قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»

این فایل را بارها و بارها تماشا کنید تا تغییری در باورهایتان در مورد ثروت ایجاد کند.

از اینکه نظرات خود را به ما اعلام می کنید سپاسگذاریم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    36MB
    18 دقیقه
  • فایل تصویری قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    95MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    22MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

724 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «گندم» در این صفحه: 2
  1. -
    گندم گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    به نام خداوند وهاب

    به نام خداوند رزاق

    به نام خداوند واسع

    به نام او که مجیب دعوه المضطرین است

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیز، مریم جان و همه عزیزانی که کامنت منو مطالعه میکنند

    استاد دیشب ساعت از ۱۲ شب گذشته بود که من به این صفحه و این فایل عاالی به عنوان نشانه، هدایت شدم. فایلو نگه داشتم که در یک فرصت مناسب گوش کنم و امروز حین پیاده روی این فایلو گوش میکردم. بعد از پیاده روی رفتم سمت بازار که گیره های سر زیبایی که درست کردم رو به مغازه های گیره و گل سر بفروشم. تعدادشون زیاد نبود، فقط ۱۰ تا گلسر بودن.

    هر مغازه ای رو که رفتم ازم گل سر هارو نخریدند. داشتم ناامید میشدم اما سعی کردم آگاهانه احساسمو کنترل کنم. به ندای درونم رجوع کردم. یه پاساژ تجاری توی شهر بود که احساسم میگفت اونجا هم برو. دوتا مغازه اونجا بود اون دوتا هم رفتم اما چون فروشنده ها صاحب مغازه نبودن، بدون اجازه صاحب مغازه اجازه نداشتن از من خرید کنن.

    توی مغازه آخر، دختر خانم خیلی مهربون و خوش برخوردی فروشنده بود که کمی باهم صحبت کردیم و از گل سرهام کلی تعریف کرد، حتی به صاحب کارش زنگ زد که ازش اجازه بگیره که جواب نداد.

    حین مکالمه با این دختر زیبا و مهربون دوستشون که فروشنده مغازه روبرویی بود اومد و ایشون هم از کارم تعریف کرد. خلاصه ازشون خداحافظی کردم و وقتی میخواستم برم، پشت ویترین مغازه روبرویی رودوشی های بافتنی دیدم که نظرمو جلب کرد. به خانم فروشنده که تا یک دقیقه پیش باهاشون صحبت میکردم گفتم چه کارهای زیبایی، من هم برای خودم از این مدل بافتم. ایشون کلی ذوق کرد که من خودم بافندگی میکنم، کلی ازم سؤال پرسید و بعد شماره تماسمو گرفت که برای سفارش شال و کلاه و رودوشی با من تماس بگیره😍

    چون خیلی راه رفته بودم و خسته بودم، با پدرم تماس گرفتم و ازش خواستم بیاد دنبالم ( استفاده از قانون درخواست) درحالی که اون مجتمع تا منزل ما فقط ۱۰ دقیقه پیاده روی بود. پدرم هم پذیرفت و اومد.

    با هم رفتیم برای خونه کمی وسیله بخریم، ولی من چون خسته بودم توی ماشین نشستم و ایشون تنهایی رفت خرید.

    اون مدت که توی ماشین تنها بودم به یاد صحبت های شما درمورد فراوانی جهان فکر کردم و به فراوانی های اطرافم توجه کردم. به مردمی که در حال خرید بودن، به فراوانی نعمت های رنگی و خوشمزه خداوند که هرگز تمامی نداره، به ماشین هایی که از کنارم میگذشتن و هرکدوم میلیون ها تومن قیمت داشتن و به خیلی چیزهای دیگه.

    به خودم میگفتم اقدس ببین چقدر نعمت ها فراوانه، این فقط یک تکه کوچیک از این جهان و از این همه نعمته! اقدس تحسین کن و یادت باشه که با ثروتمندتر شدن تو جهان گسترش پیدا میکنه!

    احساس خوبی داشتم.

    پدر اومد و به سمت خونه حرکت کردیم. نرسیده به خونه ما یه نمایشگاه اومبیل هست که نماینده فروش ماشین های خارجیه. چندین ساله که من از مقابل این نمایشگاه میگذرم و همیشه آرزو میکنم که یکی از این ماشین های زیبا برای من بشه اما هرگز جرات نکردم که وارد بشم و ماشین هارو از نزدیک ببینم.

    امشب به اون نمایشگاه که رسیدیم، پدرم گفت: اقدس بیا بریم فلان ماشینو قیمت بگیریم. استاد نمیدونید من چقدر خوشحال شدم وقتی این جمله رو از پدرم شنیدم. وارد نمایشگاه شدیم و من ماشین هارو از نزدیک دیدم و لمس کردم.

    دوست داشتم پشت فرمون یکی از اونا بشینم. به خودم گفتم الان وقتشه که از قانون درخواست استفاده کنی. بنابرین رفتم و بع منشی اون نمایشگاه که یه خانم خیلی زیبا بود، گفتم: خانم میتونم پشت فرمون ماشین ها بشینم؟

    ایشون گفتن بله البته😍😍😍

    ذوق مرگ شده بودم ولی خودمو کنترل کردم و رفتم پشت فرمون ماشین نشستم و همه چیو لمس کردم. عاااالی بود عاااالی😍😍😍

    به امید روزی که بهترین ماشین هارو داشته باشم و مطمئنم این روز نزدیکه!

    استاد بعدش احساسم خیلی خوب بود. با خودم فکر میکردم، به خودم گفتم: اقدس فکر میکنی همه این اتفاقات، اتفاقی بود! هرگز! هرگز! هرگز! چندین ساله تو میخواستی وارد این نمایشگاه بشی، اما فرصتش پیش نیومد. این اتفاق نتیجه گوش کردن به فایل استاده، نتیجه باور کردن فراوانی و ثروت در جهانه!

    خداروشکر میکنم استاد،خدای وهاب و سریع الاجابه ام رو هزاران مرتبه شکر میکنم که هر لحظه در کنار منه، و از خودم، برای خوشبختی و شادی و ثروتمندتر شدنم مشتاق تره.

    عاشقتم خدای وهابم

    ممنونم استاد یکتا و بینظیر، ممنونم مریم عزیزم برای انتقال آگاهی های ناب به ما⭐⭐⭐⭐⭐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  2. -
    گندم گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    به نام خداوند وهاب

    خداوند رزاق

    خداوند واسع

    خداوند یکتای من

    سلام و صد درود به استاد عزیز، مریم عزیز و دوستان آگاه و الهی ام

    من امشب به فایل فراوانی و رابطه آن با تجربه ثروت هدایت شدم. هنوز فایلو باز نکردم، اما چند کامنت از دوستان عزیزم خودندم و بعد رفتم سراغ فایل هایی که در قسمت پایین همین صفحه پیشنهاد شده. دیدم که آگاهی های این سایت درست به اندازه فراوانی های این جهان، وسیع و پهناوره. فراوان و فراوان و فراوان…

    این سایت مثل یک اقیانوس از آگاهی الهی است که بسیار پهناور و بسیار عمیق است.

    امشب با یکی از دوستانم که البته مشوق من برای حضور در سایت بودند مکالمه میکردم، به ایشون گفتم : خداروشکر بخاطر اینکه در دوره ای زندگی میکنیم که اگرچه پیامبر و امامی نداریم، اما یک هدایتگر فوق العاده داریم (استاد عباس منش عزیز)

    خداوندا سپاسگزارم که همواره مستقیم و نیز از طریق بهترین بندگانت مارا به راه راست، به سوی خودت هدایت میکنی

    بینظیرید💐👑

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: