، شما هم میتونید اینجوری باور کنید
توی فایل رویاهایت را باور داشته باش قسمت اول دیدید زندگی من توی بندرعباس چطور بوده؟
دیدید که من از کجا شروع کردم، فکر هم نکنید حالا مثلاً به خاطر نوع شغل منه هزاران نفر توی این حوزه دارن کار میکنن از همون دوستانی که با ما بودن که من با یکیشون صحبت کردم گفت تو سال ۹۷ من ۷۰۰ میلیون تومن ضرر کردم یعنی از دوستانی که توی حوزه موفقیت با ما کار میکردن، استاد بودن، تدریس میکردن، سخنرانی میکردن،
بعد از مدتها ایشون با من یه تماسی برقرار کرد تماسش هم برای این بود که یک فایل برای من ضبط کن در مورد من صحبت کن میخوام بزارم توی اینستاگرام برای تبلیغات و من اونجا بهش گفتم تبلیغ چی؟ چرا تبلیغ میکنی؟ و چی تهِ فکرته؟
بعد گفت شرایطم اینه که در سالی که توش هستیم ۷۰۰ میلیون تومان ضرر کردم
گفتم ضرر چی؟
گفت ضرر تبلیغات، کلی کار کردیم، تبلیغات روی تلگرام کردیم، یک روز مونده بود به فروش ویژه مون تلگرام فیلتر شده، اینجا صدها میلیون ضرر کردم و دوباره اونجا اینقدر ضررکردم☹
بعد باهاش صحبت کردم که اگه چیزی رو که داری به مردم میگی خودت ازش نتیجه نمیگیری آخه چرا داری به بقیه میگی؟
بازم حرفش این بود که تو بیا یه تبلیغاتی برای من بکن
گفتم چرا قضیه رو نمیگیریم ما؟🤔🙄
اگه تو از اون درسی که داری به بقیه میدی خودت نتیجه نمیگیری فقط هم بحث مالی نیست، بحث همه چیه، اگه خودت نتیجه نمیگیری پس چرا میخوای به بقیه بگی؟
اگه خودت نتیجه میگیری که دیگه نیازی به این تبلیغات و این داستان ها نیست که بخوای ضرر کنی براش
یعنی میخوام بهتون بگم که فکر نکنید این حوزه خاص این جواب رو میده، نه👏⚘
بنابراین تفاوت ها رو دوست داشتم بدونید برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، کسی که کارش رو درست انجام نمیده ماییم
خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم
اما به یه شرط، ایمان
به شرطی که ایمان داشته باشی
ایمان رو چی نشون میده؟
از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟
از جای مهر روی پیشونی؟
از ریش بلند؟
از چی میفهمیم؟؟
از تسبیح؟
از ورد خواندن، بسم الله بسم الله
از این میفهمیم؟؟🤔🤔
نه از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه
عمل میکنه به آنچه که میگه، به همین دلیل من میگم اون کسی که با ایمان مهاجرت میکنه حتماً نتیجه میگیره، به همین دلیل میگم که این آمریکا و این کشور و این ثروت رو مهاجران ساختن،
مهاجران کیا هستن؟
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده، بارها خداوند در قرآن میفرماید آیا ما این کتاب رو ساده نکردیم برای اینکه بفهمیدش
آیا این کتاب آسان نشده برای اینکه فهمیده بشه
همه چیز ساده است، قوانین ساده که افکار شما اتفاقات رو رقم میزنه، باورهای شما همون افکاری هستن که تکرار شدن، اونا دارن شرایط رو رقم میزنن، اگه اینه که من بشینم برم توی درون خودم ایراد هام رو پیدا کنم چرا اینقدر دارم به بقیه گیر میدم؟
چرا دارم به رئیسجمهور گیر میدم؟
چرا دارم به رئیس بانک گیر میدم؟
چرا دارم به تورم گیر میدم؟
همه چی توی خودمه دیگه،
مگه توی همین شرایطی که میگید ایران وضع اقتصادی فلانه و بهمانه، مگه خونه هایی به این شکل با این قیمت ساخته نمیشه🙂🌼
من یه واحدی میخواستم بخرم گفتم قیمت این واحد از این منطقه از چقدر شروع میشه؟
گفت متری ۵۵ میلیون تومن، گفتم خب آدمهایی هستن که دارن این پول رو پرداخت میکنن، اونا هم توی همون کشور زندگی میکنن، اونا هم توی همون اقتصاد زندگی میکنن،
متری ۵۵ میلیون پرداخت میکنن برای یک واحد مسکونی اینا هستن،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست
یه سری ها هستن دارن استفاده میکنن ازش فارغ از هر چیزی که هست🥰🪴
سپاس فراوان از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان🌹⚜😊💝🙃♻️🥀🥰🪴
من امروز صبح با یه مشکل خیلی جدی مواجه شدم که به کلی تمام انگیزه خودمو برای چند ساعت از دست دادم و به همه چیز شک کردم، به قانون، به زندگی، به صاحب اختیار بودنم، به خالق بودنم و برای مدتی کاملا به همه چی شک کردم و گفتم من نمیتونم دیگه ادامه بدم من از پس این زندگی سخت بر نمیام و از این حرفا. و کلا نسبت به همه چیز بی احساس شدم و گفتم هر چی میخواد بشه بشه و گرفتم خوابیدم و کلا دیگه برام مهم نبود و احساس خیلی بدی بود و حتی به خودم گفتم من که اینهمه فایلهای استاد و محصولات ایشون رو دیدم و نسبتا هم کار کردم و هر روز توی گوشم تکرارشون کردم و به بعضی چیزا عمل کردم و الان نتیجه ش شده این، پس بیخیال، دیگه ادامه نمیدم ولی نمیدنم چی شد که دوباره رفتم سراغ فایل های استاد و رفتم فایل رایگان “چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم قسمت 1” رو دیدم و دیدم ای دل غافل چرا نکته به این مهمی رو قشنگ نفهمیدم که بابا هر خواسته ای فرکانس خاص خودشو داره و من باید برای رسیدن به اون خواسته فرکانس اون رو بفرستم و اون خواسته هیچ وقت فرکانسشو به سمت من تغییر نمیده. بعد واقعا نشستم به خودم نگاه کردم که خدایی الان طبق نتایجی که توی زندگیم دارم فرکانسم درسته؟؟ نه درست نیست چون دوباره همون نتایج نادلخواهم داره برام تکرار میشه، پس دوباره با دقت بیشتر باید بررسی کنم باید ورودیامو کنترل کنم، بخاطر همین هم دوباره اومدم سایت که نظرات جدید رو بخونم و دیدم که بعضی بچه ها هم هستن که مثل من به مشکل برخوردن و نتونستن زندگیشونو خوب بسازن و مطمئن بودم استاد به زودی یه فایل عالی در این مورد میذاره و ما رو از ابهام درمیاره. وقتی این فایل رو دیدم داشتم فقط اشک میریختم
استاد ازت سپاسگزارم، متشکرم
خدا رو شکر بخاطر اینکه همیشه خدا سریع الجوابه، بخاطر اینکه همیشه و در هر حالی هدایتگرمونه
امیدوارم که از الان به بعد خیلی محکم تر و با ایمان تر حرکت کنیم
سلام استاد عزیزم.
سلام به خانواده صمیمی.
همینو بگم که دمت گرم استاد خیلی خیلی خیل عالی بود. مرسی که هستی . مرسی انقدر خوب و عالی به اینجا رسیدی مرسی که اینهمه اختلاف بین امروز و سالهای گذشتهات ایجاد کردی.
مرسی به خاطر اینکه انگیزه هستی برای من وامثال من.
مرسی به خاطر اینهمه درک خدا،اینهمه درک قانون.
مرسی به خاطرت وجودت.
خداروشکر خداروشکر خداروشکر که تورو برای من و امثال من فرستاد.
خداروشکر که تورو دیدم و پیدات کردم.
خداروشکر که انقدر قشنگ خدارو به همه چیز تبدیل کردی توی زندگیت.
خداروشکر که انقدر عالی خدارو تبدیل کردی به سلامتی به ثروت به ارتباطات عالی به انگیزه به امید به ایمان به ایمان به ایمان.
ازت ممنونم استاد عزیزبه خار این تلنگری که به ما زدی . خیلی به جا وخوب بود. من که خودن واقعا بهش نیاز داشتم. به اندازه یه فایل توحید عملی شایدم بیشتر روی من تاثیر داشت.
خیلی ازت ممنونم استاد که برای ما وقت میذاری بدون هیچ چشم داشتی این فایلای رایگان رو آماده میکنی.
خدایاشکرت. خدایاشکرت خدایا شکرت.
نمیدونم چی بگم،شایدبه جرات باید بگم هیچ فایلی انقدر روی من تاثیر نداشت که باعث حرکتم بشه. یه تلنگر عجیب ،یه حس قشنگ از امید یه تکون دادنه خدا برای به خود اومدن.
واقعا که هرکسی لیاقت بی ام دبلیو سری ۷ رو نداره.
واقعا که هرکسی لیاقت این زندگی و این ثروت رو نداره…..
خدایا سپاسگذارتم.
به نام خداوند زیبایها
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان وخانواده صمیمی عباس منش که چقدر زیباست اسمی که برای این سایت انتخاب شده وقتی که آدم میاد تو سایت و میخاد کامنت بزاره چقدر احساس آرامشی بهش دست میده امروز فایل استاد عزیزم رو گوش دادم و کلی لذت بردم نکته های مهمی استاد بازگویی کردن حالم خیلی عالی شد من اولین دوره ای که تهیه کردم دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی بود که با خواهرو برادر عزیزم تهیه کردیم من روزهای خیلی خوبی رو توی این دوره گذروندم نتایجی از این دوره گرفتم تغییر مالی هنوز نکردم ولی تغییر اینه که من توی خودم احساس میکنم ترمزهای مالیمو برداشتم و باورهای مناسب براش ایجاد کردم و مطمئن هستم که نتیجه میگیرم و خدا روشکر مکانی که برای راهاندازی کارم دنبالش بودم و پیدا کردمو قرار دادشو به لطف خدا نوشتم تا ان شا الله شروع بکار کنم وقتی مقدمه فایل 12قدم روی سایت قرار گرفت گوش کردم و کلی حال کردم ولی با خودم گفتم من که مبلغ خریدشو ندارم که بخرم و یه سری نجواهای شیطانی اومد تو ذهنم که مهدی دوره کشف برا تو چکار کرده که این دوره میخاد انجام بده و چه چیزه مثبتی توی زندگیت ازش دیدی نشستم با خودم فکر کردم دیدم من دیگه اون مهدی نگران و استرسی و بعضی وقتها پرخاشگر نیستم حتی به خدا هم غر میزدم که این چه زندگییه که برا من ساختی وقتی با خودم فکر کردم و به یاد حرفهای استاد افتادم که خداوند میخواهدکه ما پیشرفت کنیم و همه چیز رو برای ما آماده کرده ومن خالق زندگیم هستم و به قول استاد که چقدر این جملش زیبا بود که خدایی که خدای محمد هست خدای من هم هست بخدا اشک تو چشام جاری شد و ایمان و توکلم به خدا بیشتر شد و دیدم چقدر نسبت به سه ماهه پیش امیدم به زندگی و آینده بهتر شده و دیگه اون نگرانی ها چقدر کمتر شده روابطم با خانواده بهتر شده توقعم از دیگران کمتر شده و از همه مهمتر رابطم با خدا و قرآن بهتر شده و هر چقدر باورمو در مورد خدا بهتر کنم که تنها منبع ثروت سلامتی اونو نتایج بهتری میگیرم پس اینا همش نشونس تا اینکه فایل م 12قدم روی سایت قرار گرفت بازم سر مبلغش وقتی با خواهرم صحبت کردیم گفت ما توان خریدشو نداریم تا اینکه با برادر عزیزم صحبت کردیم برادرم حرف خیلی قشنگی زد و گفت ما احتیاج به هادی داریم که مارو راهنمایی کنه واقعا دیدم که حرف برادرم درسته و ما باید مدام روی خودمون و باورهامون کار کنیم و چه کسی بهتر از استاد عزیز و دوست داشتنی که از خدا بهترینها رو براش آرزومندم به لطف خدا خواهرو برادرم جلسه اول رو خریداری کردن و قرار شده من هم بهای اونو بهشون بپردازم چون واقعا اگه بهاشو بپردازم قدرشو بهتر میدونم ولی بازهم هدیه ای بود از سمت خدا جلسه اول رو گوش کردم تمریناشو نوشتم و به امید خدا مطمئن هستم به همه آرزوهام دست پیدا میکنم تصاویری که استاد از خونشون گذاشته بود انرژی بهم دادمخصوصا اونجایی که لباسای استاد رو دیدم چون من عاشق تنوع لباسم و بازم باور فراوانی رو آدم تو تصاویر زیبایی که خانم شایسته عزیز زحمت میکشن برای ما تهیه میکنن انگیزه زیادی بهم داد خدارو سپاسگزارم بابت این همه آگاهی
پیغام خدا
آرزوی شما در صف اجابت قرار گرفت
دیگه نوبت شماست
امضاء خدا
سلام استاد
این فایل رو صبح دیدم ولی چون بلافاصله بعد دیدنش رفتم سراغ دفتر قشنگی که برای ۱۲ قدم گرفته بودم و تعهدم رو نوشتم و شروع کردن به پاسخ دادن به سوالات چک اپ های فرکانسی، که دو روز بود فایل رو تهیه کرده بودم اما هنوز تمرین رو انجام نداده بودم، الان یادم اومد که براتون بنویسم، پریروز بعد مدت هااا یه تضاد نسبتا سنگین برام پیش اومد و با وجود اینکه خیلی سعی میکردم نجواهارو کنترل کنم نمیتونستم حسم رو خوب نگه دارم ، هی سعی میکردم با یاداوری قانون به خودم و به ذهن منطقیم بقبولونم که هر کسی مسئول زندگی خودشه، زندگیشو با فرکانسای خودش خلق میکنه، با ناراحت بودن و حال بد فقط اتفاقات بد رو به زندگیم دعوت میکنم، سعی میکردم کارای مورد علاقم یا کارایی که به تمرکز نیاز داره انجام بدم تا به اون موضوع فکر نکنم یا بخوابم ولی فقط حسم مقطعی خوب میشد و دوباره اون فکرای نگران کننده و نجواها شروع میشد، گریم گرفته بود، گریه میکردم و با خدای خودم حرف میزدم و تنها جمله ایی خیلی تکرارش میکردم این بود: خدایا من به تو ایمان دارم، حتی الان هم که دارم مینویسم چشمام پر اشک شده، مثل یه بچه گریه میکردم و میگفتم میدونم هر اتفاقی بیفته به نفع منه و من به هر خیری از جانب تو فقیرم… یادمه آخرش گفتم باهام حرف بزن خدایا واضح حرف بزن، که خب خدارو شکر هم شب زود خوابم برد و ارسال فرکانسام قطع شد و صبح که بیدار شدم و شکرگزاریم رو تو گوشیم نوشتم تلگرام رو باز کردم دیدم یه فایل جدید گذاشتین “ایمانی که عمل نیاره حرف مفته” و چقدر واضح و روشن جوابم رو داد، اگه ایمان داری پس به قانونی که میدونی عمل کن… و با دیدن فایل انگار یه جون دوباره و یه انرژی تازه گرفتم
امروز همش هندزفری تو گوشمه و شروع کردم به دوره محصولات و باید جلسه دومی که از ۱۲ قدم رو گذاشتین هم ببینم
چقدر آگاهی هایی که از زبون شما میشنوم و یادآوری میشه آرامشبخشِ، واقعا به خاطر این حد از تاثیرگزاری تحسینتون میکنم استاد و همیشه براتون بهترین هارو آرزو میکنم.
چقدر این فایل «ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است» و «توحید عملی قسمت ششم» را دوست دارم، هر چه گوش میکنم سیر نمی شوم. راستش این فایل ها مرا یاد زمان هایی می آورد که توانستم تا حدی با ایمان حرکت کنم.
من هم کودکی خوبی را تجربه نکردم. دعوا، تحقیر، توهین، قهر، طرد و تنبیه از سوی خانواده ام شاید تلخ ترین بخش زندگیم باشد زمانی که هر بچه ای تکیه گاهش خانواده است من سعی می کردم به خدایی تکیه و توکل کنم که شناخته بودمش.
در مقطع راهنمایی به مدرسه ای می رفتم که 20 دانش آموز آن بنا به دلیلی هر سال را سه بار گذرانده بودند و لذا از نظر سنی 7 تا ۸ سال از بقیه بزرگتر بودند، اهل درس و مشق نبودند و مدرسه خلوتگاه و جولانگاه آنان بود. مدیران مدرسه هم جانب احتیاط داشتند زیرا چند بار این افراد ماشین برخی معلمان را ناچور داغون کرده بودند و حتی مزاحمت هایی هم برای خانواده آنان ایجاد کرده بودند.
یادم هست سر بعضی کلاس ها تو چشم معلم نگاه می کردند و با صدای بلند فحش می دادند و معلم ها خود را به نشنیدن می زدند. صبح سرد زمستان اگر زودتر به مدرسه می رسیدیم جرات این که به کلاس برویم نداشتیم چون همان بچه ها درب کلاس ها را بسته بودند و داخل کلاس، صدایشان بلند بود.
من از بین 400 دانش آموز مدرسه هرگز زیر بار آنان نرفتم و کم کم در مقابلشان ایستادم. با این که ورزشکار نبودم و مهارت خاصی هم نداشتم اما در دلم نیرویی بود که به من جرات می داد که مقابلشان بایستم. با چند تایی از آنها درگیری بدنی و با برخی از آنها درگیری لفظی پیدا کرده بودم. با این حال طرفین سعی می کردیم یکدیگر را تحمل کنیم اما از مقطع سوم راهنمایی درگیری ها شدیدتر شد. صدای تهدید آنها هم بیشتر شده بود. بارها به گوشم رسانده بودند که بعد از امتحانات ثلث سوم که به صورت سراسری و متمرکز در مدرسه ای دیگر برگزار می شد به حسابم خواهند رسید. روز موعود آنان فرا رسیده بود. یکی از آن بچه ها که در حکم سرگروه نقش ایفا می کرد در همان سالن من بود. من غالبا تا پایان وقت امتحان در جلسه بودم و برنامه این بود که این سرگروه همزمان با من برگه اش را تحویل دهد و به همراه دوستان دیگر که زودتر جلسه را ترک کرده بودند و کنار در خروجی ایستاده بودند حالی به من بدهند.
من واقعا در آن زمان توکل و امیدم به خدا بود، به خانواده ام چیزی نگفته بودم، اصلا آنها برایم غریبه بودند، هیچ وقت کلامی جز فحش و دری وری بین ما جابجا نمی شد.
قبل از اتمام وقت آزمون، بلند شدم و دیدم سرگروه بلند شد، برگه ام را تحویل دادم و عادی رفتم. اما وقتی سرگروه خواست برگه اش را تحویل بدهد یکی از مراقبین شروع به حال و احوال پرسی با او می کند.
کنار در خروجی چند نفری منتظر من بودند اما حرکتی نشان ندادند و منتظر فرمانده بودند. من خیلی عادی از کنارشان گذشتم و مسافتی را طی کردم تا به خیابان اصلی رسیدم و بعد رفتم بدون این که هیچ اتفاقی بیفتد. خداوند با معطل کردن یک نفر به صورت عادی این چنین نقشه جماعتی را بی اثر کرد. چند سال بعد یکی از آنها را اتفاقی دیدم اولین جمله ای که گفت این بود خیلی شانس آوردی.
از این دست حوادث در زندگیم بسیار است اما با این وجود به کرات شیطان با نجواهایش مرا به مسیر دیگری برده و گرفتار کرده است. ما انسانیم و فراموشکار و اگر با توجه و حضور روی خودمان کار نکنیم به راحتی مثل غالب جامعه گرفتار قدرت هایی می شویم، اسیر بتهایی می شویم که فکر می کنیم میتوانند برایمان کاری کنند در حالی که نمی توانند.
به نام خدای زیبا
آقای حقیقی عزیز چه نتایج آموزنده ای از عمل به ایمانی که در درونمان هست .این ها تلنگر هابی هست که ما را دوباره به خود می آورد .
این روزها تلنگر زیاد میزنم به خودم چون همین تلنکرها برایم شده همان قطر های آبی که در جایی جمع میشود و دریایی را پدیدار میکند .
در پناه خدای عزوجل آرزوی بهترین ها را دارم .??
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین و تمام ثروت ها از آن اوست
درود و سلام بر پیامبر زمانه درود و سلام بر مریم بانوی شایسته و دورد و سلام بر من بنده ی صالح خداوند و درود و سلام بر هم پاره های عشقم
عنوان فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
این فایل سال های پیش برای من چنان قیامتی در ذهنم ایجاد کرد.وقتی تصور میکردم پیش خودم یه ارتباط خاصی با خدا دارم و خدا هوامو خیلی متفاوت از دیگران داره و درکم هنوز خیلیی کمتر از الان بود نه که الان زیاااده امااا اون تصور و فکر باعث میشد من قدم بردارم قدم بردارم و بگم نه من بهت ایمان دارم خدااا ببیییین عمل کردم
حالااا اون زمان به حد درک خودم و بر حسب شرایطم کوچیک کوچیک دریافت میکردم و دایم میگفتم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است پس نشون بده ایمان داری
نمیدووونم در واقع دارم برای خودم مینویسم نمیدونم به سایت انتقالش بدم یا نه اما برای یادآوری خودم مینویسم شاید گذاشتمش روی سایت اگه رب العالمین امر کنه و من گردنم از مو باریک تر میگم چشم میذارمش
وقتی اولای مسیر هستیم وقتی کلی چیزا هست که نمیخوایمشون و آرزوهای دیگه داریم وقتی که حتی خواستن یه سری آرزوها رو در حد خودمون نمیدونیم وقتی که یکی مثل استاد عباسمنش رو میدیدم و حرفاش رو میشنیدم دیگه نخواستن برام رنگ میباخت
میگفتم پس منم میخوام اما همون خواسته هامم کم کم رشد کرد
من که هنوز بخاطر باورهای کمبودم خواسته هامم بزرگ نبود
به همین علت وقتی که فکر میکنم که چی شد ادامه دادم میتونم بگم که وسط اون ناخواسته ها و گاها یه سری چیزایی که حتی میشد به چشم نعمت های عظیم زندگیم ازشون یاد کرد که دیگه به چشمم نمیومدن به علت ناسپاسیم اینجوری شد که در ابتدا خیلی چیزا و خیلی نعمت هام به چشمم اومد و انگار من بینا شدم
بعد یه سری قدما کم کم در حد توان خودم بهم گفته میشد
یادم هست وسط روابط درب و داغون بودم
یعنی هم دوستان هم حتی با خانوادم هم حتی رابطه با جنس مخالف
اون موقع ها یعنی یه زمانی که حتی پیگیر تغییر شرایطم بودم حالا بخاطر شرایط زندگی و سنی تو فکر درس خوندن بودم و به کتاب خوندن علاقه داشتم و پر از توانایی بودم و هستم با اقدام کردن هایی در موردشون به زعم خودم برای رشدم یه کارایی میکردم
حالا کلاس زبان رفتن بود باشگاه رفتن بود کلاس گیتار رفتن بود دانشگاه در رشته مورد علاقم رفتن بود
یادمه چون داشتم فوق روانشناسیم میخوندم دیگه خدارم بنده نبودم
اما وسط این سر شلوغیا که برای خودم درست کرده بودم حالم خوب نبود
خوب در ابتدا یادمه یه کم بیناتر شدم به اطرافم یکم نعمت هامو دیدم یکم سپاسگزارتر شدم
از اولین اقدامات عملیم این بود که به کوچیکترین ایده ها عمل میکردم
مثلا چی؟
مثلا ما یه همسایه داشتیم اینها سه تا دختر داشتن و مادرشون از دنیا رفته بود و انگار من تو یه مسابقه ی بی پایان از اثبات خاک بر سرتر بودن با این ها بودم و نشون دادن اینکه من دارم با توجه به اینها یه کارایی برای زندگیم میکنم
یادمه هنوووز بحثی یا صحبتی با والدینم برام پیش نیووووومده بود من شال و کلاه پوشیده خونه اینا بودم که بگم دوستان عزیز من یه مقام دیگه در بدبختی بدست آوردم اینم سندش اینم سند مظلومیت من
از گفتگوهای ذهنیم که بماند دیگه
انصافا بخاطر اینکه شاید بذارمش توی سایت این متن رو و اینکه نمیخوام تمرکزم بره روی ناخواسته ها و بهشون انرژی بدم دیگه نمیگمشون
اما به معنای واقعی کلمه من با توجه به قانونی که ناخواسته نمیدونستم یعنی صادقانه بخوام فکر کنم میدوونستم اما تو مسیر شنیدن مجددش نبودم که توجهم رو بذارم روش شرایطی رو خودم برای خودم رقم زده بودم که اصلا همه اذعان میکردن که خوش بحال ما که جای این شخص نیستیم
شاید فکر کنم که خیلیا از من وضعیتشون بی ریخت تر بود اما واقعا شرایط در اون زمان و اون سن یه چیزی فراتر از سخت برای یه دختر بود که من داشتم تجربش میکردم
در واقع خیلی از مسایلم جوری بود که حتی نزدیک ترین کسام نمیدونستن یعنی بهشون نمیگفتم
والااا به اینکه چرا اصن میخوام زنده باشم شک میکردن
البته که بخاطر اون اتفاقات سپاسگزارم چون اون زمان من داشتم به صورت جهشی کلی چیز یاد میگرفتم
رسما وسط رینگ بودم
اما واقعا بخوام فکر کنم درست یادم نمیاد که چطور شد من پذیرا شدم
فک کنم واااقعا از ته قلبم دیگه تسلیم شده بودم
حالا وقتی میشنیدم برای منی که معتاد ناله کردن شده بودم معتاد حرافی در مورد مسایل و آب و تاب دادنشون شده بودم
اولین قدمم حذف تلویزیون و شبکه های اجتماعی بود
یعنی فیلترشون کردم کم ترشون کردم
چون اون موقع ها تلگرام رو هنوز داشتم که از همون طریق با استاد آشنا شدم
بعد گفتگوهای ذهنیییم شدیدا بووود
دومین کاری کردم اون مسابقه که کی از همه خاک بر سر تر هست رو ازش اومدم بیرون
دیگه نرفتم خونه همسایمون هرچقدم میگفتن من بهونه میاوردم یا مدریت شده میرفتم
گفتم بذار این کاپ قهرمانی به کس دیگه ای برسه من میخوام کاپای دیگه رو بدست بیارم
یه گفتگوی ذهنی هم دارم که پاشنه ی آشیل من هست اونم بی عزت نفسیم بود که باعث میشد بخوام برای اثبات خودم به دیگران بخوام شرایط وحشتناک تری رو داشته باشم که زمانی که ازش میام بیرون بگم من ایییییینم خیلییی خفنم
خوب به راحتیم رقمشون میزدم و تجربشون میکردم
بعد که روابطم رو فیلتر کردم گفتم خوب دیگه لطفا وقتی به خودت میای میبینی داری با خودت حرف میزنی و اثبات میکنی که بیچاره ای رو تموم کن حداقل اینارو نگو
یعنی تو ذهنم کنفرانس بود اما دیگه حتی اجازه بیانشون رو به خودم نمیدادم
بعد رسیدم به اونجا که گفتم حالا به اینایی که میگم فکر کن
خوب شاید سوال باشه چطور ادامه دادم
خوب از همون ابتدا یکم حالم بهتر میشد دیگه
با هر قدم یکم بهتر یکم بهتر
وسط اون جهنم این یک کم بهتر شدنا مثل یه آب گوارا بود اصلا مثل یک لیموناد موقت بود
خوب دوست داشتم بیشتر تجربش کنم
یعنی میگم سریع پاسخ عمل ها میاد
دقیقا منممم یاد گرفته بودم بازیو
حالا دنبال اتفاقای خوب میگشتم
جدای از به یاد آوردن نعمت هام خواسته های جدیدم داشتن شکل میگرفتن
مثلا یادمه یک فایلی از استاد میشنیدم گفت به محضی یکم تغییر کنی اتفاقات تغییر میکنه برات
خوب من پشت چراغ قرمز بودم
استاد یجا گفت چراغ قرمزا برات سبز میشه
چراغ راهنما جلوم قرمز بود داشتم بهش نزدیک میشدم
گفتم ای بابا استاد قربونت برم یه چی دیگه میگفتی همین الااان من تو ذوقم نخوره حالا
چراغ قرمزه سبز شد
رسما حکم عصای حضرت موسی رو داشت برام
انقد ذووق میکردم و میدیدم بابا داره جواااب میدههه هاااا و تا خود شب هی چراغ قرمزای سبز شده تو ذهنم روشن میشدن
زبون صحبت کردن خدا رو فهمیدم
زندگیم از سیاه سفید رنگی رنگی شد
رابطم با خانوادم روز به روز بهتر و بهتر میشد
اصلا اون اشتیاقه باعث میشد که برم به سمت خلق روابط بهتر
به سمت اقدامات عملی
به سمت اینکه آره من ایمان دارم پس عمل میکنم حالا خدایا اگه راست میگی پاسخ بده و اونم میدااااد
حالا من قدیم کجا و این شرایط فعلی کجا
این شرایطم کجا و اون شرایط کجا
حالا جوری شده که تو سفر اخیرم دوستان یا حتی اقوامی که رفتم ایران و دیدمشون یا مستقیما یا در لفافه میگفتن که زندگیم رو مدیون اومدن همسرم تو زندگیم میدونن
در حالیکه همسرم زندگیشو مدیون خدایی میدونه که من رو به زندگیش آورده
دوستان فک میکنن من همسرم شانس زندگیم شده
اما من نگفتم بهشون که بابا من جوری رفتار و عمل کردم و ایمانم رو نشون دادم که تمام شانس های زندگیم رو خودم خلق کردم
پس توام میتونی
در واقع صادقانه بخوام بگم خیلی به خودم افتخار میکنم
زندگی رو خلق کردم که دیگران از بی ایمانیشون ازینکه قدرت رو به غیر میدن انقدر رویاییه که فکر میکنن انقدر دست نیافتنی هست که شانسی رخ داده
هنوووز نمیدونن که چه شانسای دیگه ای قراره به ستم بیااااد :)))))
الان به لطف خدااا به لطف هدایت هاش به لطف نعمت ها و فرصت هایی که بهم بخشیده به لطف این رزاق بودنش در آگاهی ها و نعمت هاش من زندگی رو تجربه میکنم که فرتر از رویاهامه
من میدونم که فقط ایمانم رو نشون دادم قدم به قدم و سعی کردم حالمو در حد توانم خوب کنم و خدا هیچ بنده ایش رو بیشتر از وسعش تکلیف نمیدههه
رسیدم به اینجا
جالبه تو سفر اخیرم به ایران سالنامه ای که تو اطاقم بود رو همراهم آوردم اینجا
خدای من گواهه مو به تنم سیخ شده بود وقتی نوشته هامو میخوندم
تعهدهام به خودم داخلش بود
واضح کردن رابطه ای که میخوام و دونه دونه نوشتن موردهایی که میخوام و اون زمان مثل یک رویا بود برام داخلش نوشته بودم
خواستم به قبول شدنم در مقطع دکتری روانشناسی به شهر بندرعباس درش بود بخاطر یه سری خواسته های دیگه که ماهیتشون هیچ ربطی به اون درخواستم نداشت
اینا فقط برای حدود سه سال پیشه که نوشته بودمشون
وااای به خدا مو به تنم سیخ میشه یادم میاد و من به تمااام خواسته هام و فراتر از اونهااا به فاصله یک سال بعدش رسییییدم به ماهیتشووون رسیدم
خیلی فراتر از خواسته های خودم
نمیخوام بگم الان خیلی با ایمانم
نه این ایمان این موحد بودن یک بازه هست
به میزانی که باور کنیم اعتماد کنیم به اون یک نزدیکتر میشیم و ازون صفر دورترررر و دوووورتر
به همون میزانم از تجربه ی اتفاقات ناگوار دورتر میشیم و در مدارشون قرار نمیگیریم
من همونیم که شده بودم سلطان جا پارک پیدا کردن های نامنظم در شلوغ ترین نقاط
آره یادم بیاااد که چه ذووووقی براشون میکردم و سر همین سه ساعت با خدا حرف میزدم میخندیدم و وقتایی با دوستی بیرون بودم میگفت بیا اینجا پارک کنیم من میگفتم تو کنار دسته سلطان هدایت شدن به نزدیک ترین جا پارک ها نشستیییی
اصلا خودم باورم شده بود دیگه
اگه باورم نشده بود مگه میشد که بزنم دنده برم جلوتر؟
من میخوام الان به خووودم بگم به نگین الان
بدووون که الان کجایی و بدون که کجا بودی و تنها به این دلیل که بیشتر سپاسگزار باشی نه برای قدردانی از پروردگار
مگه پروردگار به سپاسگزاریه من احتیاج داره
برای حااال خووب خودم
هم من میدونم هم رب العالمین میدونه که من هرچی که دارم تجربه میکنم رو از لطف و عشق و محبت خالصش میدونم
اصلا منی وجوود نداشته و همه چیز بودهههه
خدا منو لایق دونسته بر من منت گذاشته که فرصت تجربشون رو بهم داده این فرصت زیستن این فرصت بهرمه مندی ازین خان بی حساب نعمتش
برای اینکه ستینگ اصلی رو فراموش نکنم فرمول رو از خاطر نبرم
همون خدایی که جا پارک پیدا میکرد برام همون خدا منو به روابط الهی تر هدایت کرد
به داشتن شغل هایی هدایت کرد
به سفرهای ناب هدایت کرد
به داشتن خلوت ها و ساعت ها و روزهای تنهایی خودمو خودش در اوج ثروت و نعمت هدایت کرد
به مهمونی های حال خوب کن هدایت کرد
به یه عزت نفس نورانی هدایت کرد
به یه جسارت و شجاع بودن الهی هدایت کرد
به عزت و احترام و اعتبار هدایتم کرد
به دوست داشتن بیشتر خودم و پذیرفتن و شناخت بیشتر خودم هدایت کرد
به ثروت از قبل آماده شده هدایت کرد
به خونه ای توی بهشت هدایت کرد از قبل اومدن ما 7 ماه خالی بوده که من بیام توش و زندگی کنم و هر روز بشینم پشت پنجرش با خودش حرف بزنم لذت ببرم
به یه ازدواج زیبا و الهی به سبک خودم با یه آدمی که میخواستم هدایتم کرد
به دوستان موحدتر و ثروتمندتر هدایت کرد
به دیدن زیبایی های بیشتر هدایت کرد
مگه برای خدا خواسته های من کوچیک و بزرگ دارن
برای ذهن منه که کوچیک و بزرگ دارن
به میزانی که تو مسیر باشم ایمانم رو حفظ کنم اعتماد کنم ارزش خودم رو بدونم و به الهامات آرامش بخش و قدمای کوچیکی که بهم میگه عمل کنم بااازم میرم جلو بازم شادتر آرام تر خوشبختر و آگاه تر میشم
ستینگه تنظیم باشه روی مدل پیدا کردن جای پارک در نزدیکترین محل
خدایا من میدونم که هرچی تجربه میکنم بما قدمت ایدیهمه
من میدونم که تو از قبل خلقشون کردی و حالا من میخوام که تجربشون کنم و تو به سمتشون هدایتم میکنی
به آرامی بدون ذره ای عجله پر از حس رضایت و آرامش و شادی و ایمان
من عاشق این هر لحظه صحبت کردن باهاتم
الهیی دور عظمتت بگردم که توام لایقم قرار دادی و دوس داری این حرف زدنای نان استاپ منو با خودت و همیشه هدایتم میکنی که راحتتر بیشتر تجربش کنم
خدایا شکرت برای بودنم و فرصت داشتن حضورم تو این سایت الهی
خوب میدونی که من چقدر دیگه از هر چی دین و مذهب و کتب آسمانی بود فراری بودم
اما تو خوب میدونی که چطور هدایتم کنی به جایی که ناب ترین ها رو به خورد
جون و روحم بدی
حالا هم که انگار آمادم برای دوره 12 قدم
آره الان آمادم
منتظرم پس برام انجامش بدی
رب العالمین دور عظمتت بگردم که بدجور عاشقم کردی
جذابیتش به دو طرفه بودنشه
حتی قبل از خلقتمم عاشقم بودی
وااای تو ابرااام دورت بگردم
خدای من فرمانروای من یگانه هستی بخش من یاادم بده چطور ازت بیشتر بخوام و چطور به سمتشون قدم بردارم و چطووور باور کنم لایقم که بخوامشون و همییین طور دیگه خودت میدونی کهههه چطور خودمو اون گوهر وجودیمو بهتر بشناااسم
میگماااا خدا جونم
یادم رفت کهههه
آهااان منو به سمتی هدایت کن که همه فکر کنن من خیلی خیلیییی خووش شااانسم :))))))
البته که نظر دیگران برام مهم نیست
البته که امیدوارم خیلییییی بیشتر ازین در من قوی تر بشه و اگه باگی هست من رو به سمت رفعش هدایت کن
عاااشقتم یگانه معبووود من
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی این دومین دیدگاه من است که براتون مینویسم ، نزدیک به ۱۰ ماهه که به طور خیلی اتفاقی با شما آشنا شدم البته حال خوبی نداشتم ، من شرایط خوب و کار خوب و باورهای خوبی در مورد زندگی و ثروت و عشق و روابط داشتم و خیلی پر انرژی بودم ولی نمیدونم چی شد که باورهام آروم آروم شکست و باورهای منفی و غلط به سراغم اومد ترس و تردید از کارهایی که میکردم باعث شد متوقف بشم البته حالا که چند ماهه که دارم از آگاهی های شما استفاده میکنم میدونم که تمامش حاصل فرکانسها و باورهای خودم بوده و قرار گرفتن کنار دوستی که یه آدم منفی درست و حسابی بود یه گلام واقعی و من او رو به زندگیم دعوت کردم و بدون اینکه بفهمم اثرات منفی او من را دچار یاس و نامیدی کرد و روز به روز شرایطم بدتر شد تا جایی که شرکت و گارگاه رو بستم و بدنبال کار به هر کسی رو زدم ، اعتماد به نفس و عزت نفسم بکلی از بین رفت و شرایط روحی ام خیلی بد شد البته چیزی رو از دست ندادم و سرمایه ام رو هر جوری بود حفظ کردم ۲ سال این روزهای بیکاری و رو زدن به این و ان ادامه داشت تا اینکه برادرم یه فروشگاه باز کرد و من رو مدیر اون کرد اوایل بد نبود ولی حالم خوب نبود حسم بد بود و کلافه بودم احساس نامیدی میکردم تا اینکه از طرف دوستی فایل ایمان شما بدستم رسید نمیدونید چه اثری روی من داشت هر بار گوش میکردم گریه میکردم و صدها بار کوشش کردم و از این فایل زندگی من آروم آروم عوض شد البته باید بگم من ۱۵ سال پیش دنبال کتابهای موفقیت بودم و کتابهای آنتونی رابینز و مارک فیشر و خیلی های دیگه رو بارها میخوندم و نت برمیداشتم ولی درکش نمیکردم چیزی نمیفهمیدم و هنوز تعهدی که اونسال برای موفقیت به خودم دادم و چیزهایی رو که اونموقع میخواستم رو که توی برگه ای نوشته بودم هنوز توی کشوی میزم دارم و حالا میفهمم که باید سالها میگذشت تا تکاملم رو طی کنم و با شنیدن فایل ایمان شما دنیام عوض بشه و شما بشید همه چیز من ، بعد از اون فایل عضو سایت شدم و شروع کردم با شنیدن تعدادی فایل رایگان اینقدر خودم رو باور کردم که فروشگاه را با تمام زرق و برقش تعطیل کردم و با ایمانی که اول به خدا و بعد به شما داشتم کارم رو دوباره شروع کردم و شرکت رو افتتاح کردم و هر چه جلوتر رفتم شرایط بهتر شد و البته با آگاهی که از شما دریافت کردم به الهاماتی که نسبت به مدار و فرکانسی که توش بودم گوش کردم و عمل کردم ، قدم به قدم و تقریبا توی این چند ماه تمام فایلهای رایگان رو چندین بار گوش دادم و دوره عزت نفس ، جهان بینی توحیدی ، قانون آفرینش ، کتاب رویایی که رویا نیست ، چگونه فکر خدا را بخوانیم و همه فایلهای رایگان تون رو چندین و چند بار گوش دادم البته نکته جالبش اینه که همسرم هم با من همراه شد و با شدت روی خودش کار میکنه و لحظه ای از عمل به قانون کوتاه نمیاد و دختر ۱۲ ساله ام هم در معرض و هر چی میخواد میگه باید روش کار کنم و فرکانس رو درست بفرستم و چند بارهم سر کلاس برای خودش آگهی داده و برای بچه ها خونده و راجع به فرکانس صحبت کرده تمام اینها رو گفتم که بگم نتیجه عمل به ایمان زندگی منه وقتی فهمیدم که قانون خداوند اینه و کامل تر از این قانونی نیست ایمان آوردم و با جدیت روش کار کردم و بسیار عالی جواب گرفتم ، ایمانم رو به خداوند یکتا به تنها منبع قدرت قوی کردم و تمام نکات و آگاهی های شما رو بکار بستم و روزی ۲۴ ساعت فقط دارم روی قانون و گفته های شما کار میکنم حتی توی خواب وقتی کمی هوشیار میشم دارم تجزیه و تحلیل میکنم ، سپاسگذاری میکنم ، جمله تاکیدی میگم ، و خیلی چیزای دیگه و نتیجه این اعتماد و ایمان و عمل به ایمان ، زندگی سراسر عشق ، شادی ، لذت ، ایمان ، شور شوق و هزاران موهبتی است که در آن آرام میگیرم و بارها و بارها سپاسگذار خداوندی میشوم که شما را به من معرفی نمود تا رشد کنم و بر خود ببالیم که بهترین آفریده خداوند یکتا هستم .
صمیمانه واز ته قلبم دوستتان دارم و بزرگترین آرزویم دیدار شما در آمریکاست .
آرزوی بهترین ها را برایتان دارم که شما بهترین آفریده خداوندید .
به نام خدای فوق العاده مهربان
آقای محسن عزیز برادر ارجمند والهی م
خوشحالم که به مکتب توحید آمدید و دارین در این وادی مقدس عشق نفس میکشید .قدر دان خدایی باشیم که دستان همه ی ما را گرفته تا محکم فقط وفقط چشم به خودش بدوزیم که مالک وفرمانرواااااا فقط اوست .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی تان که سهم ما نیز این نوش داروی الهیست .
در پناهش در نگاهش ودر آغوشش غوطه ور باشید ????
اره طیبه جان کامنتت خیلی تاثیرگذاربود اینجا تواین سایت حرفهای خودخداست که استادمیکه استادشده واسمون زبون خداوند واقعا اگه اینجا فقط یه تقی به توقی باشیم وبقول استادفانتزی نگاه کنیم وهیچ نتیجه عملی نگیریم واقعا جایی دیگه هم نمیگیریم اینوبایقین میگم واقعا اینجا محشره موفق باشی دوست عزیز
الان فقط وقت عمل کردنه. استاد باز یه تلنگر محکم و به موقع به من با این فایل که قشنگ اشک منو دراورد زدین. نباید به این فکر کنم که ووچر هارو کی و چجوری با این دلار بخرم. میدنم الان باید فقط عمل کنم ، زبانم رو بخونم آماده که بشم ووچرا به راحتی تهیه میشن. نه تنها ووچرها کل این پروسه ی اپلای. بعد با ایمان به خدا مهاجرت میکنم و سفارت و ترامپ خودشون تو رسیدن به هدفم به من کمک میکنن.آفیسری که با من مصاحبه خواهد داشت دست تو خواهد بود و بسیار مهربان طوری که مهر من به دلش نشسته. همونطور که توی جهانبینی توحیدی گفتین و یادم دادین از خدا خواستم مهر منو به دل تک تک کسانی که میخوام بندازه تا کارم رو عالی انجام بدن و دوست داشته باشن به من کمک کنن.پس همه چیز جور میشه به وقتش، به راحتی ، با دستانی که تو برای من روی زمین قرار دادی. خدایا منو ببخش که عمل نکردم تنبلی کردم شرک ورزیدم. منو ببخش چون من خودمو بخشیدم، هرچی تا الان از دست دادمو بیخیال شدم باز و بیشتر از قبل میسازم با توکل به تو. خودت تمام قسمتهای سختش رو واسم انجام بده من واقعا زورم نمیرسه. کار خودته. خودت منو به هدفم برسون به راحتی و شیرینی. من فقط از تو میخوامو در حد توانم قدم بر میدارم و روشن کردن چراغ واسه قدم بعدی و هموار کردن این راه باتو. مرسی استاد مرسی واسه این ایمانی که داری و یاد میدی ماهم داشته باشیم مرسی که نمیذاری ناامیدی مارو بگیره . سپاس از خدای مهربون که دست قوی و محکم خودش رو واسه ما فرستاد و مارو باهاش آشنا کرد.
خدایاشکرت
با سلام
دوست من نمیدونم چرا اما با خوندن نظرتون دقیقا حس کردم که خودم الان تو هواپیما درجه 1 نشستم و دارم به سمت امریکا پرواز میکنم. حتی حضور خانواده توی فرودگاه رو حس کردم. و بعد حس رضایتی که داشت تو درونم میگفت حمید افرین، افرین که خودت زندگیتو ساختی و الان داری به سمت جنبه دیگری از زندگیت و تجربه کردن دنیای جدید تر حرکت می کنی
شاد باشید
با ارزوی موفقیت
سلام دوست عزیز
خیلی متشکر که وقت گذاشتین وکامنت من رو خوندین . خیلی خوشحالم که از خوندن این کامنت چنین حس زیبایی به شما دست داد. حسی که من با تمام وجود درکش میکنم چون رویای من هدف اصلی من مهاجرت به امریکاست. اغلب این صحنه رو با تجسم برای خودم تصویرسازی میکنم تا به امید خدا بهش برسم. براتون با تمام وجود آرزوی سلامتی خوشبختی ثروت و رسیدن به تمام رویاها به کمک خداوند و دستان پر لطفش رو طلب میکنم.
سلام خدمت استاد عزیزم و همه عزیزانی که با حضورشون و فعالیتاشون به پویا شدن این سایت کمک میکنن
در ابتدا خیییلی خیییلی خداروشکر که میکنم که با استاد عباسمنش آشنا شدم
یه مسئله ای رو میخواستم در پاسخ به دوستان عزیزم که گفته بودن قیمت دوره زیاده و نمیتونن تهیه کنن عرض کنم
همونطور که استاد فرمودن اگر ما باورامون درست بشه دیگه نگرانی مالی در خصوص قیمت دوره ها نخواهیم داشت من خودم از سایت ارزشمند استاد عباسمنش به دلیل نداشتن شرایط مالی مناسب فقط چند فصل از کتاب رویاهایی که رویا نیستن رو خریداری کرده بودم که از نظر مالی قیمتشون بسیار ناچیز بود و مابقی از فایلهای رایگان ایشون استفاده کردم و باید بگم فوق العاده این فایلهای رایگان باارزش هستن و واقعا به من کمک کردن که در عرض چند ماه درامد من چند برابر بشه و روزی که استاد فرمودن اولین قدم از فایل جدیدشون رو سایت گذاشتن بدون وقفه خریدمش و خداشاهده من تا چندماه قبلش توان خرید فایلهای دیگه رو نداشتم ولی الان شرایطم طوری هست که با اشتیاق فراوان و ایمان راسخ فایل جدیدرو تهیه کردم
پس اگر یقین داشته باشیم همه چیز تحت اختیارات ماهست و از باورها و فرکانسهای ما اثر میگیره میتونیم خیییلی راحت به اهدافمون برسیم همانطور که من رسیدم
با ارزوی موفقیت برای تک تک عزیزان همراه?
سلام خانم عزیزی امید وارم همیشه به پیشرفت خود ادامه دهید ممکن است بنویسید که چگونه روی خودتون کار کردید که تونستید محصولات را خریداری کنید ممنون میشم اگه توضیح بدهید
سلام دوست خوبم ممنون از لطف شما
جوابش خیلی ساده است من روی باورهام کار کردم از فایلهای رایگان استفاده کردم و واقعا در امد من در عرض چندماه ۶ برابر شد
با ایمان و یقین فایلهای رایگان استادو گوش کردم و از همون روزهای اول نتیجش اش رو دیدم
به نام خدای مهربان💝
ایمانی که عمل نیاورد،حرف مفت است!
بعضی از دوستان قانون رو درست درک نکردن یعنی من صدها فایل به صورت رایگان روی سایت قرار دادم هر کدوم از این فایلها رو اگه درست درکش کنید شرایط زندگیتون به طور کاملا محسوس تغییر میکنه اگه تغییر نکرده به این دلیله که اون فایل رو باور نکردین، اون حرفا رو باور نکردین، نگاه خیلی از دوستانی که نتایج خیلی بزرگی توی زندگیشون نمیگیرن اینه که این حرفها حرفهای فانتزیه، حرفهای خیلی قشنگیه، به صورت مسکن بهش نگاه میکنن، اون حرفها رو باور نمیکنن☹
اون دوستانی که توی مسیر با من ادامه دادن و نتایج بزرگ گرفتن و همیشه با ما هستن این حرفها رو باور کردن، نتیجه گرفتن، اگه از فایل های رایگان یا از دوره های مختلف که روی سایت هست استفاده کردی و تغییری در زندگیت رخ نداده حالا تغییر در تموم جنبه ها، سلامتی، روابط، ثروت تغییر محسوسی رخ نداده به این دلیله که این حرفارو باور نکردی، مثل یه روزنامه نگاه کردی بهشون، مثل یه آهنگ گوششون کردی، مثل یک فیلم نشستی پاش و نگاهش کردی😕
من یه تجربه از خودم بگم
من وقتی که برای اولین بار این نکته رو فهمیدم که افکار من داره اتفاقات منو رقم میزنه من دیگه تموم شد، من شروع کردم به تحول زندگی خودم، این نکته رو اگه درک کنید که من توی تمام دورهام دارم اینو فریاد میزنم، توی تمام فایل ها دارم اینو فریاد میزنم که افکار شما، فرکانس های شما، باورهای شما دارن اتفاقات رو رقم میزنن، حالا اگه میخوای اتفاقات رو اونجوری که میخوای رقم بزنی بیا روش کار کنیم، بیا روی افکارت کار کنیم، بیا روی باورهات کار کنیم، این کل کاریه که داره دوره های من و فایل های من انجام میده، وقتی افراد اینو باور نمیکنن و به عنوان یه چیزی که خیلی جالبه بشنویم و ببینیم عباس منش قشنگ صحبت میکنه انرژی میگیریم از حرف هاش
یه ۴روز حالمون خوب میشه نگاه میکنن اون نتیجه ای که باید توی زندگیشون اتفاق نمیفته☹⚘
من وقتی برای اولین بار این قضیه رو گرفتم گفتم بهتون من شروع کردم به تغییر زندگیم، گفتم اگه اینه من شروع میکنم به تغییر زندگیم، من شروع میکنم به داشتن آرزو، من شروع میکنم به داشتن خواسته، من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام من با یه بچه سه ماهه و سه ساله از بندرعباس در زمانی که توی شرکتی کار میکردم که به دلایلی که با گمرک به مشکل برخورده بودن بارها توی انبار بود و ما کاری نداشتیم به مدت دو سال، سه سال، من بدون اینکه کار خاصی انجام بدم حقوق دریافت میکردم، کل کارم این بود که ماهی یکبار برم سر بزنم به مخازن شرکت در کشتی سازی یعنی یکی دو سال آخر که اصلا اون اتفاق رو هم خودم خلق کردم قبلاً خیلی کار زیاد بود و من شرایط سختی داشتم، مشکلات و با تاکسی کار کردن، بعد اومدم زندگیم رو تغییر دادم رسیدم به یه جایی که اصلا این اتفاق افتاد که من بتونم قشنگ راحت روی باورهام کار کنم🥀⚜
شرایط منو در نظر بگیرید یه شرکتی داره به شما بیمه میده، بیمه تون رو پرداخت میکنه، شما بیمه هستید یه حقوق ماهیانه نه خیلی زیاد نه خیلی کم، یه حقوق متوسطی که دارید دریافت میکنید ولی عوضش کار خاصی هم ندارید، من اون موقع هایی که شرکت کار داشت حقوقم چند برابر میشد به خاطر اون مزایایی که داشت، ولی اون حقوق پایه اش هم حقوق مناسبی بود، میشد باهاش زندگی رو بگذرونی، یک ماشین تاکسی داری که میتونی باهاش این ور و اون ور بری، یه خونه ای هم اجاره کردیم ولی یه خونه خوب بود، یعنی اون دو سال آخر یه خونه درستی رو ما یه جایی داشتیم خونه نوساز نقلی محله خوب، یه بچه سه ساله و سه ماهه، من با این باور که خودم زندگیم رو خلق میکنم بلند شدم اومدم تهران تا زندگی خودم رو اونجوری که دوست دارم خلق کنم به شرکت هم گفتم میخوام استعفا بدم بیمه و حقوق و کاری که لازم نبود انجام بدیم و حقوق میگرفتیم هم گذاشتم کنار😊⚘
تاکسیم رو دادم به یه بنده خدایی که گفت پولش رو بعدا میدم و یادم رفته بود که باید پولش رو میداد سالهای سال بعداً فهمیدم که سند تاکسی پیش منه و این بنده خدا پولی نداد برای تاکسی که سندش رو بگیره اون ماشین رو هم که گذاشتم اونجا
کل وسایل خونه رو هم که هدیه دادم به یک فامیلمون که تازه ازدواج کرده بود و وسیلهای برای زندگیش نداشت کل وسایلی که ما توی اون ۷ ، ۸ سال جمع کرده بودیم فقط با یه ساک لباس با دوتا بچه اومدم تهران توی مسافرخونهها، گفتم اگه قانون اینه که من اتفاقات رو با ذهنم خلق میکنم من میخوام اینجوری برم، اینجوری پیشرفت کنم، اینجوری کار کنم و شروع کنم به حرکت من اینجوری نگاه داشتم به قانون، من این کارها رو کردم، من اینجوری نگاه کردم به خداوند که خداوند پاسخ میده به افکار من، خداوند پاسخ میده به احساس من
من هستم که دارم اتفاقات رو رقم میزنم🌺
به قول قرآن هر اتفاقی که میفته به ما قدمت ایدیهمِ، بما کانوا یعملونِ
من هستم که دارم این کارها رو انجام میدم اگه من هستم که من میام اتفاقات رو رقم میزنم برای خودم، اگه من جایگاهم الان اینجاهه اگه من توی بهترین ایالت، بهترین کشور دنیا تو بهترین نقاط دارم زندگی میکنم هرچی رو که میخوام توی زندگیم دارم من اینجوری عمل کردم، من اینجوری باور کردم قانون رو، من اینجوری کار کردم👌🥀
بعد اومدم صدها فایل به صورت رایگان گذاشتم روی سایت تو قسمت محبوب ترین دانلودها، اگه شما اون آگاهی هارو استفاده کرده باشید نتایجش باید اتفاق بیفته توی زندگی، من از همون روز اول که اینو باور کردم گفتم که شرایط شرکت ما یه جوری شد که برای من اتفاقات جوری رقم خورد که دو سال کار خاصی نداشتم و میتونستم قشنگ روی باورهام کار کنم، شرایطم فراهم شد، زمانم آزاد شد، رفتم دانشگاه شروع کردم به کار کردن
از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم کلی هزینه کردم برای تغییر باور هام
گفتم بهتون من توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند باز هم من بلند میشدم میرفتم همه اون پولی که میموند رو کتاب تهیه میکردم
توی کتابخونه من توی ایران الان یک کتابخونه هست پر کتاب، صدها کتاب من تهیه کردم تک تک این کتابها رو اینقدر من حواسم بهشون بود تموم این ها رو با چسب های پهن که اینقدر میخوندم که دستم عرق میکرد و این شیرازه کتاب ها از هم میپاشید بعد از یه مدتی من تموم اون ها رو چسب زدم که ضد آب بشه که بتونم بخونم👏🙃
