قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»

این فایل را بارها و بارها تماشا کنید تا تغییری در باورهایتان در مورد ثروت ایجاد کند.

از اینکه نظرات خود را به ما اعلام می کنید سپاسگذاریم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    36MB
    18 دقیقه
  • فایل تصویری قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    95MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت»
    22MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

724 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زارعی» در این صفحه: 12
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مسیر هدایت که نشانش احساس خوبه

    خدایا سپاس گزارم بابت اینکه هستی درکنارم

    امروز حسم گف که این فایل رو گوش بدم و ،بزارید از اینجا شروع کنم که هم مرور کنم اتفاقات خوب امروزم رو وهم تجربیاتم رو و الگوهای فراوانی رو بگم ،پس خدایا به مانند همیشه کمکم کن تا بنویسم ،

    امروز صب بیدار شدم و با سپاس گذاری و تجسم دلنشین و بعد از یک صبحانه خوشمزه از خونه زدم بیرون و توی دهات خونه مادربزرگم بودم دیشب و اونجا خوابیدم بعده مدتها ،خلاصه که صب یه چشمه ای هست که از از بالای کوه میاد برای آبیاری باغات و کلی چاه عمیق که همشون هم پر از ابن و فراوانی و فراوانی و چندین ساله که دارم آب میدن و با اینکه مردم شکرگزار نیستن اونور که باید باشن اما خداوند هنوزم هم داره سخاوتمندانه نعمت میده و به برکت این آب همه جای دهات سرسبز و طبیعتش شبیه هیچ یک از دهات ها تو منطقه نیست بس که بی نظیره و قشنگه و بالای دهات کوه بزرگه و مرتفع هست که زیباترین ویویی هست که خدا انتخاب کرده برا اینجا و دیگه ماشاالله دهات داره تبدیل میشه به شهر یعنی از دو سه سال پیش تا الان چندین مغازه و غذاخوری باز شده توی دهات و مثلا غذاخوری داریم که راحته راحت ماهی 300میلیون رو میزنع و این در حالیه که دهات ما توریستیه یه جورایی ،خیابون جدید بهش اضافه کردن و یه منطقه که اصن دور از خونه هاس رو اومده گاز کشی کرده و الان ویلاهای اون منطقه هم گاز کشی دارن و هی دارن ساخت و ساز میکنن ،یعنی طرف زمین زراعی رو میگیره و ویلای دوبلکس توش میزنه و مثلاً به قیمت 15میلیارد میفروشه ،حالا زمین و چقد خریده ؟؟؟500میلیون یا نهایت یک میلیارد ،و سالهاست که میگن حکم تخریب میاد و کسی حق نداره ولی خب همه دارن آباد میکنن و می‌سازم برا خودشون ،نمیدونم این خوبه یا نه ولی من توجه میکنم به نکات مثبت ،اینکه فراوانی هست پول فراوان هست و ساخت و ساز میکنن ،اینکه دولت کشور من چقدر تو این مسأله ها سخت گیری نیست ،اینکه از لحاظ مالیات و اینا خیلی سخت نمیگیره به نسبت کشوری مثل آمریکا و …. ،اینکه مشتری هست که میاد و ویلای 15میلیاردی میخره و حتی مشتری داشتم که معامله کردم و بهش گفتم آقای فلانی شما غریبی تو منطقه ما ،اینجا زمین زراعی بوده و کاربری این زمین زراعیه طرف اومده ویلا مدرنش کرده و هیچ گونه مجوزی نداره ها، بعد به نظرتون جوابش به من چی بوده ؟؟؟برگشت گف خب نهایت میان تخریب میکنن توش گوجه خیار میکارم ههههه یعنی انقد مردم باعشقی داریم ما و انقد کشور فوق العاده ای داریم از نظر طبیعت و پوشش گیاهی و چهار فصل بودنش و قومیت ها و رنگ پوست و وووووووو من عاشق این کشور و این مردم شریف و خون گرم و بیخیالن ،یعنی از هرچیزی جک میسازن و میخندن و با اینکه چند ساله تو تحریمن ولی همش جک ساختن و خندیدن و من مطمعنم کشوره دیگه ای بود الان له شده بود زیره این فشارها و اصن کمتر کشوری مثل کشور ما انقد ثروتمنده ، ملت و میبینم که دیگه از کیلویی گذشته کارتن کارتن خرید میکنن ،خرید میوه و آجیل و شکلات و تنقلات و ……. خدایا شکرت ،هرجا رو نگا میکنم فراوونیه و وضع هر سال داره بهتر میشه ،هرسال داره به کارتون های مغازه ها اضافه میشه ،دوست عزیزی میگف یه فروشگاه سمت ما هست که روی دو الی سه تن فقط تخم مرغ میاد براش ،واو فقط یک فروشگاه تو یک قسمتی از یک شهر و……. خلاصه که امروز توی مسیر زیبای دهات داشتم قدم میزدم و رقص پروانه ها و صدای گنجشکاکه داشتن می‌خوندن رو می‌شنیدم و صدای اون چشمه ی آبی که گفتم از بالای کوه میاد رو می‌شنیدم و زلالیشو می‌دیدم و راه میرفتم و سپاس گزاری میکردم و از خدای مهربان توی اون خلوت و آرامش که برای مدتی نه ماشینی رد شد و نه موتور و وسیله ی دیگه ای در مورد کسب و کارم و خواسته و رویام گفتم و درمورد مفهوم هدایت خواستم تا بیشتر بهم بفهمونه تا درکش کنم ،بچه ها ،،،،،،،الله اکبر ،چی بگم بهتون ؟؟؟

