این نظر امروز در کانال گروه به اشتراک گذاشته شد:
“سلام استاد عزیز.
بعد از دو سال گوش کردن حرفها و کلیپهای شما تازه امروز دوزاریم افتاد. هر چند نتایجی گرفتم که شاید برای ۹۹ درصد مردم باورش سخت باشه. منی که دوسال پیش در سن ۲۸ سالگی سربار پدرم بودم، الان کنار همسرم توی خونه شخصیم زندگیم کم از بهشت نداره و جالب اینجاست که خودم چنتا کارمند استخدام کردم و بهشون حقوق میدم!!!
چیزی که دو سال پیش آگه پیامبر ص هم این مژده رو به خودم و پدرم و اطرافیانم میداد هیچکدوم از ما باور نمیکردیم. استاد عزیزم
اونچیزی که فهمیدم این هست که باید شخصیت ما عوض بشه تا اتفاقات زندگیمون عوض بشه.
با ادا درآوردن؛ و در واقع همون آدم قبلی بودن اتفاقات مهمی نمیفته. هرچند که تغییرات کمی رو در پی داره. باید با خودمون فکر کنیم:
این شخصیت؛ این باورهای محدود کننده تا کی؟ ادا درآوردن؛ تقلید کردن و نقش بازی کردن تا کی؟ شبها فرصت مناسبیه برای خلوت با خود.
استاد عزیزم
چیزی که منو میاره توی قسمت نظرات باور کنید اراده من نیست. یه الهام قوی هست که میگه: برو و اونچه بهت دادیم رو با دیگران قسمت کن
استاد عزیزم! از شما ممنونم که شادیهای خودتون رو با ما قسمت میکنین و اونچه خدا بهتون الهام میکنه رو به ما هم یاد میدین”
….
خواندن این نوشته، تعهدی را به یادم آورد که آن جهادی اکبر را درونم به راه انداخت و به گونهای شخصیتم را شکل داد و تربیت کرد تا قادر باشم در هر شرایطی متفاوت از قبل فکر کنم، ببینم و عمل کنم.
همهی آنچه در آموزشهای من میشنوید، باورهای من است، چیزهایی است که به آن اعتقاد دارم و تمام سعی زندگیام، به کار بردن این نکتهها در همه لحظات زندگیام است.
اگر وارد این راه شدهای، اگر نتایج عباس منش را میخواهی، باید برای خرد کردن شخصیت نازیبای درون، جسارت و شجاعت به خرج دهی، همانگونه که من انجامش دادم. خیلی مهم است که شخصیتت تغییر کند، نه کلمات ات! خیلی مهم است نگاهت به اتفاقات تغییر کند و نه اطلاعاتت!
خیلی مهم است بتوانی وقتی که اوضاع به ظاهر نامرتب است، بر طبق آنچه رفتار کنی که آموختهای!
یادت باشد، ماجرای تغییر باورها، ماجرایی همیشگی است. مثل نفس کشیدن و غذا خوردن!
هر باور قدرتمند کنندهای که میسازی، یک نهال است که برای درخت شدن به آب، نور و حتی سمپاشی نیاز دارد تا از کرمها و حشراتی که برگهای تازه جوانه زدهی نهال را مورد هدف قرار میدهند، حفظ شود.
مهمترین کاری است که باید برای آن نهال تازه جوانه زده، انجام دهی تا فرصتی برای رشد داشته باشد، این است که:
باید از محیط، حرفها و حتی افرادی دور شوی که دیدگاهی مغایر با آن باور قدرتمندکنندهای دارند که تلاش میکنی آن را بسازی.
همه افرادی که از نزدیک مرا میشناسند، متفق القول معتقدند: آقای عباس منش فردی است که ازهر دیدگاه، کتاب، فرد، گروه و هر آنچه که نقطه مقابل باورهایی باشد که موفقیتهایش را آفریده و برایش نتیجه بخش بوده، به راحتی دوری میگزیند و اجازه نمیدهد حتی لحظاتی در مرکز توجه اش باشند. زیرا قدرت فرکانس را میدانم، زیرا فهمیدهام که چگونه با توجه کردن به هر چیزی آن را وارد زندگیمان میکنیم و میدانم اگر مراقب کانون توجهمان نباشیم، چگونه به راحتی و خیلی آرام از مسیر منحرف میشویم.
روانشناسی ثروت ۳، طراحی شده تا کسب و کارت را برای سالهای سال، تغذیه نماید. هرچند در همان سال اول، میوههای این درخت را برداشت میکنی، اما هرچه این مسیر را بیشتر ادامه میدهی، ثمره بیشتری را دریافت میکنی زیرا درخت تنومندتری میسازی.
وقتی همان ۳ جلسه اول این دوره را ضبط کردم، احساس کردم این همان دورهای است که با تمام وجود، راضیام نموده.
زیرا خیلی فرق میکند که شما کتابی درباره یک کسب و کار موفق بخوانی که نویسنده با باورهای خودش که معمولاً هم باورهای محدودکنندهای است، دلایل موفقیت آن کسب و کار را نوشته باشد یا اینکه مستقیماً پای صحبتهای فردی بنشینی که سالها زمان صرف شناختن قوانین کیهانی نموده، قدرت و نقش باورها در نتایج افراد را درک و خود نیز باورهای قدرتمندکنندهای ساخته که موجب شده نه تنها یک کارآفرین موفق باشد و کسب و کارهای موفقی را بپرورد، بلکه با چنین دیدگاه و باورهایی، کسب و کارهای موفق زیادی را بررسی و عوامل موفقیتشان را استخراج نموده است.
ایمان دارم این دوره کسب و کارت را به معنای واقعی کلمه متحول و راهنمای شما در ساختن کسب و کاری میشود که قادر باشد در همه جنبههای زندگیات، شما را راضی نماید. بی صبرانه منتظر خواندن نتایج این دوره در کسب و کارتان هستم.
اطلاعات بیشتر درباره دوره روانشناسی ثروت۳ (ستاختن کسب و کار موفق)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD294MB25 دقیقه
- فایل صوتی باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم!22MB25 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت
باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم (به صورت نوشتاری)🪴
خیلی سپاسگزار خداوندم که اینقدر دوستان با فکر با باورهای درست توی خانواده ما هستن
واقعا این خانواده صمیمیِ که دور هم جمع شدیم و داریم باورهامون رو تغییر میدیم
خیلی خیلی خانواده فوق العادهای هست یکی از کامنتهای فوقالعاده زیبایی که دوستان ما زحمت کشیدن و بر روی کانال منتشر کردن خیلی جالب بود و دوست داشتم در موردش صحبت کنم
سلام استاد عزیزم بعد از دو سال گوش کردن حرفها و کلیپهای شما تازه امروز دوزاریم افتاد
هرچند نتایجی که گرفتم شاید برای 99 درصد مردم باورش سخت باشه منی که تا دو سال پیش در سن 28 سالگی سربار پدرم بودم الان کنار همسرم توی خونه شخصیم زندگیم کم از بهشت نداره و جالب اینجاست که خودم چند تا کارمند استخدام کردم و بهشون حقوق میدم چیزی که دو سال پیش اگر پیامبر هم این مژده رو به خودم و پدرم و اطرافیانم میداد هیچ کدوم از ما باور نمیکردیم استاد عزیزم اون چیزی که فهمیدم اینه که آدم باید شخصیتش عوض بشه تا اتفاقات زندگیش عوض بشه با ادا درآوردن و در واقع با همون آدم قبلی بودن اتفاقات مهمی نمیفته
هرچند که تغییرات کمی رو در پی داره باید با خودمون فکر کنیم که این شخصیت این باورهای محدود کننده تا کی؟
ادا درآوردن، تقلید کردن و نقش بازی کردن تا کی؟
شبها فرصت مناسبی هست برای خلوت با خود
استاد عزیزم چیزی که منو میاره توی قسمت نظرات باور کنید اراده من نیست یک الهام قوی است که میگه برو آنچه بهت دادیم رو با دیگران قسمت کن
از شما ممنونم که شادیهای خودتون رو با ما قسمت میکنید و آنچه خدا بهتون الهام میکنه رو به ما یاد میدید
سپاس فراوان از خوبی شما.
نکته خیلی جالبی که دوستمون مطرح کردن این بود که وقتی آدم واقعاً خودش تغییر میکنه واقعاً باورهاش رو تغییر میده نه اینکه بخواد ادا در بیاره یا نقش بازی کنه یا حرفهای قشنگ بزنه اون وقته که اتفاقات توی زندگیش متفاوت میشه نتایج عالی کسب میکنه
خیلی مهمه که ما
من در مورد خودم میگم
من وقتی فهمیدم راه درست رو و به این نتیجه رسیدم که چه باورهایی میتونه به من کمک کنه اصلاً دنبال این نبودم که از نظر بقیه آدم باحالی به نظر بیام یا آدم تاثیرگذاری باشم
من تا مدتها داشتم روی خودم کار میکردم اصلاً به بقیه نمیگفتم که مثلاً راه درست چیه راه غلط چیه فقط داشتم روی خودم کار میکردم و توی خلوت خودم
خیلی موقعها میشد توی طبیعت میرفتم روی خودم کار میکردم خیلی موقعها حتی وقتی راننده تاکسی بودم داشتم مسافر کشی میکردم این فایلها توی گوشم بود داشتم روی خودم کار میکردم و خیلی دوست دارم به همون نکتهای که دوستمون اشاره کرد اشاره کنم که خیلی مهمه که آدم شخصیتش عوض بشه یعنی یه آدم دیگهای بشه
یعنی وقتی که میفهمه که باید چه قسمتهایی از باورهاش رو تغییر بده واقعاً با تمام وجود بخواد کار کنه
من چرا دوست دارم در مورد صحبتهای دوستمون صحبت کنم چون توی دوستانم توی اطرافیانم توی فک و فامیلهامون من داشتم دوستانی رو که مثلاً با من آشنا بودن خیلی هم رفت و آمد خانوادگی با هم داشتیم قبلش با هم دوست بودیم بعد که با مباحث من آشنا شدن و یا میومدن توی کلاسها شرکت میکردن یا از محصولات استفاده میکردن یا فایلهای رایگان یه جورایی وقتی با هم بودیم همین حرفای قشنگو میزدن
مثلاً نکاتی که من میگفتم رو گوشزد میکردن به بقیه، به خودشون توی اطرافیان آدم باید اینجوری باشه خیلی موعظه میکردن افراد رو
ولی مثلاً من خودم نگاه میکردم میدیدم این طرف واقعاً داره نقش بازی میکنه حالا تحت تاثیر من بوده یا پیش من میخواسته این کارها رو انجام بده یا مثلاً میخواسته به بقیه بگه من تغییر کردم
ولی به وضوح میفهمیدم که این آدم همون آدم قبلیه با یه سری کلمات جدید با یه نقاب جدید با یه فرم جدید همون آدم قبلی همون باورها رو داره توی شرایط عصبانیت و توی شرایط خاصی که قرار میگیره دقیقاً همون آدم میشه ولی سعی میکنه که یه نقابی داشته باشه یه شکل دیگهای خودش رو نشون بده
حالا به هر دلیلی تحت تاثیر من تحت تاثیر نتایجی که من گرفته بودم تحت تاثیر اعتباری که به دست آورده بودم دوستهای زیادی که داشتم یا هر چیزی شبیه این چندین و چند مورد از اطرافیان خودم که نزدیکان من بودن و با هم ارتباط خانوادگی داشتیم فامیلمون بودن من این مورد رو دیدم که طرف همون آدم قبلی هست.
دقیقاً همون افکار و همون باورها رو داره ولی به طرز عجیبی خوب نقش بازی میکنه
یعنی خوب نشون میده که من تغییر کردم آدم باید باورهاش اینجوری باشه آدم باید فکرش اینجوری باشه ذهنش رو ثروتمند کنه اینجوری بشه اونجوری بشه بعد به خانمش هم خیلی موعظه میکرد نه تو فکرت ایراد داره باید فکرت رو درست کنی با فرزندانشون که صحبت میکردن خیلی بحث میکرد و با فک و فامیل دوست آشنا
خلاصه من داشتم نگاه میکردم میگفتم چه جالب تفاوتی که من این چند تا دوستی که حالا میشناسم و این رفتارهای مشابه رو دارن اینه که من اصلاً دنبال این نبودم که به بقیه بگم من تغییر کردم اصلاً دنبال این نبودم که مثلاً نقش بازی کنم اصلاً توی ذهن من بقیه وجود نداشت که بخوام به خاطر بقیه کاری رو انجام بدم من واقعاً وقتی فهمیدم راه درست کدومه من واقعاً نشستم شخم زدم شخصیتم رو
نشستم کندوکاو کردم
از درون خودم شروع کردم
یعنی اصلاً به بیرون کاری نداشتم نشستم واقعاً با تمام وجود روی خودم کار کردم وقتی فهمیدم قانون جهان چیه وقتی فهمیدم که چطور میتونم به خواستههام برسم وقتی فهمیدم که چه باورهای اشتباهی در مورد پول دارم در مورد سلامتی دارم در مورد ارتباطات دارم وقتی کلاً قضیه رو گرفتم دیگه با تمام وجود نشستم جوری فکر کردم
یعنی جوری خودم رو تربیت کردم که متفاوت از قبل فکر کنم و واقعاً متفاوت از قبل عمل کنم
نه جلوی بقیه نه به خاطر بقیه پیش خودم تو درون خودم با خودم و وقتی که اون کامنت رو خوندم دقیقاً تمام اون صحنهها
اون موقع که تو ایران بودم و با همین چند تا دوستی که میگم بودم تمام اون صحنهها جلوی چشم اومد گفتم راست میگه این دوستمون خیلیا هستن که بعد از اینکه با این موارد آشنا میشن دوست دارن بدشون نمیاد که تغییر کنن اما اون تعهد اون باورپذیری رو که باید در تمام جنبهها روی خودشون کار کنن رو ندارن اون تعهد رو ندارن تلاش رو نمیکنن و سعی میکنن از طریق ظاهری تغییرات رو شروع کنن
مثل کسی میمونه که مثلاً یه قسمت بدن و صورتش زخم شده باشه عفونت کرده باشه ولی سعی کنه یه پلاستیکی چیزی بزاره که بقیه نبینن این زخم رو
این زخمه داره هی رشد میکنه داره هی اذیت میکنه هی یواش یواش عفونت داره بیشتر و بیشتر گسترش پیدا میکنه اونها فقط به این دل خوش هستن که ظاهرش رو حفظ کنن
نمیان درونی درستش کنن
نمیان مشکل رو کامل حل کنن از درون خودشون این بیماری رو
این زخم رو
یا هر چیزی که هست رو بکشن بیرون، نمیان افکار بیماری زارو بکشن بیرون بیشتر دنبال راحتترین کار هستن راحتترین کار اینه که آدم نقش بازی کنه راحتترین کار اینه که دروغ بگه راحتترین کار اینه که آدم غیبت کنه راحتترین کار اینه که تهمت بزنه راحتترین کار اینا هستن
ولی وقتی که میخوای تهمت بزنی دهنت رو بسته نگه داری این کار سختیه
وقتی میخوای دروغ بگی شجاعت به خرج بدی کار سختیه
وقتی که میخوای غیبت کنی ولی حرف نزنی و محل رو ترک کنی یا حرف بقیه رو عوض کنی واقعاً کار سختیه.
یعنی تغییر دادن باورها واقعاً نیاز داره به شجاعت نیاز داره به ایمان نیاز داره به یک تلاش خیلی زیاد
من خیلی اصرار دارم که بگم واقعاً موفقیت نیاز به تلاش جسمی نداره
بعضیا میگن نگاه میکنن زندگینامه افراد موفق رو میگن توی زندگینامه نوشته که این از دوره گردی از خونه مردم رو تمیز کردن از فاضلابها رو شستن دستشویی مردم رو شستن از فلان کارهای خیلی پست و کثیف به این موفقیتها رسیده بعد مردم فکر میکنن که هر کسی به این موفقیتها رسیده باید این مراحل رو طی کنه
خب نه اینجوری نیست ما هزاران هزار نفر داریم که توالت مردم رو تمیز کردن به هیچ موفقیتی هم نرسیدن هیچ وقت هنوز هم دارن توالت تمیز میکنن
هزاران هزار نفر رو داریم که توی معدن کار میکردن توی سختی و توی مشکلات کار میکردن هنوز هم توی همون مشکلات و توی اون سختیها هستن
به هیچ موفقیت هم نرسیدن
یعنی میخوام بگم عامل موفقیت اون فردی که شما زندگینامهاش رو میخونید که خیلی موفقه
که از این یه روزی خودش مثلاً سوفور بوده یه روزی خودش پیتزا دریوری میکرده یه روزی خودش فلان بوده عامل موفقیتش اون بدبختیها نبوده که اصلاً
و اگر عامل موفقیت ما اون بدبختیها بود که هزاران هزار نفر دیگه اون بدبختیها رو دارن، اون مشکلات رو دارن، همون بیگاریها داره ازشون کشیده میشه،
همون فعالیت فیزیکی رو دارن انجام میدن
عامل موفقیت که اون نبوده
اگر بوده که خب بقیه هم باید موفق میشدن
اینکه من میگم اصرار دارم بگم تلاش فیزیکی نیست که باعث موفقیت میشه بلکه تغییر افکارِ
به این معنا نیست که کار کار سادهای هست
نه تغییر افکار کار سختتری هست به نظر من از تلاش فیزیکی
تغییر باورها تغییر شخصیتی که سالها شکل گرفته
خرد کردن منِ درون
خرد کردن غرورها
خرد کردن شخصیت نازیبای درون
واقعاً کار راحتی نیست
ما پا گذاشتن روی غرورهامون واقعاً کار راحتی نیست برامون
اما تغییرات واقعی وقتی رخ میده که ما اینجوری روی خودمون کار میکنیم نه اینکه بخواهیم نقش بازی کنیم نه اینکه بخواهیم نقاب بزنیم نه اینکه بخوایم ادا در بیاریم.
من خیلی از دوستان رو میشناسم از دوستانی که همکار بنده هستن سمینار برگزار میکنن، تدریس میکنن، دوره برگزار میکنن
هیچ وقت یادم نمیره یکی از همین دوستان اون موقع من تهران سمینار برگزار میکردم توی سمینار برگزار کردن ما باهاشون آشنا شدیم یه سمیناری قبل از من داشت یا بعد از من داشت با هم آشنا شدیم من فلانی هستم اسمتون رو شنیدم میخواستم اگه میشه امشب با هم بریم بیرون مهمون من ما هم رفتیم بیرون صحبت شد حرف سرِ نمیدونم چه مسائلی پیش اومد که گفتن بیا بریم فلان کارو انجام بدیم
یه کاری بود یه صحبتی بود یه رفتاری بود که جزو اون حرفهایی بود که من میگفتم نباید انجام شود
بعد من گفتم نه من توی این فضاها نیستم
گفت ول کن مگه اینجا روی سنِ
مگه اینجا مردم پیش ما هستن
این حرفها مال اون بالای سنِ
این حرفها بالای استیج باید زده بشه اینجا خودمونیم ما که کاری به مردم نداریم که
بیا خوش باشیم
بعد من همون موقع گفتم که یعنی چی مگه ما این تغییرات رو برای مردم فقط باید بخواهیم
مگه میشه ما خودمون تغییر نکنیم از کسی بخوایم تغییر کنه
مگه میتونیم این کارو انجام بدیم و دیدم خیلی از دوستانی که برنامه برگزار میکنن و توی همین حوزه روانشناسی و موفقیت برنامه برگزار میکنن و من میشناختمشون اصلاً اصولاً خودشون به اونچه که میگفتن اعتقاد نداشتن، خودشون اعتقاد نداشتن و عمل هم نمیکردن
بالاخره توی صنف ما وقتی که من توی اون فضا بودم افراد زیادی رو میبینم که توی اون فضا هستن با هم همکار بودیم تبادل نظر داشتیم یه ذره که من توی این فضا پیش رفتم دیدم اصولاً خود اینا به اون چیزی که میگن اعتقاد ندارن
بازی میکنن جلوی مردم یه جورایی میخوان اون نقابه رو بذارن به مردم بگن این حرفا حرفهای قشنگیه.
و به محض اینکه اینو درک کردم رابطم رو قطع میکردم و ترجیح میدادم که اصلاً دوستان نباشن پیشم، اصلاً باهاشون نباشم
خیلی زیاد من این موارد رو دیدم خیلی خیلی زیاد و این کامنت رو که من خوندم به یاد اون داستانها افتادم گفتم آخه مگه ما میخوایم برای مردم زندگی کنیم وقتی که ما درونن تغییر نکنیم نتایج هم تغییر نمیکنه
نتایج تغییر نمیکنه
حالا ما بیایم یه چهار تا حرف قشنگ هم به بقیه بزنیم چهار تا کتاب قشنگ هم بنویسیم اصلاً شما خودتون دیدید و لازم نیست من بگم خیلی از موارد رو دیدید دوستانی که دارن برنامه برگزار میکنن کتاب نوشتن خود کتاب رو که میخونی دو صفحه ازش میخونی اصلاً یه چیزی داره بهت میگه که طرف داره چرت و پرت میگه
حرفا قشنگه ولی انگار که حرفها ریشه نداره انکار حرفها خیلی سطحیه با اینکه حرفها و جملهها سطحی نیست
جملهها خیلی با کیفیتِ اما فرکانسی رو که آدم دریافت میکنه اینه
خیلی موقعها توی برنامههای افراد من دیدم بعضی موقعها دوستان فایلهاشون رو برام ایمیل میکنن سمینارهاشون رو ایمیل میکنن بعد نگاه میکنم میبینم اصلاً هیچگونه انگیزهای در من ایجاد نمیکنه هیچگونه حس واقعی بودن به من دست نمیده
هیچگونه
انگار که طرف خودش یه ضبط صوتی هست که یه سری حرفهای قشنگ رو گرفته شنیده بعد ضبط کرده داره الان میگه بدون اینکه خودش عمل کنه به آنچه که داره میگه.
امیدوارم که اصلاً به این سمتها نریم ما وقتی قانون رو میدونیم وقتی میدونیم تا وقتی فرکانسهامون تغییر نکنه نتایج تغییر نمیکنه دیگه همه اینها حل شده است ما باید روی شخصیتمون کار کنیم روی باورهامون کار کنیم ما باید خیلی روی خودمون کار کنیم
من بهتون گفتم من هر روز دارم روی خودم کار میکنم اصلاً مثل ورزشِ
مثل غذا خوردنِ
مگه میشه آدم بگه یه روزی من یه دیگ غذا میخورم تا یه ماه دیگه غذا نخورم مگه میشه یکی بگه یه ماه ورزش میکنم که دیگه تا آخر عمرم ورزش نکنم
شما دیدید همین فوتبالیستهای خیلی مطرح کشورمون رو ورزشکارهای خیلی مطرحمون که الان دوران
بازنشستگی شونه که تا 5 سال پیش داشتن فوتبال بازی میکردن در سطح حرفهای حالا چه داخل ایران چه خارج ایران
بعد 5 سال 6 سال گذشته مربی شدن یا دیگه فوتبال بازی نمیکنن نگاه میکنی میبینی قشنگ 5 برابر وزنش رفته بالاتر با اینکه شاید 20 سال ورزش کرده ولی این باعث نمیشه که دیگه وزنش بالا نره یا اندامش همون اندام بمونه
چون باید هر روز اون اتفاق بیفته تا نتیجه ماندگاری باشه
هر روز اون ورزشها اون تمرینها اون فعالیتها باشه هر روز باید روی افکارمون کار بشه هر روز باید باورهامون بهتر و بهتر بشه و باید روی خودمون کار کنیم این علفهای هرز رو بکشیم بیرون تا این باغچه تمیز بمونه تا این درختهایی که کاشتیم تا این بذرهایی که کاشتیم جوانه بزنه و تبدیل بشه به درخت و میوه بده هر روز باید روش کار بشه
من دیروز داشتم به یکی از دوستان میگفتم یه چند تا درخت کاشتم اونور، درخت میوه
بعد یه سری هم سبزی کاشتم یعنی بادمجون و گوجه و اسفناج و پیاز و خیار بعد این دوستمون اومد گفت چه جالب اینو سه هفته پیش کاشتی الان داره میوه میده ببین آدم سه هفته صبر کنه نتایج به وجود میاد
بعد یه لحظه این الهام بهم اومد گفتم که ببین این چیزی که داری میگی درسته سه هفته چهار هفته کار میکنی روی صیفیجات بهت میوه میده ولی اینا چند ماه دیگه کلاً از بین میرن اگر میخوای سال بعد میوه داشته باشی باید کلاً از اول بکاری
اما درخت اینجوری نیست درخت وقتی میکاری شاید چند سال طول بکشه تا میوه بده اما دیگه سال بعد برای اینکه میوه بگیری نیاز نیست که دوباره از اول درخت رو بکاری ولی همون درخت رو وقتی من کاشتم هر چند روز یه بار بهش آب میدادم یه جایی هم کاشتم بغل دریاچه که خودشون هم از رطوبت دریاچه استفاده کنن ریشهها
اما بازم بهشون آب میدیم تا اینکه یه چند روزی خیلی سر بهشون نزدم بعد رفتم بهشون سر زدم دیدم یه سری کرمهایی اومدن روی برگها دارن برگها رو میخورن و یکی دو تا از درختها تقریباً نصف برگهاشون خورده شده و خب رفتم یه سمی خریدم که سمپاشی کنم برگها رو
بعد به خودم گفتم ببین اینجوری نیست که من یه درخت میوه رو بکارم کود بریزم آب بریزم برم تا 5 سال بعد بیام میوههاش رو بچینم
فقط در عرض چند هفته اگه بهش نمیرسیدم کل برگهاش رو خورده بودن و این درخت خشک شده بود قبل از اینکه به میوه برسه
قبل از اینکه به اولین میوهاش برسه
فقط در عرض چند هفته
این به این معناست که طبیعت داره به ما آموزش میده که اگر میخوای یه چیزی نتیجه بده باید همیشه روش کار کنی وگرنه از بین میره
این نیست که ما یه روز روی خودمون کار کنیم یه روز یه فایلی رو گوش کنیم یه روز یه باوری رو فکر کنیم تغییر دادیم بعد دیگه تا ابد نتایج بیاد.
نه اینجوری نیست باید روی خودمون کار کنیم باید همیشه روی خودمون کار کنیم اگر میخواهیم نتایج همیشگی باشه دوستانی که روی برنامه من کار کردن و بعد نتایج به وجود اومد و رها کردن فکر کردن خب همه چی خوب شد
چقدر من کامنت دارم از شما توی قسمت نظرات که گفتید من روانشناسی ثروت 1 رو گرفتم به یه عالمه نتیجه رسیدم درآمدم اینقدر برابر شد کسب و کارم اینقدر تغییر کرد اینقدر فوق العاده شد بعد دیگه ولش کردم یکی دو سال کاری نداشتم
نه سر میزدم نه روی خودم کار میکردم نه روی باورهام نه مطالعهای درگیر کار بودم بعد همینجوری هرچی که به دست آورده بودم
افزایش چند برابری درآمد
و شرکت خیلی سودده
اینا همش از بین رفت دوباره شدم صفر تازه فهمیدم که استاد چی میگه که ادامه بدید این بذر رو باید روش کار کرد
خیلی دوست داشتم که اینو با شما به اشتراک بذارم خیلی خیلی زیاد و خیلی خوشحالم که توی این چند روزهای که ما از فروش روانشناسی ثروت شروع کردیم روانشناسی ثروت 3 خیلی خوشحالم که تعداد بسیار بسیار زیادی از دوستان تهیهاش کردن دورهای که هر چقدر تعداد زیادی تهیهاش میکنن من انگیزههام بیشتر میشه
یعنی آدم احساس میکنه که روی تعداد خیلی خیلی زیادی از افراد داره تاثیر میذاره و اینقدر این دوره فوق العادهای هست
اینقدر خوشحالم و اینقدر ذوق دارم کامنتهای بچهها رو که توی این دوره شرکت کردن بخونم و اینقدر مطمئنم که این دوره کسب و کار شما رو در تمام ابعاد تغییر میده که حد و حساب نداره فقط اون خواهشی که اول داشتم باید به مدت حداقل یک سال با من باشید و وقتی نتیجه گرفتید دیگه ادامه بدید یعنی بعد از یک سال هم ادامه بدید
یعنی دیگه رها نکنید چون باورهای اکثریت جامعه خیلی ایراد داره یعنی به محض اینکه رها میکنید شبیه اکثریت میشی و نتایجت هم شبیه اکثریت میشه خیلی دوست دارم که هی اینو به یاد بیارید این درخت میوه رو به یاد بیاریم این درخت میوه
این سمی که من گرفتم نوشته بود که هر ده روز یک بار باید این تکرار بشه این سمپاشیه
یعنی اینجوری هم نیست که من یه بار سمپاشی کردم دیگه نیازی نباشه نه به مدت چندین بار باید این اتفاق تکرار بشه اگر میخواهی درخت میوه داشته باشی و نکته جالب چطور این کرمها هیچ کدومشون سراغ این درختهای هرز سراغ این درختچههای هرز نرفتن چرا اومدن سراغ درخت میوهها
این همه توی این جنگل پر از درخت هرزه پر از درختهای هرزی که اصلاً نیازی به مراقبت ندارن خودشون در میان خودشون پرورش میدن یک بار من ندیدم یه دونه از اینا کرم بزنه آفت بزنه و خشک بشه
چرا اومدن سراغ درخت میوه
این سوالیه که باید بهش فکر کرد
این سوالیه که باید بهش فکر کرد و دوست دارم که همه مون روی خودمون کار کنیم روی باورهامون کار کنیم و این روند هم مثل غذا خوردن مثل نفس کشیدن بدونیم
یعنی دقیقاً به همون شکل روی خودمون کار کنیم تا نتایج هم پایدار باشه
اگر میخواهی هر روز اوضاع بهتر از دیروز باشه اگر میخواهید بینهایت ثروت داشته باشید اگر میخواهی بینهایت آزادی داشته باشید اگر میخواهید بینهایت سلامتی داشته باشید باید روی این قسمت از وجودتون وقت بذارید باید روی خودتون کار کنید باید پاشنههای آشیلتون رو پیدا کنید و کار کنید فکر نکنید که اینا حل میشه
میگم من خودم هنوز بعد از این همه سال کار کردن این همه سال نتیجه گرفتن هنوز روی باور فراوانی خودِ من ایراد دارم
یعنی قشنگ میفهمم که این هنوز نیاز داره به خیلی کار کردن روی خودم.
هر روز دارم روی باور فراوانی کار میکنم توی ذهن خودم
اگر دقت کرده باشید ناخودآگاه خیلی موقعها خیلی از فایلهام هم ربط پیدا میکنه به باور فراوانی چون پاشنه آشیلمه چون میدونم پاشنه آشیلِ خیلیهاست چون این باور کمبود واقعاً نابود کننده است واقعا نابود کننده است
هنوز بعد از این همه سال کار کردن بعد از این همه سال کار کردن و این همه نتیجه گرفتن هنوز احساس میکنم که خیلی کار دارم تا این باور فراوانی بره توی وجودم که بینهایت نعمت است بینهایت ثروت هست نگران نباش
بینهایت
بینهایت
بیشتر از اون چیزی که بتونی فکرش رو بکنی فرصت نعمت و موقعیت عالی هست
نگرانش نباش
خیلی خیلی دوست دارم که در مورد این موضوع باور فراوانی با بقیه هم صحبت کنم چون میدونم اگر این تغییر کنه نتایج خیلی تغییر میکنه آدم توی مداری قرار میگیره که فرصتهای بینهایت رو میبینه نعمتهای بینهایت رو میبینه همه دوستانی که توی دوره روانشناسی ثروت 3 با من هستن مطمئنم کاش که بنویسن کاشکی یه جا یادداشتش کنن 5 سال بعد ببینیم اون تعداد افراد کجان و چقدر تفاوت کردن نسبت به بقیه افراد
5 سال وقتی که روی خودشون کار کردن فقط دوست دارم این فاصله اون وقت دیده بشه اون وقت میفهمید که چقدر هیچ ربطی دیگه به گذشته خودتون ندارید هیچ ربطی به دیگران هم ندارید.