یه کلاسی بود ان ال پی توی تهران توی مجلهای تبلیغش رو دیدم از بندرعباس با قطار ۲۴ ساعت راه بود تا تهران، ۲۴ ساعت راه رفت، ۲۴ ساعت راه برگشت، هفته ای یک جلسه کلاس بود من اومدم این کلاس رو فقط برای اینکه ببینیم ان ال پی چی هست که بعدش دیدم اون چیزی که من فکر میکردم نبود، ولی از اونجا بود که من با تهران آشنا شدم و با یک سری مسائل آشنا شدم، بعد یه در هایی برای من باز کرد
اون کلاسه به من چیزی یاد نداد اما رفتن از بندرعباس و برگشتن و توی تهران میدان ولیعصر که من یه تبلیغاتی دیدم اون یه در هایی برای من باز کرد💖🥀
من اینقدر مطمئن بودم که اتفاقات رو خودم رقم میزنم که من هیچی با خودم نیاوردم تهران همه چی رو گذاشتم اونجا گفتم اگه خلق کردنه خلق میکنم
من وقتی هم اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم من هرچی که توی آمریکا دارم خودم خلق کردم، من همه ملک هام ایرانه، اونی که ایران بوده من یک دونه اش رو که بگم من یک چیزیم رو فروختم برای اینکه بیام آمریکا من گفتم خلق میکنم خودم
اگه قانون اینه پس من انجامش میدم، از اونجایی هم که روی قانون مسلط تر شده بودم چون قانون عمل کردن بهش تکامل میخواد
ولی از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری
حالا جواب میخوای بزرگتر بشه باید بیشتر عمل کنی
مثل پیانو هست هرچقدر بیشتر تمرین میکنی بهتر میتونی کار کنی⚘🙃
مثل هر ورزش دیگه ای، مثل هر ساز دیگه ای، مثل نقاشی، مثل هر کار دیگه ای، وقتی روی قانون بیشتر کار میکنی مهارتت بیشتر میشه،
مهارت بیشتر یعنی چی؟؟
یعنی نتایج بزرگتر، به همین دلیل هم وقتی اومدم آمریکا چیزی با خودم نیاوردم، هیچی با خودم نیاوردم😊🍀
یعنی دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن
من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم، چون من قبلاً از بندرعباس به تهران این کارو کرده بودم، فکر کنید که چطور من دارم از قانون استفاده میکنم، از این قانونی که دارم فریادش میزنم که یه سایتی بین میلیون ها سایت دارم بدون هیچ تبلیغی، این حد از افراد میان توی سایت و از دوره های من استفاده میکنن، میان میخرن دوره های منو، فکر کنید به این حرف
توی زمانی که همه دارن تبلیغات میکنن، هر کسی یه چیزی داره میره توی بوق و کرنا میکنه، هزاران سایت تبلیغ میکنه، دوستانی که توی حوزه کاری ما هستن میلیون ها میلیون تومان فقط توی هفته تبلیغ میکنن، توی کانال های تلگرامی، صفحه های اینستاگرامی، سایتها، رادیو، تلویزیون😕🌼
چی میشه یه آدمی نه اصلن تبلیغاتی داره، نه اصلاً کار خاصی میکنه، نشسته و این حد از مخاطب عاشقانه میان از برنامه هاش استفاده میکنن، پول میدن میخرن محصولاتش رو، بدون اینکه یک ریال تبلیغ کنه، بدون اینکه یک ریال برای این کار اصلاً خودش رو به زحمت بندازه، اونم در حالی که همه تون میدونید که همه به خاطر یه لقمه نون چه جوری دارن میدوهن، اونایی که قانون رو بلد نیستن
اینا باید به شما یه سری چیزها رو یاد بده باید به شما یه سری چیزها رو بگه، یه تفاوتی هست، اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه🥳⚘
من کسی هستم که خودم دارم ثابت میکنم طرز فکرم رو، مگه من فقط دارم توی دنیا این کارو انجام میدم، چرا نتایج من اینقدر متفاوته؟ چرا افراد اینقدر عاشقانه میخوان دورهها رو تهیه کنن؟ چرا اینقدر بچه هایی که دوره های قبلی رو تهیه میکنن میان برای دورههای بعدی و قبل از اینکه یه دوره آماده بشه صدها بار از طرق مختلف درخواست میکنن که دوره جدید آماده بشه🥰🌹
نمیدونم نگاهتون چه جوریه؟ نمیدونم چطور دنیای اطرافتون رو میبینید؟
ولی این اتفاقات باید به شما بگه یه چیز متفاوتی داره اینجا گفته میشه، یه اتفاق متفاوتی از اطرافتون داره میفته، بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم🤗👏
مثل شرکت تسلا، گفت ما برنامهای برای تبلیغات نداریم، تنها شرکت خودروسازی جهانه، شاید تنها شرکت جهان باشه که بودجه تبلیغاتی نداره و مردم دارن براش تبلیغ میکن، برید توی یوتیوب ببینید فقط میلیونها ویدیو ملت رفتن محصولش رو خریدن ویدیو آماده کردن گفتن این محصول چه ویژگی های خوبی داره که اگه خود این شرکت میخواست میلیونها دلار هزینه کنه تیم های طراحی تبلیغات پول بده نمیتونست یه همچین تاثیری بذاره، یه همچین کیفیت تبلیغاتی درست کنه که مردم دارن براش انجام میدن، خودش گفت ما به جای اینکه تبلیغات کنیم ،اون بودجه تبلیغات رو میزاریم برای تحقیق و توسعه و اونجا کارو با کیفیت انجام میدیم، کیفیت که خوب باشه مردم دنبال ما هستن🌷💝
که میشه توی یک هفته به عنوان اولین شرکت تولید خودرو در دنیا ۴۰۰ هزار نفر پیش خرید میکنن خودرو هاشون رو، ما در تاریخ نداریم یه همچین رقم پیش خرید خودرویی.
خودرویی که میخواد یکی دو سال بعد به دستشون برسه پولش رو پرداخت میکنن، یا حداقل پیش پرداختش رو بدن
اینا در واقع اون تفاوت هاست توی باورها که نتایج متفاوت رو داره ایجاد میکنه، این یک قسمتشه، بحث فقط بحث مالی نیست، من در مورد سلامتیم صحبت میکنم، من در مورد روابطم صحبت میکنم، من در مورد معنویتم صحبت میکنم🤗⚘
حالا خیلی از دوستان کل موفقیت ها رو فقط پول، پول، پول، میدونن
پول هم هست، اما من پکیجشو میخواستم از خداوند، من همه رو با هم میخواستم، من اینجوری نگاهم به دنیا بوده، من اینجوری با این ایمان حرکت کردم، اگه تو از این فایل استفاده میکنی و تغییری اتفاق نمیفته توی زندگیت و نشونه هایی رو نمیبینی، به خاطر اینه که باورش نکردی، مثل یک روزنامه نگاهش کردی، من باور کردم
از کجا میفهمم که باور کردم؟؟
از این که بلند شدم با یه بچه سه ماهه و سه ساله با یک ساک، کل زندگیم رو گذاشتم اومدم، گفتم میخوام زندگیم رو اینجا خلق کنم، اگر جواب میده میخوام خلقش کنم
من از اینجا باور کردم، از اینکه این عمل رو انجام دادم معلوم شده که باور کردم و بعد این همه اتفاق افتاد و بعد این همه نتیجه گرفتم
بنابراین اگه داری روی برنامه ها و دوره ها کار میکنی نتایج باید اتفاق بیفته😊🥳🌺
قانونشه باید اتفاق بیفته، اگه نمیفته به خاطر اینه که شک داری، به همه چی شک داری، به خاطر اینه که هزارتا فایل دیگه هم داری نگاه میکنی
این که من میگم اونایی که توی دوره های من میان فقط دوره های منو استفاده کنن بزارن نتایج اگه اومد دیگه با قدرت بیشتری ادامه بدن به خاطر اینکه این شک ها بیاد
شما وقتی کتاب دیگه میخونی، وقتی موضوع دیگه ای میخونی، یکی میگه نه بابا موفقیت در تبلیغات و بازاریابیه، موفقیت در گذاشتن کراواته که بیایی با مردم اینجوری صحبت کنی، موفقیت در فلان رنگ بسته بندیه، موفقیت در فلانه
وقتی اونها رو میشنوی اینا رو میشنوی نمیدونی کدومشون درسته
من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند میفرماید به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توهه
تو که کاریش نمیتونی بکنی، وقتی من گفتم آقا اگه داستان اینه که من دارم خلق میکنم زندگیم رو، پس میشینم خلق میکنم زندگیم رو
کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بیسش همینه🥰⚜
من هیچ وقت ادعا نمیکنم توی دورهام من چیز جدیدی میخوام بگم، هیچ وقت من این ادعا رو نداشتم، ولی این ادعا رو میکنم که هر دورهای برای خودم کلی باورهای بهتر ایجاد میکنه، کلی مسیرو صاف تر میکنه، مثل همون بحث تمرین پیانو هست
هر دورهای داره دست های منو آماده تر میکنه🙂🥀
من از هر کدوم از فایل هام استفاده میکنم، خود من به عنوان مخاطب استفاده میکنم کلی باورهام قوی تر میشه، اینو من میدونم، اینو میتونم ادعا کنم، ولی اینکه بگیم یه چیز جدیده یه کشف متفاوته نه
همه دورهها بیسش یکیه، فقط اون بیس باید به شکل مختلف با طرق مختلف تکرار بشه، منم یه آدمی هستم که خدا فقط میدونه که دارم عمل میکنم به اونچه که میگم، نتیجه داره اینو ثابت میکنه🪴🌹
من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن
یعنی اصلاً نگاه من این نیست که بیام برای شما یه سری حرف های قشنگ بزنم خودم برم یه جور دیگه زندگی کنم بگم من به عنوان بیزینس دارم به این قضیه نگاه میکنم من با این آگاهیها زندگی میکنم، هر کسی که عباس منش رو باهاش یک ساعت بوده باشه میدونه که عباس منش این نحوه زندگیشه، این روش زندگیشه، نتایجش هم مشخص میکنه، در تمام ابعاد مشخص میکنه👏👏💝
بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن
ماشین مدل اس کلاس بنز مال همه نیست، لامبورگینی مال همه نیست، خونه های بالا شهر تهران مال همه نیست، توی دنیا یه سری افراد توی لول های مختلف هستن ولی هیچ کس قرار نیست که توی اون لولی که هست ثابت بمونه، همه میتونن بیان بالا، اما یه سری محصولات و یه سری خدمات برای یه سری افراد خاص هست که اومدن بالا دارن، ازش استفاده میکنن، همه میتونن بیان بالا هیچ محدودیتی نیست😊⚘
من گفتم بهتون توی کف خیابون زندگی میکردم، ۱۴، ۱۵ سالم بود از خونه فرار کرده بودم، یه آدم بدبخت بیچاره توی کف خیابون بودم، بعدش هم که کارگری میکردم توی کشتی سازی بندرعباس
کسی که پایینه قرار نیست پایین باشه که، همه میتونن بیان بالا، اما یه سری خدمات مالِ یه سری طبقات مختلفه، انتظار شما اینه که مثلاً قیمت پراید با بی ام وِ سری سون یکی باشه، هیچ وقت اینطور نیست
اون که توی شرایطش هست به راحتی میتونه بی ام و سری سون رو بخره، اون کسی که نیست میاد همون پرایدش رو میخره👌💖
اینکه شرایط شما الان چه جوریه این قرار نیست که ثابت باشه، همینی که الان هست باشه که، قراره شرایط شما تغییر کنه، اما چطور میتونه تغییر کنه؟
با تغییر باورهاتون
من بارها گفتم این صحبت های من برای همه نیست، به همین دلیل هم ما تبلیغی نداریم جایی
اونایی که توی مدار هستن خودشون ما رو پیدا میکنن، هیچ وقت من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن
🦋⚘اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن🦋⚘
من کل عشقم اینه که کامنت های شما رو بخونم که میگید این اتفاق رو برای خودم خلق کردم
چون من میدونم اون احساسی که گریه میکردم تو خیابون های بندرعباس و اتفاقات خلق میشد رو میفهممش، میدونمش و لذت میبرم از اینکه برای شما اتفاق میفته🥰🥀
اما اگه برای من اونجا این اتفاق افتاد توی بندرعباس و اون نتایج و معجزات رخ داد به خاطر اینه که من با تمام تعهد، با تمام باور، با تمام توکل، با تمام ایمان که حداقل اون موقع داشتم مسیر رو شروع کردم به ادامه دادن، هیچ وقت هم ناامید نشدم، هیچ وقت هم گریه و زاری نکردم، هیچ وقت هم نگفتم جواب نمیده، همیشه میگفتم این همه در مورد چیزهای مختلف جواب داده چون از همون لحظه ای که شما میایی این حرف هارو میشنوی و کمی باور میکنی از همون شب از همون ساعت بعد، از همون لحظه، موبایل تون یه زنگ میزنه یه خبر جدید خوب میگیرید، اتفاق جالبی میفته براتون، یه چیزی
که گم کرده بودید رو پیدا میکنید و یه عالمه اتفاق از همون لحظه رخ میده🙃🌼
من گفتم اگه اینا داره رخ میده یعنی که من دارم خلق میکنم، پس بیام بهتر درک کنم این قانون رو، بیام بیشتر استفاده کنم ازش، بیام بهتر ورودی هام رو کنترل کنم، بیام بهتر اطرافیان و دوستانم رو انتخاب کنم، بیام زمان بزارم انرژی بذارم روی کار کردن روی باورها😊⚘
یعنی این نگاه بوده، این کار بوده، چون نتیجه که از همون اول هست، اون نتایجی که شما به عنوان نشانه ها میبینید از همون اول هست، اتفاق میفته، به محضی که کار میکنی اتفاق میفته، اینکه بزرگتر بشه کار شماست، من اگه اینجا هستم این کارها رو انجام دادم، این باورها رو داشتم، این ایمان رو داشتم، انتظار منم، دورههای منم، محصولات منم، برای کسیه که همون ایمان شروع کار منو داشته باشه، اگه نداره اگه میخواد به عنوان یه چیز فانتزی نگاه کنه یه مدت حالش خوب بشه، مُسَکن باشه براش من نمیخوام باهاش کار کنم، مبلغ و هزینه های دوره های من برای کسیه که بتونه اون مبلغ رو پرداخت کنه🌻🪴
حالا توی این دوره ۱۲ قدم شما قدم اول رو میایی اگه قدم اول تاثیری داشت باید یه تاثیری نشون بده که بتونی از شرایط مالیش برای خرید قدم دوم استفاده کنی، اگه نداشت اصلاً قدم رو ادامه نده، منی که میام اول دوره ام میگم اونایی که میخواهید بدونید توی این دوره شرکت کنید یا نکنید ببینید نشانه ها چی به شما میگن؟ یعنی من میدونم که اونایی که آمادگی دارن نشانه ها رو دریافت میکنن، قانون اینه
چرا من این حرف رو میزنم؟
من که بلدم تبلیغ کنم از خودم، مگه من بلد نیستم، مگه من نمیتونم خوب خودم رو معرفی کنم، مگه من خودم رو عالی معرفی نمیکنم، مگه من آدم تاثیرگذاری نیستم، من که این کارو خیلی خوب میتونم انجام بدم، اما کار من این نیست که بیام با تشویق و ترغیب و با تکنیک های کلامی و روی ذهن شما رژه رفتن شما رو کاری کنم که برید محصول منو بخرید💝⚘
من کارم این نیست هیچ وقت این کارو نکردم، من گفتم خدایی که این اتفاقات رو داره رقم میزنه اون افرادی رو که باید بیان رو هدایت میکنه، خداوند این کارو انجام میده، خدایی که خدای محمد بوده خدای منم هست، اون کسی که حضرت علی و سلمان و ابوذر و غفار رو برای پیامبر آورد مگه پیامبر رفت داد و بیداد کرد، مگه رفت توی اینستاگرام تبلیغ کرد، مگه رفت توی رادیو تلویزیون مصاحبه کرد
نه کرور کرور جمعیت اومد سراغش ۱۴۰۰ سال پیش، اون این کارو انجام میده، برای منم انجام میده
کیا رو میاره؟؟
اونایی که باید بیان، وقتی که من خودم تقلا نکنم، زور نزنم، ندووام تو دام تبلیغ،
یه سری ها میگن که نه آدم باید تبلیغ کنه، یه جوری باید شناخته بشه
تو درست باش، تو مسیرت رو درست برو، جهان هدایت میکنه آدم ها رو، موقعیت ها رو، اتفاقات و شرایط رو برای شما🤗🥳
هزاران نفر آدم تبلیغ منو میکنن بدون اینکه من کاری انجام بدم، بدون اینکه من پولی پرداخت کنم، بدون اینکه من زحمتی بکشم، کی داره این ها رو مدیریت میکنه؟
خداوند داره مدیریت میکنه
چرا مدیریت میکنه؟
به خاطر اینکه من از قوانینش دارم استفاده میکنم، نه فقط در مورد کار، در مورد سلامتی هست، در مورد روابط و زندگی هست، به همین دلیل میگم اگه شما یه ذره فکر کنید اونایی که مخصوصاً توی بحث اینترنت مارکتینگ کار میکنن، بحث تبلیغات و بازاریابی کار میکنن یه ذره بیان نگاه کنن چرا این آدم داره نتیجه های متفاوت میگیره؟
هیچ تبلیغی هم نمیکنه، محصول نیومده هزاران نفر توی صف خرید هستن که محصول رو بخرن، چون یه جور دیگه دارم نگاه میکنم به اتفاقات، یه باور های دیگه ای دارم،
ننشستم این حرفا رو گوش کنم آی مرغ شد کیلویی فلان، آی گوشت شد فلان، آی ما بدبختیم، آی ترامپ اومد، آی فلانی شد، من ننشستم این ها رو گوش کنم که، من ننشستم بزارم این ها رو بکنم تو مغزم
من خودم آگاهیها رو انتخاب کردم، خودم ورودی ها رو انتخاب کردم، خودم فکرم رو کنترل کردم، خودم خلق کردم آنچه رو که میخواستم، من یه برگی توی باد نبودم
خب نتیجه اش هم اینه🌹😊
شما باشید توی زندگی من می بینید که انگار که خداوند کل کار و زندگیش رو ول کرده داره کارهای منو انجام میده
چرا داره این کارو انجام میده؟
تازه من اعتقاد دارم ایمانم یک از صد هم نیست، توکلم یک از صد هم نیست، تازه من خیلی هنوز ضعیفم، خیلی کار دارم، اما اون قدری قوی بودم که اینو باور کنم و این عملکردها رو داشته باشم و این نتایج رو داشته باشم
حالا هی دارم بیشتر روی خودم کار میکنم نتایج هم بزرگتر میشه
دلیل اینکه این تاثیرگذاری رو شما میبینید توی کلام من، به خدا بحث کلام نیست، بحث فرکانسِ
🌿💝 فرکانس از عمل به آگاهی ها میاد نه از یک سری حرف های قشنگ زدن💝🌿
هزاران نفر دارن حرف های قشنگ توی اینترنت میزنن چرا اونا شما رو نمیگیرن؟ چرا اونا با شما ارتباط برقرار نمیکنن یا شما با اونا ارتباط برقرار نمیکنید
برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟
این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی🙃🪴
شما برید توی بازار، برید توی صنف های مختلف، پارچه فروش ها، توی هر صنفی توی بازار، طلا فروش ها، ساعت فروشها، آهن فروش ها، برید توی بازار یه قدمی بزنید یه سری مغازه هست اصلا قلقله هست سرشون، مغازه های بغلی اونها اصلاً پرنده پر نمیزنه، اونجا سوزن بندازی زمین نمیخوره
اینقدر که جمعیت هست
خدا وکیلی برید توی بازار شهرتون هر شهری که هستید یه نگاهی بکنید به مغازه ها آخه جاشون که یکیه، جنسشون هم که یکیه، مردم هم که همون مردم هستن، شرایط اقتصادی هم که همون شرایط اقتصادیه، پس قضیه چیه که بعضی ها دارن این خان نعمت الهی رو اینجوری ازش استفاده میکنن؟؟ کرور کرور نعمت و ثروت وارد زندگیشون میشه
بقیه دارن همینجوری با حسرت و حسادت به اونایی که موفقن نگاه میکنن توی همون
بازار
چند وقت بعدش ورشکست میشن میرن سراغ یه کار دیگه، فکر میکنن کار ایراد داشت، فکر میکنن اون بازاره ایراد داشت، اون مغازه هه ایراد داشت، اون رقیبه نمیذاشت کار بکنن، این تفاوت ها باید به شما یه چیزهایی رو بگه، یه نوع نگاه دیگه ای هست به قول حضرت علی الرزق رزقان
یه رزقی هست که تو دنبالش میری
من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان
ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه دونه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق🥰🌿
من هیچ چیزی رو برای مخفی کردن نذاشتم من هیچ فوت کوزه گری رو نذاشتم، من آنچه رو که دریافت کردم و آنچه رو که عمل کردم بهش و آنچه رو که باهاش نتیجه گرفتم رو توی دورهها میام میگم، هر چقدر نتیجههای من بزرگتر میشه آگاهی من خالص تر میشه و من میام میگم
این دورهها تا ابد ادامه داره، تا هر وقت که من الهام بهم بشه و احساس کنم باید بیام، این کارو انجام میدم، عشق منه، زندگی منه🥰⚘
توی دوره ۱۲ قدم من گفتم این تکامل رو این جوری میتونیم رعایت کنیم که بچه هایی که از دوره اول میان و تمریناتشون رو انجام میدن که تعهدش رو هم همون جلسه اول دادیم که تمرینات شون رو انجام میدن، اینا ماه به ماه قشنگ بشینن و این قانون رو تمرین کنن، ما با هم کار کنیم، من از زاویه های مختلف با مثال های مختلف باهاشون صحبت میکنم با تمرین های مختلف و اینجوری هم نیست که اصلاً خودشون بفهمن یعنی همینجوری نعمت میاد تو زندگیشون و یه جایی به خودشون نگاه میکنن همه چی دارن تو زندگیشون🪴😊
یعنی وقتی شما تکامل رو رعایت میکنی و قدم به قدم میری، چون دردی نمیکشی، زجری نمیکشی، مثل کسی نیستی که بری از روز اول اینقدر وزنه بزنی که تا دوهفته نتونی از جات بلند بشی، اینقدر لایت و آروم اتفاقات برات میفته که دقیقاً نمیفهمی، بعد یه روز چشمات رو باز میکنی اون چکاپ فرکانسی قدم اول رو میخونی بعد مقایسه میکنی با قدم دوازده نگاه میکنی خدای من من همه چی توی زندگیم دارم و بعد ادامه پیدا میکنه تا کی؟؟
تا وقتی که افکارت رو کنترل میکنی🙃💝
زندگی شما هر روز داره جنریت میشه، داره
هر روز خلق میشه، اتفاقات شما داره هر روز خلق میشه، وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و جهتدهی میدی، اتفاقات رو داری برای خودت خلق میکنی، بدن شما داره چه جوری انرژی میگیره، هر روز داری غذا میخوری
غذا داری میخوری انرژیه
اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟؟
این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی تا ابد حرکت میکنه نه
باید هر بار که میخواد به اندازهای که راه میری داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه همیشه باید باهاش کار کنی
مثل غذا خوردن، مثل بنزین زدن به ماشینت، همیشه باید باهاش کار کنی، وقتی داری همیشه باهاش کار میکنی اونم برای تو کار میکنه
چرا؟؟
چون قانون اینه که باورهای تو هستن که اتفاقات رو دارن رقم میزنن 🤗🌺
به همین دلیل من میگم اگه شرایطش رو داشتی اگه نشانه ها رو دیدی، قدم اول رو بیا قدم دوم هم همینجور
اگه تاثیرگذار بود، نشانه ها رو دیدی، شرایطت تغییر کرد، دیدی اتفاقات داره رخ میده، خودش قدم دوم رو برات فراهم میکنه، خود اون دوره، خود اون قدم رو برات فراهم میکنه🤗💚
نتایج باعث میشه بیایی قدم بعدی، ما توی دوره ۱۲ قدم بازه زمانی رو بزرگتر کردیم، هر قدمش هم گفتیم جداگونه یک محصول میشه که توش یه سری جلسه است، بهاش رو بپردازن بعد بیان نتیجه اگر گرفتن بیان قدم بعدی و این مسیر ادامه خواهد داشت
اینارو گفتم برای اینکه بدونید به محض اینکه روی خودتون به صورت واقعی کار میکنید نتایج میاد
اما نتایج به اندازهای که داری روی خودت کار میکنی
کسی که یک عمر با ترس زندگی کرده، یک عمر با نگرانی، با اضطراب بوده، انتظار بی جایی هست که با یک فایل دیدن مغزش تغییر کنه، برای من هم این اتفاق نیفتاده، ولی به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور
تغییر کردن هی براش راحت تر میشه
چرا؟؟
چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد🌹⚜
تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه😕
میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا
چون پایه اش خیلی خوبه
چرا پایه اش خوبه؟
چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید♻️🥀
دوستانی که شرایط تهیه دوره هارو ندارن، حتماً از فایلهای رایگان استفاده کنن، بسیار بسیار تأثیرگذاره، صدها فایل هست، سفرنامه هست روی سایت که ۴۰ تا فایل رو به ترتیب کارکرده، میتونید سفرنامه رو شروع کنید، دوستانی که شرایطش رو دارن، خداوند بهشون میگه، نشانه ها بهشون میگه، میتونن وارد دوره بشن به راحتی، اگه کسی وارد دوره شده یعنی شرایطش رو داشته،
برای قدم بعد اجازه بدید به خودتون ولی کار کنید، من هی مثال های خودم رو میزنم من اینجوری باور کردم، شما هم میتونید اینجوری باور کنید
توی فایل رویاهایت را باور داشته باش قسمت اول دیدید زندگی من توی بندرعباس چطور بوده؟
دیدید که من از کجا شروع کردم، فکر هم نکنید حالا مثلاً به خاطر نوع شغل منه هزاران نفر توی این حوزه دارن کار میکنن از همون دوستانی که با ما بودن که من با یکیشون صحبت کردم گفت تو سال ۹۷ من ۷۰۰ میلیون تومن ضرر کردم یعنی از دوستانی که توی حوزه موفقیت با ما کار میکردن، استاد بودن، تدریس میکردن، سخنرانی میکردن،
بعد از مدتها ایشون با من یه تماسی برقرار کرد تماسش هم برای این بود که یک فایل برای من ضبط کن در مورد من صحبت کن میخوام بزارم توی اینستاگرام برای تبلیغات و من اونجا بهش گفتم تبلیغ چی؟ چرا تبلیغ میکنی؟ و چی تهِ فکرته؟
بعد گفت شرایطم اینه که در سالی که توش هستیم ۷۰۰ میلیون تومان ضرر کردم
گفتم ضرر چی؟
گفت ضرر تبلیغات، کلی کار کردیم، تبلیغات روی تلگرام کردیم، یک روز مونده بود به فروش ویژه مون تلگرام فیلتر شده، اینجا صدها میلیون ضرر کردم و دوباره اونجا اینقدر ضررکردم☹
بعد باهاش صحبت کردم که اگه چیزی رو که داری به مردم میگی خودت ازش نتیجه نمیگیری آخه چرا داری به بقیه میگی؟
بازم حرفش این بود که تو بیا یه تبلیغاتی برای من بکن
گفتم چرا قضیه رو نمیگیریم ما؟🤔🙄
اگه تو از اون درسی که داری به بقیه میدی خودت نتیجه نمیگیری فقط هم بحث مالی نیست، بحث همه چیه، اگه خودت نتیجه نمیگیری پس چرا میخوای به بقیه بگی؟
اگه خودت نتیجه میگیری که دیگه نیازی به این تبلیغات و این داستان ها نیست که بخوای ضرر کنی براش
یعنی میخوام بهتون بگم که فکر نکنید این حوزه خاص این جواب رو میده، نه👏⚘
بنابراین تفاوت ها رو دوست داشتم بدونید برای اینکه قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، کسی که کارش رو درست انجام نمیده ماییم
خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم
اما به یه شرط، ایمان
به شرطی که ایمان داشته باشی
ایمان رو چی نشون میده؟
از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟
از جای مهر روی پیشونی؟
از ریش بلند؟
از چی میفهمیم؟؟
از تسبیح؟
از ورد خواندن، بسم الله بسم الله
از این میفهمیم؟؟🤔🤔
نه از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه
عمل میکنه به آنچه که میگه، به همین دلیل من میگم اون کسی که با ایمان مهاجرت میکنه حتماً نتیجه میگیره، به همین دلیل میگم که این آمریکا و این کشور و این ثروت رو مهاجران ساختن،
مهاجران کیا هستن؟
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده، بارها خداوند در قرآن میفرماید آیا ما این کتاب رو ساده نکردیم برای اینکه بفهمیدش
آیا این کتاب آسان نشده برای اینکه فهمیده بشه
همه چیز ساده است، قوانین ساده که افکار شما اتفاقات رو رقم میزنه، باورهای شما همون افکاری هستن که تکرار شدن، اونا دارن شرایط رو رقم میزنن، اگه اینه که من بشینم برم توی درون خودم ایراد هام رو پیدا کنم چرا اینقدر دارم به بقیه گیر میدم؟
چرا دارم به رئیسجمهور گیر میدم؟
چرا دارم به رئیس بانک گیر میدم؟
چرا دارم به تورم گیر میدم؟
همه چی توی خودمه دیگه،
مگه توی همین شرایطی که میگید ایران وضع اقتصادی فلانه و بهمانه، مگه خونه هایی به این شکل با این قیمت ساخته نمیشه🙂🌼
من یه واحدی میخواستم بخرم گفتم قیمت این واحد از این منطقه از چقدر شروع میشه؟
گفت متری ۵۵ میلیون تومن، گفتم خب آدمهایی هستن که دارن این پول رو پرداخت میکنن، اونا هم توی همون کشور زندگی میکنن، اونا هم توی همون اقتصاد زندگی میکنن،
متری ۵۵ میلیون پرداخت میکنن برای یک واحد مسکونی اینا هستن،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست
یه سری ها هستن دارن استفاده میکنن ازش فارغ از هر چیزی که هست🥰🪴
سپاس فراوان از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان🌹⚜😊💝🙃♻️🥀🥰🪴
سلام خدمت همه دوستان عزیز و استاد نازنین
من امروز صبح با یه مشکل خیلی جدی مواجه شدم که به کلی تمام انگیزه خودمو برای چند ساعت از دست دادم و به همه چیز شک کردم، به قانون، به زندگی، به صاحب اختیار بودنم، به خالق بودنم و برای مدتی کاملا به همه چی شک کردم و گفتم من نمیتونم دیگه ادامه بدم من از پس این زندگی سخت بر نمیام و از این حرفا. و کلا نسبت به همه چیز بی احساس شدم و گفتم هر چی میخواد بشه بشه و گرفتم خوابیدم و کلا دیگه برام مهم نبود و احساس خیلی بدی بود و حتی به خودم گفتم من که اینهمه فایلهای استاد و محصولات ایشون رو دیدم و نسبتا هم کار کردم و هر روز توی گوشم تکرارشون کردم و به بعضی چیزا عمل کردم و الان نتیجه ش شده این، پس بیخیال، دیگه ادامه نمیدم ولی نمیدنم چی شد که دوباره رفتم سراغ فایل های استاد و رفتم فایل رایگان “چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم قسمت 1” رو دیدم و دیدم ای دل غافل چرا نکته به این مهمی رو قشنگ نفهمیدم که بابا هر خواسته ای فرکانس خاص خودشو داره و من باید برای رسیدن به اون خواسته فرکانس اون رو بفرستم و اون خواسته هیچ وقت فرکانسشو به سمت من تغییر نمیده. بعد واقعا نشستم به خودم نگاه کردم که خدایی الان طبق نتایجی که توی زندگیم دارم فرکانسم درسته؟؟ نه درست نیست چون دوباره همون نتایج نادلخواهم داره برام تکرار میشه، پس دوباره با دقت بیشتر باید بررسی کنم باید ورودیامو کنترل کنم، بخاطر همین هم دوباره اومدم سایت که نظرات جدید رو بخونم و دیدم که بعضی بچه ها هم هستن که مثل من به مشکل برخوردن و نتونستن زندگیشونو خوب بسازن و مطمئن بودم استاد به زودی یه فایل عالی در این مورد میذاره و ما رو از ابهام درمیاره. وقتی این فایل رو دیدم داشتم فقط اشک میریختم
استاد ازت سپاسگزارم، متشکرم
خدا رو شکر بخاطر اینکه همیشه خدا سریع الجوابه، بخاطر اینکه همیشه و در هر حالی هدایتگرمونه
امیدوارم که از الان به بعد خیلی محکم تر و با ایمان تر حرکت کنیم
ارزوی سلامتی و خوشبختی برای همه دوستان عزیز