    داشتم همینجوری قدم میزدم با قلبی باز و تسلیم و ذهنی آرام در اون مسیری که اصن شاید سالی یک بار هم قدم نزنم چون یک فاصله از خونه های دهات تا اتوبان اصلی هست و 99درصد مواقع رفت و آمد با وسیلس نگم طرف بخواد پیاده روی کنه و منم اصن حسم گفت که پیاده روی کن ولذت ببر و با این که وسیله بود پیاده ترجیح دادم برم و خلاصه همون موقع که داشتم راجب مفهوم هدایت می‌پرسیدم و فقط دو سه قدم برداشته بودم که یه عطسه کردم و از اونجا که تو باور خیلی از ما عطسه مساوی با صبره و خداوند هم از این طریق منو میخکوب کرد و انگار قشنگ گفت وایسا وخداشاهده انگار یکی سرمو چرخوند به سمت شونه خاکی جاده سمت راست ،که پر از علف و بوته ی خار بود و دقیقا بچه ها دقیقا بچه ها دقیقا خداوند منو همون جایی نگه داشت و قدرتش رو در هدایت من به من نشون داد که دیدم یه اسکناس 5هزار تومنی لایه یه خار افتاده و شیطان اینجا هم ول کن نبود و میگف پارس بابا خم نشو خارمیره تودستت ولش کن چون یه طرف اسکناس دیده میشد جوری که انگار نصف شده ولی این نیرو منو خم کرد به سمتش و برداشتم و دیدم که سالمه فقط تا شده ، سبحان الله ،

    اونجا خداوند شروع کرد با من سخن گفتن ،گف که صبر کن و همین مسیر که سعی میکنی ذهنت رو آروم نگاه داری رو ادامه بده و به اون بالاها هم میرسیم ،اخه تا چند لحظه پیش داشتم از یک سبک و سیاق جدید توی کسب و کارم میگفتم که خدایا می‌خوام هدایت کنی به یک سبک جدید و خاص که من اولین باشم و این سبک رو ابداع کنم ،

    و بعد من پول و که برداشتم گفتم که بزار دوسه قدم برگردم عقب تر ،چرا ؟؟؟چون ذهن منطقی میگف که دقیقا اونجایی که عطسه کردی دوسه قدم عقب تر بود و اونجا یه چیزی بود که ردش کردی و خلاصه که دوسه قدم برگشتم عقب و نگاه کردم با دقت ،دیدم نه چیزی نیست و اونجا دوباره این حس شروع کرد با من حرف زدن ،گف که من همون جایی نگهت میدارم که باید نگهت دارم ،دوسه قدم زودتر عطسه کردی چون آگاهم به این که کجا می ایستی و دقیقا همون جایی نگهت داشتم که نشونه رو دریافت کنی (پول) ، الله اکبر ،،،،لای خار آخه ؟؟؟؟ اونجا آخه ؟؟؟؟ انگار یکی داشت آدرس میداد از موقع عطسه کردن تا دیدن و برداشتن اون اسکناس ،خداشاهده ،و‌من بازهم آرامش و اطمینان قلبی وجودمو فرا گرفت و نمی‌دونستم چی بگم مات و مبهوت و تو دلم میگفتم رب الارباب چرا لب تکون بدم ،تو‌اگاهی به حرفی که می‌خوام بزنم و اشک و اشک ،بهم گف هدایت من از کنارت رد نمیشه ،جوری نگهت نمیدارم که بخوای دوسه قدم عقب جلو کنی تا هدایت رو بگیری ،نه دقیقا اون جایی وایمیسی که باید وایسی ،سبحان الله ، غرق حال خوب و بعدش کلی تجسم و احساس خوب و حسم که گف این فایل و اومدم گوش دادم و فقط لذت می‌بردم از لحظات قشنگم ،و تمام خواسته های اول صبحم اجابت شد و خداوند روند معامله ای که عصر داشتم رو خودش مدیریت کرد و معامله انجام شد و بچه ها این پایان کار نبود که ،همین که رسیدیم دم بنگاه که مشتری هم بیاد و معامله کنیم ،من رفتم بیرون بنگاه و جلوی بنگاه یه جوب بود که آب رد میشد و آب و بسته بودن و آبی نمی اومد و نگاهم افتاد به داخل جوب و دوباره یه اسکناس پنجی !!!!!!!!الله اکبر ، گفتم خدایا داستان چیه ؟؟؟چیکار داری می‌کنی بامن ؟؟؟ این نشونه ها امروز انقد برام ارزش مند بود از هزاران میلیارد ارزشمندتر ،چون پاسخ های پروردگار من به سوالاتی بودن که پرسیدم و سریع العجاب یعنی خیلیییی سریع بهم گفته شد ،چرا ؟؟؟چون من لایقم برای هم صحبتی با پروردگارم ،چون بندشم و واجب کرده منو هدایت کنه و کارامو انجام بده ،چون من نادانم و اون داناست

    خدایا شکرت بابت امروز بی نظیر ،

    داشتم امروز نگا میکردم و گفتم پسر چقد این ماشین شاسی بلندا و ماشینای بالای مثلا یکی دومیلیارد چقدر زیاد شده ،انگار که پرایدن،،هههههه و اینها هم از فراوونی داره پیام میده ، قبلا از هر 10تا ماشین8تا پراید بود همین چند سال پیش ولی الان ماشین ها به مراتب با قیمت بالاتر و با کیفیت تر شده ،خدایا شکرت ،همش نشونه ی فراوانیه ، کلی با وانت و نیسان میوه میارن چند صد کیلو چند صد کیلو و تموم میشه و چقدر مردم میخرن و توان خرید دارن ، رستوران بین راهی امروز جا برا سوزن انداختن نداشت ،پمپ بنزین پر بود ، جایگاه سی ان جی در بود ، سوپر مارکتایی که دیدم پر بود

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    نعمت ها و ثروت ها همواره از وجود تو سرشاره برای بینهایت افراد ،هر هندونه تو‌دلش چند صدتا دیگه داره ،هر گوجه فرنگی و طالبی و خربزه و … همینطور ، درختا هر سال پربارتر میشن ، توی شهرمون یه جایی رو اختصاص دادن به ایستگاه میوه فروشی ،بس که اینور اونور خیابونا پر از وانتی و نیسان بود که میوه می‌فروختن و پراکنده بودن ، خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت دولت خوب و اسونگیری که داریم و ملت انقد راحت دارن کسب درآمد میکنن ،بدون پروانه کسب و مالیات و دارایی طرف داره روزانه با یه وانت و نیسان بالای 20سی میلیون تومن کاسبی می‌کنه ،چقدر خوبه این شهر و این کشور و این مردم و این دولت

    خدایا شکرت .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه رب یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    سلام سمانه جان عزیز

    شما هدایت شدی تا زیره این کامنت من کامنت بزاری و امروز من رو بسازی با یادآوری کامنت خودم به خودم،کامنت شمارو ظهر خوندم و دراومدم ازسایت والان که وارد شدم تو همین صفحه بود خواستم بنویسم برای شما ،خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت اینکه همواره نشونه هاشو می‌فرسته برای بنده هایی که فقط به اون توکل میکنند و از اون کمک می‌خوام فقط ،

    سپاس گزارم دوست عزیز بابت لطف شما ،انشالله که همواره این مسیر رو با قدرت ادامه بدی و هی بهتر و بهتر شی و جریانی از ثروت و نعمت و سلامتی و سعادت همیشه به زندگیت جاری باشه .

    در پناه الله یکتا دوست من .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: