پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1

آیا شما هر چند وقت یکبار درگیر مسائل تکرار شونده هستی؟
بعنوان مثال:
آیا هرچند وقت یکبار رابطه شما به مشکل می خورد و پس از کلی دردسر برای رفع آن موضوع، چند وقت بعد دوباره درگیر همان مسئله از زاویه ی دیگری می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار، درگیر آدمهایی می شوی که به شدت نیاز به توجه شما دارند و مسئولیت حل مسائل آنها به عهده ی شما می افتد؟
آیا هرچند وقت یکبار درگیر هزینه های غیر مترقبه می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار، ورشکست می شوی؟
آیا هر چند وقت یکبار بدهکار می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار شغل خود را از دست می دهی و بیکار می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار درگیر بیماری می شوی؟
این الگوی تکراری از مسائل تکرار شونده یک پیام است که می گوید:
شما درباره آن موضوع باورهای محدودکننده ای داری و آن باورها ذهن شما را به گونه ای برنامه نویسی کرده و شما را در مداری قرار داده که مرتبا از این مشکل به مشکل بعدی برخورد کنی و به این شکل درگیر چرخه ای از مسائل تکرار شونده بمانی.
به این معنا که تا زمانی ریشه ی این مسئله را نشناسی و حل نکنی، همچنان در مدار آن مشکلات می مانی و دوباره درگیر اساس آن مشکل از زاویه ی دیگری می شوی.

برای به شناخت رسیدن درباره منشأ این مسائل تکرار شونده، در این فایل استاد عباس منش سوالاتی طراحی کرده است که به عنوان قدم اول، لازم است به این سوالات فکر کنی و جواب ها را در بخش نظرات این قسمت بنویسی.

زیرا فکر کردن و پاسخ دادن به این سوالات به شما کمک می کند تا بفهمی چه فکر و چه باوری در ذهن شما در حال اجراست که مرتباط شما را درگیر این الگوهای تکرار شونده از مسائل کرده است:


سوال اول:

چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

بعنوان مثال:

  • وقتی فردی از من انتقاد می کند یا مرا مسخره می کند، به شدت عصبانی می شوم؛ا
  • وقتی شاهد برخورد نامناسب فردی با یک فرد دیگر هستم، به شدت احساساتم درگیر می شود؛
  • وقتی مجبور می شوم که تصمیم بزرگی برای زندگی ام بگیرم بسیار مضطرب و نگران می شوم؛

نکته مهم: برای درک بهتر مفهوم سوال و پاسخ دقیق تر به سوالات، اول فایل صوتی و تصویری را ببینید


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    264MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    13MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محسن» در این صفحه: 2
  1. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    بنام الله مهربان و هدایتگر به نعمت‌ها به آسانی با لذت

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بزرگوار و دوستان همراه

    با دیدن فایل توی سه روز تونستم بالای 300 الگوی تکرار شونده منفی رو پیدا کنم… مثبت هم داشتم ولی چون این الگوهای منفی بیشتر بودند وانرژی و فرکانسی که میفرستادند غلبه می‌کردند بر خوب ها منم منفی هارو نوشتم چون فکرکردم اگه حرکت و مسیر جهان به سمت خوبی هست و اگه من پام رو از روی ترمز ها بردارم خود بخود نعمت وارد زندگیم میشه.. ولی با وجود این الگوهای منفی، هرچند مسیر جهان به سمت خوبی هاست ولی من تجربه های منفی دارم و آزار میبینم.. اولش که شروع کردم هنوز تیتر گذاری نکردم و نوشتم الگوهای تکرار شونده منفی…ولی کم کم دیدم میشه دسته بندی کرد.

    تاریخ هم زدم بالای دفتر که روند رو زیر نظرم داشته باشم

    تاریخ پیدا کردن این الگوها شد 19/4/1402

    مثلا

    الگوهای تکرار شونده شغلی

    روابط( خانواده، اجتماعی، کاری و.. )

    الگوهای تکرار شونده خانه، ماشین، تحصیل

    (مثلا هنوز بعد سی و سه سال توی خانواده ما برای بچه اتاق خواب کم هست.. یا هرخونه که اجازه میکنیم دقیقا مثل خونه اولمون هست با یکم جزئیات کمتر و بیشتر.. ولی خودم به تنهایی که یه زمانی مستقل بودم، روندم خیلی بهتر بود ولی چون با خانواده الان زندگی میکنم انگار منم قاطی الگوهای اونا شدم یا الگوهام رنگ اونارو گرفته)

    الگوهای تکرار شونده ازدواج

    سلامتی

    رابطه با خدا

    ( چون از بچگی توی مسجد بودم نوع نگاهم به خدا هنوزم مثل بچگیامه، مثلا نوع درخواست کردن یا احساسی برخورد کردن با خدا و پاداش و عقوبتش چون نگاه هم محله ای هام هنوز اونجوریه.. ولی خدارو شکر از وقتی با مباحث استاد آشنا شدم خیلی بهتر دارم خدای اصلی و واقعی رو میشناسم و باهاش ارتباط میگیرم)

    الگوی تکرار شونده رابطه با خودم

    ( اینم طبق آگاهی های عزت نفس، چون استاد میگفت ما با خودمون همونجوری رفتار میکنیم که دیگران باهامون رفتار می‌کردند مثل پدر و مادر و خانواده و دوستان.. باید یک شخصیت و واقعیت خوب و درست از طریق ساخت عزت نفس و باورهای اون، برای خودم خلق کنم)

    الگوهای تکرار شونده مسافرت

    ( برای مسافرت چه تنهایی چه با خانواده، با این دوتا سفری که تابستون داشتم، و خدارو ممنونم چون چشمم رو باز کرد که جور دیگه ای به این قضایا و اتفاقات نگاه کنم.. تقریبا 80مورد نوشتم..مثلا یه موردش که همین هفته قبل فهمیدم،رفتارها امکانات توجه ها با جنوبی ها یجور خاص و رنج دهنده و آزار دهنده ست ولی با شهرای دیگه متفاوته.. اینو توی فرق ترمینال جنوب و غرب هم فهمیدم..

    یا توی اتوبوس اغلب بچه ای هست که شبا گریه میکنه..

    یا مثلا توی مسافرت های خانوادگی هربار یه ماشین مسیرو اشتباه میره و بقیه منتطر می‌مونن و کلا از برنامه عقب میمونیم..

    یا قبل مسافرت، شبش تا صبح بیداریم و با چشمای قرمز مسافرت رو شروع میکنیم.. هنوز خانواده متوجه این داستانا و الگوها نشدند)

    الگوهای تکرار شونده محل سکونت

    ( قبلنا همسایه ها وضعیت مالی خوبی نداشتن ولی الان اکثریت ثروتمندند.. یا فشار آب محله کمه یا آنتن دهی عذاب اوره.. یا استانمون گرماش زیاده.. فقیر زیاد رفت و آمد میکنه.. )

    الگوهای تکرار شونده مهاجرت

    راه انداختن کسب و کار شخصی

    دوستی با جنس مخالف و موافق و دوست پیدا کردن

    الگوهای تکرار شونده برای باور سازی

    درخواست کردن و رسیدن به خواسته ها

    ( بنظرم الگوهای اشتباه برای این دومورد دارم که ریشه مذهبی هم داره که گاهی وقتا جواب میده گاهی وقتا نه.. برای همینه که من اومدم توی این جمع تا الگوهای درست رو داشته باشم و استاد الگوی مناسب منه و هرکسی که میخاد سعادت رو در تمام جنبه ها در دنیا و آخرت تجربه کنه)

    الگوهای تکرار شونده غذایی

    ( که این الگوها و روش ها میتونه توی دوره سلامتی باشه )

    الگوهای تکرار شونده مهمانی رفتن و مهمانی دادن

    ( چیزی که استاد توی سریال زندگی در بهشت بخوبی نشون میده و آدم لذت میبره از نوع رفتارش با مهمونای ایرانی و خارجی.. )

    الگوهای تکرار شونده فرزند( همونطور که استاد با مایک رفتار می‌کرد )، با دیگران، و آدم های غریبه

    الگوهای تکرار شونده کاهش وزن یا افزایش

    الگوهای تکرار شونده برای یادگیری زبان انگلیسی

    الگوهای زندگی در خارج از ایران

    الگوهای تکرار شونده پول ساختن.. بخشیدن..

    الگوهای تکرار شونده گفت و گو

    من اینارو یادم آمد چون یجورایی توی زندگیم بنحوی باهاشون درگیرم و کم یا زیاد به شکل ناراحتی یا رنج یا نتونستن با ترمز عمل میکنن..

    چون دوره استاد رو ندارم، کامنت بچه هارو خوندم و فکرکردم بشه اینجوری باور مناسب رو بسازم.. اینم طبق الگو تکرار شونده ممکنه باشهوچون فعلا دنبال کارم، گفتم از شغل شروع کنم

    الگوهای تکرار شونده شغلی

    و پیدا کردن باورهای مناسب الانم

    مورد اول:

    فاصله زمانی بین بیماری و شاغل شدنم از چند سال به چند ماه رسیده، و این باید به صفر برسه و من مداوم مشغول بکار باشم

    باورها:

    “من همیشه میتونم شاغل باشم”

    دلیلش؟

    چون هزاران نفر هستند در شهرم توی خانواده و فامیل حتی همکلاسی هام و دوستام حتی توی استان های دیگه و حتی خارج از ایران که میبینم و حتی افرادی که استاد میگفت که یه مرد نود هشت سالشه و بازنشسته ست ولی داره کار میکنه چه با حقوق چه داوطلبانه یا توی وال مارت کار میکنه وحتی بچه های سایت که نتایج رو می‌گفتند

    “پس منم میتونم مثل هزاران نفر دیگه در هر شهر و منطقه ای هم شغل دائمی داشته باشم و هم همیشه مشغول بکار باشم”

    “همیشه و در همه جا شغل مناسب، فضای مناسب و موقعیت ها و شرایط توانایی ها و علایق و استعداد من وجود داره

    چطور؟

    چون نمونه های فراوانی رو شاهد هستم هم توی جم تی وی هم توی خانواده ام هم توی دوستان و اطرافیانم هم خود استاد عباسمنش که چه در بندرعباس و چه در قم چه در تهران یا الان که آمریکا هست داره درآمد کسب میکنه و هم اون کاره از علایق ش هست.. و هم توش توانایی هایی رو کسب کرده و هم استعداد داره.

    چون هروز آگهی هایی میبینم که نشان میده چقدر خدمات و شغل ها فراوان و گسترده هستند و هرکس توی علاقه ای که داره، ازش درآمد کسب میکنه حتی نمونه هم شهری آقای عطار روشن که یک نمونه واضح خوب هست که جزو همین سایت و دوره هست و تونست با انجام و عمل و تعهد دادن از کجا به کجا برسه

    “پس منم میتونم از طریق علایقم و کسب توانایی بیشتر، درآمد کسب کنم و پول و ثروت خلق کنم و آزادی مالی زمانی مکانی و روابط برای خودم بوجود بیارم”

    دلیل این بیماری های مداوم و شغل داشتن های مقطعی بخاطر نداشتن این باورهاست و با ساختن باورهای درست، شرایط کم کم تغیر میکنه و بهتر میشه

    ” منِ انسان دارای علایق و استعداد و توانایی هستم و ثروت و نعمت و آزادی بدنبال کسی میاد که دنبال علایقش رفته”

    چطور؟

    نمونه بخوام اسم بیارم میلیون ها نفر هستند از جمله خود استاد، آقای عطار روشن، مثل آدم های ثروتمند جهان که توی زندگی نامه شون گفته اند که اول یا نمی دوستند چه علایقی داشته اند که ازش ثروت خلق کنند، از همون جایی که بودند با همون امکانات از یجایی شروع کرده اند و کم کم علایقی در وجودشون پیدا شد و دنبال همون علایق رفتند و مداومت کردند و بدون عجله که نشان از فراوانی نعمت ها و فرصت ها هست، بعد از چند سال جزو میلیاردهای جهان شدند و هستند و طبق گفته استاد که هرکس الان بخواد به خواسته هاش برسه و ثروتمند بشه چون آگاهی ها بیشتر بشه و من خیلی های دیگه با استفاده از همون آگاهی ها میتونیم راحتر و صرف مدت زمان کمتری به بیشتر از اون موفقیت ها و نعمت ها و ثروت ها دست پیدا کرد.

    و همین علایق و سلایق متفاوت در جهان هست که زیبایی را تنوع بخشیده و هم یک‌جور نیستند..

    و به یک اندازه ثروت و نعمت ندارند بلکه هرکس بیشتر تونسته باورهای مناسب با علایقش بسازه و روی تعهدش بمونه و روتین کاراشو انجام بده، جهان نتیج بیشتر رو بهش میده و وجود فراوان آدم های ثروتمند نشان از طبیعی بودن و همگانی شامل شدن از نعمت ها و این قانون برای تک به تک انسان های کره زمین چه الان و در آینده هست..

    “کمتر شدن فاصله زمانی، نشان میده که باورهام دارن کار می‌کنند و هرچقدر بیشتر روی باورهام کار کنم نتایج بهتر می‌شوند و هرکس باور بهتری داشته باشه بیشتر شامل نعمت ها میشه و این عدالت جهان هست که نه رنگ و نژاد میشناسه نه دین و مذهب و ملیت”

    “با داشتن کسب و کار خودم و تولید محصول خودم، همیشه درهمه جا و از همه جا به شکل راحت مشتری برای محصولم پیدا میشه و بدون تبلیغات و صرف هزینه، جهان آدم های درست و مناسب رو به سمت خرید محصولات من هدایت میکنه و این روند فروش و تولید میتونه هربار راحتر و یک روند رو به رشد باشه”

    چطور؟

    نمونه ش محصولات کوکا کولا کنتاکی محصولات شرکت ایلان ماسکماکروسافتسامسونگ اپلالجیسونیمحصولات غذایی که از کشورهای خارجی وارد یا صادر میشه که همین کشاورزان تولید میکنندهمین کیف و کفش و لباسی که از خارج میاد و توی کارگاه تولید میشه و بدست من و میلیون ها نفر میرسندهمین محصولات استاد عباس منش که از علایقش به کشف و درک قوانین بوده و اون هارو به شکل دوره دسته بندی کرده و با کیفیت بهتری نسبت به قبل داره عرضه میکنه وهروز هم داره مشتری ها بیشتر میشه و صرف زمان یک دقیقه محصول خرید میشه و بدست مشتری میرسه..

    چه اون موقع که توی ایران بود چه الان که توی آمریکا هست.. چه توی خواب یا وقتی بیداره.. توی خونه یا مسافرت.. توی کار مزرعه یا زمانی که داره چراغ های خونه رو نصب میکنه.. همیشه داره محصول تولید میکنه و هرزمان مشتری براش هست.

    چرا؟

    چون محصولش از علایقش بوده و هرزمان و در هر حالی داشته ایده هارو اجرا میکرده و مشتری های اون هم آدم هایی هستند که ارزش محصول و اثر بخشی اون رو توی زندگیشون رو میدونند.

    الگوی تکرار شونده دوم:

    برای انجام کار یا شروع کار نیاز داشتم پول قرض بگیرم یا پولی رو برنده بشم یا برای رفتن به کاری یا استخدام پول کافی نداشتم

    باورها:

    “برای شروع و راه‌اندازی کسب وکار یا شغل، لازم نیست حتما که سرمایه زیاد داشته باشم.. هرزمان که اراده کنم و حرکت کنم، جایی قرار میگیرم که شرایط و اسباب و وسایل کارم فراهم میشه مثل درب های سنسوری، درحالی که نمیدونم، همه چیز مناسب پیدا و ظاهر میشن چون حرکت کردم”

    چطور؟

    نمونه ش همون آمازون یا کنتاکی یا افرادی که توی جم فود نشون میداد.. حتی خود بچه های سایت که توی کلاب هاوس میگفتن که از کم شروع کردند و کم کم شرایط بهتر شد و ایده ها آمد آدم های مناسب رو ملاقات کردند و هربار که اراده می‌کردند و حرکت می‌کردند باز نعمت ها وجود داشت فرصت های مناسب وجود داشت ایده ها آمدند آدم های مناسب رو ملاقات کردند.

    “تکامل برای رشد برای ثروتمند شدن، موفقیت و کسب خواسته ای و رسیدن به هدفی لازم و ضروری و یک قانونه”

    چطور؟

    نمونه ش آمازون که جف بزوس که می‌گفت من برنامه ریزی بیست ساله کردم و عجله ای هم ندارم.. نه یک شبه و یک هفته ای به اهداف برسه.

    خود استاد هم از بندر عباس که شروع کرد از همون داشته هاش از فروش زمینی که داشت تکامل رو طی کرد و قدم اول رو برداشت و این جایگاهی که داره تجربه میکنه بخاطر اصل تکامل هست که برای همه باید طی بشه چه پیغمبر باشی چه عباسمنش و این تکامل هست که نتایج رو گسترده و پایدار میکنه.

    “با اقدام و عمل کردن فوری به تصمیماتی که میگیرم، نتایج به نفع من می‌شود”

    چطور؟

    یکی از دوستان سایت برای استاد تعریف می‌کرد که چون این باور رو داشته و توی یک معامله ای که استاد بهش پیشنهاد داده وفوری به تصمیم عمل کرده و اقدام کرده، اون کارش نتایج مالی و عزت نفس و روابط عالی و خیلی خوب و آزادی های چند برابری رو در چند روز براش بوجود آورد.

    خود استاد هم توی جلسه عزت نفس میگفت که هرکجا اقدام کرده نتیجه ها گرفته و این باور رو داشته که الان نتایجش روه به وضوح میشه دید.

    “تصمیم گرفتن و اقدام کردن یعنی میدونم که شرایط بهتر برام وجود داره و این من هستم که خالق شرایط هستم و منتظر تصمیم کسی نمی مانم و اقدام میکنم و این نشان دهنده عزت نفس و قدرتمندی فردی هست که اینجور عمل میکنه”

    “این تصمیم گرفتن و عمل کردن یعنی من قبول دارم نیرویی در منه که هر حرکتی هر اقدامی در جهت رشد خودم و بهبود شرایطم انجام میدم، منو میبینه و هدایت میکنه و پاداش هرحرکت و اقدامم رو میده”

    ” این تصمیم گرفتن و اقدام و عمل کردن فوری یعنی قبول دارم ایده های مناسب ِ من وجود داره و این ایده ها و فرصت ها هم جهت با حرکت جهان و رشد جهان به سمت زیبایی ها هست ، و به این دلیل که من هم هم جهت با این نیرو قدم بر میدارم، خیّر و برکات و مزایای اون هم خود به خود شامل حال من میشه ”

    ” در این جهان از هرکجا که شروع کنم با هرمقدار پول و امکانات، میتونم نتایج موردنظرم رو خلق کنم و رشدم پیوسته باشه”

    چطور؟

    مثل هزاران نفری که توی سایت نتایجشون رو میخونم که دقیقا از همون جایی که بودند شروع کردند.. نه اینکه منتظر شرایط بهتر موندند یا رئیس جمهور عوض شه یا فلان وزیر یا قانون تغییر کنه یا فلان حکومت عوض بشه، یا وقتی فلان مدرک رو که گرفتم شروع میکنم..

    خود استاد هم توی بندرعباس یک روز بعد شروع به فروش جوراب کرد و الان اینجاست..

    الگوی تکرار شونده سوم:

    میخام اول کار با کسی شریک بشم چون این باور دارم که تنهایی از پسش بر نمیام

    باورها:

    “من میتونم خودم شروع بکنم کسب و کارم رو بدون حتی یک شریک یا همراه و توی مسیر یاد میگیرم”

    چطور؟

    مثل هزاران نفر شبیه استاد که هروقت با کسی شریک شدند، اوضاعشون بدتر شد و اون نتایج دلخواه رو کسب نکردند و استاد از وقتی که تنها و مستقل کار خودش رو و ایده هاش رو اجرا کرد و پیش برد و کم کم تواتنایی هاشو بالا برد، نتایج دلخواه و حتی بزرگتر رو کسب کرد.

    مثل همون دوستی که توی مصاحبه با استاد تعریف می‌کرد از سن 15سالگی تونست تنها حرمت کنه و بخارج بره و علاقه شو دنبال کنه و تنها و تنها برای خودش کار کنه و الان محصولاتش رو جهانی کرده و 6تا کارمند داره توی فیلیپین و ترکیه و چقدر حالا داره ارزش خلق میکنه اول برای خودش بعد خانواده ش بعد جهان و حالا هرکسی میتونه این رو نشانه ببینه که میتونه شدنیه..

    مثل خالق آیفون که تنها شروع کرد، مثل جف بزوس، مثل خالق ماکروسافت، مثل خالق فیس بوک، مثل خالق محصولات مجید که هم استانی هست که در بچگی از فروش محصولات خانگی توی سینی به اینجا رسید و تنها و تنها شروع کرد و منتظر کمک کسی نموند.

    مثل آقای عطار روشن همشهری من هست که تونست و نشان داد که میشه.

    مثل ایلام ماسک که تنها توی آپارتمان قدم های اول رو برداشت و الان خودش صاحب شرکت خودش هست.

    “همونطور که ایده ها و هدایت از طرف نیروی الهی به استاد و هزاران هزار نفر داده شد که در مسیر موفقیت قرار بگیرند، همون نیرو هم که در من هست به من کمک میکنه تا راه رو پیداکنم و مسیرو دنبال کنم”

    چطور؟

    چون همه ی ما انسان هستیم و چون انسان خلق شدیم لیاقت و شایستگی در ما نهاده شده و باید در درون پیداش کنیم و همه از یک نوع سیستم عصبی و فرکانسی برخورداریم و در یک جهان و قوانین ثابت آن زندگی می‌کنیم و دلیل نتایج متفاوت، تفاوت در باورهاست..

    ” همونطور که استاد و هزاران نفر تنهایی شروع کردند و اقدام به حرکت کردند و شرایط به نفع شون تغییر کرد و حالا کسب و کار خودشون دارند، برای من هم امکانش هست که شرایط به همین شکل و بهتر تغییر کنه”

    “نیرویی که در منه، قدرت این رو داره که در تمامی شرایط و وضعیت ها کمکم کنه و هرآنچه که نیازم هست رو بهم عرضه کنه و راه برطرف شدن نیازم رو هم میدونه و هدایت میشم و همین نیرو تنها مالک و صاحب جهان هست و فقط این نیرو میتونه منو هدایت کنه و کم‌کم کنه و راه درست رو به من بگه”

    ” این نیرویی که در منه و با من حرکت میکنه، در همه جا آگاهی و علمش بیشتر از هر کس و موجودی هست و این نیرو بیشتر از من میخواد که من در مسیر خواسته ها علایق و اهدافم حرکت کنم و بدستشون بیارم و این نیرو احساسی عمل نمیکنه پس منم نباید احساسی عمل کنم و همه چیز طبق قانون و اصول پیش میره و هرکجا من همراه و هماهنگ با این نیرو و قدرت باشم، من به خواسته هام میرسم و چون خواسته های من در جهت زیبا شدن و گسترش جهان هست، به شکل طبیعی و خود به خود محقق میشن”

    تا الان هشتاد الگو رو نوشتم و میخوام تک به تک باورهای مناسب رو هم در کنارش بنویسم و صوتی ش کنم و همین تکرار کردنه خیلی کمک میکنه به رشدم..

    خداروشکر تا اینجا تونستم بنویسم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    سلام به دوست هم فرکانسی ام.. خوشحال و سپاسگزارم از توجه تون به فایل استاد و خوندن کامنتم.. تاریخ کامنتتون برای من مصادف بود با دادن خبر خوبی بهم و خوشحالیم دوچندان شد.. این هم نشانه ای هست بر کارکردن قانون و خدارو بابت داشتن استاد و دوست خوبی مثل شما در این مسیر الهی از صمیم قلب سپاسگزارم.. برای شما هم آروزی خوشبختی و سعادت و ثروت و سلامتی رو دارم.. ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: